eitaa logo
فِي الحِکمَة
955 دنبال‌کننده
54 عکس
11 ویدیو
100 فایل
ملخّص و زبده نظريات و ملزومات مباني در ساحتهاي الهي و طاغوتي به انضمام مطالب گوناگونِ مستفاد از منابع مستند. وجود شريعت بي حقيقت و اقامت حقيقت بي شريعت محال ميباشد. نشر بدون درج منبع بقصد "تقرّب" در صورت "توانايي تبيين"،مجزي بل منجّز است. @Mohammadds
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 : 🔹در لسان وجود زائد و عارض بر است. اما در لسان عرفا وجود زائد بر ماهيت نيست؛ زيرا بنابر و وجود لابشرط مقسميِ حق، ماهيات تعينات وجوديه اي هستند که به حمل مواطات و هو هو بر وجود لابشرط مقسمي حمل ميشوند نه به حمل اشتقاق و ذوهو. 🔹توضيح مطلب اينکه:چون وجود حق تعالي است سريان در همه ي تعينات وجوديه دارد؛ و جايي براي غير نگذاشته است. لذا تمام تعينات وجودي همه او هستند و حمل تعينات وجوديه بر اين وجود لابشرط مقسمي به حمل هو هو است. 🔹البته اين حمل هو هو در حقيقت است، نه که مستلزم تصادق حق تعالي با وجودات امکاني و کفر است. 🔹 و غير از هم هستند. وجود اضافي عارض بر ماهيت است(مثل وجود زيد در سوق و عدمش در دار. که وجودش در سوق عارض بر ماهيت زيد است). لکن وجود حقيقي عارض بر ماهيت نيست. "اگر" قائل به صحت انتساب قول به شويم ميتوان گفت شيخ اشراق بين وجود حقيقي و اضافي خلط کرده؛ زيرا که وجود زيد در سوق اضافي و اعتباري است لکن وجود زيد حقيقي و غير اعتباري است. 📋نکته: در اصطلاح شيخ اشراق به معناي است. به اين بيان که شيخ عروض وجود بر ماهيت را مثل عروض بياض بر جسم خارجي نميداند بلکه به تحليل ذهن ميداند. بديهي است که اگر عروض وجود بر ماهيت خارجي باشد مستلزم ثبوت مثبت له و موجوديت ماهيت است؛ و همينطور مستلزم تسلسل ميشود. لذا شيخ وجود را اعتباري ميداند و لاغبار له. 📋نکته: معقول ثاني فلسفي وجودش در ذهن في نفسه و در خارج في غيره است. لذا تعبير اعتباريت از آن، به اين معنا (که به قرائنِ عديده مختار شيخ اشراق هم هست) کاملا صحيح و بي نقص است. 📚 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠 مدرَکِ اوحدي از نفوس واقع ميشود که از باب ميباشد نه . صاحبان اين مقام مستغني از ميباشند زيرا که فرايند قياس منطقي اينگونه است که کلي (کبري) از بابِ تقشير درک شود و سپس اندراج و عدم اندراجِ صغري تحت آن سنجيده شود. اما نفوسي که با که اندماجي است مشهود را دريافت ميکنند، افراد تحت آن را هم به نحو اندماجي مشاهده ميکنند. پس صغرايِ مفروض براي اين افراد مندمج تحت کبري است، برخلافِ عوام الناس که کلي را مشوب به جزئي درک ميکنند و صغري برايشان مندرج تحت کلي است. 📚 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
💠 #خلع_بدن: 🔹بدانكه #عروج اهل تصوّف عبارت از آن است كه روح #سالك در حال صحّت و بيدارى از بدن سالك ب
💠 در بيان سيد هاشم حداد ره: 🔹روزى يك نفر از آقاى حاج سيّد هاشم پرسيد: تجرّد چيست؟! 🔹فرمودند: تجرّد عبارت است از: شناخت انسان بالمشاهده كه حقيقت وى، غير از اين ظواهر و مظاهر است. 📚روح مجرد، ص: ۱۶۸ 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠فارابى گويد: 🔹پس اگر از قطع علائق بدنى و عوائق ظلمانى، و از دورى مشتهيات نفسانى رنج مى برى و احساس تألم مى كنى پس‏ واى بر تو كه اين تألم از مفارقت و محرومى و تأسف از حالات گذشته علامت شقاوت نفس تو است. پس معلومت باد كه لائق به مقام قرب حضرت ذوالجلال والاكرام نيستى و رستگار نمى شوى. 🔹و اگر از اين تجرد و قطع علائق آسوده خاطر و خرسندى پس خوشا بحالت كه نيكبختى. و اين دليل و نشانه سعادت نفس تو است و دانسته مى شود كه از لطائف نورانيه الهيه است 🔹پس در اين حال با اينكه در بدنت هستى گويا در بدنت نيستى و گويا در صقع ملكوتى پس مينگرى آنچه را كه نه چشمى ديده است و نه گوشى شنيده است و نه بر قلب بشرى خطور كرده است. 📚نصوص الحكم بر فصوص الحكم، ص۱۴۵ 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
⚜بسم اللّه الرّحمن الرّحيم⚜ بجهت شرکت در مراسم پر فيض اربعين حسيني (ع) اين کانال تا اواخر هفته آينده بصورت مستمر فعاليت نخواهد داشت.
💠 در کلام : 🔹و سفر قدّيسين متألّهين را در رحيل الى اللّه، "اول منازل" "ملكه" خلع جسد و رفض بدن است كه گفتهاند: «لا يعدّ الإنسان من الحكماء ما لم يطّلع على الجهة المقدّسة التى هى الجهة الكبرى، و لا من المتألّهين ما لم تحصل له ملكة حتّى يصير البدن بالنسبة إليه كقميص يلبسه تارة و يخلعه اخرى؛ ثمّ إذا خلع: فإن شاء عرج إلى عالم النور... 📚جذوات و مواقيت، میرداماد، ص74. 🔹لا يعدّ الانسان من الحكماء ما لم يحصل له ملكة الظّلمانىّ، و العروج الى العالم النّورانىّ، حتّى يصير البدن بالنّسبة اليه كقميص يلبسه تارة و يخلعه اخرى... 📚مجموعه مصنفات شيخ اشراق:ج1، ص113. __________________________________ 🔰اقول: 1⃣اول منازل سلوک، سياحي، و سباحي با ملکه خلع بدن آغاز ميشود که تا حصول اين مقام مشکلات عديده اي را بايد پشت سر گذاشت. اول اتفاقي که براي تائب يا سالک بالمعني الاعم ميافتد بعد از خوابهاي خوش استماع اصوات است، بطوري که انسان با جانش ميشنود بعضي معاني را اعم از اصوات رحماني و احيانا وسوسه خناسين اجنه(که بسيار اذيت کننده و در صورت اشتغال شخص به آنها حتي گمراه کننده است)، شخص در اين مقام ميتواند ما في الضمير ديگر اشخاص را قبل از اينکه آن را اظهار کنند بشنود. شخص در اين مقام ميتواند به اختيار هيچ صوت خارجي را نشنود. شخص در اين مقام ميتواند در صورت "مصاحبت مباشر" با اهالي اين مقام بدون ايجاد صوت ساعتها تکلم کند. بعد از اين مقام نوبت به رؤيت ميرسد. شخص ميتواند در حالت توجه بالاختيار هيچ نبيند تا به مرور بعضي مشاهدات برايش در، بيداري(بصورت غير شفاف)رخ دهد. شخص در اين مقام، هنگام تلاوت قرآن به هيچ نور فيزيکي نياز ندارد و ميتواند به نورانيت قرآن و صورتش به تلاوت بپردازد. مشاهده وقايع قرآني در هنگام تلاوت قرآن مثل مشاهده ي بالعيان طوفان و کشتي نوح و ديگر وقايع قرآني و روضه ي مکشوفه ي حسين ابن علي(عليهما السلام) بعد از هضم و طي اين مقامات و جان سالم بدر بردن از وسوسه هاي جنيان و آرميده شدن شخص ميباشد. تا رسيدن به همين مقاماته کوچک و غير قابل اعتنا مشکلاتِ بسياري را بايد پشت سر گذاشت تا پس از اين خلع بدن بصورت موردي دست دهد و کم کم با جان کندن تبديل به ملکه شود. 2⃣به جهت عدم صلاحيت به هيچ سوال سلوکي پاسخ نداده خواهد شد! 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
💠 #خلع_بدن در کلام #ميرداماد: 🔹و سفر قدّيسين متألّهين را در رحيل الى اللّه، "اول منازل" "ملكه" خلع
💠 : 🔹و حكى المعلم الاول عن نفسه هذه الانوار العظيمة، و قد اتّفق كلّهم على ان من قدر على خلع جسده و رفض حواسّه صعد الى العالم الاعلى، و اتّفقوا على ان هرمس صعد بنفسه الى العالم الاعلى و غيره من اصحاب المعارج، "و لايكون الانسان من الحكما ما لم يحصل له مللکه و الترقى"، فلا يلتفت الى هؤلاء "المتشبّهة بالفلاسفة المخبّطين، المادّيّين"... 📚مجموعه مصنفات شيخ اشراق،ج۱،ص113 ______________________________________ 🔰اقول: نفس در حکمت متعاليه جسمانية الحدوث و روحانية البقا ميباشد و آنکه موفق به موت اختياري و گذر از حيوانيت نشده نه عاقل است و نه انسان، چه رسد به حکيم. آنکه سلطنت قوا را از وهم به عقل داده، هم غضب دارد و هم شهوت لذا هم با مردم مياميزد و هم از اطعمه و اشربه تغذيه و تنميه ميکند اما آلوده نميشود، لذا اينکه حضرت ختمي(ص)فرمود:((لا رهبانية في الإسلام)) هم نهي از ترک زن خواستن است و هم دعوت به ترک تعلق. چه خوش فرمود:(هم زن بخواه و هم مجرد باش)؛(مقالات شمس). اما دعوت به ترک، از جانب حضرت عيسي(ع)مشعر به تنقيص شريعتشان در مقايسه با شريعت محمدي(ص)است. لذا بعضي از اولياي دين محمدي(ص)حالشان اينطور بوده که غذا خوردن برايشان مثل اين ميماند که دارند کيسه پر ميکنند، نه اينکه ترک طعام کنند. و اين مشعر به خلع بدن و وصول به مقام روحانية البقاء و الانسان ميباشد. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
💠استحاله مجعوليت اعيان ثابته(حقايق علميه/قوابل اقدسيه): 1⃣اگر اعيان ثابته مجعول باشند حادثند و لذا
💠 : 📜 اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ. 🔹در تفسیر انفسی آیه ی فوق، به لسان عرفان چنین میتوان گفت که، این آیه اشاره به «خرق جامه ی عارضی متلبس اعیان دارد»، اعنی تلبس هر عین در سیر و سیاحت قوسین به احکام و صفاتی که عارضی ذات و عین ثابته ی آنان است، و آخرالامر خرق البسه ی بیگانه و تلبیس هر عین به خلعت ذاتی ابدی خود. 🔹به زبان ساده «ذات مومن در دو قوس نزول و رجوع، متلبس به لباس جامه هایی می گردد که با ذات او مناسبت و موافقتی ندارد پس ذات وی که طینت آن مطهر و منزه است، با غلبه به صفات عارضی که در این دو سیر عارض وجود وی گشته، جامه ی صفات عارضی را خرق می نماید.(در مورد کافر و فاسق نیز بر عکس این قضیه صادق است، اعنی «کل شئ یرجع الی اصله»). 🔹و اگر در آیات و شواهد قرآنی زیر بنگری، تفسیر فوق را تایید خواهی نمود، که این چه ظلمتی ست که مومن از آن خارج شده و این چه نوری ست که وجود کافر و فاسق از آن خلع خواهد شد؟؟ 1⃣قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ. 2⃣كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُون. 3⃣بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ. 4⃣ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ. 5⃣كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا. 🔹و در این آیات شریفه اشاره به رجوع هر شی به اصل ذاتی خویش دارد، هر چند که آن شی با دیگر اعیان و احکام آنان مختلط گردد چرا که از لحاظ ذات، برزخی مابین هر عینی حایل آنان است که هرگز حکم آن رفع نمی شود بلکه مخفی می گردد، برای اینکه در کشور وجود چیزی نیست مگر آنکه بین او و دیگر اشیاء مناسبتی الهی حاکم است که اقتضای اشتراک و اتحاد مابین آن دو شئ مینماید، و اموری دیگر هست که اقتضای جدایی و امتیاز بین آن دو میکند. لبّ کلام: «کل شی یرجع الی اصله»... انتهي ما اردناه من نقل کلامه. 📚فواکه العرفان ______________________________________ 🔰اقول: ((حبّ عليٍ حسنة لا يضر معها سيئة و بغضها سيئة لا ينفع معها حسنة))؛ به جهت عدم مجعوليت اعيان ثابته ((السعيد سعيد في بطن امه و الشقي شقي في بطن امه)) لذا المحب(لامير المومنين)محب في بطن امه و المبغض(لامير المومنين)مبغض في بطن امه؛ و اين حکمي است ازلي. مسئله و نشانه ي مهم محب اين است که به فرموده ي امام باقر(ع)در حديث طينت محب حضرت مولي اصرار بر گناه نميکند؛ گرچه ممکن است گناه کند. در مقابل مبغض حضرتش ممکن است فردي مبادي آداب و داراي اخلاق حميده باشد. نکته اي که هست اينکه در قيامت حسنات و اخلاق حميده ي مبغض(بجهت بغضش به لسان استعداد)از او ستانده ميشود و به محب داده ميشود و همچنين سيئات محب که در واقع بسانِ لباسِ عارضي بر تن او بوده، از او کنده ميشود(بجهت محبتش و لسان استعداد يا عين ثابتش) و به مبغض داده ميشود. و اينگونه حق متعال به وفق لسان استعداد هر شخص آنچه سوال(درخواست)کرده داده ميشود و اين استجاب سواله زبان عين ثابت اشخاص عين عدل است. آنچه گفته آمد به وفق معراج تحليل در قوس صعود و قاعده ي شريف (النهايات هي الرجوع الي البدايات) ميباشد. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
هدایت شده از فِي الحِکمَة
💢گروه فِي الحِکمَة 🆔http://eitaa.com/joinchat/4043112461Cd441373875 🔸مخصوص مباحث فلسفي و عرفاني و همچنين تبادل اطلاعات بين اعضا.
💠صلوات ابن عربي بر امام حسن مجتبي عليه السلام: صلوات اللّه و ملائکته و حملة عرشه و جميع خلقه من ارضه و سمائه علي الثاني مِن شروط لا اله الا اللّه، رَيحانة محمد رسول اللّه، رابع الخمسة العبائية، عارف اسرار عمائيه، موضع سرّ الرسول، حاوي کليات الاصول، حافظ الدين، و عيبة العلم، و معدن الفضائل، و باب السّلم، و کهف المعارف، و عين الشهود، روح المراتب و قلب الوجود، فهرس العلوم اللدني، لؤلؤ صدف انتَ منّي، النور اللامع من شجرة الأيمن، جامع الکمالين، أبي محمد ابن الحسن، عليه الصلوة السلام. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
خدا، خداي آدمهاي خلافکار هم هست... 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
خدا، خداي آدمهاي خلافکار هم هست... 🆔 @felhekmat
توجيه و تفسير اقوال مندرج در تصوير به بيان فلسفي و عرفاني: 1⃣آدمها به خوب و بد تقسيم نميشوند. سخن صحيح آن است که يک انسان داريم و يک شِبهِ انسان؛ با اين حال بين عوام الناس دائر است که شبه انسان را تقسيم به خوب و بد ميکنند در حاليکه لافرق بين محسنينهم(عند العوام) و بين عباد الاصنام الا في الفظ(في الحقيقة) که يکي را مسلم خوانند و ديگري را کافر. به بيان آخر بين افراد جسمانية الحدوث باهمديگر تقريبا هيچ تفاوتي نيست. 2⃣به تعبيري خدا(حق نه ربّ) يکيست نه آدمهاي خلافکار و درستکار يکسانند. خداي رسول اللّه ص هيچ تفاوتي با خداي ابوجهل ندارد و خداي هردو يکيست. و به اين ترتيب تجليات الهي بطور کاملا يکسان بر عين ثابتِ هر فرّ و برّي نازل ميشود. اما افراد به حسن اختيار و سوء اختيار به تجليات الهي قيد ميزنند. 3⃣چون خدا فاعل بالقصد نيست لذا مبرّي از فرق گذاشتن بين بندگانش هم هست.تامل. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠 در کلام : روح انسانى بايد بمرتبتى رسد كه بتواند معاينه عالم محسوس را با مشاهده عالم غيب در هم آميزد و قادر باشد از بدن مخلوع شود و بندهاى طبيعت را در هم شكند تا اينكه باتّصال و اتّحاد عالم قدس ملكوت نائل گردد و با ارواح مقدّسهاى كه از مشارق نورانى، پرتو نورانيّت خود را بروى مىافشانند محشور و همراز گردد. احدى را اذن دخول در ساحت روحانيّت اوليا نيست مگر آنكه قدرت منفك شدن از طبيعت و تخليع جسم را بدست آورده باشد، تا حدّى كه بتواند جسم خود را مانند پيراهنى در بر كند يا از خود دور سازد و برهنه شود. 📚الرواشح السماوية 📚 القبسات،،ص۱۰۰ ______________________________________ 🔰اقول: 1⃣اگر محيي خبير در اين مقام بدون اذن ولي مشاهداتش را براي اغيار بازگو کند علمِ حيّ او مائت و تبديل به صور ذهنيه ي بي جان ميشود. و صور ذهنيه ي بي جان محکوم به نسيان و فراموشي هستند؛ لذا کتمانِ سرّ دستوري عام براي تمامِ سلاک است. 2⃣با مشاهده ي ملکوتِ اشياء سالک داراي علم تاويل شده و با رجوع ملکوت اشياء به صورِ ملکيِ آنها اصطلاحا تعبير کرده است. "متمکن" در اين مقام در هر شي خارجي وجهه ي حقاني آن را مشاهده ميکند و با هر شيئي به سمت جانان رهنمون ميشود و اينگونه تمام اشياء را رسولانِ حضرت جانان ميابد زيرا فناء تمام اشياء برايش ظهور کرده. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
💠 #تفسیر_انفسی : 📜 اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ
⚜بعنوان تتمه و تکميل پست قبلي کلام شيخ اکبر در اين مقام تقديم ميشود: 💠 سنخيت و تناسب علم با بهشت و جهل با جهنم: بدان که حق تعالي در روز قيامت جهلِ مومنِ مقلدِ عالِم در اين دنيا را به کسيکه به امور دقيق داناست اما مومن نيست ميدهد و او به جهت همين جهل وارد آتش ميشود چون از اهل آن است اما آتش، عالمان را نميپذيرد و از ديگر سو علمِ آن شخصِ دانا را به مومنِ جاهل ميدهد و بدين صورت آن مومن، وارد بهشت ميشود چون بهشت، خانه ي جهل نيست. پس چون مومنِ ابلهِ مقلد، جهلي را که در او بوده است در آن عالِم(غير مومن)ميبيند از آن صفت و زشتي آن به خدا پناه ميبرد و خدا تعالي را بر نعمتي که بدو ارزاني داشته است سپاس ميگويد که چگونه او را از آن لباس(لباسِ جهل) که در آن بود بيرون آورد و خلعت يعني علمِ آن عالِمِ(غير مومن)را بدو پوشاند. از سوي ديگر آن عالِم(غير مومن)به او مينگرد و پيوسته حسرتي بر حسرتهايش افزوده ميشود. و ميداند که دار آخرت، خود، اين حقيقت ها را اقتضا کرده است سپس ميگويد:((يا ليتنا نردّ و لا نکذّبَ بآياتِ ربنا و نکون من المومنين))؛(انعام،27)... . 📚کتاب المعرفة، مسئله188. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
◾️به مناسبت سالگردِ ايامِ وقايعِ کوچه ي بني هاشم: 🔹من عرف فاطمة (سلام اللّه عليها) حق معرفتها فقد ادرک ليلة القدر. 🔹انا انزلناه في ليلة القدر... . 🔹نظر مفسران درباره مرجع ضمير هاء در واژه ي انزلناه گوناگون است. اما در اين بين حضرت آيت اللّه شاه آبادي(ره)مرجع ضمير را علم حق متعال ميدانند. به اين ترتيب شب قدر ظرف نزول علم حق متعال و قرآن صامت است. همينطور هم حضرت صديقه طاهره مطهره زکيه مبارکه رضيه مرضيه، عصمت اللّه الکبري فاطمة الزهراء که ابي و امي و اخي و مالي و روحي له الفداء، ظرف نزول يازده قرآنِ ناطق است لذا مروي است که((... لو لا فاطمة لما خلقتکما)). پس اگر چنانچه طبق فرموده ي حضرت آيت اللّه شاه آبادي(ره)مرجع ضمير را علم حق بدانيم مطلب اين چنين ميشود که شب قدر مجلايِ تمام فيض حق متعال از عالمِ اوليا به عالمِ دنيا ميشود که اگر شبِ قدري نبود هيچ فيضي نازل نميشد و اگر اين تنزلِ فيض تا اسفل رخ نميداد و قوس نزولي نبود طبيعتا عالمِ دنيايي هم وجود نداشت(تمام فيض حق دفعتا در شب قدر نازل ميشود و در طول سال تدريجا بين موجودات انتشا پيدا ميکند). همينطور مادر معصوم(سلام اللّه عليها) مجلاي تمام فيضي است که حق متعال به نحو انزال از عالَم اوليا به عالم سفلي نازل فرموده است که لولا فاطمه(سلام اللّه عليها)لما خلتکما.. . ◾️متن مشوش آمد تا بيروني بگريزد، اما چند نکته براي تانيس دلِ آشنا: 1⃣ تو ميداني که کلام شريف الهي در هر يک از عوالم وجوديه مطابق با آن عالم نامي دارد و در احديت مطلقه به آن قرآن گويند. 2⃣ تو ميداني که علم حق به ذات و صفات و اسماء و لوازم اسماء و لوازمِ لوازمِ اسماء عين ذاتش است، فثبت امران الاول انزالِ هويت غيبيه و سريانِ و ما امرنا الا واحدة و ظلّ هويت غيبيه؛ والثاني أنّ هي سلام اللّه عليها امّ أبيها. يتأمل. 3⃣گرچه زهراء و مضي است لکن فاطمه هم هست و کسي را به کنهش راه نيست. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
🔸انسان کارخانه اي است که معاني را ميگيرد و در عالم خيال بصورت اشباح و اشکال در مياورد همانطور که اين
💠 : اي درويش عالم دو چيز است، نور و ظلمت يعني دريايِ نور است و دريايِ ظلمت. اين دو دريا در يکديگر آميخته اند، نور را از ظلمت جدا ميبايد کرد تا صفات نور ظاهر شوند، و اين نور را از ظلمت اندرونِ حيوانات، جدا ميتوانند کرد از آنجهت که در اندرونِ حيوانات کارکنان اند و هميشه در کاراند؛ و کار ايشان اين است که اين نور را از ظلمت جدا ميکنند. اول غذا در دهان نهادند، دهان کار خود را تمام ميکند و به معده ميدهد و معده کار خود تمام ميکند و به جگر ميدهد، و جگر کار خود تمام ميکند و به دل ميدهد، و دل کار خود تمام ميکند و به دماغ ميدهد. چون به دماغ رسيد و دماغ کار خود تمام کرد و عروج تمام شد و نور از ظلمت جدا گشت و صفات نور پديد آمدند و حيوان دانا و شنوا و بينا گشت و اين اکسير است و حيوانات دائم در اکسيرند و آدمي اين اکسير را به نهايت رسانيد، و اکسير اين است که آدمي ميکند به هر چيزي که ميخورد جان آن چيزها ميستاند و زبده و خلاصه ي چيزها ميگيرد. يعني نور را از ظلمت چنان جدا ميکند که نور خود را کماهي ميداند و ميبيند. و اين جز در انسان کامل نباشد. 📚کتاب الانسان الکامل،رساله اول، فصل دهم. ______________________________________ 📋نکته: آنچه (ره) در تصنيفش آورد فقط شامل سير صعود است و در اين قسمت اشاره اي به سير نزول و اصطياد انسانِ کامل مَر صور را، نشده است. پس اجمالِ سير نزول را از پستِ ريپلاي شده بايد خواست. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
💠 #انسان_کامل: إعلم، أن کل شي طالب لکماله، و کمال کل شي هو اصله، فکل شي طالب لأصله و يرجع اليه. و ا
💠مقاماتِ انسان از تحصيل مراتب قلب حاصل ميشود: 1⃣اولين منزل از منازل قلب نفس است که به منزله ي بيت انسان ميباشد، و سفر، خروج از بيت بسوي خدا و رسولش ميباشد((و من يخرج من بيته مهاجرا الي اللّه و رسوله ثمّ يدرکه الموت فقد وقع اجره علي اللّه...)). براي نفس نيز مقاماتي است، نفس منغمر در عالم طبيعت و مبعّد عالم آخرت داراي خصوصياتي است که مهم ترين آن عدم استفاضه از اشراقات رحماني و ناتواني از ادراک معاني ميباشد و خيالشان واجد هيچ نورانيتي نيست. 2⃣مرتبه ي ديگر اتصال به عالم ملکوت و استفاضه از حقايق نوريه ميباشد؛ که از اين مقام تعبير به شده است.( ) 3⃣مرتبه ي ديگر ارتقا و بلوغ قلب به مقام عقل و ادراک روح است. صعودِ قلب به (( )) و با: 1_سير محبّي. 2_حصول اسماء و ظهور تجليات اسماء بر قلب سالک؛ است. در اين مقام حقيقت قلبيه به احديت جمعيه واصل ميشود و مستعد قبول تجليات الهي و فيضِ جمعي کماليِ احاطي ميشود. ( / تقدم سلوک بر جذبه) 4⃣مرتبه ي بعديِ قلب، (( )) و قرب فرائض است. در اين مقام، قلبِ سالک چنان وسعتي ميابد که آسمانها و زمين آن گنجايش را ندارند. اين مقام، مقامِ امانت و استخلاف است؛ از اين مقام تعبير به ميشود. در اين مقام قلب سالک محلِ حق ميشود و چون تمام ديگر اعضا و جوارح تابع قلب هستند لذا سمع و بصر و يد و... عبد، ميشود سمع و بصر و يد و... حق. ( / / تقدم جذبه بر سلوک) ______________________________________ 📋نکته: در عرف عرفان قلب ظرف علم و ملکوت سالک است. لذا هرچه صفاي قلب بالاتر رود و نفس از کدورات دورتر شود گنجايش اين ظرف بيشتر خواهد شد. 📋نکته: قلب آنأ فآنأ بواسطه پذيرش تجلياتِ اسماء جمالي و جلاليِ حق در تقليب و انقلاب است. لذا از آن به قلب تعبير ميشود. 📋نکته: وسعتِ قلبِ عارف از رحمت حق بوده لکن خودِ قلبِ عارفِ کامل وسيع تر از رحمت حق ميباشد. زيرا رحمت حق گنجايش اسم اللّه را ندارد، در حاليکه قلبِ عارفِ کامل پذيراي همه اسماء و همان عرش اللّه است. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
🔹 #کتاب توفیق التطبیق فی اثبات ان #الشیخ_الرئیس من الامامیة الاثنی عشریة. 🆔 @felhekmat
توفیق_التطبیق_فی_اثبات_أن_شیخ_الرئیس
17.93M
🔹 #کتاب توفیق التطبیق فی اثبات ان #الشیخ_الرئیس من الامامیة الاثنی عشریة. 🔸مولف: #علي_ابن_فضل_اللّه_الجيلاني 🆔 @felhekmat
💠 فقه جوارحي و : 🔹و بالجمله چون قدم در اين مرحله نهاد:اول چيزيکه او را لازم است علم به احکام طب روحاني است که مصالح و مفاسد و فضائل و رذائل و دقايق و خفايا و حيل مکايد نفس و ساير جنود ابليس را بداند؛ و اين فقه نفس است؛ چنانچه فروع فقه جوارح است و معلم فقه نفس عقل است، چنانچه معلم فقه جوارح فقيه است. و حديث ((العقل دليل المؤمن)) و حديث ((إنّ للّه علي الناس حجّتين ظاهرة و باطنة اما الظاهره فالرسل و الانبيا، و أمّا الباطنة فالعقول)) به اين دال است. 🔹لکن چون اکثر عقول بواسطه دخول در عالم طبيعت و مکاوحت جنود وهم و غضب و شهوت مکدّر، و از درک مکائد جند الشيطان و طريقه غلبه بر ايشان قاصر لهذا در اين مرحله نيز رجوع به شرع و قواعد مقرره در آن، چنانکه فرموده است ((بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق)) ناچار است. 🔹پس طالب را در اين مرحله نيز رجوع به راهنما يا خليفه و نائب آن يا فهم از کلمات آن چاره اي نيست. و استنباط اين مرحله و استخراج دقائق آن و شناختن امراض نفسانيه و معالجات آن و مصالح و مفاسد و مقدار دواي هر شخصي و ترتيب معالجه آن بخصوصه در انجام آن ضرور است، چونکه امريست بسي خفي و صعب و دقيق. و صاحب اين استنباط را عقلي بايد تمام و نظري ثاقب و قوه اي قويّه و ملکه اي قدسيه و علمي غزير و سعيي کثير، و به اين سبب حصول اين علم قبل از عمل به آن امريست متعسّر بلکه متعذّر. لهذا طالب را چاره اي از رجوع به راهنما يا قائم مقام او که تعبير از او به استاد يا شيخ ميشود نيست. 🔹و همچنانکه از براي استادِ فقهِ جوارحي شرائطي است مقرره، و رجوع[اشخاص] به آن[استاد] قبل از معرفت به آن[شرايط] جايز نيست، و بدون آن[معرفت به جامع الشرايط بودن]عمل[ ِ اشخاص]باطل است، همچنين در و نيز چنين است. و معرفت استاد در اين فن اصعب و شرايط آن اکثر است. 🔹و فرقي ديگر هست ميان استاد فقه جسماني که فقيهش خوانند، و استاد فقه روحاني که شيخش گويند:و آن اينست که راه فقه جوارح کلي و ظاهر و راه همه کس واحد و "دزدان" و "قاطعان طريق" راه خدا در آن قليل و ظاهرند....بخلاف راه فقه نفس و طب روحاني که راه هرکس به تفاوت و مرض هر شخص مختلف و تقدير مرض غير مقدور و مقدار دواء غير مضبوط و شناختن مرض هر شخصي مشکل و ترتيب علاج صعب و عقبات راه بي حد و گريوه راه بي نهايت و دزدان پنهاني بي غايت و شناختن ايشان مستصعب، چه بسي از ايشان به لباس درويش ملبس اند. 📚رساله سير و سلوک، منسوب به ره، ص107. ______________________________________ ⭕️اگر خدا بخواهد بقدر ميسور و لازم شرح داده خواهد شد⭕️ 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
💠عالم #عيسوی_مشرب است: 🔹 #عالِم عيسوی مشرب است، چون خود به #علم زنده شده و ديگران را به آن زنده می
⚜((...قد علم کلّ اناس مشربهم...))⚜ 🔸 انبياء بواسطه تجليات حق متعال( و هو قسمان:الاول تجلي بر فيض اقدس که هويدا ميکند استعدادات اعيان را در فيض اقدس و الثاني تجلي به فيض مقدس که همان استعدادات در صورتي خاص در مرتبه عين ظاهر ميشود) و استعداداتي که در حضرت علم پذيرفته اند هر يک مظهر اسمي از اسماء اللّه اند، وصول به مقام آن اسم در حضرت واحديت، وسعت حق است که برابر با قلب نبيّ در همان مرتبه اسمي است. قلبِ هر نبيّ، محلِ تجليِ حقِ مشهودِ آن نبيّ در اسماء و قلبِ پيامبر خدا(ص)، محلِ نزولِ حق با همه ي اسماء و صفات است. 🔹حقيقت محمديه(ص)مظهر اسم اعظم و محيط بر تمام ديگر اسماء است. همينطور مظاهر اسماء جزئيه هم محاط و تحت پوشش مظهر اسم اعظم هستند؛ فلهذا تمام انبياء نبوتشان را و تمام مرسلين رسالتشان را و تمام اوليا ولايتشان را از حضرت خاتم(ص)ميگيرند؛ پس تمام ديگر انبياء نبيّ بالنيابة هستند نه نبيّ بالاصالة((کنت نبيّ و آدم بين الماء و الطين اي بين العلم و الجسم)). 🔹انبياء وارثان طبقه ي اول هستند پس اگر رعيت(مردم عادي/آحاد ناس) بخواهند استفاضه کنند امري را لاجرم بايد از نبيّ مخصوص به آن امر(که شاگرد طبقه اول و مستفيض بلاواسط هست) استفاضه کنند آن امر را(چنانکه کسي که علم تعبير ميداند لاجرم بايد کاري يوسفي کرده باشد و مِن مقامه ياخذ) و اخذ بلاواسطه محال است و رعيت، شاگردان و وارثانِ مع الواسطه ي حضرت ختمي(ص)هستند لذلک کان بعضهم علي قدم ابراهيم و بعضهم علي قدم يوسف و بعضهم علي قدم موسي و... صلوات اللّه عليهم اجمعين. 🔸ملخص: 1⃣انبياء و مرسلين شاگردان بلاواسطه اند. 2⃣هر يک از انبياء بر حسب حسه ي وجوديِ خود از اسم اعظم مدد ميگيرند. 2⃣ رعيت شاگردان مع الواسطه هستند نه شاگردان بلاواسطه. 3⃣رعيت هرکدام ظهور خاصي دارند و هرکدام بر حسب حسه ي وجوديشان فيض خاصي را بواسطه ي نبيِّ مربوطِ به همان حسه از حضرت رسول اکرم(ص)دريافت ميکنند. 4⃣هر فرد مشربي دارد و فراخور مشربش با يکي از انبياء مناسبت پيدا ميکند و بواسطه ي آن نبيّ از حقيقت محمديه(ص)اخذ ميکند و پرورش ميابد. 📚 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
◾️شهادت حضرت امام حسن عسکري علیه السلام تسليت باد. صلوات ابن عربي بر امام حسن عسکري عليه السلام: صَلَواتُ اللهِ و ملائِکتِه و حَمَلةِ عَرشِهِ و جَمیعِ خَلقِه مِن أرضِهِ و سَمائِهِ علی البَحرِ الزّاخِرِ، زَینِ المَفاخِرِ، الشّاهِدِ لأربابِ الشُّهودِ، الحُجَّةِ علی ذَوی الجُحُودِ، مُعَرِّفِ حُدُودِ حقائِقِ الرَّبانیَّةِ، مُنَوِّعِ أجناسِ العالَمِ السُّبحانیّة، عَنقاء قاف القِدَم، العالی عَن مَرقاة الهِمَمِ، وِعاءِ الأمانةِ، مُحیط الإمامةِ، مَطلَع الأنوارِ المُصطَفَوی، الحَسَن بن علیِّ العَسکری، علیه صلوات الله المَلِکِ الأکْبَر. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
💠 فقه جوارحي و #فقه_روحاني: 🔹و بالجمله چون قدم در اين مرحله نهاد:اول چيزيکه او را لازم است علم به ا
🔰اقول: 1⃣شخص بايد به اين مرحله برسد و حداقل از شهوت و غضب مرده باشد تا بعد در پي تحصيل نحوه ي فقه روحاني برآيد وگرنه مشغوليت قبل از اين خود به حمل شايع کيد نفس است. به عنوان مثال کسيکه ثروتمند نيست و آه در بساط ندارد نميتواند از اسواق و غرفه هاي آنچناني به ابتياع اجناس بپردازد پس اول بايد ثروتمند بود و بعد در صدد جستجوي راه و رسم اغنياء برآيد وگرنه فقير را چه به اين بازيها. 2⃣اما پس از حصول آنچه گفته شد. چون شخص هنوز کاملا به تولد دوم نرسيده و در وادي سلوک قوت نگرفته و نوپا و تازه کار است و راه دور و دراز و بسي صعب و مستصعب است لذا ناگريز از مراجعه ي به کتل طي کرده و راهنمايي دارد که در اين راه جان کنده باشد. به جهت فراواني مشکلات هرچه هم شخص کيّس باشد باز امکان به خطا رفتن و اسير شدن برايش هست(قريب به اتفاقِ کسانيکه بدون استاد براي بار اول وارد اين مرحله ميشوند زمين ميخورند و چه بسا ديگر جانِ شروع نداشته باشند). 3⃣چون به عدد انفاس خلائق به سوي محبوب راه هست و مشکلات و امراض روحاني هرشخص متفاوت است لذا هر شخصي را راهي مخصوص به خود و دوائي مخصوص به خود هست و بي نهايت بودن ميزان در عرفان هم زيره سر همين بي نهايت بودن طرق الي اللّه هست. پس فقط استاد کامل است که "در اين مرحله" ميتواند شخص را نجات دهد نه استاد اخلاق و نه دستورات عام. 4⃣دزدان راه و قاطعان طريق:همانطور که توده ي مردم مسلّما خود را مومن و مسلمان و محب اهل ولا ميپندارند(چه اينکه اگر اينطور نبود سراسيمه و مضطرب در پي تحصيل دوا بر ميامدند)و عارفِ خبير ميداند که اين پندار و دروغي مخالف واقع است. همينطور هم بعضي افراد به مجرد طي کردن بعضي مراحلِ ابتدايي و کمي راه رفتن و ديدن چند خواب خوش و حتي توانايي ضبط خيال و چند مشاهده و... ديگر مرحله اي بالاتر تصور نميکنند و خود را ولي مسلم الهي ميپندارند و در خلوت و جلوت ذکر و دستور ميدهند!(مشکل اينها بسي بزرگ تر و صعب تر از مشکل راه نرفتگان و کافران است). پس اولا عده اي توهم استاد بودن دارند و ثانيا شروط احراز صلاحيت استاد بسيار دقيق و فراوان است لذا براي جلوگيري از سر در گمي: کسانيکه "به اين مرحله رسيده اند"بايد به کساني رجوع کنند که آن افراد استجازه از استادي کامل داشته باشند يا استاد بودنشان بين اهل خبره متواتر و مسلم باشد و در غير اينصورت عجول بودن و رجوع به متوهمين حداقل مشکلي که در پي دارد کافر شدن و العياذ باللّه احيانا سوء عاقبت است. بعنوان مثال طلبه اي بود مشتاق به تحصيل بعضي شاخه هاي علوم غريبه و (يکي از اقسام) تسخير، که از بي خبري دستوري براي اين منظور گرفته بود و از شروط واجبه ي آن دستور کشيدنِ دايره اي دور خود بود به نحوي که اين دايره ابدا منقطع نباشد اما در دستوري که آن متوهم به آن طلبه ي عجول داده بود اصلا خبري از دايره نبود... فوقع ما وقع و دودمان آن طلبه به باد رفت...! 5⃣همچنين عده اي هستند که به سرعت منازل را طي کرده اند که اينان در فرضِ اينکه واصل باشند ولي به علت عدم آشنايي با بعضي مشکلاتِ راه آنچنان براي مقام استادي مناسب نميباشند. 6⃣کسيکه به اين مرحله رسيده باشد به وضوح بوي معطر از نيکانِ گمنام به مشامش ميرسد اما استادِ کامل را حرفي ديگر است و کسيکه به اين مقام رسيده حق عملِ خودسرانه و بدونِ قرينه هاي کافي در اختيار کردن استاد را ندارد. 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
🔹فتواي حضرت آيت اللّه سبحاني(حفظه اللّه)در خصوص کمک به مردم #يمن: ((کمک به مردم يمن در اين برهه زماني بر مومنين واجب است.)) 🆔 @felhekmat