eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.5هزار دنبال‌کننده
591 عکس
160 ویدیو
29 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 شهید آوینی جست‌جوگری در مسیر شدن (۲۰ فروردین روز شهادت شهید آوینی) ❇️ آوینی و هنر انقلابی https://eitaa.com/hekmat121/124 ❇️حقیقت در پرتو واقعیت (شهید آوینی هنرمندی جستجوگر در عقلانیت انقلاب اسلامی) https://eitaa.com/hekmat121/1652 ❇️ تحریم کنندگان مطالعه غربیان از قائلین به قبض و بسط تئوریک شریعت https://eitaa.com/hekmat121/1272 •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2461
هدایت شده از تأملات اجتماعی
📌نظام اداری 🔹امروز ششمین بار است که برای تهیه ی دارویی خاص به داروخانه ی هلال احمر در مرکز شهر می آیم و هنوز موفق به دریافت دارو نشده ام، دارو هست و مشکلی نیست از این جهت اما قصه ی تایید نسخ خاص داستان دنباله داری است که بعد دهه ها هنوز هم روی دوش مردم فشار می آورد. اصل کار جهت جلوگیری از قاچاق و هدر رفت ارز و تجویزهای بی رویه کار درستی است، اما طی فرایند اداری آن که بر دوش بیمار یا همراهان اوست گاهی طولانی و دشوار است. الان در داروخانه هلال احمر که یکی از مراکز عمده ی این داروهای خاص است، سالنی عریض با کارمندان متعدد برای این کار قرار داده شده، اما علی رغم آنکه داروخانه شبانه روزی است، اما ساعات کاری بخش تایید نسخ محدود است و از همین جهت گاهی بیمار برای دریافت دارو مجبور به رفت و برگشت های متعدد بین داروخانه و قسمت تایید نسخ و احیانا اداره ی بیمه است‌‌. گاهی این روند آنقدر طولانی می شود که روز به پایان می رسد و بیمار و همراهش باید به خانه برگردند و دوباره فردا..... و این روند برای دریافت دارو، هر ماه تکرار می شود. گاهی یک بازنگری ساده کار را حل می کند. @taamollat
📌 جامعه‌ی عقلانی و ثبات در حرکت تکاملی جامعه احساسی با نوسانات نامنظم فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در یک تقسیم‌بندی اولیه جوامع سه دسته‌اند: جامعه عقلانی، جامعه ماشینی و جامعه احساسی(بنگرید در اینجا) ❇️ جامعه‌ی عقلانی 🔹در حکمت اسلامی، اساس حیات انسان و جامعه را تدبیر، خردورزی و عقلانیت شکل می‌دهد. اگر تدبیر و عقلانیت در جان افراد و در لایه بنیادین فرهنگ عمومی مستقر شد و به دستگاه محاسباتی و هدایت‌گر مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی تبدیل شد، آرمان‌های متعالی و خواسته‌های فطری و حقیقی انسان کشف می‌شود و مسیر مستقیم حرکت را تعیین خواهد کرد لذا جامعه در یک مسیر مشخص به نحو پیوسته و پایدار حرکت تکاملی خواهد داشت و منازل پیش‌رو را یکی بعد از دیگری طی خواهد کرد و قله‌های پیشرفت را فتح خواهد کرد تا به قله‌ی اصلی برسد. اگر تدبیر و عقلانیت بر جامعه حاکم شود نوسانات و افت و خیز‌ها (که عموما ناشی از غلبه احساسات و تخیلات و آرزوهای کوتاه مدت است) به حداقل می‌رسد و عموم مردم همراهی صحیح و همبستگی اجتماعی خواهند داشت و هر کس، نفع شخصی و سود واقعی را در تحقق مصالح عمومی و اعتماد و همبستگی جمعی می‌بیند بدین جهت زیر بار مسئولیت‌های اجتماعی می‌روند و برای رسیدن به مصلحت عمومی و منافع مشترک انسانی، به همه‌ی مسئولیت خود به نحو احسن عمل می‌کنند و به بهانه نفع شخصی و سودجویی، مصالح عمومی و اعتماد ملی و اعتبار ملی را خود را تخریب نمی‌کنند. افراد در جامعه عقلانی باطن زندگی خود را با ظاهر زندگی دیگران مقایسه نمی‌کنند و همواره سرمایه‌ها و دارایی‌های خود را به طور جامع و کامل می‌بینند و به آنها افتخار می‌کنند و از آنها کسب هویت می‌کنند. هویتی که بزرگترین پشتوانه‌ی آنها برای حرکت و تلاش و مسئولیت‌پذیری و سازندگی است. در جامعه عقلانی، افراد براساس قدرت فکر و تعقل، واقعیت و حقیقت را کشف می‌کند و به خواسته‌ها و نیازهای واقعی علم حاصل می‌کند و آن را معیار انتخاب‌ها و اقدام‌های خود قرار می‌دهد و خواسته‌ها و نیازهای احساساتی، تخیلی و خرافی را اساس قرار نمی‌دهد و آنها را با واقع‌بینی ارزیابی می‌کند و در حاشیه‌ی نیازهای حقیقی به آنها پاسخ متعادل و متوازن می‌دهد. علامه طباطبایی در یک بیان جامع و کامل مینویسد: «مسير زندگى واقعى انسان كه سعادت و خوش‌بختى حقيقى او را دربردارد، راهى است كه طبيعت و فطرت به سوى آن هدايت مى‌كند و براساس مصالح و منافع واقعى كه مطابق اقتضاى آفرينش انسان و جهان مى‌باشد پايه‌گذارى شده، خواه با خواست‌هاى عواطف و احساسات تطبيق پذيرد و خواه نپذيرد، زيرا عواطف و احساسات درخواست‌هاى خود بايد از راهنمايى طبيعت و فطرت پيروى كند و محكوم آن باشد، نه طبيعت و فطرت از خواست‌هاى بى‌بند و بارانه عواطف و احساسات؛ و جامعه بشرى زندگى خود را براساس واقع‌بينى بنا كند نه بر پايه لرزان خرافه‌پرستى و ايده‌آل‌هاى فريبنده عواطف و احساسات.» (بررسی‌های اسلامی، ج۲ ص۶۱) بنابراین جامعه پیشرفته، جامعه‌ی عقلانی و مدینه فاصله‌ی با ساختار‌های عقلایی و تقدم مصالح عمومی بر هرگونه منافع شخصی و سودجویی منافقانه است. ❇️ جامعه احساسی 🔸 در مقابل جامعه عقلانی، جامعه احساسی، احساساتی و تخیّلی قرار دارد که براساس آرزوها و خواسته‌های خیالی و احساسی شکل گرفته است و عقل و خردورزی صحیح در آن کم‌رنگ شده است و منافع شخصی کوتاه مدت، ملاک و معیار انتخاب‌ها و تصمیم‌گیری‌هاست. جامعه‌ای احساسی، جامعه‌ی کوتاه مدت با آرزوهای کوچک و روزمره است و افراد آن صرفا به سود شخصی و ظواهر زندگی توجه دارند و همواره وضعیت زندگی خود را با سایر جوامع مقایسه می‌کنند و بر نداشتن ظاهر حال آنها، افسوس می‌خورد و دارایی‌های خود را نمی‌بیند و فراموش می‌کند. در جامعه‌ی احساسی، عقل معزول است و احساسات مفتوح(بنگرید به اینجا) جامعه‌ای احساسی، جامعه‌ای افراط و تفریط‌ها، تندروی‌ها و کندروی‌هاست. جامعه قبیله‌گرایی سیاسی و حزبی است. جامعه‌ی بی تاریخ و بی‌حافظه است جامعه‌ی تکرار مکررات است. 📌 جامعه احساسی محل ترکتازی‌ سوفسطائیان است. (بنگرید به اینجا) •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2463
📌 پرسش‌های بنیادین دانی که بنای زندگی چیست؟ دیواره‌ی کاخ بندگی چیست؟ گر نیست جواب این دو پرسش برگو تو مرا که تیرگی چیست؟ شب جمعه ۲۲ فروردین ۱۴۰۴ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2464
📌 سه مرحله رویارویی با پدیده‌ها و بحران‌های اجتماعی
دانش اجتماعی، محصول توجه و رویارویی جدی با بحران‌ها، کمبودها و مشکلات اجتماعی است
و اندیشمند اجتماعی کسی است که بحران‌ها و کمبودها را لمس می‌کند و واکنشی نشان می‌دهد. در مجموع سه گونه مواجهه و رویارویی با بحران‌ها و کمبودهای اجتماعی ممکن است که لزوما قسیم هم نیستند بلکه می‌تواند در سه مرحله رتبه بندی شوند. آن سه عبارتند از: ۱. مشاهده مشکل اجتماعی انسان کنجکاو صاحب صحیح زمانه که به درستی به وقایع روزمره و اتفاقات پیرامونی می‌نگرد با برخی از اشکالات، ناهنجاری‌ها و ناهماهنگی های فکری و رفتاری در جامعه می‌شود که وجود آنها را ناهماهنگ با وضع مطلوب می‌پندارد. نتیجه این مشاهده، احساس گله و نقد از وضع موجود است. عموم منبریان، منتقدان اجتماعی و روزنامه‌نگاران از این دسته‌اند. ۲. درک مسأله اجتماعی انسان هوشمند صاحب فراست و عقل، هنگامی که با مشکلی مواجه می‌شود به سرعت لب گلایه و نقد نمی‌گشاید و این و آن را متهم نمی‌کند و نسخه درمان نمی‌دهد، بلکه همچون طبیب حاذق به فحص و تحقیق در مشکل می‌پردازد و با تحلیل جوانب و حیثیات مختلف آن، به کشف ریشه‌ی اصلی بحران و علت حقیقی ناهنجاری می‌پردازد و برای حل آن، طرح علمی و راهکار فراهم می‌کند. عالمان علوم اجتماعی از این دسته‌اند. ۳. احساس درد اجتماعی انسان عاقل در طول زندگی خود با مسائل مختلفی روبرو می‌شود اما از میان همه‌ی مسائل، با یک و یا چند مسئله‌ی محدود به هم مرتبط، ارتباط وجودی و برقرار می‌کند و نسبت به وجود آن احساس نگرانی و ناراحتی دارد؛ شب و روز به آن فکر می‌کند تا راهی به رهایی از آن بیابد و برای حل آن خود را به آب و آتش می‌زند و اقدام مؤثر شبانه روزی انجام می‌دهد تا جامعه را اصلاح کند و آن را ارتقا دهد. به تعبیر عراقی: عشق شوری در نهاد ما نهاد جان ما در بوتهٔ سودا نهاد و به تعبیر مولانا: آتش است این بانگِ نای و نیست باد هر که این آتش ندارد نیست باد آتش عشق است کاندر نی فتاد جوشش عشق است کاندر میْ فتاد مصلحان اجتماعی از این دسته‌اند. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2465
📌 اکثریت جامعه 🎙فیلسوف انقلاب اسلامی استاد شهید مطهری: آن چیزی که ما می‌بینیم همان‏ «زبدا رابیا» و کفهای روی آب است که به چشم می‌آید، ولی وقتی انسان وارد متن جامعه می‌شود و کسانی را که اساساً به چشم نمی‌آیند و در واقع جامعه را آنها می‏‌چرخانند می‌بیند، آنها را منطبق بر حق و همراه با راستی و صداقت می‌یابد. آن راننده‏‌ای که با زحمت دائماً از این شهر به آن شهر می‌رود و جان خودش را می‌گذارد در این راه تا روزی 150 یا 200 تومان بگیرد، یا آن کشاورزی که دائماً تلاش می‌کند و زحمت می‌کشد، آیا در وجود اینها شر بر خیر غلبه دارد؟ هرگز! اغلب اینها بر آن فطرت پاک اسلامی و انسانی خودشان باقی هستند. این همه کارگرانی که در کارخانه‌ها کار می‌کنند وقتی آدم می‌رود سراغ اینها اصلاً تعجّب می‌کند که با آن وضع چطور اینها به جامعه و دین خوشبین هستند و دغدغه دین و ایمانشان را دارند. اکثریت جامعه را انسان‌هایی تشکیل می‌دهند که صلاح آنها بر فسادشان غلبه دارد؛ اگر هم احیاناً فسادی در آنها هست، فساد ناشی از جهل است، از قصور است، نمی‌داند، تقصیر هم ندارد، نادان است، این را نمی‌شود آدم مقصّر حساب کرد و جزء مفسدین و خرابکاران و منحرفین دانست. به این ترتیب، حق و نظام حق، اصیل است و مثل آب در زیر جریان دارد و جامعه را به جلو می‌برد، امّا باطل‌ها بر روی آن قرار می‌گیرند و نمود پیدا می‌کنند. ✍ استاد مطهری، نبرد حق و باطل، ص46 •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2466
📌 اضطرار اندیشان به بن‌بست می‌رسند و نهایتا رادیکال می‌شوند. 🔸یکی از مشترکات و نکات عبرت‌آمیز در تاریخ صدر اسلام (بخصوص دوران حکومت امام علی علیه السلام) و همچنین تجربه تاریخی انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی این است که عموم و پس از مدتی که با انقلاب اسلامی، شعاری و خیلی جانبدارانه همراهی می‌کنند و تحقق آرزوهای تقابلی و تضادگرای خود رااز انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی انتظار دارند، با ناکامی روبرو می‌شوند و نهایتا آرزوهای اتیوپیایی، تقابلی و رادیکالی خودرا بر بادرفته می‌بینند و به بن‌بست فکری، فرهنگی و سیاسی می‌رسند. به تدریج با بهانه‌گیری‌های مختلف، از حرکت تکاملی انقلاب اسلامی ونظام جمهوری اسلامی فاصله می‌گیرند ومسیرهای تقابل وتضاد را می‌پیمایند وبا استفاده از ادبیات صوفیانه و عرفانی و همچنین فلسفه‌های تاریخ چپ‌گرا به توجیه دگردیسی و گم‌گشتگی فکری وعملی خود می‌پردازند. 🔹عموم اضطراراندیشان به بن‌بست رسیده چندمرحله راطی کرده‌اند: ۱. تفسیر تقابلی و تضادگرا از انقلاب اسلامی، امام و رهبری را مصادره می‌کنند و ستیز با برخی از دولت‌مردان و کارگزاران نظام و متهم کردن آنها به غیر انقلابی بودن و لیبرال شدن؛ ۲. بعد از مدتی، مشکل را در ساختار جمهوری اسلامی می‌بینند و به تفکیک انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی می‌پردازند و در بوق و کرنا جار می‌زنند که جمهوری اسلامی غیر از انقلاب اسلامی است که آرمانهای انقلاب را ذبح کرده است لذا به ستیز با ساختارها و قوانین و نهادهای نظام می‌پردازند. ۳. بعد از مدتی، رهبری را هم متهم به مصلحت اندیشی و کوتاه آمدن از مواضع اصولی انقلاب می‌کنند و یا توجهاتی به مخاطب القا می‌کنند: «چون رهبری تنهاست و کارگزاران و مسئولان همراه نیستند مجبور شده است که کوتاه بیاید و یا سیاست‌های لیبرالیستی را ابلاغ کند و ...» لذا بر آتش دوگانه رهبری و مسئولان قوا و فرماندهان نظامی می‌دمند. ۴. بعد از آنکه رهبری، صریحا مواضع خود را در امور کشور مطرح می‌کنند و از وحدت ملی، همبستگی عمومی، کنار گذاشتن اختلافات، اهمیت خصوصی‌سازی و ضرورت کار فرهنگی سخن می‌گویند و در برابر تخریب‌های غیر منصفانه اضطرار اندیشان، با صراحت از سران قوا و عموم دولتمردان و مسئولان اجرایی و نظامی حمایت می‌کنند، اضطراراندیشان به اصل نظام حمله می‌کنند و آن را متهم به غیر اسلامی بودن می‌کنند و با استمداد از برخی اظهارات بی‌اساس برخی صوفی مسلک و یا نویسندگان و اضطراراندیشان اگزیستانسیال ، مدعی می‌شوند که «این نظام حقیقت اسلام نیست و فقط اسمی از اسلام است و موفّق نخواهند شد حقیقت اسلام را عملى نمایند. فقط نمود است، اسم است، تابع است، سایه است.» اضطرار اندیشان، انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را صرفا ، ، و معرفی می‌کنند که فقط ظاهری از حقیقت را یدک می‌کشد و فقط باید منتظر فردایی نشست که پس‌فردای آن اسلام، عدالت، صلح و ... آشکار خواهد شد، بنابراین نباید الان انتظار تحقق احکام و آرمانهای اسلامی را داشت. حتی گفته‌اند و خواهند گفت که «اگر کسی معتقد باشد که نظام جمهوری اسلامی، باید عدالت را محقق کند این ظلم به امام زمان است. چون ما نمی‌دانیم که عدالت چیست.»! ۵. مرحله پنجم، خروج از تفسیر انتقالی، سایه‌ای و تابعی از انقلاب و نظام و رسیدن به مرحله‌ی و تحیّر در برابر اسلام و انقلاب و حقیقت است. در این مرحله به جایی می‌رسند که معتقد می‌شوند که حتی در انقلاب و نظام، واقعیتی از اسلام، عدالت، ... وجود ندارد، اصلا حقیقتی در کار نیست، صرفا بازی قدرت نوکیسگان برای جمع ثروت و استثمار مردم است. در این صورت از و ضرورت دم می‌زنند و نهایتا با جریان غرب‌زده -که روزگاری دشمنی با آنها چشمشان را کور کرده بود و تفسیر تقابلی و‌اتوپیایی از انقلاب و نظام می‌دادند- هم افق می‌شوند از ضرورت توسعه‌یافتگی غربی و کنار گذاشتن آرمانهای انقلاب اسلامی و ارزشهای دینی سخن خواهند گفت و آن را اختصاصی دوران ظهور و حضور امام زمان (عجل الله) معرفی می‌کنند و همسو با انجمن حجتیه، نهضت آزادی، سکولاریسم پنهان را به بهانه دفاع از اسلام و دیانت و عدالت و آزادی تجویز می‌کنند. ۶. اگر نتوانند به مقاصد خود برسند به تدریج از مرحله تقابل سیاسی و فرهنگی و اجتماعی عبور می‌کنند، رویکرد خروج، رادیکال و ستیز به خود می‌گیرند و عَلَم مبارزه و تضاد را به بهانه‌های مختلف به ظاهر دینی واخلاقی برمی‌دارند وجامعه را به آشوب می‌کشانند. ✍ سید مهدی موسوی چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۴ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2467
📌 تاریخ درس عبرت است قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ ﻗﻄﻌﺎً ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺭﻭﺵ و سنت‌ها ﻫﺎﻳﻲ [جریان‌ها و گروه‌هایی با تفکرات و سنت‌هایی بوده‌اند ﻛﻪ در نتیجه اعمال خود ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺭﻓﺘﻪ اند] ، ﭘﺲ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﮔﺮﺩﺵ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻭ ﺗﺎﻣّﻞ ﺑﻨﮕﺮﻳﺪ ﻛﻪ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎم ﺗﻜﺬﻳﺐ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥِ [ ﺣﻘﺎﻳﻖ ] ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩه است [از آنها عبرت بگیرید].(ال عمران ١٣٧) 🔸براساس منطق قرآن کریم، آنکه تاریخ می‌خواند و در تاریخ می‌اندیشد و جریان‌ها و افراد را در نسبت با زمینه و زمانه تحلیل جامعه‌شناختی می‌کند آینده را به خوبی می‌بیند و سرنوشت گروها و جریان‌ها را پیش‌بینی می‌کند. 🔹این پیش‌بینی واقع بینانه از افراد و جریان‌ها مبتنی بر حکمت و تاریخ، بر اساس قواعد وحی و چارچوب عقلانی، امری ممکن و ضروری است تا انسان را از تلقی‌های اضطراراندیشانه، حیرت عسرت‌اندیشانه و پناه بردن بر استحسانات صوفیانه بی‌نیاز کند و زمینه حرکت در مسیر صحیح عقلانیت و عدالت را فراهم کند. 🔸استاد شهید مطهری در آثار مختلف خود با توجه به تاریخ و تحلیل جریانهای فکری و اجتماعی، به جریان شناسی افراد و گروه‌ها پرداخت و در کتاب «نهضت‌های اسلامی در صد سال اخیر» ماه‌ها قبل از پیروزی انقلاب، از خطرات پیش‌روی انقلاب اسلامی پرده برداشت و انحرافات و تحریفات فکری سخن گفت. به نحوی که اگر کسی خوب به آنها بنگرد احساس می‌کند که همین امروز در نسبت به دگردیسی‌های درون نیروهای انقلابی نوشته شده است. 🔹روح آثار و نظام فکری فیلسوف و متفکر انقلاب اسلامی، آیت الله استاد شهید مطهری (رضوان الله تعالی علیه) همین تیزبینی، آینده‌نگری و پیش‌بینی واقع بینانه از افراد، گروه‌ها و جریان‌های مدعی انقلابی‌گری براساس حکمت و فقاهت عمیق و بهره‌گیری از تاریخ است. 🔸 تاریخ را باید خواند و آینده را باید نوشت تا از افتادن در سرنوشت شوم انحراف و التقاط در امان ماند. از توهین و افترا و اتهام هم نباید ترسید که طبیعت حیات محدود این جهان مادی، تزاحم و اختلاف نظر است و باید منتظر ماند که در آینده حقایق بیشتر آشکار شود «تا سیه روی شود هر که درو غش باشد». ✍ سید مهدی موسوی دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2469
📌 قدرت پیش‌بینی آینده از طریق تاریخ از علائم رشد اجتماعی است 🎙فیلسوف انقلاب اسلامی استاد شهید آیت الله مطهری: رشد انسان از نظر گذشته و ماضی همان است که قبلا اشاره شد؛ یعنی آگاهی به سرگذشت و خود و بهره‌برداری از امکانات تاریخی؛ اما از نظر آینده و مستقبل عبارت است از قدرت پیش‌بینی آینده؛ یعنی حوادث آینده را پیش‌بینی کردن و پیشاپیش آنها را تحت ضبط و کنترل درآوردن، و به عبارت دیگر بر زمان سوار شدن و هدایت و رهبری زمان را بر اساس قوانین و سننی که بر زمان و تاریخ حاکم است بر عهده گرفتن. نمونه‌اش را کم و بیش در میان بعضی ملل پیشرفته می‌بینیم که چگونه حوادث را پیش‌بینی می‌کنند و پیشاپیش به استقبال حوادث می‌روند و حتی‌الامکان حوادث را تحت ضبط و کنترل خود قرار می‌دهند. به استقبال آینده رفتن و آن را تحت کنترل درآوردن که علامت رشد اجتماعی است، فرع بر این است که انسان آینده را پیش‌بینی کند، البته پیش‌بینی علمی یعنی بر اساس قوانین علمی نه پیش‌بینی از قبیل پیش‌بینی‌های غیب‌گویان که همه ساله از فروردین عده‌ای حوادث سال آینده را پیشگویی می‌کنند و صرفاً یک سرگرمی است و احدی هم آخر سال حساب نمی‌کند که این مهملات چه از آب درآمد. پیش‌بینی علمی آینده فرع شناخت عوامل زمان حال است، به عبارت دیگر فرع شناخت مقتضیات زمان است. پس پیش‌بینی آینده فرع بر شناختن زمان حال است، پس شرط رشد، شناختن زمان و مقتضیات آن است. مردمی که عصر و زمان خود را درست درک نمی‌کنند و نمی‌شناسند، به طریق اولی نمی‌توانند آینده را پیش‌بینی کنند و تحت ضبط و کنترل خود درآورند. ✍ استاد مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص150 •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2470
📌مبارزات امام صادق علیه‌السلام با جریان غلو «اُحْذُرُوا عَلَی شَبَابِکُمْ الْغُلَاةَ لَایُفْسِدُوهُمُ الْغُلَاةُ شَرُّ خَلْقِ اللهِ، یُصَغِّرُونَ عَظَمَةَ اللهِ وَ یُدَعُّونَ الرُّبُوبِیَّةَ لِعِبَادِ اللهِ» درباره جوانان خویش از این که غلاة آنان را فاسد کنند بترسید، غلاة بدترین دشمنان خدا هستند، عظمت خدا را کوچک کرده و برای بندگان خداوند ادعای ربوبیت می کنند. ان‌شاءالله در سلسله یادداشت‌هایی جریان غلو (که مورد لعن اهلبیت علیهم السلام بوده‌اند) تحلیل و‌ بررسی خواهد شد. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2471
📌 پرهیز از اهل بدعت و تحول بی‌اساس در سنت امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «وَ احْذَرْ مُجَالَسَةَ أَهْلِ الْبِدَعِ فَإِنَّهَا تُنْبِتُ فِی الْقَلْبِ کُفْراً وَ ضَلَالاً مُبِیناً» از همنشینی با اهل بدعت پرهیز کن؛ زیرا باعث رشد و نموّ کفر و گمراهی آشکار در قلب می شود. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2472