eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
469 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 روایت خواندنی سعید تشکری از گفت‌وگو با رهبر انقلاب در حاشیه نمایشگاه «حماسه گوهرشاد» ✅ آقا گفتند اصل این است که کنار جوان‌ها باشید حضرت آیت‌الله خامنه‌ای روز سه‌شنبه ۱۳۹۶/۱/۸ از نمایشگاه آثار هنری و اسناد تاریخی مرتبط با واقعه‌ی مسجد گوهرشاد که در حرم مطهر رضوی برگزار شده بود، بازدید کردند و با برخی هنرمندان و صاحبان آثار که در محل نمایشگاه حاضر بودند، از نزدیک گفت‌وگو نمودند. آقای سعید تشکری، کارگردان تئاتر و داستان‌نویس در گفت‌وگو با پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR روایت خود از دیدار و گفت‌وگو با رهبر انقلاب اسلامی در حاشیه‌ی این نمایشگاه را بیان نموده است که متن آن به شرح ذیل منتشر می‌شود. بهارِ مشهدِ هر سال با حضور رهبر انقلاب، عطر و طعم تحول‌ها است اما حس می‌کنم نعمتی که در بهار ۹۶ به من عرضه شد بی‌شمارش است. خدای را شکر می‌گویم چون هرچه بر من در نگارش رمان «پاریس، پاریس» (با مضمون قیام گوهرشاد) در تنهایی گذشت، این‌بار و امسال گویی آغازی نو است. از گذران زائران داخل صحن معطر حرم رد می‌شوم و بعد از تشریفات، وارد تالار آیینه می‌شوم. در کنار دوستان برگزارکننده‌ی بزرگداشت قیام گوهرشاد و دوستانم در حسینیه‌ی هنر مشهد و تنی چند از دوستان قدیمی‌ام، همه منتظر دیداریم ... حضرت آقا می‌آیند و من قرار است به محضر ایشان گزارشی از روند نگارش نخستین «رمان جمعی» را عرض کنم؛ رمانی با مضمون واقعه‌ی گوهرشاد که در حسینیه‌ی هنر، همراه با جوانان نویسنده‌ای که آینده‌ی رمان‌نویسی ما هستند به‌صورت جمعی در حال نگارش است. ورود رهبر انقلاب اسلامی و همراهان، با دیدار از نمایشگاه و هنرمندان آغاز می‌شود. بعد از اینکه دیدارشان از نمایشگاه تمام می‌شود، نوبت به من می‌رسد. در محضرشان هستم؛ مثل همیشه گرم و به‌دور از هرگونه تشریفات با هم احوالپرسی می‌کنیم. از این روزها و کارهای تازه‌ام می‌پرسند و من خدمتشان عرض می‌کنم: بعد از دیدار چند ماه پیش که به‌خاطر نگارش رمان «مفتون و فیروزه» خدمتتان رسیدم، حس کردم باید در رمان‌نویسی ما اتفاقی نو بیفتد. آقا نگاهم می‌کنند. ادامه می‌دهم: ما اصلاً رمان مستند نداریم و کار جمعی هم که اصلاً نداشته‌ایم. رمان جمعی با حضور دو نفر نمی‌شود. آموزش نیاز است و در تکنیک و در محتوا باورمندی قلبی نیاز دارد. رمان جمعی حضور یک جمع با سنین مختلف است که تفاوتش با تاریخ شفاهی، تکنیک رمان است. رهبر انقلاب با نگاه نافذ و در کمال مهربانی نگاهم می‌کنند و می‌گویند: «کار تازه‌ات چیه؟» می‌گویم: در حال راه‌اندازی و جذب یک تیم نویسنده‌ی جوان هستم تا در حسینیه‌ی هنر مشهد با زحمتی که دوستان در جمع‌آوری اسناد واقعه‌ی گوهرشاد کشیده‌اند، یک رمان جمعی را شروع کنیم. آقا می‌گویند: «با جوانان؟ چه کار سختی! نمونه‌اش را تاکنون در ایران نداشته‌ایم. کارِت خیلی سخته.» می‌گویم: هدفم از تهیه‌ی این کار، آموزش به نویسندگان جوان و آغاز رمان‌نویسی مستند و خلّاق است. ایشان می‌گویند: «رمان جمعی! این کار برای اولین‌بار است که اینجا انجام می‌شود و در صورت موفقیت، کار باارزش و مهمی خواهد بود و به‌واسطه‌ی آن، نویسندگان جوانی به جامعه‌ی هنری تحویل داده خواهند شد؛ کاری که تنها از عهده‌ی نویسنده‌ای پخته و بااندیشه برمی‌آید. افراد زیادی در واقعه‌ی گوهرشاد ایفای نقش داشتند که کمتر در روایت‌ها و داستان‌های نقل‌شده از آن دوران، به آن‌ها اشاره می‌شود؛ افرادی مثل مرحوم حاج حسین قمی و مرحوم آقازاده که از افراد سرشناس مشهد بودند.» آقا می‌پرسند: «خودت هم در آن می‌نویسی؟» عرض می‌کنم: بله حضرت آقا. لبخندی بر چهره‌شان می‌نشیند: «اصل همین است که کنار جوان‌ها باشی. رمان جمعی کار سختی است و امیدوارم به نتیجه برسد.» آقا با هر یک از دوستان دیداری صمیمانه دارند و بعد به جمع دیگر یاران می‌روند و گفت‌وگو با هنرمندان ادامه دارد و بعد فریضه‌ی نماز انجام می‌شود ... حضرت آقا عنصر گمشده‌ی رمان جمعی را به من می‌دهند و سخنانشان برای هر کدام از هنرمندان راه‌گشا و دلگرم‌کننده بود، وقتی در فرازی از بیاناتشان فرمودند: «این خیلی مایه‌ی تأسف است که حادثه‌ی مسجد گوهرشاد با این عظمت و با این اهمیت هیچ انعکاسی در تاریخ ما، در ادبیات ما، در کتابهای رمان ما نداشته باشد. خب الحمدلله خوب کار کرده‌اید. تا آن مقداری که بنده دیدم و آن مقداری که حالا فهم بنده اقتضا می‌کند، خیلی به نظرم جالب و خوب آمد؛ هم کارهای نقّاشی و گرافیکی و همچنین کارهای گزارشی و روایتی؛ خیلی خوب بود.» پس از پایان سخنرانی، حضرت آقا موقع رفتن صدایم می‌کنند و پیشانی‌ام را می‌بوسند و می‌گویند: «آرزوی موفقیت شما را دارم.» @HOWZAVIAN
🔷 فیزیکِ عرفان به قلم ✍ دانشمند شهید محسن فخری ‌زاده از دید من فیزیک عرفان از مسیر طبیعت است. من بنا ندارم از فیزیک به خدا برسم. چرا که به خدا رسیدن نه با فلسفه امکان پذیر است نه با فیزیک. بلکه با فیزیک جلوه های زیبای حضرت حق را می یابم، لذت می برم و انشاءالله بر ایمانم افزوده می شود. در سیر تاریخ فیزیک بد نیست بدانید که ابتدا فیزیک دانان به پنج نیروی "مغناطیسی"، "الکتریکی"، "هسته ای"، "گرانشی" و "ضعیف" معتقد بودند. بر اثر کارهای دانشمند شهیر ماکسول و سایرین مثل فارادی و... دو نیروی الکتریکی و مغناطیس به هم پیوستند و نیروی "الکترو مغناطیس" را آفریدند. که با این حساب تعداد نیروها چهارتا شد. انشتین بر اساس دیدگاه فلسفی خود به این می اندیشید که همه نیروها را از یک منشاء به دست آورد. ولی تا آخر عمر موفق نشد. تا در قرن گذشته دانشمند مسلمان عبدالسلام و دیگران مثل واینبرگ موفق شدند نیروی ضعیف را هم به نیروی الکترومغناطیس پیوند دهند و جایزه نوبل دریافت نمایند. آنان نام نیروی "الکترو ضعیف" بر آن نهادند و با این حساب تعداد نیرو ها به سه تقلیل یافت. نیروی "الکترو ضعیف"، "هسته ای" و "گرانش". در تحلیل خود بین مفهوم نیرو و انرژی جدایی قائل شو. نیرو مفهوم فعلیت یافته انرژی است. و انرژی کل جهان ثابت است. انرژی از شکلی به شکل دیگر در می آید و نیز به ماده تبدیل می شود و ماده هم به طور معکوس به انرژی تبدیل می شود، ولی کل انرژی  جهان ثابت است. که با این بیان ماده را هم مطابق تعریف انشتین انرژی قلمداد می کنیم. با این حساب از دید مادی جهان فقط انرژی است. و این انرژی کاملا به هم پیوسته است.دقت کن این مطلب بسیار اساسی است. شاید فعلا نباید می گفتم ولی نگران بودم که در سردرگمی بمانی. در آینده یکی از مطالب کلیدی که روی آن کار خواهم کرد همین مطلب است.به حول و قوه الهی. اما در مورد خداوند، باید از زبان خود او یا ائمه معصومین صحبت کنیم. خداوند از ذرات تشکیل نشده است که هر ذره آن در موجودی از موجودات عالم باشد. خداوند همه جا با همه وجود خود حاضر و ناظر است. و در مورد صفات خود تعبیراتی دارد مثل این که جبروت او همه چیز را پر کرده است یا علم او به همه چیز تعلق دارد. آنچنان به اشیاء نزدیک است که در مورد انسان می فرماید نزدیک تر از رگ گردنتان به شما هستم. یا می فرماید وقتی بند گان من مرا می خوانند من نزدیک هستم و دعوت دعوت کنندگان را اجابت می کنم و.... وبلاگ دانشمند شهید فخری‌زاده @HOWZAVIAN
🔆 توافقِ برد که برد! 1. آقای رئیس جمهور سه سال قبل در جمع سیاستمداران و هیات اروپایی افاضاتی داشتند بر این سیاق که: سیاست خارجی ما، بر مبنای (برد، برد) است. نگو که ملت نکته‌اش را نفهمیدند ایشان راست گفتند به هرحال رئیس دولت راستگویان تا 1400 هستند، ویل للمکذبین؛ امثال ما دوزاری‌مان کج بوده. بر اساس این استراتژی محیرالعقول، هرکس بیت‌المال را برد از داداشم اینا و برادر معاون اول گرفته تا مدیران دون پایه وابسته، اعم از نفت و گاز، شیر مرغ تا جون و خون آدمیزاد از سردار و دانشمند و....، برد که برد. آنهایی هم که بیت الحال دایر نموده حال در جیف خود یا کانادا و فرانسه و بریتانیا و یا در کشور دوست و همسایه گینه بیسائو....برد که برد. آبروی ملت را برد، برجام را با جام‌ برد، عزت ایران را از پاسپورت برد که برد…دستش مریض باد، گوارای بی وجودش! البته داخل پرانتز و درگوشی اگر ریا نشود عرض بنمایم که دوستی دارم ساکن لندن، می گوید معروف است انگلیسی ها مثلی دارند که تنها عمل شنیع لواط و همجنس‌بازی را برد برد می دانند ولاغیر. در دنیا غیر از این کار هیچ برد بردی وجود ندارد... 2. اگر شما چند سال قبل ملاقات محمد رضا عارف با استاد معظم آیت الله جوادی آملی مدظله، را به دیده فکرت، ملاحظه نموده بودید ضمن تذکرات اخلاقی و سیاسی معظم له از واژه دیاثت سیاسی استفاده فرمودند که بسیار حائز اهمیت بوده و هنوز هم از حیّز انتفاع خارج نشده و مبتلا به است! البته این تعبیر الحق والانصاف بجا و برازنده‌ی لیبرال های وطنی و برجامیون دولتی و مجلسی بود که چنین خسارت محضی را بر ملت ایران تحمیل کردند. ترس نگارنده از آن زمان تا کنون این بود که این نوع دیاثت به اقتصادی و فرهنگی و دیاثت ناموسی سیاسیون گاها هفت تیر کش در حمام، ختم بشود و استکبار هرچه بخواهد، این نیش تا بناگوش در رفته‌ها، در دوگانه برد برد همه چیزشان را تسلیم کنند. قطعا بعد از بالا رفتن دست‌ها این ترس هم متصور بوده که لِنگ‌ها هم بالا برود... چنین مباد! ✍ هادی حمیدی از طنزیمات روزانه‌ 😊 https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
🔴 تحریف شهید فخری زاده به چه قیمت؟ اخیرا برخی افراد درصدد مصادره فخر علم و ایران دانشمند فیزیک دان شهید دکتر برآمده اند و ایشان را به عنون چهره ای ضد فیزیک و ضد فلسفه معرفی و در واقع تحریف می کنند. این افراد با ادعای ملاقات با دکتر حرف های بی اساس ضد علم، ضد فزیک و ضد فلسفه به ایشان نسبت می دهند. متأسفانه همواره غرب ستیزان و علم ستیزان برای مصادره ارزشهای انقلابی بسیار فعالند. مطالب دکتر گلشنی و دکتر خسروپناه به خوبی آن اظهارات غلط و سوء استفاده گرانه را باطل می کند. 🏷 متن کامل این مصاحبه دکتر گلشنی را می‌توانید در لینک زیر دنبال کنید؛ https://www.mehrnews.com/xTd7f 🏷 برای دیدن متن کامل مصاحبه دکتر خسروپناه می‌توانید به لینک زیر مراجعه نمایید؛ https://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=46889 @HOWZAVIAN
⚽️ راز سانسور مارادونا هر انسانی لاجرم آغازی دارد؛ میانه‌ای و پایانی. و این سرنوشت قطعیِ فرزندان آدم است و استثنا هم ندارد. از هر دین و مسلکی که باشد؛ فقیر باشد یا غنی، چون مایی به ظاهر عاقل یا مجنونی از هر چیز فارغ. یا مثل «مارادونا» که بهانه‌یِ این نوشتار است در قله شهرت. بعضی اسم‌ها تا سال‌ها پس از مرگ نیز از خاطر روزگار محو نمی‌شود؛ خواه اسم شخصِ فاجری باشد شیطانی و یا نام طالحی باشد رحمانی. نمونه‌هایش از این قرارند، طالوت و جالوت، موسی و فرعون، نمرود و ابراهیم، و یوسف و یهودا؛ تا می‌رسد به علی و معاویه و مصادیق زمان ما.  👈 خواندن بیشتر 👉 ✍ سعید نصراللهی‌نسب @HOWZAVIAN
🔴 چگونه بنویسیم؟ +چگونه مطالعه کنیم؟ 🔅سرفصل‌های دوره «چگونه مطالعه کنیم؟»: کتاب‌شناسی، انگیزه مطالعه، تعیین گرایش مطالعاتی، مطالعه مفید، هسته مطالعاتی، پیش‌نیاز مطالعه، روش‌های مطالعه، تقویت ذهن برای مطالعه. 🔅سرفصل‌های دوره «چگونه مصاحبه کنیم؟»: روش‌های مصاحبه، رموز موفقیت مصاحبه، امکانات مصاحبه، مقدمات مصاحبه، انواع مصاحبه، پارازیت در مصاحبه، تنظیم مصاحبه، انواع یادداشت در رسانه. 👈 جزئیات بیشتر 👉 ✍ روابط عمومی دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی @HOWZAVIAN
😊 ای تو روحت گلابی! پاک قاتی کرده بود؛ مثلاً می‌شنید: «جام» جهانی، سرش رو می‌کوبید به دیوار، می‌شنید «جامی» شاعر قرن نهم، یخه‌اش را پاره می‌کرد، از درِ مغازه‌ای رد می‌شد، می‌دید «گلابی» دارد، سبدشان را می‌گرفت پرت می‌کرد وسط خیابان. یک روز خانمش تلفن زد و خواهش کرد با او حرف بزنم شاید آرام بگيرد. رفتم پیدایش کردم دیدم هی دودستی می‌زند توی سر خودش هی می‌گوید: «برجام، مرجام». خلاصه نشستم و یه ساندیس آب گلابی به او دادم تا شايد آرام شود. گفتم: تو از کی این طور شدی؟ آهي كشيد و گفت: از وقتی که طرف گفت: «هر توافقی بهتر از عدم توافق است». گفتم: خب نظرش را گفته. کارشناس دیپلماسیه. همين يه كار را هم بلد است. گفت: یه کم فکر کن؛ فکر کردم. گفتم: مشکل خاصی نمی‌بینم. گفت: آخه ببو گلابي، اگه طرف‌های آمریکایی یه بندی را به هر دلیل به برجام اضافه می‌کردن که لطفاً ناموستون رو دو سه شب به ما قرض بدین، قبول می‌کردن چون هر توافقی بهتر از عدم توافق است؟ بيشتر فکر کردم. دیدم عه راست می‌گوید. گفتم: تو مطمئنی که طرف این رو گفته؟ گفت: آره بابا. خودت برو توی نت بگرد همه جا نوشته‌س. گفتم: خب نوشته باشند. من که باور نمی‌کنم. افتاد دنبالم. یک دست جام باده (نصف لیوان آب گلابی که هنوز نخورده بود) و یک دست زلف یار (که در این مورد به‌خصوص لنگه‌کفش بنده بود) که اگر حضرت مولانا اونجا بود و می‌دید که چطور دودستم حفاظ سرم، زیگزاگی یورتمه می‌رفتم، بعید می‌دانم رقصی چنین میانۀ میدان را آرزو می‌کرد. (پايان گشاد) ✍ جیم جواتی @HOWZAVIAN
📱سخنی با اعضای محترم کانالبرای انتشار در نویسندگان حوزوی آرمان و قوانین مختصری دارم اگر تاکنون در این‌باره سخنی به میان نیامد، می‌خواستم خود را در میدان آزمون و آزمایش قرار دهم، خیلی وقت‌ها برای واقعی‌بودن حرکت‌ها باید خودمان را اثبات کنیم؛ باید شب و روز کانال‌ها را می‌گشتم و یا نوشته‌های رسیده را به ارزیابی می‌نشستم، در این میان گفت‌و‌گوهایی خصوصی در می‌گرفت و انگیزه‌های دوسویه بیشتر رخ نشان می‌داد. تلاش کردم بخش‌های جذاب نوشته‌ها را استخراج و متن را با تیتر و تنظیمات آن به مخاطبان کانال عرضه کنم. البته همواره گفته‌ام: «حوزه علمیه در نویسندگی به معنای گفت‌و‌گو با فارسی زبانان در آغاز راه است...» حالا فکرش را بکنید این ضرورت تبلیغی به اضافه ارزش افزوده‌ی «عصر انقلاب اسلامی» چه مقدار به حیاتی‌ترین مسأله حوزه‌ها تبدیل می‌شود‌؟! مسأله نوشتن و نویسندگی. در مسیر تولید یک. معرفی یادداشت‌ها به صورت خلاصه باشد، سعی کنید با انتخاب دو سوتیتر از یادداشت‌تان به اضافه تیتر و نام نویسنده و لینک متن اصلی(نه لینک کانال) برای @rahil1357 ارسال کنید. دو. یادداشت‌ اعضای تحریریه کانال به صورت کامل و در یک پست منتشر می‌شود‌، در صورت طولانی‌بودن یادداشت، به کانال شخصی اعضای تحریریه ارجاع داده می‌شود. سه‌. توصیه می‌کنم به راه‌اندازی کانال شخصی تا گروه مخاطب‌تان را همزبان بشوید تا در آینده صاحب سبک و سلیقه شوید و من هم بتوانم یادداشت کامل‌تان را ارجاع بدهم. چهار. در انتشار یا بررسی و ارزیابی متن‌تان‌ تعجیل نفرمایید، گاهی ترافیک است.😊 پنج. در انتظار خبرهای خوش از اراده و آغاز شما هستم، آنقدر اینجا می‌مانیم تا به نوشتن آراسته شویم، تا همگانی‌شدن نوشتن در حوزه‌ را شاهد باشیم. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
پاسداشت شخصیت و اندیشه استاد راستگو 📄 فراخوان خاطره، دلنوشته و سروده اعلام شد متن کامل فراخوان 👇👇 ستاد یادمان زنده‌یاد استاد راستگو @HOWZAVIAN
🔶 قدر زر زرگر شناسد از حضرت آیت‌الله وحید بهبهانی؛ آن عالم جلیل‌القدر و مرجع عصر، پرسیدند که چگونه به این مقام رسیده‌ای؟ فرمود: اگر به جایی رسیده‌ام، مرهون احترامی است که برای فقها و علمای اسلام گذاشته‌ام. «قل هل يستوي الذين يعلمون والذين لا يعلمون انما يتذکر اولوالالباب ؛ آيا آنان که مي دانند و آنان که نمي دانند مساوي هستند؟» يقيناً علما نسبت به ديگران برتري دارند.اين معنا را صاحبان خرد و انديشه خوب دريافت مي کنند. «يرفع الله الذين امنوا منکم والذين اوتوا العلم درجات؛ خداوند کساني را که ايمان آورده اند و کساني را که علم به آنها داده شده درجات عظيمي مي‌بخشد.» 💠 در این لحظات برای سلامتی عاجل همه بیماران به ویژه آیت الله مصباح یزدی دست به دعا برمی‌داریم. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
💠 کتاب حوزه و روحانیت در نگاه رهبری حوزه و روحانیت نظر به پیشینه ی خود، از مهمترین پشتیبانان نظام اسلامی بوده اند. اکنون نیز در موضع خطیری از حرکت خود، در قدمی بلند به نام گام دوم انقلاب قرار گرفته اند و باید ذیل سکّان داری رهبر انقلاب به پیش رفته و حرکت خود را بر این اساس شکل دهند. کتاب حاضر، گفتاری است از با تجربه ای که در بحبوحه های جامعه اسلامی مسیر طلبگی را با صلابت طی کرده و اکنون در قله جامعه به حوزه و طلبه نگاه می کند. این اثر در هشت بخش «کلیات»، «مدیریت و تشکیلات»، «منابع انسانی و مالی»، «حوزه و نظام اسلامی»، «تهذیب و تربیت»، «تبلیغ و اطلاع‌رسانی»، «پژوهش» و «آموزش» موضوع‌بندی شده و هر بخش نیز، به سه فصل «نگرشهای بنیادین»، «توصیف وضعیت» و «توصیه‌ها» تقسیم شده است و از مباحث اساسی تا گاهاً ترین مسائل طلاب را از نگاه رهبر انقلاب بیان کرده است؛ از روش تحصیل و جایگاه کتب شهید مطهری گرفته تا وضعیت یادگیری و بحث های هنری در برنامه طلبه. ✍️ علیرضا کارگر @HOWZAVIAN
🔍 اتوبان همت و ماجرای عمار ماه مبارک رمضان است. کلّۀ سحر برای اقامۀ نماز جماعت صبح و مقداری هم سخنرانی به خوابگاه دانشجویی در تقاطع نیایش ولیعصر، می روم. بزرگ راه همت خلوت خلوت و البته وسوسه برانگیز برای سرعت. دوربین ها هم هر از چند گاهی فلشی می زنند و به مانند صیادی که صیدی شکار کرده، شادی می کنند مگر نه اینکه این دوربین ها هوشمند هستند. روز گذشته، هنگام بازگشت از خوابگاه، وقتی داخل اتومبیل نشسته بودم به اتوبان همت که رسیدم، پیچ رادیو را باز کردم. رادیو نمایش، در حال پخش نمایش نامه ای قرآنی بود. داستان از این قرار بود که عمّار به همراه پدر و مادرش در شهر مکه زیر سخت ترین شکنجه ها قرار گرفته بودند. پدر و مادر زیر شکنجه ها از باورهای خودشان دست بر نداشتند و همین پافشاری ها سبب شهادت این دو گردید. اما جناب عمّار، زير شكنجه‏ ها، مُقُر آمد و سخنانی به ظاهر کفرآمیز و البته توهین آمیز به پیامبر بر زبان جاری کرد و با این کار جان خود را از مرگ حتمی نجات داد. البته این سخنان کفرآمیز بر خلاف باورهاى قلبى‏ او بود. درایت و زیرکی عمار از همان روزهای اول نشان می دهد که با بقیه فرق می کند. ایمان و مقاومت در راه خدا را با درایت و تیزهوشی آمیخته بود. جان خود را به راحتی در خطر نمی انداخت. فقط یک مشکل اینجا وجود داشت. آیا با این کار، خدا و رسول از او راضی خواهند بود؟ ظاهرا عمار پس از این ماجرا از رفتن به خدمت پیامبر شرمنده بود. هرچند او می دانست که پیامبر از راز دلش با خبر است. اما بالاخره ظاهر کار او خوش آیند نبود بویژه برای مقدس مآبان ظاهربین و این عمار را بسیار نگران می کرد. تا اینکه به نقل ابن عساکر در جلد 43 تاریخ دمشق، این خبر به پیامبر خدا رسید ایشان فرمود: همانا سراسر وجود عمار، از فرق سر تا قدمش مملو از ایمان می‌باشد و ایمان با گوشت و خون او آمیخته است. بلافاصله جبرئیل امین نیز دست به کار شد و به سرعت آیۀ ۱۰۶ سورۀ نحل را که در مورد کار جسورانۀ عمار بود برای پیامبر خدا و بلکه بهتر بگویم برای بنده و شما آورد: کسانی که بعد از ایمان کافر شوند - بجز آنها که تحت فشار واقع شده‌اند در حالی که قلبشان آرام و با ایمان است- آری، آنها که سینه خود را برای پذیرش کفر گشوده‌اند، غضب خدا بر آنهاست؛ و عذاب عظیمی در انتظارشان است. آیه که نازل شد، عمار نفس راحتی کشید و رسول خدا صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌آله‌ به عمار فرمود: اگر باز هم از تو خواستند، که ایمان خود را انکار کنی، چنان کن. دوستان عزیزم! این مسئله، اختصاص به عمّار ندارد. در کتاب شریف كافى روایتی از امام صادق عليه السلام نقل شده که، على عليه السلام فرموده است: شما به دشنام گفتن به من فرا خوانده خواهيد شد. در اين صورت، مرا دشنام بگوييد. سپس به بيزارى جستن از من فرا خوانده می شويد. بدانيد كه‏ من بر دين محمّد صلى الله عليه و آله هستم. سپس امام صادق می فرمایند: علی علیه السلام نگفت: از من بيزارى نجوييد. آن گاه، پرسشگر از امير مؤمنان پرسيد: درباره كسى كه كشته شدن را به بيزارى جستن از شما ترجیح دهد چه می فرمایید؟ حضرت فرمود: سوگند به خدا كه چنين وظيفه‏ اى ندارد. او باید مثل آنچه بر عمّار بن ياسر گذشت، عمل کند. تلاش کنیم ما نیز عمّارگونه پایداری در راه حق را به زینت دانایی مزیّن سازیم. کم کم رسیدم به مقابل درب منزل پدرم. باید ماشین را پارک کنم. آفتاب آهسته آهسته بالا می آید. ✍ علیرضا نظری خرّم @HOWZAVIAN
✳️ آیا طریقت، شریعت و حقیقت از یکدیگر جدایی دارند؟ 🔸 یکی از مسائل مهم در شناخت و سلوک عرفانی نسبت حقیقت، شریعت و طریقت است. نحله های مختلف در این باب مختلف سخن گفته اند و برخی به غفلت - جهله صوفیه - و برخی با تغافل - برخی حضرات روشنفکر - تصور کرده اند می توان از حقیقت و طریقتی سخن گفت اما شریعت را در ابتدا یا در مرحله ای به کناری نهاد. 🔸 مرحوم امام از بزرگترین نظریه پردازان مخالفت با تفکیک این سه رکن اساسی است به نظر ایشان اساسا انسان، بدون شریعت بهره و راهی به حقیقت ندارد و توهم تفکیک این سه، خوابی پریشان است. عبارت زیر یکی از تعلیقات ایشان بر فصوص ابن عربی در فصّ ایوبی است که به تصریح به همین مطلب می پردازد... 👈 خواندن بیشتر 👉 ✍ سیدمحمد هاشمی @HOWZAVIAN
💠 انتشار فراخوان کنگره مجازی شعر «سفید پوشان بی ادعا؛ مدافعان سلامت» 🔸 به همت معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی 🔔 ویژه طلاب 👈 با دو موضوع «پاسداشت زحمات پرستاران و کادر پزشکی کشور در بحران کرونا» و «فداکاری حضرت زینب(س) الگوی پرستاران بی ادعا» 🔺مهلت ارسال آثار: ۲۵ آذرماه ۹۹ 💡 تبلیغ نیوز | پایگاه خبری دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم @tablighnews @HOWZAVIAN
بیا که خانۀ چشمم شود چراغانی اگر قدم بگذاری به چشم بارانی بیا که بی‌تو نیامد شبی به چشمم خواب برای تو چه بگویم از این پریشانی؟ چرا کنم گله از روزهای دلتنگی؟ تو حال و روز دلم را نگفته می‌دانی! نه دل بدون تو طاقت می‌آورد دیگر نه تو اگر که بیایی همیشه می‌مانی چه کرده با دل من داغ، دور از چشمت چه کرده با دلم این گریه‌های پنهانی ببین سراغ تو را هر غروب می‌گیرم قدم قدم من از این کوچه‌های کنعانی ✍ یوسف رحیمی https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
💠 عمل کنيد پيش از آن که چراغ عمل خاموش شود حال که زنده و برقراريد، پس عمل نيکو انجام دهيد، زيرا پرونده ها گشوده، راه توبه آماده، و خدا فراريان را فرا می خواند و بدکاران، اميدِ بازگشت دارند. عمل کنيد پيش از آن که چراغ عمل خاموش و فرصت پايان يافته، و اجل فرا رسيده و دَرِ توبه بسته، و فرشتگان به آسمان پرواز کنند. پس، هرکسی با تلاش خود برای خود، از روزگار زندگانی برای ايّام پس از مرگ، از دنيای فناپذير برای جهان پايدار و از گذرگاهِ دنيا، برای زندگی جاودانه آخرت، توشه برگيرد. انسان بايد از خدا بترسد، زيرا تا لحظه مرگ فرصت داده شده، و مهلت عمل نيکو دارد. انسان بايد نفس را مهار زند، و آن را در اختيار گرفته، از طغيان و گناهان باز دارد، و زمام آن را به سوی اطاعت پروردگار بکشاند. ✍ خطبه 237 @HOWZAVIAN
🔅 شناخت ضدِ عمل از عوامل پیشران‌ افراد در وقت خمودگی و خستگی است. 👇 تنبلی، محافظه‌کاری و ناامیدی نقطه مقابل عملگرایی است. @HOWZAVIAN
📢 کار ظریف فرهنگی! چرا ما فکر می‌کنیم گسترش فرهنگ مطالعه در ایران فقط وظیفه‌ی وزارت ارشاد است؛ نه واقعاً چرا؟ بدیهی است که کار به این بزرگی نیازمند ورود سایر نهادها و وزارتخانه‌ها هم هست؛ حتی وزارتخانه‌ای مثل امور خارجه. چرا که نه؟ کار فرهنگی عیب است؟ نه. حتماً می‌فرمایی آخر این وزارتخانه چه کاری می‌تواند بکند در این زمینه؟ خیلی کارها. یکی‌اش اینکه می‌تواند مسابقه‌ی کتاب‌خوانی برگزار کند برای پرسنل خودش؛ مثلاً همین متن برجام را. خب دوستان موقع مذاکره با طرف‌های خارجی فرصت مطالعه‌ی آن را که نداشته‌اند، اشکالی هم ندارد؛ قابل‌درک است؛ ولی الان که یک خرده سرشان خلوت شده، بخش فرهنگی وزارتخانه مسابقه‌ای ترتیب بدهد و جایزه هم بگذارد که پرسنل انگیزه‌ی بیشتری پیدا کنند؛ مثلاً جایزه‌اش می‌تواند اشتراک مصرف یک سال گلابی باشد. خب شما فکر کنید اگر هر وزارتخانه‌ای بیاید در حیطه‌ی خودش از این کارهای فرهنگی ظریف انجام بدهد، چقدر فرهنگ مطالعه گسترش پیدا می‌کند. ✍ جیم جواتی @HOWZAVIAN
✍ فلسفه فیزیک در اندیشه شهید فخری‌زاده 🔴 چالشی در "فلسفه علم" شهید ترور، محسن فخری‌زاده، که او و همه شهدای هسته‌ای را باید از جمله شهدای تمدن‌سازی معاصر ایرانی، اسلامی دانست در نقطه وصل فیزیک و فلسفه، نظریه‌پردازی کرده است. او به منظر اپیستمولوژی صدرایی در فلسفه علم و شباهتی میان "آزمایش فیزیکی" با "تعقل فلسفی" توجه می‌داد که چگونه فیزیکدان برای شناخت طبیعت، چاره‌ای جز دخالت در آن ندارد و همین دخالت دانشمند، واقعیت را از موقعیت "ماقبل شناخت" یعنی از نفس‌الامر پیشین خارج می‌کند؛ بنابراین آنچه دانشمند در طبیعت، شناسایی می‌کند همان موجود قبل از شناسایی نیست. برای مشاهده الکترون باید از فوتون بهره‌ برد اما به محض تماس فوتون با الکترون، وضعیت در هم می‌ریزد و دیگر این الکترون، آن الکترون نیست. این نکته گرچه در فیزیک کلاسیک هم شناخته‌ شده بود اما ارزش عملی آن را نمی‌دانستند. در فیزیک و در علوم آزمایشگاهی، امکان علم دقیق به واقعیت پدیده‌ مادی با قطع نظر از دخالت دانشمند(که برای درک آن پدیده، ضروری است) وجودندارد. در سطح ساده‌تر وقتی دماسنج را وارد آب می‌کنید تا دمای آن را اندازه بگیرید، از آب، انرژی‌هایی می‌گیرید و به آن انرژی‌هایی می‌دهید؛ پس آب اندازه‌گیری شده، آب دیگری است و در هیچ آزمایشگاهی، "آب پیش از اندازه‌گیری" عینا قابل اندازه‌گیری نیست و انحراف محاسبه هرگز به صفر نمی‌رسد. در فیزیک جدید نیز فوتون، کوچکترین ابزار مشاهده با کمترین تاثیر در واقعیت، نمی‌تواند مانع خطا شود و البته چاره‌ای از این خطا در فیزیک نیست.  شهید می‌پرسد وقتی در فیزیک، "عالم و معلوم" بر یکدیگر تاثیری چنین متقابل می‌گذارند به حدی که واقعیت نفس‌الامری، جدا از دخالت فیزیکدان و فیزیکدان بدون تاثر از آزمایش، قابل آزمایش نیست چرا مثلا به معرفت‌شناسی ملاصدرا و علم‌النفس حکمت متعالیه توجه نکنیم که چگونه در "نظریه تجرید" صدرایی، مراتب ادراک، وابسته به میزان تجرید است، یعنی با تجرید ناقص‌تر به "ادراک حسی" و وقتی بیشتر شود به "ادراک خیالی" و با تجرید کامل‌تر به "ادراک عقلی" می‌رسیم؛ بنابراین پابه‌پای مراحل ادراک، هم "درک‌کننده" و هم "درک‌شونده"، هر دو ارتقا می‌یابند. آنچه مانع ادراک وجهی از حقیقت می‌شود از عوارض ماهیت نیست بلکه نحوه وجود و عینا خود واقعیت است که ماهیت با آن موجود می‌شود و این یعنی که سخن از یک مرتبه از یک حقیقت نیست بلکه با تجرید کمتر، به واقعیت محسوس، با تجرید بیشتر به صور خیالی و آنگاه به ادراک عقلی ارتقا می‌یابید. 👈 خواندن بیشتر 👉 @HOWZAVIAN
📛 انقلاب اسلامی و «مول»‌های حرفه‌ای ◀️ به زبان ساده: برخی از مردم باور داشتند که گاهی زنان باردار به جای نوزادِ آدمی، مول به دنیا می‌آورند. این موجود مرموز، به‌ویژه در افسانه مردم اصفهان در آغاز بارداری، خود را توی رحم مادر جا می‌دهد و خودش را با خوردن یا کنار زدن جنین غالب می‌کند به آن مادر از همه چیز و از همه جا بی‌خبر تا اینکه پیش از موعد وضع حمل و در کمتر از نه ماهگی به دنیا می‌آید و سری دارد شبیه مارمولک یا موش و تند و تیز خودش را می‌چسباند به دیوار و از آن بالا می‌رود. گویا اعتقاد جازم بر این است که باید زود او را گرفت و کشت؛ وگرنه رسوایی و بدبختی به بار می‌آورد. ◀️ به زبان کمی دشوار: از جمله معانی که دهخدا در لغت‌نامه، درباره مول آورده، جنینی است که از رابطه غبرمشروعی پدید آمده است یا به بیان دیگر، بچه حرامزاده. ◀️ به زبان دشوارتر: مولوی در مثنوی می‌گوید: مول مولی می‌زند آنجا جان او/در فضای رحمت و احسان او. مول مولی نیز یعنی این دست و آن دست کردن و تاخیر انداختن در کارها. ◀️ به زبان دشوار: اگر بپذیریم که انقلاب اسلامی ایران در زمانه جهان دو قطبی سوسیالیسم شرق و امپریالیسم غرب با اصل نه شرقی و نه غربی پدید آمد و انقلابِ آب و نان و نقل و نبات نبود؛ بلکه در سطح طرح مکتبی فکری و جهان‌بینی نوپدیدی بر پایه نظام فکری اسلامی، البته با قرائت اهل‌بیت رسول خدا، صلی‌الله علیه و آله ظهور کرد، باید بپذیریم که هم‌آوایی این انقلاب در هر سطحی با دو قطب شرق و غرب چیزی شبیه رابطه نامشروع با بیگانه است که در نهایت به خلق موجودی شبیه مول می‌انجامد؛ چه در معنای عامیانه خود که مارمولک یا موش است و چه در معانی لغوی خود که جنین نامشروع و حرامزاده. مجاهدین خلق در اوان انقلاب، اسلام و سوسیالیسم را در هم آمیختند و موجودی به نام منافقین ساختند که طبق آمار حدود بیست‌هزار نفر از مردم ایران و غیر ایران را به سینه قبرستان فرستادند. مردمی که حق همه چیز داشتند؛ جز مرگ؛ اما به هر رنگ و رو و ضرب و زوری که بود انقلاب اسلامی این مول‌های سوسیالیست را از خود راند و دور انداخت و با آنان درافتاد. سخن درباره ضلع دوم یعنی مول‌های امپریالیسم است که به لیبرال‌های اسلامی شهرت و آوازه یافته‌اند. این طیف از آغاز انقلاب تا اکنون همواره و با هر حربه و حیله‌ای در رحم انقلاب نفوذ کرده‌اند و با شعار امام و اسلام و انقلاب به دایه مهربان‌تر از مادری تبدیل شده‌اند که به دشواری می‌شود نامادری بودن آنان را تشخیص داد. مول‌های لیبرال در بطن و متن نظام جمهوری اسلامی، پدرخوانده انقلاب و صاحب بی‌چون و چرای همه چیز آنند. مول‌های این طیف تخس‌ترین و نازک‌نارنجی‌ترین فرزندان - بی‌گمان نامشروع_ انقلاب از آغاز تا اکنون بوده‌اند. مول‌ها در این ضلع نامتجانس به جای فرستادن ملت به سینه قبرستان، به نام مردم و به کام سرمایه‌داری حوادث تلخ و نامبارکی را بر انقلاب و جمهوری اسلامی تحمیل کرده‌اند. مول‌ها همانند اختاپوس همه جا دست دارند و فرقی هم ندارد از جناح راست باشند یا چپ، ریش داشته باشند یا کروات، بدانند مول‌اند یا ندانند. یک وجه مشترک برای مول بودن آنان کفایت می‌کند: تفکر التقاطی و ترکیبی اسلامی_لیبرالی. ◀️ پایانه مول‌ها هنر دیگری هم دارند: مول مول کردن؛ یعنی هرگز هول نمی‌شوند و با صبر و حوصله بلدند چطور کارها را پیش ببرند. نکته اینجاست که آیا نظام اسلامی از زایش این همه مول خبر دارد؟ اگر دارد چگونه می‌تواند خود را از گزند رسوایی و بدبختی آنان نجات دهد؟ ✍ سعید احمدی https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
🔴 قانون شکنی نرم 🔹... قانون اساسی منشور نظم اجتماعی و شهروندی ما است. همه ی ما می دانیم که رعایت قانون برای زندگی و آرامش بیشتر ما لازم است. با این حال گاهی از قانون می گریزیم و اگر دستمان برسد آن را دور می‌زنیم. قانون گریز و گاهی قانون ستیز می شویم. عجیب این است که همه انتظار داریم قوانین و مقررات از جانب دیگران رعایت شود و البته اگر عدم رعایت قانون به ضرر ما تمام شود ناخرسند می شویم. 🔹کارشناسان می گویند: دو نوع قانون شکنی داریم؛ یکی از آنها «قانون‌شکنی سخت» نام گرفته است. نظیر: سرقت، ضرب و شتم، رعب و وحشت در جامعه، آدم ربایی و ترور. این نوع قانون شکنی اغلب قابل تحمل نیست. مردم خواهان مجازات دزدان و سارقان اند. این افراد جامعه را ناامن می کنند. اساسا بین ناامنی و قانون شکنی سخت نسبت معکوس حاکم است، هرچه قانون شکنی سخت بیشتر باشد، جامعه ناامن تر است. 🔹نوع دیگری از قانون شکنی اصطلاحا «قانون‌شکنی نرم» نام دارد. تخلف از قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی، پرداخت نکردن مالیات و رشوه از این نوع است. اغلب ما نسبت به فرار مالیاتی و رشوه حساسیم اما کمابیش به خاطر رعایت نکردن قوانین راهنمایی و رانندگی جریمه شدیم. این به دلیل شکسته شدن قبح قانون شکنی نرم است. 🔹 دلایل عادی شدن برخی از تخلفات فراوان است، یکی از آنها که جنبه ی اخلاقی اش پررنگ تر است، تغییر عنوان عمل قانون شکنانه است. مثلا رشوه در عرف قانون شکنان به شیرینی تغییر نام می دهد. مردم حاضر نیستند رشوه بدهند یا بگیرند؛ اما با شیرینی به سادگی کنار می آیند. تکرار این وضع تبدیل به رویه می شود. شاید یکی از دلایل عادی جلوه داده شدن قانون شکنی بین مردم و شکسته شدن قبح برخی از آنها عدم اطلاع از ماهیت یکسانشان حتی در صورت تغییر اسم است. یعنی گاهی نمی دانیم که مشکل رشوه با تعییر اسم به شیرینی حل نمی شود. ادامه دارد. ✍️ محمد صدرا مازنی @HOWZAVIAN
📌چند روز پیش، کتابی به نام "تاب آوری در بحران کرونا" در فضای مجازی منتشر شد که در صفحه ۶۶ آن،آشکارا توصیه به خودارضایی می‌کند که یک رفتار نامشروع و موجب تعزیر شرعی است. پس از اعتراض گسترده مؤمنان به مجوز گرفتن این کتاب در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و انتشار آن، روابط عمومی معاونت امور فرهنگی این وزارتخانه، عصر روز شنبه ۱۵ آذر ۹۹ پاسخی به این شرح در این باره منتشر کرد: ۱. بر اساس اعلام ناشر، کتاب مذکور در مرحله ویرایش و اصلاح بوده و هنوز به مرحله چاپ و توزیع نرسیده است. اینکه فایل مربوطه از چه طریقی بدون اجازه ناشر در اختیار برخی سایت‎های اینترنتی قرار گرفته، موضوعی است که این دفتر با جدیت پیگیری کرده و... ۲. دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی...، ضمن توقف فرآیند اعلام وصول و انجام مقدمات برای جلوگیری از توزیع احتمالی کتاب، بلافاصله در تماس با سایت‎های مجاز ارائه کتاب‎های الکترونیکی، نسبت به عدم انتشار  فایل مربوطه اقدام مقتضی را به عمل آورد که متعاقب این دستور محتوای مورد اشاره  از سایت‌های مذکور برداشته شده است. ولی گروهی در تلاش‌اند تا هرطور شده این کتاب را پخش کنند؛ زیرا با وجود بیانیه بالا، همچنان فایل کتاب را عرضه می‌کند. البته ظاهراً این کتاب حذف شده است و با جست‌وجوی عنوان آن در نرم‌افزار، چیزی مشاهده نمی‌شود؛ ولی با جست‌وجوی عمومی در اینترنت و از طریق یک لینک، می‌توان به نسخه پی دی اف این کتاب دسترسی پیدا کرد. فقط تا عصر روز شنبه، این کتاب با قیمت ۴۵۰۰۰ت عرضه می‌شد و حالا رایگان.مرتضی رجایی @HOWZAVIAN