eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.2هزار دنبال‌کننده
472 عکس
133 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 شب یلدا و خانواده گرایی ایرانی سنت‌های ایرانی عموما سنت‌هایی هستند برای گردهم‌هایی همه‌ی اعضا یک خانواده و نزدیکان و شنیدن پند بزرگان و حکایات سازنده‌ی هویت اخلاقی انسان ایرانی که در و تجلی یافته است. https://eitaa.com/hekmat121
📌 حمله‌ی حیدری شب نشینی‌های ایرانی با حمله‌ی حیدری حماسه یکی از مهیج ترین انواع ادبی است که شاعر در آن به شرح و توصیف اعمال پهلوانی و افتخارات قوم یا فردی می پردازد، به طوری که شامل مظاهر مختلف زندگی آنها باشد . علاوه بر باذل مشهدی سراینده‌ی کتاب حمله حیدری، ملابمانعلی کرمانی متخلص به راجی هم کتاب دیگری نوشت که حماسه ای دینی است که شاعر در آن به شرح و توصیف شجاعتهای قهرمانان و پیشوایان دینی بویژه حضرت علی (ع) پرداخته است . این کتاب مشتمل بر حدود سی هزار بیت است که در قالب مثنوی و در بحر متقارب سروده شده است و شاعر در سرودن آن بیشتر به شاهنامه فردوسی نظر داشته است. موضوع منظومه حمله حیدری راجی‌کرمانی تاریخ صدر اسلام است که در آن به زندگانی پیامبر(ص) و نبردهای آن حضرت با مخالفان دین اسلام اشاره کرده و سپس به موضوع اصلی منظومه، یعنی نبردهای حیدرکرار علی(ع) با مشرکان و منافقان پرداخته و برخلاف سلف و سرمشق خود (باذل)، ضمن توصیف حوادث زمان پیامبر و امیرمؤمنان، حوادث کربلا را نیز به تناسب موضوع وصف کرده است. در اواسط شرح جنگ صفّین منظومه پایان می‌یابد. https://eitaa.com/usul121
📌 استاد مطهری و پایه‌گذاری فقه خانواده در پاسخ به چالشها ✍ سید مهدی موسوی بخش اول: 🔹جوامع انسانی درمسیر پیشرفت وتوسعه‌ی اقتصادی همواره با نوعی ازمعضلات وبحرانهای اجتماعی مواجه می‌شوند که موجب تردید دربرخی ازهنجارها و مقررات مستقر درفرهنگ عمومی می‌شود. یکی از عرصه‌هایی که بیشترین چالش در آن ایجاد می‌شود عرصه‌ی خانواده، روابط انسانی وسبک زندگی است. چرا که هر الگويي از پیشرفت و توسعه‌ی اقتصادی شیوه متفاوتی اززندگی وروابط انسانی را طلب می‌کند. جوامع اسلامی هم از این مسئله مستثنی نیست وبا حرکت به سمت پیشرفت وتوسعه باچنین چالش‌هایی روبرو می‌شود بخصوص اگر رسانه‌ها وبازیگران خارجی نیزوارد این میدان شوند. 🔸 جامعه‌ی ایرانی دردوران معاصر دو بار درمسیر توسعه وپیشرفت قرار گرفته است. مرحله‌ی اول پس ازمشروطه و درحکومت پهلوی الگوی مدرنیزاسیون غربی در دستور کار دولتمردان پهلوی قرار گرفت که بحرانهای اجتماعی و هنجاری خاصی را درپی داشت و مرحله دوم پس پیروزی انقلاب اسلامی است که برالگوی پیشرفت ایرانی اسلامی تاکید شد اما در این دوره نیزچالش‌هایی به وجود آمده است. علیرغم اختلافات گسترده دراین دو الگو، چالش‌های مشترکی را درپی داشته است. یکی ازوجوه مشترک این چالشها برای بخشی از بدنه‌ی اجتماع، چالش خانواده وتردید درهنجارها ومقررات اسلام درحوزه خانواده، حقوق وپوشش زنان واخلاق جنسی است. با لهام ازتجربه‌ی موفق استاد شهیدآیت الله مطهری درمواجهه باچالشهای اجتماعی وحقوقی مرحله‌ی اول، می‌توان به تحلیل چالش‌های مرحله‌ی دوم پرداخت. بر اساس این تجربه‌ی علمی می‌توان گفت: یکی از بایسته‌های امروز جامعه‌ی اسلامی احیای فقه‌خانواده و صورتبندی احکام و مقررات اسلامی در چارچوب "نظام خانوادگی" و "نظام حقوقی" به‌هم پیوسته و منسجم است. 🔹 فقیه شهید آیت الله مطهری (رحمة الله عليه) ازشاگردان برجسته آیت الله العظمی بروجردی(ره) و آیت الله العظمی امام خمینی (ره) در فقه واصول بودند که به سرعت در این حوزه دانشی درخشید وبه درجه اجتهاد مطلق رسید. وی دراوان جوانی ازمعروفترین مدرسان رسائل و مکاسب و کفایه حوزه علمیه قم شد وجمع کثیری ازطلاب ازمحضرش بهره بردند. درآغاز دوران درخشش فقاهتی مجبور به هجرت به تهران شد ودر سنگرهای مختلف فلسفی، فقهی، کلامی، تاریخی، اجتماعی درخشید وآثار بدیع وارزشمندی را به یادگار گذاشت. 🔸 یکی ازحوزه‌های های تخصصی که درتهران نیزهمواره بدان اهتمام داشت و درصدد نوآوری و خلاقیت درآن زمینه بود عرصه فقه و فقاهت بود. توجه اوبه مبانی فلسفی وکلامی فقه و همچنین توجه به مباحث روش‌شناسی اجتهاد حائز اهمیت است. 🔹همچنین سعی داشت دانش فقه را وارد عرصه‌های عینی و راهبردی جامعه کند و از این طریق پایایی و پویایی شریعت اسلام را نشان دهد. چرا که به نظر وی، یکی از مقدمات تحول اجتماعی و ایجاد تغییرات در مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی، فعال کردن شریعت اسلامی و استنباط نظامات کلان و مکتب‌های راهبردی اسلام است و از اینکه مسلمین به ارزش میراث خود پی نبرده‌اند و به استنباط نظامات کلان اسلامی نپرداخته اند بسیار متاسف بود و آن را نشانه‌ای از رشدنیافتگی جامعه‌ی اسلامی می‌دانست و بر ضرورت بازخوانی احکام و مقررات اسلامی به مثابه نظامات اجتماعی و خانوادگی تاکید داشت چرا که موجب استقلال و عزت اجتماعی مسلمین در همه‌ی بخش‌ها می‌شود. 🔸 در عصری که استاد مطهری به اعتلای مسلمین و بازخوانی تراث اسلامی و فقاهتی توجه داشت متفکران دیگری نیز می‌اندیشمند و هر کدام بیشتر به یکی از موضوعات اسلامی و اجتماعی توجه داشتند و درصدد بازخوانی و صورتبندی جدید آن بودند. حضرت امام خمینی به حوزه سیاست و حکومت عنایت داشتند، علامه طباطبایی به تکون اجتماع و معارف اجتماعی قرآن توجه کردند، شهید بهشتی به تشکل اسلامی و فعالیت‌های جمعی و سید موسی صدر و سید محمد باقر صدر به عرصه‌ی اقتصاد روی آوردند و هر کدام تلاش‌های ارزشمندی در این زمینه داشته و آثار و نظریه‌های فاخری تولید کرده‌اند. اما ازمیان همه مقررات واحکام اسلام برای استاد مطهري دردرجه‌ی اول، احکام و مقررات خانواده بسیار اهمیت پیدا می‌کند. ایشان این مقررات واحکام را "تدبیر منزل" می‌نامد که برخلاف رویه ی طبیعی قرآن کریم در بیان اجمالی مسایل، این بخش به تفصیل و با ذکر جزئیات ذکر شده است که نشان از اهمیت و مرکزیت خانواده درحیات انسانی دارد: "درقرآن کريم به مسائلي که حکما وفلاسفه آنها را اصطلاحاً «مسائل تدبير منزل» مي‌‌‌‌‌نامند، يعني حقوق و احکام خانوادگي، اهميت زياد داده شده است وبا اينکه قرآن به جزئيات مسائل نمي‌‌‌‌‌پردازد ولي دراين مسائل بيش از مسائل ديگر به جزئيات پرداخته است واين نشانه اهميتي است که قرآن به مسائل زندگي خانوادگي ياتدبير منزل مي‌‌‌‌‌دهد."(آشنایی با قرآن ج۸ ص۱۴) 🔴 ادامه دارد ... https://eitaa.com/hekmat121
📌 استاد مطهری و پایه‌گذاری فقه خانواده در پاسخ به چالشها ✍ سید مهدی موسوی بخش دوم: 🔸 در توجه استاد مطهری به فقه خانواده - که تا پایان حیات استاد در اولویت بود - در زمانه‌ی پیش از انقلاب و معضلات فراوان اجتماعی در آن دوره نکته‌ای مهم نهفته است و آن اینکه ایشان ریشه‌ی بسیاری از معضلات و بحرانهای اجتماعی تمدن غرب و جوامع غربی‌شده را در تضعیف خانواده می‌دانست و راه نجات جوامع و بازگشت به فطرت انسان را نیز در احیای "نظام خانودگی" جستجو می‌کرد. 🔹 استاد مطهری احکام و مقررات اسلامی در زمینه‌ی خانواده را ۱. مبتنی بر "فلسفه زندگي خانوادگي" و همچنین ۲. معرّف "نظام خانوادگی" در عرض "نظام اجتماعی" و ۳. یک "نظام حقوقی" مستقل از ساير نظامات حقوقی بشری می‌داند. 🔸 او معتقد است که همه احکام و مقررات فقهی را می‌بایست در قالب یک "نظام" منسجم و مستقل در ذیل مکتب جامع اسلام صورت‌بندی و استنباط کرد به نحوی که علاوه بر انسجام درونی با بقیه نظامات کلان اسلام هماهنگ باشد. البته نقش "نظام خانوادگی" نسبت به سایر نظامات رفتاری و جمعی انسان زیربنایی‌تر و اثر‌گذارتر است. یعنی، نظام سیاسی، نظام اقتصادی، و ... را می‌بایست در نسبت با نظام خانوادگی اسلام تنظیم و تدوین کرد. 🔸 احکام و مقررات خانوادگي اسلام هنگامی می‌تواند در قالب یک "نظام" صورتبندی شود که بنیادهای فلسفی آن نیز سامان یابد و به هستی‌شناسی خانواده توجه شود و سپس به صورت یک نظریه فلسفی و کلامی عرضه شود. استاد مطهری پرسش بنیادین طرح‌واره‌ی فقه خانواده را چنین طرح می‌کند: "از نظر ما اساسي ترين مسأله در مورد «نظام حقوق خانوادگي»- و لا اقل در رديف مسائل اساسي- اين است که آيا نظام خانوادگي نظامي است مستقل از ساير نظامات اجتماعي، و منطق و معيار ويژه‌اي دارد جدا از منطقها و معيارهايي که در ساير تأسيسات اجتماعي به کار مي‌رود يا هيچ گونه تفاوتي ميان اين واحد اجتماعي با ساير واحدها نيست؛ بر اين واحد همان منطق وهمان فلسفه وهمان معيارها حاکم است که برساير واحدها ومؤسسات اجتماعي؟"(نظام حقوق زن، ص۱۱) 🔹استاد مطهری برای پاسخ به این پرسش، به حکمت عملی نظر دارد و به تحلیل چرایی سه‌گانه‌ی اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدن در حکمت عملی می‌پردازد و بر این تمایز صحه می‌گذارد و معتقد است که ادیان و حکمت برای خانواده یک "نظام" مستقل و متمایز قائلند و همین موجب پایداری جوامع سنتی و حاکمیت ارزش‌های اخلاقی و مقررات دینی شده است و "قرآن هم براي زندگي خانوادگي به منطق خاص قائل است وقياسش رابه منطق اجتماع غلط مي‌‌‌‌‌داند."(همان ج۸، ص۴۷) 🔸 برخلاف معارف انبیا وحکیمان گذشته، تمدن غرب برنفی استقلال وتمایز خانواده از اجتماع اصرار دارد ووظایف اجتماع منزلی راسلب وبه جامعه سپرده است: "در عصرجديد نظام خانوادگي جزء ساده‌‌‌‌‌اي ازنظام اجتماع مدني است ودراثر توسعه اجتماع مدني کارهاي اجتماع منزلي به آن تفويض مي‌‌‌‌‌شود: زندگي خانوادگي جزئي اززندگي اجتماعي واخلاقي است و مربوط است به اخلاق اجتماعي وحساب جداگانه‌‌‌‌‌اي ندارد، پس تکاليف وحقوق جداگانه‌‌‌‌‌اي را ايجاب نمي‌‌‌‌‌کند؛ همانطوري که هزاران شرکتها و همکاريها در اجتماع است، شرکت زن و شوهر هم هست بلکه شرکت پدر وفرزند يا مادر و فرزند يابرادر وبرادر، برادر وخواهر، خواهر وخواهر هم هست."(یادداشت‌ها ج۵ ص ۴۲) "و همين امرسبب يکسلسله ناراحتيهاي فوق‌‌‌‌‌العاده در دنيا شده است که الآن عواقبش رادنيا دارد مي‌‌‌‌‌بيند و مي‌‌‌‌‌چشد، عواقب بسيار بدي. مسأله گسيخته‌‌‌‌‌شدن روابط خانوادگي اکنون بلاي بزرگي است در دنيا." 🔹 برمبنای استاد، خانواده دارای یک ساختار وغایت مستقل ومتمایز ازاجتماع است واحکام ومقررات آن نیز دارای نظم و هویتی مستقل و متفاوت از اجتماع است ونباید خانواده رابا اجتماع درهم آمیخت وآنرا یک شرکت و یا واحد اجتماعی تلقی کرد. "نظام خانوادگي يک واحد بالخصوص است ومنطق مخصوص به خود دارد، حقوقش حقوق مخصوص به خود است، احکامش احکام مخصوص به خود است و منطقش منطق جدايي است."(آشنایی با قرآن ج۸ ص۴۷) 🔴 ادامه دارد ... https://eitaa.com/hekmat121
📌 استاد مطهری و پایه‌گذاری فقه خانواده در پاسخ به چالشها ✍ سید مهدی موسوی بخش سوم... 🔹 به عقيده استاد مطهری اسلام خانواده را یک واحد زنده می‌داند که می‌بایست به حیات خود ادامه دهد و از هر آنچه موجب مرگ و نابودی آن می‌شود پرهیز کرد: "خانواده از نظر اسلام يک واحد زنده است و اسلام کوشش مي‌کند اين موجود زنده به حيات خود ادامه دهد."(نظام حقوق زن، ص۲۶۶) 🔸 شهید مطهری بنیان خانواده را در نحوه خلقت انسانها و گرایش درونی زن و مرد به یکدیگر و همچنین سعادت مشترک اهل منزل می‌داند: "بناي زندگي زناشويي بر شرکت در امور مادي نيست، بر وحدت و تشکيل يک واحد زندگي دادن است به طوري که بيگانگي از بين برود."(یادداشتها، ج۵ ص۱۱۳) "زن و مرد در سعادت يکديگر شريکند بايد قوانين و مقررات، جنبه‌‌‌‌‌هاي اختصاصي سعادتمند شدن زن از مرد خود و مرد از زن خود را حفظ کند، عواطف آنها را به يکديگر اختصاص دهد. نظام خانوادگي در اسلام مبني بر همين اصل است، اما نظام خانوادگي فرنگي بر اين نيست. از لحاظ فرنگي زندگي داخلي جز شکل دفتر يک شرکت را بيشتر ندارد، کاميابيهاي مرد و زن غالباً در خارج خانواده انجام مي‌‌‌‌‌گيرد."(یادداشتها، ج۵ص۱۰۰) براین اساس تمام احکام و مقررات خانواده ناظر به سعادت مشترک اهل خانواده و حفاظت از عواطف درونی میان آنهاست. در اسلام خانواده کانون عيش و اجتماع کانون کار است اما در اروپا اجتماع کانون عيش و خانواده کانون خستگي‌‌‌‌‌ است. از این رو، حل کننده مشکلات خانوادگي محبت است و براي اين محبت بايد معاشرت محدود باشد. 🔹 بر این مبنا، همه احکام نظام خانوادگي در اسلام هماهنگ با فطرت و ساخت یک اجتماع سالم و اخلاقی است. ایشان معتقد است که گاه چند خانواده می‌توانند پایه گذار يک ملت و جامعه اسلامی باشد: "گاهي‌‌‌‌‌چند خانواده مسلمان حرکت مي‌‌‌‌‌کنند مي‌‌‌‌‌روند به يکي از بلاد کفر و آنجا زندگي مي‌‌‌‌‌کنند ولي خودشان در آنجا يک هسته مي‌‌‌‌‌شوند يعني حکم بذري را پيدا مي‌‌‌‌‌کنند که به تدريج رشد مي‌‌‌‌‌کند. و بسياري از کشورهاي امروز اسلامي مولود همين‌‌‌‌‌گونه مهاجرين و مهاجرتهاي هدفدار بوده است؛ يعني خانواده‌‌‌‌‌هاي مسلمان رفته‌‌‌‌‌اند آنجا براي اينکه بهتر زندگي کنند؛ ضمناً هسته‌‌‌‌‌اي تشکيل داده و به تدريج رشد کرده‌‌‌‌‌اند ... يک دسته خانواده‌‌‌‌‌هاي ايراني رفته‌‌‌‌‌اند در جاي ديگر، ولي چون سخت مؤمن و معتقد به اسلام بوده‌‌‌‌‌اند نه تنها در هاضمه ديگران هضم نشده‌‌‌‌‌اند، بلکه ديگران را در هاضمه خودشان هضم کرده‌‌‌‌‌اند. "(آزادی معنوی، ص۱۹۰) 🔸 نکته دیگر در باب نظام خانوادگی در اسلام این استکه "يک انسان در خانواده، تکامل يافته‌‌‌‌‌تر از يک انسان مجرد باشد. خود زندگي خانوادگي نوعي تکامل است‌‌‌‌‌ "(مقالات فلسفی ص۱۶۴، نظام تعلیم و تربیت در اسلام) لذا اخلاق و تربیت نسل و جامعه برعهده‌ی اعضای خانواده است. به اعتقاد استاد مطهری خانواده یک اجتماع طبیعی و فطری است و اساس تربیت فرزندان در خانواده شکل می‌گیرد و به جامعه سرازیر می‌شود. ایشان رسالت تربیت را مسئولیت طبیعی واصلی خانواده می‌داند و نمی‌توان آن را به جامعه و دولت واگذار کرد مگر در شرایط خاص.(ده گفتار) از اینرو، برخی از ناهنجاری‌هاي اجتماعي را باید در تعلیم و تربیت فرزندان در خانواده جستجو کرد: "رمز اينکه هرچه دنيا عالمتر مي‌‌‌‌‌شود بي‌‌‌‌‌عقيده‌‌‌‌‌تر مي‌‌‌‌‌گردد و پايبندي‌‌‌‌‌اش به اصول اخلاقي کمتر مي‌‌‌‌‌شود، همين است که غالباً اصول اخلاقي‌‌‌‌‌اي که به بشر تعليم کرده‌‌‌‌‌اند منطق نداشته، پشتوانه نداشته، اعتبار نداشته، پايه نداشته و براساس يک سلسله تلقينات بوده است. در خانواده به او تلقين کرده‌‌‌‌‌اند، از پدر و مادرش تقليد کرده، در مدرسه همين‌‌‌‌‌طور. وقتي که درس خوانده مي‌‌‌‌‌شود و راجع به اصول اخلاقي فکر مي‌‌‌‌‌کند، با اينکه هميشه از اين اصول حمايت مي‌‌‌‌‌کند و مي‌‌‌‌‌گويد عدالت اجتماعي چنين است، راستي چنين، امانت چنين، آزادي چنين، ولي آن ته دل که حساب مي‌‌‌‌‌کند مي‌‌‌‌‌داند که اين حرفها پايه ندارد، مي‌‌‌‌‌گويد: من روي چه حساب و ملاک به خاطر چهار کلمه حرف بيايم از منافع شخصي خودم بگذرم؟ براي چه بيايم بگذرم؟ اگر انديشه کرد اين‌‌‌‌‌طور است. علت اينکه جامعه عالِم زير بار مفاهيم اخلاقي نمي‌‌‌‌‌رود همين است."(فلسفه اخلاق، ص۲۳۳) https://eitaa.com/hekmat121
📌 روشنفکری و ديکتاتوری 🔹 روشنفکری محصول عقلانیت مدرن و دستگاه فکري طبیعت‌محور است که بر حول مفهوم قدرت شکل گرفته است. 🔸یکی از آسیب‌های جریان روشنفکری گرفتار شدن به خودرأیی و استبداد رای است. او خود را عاقل تر از دیگران می‌پندارد و به نفی مطلق میراث فکری و فرهنگی جامعه‌ی خود و نقد غیرمنصفانه‌ی عالمان و اندیشمندان گذشته‌ می‌پردازد. 🔹 روشنفکران، ديکتاتوری و استبداد حاکمان را -که برآمده از زور بازو و قدرت سخت است- می‌بینند اما استبداد و ديکتاتوری خود را که حاصل غلبه‌ی علم تجربی و فکر انحصار اندیش و قدرت رسانه و تبلیغات است نمی‌بینند. https://eitaa.com/hekmat121
خاکسپاری فاطمه زهرا (سلام الله علیها) توسط حضرت علی (علیه السلام) أمالي، شیخ طوسي، صفحه: 110-109 امالی شیخ مفید، صفحه: 281-283 فَلَمَّا نَفَضَ يَدَهُ مِنْ تُرَابِ الْقَبْرِ هَاجَ بِهِ الْحُزْنُ، وَ أَرْسَلَ دُمُوعَهُ عَلَى خَدَّيْهِ، وَ حَوَّلَ وَجْهَهُ إِلَى قَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فَقَالَ: السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ، عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ وَ حَبِيبَتِكَ، وَ قُرَّةِ عَيْنِكَ وَ زَائِرَتِكَ، وَ الثَّابِتَةِ فِي الثَّرَى بِبُقْعَتِكَ، الْمُخْتَارِ اللَّهُ لَهَا سُرْعَةَ اللِّحَاقِ بِكَ، قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي، وَ ضَعُفَ عَنْ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ تَجَلُّدِي، إِلَّا أَنَّ فِي التَّأَسِّي لِي بِسُنَّتِكَ وَ الْحُزْنِ الَّذِي حَلَّ بِي لِفِرَاقِكَ لَمَوْضِعَ التَّعَزِّي، وَ لَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحُودِ قَبْرِكَ بَعْدَ أَنْ فَاضَتْ نَفْسُكَ عَلَى صَدْرِي، وَ غَمَضْتُكَ بِيَدِي، وَ تَوَلَّيْتُ أَمْرَكَ بِنَفْسِي، نَعَمْ وَ فِي كِتَابِ اللَّهِ نِعْمَ الْقَبُولُ، وَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ‏. قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ، وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ، وَ اخْتُلِسَتِ‏ الزَّهْرَاءُ، فَمَا أَقْبَحَ‏ الْخَضْرَاءَ وَ الْغَبْرَاءَ، يَا رَسُولَ اللَّهِ! أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ، وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ، لَا يَبْرَحْ الْحُزْنُ‏ مِنْ قَلْبِي أَوْ يَخْتَارَ اللَّهُ لِي دَارَكَ الَّتِي فِيهَا أَنْتَ مُقِيمٌ، كَمَدٌ مُقَيِّحٌ، وَ هَمٌّ مُهَيِّجٌ، سَرْعَانَ مَا فَرَّقَ بَيْنَنَا وَ إِلَى اللَّهِ أَشْكُو، وَ سَتُنْبِئُكَ ابْنَتُكَ بِتَظَاهُرِ أُمَّتِكَ عَلَيَّ وَ عَلَى هَضْمِهَا حَقَّهَا، فَاسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ، فَكَمْ مِنْ غَلِيلٍ مُعْتَلِجٍ بِصَدْرِهَا لَمْ تَجِدْ إِلَى بَثِّهِ سَبِيلًا، وَ سَتَقُولُ وَ يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنا وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ‏. سَلَامٌ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ، سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا سَئِمٍ وَ لَا قَالٍ، فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ، وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِينَ، الصَّبْرُ أَيْمَنُ وَ أَجْمَلُ، وَ لَوْ لَا غَلَبَةُ الْمُسْتَوْلِينَ عَلَيْنَا لَجَعَلْتُ الْمُقَامَ عِنْدَ قَبْرِكَ لِزَاماً، وَ التَّلَبُّثَ عِنْدَهُ مَعْكُوفاً، وَ لَأَعْوَلْتُ إِعْوَالَ الثَّكْلَى عَلَى جَلِيلِ الرَّزِيَّةِ، فَبِعَيْنِ اللَّهِ تُدْفَنُ بِنْتُكَ سِرّاً، وَ يُهْتَضَمُ حَقَّهَا قَهْراً، وَ يُمْنَعُ إِرْثَهَا جَهْراً، وَ لَمْ يَطُلِ الْعَهْدُ، وَ لَمْ يَخْلَقْ مِنْكَ الذِّكْرُ، فَإِلَى اللَّهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ الْمُشْتَكَى، وَ فِيكَ أَجْمَلُ الْعَزَاءِ، فَصَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا وَ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.
📌هنگامی که حضرت علی علیه السلام فاطمه زهرا را دفن نمود... وقتی دست مبارك از خاك قبر برافشاند، اندوه و غم بر دلش هجوم آورد و سيلاب اشك را بر گونه‏ هایش جارى ساخت، سپس رو به جانب قبر رسول خدا (ص) گرداند و گفت: «اى رسول خدا از من بر تو سلام باد، و سلام باد بر تو از جانب دخترت و حبيبه‏ات و نور ديده‏ات و زائرت و كسى كه در آرامگاه تو در ميان خاك آرمیده است. همان كسی كه خداوند زود رسيدن به تو را برايش برگزيده است. يا رسول اللَّه صبرم در فراق دختر برگزيده‏ات كم شده، و تاب و توانم در فراق سرور زنان به سستى گرائيده، جز اينكه در تأسى من به سنّت تو و در اندوهى كه با جدائى تو بر من فرود آمد جاى صبر و بردبارى (بر عزاى فاطمه) باقى است. هنگام جان دادن سرت بسينه من چسبيده بود و من تو را در لحد آرامگاهت نهادم و تو را با دست خود به زير خاك پنهان نمودم، و خودم شخصا امورت را به عهده گرفتم، آرى در كتاب خدا آيه‏اى است كه سبب می شود مصيبت‏ها را با آغوش باز بپذيريم: «ما همه از آن خدائيم و همه بسوى او باز خواهيم گشت» به راستى كه امانت پس گرفته شد، و گروگان دريافت گشت، و زهرا خيلى سريع از دستم ربوده شد. اى رسول خدا اكنون ديگر چقدر اين آسمان نيلگون و زمين تيره در نظرم زشت جلوه مى‏كند! امّا اندوهم هميشگى گشته، و شبم به بيدارى كشيده، اندوه هرگز از دلم رخت نبندد تا آنگاه كه خداوند همان سرايى را كه تو در آن مقيم گشته‏اى برايم برگزيند. غصّه‏اى دارم بس دلخراش، و اندوهى دارم هيجان انگيز، چه زود ميان ما جدائى افتاد، من به خداوند شكوه مى‏برم. و به زودى دختر تو از همدستى امّتت عليه من و غصب حقّ خودش به تو گزارش مى‏دهد، پس احوال را از او جويا شو، كه بسى غمهاى سوزانى كه در سينه داشت و راهى براى پخش آن نمى‏يافت، اما به زودى بازگو خواهد نمود، و البتّه خداوند داورى مى‏كند و او بهترين داوران است. اى رسول خدا بر تو درودى مى‏فرستم، درود وداع‏كننده‏اى كه نه خشمگين است و نه دلتنگ، بنا بر اين اگر باز گردم از روى ملامت و دلتنگى‏ نيست، و اگر بمانم از روى بدگمانى به وعده‏اى كه خداوند به صبر پيشگان داده نیست، و البتّه كه صبر مباركتر و زيباتر است. و اگر بيم غلبه چيره‏شوندگان بر ما نبود (كه مرا سرزنش كنند يا قبر فاطمه را بشكافند) ماندن در نزد قبر تو را بر خود لازم می نمودم، و در كنار آن به اعتكاف به سر مي بردم، و بر اين مصيبت بزرگ همچون مادرى فرزند از دست داده مى‏ناليدم. در برابر ديد خدا دخترت پنهانى به خاك سپرده گشته، و حقّش به زور ستانده مى‏شود، و آشكارا از ارث خود محروم مى‏گردد، و حال آنكه هنوز از عهد تو ديرى نپائيده و ياد تو فراموش نگشته است. پس اى رسول خدا به سوى خداوند شكوه مى‏برم. و بهترين صبر صبر بر ماتم تو است، و صلوات و رحمت و بركات خداوند بر تو و بر او (فاطمه) باد».
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ⭕️ کارمند ثبت‌احوال: هر اسمی دوست داری رو دخترت بذار الا یک اسم... 🌏 @hekmat121
📌فقه و تقدس (تاملاتی در فلسفه‌ی فقه) ✍ سید مهدی موسوی 🔹از جمله مفاهیم ارزشی که به دانش‌ها نسبت داده می‌شود مفهوم است به این معنا که برخی از دانش‌ها مقدس هستند و برخی نامقدس و خنثی هستند. 🔸 این مفهوم و نسبت‌دادن آن به دانش سه معنا می‌تواند داشته باشد: ۱. قدسی بودن به معنای مطلق‌بودن، حقیقی بودن و نقدناپذیری؛ ۲. قدسی بودن به معنای استفاده از منابع وحیانی و قدسی که انتسابی به حضرت حق دارند؛ ۳. قدسی بودن به معنای مؤثر بودن در حیات معنوی و سعادت حقیقی و ابدی انسان. 🔹 اطلاق معنای اول که تلقی مشهور نیز هست بر هیچ علمی به عنوان یک نظام دانایی صحیح نیست. چون حقیقت نامحدود است و علم مقوله بشری، محدود و در حال تحول و تکامل است. همواره امکان نقد و بررسی، نوآوری و خلاقیت در همه‌ی علوم وجود دارد. 🔸 اما معنای دوم و سوم را می‌توان به برخی از علوم بشری اطلاق کرد و از برخی علوم سلب کرد. 🔹جمع بندی: دانش فقه به معنای اول، دانش مقدس و نقدناپذیر نیست. بلکه اجتهاد در شریعت و تلاش مستمر برای قرب به حقیقت بخصوص در موقعیت‌های ناپایدار اجتماعی خصیصه ذاتی دانش فقه است. لکن فقه چون از منابع وحیانی بهره می‌برد و از اعتبارات شارع متعال گزارش می‌دهد دانشی مقدس است و با دانش‌هایی که چنین بهره‌ای ندارند متفاوت است. فقه به معنای سوم نیز دانشی مقدس است چرا که موثر در حیات معنوی و مرتبط با سعادت ابدی انسان است. 🔸نکته پایانی: قدسیت برخی از علوم مانند فقه، ذاتی و اصالی است اما برخی از علوم می‌توانند در نسبت با علوم اصالتا مقدس، از جنبه قدسی برخوردار شوند. فقیه نابغه و حکیم متأله حضرت امام خمینی(ره) در حدیث بیست و جهارم کتاب شریف شرح چهل حدیث به خوبی این مطلب متعالی را براساس فلسفه حکمت متعالیه تبیین فرموده‌اند. https://eitaa.com/hekmat121
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌قدرت رسانه ♨️بیانات ناب و تامل‌برانگیز رهبری با اصحاب رسانه 📍می‌توان یک امیرالمؤمنینی را با آن مقام قدس و عظمت معنوی، در نزد عده‌ای بعنوان یک بی‌نماز معرفی کرد؛ درحالیکه آن وقت نه اینترنت بوده، نه ماهواره و نه شیوه‌های ارتباطاتی مدرن امروزی! 📍متاسفانه عده‌ای در کشور ما، خبرهای چندخیابان آن طرف خودشان را هم از بی‌بی‌سی می‌گیرند؛ خوب معلوم است که با ذهن چه کار می‌کند! 📍حتی بسیاری از سیاستمداران امروز دنیا، اظهارنظرها و فهم‌هایشان تحت تاثیر رسانه‌های صهیونیستی است؛ یعنی یک گروهی دارند به همه‌ی آن‌ها جهت‌دهی و واقعیات واضح دنیا را دگرگون می‌کنند! https://eitaa.com/hekmat121
📌 تحلیلی از خانواده کریستین رونالدو یا مسی یکی از استادان محترم جامعه‌شناسی لطف فرمودند و در نسبت به سلسله یادداشت "استاد مطهری و پایه‌گذاری فقه خانواده" پرسشی را مطرح کردند که در ادامه متن پرسش و پاسخ آن تقدیم شما عزیزان می‌شود: 🔸 پرسش: سلام علیکم استفاده کردم از یادداشت ارزشمند و دقیق‌تان. فقط پرسشی که به ذهنم می‌آید و البته حدودی از آن در یادداشت شما پاسخ داد آن است که تحلیل ما از خانواده‌هایی نظیر خانواده کریستین رونالدو یا مسی چیست؟ می‌دانیم که ایندو بشدت خانواده‌مدار هستند. 🔹پاسخ: علیکم السلام با تشکر از دوست گرامی و استاد محترم دکتر ... چند نکته به ذهن حقیر می‌رسد که خدمتتان عرض می‌شود. بنده اطلاعی از اعتقادات و سبک زندگی افراد مذکور ندارم و نمی‌توانم نفیا یا اثباتا سخنی عرض کنم اما نکاتی مرتبط با کبرای قضیه عرض می‌شود تا دوستان عزیز نقد و تکمیل بفرمایند: ۱. مسئله خانواده و خانوده گرایی از زیر مجموعه‌های حکمت عملی است و هر حکمت عملی را در نسبت با حکمت نظری (هستی‌شناسی و انسان‌شناسی) می‌بایست صورتبندی شود. از این‌رو، دلالت‌های خانواده گرایی تحت نگرش توحیدی و تشکیک‌وجودی ، غیر از دلالت‌های خانواده محوری در سنت‌های دیگر است. ۲. خانواده‌گرایی به عنوان یک نظریه‌ی اجتماعی با کارویژه‌های نظری در ساير ساحت‌های حیاتی، متفاوت از علاقه و گرایش شخصی افراد به خانواده است. ۳. میان عمل برخی از افراد یک جامعه با نظریه و فرهنگ نهادینه شده می‌بایست تفاوت قائل شد. اجتماع‌گرایی و سیاست‌محوري همچنین نهادانگاری خانواده در عرض سایر نهادهای اجتماعی در دانش و فرهنگ غربی یک تلقی پذیرفته شده است. هر چند ممکن است برخی از کنشگران به خانواده بیش از سایر نهادهای اجتماعی توجه داشته باشند. اما این منافاتی با نهادانگاری خانواده ندارد. ۴. فطرت بشر، فطرت انس و خانواده‌گرایی است. بسیاری از افراد به این فطرت توجه دارند. ۵. خانواده‌گرایی افراد سرشناس و چهره‌های علمی، ورزشی و رسانه‌ای می‌تواند ظرفیت و مستمسکی برای گفتمان سازی و انفتاح باب گفتگو در سطح بین الملل باشد. بخصوص از این طریق می‌توان نشان داد که موفقیت نه تنها با خانواده‌گرایی منافاتی ندارد بلکه خانواده بهترین بستر برای موفقیت است. سپاس گزارم 🌷❤️ https://eitaa.com/hekmat121
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دیدار خانواده آیت‌الله مصباح یزدی با رهبر انقلاب 🔹بیانات رهبر انقلاب در دیدار خانواده آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی که ۵ دی‌ ۱۴۰۱ برگزار شده بود، صبح امروز در محل برگزاری دومین همایش بزرگداشت علامه مصباح یزدی در تهران منتشر شد. https://eitaa.com/hekmat121
📌 استاد فکر و فیلسوف انقلاب 🔹فیلسوف متأله حضرت آیت الله مصباح یزدی از جرگه حکیمان و فقیهان بود که به بنیان حکمت و منطق فقاهت اعتقاد قلبی داشت و در دفاع از این بنیان و منطق از هیچ کوششی دریغ نداشت. ایشان در برابر شبهات و اشکالات برآمده از فلسفه غرب ایستادگی کرد و به نقد فلسفه‌ی شدن هگلی-مارکسی و همچنین اراده‌گرایی اقتدارگرایانه، تاریخی‌نگری و ایمان‌گرایی احساسی پرداخت و به تقویت بنیان‌های حکمی و عقلانیت معرفت‌گرای انقلاب اسلامی اهتمام ورزید و بنیان‌های فلسفی اخلاق و فقاهت اسلامی را تقویت کرد. از این رو، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ایشان را و متفکر اصیل انقلاب اسلامی لقب دادند. 🔸آیت الله مصباح یزدی در ادامه‌ی نهضت فلسفی و الهیاتی اسلام و در ادامه شیخ مفید، فارابی، ابن سینا، نصیرالدین طوسی، علامه حلی، ملاصدرا، سبزواری، امام خمینی، علامه طباطبایی و شهید مطهری به فهم فلسفی از عالم و آدم پرداخت. ایشان مفهوم مرکزی معارف اسلام را می‌دانست و با دفاع از حجیت عقل و منطق و با بهره‌گیری از وحی و سنت به تبیین حقیقت توحید و اسما و صفات الهی پرداخته و از این طریق به استنباط نظام اندیشه‌ی اسلامی بر محور توحید روی آورد و در طرح کلان یک دوره نظام اندیشه اسلامی و امتدادات توحید را با رویکرد اجتماعی و تمدنی عرضه کرد به نحوی که زیرساخت عقلانی ایمان و حضور فعال و سازنده‌ی انقلابی باشد. از این‌رو، آیت الله مصباح یزدی فیلسوف انقلاب اسلامی است. 🔹 برخلاف برخی جریانها، ایشان فرایند کشف نظامات اخلاقی و اجتماعی اسلام را منوط به ایمان‌گرایی، انکار حسن و قبح ارزشها، نفی حجیت منطق فقاهت، تخریب حکمت و تاسیس فلسفه‌ی اراده‌گرا ندانست و با اعتماد به تراث علمی موجود در تمدن اسلامی و منطق اجتهاد و فقاهت، در ادامه سلف صالح حرکت کرد و به چپ و راست گرایش پیدا نکرد. به همین جهت در عصر عسرت و عصر حیرت در دستگاه فکري ایشان مردود است و حاصل ایمان‌گرایی و معرفت‌شناسی نسبی‌گرایانه، نفی هدایت‌گری عقل و تصور ناصواب اراده‌گرایانه از فلسفه‌ و فقاهت است‌. اگر حجیت و هدایت‌گری عقل و کاشفیت علم و تقدم آگاهی بر اراده نفی شود دست بشر از دامن وحی و علم و حقیقت‌یابی کوتاه می‌شود و حیرت و اضطرار بر فکر و جان آنها استیلا می‌یابد. 🔸 کلامی جاودانه از استاد فکر: "يافتن ايدئولوژى صحيح يعنى همان نظام ارزشى حاكم بر رفتارهاى اختيارى در گرو داشتن جهان بينى صحيح و حل مسائل آن است و تا اين مسائل را حل نكند نمى‌تواند قضاوتى قطعى درباره ارزش رفتارها داشته باشد، چنانكه تا هدف، معلوم نباشد تعيين مسيرى كه منتهى به آن مى‌شود امكان نخواهد داشت. پس اين شناختهاى نظرى كه مسائل اساسى جهان بينى را تشكيل مى‌دهد در واقع مبناى نظام ارزشى و احكام عملى عقل بشمار مى‌رود."(آموزش عقاید) 🔹سخن پایانی: جبهه انقلاب اسلامی در گام دوم انقلاب اسلامی همچنان به تفکر اصیل و حکیمانه‌ی امام خمینی، امام خامنه‌ای، علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیت الله مصباح یزدی نیاز دارد و می‌بایست نسل جدید متفکران اصیل انقلاب اسلامی که ریشه در حکمت اسلامی و فقاهت اصولی دارند به جامعه معرفی شوند تا با فکر و اندیشه صائب و فقاهت عمیق جواهری از بنیان‌های معرفتی انقلاب اسلامی و وحدت امت اسلام حفاظت کنند و افق‌های متعالی آینده را به روی بشر بگشایند. و الا برخی جریانها و رسانه‌ها با و ، اندیشه‌های التقاطی و فلسفه‌های انحرافی و اندیشه‌های اراده‌گرایانه و تفسیرهای اقتدارگرایانه به اسم انقلابی‌گری و تمدن‌سازی به زیرساخت‌های فلسفی و فقاهتی انقلاب ضربه‌های کاری خواهند زد و انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامي را از مسیر اصلی خود منحرف کرده و جبهه‌ی انقلاب را گرفتار و یا می‌کنند هر چند ممکن است ادعای خلوص‌گرایی و غرب‌ستیزی و یا توسعه‌گرایی و تمدن‌گرایی هم داشته باشند. ♦️ نسل جدید حکیمان و متفکران اصیل انقلاب اسلامی چه کسانی هستند ⁉️ ♦️چقدر آنها را می‌شناسیم⁉️ https://eitaa.com/hekmat121
📌 سلیمانی پرورش یافته حکمت انقلاب اسلامی 🔹شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی یک فرد و تنها یک مبارز و مجاهد نیست بلکه نمادی از حکمت توحیدی انقلاب اسلامی و مکتب متعالی برآمده از آن است‌. مکتبی که سالیان متمادی، متفکران و اندیشمندان انقلاب اسلامی به صورتبندی آن پرداخته اند و توسط نادره‌ی دهر حضرت امام خمینی(رحمه‌الله) و حکیم الهی حضرت امام خامنه‌ای(حفظه‌الله) به برنامه تربیت انسان تبدیل شد و امثال شهید سلیمانی در این مکتب، حکیمانه تربیت شده‌اند. امروزه حاج قاسم با این عقبه تئوریک و زمینه فرهنگی توانسته مرزهای جغرافیایی را در نوردد و نمادی از آن فرهنگ حکیمانه و عمل انقلابي باشد. 🔸 ندیدن این عقبه تئوریک و عدم توجه به حکمت انقلاب اسلامی، موجب می‌شود که نتوان تحلیلی واقع بینانه از موفقیت‌های میدانی و فتوحات معنوی سلیمانی‌ها و ابومهدی‌ها داشت و صرفا آنها را در سطح یک فرد فهم کرد و به تحلیل نشست. در حالی که آنها یک مکتب و نظام معنایی متعالی هستند. 🔹 برای شناخت سلیمانی‌ها و ابومهدی‌ها باید حکمت متعالیه‌ی نادره‌ی دهر، عارف کامل، موحد وارسته و فقیه جامع امام خمینی(ره) را با جان و دل خواند و در آن افق معنایی به حقیقت جبهه مقاومت و جهان معنایی شیران میدان مجاهدت پی برد. https://eitaa.com/hekmat121
📌اراده‌گرایی و فاعلیت محوری بنیاد مدرنیته بخش اول 🔹یکی از آموزه‌‌های مهم و سازنده تمدن جدید غرب اراده‌گرایی وتاکید مفرط برفاعلیت انسان است که در تقابل با اندیشه‌های کلیسا که موهم نفی آزادی و فردگرایی بود. آموزه‌ای که موجب شکل‌گیری رابطه انسان به مثابه "سوژه" با خدا، جهان و طبیعت به عنوان "ابژه" و گسست انسان مدرن از بنیاد سنت و تاسیس فلسفه و متافیزیک جدید و نگرشی کارکردی به خدا، جهان و طبیعت شد. 🔸در این نگرش فاعلیت مبدأ آگاهی است و "تمام سطوح معرفت متأثر از اراده است. پس كيفيت معرفت متأثر از چگونگى اراده است. پيدايش يقين نيز از اين قاعده مستثنا نيست." یعنی یقین هم تابع اراده و فاعلیت انسان است و نسبتی با کشف حقیقت و واقع ندارد بلکه نوعی برساخت ذهنی برای رفع تحیر در مقام اقدام و وقوع است. پس حجیت عقل متافیزیکی و یقین معرفت شناختی اصلا معقول نيست بلکه یقین تابع اراده است و خاستگاه اصلی آن اراده‌ی برتر انسان است که ممکن است در یک فرد تجلی کند (لویاتان هابز یا ابرمرد نیچه) و گاه در یک اجتماع محقق شود (پارلمان) و گاه در یک انسان مقدس و دارای کاریزما و قدرت برتر (مقتدر مقدس) تقدیر شده است. خلاصه "اراده‌هاي ما فوق نسبت به اراده هاي مادون به منزله‌ی قانون است، اراده ما فوق نسبت به خود او به منزله فعل اوست." 🔸 براین اساس، هدف متافیزیک و فلسفه شناخت هستی و جهان نیست چرا که اصلا شناخت جوهر، ذات و امر ذاتی ممکن نیست، چون عقل آدمی راه به حقیقت و نفس‌الامر اشیا ندارد و فقط پدیدارها را می‌یابد. آگاهی‌های انسان سازنده‌ی پدیدارها و حقایق بیرونی است که کاملا تابع اراده، فعل و فاعلیت او است، بر این اساس، غرض فلسفه نمی‌تواند شناخت کلی هستی و جهان باشد بلکه غرض فلسفه تغییر جهان و فهم چگونگی‌ها و فرایندهای شدن و تغییر برای بسط اراده و فاعلیت انسان است. "بر اين اساس هر خصلتي كه در هر موضوعي ظهور مي يابد، ناشي از نظام فاعليت يا ظهور كيف اراده است. بنابراين رابطه ذات و اثر و ذات و ذاتي ـ به نحوي كه در فلسفه ذات مظرح مي گردد ـ مطلقاً نفي مي شود و خصلتها به گونه ديگر تفسير مي شود. چنانچه كيفيت و تعين نيز به گونه ديگري تفسير مي گردد. نه تعين؛ تعين اصالت ذاتي است و نه قانونمنديها، قانومندي عليتي است. بلكه نظام اراده ها حاكم بر قوانين مي باشد؛ يعني اراده ها تحت يك قانون ثابت عمل نمي كنند. هر فاعل از يك سو تحت نفوذ اراده هايي قرار مي گيرد كه به منزله قانون براي او هستند و از سوي ديگر بر فاعلهايي مُشرف و متصرف مي گردد كه اراده او نسبت به آنها به منزله قانون مي شود، اين مسئله، نسبيّت قانونمندي را تعريف مي نمايد. در نهايت نظام نسبيت، تابع اراده واحد عمل مي كند." 🔹متافیزیک اراده‌‌گرایانه‌ی، با نفی حجیت عقل کلی، مخالفت با کاشفیت علم، طرد حسن و قبح افعال(اخلاق) و با اصرار بر تقدم اراده و فاعلیت بر معرفت و حقیقت، بنیاد عقلانیت مدرن و سیاست نوینی را درافکند که هدف آن کنترل و سرپرستی حداکثری همه ساحت‌ها و سطوح حیات فردی و اجتماعی و به‌کارگیری ابزار و فناوری‌ها در مقیاس کلان است. بنابراین "عقلانيت، تابع اراده است، نه اينکه اراده تابع عقلانيت باشد، چنانکه قانون نیز تابع اراده‌ی برتر درمقیاس کلان است". از اینجاست که تاریخ برای تفکر اراده‌گرا مهم جلوه می‌کند چرا که با خلق روایتی کلان ازتاریخ، صورتی جدید از اراده و فاعلیت انسان را ترسیم می‌کند که بدین واسطه می‌تواند سلطه‌ی خود را بگستراند و آینده را تصاحب کند. از این‌رو "فلسفه‌تاریخ" پایه‌گذاری شد تاامکان مطالعه‌ی مقیاس کلان فاعلیت انسان فراهم شود. 🔸 برخلاف تلقی رایج که مدرنیته رامحصول کنار گذاشتن دین تلقی می‌کند، در نگرش مدرن، دین هم می‌تواند ابزار کنترل اجتماعی وسرپرستی حداکثری بر مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی درمقیاس کلان باشد. لذا تفسیر دین نباید براساس نفس‌الامر وحقیقت دین و ارزش‌های ثابت اخلاقی باشد که ریشه در متافیزیک علیت‌گرا دارد چراکه بااختیار وفاعلیت مطلق و آزادی ارادی اوتقابل دارد. بلکه می‌بایست برپایه‌ی نیاز وفاعلیت حداکثری بشر، دین راتفسیر وبه‌کار گرفته شود. 🔹لذاباید منطق نوینی برای حجیت در فهم وبه‌کارگیری آموزه‌های دینی تأسیس شود تا غرض فاعل مختار رادر بسط سلطه و کنترل شرایط و ابزارها تأمین کند. چون بامنطق واقع‌گرایی وحقیقت‌گرایی نمی‌توان دین رابه استخدام اراده درآورد بلکه ایمان‌گرایی، باطنی‌گرایی وشخصی‌سازی دین‌داری منطقی کارآمد برای فهم ارادی و استخدام حداکثری دین به‌منظور کنترل و سرپرستی مناسبات انسانی ومعادلات اجتماعی است. ماکیاولی درشهریار، از استفاده حداکثری از دین واخلاق برای بسط سلطه شهریار سخن می‌گوید وبعدها هم در جامعه‌شناسی دین، جامعه‌شناسان ازقدرت دین درکنترل اجتماعی وچگونگی به‌کارگیری ویا واگذاری آن به سایر نهادهای اجتماعی سخن گفته‌اند. 🔴 ادامه دارد ... @hekmat121
استاد فکر نظام جمهوری اسلامی با آثارش زنده است. حدود 1-2 ماه پیش، در خبرگزاریهای داخلی متنی به نقل از تارنمای رسانه ای آمریکایی المانیتور منتشر شد که یکی از اندیشمندان معاصر متعلق به جریان انقلاب را به عنوان جانشین فکری آیت الله مصباح یزدی معرفی میکرد. برخی رسانه ها در گزارش خود این چنین آوردند: سایت آمریکایی المانیتور: آیت الله میرباقری قوی‌ترین متفکر نزدیک به انقلابی‌های ایران برای رهبری فکری جریان انقلابی بعد از آیت‌ الله مصباح است. اما کانال بیداری ملت در پستی با اشاره به پیشینه علمی استاد میرباقری در نهایت این گونه نتیجه گیری کرد: «عالم اخلاقی که تواضع اش در برخورد های ابتدایی مشهود است. فقیهِ طراز انقلاب اسلامی، آیت الله استاد حاج سید محمد مهدی میرباقری؛ او که بعد از رحلت علاّمه مصباح یزدی(ره)، قرار است جای خالی علاّمه طباطبایی (ره) و شهید مطهری (ره) را در این دوران سخت و نیاز به تبیین، برای ما پُر کند.» (https://eitaa.com/bidariymelat/99575) پ.ن: متن اصلی المانیتور به قلم روح الله فقیهی برادر مصطفی فقیهی سردبیر سایت انتخاب است که در تاریخ اول ژوئن 2018 یعنی بیش از سه سال پیش از این، در سایت المانیتور به دو زبان انگلیسی (yun.ir/ght436) و عربی (yun.ir/ntb4t3) منتشر شد، یعنی رسانه های داخلی با بی توجهی به منبع اصلی، در موضوعی چنین سترگی و حساس، یعنی تشخیص نظریه‌پرداز کلیدی و استاد فکر جمهوری اسلامی ناخواسته دنباله‌رو یک یادداشت‌نویس سایتهای خارجی شده‌اند. اما آنچه مهمتر است مدعای کانونی این نوشته و مؤیدان داخلی آن است. 🔹بی‌تردید استاد میرباقری از مروّجان علوم اسلامی و چهره‌های تأثیرگذار در جبهه فکری انقلاب و جمهوری اسلامی هستند. آنچه محل نظر است، این ادعاست که ایشان بناست جای خالی علامه طباطبایی، شهید مطهری و استاد مصباح را برای جریان انقلاب و جمهوری اسلامی پر کنند. این مدعا دست کم از دو جهت محل مناقشه است: 🔺مناقشه نخست: علامه استاد مصباح یزدی جاگاه ویژه‌ای در رهبری فکری جریان انقلاب اسلامی داشتند. قوت و استحکام اندیشه‌های والای ایشان و دغدغه‌مندی عمیق ایشان در دفاع از ساحت معرفت دینی و بصیرت افزایی ایشان در میدان مبارزه فکری سبب شد رهبر فرزانه انقلاب بارها ایشان را به عنوان مرجع فکری جبهه انقلاب معرفی کردند و بی تردید تعابیر و ستایشهای رهبر انقلاب در خصوص ایشان را نسبت به هیچ اندیشمند دیگری از بزرگان دین و جبهه انقلاب نمی‌توان یافت. نتیجه آن که، اگر قرار است کسی به عنوان جانشین ایشان در عرصه فکری و سیاسی معرفی شود، باید خود مقام معظم رهبری به ما معرفی کنند، نه یادداشت‌نویس المانیتور!!! یا سربازان هرچند دلسوز و مخلص جبهه انقلاب. 🔺مناقشه دوم: بر اهل فن و آگاهان از مبانی استاد مصباح یزدی و اندیشه استاد میرباقری (که استمرار اندیشه‌های استادشان سیدمنیرالدین الهاشمی بنیانگذار فرهنگستان علوم اسلامی است) کاملا آشکار است که به هیچ روی نمی‌توان استاد میرباقری را امتداددهنده مکتب فکری و نظام اندیشگی علامه مصباح یزدی دانست؛ چرا که نگرش استاد میرباقری و به طور کلی فرهنگستان علوم اسلامی در مبانی معرفت‌شناختی، هستی شناختی و دین‌شناختی تفاوتهای بنیادین و اساسی با نگرش استاد مصباح دارد. اندیشه استاد مصباح متعلق به مدرسه فلسفه اسلامی است که در دوران معاصر اندیشمندان بزرگی چون علامه طباطبایی، امام خمینی، شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی دیگر نمایندگان آن شمرده می‌شوند، در حالی که جریان فکری فرهنگستان علوم اسلامی از اساس با نگرش فلسفه اسلامی همراهی ندارد. بر این اساس، نگرش استاد میرباقری را نمی‌توان و نباید استمراربخش اندیشه های علامه مصباح یزدی دانست. ✅ نکته آخر آن که، استاد فکر نظام جمهوری اسلامی با آثارش زنده است. با وجود عروج آن روح متعالی از میان ما خاکیان، تلألؤ اندیشه‌های درخشان آن اندیشمند فرزانه هنوز در حجاب معاصرت و پرده کینه‌توزیها و دشمنی‌ها مستور مانده است. با کنار رفتن این پرده‌ها، دوران بهره‌مندی شایسته اهل نظر و فرزندان انقلاب از این افکار تازه آغاز خواهد شد. عصر اندیشه‌های مصباح تازه در آغاز راه است و هنوز جبهه انقلاب از این نعمت الهی به قدر شایسته و کافی بهره‌برداری نکرده است. بر اهالی اندیشه در جبهه انقلاب فرض است که با دریافت دقیق و ادراک صحیح از این اندیشه‌ها، سودای استمرار گامهای بعدی این مسیر را داشته باشند. هیچ نیازی به جایگزینی و تغییر مسیر اندیشگی نیست، بلکه به خطا رفتن است. ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
⏏⏏⏏ یاداشتی در اشاره به برخی از تقابل‌های موجود در سخنرانی‌های حجت الاسلام میرباقری با افکار و آثار علامه آیت الله مصباح یزدی(ره)
📌 توحش در لوای تمدن (شارلی‌ابدو فرانسوی و آشکار شدگی غرب وحشی) 🔹 در فلسفه‌های اراده‌گرای غرب همواره دوگانه‌ی سیاست و حقیقت مشکل غیر قابل حلی بوده است و هرچقدر از آموزه‌‌های انبیای الهی فاصله گرفته‌اند بر تغایر و تضاد این دوگانه افزوده‌اند و از فهم وحدت حقایق و اتصال وجودی با واقعیت درمانده‌اند. 🔸در این نگرش، سیاست از حقیقت و اخلاق جدا انگاشته شده و به جای آنها، ذات سیاست را با منفعت و صنعت پیوند زده‌اند. پیوندی که روز به روز بر قدرت ابزارها و حکومت ساختارها افزوده است و از عاملیت انسان‌ها و حاکمیت ارزش‌های اخلاقی و فضائل الهی کاسته است. 🔹 در شیوه‌های غرب جدید، هیچ گونه حقیقت دینی و واقعیت متعالی جایگاهی ندارد؛ بلکه معارض تلقی غربی از منفعت و سیاست دنیامدارانه‌ی آنها نیز هست. لذا به هر نحو ممکن لازم دارند هر حقیقت دینی و واقعیت متعالی را از گردونه‌ی مشارکت اجتماعی و تأثیرگذاری فرهنگی حذف کنند. البته این محدود به جامعه خودشان نیست بلکه هر ندای حقیقت‌خواهی و چهره‌ی متعالی از سیاست را بر نمی‌تابند و آن را دشمن خود می‌پندارند و به تسخیر و تحریف و یا تضعیف و تخریب حداکثری آن همت می‌گمارند. 🔸 از آنجا که غرب با پیشرفت صنعتی روز به روز از اخلاق و انسانیت فاصله گرفته است برای حذف رقیب از هیچ عمل غیر انسانی و ضد اخلاقی باکی ندارد. ابتدا ماکیاولی‌وار اعمال خود را توجیه می‌کند و برای آن فلسفه‌تراشی و معناسازی می‌کند و با امپراتوری رسانه‌ای آنگونه که می‌پسندد ذهن و ذائقه‌ی افکار عمومی را تغییر و جهت می‌دهد سپس به هر خباثت و خیانتی دست می‌زند و بار دیگر به زیباسازی و ضرورت پردازی آن اعمال شنیع و خبیث می‌پردازد. 🔹غرب وحشی به برکت صنعت و سیاست، رسانه و قدرت، توحش ذاتی و خباثت رفتاری خود را در لباس مدنیت و پیشرفت به خورد ملت‌ها می‌دهد و در این مسير چپ و راست، لیبرال و سوسیال، کاتولیک و پروتستان، تفنگ و مجله را با هم برای این جنگ ترکیبی و شناختی به کار می‌گیرد. 🔸 مجلات و رسانه‌های غربی، پیشران جنگ ترکیبی غرب وحشی است. هر کجا سلاح آهنين نظامی، تحریم سخت اقتصادی، تهدید خشن امنیتی و تطمیع مزدور داخلی به نتیجه نرسد این رسانه‌ها و مجلات غربی هستن که شکست نظامی، اقتصادی و امنیتی آنها را با هجو و تخریب ارزش‌های دینی و هویت ملی ملت‌ها جبران می‌کنند. 🔹 خلاصه اینکه اگر مجلات و رسانه‌های غرب وحشی، به سیم آخر می‌زنند و توحش خود را به بدترین نحو ممکن آشکار می‌کنند و دست به دامان چند خودفروخته فراری و چند کاریکاریست درمانده می‌شوند نشانه‌ی ضعف و درماندگی جبهه متوحشان عالم است و دلیلی است بر قدرت و عظمت مستضعفان عالم. 🔸خداوند متعال در قرآن کريم چه زیبا فرموده است: وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﻭ [ﺩﺭ ﺍﻧﺠﺎم ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻫﺎﻱِ ﺣﻖ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﺩ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻦ] ﺳﺴﺘﻲ ﻧﻜﻨﻴﺪ ﻭ [ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺁﻣﺪﻫﺎ ﻭ ﺣﻮﺍﺩﺙ ﻭ ﺳﺨﺘﻲ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﻰﺭﺳﺪ] ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﻴﻦ ﻣﺸﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺆﻣﻦ ﺑﺎﺷﻴﺪ، شما ﺑﺮﺗﺮﻳﺪ.(آل عمران، ١٣٩) https://eitaa.com/hekmat121
📌 قانون زوجیت و نقد تضادگرا ✍آیت الله العظمی خامنه‌ای: 🔹 تشکیل خانواده ناشی از یک قانون عامّ عالم وجود است، قانون عامّ آفرینش است؛ آن قانون عبارت است از قانون زوجیّت: سُبحانَ الَّذی خَلَقَ الاَزواجَ کُلَّها مِمّا تُنبِتُ الاَرضُ وَ مِن اَنفُسِهِم وَ مِمّا لا یَعلَمون؛ خدای متعال در همه چیز، در همه چیز ــ خَلَقَ الاَشیاءَ کُلَّها ــ  در همه چیز زوجیّت قرار داده؛ در انسان زوجیّت هست، در حیوانات زوجیّت هست، در گیاهان زوجیّت هست؛ وَ مِمّا لا یَعلَمون؛ یک چیزهایی هم هست که زوجیّت هست، [ولی] ما نمیدانیم. حالا مثلاً در بین سنگها زوجیّت چه جوری است، ما نمیدانیم؛ در آینده ممکن است کشف بشود. در بین اجرام فلکی زوجیّت هست، چه جوری است، ما نمیدانیم؛ در آینده کشف خواهد شد. ببینید، سُبحانَ الَّذی خَلَقَ الاَزواجَ کُلَّها مِمّا تُنبِتُ الاَرضُ وَ مِن اَنفُسِهِم وَ مِمّا لا یَعلَمون؛ خب، این زوجیّت است. این که خواندم سوره‌ی «یس» بود. آیه‌ی دیگر، سوره‌ی «والذّاریات» است: وَ مِن کُلِّ شَیءٍ خَلَقنا زَوجَینِ لَعَلَّکُم تَذَکَّرون؛ زوجیّت یک قانون عام است. 🔹این زوجیّت که در نگاه اسلامی این جور واضح است، درست نقطه‌ی مقابل تضاد در و است؛ یعنی رکن اصلی این دیالکتیک هگل که بعد هم مارکس از او گرفته، تضاد است که حرکت جامعه‌ و حرکت تاریخ و حرکت بشری ناشی از تضاد است؛ یعنی «تز» و «آنتی‌تزی» وجود دارد که از آنتی‌تز و تز، سنتز به وجود می‌آید. در اسلام نه، سنتز از آنتی‌تز به وجود نمی‌آید، از زوجیّت به وجود می‌آید؛ از زوجیّت است، از ملائمت است، از همراهی است که آن رتبه‌ی بعدی به وجود می‌آید، نسل بعدی به وجود می‌آید، حرکت بعدی به وجود می‌آید، مرحله‌ی بعدی به وجود می‌آید. البتّه اینها احتیاج به بررسی و کار دارد. این که من عرض کردم، یک نظریّه است، یک نگاه است. 🔸خب، بنابراین زوجیّت، قانون عامّ عالم آفرینش است. این زوجیّت در گیاه هم هست، در حیوان هم هست، منتها این قانون ثابت در [مورد] انسان، یک ضوابطی دارد؛ در مورد خصوص انسان ضوابطی معیّن کرده‌اند. علّت چیست که ضوابط معیّن کرده‌اند؟ چون بدون ضابطه هم میشد زوجیّت به وجود بیاید، مثل اینکه بعضی جاهای دنیا بی‌قاعدگی وجود دارد. علّت این است که کار انسان از روی انتخاب و اختیار است. حرکت انسان، پیشرفت انسان، بدون انتخاب خودش و اختیار خودش ممکن نیست. باید بتواند این انتخاب و اختیار در یک چهارچوب قرار بگیرد وَالّا یکی یک چیزی انتخاب میکند، یکی چیز ضدّ او انتخاب میکند، اغتشاش به وجود می‌آید. 🔹برای اینکه در جامعه، در تاریخ، در زندگی بشر نظم برقرار بشود، قانون لازم است. قانون در همه جا هست، در مسئله‌ی زوجیّتِ انسان هم وجود دارد. این باز مخصوص اسلام نیست؛ در همه‌ی ادیان عالم شما نگاه کنید، زوجیّت با یک قانونی است؛ در مسیحیّت، در یهودیّت، [حتّی] در بودایی، در جاهای دیگر، ادیان دیگر ــ تا آنجایی که ما اطّلاع داریم ــ یک قانونی وجود دارد که یک زن و مرد با همدیگر زوجیّت پیدا میکنند. بی‌قانونی در اینجا گناه است، جرم است، ظلم است، موجب آشفتگی است، موجب اغتشاش است. خب، این ضوابط، موجب سلامت خانواده است؛ اگر چنانچه این ضوابط رعایت شد، موجب این است که خانواده سالم بشود؛ خانواده که سالم بشود، اجتماع سالم میشود. خانواده سلّول تشکیل‌دهنده‌ی اجتماع است؛ خانواده‌ها که سالم شدند، اجتماع سالم میشود. ۱۴۰۱/۱۰/۱۴ بیانات در دیدار اقشار مختلف بانوان https://eitaa.com/hekmat121/1043
📌 فیلسوف انقلاب و دیدبان فرهنگ 🔹حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای از حکیمان متأله معاصر است که علاوه بر جنبه‌های عالیه قرآن شناسی و فقاهت، فلسفه و حکمت اسلامی را از محضر آیت الله شیخ سیف الله ایسی میانجی از حکمای مشهد و علامه طباطبایی رئیس فلاسفه معاصر اسلامی و برخی دیگر از استادان حکمت آموخت و با بعضی از حکیمان معاصر رفاقت علمی و مباحثات فراوان فلسفی و الهیاتی بخصوص با رویکرد اجتماعی داشته است. 🔸ایشان از منتقدان جدی فلسفه مارکسیست و جریان‌های اسلامی متأثر از منطق دیالکتیک در ایران بوده است و طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی را برای رهایی نسل جوان مسلمان از دام منطق دیالکتیک و فلسفه‌های تضادگرای اجتماعی تدوین کرد. 🔸 تذکرات جدی ایشان به جریان‌های چپ‌گرا و همچنین اشارات واضح و شفاف در بیانات اخیر نسبت به هگل و مارکسیست را باید از این منظر مورد توجه قرار داد که شاید دوباره خطری در کمین اندیشه انقلاب اسلامی و تفکرات نسل جوان است. ✅ https://eitaa.com/hekmat121/1044
📌 حکمت و دوستی ✍ استاد حکمت، شهید مطهری: هر انساني به هر اندازه که از حکمت بيشتر برخوردار باشد دوست داشتنش افراد و اشياء را، از بي‌‌‌‌‌ضابطه‌‌‌‌‌بودن خارج مي‌‌‌‌‌شود و تحت ضابطه درمي‌‌‌‌‌آيد، و هرچه انسانها از حکمت دورتر باشند دوستيهايشان هم بي‌‌‌‌‌منطق‌‌‌‌‌تر است. آشنایی با قرآن ج۸ ص۳۰۳ ✅ https://eitaa.com/hekmat121
💢 برنامه برگزاری همایش ملی «حکمت عملی؛ چیستی، مبانی و روش‌ها» 🔹 به همت مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، همایش ملی «حکمت عملی؛ چیستی، مبانی و روش‌ها» در روزهای 26، 27، و 28 دی‌ماه 1401، همراه با حضور و سخنرانی غلامرضا اعوانی، محمد لگنهاوزن، و سیدیدالله یزدان‌پناه برگزار می‌شود. به گزارش روابط عمومی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، محل برگزاری همایش، به صورت حضوری، به قرار زیر است: 26 و 27 دی‌ماه: تهران، خیابان ولیعصر، خیابان نوفل لوشاتو، خیابان آراکلیان، پلاک 4 28 دی‌ماه: شعبه قم مؤسسه واقع در قم، بلوار شهید صدوقی، خیابان حضرت ابوالفضل (ع)، خ دانش، کوچه دانش ۳، پلاک 71 همچنین علاقه‌مندان می‌توانند از طریق این لینک به صورت مجازی در مراسم حضور داشته باشند. شایان ذکر است که به شرکت‌کنندگان (حضوری) در همایش، گواهی شرکت در همایش اعطا خواهد شد. متن کامل خبر ... https://www.irip.ac.ir/fa/news/471 https://eitaa.com/hekmatfalsafe
📌وقتی وقت ارزش ندارد انتظار پیشرفت نباید داشت. 🔹بنیان هر پیشرفتی رشد است و رشد به شناخت صحیح سرمایه‌ها و بهره‌وری حداکثری از سرمایه‌هاست. 🔸یکی از بزرگترین سرمایه‌های انسان و زمان است. چرا که انسان برای پیشرفت زمان محدودی دارد و در این زمان محدود می‌بایست کارهای زیادی انجام دهد تا امکان پیشرفت فراهم شود. 🔹 بهره‌گیری صحیح از وقت از یک سو منوط به شناخت ارزشمندی وقت و قدرشناسی آن است و از سوی دیگر متوقف بر برنامه‌ریزی و عمل به‌موقع به برنامه‌های اعلام شده است. اگر این امر به یک فرهنگ عمومی مبدّل شد و همگان برای وقت خود و وقت دیگران ارزش و احترام قائل شدند آن وقت امکان پیشرفت برای آن جامعه ایجاد می‌شود. 🔸 متاسفانه در کشور ما و فرهنگ نخبگانی و عمومی ما هیچ ارزشی ندارد و ساعت‌ها وقت تک تک ما در صفوف اتوبوس، نان، پزشک، ازمایشگاه، ادارات، بانک تلف می‌شود. از این بدتر اینکه همایش‌ها و نشست‌ها عموما با یک تا چند ساعت تأخیر آغاز می‌شود. افرادی که به موقع می‌آیند برای دست‌اندرکاران و دیگرانی که با تأخیر می‌آیند ارزشی ندارد. 🔹 یکی از اصول حکمرانی رشدمحور برای رسیدن به پیشرفت، توجه به ارزش و اهمیت است و این نیازمند تأملات فلسفی در اطراف مقوله زمان است. چون که ارزش وقت و زمان وقتی شناخته می‌شود که درکی عمیق از آن و تحلیلی از نسبت آن با زندگی انسان در فرهنگ عمومی وجود داشته باشد. https://eitaa.com/hekmat121