بیتو حرام است به خلوت نشست
حیف بود در به چنین روی بست
دامن دولت چو به دست اوفتاد
گر بهلی باز نیاید به دست
این چه نظر بود که #خونم بریخت؟
وین چه نمک بود که ریشم بخست؟
هر که بیفتاد به تیرت نخاست
وان که درآمد به کمندت نجست
ما به تو یکباره مقید شدیم
مرغ به دام آمد و ماهی به شست
صبر قفا #خورد و به راهی گریخت
عقل بلا دید و به کنجی نشست
بار مذلت بتوانم کشید
عهد محبت نتوانم شکست
وین رمقی نیز که هست از وجود
پیش وجودت نتوان گفت هست
هرگز اگر راه به معنی برد
سجدهٔ صورت نکند بتپرست
مستی خمرش نکند آرزو
هر که چو #سعدی شود از #عشق مست
#بیتو_حرام_است_به_خلوت_نشست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/322
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
به خدا اگر بمیرم که #دل از تو برنگیرم
برو ای طبیبم از سر که دوا نمیپذیرم
همه عمر با حریفان بنشستمی و #خوبان
تو بخاستی و نقشت بنشست در ضمیرم
مده ای حکیم پندم که به کار در نبندم
که ز #خویشتن گزیر است و ز دوست #ناگزیرم
برو ای سپر ز پیشم که به جان رسید پیکان
بگذار تا ببینم که که میزند به تیرم
نه نشاط دوستانم نه فراغ بوستانم
بروید ای #رفیقان به سفر که من اسیرم
تو در آب اگر ببینی حرکات #خویشتن را
به زبان #خود بگویی که به حسن بینظیرم
تو به #خواب #خوش بیاسای و به عیش و کامرانی
که نه من غنودهام دوش و نه مردم از نفیرم
نه توانگران ببخشند فقیر #ناتوان را
نظری کن ای توانگر که به دیدنت فقیرم
اگرم چو عود سوزی تن من فدای جانت
که #خوش است عیش مردم به روایح عبیرم
نه تو گفتهای که #سعدی نبرد ز دست من جان
نه به خاک پای مردان چو تو میکشی نمیرم
#به_خدا_اگر_بمیرم_که_دل_از_تو_برنگیرم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/317
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر من ز محبتت بمیرم
دامن به قیامتت بگیرم
از دنیی و آخرت گزیر است
وز صحبت دوست #ناگزیرم
ای مرهم ریش دردمندان
درمان دگر نمیپذیرم
آن کس که به جز تو کس ندارد
در هر دو جهان من آن فقیرم
ای محتسب از جوان چه #خواهی
من توبه نمیکنم که پیرم
یک روز کمان ابروانش
میبوسم و گو بزن به تیرم
ای باد #بهار عنبرین بوی
در پای لطافت تو میرم
چون میگذری به خاک #شیراز
گو من به فلان زمین اسیرم
در #خواب نمیروم که بی دوست
پهلو نه #خوش است بر حریرم
ای مونس روزگار #سعدی
رفتی و نرفتی از ضمیرم
#گر_من_ز_محبتت_بمیرم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/316
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
من این طمع نکنم کز تو کام برگیرم
مگر ببینمت از دور و گام برگیرم
من این خیال نبندم که دانهای به مراد
میان این همه تشویش دام برگیرم
ستادهام به #غلامی گرم قبول کنی
و گر نخواهی کفش #غلام برگیرم
مرا ز دست تو گر منصفی و گر ظالم
گریز نیست که #دل #زین مقام برگیرم
ز فکرهای پریشان و بارهای فراق
که بر #دل است ندانم کدام برگیرم
گرم هزار تعنت کنی و طعنه زنی
من آن نیم که ره انتقام برگیرم
گرم جواز نباشد به بارگاه قبول
و گر مجال نباشد که کام برگیرم
از این قدر نگریزم که بوسی از دهنت
اگر حلال نباشد حرام برگیرم
#من_این_طمع_نکنم_کز_تو_کام_برگیرم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/315
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
از تو با مصلحت #خویش نمیپردازم
همچو پروانه که میسوزم و در پروازم
گر توانی که بجویی #دلم امروز بجوی
ور نه بسیار بجویی و نیابی بازم
نه چنان معتقدم کهم نظری سیر کند
یا چنان تشنه که جیحون بنشاند آزم
همچو چنگم سر تسلیم و ارادت در پیش
تو به هر ضرب که #خواهی بزن و بنوازم
گر به آتش بریم صد ره و بیرون آری
زر #نابم که همان باشم اگر بگدازم
گر تو آن جور پسندی که به سنگم بزنی
از من این جرم نیاید که خلاف آغازم
خدمتی #لایقم از دست نیاید چه کنم
سر نه چیزیست که در پای عزیزان بازم
من خراباتیم و عاشق و دیوانه و مست
بیشتر #زین چه حکایت بکند غمازم
ماجرای #دل دیوانه بگفتم به طبیب
که همه شب در چشم است به فکرت بازم
گفت از این نوع شکایت که تو داری #سعدی
درد #عشق است ندانم که چه درمان سازم
#از_تو_با_مصلحت_خویش_نمیپردازم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/314
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
نظر از مدعیان بر تو نمیاندازم
تا نگویند که من با تو نظر میبازم
آرزو میکندم در همه عالم صیدی
که نباشند #رفیقان حسود انبازم
درد پنهان فراقم ز تحمل بگذشت
ور نه از #دل نرسیدی به زبان آوازم
چون کبوتر بگرفتیم به دام سر زلف
دیده بردوختی از خلق جهان چون بازم
به سرانگشت بخواهی #دل مسکینان برد
دست واپوش که من پنجه نمیاندازم
مطرب آهنگ بگردان که دگر هیچ نماند
که از این پرده که گفتی به درافتد رازم
کس ننالید در این عهد چو من در غم دوست
که به آفاق نظر میرود از #شیرازم
چند گفتند که #سعدی #نفسی باز #خود آی
گفتم از دوست نشاید که به #خود پردازم
#نظر_از_مدعیان_بر_تو_نمیاندازم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/313
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
چنان به موی تو آشفتهام به بوی تو مست
که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست
دگر به روی کسم دیده بر نمیباشد
خلیل من همه بتهای آزری بشکست
مجال #خواب نمیباشدم ز دست خیال
در سرای نشاید بر آشنایان بست
در قفس طلبد هر کجا گرفتاریست
من از کمند تو تا زندهام نخواهم جست
غلام دولت آنم که پایبند یکیست
به جانبی متعلق شد از هزار برست
مطیع امر توام گر #دلم بخواهی سوخت
اسیر حکم توام گر تنم بخواهی خست
نماز شام قیامت به هوش باز آید
کسی که #خورده بود می ز بامداد الست
نگاه من به تو و دیگران به #خود مشغول
معاشران ز می و عارفان ز ساقی مست
اگر تو سرو خرامان ز پای ننشینی
چه فتنهها که بخیزد میان اهل نشست
برادران و بزرگان نصیحتم مکنید
که اختیار من از دست رفت و تیر از شست
حذر کنید ز باران دیدهٔ #سعدی
که قطره سیل شود چون به یکدگر پیوست
خوش است #نام تو بردن ولی دریغ بود
در این سخن که بخواهند برد دست به دست
#چنان_به_موی_تو_آشفتهام_به_بوی_تو_مست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/310
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
فراغت از تو میسر نمیشود ما را
تو را در آینه دیدن جمال طلعت #خویش
بیان کند که چه بودست #ناشکیبا را
بیا که وقت #بهارست تا من و تو به هم
به دیگران بگذاریم باغ و صحرا را
به جای سرو بلند ایستاده بر لب جوی
چرا نظر نکنی یار سروبالا را
شمایلی که در اوصاف حسن ترکیبش
مجال نطق نماند زبان گویا را
که گفت در رخ #زیبا نظر خطا باشد
خطا بود که نبینند روی #زیبا را
به دوستی که اگر زهر باشد از دستت
چنان به ذوق ارادت #خورم که حلوا را
کسی ملامت وامق کند به #نادانی
حبیب من که ندیدست روی عذرا را
گرفتم آتش پنهان خبر نمیداری
نگاه مینکنی آب چشم پیدا را
نگفتمت که به یغما رود #دلت #سعدی
چو #دل به #عشق دهی #دلبران یغما را
هنوز با همه دردم امید درمانست
که آخری بود آخر شبان یلدا را
#اگر_تو_فارغی_از_حال_دوستان_یارا #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/311
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
وه که در #عشق چنان میسوزم
که به یک شعله جهان میسوزم
شمع وش پیش رخ شاهد یار
دم به دم شعله زنان میسوزم
سوختم گر چه نمییارم گفت
که من از #عشق فلان میسوزم
رحمتی کن که به سر میگردم
شفقتی بر که به جان میسوزم
با تو یاران همه در #ناز و نعیم
من گنه کارم از آن میسوزم
#سعدیا #ناله مکن گر نکنم
کس نداند که نهان میسوزم
#وه_که_در_عشق_چنان_میسوزم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/309
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
خنک آن روز که در پای تو جان اندازم
عقل در دمدمه خلق جهان اندازم
نامه حسن تو بر عالم و جاهل #خوانم
نامت اندر دهن پیر و جوان اندازم
تا کی این پرده جان سوز پس پرده زنم
تا کی این #ناوک #دلدوز نهان اندازم
دردنوشان غمت را چو شود مجلس گرم
خویشتن را به طفیلی به میان اندازم
تا نه هر بیخبری وصف جمالت گوید
سنگ تعظیم تو در راه بیان اندازم
گر به میدان محاکای تو جولان یابم
گوی #دل در خم چوگان زبان اندازم
گردنان را به سرانگشت قبولت ره نیست
چون قلم هستی #خود را سر از آن اندازم
یاد #سعدی کن و جان دادن مشتاقان بین
حق علیم است که لبیک زنان اندازم
#خنک_آن_روز_که_در_پای_تو_جان_اندازم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/312
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
من بیمایه که باشم که خریدار تو باشم
حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم
تو مگر سایه لطفی به سر وقت من آری
که من آن مایه ندارم که به مقدار تو باشم
خویشتن بر تو نبندم که من از #خود نپسندم
که تو هرگز #گل من باشی و من خار تو باشم
هرگز اندیشه نکردم که کمندت به من افتد
که من آن وقع ندارم که گرفتار تو باشم
هرگز اندر همه عالم نشناسم غم و شادی
مگر آن وقت که شادی #خور و غمخوار تو باشم
گذر از دست رقیبان نتوان کرد به کویت
مگر آن وقت که در سایه زنهار تو باشم
گر خداوند تعالی به گناهیت بگیرد
گو بیامرز که من حامل اوزار تو باشم
مردمان عاشق گفتار من ای قبله #خوبان
چون نباشند که من عاشق دیدار تو باشم
من چه شایسته آنم که تو را #خوانم و دانم
مگرم هم تو ببخشی که سزاوار تو باشم
گر چه دانم که به وصلت نرسم بازنگردم
تا در این راه بمیرم که طلبکار تو باشم
نه در این عالم دنیا که در آن عالم عقبی
همچنان بر سر آنم که وفادار تو باشم
خاک بادا تن #سعدی اگرش تو نپسندی
که نشاید که تو فخر من و من عار تو باشم
#من_بیمایه_که_باشم_که_خریدار_تو_باشم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/507
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
یک روز به شیدایی در زلف تو آویزم
زان دو لب #شیرینت صد شور برانگیزم
گر قصد جفا داری اینک من و اینک سر
ور راه وفا داری جان در قدمت ریزم
بس توبه و پرهیزم کز #عشق تو باطل شد
من بعد بدان #شرطم کز توبه بپرهیزم
سیم #دل مسکینم در خاک درت گم شد
خاک سر هر کویی بی فایده میبیزم
در شهر به رسوایی دشمن به دفم برزد
تا بر دف #عشق آمد تیر نظر تیزم
مجنون رخ لیلی چون قیس بنی عامر
فرهاد لب #شیرین چون خسرو پرویزم
گفتی به غمم بنشین یا از سر جان برخیز
فرمان برمت جانا بنشینم و برخیزم
گر بی تو بود جنت بر کنگره ننشینم
ور با تو بود دوزخ در سلسله آویزم
با یاد تو گر #سعدی در شعر نمیگنجد
چون دوست یگانه شد با غیر نیامیزم
#یک_روز_به_شیدایی_در_زلف_تو_آویزم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/308
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈