امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌 توانمندی اصلاح طلبان در دوقطبی سازی کاذب و بهرهبرداری سیاسی و اجتماعی از آن بارها گفته شد حملات
📌 تغییر منطق اجتهاد خطر است
مشکل اندیشهی آقای سید محمد مهدی میرباقری و جریانهای وابسته به ایشان، فقط دشمنی ایشان با فلسفه و عرفان نیست که این خیلی جدید نیست و ریشه در تاریخ اندیشههای اسلامی از اشعریگری تا اخباریان دارد، بلکه مشکل اصلی آنها عدم اعتقاد به منطق اجتهاد و دستگاه اصولی فقها و دانشمندان بزرگ اسلامی است که بدین جهت درصدد #تغییر_منطق_حجیت علم اصول و روششناسی اجتهاد است. تغییری که بر پایه «نفی مطلق حجیت عقل و اعتبار عقلا» و «اتکای مطلق بر اراده و قدرت» استوار است.
تغییر خطرناکی که حداقل دو بار موجب تذکر جدی مقام معظم رهبری شده است و سایر بزرگان حوزه علمیه نیز بارها نگرانی خود را اعلام داشتهاند.
حضرت آقا سال ۱۳۸۹ در جلسهای بر خطرناک بودن این اندیشه تذکر دادهاند:
https://eitaa.com/hekmat121/1505
و بار دیگر در نمایشگاه دستاوردهای حوزوی مورخه آبان ۱۳۸۹ که در شبستان نجمه خاتون حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) برگزار شد تذکرات جدی دادند که از رسانههای مختلف هم منتشر شد. که موجب واکنش سریع دفتر فرهنگستان شد و تلاش کردند تذکرهای جدی حضرت آقا را توجیه و تفسیر به رأی کنند. (اینجا)
و این کمترین طلاب با اذعان به بضاعت علمی و از سر دلسوزی و دغدغهمندی نسبت به آیندهی انقلاب اسلامی، بیش از یک دهه است که به مطالعه مفصل و نقد منطقی و علمی این جریان فکری و سیاسی پرداختهام قبل از آنکه برخی از دغلکاران مدعی اصلاحطلبی با سوءنیت به این فکر بیافتند و با گلآلود کردن فضا درصدد ماهی گرفتن در بلند مدت و نسخه پیچی برای جریانهای انقلابی باشند.
اشکال اصلی جریان دفتر فرهنگستان، نه به حسن فاعلی ایشان بلکه به حسن فعلی آنها و تلاش در جهت تغییر مبانی و بنیانهای فکری، اصولی و فقاهتی انقلاب اسلامی و عدم باور واقعی و منطقی به میراث هزار سالهی فقاهت و اجتهاد عالمان بزرگ حوزوی و ادعای تاسیس یک بنیان جدید منطقی و فلسفی برای روش اجتهاد با استفاده از منطق دیالکتیک هگلیان و جریانهای نومارکسیسم و پستمدرن است.
هنگامی که آقای میرباقری به صراحت اندیشهی همه متفکران انقلاب اسلامی را نفی میکند و با صدای بلند اعلام میدارد که تنها فیلسوف انقلاب اسلامی جناب سید منیرالدین شیرازی است و هیچ کس دیگری را سراغ ندارد که برای انقلاب اسلامی فکر کرده باشد و فلسفه تولید کرده باشد (اینجا) این تفکر خطرناک جلوه میکند چرا که بوی یک کودتای عجیب به مشام میرسد، هرچند تقیهوار و به طور گزینشی، برخی از روبناهای اندیشه حضرت امام و حضرت آقا را به عنوان مؤید سخنان خود ذکر میکنند و حتی مبانی روشن و بیّن اندیشههای اصولی و فقهی امام و رهبری را آشکارا تحریف میکنند و تفسیری کاملا مخالف با ظاهر متن و مدعای ایشان ارائه میدهند.
#چپ_اسلامی
#دفتر_فرهنگستان
#میرباقری
#خدعه_اصلاحطلبان
https://eitaa.com/hekmat121/2006
📌 درآمدی بر عقلانیت اجتماعی انقلاب اسلامی
❇️ مدعا:
✔️بزرگترین بحران جامعه ایران: تشتت فکری ومعرفتی و از همگسیختگی اجتماعی است.
✔️ریشه اساسی آن ضعف عقلانیت اجتماعی وغفلت ازعقلانیت انقلاب اسلامی است.
✔️حل بحران در گرو بازخوانی عقلانیت انقلاب اسلامی براساس آثار و اندیشههای امام خمینی ومتفکران اصیل انقلاب و عرضهی آن به عنوان یک #دستگاه_محاسباتی، #الگوی_اندیشه_ورزی و #نرمافزار_کنشگری است.
❇️ شرح:
🔹 براساس «جامعهشناسی متعالیه»، بنیاد جامعه بر سطحی از عقل و نوعی از عقلانیت استوار است که به واسطهی آن الگویی ازمناسبات انسانی و ساختارهای اجتماعی ساخته میشود که اگر هویت بینااذهانی وعمومی به خود بگیرد به «فرهنگ» تبدیل میشود.
🔸 «فرهنگ» روح حاکم بر جامعه است که همچون هوا امکان زیستن در منطقهای را برای انسان فراهم میسازد. هر فرهنگی حاوی مجموعهای از معانی، آرمانها و ارزشهاست که نوع خاصی از زیستن وزندگی انسان را پیشنهاد و امکانات آن را فراهم میسازد. از این رو، هر جامعهای یک «جهان معنایی» است که قوام آن به فرهنگ است و زیرساخت آن را فکر و اندیشهی ناظر به عمل و زندگی تشکیل میدهد.
🔹 در درون یک جهان معنایی و براساس یک دستگاه محاسباتی و عقلانیت اجتماعی، نوعی از مناسبات انسانی شکل میگیرد. بهترین جامعه، جامعهای است که بیشترین ظرفیت را برای اخوت و همبستگی اجتماعی همهی آحاد جامعه را فراهم کند و از اختلافات و تقابلهای فکری و سیاسی بکاهد.
🔸 این مهم نیازمند به یک دستگاه منطقی و عقلانی توانمند است که توان تبیین «وحدت» و «کثرت» را به نحو «تشکیکی» و سلسله مراتبی داشته باشد به نحوی که امکان جمع سالم میان همهی لایههای هستی و سطوح مختلف زندگی را فراهم سازد. این دستگاه منطقی و عقلانی باید بتواند تضادها و تعارضهای اجتماعی را به درستی تبیین کند و ضمن ریشهیابی و تبیین چرایی آن، راههای خروج از تضادها و تعارضهای اجتماعی را در مسیر تعالی و پیشرفت جامعه تجویز کند.
🔹 «عقلانیت» برآیند جمعی و منسجم و واحد مجموعهای از دغدغهها، نیازها، دانشها، تجارب ناظر به زندگی و کنشگری انسان است که گاه به یک فرد و گاه به یک جامعه و تمدن نسبت داده میشود. از این رو، «عقلانیت» را نباید همان «عقل» پنداشت و آن را به سطح فلسفه و دانش و یا نظریه و فرضیه فروکاست. بلکه عقلانیت آن روح حاکم و نرمافزار محاسباتی حاکم بر ذهن فرد و یا فرهنگ جامعه است که به زندگی معنا و به کنشها و تصمیمهای انسان نظم میدهد.
🔸 انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی، محصول یک «عقلانیت» منسجم و جامع است که برآیند معارف اسلامی(قرآن و حدیث)، علوم اسلامی (منطق و فلسفه، اخلاق و عرفان، فقه و اصول، تاریخ و تراجم) و تجارب اجتماعی و سیاسی عالمان و مردم ایران بخصوص از دوران صفویه تا انقلاب اسلامی است. امام خمینی (ره) و برخی از شاگردان ایشان همچون آیت الله شهید مطهری، آیت الله شهید بهشتی، آیت الله شهید باهنر، آیت الله شهید مفتح، آیت الله خامنهای و دهها شخصیت دیگر توانستند با استفاده از همهی این معارف، علوم و تجارب، الگویی از عقلانیت اجتماعی و دستگاه محاسباتی را طراحی و عرضه کنند که انسان مسلمان ایرانی بتواند نسبت خود را با «سنت و تجدد»، «گذسته و آینده»، «شرق و غرب»، «علم و تمدن»، «استبداد و استکبار» به درستی تبیین کند و از همهی ظرفیتهای ممکنِ فکری، علمی، انسانی، اداری و رسانهای در جهت تعمیق و ترویج این عقلانیت در حوزهی عمومی استفاده کند.
🔹 با پیروزی انقلاب اسلامی و شکل گیری نظام جمهوری اسلامی و تدوین قانون اساسی، به تدریج و خیلی آرام در برخی از بخشهای جامعه، این عقلانیت نادیده گرفته شد و هرچقدر جلوتر آمدیم، آثار و اندیشههای سازندهی انقلاب اسلامی به حاشیه رانده شد و تفکرات دیگر جایگزین شد. دولتها نیز یکی پس از دیگری آمدند و علی رغم تذکرات امام و رهبری در عقلانیت و متفکران اصیل انقلاب اسلامی، به اندیشهها و شخصیتهای دیگری مراجعه کردند و بر آن اساس تصمیمات کلان و خرد جامعه را ریلگذاری کردند.
🔸 این تغییر جهتها وجایگزینسازیها، لزوما محصول لجاجت وخیانت نبوده است بلکه دربسیاری ازمواقع نتیجهی جهل به آثار واندیشهی رهبران ومتفکران انقلاب اسلامی وبدفهمیها و شعارزدگیها بوده است. انصافا ما نسبت به مکتب فکری وعقلانیت انقلاب اسلامی بسیار کم کاری کردهایم و با شعارزدی وسطحیانگاری عمق مکتب فکری و عقلانیت انقلاب اسلامی و رهبران آن را نشناختهایم ونتوانستهایم آن رابه عنوان یک دستگاه محاسباتی و نرمافزار تصمیمگیری وکنشگری به جامعه عرضه کنیم.
🔹بازخوانی این عقلانیت وچگونگی جمع سالم میان همهی علوم ونیروها در عین استفاده ازعلوم وتجارب بشری درسایر کشورها در فرآیند انقلاب اسلامی و گام اول انقلاب، یک ضرورت اساسی برای حرکت همهی مجموعههای انقلابی در گام دوم انقلاب اسلامی است.
#عقلانیت
📌 عقلانیت انقلاب اسلامی را جدی بگیریم
تمام عقبماندگی های کشور و همهی شکستهای انتخاباتی و اجتماعی، جریان انقلابی معلول غفلت از الگوی عقلانیت انقلاب اسلامی و جایگزین کردن الگوهای دیگر به بهانههای مختلف است.
https://eitaa.com/hekmat121/2008
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌 تغییر منطق اجتهاد خطر است مشکل اندیشهی آقای سید محمد مهدی میرباقری و جریانهای وابسته به ایشان، ف
📌 نقد و پاسخ:
یکی از مروجان دفتر فرهنگستان، در جایی نسبت به مطالب اخیر کانال امتداد ... و تحلیل چرایی تخریب آقای میرباقری توسط اصلاح طلبان، نوشته است:
🛑 نقد:
👌 الان در این موج هجمه و تخریب استاد میرباقری توسط رسانههای معلوم الحال خارجی و داخلی ، ایشان کدام طرف ایستاده اند؟
ایشان که داعیه دار عقلانیت انقلابی هستند نمی دانند یا از رهبری نشنیده اند که حرف حق هم اگر پازل دشمن را تکمیل کند باطل است و نباید گفت؟
❇️پاسخی که نوشتم:
در دعوای چپ و راست، نه طرف چپ هستم و نه راست
بلکه
قطعا در طرف حق و طریق وسطی (امام و رهبری) ایستاده ایم و جلوی انحراف عقلانیت انقلاب را می گیریم ، انحرافی که با نقشه ای که اصلاحات طراحی کرده است.
باید با بصیرت در هیچ کدام از دوطرف نماند و طریق صحیح که عقلانیت فقاهتی و حکمی انقلاب است را معرفی کرد.
https://eitaa.com/hekmat121/2009
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب ⏹ بخش ۳۰ از ۵۰ 🔹بازرگان در تحلیل عشق و پرستش به جمله «انما الحیو
📌 ادامه مباحث تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب اسلامی
خداوند متعال توفیق دارد که ۳۰ یادداشت با عنوان «تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب» با هدف جریان شناسی #چپ_اسلامی در ایران معاصر نوشته شود تا مقدمات تاریخی و فلسفی فهم جریان #دفتر_فرهنگستان از دهه شصت تا امروز فراهم شود.
اما به جهت رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری و ضرورت ورود در آن عرصه، به طور موقت مباحث متوقف و به بعد از انتخابات موکول شد.
با توجه به تأکیدات مکرر برخی از استادان عزیزم و مخاطبان گرامی بر ادامه آن مباحث، انشاءالله از فردا ادامه ی مجموعه یادداشتهای تغییر و تغایر خدمت همه عزیزان تقدیم خواهد شد و در ضمن یادداشتهای آینده، بسیار از پرسشها و اشکالات وارده پاسخ داده خواهد شد.
بمنه و کرمه
سید مهدی موسوی
۳۰ تیر ۱۴۰۳
#تغییر_و_تغایر
#چپ_اسلامی
#دفتر_فرهنگستان
https://eitaa.com/hekmat121/2010
📌 عبرت از تقابل سازی دهه شصت و ماهی گیری دهه هفتاد
🔹در دهه شصت توسط عبدالکریم سروش و رضا داوری اردکانی یک تقابل عاریتی در جبهه انقلاب شکل گرفت که دود آن به چشم جبهه انقلاب رفت. سروش با بهرهگیری از قدرت ادبیات و رسانه به برجسته کردن چهره غربستیزانه ی رضا داوری اردکانی پرداخت و با نقد آرا و اندیشههای غربستیزانه وی توانست از سویی جمعی از بدنه انقلابی و اجتماعی را با خود همراه کند و از سوی دیگر توانست، بدنهای از انقلابیون را ذیل رضا داوری اردکانی و سورهی مهر، هویت دهد چرا که آنان با دفاع از رضا داوری احساس میکردند که از اندیشه و جریان اصیل انقلابی و استکبار ستیزی دفاع میکنند غافل از این که عبدالکریم سروش و پیروان او در کیهان فرهنگی و کیان چنین وانمود کند که عموم حزباللهیها ضد علم، ضد غرب و ضد پیشرفت هستند و عامل مشکلات و عقبماندگیهای جامعه این طیف فکری است.
🔸گرداب دهه شصت، در دهه هفتاد موجب شد که جریانی به اسم «جامعه مدنی»، «اصلاحات»، «تنشزدایی» در مخالفت با جبههی انقلاب شکل بگیرد و انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۷۶ را پیروز شود و انحرافاتی را در روند رو به جلوی جمهوری اسلامی به وجود آورد که از نتایج آن فتنه ۷۸ و فتنه ۸۸ و همچنین فتنه ۱۴۰۱ بود.
🔹انتخابات ۱۴۰۳ کم شباهت به آن ایام ندارد. با این تفاوت که رضا داوری اردکانی، امروز در همان طرفی ایستاده که شاگردان عبدالکریم سروش ایستادهاند و همان سخنانی را تکرار میکند که آنها ساخته و پرداختهاند.
🔸طیف اصلاحات و اعتدال و حوالتخواه توانستند با دوقطبی سازی جلیلی - ظریف، پیروز انتخابات شوند و بعد از آن هم تلاش دارند تا با تکمیل پروژه دوقطبی سازی خود، این بار آقای میرباقری را به عنوان متفکر انقلابی برجسته کنند و با هویت بخشی جعلی به جبهه انقلاب، انقلابیون را ضد علم، ضد غرب، ضد پیشرفت، ضد مولوی، ضد حافظ، ضد فلسفه و عرفان و ... خرافی معرفی کنند تا در ادامهی حرکت خزنده و خطرناک خود، جبهه اصیل انقلاب اسلامی را از میدان فکر و اندیشه، عقلانیت و حکمت، راهبری و مدیریت کشور به در کنند و افراد دیگری را در سطوح بالای تصمیمگیری و تصمیمسازی نظام اسلامی به جامعه تحمیل کنند.
🔹اظهارات اخیر محمد جواد ظریف، محسن رنانی، عباس عبدی و ترکیب شورای راهبری دولت پزشکیان، خبر از یک سلسله اتفاقات خطرناک در آینده میدهد. بخشی از این پروژه خطرناک را این دوقطبیهای کاذب و این متفکرسازیها و هویت بخشهای جعلی به انقلابیون تشکیل میدهد که باید هوشمندانه از این جنگ زرگری و نقشه خطرناک اصلاحطلبان کنار کشید و پازل آنها را با جانبداریهای غلط و احساسی کامل نکرد بلکه لازم است تا مسیر اصیل #عقلانیت و #حکمت و #فقاهت انقلاب اسلامی را با استفاده از آثار امام خمینی، آیت الله العظمی خامنهای و شهید علامه مطهری و شهید آیت الله بهشتی به عموم افراد جامعه و بخصوص انقلابیون و نسل جوان و دغدغهمند معرفی کرد و فقیهان و حکیمان واقعی و اصیل را در رسانهها و نهادهای تصمیمساز برجسته کرد.
فاعتبروا یا اولی الابصار
ساعت ۱ بامداد ۳۱ تیر ۱۴۰۳
#داوری_اردکانی
#میرباقری
#سروش
#اصلاحات
#تخریب
#غرب_ستیزی
#ظریف
#رنانی
#عبدی
#فتنه
https://eitaa.com/hekmat121/2011
📌 عقلانیت اسلامی در نهضت عاشورا
از رموز دوام و پویایی هر جامعهای عمق عقلانیت و نظم محاسباتی حاکم بر آن جامعه است که روابط افراد را معنا، جهت و نظم میدهد.
مشکل بزرگ جامعه اسلامی پس از نبی مکرم اسلام، انحراف از عقلانیت قرآنی و نبوی و جایگزین شدن عقلانیت های عارضی و غیر اصیل بود که به تدریج جامعه را در معرض انحطاط قرار داد، هر چند الگوی حکمرانی امام علی علیه السلام در راستای بازگشت به عقلانیت قرآنی و نبوی بود اما حملات پیدرپی ناکثین و قاسطین و مارقین، مانع از ظهور تام و تمام عقلانیت علوی شد و رشحات باقی مانده از آن ، یک مکتب متعالی برای زندگی الهی و عقلانی است.
نهضت عاشورا در ادامه مکتب عقلانیت قرانی، نبوی و علوی و حسنی سامان یافته است که از شاخصههای ویژهای برخوردار دار است که کلمات امام حسین و رفتارهای کنشگران عاشورا نمایانگر است.
1. فهم توحیدی از هستی اجتماعی انسان و تلاش برای بازگرداندن انسانها به فطرت توحیدی و پرهیز از ذهنیتهای تشتتگرای بیسامان در ادامه نهضت تکاملی انبیای الهی.
2. فهم تشکیکی و سلسله مراتبی از وقایع و پدیدههای انسانی و تلاش برای همگرایی جامعه اسلامی و پرهیز از تفرقه افکنی به بهانههای مختلف مذهبی و اجتماعی و سیاسی،
3. فهم آیندهنگرانه به بلاها و مصائب در جهت تکامل تاریخی بشریت و تلاش در جهت رشد تدریجی عقلها و بلوغ اجتماعی و فرهنگی انسانها،
«و بَذَلَ مُهجَتَهُ فيكَ لِيَستَنقِذَ عِبادَكَ مِنَ الجَهالَةِ وحَيرَةِ الضَّلالَةِ ، وقَد تَوازَرَ عَلَيهِ مَن غَرَّتهُ الدُّنيا وباعَ حَظَّهُ بِالأرذَلِ الأدنى»
4. برقراری پیوند سالم و میان میان اخلاق و عرفان با جهاد و شهادت، فرد با جامعه، دنیا با آخرت.
https://eitaa.com/hekmat121/2012
📌 حرف مفت تضاد مدرنیته و سنت
(تضادهای قلابی و تضادهای دروغین)
آیت الله العظمی خامنهای:
من خودم میدیدم شلیک آر. پی. جی را که نیروهای ما بلد نبودند، به آنها تعلیم میداد؛ چون آر. پی. جی جزو سلاحهای سازمانی ما نبود؛ نه داشتیم، نه بلد بودیم. او در لبنان یاد گرفته بود و به همان لهجهی عربی آر. بی. جی هم میگفت؛ ماها میگفتیم آر. پی. جی، او میگفت آر. بی. جی. او از آنجا بلد بود؛ یک مقدار هم از یک راههائی گیر آورده بود؛ تعلیم میداد که اینجوری آر. پی. جی را بایستی شلیک کنید. یعنی در میدان عملیات و در میدان عمل یک مرد عملی به طور کامل. حالا ببینید دانشمند #فیزیک پلاسماىِ در درجهی عالی، در کنار شخصیت یک گروهبانِ تعلیم دهندهی عملیات نظامی، آن هم با آن احساسات رقیق، آن هم با آن ایمان قوی و با آن سرسختی، چه ترکیبی میشود. دانشمند بسیجی این است؛ استاد بسیجی یک چنین نمونهای است. این نمونهی کاملش است که ما از نزدیک مشاهده کردیم. در وجود یک چنین آدمی، دیگر تضاد بین سنت و مدرنیته #حرف_مفت است؛ تضاد بین ایمان و علم خندهآور است.
این تضادهای قلابی و تضادهای دروغین - که به عنوان #نظریه مطرح میشود و عدهای برای اینکه امتداد عملی آن برایشان مهم است دنبال میکنند - اینها دیگر در وجود یک همچنین آدمی بیمعنا است. هم علم هست، هم ایمان؛ هم سنت هست، هم تجدد؛ هم نظر هست، هم عمل؛ هم عشق هست، هم عقل. اینکه گفتند:
با عقل آب عشق به یک جو نمیرود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
نه، او آب و آتش را با هم داشت. آن عقل معنوىِ ایمانی، با عشق هیچ منافاتی ندارد؛ بلکه خود پشتیبان آن عشق مقدس و پاکیزه است.
خب، حالا توقعی که ما داریم و این توقع، توقع زیادی هم نیست، یعنی آن زمینهای که انسان مشاهده میکند - این روحیه های پرنشاط شما، این دلهای پاک و صاف، این ذهنهای روشن، این جوّال بودن فکرهای شما که انسان در عرصههای مختلف از نزدیک شاهد است - این امید را و این توقع را به انسان میبخشد، این است که فرآوردهی دانشگاه جمهوری اسلامی - نه به نحو استثنا بلکه به نحو قاعده - چمرانها باشند؛ نه اینکه چمرانها یک استثنا باشند. این امید، امید بیجائی نیست.
https://khl.ink/f/9640
بیانات در دیدار اعضای بسیجی هیأت علمی دانشگاهها
۱۳۸۹/۰۴/۰۲
#شهید_چمران
#مدرنیته
#سنت
https://eitaa.com/hekmat121/2014
📌 تایید انجمن حجتیه توسط سید منیرالدین شیرازی و جریان فردید و اختلاف با جریانهای چپ اسلامی
خاطرات محمد جواد صاحبی
#انجمن_حجتیه
#چپ_اسلامی
#دفتر_فرهنگستان
#احمد_فردید
#منیرالدین_شیرازی
https://eitaa.com/hekmat121/2017
🟢 احتیاطی بیجا در هنگام انتقاد کردن
🔹 ما از کلمه «برخورد» بدمان میآید. همیشه میگوییم باید جوری گفت و کرد که به شخصی و یا به طبقهای بر نخورد، یعنی باید چنان در اجتماع راه رفت که تنهات به تنه دیگری اصطکاک پیدا نکند و تصادم پیدا نشود.
🔸 لهذا همیشه ما از گذشته بحث میکنیم و نمودها و پدیدههای حاضر اجتماع خود را مورد توجه و تفتیش و انتقاد قرار نمیدهیم، در صورتی که قطعاً همان طوری که پول رایج ما که ارزش اقتصادی دارد باید نقد و انتقاد بشود، حوادث اجتماعی نیز که خواه ناخواه ارزش معنوی و اجتماعی دارد باید مورد انتقاد و نقادی قرار گیرد.
📗 یادداشتهای استاد مطهری، جلد ۱۳، ص ۲۱۱
https://eitaa.com/hekmat121/2018
📌 ماهیت قرآنی فلسفه اسلامی از منظر امام خمینی
«وقتی شما فلسفه ارسطو که شاید بهترین فلسفه ها قبل از اسلام باشد، ملاحظه کنید می بینید که فلسفه ارسطو با فلسفه ای که بعد از اسلام پیدا شده است فاصله اش زمین تا آسمان است، در عین حالی که بسیار ارزشمند است، در عین حالی که شیخ الرئیس راجع به منطق ارسطو می گوید که تاکنون کسی نتوانسته در او خدشه ای بکند یا اضافه ای بکند، در عین حال فلسفه را وقتی که ملاحظه می کنیم فلسفه اسلامی با آن فلسفه قبل از اسلام زمین تا آسمان فرق دارد.» (صحیفه امام، ج 18، ص 263.)
«سخنی که زبان زد بعضی است که این فلسفه از یونان اخذ شده، غلط است، کی فلاسفۀ یونان از این حرفها سر در آورده و چه کسی سراغی از این حرف ها در کتب آنها دارد؟ این حرفها در کتب آنها نبوده و نخواهد بود. بهترین کتاب فلسفی آنها اثولوجیا است که دارای مختصری از معارف بوده و بقیه اش طبیعیات است، بلی شفای شیخ، فلسفۀ یونانی است و در آن هم از این حرف ها نیست.»( تقریرات فلسفه امام خمینی، ج1، ص 88-87)
«باز گمان نشود که حاجی و یا حکمای اسلامی این حرف ها را از خود در آورده باشند، بلکه این حرف ها در ادعیه بیشتر از منظومه است و صحیفه سجادیه و نهج البلاغه و قرآن، منبع و سرچشمه و مادر این حرف هاست.»(همان)
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2019
📌 تکامل فلسفه به کدام روایت؟
❇️ روایت فلاسفه
یکی از مسائل مهم در دوران اخیر و بخصوص بعد از آشنایی ایرانیان با اندیشههای فلسفی غرب، مسئله تکامل فلسفه و امتداد اجتماعی آن است. مسئلهای که اول بار توسط فیلسوف بزرگ اسلام سید جمال الدین اسدآبادی (ره) مطرح شد و بعد از آن فیلسوفان بزرگی همچون امام خمینی، علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیت الله العظمی خامنهای برای آن یک بنیاد فلسفی و متعالی فراهم آوردند که به تولید آثار بسیار ارزشمندی منتهی شده است.
بر این اساس و در این روایت، فلسفه اسلامی بواسطه بهرهمندی از معارف قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) از غنای درونی و اساس منطقی صحیحی برخوردار است و بر پایه معارف عمیق اسلامی دارای یک سامان متعالی و وحیانی است که قابل مقایسه با فلسفه یونان نیست.
https://eitaa.com/hekmat121/2019
لذا میبایست به طور عمیق و دقیق، عمق معارف آن را شناخت و با استفاده از همه ظرفیتهای منطقی و محتوایی آن، الگوهای کلان معرفتی و نظامات اجتماعی را استنباط کرد. از اینرو هیچ نیازی به تغییر منطق فلسفه اسلامی و رنسانس مبنایی و محتوایی در آن نیست. هرگونه ادعای رنسانس فلسفی و تغییر منطق و روش در آن ناشی از عدم شناخت و تعلیم درست فلسفی است و موجب انحراف از مسیر تکاملی حکمت و فلسفه خواهد شد.
آیت الله العظمی خامنهای در این زمینه میفرماید:
«ما به #رنسانس_فلسفی یا #واژگون_کردن اساس فلسفهمان احتیاج نداریم. ... میتوان در مبانی موجود فلسفىِ ما #نقاط_مهمّی را پیدا کرد که اگر گسترش داده شود و تعمیق گردد، جریانهای #بسیار_فیّاضی را در خارج از محیط ذهنیّت بهوجود میآورد و تکلیف جامعه و حکومت و اقتصاد را معیّن میکند. دنبال اینها بگردید، این نقاط را مشخّص و رویشان کار کنید؛ آنگاه یک #دستگاه_فلسفی درست کنید. از #وحدت_وجود، از « #بسیط_الحقیقة_کلّ_الاشیاء»، از #مبانی_ملاّصدرا. (بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی 29/10/1382)
در این روایت، تکامل فلسفه به معنای «لبس بعد از لبس» براساس حرکت جوهری است که همان جوهرهی پیشین تکامل وجودی پیدا میکند و بر عمق و دقت آن افزوده میشود.
🛑 روایت دگر اندیشان فلسفی
در مقابل رویکرد اول، یک روایت دیگری وجود دارد که معتقد به باز اندیشی در منطق فلسفه اسلامی و ناتوانی فلسفه موجود در نظامسازی اجتماعی است. در این رویکرد، طیفهای مختلفی وجود دارد که از جمله آنها جریان احمد #فردید و سید #منیرالدین_شیرازی و اتباع آنها است. بر اساس این اندیشهها، فلسفه اسلامی یک پدیدهی تاریخی متاثر از فلسفه یونانی است که در تاریخ اسلام تغییرات قابل توجهی داشته است و در برخی مسائل جهت دینی پیدا کرده است اما جوهره یونانی آن حفظ شده است و به همین جهت فلسفه موجود در جامعه اسلامی باید بسط و تکامل پیدا کند و از حیثهای مختلفی باید تغییر کند.
برخی به منطق هرمنوتیک و روش پدیدارشناسی روی آوردهاند و از این منظر به بازخوانی فلسفه اسلامی پرداختهاند و برخی براساس منطق دیالکتیک و فلسفهی شدن، به تاسیس منطق و فلسفه جدید میاندیشند. البته این جریانات، ممکن است به تعریف و تمجید از فلسفه اسلامی هم بپردازند و آن را به عنوان یک امر تاریخی در #دوران_گذار محترم همضض بشمارند اما باید توجه کرد که این یا از باب اضطرار است و یا تفاهم و تقیه. و الا باید در بسیاری از بنیانهای منطقی و اصول معرفتشناختی و هستیشناسی آن تجدیدنظر کرد.
یکی از مروجان این روایت میگوید:
«فلسفه موجود باید بسط و تکامل پیدا کند؛ هم از لحاظ "استناد منطقی به وحی" و هم از لحاظ "امتداد عینی پیدا کردن و معطوف شدن به عمل اجتماعی".»
این اظهارات به خوبی نشان میدهد که مدعیان آن معتقدند که باید یک رنسانس فلسفی صورت پذیرد تا فلسفه جدیدی تأسیس شود و بنیان جدیدی برای عینیت و عمل اجتماعی فراهم شود.
در این روایت، تکامل فلسفه به معنای «کون و فساد» در فلسفه مشایی و منطق دیالکتیک (تغییر و تغایر) است که باید جوهری نابود شود و جوهری دیگر متولد شد.
#فردید
#منیرالدین_شیرازی
#دفتر_فرهنگستان
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2020
📌نفی کاشفیت علم و نفی اسلامیت فلسفه در کلام آقای سید محمد مهدی میرباقری
📍بدون هرگونه تحلیل و حاشیه
🔹«اگر ماهيت علم را انکشاف بدانيم و اکتشاف را نيز تطابقی تعريف کنيم (نظريه رايج روزگاران قديم و اکنون حتی در ميان فيلسوفان اسلامی) سخن گفتن از علم دينی بی پايه خواهد بود. اگر علم، کشف واقع باشد و در حوزه علوم تجربی روش تجربی و در حوزه علوم فلسفی روش برهانی، ثابت و برقرار باشد سخن گفتن از اتصاف علم به وصف دينی و غير دينی سخنی نابجا است»
🖌منبع: علم دینی، دیدگاه ها و تحلیل ها، ص297.
🔸«ما وجود تطابق محض در رئاليست را به شدت رد می کنيم. کسی نمی تواند تطابق را برهانی کند. به بيانی ديگر تطابق محض مطلقا معقول نيست. اگر ذهن من و خارج دو چيز هستند تطابق اين دو يا برابری محض اين دو ممکن نيست. اگر فهم واقعيت را به برابری و تطابق با واقعيت تعريف کرديم اولا نه تنها قابل اثبات نيست بلکه حتما باطل است؛ و ثانيا قيد دينی و غير دينی آن از ميان می رود زيرا فهم يا برابر با واقعيت هست يا نيست. تفاوتی نمی کند که پيش فرض های آن را از دين بگيريد يا نه. بنابراين اگر بگوييم علم يعنی کشف واقعيت به معنای برابری با واقعيت، علم در ذات خود قابليت دينی و غير دينی شدن را از دست می دهد. راه حل ما اين است که فهم را به تناسب برگردانيم و اختيار را نيز در کيفيت فهم موثر بدانيم و بگوييم فهم خنثی نيست يا مومنانه است يا کافرانه»
🖌منبع: مناظره هایی در باب علم دینی، ص220 و 223.
🔹«عده ای می گويند علم پيش فرض فلسفی دارد، بايد فلسفه علم تغيير پيدا کند، فلسفه های مضاف غرب غير دينی است، پس در مقابل بايد فلسفه های مضاف دينی ساخته شود و به اين ترتيب دانش ها بر اساس فلسفه های دينی شکل می گيرند و در نتيجه علوم دينی می شوند. حاصل اين ديدگاه حاکميت فلسفه بر تمدن است نه دين. بنا بود دين حاکم شود نه فلسفه؛ بر اساس اين ديدگاه فيلسوفان مسلمان حاکم بر عقلانيت تخصصی بشر می شوند. البته حاصلش بهتر از علم کنونی برای زندگی است ولی دين حاکم نشد»
🖌منبع: مناظره هایی در باب علم دینی، ص199.
🔸«انکار نمی کنیم که فلسفه از معصوم (ع) تاثیراتی گرفته است ولی آیا اثر پذیرفتن به معنای امضا و تایید است؟ تاثیر پذیرفتن به معنای استناد منطقی به وجود نورانی ائمه (ع) نیست. ما باید ابتدا منطق استناد به اسلام را تمام کنیم تا بتوانیم این علوم را اسلامی نماییم. عرفان ما نیز به همین مشکل مبتلا است. همین طور کلام و حتی تفسیر که خویشاوندی نزدیکی با متن اسلام دارد و اساسا از متن اسلام سر برآورده است. آیا این اختلافاتی که میان مفسران است همه ناشی از اسلام است؟ آیا اسلام در باره یک موضوع نظریات مختلف و متعددی دارد؟ مگر این که یک منطق معرف شناسی خاصی را تولید و بر تحلیل خودمان حاکم کنیم و گرنه استناد آرای مختلف به اسلام کار مشکلی است. این علوم را نمی توان از طریق منطقی به اسلام استناد دارد، باید راهی برای ایجاد یک نظام منطقی باز کنیم که بتواند معارف بشری را به منبع لایزال وحی استناد دهد»
🖌منبع: علم دینی، دیدگاه ها و تحلیل ها، ص193، ط: مجمع عالی حکمت.
#منیرالدین_شیرازی
#میرباقری
#دفتر_فرهنگستان
#تفکر_خطرناک
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2021
🔴 همه علوم در تمدن اسلامی و حتی معارف شیعی ذیل دستگاه شیطان شکل گرفته است
سید محمد مهدی میرباقری رئيس فرهنگستان علوم اسلامي قم در جمع نخبگان استان البرز به تاريخ 20 اسفندماه 95 در دوره تبيين مباني گفتمان «تمدن نوين اسلامي» ، بيان مي کنند:
آن چه من تاکنون محضرتان تقديم کردم براساس يک نکته اساسي بود. و آن اين که ما توحيد را در بستر ولايت فهم کنيم. يعني ما همه جا و هر وقت بحث مي کرديم به شدت بحث از ولايت الله و ولايت اولياء الهي پر رنگ بود. و اين يک نگاه قرآني و به نظر من معارفي است و بر همين اساس آرا و تکوين و تشريع را بايد توضيح بدهيم؛ دين و عرصه هاي حيات انساني، جامعه و تاريخ اجتماعي و تکامل تاريخ اجتماعي و يک سلسله معاني ديگري که معاني اساسي هستند؛ مثل مفهوم حق و باطل و مفهوم اخلاق و حسن و قبح اخلاقي و مفهوم عدالت را تماماً ما تلاش کرديم براساس ولايت تعريف کنيم.
کاري که #دستگاه_شياطين بعد از وجود مقدس نبي اکرم حجاب آن شده، به طوري که الان شما ببينيد در معارف شيعي هم، با اين که ما وقتي بحث از امام مي آيد، امام را قطب عالم تعريف مي کنيم، در #عرفان مان مي گوييم انسان کامل، و در #فلسفه مان هم به گونه ديگري است؛ ولي مفاهيم را مستقل از امام تعريف مي کنيم. فهم و صحت بطلانش را مستقل از امام تعريف مي کنيم؛ يعني در حوزه معرفت شناسي نمي گوييم فهم صحيح به تبعيت از امام بر مي گردد. در حوزه #اخلاق نمي گوييم اخلاق به تبعيت از امام تعريف مي شود. در حوزه #حقوق، حق را بر محور امام تعريف نمي کنيم. حوزه #دينداري و #دين را بر محور امام تعريف نمي کنيم. جايگاه امام در انديشه توحيدي ما مغفول است.
#منیرالدین_شیرازی
#میرباقری
#دفتر_فرهنگستان
#تفکر_خطرناک
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2022
📌 ریاضیات و فلسفه شیطانی
سید محمد مهدی میرباقری:
فلسفه، رياضيات، طبيعيات مي توانند ظلماني باشد؛ چه کسي گفته اينها صدق و حقند و معيار صحت شان هم به درون خودشان برمي گردد؟ ضرورت تجربي و رياضي و... از کجا آمده است؟ چنانکه انسان در حوزه فردي و اجتماعي، در حالات روحي اش، مي تواند طغيان يا بندگي کند، در رفتارش مي تواند طغيان يا بندگي کند، صفاتش مي تواند رذيله يا حميده باشد، أعمالش حلال يا حرام باشد، در فکر و دانش اندوزي و تفکر و توليد دانشش هم همين طور است و مي تواند شيطنت يا بندگي باشد؛ انسان حتي در حوزه فکر کردن و دانش ورزي و توليد دانش و تفکر هم بايد تحت ولايت الله قرار بگيرد؛ اينگونه نيست که شروع از بديهيات و رفتن به سمت نظريات، مامون از صحت بوده و حق باشد، اصلا اين حرفها نيست، بلکه چه بسا انسان از بديهيات شروع مي کند فکر کردن، و همين که وارد فکر مي شود، شيطان مي آيد و يک دستگاه فلسفي شيطاني توليد مي شود.
21 ارديبهشت سال 95 سخنرانی در مدرسه علميه حضرت آمنه سلام الله عليها
#منیرالدین_شیرازی
#میرباقری
#دفتر_فرهنگستان
#تفکر_خطرناک
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2023
📌اجتهاد در فلسفه اسلامی یا انحراف در عقلانیت جامعه اسلامی
⏹ بخش اول:
🔹یکی از ویژگیهای مهم و اساسی حکمت و فلسفه اسلامی، پایبندی به کامل به عقل و اجتهاد در کشف واقعیت و تلاش برای انکشاف حقیقت است و هرگونه تقلید و تعصب موجب خروج از دایره حکمت و فلسفه میشود.
🔸فیلسوف کسی است که متناسب با نیازهای انسان و در جهت تعالی انسان، با عقل و اجتهاد به کشف واقعیتهایی میپردازد تا از این طریق افقهای متعالی و قلههای حیات شناخته و در پرتو آن زندگی انسان معنا یابد. از اینرو، سیر حکمت در اسلام، سیر تکامل عقل و اجتهاد در پرتو وحی و حقیقت بوده است. این سیر اجتهادی و تکاملی از تحول کلام به حکمت و در گذار حکمت مشا به حکمت اشراق و باریابی به مقام «حکمت متعالیه» و تجلی آن در مکتب امام خمینی(ره) و شاگردان و جستهی ایشان، کاملا قابل رصد و مشاهده است.
🔹 فیلسوفان و بزرگان معاصر حکمت و فلسفه به مقوله اجتهاد در فلسفه و تکامل و تعالی فلسفه اسلامی توجه جدی داشتهاند امام خمینی، علامه طباطبایی، علامه شهید مطهری، آیت الله جوادی آملی، آیت الله مصباح و آیت الله العظمی خامنهای از جمله این افراد هستند و هر کدام نوآوریهای اجتهادی قابل توجهی در حکمت و فلسفه اسلامی داشتهاند که زمینه ساز تحولات اجتماعی دوران معاصر ما بوده است.
✔️ نظریه «فطرت» و تبیین «نسبت عقل و عمل»، «رابطه فلسفه و زندگی» از جمله نوآوریهای اجتهادی امام خمینی در فلسفه است.
✔️نظریه «اعتباریات» و «تبیین فلسفی حکومت و سیاست» نمونهای از اجتهادات فلسفی علامه طباطبایی است.
✔️ نظریه «کلام جدید»، «فلسفه تطبیقی»، «معرفتشناسی اسلامی»، «فلسفه تاریخ متعالیه»، «تکامل فطری در حیات اجتماعی انسان»، «نقد فلسفی تمدن غرب و افکار فلاسفه غربی» و «افشای ماهیت التقاط و نفاق جریانهای مدعی اسلامی گری و انقلابیگری» از جمله اجتهادات شهید مطهری در فلسفه و حکمت اسلامی است.
✔️ نظریه «امتداد حکمت و فلسفه در ساختارسازیهای اجتماعی» و «تبیین امتداد توحید در جامعه سازی و تمدن سازی» از مباحث مهم آیت الله العظمی خامنهای در حوزه حکمت و فلسفه اسلامی است.
🔸 بنابراین اجتهاد و نوآوری در ذات حکمت و فلسفه اسلامی و ذهنیت اهل حکمت و فلسفه حضور جدی داشته است و حکیمان و فلاسفهی مسلمان دوران معاصر ما نیز به آن توجه داشتهاند و ضمن حفظ جوهره و ذات فلسفه اسلامی تلاش داشتهاند که متناسب با نیازهای انسان معاصر، ظرفیتها و استعداد های نهفته در حکمت و فلسفه اسلامی را شناختهاند و به تبیین ابعاد کمتر شناخته شده آنها پرداخته اند و از این طریق به امتداد حکمت و فلسفه در عرصهی اجتماع ، سیاست و انقلاب توجه داشتهاند.
🛑 ادامه دارد ...
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2024
📌 اجتهاد در فلسفه اسلامی یا انحراف در عقلانیت جامعه اسلامی
⏹ بخش دوم:
🔸 تکامل و اجتهاد در فلسفه مانند هر دانش و مکتب دیگری متوقف بر اصول اساسی است که رعایت آن بسیار ضروری و پایهای آیت و بدون توجه به آنها، نه تنها تکامل و اجتهاد نیست بلکه ارتجاع و انحراف است و به ناکجا آباد میانجامد همچنان که در تمدن غرب از رنسانس به بعد این اتفاق افتاد و به بهانه تکامل و اجتهاد در فلسفه، به نفی فلسفه موجود و ایجاد فلسفههای شدن برای سلطه بر طبیعت و کسب قدرت روی آوردند که در نتیجه موجب فساد و تباهی در زمین شدند.
🔹 اصول تکامل و اجتهاد در یک مکتب فلسفی
۱. تکامل و اجتهاد پر فلسفه مانند هر دانش دیگری نیازمند تعلیم و تعلّم طولانی مدت و واقعی نزد «فنان فن»، حکیمان و فلاسفهی معتقد و مسلط است به نحوی که در این فرایند تحصیل و تعلیم به جزییات و دقتهای موجود در مباحث فلسفی تسلط پیدا شود و باید این تسلط توسط کارشناسان فلسفه و از طریق نوشتن آثار علمی و پژوهشی تأیید شود. بنابراین کسی که هیچ تحصیل درست درمانی در حکمت و فلسفه نداشته است و هیچ اثر مکتوب همدلانه و مستدل در آن ننوشته است نمیتواند ادعای اجتهاد و تکامل کند و به طور قطع، سخنان او هیچ ارزش و اعتبار علمی ندارد؛
۲. ایمان واقعی به آن مکتب حکمی و فلسفی و باور به درستی و ارزشمند بودن مسیر گذشتهی آن به نحوی که هماهنگ با بنیانهای فکری و نظری مدعی تکامل و اجتهاد باشد، یعنی حقیقتا براساس مبانی فکری و نظری خود، مکتب فلسفی را درست بداند و در جهت ارتقا و تکامل آن در ادامه مسیر بزرگان گذشته کوشش کند. نه اینکه از باب نفاق، تقیه و #تفاهم در جهت نفوذ و فسادانگیزی منافقانه، برای خوشایند اهالی فلسفه، حرفهایی را بزند تا آنها را گمراه سازد. بنابراین جریانهایی که براساس مبانی خود به تخریب تاریخ فلسفه معتقدند و در برخی مواقع به صراحت اعلام میکنند که انقلاب اسلامی، عقلانیت، فلسفه و فیلسوف نداشته است و فلسفه و حکمت هیچ نقش مثبتی در انقلاب و جامعه نداشته است و به عقیم بودن فلسفه اسلامی نظر میدهند و خود را یک جریان تأسیس و منحصر به فرد در فلسفه شدن و فلسفه انقلاب معرفی میکنند. نه تنها به دنبال تکامل و اجتهاد در فلسفه نیستند بلکه به اسم تکامل و فلسفه در جهت نفی حکمت و عقلانیت انقلاب اسلامی هستند.
۳. اعتقاد به بنیانهای معرفتشناسی و منطقی آن و پرهیز از هرگونه دستکاری بیضابطه در مبانی و اصول بنیادین آن؛ مهمترین مبنا و بنیان فلسفه ورزی، باور به حجیت و توانایی #عقل در کشف وقایع و به دست آوردن حقیقت و حکایتگری از واقعیت و اقامه برهان برپایه بدیهیات و گزارشهای پایهی عقلانی است.
۴. تکامل و اجتهاد با حفظ جوهره و ارتقای وجودی آن معنا دارد لذا هر تحول و تغییر جدیدی باید کاملا مبتنی بر دستگاه فکری و نظری همان مکتب حکمی و فلسفی باشد و در ادامه همان خط سیر فکری و در جهت حفاظت از بنیانها و شاکلهی حکمت و فلسفه باشد. بنابراین هرگونه، نفی ساختارهای بنیادین و کنار گذاشتن روح و جوهره یک مکتب فلسفی، نه تنها تکامل و اجتهاد نیست بلکه انحراف است و تخریب (کون و فساد).
۵. جوشش درونی و فعال سازی استعدادها و ظرفیتهای درونی حکمت و فلسفه اسلامی از دیگر اصول مهم اجتهاد و تکامل در فلسفه و حکمت اسلامی است.
۶. نتایج تکامل و اجتهاد در فلسفه مانند هر دانش دیگری، باید در یک محیط تخصصی و علمی به خبرگان و کارشناسان حکمت و فلسفه در قالب مقاله، کتاب علمی، کرسی نظریهپردازی عرضه شود تا درستی و نادرستی آن شناخته و نسبت آن با مبانی و اصول فلسفه آن ارزیابی و نتایج آن در عرصههای عینی و اجتماعی سنجیده شود. لذا تولید و نظریهپردازی یک فرایند کاملا علمی، تخصصی، تدریجی و طولانی مدت است.
🔸 بر این اساس، حرفهای کلی مبتنی بر ترجمههای ناقص از منطق دیالکتیک و فلسفه شدن، رؤیاپردازیهای طلبگی و سخنرانیهای خطابی در منبرهای عمومی را نمیتوان کار علمی و فلسفی تلقی کرد. در حالی که متاسفانه برخی از افراد بدون اعتقاد به اصول اولیه حکمت و فلسفه به جای عرضهی مباحث تخصصی در مجامع علمی و نگارش کتابها و مقالات علمی - پژوهشی، به منبر، خطابه و جلسات عمومی و سیاسی پناه بردهاند و از این طریق در صدد گسترش و ترویج اندیشههای خود در جامعه به اسم فلسفه، انقلاب هستند و نام کار خود را «اجتهاد در فلسفه» مینامند بدون آنکه به هیچ یک از اصول معرفتشناسی فلسفه اسلامی بخصوص «حجیت عقل» و «توانمندی عقل در کشف واقعیت» معتقدند باشند و بر «تقدم اراده بر معرفت» و «نفی حسن و قبح افعال» تأکید دارند.
🔹بر همین اساس بسیاری از بزرگان حوزه و انقلاب کار اینگونه جریانها را خطرناک معرفی میکنند:
https://eitaa.com/hekmat121/2004
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2025
بسمالله الرحمن الرحیم
إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
شهادت مجاهد بزرگ حاج اسماعیل هنیه بر همه جبهه مقاومت اسلامی تسلیت باد.
#شهادت
#اسماعیل_هنیه
#حماس
#فلسطین
هدایت شده از عقلانیت انقلاب اسلامی
📌 بدرقه میهمان و تشییع حداکثری
بدرقه میهمان یک سنت حسنه و رسم ما ایرانیان است.
تشییع پیکر مطهر شهید مجاهد قائد بزرگ حاج اسماعیل هنیه (رحمة الله علیه) در تهران، یک رزمایش بزرگ جهانی در حمایت از اخلاق و عرفان و مقاومت است.
از خداوند متعال توفیق حضور در این تشییع را طلب میکنیم.
#انتصارا_للقدس
#انتصارا_لفلسطین
#میهمان
#شهادت
#اسماعیل_هنیه
#حماس
#فلسطین
https://eitaa.com/usul121/1517
مطهرات جامعه
🔹یکی از مباحث بسیار مهم فقه اسلامی بحث #مطهرات است. در زندگی انسان ، انواع و اقسامی از نجاست ها و کثافات وجود دارد که محیط زیست آدمی و جو خانواده را آلوده می کند و موجب بیماری های جسمی و روانی در افراد جامعه می شود.
🔹از الطاف الهی این است که خداوند متعال در نظام خلقت و طبیعت مجموعه ای از #مطهرات (پاک کننده ها) را قرار داده است تا بواسطه آنها محیط زیست انسانی از آلودگی ها و نجاست ها و بیماری ها پاک شود و سلامت جسم و روان مردمان تامین شود.
🔹اما متاسفانه در فقه اسلامی کمتر از #مطهرات_جامعه سخن گفته شده است. در حالی که آلودگی ها و نجاسات در جامعه و زندگی اجتماعی و روابط انسانی بسیار بیشتر و خطرناکتر است. جامعه اسلامی جامعه ای پاک و پاکیزه است (حیات طیبه) که همواره باید آلودگی ها و ناپاکی را شناسایی کند و به پاک سازی جامعه و اصلاح حقیقی زندگی اجتماعی بپردازد. بدون این پاک سازی ها و اصلاح گری ها، جامعه از مسیر صحیح منحرف می شود و به سمت ظلمت و حیرت حرکت می کند. از مهمترین این آلودگی ها و ناهنجاری ها #نفاق و #سفاهت-سیاسی و #وابستگی به بیگانگان است.
🔹از الطاف الهی این است که خداوند متعال برای جامعه نیز مطهرات و پاک کننده هایی قرار داده است.
🔹مطهرات جامعه گاه به صورت تشریع است و در قالب تکالیف شرعی و حقوق انسانی بیان شده است تا افراد جامعه براساس اراده و اختیار خود به اصلاح خود و جامعه بپردازند.
مطهرات جامعه گاه به صورت تکوینی است. آنجا که غفلت بر جامعه مستولی شود و عموم مردم و نخبگان از جریان آلودگی ها و ناپاکی ها غافل شوند و به زندگی عادی خو کنند و یا جریان نفاق و آلودگی آنچنان قدرت سیاسی و رسانه ای پیدا کند که جلو نور ایمان و ولایت را بگیرد در این صورت خداوند متعال با لطف خود به صورت تکوینی جامعه را تطهیر می کند.
🔹از مهمترین مطهرات جامعه #خون_شهید است.
#شهید انتخاب شده الهی برای انجام یک رسالت بزرگ است. هر چقدر این رسالت مهمتر و بزرگتر باشد #مردان_بزرگتری انتخاب می شوند. مردان بزرگ قهرمانان جامعه اسلامی هستند که یک عمر را به پاکی، اخلاص مجاهدت گذرانده اند و خود را برای #شهادت و انجام رسالت های بزرگ آماده کرده اند.
🔹تاریخ انقلاب اسلامی ایران نشان داده است که هر وقت جریان نفاق و التقاط قدرت یافته و با جو رسانه ای و عوام فریبانه در جامعه نفوذ کرده اند و تحیر، جهالت و ظلمت را در جامعه گسترش داده اند، لطف الهی نیز برای کمک جامعه اسلامی و ملت مسلمان به میدان آمده است. مردان بزرگی نیز انتخاب شده اند تا مسیر تاریخ را با خون خود اصلاح و جامعه را پاکیزه کنند.
🔥خون شهید مطهری موجب تصفیه جامعه از اندیشه های التقاطی و مارکسیستی و چپ اسلامی شد.
🔥خون شهید بهشتی و ۷۲ تن موجب تصفیه جامعه از جریان لیبرالیسم بنی صدر و بازرگان و چپ گرایانه مجاهدین خلق شد.
🔥خون شهید سپهبد صیاد شیرازی باعث تصفیه آلودگی های فرهنگی اصلاحات آمریکایی شد.
و...
حالا نوبت به خون #شهید_سپهبد_سلیمانی و رسالت بزرگ او شده است.
🔹بی شک سلیمانی مردی بزرگ و با اخلاص و مجاهدی بی نظیر و قهرمان ملی ایران است که برای #رسالتی بزرگ انتخاب شده است.
⏫تاریخ نگارش دی ماه ۱۳۹۸
🔸حالا نوبت به خون شهید حاج #اسماعیل_هنیئه است که امت اسلامی را تعالی بخشد.
https://eitaa.com/hekmat121/2029
📌 اجتهاد صحیح و تکامل درست فلسفه اسلامی از منظر حضرت آیت الله العظمی خامنهای
بخش اول:
❇️جهانی بودن حکمت متعالیه
«همانگونه که فلسفهی صدرایی -که خود او بحق آن را حکمت متعالیه نامیده- در هنگام پیدایش خود، نقطهی اوج فلسفه اسلامی تا زمان او و ضربهیی قاطع بر حملات تخریبی مشککان و فلسفهستیزان دورانهای میانهی اسلامی بوده است، امروزه پس از بهرهگیری چهارصدساله از تنقیح و تحقیق برجستگان علوم عقلی، و نقد و تبیین و تکمیل در حوزههای فلسفه، و ورز یافتن با دست توانای فلاسفهی نامدار حوزههای علمی بویژه در اصفهان و تهران و خراسان، نه تنها استحکام بلکه شادابی و سرزندگی مضاعفی گرفته و میتواند در جایگاه شایستهی خود در بنای فرهنگ و تمدن، بایستد و چون خورشیدی در ذهن انسانها بدرخشد و فضای ذهنی را تابناک سازد.
مکتب فلسفی صدرالمتالهین همچون همه فلسفهها در محدودهی ملیت و جغرافیا نمیگنجد و متعلق به همهی انسانها و جامعهها است. همواره همه بشریت به یک چهارچوب و استخوانبندی متقن عقلایی برای فهم و تفسیر هستی نیازمندند.
هیچ فرهنگ و تمدنی بدون چنین پایهی مستحکم و قابل قبولی نمیتواند بشریت را به فلاح و استقامت و طمأنینهی روحی برساند و زندگی او را از هدفی متعالی برخوردار سازد . و چنین است که به گمان ما فلسفهی اسلامی بویژه در اسلوب و محتوای حکمت صدرایی ، جای خالی خویش را در اندیشهی انسان این روزگار میجوید و سر انجام آن را خواهد یافت و در آن پابرجا خواهد گشت.
ما ایرانیان بیش از همه به این فلسفه الهی وامدار و بیش از همه در برابر آن مکلفیم. دوران ما با دمیدن خورشیدی چون امام خمینی که یگانهی دین و فلسفه و سیاست و خود یکی از صاحبنظران برجسته در حکمت متعالیه بود، و نیز با حوزهی درسی و تحقیقی پربرکت حکیم علامهی طباطبایی که استاد یگانه مبانی ملاصدرا در طول سی سال در حوزهی قم به شمار میرفت، و تلاش تلامذه و هم دورههای آنان، بیشک دورهی با برکتی برای فلسفه الهی است.»
پیام به کنگره بزرگداشت ملاصدرا (۱۳۷۸/۰۳/۰۱)
https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=2947
❇️امام خمینی چکیده و زبدهی مکتب ملاصدرا
«امام (رضوان اللَّه علیه) چکیده و زبدهی مکتب ملاصدراست؛ نه فقط در زمینهی فلسفیاش، در زمینهی عرفانی هم همینجور است.»
بیانات در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و مبلّغان و پژوهشگران حوزههای علمیه کشور(۱۳۸۶/۰۹/۰۸)
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3412
❇️فلسفه قرآنی با پایه-های محکم عقلی
«در محشر اندیشههای فلسفی روز که غالباً از نور معنی و پرتو توحید، بیگانه و بیخبر است، جای این فلسفهی قرآنی و پایههای استقرار و خلل ناپذیرش، خالی است. زبانی آشنا با فرهنگ و معارف کنونی جهان، و دستی چیره در ترسیم زیباییهای «حکمت متعالیه» و در پشت آن، ذهنی ژرف بین و نواندیش و جامعنگر به کار است تا فلسفهی این حکیم بزرگ را در نمایشگاه فاخرترین فرآوردههای بشری، در جای سزاوار خود بنشاند.»
پیام به کنگره بزرگداشت دویستمین سالگرد تولد حکیم حاج ملاهادی سبزواری(۱۳۷۲/۰۲/۰۱)
https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=2664
❇️ پایه ریزی فلسفه برمبنای شرع مقدس
«فلسفه ملاصدرا فلسفهای عقلی، ذوقی و شرعی است و در حقیقت ملاصدرا فلسفه عقلی و ذوقی را برمبنای شرع مقدس پیریزی کرده است برای او تعبد محض، مبادی رسیدن به افکار عالی فلسفی بوده است و این جریان عظیم و جوشان و تمام نشدنی در دوران ریاضت به روح مقدس وی افاضه و نازل شده است و امروز خوشبختانه کتابها و افکار فلسفی ملاصدرا فضای فلسفی کشور را فراگرفته است.»
در دیدار با اعضای شورای عالی کنگره بزرگداشت ملاصدرا (۱۳۷۴/۱۱/۱۵)
https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=12262
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2030
📌 اجتهاد صحیح و تکامل درست فلسفه اسلامی از منظر حضرت آیت الله العظمی خامنهای
🛑بخش دوم:
❇️فلسفه یک علم کاملا دینی
«اگر چنانچه فلسفه حساب خودش را از حوزه جدا نکند - یعنی همان دعوای قدیمی و سنتیِ علوم عقلی و علوم نقلی تشخص پیدا نکند - بهتر است. مثلاً امام (رضوان الله تعالی علیه) صبح و عصر به مسجد سلماسی میآمد و درس میگفت - صبح فقه میگفت، عصر هم اصول میگفت - مرحوم آقای طباطبائی هم پیش از ظهر در همان مسجد فلسفه میگفت؛ فقط تفاوتش این بود که امام آنجا مینشست، آقای طباطبائی اینجا مینشست؛ جایشان فرق داشت. هر دو، روی زمین مینشستند - هم امام روی زمین مینشست، هم آقای طباطبائی - و درس میگفتند؛ آن هم در «مسجد». واقعاً چه اشکالی دارد که ما درس فلسفه را در مسجد آقای بروجردی بگوئیم؟ بزرگان فلسفهی ما - آقای جوادی، آقای مصباح، آقایان دیگر - آنجا فلسفه بگویند؟ فلسفه را باید به عنوان یک علم دینیِ محض به حساب آورد. خب، جایش کجاست؟ جایش در مسجد است.»
بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی(۱۳۹۱/۱۱/۲۳)
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=23898
❇️اجتهاد شیوه مرسوم در فلسفه و کلام است.
«اگر اجتهاد با همان شیوۀ درست و صحیح خود که تکیه به کتاب و سنت است، و با آن متد معقولِ صحیحِ منطقىِ حسابشدۀ پخته انجام بگیرد، بسیار خوب است. اجتهادها ولو نتائج مختلفی هم داشته باشد، موجب بالندگی است، موجب پیشرفت است. مجتهدین ما، فقهای ما در طول تاریخ فقاهت ما در مسائل گوناگون نظرات مختلفی ایراد کردند. شاگرد بر علیه نظر استاد، باز شاگرد او بر علیه نظر او حرفهایی زدهاند، مطالبی گفتهاند؛ هیچ اشکالی ندارد؛ این موجب بالندگی و پیشرفت است. این اجتهاد باید در حوزه تقویت شود.
اجتهاد مخصوص فقه هم نیست؛ در علوم عقلی، در فلسفه، در کلام، اجتهاد کسانی که فنان این فنون هستند، امر لازمی است. اگر این اجتهاد نباشد، خواهیم شد آب راکد.»
➖ در دیدار طلاب و فضلا و اساتید حوزه علمیه قم (۱۳۸۹/۰۷/۲۹)
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=10357
❇️ رشد مسرت بخش فلسفه اسلامی بواسطه جمهوری اسلامی
«خوشبختانه در دوران جمهوری اسلامی علوم عقلی رونق گرفته. خب، در قبل از انقلاب در قم خبری نبود؛ زمانی که ما بودیم، مثلاً فرض کنید یک درس آقای طباطبائی با یک عدّهی معدود مثلاً چهل پنجاه نفره بود؛ امّا حالا مثلاً جناب آقای جوادی که سالها [است] در این زمینه [فعّالند]، جناب آقای مصباح، جناب آقای سبحانی و تشکیلاتشان در زمینهی مسائل کلامی، و درسهای متعدّد فلسفهای که شنیدم در قم هست، اینها زمینهی ترویج و اعتلای علوم عقلی را به انسان مژده میدهد که چنین زمینهای به وجود آمده.
... توجّهِ حوزهها به علوم عقلی و بخصوص فلسفه، خیلی مهم است. بعضی از آقایانِ بزرگوار و محترمی که خیلی مورد تکریم و احترام ما هستند، اشکال داشتند به اینکه درسهای فلسفه و عرفان و این حرفها در قم زیاد شده؛ بنده به آن آقایان گفتم که اگر چنانچه فلسفه را شما از قم بردارید، کسانی در جاهای دیگر، متصدّیِ تبیین فلسفه و تدریس فلسفه میشوند که اهلیّت و صلاحیّت این کار را ندارند.»
در دیدار دستاندرکاران همایش ملی حکیم طهران (مرحوم آقاعلی مدرس زنوزی) 3/2/1397
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=39442
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2031