📌تغییر معنایی هیأت در دو دههی اخیر
در مکتب انقلاب اسلامی ایران، عاشورا نماد حق طلبی، ظلمستیزی و مسئولیتپذیری بود و توسط امام خمینی، شهید مطهری، شهید بهشتی، آیت الله خامنهای و سایر متفکران مسلمان، روح جدیدی به هیئات مذهبی دمیده شد و هیأت به میدان کنشگری اجتماعی و تربیت سیاسی تبدیل شد.
اما در دو دهه اخیر به تدریج، هیأتها به ماتمکدههای پیش از انقلاب اسلامی و دوران قاجار تبدیل شده است و روح حماسه، حق طلبی، ظلم ستیزی و مسئولیت اجتماعی از آنها رخت بسته است.
این وضعیت هر سال نسبت به سال قبل شدیدتر میشود.
#هیأت
#فلسفه_هیأت
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1998
📌 پرسش از فلسفه بزرگداشت محرم و صفر
مهمترین پرسشی که امروز باید دوباره به آن پاسخ داده شود این است که چرا حضرات معصومین علیهم السلام و علما و بزرگان دین همواره بر بزرگداشت محرم و صفر اصرار فراوان داشتهاند؟
در روایات معصومین و سیره و سنت بزرگان دین، برخی از امور نقش آلی و ابزاری دارد و برخی نقش اصالی و غایی، کدام یک از سنتهای عزاداری آلی و ابزاری است و کدام یک اصلی و غایی است؟
#هیأت
#فلسفه_هیأت
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1999
📌«احیای امر ما» فلسفه هیأت و مجالس اهلبیت علیهم السلام
🔹در معارف اهلبیت عصمت علیهم السلام، دو مقوله بسیار مهم است که به تدریج در هم ادغام شده است: ۱. برگزاری جلسات مذهبی و ۲. عزاداری برای سیدالشهدا (علیه السلام).
🔸 هدف از زیارت مومنان از یکدیگر و برگزاری مجالس مذهبی، احیای امر امامت و حاکمیت اسلامی است که بواسطهی بیان احادیث و معارف اسلامی و گفتگو و مذاکرات علمی و برنامهریزی های تشکیلاتی ممکن میشود. ازاینرو، حضرات معصومین (علیهمالسلام) به برگزاری این جلسات سفارش ویژه فرمودهاند.
🛑حدیث اول:
امام علی علیه السلام:
زُورُوا في اللهِ وجالِسُوا في اللهِ، وأعطُوا في اللهِ وامنَعُوا فِي اللهِ، زايِلُوا أعداءَ اللهِ وواصِلُوا أولياءَ اللهِ. (۱)
براى خدا ديدار كنيد، براى خدا همنشينى كنيد، براى خدا بخشش كنيد و براى خدا از دهش خوددارى ورزيد. از دشمنان خدا ببريد و با دوستان خدا پيوند زنيد.
🛑 حدیث دوم:
امام باقر علیه السلام:
تَزاوَرُوا في بيوتِكُم فإنّ ذلكَ حَياةٌ لِأمرِنا، رَحِمَ اللهُ عَبدا أحيا أمرَنا.(۲)
در خانههايتان از يكديگر ديدار كنيد؛ زيرا اين كار امر ما را زنده میكند. رحمت خدا بر آن بندهای كه امر ما را زنده كند.
🛑 حدیث سوم:
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : تَزاوَرُوا فإنّ في زِيارَتِكُم إحْياءً لِقُلوبِكُم ، و ذِكرا لأحادِيثِنا ، و أحادِيثُنا تُعَطِّفُ بعضَكُم عَلى بعضٍ ، فإن أخَذتُم بها رَشَدتُم و نَجَوتُم ، و إن تَرَكتُمُوها ضَلَلتُم و هَلَكتُم ، فَخُذُوا بها و أنا بِنَجاتِكُم زَعِيمٌ .(۳)
امام صادق عليه السلام فرمودند: ديد و بازديد كنيد كه ديدار شما از يكديگر موجب زنده شدن دلهاى شما و ياد كرد احاديث ما مى شود و احاديث ما شما را به هم مهربان مى كند . اگر به آنها عمل كنيد ، كمال و نجات مى يابيد و اگر رهايشان كنيد، گمراه و هلاك مى شويد . پس به احاديث ما عمل كنيد كه در اين صورت من ضامن نجات شما هستم .
🛑حدیث چهارم:
عنه عليه السلام ـ لِأَصحابِهِ ـ : اِتَّقُوا اللّه َ ، و كونوا إخوَةً بَرَرَةً ، مُتَحابّينَ فِي اللّه ِ مُتَواصِلينَ مُتَراحِمينَ ، تَزاوَروا و تَلاقَوا و تَذاكَروا أمرَنا و أحيوهُ .(۴)
امام صادق عليه السلام ـ به اصحاب خود ـ فرمودند : از خدا بترسيد و برادرانى نيكوكار باشيد . در راه خدا يكديگر را دوست بداريد ، به يكديگر بپيونديد ، با هم مهربان باشيد ، يكديگر را ببينيد و به ديدار يكديگر برويد و امر ما را به يكديگر يادآورى كنيد و آن را زنده نگه داريد .
🛑 حدیث پنجم:
«عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ لِفُضَيْلٍ : «تَجْلِسُونَ وَ تُحَدِّثُونَ؟» قَالَ: نَعَمْ، جُعِلْتُ فِدَاكَ. قَالَ: «إِنَّ تِلْكَ اَلْمَجَالِسَ أُحِبُّهَا، فَأَحْيُوا أَمْرَنَا يَا فُضَيْلُ ، فَرَحِمَ اَللَّهُ مَنْ أَحْيَا أَمْرَنَا . يَا فُضَيْلُ ، مَنْ ذَكَرَنَا - أَوْ ذُكِرْنَا عِنْدَهُ - فَخَرَجَ مِنْ عَيْنِهِ مِثْلُ جَنَاحِ اَلذُّبَابِ، غَفَرَ اَللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ وَ لَوْ كَانَتْ أَكْثَرَ مِنْ زَبَدِ اَلْبَحْرِ»
امام صادق علیه السلام از «فضیل» پرسید: آیا (دور هم) می نشینید و حدیث و سخن می گویید؟ گفت: آری فرمود: اینگونه مجالس را دوست دارم، پس امر ما را زنده بدارید.خدای رحمت کند کسی را که امر و راه ما را احیا کند.
🛑 حدیث ششم:
الإمام الرضا عليه السلام :مَن تَذَكَّرَ مُصابَنا وبَكى لِمَا ارتُكِبَ مِنّا كانَ مَعَنا في دَرَجَتِنا يَومَ القِيامَةِ . ومَن ذَكَّرَ بِمُصابِنا فَبَكى وأبكى ، لَم تَبكِ عَينُهُ يَومَ تَبكِي العُيونُ . ومَن جَلَسَ مَجلِسا يُحيي فيهِ أمرَنا ، لَم يَمُت قَلبُهُ يَومَ تَموتُ القُلوبُ
هركس مصيبت ما را به ياد آورد و به خاطر ستمهايى كه بر ما رفته است بگريد، روز قيامت با ما در يك درجه باشد و هر كه ياد مصيبت ما كند و بگريد و بگرياند، در آن روزى كه چشمها مى گريند چشم او نگريد و هركس در مجلسى بنشيند كه امر ما در آن زنده مى شود در آن روزى كه دلها مى ميرند دل او نميرد.
منابع:
۱. غررالحكم: ۵۴۹۲ ـ ۵۴۹۳.
۲. بحار الأنوار: ۲ / ۱۴۴ /۶.
۳. الكافي : 2/186/2 .
۴. الكافي : 2 / 175 / 1 ، مصادقة الإخوان : 137 / 8 ، تنبيه الخواطر : 2 / 179 وزاد فيه «متواضعين» بعد «متواصلين» وكلّها عن شعيب العقرقوفي ، الأمالي للطوسي : 60 / 87 عن أبي عبيد ، بحار الأنوار : 74 / 401 / 45 .
۵. وسائل الشیعه، ج 10، ص .392 و قرب الاسناد ۳۶.
۶. الأمالي للصدوق : ص ۱۳۱ ح ۱۱۹ ، عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۱ ص ۲۹۴ ح ۴۸ وليس فيه صدره إلى «يوم القيامة» وكلاهما عن الحسن بن عليّ بن فضّال ، الدعوات : ص ۲۷۸ ح ۸۰۶ عن الإمام الصادق عليه السلام وفيه ذيله من «من جلس مجلسا» ، بحار الأنوار : ج ۴۴ ص ۲۷۸ ح ۱ ، وراجع : مكارم الأخلاق : ج ۲ ص ۹۳ ح ۲۶۶۳.
#هیأت
#فلسفه_هیأت
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2000
أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا و اُجُورَكُمْ بِمُصَابِنَا بِالْحُسَینِ عَلَیهِ السَّلَامْ،
وَجَعَلَنَا وَ إِیاكُمْ مِنَ الطَّالِبِینَ.
إن شاءالله.
🏴
قالَ رَسُولُ اللّهِ (صلّى اللّه علیه و آله):
«اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤمنینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً.»
پیامبر اکرم (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: «براى شهادت حسین علیه السلام، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمیشود.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌استاد عالی در مراسم بیت رهبری
نعمت جمهوری اسلامی به والله العظیم از بزرگترین نعمتهای پروردگار عالم است که به ما داده.
شیعه در طول تاریخ حکومت ولایی نداشته، حتی در زمان امیرالمومنین.
تنها حکومت ولایی مال زمان ماست. در این چهل و پنج سال است که شیعیان و مومنین حاکم را بعنوان نائب امام زمان، بعنوان ولی خدا پذیرفتند.
فقیهترین، شجاعترین، مدیرترین، مدبرترین، با تقواتری فرد امت در راس قرار گرفته. دیگه بعدش خود معصوم و ولی الله العظم است.
https://eitaa.com/hekmat121/2003
هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
⭕ کار خطرناک دفتر فرهنگستان
آیت الله العظمی امام خامنه ای
❇️ بیانات بسیار مهم و تذکرات جدی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای به حجتالاسلام میرباقری و اعضای دفتر #فرهنگستان قم در ۱۳۸۹/۴/۱۴ :
❗️در آموزشهای بنیانی با طلبه ها سر و کار دارد، دست زدن به پایه های اساسی #کار_خطرناک است، #توجه میکنید؟
❗️چه در زمینهی منطق، چه در زمینهی اصول، چه حتی گاهی در زمینهی نحو و ادبیات.
❗️یک وقت آدم میبیند که به یک پایهای دست میزنند و یک چیزی کنارش درست می کند این پایهها طاقت نمی آورد و سقف میآید پایین. یعنی خیلی باید به این #توجه داشت.
❗️چون پایهها هم در طول سالهای متمادی و با تراکم اذهان بسیار برجسته و پیچیده و والا به وجود آمده.
🔆یعنی واقعاً "#شیخانصاری" را هیچ نمی شود دست کم گرفت،
🔆یا فرض کنید "#صاحب_جواهر" را
🔆یا مثلاً فرض کنید در زمینه مسائل عقلی منطق "#خواجهنصیر" را
🔆یا "#علامهحلی" را
🔆یا "#ملاصدرا" را.
🔆اینها #خیلی_مغزهای_برجسته_و_بزرگی بودند
🔆آنی هم که الان دست ماست این محصول و این کار متراکم و در هم تنیده مجموعهی این هاست.
❗️اگر چنانچه بنا کنیم این پایه ها را #دستکاری کردند یک وقتی میبینیم که نتوانستیم آن پایهی مناسب محکم را کنارش درست کنیم آن وقت سقف میآید پایین؛ یعنی به این باید #توجه بشود!
❗️دو سه سال قبل از این، بعضی از این نوشته ها را (که نمی دانم مربوط به منطق بود یا چی بود) آوردند پیش من، به نظرم این معنا آمد و منتظر بودم یک وقتی با جنابعالی ملاقات بشود و این را عرض بکنم. خیلی خوب، حالا غرض همین؛ مهم است؛ این #خیلی_نکته_مهم_است که این را #توجه بکنید.
منشور حوزه و روحانیت ج۵ ص۶ و۷.
#دفتر_فرهنگستان
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1505
📌 توانمندی اصلاح طلبان در دوقطبی سازی کاذب و بهرهبرداری سیاسی و اجتماعی از آن
بارها گفته شد حملات اصلاح طلبان به آقای سید محمد مهدی میرباقری یک خدعه و دارای یک قصد پنهان است و آن کشاندن جامعه انقلابی به دوقطبیهای کاذب است همچنان که در ماجرای آقای جلیلی و انتخابات ۱۴۰۳ کاملا موفق شدند.
این دو قطبی کاذب بسیار خطرناک است.
میخواهند جبهه انقلاب را نسبت به میرباقری غیرتی کنند و او را به عنوان چهره موجه انقلابیون مطرح کنند تا با برجسته سازی اشکالات تفکرات او، از آب گل آلود ماهی بگیرند.
دوباره از اصلاح طلبان بازی نخوریم و همسوی با آنها، مکتب انقلاب اسلامی را با افکار عقل ستیزانه و غربستیزانهی امثال آقای میرباقری بیشتر از این تخریب نکنیم.
باز گردیم به تفکر ناب و حکیمانه حضرت امام و حضرت آقا:
✔️جمع سالم میان فقاهت، حکمت و عرفان.
✔️جمع سالم میان عقل و دین
✔️جمع سالم میان دنیا و آخرت
✔️جمع سالم میان عقلانیت، معنویت، عدالت و پیشرفت.
#چپ_اسلامی
#دفتر_فرهنگستان
#میرباقری
#خدعه_اصلاحطلبان
https://eitaa.com/hekmat121/2005
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌 توانمندی اصلاح طلبان در دوقطبی سازی کاذب و بهرهبرداری سیاسی و اجتماعی از آن بارها گفته شد حملات
📌 تغییر منطق اجتهاد خطر است
مشکل اندیشهی آقای سید محمد مهدی میرباقری و جریانهای وابسته به ایشان، فقط دشمنی ایشان با فلسفه و عرفان نیست که این خیلی جدید نیست و ریشه در تاریخ اندیشههای اسلامی از اشعریگری تا اخباریان دارد، بلکه مشکل اصلی آنها عدم اعتقاد به منطق اجتهاد و دستگاه اصولی فقها و دانشمندان بزرگ اسلامی است که بدین جهت درصدد #تغییر_منطق_حجیت علم اصول و روششناسی اجتهاد است. تغییری که بر پایه «نفی مطلق حجیت عقل و اعتبار عقلا» و «اتکای مطلق بر اراده و قدرت» استوار است.
تغییر خطرناکی که حداقل دو بار موجب تذکر جدی مقام معظم رهبری شده است و سایر بزرگان حوزه علمیه نیز بارها نگرانی خود را اعلام داشتهاند.
حضرت آقا سال ۱۳۸۹ در جلسهای بر خطرناک بودن این اندیشه تذکر دادهاند:
https://eitaa.com/hekmat121/1505
و بار دیگر در نمایشگاه دستاوردهای حوزوی مورخه آبان ۱۳۸۹ که در شبستان نجمه خاتون حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) برگزار شد تذکرات جدی دادند که از رسانههای مختلف هم منتشر شد. که موجب واکنش سریع دفتر فرهنگستان شد و تلاش کردند تذکرهای جدی حضرت آقا را توجیه و تفسیر به رأی کنند. (اینجا)
و این کمترین طلاب با اذعان به بضاعت علمی و از سر دلسوزی و دغدغهمندی نسبت به آیندهی انقلاب اسلامی، بیش از یک دهه است که به مطالعه مفصل و نقد منطقی و علمی این جریان فکری و سیاسی پرداختهام قبل از آنکه برخی از دغلکاران مدعی اصلاحطلبی با سوءنیت به این فکر بیافتند و با گلآلود کردن فضا درصدد ماهی گرفتن در بلند مدت و نسخه پیچی برای جریانهای انقلابی باشند.
اشکال اصلی جریان دفتر فرهنگستان، نه به حسن فاعلی ایشان بلکه به حسن فعلی آنها و تلاش در جهت تغییر مبانی و بنیانهای فکری، اصولی و فقاهتی انقلاب اسلامی و عدم باور واقعی و منطقی به میراث هزار سالهی فقاهت و اجتهاد عالمان بزرگ حوزوی و ادعای تاسیس یک بنیان جدید منطقی و فلسفی برای روش اجتهاد با استفاده از منطق دیالکتیک هگلیان و جریانهای نومارکسیسم و پستمدرن است.
هنگامی که آقای میرباقری به صراحت اندیشهی همه متفکران انقلاب اسلامی را نفی میکند و با صدای بلند اعلام میدارد که تنها فیلسوف انقلاب اسلامی جناب سید منیرالدین شیرازی است و هیچ کس دیگری را سراغ ندارد که برای انقلاب اسلامی فکر کرده باشد و فلسفه تولید کرده باشد (اینجا) این تفکر خطرناک جلوه میکند چرا که بوی یک کودتای عجیب به مشام میرسد، هرچند تقیهوار و به طور گزینشی، برخی از روبناهای اندیشه حضرت امام و حضرت آقا را به عنوان مؤید سخنان خود ذکر میکنند و حتی مبانی روشن و بیّن اندیشههای اصولی و فقهی امام و رهبری را آشکارا تحریف میکنند و تفسیری کاملا مخالف با ظاهر متن و مدعای ایشان ارائه میدهند.
#چپ_اسلامی
#دفتر_فرهنگستان
#میرباقری
#خدعه_اصلاحطلبان
https://eitaa.com/hekmat121/2006
📌 درآمدی بر عقلانیت اجتماعی انقلاب اسلامی
❇️ مدعا:
✔️بزرگترین بحران جامعه ایران: تشتت فکری ومعرفتی و از همگسیختگی اجتماعی است.
✔️ریشه اساسی آن ضعف عقلانیت اجتماعی وغفلت ازعقلانیت انقلاب اسلامی است.
✔️حل بحران در گرو بازخوانی عقلانیت انقلاب اسلامی براساس آثار و اندیشههای امام خمینی ومتفکران اصیل انقلاب و عرضهی آن به عنوان یک #دستگاه_محاسباتی، #الگوی_اندیشه_ورزی و #نرمافزار_کنشگری است.
❇️ شرح:
🔹 براساس «جامعهشناسی متعالیه»، بنیاد جامعه بر سطحی از عقل و نوعی از عقلانیت استوار است که به واسطهی آن الگویی ازمناسبات انسانی و ساختارهای اجتماعی ساخته میشود که اگر هویت بینااذهانی وعمومی به خود بگیرد به «فرهنگ» تبدیل میشود.
🔸 «فرهنگ» روح حاکم بر جامعه است که همچون هوا امکان زیستن در منطقهای را برای انسان فراهم میسازد. هر فرهنگی حاوی مجموعهای از معانی، آرمانها و ارزشهاست که نوع خاصی از زیستن وزندگی انسان را پیشنهاد و امکانات آن را فراهم میسازد. از این رو، هر جامعهای یک «جهان معنایی» است که قوام آن به فرهنگ است و زیرساخت آن را فکر و اندیشهی ناظر به عمل و زندگی تشکیل میدهد.
🔹 در درون یک جهان معنایی و براساس یک دستگاه محاسباتی و عقلانیت اجتماعی، نوعی از مناسبات انسانی شکل میگیرد. بهترین جامعه، جامعهای است که بیشترین ظرفیت را برای اخوت و همبستگی اجتماعی همهی آحاد جامعه را فراهم کند و از اختلافات و تقابلهای فکری و سیاسی بکاهد.
🔸 این مهم نیازمند به یک دستگاه منطقی و عقلانی توانمند است که توان تبیین «وحدت» و «کثرت» را به نحو «تشکیکی» و سلسله مراتبی داشته باشد به نحوی که امکان جمع سالم میان همهی لایههای هستی و سطوح مختلف زندگی را فراهم سازد. این دستگاه منطقی و عقلانی باید بتواند تضادها و تعارضهای اجتماعی را به درستی تبیین کند و ضمن ریشهیابی و تبیین چرایی آن، راههای خروج از تضادها و تعارضهای اجتماعی را در مسیر تعالی و پیشرفت جامعه تجویز کند.
🔹 «عقلانیت» برآیند جمعی و منسجم و واحد مجموعهای از دغدغهها، نیازها، دانشها، تجارب ناظر به زندگی و کنشگری انسان است که گاه به یک فرد و گاه به یک جامعه و تمدن نسبت داده میشود. از این رو، «عقلانیت» را نباید همان «عقل» پنداشت و آن را به سطح فلسفه و دانش و یا نظریه و فرضیه فروکاست. بلکه عقلانیت آن روح حاکم و نرمافزار محاسباتی حاکم بر ذهن فرد و یا فرهنگ جامعه است که به زندگی معنا و به کنشها و تصمیمهای انسان نظم میدهد.
🔸 انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی، محصول یک «عقلانیت» منسجم و جامع است که برآیند معارف اسلامی(قرآن و حدیث)، علوم اسلامی (منطق و فلسفه، اخلاق و عرفان، فقه و اصول، تاریخ و تراجم) و تجارب اجتماعی و سیاسی عالمان و مردم ایران بخصوص از دوران صفویه تا انقلاب اسلامی است. امام خمینی (ره) و برخی از شاگردان ایشان همچون آیت الله شهید مطهری، آیت الله شهید بهشتی، آیت الله شهید باهنر، آیت الله شهید مفتح، آیت الله خامنهای و دهها شخصیت دیگر توانستند با استفاده از همهی این معارف، علوم و تجارب، الگویی از عقلانیت اجتماعی و دستگاه محاسباتی را طراحی و عرضه کنند که انسان مسلمان ایرانی بتواند نسبت خود را با «سنت و تجدد»، «گذسته و آینده»، «شرق و غرب»، «علم و تمدن»، «استبداد و استکبار» به درستی تبیین کند و از همهی ظرفیتهای ممکنِ فکری، علمی، انسانی، اداری و رسانهای در جهت تعمیق و ترویج این عقلانیت در حوزهی عمومی استفاده کند.
🔹 با پیروزی انقلاب اسلامی و شکل گیری نظام جمهوری اسلامی و تدوین قانون اساسی، به تدریج و خیلی آرام در برخی از بخشهای جامعه، این عقلانیت نادیده گرفته شد و هرچقدر جلوتر آمدیم، آثار و اندیشههای سازندهی انقلاب اسلامی به حاشیه رانده شد و تفکرات دیگر جایگزین شد. دولتها نیز یکی پس از دیگری آمدند و علی رغم تذکرات امام و رهبری در عقلانیت و متفکران اصیل انقلاب اسلامی، به اندیشهها و شخصیتهای دیگری مراجعه کردند و بر آن اساس تصمیمات کلان و خرد جامعه را ریلگذاری کردند.
🔸 این تغییر جهتها وجایگزینسازیها، لزوما محصول لجاجت وخیانت نبوده است بلکه دربسیاری ازمواقع نتیجهی جهل به آثار واندیشهی رهبران ومتفکران انقلاب اسلامی وبدفهمیها و شعارزدگیها بوده است. انصافا ما نسبت به مکتب فکری وعقلانیت انقلاب اسلامی بسیار کم کاری کردهایم و با شعارزدی وسطحیانگاری عمق مکتب فکری و عقلانیت انقلاب اسلامی و رهبران آن را نشناختهایم ونتوانستهایم آن رابه عنوان یک دستگاه محاسباتی و نرمافزار تصمیمگیری وکنشگری به جامعه عرضه کنیم.
🔹بازخوانی این عقلانیت وچگونگی جمع سالم میان همهی علوم ونیروها در عین استفاده ازعلوم وتجارب بشری درسایر کشورها در فرآیند انقلاب اسلامی و گام اول انقلاب، یک ضرورت اساسی برای حرکت همهی مجموعههای انقلابی در گام دوم انقلاب اسلامی است.
#عقلانیت
📌 عقلانیت انقلاب اسلامی را جدی بگیریم
تمام عقبماندگی های کشور و همهی شکستهای انتخاباتی و اجتماعی، جریان انقلابی معلول غفلت از الگوی عقلانیت انقلاب اسلامی و جایگزین کردن الگوهای دیگر به بهانههای مختلف است.
https://eitaa.com/hekmat121/2008
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌 تغییر منطق اجتهاد خطر است مشکل اندیشهی آقای سید محمد مهدی میرباقری و جریانهای وابسته به ایشان، ف
📌 نقد و پاسخ:
یکی از مروجان دفتر فرهنگستان، در جایی نسبت به مطالب اخیر کانال امتداد ... و تحلیل چرایی تخریب آقای میرباقری توسط اصلاح طلبان، نوشته است:
🛑 نقد:
👌 الان در این موج هجمه و تخریب استاد میرباقری توسط رسانههای معلوم الحال خارجی و داخلی ، ایشان کدام طرف ایستاده اند؟
ایشان که داعیه دار عقلانیت انقلابی هستند نمی دانند یا از رهبری نشنیده اند که حرف حق هم اگر پازل دشمن را تکمیل کند باطل است و نباید گفت؟
❇️پاسخی که نوشتم:
در دعوای چپ و راست، نه طرف چپ هستم و نه راست
بلکه
قطعا در طرف حق و طریق وسطی (امام و رهبری) ایستاده ایم و جلوی انحراف عقلانیت انقلاب را می گیریم ، انحرافی که با نقشه ای که اصلاحات طراحی کرده است.
باید با بصیرت در هیچ کدام از دوطرف نماند و طریق صحیح که عقلانیت فقاهتی و حکمی انقلاب است را معرفی کرد.
https://eitaa.com/hekmat121/2009
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب ⏹ بخش ۳۰ از ۵۰ 🔹بازرگان در تحلیل عشق و پرستش به جمله «انما الحیو
📌 ادامه مباحث تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب اسلامی
خداوند متعال توفیق دارد که ۳۰ یادداشت با عنوان «تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب» با هدف جریان شناسی #چپ_اسلامی در ایران معاصر نوشته شود تا مقدمات تاریخی و فلسفی فهم جریان #دفتر_فرهنگستان از دهه شصت تا امروز فراهم شود.
اما به جهت رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری و ضرورت ورود در آن عرصه، به طور موقت مباحث متوقف و به بعد از انتخابات موکول شد.
با توجه به تأکیدات مکرر برخی از استادان عزیزم و مخاطبان گرامی بر ادامه آن مباحث، انشاءالله از فردا ادامه ی مجموعه یادداشتهای تغییر و تغایر خدمت همه عزیزان تقدیم خواهد شد و در ضمن یادداشتهای آینده، بسیار از پرسشها و اشکالات وارده پاسخ داده خواهد شد.
بمنه و کرمه
سید مهدی موسوی
۳۰ تیر ۱۴۰۳
#تغییر_و_تغایر
#چپ_اسلامی
#دفتر_فرهنگستان
https://eitaa.com/hekmat121/2010
📌 عبرت از تقابل سازی دهه شصت و ماهی گیری دهه هفتاد
🔹در دهه شصت توسط عبدالکریم سروش و رضا داوری اردکانی یک تقابل عاریتی در جبهه انقلاب شکل گرفت که دود آن به چشم جبهه انقلاب رفت. سروش با بهرهگیری از قدرت ادبیات و رسانه به برجسته کردن چهره غربستیزانه ی رضا داوری اردکانی پرداخت و با نقد آرا و اندیشههای غربستیزانه وی توانست از سویی جمعی از بدنه انقلابی و اجتماعی را با خود همراه کند و از سوی دیگر توانست، بدنهای از انقلابیون را ذیل رضا داوری اردکانی و سورهی مهر، هویت دهد چرا که آنان با دفاع از رضا داوری احساس میکردند که از اندیشه و جریان اصیل انقلابی و استکبار ستیزی دفاع میکنند غافل از این که عبدالکریم سروش و پیروان او در کیهان فرهنگی و کیان چنین وانمود کند که عموم حزباللهیها ضد علم، ضد غرب و ضد پیشرفت هستند و عامل مشکلات و عقبماندگیهای جامعه این طیف فکری است.
🔸گرداب دهه شصت، در دهه هفتاد موجب شد که جریانی به اسم «جامعه مدنی»، «اصلاحات»، «تنشزدایی» در مخالفت با جبههی انقلاب شکل بگیرد و انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۷۶ را پیروز شود و انحرافاتی را در روند رو به جلوی جمهوری اسلامی به وجود آورد که از نتایج آن فتنه ۷۸ و فتنه ۸۸ و همچنین فتنه ۱۴۰۱ بود.
🔹انتخابات ۱۴۰۳ کم شباهت به آن ایام ندارد. با این تفاوت که رضا داوری اردکانی، امروز در همان طرفی ایستاده که شاگردان عبدالکریم سروش ایستادهاند و همان سخنانی را تکرار میکند که آنها ساخته و پرداختهاند.
🔸طیف اصلاحات و اعتدال و حوالتخواه توانستند با دوقطبی سازی جلیلی - ظریف، پیروز انتخابات شوند و بعد از آن هم تلاش دارند تا با تکمیل پروژه دوقطبی سازی خود، این بار آقای میرباقری را به عنوان متفکر انقلابی برجسته کنند و با هویت بخشی جعلی به جبهه انقلاب، انقلابیون را ضد علم، ضد غرب، ضد پیشرفت، ضد مولوی، ضد حافظ، ضد فلسفه و عرفان و ... خرافی معرفی کنند تا در ادامهی حرکت خزنده و خطرناک خود، جبهه اصیل انقلاب اسلامی را از میدان فکر و اندیشه، عقلانیت و حکمت، راهبری و مدیریت کشور به در کنند و افراد دیگری را در سطوح بالای تصمیمگیری و تصمیمسازی نظام اسلامی به جامعه تحمیل کنند.
🔹اظهارات اخیر محمد جواد ظریف، محسن رنانی، عباس عبدی و ترکیب شورای راهبری دولت پزشکیان، خبر از یک سلسله اتفاقات خطرناک در آینده میدهد. بخشی از این پروژه خطرناک را این دوقطبیهای کاذب و این متفکرسازیها و هویت بخشهای جعلی به انقلابیون تشکیل میدهد که باید هوشمندانه از این جنگ زرگری و نقشه خطرناک اصلاحطلبان کنار کشید و پازل آنها را با جانبداریهای غلط و احساسی کامل نکرد بلکه لازم است تا مسیر اصیل #عقلانیت و #حکمت و #فقاهت انقلاب اسلامی را با استفاده از آثار امام خمینی، آیت الله العظمی خامنهای و شهید علامه مطهری و شهید آیت الله بهشتی به عموم افراد جامعه و بخصوص انقلابیون و نسل جوان و دغدغهمند معرفی کرد و فقیهان و حکیمان واقعی و اصیل را در رسانهها و نهادهای تصمیمساز برجسته کرد.
فاعتبروا یا اولی الابصار
ساعت ۱ بامداد ۳۱ تیر ۱۴۰۳
#داوری_اردکانی
#میرباقری
#سروش
#اصلاحات
#تخریب
#غرب_ستیزی
#ظریف
#رنانی
#عبدی
#فتنه
https://eitaa.com/hekmat121/2011
📌 عقلانیت اسلامی در نهضت عاشورا
از رموز دوام و پویایی هر جامعهای عمق عقلانیت و نظم محاسباتی حاکم بر آن جامعه است که روابط افراد را معنا، جهت و نظم میدهد.
مشکل بزرگ جامعه اسلامی پس از نبی مکرم اسلام، انحراف از عقلانیت قرآنی و نبوی و جایگزین شدن عقلانیت های عارضی و غیر اصیل بود که به تدریج جامعه را در معرض انحطاط قرار داد، هر چند الگوی حکمرانی امام علی علیه السلام در راستای بازگشت به عقلانیت قرآنی و نبوی بود اما حملات پیدرپی ناکثین و قاسطین و مارقین، مانع از ظهور تام و تمام عقلانیت علوی شد و رشحات باقی مانده از آن ، یک مکتب متعالی برای زندگی الهی و عقلانی است.
نهضت عاشورا در ادامه مکتب عقلانیت قرانی، نبوی و علوی و حسنی سامان یافته است که از شاخصههای ویژهای برخوردار دار است که کلمات امام حسین و رفتارهای کنشگران عاشورا نمایانگر است.
1. فهم توحیدی از هستی اجتماعی انسان و تلاش برای بازگرداندن انسانها به فطرت توحیدی و پرهیز از ذهنیتهای تشتتگرای بیسامان در ادامه نهضت تکاملی انبیای الهی.
2. فهم تشکیکی و سلسله مراتبی از وقایع و پدیدههای انسانی و تلاش برای همگرایی جامعه اسلامی و پرهیز از تفرقه افکنی به بهانههای مختلف مذهبی و اجتماعی و سیاسی،
3. فهم آیندهنگرانه به بلاها و مصائب در جهت تکامل تاریخی بشریت و تلاش در جهت رشد تدریجی عقلها و بلوغ اجتماعی و فرهنگی انسانها،
«و بَذَلَ مُهجَتَهُ فيكَ لِيَستَنقِذَ عِبادَكَ مِنَ الجَهالَةِ وحَيرَةِ الضَّلالَةِ ، وقَد تَوازَرَ عَلَيهِ مَن غَرَّتهُ الدُّنيا وباعَ حَظَّهُ بِالأرذَلِ الأدنى»
4. برقراری پیوند سالم و میان میان اخلاق و عرفان با جهاد و شهادت، فرد با جامعه، دنیا با آخرت.
https://eitaa.com/hekmat121/2012
📌 حرف مفت تضاد مدرنیته و سنت
(تضادهای قلابی و تضادهای دروغین)
آیت الله العظمی خامنهای:
من خودم میدیدم شلیک آر. پی. جی را که نیروهای ما بلد نبودند، به آنها تعلیم میداد؛ چون آر. پی. جی جزو سلاحهای سازمانی ما نبود؛ نه داشتیم، نه بلد بودیم. او در لبنان یاد گرفته بود و به همان لهجهی عربی آر. بی. جی هم میگفت؛ ماها میگفتیم آر. پی. جی، او میگفت آر. بی. جی. او از آنجا بلد بود؛ یک مقدار هم از یک راههائی گیر آورده بود؛ تعلیم میداد که اینجوری آر. پی. جی را بایستی شلیک کنید. یعنی در میدان عملیات و در میدان عمل یک مرد عملی به طور کامل. حالا ببینید دانشمند #فیزیک پلاسماىِ در درجهی عالی، در کنار شخصیت یک گروهبانِ تعلیم دهندهی عملیات نظامی، آن هم با آن احساسات رقیق، آن هم با آن ایمان قوی و با آن سرسختی، چه ترکیبی میشود. دانشمند بسیجی این است؛ استاد بسیجی یک چنین نمونهای است. این نمونهی کاملش است که ما از نزدیک مشاهده کردیم. در وجود یک چنین آدمی، دیگر تضاد بین سنت و مدرنیته #حرف_مفت است؛ تضاد بین ایمان و علم خندهآور است.
این تضادهای قلابی و تضادهای دروغین - که به عنوان #نظریه مطرح میشود و عدهای برای اینکه امتداد عملی آن برایشان مهم است دنبال میکنند - اینها دیگر در وجود یک همچنین آدمی بیمعنا است. هم علم هست، هم ایمان؛ هم سنت هست، هم تجدد؛ هم نظر هست، هم عمل؛ هم عشق هست، هم عقل. اینکه گفتند:
با عقل آب عشق به یک جو نمیرود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
نه، او آب و آتش را با هم داشت. آن عقل معنوىِ ایمانی، با عشق هیچ منافاتی ندارد؛ بلکه خود پشتیبان آن عشق مقدس و پاکیزه است.
خب، حالا توقعی که ما داریم و این توقع، توقع زیادی هم نیست، یعنی آن زمینهای که انسان مشاهده میکند - این روحیه های پرنشاط شما، این دلهای پاک و صاف، این ذهنهای روشن، این جوّال بودن فکرهای شما که انسان در عرصههای مختلف از نزدیک شاهد است - این امید را و این توقع را به انسان میبخشد، این است که فرآوردهی دانشگاه جمهوری اسلامی - نه به نحو استثنا بلکه به نحو قاعده - چمرانها باشند؛ نه اینکه چمرانها یک استثنا باشند. این امید، امید بیجائی نیست.
https://khl.ink/f/9640
بیانات در دیدار اعضای بسیجی هیأت علمی دانشگاهها
۱۳۸۹/۰۴/۰۲
#شهید_چمران
#مدرنیته
#سنت
https://eitaa.com/hekmat121/2014
📌 تایید انجمن حجتیه توسط سید منیرالدین شیرازی و جریان فردید و اختلاف با جریانهای چپ اسلامی
خاطرات محمد جواد صاحبی
#انجمن_حجتیه
#چپ_اسلامی
#دفتر_فرهنگستان
#احمد_فردید
#منیرالدین_شیرازی
https://eitaa.com/hekmat121/2017
🟢 احتیاطی بیجا در هنگام انتقاد کردن
🔹 ما از کلمه «برخورد» بدمان میآید. همیشه میگوییم باید جوری گفت و کرد که به شخصی و یا به طبقهای بر نخورد، یعنی باید چنان در اجتماع راه رفت که تنهات به تنه دیگری اصطکاک پیدا نکند و تصادم پیدا نشود.
🔸 لهذا همیشه ما از گذشته بحث میکنیم و نمودها و پدیدههای حاضر اجتماع خود را مورد توجه و تفتیش و انتقاد قرار نمیدهیم، در صورتی که قطعاً همان طوری که پول رایج ما که ارزش اقتصادی دارد باید نقد و انتقاد بشود، حوادث اجتماعی نیز که خواه ناخواه ارزش معنوی و اجتماعی دارد باید مورد انتقاد و نقادی قرار گیرد.
📗 یادداشتهای استاد مطهری، جلد ۱۳، ص ۲۱۱
https://eitaa.com/hekmat121/2018
📌 ماهیت قرآنی فلسفه اسلامی از منظر امام خمینی
«وقتی شما فلسفه ارسطو که شاید بهترین فلسفه ها قبل از اسلام باشد، ملاحظه کنید می بینید که فلسفه ارسطو با فلسفه ای که بعد از اسلام پیدا شده است فاصله اش زمین تا آسمان است، در عین حالی که بسیار ارزشمند است، در عین حالی که شیخ الرئیس راجع به منطق ارسطو می گوید که تاکنون کسی نتوانسته در او خدشه ای بکند یا اضافه ای بکند، در عین حال فلسفه را وقتی که ملاحظه می کنیم فلسفه اسلامی با آن فلسفه قبل از اسلام زمین تا آسمان فرق دارد.» (صحیفه امام، ج 18، ص 263.)
«سخنی که زبان زد بعضی است که این فلسفه از یونان اخذ شده، غلط است، کی فلاسفۀ یونان از این حرفها سر در آورده و چه کسی سراغی از این حرف ها در کتب آنها دارد؟ این حرفها در کتب آنها نبوده و نخواهد بود. بهترین کتاب فلسفی آنها اثولوجیا است که دارای مختصری از معارف بوده و بقیه اش طبیعیات است، بلی شفای شیخ، فلسفۀ یونانی است و در آن هم از این حرف ها نیست.»( تقریرات فلسفه امام خمینی، ج1، ص 88-87)
«باز گمان نشود که حاجی و یا حکمای اسلامی این حرف ها را از خود در آورده باشند، بلکه این حرف ها در ادعیه بیشتر از منظومه است و صحیفه سجادیه و نهج البلاغه و قرآن، منبع و سرچشمه و مادر این حرف هاست.»(همان)
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2019
📌 تکامل فلسفه به کدام روایت؟
❇️ روایت فلاسفه
یکی از مسائل مهم در دوران اخیر و بخصوص بعد از آشنایی ایرانیان با اندیشههای فلسفی غرب، مسئله تکامل فلسفه و امتداد اجتماعی آن است. مسئلهای که اول بار توسط فیلسوف بزرگ اسلام سید جمال الدین اسدآبادی (ره) مطرح شد و بعد از آن فیلسوفان بزرگی همچون امام خمینی، علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیت الله العظمی خامنهای برای آن یک بنیاد فلسفی و متعالی فراهم آوردند که به تولید آثار بسیار ارزشمندی منتهی شده است.
بر این اساس و در این روایت، فلسفه اسلامی بواسطه بهرهمندی از معارف قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) از غنای درونی و اساس منطقی صحیحی برخوردار است و بر پایه معارف عمیق اسلامی دارای یک سامان متعالی و وحیانی است که قابل مقایسه با فلسفه یونان نیست.
https://eitaa.com/hekmat121/2019
لذا میبایست به طور عمیق و دقیق، عمق معارف آن را شناخت و با استفاده از همه ظرفیتهای منطقی و محتوایی آن، الگوهای کلان معرفتی و نظامات اجتماعی را استنباط کرد. از اینرو هیچ نیازی به تغییر منطق فلسفه اسلامی و رنسانس مبنایی و محتوایی در آن نیست. هرگونه ادعای رنسانس فلسفی و تغییر منطق و روش در آن ناشی از عدم شناخت و تعلیم درست فلسفی است و موجب انحراف از مسیر تکاملی حکمت و فلسفه خواهد شد.
آیت الله العظمی خامنهای در این زمینه میفرماید:
«ما به #رنسانس_فلسفی یا #واژگون_کردن اساس فلسفهمان احتیاج نداریم. ... میتوان در مبانی موجود فلسفىِ ما #نقاط_مهمّی را پیدا کرد که اگر گسترش داده شود و تعمیق گردد، جریانهای #بسیار_فیّاضی را در خارج از محیط ذهنیّت بهوجود میآورد و تکلیف جامعه و حکومت و اقتصاد را معیّن میکند. دنبال اینها بگردید، این نقاط را مشخّص و رویشان کار کنید؛ آنگاه یک #دستگاه_فلسفی درست کنید. از #وحدت_وجود، از « #بسیط_الحقیقة_کلّ_الاشیاء»، از #مبانی_ملاّصدرا. (بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی 29/10/1382)
در این روایت، تکامل فلسفه به معنای «لبس بعد از لبس» براساس حرکت جوهری است که همان جوهرهی پیشین تکامل وجودی پیدا میکند و بر عمق و دقت آن افزوده میشود.
🛑 روایت دگر اندیشان فلسفی
در مقابل رویکرد اول، یک روایت دیگری وجود دارد که معتقد به باز اندیشی در منطق فلسفه اسلامی و ناتوانی فلسفه موجود در نظامسازی اجتماعی است. در این رویکرد، طیفهای مختلفی وجود دارد که از جمله آنها جریان احمد #فردید و سید #منیرالدین_شیرازی و اتباع آنها است. بر اساس این اندیشهها، فلسفه اسلامی یک پدیدهی تاریخی متاثر از فلسفه یونانی است که در تاریخ اسلام تغییرات قابل توجهی داشته است و در برخی مسائل جهت دینی پیدا کرده است اما جوهره یونانی آن حفظ شده است و به همین جهت فلسفه موجود در جامعه اسلامی باید بسط و تکامل پیدا کند و از حیثهای مختلفی باید تغییر کند.
برخی به منطق هرمنوتیک و روش پدیدارشناسی روی آوردهاند و از این منظر به بازخوانی فلسفه اسلامی پرداختهاند و برخی براساس منطق دیالکتیک و فلسفهی شدن، به تاسیس منطق و فلسفه جدید میاندیشند. البته این جریانات، ممکن است به تعریف و تمجید از فلسفه اسلامی هم بپردازند و آن را به عنوان یک امر تاریخی در #دوران_گذار محترم همضض بشمارند اما باید توجه کرد که این یا از باب اضطرار است و یا تفاهم و تقیه. و الا باید در بسیاری از بنیانهای منطقی و اصول معرفتشناختی و هستیشناسی آن تجدیدنظر کرد.
یکی از مروجان این روایت میگوید:
«فلسفه موجود باید بسط و تکامل پیدا کند؛ هم از لحاظ "استناد منطقی به وحی" و هم از لحاظ "امتداد عینی پیدا کردن و معطوف شدن به عمل اجتماعی".»
این اظهارات به خوبی نشان میدهد که مدعیان آن معتقدند که باید یک رنسانس فلسفی صورت پذیرد تا فلسفه جدیدی تأسیس شود و بنیان جدیدی برای عینیت و عمل اجتماعی فراهم شود.
در این روایت، تکامل فلسفه به معنای «کون و فساد» در فلسفه مشایی و منطق دیالکتیک (تغییر و تغایر) است که باید جوهری نابود شود و جوهری دیگر متولد شد.
#فردید
#منیرالدین_شیرازی
#دفتر_فرهنگستان
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2020
📌نفی کاشفیت علم و نفی اسلامیت فلسفه در کلام آقای سید محمد مهدی میرباقری
📍بدون هرگونه تحلیل و حاشیه
🔹«اگر ماهيت علم را انکشاف بدانيم و اکتشاف را نيز تطابقی تعريف کنيم (نظريه رايج روزگاران قديم و اکنون حتی در ميان فيلسوفان اسلامی) سخن گفتن از علم دينی بی پايه خواهد بود. اگر علم، کشف واقع باشد و در حوزه علوم تجربی روش تجربی و در حوزه علوم فلسفی روش برهانی، ثابت و برقرار باشد سخن گفتن از اتصاف علم به وصف دينی و غير دينی سخنی نابجا است»
🖌منبع: علم دینی، دیدگاه ها و تحلیل ها، ص297.
🔸«ما وجود تطابق محض در رئاليست را به شدت رد می کنيم. کسی نمی تواند تطابق را برهانی کند. به بيانی ديگر تطابق محض مطلقا معقول نيست. اگر ذهن من و خارج دو چيز هستند تطابق اين دو يا برابری محض اين دو ممکن نيست. اگر فهم واقعيت را به برابری و تطابق با واقعيت تعريف کرديم اولا نه تنها قابل اثبات نيست بلکه حتما باطل است؛ و ثانيا قيد دينی و غير دينی آن از ميان می رود زيرا فهم يا برابر با واقعيت هست يا نيست. تفاوتی نمی کند که پيش فرض های آن را از دين بگيريد يا نه. بنابراين اگر بگوييم علم يعنی کشف واقعيت به معنای برابری با واقعيت، علم در ذات خود قابليت دينی و غير دينی شدن را از دست می دهد. راه حل ما اين است که فهم را به تناسب برگردانيم و اختيار را نيز در کيفيت فهم موثر بدانيم و بگوييم فهم خنثی نيست يا مومنانه است يا کافرانه»
🖌منبع: مناظره هایی در باب علم دینی، ص220 و 223.
🔹«عده ای می گويند علم پيش فرض فلسفی دارد، بايد فلسفه علم تغيير پيدا کند، فلسفه های مضاف غرب غير دينی است، پس در مقابل بايد فلسفه های مضاف دينی ساخته شود و به اين ترتيب دانش ها بر اساس فلسفه های دينی شکل می گيرند و در نتيجه علوم دينی می شوند. حاصل اين ديدگاه حاکميت فلسفه بر تمدن است نه دين. بنا بود دين حاکم شود نه فلسفه؛ بر اساس اين ديدگاه فيلسوفان مسلمان حاکم بر عقلانيت تخصصی بشر می شوند. البته حاصلش بهتر از علم کنونی برای زندگی است ولی دين حاکم نشد»
🖌منبع: مناظره هایی در باب علم دینی، ص199.
🔸«انکار نمی کنیم که فلسفه از معصوم (ع) تاثیراتی گرفته است ولی آیا اثر پذیرفتن به معنای امضا و تایید است؟ تاثیر پذیرفتن به معنای استناد منطقی به وجود نورانی ائمه (ع) نیست. ما باید ابتدا منطق استناد به اسلام را تمام کنیم تا بتوانیم این علوم را اسلامی نماییم. عرفان ما نیز به همین مشکل مبتلا است. همین طور کلام و حتی تفسیر که خویشاوندی نزدیکی با متن اسلام دارد و اساسا از متن اسلام سر برآورده است. آیا این اختلافاتی که میان مفسران است همه ناشی از اسلام است؟ آیا اسلام در باره یک موضوع نظریات مختلف و متعددی دارد؟ مگر این که یک منطق معرف شناسی خاصی را تولید و بر تحلیل خودمان حاکم کنیم و گرنه استناد آرای مختلف به اسلام کار مشکلی است. این علوم را نمی توان از طریق منطقی به اسلام استناد دارد، باید راهی برای ایجاد یک نظام منطقی باز کنیم که بتواند معارف بشری را به منبع لایزال وحی استناد دهد»
🖌منبع: علم دینی، دیدگاه ها و تحلیل ها، ص193، ط: مجمع عالی حکمت.
#منیرالدین_شیرازی
#میرباقری
#دفتر_فرهنگستان
#تفکر_خطرناک
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2021
🔴 همه علوم در تمدن اسلامی و حتی معارف شیعی ذیل دستگاه شیطان شکل گرفته است
سید محمد مهدی میرباقری رئيس فرهنگستان علوم اسلامي قم در جمع نخبگان استان البرز به تاريخ 20 اسفندماه 95 در دوره تبيين مباني گفتمان «تمدن نوين اسلامي» ، بيان مي کنند:
آن چه من تاکنون محضرتان تقديم کردم براساس يک نکته اساسي بود. و آن اين که ما توحيد را در بستر ولايت فهم کنيم. يعني ما همه جا و هر وقت بحث مي کرديم به شدت بحث از ولايت الله و ولايت اولياء الهي پر رنگ بود. و اين يک نگاه قرآني و به نظر من معارفي است و بر همين اساس آرا و تکوين و تشريع را بايد توضيح بدهيم؛ دين و عرصه هاي حيات انساني، جامعه و تاريخ اجتماعي و تکامل تاريخ اجتماعي و يک سلسله معاني ديگري که معاني اساسي هستند؛ مثل مفهوم حق و باطل و مفهوم اخلاق و حسن و قبح اخلاقي و مفهوم عدالت را تماماً ما تلاش کرديم براساس ولايت تعريف کنيم.
کاري که #دستگاه_شياطين بعد از وجود مقدس نبي اکرم حجاب آن شده، به طوري که الان شما ببينيد در معارف شيعي هم، با اين که ما وقتي بحث از امام مي آيد، امام را قطب عالم تعريف مي کنيم، در #عرفان مان مي گوييم انسان کامل، و در #فلسفه مان هم به گونه ديگري است؛ ولي مفاهيم را مستقل از امام تعريف مي کنيم. فهم و صحت بطلانش را مستقل از امام تعريف مي کنيم؛ يعني در حوزه معرفت شناسي نمي گوييم فهم صحيح به تبعيت از امام بر مي گردد. در حوزه #اخلاق نمي گوييم اخلاق به تبعيت از امام تعريف مي شود. در حوزه #حقوق، حق را بر محور امام تعريف نمي کنيم. حوزه #دينداري و #دين را بر محور امام تعريف نمي کنيم. جايگاه امام در انديشه توحيدي ما مغفول است.
#منیرالدین_شیرازی
#میرباقری
#دفتر_فرهنگستان
#تفکر_خطرناک
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2022