📌 تحریم کنندگان مطالعه غربیان #بسیار_خطرناکتر از قائلین به قبض و بسط تئوریک شریعت
✍شهید سید مرتضی آوینی:
جامعه شناسی و روان شناسی نه تنها از زمره علوم اعتباری هستند ، بلکه از آنجا که رجوع قواعد این علوم ثابتی نیست ، از دقت و اعتبار ثابتی نیز برخوردار نیستند.
این سخن را با آنچه که بعضی دیگر از جناح های فرهنگی بیان می کنند اشتباه نگیرید . مسلمآ آنان که می گویند خواندن علوم انسانی بر طلاب دینی حرام است نیز اشتباه می کنند و شاید اشتباه آنان #بسیار_خطرناکتر از اشتباه کسانی است که قائل به قبض و بسط تئو ریک شریعت هستند .
♦️سید مرتضی اوینی، مقاله "بنیاد سفسطه بر باد است" در کتاب آغازی بر یک پایان، نشر ساقی، ص۹۰
مجموعه مقالات شهید آوینی
https://old.aviny.com/Article/Aviny/Chapters/BonianeSafsateh.aspx
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌خشت کج اول
(تأملی بر بیارزش شدن ارزشها و آیندهی مصنوعی انسان)
🔹عصر جدید در واکنش به وضعیت قرون وسطی و تعارض شدید آموزههای کلیسا و فلسفه، با شک و تردید و سپس نفی فضیلتهای معنوی و دینی آغاز شد و بر بنیاد عقل محاسباتی و تجربی و ارزشهای بشری و طبیعی استوار شد و چنین وانمود شد که غایت دین هم نفی غیب (به عنوان خرافه) و اثبات طبیعت (به عنوان تنها واقعیت)بوده است. لذا با ورد به عصر روشننگری و غلبهی ساینس، دین و فضايل اخلاقی جای خود را به علم تجربی واگذار کرد و از عرصهی عمومی کنار گذاشته شد و به پستوی امور شخصی و یا انبار آگاهیهای اثباتناپذیر و یا وارونه و کاذب نقل مکان کرد. بدین جهت فضیلتهای دینی و معنوی بیارزش و حتی ضد ارزش شد و محصولات تجربه و صنعت (تکنیک) جایگزین آن شد و به ارزش مبدّل شد. انسان جایگزین خدا و خالق شد. به تعبیر دیگر، در مفهوم "فضیلت" (به عنوان مفهوم مرکزی اخلاق) تغییر اساسی روی داد و مفهوم "ارزش" از اقتصاد آمد و جایگزین آن شد و جهان معنایی جدیدی خلق شد و معنای متفاوتی از انسان و مناسبات اخلاقی و فرهنگی آشکار شد. در این عالَم جدید اومانیستی، فهم برآمده از روابط اقتصادی بر مناسبات اخلاقی چیره شد و مفاهیم اخلاقی همچون راستی و صداقت، آزادی و عدالت، زهد و قناعت، همت و کار با معیارهای "ارزش اقتصادی" سنجيده میشد.
🔸 اما دیری نپایید و در کمتر دو قرن بعد و با آغاز جریانهای پستمدرن، اساس مدرنیته و عقل روشننگری با چالشهایی بنیادین روبرو شد و آرام آرام مرجعیت عقل تجربی و ساینس مورد تردید واقع شد و ارزش بودن محصولات آن نیز مورد انتقاد قرار گرفت. در این تحول جدید، اصل مفهوم "مرجعیت" و "ارزش"بودن زیر سوال رفت و مورد انکار قرار گرفت. لذا هیچ چیزی بر چیز دیگری برتری ندارد و فقط "قدرت" است که ارزشها و مرجعیتها را به وجود میآورد. هر چیزی برساختهی اراده و قدرت و در راستای تثبیت شبکهای از قدرت است هم آزادی، هم عدالت، هم حکمت هم علم . پس هیچ نفسالامری برای "ارزش"ها و "اعتبارات" انسانی متصور نيست و هیچ روایت عامی از واقعیت و هیچ مطابقتی در معرفت و هیچ حسن و قبحی در عمل و هیچ احترامی برای بزرگتر و هیچ تقدسی برای زمان و مکان وجود ندارد. همه چیز در یک درجهی از اعتبار و ارزش است و این فقط انگارههای ذهنی و خیالات اعتباری است که واقعیت، حقیقت، ارزش، احترام و تقدس را به وجود میآورد و بر دیگری تحمیل میکند.
🔹در این جهان معنایی جدید که در واقع ظهور ناپیداییهای مدرنیته و غلبهی جهان معنایی اقتصادی و مادی است، هيچ چيز ارزش و اعتبار ذاتی وجود ندارد و هرگونه اصرار و تصلبی هم که در کار باشد شکسته میشود. بخصوص با گسترش شبکههای متنوع رسانهای و مجازی، ذائقههای بشری از اعتدال خارج شده است و در ذهنیتهای برساختهی خبری و انشایی غرق در تصویرسازی و انگارهآفرینی شده است به نحوی که در خلقت ظاهری و جنسیت انسانی خود نیز تغییر ایجاد میکند. هیچ چیز حرمت و ارزش ندارد نه خود، نه حیات، نه خانواده، نه پدر و مادر، نه سفره و غذا، نه مسجد و محراب، نه حجاب و حیا، نه آزادی، نه عدالت، نه مسئولیت و تعهد. درعوض #سلبریتیهای خلاف عرف و چهرههای جنجالی سینما،موسیقی و ورزش و سیاست ارزش میشوند. بلکه هر امر خلاف عرف وخلاف عادت، ارزش خیالی مییابد آن هم موقتاً. تا زمانی که لذت دیگری عرضه شود.
این است بحران بزرگ #نهیلیسم و از جاکندگی معرفتی و معنوی عصر تجدد.
🔸 با #هوشمصنوعی وضعیت از این فاجعهآمیزتر هم خواهد شد. آنجا که ارادهی انسان هم سلب شود و در اختیار ماشینی قرار گیرد که هیچ منطق و فضیلت الهی، رحم و عطوفت انسانی بر او حاکم نیست و به تدریج احساس خدایی خواهد کرد و بشریت را از خالقیت به زیر میکشد و به بردگی میگیرد.
♦️ آیا به جهان جدید با حاکمیت مطلقالعنان هوش مصنوعی و بردگی همه جانبهی انسان فکر میکنیم؟ آیا به ذبح فرزندان و از بین بردن حیای بانوان میاندیشیم؟
إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ
ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﺟﻮﻳﻲ ﻭ ﺳﺮﻛﺸﻲ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻣﺮﺩﻣﺶ ﺭﺍ ﮔﺮﻭﻩ ﮔﺮﻭﻩ ﺳﺎﺧﺖ ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﻭ ﺯﺑﻮﻥ ﮔﺮﻓﺖ ، ﭘﺴﺮﺍﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺳﺮ ﻣﻰ ﺑﺮﻳﺪ ، ﻭ ﺯﻧﺎﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ [ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﻴﮕﺎﺭﻱ ﮔﺮﻓﺘﻦ] ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻰ ﮔﺬﺍﺷﺖ ; ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻣﻔﺴﺪﺍﻥ ﺑﻮﺩ. (قصص ۴)
♦️ چگونه باید بر این بشارت الهی بیاندیشیم که
وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ
ﻭ ﻣﺎ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﺳﺘﻴﻢ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﺑﻪ ﻧﺎﺗﻮﺍﻧﻲ ﻭ ﺯﺑﻮﻧﻲ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ، ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎﻱ ﺑﺎﺍﺭﺯﺵ ﺩﻫﻴﻢ ، ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﻴﺸﻮﺍﻳﺎﻥ ﻣﺮﺩم ﻭ ﻭﺍﺭﺛﺎﻥ ﮔﺮﺩﺍﻧﻴﻢ .(قصص ٥)
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
🔶 گریه بر سه متفکر انقلابی
🔷 دکتر احمد مهدوی دامغانی
یک نکتهای هم خدمتتان عرض کنم. سه نفر از سران انقلاب که ناگهانی از دنیا رفتند و شهید شدند خیلی مرا متأثر کرد. من برای هر سه شاید چند روز مستمرا گریه میکردم. اولین آنها مرحوم علامه بزرگوار آیت الله مطهری بود. ده روز قبل از مرگشان برای دیدن مرحوم دکتر مفتح به دانشکده الهیات رفته بودم که ایشان هم آمدند با هم صحبت کردیم و مرحوم آیت الله مطهری از این که طرفداران دکتر شریعتی خیلی حرفهای بیجا میزنند و ادعای عجیب و غریب میکنند اظهار نگرانی میکرد و ناراحت بود.
به من گفت: به آقای حاج شیخ (یعنی پدر من) میخواهم بنویسم که ایشان چیزی خدمت آقای خمینی عرض کند.
چیزهای دیگری هم گفت که آنها را نمیتوانم بگویم. خدایش رحمت کند! صبح ۱۲ اردیبهشت که شهید شد، پس از آن که به من خبر رسید، پدرم به من تلفن کرد که: آیا خبر راست است؟!
وقتی صحت خبر را گفتم، پشت تلفن گریه کرد. ایشان خیلی آیت الله مطهری را دوست داشتند. مرحوم امام خمینی هم در جواب تسلیت برای خراسانیها، به مرحوم پدرم نامه نوشته بودند. در تشییعاش هایهای گریه میکردم.
بعد واقعه ۷ تیر شد و شهید بهشتی که هم دورهای دانشکده من و رفیقم بود، شهید شد. ما ۳۰ سال با هم رفاقت داشتیم، با او از سال ۱۳۲۴ که دانشجوی الهیات (یعنی دانشکده معقول و منقول) بود، دوست بودیم. او که دبیر شد من هم دبیر بودم. بعد به آلمان رفت و همیشه با هم ارتباط داشتیم. او رئیس یک قسمت کتابخانه کتابهای درسی بود. با مرحومان (شیخ محمدجواد) باهنر و سید رضا برقعی که محل کارشان نزدیک خانه ما بود رفت و آمد داشتیم. دکتر بهشتی به من دلداری میداد که: دلواپس نباش، خیلی حرف میزنند ولی خیالت راحت باشد. من هستم.
وقتی او شهید شد خیلی دلم سوخت نه برای خودم که یکی را از دست دادم؛ چون واقعاً یک نعمتی بود. نفر سوم جواد باهنر بود. در هشتم شهریور سال ۱۳۶۰ با مرحوم محمدعلی رجایی شهید شد. من رجایی را نمیشناختم ولی میدانستم مرد خوبی است. وقتی به آمریکا رفته بود و اخبار را میخواندم به سادگی و صفای ذهنش احسنت و آفرین گفتم. خدایش بیامرزد! وقتی باهنر شهید شد، بر او هم خیلی گریه کردم و خیلی منقلب شدم. فیالواقع خیلی دلم سوخت.
اگر بدانید جواد باهنر چقدر شریف بود! این مرد معصوم بود و روح مجسم بود. اصلاً نمیتوانست بدی را تصور کند. او شاگرد من بود. به قدری آدم صاف و خوبی بود و به قدری آدم شریفی بود که الان به گریه میافتم. خدایش بیامرزد! یک لا قبا و یک پیراهن کرباسی؛ در حالی که نخست وزیر بود. هیچ کدام از اینها هیچ بهره مادی از انقلاب نبردند. شهادت باهنر مرا بسیار منقلب کرد. درست مثل شهادت مرحوم آقای بهشتی و مرحوم آقای مطهری رحمت الله علیهما.
📚 آیینه در برابر خورشید، دیدار و شناخت زندگی استاد دکتر احمد مهدوی دامغانی، به کوشش: سید محسن علوی زاده و سید حسین حسینی نورزاد، ناشر: نشر نی، چاپ اول: ۱۳۹۹، ص ۲۵۲ ـ ۲۵۳
به نقل خاطرات انقلاب
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌ماهیت امر اخلاقي و نادرستی تقسیم اخلاق به فردی و اجتماعی
🔹یکی از تقسيمات جدیدی که سالهای اخیر رواج پیدا کرده است تقسیم اخلاق و فقه به فردی و اجتماعی است. چنین وانمود میشود که دو دستگاه اخلاقی و یا فقهی همعرض و متفاوت وجود دارد که هر کدام قلمروی مستقلی دارد و در قلمرو خود مستقل هستند. البته همواره امکان تزاحم میان این دو گونه اخلاق وجود دارد و باید به رفع بیرونی تزاحمها پرداخت.
🔸اما اگر به میراث اخلاقی و فقهی گذشته خوب بنگریم، اثری از این دو گانه وجود ندارد بلکه همواره از یک اخلاق و یک فقه سخن گفته شده است که در عین حال، مباحث فردی و اجتماعی در کنار یکدیگر قرار گرفته است. در این تلقی، اخلاق یک مجموعهی واحد، متصل و پیوسته است که ماهیت و حکم هر فضیلت و ارزشی کاملا در نسبت با سایر فضایل و ارزشها صورتبندی میشود و تزاحمها یا بدوی هستند که پس از دقت در ادله رفع میشود یا مربوط به حوزهی رفتارها و موقعیتهای خارجی است و ربطی به فردی بودن و یا اجتماعی بودن فضیلت و ارزش ندارد.
🔹در واقع یک روح واحد بر کل مجموعهی اخلاق حاکم است که به همه فضایل و ارزشها معنا و نظم میدهد و آن روح توحیدگرایی و کرامتمداری انسان است. به تعبیر دیگر، هر ارزش و رفتاری که جهت توحیدی داشته باشد و موجب تقویت کرامت و عزت حقیقی انسان بشود و هرگونه پستی (لئامت) و ذلت را در همهی ساحتهای زندگی (اعم از حوزه خصوصی و عمومی) از انسان نفی کند، امر اخلاقي است.
🔸 امر کرامتمدار که همان امر اخلاقي است دارای چند ویژگی اساسی است:
۱. ریشه در آگاهی و اراده و انتخاب انسان دارد.
۲. موجب بزرگی روح و بلندی افقهای بینشی، گرایشی و رفتاری انسان میشود.
۳. رهاییبخش از اسارتها و غل و زنجیرههای درونی(شهوت و غضب) و بیرونی(اجتماع و فرهنگ) است.
۴. شور آفرین، عزم آفرین، حرکتزا و نیرو بخش است.
#اخلاق
#توحید
#کرامت
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 فقه و اصول امام
آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی
من با اینکه یک دوره اصول 23 ساله گفتهام و حرفهای امام را جمله به جمله به دقت مورد بررسی قرار دادهام، با اینحال هر چه زمان میگذرد اعتقادم به #علمیت_امام واقعا بیشتر میشود و هر چه بیشتر توجه میکنم به نوآوریها و حرفهای تازه امام در اصول و فقه بیشتر میرسم.
حوزههای علمیه همانطور که باید با همه مردم در مسائل انقلاب و مسائل سیاسی همراه بوده و در خیلی از امور اجتماعی هم پیشگام باشند که بحمدالله هستند، ولی متأسفانه در حوزههای علمیه هنوز قدر علمی امام روشن نیست.
من #مظلومیت علمی امام را در حوزهها میبینیم و این حرفی از روی تعصب و علاقه مفرط به امام نیست. هر چند علاقه بنده به امام مفرط است و بر این افراط هم افتخار میکنم؛ اما خدا می داند این قضاوتم در مورد مسائل علمی روی تعصب نیست، روی این است که انسان میبیند این مرد چه مقدار عمیق و دقیق بوده و چه مقدار حرف دارد و چقدر از معاصرین خودش جلوتر بوده، اما بهگونهای در حوزه وانمود کردهاند که امام نسبت به اقران خودش از جهت علمی عقبتر بوده است.
من هر چه بیشتر روی کتاب مناهج امام کار میکنم در می یابم امام این کتاب را به عنوان یک متن درسی نوشتهاند چون قلم شان در مناهج با قلم شان در کتاب البیع خیلی فرق میکند، اما در ذهن آقایان نمیآید که یک بار این مناهج را باز کنند، یا به گروهی بدهند آن را ببینند و متن درسی قرار دهند.
📎 ادامه خبر
🌐https://rasanews.ir/0035IY
هدایت شده از عقلانیت انقلاب اسلامی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹مطالبه آیت الله فاضل لنکرانی از مسئولین حوزه برای پرداختن به مکتب فقهی و اصولی حضرت امام(ره)
#مکتب_امام_خمینی
📌شهرآورد بیاخلاقی
نبود کرامتمداری الهی در سامانهی اخلاقی جامعهی ما موجب گسترش اخلاق حقارت آمیز میشود که به حقد و کینه، حسد و عقدهگشاییهای اجتماعی میانجامد.
فحاشیها وتوهینهای هواداران در شهرآوردهای فوتبالی ما نشانهای از این بیماری بزرگ اجتماعی است.
#کرامت
#حقارت
#شهرآورد
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
کلی گویی های بیفایده و فاقد تأملات عقلانی و بدون مطالعهی عینی واقعیت اجتماعی مشکله علوم انسانی ایرانی است.
📌ذهن تکساحتی و تضادگرایی اجتماعی
🔹 ذهن تکساحتی همهی ابعاد و عناصر اجتماعی را هم عرض میپندارد و همهی آنها را به یک مقوله تقلیل میدهد که در عرض سایر مقولات و عناصر است. لذا همواره دنبال تنها مقولهی بنیادین و تنها ارزش مطلقی است که آن را تنها ملاک و معيار بپندارد و همهی امور اجتماعی و سیاسی را در حاشیه آن فهم و تفسیر کند و کار دیگران را قضاوت نماید. به طور مثال آنکه گرایشهای آزادیخواهانه دارد "آزادی" را تنها ارزش مطلق میداند و هر مفهوم و ارزش دیگری را امر نسبی و حاشیهای میپندارد. همچنین است وضع فردی که چنین نسبتی را با "عدالت" یا "امنیت" یا "ولایت" برقرار میکند.
🔸 بدین جهت ذهن تک ساحتی، رویکردی تضادگرا دارد و بر نفی اصرار دارد چرا که توجه به هر مقولهی دیگری غیر مقولهی مورد نظر او، بیراهه رفتن است و موجب نفی امر بنیادین و ارزش مطلقی میشود که او میپندارد. از منظر چنین ذهنی برجسته شدن هر مقولهی دیگر و یا تفسیر آن در موقعیتی دوگانه با مقولهی مورد نظر، موجب انکار عقلانیت و نگرش بسیار سطحی است و موجب ندیدن وجوه منظومهای و امر دیالکتیکی مفاهیم و سازهی معرفتی است.
🔹 طبیعی است که چنین تلقیای به تجویز و ترویج رادیکالیسم و اصرار بر نفی و تضاد منجر شود و در #موقعیت_تزاحم تلقی وی از ارزش مطلق با قانون و نظم اجتماعی به نفی قانون و نظم اجتماعی فتوا میدهد و قانون و نظم اجتماعی و سیاسی را فاقد مشروعیت میداند و از ایدهی "انقلاب در انقلاب" و یا دوگانهی تقابل "انقلاب و نظام" دفاع میکند.
🔸 آنچه موجب خروج از این وضعیت تکساحتی و تقلیلگرایی و تضادگرایی میشود گذار از رویکرد منظومهی فکری هم عرض به نظام فکری طولی و تشکیکی است که به کشف روابط طولی و سلسله مراتب و درجات ارزشها در یک شبکهی به هم پیوستهی #چند_لایه در ساحتهای مختلف حیات انسانی است. ولا و وفاق اجتماعی در گرو خروج از نگرش تک ساحتی و اکتساب #ذهن_چند_ساحتی و:#ذهن_چند_لایه است تا بتواند مجموعهی ظرفیتها و همهی کنشگران اجتماعی را در کنار هم جمع و همبسته کند. راز موفقیت حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) در بسیج ملت ایران و رهبری انقلاب اسلامی در همین ویژگی مهم نهفته است.
#ذهن_تک_ساحتی
#ذهن_تک_لایه
#تضاد
#دیالکتیک
#رادیکالیسم
#عدالت_خواهی
#منظومه_فکری
#نظام_جامع_اندیشه_اسلامی
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 ذهن چند ساحتی امام خمینی
🔹 حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) موفقترین انسان معاصر در بسیج ملی و رهبری انقلاب مردمی بزرگ قرن بیستم است که توانست عموم نیروها و کنشگران اجتماعی از طیفهای مختلف با تنوع فکری را در کنار هم قرار دهد و نیروی اجتماعی عظیمی را تولید کند و در برابر سیاستهای شرق و غرب و سیاسیون مستبد و گوشهنشینان متحجر بایستد و "قیام برای خدا" را به دالّ مرکزی حیات انسانی مبدل سازد. دالّی که در آن همه چیز معنا دار و همنشین شد، عدالت، آزادی، امنیت، اخلاق، معنویت، معیشت، عقلانیت و تجدد یک شبکهی معنایی به هم پیوستهای را شکل میداد که روح همهی آنها توحید و نفی طاغوت بود. این امام خمینی بود که توانست "عدالتخواه"، "آزادی طلب"، "حقیقتجو"، معنویتگرا"، "ولایتمسلک"، "تجددخواه" و ... را در کنار هم قرار دهد و آنها را به ید واحده و به یک ملت تبدیل کند.
🔸 این خصیصه، ریشه در ذهن چند ساحتی و چند لایهای امام خمینی دارد. امام خمینی به جهت تجربه زیسته و تحصیل عمیق در دانشهای متنوعی همچون فقه و اصول، فلسفه و کلام، عرفان و اخلاق و بهرهگیری وافر از قرآن کریم و سنت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) و اهلبیت طاهرین (علیهم السلام) فهمی عمیق و تشکیکی از واقعیت به دست آورد و تمام یافتههای ذهنی و شهودی و تجربی خود را بر یک نظام فکری منسجم چند لایه نظم و انسجام داده است به نحوی که هیچ جزئی نافی جزء دیگر نیست.
🔹حضرت امام خمینی بارها این نکته را تذکر دادهاند که بزرگترین فاجعه برای اسلام ، تفسیر تک ساحتی از انسان و اسلام است. برخی فقط عدالت را ارزش بنیادین اسلام میدانند و معنویت و معرفت و آزادی را فرعی میدانند و آن را تضعیف میکنند. برخی معرفت و حکمت را محور و دیگر ابعاد اسلام را تحقیر میکنند برخی عرفان و معنویت را. خلاصه هرکس یک بخش را مطلق میکند و دیگر بخشها را فرعی و تبعی و غیر اصیل. در حالی که هدف اسلام "انسان" ساختن است و همهی اینها از لوازم "صورت انسانی" انسان است. لذا همه جزء اسلام هستند و نتیجه اسلام.《اسلام انسانى مىسازد عدالتخواه و عدالتپرور، صاحب اخلاق كريمه، صاحب معارف الهيه؛ كه وقتى كه از اينجا رخت بربست و وارد شد در يك عالم ديگرى، به صورت انسان باشد، آدم باشد.》(صحيفه امام، ج۳، ص:۲۲۶)
🔸 #توحید به عنوان ارزش بنیادین و مفهوم مرکزی نظام فکری امام خمینی، نه یک مفهوم در عرض سایر مفاهیم بود که محوریتیافتن آن، جا را برای اصالت و محوریت دیگر مفاهیم تنگ کند و آنها را تضعیف و به حاشیه براند و یا به فروعات تقلیل دهد. بلکه توحید مفهومی فراگیر، مطلق و متعالی در طول سایر مفاهیم است که به همهی مفاهیم دیگر، روح، معنا، جهت و نظم میبخشد. عدالت، آزادی، ولایت، حکومت و امنیت و پیشرفت و مانند آنها، همه در تحت حقیقت توحید معنای حقیقی و اصالت رفتاری پیدا میکنند. از این رو، این مفاهیم، مفاهیمی جدا و متقابل و فرعی نیستند بلکه همهی این مفاهیم حیثیتهای به هم پیوستهی تجلّی توحید هستند که به اعتبارِ ساحتهای مختلف حیات انسانی از هم تفکیک شدهاند. مفاهیم عدالت، آزادی، ولایت، عقلانیت، امنیت کاملا متناظر به یکدیگر و موید هم هستند و از هر کدام میتوان به دیگری پل زد.
🔹برخلاف نظراتی که حسن و قبح ارزشی را به یک مفهوم تقلیل میدهد همهی مفاهیم پایه و بنیادین حیات انسانی که ریشه در فطرت کمالجویی و فطرت تنفر از نقص دارند از حسن و قبح ذاتي برخوردارند. به تعبیر دیگر، ارزش بنیادین و مطلق #توحید است و هرآنچه توحید را زندگی انسان محقق سازد از حسن ذاتی و ارزش مطلق برخوردار است و هیچ کدام جا را برای دیگری تنگ نمیکند.
《عمده نظر كتاب الهى و انبياى عظام بر توسعه معرفت است. تمام كارهايى كه آنها مىكردند، براى اين كه معرفت الله را به معناى واقعى توسعه بدهند؛ جنگها براى اين است، صلحها براى اين است، و عدالت اجتماعى، غايتش براى اين است. اين طور نيست كه دنيا تحت نظر آنها بوده است كه مىخواستند فقط دنيا اصلاح بشود. همه را مىخواهند اصلاح بكنند.》(صحيفه امام، ج۱۹، ص: ۱۱۵)
🔸 از اینرو تحقق هریک از ارزشهای عدالت، آزادی، عقلانیت، معنویت، معرفت، حکمت، همبستگی اجتماعی و امنیت درگرو تحقق دیگری است و به یکدیگر وابستهاند و بدین جهت نیازمند یک نظریهی جامع وبرنامهی راهگشا وهمه جانبه است. توجه به #انگیزه_الهی و #وحدت_ملی و پیوستگی اجتماعي مردم و #حفظ_نظام و توجه به #محرومان و مستضعفان از جمله مهمترین اصول حاکم برهمه برنامهریزی اجتماعی درجهت تحقق عدالت، پیشرفت، امنیت ومعنویت است. امام خمینی هم از همبستگی و وحدت اجتماعی سخن میگوید و هم از جنگ فقر و غنا. هم مردم را به مشارکت دعوت میکند و هم دولت را حمایت میکند.
🔴این قصه سر دراز دارد...
#ذهن_چند_لایه
#ذهن_چند_ساحتی
#امام_خمینی
#انقلاب_اسلامی
#عدالت
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌از نظام فکری امام خمینی تا مکتب معرفتی انقلاب اسلامی
✍ سید مهدی موسوی
♦️بخش اول:
❇️ مقدمه
🔹 انقلاب اسلامی ایران تولید کنندهی یک مکتب معرفتی جامع و بیبدیل است که طرحی نو در اسلامشناسی درافکند و بدین واسطه جهان معنایی جدیدی متولد شد و در این عالَم، افقهای جدیدی در عرصه ی شناخت هستی و انسان، معرفت و سیاست، اجتماع و مدیریت به روی بشریت گشوده شد. بنیان این مکتب معرفتی را نظام فکری حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) تشکیل میدهد. از این رو پرسش از چگونگی تبدیل نظام فکری امام خمینی به مکتب معرفتی انقلاب اسلامی میتواند الهام بخش ما در برقراری نسبت عمیقتر با امام و انقلاب و آینده ایران اسلامی باشد. چرا که شخصیت و نظام فکری امام صورت باطنی انقلاب اسلامی و تاریخ ماست و می تواند ما را از تحیر و پریشانی فکری و از جاکندگی معرفتی خلاصی بخشد. پریشانی ای که محصول غفلت از حقیقت انقلاب و عهد ملت ایران با امام خمینی است. نظام فکری امام خمینی تنها امکان ما جهت رجوع به فطرت و اسلام و خروج از سیطره تفکر غربی است چرا که به تعبیر رهبر معظم انقلاب «آن مرد عظیمی که بلاشک خداوند متعال لمعه ای و لمحه ای از انوار طیبه ی نبوت ها در وجود او قرار داده بود.» ۲۱/۱۱/۱۳۹٠
🔸 مقصود این نوشته از "نظام فکری" عناصر بنیادین معرفتی و محکمات فکری است که نقش معنابخشی، نظمدهی و جهتدهی به سایر عناصر و اجزای یک مجموعهی معرفتی دارد. نظام فکری در این تلقی، غیر از "منظومهی فکری" است که به مجموعه عناصر معرفتی به همپیوسته و مرتبط اطلاق میشود. در واقع "نظام فکری" هستهی سخت و اصول بنیادین در منظومه فکری است که به آن روح، معنا، نظم و جهت میدهد.
نظام فکری ان دسته از محکمات و مبادی ثابت و پایدار و عمومی یک متفکر است که مقدمه ی تفکر و اندیشه او قرار می گیرد و در نقش پایگاه فکری، با مجهولات و مسایل جدید روبرو می شود و در صدد پاسخ دادن بر می اید به نحوی که در مواجهه با همه مجهولات و پرسش ها به گونه ای سخن بوید که در آن تناقض و پریشانی نباشد بلکه همه پاسخ ها منظومه وار حول نظام فکری به عنوان نخ تسبیح سامان یابد. وجود نظم فکری و مبادی ثابت معرفتی، نظم شخصیتی، نظم شناختی و نظم دانشی ایجاد می کند و انسان از حزب باد بودن و همج رعا و متشتت و متحیر بودن در شرایط بحرانی و موقعیتهای مرزی می رهاند و به تفکر و اطمینان قلبی و ثبات در قدم میانجامد. بنابراین فرد و جامعهای تفکر می کند که از نظام فکری برخوردار باشد تا از یک پایگاه معرفتی مشخصی به پدبدههاو پرسشها بنگرد و به تجزیه و تحلیل اطراف آن و همچین مقایسه آن با وضع مطلوب و آرمانی بپردازد و الا گرفتار وهم و خیال پردازی و سطحینگری میشود و از حقیقت دور میگردد.
🔹 مقصود از "مکتب معرفتی" نظم معرفتی و دستگاه منسجم، هماهنگ و به همپیوستهای است که افقهای جدیدی را در تبیین پدیدهها و توصیف لایههای عمیقتر واقعیت میگشاید و به طرح و برنامهی زندگی میانجامد که امکان آن در دستگاههای دیگر وجود ندارد.
در درون هر "مکتب معرفتی" انواعی از "مدرسه معرفتی" متفاوتی امکان تحقق دارد که در عین اشتراک در نظم بنیادین از عناصر ویژهای برخوردارند که موجب شکلگیری نوآوریهای علمی میشود. به طور نمونه "حکمت متعالیه" یک مکتب فلسفی متفاوت از "حکمت مشاء" و " حکمت اشراق" و "فلسفه غربی" است اما در عین حال مدرسههای معرفتی مختلفی ذیل آن وجود دارد. مانند "مدرسه فلسفی اصفهان"، "مدرسه فلسفی تهران"، "مدرسه فلسفی خراسان" از آنجمله است. همچنين در حوزه فقه و اصول، دو "مکتب اصولی" و "مکتب اخباری" وجود دارد که ذیل هر کدام مدرسههای معرفتی متفاوتی وجود دارد . در ذیل مکتب اصولی چند مدرسه وجود دارد که در عین التزام به مکتب اصولی و مبادی و منهج کلان از نوآوریهای مختلفی ب خوردارند مثل "مدرسه فقهی قم" و "مدرسه فقهی نجف".
❇️ داراییهای فکری و معرفتی امام خمینی
امام خمینی به لحاظ فقهی در ادامه "مکتب اصولی" و "مدرسه فقهی قم" قرار دارد و در ادامه آیتالله حائري و آیتالله بروجردی به تقویت و تعمیق این مدرسهی فقهی پرداختند و نوآوريهای بسیاری هم دارند. به لحاظ فلسفی و عرفانی در ادامهی مکتب "حکمت متعالیه" و "مدرسهی فلسفی تهران و قم" قرار دارند که مهمترین ویژگی آن جمع میان حکمت وعرفان است. در این بین بسیار از آیتالله شاهآبادي متأثر است. اما آنچه امام خمینی را از دیگران متمایز میکند آن "نظام فکری" ایشان است که از جامعیت ویژهای برخوردار است که در نهایت به تولید مکتب فکری انقلاب اسلامی در عرصهی اسلامشناسی و طرح کلی و جامع زندگی انسان در عصر تجدد و حجاب حقیقت منجر شده است و موجب آغاز تاریخی نوین برای بشریت عصیانزده شده است.
#نظام_فکری
#منظومه_فکری
#مکتب_معرفتی
#مدرسه_معرفتی
#امام_خمینی
#انقلاب_اسلامی
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121