eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
456 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠برداشت نادرست از آموزه های دین (آموزه چند همسری، قوامیت، اجازه زوجه از زوج، توجه به عفت ورزی، ولایت پدر در ازدواج دختر) در بین مردان زمینه ساز خشونت علیه زنان شده است. (نشست برداشتهای ناصواب از آموزه های دین در زمینه سازی خشونت علیه زنان): ⬅️فقهاء فتوا به جواز تعدد زوجه داده و مرد مطابق این آیه و فتوای فقهی مجاز است بیش از یک همسر داشته باشد، در ارتباط با این گزاره دینی برخورد منفعت طلبانه داشته ایم. افرادی که تجویز تعدد زوجات را مورد توجه قرار داده اند، بخش دیگر آیه را توجه ندارند در حالیکه مشروط به «فان خفتم الا تعدلوا فواحده» شده و این تضییع و خشونت درون خانواده و خشونت علیه فرزندان را دامن می زند. در این باره مواردی بوده که منجر به انتقام گیری فرزند از پدر یا همسر از شوهر شده است. ⬅️قوامیت مرد به معنای استبعاد، استبداد نیست، برنامه ریزی و مدیریت معنا می دهد در حالیکه این امر به فراموشی سپرده شده است. رئیس خانواده اگر نتواند اشتباه اعضای خانواده را اصلاح کند صلاحیت ندارد، رئیس خانواده در زمانی است که بحران و مشکلی پیش بیاید و در معضلات خودش را نشان دهد، مخاطب اصلی معاشروهن بالمعروف مردان هستند و مرد باید این آموزه را پیاده کند. ⬅️سوء استفاده زیادی از آیه ضرب زنان شده، و برداشت نادرست از این گزاره سبب خشونت علیه زنان شده اولا در مواجهه با نشوز زن که در موارد تمکین خاص است و دارای مراتب و درجات است تعیین شده ثانیا ضرب مصطلح نیست بلکه به معنای عدم رضایت است. هدف از این گزاره گرمتر شدن روابط بین زن و شوهر است و طبیعی است که اگر رفتاری روابط را سردتر کند نقض آیه است. ⬅️توصیه دینی به عفت ورزی و برداشت نادرست از این توصیه دینی، ناشی از تعصبات قومی و دینی سبب شده خشونت علیه زنان را به دنبال داشته باشد، قتل های ناموسی در برخی استان ها به علت همین برداشت نادرست یکی از بحران هاست. ⬅️یکی دیگر از موارد خشونت، ولایت پدر در ازدواج دختر قبل از بلوغ، بعد از بلوغ و سن رشد است، برخی این اجازه را تام گرفتند و ازدواج اجباری زمینه تشنج و خشونت در خانواده را به دنبال داشته است. -به نقل از کانال طلبه بانو http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠اسلام در سال ۲۰۴۰ می تواند دومین دین رایج در آمریکا باشد ◀️جمعیت مسلمانان رو به افزایش است و بر اساس تحقیقات مرکز پیو، طی دو دهه آینده این دین می‌تواند جایگاه دومین دین را در امریکا به دست بیاورد. اگرچه این همه داستان نیست. به گزارش سی.ان.ان، مرکز پیو، تحقیقات خود در سال‌های ۲۰۰۷، ۲۰۱۱ و ۲۰۱۷ را با داده‌های سرشماری امریکا ترکیب کرده است تا تصویری از آینده مسلمانان در امریکا به دست بیاورد. ◀️بر اساس این تحقیق، جمعیت مسلمانان با سرعت فراوانی در حال رشد است و از حدود ۳.۴۵ میلیون در سال ۲۰۱۷ به ۸.۱ میلیون در سال ۲۰۵۰ افزایش خواهد یافت که رشدی بالاتر از دوبرابر خواهد بود. این تغییر مسلمانان را جایگزین یهودیان به عنوان دومین گروه مذهبی در امریکا خواهد کرد. اما سؤال اینجاست که علت این رشد چیست؟ 🔸دلیل اول مهاجرت است. بر اساس تحقیقات مرکز پیو، سه چهارم مسلمانان حاضر در امریکا مهاجر یا فرزندان مهاجران هستند. 🔸دلیل دوم این موضوع است که عموماً مسلمانان جمعیت جوان‌تری نسبت به گروهای مذهبی دیگر دارند و این به معنای درصد بالاتر باروری در این گروه است. با این حال با وجود رشد دوب رابری جمعیت مسلمانان، آن‌ها در مقایسه با کل جمعیت امریکا گروه کوچکی خواهند بود، چرا که مثلاً در سال ۲۰۲۰ جمعیت مسیحیان امریکا252 میلیون نفر خواهد بود که حدود ۷۰ برابر جمعیت مسلمانان در سال ۲۰۲۰ است. در سال ۲۰۵۰ نیز جمعیت مسیحیان حدود 261 میلیون نفر تخمین زده شده است که با وجود رشد، به علت افزایش گروه‌های مذهبی دیگر دچار کاهش در درصد نسبت به کل جمعیت امریکا خواهد شد. همچنین رشد افراد بدون وابستگی دینی نیز در امریکا مشهود است مثلاً تعداد آنها در سال ۲۰۲۰ حدود 6 میلیون و در سال ۲۰۵۰ حدود10 میلیون نفر تخمین زده شده است. 🔴در نتیجه با وجود اینکه مسلمانان جایگاه دومین دین در امریکا را به دست خواهند آورد، در مجموع ۲.۱ درصد از کل جمعیت امریکا را تشکیل خواهند داد و اکثریت جمعیت امریکا متعلق به مسیحیان و افراد بدون وابستگی دینی خواهد بود. -به نقل از پایگاه دین آنلاین http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠حوزه در مرحلهٔ پژوهش‌های بنیادی مانده است!! گفتگو با حجت الاسلام احمد رهدار -بخش اول ⬅️ضعف حوزه در این است که در مرحله پژوهش‌های بنیادین مانده است؛ درست و عمیق پیش رفته‌اند؛ ولی ابترند؛ چون امتداد اجتماعی ندارند. در بسیاری از مراکز حوزوی تابلوی مرکز راهبردی را داریم که عمدتاً راهبردی نیستند و وقتی داخل می‌شوید از جنس طرح و برنامه است. ما در حوزه استراتژیست تربیت نکردیم. محصول حوزه آدم‌های عمیقِ غیرمفید است. ⬅️مهم‌ترین مؤید تاریخی من انقلاب اسلامی است. هیچ پژوهشگری (غربی، شرقی، اپوزیسیون، خودی و غیرخودی) نسبت حوزه و انقلاب اسلامی را منکر نشده و همه بر این باورند که انقلاب اسلامی مولود حوزه است. بعد از انقلاب امام خمینی فرمودند هر کسی می‌تواند پیش‌نویس قانون اساسی را ارائه بدهد. ۸۰۰ پیش‌نویس قانون اساسی ارائه می‌شود که از کل حوزه‌های علمیه فقط دو پیش‌نویس ارسال می‌شود! همین مسأله نشان می‌دهد که ما آدم‌هایی عمیق و غیرمفید هستیم. ما حتی نمی‌توانیم صورت‌بندی کلان اداری کاری را که خودمان راه انداخته‌ایم انجام بدهیم. ⬅️در مقاله‌ای ایده «سفیر فقیه» را مطرح کردم. چند بار از وزارت امور خارجه به سراغ ما آمدند و پرسیدند شما می‌خواهید چه کاری انجام بدهید؟ گفتیم همان کار شما را به صورت فقهی انجام می‌دهیم. گفتند پروتکل‌هایی وجود دارد که حوزه در جریان نیست. گفتیم ظاهراً قرار بود ما پروتکل‌ها را از دین استنباط و استخراج کنیم! ⬅️سیستم نشر در دست مارکسیست‌هاست؛ سیستم ترجمه هم در دست تربیت‌شده‌های دهه چهل بنیاد فرانکلین در ایران است. آن وقت حوزه نشسته است و حرف می‌زند و گمان می‌کند اگر حرفش خوب است و کتاب خوب باشد، خودبه‌خود پخش می‌شود. مهندسی نشر وجود دارد. ما باید پرونده‌ای باز کنیم و با همان کسانی که در مقابل ما هستند جلسه بگذاریم. آنجا متوجه مهندسی نشر خواهیم شد و اینکه حوزه چه ساده‌اندیشانه در قم نشسته است و فکر می‌کند تألیف کتاب خوب می‌تواند مردم را به سمت آن کتاب جلب کند؛ درحالی که کتاب ما اصلاً به دست مردم نمی‌رسد. ⬅️وقتی می‌گویم معنی اجتهاد باید تغییر کند یعنی کسی که بهتر ضمیر بر‌می‌گرداند خارج شود و آن کسی که اجتهاد او امتداد اجتماعی دارد وارد شود. به قول آقای قرائتی قوی‌ترین کتاب‌های فقه و اصول در نجف نوشته شده و شهر نجف یکی از کثیف‌ترین شهرهای دنیاست. فقیهی در قم داریم که سی سال درس خارج گفته ولی تا تهران نرفته است. ⬅️مسائل ما در پژوهش‌های بنیادین گاهی به دلیل این‌که ارتباطی با واقعیت اجتماعی ندارد، انتزاعی می‌شود. مثلاً در باب دخانیات نوعاً مسأله را به اینجا کشانده‌ایم که حرام است. ملاکمان هم ضرر معتنابه است. آقای مکارم پس از جلسات بسیاری با پزشکان، آن را حرام اعلام کردند؛ اماما اداره دخانیات داریم! حتی برای سیگاری که مرجع تقلیدمان حرام اعلام کرده سوبسید هم می‌دهیم. ⬅️با استاندار ایلام درباره تونلی حرف زده می‌شد که بیست کیلومتر مسیر دو شهر را به هم نزدیک می‌کرد و ۱۲۰ میلیارد هزینه داشت؛ یعنی ۶ برابر هزینه‌ای که در بهترین وضعیت به مؤسسات حوزوی داده شده. آن وقت روحانی ما اینجا نشسته و ضمایر کفایه را برمی‌گرداند و توجه ندارد و نمی‌داند حکومت یعنی چه! مطلقاً عدد و رقم در دستشان نیست! از این آقایانی که هرچند وقت یک‌بار دادشان درمی‌آید و از حرکت روحانیت به سمت حکومت گله می‌کنند بپرسید آیا درباره حکومت و این عدد و رقم ها چیزی می‌دانند؟ - به نقل از سایت مباحثات http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠پایان نامه ای با موضوع بررسی جامعه‌ شناختی تحول الگوی لباس روحانیت. موضوعی که طبیعتا باید در مراکز تخصصی حوزوی کار می شد، اما... -نامه های حوزوی http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠تشیع، امر نزدیکی که از آن غافلیم (در معنا و محدودیت‌های جامعه‌شناسی تشیع) 🔈دکتر سارا شریعتی ◀️یکی از مواردی که همواره علوم اجتماعی ما را در معرض اتهام قرار میدهد و موقعیت این علوم را در سلسله بندی علمی شکننده کرده است، «ناکارآمدی» این علوم است. اغلب مطرح می شود که علوم اجتماعی، کتابی اند. به مسائل جامعهٔ ایران ربطی ندارند و نظریاتی که می خوانیم به مسائل ما مربوط نمی شود. جدا از ارزیابی درستی و نادرستی این بحث، می توان در مواردی پذیرفت که ما نسبت به «امر نزدیک» بی‌توجهیم. ◀️دین و مشخصا تشیع یکی از مصادیق این امر نزدیک است. امر نزدیکی که بدان بی‌توجهیم. در جامعه‌ای زندگی می کنیم که دین رسمی دارد و دین رسمی آن اسلام و تشیع است و اکثریت ساکنان آن شیعیان امامی هستند. در این جامعه، دین با همهٔ حوزه‌های زندگی، از سیاست و فرهنگ گرفته تا اوفات فراغت و روزمرگی پیوند خورده است. در نتیجه طبیعی است که در چنین جامعه‌ای کسی که به جامعه‌شناسی دین می پردازد، جدا از تعلقات اعتقادی اش، دیندار یا بی‌دینی اش، از دین جامعهٔ خود و از تشیع و اسلام شروع کند. کاری که اغلب جامعه‌شناسان کلاسیک دین انجام دادند. ◀️موقعیت تشیع امروز به نسبت گذشته تغییر کرده است و تشیع نه تنها به عنوان یک مذهب، که حتی به عنوان یک واقعیت سیاسی، در هر دوشکل "نهضت" و "نظام" در ادبیات علوم اجتماعی مطرح شده است و دیگر در محدودهٔ ایران مورد بحث نیست. این "موقعیت جدید " کدام است؟ جایگاه مطالعات شیعی در متن مطالعات اجتماعی اسلام چیست؟ ◀️انقلاب ایران نقطه عطفی در چرخش مطالعات اسلام شناسی به سمت علوم انسانی بود. هر چند، الغا خلافت اسلامی در ترکیه (۱۹۲۴)، شکل گیری اخوان المسلمین در مصر(۱۹۲۹)، تشکیل اولین جمهوری اسلامی در پاکستان (۱۹۴۷) و تحولات افغانستان، در حضور سیاسی اسلام نقش مهمی داشتند اما مشخصا انقلاب ایران که به عنوان "انقلاب مذهبی" و "انقلاب اسلامی" شناخته شد، بود، علوم انسانی را متوجه اسلام به عنوان یک واقعیت سیاسی کرد. این تحولات وجه سیاسی اسلام را بارز نمود و از این دوره اثار مهمی در خصوص نسبت اسلام و قدرت سیاسی انتشار یافت. علی عبدالرازق، سید قطب، رشید رضا، مودودی...با مواضعی مختلف در این خصوص نوشتند و چشم اندازهای جدیدی را در مباحث سیاسی اسلام گشودند. ◀️از دهه هفتاد به بعد اما دو تحول بوجود آمد. از سویی مطالعهٔ تشیع از محدودهٔ ایران فراتر رفت و جوامع شیعی با تنوعات فرهنگی خود مورد توجه قرار گرفت و از سویی دیگر تشیع نه الزاما به عنوان یک مذهب بلکه به عنوان یک واقعیت سیاسی مطرح شد. وجود جماعتهای شیعی در بسیاری از کشورهای منطقه و همچنین در اروپا و آمریکا اصطلاحاتی را چون "جهان‌های شیعی"، "دیاسپورای شیعی"، "تشیع جهانی شده"، "پولینزی شیعی" بوجود آورد که بر تعدد، تنوع و نمودهای جغرافیایی و ملی تشیع تکیه می کرد و اصطلاحاتی چون "هلال شیعی"، "فاکتور شیعی"، "امر شیعی"... تشیع را به عنوان یک عامل سیاسی در روابط قدرت در محور ایران، لبنان، عراق و سوریهٔ علوی بازنمایی نمودند. اما به نظر می رسید این تحقیقات، از طرفی متن محور و از سوی دیگر سیاست محورند و غایب بزرگ همچنان واقعیت زیستی شیعیان است. ◀️مسلما جامعه‌شناسی تشیع به دلیل تاکیدش بر جامعه‌شناسی، همهٔ جامعه‌شناسان را به مشارکت در تحقیق و تحلیل فرامی‌خواند و از سویی به دلیل موضوعیت تشیع، از مشارکت متخصص حوزهٔ دین نیز بی‌نیاز نخواهد بود. تنها در این صورت است که می توانیم در این حوزه مولد باشیم تا اگر چنانچه اشاره کردم، پیشینهٔ مطالعاتی این حوزه مربوط به ما نیست و تاکنون در آن نقش قابل توجهی نداشته ایم، لااقل بتوانیم با مشارکت وسیع متخصصان این حوزه، آیندهٔ این مطالعات را از آن خود کنیم. -به نقل از گروه مطالعاتی «جامعه‌شناسی تشیع» http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
📜حیات نباتی 🔻محمدهادی علی بابایی، از اساتید حوزه علمیه شیراز در کانال خود نوشت: 🔹روزگاری «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» جمعی آخوند جوان و یک‌لاقبا بودند که در میان بگیر و ببند و زندان، با یک سطر بیانیه کشور را به هم می‌ریختند و ستون‌های کاخ شاه را می‌لرزاندند. 🔹امروز جمعی علمای در سطح مرجعیت‌اند با بودجه و دفتر و دستک فراوان و ده‌ها تریبون و کرسی و... در حالی که فهرست پیش‌نهادی‌شان در قمِ خودشان هم رای نمی‌آورد. آن هم که بین فهرستشان رای سبک می‌آورد «علی اردشیر لاریجانی» است که نامه خود جامعه را هم بی‌محل می‌کند! 🔹کاش کسی این نوستالژی زیبای تاریخ انقلاب را از حیات نباتی‌اش برهاند. @saraeer
💠حوزه سکولار، واقعیت یا هشدار؟ ⬅️با حضور: دکتر صادق حقیقت و دکتر مهراب صادق نیا 🔸ای کاش سخنرانان از طیف های مختلف فکری انتخاب می شدند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
دغدغه‌های حوزوی
💠پارادایس، فیلمی متفاوت در مورد روحانیت! 🖊محمدرضا زائری ◀️امروز مهمان آقای عطشانی ( کارگردان و تهیه کننده سینما) بودم. برای دیدن فیلم"پارادایس" که چهار سال است در محاق توقیف و بلاتکلیفی مانده. فارغ از نقدهایی که مثل هر کار دیگری درباره این اثر دارم، به نظرم فیلم دیدنی و جذابی بود و حرفهای قابل توجه و درستی داشت و تعجب می کنم از نهادهای ذیربط که در شرایط فعلی کشور به جای پرداختن به اولویت های بسیار مهم دیگر خود را به چنین مسایلی مشغول میکنند. ◀️طبیعتا در موقعیت داستانی حضور روحانیت در فضای اروپا فضاها و تصاویری حاصل می شود که تازه و متفاوت است و می تواند غیر معمول و حساسیت زا باشد اما وقتی اثری سینمایی با رعایت خطوط قرمز درباره نقش اجتماعی و تبلیغی روحانیت ساخته می شود باید اقتضائات این رسانه و لوازم نمایش بر پرده سینما را درک کرد. بدون تعارف فکر میکنم که نه تنها حوزه های علمیه نباید برای چنین آثاری محدودیت ایجاد کنند بلکه بر عکس باید ممنون و قدردان امثال علی عطشانی باشند که به جای ساختن فیلم درباره عشقهای مثلثی و مربعی و آکنده از دیالوگهای بی ادبانه و شوخیهای وقیح غیر اخلاقی – که اتفاقا فروش بالا هم دارد- آمده و درباره نقش تبلیغی روحانیت فیلم ساخته و بدهکار شده و چهار سال معطل و بلاتکلیف مانده! ◀️خوب، البته فقط دیکته ننوشته بی غلط است و با همین آزمون و خطاهاست که می شود به نمونه ها و الگوهای کامل تر رسید. کاش برخی دوستان ما به جای تنگ نظری های معمول که نتیجه ای جز توقف و سیاه نمایی ندارد، قدری به افق های بازتر و گشوده تر نظر داشتند و با درک واقع بینانه شرایط عینیی جامعه و مخاطب جدید راه را برای حرکت و نشاط و فعالیت باز می کردند تا نسل جدید به این باور نرسد که اگر می تواند باید از کشور بگریزد و برود و اگر نمی تواند خوراک فرهنگی را فقط از شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی غیر بومی بگیرد. ◀️توضیح اینکه من نسخه نهایی فیلم بعد از تغییرات و حذف ها و اصلاحات را دیدم، بنابراین قضاوتم بر اساس این نسخه بوده است. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
📜یک سوزن به خود، یک جوال‌دوز به دیگران/ سخنی درباره همایش نقد تصوف در قم 🔻مهدی مسائلی در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹پنجشنبه این هفته در قم همایشی با عنوان «تصوف؛ شاخصه ها و نقدها» توسط دفتر تبلیغات اسلامی برگزار می‌شود. این همایش تاکنون حواشی بسیاری به دنبال داشته است و پیش از برگزاری‌ مباحثات و مجادلات فراوانی بر سر آن صورت گرفته است. نکاتی نیز دراین‌باره به ذهن بنده می‌رسد که در ادامه بیان می‌کنم. البته پیش از بیان هر مطلبی باید متذکر شوم که بنده هیچ ارتباطی با تصوف نداشته، بلکه انتقادهایی به آن نیز دارم. 🔹۱. کسانی که در چنین همایش‌هایی برای نفوذ تصوف در جامعه شیعه بی‌تابی کرده و آن را مذمت می‌کنند، برای نفوذ تصوف در میان اهل سنت تلاش کرده و آن را تحسین می‌کنند. زیرا تصوف، اهل‌سنت را از افتادن به دام وهابیت بازداشته و آنها را به شیعه نزدیک می کند. حقیقت این‌که ارتباط ولایی موجود در اندیشه تصوف مباحث شفاعت، توسل، زیارت و بسیاری از رفتارهای شیعیان را توجیه‌پذیر می‌کند و حتی صوفیان اهل‌سنت را به ائمه شیعه(ع) متصل می‌کند. (صوفیان اهل‌سنت سلسله اولیای خود با واسطه‌ ائمه شیعه (ع) به پیامبر متصل می‌کنند) 🔹افزون بر این، تصوف هرچند در میان شیعه نفوذ و گستردگی زیادی ندارد و علمای مذهبی آن را مذمت می‌کنند، ولی در میان اهل‌سنت گستردگی آن فراوان است و بسیاری از علمای بزرگ اهل‌سنت تحت تأثیر آن بوده‌ و هستند. 🔹۲. «عیبِ می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو» از مطلب قبل به این نکته می‌رسیم که ای کاش در این همایش‌ها واقعاً به نقد همه ابعاد تصوف می‌پرداختند و محاسن و معایب تصوف در کنارهم مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گرفت. ای کاش بیان می‌شد که تصوف ایده‌آل در جهان اسلام باید چگونه‌ باشد. کسانی که چنین همایش‌هایی را صورت می‌دهند درصدد حذف تصوف هستند نه اصلاح و هدایت آن. 🔹متأسفانه رویه انتقادی دست‌اندرکاران این همایش‌ نشان می‌دهد که آنها عنوان تصوف را به صورت کلی دشمن می انگارند و کاری ندارند که بعضی از فرق تصوف از انحرافات دیگر فرقه‌های بری بوده و می‌توانند دین‌داری قابل قبولی را در جامعه داشته باشند. البته همان‌گونه که گذشت این افراد در موضع‌گیری درباره تصوف دچار یک پارادوکس رفتاری در جهان اسلام هستند. 🔹3. ایجاد فضای دو قطبی میان علمای شیعه و صوفیان نه تنها جلوی نفوذ تصوف فرقه‌ای را نمی‌گیرد، بلکه با برانگیختن تعصاب و لجاجت‌ها، افرادِ تحت تأثیر تصوف را به سمت فرقه‌ای شدن و جداسازی بیشتر از جامعه شیعه سوق می‌دهد. 🔹4. آنچه معمولا درباره انحرافات تصوف فرقه‌ای مورد توجه قرار می‌گیرد در جامعه شیعه نیز به صورت‌های دیگری وجود دارد بلکه هر روز درحال گسترش بیشتر است. با این تفاوت که نگاه مذهبی مانع موضع‌گیری در مقابل آنهاست. 🔹مثلاً اگر صوفیان با ذکر خداوند به شور رسیده و حرکات موزون و رقص سماع دارند، بعضی از شیعیان نیز با ذکر امام حسین(ع) به شور رسیده و رفتارهای‌شان بسیار شبیه رقص سماع صوفیان است. آنها نیز دقیقا حلقه‌وار روبروی هم می‌نشینند و دقیقاً همان فرایندی که صوفیان برای رسیدن به شور الهی دنبال می‌کنند، برای رسیدن به شور حسینی طی می‌کنند. 🔹اگر ذکرِ خداوند به صوفیان این قدرت و جسارت را می‌دهد که کارهای خارق‌العاده انجام دهند و مثلاً نیزه و اجسام برنده در تن فرو کرده و با آتش بازی کنند، ذکر امام حسین(ع) نیز به بعضی از شیعیان این قدرت و جسارت را می‌دهد که قمه‌ بر سر بکوبند، تیغ بر پشت زنند و در آتش بدوند. 🔹اگر صوفیان از مسجد اعراض کرده و مکان‌های متفاوتی با عنوان خانقاه برای ذکر برپا کنند، شیعیان نیز مکان‌هایی با عنوان حسینیه‌، فاطمیه‌، مهدیه‌، زینبیه‌ و... به پا کرده‌اند. اگر قطب‌ها و سرذاکر‌های صوفیان جای علما گرفته‌اند و آنها را عالم گریز کرده اند، مداحان نیز مُراد بعضی از جوانان شیعه شده‌اند وحتی به جای علما در جایگاه حکم و فتوا نشسته‌اند. به‌‌گونه‌ای که بعضی از جوانان به جز نصایح مداح به هیچ وجه زیر بار هیچ حکم و فتوایی دیگری نمی‌روند. 🔹اگر در میان صوفیان باطن گرایی بر تقیّد به ظواهر شریعت برتری می‌یابد و گناهان پیروان به آسانی بخشیده می‌شود، همین وضع در میان بعضی از جامعه هیأتی نیز وجود دارد. به هرحال به نظر می رسد علمای قم باید در کنار همایش‌هایی که برای افراط‌گرایی در میان اهل‌سنت، صوفیه و سایر فرق اسلامی برپا می‌کنند، همایشی نیز برای افراط‌گرایی‌های موجود در شیعه برپا کنند و در کنار جوال‌دوزی که به دیگران می‌زنند سوزنی نیز به خود بزنند. @saraeer
💠سکولاریسم مردود است اما در باره توانایی فقه برای اداره جامعه و رفع مشکلات غلو نکنید(بخش اول) 🖋مهدی نصیری ⬅️ظرف هفته های اخیر بحث های زیادی بین صاحب نظران در مورد حوزه و سکولاریسم مطرح شد. آنچه مسلم است قول به جدایی دین و حوزه های دینی از سیاست، بر خلاف مسلّمات و الفبای دین و شریعت است و بدون شک همه انبیای الهی تحقق اهداف والای معنوی و اخلاقی و عدالت خواهی و ایجاد قسط را از رهگذر تحقق حکومت الهی دنبال می کرده اند و هیچ حکومت نامشروعی را ـ جز از باب تقیه ـ تایید نمی کردند. اما این همه ی ماجرا نیست و در این میان نکات دیگری مطرح است که باید در این بحث بدانها هم توجه کرد: 🔻 1. بر اساس مبانی تشیع، قوام دین و ارائه و اقامه دین در حد مطلوب و رضایت بخش منحصر به امام معصوم است، آن هم مشروط بر مبسوط الید بودن او. اگر معصوم حاضر ولی مبسوط الید نباشد و یا در پرده غیبت برود، خیمه تشریع و هدایت و جامعه سازی و حکومت دینی با انکسار و خلل های بسیار جدی مواجه خواهد شد و هیچ عامل دیگری نمی تواند چنین انکسار و خللی را به نحو کامل و مطلوب پر کند. 🔻2. مراجعه به فقها در عصر غیبت، سفارش اهل بیت علیهم السلام و عمل به فتاوای فقهای جامع الشرایط تکلیف است و رد بر آنها مانند رد بر حجت معصوم خداوند و رد بر خود خداوند است اما روشن و واضح است که این امر از باب ضرورت و اضطرار است و در مثل مانند تیمم به جای وضو در زمان فقدان آب است. 🔻3. مرجعیت و فقاهت در عصر غیبت نمی تواند خلا حضور و حاکمیت معصوم علیه السلام را پر کند و جامعه را به زلال معارف و احکام الهی و عدالت مطلوب انبیای الهی برساند. مرجعیت و فقاهت گر چه تنها گزینه مومنان برای رستگاری و عمل بر اساس موازین دینی ـ در حد وسع و توان فقه و فقیهان ـ د ر عصر غیبت است و فقه و فقها موظف به تشکیل حکومت در صورت امکان و فراهم بودن زمینه های آن و جامعه سازی دینی در حد توان اند و این وسع و توان در روزگار کنونی می تواند نتیجه بسیار مهم و سازنده ای داشته باشد، اما این باور که با فقه مبتنی بر اختلافات فراوان و ظنون بی شمار ـ البته معتبر و مجزی از تکلیف ـ می توان جامعه و نظامی تراز دینِ نفس الامری و احکام الله واقعی ساخت، بر خلاف مبانی قران و اهل بیت علیهم السلام و واقعیت های فقه موجود است. 🔻4. فقه موجود، علاوه بر مصیبت غیبت حجت معصوم خداوند، با پدیده ای دیگر به نام سیطره مدرنیته و تمدن جدید غرب مواجه است که مانعی بسیار اساسی در تحقق مطلوب بسیاری از احکام الله و ارزشهای دینی است و فقه و شریعت را با شوره زاری تمدنی مواجه کرده است که اصلاح آن اغلب جز با حذف و نسخ این تمدن امکان پذیر نیست و این البته از عهده فقه و حوزه ساخته نیست و اساسا دیدگاه مشهور در حوزه، تایید و امضای بخش های زیادی از این تمدن است و در یک نگاه ساده و بسیط، مانعیتی برای آن نمی بیند و تحولات سترگ موضوعی و ساختاریِ حاصل از مدرنیته را صرفا محصول یک تحول کمّی و تکاملی می بیند و ظاهرا تا مدرنیته همه عرصه های ذهنی و عینی را کاملا فتح نکند، حرکتی جدی و فراگیر را در حوزه برای فهم مستحدثه ای به نام مدرنیته ـ به وسعت تاثیرگذاری بر همه جهان و همه ابعاد زندگی، که هزاران موضوع جدید را به دنبال خود داشته است ـ بر نمی انگیزد... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سکولاریسم مردود است اما درباره توانایی فقه برای اداره جامعه نباید غلو کرد!(بخش دوم) 🖋مهدی نصیری 🔻ندیدن این مانع و مستحدثه بزرگ توسط فقه و حوزه اولا خود از مصادیق نوعی سکولاریسم است که سکولاریسم ستیزان انقلابی و حوزوی اغلب بدان التفات ندارند و بر تمدنی مبناء و بناء سکولار مهر تایید ـ جز در ابعاد اخلاقی و فرهنگی آن که تعارضش با فقه و دین آشکار است ـ می زنند و ثانیا من حیث لایحتسب چنان ناکامی هایی را برای فقه و حوزه در تحقق آرمانهای دینی رقم خواهد زد که در آینده ای نه چندان دور همه خوش باوران را از خواب جزمیِ آرمان گرایی فارغ از واقعیات و تنگناهای موجود در عصر سیطره مدرنیته بیدار خواهد کرد. 🔻حوزه و فقهی که کمترین تحلیلی از نقدینگی در اقتصاد امروز و پول اعتباری و تورم ناشی از آنها ـ و این که همین پول اعتباری که موضوع مستحدثی در برابر نقدین (طلا و نقره) و پول واقعی بوده است ـ ندارد و توجه ندارد که دولت های مدرن (و در راس همه دولت آمریکا با دلار خود) بیشترین دستبردها را به اموال و دارایی های مردم جهان با پدیده مدرنی به نام خلق پول می زنند و دولت جمهوری اسلامی هم ید طولایی در این تکنیک اقتصادی مدرن دارد و سی هزار میلیارد تومان به سرقت رفته و یا گم شده در صندوق های اعتباری و بانکهای خصوصی را برای جلوگیری از بحران، با خلق پول توسط بانک مرکزی جبران می کند و غول نقدینگی را فربه تر می کند تا زنجیر پاره کند و فاتحه ارزش پول ملی را ظرف چند هفته بخواند، چگونه این همه شعار سکولاریسم ستیزی می دهد؟ وضع روانی بسیاری از انسانها بیانگر این است که اگر از رفتار شما ناراحت باشند، سعی می کنند با همان چیزهایی که شما مخالفید، همدردی بیشتری کنند و لذا خوف آن وجود دارد که سکولاریسم ستیزی سطحی و شعاری ما با این مدیریت فشل اقتصادی منجر به محبوبیت بیشتر سکولاریسم در جامعه شود. 🔻5. تصوری غلو آمیز از توانایی های فقه و حوزه در حل مشکلات و مسائل کشور، نه به نفع فقه و حوزه است و نه به نفع نظام. باید واقع بین بود. از اشکالات فقه و اسلام شناسی موجود، اهتمام به برش هایی از دین و ندیدن برخی دیگر از برش هاست. ما پیوسته در تمام این سالیان از عدالت و سرسختی و سازش ناپذیری امیرالمؤمنین علیه السلام گفته ایم و درست هم بوده است و چون افتخاری برتارک آن عدالت مجسم و مذهب تشیع می درخشد اما همه سیره آن امام همام این نبوده است. این سترگ مرد عرصه عدالت و سیاست، سیره ای از واقع بینی و خاضع شدن در برابر واقعیت های تلخ نیز دارد. 🔻تاکنون کمتر به مردم گفته ایم که علی علیه السلام وقتی حکومت را در دست گرفت در برابر 26 بدعت اساسی و بزرگ که میراث خلفای پیشین بود و مبارزه با آنها موجب از هم گسیختگی انسجام اجتماعی و ملی و سیاسی می شد، مماشات کرد و از اصلاح آنها چشم پوشید و از جمله این موارد بازنگرداندن بخشی از قطایع و اموال و املاکی بود که اغلب توسط خلیفه سوم به این و آن به ناحق داده شده بود در حالی که حضرت قبلا سوگند یاد کرده بود که اگر به کابین زنانشان رفته باشد باز خواهم گرداند. (البته در این زمینه بیش از اندازه به این سیره عمل کرده ایم! در حالی که در زمانه ما برای حفظ انسجام و اعتماد اجتماعی باید اغلب عکس این عمل کرد و دست نظام مانند دست امیرالمؤمنین جز در مواردی که فلان مسئولی که اعلام می کند که اگر سراغ فلانی بروید اعلام جنگ می کنم، بسته نیست). http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سکولاریسم مردود است اما درباره توانایی فقه برای اداره جامعه نباید غلو کرد(بخش سوم) 🖋مهدی نصیری ⬅️در هر صورت این که تصور کنیم راه حل بسیاری از مشکلات امروز کشور در دست فقه و حوزه است و نظام و جامعه منتظر درسهای خارج فقه حوزه است تا خروجی آنها موجب حل این مشکلات شود، تا حد زیادی از واقعیت بیگانه است. بسیاری از مشکلات کنونی ناشی از ضعف مدیریت و بسیاری دیگر ناشی از ساختارهای مدرن اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی است که حوزه و فقه کار زیادی نمی توانند در باره آنها انجام دهند و اتفاقا بخشی از راه حل های آنها ممکن است در عرف موجود حکمرانی در جهان و تجربیات موجود در دنیا باشد که باید حوزه راه استفاده از چنین عرفی را به نحو احکام اولی و یا ثانوی و مهمتر از همه فقه مصلحت برای نظام و جامعه باز کند و بی جهت در موارد ناتوانایی ها و تزاحم اهم و مهم مته بر خشخاش نگذارد. 🔻6. حوزه انقلابی به جای ورود به مباحثی سروصدا برانگیز و کم فایده و گاه ذهنی محض، می تواند با ایستادن بر سر مسلّمات فقهی و دینی و انقلابی (فارغ از تعدد و تکثر فتاوا) و مطالبه آن از نظام و دستگاهها بیشترین نقش را در تقویت جمهوری اسلامی داشته باشد. پدیده فسادهای مالی و اقتصادی موجود در کشور و انواع رانت خواری ها و فسادهای گسترده اداری، بیش از هر شبهه فلسفی و فقهی و سیاسی و فرهنگی برای نظام و حکومت روحانیت ویرانگر و مشروعیت زداست و فقه و حوزه اگر در این زمینه ورود لازم و کافی را نکند، باید مطمئن باشد که دو جریان موجود سیاست گریز در حوزه ـ که البته دراقلیتند ـ شامل جریان سنتی قائل به عدم جواز تشکیل حکومت در عصر غیبت و نیز جریان مدرن قائل به محوریت عرف و دموکراسی در حکومت، عرصه را بر انقلابیون سکولاریسم ستیز تنگ خواهند کرد که نتیجه آن تضعیف نظام خواهد بود. پس مبارزه با فساد یاد شده وظیفه معجّل حوزه انقلابی و فقه غیر سکولار است. ♦️خاتمه: حوزه و فقه مبتنی بر منجزیت و معذریت و فاصله دار از بسیاری از احکام واقعی خداوند در فراتر از مسلمات دین و مذهب، باید سودای تحقق جامعه ای تراز دین که رضایت عمومی را در حدی بالا جلب کند و آرمانها را در سطحی عالی محقق کند، که نه وظیفه حوزه است و نه مقدور حوزه و جمهوری اسلامی، برای صاحب اصلی شریعت و مفسر حقیقی آن و فصل الخطاب دین ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ بگذارد که ان شاء الله با ظهور قریبش محقق خواهد شد. و الله العالم. -به نقل از کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سرفصل سوالاتی که در عرصه بین الملل درباره اسلام سوال می شود: 1. اسلام و تروریسم 2. اسلام و حقوق بشر 3. اسلام، زن و حقوق زن 4. اسلام و تفکیک های جنسیتی 5. اسلام و سبک زندگی 6. اسلام و تعلیم و تربیت فطری 7. اسلام و حقوق کودک 8. اسلام و حقوق حیوانات و طبیعت 9. اسلام و اعجاز علوم 10. اسلام و حمایت های اجتماعی از مستضعفان مساکین و ایتام 11. اسلام و ساختار بی نقص امر به معروف و نهی از منکر به عنوان نظام اصلاح اجتماعی 12. اسلام و مسایل پزشکی و روانشناختی 13. اسلام و توجه به سعادت 14. روحانی بشر بر خلاف همه ساختارهای موجود علاوه بر توجه آن به جسم یا ماده 15. اسلام و سیاست های جزایی 16. اسلام و آموزش و پرورش 17. اسلام و پرداخت زکات به عنوان نظام رفع موانع اقتصادی مردمی 18. اسلام و تکیه بر مردم به جای ایجاد ساختارهای پیچیده اداری 19. اسلام و ادیان دیگر ناسخ یا مکمل 20. اسلام و حقوق مردم در برابر حاکمیت 21. اسلام و هنر 22. اسلام و توجه به علم آموزی 23. هنر در اسلام 24. جایگاه خانواده در اسلام 25. معماری اسلامی و تأثیر آن در سبک زندگی 26. اسلام و آسیب های اجتماعی 27. تربیت فرزندان در اسلام 28. اسلام و آزادی 29. اسلام و داستان های پیامبران 30. مکتب اقتصادی اسلام 31. رحمانیت و مهربانی در اسلام 32. ویژگی های یک حکومت از منظر اسلام 33. جایگاه موسیقی در اسلام 34. اسلام و شیوه های تبلیغی 35. شادی و نشاط در اسلام 36. حقوق متقابل حکومت و مردم 37. روابط دختر و پسر در اسلام 38. اسلام و شیوه های تبلیغی 39. لیبرالیسم 40. حقوق متقابل حکومت و مردم 41. اسلام و همزیستی مسالمت آمیز 42. اسلام و خشونت خانگی 43. جایگاه صله رحم در اسلام 44. روابط جنسی در اسلام 45. نقش خانواده در اسلام 46. راه های کمال در اسلام 47. ادیان در اسلام 48. عبادت در اسلام 49. اسلام و جادوگری 50. راه های کمال در اسلام 51. معاد در اسلام 52. اسلام و مدرنیته 53. اسلام و جهانی سازی 54. اسلام و طبیعت 55. تربیت اسلام نه مدیریت غربی 56. راه های رسیدن به آرامش در اسلام 57. شادی و نشاط در اسلام 58. تغذیه در نگاه اسلامی (مشروب. گوشت خوک و ..) 59. اسلام و عقل گرایی 60. اسلام و اومانیسم 61. اسلام و سرمایه داری 62. اسلام و سوسیالیسم 63. اسلام و رسانه 64. اسلام و پاسخگویی به نیازهای اجتماعی انسان 65. اسلام و تکنولوژی 66. اسلام و ژنتیک 67. اسلام و علم ژنتیک 68. توسعه و پیشرفت از منظر اسلام 69. برتری انسان ها نسبت به یکدیگر از منظر اسلام 70. اسلام ناب و اسلام انحرافی (تکفیری) 71. اسلام و آخر الزمان 72. اسلام و حضرت محمد 73. نهج البلاغه در اسلام 74. اسلام ناب، طالبان وهابیت سلفی گری داعش و القاعده 75. اسلام و سقط جنین 76. اسلام تغییر جنسیت و همجنس بازی 77. اسلام و عصمت انبیای الهی 78. اسلام و پایان جهان 79. فتوا و اسلام 80. مالکیت در اسلام 81. اسلام و پوشش و حجاب 82. اندیشمندان اسلامی 83. عرفان در اسلام 84. اسلام و چند همسری 85. اسلام و سن قانونی 86. انسان شناسی 87. قرائت های مختلف از دین 88. قلمرو دین // بحث درباره آخرت/دنیا/ یا آخرت و دنیا 89. سکولاریسم 90. پلورالیسم -به نقل از بنیاد اسلامی الرسول http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠روحانیت؛ نیازمند بازتعریف هویت! 🖋محمد وکیلی ⬅️نوع تعامل روحانیت با محیط پیرامون خود در تمام عرصه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی طی چند سال اخیر، دچار تغییرات اساسی شده است. از طرفی جایگاه روحانیت به عنوان گروه مرجع، مورد خدشه قرار گرفته و گزارشهایی از تنزل قابل توجه جایگاه روحانیت در سلسه گروه های مرجع منتشر شده، از لحاظ اقتصادی برنامه های توسعه ای حوزه های علمیه بیش از آنکه متکی به حمایتهای مردمی باشد به بودجه های دولتی وابسته گشته و از لحاظ سیاسی نشانه هایی از تنزل اعتبارش مشهود است. ◀️این تغییر، موجب بروز واکنشهایی شده که قبل از این سابقه نداشته است. واکنشهایی که در درجات مختلف از طرف طیف های مختلفی صورت می گیرد: شبکه های به اصطلاح آن‌ور آبی برنامه های متنوعی برای بررسی نظام، نقش و کارکرد روحانیت ترتیب می دهند. نشست های مختلف و متنوعی در مورد روحانیت در مراکز علمی مختلف برگزار می شود و پژوهشها و پایان نامه های متعددی اخیرا به این سو سوق داده شده است. این نهاد توسط شخصیتهای مختلفی از رحیم پور تا جلایی پور مورد نقد و کنکاش قرار می گیرد. و نیز از طرف بدنه عمومی اجتماع که به برکت فضای مجازی و شبکه های اجتماعی امکان ایفای نقش فعال یافته اند، مورد اظهار نظر، نقد و ارزیابی قرار می گیرد. تعرض های خیابانی که طی چند سال گذشته افزایش چشمگیری داشته و چندین روحانی مورد تعرض، خشونت خیابانی، ضرب و شتم قرار گرفته و تعدادی نیز کشته شده اند. این چنین مواردی نشان از آن دارد که نوع تعامل روحانیت با جامعه دچار تغییری اساسی شده و به شکل بی سابقه ای اوبژه جریانها و تفکرات مختلف واقع شده است. این چنین تغییری با توجه به گستردگی و عمیق بودنش از لحاظ جامعه شناسی نیازمند تبیین و تحلیل است. ◀️بر همین اساس به نظر می رسد که روحانیت جهت بازیابی تعامل خود با جامعه پیرامونی، نیازمند بازتعریف هویت خویش است، بازتعریفی که حداقل باید سه محور را شامل شود: 🔸تعریف سازمان و نهاد روحانیت و جایگاه روحانیون در این سازمان؛ امروزه این نهاد به حدی از پیچیدگی و متداخل رسیده است که بر اساس نگرش ها و مبانی سابق، امکان درک و تحلیل آن وجود ندارد(کتاب شکل‌گیری سازمان روحانیت شیعه نوشته محمدعلی اخلاقی) 🔸کارکرد و نقش روحانیت: هرچند به کاركرد و نقش روحانیت(به معناي شغل، وظيفه، هدف و...) پرداخته شده اما آن چه مراد است و کمتر بدان پرداخته شده عمل و وظيفه اجتماعي سازمان روحانيت شيعه است. 🔸اشکال و شیوه های ایفای نقش: طی سالهای گذشته ورود مولفه های جدیدی که بدان اشاره خواهد شد، موجب تغییر نقش و وظیفه اجتماعی روحانیت شده است، اما همچنان شیوه ایفای نقش روحانیت در شکل و قالب سنتی خود باقی مانده و توجهی به تنوع اَشکال حضور خود ننموده است. ⬅️در این بازتعریف واقعیتهایی نیز باید مورد توجه قرار گیرد: 🔸1. این بازتعریف نمی تواند در خلا یا در محیط درون روحانیت مشخص گردد، بلکه باید در تعامل با جامعه اتفاق بیافتد، حداقل دو محور از این محورهای سه گانه (کارکرد و شیوه های ایفای نقش) نمی تواند بودن در نظر گرفتن اجتماعی که روحانیت در آن حضور دارد، تعریف و تبیین گردد. 🔸2. به این مسئله توجه نمود که دنیای مدرن ویژگی ها مشخصه هایی دارد که اگر جایگاه، نقش و شیوه عمل بدون توجه به این فضا ترسیم گردد، امکان عمل و کنشگری فراهم نخواهد شد. مهمترین مشخصه و وجه تمایز جهان کنونی با جهان سنت را به تعبییر امیل دورکیم(جامعه شناس فرانسوی)باید در تنوع، تکثر و تفاوت دنیای مدرن و تشابه و یک دستی جهان سنت باید جست. 🔸3. روحانیت باید متوجه باشد که در دنیای جدید رسانه، ابزاری جانبی و عارضی نیست و بدون توجه با نقش و جایگاه رسانه ها روحانیت نمی تواند به ایفای نقش بپردازد. توجه به محوریت رسانه در دنیای مدرن که در نظریه بازنمایی استوارت ها(نظریه پرداز فرهنگی) بر آن تأکید می شود شرط اولیه ایفای نقش و بازیگری است. 🔸4. روحانیت بر خلاف فضای سنت که فاقد رسانه عام و فراگیر بود، هر روز به مدد فضای رسانه ای، صدها رقیب جدی می یابد. چنین فضای رقابتی، از اقتضاعات دیگر دنیای امروز است. این تنوع و تکثر رقیب به حدی است که با توجه به گسترش دین و معنویت فردمحور و خویش‌محور است، هر فردی، خود رقیبی برای روحانیت می تواند باشد. در چنین فضایی هرگونه کنشگری روحانیت بدون توجه به این حجم از تنوع و تعدد رقیب، نتیجه ای جز طرد و انزوا برای روحانیت به بار نخواهد آورد. -به نقل از http://mobahesat.ir http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠آشنایی با تعدادی از دانشگاه ها و مراکز علمی غربی در حوزه ⬅️برخی از مهم ترین دانشگاه ها و مراکز علمی جهان غرب که دارای کرسی تخصصی شیعه شناسی هستند و یا دروس مربوط به تشیع، از جایگاه و اهمیت خاصی در آنها برخوردارند: ♦️1. دانشگاه عبری اورشلیم (بیت المقدس/ رژیم اشغالگر قدس) www.ol.huji.ac.il ⬅️دانشگاه عبری اورشلیم دارای کرسی تخصصی شیعه شناسی است. از جمله کتابهای منتشر شده این دانشگاه: «تشیع(ساختار سنتی دنیای اسلام)» ، «اندیشمند مسلمان مؤثر سده های میانه: ابن طاووس و کتابخانه اش» ، «کلام و فقه در شیعه امامیه» به قلم «اتان کولبرگ» و «کتاب مقدس و تفاسیر آن در شیعه امامیه اولیه». ♦️2. دانشگاه حیفا (رژیم اشغالگر قدس) www.haifa.ac.il ⬅️توجه این دانشگاه بیشتر بر زبان و ادبیات عرب است و در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشجو می پذیرد. جهت گیری مقالات و اخبار این دانشگاه به سمت ایران، عراق، لبنان و شیعیان این مناطق است. ♦️3. دانشگاه_بارایلان (رژیم اشغالگر قدس) www.biu.ac.il ⬅️تمرکز تحقیقات بخش مطالعات عربی ـ اسلامی این دانشگاه و دانشکده زبان عربی، بر مسائل مربوط به ایران به عنوان مدل عینی حکومت شیعه است. در این دانشگاه مجله «مریا» در حوزه مذهب، فلسفه، کلام و عرفان منتشر می شود. از جمله طرح های مطالعاتی این دانشگاه عبارتند از: انتخابات سال 2000م (2 خرداد 1376) ایران؛ انتقال نظام سیاسی ایران به سمت مدلی جدید؛ تلاش برای ایجاد دموکراسی در جمهوری اسلامی ایران؛ ارزیابی نیروهای مسلح و نظامی جمهوری اسلامی ایران؛ مطالعه بر عکس العمل ایران نسبت به تحریم اقتصادی؛ ایران حل معما(نیکی کدی). ♦️4. دانشگاه_هاروارد (آمریکا) www.harvard.edu ⬅️تمرکز این دانشگاه بر حقوق اسلامی در عصر معاصر است که با افتتاح برنامه «مطالعات حقوق اسلامی» در دانشکده حقوق این دانشگاه از سال 1991م به صورت جدی پیگیری می شود. دروس این دانشگاه نیز عمدتاً درباره نظام قضایی و حقوقی اسلام بوده و سمینارهای آن نیز اکثراً حول موضوعات حقوق اسلامی است؛ ولی به تأثیر از وقایع 11سپتامبر همایش هایی مرتبط با آن برگزار کرده اند. در این دانشگاه در باره «مفهوم سلطان عادل در جامعه چند حزبی دینی» مناظراتی میان دکتر عبدالکریم سروش و دکتر محسن کدیور در سال 2001م برگزار شد. ♦️5. دانشگاه_پرینستون (آمریکا) www.princeton.edu ⬅️هدف بخش مطالعات اسلامی این دانشگاه توسعه و پیشرفت مطالعات در حوزه عقاید و آداب اسلامی با تأکید بر تاریخ و فرهنگ خاورمیانه است. برخی از مواد درسی این دانشگاه عبارتند از: شیعه در دوران میانه، درآمدی بر اسلام، زیارت و سفر به اماکن مقدس اسلام،... ⬅️از کتاب های الکترونیکی درباره خاورمیانه و اسلام این دانشگاه می توان به «دشمن در آینه بنیادگرایی اسلامی و محدوده های عقل گرایی مدرن» نوشته «ایبان» اشاره کرد. ♦️6. دانشگاه کالیفرنیا (UCLA آمریکا) www.ucla.edu ⬅️«مرکز مطالعات خاور نزدیک گوستاو وون گرانبوم» این دانشگاه به مطالعات اسلامی و بررسی مسائل مختلف فرهنگی ـ اجتماعی خاورمیانه مشغول است. ⬅️عناوین بعضی از دروس کارشناسی ارشد و دکتری عبارتند از: متون اسلامی، مشکلات موجود در هنر اسلامی، بررسی خاورمیانه، نهادهای نخستین اسلامی، مردم و حکومت در خاورمیانه، و مقدمه ای بر اسلام. ⬅️از پژوهش های انجام شده در این مرکز می توان به این موارد اشاره کرد: «مطالعات اسلامی و آینده اسلام» (فضل الرحمن) و «تصوف و شهادت» (آنه ماری شیمل). ♦️7. دانشگاه ییل (آمریکا) www.yale.edu ⬅️این دانشگاه در زمینه مطالعات اسلامی در مقطع دکتری پذیرش دارد. برخی از مواد درسی آن عبارتند از: شیعیان کلاسیک، توسعه افکار شیعی، جهاد و بنیادگرایی اسلامی (با تمرکز بر ایران، لبنان و مصر)، ساختار ایران مدرن. ⬅️از موضوعات و پروژه های تحقیقی مرتبط با تشیع در این دانشگاه می توان به این موارد اشاره کرد: درآمدی بر تشیع (تاریخ و دکترین شیعیان دوازده امامی)، ریشه های انقلاب (تاریخ تشریحی ایران مدرن)، اسلام تندرو، اسلام و انقلاب در خاورمیانه. در سایت دانشگاه مقالات متعددی در مورد شیعه موجود است. -مجله معارف، مهر و آبان۹۱ -به نقل از کانال مطالعات شیعه در غرب http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠با افتخار اعلام می کنیم که از مرحله تدوین اسناد راهبردی عبور کرده ایم. 🔊آیت الله اعرافی مدیر حوزه های علمیه (در جمع مدیران و کارکنان مرکز مدیریت حوزه های علمیه) ⬅️برای تحقق هر تحولی در جامعه، دو عنصر لازم است: ۱. طراحان و برنامه ریزان از آگاهی و آشنایی کافی برخوردار باشند. ۲. اهل اقدام، شجاعت کافی برای عمل داشته باشند. 🔸همچنان که موفقیت هر جامعه ای در گرو داشتن این دو عنصر است، رمز شکست هر جامعه ای نیز، ضعف یا ناتوانی در یکی از این دو عنصر یا هر دو است. جوامع شکست خورده یا فاقد دانش و آگاهی هستند یا اهل اقدام و عمل شجاعانه نیستند. ⬅️دستاوردهای مهم مرکز مدیریت حوزه های علمیه طی دو سال گذشته را در دو محور می توان برشمرد: ♦️طراحی و تدوین اسناد راهنما: 🔸از مهمترین نیازهای ما طراحی و تدوین اسناد راهنما و راهبردی بود که برای هر برنامه ای باید از این مرحله عبور می کردیم که امروز با سربلندی اعلام می کنم که مرکز مدیریت حوزه های علمیه قریب به صد سند و طرح راهنمای حرکت آماده و نهایی کرده است. 🔸این، محور بزرگی بود که باید انجام می شد که انجام شد و با افتخار اعلام می کنیم که از این مرحله عبور کردیم و ان شالله از ابتدای سال آینده، ذهن مدیران ما درگیر اسناد و طرحهای کلان نخواهد بود مگر در حد تکمیل و اصلاح. 🔸هر چند که این اسناد به سرعت نتایج خود را نشان نمی دهد اما ریل گذاری آینده حوزه را تعیین می کند. 🔸از جمله این اسناد و طرحهای کلان می توان به طرح کارویژه روحانیت، طرح آمایش، درختواره رشته های حوزوی، نظام های جامع و چند طرح دیگر اشاره کرد که همه این طرحها در اولین طرح برنامه ۵ساله حوزه تجلی یافته است. ♦️اقدامات اساسی: 🔸در محور دیگر یعنی اقدامات نیز دستاوردهایی داشته ایم. هر چند که در این دو سال در مرحله گذار بوده ایم و در مرحله گذار ضعف ها و نقصانهایی وجود دارد، اما تلاش کرده ایم که در این مدت خللی در فعالیت های روتین ایجاد نشود. 🔸طرحهایی مثل اصلاح نظام آموزشی، امتحانات، نظام پذیرش، راه اندازی کرسی های درس خارج استانها و گروههای علمی مدارس که فقط کلید آن زده شد و در آینده منشا آثار علمی فراوانی خواهد بود، از مهمترین اقدامات ما طی دو سال گذشته است. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠"روحانیت و فقدان "خودآگاهی" 🔸چرا روحانیت به خودش نمی اندیشد؟ 🖋علی زمانیان ⬅️گرچه روحانیان نیز مانند سایر اقشار اجتماعی یک دست و یکسان نیستند و نمی توان حکم کلی در باره‌ی آن‌ها صادر کرد، اما می‌توان این قشر را در ترازوی سنجش و ارزیابی کلی نهاد و کم و بیش تحلیل‌شان کرد، با این شرط که باید آن تفاوت‌ها را نیز در میان آورد. می‌دانیم که هر توضیحی کافی نیست و باید ابعاد بیشتری را مورد واکاوی قرار داد. با این همه، آن چه در نوشته‌ی حاضر بدان اشاره می‌شود صرفا کلیاتی قابل بحث و تامل است و نه الزاما حکم قطعی. ⬅️روحانیان، با ورود به عرصه‌ی سیاست و مدیریت اجتماعی، خود را در آزمونی بزرگ و ترازوی حساس نگاه‌های اجتماعی قرار دادند. از این رو در سال‌های اخیر، با مسئله‌‌های متعددی مواجه شده‌اند. و مهمتر این که برای برون رفت از وضعیت پیچیده ی خویش، راه حلی سراغ ندارند. به گونه ای که احساس می شود به استیصال و درخود‌فروماندگی رسیده‌اند. برای برون رفت از مخمصه‌های چند گانه، تلاش هایی نیز اگر می‌کنند، عموما عقیم و بی توفیق است. از این رو نوعی وخامت و آشفتگی در این اردوگاه قابل مشاهده است. و عجیب‌تر این که خود را نه در زمان پرتلاطم و زمین ناهموار، که در آسودگی تاریخی می‌یابند. گویی اتفاقی نیفتاده و همه چیز همان طور است که باید باشد. در یک چشم انداز کلی، روحانیان، آگاهی به خویش و از شرایط و پیچ و خم‌هایی که در آن قرار گرفته‌اند، ندارند. خودآگاهی یعنی آگاهی به شرایطی که در آن زیست می‌کنند و مسئله‌ها و بحران‌هایی که از سر می‌گذرانند و سستی ها و بن بست‌هایی که پیش رو دارند. ⬅️روحانیت، خود را نقد نمی کند، زیرا به خویش آگاهی ندارد. همان گونه که هر صنف و گروهی، به صورت علنی و به صراحت خویش را تحلیل و نقد می کند، اما تا کنون سراغ نداریم که روحانیت، به تحلیل و نقد خویش اهتمام ورزیده باشد. نه تنها چنین نکرده اند که از نقدهایی که دیگران از ایشان دارند، هراسان و بیزارند. از این رو آن ها را وادار به سکوت می کنند. همان گونه که برخی روشنفکران دینی را به علت نقد روحانیت، از صحنه بیرون راندند. روحانیت نمی داند که آگاهی تاریخی نسبت به خویش را از رهگذر نقدها و تحلیل ها می تواند بدست بیاورد. "خودآگاهی"، در خود فرو رفتن و خویش را نگریستن نیست، بلکه از خود بیرون رفتن و از بیرون، خود را تماشا کردن است. خود را سوژه ی فهم خود قرار دادن است. خودآگاهی یعنی بدانند اکنون با چه مسئله هایی روبرو هستند و کجای کارشان می لنگد. ⬅️چه چیز مانع خودآگاهی تاریخی روحانیت شده است؟ و از آن مهم تر این که چه چیزی مانع شده که روحانیت با این پرسش روبرو نشود که چرا با فقدان خودآگاهی روبروست؟ به سخن دیگر، چرا پرسش از خویش، اساسا برای روحانیت مطرح نمی شود؟ احتمالا "خود مقدس پنداری" و "قدرت"، دو مانع بزرگی است که روحانیت را از خودآگاهی تاریخی‌اش تهی کرده است. به نحوی که مواجه شدن با پرسش بنیادین از خویش، در حال حاضر میسر و ممکن نیست. "خود مقدس پنداری" و تکیه زدن بر سریر قدرت، روحانیت را از خودبیگانه کرده است. "خود" را نمی شناسد و از خویش غافل است. مرحوم مطهری با نقد سازمان روحانیت، آغازی مبارک بود، اما چه زود شمعِ نقدی که او شروع کرد، در طوفان "قدرت" خاموش شد. 🔴روحانیت، به هر مسئله‌ای می‌پردازد اما خودش، مسئله‌ی خودش نیست، و این یعنی فقدان "خودآگاهی" http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠آمریکا مذهبی ترین کشور جهان اولی! 🖋محسن روحانی ⬅️آمریکا معروف است به کشوری مذهبی، کشوری که تا چند دهه ی قبل خرید و فروش الکل در آن ممنوع بوده و همین امروز هم سن خرید الکل بیست و یک سال است در حالیکه در اروپا به طور میانگین، شانزده سالگی سن قانونی استفاده از الکل است. (مصرف آبجو در سنین پایین تر هم گاها مجاز است و در برخی از کشورها هم این سن هجده سال است) ⬅️روسپیگری و پرداخت و دریافت پول در این ارتباط کاملا غیر قانونیست، درحالیکه در کشورهای اروپایی، این امر بعضا بیزینسی رسمی به شمار می رود و پروانه ی اشتغال دارد. ⬅️پوشش مذهبی هیچ ممنوعیتی و حتی بی احترامی عمومی را هم به همراه ندارد حال آنکه در برخی کشورهای اروپایی مدام قوانین ضد پوشش اسلامی به تصویب می رسد. 🔹 تهیه ی غذای کوشر که مخصوص یهودیان است و غذای حلال که مخصوص ما مسلمانان هست نیز به شدت راحت است. ⬅️در این کشور به مذهب و آزادی مذاهب بی اندازه احترام گذاشته می شود، دولت حمایت مالی میکند و در این مسیر هیچ تبعیضی بین ادیان قائل نمی شود، یعنی طبق قانون اساسی و در عمل نمیتواند بین اسلام و مسیحیت و یهودیت تفاوت بگذارد و حمایت های مالی نابرابر را لحاظ کند. کشوری که مردم در پوشش و بوسیدن هایشان هم حریم به شدت بیشتری به نسبت کشورهای اروپایی رعایت می کنند. ⬅️بخش زیادی از دانشگاهها، زیر نظر مذاهبی مثل مسیحیت و یهودی ها اداره می شود. حال در چنین جامعه ای هم، جوانان روز به روز دین گریز تر می شوند و قوانین مذهبی را به چالش می کشند. در گفتگوی ادیان این مطلب را خواندم که به نظرم کلیتش درست است هرچند که آمارش را بسیار کمتر از واقعیت جامعه یافته ام: 🔹 مرکز تحقیقاتی PEWپژوهشی را در پاسخ به این پرسش انجام داده است: چرا بخش قابل توجهی از آمریکائیها مایل نیستند خود را پیرو هیچ مذهبی بدانند؟ آنها پیمایش مشابهی در ۲۰۱۴ انجام داده بودند که بر اساس آن معلوم شد ۲۳ درصد از آمریکائیها خود را پیرو هیچ مذهبی نمیدانند. این درصد در سال ۲۰۰۷، فقط ۱۶ درصد بود. در پیمایش جدید که با جامعه آماری ۱۳۰۰ شرکت کننده انجام شد، پرسشهایی برای فهم چرایی بی مذهب بودن این افراد مطرح شده است. اکثریت شرکت کنندگان در این پیمایش از خانواده‌های مذهبی هستند. دلیل اصلی که اکثریت این افراد (۶۰ درصد) برای غیر مذهبی بودن خود عنوان کره اند این است که به آموزه های مذهبی شک دارند. ۴۹ درصد نیز گفته اند از مواضع کلیسا در موقعیت های سیاسی و اجتماعی مختلف ناراضی هستند. ۴۱ درصد علت غیرمذهبی بودن خود را عملکرد سازمانهای دینی عنوان کرده اند و ۳۷ درصد هم گفته اند اساسا به خدا اعتقاد ندارند. ۳۴ درصد هم گفته اند رهبران مذهبی کلیسا را افراد لایقی نمیدانند و آنها را دوست ندارند. 🔹 دین گریزی مختص به دین خاصی نیست. دانشجویان یهودی ای را میبینم که کلاه مخصوصشان را در کیفشان میگذارند و در بدو نزدیک شدن به منزلشان از ترس خانواده های بسیار متعصبشان به سر میگذارند. در دانشگاه و جامعه غذای معمولی می خورند ولی در کنار خانواده وانمود میکنند که همیشه غذای کوشر مصرف می کنند و فرایض دینی و نمازهای روزانه شان لحظه ای تاخیر ندارد. 🔹 به عبارتی دین گریزی شدت گرفته ولی تظاهر به دین داری در نسل جوانشان هم. -به نقل از کانال بنیاد اسلامی الرسول http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠همایش "علوم اسلامی، اخلاق و هنر در جهان تشیع: بررسی موردی مدینه" Islamic Sciences, Ethics and Art in Shi'a World: The Case of Medina ۲۶ و ۲۷ مهر ۱۳۹۷ (18 – 19 October 2018) 💠شهر کلن آلمان 💠این همایش به مناسبت پنجاهمین سالگرد تأسیس کتابخانه شیعی مرحوم پروفسور عبدالجواد فلاطوری و در ادامه همایش "هزار سال مدرسه شیعی" سال قبل در برلین برگزار می‌شود.
دغدغه‌های حوزوی
💠همایش "علوم اسلامی، اخلاق و هنر در جهان تشیع: بررسی موردی مدینه" Islamic Sciences, Ethics and Art i
💠گزارشی از همایش "علوم اسلامی، اخلاق و هنر در جهان تشیع: بررسی موردی مدینه" 🔹شهر کلن-آلمان، ۲۶ مهرماه۹۷ ⬅️این همایش کار خود را در محل یک بنای تاریخی متعلق به دانشگاه کلن به نام قصر وان Wchloss Wahn که در سال ۱۷۵۷ م. ساخته شده است، آغاز کرد. محل این نشست یک سالن کوچک، کم‌نور و پر از نقاشی دیواری ویژه تئاتر در این قصر با حداقل تجهیزات متعارف بود. ⬅️در آغاز جلسه دیروز، مقاله‌ای کوتاه از سوی از سوی خانم دکتر کتایون امیرپور به زبان انگلیسی با عنوان "کتابخانه شیعی عبدالجواد فلاطوری و مطالعات اسلامی در دانشگاه کلن" ارائه شد. ⬅️سپس نُه مقاله از ساعت ده صبح تا پنج بعد از ظهر به این ترتیب ارائه شد: 🔸مقاله اول از سوی آقای دکتر احمدعلی حیدری عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با عنوان "تبیین اصول اخلاقی حضرت_محمد صلی الله علیه و آله در مدینه از نظر اخلاق اگزیستانسیال" به زبان آلمانی بود که نقطه محوری آن ضمن اشاره به ملاقات مرحوم فلاطوری با هایدگر، تکیه بر این بود که آن دسته از اندیشمندان مسلمان که تجربه زیستن در غرب دارند و آن را از نزدیک فهم کرده‌اند دریافته‌اند که راه شناساندن فرهنگ و معارف اسلامی به مخاطب غربی بهره‌گرفتن از مفاهیم انسان‌شناختی اگزیستانسیالیسم است. 🔸مقاله دوم، مقاله بنده با عنوان "تاریخ پیامبران پیشین در روایات امام باقر علیه السلام" به زبان انگلیسی بود که متن فارسی آن در نشانی زیر در دسترس است: http://m-alviri.ir/ 🔸عنوان مقاله‌های "حیات و آثار امام جعفر بن محمد در مدینه" و "نقش و آثار امام جعفرالصادق علیه السلام در تحول دانش حدیث" به زبان آلمانی از سوی آقایان آریا اوانلو از دانشگاه کلن و حسام عوف از دانشگاه توبینگن گویای محتوی آن‌هاست. 🔸مقاله بعدی به زبان انگلیسی از سوی آقای حسین قزوینی استاد حوزه علمیه کربلا به "امکان‌سنجی ایجاد فقه شیعی بدون خبر واحد" اختصاص داشت که در آن با تتبعی در خور به بررسی پیامدهای نپذیرفتن حجیت خبر واحد در آثار فقهی چند تن از فقهای متأخر و جدید پرداخته شده بود. 🔸مقاله بعدی را استاد مجید هادیزاده از حوزه علمیه اصفهان با عنوان "مدارس کلامی شیعه: نخستین نشانه‌های پیدایش مدرسه کلامی شیعه" ارائه کردند. 🔸سپس آقای سجاد رضوی از دانشگاه اگسیتر انگلستان مقاله خود را به زبان انگلیسی با عنوان "خاندانی از فیلسوفان شیراز در دو قلمرو قدسی: بررسی موردی سید علی خان مدنی" ارائه کرد. 🔸عنوان مقاله آقای لیاقت تکیم از دانشگاه مک ماستر کانادا نیز چنین بود: "بین نظریه و عمل: منازعه قدرت بین ائمه و شاگردانشان". 🔸آخرین مقاله ارائه شده در نشست دیروز از سوی خانم رقیده مصری از دانشگاه لبنانی بیروت با عنوان "مبانی عقلی و معرفت‌شناختی مکتب اهل بیت علیهم السلام در قرن اول هجری" به زبان عربی بود. -به نقل از کانال دکتر محسن الویری http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠چهار مؤلفه‌ی مهم دین‌داری 🔈مصطفی ملکیان 1⃣ اولین مؤلفه‌ی دینداری تعبد است. دیندار سخن کس و یا کسانی را که اولیای ادیان‌اند، مطلقا پذیرفته است. یهودی کسی است که سخن موسی را بی‌چون و چرا بپذیرد، از این رو گفته می‌شود امکان ندارد کسی را متدین به دینی نامید بدون اینکه او متعبد باشد و بی‌چون و چرا سخن بنیان‌گذاران دین را بپذیرد. انسان فرهیخته‌ی امروزی نمی‌تواند به سه جهت تعبد را بپذیرد؛ دلیل نخست این است که حجیت معرفت‌شناختی تجربه نبوی و دینی از لحاظ انسان امروز مسلم نیست. من وقتی تعبد می‌ورزیدم که وحی و تجربه دینی را منبع شناخت تلقی می‌کردم، امروزه با فرهیختگی انسان امروزی وحی علاوه بر شش منبع شناخت، منبع نیست. دلیل دوم این است که تحقیقات تاریخی، وثاقت تاریخی متون دینی را زیرسؤال برده است، این کار توسط اسپینوزا آغاز شده است. با اعمال این روش به هر متن دینی ما همین نتیجه را خواهیم یافت. دلیل سوم تضعیف تعبد این است که دینداران باور دارند که عقایدی که امروز توسط علما القا شده است، همان عقاید بنیانگذاران ادیان است، اما می‌بینیم که عقاید امروز محصول یک انباشت تاریخی است. در کنش و واکنش‌ها و تجربه تاریخی پیروان یک دین است که عقاید شکل گرفته و آنها لزوما عقاید بنیان‌گذاران ادیان نیست. 2⃣ مؤلفه‌ی دوم دینداری، داشتن یک سری باورهای خاص در خصوص فیزیک، تاریخ، متافیزیک است اما پیشرفت فلسفه، علوم تجربی و علوم تجربی انسانی نشان می‌دهد بسیاری از باورهای دینی قابل التزام نیست. تصور قبلی ما این بود که ما علم حضوری به درون خود داریم، امروز می‌فهمیم ما اندکی از آنچه را که «باور داریم، انجام می‌دهیم و احساس می‌کنیم» وقوف داریم و ساحتی ناخودآگاه ما را پیش می‌برد. تصور دینی این بود که همه مخلوقات برای انسان خلق شده است اما آیا لازم بود که برای انسان ۱۵۰۰ کهکشان ساخته شود؟ تصور دینی از انسان امروز دشوار است. 3⃣ مؤلفه‌ی سوم دینداری، مناسک و شعائر دینی است. اخلاق دینی محل بحث من نیست. برای نمونه نماز، عشای ربانی و ... مدنظر من است. آیا فکر کرده‌اید چرا مناسک وجود دارد؟ مراد اخلاق نیست زیرا ما می‌دانیم که اگر اخلاق نداشته باشیم چه می‌شود. اگر مردم شعائر نداشته باشند چه خواهد بود؟ کارکرد این بخش چیست؟ مناسک و شعائر آمده‌اند تو را از دیگران متمایز کنند. اگر بگویند هر مسلمانی به هر سو بخواهد بایستد و نماز بخواند، مسلمانان دیگر از بقیه متمایز نخواهند بود. مناسک آمده‌اند بگویند شما خودی‌ها مرز خود را از ناخودی‌ها جدا کنید. از این رو هدف مناسک ایجاد هویت جمعی است. همه مناسک و شعائر دینی به این جهت درست شده‌اند. انسان امروز می‌گوید ما باید مرزهای خود را از بین ببریم و همه انسان‌ها خود را برادر و خواهر هم بدانند نه اینکه بگویند از میان ۶ میلیارد انسان تنها شیعیان امامیه معتقد به یک باور دینی، خواهر و برادر هستند. انسان امروز در پی انسان‌هایی است که حقیقت‌طلب و جهان‌وطن باشند. 4⃣ مؤلفه چهارم یک نوع احساس عضویت و تعلق گروهی است. یک یهودی نافرهیخته در جدال یک یهودی با غیر یهودی به این نگاه نمی‌کند که حق با کیست و در طرف یهودی می‌ایستد. اسلام البته چنین رویکردی را نقد می‌کند اما متأسفانه در جهان امروز چنین احساس عضویت و تعلق گروهی در دینداران دیده می‌شود. جهان امروز ما پیرو اخلاق جهانی است که می‌گوید در هر نزاعی اول باید دید حق با کیست و چه کسی ظالم است. چهار مؤلفه‌ی یاد شده امروز توسط اخلاق، تاریخ، معرفت‌شناسی و حقوق بشر تضعیف شده است و انسان امروز نمی‌تواند به گزاره‌های دینی ملتزم باشد، اما معنایش این نیست که باید ماتریالیست یا فیزیکالیست باشیم. امر دایر بین التزام بین ادیان کلاسیک و ماتریالیسم نیست. راه سوم این است که ما معنویت بنیانگذاران ادیان را کشف و در پی آن باشیم. بنیانگذاران ادیان در پی ایجاد معنویت بودند ولی در تاریخ این آفات را یافت. من به جد معتقدم آینده‌ی ما یا نابودی است و یا در گروی عقلانیت و معنویت. فیزیکالیسم و ماتریالیسم جای حیات را برای بشر تنگ می‌کنند. معنویت نجات‌بخش، معنویت عقلانی است. 🔸بخشی از سخنرانی دکتر مصطفی ملکیان در همایش «پرسش از امر دینی در عصر حاضر» (۱۳۹۷/۷/۲۸) -به نقل از کانال نقدنامه http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
دغدغه‌های حوزوی
💠همایش "علوم اسلامی، اخلاق و هنر در جهان تشیع: بررسی موردی مدینه" Islamic Sciences, Ethics and Art i
💠مقالات دومین روز همایش "علوم اسلامی، اخلاق و هنر در جهان تشیع: بررسی موردی مدینه": 🔹شهر کلن-آلمان، 27 مهرماه۹۷ 🔸 " مسجد النبی به عنوان مرکز آموزشی شیعه"، از سوی آقای سیف الدین کارا از حوزه علمیه مسیحی هارتفورد امریکا که به زبان انگلیسی ارائه شد و چگونگی بهره‌گیری امامان باقر و صادق علیهم السلام و شاگردانی مثل مومن الطاق و ابان بن تغلب از فضای مسجد النبی را برای تدریس و انتقال مفاهیم دینی مورد بررسی قرار داده بود. 🔸"شیعه در مدینه: بررسی موردی نخاوله"، این مقاله که آقای یاسر محمد یاسین از سامرا آن را به زبان عربی عرضه کرد برآمده از یک تحقیق میدانی بود و پس از بیانی کوتاه در باره فضایل مدینه و تنوع قومی ساکنان آن در طول تاریخ که این شهر را به یکی از شهرهای نمونه در زمینه تنوع جمعیتی تبدیل کرده بود و نیز سیر تحول مذهب ساکنان این شهر از تشیع به تسنن، شیعیان اثنی‌عشریه کنونی شهر مدینه را بر چهار دسته شمرده است: اشراف که بقایای سادات حسنی هستند، المشاهده که گروهی هم‌پیمان از شیعیان هستند، بنوجهم و نخاوله. به اعتقاد ایشان نخاوله صورت جمع کلمه النخلی یا النخولی است. شیعیان نخاوله اشتراک نژادی ندارند و این شیعیان غیرغالی که ائمه را عباد مکرمون میدانند، افرادی از قبایل مختلف هستند که باور مشترک آنها و شاید شغل اولیه‌ای که در پیوند با نخل بود آنها را گرد هم آورده است. 🔸"مدیریت حج و زیارت مرقد مطهر پیامبر از سوی ائمه"، به زبان عربی از سوی آقای عمار عبوده محمد حسین از دانشگاه کوفه که بهره‌برداری از فضای ایام حج برای تقویت پیوند شیعیان با یکدیگر با محوریت امام معصوم علیه السلام محور آن بود. 🔸"تاریخ‌زدایی: فضا، هویت و قبرستان بقیع" که آقای آدام بِبِک از دانشگاه لایپزیگ آن را به زبان انگلیسی ارائه کرد و با این پیش‌فرض که بقیع برای شیعیان تنها مکانی برای ادای احترام به ائمه علیهم السلام نیست، بلکه کارکردهای اجتماعی هم دارد، نقش مکمل بقیع را در هویت‌بخشی به شیعیان در کنار کربلا و نجف و مشهد مورد بررسی قرار داد. 🔸"معماری مرقد ائمه اطهار در بقیع و پیوند آن با مراقد خاندان اهل بیت در مصر و عراق" که آقای عادل محمد زیاده از قاهره آن را به زبان عربی ارائه کرد و پس از برشمردن تعابیر مختلفی که در سرزمین‌های اسلامی برای مراقد ائمه به کار می‌رود مانند قبه و مشهد و عتبه و اظهار این که در خیابان "شارع الاشراف" در قاهره تعداد زیادی ضریح متعلق به خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله وجود دارد، با این پیش‌فرض که المعز لدین الله اولین کسی بود که در بقیع گنبد ساخت، معماری مراقد باقیمانده در مصر را بر اساس تصاویر موجود از بقیع قبل از تخریب ملهم از معماری بقیع معرفی کرد. 🔸"تحول معماری مسجد_النبی در طول قرون و تاثیر آن بر معماری مساجد تاریخی اردن" مقاله دیگری در این زمینه بود که خانم دکر جمانه سالم احمد دویکات از اردن آن را به زبان عربی ارائه کرد و در خلال آن اطلاعات قابل توجهی از مساجد کهن اردن ارائه داد. 🔸"ریشه‌های شیعه معاصر در مدینه: بین سیاست و دانش، از مدینه تا نجف و قم" عنوان مقاله آقای دکتر عبدالمجید مبلغی بود که به زبان انگلیسی ارائه شد. 🔸"بازسازی جنت البقیع" از سوی آقای زهیر حسینی از موسسه فناوری نیویورک به زبان انگلیسی آخرین مقاله ارائه شده در این نشست بود که معماری پیشنهادی بقیع را در صورت فراهم آمدن شرایط بر اساس مؤلفه‌های مختلفی مانند مهندسی، رفاه حال زائران، حداکثر توجه به قبور اولیاء موجود در بقیع با انواع نقشه‌های مهندسی پیشنهاد کرده بود. -به نقل از کانال دکتر محسن الویری http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠روایت خوف‌انگیزی از حاشیه! 🔸حاشیه ای بر فیلم تازه اکران شده «مغزهای کوچک زنگ زده» 🖋محمد فاضلی ♦️فیلم‌هایی که شما را از زندگی خودتان جدا کنند و به دنیای دیگرانی ببرند که خیلی از شما دورند و شاید هیچ‌گاه به زندگی آن‌ها فکر نکرده‌اید زیاد نیستند. «مغزهای کوچک زنگ‌زده» به نویسندگی و کارگردانی هومن سیدی از همین جنس فیلم‌هاست. فیلم شما را به دنیای آدم‌هایی می‌برد که برای زندگی اکثریت جامعه ناشناخته‌اند، و شیوه‌ای از فکر کردن در میان آن آدم‌ها را تصویر می‌کند که برای بخش عظیمی از جامعه غریب است. ♦️«مغزهای کوچک زنگ‌زده» روایت خوف‌انگیزی از زیستن در حاشیه، در منتهای فقر، در سایه آسیب اجتماعی و به دور ماندن از آموزش و چگونگی برآمدن تعصب کور از دل این شیوه زیست است. شما هیچ وقت از خودتان پرسیده‌اید زندگی کردن در حاشیه، در سایه کسب درآمد از «آشپزخانه» (جایی که در آن مواد مخدر صنعتی مثل شیشه تولید می‌شود)، و در جایی که کودکان بی‌سرپرست نگهداری می‌شوند تا وقتی بزرگ‌تر شدند برای تولید و توزیع مواد مخدر به‌کار گرفته شوند چگونه است؟ فیلم روایتی از این گونه زیستن است. ♦️روابط اجتماعی در حاشیه چگونه است؟ رانده‌شدگان به حاشیه جامعه چگونه حق‌شان را از متن جامعه می‌گیرند؟ اخلاق در حاشیه چگونه تعریف می‌شود؟ هومن سیدی برای همه این‌ها پاسخ‌هایی دارد. فیلم هومن سیدی اما روایت «حاشیه در حاشیه» هم دارد. ♦️زن، حاشیه‌ای در حاشیه است. زن در همان حاشیه‌ای که خودش در فقر و فلاکت دست و پا می‌زند، حاشیه‌ای بر دنیای خشن مردانه است، اوست که قربانی تعصب کور برآمده از زیست حاشیه‌ای می‌شود. ♦️«مغزهای کوچک زنگ‌زده» روایتی است که یکی از مسیرهای خیزش ذهنیت داعشی را هم نشان می‌دهد. ذهنیت داعشی بیش از آن‌که بر قرائتی از دین بنا شده باشد، پایه‌اش مشروع پنداشتن خشونت برآمده از تعصب است و فیلم تصویری واقع‌گرایانه از سازوکارهای اجتماعی پیدایش ذهن و عمل خشونت‌آمیز ارائه می‌کند. فیلم نسبت بین بیکاری، فقدان مسکن باکیفیت، فقدان آموزش و پیدایش خشونت را به‌خوبی کاوش می‌کند. ♦️«مغزهای کوچک زنگ‌زده» بی‌شباهت نیست به تصویری که فیلم «ابد و یک روز» از حاشیه ارائه می‌کند و اتفاقاً در آن‌جا هم زن «حاشیه‌ای بر حاشیه» است و بازی نوید محمدزاده در هر دو فیلم در نقشی کم‌وبیش قابل مقایسه، هر دو فیلم را به روایت‌هایی مکمل از حاشیه بدل می‌کند. نکته مهم اما راهی است که جامعه ایران در حاشیه و روایت کردن آن پیموده است. ♦️«اجاره‌نشین‌ها» ساخته داریوش مهرجویی، یکی از مهم‌ترین فیلم‌هایی است که در ایران بعد از انقلاب به نوعی به حاشیه شهر و کیفیت سکونت و مسکن می‌پرداخت (البته معانی دیگری هم برای فیلم برشمرده‌اند). هنرمندان را اگر بیان‌کننده روایتی از وضع جامعه لحاظ کنیم، به این نکته می‌رسیم که داریوش مهرجویی در بیان وضع حاشیه، روایتی نه تلخ و نه آسیب‌زده، بلکه مسأله‌دار ارائه می‌دهد. روایت مهرجویی از حاشیه، بیان امری سرطانی‌شده، خوفناک یا به غایت غیراخلاقی نیست. فیلم‌ها به «ابد و یک روز» و «مغزهای کوچک زنگ‌زده» که می‌رسند، تصویر حاشیه‌ای غرق در آسیب، خشونت و بی‌اخلاقی و تعصب ارائه می‌کنند. این البته همه حاشیه نیست و حتماً حاشیه هم وجوه مثبتی برای روایت دارد، لیکن این گذار از «اجاره‌نشین‌ها» به «مغزهای کوچک زنگ‌زده» معنادار و هشداردهنده است. ♦️«مغزهای کوچک زنگ‌زده» روایتی هنری از موضوعی اقتصادی، جامعه‌شناختی و سیاسی است که می‌توان دیدن آن‌را به همه توصیه کرد. ساعت‌ها به فکر فرو می‌روید. مسئولین سیاسی و اقتصادی جامعه دیدن آن‌را بر خود واجب بدانند. فیلم روایت بخشی از جامعه ایران است اما نمونه‌ای از قربانیان این جامعه را به رخ می‌کشد، قربانی‌ای که از حاشیه به متن هجوم می‌برد. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠برآمدن نسل تازه ای از روشنفکران پسا سکولار- پسااسلامیست 🔸گزارشی از همایش «امکان امر دینی در عصر حاضر» تهران ۲۹مهرماه۹۷ ⬅️«اینک چهل سال پس از انقلاب اسلامی و استقرار حکومت دینی در ایران امر قدسی بیش از همیشه، در معرض خطر حذف کامل از سپهر فرهنگی-اجتماعی ایران آینده قرار گرفته است.» این موقعیت خطیر تاریخی بنیاد پروژه بیژن عبدالکریمی و همایش دو روز اخیر درباره کتاب «امکان امر دینی در عصر حاضر» بود. از جزئیات اندیشه عبدالکریمی که در این دو روز به تفصیل مورد بررسی و نقد قرار گرفت اگر بگذریم، این همایش به طور کلی ورود روشنفکری و اندیشه ایرانی به جهان پسا سکولار- پسااسلامیستی تازه ای را نوید می داد. ⬅️تاریخ اخیر ایران بیهودگی نزاعهای روشنفکری دهه شصت و هفتاد شمسی را آشکار کرده است، چه هر دو نسخه ی اصرار بر تئولوژی و الهیات حوزوی از یکسو و سپر انداختن در برابر سوبجکتیویسم مدرن و ادغام در لیبرال-سرمایه داری جهانی هیچیک نتوانستند گرهی از مصائب تاریخی ایران دردآلود امروز باز کنند و امروز حتی در میان قائلان سابق خود نیز بی اعتبار گشته اند. ⬅️عبدالکریم سروش با سخن گفتن از «نولیبرالیسم مسلح» از تجدید نظر خود در ارزیابی مدرنیته سخن می گوید و رضا داوری اردکانی از هر فرصتی استفاده می کند که خوش بینی دهه شصتی خود به اسلام گرایی حداکثری را تصحیح کند. مصطفی ملکیان هم اسلامیسم و هم سیانتیسم را شکست خورده در حل معضلات بشر معرفی می کند و با زبان فلسفه تحلیلی از موضع عبدالکریمی تقدیر می کند و رضا داوری اردکانی تلویحاً بر موضع ملکیان صحه می گذارد و مجتهد شبستری فراسوی تئولوژی و سوبجکتیویسم از «اونتولوژی سخن» که نهفته در متن مقدس است و سرچشمه رودخانه در سیلان تفکر اسلامی است سخن می گوید. طرفه آنکه روحانیون حاضر در همایش «امکان امر دینی» هم هیچیک حاضر به دفاع از موضعی تئولوژیک نشدند. مهدوی زادگان از این گفت که در دین تعبد نیست و خسروپناه پروژه جمع دین و عقلانیت مدرن را پروژه ای ممکن، موفق و قابل دفاع توصیف کرد. پارسانیا نیز تئولوژی را طاغوت دانست و از امکان گشودگی به هستی در تفکر کلاسیک فیلسوفان ایرانی سخن گفت. ⬅️چنین به نظر می رسد که اینک در آستانه چهلمین سال پیروزی انقلاب، طرفین دعوای اسلام و سکولاریسم به تدریج از مسیرهای مختلف به این نتیجه می رسند که هر دو سالها در زندان معرفت شناسی اسیر بوده اند و بی اعتنا به بحرانهای بنیادین جامعه ایرانی، ساده لوحانه به میراث سنت و مدرنیته نظر داشته اند. ⬅️اینک که پس از دو دهه جولان کارگزاران و تکنوکراتهای ریش دار و بی ریش بر سپهر سیاسی و اجتماعی ایران نزاع بیهوده ی روحانیون و روشنفکران دینی در ایستگاهِ دوگانه ی مبتذل روحانی-رییسی به فرجام خود رسیده است، عبدالکریمی از استیلای کامل نیهیلیسم قدیم و جدید بر روح ایرانی سخن می گوید. هشدار عبدالکریمی اگرچه لحنی عارفانه و اشراقی و انزواجویانه دارد -و من به تفصیل آنرا در ارائه ام در همایش مورد نقد قرار دادم- اما هشدار او را هشدار نسبت به مرگ مدنیت و سیاست در ایران تلقی می کنم. هشدار نسبت به آغاز دوران طولانی ای از انحطاط، روزمرگی، نیهیلیسم، سردرگریبانی، منفعت جویی، تعصب و بی خردی در ایران که چهره شوم و طنین کریه و بوی ناگوار آن چند صباحی است که خود می نمایاند. ⬅️امروز که حاکمیت ما روزبه روز بیشتر در بن بست تئولوژیک-غربزده ی خودساخته اش گرفتار می شود و امکاناتی برای برون رفت خود متصور نیست، بیژن عبدالکریمی، سیدجواد میری و همایش «امکان امر دینی در عصر حاضر» نوید آرام اما امیدوار کننده ای از برآمدن نسل تازه ای از روشنفکران دینی پساسکولار-پسااسلامیستی را در گوش ایران آینده زمزمه کردند. جریان نویی که به زعم من توفیق آن تنها زمانی خواهد بود که با اعلام پایان تقابل انسان و خدا و امر مقدس و امر عرفی، بتواند به صورت بندی تازه ای از «اومانیسم تعالی خواهانه» و «عقلانیت انتقادی غیرتئولوژیک-غیرسوبجکتیو» دست یابد. چشم اندازی که در میان مفسران هایدگر بیش از هانری کربن نزد هانا آرنت و در میان مفسران علی شریعتی بیش از عبدالکریمی و خانواده شریعتی نزد جواد میری دنبال شده است. -به نقل از کانال سید جواد میری http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0