eitaa logo
در انتظار رویش🌱
2.3هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
379 ویدیو
20 فایل
➖دبیر دین و زندگی ➖کاردانی گیاهپزشکی ➖ کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث ➖عاشق مطالعه و علاقه مند کار تربیتی ➖کپی ممنوع❌ https://harfeto.timefriend.net/16508918927120 https://abzarek.ir/service-p/msg/1955759 👆👆 دریافت پیشنهاد و انتقادهای شما
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای مادر شهید یا که هر ایرانی شد همراه بازیکنان در جام جهانی مردم منتظر گُل بودند و قهرمانی چه با غیرت بازی کردند تیم ملی یا علی مدد گفته، پیروز میدان شدند یکصدا و هم نوا با مردم ایران شدند دوگل که زد ایران همه جیغ و هورا با پرچم ایران شادی کنان و هم صدا ایران ،ایران، می مانیم تا پای جان ایران، ایران ،می مانی تا ابد برای ما راستی فرستادیم یک پماد سوختگی برای اینترنشنال یا که بی بی سی ! ما همه مردم ایران باهم هستیم همه ،پرچم ایران را بالا می بریم ایران و ایرانی غیور است ومهربان ایران و ایرانی هست شاد و قهرمان تبریک و مبارک به همه اعضای کانال به منتظران رویش این بُرد باحال شاید شعرم ندارد وزنی یا که قافیه سلطانی خوشحال بوده همین کافیه! ✍ سلطانی 😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام دلتنگ حرمم😭💔 😍😍
سلام و احترام🌹 فرمایش شما درسته👌 مقایسه آخرت با دنیا درست نیست. امکان شناخت و کسب معرفت هم بازه👌
سلام و احترام 🌹 احسنت👌👌👌 ساختار زمین و آسمانها در قیامت کلا متفاوت از حالت کنونی خواهد بود.
سلام. ولی شکل حرف مهمه ، نه تعداد دندانه ها😊
نوشته‌های عربی قدیم از نقطه استفاده نمی‌شده است و کلیه‌ی حروف دارای نقطه نبودند، به‌همین خاطراعداد «هفتاد»(سبعون) و «نود» (تسعون) در زبان عربی مانند هم نوشته می‌شده است که برای تاریخ نویسان دوره‌های بعد قابل تشخیص از هم نبوده است! جایی خوندم این و ... 👆👆
برخی می گویند وجه اختلاف در تاریخ شهادت ایشان از این جهت است که در صدر اسلام رسم الخط بیشتر به صورت بدون نقطه و اعراب بود و از آنجا که لفظ « تسعین» ( نود) و «سبعین» ( هفتاد) از جهت شکل کلمه یکسان است و تنها با نقطه گذاری متفاوت می شود چه بسا این اختلاف ایجاد شده است که مراد روایت امام صادق(ع) هفتاد و پنج روز بوده است یا نود و پنج روز اما بر حسب سایر قرائن و مشهور علما و این که در روایتی گفته شده است که شهادت ایشان روز سوم جمادی الثانیه یعنی پس از گذشت حدود نود و پنج روز از شهادت پیامبر بوده است نتیجه گیری می شود که مراد روایت امام صادق نود و پنج روز بوده است نه هفتاد و پنج روز اگر چه موافق احتیاط آن است که به هر دو قول در تاریخ شهادت حضرت زهرا عمل شود چنان که مرسوم نیز چنین است. 👆👆👆👆
ارسالی شما 👇👇👇 برای نماز باید اول از خودمون شروع کنیم اینکه دانش اموز فقط بره نمازخانه نمیشه..👌 کادر مدرسه باید همراهی کنه و اولیا تو خونه .. نمازخانه تمیز و مرتب نه یه جای پرت مدرسه و موکت و فرشی که معلوم نیست چیه 😞 آب گرم برای وضو، تو این سرما کی میره تو حیاط برای وضو ...! خود کادر مدرسه در آبدارخانه ، بچه ها حیاط سرما ...😢😐 امام جماعت هم مهم هست کی باشه❗️ یه جلسه بود .یک روحانی بود خیلی قشنگ نماز و برای مادر ها توضیح داد اینقدر خنده دار 😂! نشست روی زمین ، عباش روی دوشش، بعد گفت خوب خانمها نماز تموم شد و بعد عباش و انداخت گفت اخی راحت شدم 😅 انگار چادر نماز اینقدر سنگین هست واستون ! کدومتون این جوری هستین همه خنده ...😂 وقتی خودتون برای راحت شدن نماز می خونید چه انتظاری از بچه هاتون دارید ...! نمازت و بخون راحت بشی این چیه به بچه ها میگین ❗️ یا مثلا اذان میگه، ۲۰بار به بچه می گی برو نماز اول وقت یادت نره ... هر وقت بخواد میتونه نمازش و بخونه اجبارنکنید ..👌 👆👆👆
⁉️ وقتی خدا به ما عقل داده، پس چه نیازی به دین داریم؟؟
سلام هر وقت فرصت شد این یکی رو هم نظری بدید، البته فقط درباره همین متن، چون من هر وقت سئوال پرسیدم از اقایون و خانم های طلبه درباره همه چی حرف زدن غیر از همون متن ها. روزي صلاح الدين ايوبي فرمانده مسلمانان در جنگهاي صليبي به خاطر كمبود بودجه نظامي نزد شخص ثروتمندي رفت تا شايد بتواند پولي براي ادامه جنگهايش بگيرد. آن تاجر مبلغ مورد نياز فرمانده مسلمانان را به او پرداخت كرد . صلاح الدين موقعي كه خواست از خانه بيرون برود رو به ان مرد نمود و پرسيد به نظر شما بين سه دين يهود و مسيح و اسلام كه با هم در جنگ هستند حق با كداميك است آن تاجر بزرگ گفت بشين تا يك داستان برايت بگويم بعد خودت نتيجه گيري كن او گفت در روزگاران قديم مرد كشاورزي بود كه صاحب يك انگشتر بود و همه ميگفتند اين انگشتر نزد هر كس باشد به كمال انسانيت ميرسد خداوند به مرد كشاورز سه پسر داد و وقتي پسران بزرگ شدند پدر انها از روي ان انگشتر دو تاي ديگر دقيقا شبيه اولي درست كرد و به هر كدام از پسرانش يكي از انگشترها را داد از اين به بعد هر كدام از پسرها ميگفتند كه انگشتر اصلي پيش اوست و هميشه با هم دعوا داشتند بر سر اينكه انگشتر اصلي كه باعث كمال انسانيت ميشود پيش كداميك از انهاست تا بالاخره تصميم گرفتن براي مشخص شدن انگشتر اصلي پيش قاضي بروند وقتي شرح ماجرا را براي قاضي گفتند، قاضي گفت احتمالا انگشتر اصلي گم شده است چون قرار بر اين بوده كه آن انگشتر پيش هر كس باشد داراي كمالات انساني باشد اما شما سه نفر كه هيچ فرقي با هم نداريد و مدام مشغول ناسزا گويي به يكديگر هستيد... بر گرفته از كتاب تاريخ ويل دورانت
رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود در تقویمِ محلیِ کشاورزان منطقۀ ما اصطلاحی هست به نام ۵۴. یعنی ۵۴ روز از زمستان گذشته که می‌شود ۲۴ بهمن. مردم باور دارند در این روز درختان زنده و هوشیار می‌شوند. هوای کوهسار و گرمسار یکی می‌شود و به نقطۀ اعتدال می‌رسد. زمزمۀ این روزهای کشاورزان این است که از روز ۵۴ آب دویده در دل درختان. تا نوک شاخسار‌ها، تا تمام تن و بدنشان. از نظر علمی هم این‌طور نیست که روز اول بهار یک‌دفعه درخت از خواب بیدار شود. از قبل، کم‌کم با تغییر طول روز، افزایش ساعات روشنایی و بالا رفتن دما، تغییرات فیزیولوژیکی و هورمونی در آن ایجاد می‌شود و درخت تنظیم می‌شود برای شکوفایی در بهار. بدن آدمیزاد هم برای عبادت همین طبع را دارد. نباید یک‌دفعه نفس را وادار به عبادت کرد. چه کسی یک‌روزه عابد و زاهد شده‌است؟ درخت برای رسیدن به بهار و سرسبزی، آرام‌آرام از درون آمادۀ بیدار شدن می‌شود. آدمی هم اندک‌اندک باید نَفْسش را که به بازی‌های دنیا خو گرفته به بندگی عادت دهد. عبادت، آهسته و پیوسته و با برنامه‌اش خوب است. به جان آدم می‌نشیند و ماندگار می‌شود. نه در افراطش خیری هست نه تفریطش. اگر می‌خواهی مثل درخت شکوفه بزنی، باید بدانی برای شکوفا شدن، چه تغییراتی لازم است. برایش برنامه بریز و برو جلو «خَادِعْ نَفْسَكَ فِي الْعِبَادَةِ وَ ارْفُقْ بِهَا وَ لَا تَقْهَرْهَا وَ خُذْ عَفْوَهَا وَ نَشَاطَهَا إِلَّا مَا كَانَ مَكْتُوباً عَلَيْكَ مِنَ الْفَرِيضَةِ»؛ برای عبادت، نفس خود را فریب بده و با او ملایمت کن. با زور وادار به عبادتش نکن و در زمان فراغت و نشاطش او را به عبادت نگیر، مگر در واجباتی که باید آن‌ها را در وقتشان به‌جای آوری. نهج البلاغه، نامه ۶٩ 😍
به نظرمن باید اول ببینم🧐 توقیع به چه معناست بعد بریم سر اصل مطلب....! 👌 توقیع (در لغت به معنای "امضاء، نامه و فرمان" ، و دراصطلاح حدیثی به معنای "بخشی از نوشته‌های ائمه اطهار علیهم السلام " است) . بیشتر توقیعات از سوی امام عصر (عج) صادر گردیده است. واژه توقیع نخستین بار در روایتی از امام کاظم (ع) به معنای یادداشتی که امام در زیر یک نامه نوشته دیده شده‌است. امروزه وقتی سخنی از «توقیع» به میان می‌آید ذهن به توقیعات 🌱حضرت مهدی (ع) 🌱منصرف می‌گردد. ارسال توقیعات برای شیعیان، معمولاً توسط وکلای امام صورت می‌گرفت. نواب اربعه امام عصر وکیلانی در شهرهای مختلف داشتند که توقیعات از طریق آنها انتشار می‌یافت. در کتاب کمال الدین شیخ صدوق، غیبت شیخ طوسی، احتجاج طبرسی و بحارالانوار مجلسی، حدود هشتاد توقیع از سوی امام زمان (ع)‌ نقل شده است که محتوای آن‌ها، برخی خطاب به سفرا و نواب خاص است و برخی خطاب به علماء و فقهاست. برخی در پاسخ به سؤالات است و برخی در تکذیب کسانی است که به دروغ ادعای امامت یا نیابت از طرف آن حضرت را داشتند . حالاباید بررسی کرد توقیعات مطرح شده در مطالب ارسالی مستند هستند یانه ؟‌ 👆👆👆👆
خاطرات تدریس های مجازی از ابتدای کانال با هشتک فایلهای صوتی شرح دعای ابوحمزه ثمالی با هشتک نقد تجربیات نزدیک به مرگ با هشتک متن های ادبی یا طنز دست نوشته خودم با هشتک های
°•~🦋~•°
♥️ طنزهای مربوط به سفر یک روزه به مشهد مقدس با هشتک های و پست های امام زمانی با هشتک مطالب طنز و حال خوب کن با ماجرای چالش طنز با تصحیح ورقه های امتحانی خرداد ماه با هشتک نقد های مطلب منسوب به دکتر شریعتی با هشتک نقد سوگل مشایخی با هشتک نقد تکنیک مولتی میلیاردر با هشتک نقد کلیپ استاد در شرح شب های قدر😏 با هشتک درسهایی برگرفته از قرآن با هشتک درسهایی از اهل بیت علیهم السلام با هشتک مطالعه معرفی و مطالب مربوط به شاگرد عصیانگر با هشتک معرفی و مطالب مربوط به شاگرد مدیتیشنی با هشتک خاطرات و ماجراهای تدریس در مدرسه با هشتک خاطرات مربوط به خودم با هشتک شعرهای طنز یا مناسبتی و .. معرفی کتاب های مناسب یا برشی از برخی کتاب ها با هشتک پاسخ به پیام های شما با هشتک شعر و مطالب ارسالی از طرف اعضای کانال با هشتک معرفی و کتاب ها و مطالب مربوط به استاد صفایی با هشتک های و تصاویر گرفته شده توسط ادمین از طبیعت به همراه جملات ادبی با هشتک پاسخ به شبهات با هشتک شهید چمران و سایر شهدا با هشتک های و موسیقی های ناب و شنیدنی با هشتک مطالب مربوط به رفیق شیمیدان عرب زبان با هشتک و و طنزهای مربوط به معرفی رفیق شیمیدان با هشتک 😁😂 کلیپ ها با هشتک مطالب مربوط به سفرهای مشهد و مربوط به امام رضا علیه السلام با هشتک مطالب تلفیقی درسهای شیمی و فیزیک و ... با خداشناسی با هشتک خاطرات مربوط به تدریس هایم در موسسه قرآنی به قلم رفیق شیمی دان با هشتک مطالب مربوط به ماه محرم احادیث خاطرات درگیر شدن با بیماری کرونا با هشتک های نقد عرفان حلقه با هشتک های نقد بی تی اس و شاگردان هوادار بی تی اسی با هشتک خاطرات زنبورهای عسل
اندر احوالات شب قدر ما (برداشت آزاد😉😅)..... از صبحی که شبش ، شب قدر هست،.... در روح ما جنگ جهانی به پا میشود؛... روح خوبمان ذوق میکند برای رفتن به مراسم شب قدر🏃‍♀... ولی آن روحمان که مربوط به محل تولدمان است🚶‍♀️.. کلا معتقد به نیّت است .... و دلیل و برهان می آورد که..... نیّتِ احیا داشته باش.... نرفتی مراسم هم، نرفتی؛... تازه اگر خواب هم بماندی، .... چه بهتر!... با یک تیر، دو نشان زده ای!... هم ثواب احیا را برده ای .... و .... هم ثواب خواب را .... که... در ماه رمضان عبادت است!.... راستش را بخواهید..... ما هر سال .... اولین شب قدر .... گولِ روح شیرازی مان را میخوریم .... اما.... شب قدر دوم .... توازن قدرت ، پنجاه پنجاه میشود... تحت تأثیرِ گول مالیدنِ روح شیرازی مان،.... تا حدود ساعت 1:30 نصفه شب میخوابیم .... و ... بعدش بیدار میشویم ... و ... با اسنپ به مراسم میرویم ..... آن هم با کلی وسایل رفاهی ..... و اماااا.... سومین شب قدر.... نمیدانم چطوری ..... یهویی .... روح شیرازی مان غیبش میزند..... و روح خوبمان ،.....با خیال راحت..... ما را به مراسم میبرد.... ولی از آنجا که ... روح خوبمان ،..... خیلی خیلی، خوب است..... به یاد روح شیرازی مان ... به ما پیشنهاد میدهد که...مراسم را به جای داخل مسجد، .... توی پارک جلوی مسجد .... که به کمک بلندگوها.... تبدیل به جزئی از مسجد شده.... برگزار کنیم..... تازه به ما هم میگوید .... اینجا، چیزهای باحالتری توی سرنوشتمان مینویسند..... چون هم هوا خنک و رمانتیک است ... و .... هم بچه ها که پاک و معصومند .... اینجا مشغول بازی و شادی هستند؛.... پس.... حتما فرشته های مسئول نوشتن سرنوشت های باحال،.... توی پارک مشغولند!.... از شما چه پنهان .... من فکر میکنم این چیزها را .... هم ... روح شیرازی مان به روح خوبمان یاد داده....😉 👆👆👆👆
🌸🌾🍃🌸🌾🍃🌸🌾🍃🌸🌾🍃 من از کجا پند از کجا، باده بگردان ساقیا آن جام جان افزای را، برریز بر جان ساقیا بر دست من نِه جام جان، ای دستگیر عاشقان دور از لب بیگانگان، پیش آر پنهان ساقیا نانی بده نان خواره را، آن طامع بیچاره را آن عاشق نانباره را، کنجی بخسبان ساقیا ای جانِ جانِ جانِ جان، ما نامدیم از بهر نان برجَه گدارویی مکن، در بزم سلطان ساقیا اول بگیر آن جامِ مِه، بر کفهٔ آن پیر نِه چون مست گردد پیر ده، رو سوی مستان ساقیا رو سخت کن ای مرتجا، مست از کجا شرم از کجا ور شرم داری، یک قدح بر شرم افشان ساقیا برخیز ای ساقی بیا، ای دشمن شرم و حیا تا بخت ما خندان شود، پیش آی خندان ساقیا 🌸🌾🍃🌸🌾🍃🌸🌾🍃🌸🌾🍃 😍 🌹 @dar_entezare_ruyesh
سلام وقت تون بخیر بنده سال اولی هست که استخدام شدم. درس عربی و پیام های آسمان تدریس می کنم. می خواستم اگر میشه در مورد یکی از دانش آموزان راهنمایی ام کنید. قبلا از درس 9 و10 پیام ها از دانش آموزان امتحان گرفتم. الان برگه ها را می خواستم تصحیح کنم، نقاشی یکی از از دانش آموزان روی برگه امتحان نظرم را جلب کرد. [این دانش آموز، درس نمیخونه، با هیچ دانش آموزی ارتباط برقرار نمیکنه، در یک ردیف که هیچ دانش آموز دیگری نیست صندلیش را گذاشته. در کارهای گروهی اصلا شرکت نمیکنه و اصلا حرف نمیزنه. نمره اصلا براش مهم نیست. باهاشون یک بار صحبت کردم و سعی کردم در فعالیت های گروهی شرکت کنه ولی بی فایده بود.... امتحان پایان ترم که به عنوان مراقب سر جلسه بودم دیدم انشایی با این موضوع نوشته: آرزوی مرگ (موضوع انشاء آزاد بود). متوجه شدم به هیچ چیز اعتقاد نداره و افسرده هم هست. با مشاور مدرسه صحبت کردم‌... .] پاسخ دو تا از سوالاتش را براتون می فرستم: سوال: امام کاظم (علیه السلام) درباره امر به معروف و نهی از منکر چه می فرمایند؟ پاسخ دانش آموز: اگر پیشش بودم می فهمیدم چی چی میگه. خب به من که نگفته تو می دونی. سوال: هر امر به معروف و نهی از منکری یک موفقیت است یعنی چه؟ توضیح دهید. پاسخ دانش آموز: چرا همش از این امر به معروف و نهی از منکر ورود می کنی مگه چش نداری ببینی بلد نیستم. در آخر هم یک نقاشی زیبا از پنجره‌ی کلاس کشیده! به نظرتون با این دانش آموز چگونه برخورد کنم؟ ⁉️⁉️ چه بازخوردی بدم که مناسب و تأثیرگذار باشه؟ ⁉️⁉️ ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. 👆👆👆
به یاد دارم برای تولد 15 سالگی برادرم این کتاب را خریدم؛ زمانی که سال اول دانشگاه بود و خوابگاه و شهر دور... دلتنگی خانواده هم بماند. دوستم گفت برای یک نوجوان، کتاب مناسبی است. به همراه یک کتاب دیگر خریدمش... با اینکه یک ماه و اندی در کمدم دست نخورده ماندند، اما بالاخره دوری به سر آمد. کتاب‌ها به صاحبشان رسیدند. بلافاصله آن را خواند؛ بیشتر از کتاب دیگر دوستش داشت. علاقه‌اش باعث شد خودم هم آن را بخوانم. واقعا مناسب یک نوجوان سردرگم در انتخاب راه بود. به زبان خودشان به آن‌ها می‌گفت راه چیست؟! چاه چیست؟! حتی برای منی که ادعا داشتم راه درستم را خیلی وقت است انتخاب کردم نیز جذاب بود. چیزهای خاص و جدیدی یاد گرفتم. کاش در زندگی همه ما یک آقای مهدوی صبور و با حوصله وجود داشت. می­آمد و هر جا جواد گونه رفتار می‌کردیم را تغییر می‌داد... وای که چقدر دلچسب بود که تکلیف درس آیین نگارش بانی دوباره خواندنش شد. به محض اینکه استاد گفت کتابی را انتخاب کنید، خودش با پای خودش به ذهنم آمد. معرفی نویسنده :👇👇👇👇 خانم نرجس شکوریان‌فرد از مولفین پرتلاش در حوزه داستانی هستند که از معروف‌ترین آثار ایشان می‌توان رنج مقدس، از کدام سو، هوای من، اپلای و... را نام برد. خلاصه کتاب درباره زندگی پسری پولدار و قلدر به نام جواد است که خود را بهتر از بقیه می‌داند. دلیل و هدف زندگی را آنچنان نمی‌داند. خیال می‌کند زندگی ساخته شده تا او در آن به عیش و نوش و لذت بپردازد. همانند خیلی از بچه مدرسه‌ای‌های دیگر که با مدیر و معاون و مدرسه سر جنگ دارند او نیز همان طور است. با این تفاوت که سر و کارش به معاونی می‌افتد که خوب بلد است چگونه هم و غم نوجوان‌های امروزی را حل کند. آقای مهدوی مردی آرام، صبور و با حوصله. هر چند که جواد قصه با آقای مهدوی هم سر جنگ دارد، با او هم کل کل‌ها کرد، جواب‌ها و بلبل زبانی‌ها برایش کرد. اما در نهایت برنده که بود؟ شاید معلمی که کارش را بلد بود و یا شاید دانش آموزی که راهش را پیدا کرد. وَ... و اتفاقی که ترسی در دل جواد می‌اندازد، نگاهش را تغییر می‌دهد و با کمک آقای مهدوی جور دیگری به زندگی نگاه می‌کند. سعی می‌کند راه درست را پیدا کند. می‌پرسید اتفاقی که می‌گویم چیست؟ درباره کتاب ، نویسنده قصد دارد با بیان داستان زندگی یکی از هم سن و سالان خود نوجوان‌ها، آن‌ها را تحت تاثیر قرار دهد. به آن‌ها بفهماند این سر درگمی‌ها، این غم‌ها، این اعصاب خردی‌ها و کشمکش‌ها فقط برای شما نیست. همه همین‌اند. تنها نیستید. راهتان را پیدا کنید. نا آرامی‌هایتان، آرام می‌گیرند و بی‌طاقتی‌هایتان، تاب می‌آورند. متن شروع خوبی دارد. نویسنده می‌دانسته از کجا شروع کند. چگونه از همین ابتدا شخصیت جواد را به نمایش بگذارد و خواننده را با او، خلق و خو و رفتارهایش و حتی احساسات درونی‌اش، آشنا کند. در همان ابتدا رابطه جواد را با آقای مهدوی توصیف می‌کند. خواننده متوجه می‌شود رابطه این دو از کجا شروع شده، چگونه بوده، چطور به هم نزدیک و علاقمند می‌شوند و از کجا به کجا می‌رسند. خلاصه بگویم انتهای خوبی دارد. ولی به عنوان خواننده نیاز داشتم مقدمه‌ای را هم قبل از شروع کتاب، از زبان نویسنده بخوانم. کتاب نه مقدمه‌ای دارد و نه پیش گفتاری. دوست داشتم کمی بیشتر از نویسنده بدانم و با او آشنا شوم. در سایت‌ها و اینترنت و گوگل چیزی از او نیافتم جز یک خط، همین، فقط یک خط، که آن را در قسمت معرفی نویسنده آورده‌ام. نویسنده به خوبی توانسته بود لحظات، حالات و رفتارها را به نمایش بگذارد اما متاسفانه چهره‌ها را به تصویر نکشیده بود. ممکن است خواننده نتواند به خوبی تصوری از چهره جواد یا آقای مهدوی و یا دیگر شخصیت‌های داستان داشته باشد. احساسات را به زیبایی در خواننده به وجود می‌آورد. هر حسی که به شخصیت‌های داستان به دست می‌داد را خواننده نیز حس می‌کرد. خوشحالی، دلسوزی، غم... کشش متن کتاب را دوست داشتم. نمی‌شد کتاب را بعد از خواندن چند صفحه زمین بگذاری تا حتی کمی آب بخوری. نمی‌توانستم ثانیه‌ای را از دست بدهم. باید حتما ادامه‌اش را می‌خواندم. آنقدر می‌خواندم تا بفهمم آخرش چه می‌شود. آخرش مهدوی چگونه می‌خواهد عصیانگری چون جواد را رام و آرام کند. ... ... ... 📖" کدام سو" ✍نرجس شکوریان فرد @dar_entezare_ruyesh
روح حضرت مولانا شاد که می فرمایند: این همه گفتیم لیک اندر بسیچ بی‌عنایات خدا هیچیم هیچ بی‌عنایات حق و خاصان حق گر ملک باشد سیاهستش ورق ای خدا ای فضل تو حاجت روا با تو یاد هیچ کس نبود روا… قطره‌ای کو در هوا شد یا که ریخت از خزینه قدرت تو کی گریخت گر در آید در عدم یا صد عدم چون بخوانیش او کند از سر قدم صد هزاران ضد ضد را می‌کشد بازشان حکم تو بیرون می‌کشد از عدم‌ها سوی هستی هر زمان هست یا رب کاروان در کاروان خاصه هر شب جمله افکار و عقول نیست گردد غرق در بحر نغول
ممنون از ارسال نظرتون🙏🌹 ولی ظاهرا مراد این نیست☺️ یه شوخیِ علمی هم بکنیم به این پاسخ😉👇 نگرش ترکی به نهج البلاغه عربی یعنی این😂 👆👆
مصطفی ملکیان در کتاب «تحلیل فلسفی» در خصوص یکی از عبارات امیر مومنان در کتاب شریف نهج‌البلاغه از تعبیر «تکان‌دهنده‌ترين جمله در فرهنگ بشرى» استفاده می‌کند: «حضرت علی(ع) در یک دعایی که مربوط به احوال آدمی است و اینکه روح آدمی می‌تواند چه استعلاهایی پیدا کند، دعایی دارند که من آن را همیشه در قنوت می‌خوانم: اللهم اجعل نفسی اول کریمه تنتزعها من کرائمی؛ خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم اولین چیزی باشد، که از من می‌گیری؛ نکند قبل از این که جانم را می‌گیری، انصافم گرفته شده باشد، شرفم، عدالتم، راستگویی و ادب و دیگر مکرمت های اخلاقی ام گرفته شده باشد و تفاله‌ای شده باشم که تو جانم را می‌گیری. خدایا از میان چیزهای شریف، اولین چیزی را که می‌گیری، جانم باشد و وقتی می‌میریم شرفم، صداقتم، عدالتم، شفقت و عشق‌ورزی به انسان‌ها در من سر جایش باشد. تواضعم، انسان‌دوستی‌ام سر جایش باشد. نه اینکه تا جانم به لبم برسد و بمیرم عدالتم، انصافم و مروت و جوانمردی و صداقت و تواضعم را از دست داده باشم. این یکی از تکان دهنده‌ترین جملاتی است که در فرهنگ بشری گفته شده است. یعنی کریمه‌های وجود من زیاد است اما جان من اولین کریمه‌ای باشد که از من می‌گیری. این جمله، شبیه به جمله حضرت عیسی است که می‌فرمایند نمی‌ ارزد جهان را بگیری و در مقابلش روح خودت را بفروشی، ولو جهان را در مقابل روحت به تو بدهند. 
مایكل هارت: محمد ص تأثيرگذارترين مرد در تاريخ بشريت است. كتاب«صد: رتبه بندی تاثیرگذارترین افراد در تاریخ ».توسط يكى از نويسنده هاى معروف غربى به نام مایكل هارت(Michael H. Hart) اخترفیزیک‌ دان آمریکایی نوشته شده است. هارت در این کتاب 100 فرد موثر در تاریخ را به ترتیب از موثرترین فرد نام می برد و به دلیل انتخاب خود و نوع تاثیر و ویژگی هر یک از آنها می پردازد. اولین کتاب هارت با عنوان «صد: رتبه بندی تاثیرگذارترین افراد در تاریخ » در سال 1978چاپ گردید. این کتاب با اقبال جهانی مواجه شد به طوریکه به بسیاری از زبان‌های زنده دنیا ترجمه گردید. در این کتاب اولین شخصی که در لیست هارت قرار گرفته به عنوان رتبه اول، پیامبر اسلام حضرت محمد مصطفی می‌باشد. «مایكل. هارت» ، محقق معاصر آمریکایی، در سال 1932 میلادی در نیویورک به دنیا آمده است. این محقق آمریکایی در زمینه‌های متعددی مانند ریاضیات، علوم، اخترشناسی، فیزیک و حقوق تحصیل کرده است. و یکی از دانشمندان معتبر فیزیک کاربردی است. نويسنده كتاب Michael H. Hart درباره انتخاب محمد (ص) به عنوان تاثیرگذارترین شخصیت در تاریخ بشریت مى ‌گويد: انتخاب من برای جای دادن نام (محمد) در سرآغاز شخصیت‌های تاثیر گذار جهان ممكن است موجب تعجب بعضی خوانندگان گردد و ممكن است برای دیگران سوال برانگیز باشد؛ اما او در تاریخ تنها مردی است كه توانست در مرحلة دينی و دنيوی پيروز شود. او می گوید:تأثير محمد پس از گذشت14 قرن همچنان بر قوت خود باقيست و محمد تنها رهبر سياسی است كه توانست ***تی قوی و پيروز بر مبنای دين و علم بنا سازد و به همين خاطر او لياقت دارد كه "تنها مرد تأثير گذار در تاريخ بشريت باشد". هارت از تمام اديان و مذهبها, مسلمان و غيرمسلمان محمد را تنها مرد تأثيرگذار در تاريخ بشريت دانسته و او را مستحق اين لقب می داند. در این کتاب هارت، حضرت محمد(ص) را با حضرت مسيح مقايسه کرده و گفته: پيامبر اکرم(ص) علاوه بر يک رهبر دينی، يک رهبر دنيوی نيز بوده 👆 ممنونم بابت معرفی🙏🌹 @dar_entezare_ruyesh
ادامه پیام قبلی👆👇 همين امر باعث تاثيرگذاری عميق ايشان در تاريخ بشريت و برتری ايشان نسبت به ديگر پيامبران است. نويسنده, اين بحث را از لحاظ علمی بررسی كرده و تحت تأثير دين و مذهب و شهرت و غيره قرار نگرفته است بلكه هدفش در كتاب فقط معرفی كردن تأثيرگذارترين شخصيت در تاريخ می باشد. به همين دليل در اين بحث, از لحاظ علمی, سياسی و اجتماعی بزرگترين شخصيت تأثيرگذار را محمد (ص) رهبری كرد. به اين معنا كه هر انسانی كه به پيغمبر اسلام نگاهی علمی بياندازد, به اين نتيجه می رسد كه او بهترين اسوه برای پيروی می باشد. @dar_entezare_ruyesh
از اونجایی که از امروز تحقیق‌کردن راجع به ادیان رو شروع کردم ، گفتم با شمام به اشتراک بگذارم. امروز یک مستند هم دیدم به نام سلام از خانم دیامز رپر معروف فرانسه در سال ۲۰۰۰ که بسیار ثروتمند، مشهور و زیبا بودند. این خانم بعد از ۱۲_۱۰ سال که اسلام رو انتخاب می‌کنن مستند میسازن و از دلایل‌شون نسبت به مسلمان‌شدن‌شون میگن. برای من جالب بود که باافتخار بگم حجاب رو افرادی با موقعیت اجتماعی و اقتصادی ضعیف انتخاب نمی‌کنن و همچنین اسلام رو...👌 @dar_entezare_ruyesh
برای مثال رسیدن به پوچی و برقراری و انتخاب راه درست میتونیم زندگی اون رپر فرانسوی که مسلمان شده در اوج محبوبیت و ثروت و ...به پوچی میرسه و مسلمون میشه...را مثال‌ بزنیم ....و البته خیلی های دیگه .مشهورترین رپر زن فرانسوی، ملینا دیامز، که فروش آلبوم‌هایش میلیونی بوده و میلیون‌ها تماشاگر داشته؛ در اوج ثروت و شهرت، آزاد از پوشش و ... خودکشی می‌کند... چون هیچکدام از اینها به او حس خوشبختی منتقل نمی‌کرده... اما پر از حس پوچی و رنج بوده. تا اینکه در اوج دردی که در قلب خود داشته، در یک مهمانی، کسی را در مهمانی می‌بیند که از جمع فاصله می‌گیرد و می‌گوید وقت مناجاتش با خداست... وقت نماز است... و او همان لحظه احساس می‌کند به چنین چیزی نیاز دارد. دعا. نماز. مناجات با خدا.. خیلی نکات عمیقی در مسلمان شدن او هست که باید به آن پرداخت...👌 وقتی می‌گوید همه چیز داشتم اما احساس خوشبختی نمی‌کردم. تا اینکه با قرآن آشنا شدم.😍👌 شروع کردم به خواندن و خواندن و تمام. مسلمان شدم. دلایلی می‌آورد که بعدا به آن می‌پردازم اما این نکته خیلی برایم خاص بود که می‌گوید: پیش از این احساس می‌کردم هیچ کاری برای انجام ندارم. اما وقتی مسلمان شدم، دیدم چقدر کار برای انجام دارم و شروع کردم به نوشتن فهرستی از وظایفم... @dar_entezare_ruyesh