💠 #الهیات_کاربردی با رویکرد تمدنی
💠 #استاد_فلاح
1️⃣ معرفی بحث الهیات کاربردی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2231
2️⃣ نگرش و نقش نگاه
https://eitaa.com/fvtt_ir/2326
3️⃣ نگرش الهی و توحیدی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2387
4️⃣ آثار نگرش توحیدی (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2438
5️⃣ آثار نگرش توحیدی (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2479
6️⃣ آثار نگرش توحیدی (3)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2530
7️⃣ آثار نگرش توحیدی (4)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2597
8️⃣ آثار نگرش توحیدی (5)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2641
⏳ ادامه دارد ...
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #الهیات_کاربردی با رویکرد تمدنی
💠 #استاد_فلاح
☑️ یادداشت شماره 5️⃣
🌐 مقدمه 5️⃣
▫️آثار نگرش توحیدی
🔺نگرش توحیدی واجد دستهای تأثیرات روحی ـ عاطفی خوانده شد. این نگرش افزون بر آن دسته تأثیرات، در عالم شناخت نیز واجد تأثیراتی قابل اعتناست. این تأثیرات را میتوان امتداد معرفتی و ـ اگر از برخی دقتها صرف نظر کنیم ـ بروزات کاربردی گزارههای الهیِ پایه خواند.
🔺نگرشهای بنیادین توحیدی را میتوان در سه ساحت شناختی امتداد داد:
▫️توصیفات تفصیلی و عینی از حقایق جاری در زندگی(تفسیر زندگی)،
▫️پسندها، ارزشگذاریها و شایستهخوانیها،
▫️بایدها، ضرورتشناسیها و راهیابیها.
🔺امتداد معرفتی گزارههای توحیدی کلی در حوزۀ «توصیف جهان هستی» یا «تفسیر زندگی»(امتداد اول)، همان کاربردی شدن مورد نظر این یادداشتهاست. کاربردی شدن خود گونههای متنوعی دارد که در ادامۀ مباحث به آن اشاره خواهیم کرد.
🔺نگاه اسلامی آنگاه اقتدار خود را به تصویر میکشد که بتواند فراتر از تحلیلهای عرفی یا علمی از مسائل و حوادث زندگی، تحلیلهای متقن، نافذ، و مؤثر اختصاصی دین و نگرش الهی ارائه نماید و از مجموع این تحلیلها نظام حساسیّت و انگیزش متفاوت و نظام رفتاری مخصوص مؤمنان برداشت نماید. البته دین الهی به روشنی وارد کارزار محاجۀ کارآمدی میشود و چنین نجوا میکند.
❇️«يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا اِسْتَجِيبُوا لِلّٰهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذٰا دَعٰاكُمْ لِمٰا يُحْيِيكُمْ.»﴿الأنفال، 24﴾
🔺ای کسانی که ایمان آوردهاید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی میخواند که شما را حیات میبخشد!
🔺جامعهشناسی و روانشناسی به عنوان دو دانش تأثیرگذار در حیات نوین بشری، اقتدارات خود را ابتدا از ناحیۀ تحلیلهایی که از جامعه و انسان ارائه میکند آورده است. تجویزهای مبتنی بر این دو گونه تحلیل جدّاً از این تحلیلها متأثر است و اساساً تجویز بدون تحلیل و توصیف درست، از هیچ کس حتی با دعوی کارشناسی پذیرفته و قابل اتکا نیست.
🔺شاید افزودن این نکته به بحث فوق بهجا باشد که نگرش توحیدی در حوزۀ روشها، تکنیکها و الگوهای اقدام نیز سخنان متفاوتی در میان میآورد. این نکته جزء اموری است که اگر جامعۀ دینی(حوزوی) بتواند به خوبی از عهدۀ تبیین آن و ارائۀ شواهد و نمونههای فراوان برای آن برآید، آنچنان که آن را در اذهان فعالان جامعه بهخوبی ثبت بیاندازد، به فتح معرفتی و فرهنگی بزرگی دست یافته است.
🔺امتداد معرفتی از جنس توصیف مورد اهتمام این سلسله یادداشتهاست. امید که قدری از عهدۀ تبیین آن برآییم.
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #کلام_استاد
💠 #استاد_یزدان_پناه
☑️ عرفان اسلامي از نگاه امام خميني (ره)
💢بخش 1️⃣ ابعاد بنیادهای عرفانی امام خمینی
https://eitaa.com/fvtt_ir/1929
💢بخش 2️⃣ ادوار عرفان نظری (۱)
https://eitaa.com/fvtt_ir/1997
💢بخش 3️⃣ ادوار عرفان نظری (۲)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2041
💢بخش 4️⃣بنيادهاي عرفان نظري حضرت امام (۱)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2095
💢بخش 5️⃣ بنيادهاي عرفان نظري حضرت امام (۲)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2148
💢بخش 6️⃣ بنيادهاي عرفان عملی حضرت امام (۱)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2176
💢بخش 7️⃣ بنيادهاي عرفان عملی حضرت امام (۲)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2196
💢بخش 8️⃣ نحوه سازگاری بحث نابسازي آموزههاي وحياني با بحث عدم جدایی دین، فلسفه و عرفان(۱)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2234
💢بخش 9️⃣ نحوه سازگاری بحث نابسازي آموزههاي وحياني با بحث عدم جدایی دین، فلسفه و عرفان (۲)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2320
💢بخش 🔟 وحدت عرفان و تشيع
https://eitaa.com/fvtt_ir/2393
💢بخش 1️⃣1️⃣ دستيابي به عرفان شيعه فقاهتي
https://eitaa.com/fvtt_ir/2441
💢بخش 2️⃣1️⃣ سلوك عرفاني حضرت امام (بخش پایانی)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2482
🔚 به پایان رسید بحمدالله
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #کلام_استاد
💠 #استاد_یزدان_پناه
☑️ عرفان اسلامي از نگاه امام خميني (ره)
💢بخش 2️⃣1️⃣ (بخش پایانی)
📝 پرسش و پاسخ حضار (بخش 5)
☑️ سلوك عرفاني حضرت امام
🏷 سؤال: آيا امام عرفان عملي هم ميدانستند؟ مقام معظم رهبري در جمع اعضاي هيئت مديره مجمع عالي حكمت از امام نقل كردند كه افسوس داشت كه از ميرزا جواد ملكي استفاده نكرد، اين را توضيح دهيد؟
✅ پاسخ: من در شرح كتاب مصباح الهدايه در حاشيه مباحث مقدمه اين را آوردم. افسوسي كه حضرت امام داشت در دورهاي است كه ادبيات ميخواند. چون ميرزاجواد ملكي متوفاي 1304 است. وفات مرحوم ميرزاجواد ملكي موقعي است كه امام چهار سال است كه به قم آمده و در اين ايام مشغول ادبيات و ديگر علوم سطح مشغول بود و افسوس امام اين است كه چرا اين چهار سال را درك نكردم. بعدها يعني سال 1307 جناب آقاي شاهآبادي آمدند و از ايشان استفاده كردند. افسوس ايشان از اين است به لحاظ عملي كه نتوانسته دستور ويژه بگيرد؛ ولي خود حضرت امام داراي سلوك است.
🔺خيلي خلاصه عرض ميكنم، سبك سلوكي حضرت امام برآمده از معرفت عرفان نظري ايشان است. شيوهاي است كه ما از اينها به راههاي ميانبر تعبير ميكنيم. كسي كه حتي عرفان نظري نخوانده، كار عملي ميكند كه شيوهاي دارد. راههاي ميانبر چيست؟ حضرت امام از استادش، آقاي شاهآبادي نقل ميكند كسي كه عرفان نظري ميخواند مثل كسي است كه در درون دريا داخل شيشهاي قرار گرفته، فقط بايد تلنگري بزند و شيشه بشكند تا وصل شود؛ يعني فاصله او تا حقيقت به لحاظ عملي و سلوكي، اندك است و راههاي ميانبر دارد. كسي كه عرفان نظري خوانده باشد فقط با انديشه موجود در «فَأَينَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ» ميتواند سلوك كند. امام بيانش اين است گرچه اين علوم حصولي حتي علم عرفان نظري حجاب است ولي بايد براي رسيدن به حقيقت وارد اين حجاب شد و با مجاهده قلبي خرق حجاب كرد و به حقيقت رسيد.
🔺حضرت امام تكنيكهاي سلوكي ويژه دارند. حضرت امام، اينها را داشتند و در آثارشان و عمل ايشان هم منعكس شده است. ما در بيانات حضرت امام بعد از انقلاب هم ديديم كه براي خودش توضيحي دارد؛ بلي سبك سلوكي ديگران را ايشان نداشت؛ اما اين سبك ويژه خود را اتفاقاً داشت و صاحب باطن و سلوك عملي نيز بود.
🔹 همايش «عرفان اسلامي از نگاه امام خميني؛ بنيادها و دستاوردها» 7/3/94 (برگزار کننده: مجمع عالی حکمت شعبه مشهد)
🔚 به پایان رسید بحمدالله
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #کلام_استاد
💠 #استاد_یزدان_پناه
☑️ بریده هایی از کلاس #خارج_نهایه
💢بخش 1️⃣ نقطه شروع فلسفه
https://eitaa.com/fvtt_ir/1935
💢بخش 2️⃣ بداهت واقعیت بیرون از خود (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2003
💢بخش 3️⃣ بداهت واقعیت بیرون از خود (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2051
💢بخش 4️⃣ شهود عقلی (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2104
💢بخش 5️⃣ شهود عقلی (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2155
💢بخش 6️⃣ نگاه پیشینی به فلسفه (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2185
💢بخش 7️⃣ نگاه پیشینی به فلسفه (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2203
💢بخش 8️⃣ واقع بما هو واقع (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2243
💢بخش 9️⃣ واقع بما هو واقع (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2333
💢بخش 🔟 واقع بما هو واقع (3)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2404
💢بخش 1️⃣1️⃣ واقع بما هو واقع (4)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2456
💢بخش 2️⃣1️⃣ واقع بما هو واقع (5)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2487
💢بخش 3️⃣1️⃣ علی وجهٍ کلی (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2536
💢بخش 4️⃣1️⃣ علی وجهٍ کلی (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2576
⏳ ادامه دارد ...
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #کلام_استاد
💠 #استاد_یزدان_پناه
☑️ بریده هایی از کلاس #خارج_نهایه
💢بخش 2️⃣1️⃣
🌐 واقع بما هو واقع (5)
❇️اطلاق مقسمي موجود بما هو موجود
🏷 أن الفلسفة أعم العلوم جميعا لأن موضوعها أعم الموضوعات و هو الموجود الشامل لكل شيء.
🔺 در ذيل اين عبارت، محشي بزرگوار سخني دارند كه از آن بدست ميآيد ايشان به اطلاق قسمي موضوع فلسفه معتقدند.
🔺اساسا برخي معتقدند اطلاق موضوع فلسفه، «اطلاق قسمي» است؛ زيرا در مورد آن گفته ميشود: «من دون اين يقيد بقيد و من دون ان يصير رياضيا او طبيعيا». به بياني ديگر، موضوع فلسفه مقيد به اطلاق است، بنابراين داراي اطلاق قسمي است
🔺اينان قيدهاي مذكور را احترازي و تأسيسي معنا ميكنند. اگر قيد احترازي باشد، بايد حتما موضوع را مقيد كند. محشي بزرگوار بر اين مطلب استدلالي هم ارائه فرمودهاند: اگر موضوع فلسفه داراي اطلاق مقسمي باشد، تمام مسائل علوم ديگر، مسائل علم فلسفه خواهند بود.
🔹نخست بايد ديد كه منظور از اطلاق مقسمي و قسمي در اين بحث چيست گفته شد كه موضوع فلسفه، موجود بما هو موجود است و اگر هم سخن از مفهوم موجود است، ازآنرو است كه اين مفهوم حاكي از حقايق و موجودات خارجي است. اطلاق قسمي و مقسمي، در دو مقام قابل بحث است: خارج و مفهوم. گاه منظور از اطلاق قسمي و مقسمي، اطلاق خارجي است. موجود خارجي گاه بشرط شيء است و گاه بشرطلا و گاه لابشرط. اما گاه منظور از اطلاق، اطلاق مفهوم است، ازآنجهت كه حاكي ار مصداق است. منظور از اطلاق موجود، گاه اطلاق مفهوم وجود است، ازآنجهت كه حاكي از خارج است.
🔺 موجود مطلق به اطلاق مقسمي خارجي، موجود نامتناهي است كه حتي قيد اشتراك و اطلاق را هم ندارد و فوق سريان است. موجود مطلق به اطلاق قسمي خارجي، حقيقت واحد مشترك ميان موجودات است و ساري در همه است، و همهجا را گرفته است و با تمام موجودات خاص بشرط شيء، جمع ميشود؛ كه گاه از آن به نفس رحماني تعبير ميشود.
🔺 در بحث حاضر، دربارة مفهوم موجود، ازآنجهت كه حاكي از حقايق خارجي است، سخن ميگوييم؛ يعني اطلاق، وصف مفهوم موجود است، ازآنجهت كه حاكي است، نه وصف حقيقت خارجي موجود. در اين حال، منظور از موجود مطلق به اطلاق مقسمي، هر چيزي است كه عنوان «موجود» بر آن صادق باشد، چه موجود بيقيد و نامحدود باشد، چه موجود محدود. در اين مقام، در آغاز فلسفه قرار داريم و هنوز دربارة اينكه مصاديق واقعي موجود در خارج داراي چه انحائي است، سخن نگفتهايم. درحقيقت منظور از اينكه موجود مطلق موضوع فلسفه است، اين است كه موضوع فلسفه مقيد به انحائي ويژه از موجود نيست، بنابراين
دربارة تمام موجودات ميتوان از منظر فلسفي، بحث كرد. در فلسفه از تمام مصاديق موجود، چه موجود نامحدود و نامتناهي باشد، چه موجود محدود و چه موجود داراي حقيقت واحد سرياني، ميتوان بحث كرد. 🔺بنابراين مقصود اين است كه تمام انحاء موجودات مصداق موضوع فلسفه هستند، چه در عالم خارج، يك موجود واحد نامتناهي تحقق داشته باشد (مطابق نظرية وحدت شخصيه)، و چه موجودات متباين خارجي تحقق داشته باشند. به بياني ديگر، بحث فلسفي از آغاز مخصوص نحوه يا انحاء خاصي از موجودات نيست. البته ممكن است در پي بحثهاي فلسفي، به اين نتيجه برسيم كه اصلا موجود نامتناهي تحقق ندارد، و يا اينكه جز موجود نامتناهي در هستي تحقق ندارد. ممكن است به اين نتيجه برسيم كه موجود اصيل، ماهيت است، و ممكن است دريابيم كه وجود اصيل است. بنابراين اكنون در فضاي آغاز علم فلسفه و تعيين دايرة موضوع آن هستيم، نه تعيين تكليف دربارة مسائل فلسفه. موضوع فلسفه، مطلق از انحاء تحقق است، بنابراين هم موجود نامحدود را شامل است و هم موجود محدود را، هم موجود واحد را شامل است و هم موجود كثير را و ... . به همين سبب است كه علامه تعبير كردند موضوع فلسفه شامل همة موجودات است. 🔺اما مطلق به اطلاق قسمي، يعني مطلقي كه مقيد به قيد اطلاق است. اگر موضوع فلسفه چنين باشد، شامل موجودات مقيد نخواهد بود. در اين صورت فلسفه فقط ميتواند دربارة موجود داراي اطلاق بحث كند، كه يا موجود نامحدود است و يا موجود داراي حقيقت واحد سرياني، اما موجودات محدود از دايرة بررسيهاي فلسفه بيرون خواهند افتاد. نيز در اين صورت، موضوع فلسفه شامل تمام موجودات نخواهد بود. 🔺اكنون روشن است كه موضوع فلسفه بايد مطلق به اطلاق مقسمي در نظر گرفته شود. بنابراين هم فلسفة اصالت ماهوي، مانند حكمت اشراق، فلسفه است و هم فلسفة اصالت وجودي. چه معتقد شويم موجودات، حقايق متباين هستند و چه به تشكيك وجود معتقد شويم و چه به وحدت شخصية وجود اعتقاد پيدا كنيم، همة اينها جزو فلسفه خواهند بود. موضوع فلسفه از اول آزاد از اين قيدها است. نتيجة بحثهاي فلسفي است كه نظريهاي دربارة انحاء تقرر خارجي بدست ميدهد. 📚 منبع: درس خارج نهایه - سال اول - 1393-1392 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #آشنایی_با_عرفان_اسلامی
💠 #استاد_امینی_نژاد
1️⃣ معرفی محتوای کتاب
https://eitaa.com/fvtt_ir/2466
2️⃣ معنای لغوی تصوف
https://eitaa.com/fvtt_ir/2492
3️⃣ معنای اصطلاحی تصوف
https://eitaa.com/fvtt_ir/2541
4️⃣ معنای اصطلاحی عرفان
https://eitaa.com/fvtt_ir/2582
5️⃣ عرفان عملی و نظری
https://eitaa.com/fvtt_ir/2603
6️⃣ عرفان عملی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2628
7️⃣ عرفان نظری
https://eitaa.com/fvtt_ir/2655
8️⃣ محورهای اساسی در عرفان نظری
https://eitaa.com/fvtt_ir/2688
9️⃣ امکان دستیابی به معارف شهودی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2704
🔟 هماهنگی عرفان با عقل و دین
https://eitaa.com/fvtt_ir/2718
1️⃣1️⃣ تأثیرات عرفان عملی و نظری بر یکدیگر
https://eitaa.com/fvtt_ir/2755
2️⃣1️⃣ هویت اسلامیِ عرفان اسلامی (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2813
⏳ ادامه دارد ...
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #آشنایی_با_عرفان_اسلامی
💠 #استاد_امینی_نژاد
💢بخش 2️⃣
🌐 معنای لغوی تصوف
🔘ریشه های غیرقابل قبول
🔺 در اشتقاق لغویِ صوفی و تصوف، صحبتهای فراوانی وجود دارد. بعضی گفتهاند: لفظ صوفی از «صفا» گرفته شده است؛ چرا که عارف اهل صفاست و از این رو به او صوفی میگویند. بعضی نیز گفتهاند: لفظ تصوف و صوفی از «اهل صفّه» که در زمان پیامبر بودند و از ایشان شرح مختصری خواهد آمد، گرفته شده است و این طایفه به جهت شباهت عملی که با اهل صفّه داشتهاند، به صوفی شهرت یافتهاند. بعضی از اهل تحقیق نیز معتقدند که لفظ صوفی برای عارفان اسم علم است.
🔘 ریشه های قابل بررسی برای صوفی
🔺لفظ صوفی در زبان عرب ریشۀ لغوی ندارد، بلکه از کلمۀ «سوفیا»ی یونانی گرفته شده است.بنابراین، صوفی به معنای حکیم و دانشمند خواهد بود و این اشتقاق را میتوان اشتقاق مناسبی دانست.
🔺 لفظ صوفی به قبیلهای از عرب به نام «بنی صوفه» نسبت داده شده است؛ زیرا مردم این قبیله، در زمان جاهلیت خدمتگزاران خانۀ خدا بودند و به عبادت و ریاضت شهرت داشتند.این اشتقاق قابل دقت و پذیرش است.
🔺لفظ صوفی برگرفته از «صوف» به معنای پشم میباشد و دلیل آنکه به صوفی، صوفی گفته میشود، بهخاطر لباس پشمینهای است که میپوشد.
📚 منبع: کتاب آشنایی با مجموعه عرفان اسلامی ص 39-40
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac