eitaa logo
کتاب جمکران 📚
9.9هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
121 فایل
انتشارات کتاب جمکران دریچه‌ای رو به معرفت و آگاهی بزرگترین ناشر آثار مهدوی ناشر برگزیده کشور فروش کتاب و استعلام موجودی 📞02537842131 ارتباط با مدیرکانال 09055990313📱 🧔🏻 @ketabejamkaran_admin ⏰ ۸ الی ۱۵ 🏢قم، خیابان فاطمی، کوچه ۲۸، پلاک ۶
مشاهده در ایتا
دانلود
‼️ از این جنایات اسرائیل تعجب می‌کنید؟! حال آنکه (ع) فرمود: در بامدادی بین طلوع فجر تا طلوع خورشید را به شهادت رساندند سپس (بدون هیچ گونه احساس بدی) به خرید و فروش پرداختند؛ چنان که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است؟! (مثیرالأحزان / ص41) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🔸 📜 در روایات داریم که «إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَكَّةُ وَ إِنَّ لِلرَّسُولِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِينَةُ وَ إِنَّ لِأَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ حَرَماً وَ هُوَ الْكُوفَةُ وَ إِنَّ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ بَلْدَةُ قُم‏». سه تا حرم را ذکر می‌کند: ، و ؛ و بعد دیگر نمی‌گوید: حرم (ع) است؛ نمی‌گوید (ع) حرمی دارد و آن است یا (ع) حرمی دارد و آن است. بلکه می‌گوید: ، حرم ما اهل‌بیت است؛ یعنی قم، هم حرم امام حسین(ع) است، هم حرم امام حسن(ع) است، هم حرم حضرت زهرا(س) است. یعنی قم، حرم فاطمۀ زهرا(س) و یازده فرزندش است. 💠 علت این‌که می‌گوید: قم حرم ما است، این است که چون قم حرم (س) شده، بچه‌ها در خانۀ مادرشان آرامش دارند. از این جهت در روایات دربارۀ قم آمده است: «فَإِنَّهُ مَأْوَى الْفَاطِمِيِّينَ وَ مُسْتَرَاحُ الْمُؤْمِنِين‏.» چون این شهر مربوط به حضرت زهرا (س) است، می‌گوید: «مأوی الفاطمیین» (پناهگاه ) و چون در این‌جا احساس راحتی می‌کند، می‌گوید: «مستراح المومنین». مستراح یعنی محل استراحت؛ یعنی جاهای دیگر آرامش ندارند، آنجا که می‌روند احساس آرامش دارند. ✅ این یک جای عادی نیست. من هر وقت یک مدتی دور می شوم از قم، انگار در . هرچند وطنم شیراز است، در اینجا متولد شده ام، در اینجا تربیت شده ام؛ اما وقتی به آنجا (قم) می روم انگار در هستم! آرامشی که در آنجا دارم هیچ‌جا ندارم. 🎙 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
❗️ نقش در نهضت (ع) از تا سقوط امویان 📣 در تازه ترین اثر انتشارات کتاب جمکران 📙 🖋 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 👊🏻گاهی اوقات یک دست هم صدا دارد! ⚠️ اولین باری که سفر رفتم، هنوز آمریکایی‌ها توی عراق بودن و مرز پر از سربازانشان بود. حضور آن اشغالگرها برایم غیرقابل تحمل بود. یادم افتاد این سرزمین انگار خالی از و نبوده؛ از آمریکایی‌ها و صدام گرفته تا سال‌ها قبل، خلیفه‌های ستمگر عباسی. در خیال خودم به این فکر کردم اگر به این سربازها بگویند این‌هایی که دارند از مرز رد می‌شوند، هستند؛ چه احساسی پیدا می‌کنند و اگر قدرت داشتند، چطور مانع (ع) می‌شدند؟ یک آن رفتم به گذشته، به قرن‌ها قبل؛ به آن زمانی که خرج (ع)، دادن یک دست بوده است. از خودم پرسیدم تا کجا و چقدر حاضرم علاقه‌ام را به (ع) نشان بدهم؟ آیا حاضر می‌شدم یک دستم را از دست بدهم اما عوضش زیارت بروم؟ 📕 و حالا بیشتر از ده سال بعد، کتاب به دستم رسیده است. کتابی که کم‌حجمی‌اش انگیزه شده تا یک‌روزه تمامش کنم و بدانم جریانش از چه قرار است. کتاب یک‌دست‌ها نوشته مربوط می‌شود به دوران (ع) و خلیفه غاصب وقت، ؛ اما شخصیت اصلی داستان، دانشمندی است که محب امام هادی(ع) و از یاران و شیعیان ایشان است. به حکم مذهبش را پنهان کرده است. دانشمندی که شهرتش باعث می‌شود، خلیفه از او بخواهد که معلم فرزندانش باشد. داستان بیشتر در فضای و خانه این دانشمند که نام دارد، می‌گذرد. خلیفه با اینکه از هیچ سختگیری به امام و شیعیانش دریغ نکرده اما از اینکه تا نزدیک گوشش و در قلب اطرافیانش نفوذ کرده، از مادر خودش تا کنیزک رقصانش، به‌خشم آمده است و به جای پذیرش حقیقت، دستور داده شدت سختگیری‌ها افزایش پیدا کند تا جایی که فرمان (ع) و زائرانش را داده است. ابن‌سکیت شاهد این ماجراهاست و غصه‌هایی که می‌خورد و کمک‌هایی که به شیعیان می‌کند. و سرانجام روزی که مذهبش برای خلیفه آشکار می‌شود و چه زیبا در دفاع از حقیقت سخن می‌گوید و چه زیباتر هزینه این را می‌چشد. 😍 بعداز خواندن این کتاب می‌فهمیم غلط است که می‌گویند ؛ چرا، صدا دارد و دل‌ها را تکان داده است. باز هم پی می‌بریم، ثروتمندترین است؛ چراکه حاضر نیست درقبال تمامی ثروت دنیا دست از محبتش به و بردارد. این را صادق(ع) به ما یادآوری کرده است. 🤔 بعداز خواندن کتاب از خودم می‌پرسم اگر این و اندک‌شیعیان مقاوم طول تاریخ وجود نداشتند و برای حفظ و هزینه‌هایی مثل لای دیوار گذاشته شدن، کتک خوردن بابت گفتن، قطع شدن دست و غیره را به‌خاطر مصلحت اندیشی عقل نمی‌دادند آیا هرگز این اعتقاد از بین رسانه‌های باطل و غالب طول به دست ما می‌رسید؟ که امروز به‌راحتی و پرسروصدا برگزار کنیم و برای بردن نام هیاهو راه بندازیم؟ و آیا من در این نقطه تاریخ حاضر هستم از خودم بگذرم تا اعتقاد شیعه نسل‌به‌نسل و سینه‌به‌سینه منتقل بشود؟ ✅ خواندن کتاب یک‌دست‌ها با حجم کم و داستانی بودنش گزینه مناسبی است برای خواندن در این روزها تا هر کداممان بعداز خواندنش از خودمان بپرسیم: با ادعای شیعه بودنی که داریم و اعتقادی که به این آیه «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَ‌كُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ» داریم تا کجا حاضریم پای اعتقاداتمان بایستیم و هزینه بدهیم؟ حاضریم مثل آن پیرزن، نه یک دست که هر دو دستمان را در راه اماممان بدهیم و همچنان خوشحال باشیم؟ هزینه دادن پای (عج) در دنیای امروزی چقدر و چطور است؟ آیا من هم می‌توانم زمانی که «فاذا مُحَّصوا بالبلاء» می‌شوم جزء آن اندک‌دینداران باشم و دینم «لعق علی السنتهم» نباشد؟ می‌توانم وقتی حدیث «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ» را در دفاع از مردم مظلوم می‌خوانم در ازای هزینه دادن بابتش هم مثل آن فرد خطاب به بگویم: شرمنده بودیم که فقط غزه بمباران می‌شد و ما بمباران نمی‌شدیم! حالا خیالمان راحت شد که در این عرصه نیز با مردم غزه پیوند خورده‌ایم. ✍🏻 از: 📚 تهیه کتاب👇 https://ketabejamkaran.ir/130016 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
✅سوال مسابقه: ❓کدام دستور تخریب بارگاه (ع) را داد؟ 1️⃣ متوکل 2️⃣ مأمون 3️⃣ هارون 4️⃣ معتز 📙 🖋 📚 🎁 به قید قرعه به یکی از کسانی که پاسخ صحیح را ارسال کنند، یک جلد از آثار کتاب جمکران اهدا خواهد شد. 📨فقط عدد گزینه صحیح را به شماره 30006313 پیامک کنید. ⏳مهلت پاسخ تا پایان چهارشنبه 27 دی برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/130016 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
⁉️ (عج) از چه کسانی انتقام می‌گیرد؟ 📜امام عصر(عج) از دشمنان خدا و پیامبر و امامان، به‌ویژه از دشمنان (ع) انتقام می‌گیرد. اما چگونه این انتقام قابل تصور است، در حالی‌که قاتلان جدّش بیش از هزاران سال از مرگشان گذشته است؟ این به دو صورت ممکن است انجام گیرد: 1. حضرت مهدی(عج) قاتلان (ع) را زنده می‌کند و از آن‌ها انتقام می‌گیرد. 2. حضرت مهدی(عج) از نوادگان قاتلان امام حسین(ع) انتقام می‌گیرد، هرچند ده‌ها واسطه بین آنان و اجدادشان که قاتلان امام حسین(ع) هستند، باشد. این انتقام به این دلیل است که آنان نیز جنایت‌های اجداد خود را تأیید می‌کنند، به همین دلیل، آنان نیز مشمول انتقام (ع) قرار خواهند گرفت، اگرچه هزاران سال از ماجرای کربلا گذشته باشد. 📘 📘📘📘📘📘 ❓ ❓ ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
⁉️چرا باوجودی که همه امامان، هستند، فقط به (عج) گفته می‌شود؟ 📜 این سؤال را از (ع) پرسید و امام در جواب فرمود: آن‌گاه که جدّم (ع) به شهادت رسید، فرشتگان الهی با گریه و ناله به درگاه الهی ضجه نموده، عرض کردند: ای خدا و مولای ما، آیا از کسانی که برگزیده و فرزند برگزیده تو را به شهادت رساندند می‌گذری، او که بهترین خلق توست؟ خداوند به آنان وحی فرمود: فرشتگان من، آرام باشید، به عزت و جلالم سوگند که حتماً از آنان خواهم گرفت؛ هرچند مدتی بگذرد. سپس خداوند از فرزندان (ع) امامان را برایشان نمایان ساخت و فرشتگان خوشحال شدند. اما دیدند یک نفر از ایشان ایستاده و نماز می‌خواند. خداوند فرمود: به‌وسیله آنکه ایستاده، از آنان انتقام خواهم گرفت. 📘 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/3006 📘📘📘📘📘 ❓ ❓ ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🟢توسل به (ع) در مِنا... 📖: به رفته بودم، پایم سوزش پیدا کرد آن را بستم. به و رفتم وقتی می‌خواستم به روم از راه رفتن عاجز بودم و سعی کردم وسیله‌ای فراهم کنم، ولی موفق نشدم. عاقبت با همان پا خود را به مِنا رساندم و یک نفر از بغداد هم همراه من بود. هرچه گشتیم که چادر خودمان را پیدا کنیم نتوانستیم، تا بعداز ظهر می‌گشتیم و در آن هوا خیلی بـی‌حال و مضطرب شدیم. همراه من از ناراحتی و گرما، سر خود را داخل یکی از خیمه‌ها کرد. وقتی به او گفتم: بیا فلان کار را انجام دهیم، دیدم گریه می‌کند و مضطرب و شده است. من رو به قبر مطهّر (ع) کردم و عرض کردم: آقا، مضطرّ شدیم، به ما عنایت فرمایید. همان گاه دیدم کسی بالای سر ما ایستاده و بدون سابقه به ما می‌گوید: چادر خودتان را می خواهید؟ گفتم: آری. گفت: همراه من بیایید. ده قدمی رفتیم ما را به چادرمان رساند، نگاه کردیم دیدیم آن مرد نیست... 📘 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🛒https://ketabejamkaran.ir/4328 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabejamkaran
🏴در شب (ع) هستیم. پنجمین امام شیعیان که در میان خاندان (ص) نخستین کسی بود که هم پدر و هم مادر وی فاطمی و علوی بودند؛ زیرا پدر او (ع) فرزند (ع) و مادرش فاطمه دختر (ع) بود.
ا❁﷽❁ا 🗓9 ذی‌الحجه: (ع) ⚫️آخرین جملات (ع) قبل از شهادت 📖 به سمت مکه رو کرد و گفت: «! آرزو داشتم یک بار دیگر چشم‌هایم را به دیدار با تو روشن سازم اما عمرم وفا نداد... وعدهٔ دیدار ما به روز قیامت!» او زیر لب چند بیتی شعر خواند. ناگهان شمشیر بکر بر گردن او فرود آمد و سر از تن فرستادهٔ (ع) جدا شد. پایین ساختمان دارالأماره که حالا بیشتر شده بودند از شوق هل‌هله کردند. بکر پیکر مسلم را با خشونت به پایین پرتاب کرد. سپس هراسان به سمت قصر دوید. ابن زیاد پرسید: «تمام شد؟ او را کشتی؟» بکر با صدایی لرزان پاسخ داد: «آ... آری!» - پیش از مردن چیزی هم گفت؟ - همواره می‌گفت: سبحان الله، الله ا کبر، لا اله الا الله... وقتی به او نزدیک شدم تا گردنش را بزنم گفت: «خدایا خودت بین ما و این مردم که به ما گفتند و زدند و تنهایمان گذاشتند، داوری کن!» 📘 برشی از کتاب از مجموعه 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗https://ketabejamkaran.ir/99051 📚 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
‼️ (ع) حجِ نیمه تمامش را در می‌گذارد و به انتظار قافله‌ یارانش با تمام هستی‌‌اش به می‌رود. ⁉️ ! تو به انتظار کدام قافله سرگردان صحراها شدی؟ 😭 روز استجابت دعاست. در این روز دعا برای تعجیل در (عج) را فراموش نکنیم. ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran