eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
459 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠امام سجاد و جامعه‌سازی بر مدار فقه 🖋حمزه واقعی ⬅️نهضت حسینی از ابتدا تا همیشه‌اش در ساختار فقه امامیه تعریف می‌شود. اگر چه برخی کربلا را، عاشورا را، ابتلائات آن را نهضتی فرافقهی می‌دانند اما برخی نیز بر این عقیده استوارند که عاشورا به تمامه در ساحت فقه می‌نشیند و دارای احکامی است که جز با تراز فقه نمی‌توان سنجید. ⬅️این رفتار فقهی اهل‌بیت بعد از عاشورا هم ادامه دارد که می‌توان آن را در مباحث صد در صد فقهی چون ولایت و امامت امت و رابطه «امت- امامت» سنجید. حتی فرازمند‌ترین نقش‌های بعد از عاشورا هم دقیقاً ذیل همین مبحث تحلیل می‌شود مثل رابطه حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) که گرچه در نگاه افرادی که به ظواهر نگاه می‌کنند، تحت تأثیر نقش حضرت بی بی زینب سلام‌الله علیها قرار می‌گیرند و هژمونی بی بی چنان آنان را در بر می‌گیرد که آفتاب نور افشان بعد از عاشورا را نمی‌بینند اما آنانی که نگاهی به تأمل دارند و رفتار‌ها را در چهار چوب قواعد می‌سنجند خوب می‌دانند رابطه حضرت زینب و امام علی بن حسین، فراتر از یک رابطه فامیلی که رابطه‌ای است نهادی و اعتقادی که بی بی همان جایگاهی که نسبت به امام پیشین، حضرت حسین (ع) داشته است، بعد از امام حسین، نسبت به امامت امام زمان خویش، حضرت سجاد تعریف می‌کند. ⬅️این هدایت خواهی و البته کسب «تکلیف» از همان لحظه شهادت سیدالشهدا آغاز می‌شود که می‌توان در همان کربلا هم نمونه‌ خوانی کرد آنجا که بی بی به خیمه حضرت می‌رود که؛ دارند آتش در خیمه‌ها می‌افکنند، چه کنیم؟ و با فرمان امام، زنان و کودکان را به فرار از خیمه‌ها و رها شدن در بیابان، هدایت می‌کند یعنی در بحبوحه خطر و آتش هم حاضر نیست بی‌اجازه ولی و امام زمان خویش، قدم از قدم بردارد چون می‌داند و در قرآن خوانده و در مکتب نبوی و زهرایی و علوی و حسنی و حسینی آموخته است “ألنَّبِیُّ أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ” و می‌داند بعد از نبی، حضرت ولی هم دارای این جایگاه و اولی بالمومنین است، لذاست که برای کسب تکلیف محضر امام زمان خود می‌رود. ⬅️در ادامه نیز تمام فریاد و سکوت، قیام و قعود حضرت زینب و همه کاروانیان، تحت امامت و هدایت حضرت سجاد است و بی بی در حقیقت سخنگوی امام زمان خویش و نفس ناطقه کربلاست. او نمی‌تواند بدون اجازه امام خویش گام از گام و حتی لب از لب بردارد. شیر بانوی حیدری کربلا، ولایت پذیری و سربازی امامت را به تمامه آموخته و به تمامه به کار بسته است و به جرأت می‌توان گفت بی اجازه و هدایت امام و خارج از طراحی ایشان، پلک هم نزده است که ولایت هم معنایی جز این ندارد. ⬅️اتفاقاً شکوه نقش ایشان نیز از همین اطاعت پذیری است. این است که زینب را در جایگاهی می‌نشاند که اسوه شیعگی می‌شود و نماد نهاد «امت- امامت» و تا همیشه نیز نگاه‌ها را با خود به کربلا باز می‌گرداند. ⬅️در کاخ کوفه، در منازل بین راه کوفه و شام و حتی در مجلس یزید، این طراحی ادامه دارد و البته گاه خود امام به تبیین ‌هادیانه ماجرا می‌پردازند و گاه عنان سخن را به سخنگوی امامت می‌سپارند. یزید هم این را دریافته است که بنا به گزارش‌های تاریخی، بعد آنکه گناه ماجرا را به گردن ابن زیاد می‌اندازد و زبان به لعنش می‌گشاید، از امام کاروان حقیقت راه توبه و رستگاری می‌جوید نه از سخنگوی نهضت. ⬅️با این نگاه می‌توان گفت که دشمن هم به درک این واقعیت رسیده است که نقش‌ها با همه برجستکی‌هایش، ذیل هدایت امام زمان انجام می‌شود. بله، ادامه نهضت را هم باید در تراز فقه دید و در شکوه رابطه «امت – امامت» بازخوانی کرد تا دید که در کربلا هر چیز دقیقاً جای خود قرار دارد و این می‌خواهد در طول تاریخ، چنان طرحی در اندازد که هر چیز دقیقاً جای خود باشد. ⬅️این جای خود بودن یعنی تحقق عملی دین، یعنی تجسم فقه در عرصه جامعه، یعنی اکمال اخلاق و تبیین معارف و ثمر دادن بعثت انبیا. همه این‌ها را می‌شود در سلوک کاروانیان و نقش آفرینی‌ها دید. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠تحولات دین داری در جامعه ایران (۱) 🖋سینا کلهر ⬅️آیا بنیان های ارزشی جمهوری اسلامی به دلیل تحولات دین داری در جامعه دچار خدشه شده است؟ در حال حاضر و برای این نوشتار، بررسی تحولات دین داری تنها از این جهت و برای پاسخ به این پرسش اهمیت دارد. ⬅️"تضعیف" یا " تقویت" دین داری دو رویکردی است که در پاسخ به پرسش فوق و البته با مقاصد سیاسی از سوی موافقان و مخالفان نظام مورد استفاده قرار گرفته و برای اثبات خود به شواهدی از وضعیت دین داری در جامعه استناد می کنند. در این میان پرسش این است که وضعیت دین داری جامعه چگونه است که هر دو سوی طیف می توانند به آن استناد کنند و این وضعیت چه معنایی دارد؟ ⬅️نیازی به هیچ عدد و رقم و آمار و اطلاعاتی نیست. چشمان هر ناظری تایید خواهد کرد که محرم امسال همچون سال های گذشته پر شور و با حضور انبوه عزادارن در کشور برگزار شد تا معلوم شود "عزاداری محرم" همچون "خدا باوری" و "محبت اهل بیت" ایرانیان نه تنها از گزند افت و خیزهای ارزش ها در جامعه در امان مانده است، بلکه در مقایسه با سال های قبل هم از نظر شرکت کنندگان و هم از نظر آیین ها و نذرها نیز متنوع تر و گسترده تر شده است. (تثبیت اعتقادات و باورها) ⬅️ظهر عاشورا هنگامه وقت نماز نسبت افرادی که فریضه نماز را چه به جماعت و چه فرادا اقامه می کنند، به آنهایی که به عزاداری(حرکت در دسته یا تماشای آن)ادامه می دهند، نسبت اندکی است. در این جا هم نیاز به آمار و ارقام نیست هر چند نتایج اکثر پیمایش های ملی نیز موید این نکته است که در انجام برخی اعمال دینی همچون نماز و روزه داری و همچنین مناسکی چون نماز جماعت و جمعه تحولات زیادی صورت گرفته است و کاهش قابل توجهی در انجام این اعمال در جامعه به چشم می خورد. (تضعیف اعمال و رفتارها) ⬅️اربعین، شب های قدر، اعتکاف و حتی راهیان نور هر ساله شاهد انبوه مردمی است با طیف های متفاوت که در مراسم مذهبی شرکت می کنند و از میان این خیل مشتاقان نمونه های از جوانان مخلصی تربیت شده اند که اسوه اخلاق و ایثار و پاک دامنی هستند و به عنوان یکی از شواهد رشد معنوی جامعه مورد استناد قرار می گیرند.(رشد بعد مناسک آیینی) ⬅️در همان حال درک روزمره و تجربه زیسته بسیاری به همراه داده ها و آمار تحقیقات نشان می دهد که وضعیت رعایت اخلاق عمومی، احترام به حقوق یکدیگر، رعایت حجاب، راست گویی، وفای به عهد، عدم خیانت و... شیب نزولی دارند و تقریبا کمتر کسی در جامعه پیدا می شود که در میان مردم زندگی کند و نسبت به گذشته به خصوص اوایل انقلاب احساس تضعیف اخلاق را نداشته باشد.(تضعیف بعد اخلاقی) ⬅️در کنار این موارد از یک سو وجود موارد هر چند اندک اما مهم از تعرض به روحانیون، هتاکی علنی نسبت به عقاید بنیادی جامعه و از سوی دیگر وجود برخی موارد ایجاد تحول در افراد به سمت باورهای مذهبی و ... را نیز باید برای درک تحولات دین دارانه جامعه در نظر قرار داد تا بتوان معنای این تحولات و دلالت های آن برای آینده جامعه به خصوص جمهوری اسلامی را مورد کنکاش قرار داد. 🔴در یک جمع بندی می توان گفت وضعیت جامعه ایران از حیث دین داری به شکل زیر است: 🔸اعتقادات و باورهای قوی و قدرتمند: چه از حیث خدا باوری و ارزش های دینی و چه حتی باورهای عامیانه. سطح بسیار بالای اعتقادی در جامعه وجود دارد که تغییر عمده ای را نسبت به گذشته نشان نمی دهد. 🔸ضعف قابل توجه اعمال عبادی و اخلاقی: زیاد شدن درصد افراد تارک الصلاه، روزه خوار، بی اعتنا به حدود محرم و نامحرم، ربا خوار، دروغ گو، کلاهبردار، بی اعتنا به خمس و زکات و... 🔸گسترش آیین ها و مناسک جمعی دینی: افزایش معنا دار عزادارن حسینی، زائران اربعین، اعتکاف، شب های قدر و.... 🔸از این وضعیت چه نتیجه ای می توان استنتاج کرد؟ و معنای آن چیست؟ 🔴قدر مسلم آن است که مفاهیمی چون " تضعیف" دین داری یا " تقویت" معنویت و دین داری نمی تواند توضیح دهنده این وضعیت باشد و استفاده از آنها همان طور که گفته شد بیش از آن که دغدغه علم داشته باشد سودای سیاست دارد. چرا که وضعیت دین داری در ایران به نوعی دچار "تحول نامتوازن" است. از یک سو شاهد تثبیت نظام باورها و رشد مناسک جمعی آیینی بوده و از سوی دیگر با افول اعمال عبادی و اخلاق عمومی همراه است. تثبیت عنصر بسیار مهم اعتقادات و رشد مناسک آیینی در کنار افول اعمال عبادی و رفتارهای اخلاقی می تواند شواهدی به نفع هر دو مفهوم تقویت و تضعیف ارایه کند اما کمکی به درک معنای این وضعیت و به خصوص دلالت ها و پیامدهای آن نمی کند و به پرسش نخستین پاسخ نمی دهد که آیا می توان مدعی شد که در بنیان های ارزشی جمهوری اسلامی به دلیل تحولات دین دارانه جامعه خللی ایجاد شده است؟ http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠تحولات دین داری جامعه ایران(۲) 🖋سینا کلهر ⬅️پیامدها و آثار دین داری مناسکی و اعتقادی چیست؟ و در سطح فردی و اجتماعی چه معنا و دلالت هایی دارد؟ به صورت خاص آیا از تحول دین داری در جامعه می توان خدشه دار شدن پایه های اعتقادی نظام جمهوری اسلامی و تضعیف آن را نتیجه گرفت یا آن که بر عکس تثبیت باورها و عقاید و گسترش مناسک دینی جمعی، افق ها و ظرفیت های جدید تمدن ساز مذهب شیعه را آشکار ساخته است که در نتیجه گسترش "قرائت اجتماعی از دین" یا غلبه "دین تمدن ساز" بر "دین انسان ساز" ایجاد شده و بیشترین قرابت را با مرحله کنونی نظام سیاسی دارد. ⬅️قبل از هر گونه تامل درباره این پرسش، باید به این نکته اشاره کرد که در نتیجه تحول در دین داری و به خصوص تضعیف بعد اخلاقی و عملی آن به نظر می رسد اختلالی در کارکرد انسان سازی دین پیش آمده است. این اختلال نه تنها نیت مند و آگاهانه نبوده بلکه حداقل در قرائت رسمی جمهوری اسلامی به خصوص رهبری تلاش شده است تا این دو وجه سازگار و هم وزن یکدیگر ترویج شود. ⬅️اما شاید بتوان درباره تعارض احتمالی این دو بعد از دین داری اندیشه کرد که نتیجه آن "کنشگران اجتماعی" به جای " کنشگران اخلاقی است. کنشگرانی که بیش از آن که دغدغه کمال شخصی، رشد اخلاقی و عقلانی فردی داشته باشند نگران حفظ ساختارها و یا به عبارت دقیق تر حفظ نظام هستند. در واقع در نتیجه این تعارض افراد به جای انسان "اخلاقی" شدن، "فعالان اجتماعی" شده اند. نمونه های چنین تعارضی را می توان در تنش میان وضعیت فردی و خانوادگی کنشگرانی دید که دغدغه اصلاح جامعه و جامعه سازی داشته و به دشواری میان اولویت های فردی، خانوادگی و اجتماعی خود توانسته اند سازگاری ایجاد کنند. _ پیدایش پدیده های چون مشاورین خانواده ای که در زندگی شخصی طلاق گرفته اند تا مروجان ازدواجی که در سنین بالا ازدواج نکرده اند در چنین فضایی ممکن می شود. بدترین نمونه چنین موجوداتی انسان های اداری و مدیران تکنوکراتی هستند که بالاترین استانداردهای ظاهری دین داری را رعایت می کنند و نمونه های از اختلاس ها و فیش های نجومی آنها رسانه ای شده است. ⬅️گسترش وجوه تمدن ساز و جامعه ساز دین داری و غلبه آن بر وجوه انسان ساز دین از آن رو با سهولت انجام می شود که نوعی گزینش و انتخاب میان این دو جهت وجود دارد. با اهمیت یافتن نظام سازی در ارزیابی رسمی نهاد قدرت و افراد و گروههای وابسته به آن، تعلق تشکیلاتی وزن بیشتر و نقش پررنگ تری نسبت به اخلاق فردی پیدا کند.(خودی بودن تبدیل به عنصر بسیار مهم می شود تا جایی که خودی ناصالح بر غیر خودی صالح ترجیح داده می شود) در نتیجه آدم خوب بودن فرع بر آدم تشکیلاتی شدن می شود. در نتیجه همین فرایند هست که مناسکی شدن در سطح فردی و اجتماعی مجال گسترش پیدا کرده و در جامعه غالب شود. این مساله می تواند توضیحی درباره میان تهی بودن بسیاری از فعالان سیاسی به عنوان بالاترین و انتزاعی ترین سطح کنش جامعه سازی نیز باشد که در آن داشتن اخلاق فردی و انسانی در پایین تر سطح مورد توجه قرار می گیرد. ⬅️قرابت میان مناسکی شدن دین داری و غلبه دین تمدن ساز، یک فرایند دو سویه است که در آن در کنار سبک شدن بار دین داری افراد به دلیل کم اهمیت شدن وجوه عملی و اخلاقی، امکان بسیج آنها ذیل مناسک جمعی میلیونی برای نظام سیاسی نیز پیش می آید. گویی توافق ضمنی و پنهان میان توده مردم دین دار و نظام سیاسی در پیدایش وضعیت جدید وجود دارد. مردم به رستگار شدن بدون تحمل بار تکلیف دین داری و از طریق مشارکت سالانه در مناسک های بزرگ جمعی راضی بوده و به طور ضمنی رستگاریشان توسط نظام دینی تایید می شود و نظام نیز به آسان بسیج شدن آنها راضی می شود. (عقب نشستن از مسئولیت هدایت مردم) ⬅️از همین جهت نیز تحولات پیش آمده بیش از آن که تهدیدی برای نظام سیاسی باشد متناسب با تحولات نظام سیاسی، ظرفیتی جدید برای نظام سیاسی است که می تواند بار کاهش مشارکت در آیین های راهپیمایی سیاسی را نیز به دوش کشیده و مشارکت میلیونی مردم در مناسک جمعی دینی را به عنوان بنیان های جدید مشروعیت طرح کند. ⬅️تکمیل این فرایند اما نیازمند تحولات جدی در سیاست های فرهنگی نظام است که در حال حاضر نیز نیروی مضاعفی برای تغییر اعمال می کند اما راهبرد مقاومت و پایداری، مراقبت و حساسیت مستمر در بالاترین سطح نظام مانع از ایجاد این تغییر شده و همچنان تلاش می کند ظرفیت های انسان ساز دین را در صحنه حفظ کند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠بعضی طلبه‌ها انگیزه ندارند چون فکر می‌کنند حوزه حرفی برای گفتن ندارد! 🔊محمدجواد فاضل لنکرانی ⬅️باور داریم که حوزه می تواند در دنیا پاسخ گو باشد و اگر کسی بپرسد آیا حوزه می تواند در بخش اخلاق جهانی و بشری تحول آفرین باشد؟، باید گفت، بله قطعا این گونه است. علوم کاذبی که غرب تولید کرده نتوانسته اثرگذار باشد، ولی ما معتقدیم که به برکت عترت و قرآن، از منابع وحیانی قوی برخوردار هستیم که از آن استفاده نشده است. این درهمه مسائل مانند فقه این گونه است. ⬅️در گذشته بادیگران مشورت می کردیم و به آنها می گفتم روی چه موضوعاتی در حوزه می توان تحول آفرین بود، بعضی معتقد بودند در حوزه کف گیر به ته دیگ خورده است. درحالی که این حرف درستی نیست، چون بسیاری از موضوعات است که می توان در آنها نقش آفرینی کرد. اگر در حوزه مباحثی اصیل توحیدی را بیان کنیم دیگر مجالی برای داعش و سلفی گری نیست. همه سخن روی توحید است و متأسفانه در ارائه این بحث تلاش ما در حوزه ناتمام مانده است. ⬅️چرا بعضی طلبه ها انگیزه ندارند چون باور ندارند که حوزه می تواند در موضوعات مختلف حرف برای گفتن داشته باشد. باید هر کسی در حوزه، فعالیت علمی می کند، لازم است به این مسئله توجه کند، حوزه می تواند در موضوعات جدید تحول آفرین باشد. این امر زمانی محقق می شود که موضوعات جدید در حوزه استخراج شود و به این باور برسیم که می توانیم این گونه عمل کنیم. ⬅️اگر مجتهد و مفسر به اجتهاد و تفسیر باور نداشته باشند، نمی توانند فقیه و مفسر شوند. آنچه که انگیزه را در حوزه افزایش می دهد باور و اعتقاد است. مسئولین حوزه باید به فکر تقویت انگیزه و باورهای طلاب باشند که حوزه می تواند در موضوعات مختلف اثر گذار باشد. توجه به این مسئله حوزه را رشد می دهد. باید برای تقویت انگیزه، اتاق فکری تشکیل داد. الان منابع در متون دینی وجود دارد و برای استخراج این متون به انگیزه قوی و باور نیاز است.(نامه های حوزوی) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠و مگر بازار، طفولیت ما را درمان کند! 🔸نگاهی به انتقادات دکتر یوسف اباذری در انجمن علمی علوم اجتماعی ⬅️سمینار آغازین اتحادیه انجمن‌های علمی دانشجویی علوم اجتماعی کشور، خالی از حاشیه‌های دانشجویی نبود. کسانی در جلسه حاضر بودند که ادعای سمینار مبنی بر دانشجویی بودن آنرا به باد انتقاد می‌گرفتند. در نظر آنان کل صحنه با پشتیبانی دولت، و با ایده پیوند بازار آزاد و دانشگاه رقم خورده است. نوبت که به اباذری رسید، تقریبا همه درباره‌ی برنامه‌ی تجاری‌سازی دانشگاه و نتایج ناگواری که قرار است برای دانشگاه به بار بیاورد، حرف زده بودند. آنها که اباذری را دنبال می‌کنند، در این لحظه منتظرند که او استادانه تکمله‌ای نظری‌تر و البته عمیق‌تر از دیگران، بر ناگواری پیوند بازار آزاد و دانشگاه بزند و از جدیدترین یافته‌هایش درباره‌ی پروژه‌ی نئولیبرالیسم در ایران بگوید. اما اباذری باز هم همه را غافلگیر می‌کند. او می‌گوید نمی‌خواسته درباره‌ی بازار آزاد و دانشگاه حرف بزند، چون هیچ چیز پنهانی در اینباره وجود ندارد. دولت روحانی، آشکارا یک دولت بازارآزادی است و صراحتا گفته که می‌خواهد دانشگاه را خصوصی‌سازی کند. پس چه باید کرد؟ باید پذیرفت و کار کرد و کار کرد. او همزمان هم به آن دسته تلاش‌های نظری که بار دهشتناک وضعیت را با گفتارهای رواقی‌گرایانه و اخلاقی، تخفیف می‌دهند و هم آن جاروجنجال‌های به زعم او بچه‌گانه‌ای که گمان می‌کنند هنوز چیزی برای افشاکردن باقی مانده است؛ حمله می‌کند. چون هردوی اینها درباره «واقعیت» وضع موجود، دروغ می‌گویند. ⬅️حرف اباذری روشن است. بازار، آمده است. با کسی هم تعارف ندارد. پس بهتر است به جای «لوس بازی»، به این واقعیت مهیب، خیرمقدم بگوییم تا وظیفه‌ای که واقعا در برابر آن داریم را درست بشناسیم. یاد بگیریم و یاد بگیریم. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠خودتحریمی ممنوع 🖋مهراب صادق‌نیا ⬅️ من یک طلبه هستم، بیش از سی و سه سال است در این کسوت درس خوانده و تدریس کرده‌ام؛ با این حال، این تفکّر که تنها روحانیان، معلمان و مسئولان اخلاق در جامعه هستند را عمیقاً نادرست می‌دانم. ⬅️ اخلاق و چالش‌های اخلاقی در جوامع امروزی آن اندازه پیچیده و همه‌جانبه هستند که برای حلّ آن‌ها باید از برخی ادعاهای سنتی دست برداشت و از همه‌ی تجربه‌ی بشر بهره برد. این باورداشت که روحانیان با تکیّه بر متون و آموزش‌های دینی خود، می‌توانند به‌تنهایی و بدون نیاز به علوم تجربی، حالِ اخلاقی جامعه را خوب کنند، نتیجه‌ای جز عقب افتادگی و بی‌اخلاقی بیش‌تر ندارد. ⬅️ بهتر است قدری از تلاش و بودجه‌های هنگفتی که این سال‌ها صرف اسلامی سازی علوم می‌شود، به تعامل حوزه و علم برای حل مشکلات اخلاقی جامعه معطوف شود. برای حل مشکلات اخلاقی جامعه، چاره‌ای نیست جز این که از دانش‌هایی چون جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، علوم تربیتی، و انسان‌شناسی در کنار آموزه‌های دینی استفاده کرد. ۹۷/۷/۳ http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠مرزهای توسعه و پویایی فقه باید گسترده شود. 🔊آیت الله اعرافی رییس جامعه المصطفی العالمیه (مراسم آغاز سال تحصیلی المصطفی) ⬅️فقه باید مسائل نو را پاسخ بدهد و هم ابواب و بخش های جدید در فقه جای خود را باز کند که البته فقه داستان وسیعی دارد و بحمدلله نظام آموزشی حوزه های علمیه و المصطفی هیچگاه راکد و ساکن نبوده است هرچند هنوز به آمال و آرزوهای خود نرسیده ایم. ⬅️وجود نزدیک به ۱۵ رشته در حوزه فقه در نظام آموزشی المصطفی پیش بینی شده است و افراد زبده را باید در سطح پنج تربیت کنیم و به همین جهت نگاه جدید و اما اصیل و اجتهادی المصطفی در حوزه فقه بسیار مهم و مورد توجه بوده است. ⬅️در حوزه معارف کلامی و عقیدتی نیز با پرسش و دامنه های جدید مواجه هستیم؛ باید همه کلام پیشین خود را صیانت کرده و عمق ببخشیم ولی باید بدانیم آن کلام پاسخگوی همه نیازها نیست، چرخ تحول کلام و فلسفه و عقاید از ضرورت های غیرقابل انکار است. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠به پاس نقد منتشر شده در فضای مجازی بر دو پست اخیر بنده 🖋استاد محمدرضا نائینی ⭕️ برای برادر گرامیم حمید عنایت اللهی/۱ 1⃣ چرا پاسخ می دهم؟ قاعدتا کسی که وارد مباحثی جدی در فضای عمومی می شود باید خود را، هم برای شنیدن نقد دیگران و هم برای مباحثه با آنان آماده کند؛ اما نقد، چارچوبی دارد و مهم ترین رکن آن مراعات ادب و انصاف است؛ به سهم خودم اگر احساس کنم طرف من کفی از این دو عنصر مهم را دارا است حتما در حدی که وقتم اجازه دهد از گفتگو با او استقبال کرده و به قصد استفاده و یادگیری باب سخن را خواهم گشود؛ و این احساس را در مورد یادداشت این برادر محترمم نموده ام. 2⃣ ضرورت امروز همه ی اقشار جامعه درک متقابل و گفتگوی مؤدبانه و رو در رو است؛ من و برادرم عنایت اللهی عزیز که شاید هر دو طلبه ایم اگر نتوانیم در مورد یک مسأله ى ساده گفتگو کنیم چگونه خواهیم توانست هدایت گر جامعه باشیم؟ 3⃣ از سر صدق و صفا باید صمیمانه از مدیر عزیز حوزه های علمیه برادر فرهیخته و دانشمندم جناب آقای اعرافی تشکر کنم که تا کنون زمینه ی نقد در فضای عمومی را بر خود و همکارانشان باز گذاشته اند و در پی ایجاد فضائی که دیگران در آن نتوانند دیدگاه های خود را مطرح نمایند نبوده اند؛ ⬅️شهادت می دهم با این که این برادر عزیز می دانند بنده در مواردی به عملکرد زیر مجموعه ی ایشان نقد های جدی دارم اما به جز احترام و تکریم با من برخورد دیگری نداشته اند؛ این اخلاقی اسلامی است که شایسته است همگان بیاموزیم. 4⃣ نقد و اعتراض هرگز نباید ما را از دائره ی انصاف خارج سازد و خدمات شبانه روزی مدیران حوزه را فراموش نمائیم؛ قدردان همه ی آن زحمات هستیم و غرضمان از انتقاد نیز فقط و فقط کمک به رشد و بالندگی حوزه است. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠کانال فقاهت منتشر کرد: نامه سرگشاده "استاد اکبرنژاد" به «مراجع معظم تقلید» عرض سلام و ادب خدمت مراجع معظم تقلید -دامت تأییداتهم الوارف- 🔹از اینکه این نامه را سرگشاده می نویسم پیشاپیش اعتذار می کنم. زیرا امیدی به تسلیم خصوصی آن به دفاتر نداشتم. باز در این شرایط سخت که هرگونه گفتگو و پیشنهادی از سمت شاگرد به استاد حمل بر اسائه ادب می گردد، اعلام می دارم که حقانیّتی در دل ندارم جز اعتلای مرجعیت و مراجع معظم تقلید(حفظهم الله). 🔹سخن را با حدیثی از حضرت امیر(ع) شروع می کنم که فرمود: "لا تَقسِروا أولادَکُم علی آدابِکُم فإنّهُم مَخلوقون لزمانٍ غیرَ زَمانِکُم"؛ توجه به اقتضائیات زمانه و ضرورت تربیت بر اساس آن از مسلمات روش تربیتی انبیای عظام بوده است. حتما سروران معظم در جریان هستند که طلاب عصر ما از حضور در سر کلاس ها لذت نمی برند و از نشاط علمی و سبک بالی معنوی تهی شده اند و در چنگال تحیر گرفتارند و امیدی به آینده خود ندارند و روشنایی برای خود نمی بینند و بر این باورند که بزرگان راه خود را می روند و اعتنایی به آنان نمی کنند و بیشتر حرف می زنند و امر و نهی می کنند اما گوشی برای شنیدن و دستی برای مهر ورزی ندارند و بنای بر تغییر و دیدن افتادن ها و شنیدن شکستن ها ندارند! 🔹 طلبه ای که درباره بزرگان و پدران معنوی خود چنین بیندیشد و آنان را شریک غم فقر و نداری خود نداند و اولویت های خود را در سبد اولویت هایشان نیابد و نتواند به آنان پناه ببرد، آیا جز شکستن و افسردگی چاره ای خواهد داشت؟ 🔹طلبه ها از خود می پرسند چرا بزرگان ما قبول نمی کنند که جامعه فقط فقه نمی خواهد و به مبلغ و متکلم و عالم اخلاق و مشاور و اقتصاددان و هنرمند دین آشنا هم نیاز دارد، پس چرا تنها یک رشته بر همه استعدادها و علاقه ها تحمیل می شود، آن هم در بازه زمانی ده ساله سطوح و ده ساله خارج! 🔹آنان از خود می پرسند؛ حوزه ما اگر پویا بود چطور ممکن بود کتابها صدها سال دوام بیاورند و چرا امروز او محکوم به درس گرفتن آثاری است که ارتباط منطقی میان آنها و دغدغه های جامعه خود نمی یابد؟! 🔹آنان از خود می پرسند؛ چرا مشکلات معیشتی و بن بست های شکننده مالیشان دیده نمی شود؟ چرا پدران معنویشان گاه ساختمان سازی و روی هم گذاشتن آجرها را بر عرق شرمساری طلاب ترجیح می دهند؟ 🔹آنان از خود می پرسند؛ چرا مراجع معظم پس از 40 سال که از انقلاب می گذرد و مسائل نوپیدا از در و دیوار بالا می رود، باز هم به همان مسائل هزار ساله مشغولند از قبیل "نکاح و ارث و آیات الاحکام و نماز جماعت و خیارات و..!" 🔹آنان از خود می پرسند؛ چرا طلبه ها به سیاهی لشکر دروس مراجع بدل شوند و کسی از دست رفتن نشاط جوانی و بی انگیزگی آنان را نبیند؟ 🔹آنان از خود می پرسند؛ چرا مراجع معظم تقلید در کنار ده ها جلسه درسی که با طلاب دارند، حاضر نمی شوند حتی یک جلسه تریبون را در اختیار فرزندان خود قرار دهند و گوش باشند برای شنیدن حرف های شنیده نشده و دردهای زخم خورده؟ 🔹آنان از خود می پرسند؛ چرا مراجع از آنان فاصله گرفته اند؛ نه در حجره ای را ناغافل باز می کنند و نه خانه طلبه ای را سرزده به قدوم خود مبارک می سازند؟ 🔹آنان از خود می پرسند؛ چرا وقتی طلبه ها قربانی بی تدبیری و بی تقوایی برخی روحانی نمایان و سیاست بازان می شوند؛ یکی از ناحیه چشم زخم بر می دارد و دیگری خنجر در قلبش فرو می رود و آن دیگر دشنه در گلویش می نشیند، نه تنها از سوی نهادهای رسمی که حتی از سوی مراجع معظم مورد حمایت قرار نمی گیرند و تیر غربت بر تابوتشان می نشید و با مظلومیت در آغوش خاک پنهان می شوند؟! 🔹آنان از خود می پرسند؛ چرا حرکت های انقلابی فرزندان دلسوز حوزوی مراجع که بی شک در مواقع خطر بیش از هر طلبه و غیر طلبه ای از حریم مرجعیت دفاع خواهند کرد، به خاطر یک خطای کوچک از سوی مراجع مورد هجمه قرار بگیرد و دستاویزی برای لت و پار کردن بی رحمانه آنان شود و خاکریزی برای دولتمردان تنبل و بی فکر گردد. آیا نمی شد با زبان پدرانه با آنان سخن گفت و حمایت کرد و البته تذکر داد و هدایت؟! ▪️در پایان ضمن عذر پوزش به خاطر جسارت خویش، برای سلامتی و عزت روافزونتان دعا می کنم. (کانال فقاهت) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠همایش بین‌المللی «فقه گردشگری» در تبریز 🔴حجت‌الاسلام رحیم قربانی، معاون پژوهش جامعة‌المصطفی العالمیة واحد تبریز ⬅️همایش بین‌المللی فقه گردشگری از از سی‌ام آبان ماه الی دوم آذرماه سالجاری با حضور میهمانان داخلی و خارجی و با همکاری مراکز علمی و نهادهای دولتی و مردمی در تبریز برگزار می‌شود. ⬅️این همایش به بررسی و واکاوی ابعاد مختلف فقهی و حقوقی مسائل گردشگری می‌پردازد تا بتواند راهکارهای صحیح علمی و اجرایی برای رفع موانع موجود در گردشگری برسد. ⬅️ماهیت شناسی و مبانی فقه گردشگری (شامل: مفهوم شناسی، اصطلاح شناسی، مسئله شناسی و موضوع شناسی، تاریخچه، مبانی نظری، نظریات و فرضیات، روش شناسی)، جایگاه گردشگری در آموزه‌های دینی (شامل: ابواب فقهی و نحله‌های آن، مستندات متون دینی، اخالق و آداب اجتماعی)، ابعاد و قلمرو فقه گردشگری در حوزه‌ها و انواع گردشگری (شامل: حوزه¬های اجتماعی، تاریخی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، حقوقی، هنری، آثار تاریخی و باستانی و انواع مختلف گردشگری) از جمله محورهای این همایش است. ⬅️این همایش زمینه خوبی برای حضور اساتید حوزه و دانشگاه و طلاب و دانشجویان در همه عرصه‌ها و گرایش‌های علمی مربوط به محورهای علمی همایش است تا یافته‌های علمی مستند و تحلیلی و توصیفی خود در این حوزه‌ها به عنوان منشور علمی در مجامع علمی معتبر دنیا در داخل و خارج مطرح شود. لذا امتیازات مناسب علمی آثار برگزیده همایش به ویژه آی اس سی انگیزه و زمینه خوبی برای شمارکت علمی علاقمندان است. ⬅️انتشار آثار برگزیده همایش در نشریات معتبر علمی به صورت ویژه نامه همایش با امتیاز علمی تخصصی، علمی ترویجی، و علمی پژوهشی یکی دیگر از امتیازات این همایش خواهد بود. (به نقل از اجتهاد) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠روحانیت و دفاع مقدس 🖋روح الله جلالی ⬅️ذهنیت بسیاری از مردم با واقعیات متفاوت است، بیشتر مردم روحانیت را در بهترین حالت دارای نقشی هدایت بخش می‌دانند که مردم را تشویق به مبارزه، ایستادگی، شهادت و ایثار می‌نمایند و البته خود بیشتر در همین نقش هدایت متوقف بوده و مثلا حضورشان در میدان دفاع مقدس و جنگ هم در همین حد برپایی نماز جماعت و بیان احکام است. ⬅️نسل‌های جدیدتر هم معمولا اطلاعات جنگی خود را از فیلم و سریال دریافت می‌کنند که قاعدتا آخوند جماعت را در حد قرآن به دست گرفتن برای بدرقه رزمندگان در تصور دارند. غالبا اطلاع ندارند که روحانیت نسبت به جمعیت خود "12 برابر" سایر اقشار شهید داده است. ⬅️طبق آمار بنیادشهید و بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس، حدودا از هر هزار طلبه بیش از 40نفر به شهادت رسیده‌اند در حالیکه این آمار در سایر اقشار حدودا 4نفر است. جمعا آمار طلاب شهید حدودا 3500 نفر است که این غیر از آمار روحانیون غیر رسمی است که بصورت گمنام به جبهه‌ها اعزام شده و شهید شده‌اند. آمار جانبازان، آزادگان و مفقودین روحانی هم به همین نسبت حدود ده برابر سایر اقشار است. شهدای انقلاب، ترور و... در این آمار لحاظ نشده‌اند. ⬅️غالبا این حضور به نحو پیشگام و جلودار بوده است که تقریبا در تمامی نهضت های تاریخ معاصر از سوی علما و روحانیون شاهد چنین رویکردی هستیم و صریح ترین و قاطع ترین مبارزات در ایران، لبنان، عراق و... توسط آنان پایه گذاری و تداوم یافته است که در این راه بسیاری از آنان به شهادت رسیده‌اند. در دفاع مقدس بسیاری از روحانیون با اینکه هدف اصلی مهاجمین و تک تیراندازهای دشمن می‌شدند و در صورت اسارت، بایستی منتظر سخت ترین شرایط باشند، حاضر به برداشتن عمامه از سر به هنگام عملیات نبودند چراکه می‌دانستند لباس آنها چه اثری در روحیه معنوی سایر رزمندگان ایجاد می‌کند. ⬅️قصد این نوشته نه مجیزگویی صنفی بلکه بیان واقعیتی مهم است که خلاف تصور عمومی و تبلیغات معاندان است که عدم بیان آن موجب بی اثر شدن تبلیغات دینی و ظلم به جایگاهی حیاتی برای حفظ دین است. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠الگویی برای تبلیغ بین الملل: 🔸علل پیشرفت و نفوذ فتح الله گولن در پنج قاره: 1. سرمایه گذاری هوشمندانه گولن از 1970 بر روی آموزش در پنج قاره... او هم اکنون بیش از هزار مدرسه را در سطح دنیا اداره می کند. 2. استفاده از سینما برای نفوذ افکارش... فتح الله گولن از سردمداران نوریه در ترکیه است... سریال کلید اسرار نمونه ای از فعالیت های گولن در عرصه سینما و ترویج تفکرات نوریه ای هاست. 3. عرضه تفکراتش بر اساس طراحی یک سری فعالیت های اجتماعی. 4. سرمایه گذاری بر روی چهار قشر: الف. کودک و نوجوان ب. معلمان ج. تجار د. روزنامه نگاران 5. او تا کنون بیش از دو میلیون کودک و نوجوان را در سطح دنیا آموزش داده است. سطح کیفیت آموزش وی به حدی بالاست که همه مردم از ادیان مختلف در کشورهای گوناگون علاقه مند هستند بچه هایشان در این مدارس تحصیل کنند. 6. اعتقاد وی به پلورالیسم نفوذ وی را در ادیان دیگر بالا برده است. 7. فتح الله گولن در سال های اخیر در حوزه آمریکای لاتین در بخش تولید کتاب و ترجمه سرمایه گذاری جدی ای کرده است. 8. برخی گزارش ها حکایت دارد او هم اکنون بیش از چهار میلیون پیرو در سراسر دنیا دارد. 9. بهره گیری هدفمند از توانایی اقتصادی شخصی و استفاده از ظرفیت تجار ترک در سراسر دنیا برای تأمین هزینه های فعالیت ها -به نقل از: بنیاد اسلامی الرسول(ص) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠کاهش مرجعیت کلیسای انگلیس؛ ⬅️بر اساس تحقیقات انجام شده، تعداد افرادی که نسبت به کلیسای انگلیس احساس تعهد می کنند، دچار کاهش شدید شده است و این موضوع می‌تواند تهدیدی جدی برای آینده مذهب در انگلیس باشد. ⬅️به گزارش دین‌آنلاین به نقل از ایندپندنت، بررسی مرکز اجتماعی انگلیس نشان می دهد تنها ۲ درصد از جوانان ۱۸ تا ۲۴ سال انگلیسی خود را به کلیسای انگلیس متعهد می‌دانند، این در حالی است که اکثریت همه گروه‌های سنی در انگلیس معتقدند که مذهب خاصی ندارند. ⬅️تعداد کسانی که در بریتانیا خود را عضوی از کلیسا می‌دانند از سال ۲۰۰۲، از ۳۱ درصد به ۱۴ درصد کاهش داشته است و تعداد کسانی که در مراسم مذهبی شرکت می‌کنند از این مقدار نیز بسیار کمتر است. ⬅️بیشترین کاهش افراد وابسته به کلیسا در سنین ۴۵ تا ۵۴ درصد رخ داده است که درصد آنها از سال ۲۰۰۲ تاکنون از ۳۵ درصد به ۱۱ درصد رسیده است. ⬅️بیشترین کسانی که خود را عضوی از کلیسا می‌دانند افراد بالای ۶۰ سال هستند که البته در بین این گروه سنی نیز تنها ۳۰ درصد چنین نظری دارند. چنین کاهشی در تعداد افراد معتقد به کلیسا، گرایش جامعه انگلیس به سمت سکولار شدن را نشان می‌دهد. ⬅️۵۲ درصد از مردم در انگلیس خود را غیرمعتقد به دین می‌دانند که این درصد در سال ۲۰۰۲، ۴۱ درصد بوده است. ⬅️در اسکاتلند این درصد بیشتر است و ۵۶ درصد مردم می‌گویند که دین‌دار نیستند و تنها ۱۸ درصد از اسکاتلندی‌ها خود را به کلیسای اسکاتلند وابسته می‌دانند. ⬅️همچنین تحقیقات نشان می‌دهد که فاصله بسیاری بین تعهد مذهبی و رفتن به کلیسا وجود دارد و تنها ۲۱ درصد از کسانی که خود را وابسته به کلیسای انگلیس می‌دانند، در کلیسا حضور می‌یابند. ⬅️در میان کاتولیک‌های انگلستان نیز ۴۱ درصد به کلیسا رفت و آمد دارند. همه اینها در حالی است که طبق گفته دیو مال، رئیس پیروی و تبلیغات مذهبی کلیسای انگلیس، با وجود کاهش تعداد افراد جوان معتقد به کلیسا، گرایش جوانان برای ایمان و معنویت در حال افزایش است. ⬅️در پی این تغییر در تعداد افراد معتقد به کلیسا، فعالان سکولار خواستار کاهش نفوذ کلیسای اوانجلیک در حکومت انگلیس شدند. استفن اوانز رئیس جامعه ملی سکولار در انگلیس می‌گوید سیاست‌مداران باید درباره نقش عمومی مذهب و رابطه کلیسای انگلیس با حکومت دوباره فکر کنند، برای مثال آنها باید به حق انحصاری دین‌یاران انجیلی برای داشتن ۲۶ کرسی در مجلس قانون‌گذاری پایان دهند و همچنین نفوذ گروه‌های مذهبی را کاهش دهند. -به نقل ار دین آنلاین http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠کانال فقاهت منتشر کرد: پاسخ محمدتقی اکبرنژاد به اظهارات استاد علیدوست 🔴پیشنهادی به برادر بزرگوار آقای علیدوست: 🔸برای چندین و چندمین بار است که آقای علیدوست(حفظه الله) بر اغلاق و صعوبت متون درسی پافشاری می کنند و از اینکه "خدای ناکرده" متن درسی خوانا و روان شود، برحذر می دارند تا مبادا طلاب نتوانند با متون سلف صالح خود ارتباط بگیرند. 🔸اصل اینکه طلبه دوره اجتهاد –و نه لزوما هر طلبه ای- بتواند با متون گذشته علم ارتباط بگیرد، مطلب درست و ضرورت علمی است. اما آیا تنها راه آن، اغلاق در متون درسی است؟ آیا در سالهایی درازی که پشت سر گذاشته ایم، این ایده، جواب داده و خیل عظیم طلبه هایی که متون مغلق فعلی مانند شرح لمعه و کفایه را خوانده اند، به این غرض نائل آمده اند؟! 🔸وقتی که بالعیان مشاهده می کنید این روش جواب نداده، به جای پافشاری بر آن باید به آسیب شناسی آن بپردازید و مشکل را به مسأله تبدیل کنید. به نظر می رسد برای اینکه به غرض مطلوب آقای علیدوست برسیم لازم است چند کار هم زمان انجام گیرد که عبارتند از؛ 1⃣ به جای اغلاق متون درسی، درس نامه متن خوانی را به دروس جاری حوزه اضافه کنیم. یعنی کتابی برای آموزش خواندن و فهمیدن متون قدیمی و تراث علمی. پیشنهاد بنده این است که از کتابهای مقنع شیخ صدوق، خلاف و مبسوط شیخ طوسی، سرائر ابن ادریس حلی، تذکره الفقهای علامه، شرح لمعه شهیدین، مجمع الفائده و البرهان محقق اردبیلی، مرآه العقول علامه مجلسی، حدائق شیخ یوسف بحرانی، جواهر الکلام شیخ محمد حسن نجفی، مکاسب شیخ انصاری(رحمه الله علیهم) و از معاصرین یکی از متون فقهی شهید محمد باقر صدر(ره)، از هر کدام حدود ده صفحه انتخاب شود و به صورت کتاب آموزش کار با متون تراث درآید. تا طلبه هم با تاریخ علم و رشد آن آشنا شود و هم به جای متون خاص، از متون متنوع بهرمند گردد. 2⃣ از نظر آموزشی نیز این کتابها نباید توسط استاد ترجمه و توضیح داده شود. کما اینکه همین روش باعث تنبلی طلاب شده و طلبه هیچ گاه متن خوانی را فرا نمی گیرد. در این روش طلبه دوره اجتهاد و نه هر طلبه ای، مکلف است متن را بخواند، بفهمد، بحث کند و در نهایت در قالب کارگاه با استاد به بحث و گفتگو بگذارد. 3⃣ خدمت برادر بزرگوار عارضم که تا آقایان فقه و اصول را با عمومی کردن آن از ارزش انداخته اند و تا همه حتی طلبه ای که شرح لمعه را با زور و اجبار به پایان برده، در کنار طلبه مستعد علاقمند در درس خارج شرکت می کند، حوزه فقه سامان نخواهد یافت و پافشاری بر سنت های گذشته هم دردی را دوا نخواهد کرد. 🔸برادر بزرگوار تا کی می خواهید از طلبه ها برای درس خارجتان سیاهی لشکر بسازید و تا کی نمی خواهید از دردهای پیدا و پنهان طلبه ها فریاد کنید؟ تا کی سکوت و چشم بستن بر فاجعه انسانی که در حوزه رخ می دهد؟ 🔸راستی به شهادت وجدانتان چند نفر از طلبه هایی که در درستان شرکت می کنند، طلبه دوره اجتهاد هستند و چند درصد به ناچار در آن شرکت می کنند؟ چرا نمی خواهید از اینها فریاد بزنید. حجت شما و اساتید بزرگوار مثل شما برای روز قیامت چیست؟ -ارادتمند محمد تقی اکبرنژاد http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠اولین واکنش ها به همایش«تصوف، شاخصه ها و نقدها»: 🔸صدر هنوز میان حوزویان تنهاست 🖋محسن کمالیان ⬅️در خبرها خواندم که حوزویان همایشی برپا خواهند کرد بنام «تصوف‌شناسی انتقادی». صوفی نیستم. اما ملاحظاتی دارم که در زیر می‌نگارم: ⬅️امام موسی صدر دو دهه در لبنان به تبلیغ فرهنگ اهل بیت (ع) پرداخت. در برابرش هم سنیان قرار داشتند هم مسیحیان. روش صدر، اثبات تشیع بود نه نفی دیگران. نه تنها دیگران را نفی نکرد، بلکه آنها را احترام گذاشت، در آغوش گرفت، به گفتگو و تشریک مساعی در ساختن وطن مشترک دعوت‌شان کرد. ⬅️صدر هرگز همایش مسیحیت‌شناسی انتقادی برپا نکرد. به جای آن در الندوةِ اللبنانیة با بزرگان مسیحی گفتگوی اسلام و مسیحیت را راه انداخت. در کلیساها و دیرها نیز حضور یافت و ضمن تاکید بر مشترکات، معنویت پراکند. سخنرانی معروف اسلام و فرهنگ قرن بیستم در همین فضا ایراد شد. ⬅️صدر همایش تسنن‌شناسی انتقام نیز هرگز برپا نکرد. به جای آن در همایش‌های اسلامی مصر، عربستان و الجزایر با بزرگان اهل سنت به مباحثه نشست و در فضای احترام و صمیمیت، فرهنگ اهل بیت (ع) را با صراحت تبیین کرد. سخنرانی معروف «روح تشریع در اسلام» در همین فضا ایراد شد. ⬅️مقدمه‌ی صدر بر کتاب «تاریخ فلسفه‌ی اسلامی» هانری کُربَن نمونه‌ی لطیفی از روش وی در نقد علمی متفکران مسیحی است. وی ‌براحتی می‌توانست مقاله‌ای علمی بنویسد با عنوان «نقدی بر کتاب کُربَن» و در یکی از مجلات فرهنگی لبنان یا فرانسه چاپ کند. اما کاری به مراتب زیباتر کرد: بر ترجمه‌ی عربی کتاب کُربَن مقدمه‌ای نوشت با عنوان «با هانری کُربَن، خاورشناس بزرگ» و ضمن تجلیل فراوان از وی، فراز به فراز کتاب را مورد نقد علمی قرار داد (نای‌ونی، ۲۹۳). ⬅️نوشته‌ی صدر بر کتاب «الخوارج من الانصار الامام علی» شیخ سلیمان داود بن یوسف نیز نمونه‌ی لطیفی از روش وی در نقد علمی متفکران مسلمان غیرشیعه است. نویسنده از رهبران فرقه‌ی «اباضیه» (خوارج) در الجزایر بود. صدر کتاب را خواند و پس از تجلیل، نظرات خود را طی نامه‌ای بیان کرد. آخرِ نامه، تکمیل کتاب را توصیه و تاکید کرده بود: «ارجو الا تتعبوا فان المهمة کبیرة و نتائجها لوحدة المسلمین کبیرة و اکبر» (یادنامه امام موسی صدر، ۵۱۴-۵۱۵). ⬅️صدر نیز به تصوف نگاه انتقادی داشت: «ایراد شیعه به متصوفه تنها ناظر به تنظیم روش و مسائل سیر و سلوک نیست. بلکه اختلاف عمیق‌تر از این‌هاست و راه این دو از هم جدا و نقش‌های رهبری بسیار متفاوت است» (نای‌ونی، ۲۱۱-۲۱۲). اما روش تعامل وی با صوفیان هم محترمانه و سازنده بود. خاطره‌ی تکفیر شیخ هادی فخرالواعظین در این خصوص شنیدنی است: فخرالواعظین طی ایام تحصیل صدر در نجف به آنجا سفر کرد و در مسجد هندی منبر می‌رفت. اهل فلسفه‌، عرفان و قویا شایع بود که به فرقه‌ی صوفیه‌ی ذهبیه تمایل دارد. آیت‌الله سید ابراهیم اصطهباناتی تکفیرش کرد. به گفته‌ی آیت‌الله سید محمدباقر حکیم: «امام صدر در اصلاح این مسئله نقش مهمی داشت. زیرا ارتباط گسترده‌ای با مراجع و علما برقرار کرد و با آنان در باره‌ی این خطیب گفتگو کرد تا آنجا که آیت‌الله سید محسن حکیم از آن خطیب برای ایراد سخنرانی در مجلسی عمومی دعوت کرد و کارها به سامان درآمد و نگاه علما در قبال تفکر فلسفی و عرفانی اصلاح گردید» (گذرها و خاطره‌ها، ۱۲۵-۱۲۶). ⬅️صوفیان در ایران همان نقشی را دارند که اقلیت‌های مذهبی در لبنان و خود شیعیان در جهان عرب. خوب است در جای‌جای جهان عرب همایش تشیع‌شناسی انتقادی برپا شود؟ اگر اقلیت‌های مذهبی لبنان هر کدام همایش رقیب‌شناسی انتقادی برپا کنند، تکلیف صلح، آرامش و امنیت مردم در آن کشور چه خواهد شد؟ ⬅️همچنین آیا صوفیان متقابلا اجازه دارند همایش تشیع‌شناسی انتقادی در ایران برپا کنند؟ اگر اقلیت‌ها نیز چنین اجازه‌ای دارند، تکلیف اتحاد ملی چه خواهد شد؟ اگر نیز اجازه ندارند و تنها حوزویان اجازه‌ی برپایی چنین همایش‌هایی دارند، تکلیف اخلاق و جوانمردی چه خواهد شد؟ سخن حقی که در شرایط نابرابر، یعنی بشکل غیراخلاقی و ناجوانمردانه طرح شود، بر کدام دل خواهد نشست؟ ⬅️نقدِ فکر پدیده‌ی مبارکی است. به شرط اینکه علمی و اخلاقی باشد. چه ضرورتی دارد که بارِ عنوان همایش، منفی باشد؟ آیا فقط ذیل عناوین نیشدار می‌توان فکر را نقد کرد؟ نیز وقتی وطن و دینِ مشترک داریم، چرا راه گفتگو را طی نکنیم؟ ⬅️امام صدر بیست سال قبل از پیروزی انقلاب، در کشوری غریب، راه صحیح تعامل با اقلیت‌ها را درک و دنبال کرد. نتیجه، عزتِ شیعیان و دوستی آنها با مسیحیان و سنیان لبنان و منطقه بود. برخی حوزویان ما اما شصت سال بعد، در کشور خودشان، هنوز راه صحیح تعامل با اقلیت‌ها را نمی‌دانند و راه تفرقه را می‌پیمایند. براستی صدر هنوز هم میان حوزویان تنهاست. -به نقل از صدرپژوهی http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠صوفیان از بعد سیاسی، دینی و اعتقادی یک خطر محسوب می‌شوند ▪️آیت‌الله‌العظمی مکارم در دیدار رئیس همایش «تصوف شاخصه‌ها و نقدها»: ⬅️از اوایل جوانی با صوفیها درگیر بودیم و اولین کتابی که من در رابطه با تصوف نوشتم با عنوان «جلوه حق» بود که یک جلدش را برای آیت الله بروجردی فرستادم و ایشان به دنبال من فرستادند و گفتند من کتاب شما را خواندم و هیچ خلافی در آن ندیدم. ⬅️تصوف معمولا پیروان خود را توصیه می‌کنند که داخل در سیاست نشوید و از این جهت با بهایی‌ها اشتراک دارند ولی اخیرا تا حدودی در سیاست هم ورود پیدا کردند و گاه با خارجی‌ها ارتباطاتی بر قرار کرده اند. ⬅️صوفی‌ها حسابشان را از جماعت مسلمین جدا میکنند مرکز عبادت تمام مسلمین جهان مسجد است؛ ولی اینها مرکز عبادتشان خانقاه است و مراسم دینی خود را در خانقاه انجام میدهند. ⬅️یکی دیگر از مشکلات صوفیان این است که شرط صوفی شدن عدم تماس با روحانیون و اهل علم است تا روشنگری اتفاق نیفتد این‌ها در مسیر سیر و سلوک و رسیدن به مقامات عالی، ریاضت های غلطی را اجازه می دهند. ⬅️آنها تقید چندانی به فروع دین ندارند و برای مثال برخی از آنها می‌گویند نگاه به زنان حرام نیست و باید قلبت پاک باشد و از این قبیل مطالب. ⬅️صوفیان هم از بعد سیاسی و هم از بعد دینی و اعتقادی یک خطر محسوب می‌شوند، کار علمی پیرامون تصوف کار بسیار خوبی است و باید با تبلیغ این فرقه ها در کشور مقابله شود. _به نقل از خبرگزاری حوزه http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠پاسخ حجت الاسلام سبحانی مسئول همایش صوفیه به یادداشت محسن کمالیان با عنوان"صدر هنوز میان حوزویان تنهاست" : ◀️جناب کمالیان چنان در امام موسی صدر محو و مبهوت است که گویا همه انسان، و سراسر تاریخ و پهنه جغرافیا در موسی صدر و لبنان او فرود آمده است : ۱.امام موسی صدر در یک زمان و مکان خاص به عرصه آمد و داوری‌های ما هم باید به همان قلمرو محدود شود. اگر او در رسالت خویش توفیق یافت-که خواهم گفت این توفیق بزرگ و اما نسبی بود- به قیاس با شرایط واقعی او باید سنجیده شود. آری، امام موسی صدر بزرگ بود، چون اقتضائات زمان خود را شناخت و دیگران نیز باید فرزند زمان و نیاز‌ها و بایسته‌‌های عصر خویش باشند. ۲.همه ظرفیت موسی صدر، جامعه شیعیان لبنان بود که شکل گیری و استمرار این هویت مذهبی و اجتماعی مرهون تلاش‌های شخصیت‌هائی چون شهید‌‌اول، شهید‌ثانی، نبطی بیاضی و ....سید شرف الدین بود که با پایمردی، سر و قلم بر راه مکتب گذاشتند و با اثبات و نقدهای جدی، راه روشن امروز را ساختند. براستی اگر امثال سید عبدالحسین شرف الدین و المراجعات و النص و الاجتهاد او(در جنوب) و شیخ حبیب آل مهاجر و‌مو‌اجهه‌های مذهبی و مکتبی او (در بقاع) نبود، معلوم نیست که اساسا ظرفیتی در لبنان بود تا امام موسی صدر به میدان خدمت بیاید. ۳. از یاد نبریم که امام موسی‌صدر یکی از شیعی‌ترین کارهای تاریخ لبنان را پی‌ریزی کرد و از شیعیان پراکنده و محروم، یک حزب تام و تمام در مقابل سنیان و مسیحیان ساخت. اگر موسی‌صدر همچون روشنفکران ما می‌خواست مدارای مطلق در پیش گیرد، نباید به لبنان می رفت و یا اگر می رفت نباید حزب‌سازی‌ مذهبی را در پیش می‌گرفت. عصر موسی صدر در لبنان عصر درگیری‌های سیاسی و نظامی میان گروه‌های رقیب بود و او هم با همین منطق به کارزار مقابله آمد. زمان و مکان امام موسی صدر به گونه بود که با تعامل فعال با جریان‌های رقیب و ایجاد فضای تعامل، به اهداف خود می رسید و بی‌گمان او اگر در شرایطی قرار داشت که رسانه‌های وهابی و کانال‌های تبشیری و حلقه‌های مخفیانه و اندیشه‌های فسونگر و آداب فسادگر صوفیانه در بین شیعیان لبنان به تخریب می پرداخت، همان روح انتقادی شرف الدین و آل مهاجر نیز در او بیدار می شد. ۴. امام موسی صدر اولویت خویش را کار سیاسی و نظامی گرفت و هر چند خود به صورت فردی در عرصه فرهنگی حضور یافت، اما پروژه اصلاح فرهنگ شیعی در لبنان و تربیت نسل مکتبی و فرهیخته را در حاشیه داشت. همین کم‌ توجهی سبب شد که‌ در دوستان و پیروان ایشان، سیاست بر دین و فرهنگ غلبه یابد و میراث صدر به یک تشکیلات سیاسی و اقتصادی فروکاهد و نمادهای آن در اصول مکتب، کم‌مایه و کم‌اثر و در التزامات دینی، سست و کم‌‌بنیه شدند. ۵. مروجان مرام امام موسی صدر بیش از هر چیز، نیازمند یک بینش تاریخی و روش اجتهادی هستند و هنوز نتوانسته‌اند از کمند احساسات نوستالوژیک و جمود و تکرار سخنان و رفتار او، فراتر روند. پیروان حقیقی موسی صدر کسانی اند که با شناخت دقیق شرایط و تفکیک میان مواضع و مواقف و با آگاهی از کیدها و کلیدهای زمان، به امتداد اهداف او در قالب راهبردهای جدید و تاکتیک‌های تازه بیاندیشند. ◀️آری، صدر هنوز هم حتی در میان یارانش تنهاست، چون نگاه او در ذهن تاریخی اصحاب و مبلغان او جا مانده و به جای اجتهاد در بازگشت روح اندیشه او، در جهد برای یافتن جسم او هستند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نظارت استصوابی فقه بر علوم حوزوی! 🖊رضا بابایی ◀️مسائل و مباحث دینی را می‌توان در سه گروه خلاصه کرد: اعتقادات، اخلاق و احکام. حوزه‌های علمیه، بیشترین وقت و سرمایه‌های خود را صرف استنباط احکام فرعی می‌کنند و از همین رو فقه‌محوری، مهم‌ترین شاخصۀ حوزه‌های علمیۀ شیعی است. از این رهگذر، فقه از متولی رسمی، مقتدر و سازمان‌یافته‌ای برخوردار شده است؛ برخلاف مباحث اعتقادی و تاریخی که خانه‌ای مستقل و مناسب با شأن و ماهیت خود نداشته، در دولت‌سرای فقه اجاره‌نشینی می‌کنند. قیمومیت فقه بر تاریخ و اعتقادات، مورخ و متکلم را در سایۀ فقها می‌نشاند و به آنان منصبی بیش از «فضلای حوزه» نمی‌دهد. بدین ترتیب، تأثیرگذاری تاریخ‌دانان در مسائل تاریخی، و متکلمان در حوزۀ اعتقادات، هرگز در حد و اندازۀ مراجع فقهی نخواهد بود. ◀️جز فقه، هیچ دانشی در حوزه، چنان بلوغ و استقلالی نیافته است که بتواند برای خودش تصمیم بگیرد و اعلام نظر کند؛ بلکه دستاوردهای هر علمی باید نخست از صافی فقه بگذرد تا اظهار آن بدون مانع و کشمکش باشد. تکفیر «وحدت وجود» در برخی رساله‌های فقهی، نمونه‌ای تاریخی برای نظارت استصوابی فقه بر عرفان است. از همین دست است داوری در منازعات تاریخی که اظهار نظر دربارۀ آنها به دانشی وسیع و گسترده و تخصصی نیاز دارد؛ اما فقها بیش از مورخان در سرنوشت این منازعات مؤثرند. بارها تجربه شده است که تاریخ‌دان یا متکلم يا محدثی، خواسته است در مسئله‌ای مربوط به حوزۀ تخصصی‌اش، راهی دیگر پیش نهد یا فهمی متفاوت ارائه دهد، اما نتوانسته و دیر یا زود تسلیم شده است. این واقعیت، بدین معنا است که تکلیف منازعات تاریخی و کلامی را، اندیشۀ فقهی و راهکارهای مألوف در فقه روشن می‌کند. بدین ترتیب، منابع و روش‌های اجتهاد فقهی، در برررسی‌های تاریخی و کلامی و فلسفی و عرفانی نیز حضوری پررنگ و قاهرانه می‌یابند. کتاب‌هایی با چهرۀ تاریخی یا کلامی که فقیهان نوشته‌اند، بیشتر به روش فقهی و سرشار از منابعی است که بیشتر منزلت فقهی دارند تا اعتبار تاریخی یا کلامی. میزان اعتبار «خبر واحد» در فقه و انتقال آن به مباحث تاریخی و کلامی، از پیامدهای نگاه فقیهانه به تاریخ و کلام است. ◀️کلام و تاریخ و فلسفه و عرفان و تفسیر در حوزه‌های علمیه، نیاز به استقلال بیشتری دارند تا بتوانند به وظایف خود به‌درستی عمل کنند. بسیاری از فقهای بزرگوار شیعه، همچون آیت الله العظمی بروجردی، با همۀ اعتبار عام و جایگاه بلند حوزوی، استقلال علوم دیگر را کم‌وبیش پذیرفته بودند و بیرون از تخصص و مسئولیت‌های خود مداخله نمی‌کردند؛ یعنی تاریخ را به تاریخ‌دان و کلام را به متکلمان سپرده بودند؛ مگر به‌ضرورت و پس از فشارهای بسیار از ناحیۀ دیگران. در دوره‌هایی که بزرگانی همچون سید مرتضی و شیخ مفید بر حوزه‌های علمیه ریاست داشتند، متکلم یا مفسیر قرآن، منزلتی همسان با فقیه در حوزه داشت و مهم‌ترین آثار کلامی و تفسیری و تاریخی شیعه نیز در همان زمان‌ها به نگارش درآمد. اگر کسی در این دعوی تردید دارد، برون‌داد حوزۀ بغداد و نجف(در زمان ریاست شیخ طوسی و شاگردانش) را با آنچه در قرن‌های اخیر از حوزه‌های علمیۀ قم و نجف انتشار یافته است، بسنجد. کسی که تاریخ حوزه‌های علمیه را بررسیده است، نیک می‌داند که پیشتر نه کلام و تاریخ در سایۀ فقه بود و نه فقیه دعوی مرجعیت عام برای همۀ علوم حوزوی داشت؛ بلکه هر یک به‌استقلال بخشی از اطلس دین را رسم می‌کرد. ◀️سیطرۀ فقه و هر علم دیگری بر سایر علوم، آثاری بر جای می‌گذارد که در درازمدت نه به نفع قاهر است و نه به سود مقهور. اکنون صدها، بل هزاران مسئلۀ فرعی وجود دارد که حل آنها فقط با سرانگشت اجتهاد فقهی ممکن است؛ البته فقهی که واحد الهمّ و الغمّ است، نه فقهی که بار تاریخ و اعتقادات و عرفان و فلسفه و سیاست را هم به دوش می‌کشد. فقیه بزرگواری که در منازعات کلامی و تاریخی نیز میدان‌داری می‌کند و پرچم جبهۀ شیعه را بر دوش می‌کشد، باید در همۀ شاخه‌های دین‌شناسی و علوم حوزوی سرآمد یا دست‌کم متخصص باشد. چنین جامعیتی به‌تحقيق ناممكن است؛ پس چاره‌ای هم جز این نیست که هر کس در حوزۀ تخصصی و مسئولیت صنفی خود اقدام کند. فقه مساوی با دین نیست؛ بلکه جزئی از آن است. دین‌شناسی، مجموعه‌ای از دانش‌های پیچیده و گسترده است که صاحب‌نظری در هر یک از آنها ممکن نیست مگر به قیمت بیگانگی از سایر علوم. پس هر دانشی و دانشمندی باید به مسئولیت‌های ویژۀ خود قناعت کند و همۀ همت خود را بر همان بگمارد، تا دین‌شناسی چهره‌ای متوازن و معقول بیابد؛ وگرنه عضوی از این چهره، همۀ آن را می‌پوشاند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠معرفی کتاب جدید نظام آموزشی حوزه: «الفائق فی الاصول» ️ ◀️مجموعه فقه معاصر که متشکل از اساتید با تجربه و شناخته شده دروس خارج: قائنی، شهیدی، شب زنده دار، شوپایی، عندلیب، مدرسی یزدی و تحت اشراف مدیریت حوزه های علمیه می باشد از دو سال قبل یکی از برنامه های خود را تالیف کتب جدید فقهی و اصولی برای تدریس در دروس سطح و خارج قرار داد که بخش اول اولین اثر پرمایه و حاصل صدها ساعت تلاش علمی آن اساتید با نام «الفائق فی الاصول» به زیور طبع آراسته و از ابتدای سال تحصیلی 97 ـ 98 جز دروس رسمی حوزه گردیده است. ◀️این اثر در چهار موضوع مهم اصولی و مورد نیاز و کاربردی در مباحث فقه معاصر تالیف گشته است: باب اول: سیره عقلای قدیم و مستحدث باب دوم: سیره متشرعه قدیم و مستحدث باب سوم: قاعده لو کان لبان باب چهارم: تمسک به اطلاقات در موضوعات مستحدثه ◀️در تالیف این کتاب تلاش گردیده ضمن حفظ دقت های خاص اصولی و اجتهادی، با ادبیاتی روان و فصیح و باذکر مثال های خاص فقهی موضوعات کاربردی فوق برای طلاب محترم به طور دقیق بررسی و روشن گردد و با ارجاع به کتب فقهای و اصولیون معاصر و سلف، محققین فعال حوزوی بتوانند بیشتر با تراث علمی شیعه آشنا گردند. ◀️مجموعه فقه معاصر در آینده ای نزدیک با انتشار مباحث مهم اصولی و فقهی زیر که در کتب درسی حوزوی به صورت بحثی مستقل مورد تدقیق و آموزش قرار نگرفته است؛ گامی بسیار مهم در راستای تحول و بالندگی هر چه بیشتر دروس حوزوی بر خواهد داشت؛ موضوعی که همواره مورد تاکید مقام معظم رهبری و مراجع معظم «دام ظلهم العالی» بوده است. 🔸موضوعات اصولی آینده: بررسی حجیت الغای خصوصیت، تنقیح مناط، اولویت، تناسب حکم و موضوع، مذاق شارع، قیاس، مقاصد شریعت و نیز بررسی حجیت عرف و تطبیقات آن. 🔸موضوعات فقهی آینده: ماهیت شخصیت حقوقی و احکام آن، ماهیت پول و احکام آن، احکام بانک و عقود جدید و ... 🔴حال با ابلاغ مدیریت محترم حوزه های علمیه کتاب «الفائق فی الاصول» امسال به صورت آزمایشی جزء برنامه درسی رسمی حوزه قرار گرفته است و طلاب پایه نهم و دهم حوزه می توانند درس الفائق را در سامانه آموزش انتخاب و ثبت نام کنند و در صورت موفقیت در امتحان کتبی این درس 3 نمره تشویقی به امتحان شفاهی کفایه در صورت کسب نمره حداقل 12 افزوده می گردد. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠تشیع یک مذهب سیاسی است و نمی تواند نسبت به مردم بی اعتنا باشد 🔈آیت‌الله علوی‌بروجردی در ابتدای در ابتدای درس خارج: 🔹 در روزنامه‌ها و اين طرف و آن طرف و در فضاي مجازي می‌نویسند چرا در هيئت‌ها خرج مي‌كنيد؟ به فقرا كمك كنيد؛ من گفتم اتفاقا همان فقرا ‌هستند كه اين بساط عزاداری را به پا مي‌كنند نه ثروتمندان. 🔹 مردم نسبت به سيدالشهداء از جان و دل حركت مي‌كنند؛ اینطور هم نیست که فقط به حرف ما روحانیت گوش دهند؛ مردم در اين جهت دنباله‌روي ما نيستند بلکه ما در پی مردم حركت مي‌كنیم. 🔹 گاهي از اوقات من مي‌ديدم تحليل مي‌كنند و مي‌نويسند كه جمهوري اسلامي از اينجا پول مي‌فرستد كه در فلان کشور عزاداري كنند و دسته عزا به راه بيندازند؛ ولی متاسفانه توجه ندارند که خود جمهوري اسلامي هم با اين عزاداري‌ها به وجود آمده است و از همین عزاداری‌ها سر پا مانده است؛ شما يادتان نيست محرم و صفري را که در همان ايام شروع این نهضت اسلامی و دوران انقلاب گذشت؛ عاشورا نه تنها در عصر ما بلکه در زمان مشروطيت و در طول تاریخ شیعه حركت‌ساز بوده است. 🔹 من فيلمي ديدم خيلي تاثرآور بود؛ آقایي اول ظهر آمد به هيئت تعرض کرد كه بياييد نماز اول وقت بخوانيد؛ عيبي ندارد نماز خيلي خوب است و نماز اول وقت هم مستحب است اما اگر کسی نخواست به اين مستحب عمل كند، فسق نكرده است. 🔹 اين شيخ بنده خدا در مشهد مرحوم آقاي تولايي کشته می‌شود؛ طلبه‌ فاضلي كه نه كاري به جايي و نه سمتي و شغلي داشته است؛ فقط طلبه‌ای ساده بود و ماشينش هم بنز نبوده است، پيكان بوده است... فردی بيايد چاقو بزند و برود؛ انتقام از چه چيزي مي‌خواستيد بگيريد؟ 🔹 مردم باید بدانند اين طلبه‌ها با اقل ما يمكن زندگی می‌کنند؛ اقل ما يمكن يعني شما خط فقر را در مملكت در نظر بگیرید و با شهریه طلّاب مقایسه کنید؛ اين است وضعيت طلبه در حوزه‌های علمیه؛ اينجور دارد زندگي مي‌كند و درس مي‌خواند در حالي كه امكانات برايش فراهم است كه برود جایی دیگر درآمد كسب كند اما ايستادگی می‌کند و درس مي‌خواند؛ چرا مردم ما نبايد اين معاني را متوجه باشند؟ 🔹 اگر مراد برخی منتقدان اين است كه حوزه به زندگي و مشكلات و وضعيت و دغدغه‌های مردم كاری ندارد كه اين به شهادت تاريخ حوزه دروغ است؛ اصلا تشيع يك مذهب است و اصلا نمي‌تواند نسبت به مردم بي‌اعتنا باشد. 🔹 گاهي از اوقات مي‌خواهند به حوزه فحش بدهند مي‌گويند آقايان علما در مسائل طهارت مانده‌اند؛ ولی در همین طهارت، مسائل ما هنوز حل‌نشده باقی مانده است؛ در همین طهارت که از نظر این آقایان ساده و پیش پا افتاده است ما امروز مسائل حل‌نشده داريم؛ من مسائل بسیاری در طهارت به شما نشان مي‌دهم كه الان ابتلاي عجيب و غريب مردم است و ما براي آن جواب درست و حسابي نداريم. 🔹 ما هم منجمد نيستيم بگوييم پنجاه‌ودو كتاب از طهارت تا دیات بیشتر در فقه نداريم و ديگر کتابی لازم نیست؛ شما بياييد كتاب جديد بياوريد. 🔹 در مسائل بانك‌ها ما خيلي حرف زديم؛ گاهي حرف مي‌زنيم و از خود حوزه ما را نمی‌تابند؛ حرف را بايد گوش كنيد و در آن تامل كنيد؛ اين بساطی است كه ما با بانک‌ها بر سر مردم آورديم و خودمان هم همگی اشكال مي‌كنيم اين بهره‌ها چیست که مي‌گيريد؟ سود و جريمه چیست که مي‌گيريد؟ اما اينها را چه کسی برای بانکها درست كرده است؟ ما خودمان به نام اسلامي كردن بانك‌ها اين بساط را درست كرديم. 🔹 درس‌هاي خارج را تخطئه نكنيد؛ حوزه قم را بعضي‌ها به بي‌سوادي رمي نكنند؛ بله ما سر برنامه‌ها و درس‌ها و امتحانات اشكال داريم و به آقايان هم تذكر مي‌دهيم و محترمانه هم می‌گوییم و آقايان هم دارند زحمت مي‌كشند؛ اما حوزه قم الان بزرگترين حوزه علميه‌ی نه شيعه بلكه دنياي اسلام است.(به نقل از خبرگزاری حوزه) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠فیضیّه سیاسی‌تر!! 🖋مهراب صادق‌نیا ⬅️امروز به یاد سال‌های دور رفته بودم فیضیه و دارالشفا تا قدری خاطره بازی کرده و قدمی بزنم. این دو مدرسه همواره نبض حوزه‌ی علمیّه بوده‌اند و نمایش‌گر فضای حاکم بر آن. از حیاط دارالشّفا گذشتم و به فیضیّه رفتم، یک ساعتی آن‌جا چرخی زدم؛ درست است که از آن فضا و سرسبزی قدیمش فاصله گرفته است ولی هنوز هم شماری از روحانی‌های جا افتاده و جوان دور تا دور حیاط، هر جا سکویی برای نشستن هست، نشسته بودند؛ گویی در انتظار اتّفاقی هستند. مثل همیشه در و دیوار پر بود از اطلاعیّه. آغاز سال تحصیلی بود و بیش‌تر اعلامیّه‌های درسی بودند. به اسم استادها دقّت کردم، بیش‌ترشان را نمی‌شناختم. با این حال، برخی از استادهای دروس خارج از دوستان قدیمی‌ام بودند. بعضی عنوان‌ها برایم جالب بود: "خارج فقه تربیت"، "خارج مهدویّت"، "خارج فقه حکومتی". ⬅️بعد از اطلاعیّه‌های درسی، بیش‌ترین اعلامیّه‌ها سیاسی بود. در تابلوهای اعلانی که به سازمان‌های خاصّی تعلّق داشتند، بریده‌هایی از روزنامه‌های منسوب به برخی جناح‌ها و بولتن‌های ویژه، بیش‌تر به چشم می‌آمد. برخی یادداشت‌ها به صراحت در انتقاد از دولت و رئیس‌جمهور بود. به هر حال این روزها از کف خیابان تا فیضیه و دانشگاه سخن از گرانی است و انگشت همه‌ی نقدها رو به دولتی است که "هر چه بلد نباشد، سکوت بلد است." و به قول دوستی " هر چه نداشته باشد، حوصله دارد." ⬅️فضای فیضیّه و دارالشّفا را هیچ وقت تا این اندازه سیاسی ندیده بودم؛ حتّی در سال‌های آغازین انقلاب و جنگ در این دو مدرسه تا این اندازه اطلاعیّه‌ی سیاسی دیده نمی‌شد. با این حال، نمی‌توانم بفهمم برخی‌ها از حوزه چه انتظاری دارند که هم‌چنان آن را غیر سیاسی و سکولار می‌دانند! http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠برداشت نادرست از آموزه های دین (آموزه چند همسری، قوامیت، اجازه زوجه از زوج، توجه به عفت ورزی، ولایت پدر در ازدواج دختر) در بین مردان زمینه ساز خشونت علیه زنان شده است. (نشست برداشتهای ناصواب از آموزه های دین در زمینه سازی خشونت علیه زنان): ⬅️فقهاء فتوا به جواز تعدد زوجه داده و مرد مطابق این آیه و فتوای فقهی مجاز است بیش از یک همسر داشته باشد، در ارتباط با این گزاره دینی برخورد منفعت طلبانه داشته ایم. افرادی که تجویز تعدد زوجات را مورد توجه قرار داده اند، بخش دیگر آیه را توجه ندارند در حالیکه مشروط به «فان خفتم الا تعدلوا فواحده» شده و این تضییع و خشونت درون خانواده و خشونت علیه فرزندان را دامن می زند. در این باره مواردی بوده که منجر به انتقام گیری فرزند از پدر یا همسر از شوهر شده است. ⬅️قوامیت مرد به معنای استبعاد، استبداد نیست، برنامه ریزی و مدیریت معنا می دهد در حالیکه این امر به فراموشی سپرده شده است. رئیس خانواده اگر نتواند اشتباه اعضای خانواده را اصلاح کند صلاحیت ندارد، رئیس خانواده در زمانی است که بحران و مشکلی پیش بیاید و در معضلات خودش را نشان دهد، مخاطب اصلی معاشروهن بالمعروف مردان هستند و مرد باید این آموزه را پیاده کند. ⬅️سوء استفاده زیادی از آیه ضرب زنان شده، و برداشت نادرست از این گزاره سبب خشونت علیه زنان شده اولا در مواجهه با نشوز زن که در موارد تمکین خاص است و دارای مراتب و درجات است تعیین شده ثانیا ضرب مصطلح نیست بلکه به معنای عدم رضایت است. هدف از این گزاره گرمتر شدن روابط بین زن و شوهر است و طبیعی است که اگر رفتاری روابط را سردتر کند نقض آیه است. ⬅️توصیه دینی به عفت ورزی و برداشت نادرست از این توصیه دینی، ناشی از تعصبات قومی و دینی سبب شده خشونت علیه زنان را به دنبال داشته باشد، قتل های ناموسی در برخی استان ها به علت همین برداشت نادرست یکی از بحران هاست. ⬅️یکی دیگر از موارد خشونت، ولایت پدر در ازدواج دختر قبل از بلوغ، بعد از بلوغ و سن رشد است، برخی این اجازه را تام گرفتند و ازدواج اجباری زمینه تشنج و خشونت در خانواده را به دنبال داشته است. -به نقل از کانال طلبه بانو http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠اسلام در سال ۲۰۴۰ می تواند دومین دین رایج در آمریکا باشد ◀️جمعیت مسلمانان رو به افزایش است و بر اساس تحقیقات مرکز پیو، طی دو دهه آینده این دین می‌تواند جایگاه دومین دین را در امریکا به دست بیاورد. اگرچه این همه داستان نیست. به گزارش سی.ان.ان، مرکز پیو، تحقیقات خود در سال‌های ۲۰۰۷، ۲۰۱۱ و ۲۰۱۷ را با داده‌های سرشماری امریکا ترکیب کرده است تا تصویری از آینده مسلمانان در امریکا به دست بیاورد. ◀️بر اساس این تحقیق، جمعیت مسلمانان با سرعت فراوانی در حال رشد است و از حدود ۳.۴۵ میلیون در سال ۲۰۱۷ به ۸.۱ میلیون در سال ۲۰۵۰ افزایش خواهد یافت که رشدی بالاتر از دوبرابر خواهد بود. این تغییر مسلمانان را جایگزین یهودیان به عنوان دومین گروه مذهبی در امریکا خواهد کرد. اما سؤال اینجاست که علت این رشد چیست؟ 🔸دلیل اول مهاجرت است. بر اساس تحقیقات مرکز پیو، سه چهارم مسلمانان حاضر در امریکا مهاجر یا فرزندان مهاجران هستند. 🔸دلیل دوم این موضوع است که عموماً مسلمانان جمعیت جوان‌تری نسبت به گروهای مذهبی دیگر دارند و این به معنای درصد بالاتر باروری در این گروه است. با این حال با وجود رشد دوب رابری جمعیت مسلمانان، آن‌ها در مقایسه با کل جمعیت امریکا گروه کوچکی خواهند بود، چرا که مثلاً در سال ۲۰۲۰ جمعیت مسیحیان امریکا252 میلیون نفر خواهد بود که حدود ۷۰ برابر جمعیت مسلمانان در سال ۲۰۲۰ است. در سال ۲۰۵۰ نیز جمعیت مسیحیان حدود 261 میلیون نفر تخمین زده شده است که با وجود رشد، به علت افزایش گروه‌های مذهبی دیگر دچار کاهش در درصد نسبت به کل جمعیت امریکا خواهد شد. همچنین رشد افراد بدون وابستگی دینی نیز در امریکا مشهود است مثلاً تعداد آنها در سال ۲۰۲۰ حدود 6 میلیون و در سال ۲۰۵۰ حدود10 میلیون نفر تخمین زده شده است. 🔴در نتیجه با وجود اینکه مسلمانان جایگاه دومین دین در امریکا را به دست خواهند آورد، در مجموع ۲.۱ درصد از کل جمعیت امریکا را تشکیل خواهند داد و اکثریت جمعیت امریکا متعلق به مسیحیان و افراد بدون وابستگی دینی خواهد بود. -به نقل از پایگاه دین آنلاین http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠حوزه در مرحلهٔ پژوهش‌های بنیادی مانده است!! گفتگو با حجت الاسلام احمد رهدار -بخش اول ⬅️ضعف حوزه در این است که در مرحله پژوهش‌های بنیادین مانده است؛ درست و عمیق پیش رفته‌اند؛ ولی ابترند؛ چون امتداد اجتماعی ندارند. در بسیاری از مراکز حوزوی تابلوی مرکز راهبردی را داریم که عمدتاً راهبردی نیستند و وقتی داخل می‌شوید از جنس طرح و برنامه است. ما در حوزه استراتژیست تربیت نکردیم. محصول حوزه آدم‌های عمیقِ غیرمفید است. ⬅️مهم‌ترین مؤید تاریخی من انقلاب اسلامی است. هیچ پژوهشگری (غربی، شرقی، اپوزیسیون، خودی و غیرخودی) نسبت حوزه و انقلاب اسلامی را منکر نشده و همه بر این باورند که انقلاب اسلامی مولود حوزه است. بعد از انقلاب امام خمینی فرمودند هر کسی می‌تواند پیش‌نویس قانون اساسی را ارائه بدهد. ۸۰۰ پیش‌نویس قانون اساسی ارائه می‌شود که از کل حوزه‌های علمیه فقط دو پیش‌نویس ارسال می‌شود! همین مسأله نشان می‌دهد که ما آدم‌هایی عمیق و غیرمفید هستیم. ما حتی نمی‌توانیم صورت‌بندی کلان اداری کاری را که خودمان راه انداخته‌ایم انجام بدهیم. ⬅️در مقاله‌ای ایده «سفیر فقیه» را مطرح کردم. چند بار از وزارت امور خارجه به سراغ ما آمدند و پرسیدند شما می‌خواهید چه کاری انجام بدهید؟ گفتیم همان کار شما را به صورت فقهی انجام می‌دهیم. گفتند پروتکل‌هایی وجود دارد که حوزه در جریان نیست. گفتیم ظاهراً قرار بود ما پروتکل‌ها را از دین استنباط و استخراج کنیم! ⬅️سیستم نشر در دست مارکسیست‌هاست؛ سیستم ترجمه هم در دست تربیت‌شده‌های دهه چهل بنیاد فرانکلین در ایران است. آن وقت حوزه نشسته است و حرف می‌زند و گمان می‌کند اگر حرفش خوب است و کتاب خوب باشد، خودبه‌خود پخش می‌شود. مهندسی نشر وجود دارد. ما باید پرونده‌ای باز کنیم و با همان کسانی که در مقابل ما هستند جلسه بگذاریم. آنجا متوجه مهندسی نشر خواهیم شد و اینکه حوزه چه ساده‌اندیشانه در قم نشسته است و فکر می‌کند تألیف کتاب خوب می‌تواند مردم را به سمت آن کتاب جلب کند؛ درحالی که کتاب ما اصلاً به دست مردم نمی‌رسد. ⬅️وقتی می‌گویم معنی اجتهاد باید تغییر کند یعنی کسی که بهتر ضمیر بر‌می‌گرداند خارج شود و آن کسی که اجتهاد او امتداد اجتماعی دارد وارد شود. به قول آقای قرائتی قوی‌ترین کتاب‌های فقه و اصول در نجف نوشته شده و شهر نجف یکی از کثیف‌ترین شهرهای دنیاست. فقیهی در قم داریم که سی سال درس خارج گفته ولی تا تهران نرفته است. ⬅️مسائل ما در پژوهش‌های بنیادین گاهی به دلیل این‌که ارتباطی با واقعیت اجتماعی ندارد، انتزاعی می‌شود. مثلاً در باب دخانیات نوعاً مسأله را به اینجا کشانده‌ایم که حرام است. ملاکمان هم ضرر معتنابه است. آقای مکارم پس از جلسات بسیاری با پزشکان، آن را حرام اعلام کردند؛ اماما اداره دخانیات داریم! حتی برای سیگاری که مرجع تقلیدمان حرام اعلام کرده سوبسید هم می‌دهیم. ⬅️با استاندار ایلام درباره تونلی حرف زده می‌شد که بیست کیلومتر مسیر دو شهر را به هم نزدیک می‌کرد و ۱۲۰ میلیارد هزینه داشت؛ یعنی ۶ برابر هزینه‌ای که در بهترین وضعیت به مؤسسات حوزوی داده شده. آن وقت روحانی ما اینجا نشسته و ضمایر کفایه را برمی‌گرداند و توجه ندارد و نمی‌داند حکومت یعنی چه! مطلقاً عدد و رقم در دستشان نیست! از این آقایانی که هرچند وقت یک‌بار دادشان درمی‌آید و از حرکت روحانیت به سمت حکومت گله می‌کنند بپرسید آیا درباره حکومت و این عدد و رقم ها چیزی می‌دانند؟ - به نقل از سایت مباحثات http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠پایان نامه ای با موضوع بررسی جامعه‌ شناختی تحول الگوی لباس روحانیت. موضوعی که طبیعتا باید در مراکز تخصصی حوزوی کار می شد، اما... -نامه های حوزوی http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0