eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.2هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
557 ویدیو
784 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. خورازمی از علمای اهل تسنن، در مقتل خود نقل می کند : وقتی حضرت علی اکبر(ع) به میدان رفت و جانانه جنگید، و وقتی که از مرکب به زمین افتاد و توسط دشمن قطعه قطعه شد. امام حسین(ع) شتابان خود رو به بالین جوانش رساند. 📋《فَأَخَذَهُ الحُسَينُ(ع)، فَضَمَّهُ إِلَيهِ!》 ♦️سید الشهداء(علیه السلام) علی اکبر(ع) را گرفت و به سینه ی مبارک چسبانید. 📋《وَ لَم يَزَل كَذَلِكَ عَلَى صَدرِهِ حَتَّى مَاتَ! فَلَمَّا نَظَرَ إِليَه مَيِّتَا! قَالَ : عَلَى الدُنيَا بَعدَكَ العَفَا!》 ♦️و همچنان سید الشهدا(ع) او را به سینه چسبانیده بود، تا اینکه جوانش جان داد. هنگامی که سید الشهد(ع) به بدن بی جان علی اکبر(ع) نظر نمود، فرمود : بعد از تو وای بر دنیا!(۲) و دراین هنگام؛ 📋《وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ》 ♦️حضرت(ع) صورت خود را بر صورت على اکبر(ع) گذاشت.(۳) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📚منابع : ۲)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۳۱ ۳)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۴ . ✅در مورد شجاعت حضرت علی اکبر(ع) آمده است که؛ 📋《کَانَ عَلیُّ الاَکبَرِ(ع) فِی الشُجَاعَه یَشبَهُ اَمیرَالمُومِنینَ عَلیَّ بنَ اَبِی طَالِبِِ(ع)》 حضرت علی اکبر(ع) در شجاعت و دلاوری شبیه امام علی(ع) بود.(۱) در روز عاشورا اصحاب تا زنده بودند اجازه ندادند يك نفر از اهل بيت پیامبر(ص) به ميدان برود، اما آخرين فرد از اصحاب که به شهادت رسید، شور و ولوله‏ اى ميان جوانان بنی هاشم افتاد. همه از جا حركت كردند و آماده جان فشانی برای امامشان شدند. 📋《اِجتَمَعُوا يُوَدِّعُ بَعضُهُم بَعضَاً》 ♦️بنی هاشم جمع شدند و شروع كردند با يكديگر وداع كردن و خداحافظى كردن!(۲) اولین كسى كه از امام حسین(ع) كسب اجازه كرد، حضرت علی اکبر(ع) بود. در تاریخ طبری نقل شده است که ؛ 📋《وَ کانَ اولُ قَتَیلٍ مِن بَنی‌طَالِب(ع) یَومَئِذٍ؛ عَلَیُّ الأَکبَرُ(ع) بنُ الحُسَینِ(ع) بنُ عَلیِّ(ع)》 ♦️نخستين كشته از خاندان ابوطالب(ع) در روز عاشورا، على اكبر(ع)، فرزند حسين(ع) بود.(۳) امام حسین(ع) اجازه داد و علی اکبر(ع) عازم میدان شد. عمر بن سعد با دیدن او در میدان جنگ از او خواست که صحنه جنگ را ترک کند تا در امان باشد. علی اکبر(ع) این پیشنهاد را رد کرد و اینگونه رجز خواند : 📋《أنَا عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ بنِ عَلِيّ(ع)، نَحنُ وبَيتِ اللّهِ أولى بِالنَّبِيّ(ع)، تَاللهِ لایَحْکمُ فینا ابْنُ الدَّعِ، یاَضْرِبُ بِالسَّیْفِ اُحامی عَنْ اَبی، ضَرْبَ غُلامٍ هاشِمیٍّ قُرَشّی》 ♦️من علي پسر حسين پسر علی(ع) هستم. به خانه خدا سوگند كه ما به نبی(ص) نزديكتر و اولی هستيم. سوگند به خداوند این زنازاده نمی‌تواند بر ما حکم راند، من شمشیر می‌زنم و از پدرم حمایت می‌کنم. آن هم شمشیر زدن نوجوانی از تبار هاشم و قریش.(۴) و پس از آن شروع به نبرد کرد و شجاعتش چنان بود که اهل کوفه چندان جراتی برای جنگ با علی اکبر(ع) نداشتند. مورّخين تصريح كرده اند که حضرت علی اکبر(ع) در ميدان مبارزه، آن چنان شجاعتي از خود نشان داد كه صداي شيون و ناله از لشكر بلند شد و همه از اطراف او فرار مي‌كردند، حتّي در اوّلِ مبارزه كسي جرأت پيدا نمي كرد تا با جوان هاشمی مبارزه كند؛ چه اينكه آن بزرگوار وابسته به خانداني است كه هر كدام در شجاعت زبانزد مردم هستند. جدّش اميرالمؤمنين(ع) شجاعي است كه هيچ قدرتمندي در مقابلش توان و ياراي مقاومت ندارد، شخصيتي كه هرگز از دشمن گريزان نبود، او حيدر كرّار است. در بعضي از مقاتل، نامي از تعداد کشته شدگان توسط علی اکبر(ع) برده نشده؛ بلکه نوشته اند : 📋《فَقَاتَلَ قِتَالاً شَديدَاً، قَتَل جَمعَاً كَثيرَاً، فَفَعَلَ ذَلِكَ مِرَارَاً، فَقَتَلَ جَمَاعَةََ، فَقَتَلَ مَقتَلَةً عَظِيمَةً》 ♦️نبرد بسيار سختي كرد، جمع بسياري را كشت، پس دوباره نبرد كرد، پس گروهي را به قتل رسانيد، پس كشتار بزرگی را انجام داد.(۵) 📚منابع : ۱)مقتل الحسین(ع) شوشتری، ص۱۸۵ ۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۳۲ ۳)وقعه الطّف یوسفی غَروّی، ص۲۴۱ ۴)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۰۷ ۵)مُثيرالاحزان ابن نما حلی، ص۶۸ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. تحلیل📝 شعر از: : اصل پیام ـ گریز غیر کلیشه ای 🏴🏴🏴🏴 👇 اگرچه در دل دشمن تو را رها کردم به قاتلان تو نفرین، به تو دعا کردم محاسنم به کف دست و اشک در چشمم به همره تو دویدم خدا خدا کردم هزار مرتبه جانم ز تن جدا گردید  دمی که تشنه لب از خود تو را جدا کردم گلوی تشنه فرستادمت به قربانگاه  چه خوب حق تو را ای پسر ادا کردم یه جوری علیشُ تربیت کرد وقتی بین راه دید بابا میگه «انا لله و انا الیه راجعون»یه جمله از باباش پرسید «اولسنا علی الحق» بابا ما از مرگ نمی ترسیم به ما بگو بر حقیم حق با ما هست؟ دینمون اسلاممون ایمانمون حفظه؟ گفت آره بابا گفت دیگه باکی نداریم، خودم فدات میشم. لذا اول شهید بنی هاشم علی اکبره، اصحاب نذاشتن، اونا پیش مرگ بنی هاشم بودن قول داده بودن شب عاشورا به هم که تا ما هستیم از بنی هاشم کسی نره تو میدون، و الا نفر اول عاشورا علی اکبر بود خودش به تنهایی ورقُ عوض می کرد. شیخ جعفر شوشتری میگه دو نفر بودن می تونستن ورق کربلا رُ عوض کنن ابی عبدالله اجازه نداد یکیش علی اکبر بود می خواست بره زره پیغمبرُ تنش کرد با بار سنگین نبوت گفت میری برو برا بچه های تشنه م فقط آب بیار علی اکبرم... به اباالفضل اقتدا کرد اذان صبح، اذان گفتنت دلم را برد صلاه ظهر تو را هدیه بر خدا کردم زبان تو که مکیدم همه وجودم سوخت چو شمع سوختم و گریه بی صدا کردم گفت بابا تشنمه، صدا زد «هات لسانک» همچین که زبان تو دهان علی گذاشت علی عقب رفت بابا تو که لبات از من خشک تره، قربون لبای پارت برم بابا ، علی اکبر لبای خشک باباتُ دیدی طاقت نیاوردی امام خواهرت تو خرابه لبای پاره رُ دید، دید دندونای بابا شکسته خوب شد ندیدی لبای باباتُ چوب می زنن... تو آب خواستی و من ز خجلت آب شدم به اشک دیده خود حاجتت روا کردم 🔰 .👇
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
#شب_هشتم_محرم #حضرت_علی_اکبر #حاج_سید_مهدی_میرداماد شعر #استاد_حاج_غلامرضا_سازگار
👆 تحلیل💡 🎤 🌴🌴🌴🌴🌴 👇 🌳اصل پیام: یکی از مهمترین اصول معنوی مداحی اصل پیام است. مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند: «مثل کُمِیتها و فَرَزدَق ها و سید حِمیَری ها و دِعبل ها و از این قبیل کم نبودند و فقط این نبود شعری را بر اساس عقیده شان بگویند و برای چند نفر بخوانند بلکه مساله این بود که شعر آنها حامل یک پیام و حامل یک رسالت بود چیزی را می خواست به مردم تعلیم بدهد، علت اینکه کُمِیت تحت تعقیب قرار می گرفت و دعبل می گفت من پنجاه سال است که چوبه دار خود را بر دوش می کشم، همین پیام شعر آنها بود. من انتظار دارم برادران پیام را هیچ وقت فراموش نکنند...» در این جلسه به این اصل بخوبی توجه شده است. 🌳شهادت: در بین ابیات اولیه نسبت به اهمیت و جایگاه شهادت و خانواده شهدا اشاره می شود. و در ذکر روایت«وقتی بین راه دید بابا میگه (انا لله و انا الیه راجعون)یه جمله از باباش پرسید «اولسنا علی الحق» به ما بگو حق با ما هست؟ دینمون اسلاممون ایمانمون حفظه؟ گفت آره بابا گفت دیگه باکی نداریم، خودم فدات میشم.» فرهنگ جان فشانی برای حق، کاملا تبیین می شود که خود مقدمه چینی مناسبی برای روضه هم هست. 🌳تربیت دینی: بین ابیات نسبت به اهمیت حضور بچه ها در مراسمات مذهبی و نقش محافل عزاداری در تربیت آنها تأکید می شود با جملاتی چون: «آفرین به اون پدرایی که تنها نمیان، با بچه هاشون میان، از الان باید روح حسین تو وجودشون زنده بشه، از الان باید تربیتش تربیت حسینی بشه...» نکته قابل ذکر اینکه این جملات علاوه بر اینکه حاوی پیام است، جنبه تشویق و ترغیب نونهالان و نوجوانان و والدین آنها را دارد و با این قدرشناسی و تأکید، از جلسه تأثیر بیشتری می گیرند. 🌳گریز غیر کلیشه ای: همواره گفته ایم بایستی در مداحی ها و روضه خوانیها نوآوری داشته باشیم و تنوع را همواره به عنوان یک اصل، مورد بحث و بررسی قرار داده ایم. در این جلسه می بینیم در گریز، نوآوری صورت گرفته و مداح محترم در روضه حضرت علی اکبر(ع) گریزهای کلیشه ای که همیشه بیان می شود را ذکر نمی کند بلکه از روضه «دیدن لبهای خشک سیدالشهداء» توسط حضرت علی اکبر(ع) به روضه «دیدن لبهای چاک چاک امام توسط حضرت رقیه(س)» گریز می زند. می بینیم که در اینگونه روضه خوانیها و گریز زدنها، می شود بدون تحریف، نوآوری و تأثیر گذاری بیشتری داشت. گریز غیر کلیشه ای 🌴🌴🌴🌴 .
. زیر باران ناحیه (زیارت ناحیۀ مقدسه) غمی به وسعت عالم نشسته بر جانش تمام ناحیه خیس از دو چشم گریانش شبیه ابر بهاری هوای ناحیه را پر از ترنم غم کرده اشک سوزانش سلام کرد به جدش... سلامی از سر صدق سلام آنکه کند جان فدای جانانش سلام کرد بر آن گونه‌های خاک آلود بر آن تنی که نمودند نیزه بارانش سلام کرد بر آن بوسه گاه نورانی سلام آنکه کند جان خویش قربانش سلام آنکه دلش زخمی مصیبت‌هاست سلام آنکه اگر بود کربلا جانش میان طف، سپر تیغ و نیزه‌ها می‌کرد و می‌سپرد به شمشیرها گریبانش سلام کرد بر آن جام نیزه نوشیده بر آن کسی که شکستند عهد و پیمانش سلام آنکه اگر نی نوا حضور نداشت علی‌الدوام شده نالۀ فراوانش سلام آنکه سرازیر می‌شود هر روز به جای اشک روان، سیل خون زچشمانش . | *لأَبکینَّ علیکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً ............................ . غبار کوی تو هرجا که درهوا برخاست نشست بردل و آه ازنهادهابرخاست کجا زیارت ناحیه خوانده ای که چنین ز جمکران تو هم عطر کربلا برخاست گذشت یاد تو بر هرکویر ؛باران زد هزار تیر اجابت به یک دعا برخاست به احترام تو بوده ست ای رسول قیام اگر امام پس از نام تو ز جا برخاست فدای آنکه ز نام تو سرسری نگذشت گذاشت بر سر خود دست و روی پا برخاست خوشا کسی که پس ازمرگ، شاهراً سَیفی به عهد بسته خود چون کند وفا برخاست ✍ ‌.
. علیه‌السلام میرزاحبیب‌الله‌کاشانی میگوید، بعید نیست زمانی که ابی‌عبدالله علیه‌السلام محاسنش را روی دست گرفت لحظه وداع آناً وبلافاصله سفید شد شیخ جعفر هم موقعی که از روضهٔ حضرت علی‌اکبر یاد میکند میگوید روضهٔ وفات امام حسین علیه‌السلام اللهم اشهد علی هولاءالقوم، فقد برز الیهم غلام اشبه الناس خلقا و خلقا و منطقا به رسولک کنا اذاشتقنا الی نبیک نظرنا الی وجهه رو‌ به حرم مخدرات کردند با آنها وداع کردند. اطرافش را خواهرها و عمه‌ها گرفتند، شیونشان به آسمان بلند شد: ارحم علی غربتنا یا علی ابی‌عبدالله علیه‌السلام آمدند و علی اکبر را از مخدرات جدا کردند. آمد خیمهٔ امام سجاد علیه‌السلام صورت کف پای تب‌دار برادر گذاشت اما جانها بسوزد برای لحظه‌ای که: فحمله الجواد الی معسکر الاعداء همینکه مرکب رفت وسط لشکر دشمن فقطعوه بالسیوف اربا اربا «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. علیه‌السلام در چند منبع نقل شده است هنگامی که حضرت علی اکبر (علیه السّلام) به سمت میدان عازم می شوند حضرت امام حسین (علیه السّلام) بسیار متأثر م‌شوند و از مادرش می‌خواهند که برایش دعا نمایند و دعای مادرشان چنین نقل شده است: 👈«يا رادّ يوسف على يعقوب من بعد الفراق و جاعله في الدهر مسرورا و يا رادّ إسماعيل إلى هاجر. إلهي بعطش أبي عبد اللّه إلهي بغربة أبي عبد اللّه امنن عليّ بردّ ولدي.»   «اللهم اشهد على هؤلاء القوم فقد برز إليهم غلام اشبه الناس خلقا و خلقا و منطقا برسولك كنّا اذا اشتقنا الى نبيك نظرنا الى وجهه اللهم امنعهم بركات الارض و فرقهم تفريقا و مزقهم تمزيقا و اجعلهم طرائق‏ قددا و لا ترض الولاة عنهم أبدا فانهم دعونا لينصرونا ثم عدوا علينا يقاتلوننا.» «انا على بن الحسين بن على            نحن و رب البيت اولى بالنبى‏ أضربكم بالسّيف حتّى ينثنى‏ ضرب غلام هاشمىّ علوىّ‏ و لا يزال اليوم احمى عن ابى‏ تاللّه لا يحكم فينا ابن الدّعى‏ يا أبة العطش قد قتلني و ثقل الحديد أجهدني فهل إلى شربة من ماء سبيل أتقوى بها على الأعداء. فبكى الحسين عليه السلام و قال: 🔶 وا غوثاه يا بني قاتل قليلا فما أسرع ما تلقى جدك محمدا صلى اللّه عليه و آله فيسقيك بكأسه الأوفى شربة لا تظمأ بعدها أبدا. و قيل أنه عليه السلام قال: يا بني هات لسانك، فأخذ بلسانه فمصه و دفع إليه‏ خاتمه و قال: امسكه في فيك و ارجع إلى قتال عدوك فإني أرجو أنك لا تمسي حتى يسقيك جدك بكأسه الأوفى شربة لا تظمأ بعدها أبدا.» و على الرواية السابقة: لما ضربه الناس بأسيافهم، اعتنق فرسه فاحتمله الفرس الى عسكر الاعداء فقطعوه بسيوفهم اربا اربا. و قال أبو الفرج: و جعل يكر كرة بعد كرة حتى رمى بسهم فوقع في حلقه فخرقه و أقبل ينقلب في دمه ثم نادى: يا ابتاه عليك منّي السلام هذا جدّي رسول اللّه يقرؤك السلام و يقول عجل القدوم إلينا 🔶 به روايت ابوالفرج همين طور كه شهزاده حمله مى ‏كرد بر لشكر تيرى به گلوى مباركش رسيد و گلوى نازنينش را پاره كرد. آن حضرت از پا افتاد و در ميان خون خويش مى ‏غلطيد و در اين اوقات تحمّل مى‌كرد تا آنگاه كه روح به گودى گلوى مباركش رسيد و نزديك شد كه به بهشت عنبر سرشت شتابد صدا بلند كرد: ای پدرجان، از من به شما سلام این جدم رسول الله است که به شما سلام می رساند و می فرماید: برای آمدن به سوی ما تعجیل کن. و أقبل الحسين إليه و معه فتيانه فقال: 🔶 احملوا أخاكم فحملوه حتى وضعوه بين يدي الفسطاط الّذي كانوا يقاتلون أمامه.» «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. علیه‌السلام سنگها صورت او را عوضم بوسیدند تیرها سخت به آغوش علی چسبیدند داشت می‌رفت به‌میدان قدوبالایی داشت عمه‌هایش همگی دور سرش چرخیدند سرو من تشنه به میدان شهادت می‌رفت خواهرانش عوض ابر بر او باریدند پیرمردان همه گفتند رسول‌الله است جمعیت از نفس افتاد، همه ترسیدند نمک زندگی من پسرم بود ولی نمک زندگی‌ام را به زمین پاشیدند مجلس ختم گرفتیم کنار بدنش عوض فاتحه خوانی همگی رقصیدند هفت بار از جگر سوخته‌ام ناله زدم مرد و نامرد همه غربت من را دیدند «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» ......... علیه‌السلام بهترین اوصاف اکبر، شاهزاده بودن است رزق آقازادهٔ ما، اشک جاری کردن است بهترین زاویهٔ شش گوشه در پائین پاست بهترین حال گدایی کفشداری کردن است گر میان کربلایی روضهٔ اکبر نخوان این‌شب‌جمعه چه‌وقت سوگواری‌کردن است پهلویش از بس شکسته بوی مادر می‌دهد پیش اکبر کار زهرا بیقراری کردن است «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
بندانی. شب هفتم. محرم1445. غمخانه .mp3
8.53M
سخنرانی استاد بندانی نیشابوری شب هفتم الحرام ۱۴۴۵ غمخانه بی بی شهربانو سلام الله علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تحلیل🔎 📝📝📝📝📝📝📝📝📝📝📝📝 👇👇 ترک روی لبش رو نمی انداخت به آب غم چندین لب تاول زده وادارش کرد سکینه مشک رو گرفت دستش اومد جلو عمو... عمو یعنی میشه سقای ما تو باشی و بچه از تشنگی دارن تو خیمه می لرزن ای امان.. به خدا قسم روضه عباس اینه روضه عباس دست چپ و راست نیست .فرق شکافته نیست چشم خون آلوده نیست ،اینه روضه. آبرو در خطر و ... آبرو در خطرو مشک به دندانش بود تیر نامرد به یک طفل بدهکارش کرد سر درهم شده را بر سر نیزه بستند شاعرش گفت ولی به جدت اشتباه گفت سر رو نبستند آه چون اختران عشق ز هرسو به نیزه شد دانی چگونه آن سر مه رو به نیزه شد از بس شکاف زخم عمودش عمیق بود تنها سری بود که ز پهلو به نیزه شد چی اومده سرت برادر چرا رو خاکایی دلاور چرا شکسته طاق ابروت خدا کنه نبینه خواهر تو صحرا پیچیده ناله مادرم میدونم خودم کردم ..یه چیزی خوندم دیگه چیزی نمیشه خوند تنها سری بود ..... هرچی رو نیزه سوارش کردند دیدن نیزه از اون طرف..... .
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
‍ #تحیل_مداحی #شب_نهم_محرم #روضه_حضرت_عباس #استاد_حاج_حسن_خلج تحلیل🔎 #دکتر_محمد_فراهانی 📝📝📝📝📝📝📝
👆 علیه السلام تحلیل🔎 ❎اشارات بدن یا زبان بدن چیست⁉️ اشارات بدن یا زبان بدن به پیام‌های غیرکلامی اطلاق می‌شود که میان افراد توسط حرکات اعضای بدن و حالات صورت انتقال می‌یابد. در زبان انگلیسی، این پدیده (به انگلیسی: Body language) نامیده می‌شود. چهرهٔ انسان می‌تواند بیش از ۲۰۰۰۰ حالت مختلف ایجاد کند. بنابراین خوش بیان ترین قسمت بدن است. بیشتر بیان‌ها، ترکیبات چهره‌ای یعنی مخلوطی از دو یا چند حالت اصلی است. ۹۳ درصد ارتباط میان فردی را اشارات بدن تشکیل می‌دهد. در حالی که تنها ۷ درصد ارتباط میان فردی شامل گفتار است. 👇 در فایل مورد بحث حاج حسن خلج، هنر بدن را به وجه احسن اجرا می کنند. در ابتدای خواندن وقتی خواستند به حالت آمدن حضرت سکینه، به محضر عموجانشان، اشاره کنند، آقای خلج دو دست خود را به حالت مشت شده، مقابل سینه و زیر چانه قرار دادند و با این حال تضرع حضرت سکینه را به تصویر کشیدند و در ادامه با لرزاندن دستشان حالت لرزیدن بچه های داخل خیمه را از شدت تشنگی مجسم کردند. در ادامه در مصراع «سر درهم شده را بر سر نیزه بستند» برای به تصویر کشیدن محتوا، در ادای عبارات «درهم شده» ، «سر نیزه» و «بستن» حرکاتی متناسب با محتوا توسط دستشان و بدنشان داشتند که محتوا را کاملا مجسم کرد. در مصراع «از بس شکاف زخم عمودش عمیق بود» برای مصور نمودن محتوای «شکاف زخم» با حرکت دادن دست از پشت سر تا پیشانی، محتوا مجسم شد. در مصراع «تنها سری بُوَد که ز پهلو به نیزه شد» برای مصور نمودن محتوای «از پهلو به نیزه شدن» سر را به پهلو خم کردند و دست را به حالت نیزه زیر آن قرار دادند. در مصراع «آبرو در خطر و مشک به دندانش بود» بعد از جمله «آبرو در خطر و» مکث کردند، که اینگونه مکثها در جملاتی که مستمع بدان حساس است بسیار تاثیرگذاری را بالا می برد. مستمع در بخشی از مجلس زمزمه ای داشت که آقای خلج با عبارت سوالی «چی؟» او را برای بهتر زمزمه کردن ترغیب کرد. در جلساتی که بار عام است مثل عاشورا و تاسوعا چون عامه مردم حضور دارند و بعضی برای برآورده شدن حاجت آمده اند؛ اشاره به حوائج مستمعین حائز اهمیت است. در این جلسه آقای خلج با اشاره به موضوع «آبرو» که در روضه حضرت عباس(ع) هم موضوعیت دارد به حوائج مستمع اشاره کردند. قبل از گفتن بعضی روضه های سنگین مقدمه چینی لازم است؛ آقای در گفتن مصراع «سر درهم شده را بر سر نیزه بستند» با عذرخواهی از حضرت ام البنین و حضرت زهرا(س) مقدمه چینی کردند. در گریز زدن از شعری به شعری دیگر نیز گاهی مقدمه چینی لازم است؛ آقای در گریز شعری به شعر دیگر که روضه اش سنگینتر بود با جمله «شاعرش گفت ولی اشتباه گفت» مقدمه چینی کرد؛ که کاملا غیر کلیشه ای بود. البته به کار بردن اینگونه تعابیر از اساتید خریدار دارد. در تفسیر مصراع «چون اختران عشق ز هر سو به نیزه شد» وقتی می خواستند به دستور فرمانده لشکر دشمن اشاره کنند که دستور داد سرها رو به نیزه بزنند؛ لحنشان کاملا دستوری شد و از دکلمه استفاده کردند. در اوج روضه در مصراع «تنها سری بُوَد که ز پهلو به نیزه شد» آخر مصراع را با دکلمه گفتند. یکی از جایگاههای کاربرد سبکهای ریتم دار زمزمه ای، بعد از روضه های سنگین است که غالبا با محتوای زبانحال به کار می رود. و در این جلسه به کار رفت. قاعده این است که روضه باید از روضه های با شدت مصیبت کمتر به سمت روضه های سنگینتر به کار برود؛ در این جلسه که محتوای شعر زمزمه ای از شدت مصیبت کمتری نسبت به روضه قبلی برخوردار بود؛ آقای شعر زمزمه ای رو نیمه کاره گذاشتند و با جمله «می دونم خودم کردم، یه چیزی گفتم که دیگه نمی شه چیزی خوند» زمینه را برای بازگشت به روضه قبلی، فراهم کردند. برخی جملات روضه که خیلی سنگین است، اگر بیان نشود و اشاره بدن به مستمع القاء شود اثر بیشتری دارد؛ مثلا در جمله «هر چی رو نیزه سوارش کردند، دیدن نیزه ازون طرف بیرون زد» جمله «بیرون زد» را نگفتند و با اشاره دست مطلب را رساندند. 🔰🔰 .
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
ایا ! من از تو سه چیز میخواهم ، اولین خواسته ام اینه که هنگام شهادتم مثل اربابم حسین (ع) سر از بدنم
705.9K
اللهم اجعل محیای محیا... بعضیا میگن چرا حاجت نمیگیرم... باید بهش بگیم چقدر تلاش کردی تا حسینی بشی تا اونام بهت نگاه کنن ؟! غیر از حسین عاشق هرکس شدی بدان بازیچه می‌شود دل تو دست دیگران.
. ◼️ به فدای مظلومی که با آستین، اشک چشمش را پاک می‌کرد... وقتی که سیدالشهدا علیه السلام از علقمه به خیمه ها برمی‌گشت ، نوشته اند: و رَجَعَ إلىٰ الْخَيمَةِ و هو يُكَفْكِفُ دُمُوعَهُ بِكُمِّهِ. ▪️ او به خیمه بازمی‌گشت و با آستین لباسش، سيلاب اشک چشمانش را پاک می‌کرد. فَلَمَّا رَأوهُ مُقبِلاً، أتَتْ إلَيهِ سَكينَةُ، و لَزِمَتْ عَنانَ جَوادِهِ و قالَتْ: يا أبَتاه، هل لَکَ عِلمٌ بِعَمِّيَ الْعَبّاسِ؟ أراهُ أبطَأ، و قد وَعَدَني بِالْماءِ و لَيسَ لَهُ عادَةً أنْ يَخلِفَ وَعدَهُ، فَهَلْ شَرِبَ ماءً أو بَلَّ غَليلَه و نَسِىَ ما وَرَاءَهُ، أمْ هو يُجاهِدُ الْأعْداءَ؟ ▪️وقتی که سیدالشهدا علیه السلام نزدیک خیام رسید، حضرت سکینه علیها السلام به استقبال او آمد و عنان ذوالجناح را گرفت و عرضه داشت: ای پدرجان! آیا خبری از عمویم داری؟ می بینم که او دیر کرده است؛ او به من وعده آب داده و محال است که خلف وعده کند. آیا آب نوشیده و عطشش فروکش کرده و ما را فراموش کرده است یا در اینکه دارد با دشمنان می جنگند؟ فَعِندَها بَكَىٰ الْحسينُ عليه السّلامُ و قالَ: يا بِنتَاه! إنَّ عَمَّكِ الْعَبّاسِ قُتِلَ و بَلَغَتْ روحَهُ الْجَنانَ. ▪️در این زمان بود که گریه، امان سیدالشهدا علیه السلام برید و فرمود: عمویت عباس کشته شد و روحش به جنت خدا پرواز کرده است. 📚أسرار الشّهادة، /ص۳۳۸ .
enc_16598309372923329979164.mp3
4.72M
اگه بره سرم رو نیزه ها فدا سر تموم بچه ها پاشو برو عزیز برادرم کسی نره به سمت خیمه ها 🎙 #️⃣ #️⃣ . 📋 اگه بره سرم رو نیزه ها ✔️ ✔️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگه بره سرم رو نیزه ها فدا سر تموم بچه ها پاشو برو عزیز برادرم کسی نره به سمت خیمه ها از غصه آب شدم / خونه خراب شدم شرمنده زینب و / روی رباب شدم مادر اومده بالا سرم غرق خون شده پا تا سرم محشری شده برا سرم ای برادرم غوغای حمله ی / دشمن به گوش میاد جدا شده دستم و / خونم به جوش میاد دوره میکنن من و تو رو جانمادرت پاشو برو جای من بگیر ، جلو ی این سیل لشکرو برو داداش قد کمون من دیگه تو میمونی بدون من داره میباره بارون از چشات روی چشای غرق خونِ من تنها هستی و من / بی تاب و مضطرم چه جوری تنها بری / از میدون تا حرم داغ غربتت رو جیگرم تنها میمونی اگه برم پیش من نمون برو حرم ای برادرم دیگه چیزی نمونده یا اخا که عالمی و بی قرار کنی دیگه چیزی نمونده پیش تو یه نفری می خوای چیکار کنی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .