eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.4هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
443 ویدیو
170 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارسال یادداشت‌ @rahil1357
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 انتخاب هنرمند سال هنر انقلاب اسلامی 🔹 هنرمندان شهر قم آقایان؛ مسعود نجابتی در بخش گرافیک، محمدرضا دوست محمدی در بخش تصویرسازی و علی اصغر عزتی پاک در داستان، هنرمند سال هنر انقلاب اسلامی شدند. @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| ✅ فهم شهید آوینی از عظمت انقلاب اسلامی ▪️رستاخیز فرهنگی عظیمی به نام انقلاب در ایران رخ داد که طی آن، عالم و آدم ما عوض شد. در اثر این تغییر بزرگ و دگردیسی بنیادین، فهم ما نسبت به خود و جهانمان تغییر کرد. ▪️شهید مرتضی آوینی در جریان این دگردیسی بزرگ قرار گرفت. شهید آوینی نه‌تنها در برابر این موج بزرگ مقاومت نکرد بلکه قلب خود را گشود و عمیقاً آن را پذیرفت. هنر آوینی این بود که تجربۀ خود را در نوشته‌هایش بازنمایی کرد. 📺 تماشای فایل با کیفیت در آپـــارات 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ وبگاه | بله | ویراستی | اینستاگرام | تلگرام @HOWZAVIAN @Fekrat_Net
💠 حیدر ای مظلوم فاتح خط : استاد اسماعیلی اجرا مهدی کاظمی سال اجرا : ۱۳۹۹ ورود به کانال گرافیست @HOWZAVIAN
✅ به بهانه هفته هُنر انقلاب اسلامی/ ۲۰ تا ۲۷ فروردین ۱۴۰۱ ش 🔰👇👇
🗓 به بهانه سالروز شهادت هنرمند متعهد و بسیجی، مهندس سید مرتضی آوینی/۲۰ فروردین ✍️ شهید آوینی با قلمش، درایت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) را ستود🔰 قانون یا باید خود را «حافظ شریعت» بداند و یا خود، شریعتی دیگر خواهد شد. پس، رویکرد تاریخی ما به قانون در مشروطیت روی آوردن به شریعتی دیگر بود، بی‌آنکه خود بدانیم. شیخ فضل الله نوری(ره) به همین «نسبت» توجه یافته بود، چرا که «شرع» نیز در مقام احکام به مجموعه‌ای از شرط‌ها و حدود – یعنی قانون – مبدل می‌شود... ...«اما هنوز این نظم نیهیلیستی گاو مقدسی است که پرستیده می‌شود، حتی در میان ما که همواره نظم و نظام و انتظام را از درون به بیرون معنا می‌کنیم. این، تفاوتی عمده است میان تمدن شرق و تمدن غرب. رویکرد تاریخی ما به غرب در مشروطیت با یک رویکرد ظاهری به «ضرورت وجود قانون» آغاز می‌شود. اولین نشریه‌ای که در ایران انتشار می‌یابد «قانون» نام می‌گیرد و میرزا ملکم خان [از مؤسسین فراموشخانه و فراماسونری در ایران] یک قرن پیش، در نخستین شماره جریده «قانون» (رجب ۱۳۰۷ هجری قمری) می‌نویسد: «ایران مملو است از نعمات خداداد. چیزی که همه این نعمات را باطل گذاشته نبودن قانون است». شیفتگی در برابر قانون، تقدیر تاریخی همه اقوامی است که در آغاز ظهور تمدن غرب پای در آخرین دوران از اضمحلال تاریخی خویش نهاده بودند. اما این شیفتگی صرفا ظاهری است. وجود قانون، فی نفسه نمی‌توانست همه آن­چه را که ما می‌خواستیم تامین کند. قانون تعیین کننده حقوق و ضامن تامین آن است. پس نخست باید درباره حق و حقوق اندیشید. نظم نیهیلیستی، یعنی قانونی که «حق» متناسب با روزگار غلبه نیهیلیستی معنا شده است و از آن گذشته، اگر قانون هر (قانونی) ضمانت اجرای خویش را در یک نظام ظاهری جست‌و‌جو کند، بشر خود را از «اخلاق» مستغنی خواهد پنداشت و قانون را به جای «شریعت» خواهد نشاند. قانون یا باید خود را «حافظ شریعت» بداند و یا خود، شریعتی دیگر خواهد شد. پس، رویکرد تاریخی ما به قانون در مشروطیت روی آوردن به شریعتی دیگر بود، بی‌آنکه خود بدانیم. شیخ فضل الله نوری(ره) به همین «نسبت» توجه یافته بود، چرا که «شرع» نیز در مقام احکام به مجموعه‌ای از شرط‌ها و حدود – یعنی قانون – مبدل می‌شود». 🔸منابع: برگرفته از فردایی دیگر، مرتضی آوینی از مقاله محمد فاتحی در پایگاه خبری صاحب نیوز، کد خبر 6384 🔗 صفحه شهید رابع @HOWZAVIAN
حسرت زده‌ی حلاوت دیدارت جا مانده‌ام از سعادت دیدارت ای پیرمُراد شعرهای تَر من ما را برسان به ساحت دیدارت 💠 @shaeranehowzavi
. چیست؟ «نرخ روز را نباید شکست» در ادبیات غربزده‌های وطنی چرا امسال، در ملأ عام مسأله رسانه‌های دین‌آویز (یعنی دستاویز کردن دین برای سیاست‌بازی) نیست؟ 👆 @HOWZAVIAN
رفیق شهیدم ✍️مجتبی میرزایی با سید مرتضی در دوران نوجوانی‌ آشنا شدم. آن موقع تلویزیون دو سه شبکه بیشتر نداشت. یکی از برنامه‌های مورد علاقه من، برنامه روایت فتح با صدای سید بود. ده سالی از شهادتش گذشته بود. صدایش به همراه تصاویر جنگ و روایتگریش بر جانم می‌نشست. در دلم نامش گره خورده بود. در دوران دبیرستان، سه بار برای اردوی راهیان نور ثبت‌نام کردم و به جنوب کشور، محل آسمانی شدن سید رفتم. بازدید از یادمان‌های جنگ و شنیدن از خاطرات او، یادش را برایم تازه می‌کرد و رفاقتم جان تازه‌ای گرفت. تقدیر رقم خورده بود که از بین تمام شهدا با او باشم. مخصوصا زمانی که برای بازگو نمودن خاطرات جبهه و جهاد تبیین، قلم بدست گرفتم، نام سیدشهیدان اهل قلم به من نیرو می‌داد. با خودم می‌گفتم خیلی خوب هست که نویسندگان هم برای خود شهید و سیدی دارند که به آن ببالند و او را الگوی خویش برشمارند. اکنون رفاقتمان بیشتر هم شده است. خواندن کتاب‌ها و مقالاتش جزو برنامه‌های روزانه من شده است. علم و نگاه جامعش فهم دقیقش از دین بصیرت سیاسیش پیرو ولی فقیه بودن زبان نرم و برنده رعایت ادب در کلام زیبایی بیانش همگی گویا این مطلب هستند که بی‌گمان دریچه‌هایی از نور بر او تابیده بودند که آنچنان هنرمندانه واژه‌ها را قطار می‌کرد و دل رفیقش را به نقطه واحد یعنی حقیقت هستی رهنمون می‌ساخت. و جزو آرزوهای من، شدن، همچو رفیق شهیدم هست. برایم دعا کن رفیق. ۲۰ فروردین سالگرد شهادت گرامی باد. @HOWZAVIAN
. شب قدر نجمه صالحی، مدرس حوزه و عضو تحریریه مجتهده امین باران، طراوت، سرسبزی و لحظه‌های شیرین سجود و سکوت! باران که می‌بارد، زنده می‌شویم از میان ثانیه‌های دلتنگی؛ از لحظات مانای زندگی، چشمان بارانی هنگام دعا و یقین به اجابت است و در پسِ آن، دیدار رنگین‌کمان و استشمام هوای پاک! با نمایان شدن رنگین‌کمان سر را رو به آسمان می‌بریم تا نقاشی زیبای خدا را تماشا کنیم و در ذهن ثبت! در زندگی هم لحظاتی است که این رنگین‌کمان نمایان‌تر می‌شود و در خاطر جاوید؛ گویی هرچه به‌دست آورده‌ایم، مدیون آن دم هستیم و شب قدر یکی از آن اوقات تاثیرگذار است. در این زمان خاص، پس از جاری شدن "هزار و یک" نام جلاله معبود، بر زبان و باریدن اشک ندامت و درخواست مکرر برای رهایی از آتش دوزخ، خود را در حصن حصین خدا در امان خواهیم دید و رنگین کمان امید، در دل‌مان ظاهر می‌شود. زیبایی شب قدر در ابهامش است و سه بار فرصت است تا الماس وجود صیقل یابد، گاهی تا تراش نخوریم مفید نخواهیم بود! رنج و گنج! تقدیر در شب نوزدهم و ابرام در شب بیست و یکم و امضا در شب بیست و سوم رقم می‌خورد*. در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان، آن‌گاه که آسمان به زمین نزدیک است با اوج گرفتن در آسمان دعا و پرواز دل به سوی دعای اللَّـهُمَّ کن لولیک الحجة بن الحسن... سلامتی صاحب الزمان عجل الله فرجه و ظهور را از خداوند طلب می‌کنیم و این چنین حس امید در در درون‌مان جوانه می‌زند. حس خاصی که در ادامه‌ی حیات، ما را محکم و استوار می‌سازد. حس امید و تلاش برای ساختن فردا، حس آماده شدن، حس تغییر، حس ساختن و نو شدن؛ فقط کافی‌است به آسمان دل توجه کنیم. آسمان دل که بارانی شود، فکر و ذهن جز در حریم پروردگار، در جای دیگری مشغول نیست. آن وقت است که رنگین‌کمان با پای خودش به سرزمین دل وارد می‌شود تا پاداش بارانی شدن قلب صادق و پاک را این‌گونه هدیه دهد. گاهی باید به آسمان نگریست، تا رنگین‌کمانی شدن دل، چند قدم فاصله است؛ لحظه‌ها را دریابیم! . *قال‌الصادق‏(ع): التَّقدیرُ فی لَیلَةِ تِسعَ عَشرَةَ و الإبرامُ فی لَیلَةِ إحدی و عِشرینَ و الإمضاءُ فی لَیلَةِ ثلاثَ و عِشرینَ/مقدّرات در شب نوزدهم تعیین، در شب بیست و یکم تأیید و در شب بیست و سوم ماه [رمضان] امضا می‏‌شود./الکافی، ج 4، ص 159. @AFKAREHOWZAVI
🔷 شعر یار غار شهید آوینی، یوسفعلی میرشکاک در فراق سید شهیدان اهل قلم: کیستم من بنده ای از بندگان مرتضی  قطره ای از بحر ناپیدا کران مرتضی  سایه وار افتاده ام بر آستان مرتضی  مدعی هرگز نمی فهمد زبان مرتضی  باطن دین محمد بود جان مرتضی بر زمین افتاده دیدم آسمان خویش را رقص مرگ جان و پایان جهان خویش را در کف طوفان رها کردم عنان خویش را گم شدم اندر نشان بی نشان مرتضی آخرین دژ نیز ویران شد کجا پنهان شوم  در کدامین دره تاریک سر گردان شوم  با چه امیدی حریف مرگ در میدان شوم  مردگان را بعد ازو چون بر در فرمان شوم  کیست بردارد درفش کاویان مرتضی جز منافق را ندیدم منکر مردان مرد  کاه اجمال حصولی کی شناسد کوه درد  درنگنجد در ضمیر صوفی سودا نورد  آنکه سر تا پا حضور آمد به میدان نبرد  در مسلمانی ندیدم همعنان مرتضی شاه شطرنج سیاست مات خون مرتضاست  درکف جن و ملک رایات خون مرتضاست  بر زبان جبرئل آیات خون مرتضاست  نشر دین در انتشار ذات خون مرتضاست  دین ما شد تازه با خون جوان مرتضی  دین ما گفتم نه دین دین فروشان دغل بوالحکم کیشان قبض و بسط جهل مستدل آیت قرآن به لب، تلمود پنهان در بغل فهم دین مصطفی را جسته مفتاح از هبل  از من بیچاره تا درماندگان جام جم  در جفا با مرتضی پروا نکردیم از ستم  چون علی، او در صمد افتاده و ما در صنم زین میان، شیر خدا او بود ما شیر الم در میان شاعران یک جان آگاه کو؟ در میان اهل حکمت یک شهادت خواه کو؟ آنکه چون حیدر بگرید نیمه شب در چاه کو؟ گر تویی سام نریمان! نک کمان مرتضی  ای دریغا مقتدای خویش را نشناختم  والی صاحب ولای خویش را نشناختم  آشنایان! آشنای خویش را نشناختم فاش می گویم خدای خویش را نشناختم 💠 @shaeranehowzavi
📘ماجرای فکر آوینی ✴️ «زمان آگاهی»، «خودآگاهی تاریخی» و «وقت شناسی» امتیاز اهل حکمت و فضیلت از دیگرانی است که گرفتار عادات روزمره شده اند. اهل حکمت و فضیلت، به «وقت» که همانا باطن زمان است، وقوف پیدا می کنند و مختصات تاریخی و تمدنی خود و ماهیت حقیقی رخدادهای پیرامون خود را بهتر از هر کسی باز می شناسند؛ آنگاه حکمت از زبان و قلم آنها می تراود و «معلم» دیگران می شوند. 💠 سید مرتضی آوینی، حکیم هنرمندی بود که بی شک مقام او، مقام «معلم» است. معلم اندیشه ها و سلوک فکری و فرهنگی کسانی که در ساحت انقلاب اسلامی راه می پیمایند. ♦️ماجرای فکر آوینی نوشته وحید یامین‌پور و گفتارهایی در شناخت مفاهیم بنیادی تفکر شهید سیدمرتضی آوینی است؛ مخاطبان اصلی درس گفتارهای مندرج در این کتاب، جوانانی هستند که در آغاز راه مطالعات فرهنگی و تمدنی هستند و غالبا دغدغه این را دارند که فهم و تحلیل رخدادها و تحولات سیاسی، تاریخی و تمدنی را از چه نقطه ای باید آغاز کنند. 🔷 منظومه فکر آوینی، چه در بعد تفکر انتقادی قدرتمندش و چه افق گشایی هوشمندانه اش از آینده، همیشه یکی از بهترین پیشنهادها برای پویندگان این راه است. 🌷این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به شناخت شهید آوینی پیشنهاد می‌کنیم. @HOWZAVIAN 📚@dostaneketab
. 📰دکه‌ی تیترخوانی یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۲ @HOWZAVIAN
▪️«نقد تجدد» از «شهید آوینی» تا «مهدی نصیری» ✍️ سید محمدحسین دعائی ده سال قبل، در سالروز شهادت «شهید آوینی رحمة الله علیه»، یادداشتی از مهدی نصیری منتشر شد با عنوانِ «آوینی و افسانۀ بی‌طرفی تکنولوژی مدرن» که در همان روزها، به‌خاطر محبت فراوان به آن شهید والامقام، به‌سبب علاقه به وادی «رسانه» و به‌دلیل احساس وظیفه برای مقابله با تحریف جبهۀ فکری انقلاب اسلامی، این یادداشت را نقد کرده و بنا بر ملاحظاتی آن را به نامِ «سید محمدحسین سجادی» منتشر کردم؛ نقدی که شاید بازنشر آن خالی از فائده نباشد: 🔸 چندی پیش مقاله‌ای با عنوانِ «آوینی و افسانه بی‌طرفی تکنولوژی مدرن» به قلم جناب آقای نصیری منتشر شد؛ مقاله‌ای که نویسنده در آن، ابتداء به بیان نظرات خود دربارۀ ماهیت تکنولوژی مدرن و نسبت آن با اسلام و آموزه‌های دینی پرداخته و سپس اندیشه‌های سلالۀ سلسلۀ سادات و دودۀ شجرۀ طوبای شهادت، یعنی شهید سعید سید مرتضی آوینی رحمة الله علیه در این حوزه را بر نظرات خویش منطبق می‌داند. غافل از آن‌که هر دو بخش مقالۀ مذکور، محل اشکال است. 🔹 مطالبی که جناب آقای نصیری، به‌شکل مختصر در این مقاله بیان می‌کند را پیش از این، مفصلا در کتاب «اسلام و تجدد» تشریح کرده است؛ کتابی که در کنار دیگر آثار و سخنان مخدوش نویسنده دربارۀ موضوعاتی هم‌چون «فلسفه و عرفان اسلامی»، نیازمند فصل مشبعی از نقادی است. حتی می‌توان گفت که ریشۀ نگاه تار و بی‌هویت او به «حکمت و معنویت ناب شیعی» را باید در زاویۀ غلط دید او نسبت به «هویت دین» و «حقیقت هستی» جست‌وجو کرد؛ زاویۀ دیدی که با دقت در ابعاد کتاب «اسلام و تجدد»، به‌خوبی می‌توان مختصات آن را به‌دست آورد. 📌 متن کامل یادداشت @HOWZAVIAN
🔶مردی که تکرار نخواهد شد! ✍️ علی‌رضا مکتب‌دار آنگاه که وجود انسان از احساس عشق یا نفرت لبریز می‌شود، اگر قلم و یا زبان به کمک او نیاید، خشم گلوی زندگی‌اش را خواهد فشرد و هستی با همه بزرگی‌اش بر او تنگ خواهد شد. علی (ع) اگر رازداری فراخ‌سینه می‌یافت، احساس خود را بر زبان جاری می‌کرد و سبک می‌شد و گرنه، سرریز احساسش را روانه چاهِ بی‌کسی می‌نمود. او در عین حالی‌که عقل مجسم بود، دریای احساس نیز بود. عقل و عاطفه در او به توازنی بی‌مانند رسیده بود. علی (ع) تجلی اسمای حسنای خداوند است. هم از علم و حکمت خداوند بهره‌ای کامل و هم از دریای بی‌کران رحمت و مهر او، نصیبی وافر برده است. دلم همواره به من می‌گوید: علی (ع) دیگر تکرار نخواهد شد، پس سزاوار است عقربه قطب‌نمای وجودم را با شخصیت بی‌بدیل او هماهنگ سازم و با آسودگی کامل، پلک‌های خود را روی هم گذارم و زورق هستی‌ام را به کشتی وجودش پیوند زنم تا با او بر ساحل نجات و رستگاری پا نهم. (ع) @HOWZAVIAN