بگذشت و بازم آتش در خرمن سکون زد
دریای آتشینم در دیده موج #خون زد
خود کرده بود غارت #عشقش حوالی #دل
بازم به یک شبیخون بر ملک اندرون زد
دیدار #دلفروزش در پایم ارغوان ریخت
گفتار جان فزایش در گوشم ارغنون زد
دیوانگان #خود را میبست در سلاسل
هر جا که عاقلی بود اینجا دم از جنون زد
یا رب #دلی که در وی پروای #خود نگنجد
دست محبت آنجا خرگاه #عشق چون زد
غلغل فکند روحم در #گلشن ملایک
هر گه که سنگ آهی بر طاق آبگون زد
#سعدی ز #خود برون شو گر مرد راه #عشقی
کان کس رسید در وی کز #خود قدم برون زد
#بگذشت_و_بازم_آتش_در_خرمن_سکون_زد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/548
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
کسی به عیب من از #خویشتن نپردازد
که هر که مینگرم با تو #عشق میبازد
فرشتهای تو بدین روشنی نه آدمیی
نه آدمیست که بر تو نظر نیندازد
نه آدمی که اگر آهنین بود شخصی
در آفتاب جمالت چو موم بگدازد
چنین پسر که تویی راحت روان پدر
سزد که مادر گیتی به روی او #نازد
کمان چفته ابرو کشیده تا بن گوش
چو لشکری که به دنبال صید میتازد
کدام #گل که به روی تو ماند اندر باغ
کدام سرو که با قامتت سر افرازد
درخت میوه مقصود از آن بلندترست
که دست قدرت کوتاه ما بر او یازد
مسلمش نبود #عشق یار آتشروی
مگر کسی که چو پروانه سوزد و سازد
مده به دست فراقم پس از وصال چو چنگ
که مطربش بزند بعد از آن که بنوازد
خلاف عهد تو هرگز نیاید از #سعدی
دلی که از تو بپرداخت با که پردازد
#کسی_به_عیب_من_از_خویشتن_نپردازد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/549
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
به حدیث در نیایی که لبت شکر نریزد
نچمی که شاخ طوبی به ستیزه بر نریزد
هوس تو هیچ طبعی نپزد که سر نبازد
ز پی تو هیچ مرغی نپرد که پر نریزد
دلم از غمت زمانی نتواند ار ننالد
مژه یک دم آب حسرت نشکیبد ار نریزد
که نه من ز دست #خوبان نبرم به عاقبت جان
تو مرا بکش که #خونم ز تو #خوبتر نریزد
درر است لفظ #سعدی ز فراز بحر معنی
چه کند به دامنی در که به دوست بر نریزد
#به_حدیث_در_نیایی_که_لبت_شکر_نریزد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/546
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
باد آمد و بوی عنبر آورد
بادام شکوفه بر سر آورد
شاخ #گل از اضطراب #بلبل
با آن همه خار سر درآورد
تا پای مبارکش ببوسم
قاصد که پیام #دلبر آورد
ما #نامه بدو سپرده بودیم
او #نافه مشک اذفر آورد
هرگز نشنیدهام که بادی
بوی #گلی از تو #خوشتر آورد
کس مثل تو #خوبروی فرزند
نشنید که هیچ مادر آورد
بیچاره کسی که در فراقت
روزی به نماز دیگر آورد
#سعدی #دل روشنت صدف وار
هر قطره که #خورد گوهر آورد
#شیرینی دختران طبعت
شور از متمیزان برآورد
شاید که کند به زنده در گور
در عهد تو هر که دختر آورد
#باد_آمد_و_بوی_عنبر_آورد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/553
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
زنده شود هر که پیش دوست بمیرد
مرده #دلست آن که هیچ دوست نگیرد
هر که ز ذوقش درون سینه صفاییست
شمع #دلش را ز شاهدی نگزیرد
طالب #عشقی #دلی چو موم به دست آر
سنگ سیه صورت نگین نپذیرد
صورت سنگین #دلی کشنده #سعدیست
هر که بدین صورتش کشند نمیرد
#زنده_شود_هر_که_پیش_دوست_بمیرد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/552
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
دلم #دل از #هوس یار بر نمیگیرد
طریق مردم هشیار بر نمیگیرد
بلای #عشق خدایا ز جان ما برگیر
که جان من #دل از این کار بر نمیگیرد
همیگدازم و میسازم و شکیباییست
که پرده از سر اسرار بر نمیگیرد
وجود خسته من #زیر بار جور فلک
جفای یار به سربار بر نمیگیرد
رواست گر نکند یار دعوی یاری
چو بار غم ز #دل یار بر نمیگیرد
چه باشد ار به وفا دست گیردم یک بار
گرم ز دست به یک بار بر نمیگیرد
بسوخت #سعدی در دوزخ فراق و هنوز
طمع ز وعده دیدار بر نمیگیرد
#دلم_دل_از_هوس_یار_بر_نمیگیرد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/550
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
به حدیث در نیایی که لبت شکر نریزد
نچمی که شاخ طوبی به ستیزه بر نریزد
هوس تو هیچ طبعی نپزد که سر نبازد
ز پی تو هیچ مرغی نپرد که پر نریزد
دلم از غمت زمانی نتواند ار ننالد
مژه یک دم آب حسرت نشکیبد ار نریزد
که نه من ز دست #خوبان نبرم به عاقبت جان
تو مرا بکش که #خونم ز تو #خوبتر نریزد
درر است لفظ #سعدی ز فراز بحر معنی
چه کند به دامنی در که به دوست بر نریزد
#به_حدیث_در_نیایی_که_لبت_شکر_نریزد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/546
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هشیار کسی باید کز #عشق بپرهیزد
وین طبع که من دارم با عقل نیامیزد
آن کس که #دلی دارد آراستهی معنی
گر هر دو جهان باشد در پای یکی ریزد
گر سیل عقاب آید شوریده نیندیشد
ور تیر بلا بارد دیوانه نپرهیزد
آخر نه منم تنها در بادیهی سودا
#عشق لب #شیرینت بس شور برانگیزد
بی بخت چه فن سازم تا برخورم از وصلت
بیمایه زبون باشد هر چند که بستیزد
فضل است اگرم #خوانی عدل است اگرم رانی
قدر تو نداند آن کز زجر تو بگریزد
تا #دل به تو پیوستم راه همه دربستم
جایی که تو بنشینی بس فتنه که برخیزد
#سعدی نظر از رویت کوته نکند هرگز
ور روی بگردانی در دامنت آویزد
#هشیار_کسی_باید_کز_عشق_بپرهیزد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/547
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
کدام چاره سگالم که با تو درگیرد
کجا روم که #دل من #دل از تو برگیرد
ز چشم خلق فتادم هنوز و ممکن نیست
که چشم شوخ من از عاشقی حذر گیرد
دل ضعیف مرا نیست زور بازوی آن
که پیش تیر غمت #صابری سپر گیرد
چو تلخ عیشی من بشنوی به #خنده درآی
که گر به #خنده درآیی جهان شکر گیرد
به خسته برگذری صحتش فرازآید
به مرده درنگری زندگی ز سر گیرد
ز سوزناکی گفتار من قلم بگریست
که در نی آتش سوزنده زودتر گیرد
دو چشم مست تو شهری به غمزهای ببرند
کرشمه تو جهانی به یک نظر گیرد
گر از جفای تو در کنج خانه بنشینم
خیالت از در و بامم به عنف درگیرد
مکن که روز جمالت سر آید ار #سعدی
شبی به دست دعا دامن سحر گیرد
#کدام_چاره_سگالم_که_با_تو_درگیرد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/551
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بگذشت و بازم آتش در خرمن سکون زد
دریای آتشینم در دیده موج #خون زد
خود کرده بود غارت #عشقش حوالی #دل
بازم به یک شبیخون بر ملک اندرون زد
دیدار #دلفروزش در پایم ارغوان ریخت
گفتار جان فزایش در گوشم ارغنون زد
دیوانگان #خود را میبست در سلاسل
هر جا که عاقلی بود اینجا دم از جنون زد
یا رب #دلی که در وی پروای #خود نگنجد
دست محبت آنجا خرگاه #عشق چون زد
غلغل فکند روحم در #گلشن ملایک
هر گه که سنگ آهی بر طاق آبگون زد
#سعدی ز #خود برون شو گر مرد راه #عشقی
کان کس رسید در وی کز #خود قدم برون زد
#بگذشت_و_بازم_آتش_در_خرمن_سکون_زد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/548
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
کسی به عیب من از #خویشتن نپردازد
که هر که مینگرم با تو #عشق میبازد
فرشتهای تو بدین روشنی نه آدمیی
نه آدمیست که بر تو نظر نیندازد
نه آدمی که اگر آهنین بود شخصی
در آفتاب جمالت چو موم بگدازد
چنین پسر که تویی راحت روان پدر
سزد که مادر گیتی به روی او #نازد
کمان چفته ابرو کشیده تا بن گوش
چو لشکری که به دنبال صید میتازد
کدام #گل که به روی تو ماند اندر باغ
کدام سرو که با قامتت سر افرازد
درخت میوه مقصود از آن بلندترست
که دست قدرت کوتاه ما بر او یازد
مسلمش نبود #عشق یار آتشروی
مگر کسی که چو پروانه سوزد و سازد
مده به دست فراقم پس از وصال چو چنگ
که مطربش بزند بعد از آن که بنوازد
خلاف عهد تو هرگز نیاید از #سعدی
دلی که از تو بپرداخت با که پردازد
#کسی_به_عیب_من_از_خویشتن_نپردازد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/549
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
آه اگر دست #دل من به تمنا نرسد
یا #دل از چنبر #عشق تو به من وانرسد
غم هجران به سویتتر از این قسمت کن
کاین همه درد به جان من تنها نرسد
سروبالای منا گر به چمن برگذری
سرو بالای تو را سرو به بالا نرسد
چون تویی را چو منی در نظر آید هیهات
که قیامت رسد این رشته به هم یا نرسد
ز آسمان بگذرم ار بر منت افتد نظری
ذره تا مهر نبیند به ثریا نرسد
بر سر #خوان لبت دست چو من درویشی
به گدایی رسد آخر چو به یغما نرسد
ابر چشمانم اگر قطره چنین #خواهد ریخت
بوالعجب دارم اگر سیل به دریا نرسد
هجر بپسندم اگر وصل میسر نشود
خار بردارم اگر دست به خرما نرسد
#سعدیا کنگره وصل بلندست و هر آنک
پای بر سر ننهد دست وی آن جا نرسد
#آه_اگر_دست_دل_من_به_تمنا_نرسد #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/545
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈