eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
469 ویدیو
176 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 جای خالی فقه فرهنگ ✍️ احمد اولیایی، دبیر تحریریه مدادالفضلاء در صدای حوزه نوشت: بیستم مهرماه آخرین مصوبات و موضوعات دروس خارج فقه معاصر برای سال تحصیلی 1400-1401 از سوی آیت الله اعرافی مدیر حوزه های علمیه ابلاغ گردید. فارغ از بسته حمایتی دروس خارج فقه معاصر که در این ابلاغیه تبیین شده است، بسته نهایی موضوعات ابلاغ شده برای دروس خارج فقه معاصر جای تأمل دارد. این تأمل می تواند منجر به کشف نقاط قوت و البته کاستی هایی در این فهرست شود اما این یادداشت فقط در صدد است تعجب خود را از عدم ذکر «فقه فرهنگ» در میان عناوین دروس خارج فقه معاصر نشان دهد. فقه بورس، پولشویی، ورزش، العربون، اوراق الیانصیب، قراردادهای کاهش ریسک و ... از جمله موضوعات مطروحه برای خارج فقه معاصر هستند اما ظاهرا حوزه فرهنگ قرار است همچنان مظلوم واقع شود. • فرهنگ عرصه تبلور کنش های انسانی است. به عبارت دیگر فرهنگ فارغ از تعاریف متعدد و پیچیدگی های نظری اش محل بروز کنش فرهنگی انسان امروز می باشد. این کنش تعبیر دیگری برای اعمال و تکالیف است. و همه می دانیم فقه نیز برای کشف و تبیین اعمال و تکالیف انسان مسلمان تلاش می کند. به بیان دیگر اگر موضوع فقه، فعل مکلف است و فرهنگ نیز نمود عینی کنش و فعل انسان باشد پس فقه فرهنگ می تواند یکی از مهم ترین فقه های مضاف باشد. • از طرف دیگر انسانی که قرار است مسیر تعالی را طی کند باید تکلیف او و کنش مطلوبش تعریف و تبیین شود و این فقه است که بار اصلی این کار را به دوش می کشد. فرهنگ نیز که بخش عمده آن آینه ی ایده ها، خلاقیت ها، هنرها، تأملات و تفکرات انسان است باید از دانشی که تکلیف فرهنگی را کشف کند، تبعیت نماید تا انسان مختار فرهنگی در میان خطاهای کنشی خویش مسیر را گم نکند. این دانش می تواند همان فقه فرهنگ باشد. • پرسش های فرهنگ از فقه بسیار است؛ اساسا حکم کنترل فرهنگ البته پس از بررسی امکان آن، از منظر فقه معاصر چیست؟ تلاش در جهت ترویج فرهنگ مطلوب چه حکمی دارد و نظر فقه معاصر در دعوای عاملیت با ساختار در فرهنگ چگونه تبیین می شود؟ آزادی های فرهنگی مانند آزادی خلاقیت و ایده در فقه معاصر چرا و چگونه باید ارزیابی شود؟ از آنجهت که بخش عمده ای از فرهنگ به صورت میراث از گذشته آمده و به آینده منتقل می شود، بحث از عدالت فرهنگی بین نسلی در کجای فقه امروز قرار می گیرد؟ اگر فقه معاصر به نظامات اجتماعی می اندیشد، نظام فرهنگی و چالش های آن اعم از تداخل سیاستگذاری نهادها را از چه مسیری حل می کند؟ و اساسا باید ها و نبایدهای فرهنگی که همان تکالیف فرهنگی است چه چیزهایی می باشند؟ مرز توقف نسبیت فرهنگی از نظر فقه کجا ترسیم می شود؟ و به طور کل ایده فقه معاصر برای نمادهای سمبلیک فرهنگی اعم از کلامی مانند زبان، ادبیات، شعر، داستان، موسیقی و ... و غیر کلامی مانند معماری، میراث فرهنگی و ... چیست؟ بار تمام این پرسش ها از حیث تعیین تکلیف انسانی و نظام فرهنگی بر عهده فقه فرهنگ است. @HOWZAVIAN
😊شوخی ادیبانه با حافظ خان شیرازی! ✍️ هادی حمیدی، دبیر تحریریه مدادالفضلاء در «طنزیمات روزانه خود» آورده است: از آنجایی که لسان الغیب شیرازی هم از طنز و شوخی های ادیبان معاصر در امان نبوده و نیست برخی از این مطایبات دلنشین در روز بزرگداشت وی، نوش جان و طبع‌تان: «به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم» از آن تاریخ دینم کاملاً سوراخ سوراخ است «از نامه سیاه نترسم که روز حشر» همراه خویش لاک غلط‌گیر می‌برم! «بیا که رونق این کارخانه کم نشود» که هست شخص وزیر از سهام‌دارانش! «ناصح به طعنه گفت برو ترک عشق کن» رفتم به یک مؤسسه ترک اعتیاد! «تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد» علی‌الخصوص اگر عضو بیمه هم باشی! «درویش را نباشد برگ سرای سلطان» زیرا که او اصولاً کوبیده دوست دارد! «من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم» گریمش کرده‌اند انگار قبل از فیلمبرداری! «سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد» بی‌خبر بود که ما مشترک کیهانیم @HOWZAVIAN
💢 مهمترین محورها در شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان ⭕️ عملیات رسانه ای شبکه ها پیرامون حذف و شناسایی شماری از حساب های کاربری در فیسبوک و اینستاگرام با هدف متهم کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به نفوذ پنهانی و فعالیت های سایبری غیرقانونی ⭕️ برجسته سازی نحوه بازداشت سپیده قلیان (زندانی سیاسی) پس از اتمام دوران مرخصی از زندان با هدف القای برخورد خشونت آمیز مأموران امنیتی با زندانیان ⭕️ اشاره به مانور مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کویر مرکزی ایران و تلاش شبکه ها پیرامون افزایش تنش میان ایران و آذربایجان ⭕️ پوشش رسانه ای برگزاری انتخابات پارلمانی در عراق و پیروزی گروه مقتدی صدر @HOWZAVIAN
🌱 حالا آسوده بخواب! ✍ تقی متقی (برای کوچک ترین شهید نماز جمعه مسجد شیعیان قندوز) تو کوچک ترین پرنده بودی در این جنگل بزرگ که زمانه بخیل تاب نجواهایت را با گل ها و درخت ها نداشت. شکارچی ها کم نیستند؛ آنان همه جا در کمین اند و فرق مزبله و مسجد را نمی دانند. آنان در «کینه» صف می کشند به «تعصب» اقتدا می کنند بر «کشتار» سلام می دهند. آه، چه شادمانی کوچکی داشتی و چه حسرت بزرگی بر دل زندگی گذاشتی! حالا آسوده بخواب پرنده کوچک خوشبخت! دنیا دیگر چیز دندان گیری برای تماشا ندارد! @HOWZAVIAN
. 🔴 زخم‌های فرهنگیِ «زخم کاری» ✍ حمید برزگار به بهانه اتمام پخش سریال زخم کاری، در صدای حوزه نوشت: 🔺سریال مشکلات فرهنگی کم نداشت. دلیل نوشتن این جریده مختصر هم مخاطب قابل توجه این سریال پانزده قسمتی می باشد که اخیرا پخشش از طریق شبکه به اتمام رسید. 🛎 فارغ از این زخم های کاری ، نکته ای که در قسمت 14 این سریال بسیار برای بنده دردناک بود نمایش سکانسی هست که سمیرایی (جایگزین لیدی مکبث در نمایشنامه شکسپیر) که حالا دیگر کارش به جنون کشیده است روی تخت بیمارستان از علاقه اش به "زیارت حضرت معصومه" و به "پابوس آقا" رفتن حرف می زند! 🔹 در کل این سریال یک بار هم نمی بینید که نامی از (ع) به میان بیاید اما در بخش های پایانی سریال، زنی اغواگر که اکنون دیوانه هم شده است و به بهانه یک فلش بک به خاطره تخلف دوران کودکیش در یک امامزاده شروع می کند به ذکر گفتن و اسم بردن از این ذوات مقدسه! 📎این را بگذارید کنار نامگذاری اعضای این طائفه ناهنجار توسط مهدویان که غالبا از اسامی مذهبی هستند: حاج عمو، حاج خانم، مالک، میثم، مائده، ناصر، منصوره، مائده، حاج مظفر، حاج اسماعیل و … و من دیگر حرفی ندارم! 🔗 متن کامل یادداشت @HOWZAVIAN
🔹 تندر کشتی چند امتیازی بود؟! ✍ مجتبی عادل پور، عضو تحریریه مدادالفضلاء 🔹«نان پدر و شیر مادر حلالت قهرمان!»؛ این جلمه‌ای بود که در روزهای گذشته بارها و بارها از هادی عامل، گزارش‌گر دوست‌داشتنی کشتی شنیده شد. جمله‌ای که هر بار، یک ملت را به هیجان می‌آورد و حکایت از یک برد شیرین داشت. هفته‌ای که گذشت رقابت‌های جهانی کشتی آزاد و فرنگی در نروژ برگزار شد و کشتی‌گیران کشورمان توانستند مدال‌های رنگارنگی را از این آوردگاه جهانی صید کنند. آنها خاطرۀ دل‌انگیزی از خود بجای گذاشتند و نشان دادند که کشتی می‌تواند لبخند را روی لب‌های مردم بنشاند، اخلاق را به جامعه سرازیر کند، روح توانمندی را به جوانان بدمد و از همه مهم‌تر هنرمندی ایران اسلامی را بیش از پیش مقابل چشم جهانیان به نمایش بگذارد. با این که مردم نجیب کشورمان در این برهۀ زمانی سختی‌های زیادی را تحمل می‌کنند و کمتر خبر امیدبخشی می‌شنوند، ایستادن روی سکوهای قهرمانی حال خوب را برای این مردم به ارمغان آورد. عدۀ زیادی جلوی خانۀ دوبنده‌پوشان جمع شدند و پای‌کوبی کردند و بسیاری نیز به خیابان‌ها ریختند و فریاد شادی سردادند. این حس خوب به اینجا ختم نشد و مردم فوج فوج برای استقبال از قهرمانان خود به فرودگاه هجوم آوردند و آنها را گام به گام تا منزل بدرقه کردند. حس خوبی که جوان ویلچری را از اردبیل به جویبار کشاند تا قهرمانی حسن یزدانی را به او تبریک بگوید! 🔗 متن کامل یادداشت @HOWZAVIAN
🔹حسن یوسف ✍ حسین مؤدب طلوعت روشنی بخشیده هر آیینه ایمان را نگاهت آیه آیه شرح داده بطن قرآن را دم عیسایی‌ات کفر شیاطین را در آورده که سلمان می‌کند لبخند تو هر نامسلمان را قنوتت عطر حُسن یوسف آورده‌ست و آغوشت اسیر مهر تو کرده‌ست زندانبان و زندان را ببارد یا نبارد، امر امر توست مولا جان! سپرده دست تو پروردگارت نبض باران را تویی «مَن عِندَهُ عِلمُ الکتاب» و گوشهٔ چشمت فقاهت یاد داد امثال «فضل» و «اِبن ریّان» را* حریف تو نشد دشمن، خودش هم خوب می‌داند به جام زهر می‌خواهد بگیرد از تو میدان را... کبوترهای صحنت می‌شویم ابن الرضا هر شب پراکندی به عالم دم به دم عطر خراسان را ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ * فضل بن شاذان و علی بن ریّان دو تن از شاگردان امام بودند. علیه‌السلام @HOWZAVIAN @ShereHeyat
🔸سجده‌های بارانی ✍ یوسف رحیمی در نگاهت غروب دلتنگی آسمانی پر از شفق داری گرد پیری نشسته بر مویت ای جوانِ غریب! حق داری همدم لحظه‌های تنهایی می‌شود اشک‌های پنهانی تب محراب و بغض سجاده تا سحر سجده‌های بارانی خاطری خسته و پریشان از شهر دلگیر سایه‌ها داری ماه غربت نشین سامرّا! در دل خود گلایه‌ها داری هر دوشنبه غبار دلتنگی کوچه کوچه دیار دلتنگی قاصدک‌ها خبر می‌آوردند از تو و روزگار دلتنگی ابرها را به گریه می‌آورد ندبه‌هایی که در قنوتت بود بگو آقا بگو کدام اندوه راز تنهایی و سکوتت بود نقشهٔ شوم قتل آیینه برکات جدید این شهر است زخم‌هایی که بر جگر داری از کرامات تازهٔ زَهرْ، است تشنگی، تشنهٔ لبانت بود سرخ آمد، ترک ترک گل کرد داغ قلب پر از شرارهٔ‌ تو راز یک زخم مشترک گل کرد خوب شد قدری آب آوردند تشنه‌لب جان ندادی آقاجان حتم دارم که زیر لب گفتی: اَلسلام علیک یا عطشان روز جمعه به وقت دلتنگی می‌روی از دیار غم اما صبح یک جمعه می‌رسد از راه وارث سرخی شقایق‌ها... @HOWZAVIAN
💐 عهد ✍ سیدجعفر حسینی بعضی کلمات روح دارند، انرژی می دهند، گرمت می‌کنند و در وجودت شوری به پا می‌کنند تا راکد نمانی و گرفتار روزمرگی‌های دنیا نشوی مثل همین کلمه‌ی "عهد" . آن‌ها که به شهادت رسیدند در یکی ویژگی اشتراک داشتند... "عهدِ با خدا " "عهدِ با امام " همین سه کلمه دنیای آنها را عوض می‌کرد، دنیایشان که عوض می‌شد ماندن و رفتنشان هم عوض می‌شد. "عهد کنیم" یک هفته تمام کارهای مان را برای خشنودی قلب نازنین امام زمان(عج) انجام دهیم. منتظر چیزی نمانید این عهد قطعا شما را نورانی خواهد کرد. عج @HOWZAVIAN
✔️ محیی و ممیت ✍ محمدحسین خاوریان برخی از ما استاد بزرگ کردن مشکلاتیم؛ تلخی پیاپی ارمغانمان به اطرافیانمان و استرس و اضطراب قرین و همدممان در دو روزه‌ی زندگی‌ست. ولی در اطرافمان هم می‌بینیم کسانی را که در پیچ و خم های زندگی و هنگامه برخورد با مشکلی یا مصیبتی چقدر شیرین منش‌اند، چقدر آرامند. انسان دلش می‌خواهد در گیر و گور روزمره گاهی کنار این‌ها باشد. نگاهمان به زندگی مؤثرترین عامل در چگونگی برخوردها و عملکردهای ماست؛ که فرمود:«لا تَطْلُبِ الْحَياةَ لِتَاءْكُلَ، بَلْ اُطْلُبِ الاَْكْلَ لِتَحْيا. نخواه زنده بمانی که بخوری، بلكه خوردن را، براى حیات بخواه.»¹ ما در کدام دسته‌ایم، بهتر نیست کمی تغییر کنیم؟؟؟ پ.ن¹: شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 20، ص333 @HOWZAVIAN
🌱 کودک و سه گانه تربیت رسانه‌ای *بخش اول ✍علیرضا محمدلو 🔹مشغول مطالعه مقاله ای با موضوع رسانه و تکنولوژی بودم که در انتهایش نوشته بود: تکنولوژی یک تقویت‌کننده است که خصلت‌های خوب ما را پررنگ و خصلت‌های بد ما را بدتر می‌کند. آنچه تکنولوژی انجام نمی‌دهد تبدیل‌کردن ما به آدم‌هایی بهتر است. این وظیفه‌ای است که نمی‌توانیم به ماشین محول کنیم. 🔸ضروری است که از نگاه یک پدر یا مادر دلسوز و مهربان و در نسبت با فرزندانمان این پاراگراف بالا را دومرتبه بخوانیم و دقیق تر بنگریم که آیا واقعا در به تعبیر مک لوهان که تکنولوژی فراگیر شده و اطلاعات به وفور در دسترس کودک سال و بزرگسال قرار گرفته و ارتباطات به موضوعی اینترنشنال و اپیدمیک بدل گشته چگونه باید از رسانه و تکنولوژی گوی سبقت را در تربیت کودکانمان بربابیم و به عنوان والدین کودک، تبدیل به واژه حاشیه ای و موجودی مزاحم نشویم؟ 🔸در جنگ تربیت میان تکنولوژی و خانواده یا جهان حقیقی و مجازی که برای ارباب رسانه با شکار توجه کودکانمان، بودجه های هنگفت و اقتصادکلانی به دنبال دارد، چگونه می توان انسان بهتری بود و بازی را به نفع خانواده ازآب درآورد و کودک متعادل و موفق و سالمی تربیت نمود؟ 🔸برای بهره برداری درست از رسانه در مسیر تربیت فرزند نه می توان دنیای مجازی اپیدمیک و فراگیر را بطور کامل پس زد و از اساس نپذیرفت و نه اینکه خیلی افراطی و بدون برنامه و ، خود و خانواده را در اختیار تام و تحت آموزه های رادیکال رسانه ای قرار داد. 🔸آنچه که مهم و ضروری است و مسیر تربیت رسانه ای موفق و کم تنش و پرلذت را رقم می زند، شناخت صحیح در ساحت رشد کودک است. ، ، سه عنصر اصلی برای شکل دهی شخصیت کودک هستند که اگر این زیربنا به درستی فهم و مدیریت شود، ابزار رسانه در خدمت اراده و اختیار انسان برای هرچه بهترشدن قرار خواهد گرفت. @HOWZAVIAN
📚 کتاب‌خوانی و مسئله تکامل انسان؛ کتاب، جایگزین‌ناپذیر است ✍رضا منصوری برای روشن‌شدن نقش کتاب‌ در زندگی بشر بد نیست توجهی داشته باشیم به این که تفاوت انسان با گیاهان و حیوانات در چیست؟ گیاه و حیوان هم حیات دارد، ولی تفاوت انسان با سایر موجودات در این است که انسان می‌تواند سخن بگوید. از زمانی که جوامع انسانی به وجود آمدند انسان‌ها شروع به صحبت با همدیگر کردند. با زبانی که در ‌طی مراحلی رشد و تکامل پیدا کرده و به ما رسیده. گیاهان و حیوانات هم به نوعی با هم صحبت می‌کنند ولی صحبت این موجودات در حد ابتدایی باقی مانده؛ متحول‌شده و تکامل‌یافته نیست. انسان اما بر اثر مجموعه رویدادهایی زیستی می‌تواند صحبت کند. پس انسان برای برقراری ارتباط با سایر انسان‌ها شروع به صحبت کرد و در ادامه نوشتن را آفرید و کتاب را به وجود آورد. پس وقتی به موضوع کتاب می‌پردازیم، باید متوجه نقش آن در تحول جوامع انسانی هم باشیم. مكالمه‌ی دو انسان با همدیگر در نهایت تبدیل به نوشتار شده است و ما عنوان کلی کتاب را برایش به کار می‌بریم. اما کتاب تنها وسیله‌ای برای انتقال حرف‌های یک انسان به انسان دیگر نیست، بلکه تاثیر شگرفی هم در تکامل انسانی، خرد انسانی و خلاقیت انسان‌ها دارد. این هم وجه تمایز دیگر انسان و حیوان است. هر خصوصیتی که با انسان‌بودن در ارتباط باشد، چه به لحاظ خرد و چه به لحاظ عواطف‌ او، عامل اصلی نگارش کتاب است. گفتگوی میان دو انسان‌ تمام می‌شود و نهایتا اثر آن در ذهن باقی می‌ماند؛ ولی وقتی پای نوشتار در میان باشد نوشتار بر روی خرد و روح نویسنده و خواننده تاثیر می‌گذارد. انسان‌ها اگر مایل باشند در همین مسیر تکاملی که آن‌ها را از حیوانات متمایز ساخته رشد کنند ناگزیرند از اینکه بنویسند و بخوانند. وقتی انسان کتاب نمی‌خواند چشم خود را بر روی عوالم دیگر و جهان‌های دیگری که توسط سایر انسان‌ها خلق شده‌ می‌بندد. خواندن کتاب باعث می‌شود ذهن‌ بازتر شود، خلاقیت‌مان بیشتر شود و مسیر تکامل سریع‌تر طی شود. خواندن کتاب برای زندگی بشری که علاقه‌مند به رشد و خلاقیت است، اجتناب‌ناپذیر است. انسانی که کتاب نمی‌خواند خلاقیت‌اش به‌مرور به صفر می‌رسد و تنها گوینده و شنونده‌ای فاقد خلاقیت باقی می‌ماند. این مهم‌ترین وجه تمایزی‌ست که در کتاب‌خواندن و کتاب‌نخواندن وجود دارد. گرچه در شرایط بحرانی ازجمله در همین دوران كرونا، پناه آوردن به کتاب و تخیل‌كردن و یا خواندن کتاب‌های تاریخی و اجتماعی و مرور سرگذشت انسان‌هایی که بحران‌های مشابهی را پشت سر گذاشته‌اند به حل و فصل بهتر بحران کمک می‌کند ولی نقش کتاب در زندگی انسان خیلی پر رنگ‌تر از این‌هاست. انسان‌ها در انزوا نمی‌توانند بسیاری مسائل‌شان را حل کنند. در حالت عادی معمولا انسان‌ها به صورت اجتماعی می‌زیند، و با قرار ‌گرفتن در محل کار و یا در رفت‌وآمدها و دورهمی‌ها خودشان را تنها احساس نمی‌کنند. کتاب در مقابله با این انزوا به کمک انسان می‌آید ولی اهمیت آن از این جهت است که موجب رشد و تکامل می‌شود. اگر کتاب را از انسان بگیریم فاصله زیادی با حیوانات ندارد. این در اقوامی که رشدشان بسیار ابتدایی بوده و به کتابت نرسیده‌‌اند، مشاهده می‌شود. این اقوام در زندگی تمایز چندانی با حیوانات نداشتند و نتوانستند تمدنی بیافرینند. پس صرف صحبت کردن کافی نیست. بنابراین باید نقش خواندن کتاب را بسیار فراتر از این دید که مثلا امکان تنها بودن را افزایش می‌دهد و یا انزوا و جدا افتادن او را جبران می‌کند. ولی خب در مواقع بسیاری ما انسان‌ها کمتر به کتاب روی آورده و با دورهمی آن را جبران کرده‌ایم. اما، این نمی‌تواند جای کتاب را بگیرد. کتاب تا حدی می‌تواند جای دورهمی را بگیرد، و تاثیرش بیش از این‌هاست. نباید به این موضوع اکتفا کرد. گرچه قطعا در شرایط موجود کتاب اهمیت پیدا کرده است و اگر بخواهم از نقش اصلی کتاب در زندگی بشر کوتاه بیایم، باید گفت کتاب خیلی از مشکلات روانی، غربت، و مسائلی از این دست را هم برطرف می‌کند. @HOWZAVIAN
📌 جشن‌های آدم‌کُش ✍️ علی بهاری این روزها مشهور به ایام کشته شدن خلیفه دوم است؛ شهرتی که البته معلوم نیست از نظر تاریخی هم اعتبار داشته باشد.(1) برخی شیعیان در این ایام مراسمی برگزار می‌کنند که نامش را عید الزهرا گذاشته‌اند. دور هم جمع می‌شوند و هر فحشی بلدند به خلیفه دوم می‌دهند. هر چه فحش آب‌دارتر، تبری بیشتر! این فحاشی‌ها البته مبنای نظری هم دارد: رُفِعَ القَلم!(2) این دوستان غافل‌اند از این که فیلم کارهایشان در مناطقی که شیعه در اقلیت است منتشر می‌شود و رنج و درد فراوانی به دیگر پیروان اهل بیت وارد می‌کند. شماری از گروهک‌های تروریستی فعال در ایران که در همین سال‌های اخیر جنایت می‌کردند کارهای خود را واکنشی غیورانه به توهین شیعیان به صحابه می‌دانستند و حتی از فیلم این توهین‌ها برای انگیزه‌بخشی به نیروهای تحت فرمان خود استفاده می‌کردند.(3) حال پرسش این است: شیعیانی که چنین می‌کنند نمی‌دانند شریک خون‌های ریخته‌اند؟ نشنیده‌اند فرمایش امام باقر را؟ فرمود: «روز قیامت به دست کسی کاسه‌ای پر از خون می‌دهند و می‌گویند: این سهم تو از خون فلانی است و وقتی او متعجب می‌گوید کسی را نکشته‌ام، پاسخ می‌آید: چرا! سخنی را از کسی شنیدی و نقل کردی. نقلت دهان به دهان چرخید تا به دست فلان ظالم رسید و او هم آن شخص را کشت. پس به اندازه خودت سهیمی!»(4) آیت الله بهجت هم در این زمینه جمله مشابهی دارد: «چه بسا ... این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند، گردد. در این صورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود.»(5) اما افزون بر جنایت‌گستری، این مراسم‌های مذهبی‌نما دردسرهای دیگری هم دارد: 1. در اختلاف بین دو گروه که یکی اقلیت مطلق و دیگری اکثریت مطلق است هیچ‌گاه اقلیت نباید بنزین بر آتش اختلاف بریزد که در نهایت دود این آتش به چشم خودش خواهد رفت. البته مراد، چشم بستن بر حقیقت و دفاع نکردن از عقاید مذهبی نیست که وظیفه متکلمان شیعی است. اما فاصله‌ای فراوان است میان دفاع عالمانه از کیان مذهب و ضربه جاهلانه به اساس مکتب! 2. این رفتارهای تند و بی‌ادبانه‌ باعث می‌شود شیعه فقط به عنوان گروهی دشنام‌دهنده و بی‌اخلاق در جهان شناخته شود و سایر ابعاد بی‌نظیرش مانند معارف بلند توحیدی، حِکَمی و عرفانی پوشیده بماند. بنابراین، اندک شعله‌ احتمال حقانیت شیعه در دل‌های طالبان حق، خاموش خواهد شد. 3. ما با بسیاری از برادران اهل سنت در کشورهای گوناگون اسلامی عقاید، منافع و اهداف مشترک داریم که می‌توانیم بر اساس آن، همکاری‌ کنیم، اما این رفتارها باعث دور شدن آنان از ما و نزدیک شدنشان به فرقه‌های خشن تکفیری می‌شود. به بیان روشن‌تر، تلاش برای سنی ماندن اهل سنت و وهابی نشدن‌شان، از مهم‌ترین کارهای ماست؛ البته اگر برادران تندمزاج‌مان بگذارند! پی‌نوشت‌ها: (1) برخی تاریخ‌پژوهان این عقیده را نقد کرده‌اند. از جمله نگاه کنید به مقاله «نهم ربیع الاول» از سایت ویکی‌شیعه. (2) بعضی شیعیان تندرو معتقدند در ایام نهم ربیع، قلم محاسبه از شیعیان برداشته شده است و آنان می‌توانند هر کاری را بدون ترس از مواخذه انجام دهند! نگاه کنید به مقاله «حدیث رفع القلم» از سایت ویکی‌پرسش. (3) نگارنده در جلسه‌ای از یکی از اساتید به نامِ سلفی‌پژوهی و وهابیت‌شناسی این را شنید. آن استاد مستقیما از بازجوی عبدالمالک ریگی نقل می‌کرد. (4) بحار الانوار، ج104، ص383 و 384 (5) کتاب «در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت» نوشته محمدحسین رخشاد، ص 138. به نقل از پایگاه خبری جوان‌آنلاین @HOWZAVIAN
تبرّی؛ حقیقت و طریقت ✍️ عباسعلی مشکانی سبزواری موضوع اصلی مقاله حاضر، تبیین و تشریح لعن صریح و با نام و نشان بزرگان اهل‌سنت، خصوصاً خلیفه اول و دوم است. براساس این تحقیق، غالب روایاتِ دال بر جواز لعن صریح و با نام و نشان بزرگان اهل‌سنت، مورد مناقشه و خدشهٔ رجالی و درایی بوده و قابل استناد نیستند. بر فرض چشم‌پوشی از مناقشات و خدشه‌های وارد بر این روایات، درباره آن‌ها دو احتمال وجود دارد. اول اینکه براساس روایات مختلف، خصوصاً روایت امام رضا(ع)، این نوع روایات، ساخته و پرداخته دشمنان اهل‌بیت(ع) برای مشوّه‌ساختن چهره ایشان در میان امت بزرگ اسلامی است. احتمال دیگر این‌است‌که این روایات، واکنش و عکس‌العمل پیروان اهل‌بیت(ع) در مقابل بدعتی است که بنی‌امیه درباره لعن حضرت علی(ع) و شیعیان ایشان گذاشته بودند و شیعیان برای مقابله‌به‌مثل، به لعن بزرگان آن‌ها خصوصاً خلیفه اول و دوم پرداختند. در هر صورت، استناد به این روایات برای لعن صریح و با نام‌ونشان بزرگان اهل‌سنت، خصوصاً خلیفه اول و دوم، وجهی ندارد و در مقابل، روایات فراوانی از خاندان اهل‌بیت(ع) در نهی از لعن و توهین صریح و علنی نسبت به آن‌ها وجود دارد. بر این اساس، مقاله حاضر عهده‌دار تعریف و تبیین مقوله تبرّی بوده، موضوع سبّ و لعن را که از مسائل نخستين در جهان اسلام است و در درون جامعه اسلامى و در برخورد با پيروان مذاهب و مسالك مختلف مطرح و مورد ابتلاء بوده و نیازمند تبیینی نوین است، مورد تحقیق و کاوش قرار داده است. 🌐 لینک مطالعه مقالات: 1️⃣ لینک بخش اول مقاله 2️⃣ لینک بخش دوم مقاله 3️⃣ لینک بخش سوم مقاله 4️⃣ لینک بخش چهارم مقاله @HOWZAVIAN @F_HamAndishi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 جدیدترین مستند استاد با موضوع کرونا منتشر شد ⛔️ طالب‌زاده در مستند ، سراغ واکاوی مسئله ویروس رفته و از زاویه جدید و بکری این موضوع را بررسی کرده است که مخاطب را غافلگیر می‌کند. 📺 دانلود و تماشای این مستند جنجالی از لینک زیر: 🌐 b2n.ir/cov2019 @HOWZAVIAN
🔗 مروری بر دیدگاه نویسندگان حوزوی و اعضای تحریریه مدادالفضلاء ⚽️ «رشد فرهنگی با فوتبال» به قلم علی کردانی بازی‌کنان، مربیان و برپاکنندگان اگر به این باور برسند که از ورزش به ویژه فوتبال می‌توان به انتشار الگوهای اخلاقی و فرهنگی رسید، نگاه منفعت‌طلبانه و خودپسندانه باید رخت ببندد. ظرفیت الگوسازی و الگو‌دهی در مستطیل سبز بیش از آنی است که فکرش را بکنیم؛ چنان‌چه مسئولان برگزارکننده بدانند که در هنگام برگزاری یک مسابقه ۹۰ دقیقه‌ای، نوجوانان و جوانان چه به صورت خودآگاه و ناخودآگاه الگویاب هستند. 🔗 متن کامل... 📌«نیاز؛ محور تربیت» به قلم محمدجواد محمودی اگر می‌خواهیم فرزندمان، متربی‌مان، دوست‌مان و یا هر کس دیگری را در انتخاب مسیر صحیح کنیم، باید به او نشان دهیم که این مسئله نیاز او است و باید او را به این برسانیم که این مسئله وی را به کمال می‌رساند. اگر بخواهیم او را مجبور به انتخاب مسیری کنیم، مطمئنا حتی اگر در کوتاه مدت اثر داشته باشد، در بلند مدت اثر نخواهد داشت و چه بسا اثر داشته باشد. پدر، مادر، مربی، استاد، همسر و دوست اجازه ندارد حق انتخاب شخص مقابلش را نادیده بگیرد و باید بداند اگر بخواهد متوسل به زور یا تنبیه و محرومیت مدام بشود، اثری جز لجبازی در پی نخواهد داشت؛ چرا که آدمی اگر ببیند حق انتخاب ندارد -ولو اینکه آن راهی که مجبور به آن شده، خوب و صحیح باشد- برای اینکه ثابت کند است، دست به لجبازی می‌زند. 🔗 متن کامل... 💠دلگویه‌های فاطمه میری، عضو تحریریه مدادالفضلاء خدیجه عروس آمنه شد. و بازار عشق رونق گرفت. 🔗 هایکونویسی‌های دیگر... 🌛«مثل ماه» به قلم باران نجاتی فاطمه بانو داشت با چرخ خراب و سیاهش، روی تخت چوبی حیاط، برای نوه ی دختری اش، لباس می دوخت. می ترسید حالا دیگر دیسیپلین خانوادگی آنها، اجازه‌ی پوشیدن چادر را به آنها ندهد. بالاخره دختر و نوه اش ، زنگ در را زدند و وارد حیاط کوچک خانه شدند. تویی که اگر بیایی، همه‌ی «یو» ها رنگ می بازند. 🔗 متن کامل... 🌏 دنیای مفارقت به قلم مرضیه رمضان قاسم دنیا تنگ و تاریک می شود نفس های پدر به شماره می افتد و غمی سنگین قلب فرزند را می فشارد، پدر در حال مفارقت از دنیاست و نفس های پایان عمر را تجربه می کند و این نفس های پایانی برای پدر و فرزند سخت و جانسوز است و لحظه ی وداع فرا می رسد پدر آشیانه ی دنیا را رها می نماید و برای فرزند دنیایی چونان قفسی می ماند که دیگر نفس کشیدن در آن هم سخت و دشوار می گردد ادامه زندگی که جای خود دارد. 🔗 متن کامل... ☂️ «قیاس مع الفارق» به قلم عصمت مصطفوی درست مثل شب های پر ستاره و بی فروغ شِعب ابی طالب! این درسِ هر شبش بود؛ فدایِ جان برایش! او تنها ماند و شمایِ او به سوی مدینه رهسپار شد. 🔗 متن کامل... ⭕️ جنگ نرم به قلم محمدجواد محمودی در میدان جنگ نرم، قلم، اسلحه‌ی اهل علم است و کلمات، فشنگ‌هایی هستند که به قلب شبهات شلیک می‌شوند. هر افسر جنگ نرم، باید خشاب اندیشه را، با مطالعه و تحقیق پُر کند، تا در میدان جهاد تبیین مغلوب نشود. 🔗 متن کامل... @HOWZAVIAN
📚کتابخوانی کتاب تازه منتشر شده با عنوان «اصول عقاید در کلام امام صادق(ع)» که سیدمجید نبوی کار تلخیص آن را انجام داده است. این کتاب یکی از «سلسله کتاب‌های تلخیص مسند امام صادق(ع)» به شمار می‌رود. 🔗 لینک دانلود این کتاب https://yun.ir/f18n0f @HOWZAVIAN
📌 عید الزهرا یعنی... ✍️ عید الزهرا یعنی کاری کنیم که نتیجه اش شیعه پروری باشد نه شیعه ستیزی . "تبیین" ما میتواند شمشیر تیز آن ها را کُند کُنَد و "توهین" ما میتواند شمشیر کُندِ آنها را تیز کُند . این یعنی اقدام ما غیر مستقیم مایه "نجات" یا "شهادت" بسیاری از شیعیان می شود...
یادداشتی برای «هم‌ سایه» ✍ بابک شکورزاده سریال "هم سایه" را شاید بتوان تنها سریالی دانست که با محوریت مردمِ افغانستانِ ساکن در ایران ساخته شد و گوشه‌ای از مشکلات آن‌ها را به تصویر کشید. این موضوع یکی از ابعاد مهم این سریال بود و بهره‌گیری از بازیگران افغانستانی نیز به باور‌پذیری آن کمک می‌کرد، هر چند که بازیگران ایرانی هم که نقش افغانستانی را بازی کردند نسبتا در ایفای نقششان موفق بودند. یکی از نکات جالبی که این سریال بر آن تأکید داشت این بود که به اهالی افغانستان، افغانستانی گفته شود و نه افغانی؛‌ چرا که افغانی واحد پول افغانستان و همچنین افغان، محله‌ای در افغانستان است. حالا بماند که بعضی اوقات لفظ افغانی بار منفی دارد و برخی بخاطر توهین، افغانی را به کار می‌برند. نکته دیگر فرهنگ غلطی است که برخی از مردم جامعه با نگاهی تحقیرآمیز به مردم افغانستان نگاه می‌کنند و در داستان ازدواج حافظ با نورا به این نکته اشاره شد که وقتی خانواده حافظ فهمیدند دختری که حافظ می‌خواهد با او ازدواج کند اهل افغانستان است برخورد مناسبی نداشتند و چه بسا اگر آن دختر اهل کشوری غیر از افغانستان بود برخورد دیگری از خود نشان می‌دادند. متأسفانه این فرهنگ در خیلی از مردم جا افتاده و با دیدی تحقیرآمیز به اهالی افغاستان نگاه می‌شود؛ گویا شرافت انسانی و آن نکته کلیدی قرآنی که "انّ اکرمَکم عندالله اتقاکم" در اینجا به فراموشی سپرده شده است و نوعی حس خود برتربینی در فرهنگ مردم تقویت شده است که جای تأسف دارد. سریال از این نظر نکات مثبتی را گوشزد کرد. نکته دیگری که در این سریال مطرح شد مشکلات مهاجران افغانستانی در رابطه با مالکیت اموال است که مانند شهروند ایرانی نمی‌توانند سند داشته باشند و همین موضوع سبب شد که اموال علیجان توسط فرخ غصب شود و او هم به قول معروف دستش به جایی بند نبود و نمی‌توانست که جایی اثبات کند این اموال، برای اوست. این هم گوشه‌ای از مشکلات این مهاجران است که در سریال به آن پرداخته شد. از نکات قابل نقد در این سریال همان موضوع تکراری در قالب سریال‌ها است که متأسفانه به امری عادی درآمده و ظاهرا امیدی هم به اصلاحش نیست و آن نکته عدم رعایت حریم محرم و نامحرم در جایی است که طرفین قصد ازدواج دارند ولی هنوز ازدواج نکرده‌اند و این نکته در رابطه بین حافظ و نورا مشهود بود. @HOWZAVIAN
🔵 امارات و فهم دقیق از قد‌‌ و قواره سیاسی ✍️ علی سلیمانی سفر احمدی نژاد به اکسپو۲۰۲۱ امارات با اهداف سیاسی و بعد هم دیپورت او توسط امارات که امروز یکی از پیش قراولان اقدامات و اظهارات ضدایرانی در منطقه است، نشان داد حتی حکام متوهم قبایل متحده هم می دانند در حد و اندازه مچ اندازی مستقیم و سنگین با جمهوری اسلامی نیستند و حاضر نشدند اجازه بدهند احمدی نژاد از این اتفاق در امارات بهره برداری سیاسی مدنظر خود را کند. شاید اگر امارات سرعت حرکات جنون آمیز خود را بیشتر می کرد می توانست میزبان دولت در تبعید جمهوری اسلامی باشد و مدل ایرانی عبد ربه منصور هادی را میزبانی کند تا هم زندگی نباتی خود را به خطر بیاندازد و هم عنصر نامتوازن سیاست ایران علاوه بر فضای سیاسی از فضای جغرافیایی ایران حذف کند اما شیخ نشین حاشیه ی خلیج فارس بر خلاف عادت این چند ساله خود که به آرمان فلسطین خیانت کرد، به شدت پیگیر عادی سازی با رژیم جعلی وجنایتکار صهیونیستی بود و به پایگاهی برای اقدام علیه ایران تبدیل شده بود، در این فقره باهوش عمل کرد و اسیر جوسازی های عنصری که شهوت دیده شدن به هرقیمت را دارد و بدنامی را بهتر از بی نامی می داند نشد. در این روزها که منطقه و بالتبع آن ایران در شرایط خاصی به سر میبرند انجام چنین اقدامات و چنین هزینه سازی هایی اگر خیانت نباشد حتما جهالت و حماقت است. @HOWZAVIAN
💢 رصد مهم‌ترین محورها در شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی ⭕️ عملیات رسانه ای شبکه ها پیرامون تصویب بودجه نظامی اسرائیل برای حمله احتمالی به تاسیسات هسته ای جمهوری اسلامی ایران همزمان با آزمایش بمب دو تنی آمریکا با هدف القای نگرانی در اذهان عمومی نسبت به بالاگرفتن تنش و احتمال رویارویی نظامی میان ایران و اسرائیل ⭕️ فضاسازی رسانه ای شبکه ها پیرامون سند تفاهم بیست ساله میان جمهوری اسلامی ایران و ونزوئلا با تمرکز بر تاکید شبکه مبنی بر شباهت دو کشور از نظر بحران اقتصادی و سیاسی با هدف القای انزوای سیاسی ایران در بین کشورهای پر قدرت جهان ⭕️ گزارش اختصاصی شبکه من و تو پیرامون دورنمای برنامه حذف ارز 4200 تومانی ⭕️ مانور رسانه ای شبکه صدای آمریکا پیرامون واکنش و بیانیه رسمی سازمان برنامه و بودجه دولت سید ابراهیم رئیسی به گزارش این سازمان در اواخر فعالیت دولت حسن روحانی درباره احتمال ورشکستگی دولت در صورت ادامه تحریم های آمریکا با هدف القای موثر بودن سیاست فشار حداکثری آمریکا و اعمال تحریمها علیه ایران در فروپاشی اقتصاد کشور. @HOWZAVIAN
✍عید الزهرا یعنی... ✔️ همان کاری که صاحب کتاب الغدیر انجام داد 🔹عیدالزهرا روزی که با مجاهدت ما همه‌ی عالم زیر چتر ولایت مولا امیرالمومنین علیه السلام قرار بگیرند و این امر با "تبیین" اتفاق می‌افتد نه با "توهین"؛ همان کاری که وقتی صاحب انجام داد بسیاری از برادران اهل سنت مسیر هدایت را از ضلالت تشخیص دادند.
🍃 همیشه پای یک مادر در میان است ✍️ فاطمه میری زن نماد جمال الهی وقتی در کسوت مادری می‌نشیند، انگار ایستاده است تا تمام وجود خود را نثار فرزندانش کند. وقتی مادری توانسته باشد وظایف قبلی خود را درست انجام دهد، آن‌وقت می‌شود یک مادر تمام عیار. زیرا مادری ورای وظیفه، عشق است که در نهان مادر رشد می‌کند و به بالندگی می‌رسد. خیلی نیاز نیست دنبال یک نمونه بگردیم. کشور ما پر است از مادران گمنامی که در اوج گمنامی برای اعتلای نام کشورشان ایستاده‌اند. مادرانی که دین و مردانگی را ذره ذره در کام کودکانشان می‌ریزند تا بزرگ شوند. آن وقت مادر کنار می‌ایستد و به تماشای جولان فرزند در عرصه‌های مختلف خدا را شکر می‌کند. این‌روزها اسم برخی شهرها را بیشتر می‌شنویم، آمل، بابل، جویبار، شیراز، دزفول، شهرری... این روزها فرزندانی از این شهرها تاریخ سازی کردند و به قول هادی عامل گزارشگر ورزشی بزرگی کردند. بزرگی در عرصه‌ای که همه بزرگان آمده‌اند با بهترین امکانات و بهترین ورزشکاران. این سوی میدان هم جوانانی بودند که تازه رخت نوجوانی را از تن بدر آورده بودند و وارد میدان مبارزه شدند و درخشیدند. اینان از خانه‌هایی پراز صفا و گذشت آمده‌ بودند‌. از زیر قرآن مادرانی رد شدند که با اشک و امید برای موفقیت پسرانشان دعا کردند و آنان را به امید سرفرازی پرچم میهن روانه جدال در دایره طلایی کردند و خودشان سجاده نشین شدند. برای موفقیت فرزند، برای سالم بودنش و برای آبرو داری پرچم ایران کنار دیگر پرچم‌ها. مادر، مام و چه واژه‌های آشنایی وقتی می‌خواهی از صبر و استقامت و پیروزی بگویی. پیروزی در برابر ناملایمات، در برابر هرچه سختی و مشقت. مادران این سرزمین با دل‌های پاکشان و نفس گرم خدایی‌شان کارستان کردند. مانند مادران شهیدانی که عزیزترین هدیه خدا به خود را در جبهه برای سرافرازی ایران و اسلام پیشکش کردند. حرف از مادر شد و حرف ازشهید و حرف از کشتی. راستی مادر ابراهیم هادی چه کرد؟ وقتی خبر شهادت پسر خوش قامت و کشتی گیر خود را شنید؟! @HOWZAVIAN
🔻تزهایی درباره نوجوانی به بهانه گفتگوها درباره "دهه هشتادی‌ها" ✍سیدحسین شهرستانی 🔸نوجوانی نقطه عطف در چرخه حیات آدمی است که ویژگی اساسی آن "کشف و بازیابی خود" است. این امر هم نیرو و هم بحران نوجوانی است. در قرآن کریم، نوجوانی با و طرح می‌شود، که این دو شرط امکان شکوفایی علمی و عملی انسان است: و لمّا بلغ اشدّه و استوی آتیناه حکما و علما این "استواء ثانی" است پس از استواء اولی که تسویه‌ی خلقت است. (خلق فسوّی) بلوغ و استواء همزمان در ساحت غریزه و فطرت به بار می‌نشیند و بدین ترتیب آدمی همچون سروِ آزاد، برپا شده و راست و استوار به نیروی خود قیام می‌کند. 🔸بلوغ به‌مثابه آزادی، جوهری است که به‌سبب آن آدمی - که راست‌قامت ایستاده است- شایسته حمل بار امانت الهی در متن هستی می‌شود. پس نوجوانی، لحظه‌ی خطیری است که آدمی در آن زیر بار امانتی می‌رود که آسمانها و کوهها از تحمل آن عاجزاند. بار مسئولیت "ساختن خود" و به‌عهده گرفتن سرنوشت خویش. پس جشن بلوغ یا جشن "تکلیف" بزرگترین جشن آدمی در چرخه زندگانی است. چون آیین ازدواج جشن به‌عهده گرفتن مسئولیت در قبال دیگری است و جشن تکلیف جشن عهده‌دار شدن مسئولیت خود. 🔸نوجوانی به‌وجهی کشف و بلکه اختراع عصر جدید است. بحران نوجوانی بحران "گذار" است از کودکی به بزرگسالی. در عصر سرمایه‌داری صنعتی، این دوره دوره‌ی تبدیل کودک مصرف‌کننده به نیروی کار ارزان است. در عصر سرمایه‌داری مصرفی اما، نوجوان ماده‌ی خامی است که اشکال متنوع ، او را صورت می‌بخشد. 🔸در دوره اخیر، نوجوانی ایماژی نمایشی و متعلق به جهان بازی و فانتزی و فراغت است. فراغت از هر نوع مسئولیت. ایده‌ای که در تقابل با معیارهای بزرگسالی و عصیان علیه آن شکوفا می‌شود. سکسوآلیته، شعله این عصیان را در تمامیت‌اش فروزان می‌کند. پس ما در وضع تجدد متاخر با ایده نوجوانی سکچوآل روبروییم. 🔸در ایران ما اما، نوجوانی نه با بلوغ و استواء و مسئولیت و نه با تولید و سکسوآلیته و غیره که عمدتا با مقوله‌‌ی تهی و پوک معنی [بی‌معنی] می‌شود. کنکور، این بلیط بخت و گارانتی موفقیتی نرمال که در آن، پیروزی نه دست‌آوردی بی‌همتا که تقلیدی ناگزیر از حرکتی توده‌وار است. 🔸ما بیش از هر زمان به طرح مجدد نوجوانی محتاجیم. اما در این مقام، نوجوان موجود غریبی است: نه چون کودک ابژه‌ی مفهوم‌سازی است و نه چون بزرگسال خود مستقلا سوژه‌ی خودآگاهی است که طرحی از خود درمی‌افکند. قطعا ما بزرگسالان هستیم که به نوجوانی به مثابه ایده می‌اندیشیم اما باید دانست که نوجوان برخلاف کودک، مستعد شورش بر طرحی است که در غیاب او درافکنده باشند. به‌ویژه در عصر نوجوانان مسلح به سلاح رسانه‌های نوظهور. پس بخشی از این طرح، تدبیر برای تمهید امکان مشارکت نوجوان است در طرح مجدد مفهوم نوجوانی و بازتعریف آن متناسب با شرایط عصر... @HOWZAVIAN
✴️ مثبت و منفی "کلبه عمو پورنگ" ✍ بابک شکورزاده یکی از سریال‌های پرمخاطب که برای گروه کودک و نوجوان ساخته شده و محصول گروه اجتماعی شبکه دو می‌باشد مجموعه تلویزیونی «کلبه عمو پورنگ» است. این مجموعه از نظر محتوایی سعی دارد که مضامین ارزشمندی مثل اعتماد به نفس را در قالب نمایشی فانتزی با بازیگرانی که عمدتا نقش حیوانی را دارند به کودکان و نوجوانان بیاموزد که نکته مثبت این مجموعه را می‌توان همین موضوع دانست. دو ویژگی مهم را می توان از موضوعات قابل نقد این مجموعه دانست: موضوع اول داستان موسیقی است؛ این مجموعه را تقریبا می‌توان به عنوان یک برنامه موزیکال تلقی کرد. نکته مهم در این جا خود را نمایان می‌کند و آن هم موزیک‌هایی است که اکثرا مصداق موسیقی مطرب و حرام است، به حدی که در بعضی اوقات بازیگران نیز بدنی تکان می‌دهند و رسما می‌رقصند. این موسیقی‌ به گونه‌ای است که به هیچ عنوان قابل توجیه نیست و با فتوای هیچ فقیهی، حتی با فتوای کسانی مثل رهبر انقلاب که فتوای راحت‌تری نسبت به سایر مراجع در این باره دارند نیز سازگاری ندارد. اثبات این موضوع کار پیچیده‌ای نیست و کسی که اندک اطلاعی درباره احکام موسیقی داشته باشد به این نتیجه خواهد رسید. درست است که برخی موسیقی‌ها مشکوک است و نمی‌توان به راحتی آن را مصداق موسیقی حرام دانست، ولی دست کم اکثریت موسیقی که در این مجموعه ساخته و پخش می‌شود مصداقی بی چون و چرا از موسیقی حرام است. با این اوضاع حقیقتا چگونه می‌توان نوجوانان را توجیه کرد که ما در شرع موسیقی حرام نیز داریم. آیا با این اوضاع کسی به راحتی می‌تواند پذیرا باشد؟ طبیعتا نوجوان با تناقضاتی روبه رو خواهد شد و به راحتی توجیه نمی‌شود. نکته دوم که جای انتقاد دارد نحوه بازی کردن برخی بازیگران زن این مجموعه است که بعضا با ناز و عشوه همراه است که طبیعتا چنین رفتاری نیز در حضور نامحرم مشروع نیست. مصداق بارز این ادعا بازی‌های سپیده خداوردی در نقش "مگو" است که لحن و بیانش در اکثر اوقات تقریبا عشوه‌آمیز است. ممکن است که توجیه عوامل مجموعه این باشد که این برنامه برای کودک و نوجوان است و برای لطافت کار و توجیهاتی از این دست اقتضای اینگونه رفتارها منعی ندارد؛ ولی نکته این است که درست است که مخاطب، کودک ونوجوان است؛ ولی آیا فقط کودکان شاهد این عشوه‌‌گری‌ها هستند؟ عده‌ای نامحرم در پشت صحنه و جلوی صحنه شاهد این وضعیت هستند و بعد از آن جمعیتی میلیونی شاهد این مجموعه خواهند بود که طبیعتا بخشی از این‌جمعیت، شامل نامحرمان بزرگسال می‌شود. البته ناگفته نماند که گریم و آرایشی که برخی از این بازیگران زن نیزدارند بدون رعایت ضوابط شرعی است و همان مشکل عشوه‌گری را دارد. بنابراین باید چاره‌ای اندیشیده شود که هم برای مخاطب کودک و نوجوان جذابیت داشته باشد و هم ضوابط شرعی رعایت گردد. @HOWZAVIAN