#چراغ_راه ۲۵
🌺 وصیتنامه کوتاه جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان + شرح کوتاه
.
#شرح_کوتاه
قوم یهود از دشمنان دیرینه اسلام به شمار می رود. آنها همانانی هستند که با رسول گرامی اسلام به جنگ برخاستند و با مشرکان و کفار قریش دست به توطئه های مختلفی زدند. اکنون نیز که قرنها از رسالت پیامبر می گذرد، اسرائیل یکی از دشمنان سر سخت دنیای اسلام است. صهیونیسم که همان یهودیان افراطی هستند، اکنون کشور فلسطین را اشغال کرده و با کمک قدرتهای بزرگ (از جمله آمریکا) با مسلمانان به جنگ برخاسته اند
این دشمنیِ یهود آنقدر چشم گیر است که خداوند در سوره مائده، آیه ۸۲ می فرمایند:
" به طور مسلّم ( ای پیامبر ) دشمن ترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهی یافت."
.
🌸اما الان وظیفهی ما چیست؟
خداوند در سوره آل عمران آیهی ۱۸۶ وظیفه ی ما را در مقابل اسراییل و یهودیان ظالم مشخص کرده و میفرماید:
به یقین (همه ی شما) در اموال و جانهای خود، آزمایش می شوید و از کسانی (یهودیان) که پیش از شما به آنها کتاب (آسمانی) داده شده است و (همچنین) از مشرکان، سخنان آزار دهنده فراوان خواهید شنید، و اگر #استقامت کنید و تقوا پیشه سازید (شایسته تر است؛ زیرا) این از کارهای مهم و قابل اطمینان است.
.
پس با توجه به این آیه و مجموع آیات و روایات موجود در آموزه های دین اسلام، معلوم می شود که وظیفه ی ما ایستادگی در مقابل ترفندها و جنایات یهودیانِ ظالم (که مصداق واقعی آن اسراییل است) بوده، و باید همه ی مسلمین برای مقابله با دشمنان اتحاد داشته باشند.
#وصیتنامه #متوسلیان #استکبارستیزی #اسراییل
.
#صیاد
#صیاد_دلها
#شهید_صیاد
#صیاد_شیرازی
#علی_صیاد_شیرازی
#شهید_صیادشیرازی
#شهید_صیاد_شیرازی
#سپهبد_صیاد_شیرازی
#سپهبد_علی_صیاد_شیرازی
#شهید_علی_صیاد_شیرازی
#شهید_سپهبد_علی_صیاد_شیرازی
_______________
#شهیدانه #شهید #شهدا #شهادت #ایثار #جنگ #دفاع_مقدس #حججی #آوینی #چمران #خاطره_شهدا #خاطرات_شهدا #همت #زین_الدین #متوسلیان #ایران #فرمانده #ارتش #سپاه
.
#صیاد
#صیاد_دلها
#شهید_صیاد
#صیاد_شیرازی
#علی_صیاد_شیرازی
#شهید_صیادشیرازی
#شهید_صیاد_شیرازی
#سپهبد_صیاد_شیرازی
#سپهبد_علی_صیاد_شیرازی
#شهید_علی_صیاد_شیرازی
#شهید_سپهبد_علی_صیاد_شیرازی
_______________
#شهیدانه #شهید #شهدا #شهادت #ایثار #جنگ #دفاع_مقدس #حججی #آوینی #چمران #خاطره_شهدا #خاطرات_شهدا #همت #زین_الدین #متوسلیان #ایران #فرمانده #ارتش #سپاه
🔹 بخشی از آخرین سخنرانی حاج احمد #متوسلیان در پادگان زبدانی سوریه در تیرماه ۶۱:
ما با اسراییل وارد جنگ خواهیم شد.
هر کس با ماست بسم الله! هر کس با ما نیست خداحافظ!
ثابت میکنیم که خون ما باعث خواهد شد که سرزمینهای اسلامی از دست امپریالیزم آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی آزاد شود
#انتقام_سخت
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
#خاطرات_عجیب_شهدا
🔹شهید کاظم نجفی رستگار یکی از شهدایی است که پس از شهادت به خواب مادرش آمد و یکی از خواستههای زیبا و معنوی مادر را در خواب برآورده کرد.
🔹حاج کاظم نجفی رستگار در روزهای نخست بهار سال ۱۳۳۹ در شهرستان ری در خانوادهای مؤمن و زحمتکش به دنیا آمد. علیرغم محدودیتهای مالی خانواده با تلاش و پشتکار خود تحصیلاتش را تا سوم متوسطه ادامه داده است. ورود کاظم نجفی رستگار به مبارزات انقلابی و ضدشاهنشاهی با همان روزهای نوجوانی و بحبوحه ورود به جوانی مصادف شد و از این رو دیگر نتوانست به درس خواندن ادامه دهد.
در روزهای نخست پیروزی، با شروع غائله کردستان و تحریکات نیروهای ضدانقلاب، همراه نیروهای دکتر شهید #چمران راهی کردستان شد و آموزشهای چریکی را در آنجا فرا گرفت. شهید کاظم نجفی رستگار تربیتیافته مکتب بزرگانی چون شهید دکتر چمران و شهید حاج احمد #متوسلیان بود و مدتی به عنوان فرمانده یکی از گردانهای تیپ رسول الله(ص)، که فرمانده آن احمد متوسلیان بود، انتخاب شد.
🔹شهید رستگار که تمام عمر خود را در جستجوی رستگاری ابدی گذرانده بود، در حین عملیات بدر، روز پنجشنبه ۲۵ اسفند ماه ۱۳۶۳ هنگام اذان ظهر در شرق دجله (منطقه هور الهویزه) در حال شناسایی منطقه، همراه چند نفر از فرماندهان تیپ سیدالشهدا (ع) به درجه رفیع شهادت نائل شد.
🔹در کرامات شهید حاج قاسم رستگار آمده است که شبی مادرش خواب او را میبیند و به پسرش میگوید: «پسرم چیزی از تو نمیخواهم؛ فقط جلسه قرآن که میروم، همه قرآن میخوانند و من نمیتوانم بخوانم و از این موضوع خجالت میکشم.» شهید کاظم نجفی رستگار به مادرش میگوید: « #نماز صبحت را که خواندی #قرآن را بردار و بخوان»
🔹بعد از نماز یاد حرف پسرش میافتد. قرآن را برمیدارد و مشغول خواندن قرآن میشود و این حکایت کرامت شهدایی است که به اذن خداوند متعال بر آن توانمند هستند.
#شهید_کاظم_نجفیرستگار🌷
#شهیدان_زندهاند
پیش بینی حاج احمد #متوسلیان در مورد خودش:
مطمئن باشید اگه قرار باشه برای من اتفاقی بیفته،تو جبهه جنگ با اسرائیل میافته.
#جاویدالاثر #حزب_الله
✍برخورد جالبِ حاج احمد #متوسلیان با زنی که شوهرش ضد انقلاب بود
#متن_خاطره :
حقوقش روگرفت و از سپاه مریوان اومد بیرون. دید یه زن بچه به بغل، کنار خیابون نشسته و داره گریه میکنه.رفت جلو و پرسید: چرا ناراحتی خواهرم؟ زنگفت: شوهر بی غیرتم من و بچۀ کوچیکم رو رها کرده و رفته تفنگچیکومله شده ، بخدا خیلی وقته یه شکم سیر غذا نخوردیم.حاج احمد بغضش گرفت. دست کرد توی جیبش و همۀ حقوقش رو دو دستی گرفت سمت زن و گفت: بخدا من شرمندهام! این پولِ ناقابل رو بگیرید، هدیه ی مختصریه، فعلا امور خودتون رو با این بگذرونید، آدرستون رو هم بدین به برادر دستواره ؛ از این به بعد خودش مواد خوراکی میاره درِ خونه بهتون تحویل میده...
📌خاطره ای از زندگی سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان
📚منبع: کتاب آذرخش مهاجر ، صفحه ۱۰۱
شهید محسن وزوایی
فرمانده گردان حبیب درعملیات فتح المبین —گردان او در این عملیات با نفوذ به عقبه خطه دشمن تا عمق20کیلومتری، توپخانه اش را تصرف کرد و آتش آنرا خاموش ساخت.به این ترتیب راه برای پیشروی نیروها هموارشد
➖➖➖➖
یكی از معجزات الهی كه منجر به پیروزی عملیات شد آخرین شناسایی شب قبل از عملیات بود.من (عباس کریمی))، قجهای و وزوایی برای یافتن بهترین مسیر هدایت گردان به پشت جبهه دشمن و تصرف توپخانه آنها به مأموریت رفتیم. پس از اتمام كار شناسایی برای استراحت دور هم نشسته، كمپوتی را بازكرده و در حالیكه آرام صحبت میكردیم مشغول خوردن شدیم و بیكدیگر تأكید میكردیم كه قوطی خالی را با خود ببریم تا نشانی از خود بجا نگذاریم. باخوشحالی به مقر بازگشتیم.ناگهان بخاطر آوردیم كه غفلت كرده و قوطی را همانجا گذاشته ایم.دیگر كاری نمیتوانستیم بكنیم.اوایل شب بعد،چندساعتی پس از حركت گردان،وزوایی با بیسیم اعلام كرد كه راه را گم كرده. همه نگران بودند.#متوسلیان به سجده رفته و باگریه به پروردگار التماس میکرد.چندلحظه بعد خبرآمدكه گردان راهش را پیدا كرده وعملیات آغاز شد.بعدهافهمیدم فرمانده گردان مسیررا از روی همان قوطی جامانده پیداكرد
راوی: سردار شهیدعباس کریمی
#شهید_محسن_وزوایی
#لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
#شهدای_لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
@kakamartyr3
#حکومت_بر_قلبها 💞
⚘
🌸
💠 وقتی در #مریوان بودیم، برای انجام امور نظافت، نوبت بندی کرده بودیم و هر روز یک نفر وظیفه نظافت را به عهده داشت.
روزهای چهارشنبه هر هفته نوبت #حاج_احمد بود. او با وجود مسئولیت سنگین فرماندهی در هر حالت و موقعیتی سخت مقیّد بود که نوبت انجام مسئولیت نظافت را رعایت کند. هیچ کاری هر چقدر هم که مهم بود، مانع حضور سر وقت او برای نظافت نمیشد. سفره می انداخت و جمع می کرد. غذا و چای آماده و تقسیم میکرد. خیلی تمیز ظرف ها را می شست. سنگر محوطه و حتی دستشویی و توالت ها را به دقت نظافت و ضدعفونی می کرد.
شاید بعضی ها چنین اعمالی را برای یک فرمانده شاخص نظامی جایز نمی دانستند، امّا #حاج_احمد منطق دیگری داشت. او می گفت: "فرمانده کسیه که توی خط مقدم برادر بزرگتر و در سایر مواقع، کمترین و کوچکترین برادر بچه رزمنده هاست." #حاج_احمد با این رفتار خود بر قلب های بچهها حکومت میکرد.
📚 برگرفته از کتاب #می_خواهم_با_تو_باشم ، نوشته علی اکبری ، صفحه ۱۹
📸 معرفی عکس: اوایل زمستان ۱۳۶۰، #مریوان - عکس یادگاری رزمندگان اعزامی از مازندران با #حاج_احمد_متوسلیان - نفر اول از سمت چپ: #جاویدالاثر_تقی_رستگار_مقدم
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#احمد_متوسلیان
#متوسلیان
#حاجی_متوسلیان
#دفاع_مقدس
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ
📸 برگه اعلام ورود #متوسلیان به تهران در تاریخ ۳ تیر ۶۱
در همین سفر به وی مأموریت داده شد تا شناسایی دقیقی از مناطق شیعه نشین جنوب بیروت به عمل آورد.
ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
#حاج_احمد_متوسلیان برای کسب اجازه نهایی برای حمله به اسرائیل ، [روز ۳ تیر۶۱] از دمشق به تهران مراجعت کرده و خدمت امام رسید. امام با لبخند فرمود: المؤمن کَیس فِتَن؛ مؤمن باید زرنگ باشد. ما نباید بازی بخوریم. این یک توطئه است.
✔️پس از مطرح شدن مباحثی در شورای عالی دفاع در رابطه با نحوه ورود و فعالیت نیروهای ایرانی در لبنان و مذاکراتی که در این زمینه با حافظ اسد رئیس جمهور وقت سوریه صورت گرفت و همچنین اخباری که از عدم آمادگی نیروهای سوری در همکاری و معاضدت با نیروهای ایرانی به حضرت #امام_خمینی رسید، سرانجام ایشان با جملهای که در این رابطه بیان فرمودند، تکلیف همگان را روشن کردند؛ حضرت امام (ره) فرمودند: "راه #قدس از #کربلا می گذرد" ؛بدین معنا که اگر فردی میخواهد با رژیم صهیونیستی بجنگد،لازمه اش پیروزی در نبرد با رژیم بعثی صدام است.
#احمد_متوسلیان
#قدس_خرمشهر_دیگر_میشود
فرازی از کتاب:
❂○° مسیح کردستان °○❂ 👇👇👇
💠 بخشی از گلوله هایی که روی سر ما میریزند غنائمی است که از ارتش گرفتهاند. سرهنگ ستاری پادگان را محکم گرفته و وا نمیدهد. او افسر با دل و جراتی است.
جوانی ریش تراشیده و سبیل کوتاه وارد شد و به #متوسلیان گفت: "دارند پیشروی می کنند."
- نیروها را از پادگان خارج کن و در همان محلی که شناسایی کرده بودیم آماده باش، بپا سمت خانه های مردم تیراندازی نکنی.
🔸 عثمان با لهجه غلیط کردی گفت: "بیست روز است در انتظار چنین لحظه ای هستیم. معطل کنیم، می آیند بالا سرمان و تیر خلاص میزنند."
متوسلیان نگاهی به چهره برافروخته آن پیشمرگ انداخت و گفت: "باید فرقی بین ما و آن ها باشد. آن ها مردم را سپر بلای خود قرار دادند، اما ما برای نجات مردم آمده ایم."
بروجردی خیلی کنجکاو و مشتاق به نصیحت های او به #عثمان_فرشته گوش می داد. آرامش را در چهره عثمان هم می دید. او به حدی در منطقه فعال شده بود که اسم او در لیست ترور حزب کومله و نقشبندیها قرار گرفته بود. با انفجار یک خمپاره 120 متوسلیان گفت: "این مردم هیچی ندارند. شهر تخریب شده، نه فرمانداری، نه شهرداری، نه آموزش و پرورشی."
🔹 -بروجردی: شهر که امن شد آستین بالا می زنی و مثل #ناصر_کاظمی می شوی فرماندار، می شوی مسئول همه نداشته های مردم. در انتظار استاندار و دیگر ارگان ها هم نباش.
متوسلیان رفت سراغ همان چهارده پاسدار و شصت پیشمرگی که توسط عثمان فرشته سازمان دهی شده بودند. این بار که برای ورود به شهر آماده شد باز هم فرمانده پادگان مخالفت کرد و گفت: "تا سرهنگ #صیاد جاده را باز نکرد وارد شهر نشو، این ها متوجه شدند صیاد در حال پیشروی است. این حمله وحشیانه آن ها ناشی از ترسشان است."
🔸- متوسلیان: وحشت افتاده به جانشان جناب سرهنگ. شما هراسی نداشته باشید. خدا کمک مان خواهد کرد. اگر شما با آتش توپخانه ما را حمایت کنید. وارد شهر خواهیم شد.
متوسلیان در حالی که انبوه دود فضای شهر چشم دوخته بود گفت: "پیشمرگان خبر آورده اند ضدانقلاب قصد دارد در صورت ترک شهر مراکز اصلی شهر و تاسیسات را تخریب کند. باید سرشان را به هجوم غافلگیرانه گرم کنیم تا ارتش برسد."
🔹 #قجهای اولین نفری بود که به همراه چند پیشمرگ وارد عمل شد. بی سیم زد و گفت: "این جا همه چیز مشکوک است. محاصره پادگان یک فریب بود. آن ها در اطراف تاسیسات، ایستگاه رادیو و تلویزیون و بیمارستان متمرکز شدند."
متوسلیان دوید سمت در خروجی پادگان و به بچه ها گفت: "به شکل برق آسا وارد شهر شوید؛ تند و ضربتی."
ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
🗓 ۲۵ خرداد ۱۳۶۱
🌷#سالروز_شهادت #شهید_عثمان_فرشته ، از یاران جاویدالاثر #احمد_متوسلیان
#سالروز_شهادت ⚘
✿🌺࿐ྀུ༅𖠇༅➼══┅──
۱۳ تیر ۱۳۶۵
عملیات #کربلای_یک
سالروز شهادت #آقا_سید_لشکر
قائممقام بلندآوازهی #لشکر۲۷ محمدرسولاللهﷺ
دست راست تمام فرماندهان لشکر
سردار دلاور و عاشورایی سپاه اسلام
#شهید_سید_محمدرضا_دستواره 🌺
ولادت: ۱۸ اسفند ۱۳۳۸، تهران، حوالی میدان شوش
زندگی در محلهای فقیرنشین
ادامهی تحصیل تا پایان مقطع راهنمایی در سال ۵۲
ترک تحصیل به علّت فقر و شرایط سخت زندگی
مشغول به کار در یک کارگاه خیاطی در بازار تهران
بازگشت به ادامهی تحصیل پس از یک سال دوری و ورود به مقطع دبیرستان سال ۵۳
دوستی نزدیک با نصرتالله قریب، رضا چراغی و محمّد پوراحمد
شرکت در تظاهرات و اجتماعات علیه رژیم شاهنشاهی در سال ۵۶
اخذ مدرک دیپلم در رشتهی اقتصاد در خرداد ۵۷
بازداشت روز ۴ آبان ۵۷ و آزادی با اخذ تعهد
مشارکت در تسخیر پادگانها و مراکز نظامی در آستانهی پیروزی انقلاب و پس از آن
راهاندازی کمیتهی حفاظت شهری با بچهمحلها
ورود به سپاه در ۴ آبان ۱۳۵۸ و ادامهی خدمت در گردان چهار سپاه در پادگان ولیعصر تهران
انتقال به مرکز سفارت آمریکا جهت حفاظت در آبان ۵۸
انتقال به غرب کشور در تاریخ ۷ دی ماه ۵۸ جهت مقابله با فعالیتهای ضدانقلاب
اقامت سه ماهه در روانسر جهت حفاظت از سپاه شهر
اعزام به شهر پاوه و آشنایی با سردار #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
شرکت در عملیات باینگان در ۲۸ اردیبهشت ۵۹ به فرماندهی سردار شهید ناصر کاظمی
اعزام به شهر مریوان به همراه سردار #حاج_احمد_متوسليان در تابستان ۵۹
اعزام به جبههی سرپل ذهاب در مهر ۵۹ به همراه سرداران: شهید رضا چراغی و شهید حسن زمانی و همچنین گیلانغرب
بازگشت به مریوان در اواخر زمستان ۱۳۵۹
انتصاب به عنوان فرماندهی پاسگاه شهدا توسط #احمد_متوسلیان
شرکت در عملیات کاوهزهرا و مجروحیت شدید و بسترشدن ۷ ماهه
مجددأ بازگشت به غرب و عزیمت به جنوب جهت تشکیل تیپ۲۷محمدرسولالله
انتصاب به عنوان مسئول واحد پرسنلی تیپ۲۷ توسط #متوسلیان
حضور موفق و مؤثر در عملیات فتحالمبین و الیییتالمقدس در فروردین، اردیبهشت و خرداد۱۳۶۱
عزیمت به مأموریت لبنان در خرداد و تیر ۱۳۶۱ در کنار سرداران احمد متوسلیان و حاج ابراهیم همّت
شرکت در عملیات عظیم رمضان در تیر ۱۳۶۱
حضور در عملیات مسلمابنعقیل در نهم مهر ۱۳۶۱ و مسئولیت محور عملیاتی
حضور در عملیات والفجر مقدماتی در بهمن ۱۳۶۱ و مسئولیت فرماندهی تیپ سوم ابوذر به دستور سردار #شهید_همت
ازدواج در اسفند سال ۱۳۶۱
عزیمت به غرب کشور - اسلامآباد غرب در بهار سال ۱۳۶۲
شرکت در عملیاتهای والفجر۲ و والفجر۳ در تابستان ۱۳۶۲
شرکت فعال و حضور موفق در عملیات والفجر۴ در مهر و آبان ۱۳۶۲ در منطقهی عمومی مریوان
عزیمت به جنوب و شرکت در عملیات سرنوشتساز خیبر در اسفند ۱۳۶۲
انتصاب به قائممقامی لشکر۲۷ به دستور سردار #شهید_حاج_عباس_کریمی در فروردین ۱۳۶۳
به دنیا آمدن اولین فرزند به نام سیّدمهدی در ۲۱ فروردین ۱۳۶۳
سفر به مکّه و زیارت خانهی خدا در پاییز سال ۶۳
شرکت در عملیات بدر در اسفند سال ۱۳۶۳ و مجروحیت در این عملیات
انتصاب مجدد به جانشینی #لشکر۲۷ در پی انتخاب سردار حاج محمّد کوثری به عنوان فرماندهی جدید لشکر پس از شهادت عباس کریمی
شرکت فعال و حضور موفق در عملیات بسیاربزرگ والفجر۸
شهادت برادر کوچک ایشان سیّدحسین دستواره در تیر ۱۳۶۵
#شهادت : ۱۲ تیر ۱۳۶۵، عملیات کربلای۱ در منطقهی مهران با اصابت ترکشهای خمپاره ۱۲۰
#سردار_شهید_حاج_سید_محمدرضا_دستواره
#شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله_ﷺ
#شهدای_کربلای_یک
#سالروز_شهادت ⚘
✿🌺࿐ྀུ༅𖠇༅➼══┅──
۱۳ تیر ۱۳۶۵
عملیات #کربلای_یک
سالروز شهادت #آقا_سید_لشکر
قائممقام بلندآوازهی #لشکر۲۷ محمدرسولاللهﷺ
دست راست تمام فرماندهان لشکر
سردار دلاور و عاشورایی سپاه اسلام
#شهید_سید_محمدرضا_دستواره 🌺
ولادت: ۱۸ اسفند ۱۳۳۸، تهران، حوالی میدان شوش
زندگی در محلهای فقیرنشین
ادامهی تحصیل تا پایان مقطع راهنمایی در سال ۵۲
ترک تحصیل به علّت فقر و شرایط سخت زندگی
مشغول به کار در یک کارگاه خیاطی در بازار تهران
بازگشت به ادامهی تحصیل پس از یک سال دوری و ورود به مقطع دبیرستان سال ۵۳
دوستی نزدیک با نصرتالله قریب، رضا چراغی و محمّد پوراحمد
شرکت در تظاهرات و اجتماعات علیه رژیم شاهنشاهی در سال ۵۶
اخذ مدرک دیپلم در رشتهی اقتصاد در خرداد ۵۷
بازداشت روز ۴ آبان ۵۷ و آزادی با اخذ تعهد
مشارکت در تسخیر پادگانها و مراکز نظامی در آستانهی پیروزی انقلاب و پس از آن
راهاندازی کمیتهی حفاظت شهری با بچهمحلها
ورود به سپاه در ۴ آبان ۱۳۵۸ و ادامهی خدمت در گردان چهار سپاه در پادگان ولیعصر تهران
انتقال به مرکز سفارت آمریکا جهت حفاظت در آبان ۵۸
انتقال به غرب کشور در تاریخ ۷ دی ماه ۵۸ جهت مقابله با فعالیتهای ضدانقلاب
اقامت سه ماهه در روانسر جهت حفاظت از سپاه شهر
اعزام به شهر پاوه و آشنایی با سردار #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
شرکت در عملیات باینگان در ۲۸ اردیبهشت ۵۹ به فرماندهی سردار شهید ناصر کاظمی
اعزام به شهر مریوان به همراه سردار #حاج_احمد_متوسليان در تابستان ۵۹
اعزام به جبههی سرپل ذهاب در مهر ۵۹ به همراه سرداران: شهید رضا چراغی و شهید حسن زمانی و همچنین گیلانغرب
بازگشت به مریوان در اواخر زمستان ۱۳۵۹
انتصاب به عنوان فرماندهی پاسگاه شهدا توسط #احمد_متوسلیان
شرکت در عملیات کاوهزهرا و مجروحیت شدید و بسترشدن ۷ ماهه
مجددأ بازگشت به غرب و عزیمت به جنوب جهت تشکیل تیپ۲۷محمدرسولالله
انتصاب به عنوان مسئول واحد پرسنلی تیپ۲۷ توسط #متوسلیان
حضور موفق و مؤثر در عملیات فتحالمبین و الیییتالمقدس در فروردین، اردیبهشت و خرداد۱۳۶۱
عزیمت به مأموریت لبنان در خرداد و تیر ۱۳۶۱ در کنار سرداران احمد متوسلیان و حاج ابراهیم همّت
شرکت در عملیات عظیم رمضان در تیر ۱۳۶۱
حضور در عملیات مسلمابنعقیل در نهم مهر ۱۳۶۱ و مسئولیت محور عملیاتی
حضور در عملیات والفجر مقدماتی در بهمن ۱۳۶۱ و مسئولیت فرماندهی تیپ سوم ابوذر به دستور سردار #شهید_همت
ازدواج در اسفند سال ۱۳۶۱
عزیمت به غرب کشور - اسلامآباد غرب در بهار سال ۱۳۶۲
شرکت در عملیاتهای والفجر۲ و والفجر۳ در تابستان ۱۳۶۲
شرکت فعال و حضور موفق در عملیات والفجر۴ در مهر و آبان ۱۳۶۲ در منطقهی عمومی مریوان
عزیمت به جنوب و شرکت در عملیات سرنوشتساز خیبر در اسفند ۱۳۶۲
انتصاب به قائممقامی لشکر۲۷ به دستور سردار #شهید_حاج_عباس_کریمی در فروردین ۱۳۶۳
به دنیا آمدن اولین فرزند به نام سیّدمهدی در ۲۱ فروردین ۱۳۶۳
سفر به مکّه و زیارت خانهی خدا در پاییز سال ۶۳
شرکت در عملیات بدر در اسفند سال ۱۳۶۳ و مجروحیت در این عملیات
انتصاب مجدد به جانشینی #لشکر۲۷ در پی انتخاب سردار حاج محمّد کوثری به عنوان فرماندهی جدید لشکر پس از شهادت عباس کریمی
شرکت فعال و حضور موفق در عملیات بسیاربزرگ والفجر۸
شهادت برادر کوچک ایشان سیّدحسین دستواره در تیر ۱۳۶۵
#شهادت : ۱۲ تیر ۱۳۶۵، عملیات کربلای۱ در منطقهی مهران با اصابت ترکشهای خمپاره ۱۲۰
#سردار_شهید_حاج_سید_محمدرضا_دستواره
#شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله_ﷺ
#شهدای_کربلای_یک
📷 تصویر سمت چپ👆:
💠 رزمندگان، نماز جماعت را به شهید #صیاد_شیرازی اقتدا کردهاند
🔹 مکان: ارتفاعات مرزی بین منطقه پاوه و مریوان
🌼🌸🍀در صف نماز، جاویدالاثر حاج احمد #متوسلیان ، شهید #ناصر_کاظمی و #شهید_همت نیز دیده میشوند
ا🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱
💠 خاطرهای از شهید #صیاد_شیرازی
🔸 در آسمان کردستان بودیم و سوار بر هلیکوپتر. ایشان مدام به ساعتشان نگاه میکرد. علت را پرسیدم، گفت: موقع اذان است. به خلبان اشاره کرد و گفت: همین جا فرود بیا تا نمازمان را اول وقت بخوانیم.
🔹 خلبان پاسخ داد: این منطقه امن نیست و اگر صلاح میدانید تا رسیدن به مقصد صبر کنیم.
🌿 شهید صیاد گفت: اشکالی ندارد، ما باید همین جا نماز بخوانیم.
🌸🍀 خلبان اطاعت کرد و هلیکوپتر همانجا نشست. از آب قمقمهای که داشت وضو گرفتیم و نماز خواندیم.
(راوی: از همراهان شهید)
#شهید_علی_صیاد_شیرازی
#سالروز_شهادت
فرازی از کتاب:
❂○° مسیح کردستان °○❂ 👇👇👇
💠 بخشی از گلوله هایی که روی سر ما میریزند غنائمی است که از ارتش گرفتهاند. سرهنگ ستاری پادگان را محکم گرفته و وا نمیدهد. او افسر با دل و جراتی است.
جوانی ریش تراشیده و سبیل کوتاه وارد شد و به #متوسلیان گفت: "دارند پیشروی می کنند."
- نیروها را از پادگان خارج کن و در همان محلی که شناسایی کرده بودیم آماده باش، بپا سمت خانه های مردم تیراندازی نکنی.
🔸 #عثمان با لهجه غلیظ کردی گفت: "بیست روز است در انتظار چنین لحظه ای هستیم. معطل کنیم، می آیند بالا سرمان و تیر خلاص میزنند."
#متوسلیان نگاهی به چهره برافروخته آن پیشمرگ انداخت و گفت: "باید فرقی بین ما و آن ها باشد. آن ها مردم را سپر بلای خود قرار دادند، اما ما برای نجات مردم آمده ایم."
بروجردی خیلی کنجکاو و مشتاق به نصیحت های او به #عثمان_فرشته گوش می داد. آرامش را در چهره #عثمان هم می دید. او به حدی در منطقه فعال شده بود که اسم او در لیست ترور حزب #کومله و #نقشبندیها قرار گرفته بود. با انفجار یک خمپاره 120 #متوسلیان گفت: "این مردم هیچی ندارند. شهر تخریب شده، نه فرمانداری، نه شهرداری، نه آموزش و پرورشی."
🔹 -بروجردی: شهر که امن شد آستین بالا می زنی و مثل #ناصر_کاظمی می شوی فرماندار، می شوی مسئول همه نداشته های مردم. در انتظار استاندار و دیگر ارگان ها هم نباش.
#متوسلیان رفت سراغ همان چهارده پاسدار و شصت پیشمرگی که توسط #عثمان_فرشته سازمان دهی شده بودند. این بار که برای ورود به شهر آماده شد باز هم فرمانده پادگان مخالفت کرد و گفت: "تا سرهنگ #صیاد جاده را باز نکرد وارد شهر نشو، این ها متوجه شدند #صیاد در حال پیشروی است. این حمله وحشیانه آن ها ناشی از ترسشان است."
🔸- متوسلیان: وحشت افتاده به جانشان جناب سرهنگ. شما هراسی نداشته باشید. خدا کمک مان خواهد کرد. اگر شما با آتش توپخانه ما را حمایت کنید. وارد شهر خواهیم شد.
#متوسلیان در حالی که انبوه دود فضای شهر چشم دوخته بود گفت: "پیشمرگان خبر آورده اند ضدانقلاب قصد دارد در صورت ترک شهر مراکز اصلی شهر و تاسیسات را تخریب کند. باید سرشان را به هجوم غافلگیرانه گرم کنیم تا ارتش برسد."
🔹 #قجهای اولین نفری بود که به همراه چند #پیشمرگ وارد عمل شد. بی سیم زد و گفت: "این جا همه چیز مشکوک است. محاصره پادگان یک فریب بود. آن ها در اطراف تاسیسات، ایستگاه رادیو و تلویزیون و بیمارستان متمرکز شدند."
#متوسلیان دوید سمت در خروجی پادگان و به بچه ها گفت: "به شکل برق آسا وارد شهر شوید؛ تند و ضربتی."
ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
🗓 ۲۵ خرداد ۱۳۶۱
🌷سالروز شهادت #عثمان_فرشته ، از یاران جاویدالاثر احمد متوسلیان