eitaa logo
بهترین انیمیشن های جدید دوبله فارسی دخترانه پسرانه
89 دنبال‌کننده
17 عکس
289 ویدیو
1 فایل
بهترین انیمیشن های جدید دوبله فارسی دخترانه کارتون جدید دوبله فارسی کامل پسرانه خنده دار فیلم سینمایی کودکانه خنده دار خارجی دوبله فارسی انیمیشن سینمایی خنده دار دوبله فارسی لیست بهترین انیمیشن های دنیا دوبله فارسی
مشاهده در ایتا
دانلود
ز حد گذشت جدایی میان ما ای دوست بیا بیا که توام بیا ای دوست اگر جهان همه دشمن شود ز دامن تو به تیغ مرگ شود دست من رها ای دوست سرم فدای قفای ملامتست چه باک گرم بود سخن دشمن از قفا ای دوست به اگر بخرامی جهان خراب کنی به خسته اگر تشنه‌ای هلا ای دوست چنان به داغ تو باشم که گر اجل برسد به از تو ستانند ای دوست وفای عهد نگه دار و از جفا بگذر به حق آن که نیم یار بی‌وفا ای دوست هزار سال پس از مرگ من چو بازآیی ز خاک نعره برآرم که مرحبا ای دوست غم تو دست برآورد و چشمم ریخت مکن که دست برآرم به ربنا ای دوست اگر به آمدی هلا برخیز و گر به بردن آمدی بیا ای دوست بساز با من رنجور ای یار ببخش بر من مسکین بی‌نوا ای دوست حدیث اگر نشنوی چه چاره کند به دشمنان نتوان گفت ماجرا ای دوست ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/639 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
دل برگرفتی از برم ای دوست دست گیر کز دست می‌رود سرم ای دوست دست گیر شرط است دستگیری درمندگان و من هر روز ترم ای دوست دست گیر پایاب نیست بحر غمت را و من غریق خواهم که سر برآورم ای دوست دست گیر سر می‌نهم که پای برآرم ز دام وین کی شود میسرم ای دوست دست گیر دل جان همی‌سپارد و فریاد می‌کند کآخر به کار تو درم ای دوست دست گیر راضی شدم به یک نظر اکنون که وصل نیست آخر بدین محقرم ای دوست دست گیر از دامن تو دست ندارم که دست نیست بر دستگیر دیگرم ای دوست دست گیر نه بارها به تو برداشت دست عجز یک بارش از سر کرم ای دوست دست گیر ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/413 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
به خدا اگر بمیرم که از تو برنگیرم برو ای طبیبم از سر که دوا نمی‌پذیرم همه عمر با حریفان بنشستمی و تو بخاستی و نقشت بنشست در ضمیرم مده ای حکیم پندم که به کار در نبندم که ز گزیر است و ز دوست برو ای سپر ز پیشم که به جان رسید پیکان بگذار تا ببینم که که می‌زند به تیرم نه نشاط دوستانم نه فراغ بوستانم بروید ای به سفر که من اسیرم تو در آب اگر ببینی حرکات را به زبان بگویی که به حسن بی‌نظیرم تو به بیاسای و به عیش و کامرانی که نه من غنوده‌ام دوش و نه مردم از نفیرم نه توانگران ببخشند فقیر را نظری کن ای توانگر که به دیدنت فقیرم اگرم چو عود سوزی تن من فدای جانت که است عیش مردم به روایح عبیرم نه تو گفته‌ای که نبرد ز دست من جان نه به خاک پای مردان چو تو می‌کشی نمیرم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/317 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر تیغ برکشد که محبان همی‌زنم اول کسی که محبت زند منم گویند پای دار اگرت سر دریغ نیست گو سر قبول کن که به پایش درافکنم امکان دیده بستنم از روی دوست نیست اولیتر آن که گوش نصیحت بیاکنم آورده‌اند صحبت که آتش است بر من به نیم جو که بسوزند خرمنم من مرغ که چنانم اوفتاد در قید او که یاد نیاید نشیمنم دردیست در که گر از پیش آب چشم برگیرم آستین برود تا به دامنم گر پیرهن به در کنم از شخص بینی که جامه خیالیست یا تنم شرط است احتمال جفاهای دشمنان چون نمی‌دهد که از دوست برکنم دردی نبوده را چه تفاوت کند که من بیچاره درد می‌خورم و نعره می‌زنم بر تخت جم پدید نیاید شب دراز من دانم این حدیث که در چاه بیژنم گویند مکن از توبه کن مشکل توانم و نتوانم که نشکنم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/297 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
چرا به سرکشی از من عنان بگردانی مکن که بیخودم اندر جهان بگردانی ز دست تو یک روز دین بگردانم چه گردد ار بگردانی گر اتفاق نیفتد قدم که رنجه کنی به ذکر ما چه شود گر زبان بگردانی گمان مبر که بداریم دستت از فتراک بدین قدر که تو از ما عنان بگردانی وجود من چو قلم سر نهاده بر خط توست بگردم ار به سرم همچنان بگردانی اگر قدم ز من واگیری و گر نظر ز من بگردانی ندانمت ز کجا آن سپر به دست آید که تیر آه من از آسمان بگردانی گرم ز پای سلامت به سر در اندازی ورم ز دست ملامت به جان بگردانی سر ارادت گمان مبر هرگز که تا قیامت از این آستان بگردانی ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/67 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
این باد بوستان است یا بوی وصال دوستان است دل می‌برد این خط نگارین گویی خط روی است ای مرغ به دام گرفتار بازآی که وقت آشیان است شب‌ها من و می‌گدازیم این است که سوز من نهان است گوشم همه روز از انتظارت بر راه و نظر بر آستان است ور بانگ مؤذنی میاید گویم که درای کاروان است با آن همه دشمنی که کردی بازآی که دوستی همان است با قوت بازوان سرپنجهٔ صبر است بیزاری دوستان دمساز تفریق میان جسم و جان است نالیدن دردناک بر دعوی دوستی بیان است آتش به نی قلم درانداخت وین حبر که می‌رود دخان است ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/30 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر تیغ برکشد که محبان همی‌زنم اول کسی که محبت زند منم گویند پای دار اگرت سر دریغ نیست گو سر قبول کن که به پایش درافکنم امکان دیده بستنم از روی دوست نیست اولیتر آن که گوش نصیحت بیاکنم آورده‌اند صحبت که آتش است بر من به نیم جو که بسوزند خرمنم من مرغ که چنانم اوفتاد در قید او که یاد نیاید نشیمنم دردیست در که گر از پیش آب چشم برگیرم آستین برود تا به دامنم گر پیرهن به در کنم از شخص بینی که جامه خیالیست یا تنم شرط است احتمال جفاهای دشمنان چون نمی‌دهد که از دوست برکنم دردی نبوده را چه تفاوت کند که من بیچاره درد می‌خورم و نعره می‌زنم بر تخت جم پدید نیاید شب دراز من دانم این حدیث که در چاه بیژنم گویند مکن از توبه کن مشکل توانم و نتوانم که نشکنم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/297 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ز حد گذشت جدایی میان ما ای دوست بیا بیا که توام بیا ای دوست اگر جهان همه دشمن شود ز دامن تو به تیغ مرگ شود دست من رها ای دوست سرم فدای قفای ملامتست چه باک گرم بود سخن دشمن از قفا ای دوست به اگر بخرامی جهان خراب کنی به خسته اگر تشنه‌ای هلا ای دوست چنان به داغ تو باشم که گر اجل برسد به از تو ستانند ای دوست وفای عهد نگه دار و از جفا بگذر به حق آن که نیم یار بی‌وفا ای دوست هزار سال پس از مرگ من چو بازآیی ز خاک نعره برآرم که مرحبا ای دوست غم تو دست برآورد و چشمم ریخت مکن که دست برآرم به ربنا ای دوست اگر به آمدی هلا برخیز و گر به بردن آمدی بیا ای دوست بساز با من رنجور ای یار ببخش بر من مسکین بی‌نوا ای دوست حدیث اگر نشنوی چه چاره کند به دشمنان نتوان گفت ماجرا ای دوست ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/639 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈