در زیان عُمر ، سودِ ماتمش را دیده ام
پس خدا را شُکر می گویم غمش را دیده ام
از نخستین نسلِ خِلقَت ، گریه بر او باب شد
داستان جبرئیل و آدمش را دیده ام
اشک ، دردِ لاعلاجم را به سرعت خوب کرد
بین هر ذکر مصیبت مرهمش را دیده ام
بی نیازان مِنَّتِ حملِ کُتَل را می کِشند
زیر بار این علم ها حاتمش را دیده ام
بیرقِ ارباب من بالاتر از این حرف هاست
سر در هفتآسمان هم پرچمش را دیده ام
فیضِ حج را بُرده هرکس لب به چای روضه زد
در دل هر استکانی ، زمزمش را دیده ام
یا حسینِ من جواب یا حسینِ مجتبیست
وقتِ اوج هروله ،صاحبدمش را دیده ام
طبخِ نذر روضه را زهرا نظارت می کند
در کنار دیگها ، قدِّ خمش را دیده ام
شالِ مشکیِ عزایش دستگیری می کند
معجزات تار و پود محکمش را دیده ام
بین آن گودال ، عالم را بهم می زد حسین
دردِدلها با خدای عالمش را دیده ام
عصر شد..، هنگام تاریکی رسیده ساربان
با چه حرصی داد می زد: خاتمش را دیده ام!
بوریا جا خورد وقتی پیکرش را جمع کرد
گفت: حیفِ این بدن که درهمش را دیده ام
#بردیا_محمدی
#شعر_مناجات_سیدالشهداء
@hadithashk
سر پیش جز تو خم نکنم، بنده زادهام
تا پای جان به پای غمت ایستادهام
کتمان نمیکنم همه جا جار میزنم
با افتخار نوکر این خانواده ام
نان حلال او اثرش گریه بر تو شد
من اشک دارم از پدر فوق العاده ام
جدم غلام کوی تو بود و به من رسید
این ارث میرسد پس از این به نواده ام
ما خانوادگی سگ دربار زینبیم
این را به خانوادهی خود یاد داده ام
من را رساندهای تو به رویای کودکیم
حالا که رو به روی حرم ایستاده ام
من در قبال این همه خوبی چه کرده ام
من در ازای این همه لطفت چه داده ام
اول قرار بود که خرج شما شوم
حالا چه شد که در طلب استفاده ام
با هر که اهل دوز و کلک بوده ام اگر
باتو ولی به جان خودم صاف و ساده ام
دست خودم که نیست اگر گریه میکنم
نام تورا که میشنوم بی اراده ام
فرمود خواهرت پی تو: ای حسین من
مهلا که تو سواره ای و من پیاده ام
#شعر_مناجات_سیدالشهداء
#أللهم_ارزقنا_کربلا
#گروه_شعر_یامظلوم
@hadithashk
چشمی که گریان باشد اینجا درنماز است
اینجا فقط راه تَقَرُّب در نیاز است
بیچاره آمد عاشق و بیچاره تر رفت
بیچاره تر ، محبوب شخص چاره ساز است
رد میشدم از کوچه دستم را گرفتند
اهل کرم باشد کسی ، مهمان نواز است
عمری سر این سفره روزی خوردم امّا
آنچه نمک گیرم نموده ، رویِ باز است
دختر همیشه از پدر دل می رباید
دختر که مویش هم بسوزد باز ناز است
هم دخترانش را زدند هم خواهرش را
زن را زدن رسم قدیمی ِ حجاز است
#شعر_مناجات_سیدالشهداء
#أللهم_ارزقنا_کربلا
#رضا_وکیل_آذر
@hadithashk
من نوشتم دوستت دارم کران تا بیکران
پس سراغم را بگیر از نامه ی نامه بران
هر کسی در دار دنیا دل به یاری بسته است
من دلم با تو خوش است و دیگران با دیگران
من اگر فردا نباشم ، امشبم خرج تو شد
این همه من آمدم یک شب تو هم بد بگذران
قصه ی بی کربلایی ، غصه ی شیرین ماست
ما اگر که زهر هم خوردیم بوده شوکران
شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی
ای فدای آن لب خشکت تمام نوکران
اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی
بعد قتلت رفته بالا ناله های چاکران
فـَاَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُــرْمٍ قَتِلُونی
کاش تو تنها نبودی در میان کافران
وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی
رد شدند از روی تو با اسب ها ، غوغاگران
لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی
میشنید این خطبه را در خیمه گوش خواهران
کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی
میرود حالا رباب از حال بین مادران
تا پدر از پا بیفتد طفل شیری را زدند
داغ روی داغ میدیدند آن غم پروران
اصغر و زهرا کتک خوردند چون جای امام
این اصول عشق باشد بین این همسنگران
«میخ» کار نیزه کرد و«در»بجای خیمه سوخت
فاطمه هم داشت گودالی که افتاده در آن
خونی و خاکی شده در کوچه قرآنِ علی
کوثر افتاده ست زیر دست و پای ابتران
آه یا فضه خذینی ! بند بندم خرد شد
اینقدر که رد شدند از روی در خیره سران
ثلث سادات جهان را پشت در انداختند
گوهر من را به خون کشتند این بی گوهران
هر چه هم ماتم ببینم گریه مال کربلاست
مضطری بودم چنین شد ، وای بر آن مضطران
این علی را سالم از مسجد به خانه میبرم
شیرخواره اش آنچنان شد ، شد علیِ اکبر آن
من به ضربی گوشوارم در میان کوچه ریخت
وای از دستان خولی ها و وای از زیوران
#شعر_مناجات_سیدالشهداء
#شعر_روضه_سیدالشهدا
#شعر_روضه_حضرت_زهرا
#حضرت_زهرا_س
#علیرضا_وفایی_خیال
@hadithashk
فلسفه جلسات هفتگی
امام جعفر صادق عليه السلام به فُضَيل فرمودند
آیا می نشینید و برای یکدیگر حدیث میخوانید؟
فضیل عرض کرد: بله
امام علیه السلام فرمودند :
اِنَّ تِلكَ المَجالِسَ اُحِبُّها ، فَاَحيوا اَمرَنا يا فُضَيلُ ، فَرَحِمَ اللّهُ مَن اَحيا اَمرَنا .
من اینگونه مجالس را دوست دارم ,
پس ای فضیل , امر ما را زنده بدارید ,
خدا آن کس که امر ما را زنده میدارد , رحمت کند .
يا فُضَيلُ مَن ذَكَرَنا ، اَو ذُكِرنا عِندَهُ ، فَخَرَجَ مِن عَينِهِ مِثلُ جَناحِ الذُّبابِ ، غَفَرَ اللّهُ لَهُ ذُنوبَهُ و لَو كانَت اَكثَرَ مِن زَبَدِ البَحرِ .
ای فضیل , هر کس که ما را یاد کند , یا نزد او از ما یاد شود , پس از چشمش به اندازه بال مگس اشک خارج شود , خداوند گناهان او را می آمرزد , هر چند بیشتر از کفهای دریا باشد .
📚بحار , ج۴۴ , ص ۲۸۲ , ح ۱۴
@hadithashk
#کلام_معصوم
#حدیث
مولا امیرالمومنین حضرت علی عليه السلام:
لاوِزرَ أعظَمُ مِن وِزرِ غَنيٍّ مَنَعَ المُحتاجَ
گناهى، بزرگتر از گناه ثروتمندى نيست كه نيازمند را از حقّش محروم كرده باشد
غررالحكم حدیث1073
#کلام_معصوم
#حدیث
@hadithashk
فقط کافی است در میدان علی سر را بچرخاند
به دستش لحظه ای تیغ دو پیکر را بچرخاند
چنان با سرعت از این سو به آن سو می رود لشگر
اگر فرصت کند شاید فقط سر را بچرخاند
اگر حیدر بخواهد روی انگشتش به آسانی
در قلعه که چیزی نیست خیبر را بچرخاند
برازنده است نام ساقی مستان برای او
که اول می بریزد بعد ساغر را بچرخاند
خدا دور سر حیدر اگر روزی عالم را
یقینا دور قنبر رزق نوکر را بچرخاند
همیشه وقت گندم آرد کردن آسیابان هم
به ذکر یا علی هر روز محور را بچرخاند
برای زینت هر مجلسی روحانی اش باید
که با ذکر فضائل چرخ منبر را بچرخاند
گلابی که بگیرند از گل قالی ایوانش
برای سال ها بازار قمصر را بچرخاند
تمام اهل محشر را شفاعت میکند زهرا
به روی دست اگر قنداق اصغر را بچرخاند
#علی_کاوند_بروجرد
#الحمدالله_الذي_جعلنا_من_المتمسكين_بولايه_اميرالمومنين_و_ع
#شعر_مدح_مولا_امیرالمومنین_علی_ع
@hadithashk
هركس كه پانهاد به راه هدايتش
شد عاقبت بخير به لطفِ محبتش
گمنامِ عاشقيِ كه نمانده نشأن از او
از فاطمه رسيده براتِ شهادتش
حاجت گرفت ،روزيِ اين خانه را گرفت
هر روز مادرم به سلامي به ساحتش..
درسِ خدا شناسي زهراست راه حق
تاريخ غرق ِ حيرت از اين طرز طاعتش!
درپيش شخصِ كور حجابش تكان نخورد
معنا گرفت حجب و حيا از نجابتش!
با پهلوي شكسته نمازش رها نشد
جان ها فداي لحظه به لحظه عبادتش
إثبات شد ز خط به خطِ خطبه اي كه خواند
مردانه ماند پاي علي و ولايتش!
اوكه دعا براي تمامِ مدينه كرد
اما نكرده اند زماني رعايتش
آن كس كه ضربه زد به در خانه ي بهشت
ثبت است بر جريده ي عالم جنايتش
از شوهرش به قيمتِ جانش دفاع كرد
باید نوشت پای تمامِ جراحتش!
از كينه آمده ست بفهمد كه رفتني است
خانم رضا نبوده بيايد عيادتش!
#حسین_شهرابی
#شعر_مناجات_حضرت_زهرا_س
@hadithashk
پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی (ص) فرمود
«علی (ع) در اسلام از همه مسلمانان جلوتر است. دانش او بیشتر، دینش درستتر و یقینش قویتر از دیگران است. او در بردباری، سخاوت و شجاعت نیز برتر است. علی (ع) بعد از من پیشوا و جانشین خواهد بود.»
الامالی، ج۱، ص۱۹
#کلام_معصوم
@hadithashk
عشق وقتی نام خود را اوّل دفتر گذاشت
کار هر دلداده را بر عهدهی دلبر گذاشت
صبح خِلقَت هرکسی از خالِقَش نقشی گرفت
در کنار نام ما هم واژه ی "نوکر" گذاشت
در گرفتاری به دادم می رسد تنها حسین
تا به بُنبستی رسیدم ، پیش پایم در گذاشت
آبرویش خرج شد تا آبرودارم کند
من نکردم هیچ کاری ، او برایم سر گذاشت
پای گمراه مرا زهرا به هیئت ها کشاند
پرچمش را در مسیر چشم من ، مادر گذاشت
استکان چای روضه ، جامِ حوض کوثر است
سور و ساتِ بعد مجلس را خود حیدر گذاشت
فرشها را جمع کردم ، سفره اش را پهن کرد
بهترین ظرف غذا را پیشِ این قنبر گذاشت
شستشوی دیگ نذری شستشوی باطن است
زندگی اش را پدر پای همین باور گذاشت
قبر ما با دستمال اشک روشن می شود
گریهکُن آن را برای لحظه ی آخر گذاشت
در قیامت کوچهی سینهزنی وا می کنیم
این قرارِ روضه را باید دمِ محشر گذاشت
خواست تا آینده ی عُشّاق را تضمین کند
دست ما را شاه در دست علی اکبر گذاشت
قاب لبخند نبی افتاد و تکّهتکّه شد
سُمِّ مرکب پا روی تصویر پیغمبر گذاشت
داشت بالای سر شهزاده جان می داد شاه...
زینب آمد بین لشگر ، دست بر معجر گذاشت
#شعر_مناجات_سیدالشهداء
#شب_زیارتی
#بردیا_محمدی
@hadithashk
بخر مقابل چشمانِ خوبها بد را
بزن به نام خودت این بدِ زبانزد را
میان ماندن و رفتن از انتخاب نگو
بگیر راه سقوطِ منِ مردّد را
همیشه سنگِ دلم راهِ اشک را بسته
تلنگری بزن ای روضه! بشکن این سد را
ببخش، حاجتِ من کمتر است از کَرمت
خودت بخواه برایم هر آنچه باید را
به جمعِ گریهکنان؛ بین ابرها بردی
همان کسی که خودش را به گریه میزد را
شهادتِ نفسم یاحسین و یاحسن است
نگیر از لب خشکم فراتِ اَشهد را
مسافر حرمم؛ روی بالِ سجاده
سلامِ صبح به مبدأ رسانده مقصد را
کلاغ را چه به پرواز با کبوترها!
کسی سیاه ندیدهست رنگِ گنبد را
بحقّ پای سپاهِ پیادهی حرمت
نگیر از دستم اربعینِ مشهد را
#امیری_حسین_و_نعم_الامیر
#شعر_مناجات_سیدالشهداء
#رضا_قاسمی
@hadithashk
دست بالای دست بسیار است
دست بالای دست حیدر نیست
فوق ایدیهم است دست علی
او که باشد دری به خیبر نیست
او بخواهد زمین نمیلرزد
دل اهل مدینه مضطر نیست
حاکم شرع تا علی باشد
قوم او از غریبه برتر نیست
حال ایتام با علی خوب است
از ستم چشم هیچکس تر نیست
چابلوسی به دین ندارد راه
حرف غیر خدا به منبر نیست
کفو زهرا علیست، با پدرش
مثل حیدر کسی برادر نیست
در شب هجرت نبی دیدند
جز علی که کسی به بستر نیست!!
عاشقی بود قنبر و فهمید
عشق اینجاست جای دیگر نیست
حب او را ندارد آن که به دل
خانه ی قبر او منور نیست
آیت الله هم اگر باشد
حسناتش به لوح و دفتر نیست
خانه ی امن ماست خاک نجف
هیچ جا با نجف برابر نیست
صاحبِ اختیار من علی است
بی علی قدر من مقدر نیست
تا که ذکر علیست بر لب ما
شیشه ی دل دمی مکدر نیست
مستی نام او مرا کافی ست
احتیاجی به شرب مسکر نیست
ساقی اش چون علیست مینوشم
ورنه میلی به حوض کوثر نیست
روز محشر به هوش می آید
هر کسی با خبر ز حیدر نیست
#مدح_حضرت_امیرالمومنین_علی_ع
#بهمن_ترکمانی
@hadithashk
اشک را از چشمهسارِ دیدهی تر می کِشم
دارم از اندوه تو آهِ مکرر می کشم
من به تلخی فراقت سخت عادت کرده ام
جام زهرِ دوریات را شب به شب سر می کشم
خیمهات را در بیابانها تصور می کنم
چادر تنهایی ات را بین دفتر می کشم
بارها این شهر را گشتم ، کسی فکر تو نیست
بار عشقت را خودم بی یار و یاور می کشم
نَفْسِ من راه تَنَفُّسکردنم را بسته است
هرچه دارم می کشم از این ستمگر می کشم
معصیت مانندِ من پشت کسی را تا نکرد
در جوانی رنج پیری را فراتر می کشم
روح تو از دست سهلانگاریام آزار دید
روی قلبت با همین اعمال ، خنجر می کشم
غالباً سردرگمیهایم به هیئت می رسند
منت اربابها را مثل نوکر می کشم
آرزو دارم ببینم خطبهخوانی تو را
در خیالاتم تو را بالای منبر می کشم
مستمند مهربانی تواَم ، رَدَّم مکن...
کاسهی خالی خود را تا دمِ در می کشم
اوج خوشحالی من لمس نوازشهای توست
سر که بگذارم به روی شانه ات ، پر می کشم
هر زمان بد می شوم ، زهرا درستم می کند
در گرفتاری خودم را سمت مادر می کشم
حسرت لب های من خرمای نخل مرتضیست
سفرهام را در میان باغِ حیدر می کشم
من خدا را در شبستان نجف حس می کنم
رو به ایوانِ طلا الـلّـهُ اکـبـر می کشم
کُشته ی عشق حسینم ، کربلا دفنم کنید
لااقل بر روی نعشم خاک دلبر می کشم
جانِ بانویی که گیر افتاد پشت در ، بیا...
داغ او را در دلم تا روز محشر می کشم
قنفذِ بی چشم و رو می گفت: ای زهرا ! ببین
با طنابم پهلوانِ جنگ خیبر می کشم
#فاطمیه
#شعر_مناجات_امام_زمان_عج
#بردیا_محمدی
@hadithashk
پیامبر صلوات الله علیه و آله:
خداوند به على سهمى از فضيلت داده كه اگر بین اهل زمين تقسیم شود همه را فرا گيرد و به او سهمى از فهم داده كه اگر بین اهل زمين تقسیم شود همه را فرا گيرد.
المناقب، جلد ۲، ص ۳۲
#کلام_معصوم
#حدیث
@hadithashk
دیگر مهارِ بغضِ جانکاه؛ کارِ من نیست
ماندن میانِ طوفانِ آه؛ کارِ من نیست
در چاهِ نفْس درگیر با ظلمتم شب و روز
دیگر نفس کشیدن در چاه؛ کارِ من نیست
یک عمر از رفیقِ ناباب ضربه خوردم
دیگر رفاقتِ با گمراه؛ کارِ من نیست
از توبه گفته ام به، هر عاصیِ پشیمان
تفسیرِ آیهٔ یأس...که راهکارِ من نیست
با هر إلهي العفو چون رویِ خوش نشان داد
پس ناامیدی از این درگاه؛ کارِ من نیست
دل کندن از بهشتی که وعده داده شاید...
دل کندن از خدایِ دلخواه؛ کارِ من نیست
*
شمر(لع) آمد و به هم ریخت با گریه حالِ شعرم
توصیفِ وضعِ گودال؛ والله کارِ من نیست
خنجر کشید و میگفت استادِ قتلِ صبرم
کُشتن که در زمانِ کوتاه؛ کارِ من نیست
آقایِ ما عطش داشت! شمشیر خورد و شرحِ
بارانِ نیزه هایِ ناگاه؛ کارِ من نیست!
#اشب_زیارتی_اباعبدالله_الحسین_ع
#بالحسین_ع_الهی_العفو
#مرضیه_عاطفی
@hadithashk
با همین روی سیاهم بار بستم آمدم
زشت و زیبا، خوب یا بد، هرچه هستم آمدم
غصه ام را بیشتر از خلق، مادر میخورد
طعنه وقتی میخورم فوراً به او بر میخورد
با لباس پاره هم دارم بهای بهتری
چونکه دارم دعوت از مشکل گشای بهتری
با دو دست خالیم کوه گناه آورده ام
بر علی مرتضا امشب پناه آورده ام
بچه که بد می شود، بابا پریشان می شود
او خودش منتّ کِشِ طفل گریزان می شود
راه این آلوده افتاده به دریای نجف
خوب شد من را سپردی دست آقای نجف
هر زمانی که دلم از مردم دنیا گرفت
گرد و خاک بارگاهش گرد و خاکم را گرفت
می کشد بار مرا بر شانه اش تنها علی
نیمه شب در می زنم این خانه را با یاعلی
یا علی! ای آنکه از روی گدا غم می بری
موقع افطار، ما را کربلا هم می بری
رو به ایوان طلا گفتم اذان، گفتم حسین
من اراد الله خواندم، پشت آن گفتم حسین
خواهری از خیمه ها تا بین گودالش رسید
شمر بیرون آمد و زهرا به دنبالش رسید
گفت مادر؛ روبروی قبله ام محراب ریخت
تشنه بودی، پیش چشمت کاسه های آب ریخت
مثل تو گیسو پریشان است مادر هم حسین
زنده بودی و شدی با نیزه ها درهم حسین
هم روی نی، هم به زیر پای لشکر دیدمت
پیکرت پاشیده بود از هم... فقط بوسیدمت
#مناجات_با_خدا
#شعر_مناجات_سیدالشهداء
#شب_زیارتی
#رضا_دین_پرور
@hadithashk
به دل ما کسی محل نگذاشت
جز علمدار با وفای حسین
بچه های علی و فاطمه اند
گریه کن های بچه های حسین
#کربلا
#بین_الحرمین
#شبهای_جمعه
#گروه_شعر_یامظلوم
@hadithashk
این گدا آزاد شد از هفت دولت تا شنید
شنبه صبح ام البنین بیمه کند یک هفته را
#شنبه_های_ام_البنینی
#محمد_حسین_رحیمیان
@hadithashk
پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله فرمودند
هر کس بر محبت خاندان پیامبر صلی اللّه علیه وآله بمیرد ملائکه با او دست می دهند و انبیاء خدا به زیارتش می آیند.
بشارة المصطفى لشيعة المرتضى، ط_ القديمة، ۲/۳۷
#فضائل
#کلام_معصوم
@hadithashk
دخيل اشك به دامان يار خواهم بست
به گريه سمت نجف كوله بار خواهم بست
مگر به لطف عجل سر به شانه اش بِنَهَم
تمام همّت خود را به كار خواهم بست
#رضا_وکیل_آذر
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
@hadithashk
آئینه دار فاطمه
شب اگر مثل امشب است خوش است
اگر از می لبالب است خوش است
هر کسی که به زیر چرخ کبود
آستان بوس زینب است خوش است
شب گرفتار خانه ی علی است
حق پدیدار خانه ی علی است
غصه ای نیست دیگر از امشب
او پرستار خانه ی علی است
آمد و خود قرار فاطمه شد
لحظه ی انتظار فاطمه شد
مثل زهراست صبر و حوصله اش
زینب آئینه دار فاطمه شد
میکده هست مست باده هنوز
دست ما عشق کار داده هنوز
شاهکار است و مادر دنیا
دختری اینچنین نزاده هنوز
او پرستوی در هوای علیست
او طلای پر از بهای علیست
اخم در چهره اش ابهت داشت
صوت خندیدنش صدای علیست
او جواب دعای بی کسی است
ناطق او صدای بی کسی است
با نگاهش به مجتبی فهماند
یاور روزهای بی کسی است
خنده مادرش دلیلی داشت
اول و آخرش دلیلی داشت
طالعش سخت و صبر فقط
اشک پیغمبرش دلیلی داشت
از حسن راز را مگو آموخت
باده شد باده شد سبو آموخت
پدرش مرتضی ست پس بی شک
خطبه خوانی خود به او آموخت
به سر سفره ها نمک انداخت
فاطمه پای او فدک انداخت
از همان ابتداش قنداقه ش
لرزه بر جان نُه فلک انداخت
مرد تر از همه ست گرچه زن است
تکیه گاه حسین با حسن است
نطق حیدر ، صلابت زهرا
زینب اصلا تمام پنجتن است
امیرفرخنده
#امیرفرخنده #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_بنت_امیرالمومنین #شعر_ولادت_حضرت_زینب #شعر_ولادت_عقیله_بنی_هاشم
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹