🔺تسخیر قلوب!
💠برش اول:
🔹کردستان هنوز نا آرام بود اما حسین هیچگاه با سلاح در شهر حرکت نمی کرد. می گفت: «من نیامده ام با این مردم بجنگم و برای آنها قدرت نمایی کنم، اینها تشنه محبت هستند. باید با آنها برادری کرد تا اوضاع آرام شود».
🌦الحق هم که شهر و منطقه را با همین مرام و منش، آرام و قلوب مردم کرد را تسخیر کرده بود.
💠برش دوم:
💢با حقوق ناچیزی که سپاه می داد، کفش و جوراب و لباس می خرید و به مدارس می برد. بچه های کرد را می بوسید و بینشان تقسیم می کرد.
▪️گفتم: برادر قجه ای! بعضی این بچه ها پدرشون کومله است؛ همان هایی که به خون ما تشنه و بچه های ما را سر می برند.
▫️گفت: «پدرشون این کار را می کنه. بچه که گناهی نداره. ما این بچه ها را به چشم پدرشون نگاه نمی کنیم».
🔅 خدا می داند همین رفتار حسین چقدر از نیروهای کومله و ضد انقلاب را به انقلاب و نظام متمایل کرد و شدند نیروی جان بر کف حسین قجه ای
#شهید_حسین_قجه_ای
#سیره_اقتصادی_شهدا
#دست_به_خیری
#سوز_هدایت_گری
📚کتاب الان وقت استراحت نیست، صفحه 74 و 78.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا
🇮🇷@boreshha🇵🇸
🌍http://www.boreshha.ir
💠شهید «احد محرمی علافی» در سال 13 آذرماه 1327 در تبریز به دنیا آمد. دوران تحصیل خود را قبل از انقلاب در مقطع ابتدایی و راهنمایی به اتمام رساند. مبارزات خود را همگام با شروع انقلاب اسلامی آغاز کرد.
🔅در تظاهرات و راهپیماییها و هدایت افراد علیه رژیم شاهنشاهی نقش موثری ایفا میکرد.
💢احد با شروع جنگ تحمیلی همراه با دوستان قدیمی خود به جبهههای جنوب (سوسنگرد) رفت و بعد به کردستان و غرب کشور عزیمت نمود. رشادتهای زیادی با مسئولیتهای مختلف در مناطق جنگی از خود نشان داد و چندین بار مجروح شد.
🌱سالیان متمادی با تحمل رنج و درد ناشی از مصدومیت شیمیایی و جانبازی زندگی کرد، همچون شمعی در کنار خانوادهاش سوخت و جسمش رفته رفته ضعیف و ضعیفتر شد اما روحیهاش در اوج فشارهای جسمی و روحی بسیار عالی نشان میداد و تفاوتی با دوران دفاع مقدس نداشت.
🔹 این جانباز گرانقدر پس از تحمل چندین سال جراحت وارد در هشت سال دفاع مقدس سرانجام بر اثر شدت جراحت شیمیایی در تاریخ 23 اردیبهشتماه 1382 به شهادت رسید.
#شهید_احد_محرمی_علافی
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا
🇮🇷@boreshha🇵🇸
🌍http://www.boreshha.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وداع با پیکر #شهید_علی_کبودوندی
🔸پاسدار علی کبودوندی ۲۰ اردیبهشت در سیستانوبلوچستان حین اجرای ماموریت تامین امنیت پایدار به شهادت رسید.
📝 دفترچه مراقبه #شهید_علی_کبودوندی
۱_نگاه حرام نکردن= 40
۲_دائم الوضو بودن=90
۳_کنترل زبان =60
۴_نداشتن سؤظن=80
۵=نماز اول وقت=100
#نگاه حرام چه در اجتماع، چه در گوشی حرام میباشد❌
🔺نماز صبح حلال گرفتاری ها!
🔹نمازش را همیشه اول وقت می خواند. می گفت: «همه گرفتاری های ما با نماز صبحمون حل می شه. یعنی هر گرفتاری ای داشته باشی با نماز صبح می تونی حلش کنی چون نماز صبح نشانه مردانگیه. سختی داره».
💢 می گفت در کنار نماز صبح، نماز شب. اینها را می گفت و عمل می کرد. من می فهمیدم که اهل نماز شب هست، ولی طوری در خفا و تنهایی این کار را می کرد که من با اینکه رفیق صمیمی احمد بودم، حتی یک رکعت نماز شبش را هم ندیدم.
🌱توی وصیت نامه اش هم گفته بود: «به نماز اول وقت پایبند باشید».
#شهید_احمد_مکیان
#سیره_عبادی_شهدا
#نماز_اول_وقت
📚کتاب سند گمنامی، صفحه 42-41 و 95.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا
🇮🇷@boreshha🇵🇸
🌍http://www.boreshha.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢وصیت نامه #شهید_ناصرالدین_باغانی
🎙به روایت استاد پناهیان
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا
🇮🇷@boreshha🇵🇸
🌍http://www.boreshha.ir
🔺غرق در مطالعه!
▫️برشی از خاطرات #شهید_عبدالحسین_خبری
برش اول برش دوم
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا
🇮🇷@boreshha🇵🇸
🌍http://www.boreshha.ir
💠برش اول:
▫️علی معینی:
💢اگر بگویم از بیست و چهار ساعت شبانه روز هجده ساعت سرش توی کتاب بود، اغراق نکرده ام. گاهی می رفت کتابخانه ی فتح المبین و آنجا ساعتها بی وقفه کتاب می خواند. نهج البلاغه حليه المتقين، معراج السعاده تفسيرها و ... تشنه ی آموختن بود و نسبت به سنش یک اعجوبه ی تمام عیار.
🔅 گاهی در جلسه ی قرآن، بیش از یک ساعت حرف می زد برای مان. آن چنان جذاب و شیرین و گیرا می گفت که حتی یک نفر هم خسته نمی شد و ما مشتاق بودیم که باز هم ادامه بدهد. کلامش بسیار پر محتوا بود و ما لذت می بردیم؛ واقعاً مطالب جدیدی می آموختیم و این ثمره ی مطالعاتش بود. بسیار هم پیش می آمد که سر صف نماز سخنرانی می کرد. بزرگ ترها هم از او می آموختند و لذت می بردند. از جذبه ی کلامش بسیاری از بچه ها اعتقادات دینی خود را مدیون جلساتی هستند که حسین برگزار می کرد.
🔻ادامه در مطلب بعد👇
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا
🇮🇷@boreshha🇵🇸
🌍http://www.boreshha.ir
🔺ادامه مطلب قبل👆
💠برش دوم:
▫️خواهر شهید:
⚡️ شهید عاشق پلو و قورمه سبزی بود. صدایش کردم که بیاید و غذا بخورد. جوابی نداد. رفتم سراغش و دیدم غرق مطالعه است. یکی از کتابهای استاد مطهری دستش بود و مشغول خواندن.
💢 از اتاق آمدم بیرون و غذایش را بردم داخل اتاق و کنارش گذاشتم روی زمین. به غذا نگاه هم نکرد. انگار نگاهش چسبیده بود به واژه های کتاب. صدایش کردم و گفتم برات غذا آوردم! پاشو غذاتو بخور. فایده ای نداشت انگار صدایم را نمی شنید. چند بار صدایش کردم تا متوجه شد و نگاهم کرد و تازه گفت: «بله! چی شده؟
#شهید_عبدالحسین_خبری
#سیره_فرهنگی_شهدا
#فرهنگ_کتاب_خوانی
📚کتاب آسمان خبری دارد، صفحه 135-134.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا
🇮🇷@boreshha🇵🇸
🌍http://www.boreshha.ir
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بچهها! مطالعه، مطالعه، مطالعه!
🔖 دیدار دانش آموزان انجمنهای اسلامی و هیئات مذهبی با حاج حسین یکتا؛ بوشهر،امامزاده عبدالمهیمن؛ ۶ بهمنماه ۱۴۰۱