فاطمه:
#لیست_رمان_های_کانال
#رمان_عاشقانه_و_مذهبی👇👇
https://eitaa.com/havase/5380
قسمت اول👆👆👆👆
#رمان_معجزه
https://eitaa.com/havase/4922
#قسمت اول👆👆👆👆
#رمان_عاشقانه_دو_مدافع👇👇👇
https://eitaa.com/havase/815
قسمت اول👆👆👆
#رمان_از_نجف_تا_کربلا👇👇👇
https://eitaa.com/havase/3044
قسمت اول👆👆👆👆
#رمان_چند_دقیقه_دلت_را_ارام_کن👇
https://eitaa.com/havase/2878
قسمت اول👆👆👆💐💐
#رمان_رهایی_از_شب👇👇
https://eitaa.com/havase/2223
قسمت اول👆👆👆
#رمان_نشانی_عاشقی👆👆👆
https://eitaa.com/havase/3598
قسمت اول👆👆👆
#رمان_سه_سوت👇👇👇
https://eitaa.com/havase/794
قسمت اول👆👆👆👆
#رمان_مدافع_عشق👇👇👇
https://eitaa.com/havase/3120
قسمت اول👆👆👆
#رمان_بی_تو_هرگز👇👇👇
https://eitaa.com/havase/580
قسمت اول👆👆👆👆
#رمان_دختر_شیتا_
#در_کانال زوج های بهشتی موجود هست👇
https://eitaa.com/zoje_beheshti/11595
@zoje_beheshti
قسمت اول👆👆👆
#رمان_روزگار_من👇👇👇
https://eitaa.com/havase/3321
قسمت اول👆👆👆
#رمان_عشق_واحد👇👇👇
https://eitaa.com/havase/4638
قسمت اول👆👆👆
#رمان_جانم_میرود👇👇👇https://eitaa.com/havase/3764
قسمت اول👆👆👆
#رمان_شهادت_به_سبک_دخترونه👇👇
https://eitaa.com/havase/5619
قسمت اول👆👆👆👆
#رمان_دوراهی👇👇
https://eitaa.com/havase/6087
قسمت اول👆👆👆
#بالاتر_از_عشق👇👇👇
https://eitaa.com/havase/5480
قسمت اول👆👆👆
#حق_الناس👇👇👇
https://eitaa.com/havase/6336
👆👆👆قسمت اول
#آگاه_به_قلب_ها 👇👇👇
https://eitaa.com/havase/6493
قسمت اول👆👆👆
#مجنون_من_کجایی 👇👇👇
https://eitaa.com/havase/7077
👆👆👆قسمت اول
#مقدمه
بسم رب الشهدا
به نام خدای شهدا
شهید یعنی زندگی و تاثیر گذاری بعد از مرگ
مرگی از بهترین مرگها که شایسته هرفردی با نامه اعمالش نیست
داستان #هادی_دلها روایت زندگی دو دختر دبیرستانی است از سال ۱۳۹۴تا ۱۳۹۷
دوهمکلاسی که #شهید_هادی آنان سرراه هم قرار میده
شخصیت اول قصه #توسکا دختری بی حجاب با افکاری اروپایی است که در هفتم روز بازگشت پیکر پسرخاله شهیدش بعداز سی سال تغییر جدی در زندگیش رخ میدهد و نامش بخاطر همین اتفاق #عطیه میذارد
شخصیت دوم داستان #منیره هست که همزمان با بازگشت پیکر پسرخاله شهید توسکا برادرش در سوریه به درجه رفیع شهادت میرسد
درون مایه اصلی داستان براساس واقعیت است
و اما شخصیت #برادر_منیره و #پسرخاله_توسکا وجود خارجی ندارد
و نام -نام خانوادگی بطور اتفاقی انتخاب کردیم
در این داستان با شهدای زیادی آشنا میشویم
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_جاویدالاثر_دفاع_مقدس_علی_اکبر_مقری
#شهید_مدافع_وطن_کمیل_صفری_نبار
#شهید_فاطمیه_محمدحسین_حدادیان
#شهید_مدافع_حرم_سید_محمدحسین_میردوستی
#شهید_بی_سر_محسن_حججی
و.....
با ما همراه باشید در هادی دلها
به قلم :بانوی مینودری
https://telegram.me/joinchat/BkbbOUFn-297rFX7UmwYQA
@zoje_beheshti
بسم رب الشهدا
#رمان
#هادی_دلها
#قسمت_اول
جلوی آینه ایستاده بودم و با معقنه ام سرکله میزدم
😐خدا جای همه چیز به من مو داده
مامان:توسکا مدرسه است نه خونه خاله ات
-بله میدونم حاضرم
مامان:صبحونه نخوردی که
-نمیخاد
خداحافظ
مامان:توسکا امروز سالگرد شهادت محمد من میرم کمک خاله ات توهم از مدرسه اومدی ناهار خوردی ،استراحت کردی حاضر شو بیا خونه خالت
-😐سالگرد
مامان:چرا قیافت شبیه لگو تلگرام میکنی
-من نمیدونم از این محمد چهار استخون یه پلاک یا چفیه به دست خاله نرسیده
اون وقت هرسال هرسال همه جمع میکنه
که چی بگه
آفرین
بابا ما فهمیدیم شما خیلی مرده پرستی
مامان:توسکا 😡😡😡بس میکی یانه؟
دهنت پر میکنی هر کثافتی ازش بیرون میاد میگی
با کارای دیگت هیچ کاری ندارم میگم جوانی ،خامی
هر غلطی دلت میخاد بکن
بالاخره سرت ب سنگین میخوره
اما حقشم نداری به شهدا توهین کنی
شبم مثل بچه آدم پا میشی میای خونه خالت
اگه چرت پرت بگی من میدونم تو
حالا هم برو گمشو مدرسه
نام نویسنده:بانوی مینودری
🚫کپی ب شرط هماهنگی با نویسنده حلال است
https://telegram.me/joinchat/BkbbOUFn-297rFX7UmwYQA
@zoje_beheshti
از خونه خارج شدم
من توسکا اسفندیاری هستم سال دوم دبیرستان رشته تجربی میخونم
شاگرد دوم کل دبیرستان شهیده نسرین افضلم 😒
شاگرد اول مدرسمون زینب عطایی فرد هست
امروز حدودا دوهفته از سال تحصیلی ۹۴-۹۵میگذره
رسیدم مدرسه بچه ها صف بسته بودن
مدیرمون خانم محمدی داشتن صحبت میکردن
دخترای گلم از امروز طبق برنامتون درس دین زندگی تون فعال میشه دبیر محترمتون هم خانم مقری هست
رفتیم سرکلاس
یه خانم جوان ،خوشتیپ وارد کلاس شد
همه ب احترامش بلند شدیم
خانم مقری :دخترای گلم بفرمایید بشینید
ملیحه قمری هستم
دانشجو دکترای معارف اسلامی دانشگاه بهشتی
طلبه سطح دوم حوزه علمیه
خوب این از من
اسم هرکس میخونم لطفا بلند بشه خودش معرفی کنه و معدل سال پیش بگه،شغل مادر و پدر
خانم توسکا اسفندیاری
✋بله
معدل سال پیشم ۱۹/۸۰ است
شغل پدرم مهندس عمران است
مادرم پرستار هستن خانم
اسامی یکی یکی خونده شد تا رسید به زینب
خانم مقری:خانم زینب عطایی فرد
زینب :به نام خدا
معدل سال پیشم ۱۹/۹۰هست خانم
پدرم پاسدار هستن
مادرم طلبه و استاد حوزه
خانم مقری: فامیلی مادرت چیه دخترم؟
زینب: خانم حسینی
خانم مقری:ای جانم سلام ویژه من بهشون برسون
زینب :چشم
تا زنگ اخر اتفاق خاصی نیفتاد
از مدرسه که خارج شدیم
صدای آقای :خانم عطایی فر
نام نویسنده : بانوی مینودری
🚫کپی ب شرط هماهنگی با نویسنده حلال است
https://telegram.me/joinchat/BkbbOUFn-297rFX7UmwYQA
@zoje_beheshti
&&راوی زینب&&
ب سمت صدابرگشتم
-دااااااداااااش
داداش :جان دلم
هیس
ابرومون بردی
-وای داداش کی اومدی ؟
کی رسیدی؟
باورم نمیشه صحیح سالم پیشمی 😍😭
داداش :زینبم اروم باش
از مامان اجازت گرفتم ناهار باهم باشیم
-آخجووووون هورا 👏👏
وارد رستوران شدیم
داداش : زیب خواهری چه میل میکنید،
-اوووم چلو کباب
عه داداش گوشیته
عه سنگ صبور چیه 😑😑
داداش: یه خانم خیلی مهربون که شما تا دوسه ماه دیگه باهش آشنا میشی
جوابش بدم میام
-یعنی داداشم داره قاطی مرغا میشه 😮😮
داشتم ب خانواده چهارنفری خودمون فکر میکردم
بابام جانباز جنگ تحملی بود و پاسدار
من و توسکا قبل نه سالگی خیلی صمیمی بودیم
اما با بزرگ شدنمون دیواری بزرگی بینمون بود
چون توسکا برخلاف مامان باباش مذهبی نبود
داداش ک بزرگتر شد به انتخاب خودش پاسدار شد
الان دوساله که مدافع حرم حضرت زینب (س)هست
داداش:خیلی فکر نکن ازت انیشتن درنمیاد،
-عه داداش
داداش:والا
-خب بگو ببینم این خانم سنگ صبور کی عروس ما میشه ؟
چندسالشه ؟
خوشگله ؟
داداش زد ب دماغم گفت بچه من کی گفتم عروس
این خانم قراره حواسش ب شما باشه
حالاهم غذات بخور
کم ازمن حرف بکش
بعداز اعزام من خودش میاد سراغت
-مگه بازم میری ؟
کی ؟
داداش:بله
۲۵روز دیگه
#ادامه_دارد...عصر ❤️❤️
نام نویسنده:بانوی مینودری
🚫کپی ب شرط هماهنگی با نویسنده حلال هست
https://telegram.me/joinchat/BkbbOUFn-297rFX7UmwYQA
@zoje_beheshti
#رمان
#هادی_دلها
#قسمت_اول
https://eitaa.com/havase/7194
#قسمت_دوم
https://eitaa.com/havase/7203
❤️کانال زوجهای بهشتی❤️
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
@zoje_beheshti
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
May 11
بسم رب الشهدا
#رمان
#هادی_دلها
#قسمت_دوم
بعداز خوردن ناهار رفتیم خونه تا وارد خونه شدیم
مامان : چشم دلت روشن زینب خانم
-وووییی مامان خیلی کیف داد
راستی مامان یکی از شاگردات معلم دینی ماست
مامان :إه فامیلیش چیه
-ملیحه مقری
مامان :ای جانم خیلی خانم و مهربونه
زینب یه دختر توپولی داره اسم اونم زینبه
میاردش حوزه بچه ها براش ضعف میکنن
-خداحفظش کنه
حسین :زینب جان برو بخاب درستم بخون شب بریم شهربازی
-چشم
❤️💛❤️💛❤️💛❤️
&راوی توسکا&
وقتی از مدرسه که خارج شدیم دیدم زینب و داداش باهم رفتن
داداش خیلی پسر خوشگلیه فقط حیف که پاسداره 😒
منم رفتم خونه تا ساعت ۷:۳۰شب خوابیدم
بعدم پاشدم ی مانتو کتی سیاه و شلوار دم پا و روسری ساتن مشکی سر کردم
خداشکر وقتی رسیدم فک زدنای آخوندا و این پاسدارا تمام شده بود
شام خوردیم برگشت خونه
وقتی رسیدیم خونه بابا گفت فردا برای دو روز میرن بندر انزلی برای خرید ی زمین
آخجووووون 💃💃
این دو روز خونه کویت هست 😬
فردا صبح زنگ بزنم آتوسا بگم بچه ها بیان اینجا
🚫کپی ب شرط هماهنگی با نویسنده حلال است
https://telegram.me/joinchat/BkbbOUFn-297rFX7UmwYQA
@zoje_beheshti