📌احساس بی نیازی عامل طغیان و سرکشی های اجتماعی
🔹 خداوند متعال در اولین آيات نازل شده بر پیامبر اسلام (صلّ الله علیه وآله) فرموده است:
كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَىٰ أَن رَّآهُ اسْتَغْنَىٰ
ﺍﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ [ﻛﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺳﭙﺎﺱﮔﺰﺍﺭ ﺑﺎﺷﺪ] ﻣﺴﻠﻤﺎً ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺳﺮﻛﺸﻲ ﻣﻰﻛﻨﺪ .
ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻲﻧﻴﺎﺯ ﻣﻰﭘﻨﺪﺍﺭﺩ .(سوره علق آيات ۶ و ۷)
🔸در فهم ارتکازی افراد #جامعه_احساسی این مطلب هست که جدایی و دوری افراد از یکدیگر ، آسیبهای زندگی آنها را کمتر میکند و با آسودگی بیشتری میتوانند زندگی کنند، لذا گفتهاند: "دوری و دوستی"
یا در ضرب المثل دیگری آمده است: "هرکسی کار خودش بار خودش آتش به خروار خودش"
🔹افراد در جامعه احساسی برای خروج از مشکلات این جوانع، همواره در معرض افتادن به چاه #ماشینی_شدن هستند. به تعبیر دیگر، میل به #ماشینی_شدن جامعه و روابط انسانی در جامعه احساسی و پرنوسان و پرتکثر یک آرزو و افق مطلوب است تا بتوانند از مشکلات و معضلات جامعه احساسی خارج شوند. به همین جهت قبله آمال برخی از افراد در جامعه احساسی شرق، جامعه ماشینی غرب است.
🔸 شاید در کوتاه مدت چنین باشد و در شرایط عادی زندگی، جدایی و دوری موجب آسایش خیال و درگیری کمتر است و هر کس سرش در کار خودش است و کاری به دیگری ندارد، "حرف و حدیث کمتر، زندگی آسودهتر"، دیگر هیچ کس به دیگری پاسخ گو نیست و نظیر این نتایج و پیامدها.
🔹 لکن این با حقیقت زندگی مدنی و سرنوشت کلان جامعه و تداوم بنیانهای جامعه سازگاری ندارد و موجبات ضعف اخلاقی و فرهنگی یک جامعه را در پی خواهد داشت. همچنان که متفکران و جامعهشناسان غربی به این معضل بزرگ برآمده از عقل روشنگری و جامعه ماشینی اذعان داشته اند و برای جوامع غربی به فكر چاره جویی افتادهاند.
🔸این تفکر برآمده از یک #فردگرایی افراطی است که فقط کوتاه مدت زندگی را در نظر دارد و به بلند مدت زندگی خود و سرنوشت جامعه برای نسلهای بعدی بیتوجه و بیتفاوت است.
🔹 امثال اینگونه عقاید است که جامعهای را به یک #جامعه_کوتاه_مدت تبدیل میکند و نوعی "منفعت طلبی شخصی غیر قاعده مند مزمن" با روتوش های جعلی را بر رفتار اکثریت جامعه سایه میافکند.
🔸اگر در روابط اجتماعی، کسب منفعت شخصی ملاک شود و از منافع جمعی غفلت شود، انواع معضلات اخلاقی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آن جامعه را فرا خواهد گرفت و امکان رشد و پیشرفت حقیقی را از افراد آن سلب میکند. بلکه طغیان و سرکشی و استخدام ظالمانه دیگران برای رسیدن به نفع شخصی غلبه مییابد که نتیجه آن، شکل گیری و روان برخی مفاسد رفتاری در جامعه است. مانند: بیاعتمادی به نیرو و تولید داخلی و گسترش قاچاق، احتکار، کم فروشی، گرانفروشی، کلاهبرداریهای شبکهای، بی مسئولیتی، کم کاری، دروغ گویی، شایعه پردازی، درگيریهای لفظی و فحاشی و نظیر اینها که نشانههايي از غلبه منفعت شخصی و غفلت از منافع جمعی در روابط اجتماعی است.
🔹 از وقوع ابن امور این بدتر اینکه، گاه توجیهات منطقی و دینی هم برای آنها اقامه می شود و درربسیاری از اوقات، این فسادها فقط به یک گروه و حزب خاص نسبت داده شود و از ریشههای اجتماعی آن در فرهنگ عمومی غفلت شود. مبرا دانستن خود، گروه و حزب متبوع خود، نه تنها موجب تفکر در چرايي و درمان این آسیبها نمی شود بلکه وقوع آنها موجب مفاسد دیگری میشود نظیر: شایعه پراکنی، تهمت زدن، بی اعتماد سازی مردم به جامعه و حاکمیت و ناپایداری امر سیاسی و مدیریتی.
🔸 یکی از ریشه مهمه این مشکلات، #احساس_بینیازی افراد جامعه نسبت به هم و احساس استغنای در برابر زمین و زمانی است که در آن زندگی میکنند. این احساس بی نیازی و استغنا، محبت و انس انسان را به همراهان و همشهری ها و حتی نسبت به آب و خاک کم میکند و هرگونه دلسوزی و مجاهدت را مسلوب میسازد.
🔹 زمانی که افراد جامعه نسبت به یکدیگر تعلق خاطر و تعهد جمعی نداشته باشند و احساس بینیازی از یکدیگر داشته باشند، طغیان و سرکشی نسبت به هم خواهند داشت و هر کس در صدد استخدام دیگری در راستای کسب #منافع_شخصی است. برای چنین افرادی سایر انسانها و سرمایههای هویتی تا زمانی محترمند که نیاز مادی را از آنها برطرف کنند، لذا اگر نیازی نبود و یا پس از رفع نیاز، رابطهاي هم نخواهد بود. اما اگر احساس تعلق قلبی و نیاز طرفینی بلندمدت میان افراد جامعه برقرار شود، این روحیه استخدام گری به تعاون و همکاری مبدل خواهد شد و افراد جامعه سعی میکنند یک دیگر را تحمّل و از خطاهای هم درگذرند و در کنار هم به گونه ای زندگی کنند که با انس و محبت، مجاهدت و گذشت یک زندگی بلندمدت را رقم بزنند تا نیازهای پایدار یکدیگر را برآورده سازند.
#واقعیت_اجتماعی
#جامعه_شناسی
#جامعه_احساسی
#جامعه_ماشینی
#ماشینی_شدن
#احساس_بینیازی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/757
📌 فرهنگ دولت ستیزی
🔹یکی از مؤلفههای فرهنگ ایرانی، #دولت_ستیزی است. عموم مردم، پس از آنکه خود دولتی را سر کار می آورند به تخریب و تضعیف آن میپردازند.
🔸این مقوله سابقهای دیرینه دارد و از عهد باستان تا عصر جدید ادامه داشته، دارد و شاید ادامه هم داشته باشد.
🔹این مقوله یکی از مؤلفههای #جامعه_احساسی است که نیازمند بررسیهای جامعهشناختی و روان شناختی است.
🔸 ساختارگرایی افراطی ما ایرانیان موجب ساختارستیزی مفرط ما شده است. به تعبیر دیگر، از آنجا که ما تحقق همه چیز در گرو ایجاد ساختارها میدانیم و برای هر کاری به دنبال تشکیل موسسه و ثبت و ... هستیم و عاملیت را در حاشیه قرار میدهیم نوعی ساختار گرایی افراطی بر ما حاکم است اما بعد از تأسیس موسسه و تشکیل دفتر و دستک میبینیم که به اهداف نرسیده ایم به ساختارستیزی می پردازیم و تمام مشکلات را به. گردن ساختارها و دیوان سالاری و بروکراسی میاندازیم. مشکل ما این است که عاملیتها را چند مهم نمیدانیم.
#واقعیت_اجتماعی
#جامعه_شناسی
#جامعه_احساسی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
8.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غفلت از نظریات علمی و اجتهادی امام خمینی و آیت الله العظمی خامنهای در حوزه و دانشگاه
در کلام سردار شهید حاج قاسم سلیمانی (رحمة الله علیه)
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
هدایت شده از فقه اجتماع - استاد سید مهدی موسوی
📌 اصول موضوعه و پیشفرض های فقه معاصر
۱. حیات یافتن انسان در این جهان و ادامه حیات مادی و معنوی او جز در متن مناسبات و روابط با سایر انسانها در یک محیط جمعی ممکن نیست.
۲. با گسترش فناوری ها و ارتباطات انسانی، حیات اجتماعی مسلمین جدا از حیات انسان معاصر نیست. بلکه تأثير و تأثر متقابل فرهنگی، سیاسی، اقتصادی مقولهای طبیعی است. البته میزان تاثیرگذاری و یا تأثیرپذیری هر طرف، وابسته به میزان قدرت فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آن طرف و ضعف طرف مقابل است.
۳. زندگی انسان معاصر در نسبت با زندگی انسان گذشته از تغییرات بنیادین و ساختارهای پیچیده، متراکم و درهمتنیده برخوردار گشته است که نیازمند استنباط و اجتهادی متناسب است و اجتهادات گذشته به تنهایی برای مواجهه با آن کافی نیست.
۴. شریعت اسلامی و دانش فقه توانایی حضور فعال و تاثیر گذار بر زندگی انسان معاصر را دارد به شرط آن که با حفظ چهارچوبهای منطقی و معرفت شناسی آن، شرایط پویایی و فعالیت آن از حیث روشی و تحلیلی فراهم شود.
۵. تغییرات بنیادین در زندگی بشر معاصر، شر مطلق و یا خیر مطلق نیستند؛ بلکه برخی از آنها اقتضاء فطرت و طبیعت کمال گرایی انسان در مسیر تکاملی و پیشرفت قرار دارد و برخی از آنها ممکن است خلاف جهت فطرت و جهت تکاملی انسان باشد و موجبات سقوط مادی و معنوی را فراهم کند. در این صورت فقه معاصر رسالتی مهم در راهبری حیات انسانی به سمت تکامل دارد که از یک سو می بایست تغییرات تکاملی و در راستای پیشرفت را تقویت و تغییرات غیرتکاملی را کنترل و تضعیف کند.
۶. تقویت و کنترل تغییرات بنیادین و پیچیدهی زندگی معاصر بدون داشتن شبکهی منسجم از #نظریات اجتهادی ممکن نیست؛ چرا که حیات امروزین بشر بر پایهی نظریات کلان و نظامات به هم پیوسته ی رفتاری و ساختاری سامان یافته است. از این رو رویارویی با چنین صورت و شکلی از زندگی بدون داشتن نظریه ممکن نیست. "نظریه" آن چارچوب مفهومی و نظری منسجم است که چشم اندازی را برای فاعل شناسا فراهم میکند که به واسطه آن بتوانند روابط و مناسبات درونی و بیرونی اجزا را به درستی توصیف و چرایی آن ها را تبیین کند.
۸. استنباط نظریات فقهی از منابع معتبر آن متوقف بر شناخت #روح_تشریع حاکم بر شریعت و اهداف دین در ساخت حیات فردی و اجتماعی انسان است؛ بر این اساس، شریعت یک مجموعه منسجم و هماهنگ برای سامان دادن به امورات مختلف انسانی در جهت پیشرفت همه جانبه و سعادت حقیقی است تحلیل این پیشرفت و سعادت و بررسی نسبت میان "شریعت، پیشرفت و سعادت" زیرساخت اصلی نظریات فقهی در عرصههای مختلف حیات بشری است.
۹. در یک تحلیل عمیق و برداشت دقیق از آیات قرآن کریم و سیره و سنت معصومین (ع) #توحید_عملی روح تشریع در شریعت اسلامی است. توحید مفهوم مرکزی اسلام و معنا دهنده به پیشرفت و سعادت است و در نسبت با پیشرفت توحیدی و سعادت توحیدی، شریعت اسلامی معنا و هویت مییابد و از ساير نظامات حقوقی و راهبردی متمایز میشود. توحید سامانه مفهومی و معرفتی است که ارائه دهنده اصول و قواعد رفتاری و ساختاری سامان دهنده به همه عرصههای زندگی انسان معاصر است.
۱۰. فقه در صورتی می تواند نظم بخش و سازنده زندگی انسان معاصر باشد که به استنباط اصول و قواعد کلی و عام منبعث از توحید بپردازد، لذا اهتمام به استنباط #قواعد_فقهیه عام حاکم بر مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی از اهمیت ویژهای برخوردار است. قواعد فقهیه، قواعد عام و شامل مستنبط از ادله معتبر است که بر همه قواعد و استنباطات فقهی حکومت دارد و تامین کننده مصالح عمومی و رفع کننده تعارضات قانونی و حقوقی است.
#فقه_معاصر
#فقه_الاجتماع
#قواعد_فقهیه
#توحید_عملی
#روح_تشریع
@torass
📌 عقلانیت و تربیت متناسب
ریشه همه مشکلات در جامعه احساسی نبود یک تلقی روشن و واحد از #عقلانیت (فضیلت حکمت) در فرهنگ عمومی و عدم اهتمام جدی به #تربیت متناسب و کارامد با آن در سطح عمومی است.
"تزئینی بودن علم" و "مبنایی بودن مدرک"،
"فرعی بودن تربیت" و "اصیل بودن اقتصاد"،
"حاشیهای بودن اجتماع" و "تقدم سیاست بر فرهنگ"،
"رونق دلالی و قاچاق" و "کم فروغی کار و تلاش واقعی"
"شعاری شدن دین" و "کمرنگ شدن روح و معنای ایمان"
از جمله نشانههاي فقدان عقلانیت و تربیت متناسب با آن در جامعه احساسی است.
#جامعه_احساسی
#عقلانیت (فضیلت حکمت)
#تربیت
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/761
📌 از مردمی سازی یارانهها تا حکمرانی مردمی
🔹یکی از اقدامات مهم در زمینه حکمرانی مردمی، مدیریت صحیح یارانهها و سبد مصرفی خانوارها است. چرا که یکی از موانع بزرگ مشارکت صحیح مردم در حکمرانی، آشفتگیهای حوزه اقتصاد و ساحت معیشت است؛ آشفتگیهایی که از یک سو بستر فعالیتهای فساد آور فراهم است و نوع مردم و جوانان مسیرهای انحرافی مشارکت همچون دلالی و قاچاق را برای مشارکت ممکن میدانند و آن را انتخاب میکنند که طبیعت آن سودجویی شخصی و ضدیت با نظارت حاکمیت و مدیریت عادلانه دولتها است. از سوی دیگر، بسیاری از مردمی هستند که از اين فعالیتهای فسادزا متضرر هستند و آنها نیز مقصر اصلی را حاکمیت و دولت میدانند. بر این اساس نوعی اجماع علیه دولت و بی اعتمادی میان ملت و حاکمیت شکل میگیرد.
🔸 بر این اساس، مردمی سازی یارانهها و #رشد یافتن مردم در مدیریت مصرف یکی از مقدمات حکمرانی مردمی است. چرا که حکمرانی مردمی، متوقف بر #رشد_جامع مردم و قدرت تدبیر امورات خرد و کلان است. مردم باید بتوانند در شرایط واقعی اقتصاد و معیشت، بهترین انتخاب و درستترین مصرف را داشته باشند و این متوقف بر ۱. شناخت ارزش و میزان سرمایهها، ۲. قدرت حفاظت و پاسبانی از سرمایهها و ۳. قدرت بهرهوری و سرمایهگذاری صحیح است که در سازوکار بهکارگیری سرمایهها، تولید بیشتر و افزایش سرمایه عایدی ملت شود. بنابراین مدیریت مردمی یارانهها و رشد مردم در نحوهی مصرف و اقبال به سرمایهگذاری مولد یک گام بسیار مهم در حکمرانی مردمی است.
🔹 اما نکته مهم در زمینهی مردمی سازی یارانهها این است که باید به عنصر فرهنگ سازی و تربیت اقتصادی توجه ویژه شود و بر این گسترش این عنصر مهم اهتمام جدی داشت چرا که با با غیاب #فرهنگ سازی و #تربیت اقتصادی، بهترین طرح ها پس از مدتی بیاثر میشوند و دوباره وضع زندگی به نحو سابق باز میگردد.
🔸 اظهارات مسؤلان اقتصادی و تصمیم گیران کشور نشان دهندهی اهتمام ویژه آنها به ابزارها و سامانه های مدیریتی و کنترلی است و کمتر به عنصر فرهنگ سازی و تربیت اقتصادی مردم توجه دارند. در حوزه فرهنگ به اطلاع رسانی صریح و مستقیم اکتفا شده است، در حالیکه اطلاع رسانی فقط یک بخش و در واقع مقدمهی فرهنگ سازی است. به تعبیر دیگر اقناع مردم و همراه شدن آنها با هر سیاست و برنامهای از یک سو به اطلاعات و شناخت کافی نیازمند است که از طریق اطلاع رسانی جامع، صحیح و مستمر تاحدودی تأمین می شود، از سوی دیگر به ذائقه سازی و عناصر گرایشی و انگیزشی وابسته است که فرایندی بلندمدت است و در متن نظام و مناسبات تربیتی قابل تحقق است.
🔹 بر اساس حکمت اسلامی و مبتنی بر تبیین فلسفی #واقعیت_اجتماعی، قاعده کلی در حیات اجتماعی این است که تحقق و به ثمر رسیدن هر برنامه و سیاست اجتماعی (سیاسی، اقتصادی، نظامی و ...) متوقف بر فرهنگ سازی و گسترش تربیت متناسب عمومی است. هرچقدر هم فناوری و ابزارهای پیچیده مدیریتی و کنترلی به کار گرفته شود اما به مقوله فرهنگ و تربیت بی اعتنايي شود امکان رشد و پیشرفت واقعی و تأثيرگذار جامعه و تحقق اهداف و سیاستها تضعیف میشود.
#مردمی_سازی
#یارانه
#حکمرانی_مردمی
#رشد
#تربیت_اقتصادی
#فرهنگ_سازی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
هدایت شده از فقه اجتماع - استاد سید مهدی موسوی
📌 فقه النظریه زیر ساخت فقه الاجتماع
شهيد آیتالله سید محمدباقر صدر در اين رابطه ميفرماید:
حقیقت آن است که امروزه تحدید تئوریها و نظامهای دینی امری ضروری است. رسول خدا (ص) آن را در خلال تطبیق در جوّ قرآنی جامعه اسلامی بیان میکرد و مسلمانان در این فضا این نظریهها را -هرچند بهاجمال- درک میکردند؛ زیرا فضایی که پیامبر خدا (ص) ایجاد کرد، قادر به تبیین این تئوریها بود... فردی که در داخل یک فرهنگ و زبان زندگی میکند، بدون آگاهی تفصیلی از نظریههای مربوط به آن فرهنگ و زبان، معانی را درمییابد و بهدرستی معانی را تشخیص میدهد؛ اما انسان خارج از آن فرهنگ و زبان باید با تئوریهای آن فرهنگ و زبان آشنا شود.
محمدباقر صدر، المدرسة القرآنیة، صص 34-37.
نياز به نظريات عمومي در شرايط امروزي، نيازي اساسي است، بهویژه با توجه به بروز نظريات متعددي كه در عرصههاي گوناگون حيات بشري پديد آمده است. دانشمند اسلامي در مواجهه با دانشمند غربي، خود را مقابل نظريات گوناگوني ميبيند و لازم است موضع اسلام را در قبال آنها روشن كند. وي بايد نصوص ديني را بررسي و تحليل كند تا موضع اسلام را سلباً و ايجاباً به دست آورد تا از اين رهگذر، به راهكار اسلامي در قبال مباحثي كه تجارب بشري براي آن راهكار يافته است، دست يابد.».
سید محمدباقر صدر، المدرسة القرآنيّة، ج 19، ص 41.
@torass
🏴 « إنا لله و إنا إلیه راجعون»
إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.
◼️ ساعاتی پیش روح بلند عالم پرهیزگار استاد اخلاق و عرفان و حدیث حضرت آیت الله فاطمی نیا به ملکوت اعلی پیوست.
رحلت ایشان را به ساحت مقدس حضرت ولی عصر ( عج )، مقام معظم رهبری ، علمای اعلام و حوزه های علمیه ، بیت شریف ایشان و عموم شیعیان جهان تسلیت عرض می نماییم.
🔰 منتشر شد: چیستی و نحوه وجود فرهنگ
▫️کتاب چیستی و نحوه وجود فرهنگ اثر حضرت آیتالله استاد یزدانپناه با همکاری مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) توسط نشر کتاب فردا چاپ شد.
📚 این اثر تلاشی فلسفی برای دستیابی به حقیقت فرهنگ و نحوه تقرر آن از منظر فلسفه اسلامی با رویکرد کشف واقع است.
کتاب حاضر در حقیقت مربوط به حوزه فلسفه فرهنگ و نگاههای کلان و فلسفی به حقیقت فرهنگ است، بیآنکه فرهنگ خاصی مدنظر بوده باشد.
مؤلف میخواهد به همان پدیدهای ناظر باشد که هماکنون همگان از فرهنگ مراد میکنند، اما پایگاه سخنش، تراث معقول اسلامی است.
در این اثر تنها مباحث کلان و اساسی همچون چیستی فرهنگ، عینیت فرهنگ، گستره فرهنگ، لایههای فرهنگ و نحوه وجود فرهنگ مورد کاوش قرار گرفتهاند.
#تازه_های_نشر
#فلسفه_فرهنگ
#استاد_یزدان_پناه
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
📌جنگ ملاصدرا
#معرفی_کتاب
تمهيد مصطفی فيض كاشانی
وزيری 472 صفحه چاپ دوم 170000ريال
جنگ دفتري راگويند كه درآن مجموعه اشعار ومطالبی همگون وهمنوا دركنار يكديگر آمده باشد ومخاطب رابه خودجلب كند.
جنگ ملاصدرا درواقع مجموعه ای پژوهشی وتحقيقی كه پيرامون شخصيت ملاصدرا وآراء نظرات واشعار اين فيلسوف بی همتا وديگر ادباي كه تاثيري ازمكتب ملاصدرا داشتند ميباشد دراحوالات ملاصدرا كه عالمی فيلسوف وصاحب مكتب ونظر آمده است ملاصدرا به طور روشن وبا بيانی صريح اعلام می دارد كه غيراز قرآن وحديث هرعقيده وگفتاری را نمي پسندد وبحث وجدل متكلمين ومتفلسفين را كاری بيهوده مي پندارد ، اين حرف وسخن به آن معنا نيست كه اين عارف بزرگ فلسفه وحكمت الهی را منكر باشد بلكه درتعريف صاحب نظري است كه علماي علم فلسفه رابه تفكر واداشته تا پيرامون نظرات وي كتابهاي بسيار به رشته تحرير درآورند واما آنچه دراين مجموعه باعنوان جُنگ ملاصدرا آمده است نشان دهنده ذوق وعلاقه ملاصدرا به دنيای شعروشاعری بوده كه اغلب نظرات وآرا خود را درقالب شعر بيان داشته.
📌مکان، زمان و راهیابی به وجود
۱. در حکمت متعالیه بحث شده است که انسان بواسطه علم حصولی راهی به وجود اشیا و پدیدهها ندارد و از طریق علم حصولی به ماهیات راه دارد و به واسطه شناخت ماهیت به شناخت اشیا و پدیدهها میپردازد.
۲. همچنین مشخص شده است ماهیت بر دوقسم است ۱.جواهر و ۲.عوارض. انسان به طور مستقیم به جواهر اشیا راه ندارد و از طریق عوارض است که به جواهر پی میبرد و آنهارا مییابد.
۳. عوارض را ۹ مقوله دانستهاند اند که در میان آنها چهار عارضه اصلی است: کم(مقدار و اندازه) و کیف(ویژگی و حالت) همچنین اَین(نسبت در مکان) و متی (نسبت در زمان).
۴. حال این پرسش مطرح است که از میان این عوارض اصلی کدام یک در شناخت انسان از اشیا و پدیدهها مقدم است؟ یعنی انسان ابتدا به "کم کیف" اشیا پی میبرد سپس به "این و متی" علم مییابد یا بالعکس ابتدا "این و متی" اشیا را مییابد و سپس به "کم و کیف" آن ها میپردازد.
به تعبیر دیگر، کدامیک از این عوارض نشانگر جهان انسان است؟
۵. جهان عبارت است از : "محیطی مشخص که در آن نحوهای از بودن آگاهانه انسان و امکانهایی برای تلاش و حرکت او و نظامی از ارتباط با سایر موجودات موجود در آن محقق باشد" و به اعتبار اینکه نحوههای متنوعی از "بودن" و امکانهای مختلفی از حرکت و نظامات گوناگونی از ارتباطات متصوّر است پس جهانهای مختلفی ممکن است که قوام هر کدام از این جهانها به ۱. نحوهی بودن، ۲. امکانهای حرکت و ۳. نظم حاکم بر ارتباطات میان موجودات موجود در آن جهان است.
۶. از میان مقولات عرضی موجود در حکمت، این نگرش به جهان، بیش از هر مقوله ای با مقولات مکان و زمان ربط دارد. مکان همان محیط تعین بخش به جهان است و زمان نحوهی بودن آدمي. به تعبیر دیگر، انسان موجودی در مکان و در زمان است و در مکان و زمان با پدیدهها ارتباط برقرار میکند و امور را در نسبت با مکان و زمانی که خود در آن قرار دارد مییابد، حتی پدیدههایی هم که نسبتی آگاهانه با زمان و مکان ندارند را در درون مکان و زمان خود مییابد. یعنی ابتدا مکان و زمان خود را به آنها تسرّی میدهد، آنها را وارد جهان خود میسازد و سپس در درون این جهان(مکان و زمان) به شناخت وارتباط با آنها میپردازد.
۷.مقصود از "مکان" هیئت حاصل از شئ در نسبت با محیط پیرامون است و "زمان" هیئت حاصل از شی در متن حرکت و تغییر است. مجموع مکان و زمان سازنده #جهان افراد و اشیا است که در درون این جهان، روابط و نسبت های ویژهای ممکن می شود.
۸. در واقع شناخت اشیا در مکان و زمان بر این بنیان فلسفی مستقر است که میان اشیا و پدیده های این عالم، نحوه هایی از ارتباط و اتصال و به تبع آن انفصال و گسست وجود دارد که تعیّن بخش به ماهیت اشیا است ، به این معنا که هر شیئی در نسبتی که با مکان و زمان خود دارد نسبتی باسایر اشیا و پدیده ها نیز دارد که به اعتباري از این طریق خود را آشکار می سازد و از این طریق برای ذهن فاعل شنا مکشوف می شود. لذا شئی که در این زمان و مکان قرار دارد از ماهیتی برخوردار است و میتواند از ماهیتی متفاوت در مکان و زمان دیگر داشته باشد. بنابراین توجه به زمینه ها و زمانه اشیا شرط ماتقدم شناخته پدیده هاست، لذا دستگاه شناختی انسان به صورت عادی در بستر زمان و مکان با اشیا ارتباط برقرار می کند.
۹. اما نکته مهم این است که انسان طبیعتا چون موجود این جهانی است خود در مکان و زمان خاص زندگی میکند و به یکی ا، این زمینه ها و زمانه ها انس و تعلّق دارد و خود را در همان زمان و مکان مییابد و در همان بستر با سایر افراد و اشیا مرتبط است. همین انس و تعلق موجب میشود که زمان و مکانی که خود در آن زندگی میکند و برآمده از روابط اوست را تنها و زمان و مکان ممکن بپندارد و آن را امری ضروری و مطلق تصور کند و هر چیزی را در همان زمان و مکان فهم و تحلیل کند. به تعبیر دیگر زمان و مکان خود را به همه افراد و اشیا و پدیده ها تسری میدهد و یک زمان و مکان واحد را برای همه افراد و اشیا در نظر میگیرد و در همان بستر به شناخت اشیا و پدیده ها می پردازد. البته همین موجب غفلت از مکان و زمان میشود و چنین احساس می کند که این ها اموری همگانی، ضروری، بدیهی و واحدند و همگان یک مکان و زمان واحد دارند و یک درک واحد از آنها دارند و اختلافات در کم و کیف اشیا و پدیدهاست از این رو علوم و دانشهایی که کمیت اشیا و پدیده ها و "کیفیت ناظر به کمیت" را تعیین میکنند اولویت مییابد.
درحالی که اشیا وافراد هرکدام مکان وزمان خاص خود رادارند و در مقام شناخت باید به آن توجه داشت. هرچند ممکن است مکان وزمان برخی قریب به هم و برخی بعید ازهم باشند.
📌ادامه دارد...
#مکان
#زمان
#جهان
#تاریخ
#وجود
@hekmat121
📌فلسفه اسلامی انسان را به معرفت الهی میرساند!
✅ راه این، تقویت فلسفه صدراست!
آیت الله العظمی خامنهای:
🔹 فلسفهی اسلامی، پایه و دستگاهی بوده که انسان را به دین، خدا و معرفت دینی نزدیک میکرده است. فلسفه برای نزدیک شدن به خدا و پیدا کردن یک معرفتِ درست از حقایق عالم وجود است؛ لذا بهترین فلاسفهی ما - مثل ابنسینا و ملاّ صدرا - عارف هم بودهاند. اصلاً آمیزش عرفان با فلسفه در فلسفهی جدید - یعنی فلسفهی ملاّ صدرا - بهخاطر این است که فلسفه وسیله و نردبانی است که انسان را به معرفت الهی و خدا میرساند؛ پالایش میکند و در انسان اخلاق بهوجود میآورد.
❗️ ما نباید بگذاریم فلسفه به یک سلسله ذهنیّات مجرّد از معنویت و خدا و عرفان تبدیل شود. راهش هم تقویت فلسفهی ملاّ صدراست؛ یعنی راهی که #ملاّصدرا آمده، راه درستی است.
۱۳۸۲/۱۰/۲۹
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121