eitaa logo
امام حسین ع
19.4هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🏴سبک نوحه روضه ای شهادت امام زین العابدین علیه السلام 🏴بند اول یعقوب کرب و بلا به دردشه اشک دوا روز و شبش میگذره با ضجه و ناله و دعا تو سجده گریه میکنه قیامشه قیام آه یادش میاد دم غروب غروب تلخ قتلگاه آه... دیده سر بابارو از بدن جدا آه... دیده که میبَرن سرو رو نیزه ها آه... دیده تن بابارو زیر دست و پا آه... دیده یه مُشت حرومی رو تو خیمه ها آه... آه و واویلتا واویلتا حسین 🏴بند دوم مصیبتا یادش میاد ازش با گریه رد میشه داغی که دیده توی شام زخمیه که خوب نمیشه شام و مصائبش همه آقارو کرد یه روزه پیر توی محله ی یهود آقا شد از زندگی سیر آه... دیده یه عده پستو که میرقصیدن آه... دیده یهودیارو که میخندیدن آه... دیده که دنیا شده رو سرش خراب آه... دیده چشای هرزه و بزم شراب آه... آه و واویلتا واویلتا حسین ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 🏴سبک یا شهادت علیه السلام و روضه ی 🏴بند اول یادم نمیره،مصیبتای کربلا یادم نمیره،اسارت تا شام بلا یادم نمیره،سر بابام رو نیزه ها یادم نمیره،به ما زدن سنگ جفا برای من سخت تر از کربلا،شام بود مصیبتش بیشتر از کربلا،شام بود اونجا مَردُم به دور ما حلقه زدن شادی میکردن و همه میرقصیدن مارو به همدیگه نشون میدادن و مسخرمون میکردن و میخندیدن امون از دیده ی عوام امون از مجلس حرام امون از شام ای امون از شام۲ 🏴بند دوم یادم نمیره،زخم زبون،کنایه ها یادم نمیره،سیلی زدن به دخترا یادم نمیره،سر بابام رو زیر پا یادم نمیره،نگاهشون به معجرا یادمه که بستن به دست و پام زنجیر با طعنه میکردن ماهارو هی تحقیر مونده هنوز روی تنم کبودیا که یادگاری از غم اسارته زدن با تازیونه من رو بین راه مثه بابام تنم پر از جراحته امون از سنگ روی بام زخمام نداره التیام امون از شام ای امون از شام۲ 🏴بند سوم یادم نمیره،بزم یزید بی حیا یادم نمیره،جام می و طشت طلا یادم نمیره،چشمای هیز شامیا یادم نمیره،محله ی یهودیا بردن مارو اونجا از وسط بازار خواستن که بفروشن ماهارو به اغیار اونجا شنیدم از زبون عده ای حرف کنیز و قلبمو همین شکست از اون طرف دیدم عمو رو نیزه ها با دیدنِ این صحنه ها چشاشو بست امون از دیده ی عوام امون از مجلس حرام امون از شام ای امون از شام۲ 🎤 حاج غلام حسین مردانی ✍️کربلایی امیرحسین سلطانی اجرا دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ 👇
. صلوات_الله_علیه ۱۱۲۸ اولین ضربه ؛ فاطمه غش کرد آسمان، اشکِ سرخ می‌بارید در هیاهوی گریه‌ها امّا شمر بود و مدام می‌خندید **** دومین ضربه خواهرش لرزید دست خود را به روی سر می‌بُرد سومین ضربه را سرِفرصت زدو آقا فقط تکان می‌خورد **** چارمین ضربه پنجمین ضربه تیغ بر حنجرش کشیده شود سر او را گرفت بالاتر تا که راحت سرش بریده شود **** ششمین ضربه هفتمین ضربه چه بلایی سر گلو آمد ول کنِ سر نبود بی انصاف بی محاباو پشت هم میزد **** هشتمین ضربه خاکها به سرم مادرش فاطمه به هوش آمد دید دارد ادامه ذبح حسین خس خسِ سینه‌ای به گوش آمد **** نهمین ضربه را که محکم زد خون تازه دوباره راه افتاد دهمین ضربه فاطمه انگار بینِ گودی قتلگاه افتاد **** یازده بار بی امان می‌زد از لب کند دشنه‌میگویم رگ گردن بریده شد امّا دیگر از استخوان نمیگویم **** وای از ضربه‌ی دوازدهم ضربه ای که عجیب زد نامرد ای بمیرم که بعد از این ضربه زینب از شمر پست خواهش کرد **** زودتر راحتش کن و برگرد خنجرت را ز گردنش بردار سر او را بریدی و حالا چکمه را از روی تنش بردار **** ✍ .
امام حسین ع
. ما مزد عزاداری از فاطمه کی خواهیم ؟ ما عذرِ عزاداری ،از فاطمه می خواهیم حسین جان من مزد نوکری ا
. سفره ات را مادرت زهرا فراهم می‌کند چون وهب آخر نگاهت سر به راهم می‌کند هر چه می‎خواهی بگیر از من، گدایی را نگیر نوکریِ خانه‎ی تو پادشاهم می‎کند سی شبِ ماه خدا، شکرِ خدا، گفتم حسین پس مُحَرم، مَحرم این دستگاهم می‎کند تو خودت پیغام دادی که بیا، من آمدم دوری از تو مطمئنا روسیاهم می‎کند بیشتر از یک سیاهی لشگرم کردی حساب چون علمدارت فدایی سپاهم می‎کند در میان خیمه‎هایت دست من را هم بگیر چشم خیس دخترت دارد نگاهم می‎کند به لباس کهنه‎ای که دوخته زهرا، قسم خواهر تو بی‎قرار قتلگاهم می‎کند فکر این که می‎رود صحرا به صحرا پیکرت مثل زینب عاقبت بی‎سرپناهم می‎کند ..................... طبع می خواهد که وصف زینب کبری کند لیک، قطره کی تواند صحبت از دریا کند؟ توسن طبعم در اینجا پای در گل مانده است مرغ بی پر چون سفر بر عرصه عنقا کند؟ نطق گویا عاجز است از شرح و ذکر وصف او کی تواند خامه مدح آن ملک سیما کند؟ جد پاکش مصطفی، باب کبارش مرتضاست مادرش زهرا که مدحش ایزد یکتا کند چون حسین و چون حسن دارد برادر، هر کسی ناز بر موسی بن عمران، فخر بر عیسی کند در شهامت بود وارث بر علی مرتضی همت والای او تفسیر «کرمنا» کند دختر زهرا که در حجب و حیا و عصمتش نقش مادر را به خوبی در جهان ایفا کند در شجاعت چون حسین و در صبوری چون حسن در عبادت پیروی از مادرش زهرا کند در دریای عفاف و گوهر گنج حیاست عفتش یاد از حیای مریم عذرا کند گاه در آغوش گیرد اصغر لب تشنه را تا بخوابد آب را در خواب خود رؤیا کند گاه دلداری دهد بر مادران سوکوار گاه دلجوئی ز آل و عترت طاها کند گاه آید بر سر نعش برادر از خیام از ته دل ناله و فریاد و واویلا کند گاه هم گیرد ز دست دختران بی پناه از خیام سوخته رو جانب صحرا کند کیست چون زینب کسی کو در دیار کربلا ناله جانسوز او تاثیر در دلها کند؟ کیست چون زینب که با یک جلوه از نور رخش رخنه ها در قلب موسی، در دل سینا کند؟ کیست چون زینب که در راه رواج دین حق مو به مو برنامه دین خدا اجرا کند؟ کیست چون زینب کسی کو در ره دین خدا در جهان دار و ندار خویشتن اهدا کند؟ کیست چون زینب کسی کو با اسیری خودش خون پاک کشتگان کربلا احیا کند؟ کیست چون زینب که با تدبیر مظلومانه اش دشمن پست و زبون را تا ابد رسوا کند؟ کیست چون زینب کسی کو در میان دشمنان چون علی مرتضی در نطق خود غوغا کند؟ کیست چون زینب که در بزم یزید بی حیا خطبه ای ایراد کرده محشری برپا کند؟ کیست چون زینب که او با یک کلام آتشین تنگ و تاریک این جهان در دیده ی اعدا کند ؟ دختر شیر خدا بود و خودش هم شیر بود کس ندیده شیر را کز روبهان پروا کند در جهان املاء دین را کرده انشا مو به مو کیست چون زینب که این املاء را انشا کند؟ پیروی باید کند از دخت زهرا و علی هر که می خواهد که راه دین حق احیا کند ؟ دشمنانش در سقر سوزند در نار غضب دوستانش هم مقر در سایه ی طوبا کند ای عزادار غم مدار از گیرودار روز حشر دختر زهرا اگر از راه لطف ایما کند ✍ .
. 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بارونه بارونه بارونه از دوریته چشام گریونه بهترین جای عالم واسم غیر از کرببلا زندونه ای - بهشت دنیا کربلا - کربلا ای - قشنگ ترین جا کربلا - کربلا ای - که خاکت اعلا کربلا - کربلا اللهم ارزقنا / حرم کربلا قسمت باشه بازم / میرم کربلا من دیوونه میشم / نرم کربلا اللهم ارزقنا فقط کربلا ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کربلا اربعین مشایه میمونه واسم این سرمایه زائر کربلا فردا هم با اربابش میشه همسایه ای - ته زیبایی کربلا - کربلا ای - که بی همتایی کربلا - کربلا توو - پناه مایی کربلا - کربلا اللهم ارزقنا / حرم کربلا دعوت کن ما رو از / کرم کربلا من دیوونه میشم / نرم کربلا اللهم ارزقنا فقط کربلا ۳ . 👇
شور عاشقانه امام حسین(ع) بند1️⃣ ملک مقرّب تو سلام‌مو میرسونه به سرمه باز هوای زیارت عاشقونه خطامو ندیدی انگار گفتی نگران نباشم گفتی بِینمون می‌مونه دستمو گرفتی پاشم اشکام از چشام جاری دوست دارم و تو هم آقا دوسم داری پشتم گرم به عشقت توی تنهاییا تنهام نمیذاری (به چشای تو که بیام ابی عبدالله چیز دیگه ازت نمیخوام ابی عبدالله) بند2️⃣ واسه تو به جز همین آه چیزی تو بساط من نیست چیزی به جز اشکِ روضه مایه‌ی نشاط من نیست همیشه برام سؤاله بی تو زندگی چجوره؟ به این عقیده رسیدم دنیا بی تو سوت و کوره مشتم وا شده پیشت پشیمونم و چشام دریا شده پیشت کار تو کرم هست و ببخش عاشقت اگه رسوا شده پیشت (یه موقع نکنی تو رهام ابی عبدالله چیز دیگه ازت نمیخوام ابی عبدالله) "به چشای تو که بیام... بند3️⃣ غصه‌مو توو این زمونه توو خودم اگه می‌ریزم سنگ صبور غم من همیشه تویی عزیزم خوبه حالم آقا وقتی با تو گرم صحبتم من همه چی‌مو تو میدونی خیلی با تو راحتم من کشته مردتم آقا اینو فهمیده هر کس دیدتم آقا روضه‌ت رو همیشه من میام با سر نه از روو عادتم آقا (تُو حرم که بدم یه سلام ابی عبدالله چیز دیگه ازت نمیخوام ابی عبدالله) "به چشای تو که بیام... 🖍️ ✍ 👇
. بخوان حسين غريبم ،كه سخت دل گيرم نگاه كن كه زداغت ،چه خسته و پيرم به رحل نيزه توقرآن بخوان ،عزيز دلم كه باز از نفس اطهرتو جان گيرم چه غافل ند چنين مردمی كه پندارند به سنگ كينه ی خود می كنند تحقيرم بخوان مفسر قرآن،« لِيُذهِبَ عَنكُم» بخوان و شرح بده آيه ای ز تطهيرم بخوان «ولّيكم الله»را،كه تا از جهل كسی دگر نگشايد زبان به تكفيرم كمان ابرويت از سنگ شاميان بشكست دگرمخوان كه غمت می زند به دل تيرم مخوان كه خون ز گلويت به نيزه می ريزد قسم به قطره ی خونت زعمرخود سيرم فرشتگان به تو کردند اقتدا ، ازعرش نمازعشق بخوان با صدای تكبيرم چگونه باتو بگويم كه غيرت اللهی كشيده ديده ی نامحرمان به تصويرم نوشته است«وفایی»به اشك خونين اش كه من رضا به رضای خدا و تقديرم .
. آئینۀ تقوا این امامی که چنین سلسله برپادارد به خداوند قسم دست توانا دارد گرچه از گردن آزردۀ اودخون ریزد در ره عشق دل و جان شکیبا دارد چهره اش سرخ شده گرچه زخون جگرش نور توحید در آئینۀ تقوا دارد آسمان ز آتش آه دل او می سوزد ناله اش سخت اثر در دل خارا دارد اشک برغربت وتنهایی او می ریزد این هلالی که سر نیزه تماشا دارد لحظه هایش همه پر شورتر است ازشب قدر بر لبش زمزمه ای دارد و احیا دارد درره دوست به تقدیر خداوند رضاست باخداوند تو گویی سرِ سودا دارد گاه برعترت یاسین نگهش دوخته است گه نظر بر سر ببریدۀ بابا دارد شامیان! شرم نکردید زحق؟برسرتان آسمان گر که شرر بار شود جادارد هرچه خاکستروآتش به سراو ریزید شمع ازسوختن خویش چه پروا دارد هیچ دانید چه کس زیر غل وزنجیراست آن که اعجاز از او عیسی وموسی دارد هرکه امروز«وفایی» زغمش گریه کند چه غمی دردل خودازغم فردا دارد ✍ .
. در تمام عمر،از ناله نوایی داشتم در دل غرق نوايم، نينوایی داشتم سينه ام از داغ گل ها،پاره پاره بود و باز درميان سينه ی خودكربلایی داشتم بار سنگين غمت ،كرده كمانم ای پدر بعد تو ،هردم به جان تير بلایی داشتم روزهایی كه سرت، ای كعبه ام بر نيزه بود برنماز عشق خود قبله نمایی داشتم زير زنجيرگران ،با ياد زخم پيكرت روی ناقه، گريه های بی صدایی داشتم درميان سنگ های شاميان ازبام ها بهرحال عمه ام، برلب دعایی داشتم برتن صدچاك وعريان تو ناله می زدم هرزمان درپيش چشمم بوريایی داشتم من به يادكام عطشان توای روح حيات دركنارآب ها، بزم عزایی داشتم پاسدارنهضت تو بوده ام ،با گریه ام درهمه جا ناله ی عقده گشایی داشتم سال ها بيمار تو بودم وليكن عاقبت دردل از زهر ستم ،گردشفایی داشتم صد هزاران چون«وفایی»درعزايم سوختند دردل هرعاشقی، محنت سرایی داشتم ✍ .
. دوگل امان وداد از بیداد ای دل بزن از سینه ام فریاد ای دل دوگل برخنجر گل بوسه دادند یکی زینب یکی سجاد ای دل گریه می کرد کسی که مثل زهرا گریه می کرد میان دشت وصحرا گریه می کرد به یاد لاله های پرپر دین تمام عمر خود را گریه می کرد غم نامه امامی که در اندوه و الم ماند هزاران گل به خاک از دیده افشاند اگر می دید آبی گریه می کرد زسوز جان خود غم نامه می خواند
. علیه السلام امشب اگر دل ما، غمدیدگان غمین است در سوک ودرعزای، سیدساجدین است مدینه شد کرب وبلا واویلا واویلا مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا خون گریه کن دل من،ازسوز غربت او که سرنهد امام، باقر به تربت او مدینه شد کرب وبلا واویلا واویلا مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا گذشت عمر پاکش، به گریه وناله کسی که داشت در دل، هفتاد داغ لاله مدینه شد کرب وبلا واویلا واویلا مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا آن کس که بعد بابا، امیر قافله بود برگردن وبه پایش،آثار سلسله بود مدینه شد کرب وبلا واویلا واویلا مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا مسموم زهرکین شد،آن رهبر عقیده کسی که با قیامش،حماسه آفریده مدینه شد کرب وبلا واویلا واویلا مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا رفت آن که داده بوسه، برحنجر بریده کسی که دیده برنی، هجده سربریده مدینه شد کرب وبلا واویلا واویلا مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا ✍ 👇
. سکّه ها را سَرِ بُردت دادند آب نه، نیزه به خوردت دادند حُرمت ریش سفید تو شکست دست هر کودک خُردت دادند ✍ .
. ابر چشمان من پر از نم شد خانه ام باز، خانه ی غم شد به خودم آمدم ولی افسوس دهه ی سوم محرم شد جان زینب بیا که پیر شدیم در فراق تو عمر ما کم شد ما گنهکارها پشیمانیم این خجالت غمی مکرم شد با همان یاحسینِ اول ما آنهمه عهد سست، محکم شد فاطمه گریه کرد و تا دم صبح با دمش چای روضه ها دم شد خوش بحالش که در عزای حسین هرکه نااهل بود، آدم شد کربلای مرا درستش کن حال و روزم خراب و درهم شد من فدای سری که بر روی نی سنگ ها خورد و نامنظم شد دست زینب به نیزه ها نرسید گرچه خیلی به سمت سر، خم شد گفت رفتی اذیتم کردند معجرم چند تکه پرچم شد من به محمل ... تو بین دیر و تنور دیدی آخر همان که گفتم شد! ✍ .................. . سرم هرگز نشد پیش کسی‌ خم همیشه سربلندم زیر پرچم ابالفضلی! پریشان حسینم سلام آقا! خداحافظ محرم گدای سفره ات پیغمبرانند نداری دور این سفره گدا کم شفای عاجل از تربت گرفتم نشد بیمار تو محتاج مرهم رفاقت با یکی آنهم تو ارباب! در عالم تو فقط خوردی به دردم بجز زهرا که دستم را گرفته نمیخواهد کسی من را در عالم جوانی میکنم با عشق اکبر فدای اصغرت اولاد آدم برای اشک ما زحمت کشیده علی یک عمر، دور چاه زمزم اهالی نجف مهمان نوازند بساط اربعین را کن فراهم خدا حفظت کند بر روی نیزه ز شر سنگ تیز و نامنظم سر ناموس خود معجر ندیدی سرت با خون تازه شد معمم دم دروازه ساعات، زینب معطل بود و شد محتاج محرم ✍ .............. . علویات گرفتار یزیدند امروز با چه زجری دم این کاخ رسیدند امروز صندلی بود ولی یکسره سرپا بودند ایستادند و زپا درد بریدند امروز وسط طشت کلیمی به سخن آمده بود چوب ها بهر لبش نقشه کشیدند امروز دخترانش همگی برلبشان مشت زدند آه اینها مگر از دور چه دیدند امروز؟! یک نفر حرف زد و چند نفر غش کردند حرفهای بدی انگار شنیدند امروز پیش چشمه همه شلاق به زینب میخورد تکیه گاه حرم افتاد و خمیدند امروز منبری ، رفت به منبر و علی را سب کرد نیمه جان پای همین درد شدیدند امروز خطبه خواندند و ورق جانب مولا برگشت آبروی همه را خوب خریدند امروز... ........ ✍ در مجلس مسجد اموی، مثل همیشه خاندان بنی‌هاشم مورد انتقاد و دشنام قرار گرفتند؛ اما سخنرانی علی بن الحسین، همه چیز را عوض کرد؛ انگار تا به امروز مردم شام کسی را لعنت کرده‌اند که تمام اسلام مدیون اوست؛ ولی خلیفه در برابر سوالات ذهنی مردم شام، پاسخ مناسبی نداشت. .
زمینه؛ ما یه چیزی می‌شنویم.mp3
2.94M
علیه‌السلام 🔹ما یه چیزی می‌شنویم🔹 خیمه خیمه آتیش ظلم و بیداد و جور و کینه لحظه لحظه تازه می‌شه غما و غصه‌های شهر مدینه اینا یک طرف،‌ قتلگاه یک طرف روی نیزه‌ها سر ماه یک طرف سابقه نداشت سری بره رو نیزه‌ها سابقه نداشت سری بره کنج تنور سابقه نداشت سری توی تشت طلا سابقه نداشت قرآن زیر سمّ ستور ما یه چیزی می‌شنویم اما زین‌العابدین دیده ما یه چیزی می‌شنویم اما آقای ما چی کشیده ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کوچه کوچه درد و داغ و رنج و اشک و بی‌قراری منزل منزل سوار بر شتر بی‌محمل و بی‌عماری همه‌ش یک طرف، غم شام یک طرف نگاه یهود از رو بام یک طرف سابقه نداشت اسیر بشن مخدرات سابقه نداشت آل رسول و شهر شام سابقه نداشت بزم شراب و اهل‌بیت سابقه نداشت زینب بشه بی‌احترام ما یه چیزی می‌شنویم اما زین‌العابدین دیده ما یه چیزی می‌شنویم از غم شام موهاش سپیده شاعر و نغمه‌پرداز:
Akbari_Shab4Moharram1403[01].mp3
7.22M
🔖 | مثل وهب شبیه جون 🎤 با‌نوای | حاج سیدالشهدا علیهم‌السلام مث وهب شبیه جون مث حبیب مث زهیر الهی که ، به راه تو همه شویم ، عاقبت بخیر باید رها شد از قفس تا عاشقی شود ، آغاز باید گذر کنیم از خود به کربلا کنیم پرواز ای امامم مخاطب همیشه‌ی سلامم به شوق وصل تو کَندم از جان فقط به عشق تو در قیامم ............................... مث سعید ، شبیه حر مث انس ، مث بریر الهی که ، به راه تو همه شویم ، عاقبت بخیر باید رها شد از این نفس رها شد از دل زندان نمیفروشم آن دل که فقط تو باشی در آن آخر راه باید رسید به خیمه شهنشاه فداییش کنیم جان خود را باید گذشت از این عمر کوتاه ......................... مث نعیم ، شبیه زید طریق دوست ،رویم نه غیر الهی که ، به راه تو همه شویم ،عاقبت بخیر صدای اَین الهانی صدای این مسلم به گوش می رسد، باید به قتلگاه شویم مُحْرِم ادخلوها باید گذر کنیم از آبروها و ما رایت الا جمیلا چه باکی از بریدن گلوها
. ای خدا شد خزان گلشن من آمده وقت جان دادن من بر غریبی ی من خون بگرید جای زنجیر روی تن من آه شب غم سر آمد آه اجل از در آمد آه بوی مادر آمد یا سید الساجدین قد گردون ز داغم خمیده فلک از غم گریبان دریده دیده ام نوح و دریایی از خون دیده ام یوسفی سر بریده آه لاله هایم چیدند آه غربتم را دیدند آه به غمم خندیدند یا سید الساجدین ✍ 👇