eitaa logo
کتاب جمکران 📚
9.9هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
121 فایل
انتشارات کتاب جمکران دریچه‌ای رو به معرفت و آگاهی بزرگترین ناشر آثار مهدوی ناشر برگزیده کشور فروش کتاب و استعلام موجودی 📞02537842131 ارتباط با مدیرکانال 09055990313📱 🧔🏻 @ketabejamkaran_admin ⏰ ۸ الی ۱۵ 🏢قم، خیابان فاطمی، کوچه ۲۸، پلاک ۶
مشاهده در ایتا
دانلود
ا❁﷽❁ا 💡راه‌کارهایی عملی برای یاری عجل الله تعالی فرجه 🔰 با اعمال 📖زینت بودن برای صاحب‌الزمان(عج) با جدّیت در و پرهیز از رفتارهای زشت و زننده و حاصل می‌شود. اگر این اعمال زشت ازطرف کسانی که خود را می‌دانند سر بزند، دل آن عزیز آزرده می‌شود و دیگران را به ایشان بی‌رغبت می‌کند. همه ما می‌توانیم با جدّیت در تلاش و و خدمت به هم‌نوع، دل آن بزرگوار را شاد و امام خویش را . 🖋 🛒http://ketabejamkaran.ir/123127 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
🔺؛ شمه‌ای از شکوه جهان امام علی(ع) نویسنده مجموعه پنج جلدی معتقد است جان کلام نهج‌البلاغه از زبان کسی بیان شده که بر راه‌های آسمان بیش از راه‌های زمینی مسلط و آشنا بود. ادامه را اینجا https://tn.ai/2865954 بخوانید. 📙 🖋 📡 🔊 برای تهیه این مجموعه کلیک کنید👇 🔗http://ketabejamkaran.ir/110960 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 🟢 از عارفان شیعه و شاگردان مرحوم سیدعلی قاضی طباطبایی 📖 از ذائقۀ فراخی بهره‌مند بود. مدتی را تحصیل فقه کرده بود، اما ذوق و رغبتش به سلوک بود. از همان کودکی در پی تحصیل را گرفت. به صِرف عقل بسنده نبود و پیشه اش نعل‌سازی و نعل کوبی به پای اسبان بود. ملقّب شده بود به «سید هاشم نعل بند.» به‌شدت در کسب‌وکارش مراقبت می‌کرد. نکند حقی را پایمال کند. جنس را از همۀ آهنگرها ارزان‌تر می فروخت. در موقع توزین و ترازو کردن، سنگین‌تر می کشید. مقداری نعل هم اضافه بر روی آن می‌ریخت. هر کس که نسیه می‌خواست، بی پروا به او می‌داد. حتی سوءاستفاده هایی از او کردند. این نسیه دادن ها برای برخی راه کسب درآمد شده بود. سید اما می‌دانست که این دغل بازی‌های دنیا ره به جایی نمی برد. چنان بود که گاه تدبیر امور دنیوی‌اش را نمی‌توانست به نیکی انجام دهد. بسیاری هم این را می دانستند... 📘 🖋 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا یکشنبه‌های 📜 خطبه صد و نود و نه أَلَا وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدْ جَعَلَ لِلْخَيْرِ أَهْلًا وَ لِلْحَقِّ دَعَائِمَ وَ لِلطَّاعَةِ عِصَماً. وَ إِنَّ لَكُمْ عِنْدَ كُلِّ طَاعَةٍ عَوْناً مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ؛ يَقُول‏ عَلَى الْأَلْسِنَةِ وَ يُثَبِّتُ [بِهِ‏] الْأَفْئِدَةَ. فِيهِ كِفَاءٌ لِمُكْتَفٍ وَ شِفَاءٌ لِمُشْتَفٍ‏. و بدانید که خدای سبحان برای نیکی، اهلی و برای حقیقت، پایه هایی و برای پیروی (از خدا و رسول) عامل‌هایی نگهدارنده قرار داده است. و به‌یقین از جانب خدای پیراسته در هر اطاعتی، دستگیری (ویژه‌ یا یاور مخصوصی) برای شما وجود دارد که (خداوند بدین طریق) بر زبان‌ها سخن می‌راند و دل‌ها (یا روح‌ها) را استوار می‌کند. این دستگیری خدا مایۀ مناسبی است برای کسی که به‌دنبال رسیدن به کفایت است و بهبودبخش کسی است که جویندۀ بهبودی است. 📙 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/110960 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
📚هر هفته یک کتاب رو با شیوه‌های مختلف برای شما معرفی می‌کنیم تا کتاب‌ها رو بهتر بشناسید و به دیگران معرفی کنید. 📣کتاب هفته هم داره و هم (دوستانتان را خبر کنید) 🎉سه‌شنبه‌ها منتظر مسابقه از کتاب هفته باشید و جمعه‌ها تخفیف 📙 کتاب این هفته: 🖋 روایتی داستانی از بانو (س) 📜(س) بانویی است که مسلمانان از شیعه و سنی و دیگر مذاهب درباره شأن بزرگی و جلال و جبروت ایشان اتفاق نظر دارند و هم سوی باهم هستند. ❓زندگی (س) در دوران جوانی چگونه بود؟ ❓ماجرای آشنایی ایشان با (ص) به چه صورت بود؟ ❓اتفاقات بعد از این دو بزرگوار چی بود؟ 💡برای دونستن جواب این کتاب این هفته رو بخونید. 👨‍👩‍👧‍👦این کتاب برای چه سنی مناسبه؟ و ⏱چقد می‌بره بخونم؟ حدود 3 ساعت ❓کیا بخونن؟ اونایی که عاشق و داستان های تاریخی هستن 🎁کتاب رو به کی می‌تونیم بدیم؟ کسایی که در آستانه هستن یا تازه ازدواج کردن و البته که در تاریخ دنبال الگویی نیک می گردن... برای تهیه کتاب اینجا رو کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/127016 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
🔆 بازنویسی و تلخیصی جذاب از کتاب ارزشمند امام مهدی(عج) از تولد تا بعد از ظهور 📣 به چاپ دوم رسید. 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 http://ketabejamkaran.ir/119415 📚 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
📚1. سیاه‌چرده و بانمک که کمی گونه‌هایش را سرخ کرده بود، با چشمانی زیبا که سفیدۀ آن سیاهی را پاره کرده، به بیرون جسته بود و به‌شدت خودنمایی می‌کرد، رخ در رخ ایستاده بود و فریاد می‌زد: «باز هم ؟» دخترک ، و بود. هر کاری را که به او می‌سپردند، برایش سنگین و طاقت‌فرسا بود و تلاش می‌کرد خود را از رنج آن خلاص کند و به‌کارهای دخترانۀ خویش برسد. بیشتر از هرچیزی از کارِ خانه رنج می‌برد؛ از رفت‌وروب و ظرفشویی بیزار بود؛ می‌توانست عمری را در آشپزخانه سر کند و غذاهای من‌درآوردی بپزد، اما دمی به تمیز کردن آشپزخانه نپردازد. گاهی پنهانی تمام مسئولیت خود را در قبال چند سکه از پول روزانه‌ای که از صاحب این خانه می‌گرفت، به دیگران واگذار می‌کرد و بیشتر به بازی و یا آراستن خود مشغول می‌شد. اما این بار مچ او را گرفته بود و حالا مجبور شده بود که همراه زنی مسن‌تر از اهل خانه ریخت‌وپاش سرسرای به آن بزرگی را که از مهمانی شب پیش به آن حال و روز افتاده بود، جمع کند؛ به همین دلیل با شنیدن این خبر که قرار بود بعدازظهر خواستگار دیگری بیاید، صدایش درآمده بود و فریادش به آسمان رسیده بود. صدای خروشان و زیبا که در دل خانه پیچید، دست بر دهان او گذاشت و او را به سکوت و آبروداری دعوت کرد... (ادامه این قصه جذاب: فرداشب ساعت 19) 🍉 1/6 📙 کتاب این هفته: 🖋 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا 📌آیا زمین از وجود امام و حجّت خدا خالی می‌ماند؟ 📜خدای تعالی از وقتی که آدم(ع) در گذشته است تاکنون زمین را بی امامی که رهبری به خدای تعالی کند فرو نگذاشته است. او حجّت خدا بر بندگان است، کسی که او را ترك کند هلاك شود و کسی که ملازم او باشد نجات یابد. اگر حجت خدا روی زمین نبود، مسلما زمین، ساکنانش را فرو می‌برد. 📘 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/2920 📘📘📘📘📘 ❓ ❓ ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
❗️روایت و که با تأسی از امام عاشقان حضرت (ع) دردانه‌هایشان را به فرستاده‌اند و صبوری را پیشه خود ساخته اند... 📣 در تازه ترین اثر انتشارات کتاب جمکران 📙 🖋 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
📚2. که هنوز شانزده‌سالگی را پشت‌سر نگذاشته بود، بقیۀ فریادش را بلعید و نگاهی به سرسرا انداخت که هنوز جارو نشده بود و ظرفهایی که هنوز سر جای خود نبودند. روی فرشها آثاری از چسبندگی شربت‌های ریخته‌شده دیده می‌شد، پشتی‌ها در جای‌جای سرسرا چون لاشه‌هایی بیجان افتاده بودند؛ گویا که میهمانان به جای تکیه‌زدن بر این بالش‌های نرم، آنها را به یکدیگر پرتاب کرده بودند. لبخند زد و گفت: «کارنکرده را نبرید به‌کار، چه خبر است؟ تو تازه از راه رسیدی، دیر آمدی و زود می‌خواهی بروی؟» و اندیشید که بسیار شده که این سرسرا، روزی سه یا چهار را هم میزبان بوده است. تا وقتی ملکۀ این خانه به مردی از مردان شهر و دیار خویش روی خوش نشان ندهد، آش همان آش و کاسه همان کاسه است. نگاهی از سر ترحم به دخترک انداخت که گوشه‌ای نشسته و زانوی غم در بغل گرفته بود و گفت: «دعا کن، دعا کن مرد رویاهای ملکۀ ما از راه برسد و او را از این چشم‌انتظاری درآورد، که راستش همۀ این خانه چشم انتظار اوست؛ تا وقتی که نیاید، وضع ما به همین آشفتگی است که می‌بینی.» دخترک آهسته گفت: «این همه مرد! اگر او واقعاً شوهر بخواهد، باید یکی را از میانشان انتخاب کند.» اشک چشمان درشت دخترک را با کنارۀ روسری‌اش گرفت و آرام گفت: «حق او خیلی بیشتر از این مردانی است که می‌آیند و می‌روند.» دخترک با کنایه گفت: «حتماً منتظر و زیباست که با از آن‌سوی آسمان پرواز کند و در این خانه بنشیند!»... (ادامه این قصه جذاب: فرداشب ساعت 19) 🍉 2/6 📙 کتاب این هفته: 🖋 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️بانویی که دائماً درگیر به (ص) بود... 📹ببینید: صحبت های خانم نویسنده کتاب 📚روایتی داستانی از بانو (س) 📙 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/127016 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 🟢حالِ آدم دورمانده از امام زمان(عج) 📜درس، درسِ معرفت امام بود. شاگرد، شیعه خالصی مثل . استاد، حضرت . (ع)، حالِ آدم دورمانده از امام زمانش را تشبیه کرده بود به گوسفندِ گم شده از گله و چوپان؛ گوسفندی که بعد از دلبستن و رانده شدن از چوپان‌های غریبه، بعد از هراس و حیرانی و سرگردانی، خواهد شد! ♻️برگرفته از: 📙 🖋 برای خرید کتاب کلیک کنید👇 http://ketabejamkaran.ir/2939 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
🔆ترجمه و شرح احادیث شیعی مربوط به ظهور امام زمان(عج) و نشانه‌های ظهور ایشان 📣 به چاپ هفتم رسید. 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 http://ketabejamkaran.ir/103721 📚 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
📚3. از شربتی که برای میهمان‌ها روی طاقچه گذاشته بودند، کمی در لیوان ریخت و به‌دست دخترک داد، با مزاح گفت: «خیلی کار کردی، خسته شدی، برو من تمامش می‌کنم.» و زیرلب گفت: «تو چه می‌دانی؟» به فرزندان خود اندیشید که یکی از آنها هم‌سن‎وسال همین دخترک بود، با گیس‌هایی بلند و وحشی. به یاد دیار خود افتاد که در صحرا می‌دویدند و یال‌هایشان را به باد می‌سپردند و یکدیگر را دنبال می‌کردند. درست مثل دخترکان زیبای این خانه، وقتی با یکدیگر جفت می‌شدند و بازی می‌کردند و از که زیرچشمی آنها را می‌پاییدند، می‌گفتند و می‌خندیدند و هرکدام برای خود شاهزاده‌ای با اسب سفید را تصور می‌کردند؛ هرچند که رنگ پوست خودشان به سیاهی می‌زد. گاه از جوانی سخن می‌گفتند که دل همه‌شان را برده بود و نه تنها دل آنها، که همۀ زنان و دختران بزرگان شهر هم شیدای او بودند. اما او بی‌تفاوت از کنار یک‌یکشان می‌گذشت و گویا خیال با هیچ زنی را نداشت. (ادامه این قصه جذاب: فرداشب ساعت 19) 🍉 3/6 📙 کتاب این هفته: 🖋 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
✅سوال مسابقه: ❓پدر ملکه در کجا کشته شده بود؟ 1️⃣ جنگ فجار 2️⃣ در راه تجارت 3️⃣ به دست قبایل مهاجم 4️⃣ به دست ابوسفیان 📙 🖋 📚 🎁 به قید قرعه به یکی از کسانی که پاسخ صحیح را ارسال کنند، یک جلد از آثار کتاب جمکران (به انتخاب برنده) اهدا خواهد شد. 📨فقط عدد گزینه صحیح را به شماره 30006313 پیامک کنید. ⏳مهلت پاسخ تا چهارشنبه 9 فروردین برای خرید کتاب اینجا رو کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/99379 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا 💠امام محمد باقر(ع) فرمود: [قائم خروج می‌کند] آنگاه که مردان به زنان تشبّه کنند و زنان به مردان و... 📙 🖋 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
📚4. دسته‌دسته ظرف‌های شسته‌شده را که دیگران در می‌شستند، به درون سرسرا حمل می‌کرد. خسته شده بود، اما جرئت فرار کردن از زیر کار را نداشت. می‌دانست که اگر این بار هم او را فراری از کار ببیند، حتماً عصبانی می‌شود و وادارش می‌کند که کار کرده را دوباره انجام دهد. چه‌بسا که صدای فریاد او را هم شنیده باشد، آنوقت آنقدر غرغر می‌کرد تا او را به گریه بیندازد. ظرف‌ها را از دست او می‌گرفت، در گنجه‌های بزرگ می‌چید و زیرلب آواز سواری را می‌خواند که در پی دلداده‌اش می‌آید. با بی‌پروایی و کمی هم بی‌ادبی، دست پر از ظرفش را کنار کشید تا دست‎های زن مسن خالی برگردند و صدای آوازش ناگهان قطع شود و او بخندد؛ خنده‌ای از سر ، و . با بی‌احتیاطی ظرفها را روی زمین رها کرد. خیره به او و رفتار کودکانه‎اش، فقط نگاه می‌کرد و می‎‌خواست بداند که با این کار چه قصدی داشته؛ شاید گله‌ای از او و یا اعتراضی از زندگی در این خانه داشت که آن گله و شکایت را مدتی بود در سینه‌اش نگه داشته و دیگر توان صبوری نبود... (ادامه این قصه جذاب: فرداشب ساعت 19) 🍉 4/6 📙 کتاب این هفته: 🖋 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
شیطان هم در بند شد و من همچنان بنده نشدم! خداوندا؛ مرا در بند کن... ✍️محمدجوادمحمودی @ketabejamkaran
📚5. گفت: «چه خبر شده که ما از آن بی اطلاعیم؟ اگر نمیخواهی کار کنی، نکن. برو، من تمامش می‌کنم. اما این قیافه را هم به خودت نگیر که خیلی خیلی شده‌ای.» و بعد لب‌هایش را کج کرد و ادای او را درآورد و به‌شوخی خندید. ناخودآگاه آینه‌ای از جیب پیراهن بیرون آورد و خود را خوب برانداز کرد، می‌خواست قیافۀ به‌هم‌ریخته‌اش را سروسامانی دهد. نگران بود که نکند راست می‌گوید و او را زشت ببیند. به مجعدش که انگشت در آن فرو نمی‌رفت، دست کشید، صورتش را پاک کرد و آرزو کرد که رنگ سیاه پوستش به‌یکباره سفید شود و او بتواند آن را چون ماهتابی به تماشا بگذارد. اما خودش هم خوب می‌دانست که این آرزویی محال است و هرگز رنگ قهوه‌ای و سوختۀ او تغییر نمی‌کند. اگرچه این رنگ هم در نوع خود بی‌نظیر بود و چون بلوری قهوه‌ای، در نظر کسانی که زیبایی را خوب می‌شناختند و زبانش را می‌فهمیدند، ، و بود. زیرلب گفت: «راستش می‌ترسم که یک در این خانه حاکم بشود و را مجبور کند همۀ ما را بیرون بریزد.»... (ادامه این قصه جذاب: فرداشب ساعت 19) 🍉 5/6 📙 کتاب این هفته: 🖋 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا 📙 🖋 🖌 📚 درباره سردار است. خانم شاعر کودک در این کتاب با زبان شعر را با شخصیت قهرمان آشنا می‌کند 📖این کتاب با تصویرگری‌های زیبای برای گروه سنی کودک و نوجوان به چاپ رسیده است. برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🛒https://ketabejamkaran.ir/132945 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علت گریه‌های اموات😭 در شب‌های جمعه ماه مبارک رمضان 🎙 (رحمةالله) برای شادی روح تمام اموات مومنین و مومنات از اولین تا قیام یوم‌الدین صلوات 🌹 @ketabejamkaran
به جای اینکه عابد باشی عبد باش. تا عبد نشوی عبادت سودی به حالت ندارد عبد بودن یعنی: ببین خدایت چه می‌گوید نه دلت. @ketabejamkaran
📚6. مسن لبخند زد و سر را که جلوی او پایین آمده بود تا ظرفها را زمین بگذارد، در آغوش گرفت، بوسید، لبخند زد و در خیالی دور غوطه‌ور شد. او ، و اینک خود را در همین خانه گذرانده بود. روزهای خوب، بد، تلخ و شیرین بسیاری را پشت سر گذارده بود. را خود به چشم دیده بود و نیز مرگ مادر و کشته شدن پدرش در جنگ ، جزو لاینفک خاطرات او از رنج‌های بودند و در عین حال صبوری و استقامت او را، که چون کوهی استوار مقابل مصائب می‌ایستاد، دیده و شنیده بود. این در کمال و چنان کاروان تجاری‌ای به راه انداخته بود که هیچکدام از مردان قدرتمند شهر نتوانسته بودند به آن وسعت در پیش بروند. بیشتر اهالی شهر را به کار گرفته بود و بدون اینکه خودش حتی یکبار با کاراون‌هایش همراه شود، چنان آن را مدیریت می‌کرد که کاروان‌هایش، هر بار با سودی بسیار به شهر بازمی‌گشتند. او این‌همه دارایی را نه به اتکای ارث و میراث، بلکه با استفاده از و خاصش در نحوۀ تجارت به دست آورده بود که در این زمینه، بود. کار را به جایی رسانده بود که از ، و و دربارۀ او داستان‌سرایی می‌کردند. و دختری جوان که در و بی‌نظیر و از نظر عقل و درایت، سرآمد همۀ زنان این شهر بود. ✅ ادامه این داستان جذاب رو در کتاب به قلم بخونید. 🍉 6/6 📙 کتاب این هفته: 🖋 برای تهیه کتاب اینجا رو کلیک کنید👇 https://ketabejamkaran.ir/127016 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا 📕📗📘📙 📙📘📗📕 🏵برنده مسابقه کتاب 🏅0994***7772 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا 📙 🖋 🖌 📚 (آقا سید) که است، می خواهد به برود. 9 ساله حرف های پدر و مادرش را در مورد جبهه رفتن آقاجان می‌شنود و پوتین‌های آقاجان را پنهان می‌کند تا آقاجان به جبهه نرود. پدر می فهمد که ریحانه سادات پوتین ها را برداشته است به او می گوید اگر من به جبهه نروم فردا دوست هایت می گویند آقاجانت از جنگ می‌ترسد. آقاجان به جبهه می رود و برای ریحانه می‌نویسد. بعد از دوماه که از رفتن آقاجان به جبهه می گذرد و دیگر خبری از نامه های آقاجان نیست، دایی به جبهه می رود تا خبری از آقاجان بگیرد. اما یک ماه می گذرد و خبری از دایی و آقاجان نمی شود تا اینکه دایی خبر می دهد که آقاجان را پیدا کرده و باهم از جبهه برمی گردند اما برای آقاجان اتفاقی افتاده است که ریحانه را درگیر می کند… 📖رمان برای گروه سنی با موضوع و خانواده های نوشته شده است. در این رمان مخاطب با حال و هوای سال‌های جنگ و خانواده هایی که پشت جبهه فعالیت می کردند آشنا می شود. برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🛒https://ketabejamkaran.ir/132277 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran