eitaa logo
بهترین انیمیشن های جدید دوبله فارسی دخترانه پسرانه
88 دنبال‌کننده
17 عکس
289 ویدیو
1 فایل
بهترین انیمیشن های جدید دوبله فارسی دخترانه کارتون جدید دوبله فارسی کامل پسرانه خنده دار فیلم سینمایی کودکانه خنده دار خارجی دوبله فارسی انیمیشن سینمایی خنده دار دوبله فارسی لیست بهترین انیمیشن های دنیا دوبله فارسی
مشاهده در ایتا
دانلود
چو ترک من شاهدی به شنگی نیست چو زلف پرشکنش حلقه فرنگی نیست دهانش ار چه نبینی مگر به وقت سخن چو نیک درنگری چون به تنگی نیست به تیغ غمزهٔ لشکری بزنی بزن که با تو در او هیچ مرد جنگی نیست قوی به چنگ من افتاده بود دامن وصل ولی دریغ که دولت به تیزچنگی نیست دوم به لطف ندارد عجب که چون غلام سعد ابوبکر سعد زنگی نیست ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/612 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
آن را که میسر نشود صبر و قناعت باید که ببندد کمر خدمت و طاعت چون دوست گرفتی چه غم از دشمن ؟ گو بوق ملامت بزن و کوس شناعت گر همه بیداد کند هیچ مگویید تعذیب به از ذل شفاعت از هر چه تو گویی به قناعت بشکیبم امکان شکیب از تو محالست و قناعت گر نسخه روی تو به بازار برآرند نقاش ببندد در دکان صناعت جان بر کف دست آمده تا روی تو بیند خود نمی‌آیدش از ننگ بضاعت دریاب دمی صحبت یاری که دگربار چون رفت نیاید به کمند آن دم و ساعت انصاف نباشد که من خسته رنجور پروانه او باشم و او جماعت لیکن چه توان کرد که قوت نتوان کرد با گردش ایام به بازوی شجاعت دل در شد و جان در طلبت سوخت با این همه خجل از ننگ بضاعت ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/604 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
چشمت چو تیغ غمزه برگرفت با عقل و هوش خلق به پیکار برگرفت عاشق ز سوز درد تو فریاد درنهاد مؤمن ز دست تو زنار برگرفت بنای عقل به کلی خراب کرد جورت در امید به یک بار برگرفت شوری ز وصف روی تو در خانگه فتاد صوفی طریق خانه خمار برگرفت با هر که مشورت کنم از جور آن صنم گوید ببایدت از این کار برگرفت دل برتوانم از سر و جان برگرفت و چشم نتوانم از مشاهده یار برگرفت به خفیه جگر بارها این بار پرده از سر اسرار برگرفت ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/598 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
آن نه است که از به دهان می‌آید وان نه عاشق که ز معشوق به جان می‌آید گو برو در پس زانوی سلامت بنشین آن که از دست ملامت به فغان می‌آید کشتی هر که در این ورطه افتاد نشنیدیم که دیگر به کران می‌آید یا مسافر که در این بادیه سرگردان شد دیگر از وی خبر و و نشان می‌آید چشم رغبت که به دیدار کسی کردی باز باز بر هم منه ار تیر و سنان می‌آید عاشق آن است که بی از ذوق سماع پیش بلا رقص‌کنان می‌آید حاش لله که من از تیر بگردانم روی گر بدانم که از آن دست و کمان می‌آید کشته بینند و مقاتل نشناسند که کیست کاین خدنگ از نظر خلق نهان می‌آید اندرون با تو چنان انس گرفته‌ست مرا که ملالم ز همه خلق جهان می‌آید شرط است که از دوست شکایت نکنند لیکن از شوق حکایت به زبان می‌آید این همه فریاد تو بی دردی نیست آتشی هست که دود از سر آن می‌آید ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/434 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر سلطنت که می‌کن که در دست دولت بود اسیری جان باختن به کویت در آرزوی رویت دانسته‌ام ولیکن ملک آن توست و فرمان مملوک را چه درمان گر بی‌گنه بسوزی ور بی خطا بگیری گر من سخن نگویم در وصف روی و مویت آیینه‌ات بگوید پنهان که بی‌نظیری آن کاو ندیده باشد در میان بستان شاید که خیره ماند در ارغوان و خیری گفتم مگر ز رفتن غایب شوی ز چشمم آن نیستی که رفتی آنی که در ضمیری ای باد بستان پیغام وصل جانان می‌رو که نسیمی می‌دم که عبیری او را نمی‌توان دید از منتهای ما نمی‌نماییم از غایت حقیری گر یار با جوانان نشست و رندان ما نیز توبه کردیم از زاهدی و پیری نظر بپوشان یا خرقه در میان نه رندی روا نباشد در جامه فقیری ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/116 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
آسوده خاطرم که تو در خاطر منی گر تاج می‌فرستی و گر تیغ می‌زنی ای چشم عقل خیره در اوصاف روی تو چون مرغ شب که هیچ نبیند به روشنی شهری به تیغ غمزه و لعل لب مجروح می‌کنی و نمک می‌پراکنی ما چین خرمن اصحاب دولتیم باری نگه کن ای که خداوند خرمنی گیرم که برکنی سنگین ز مهر من مهر از چگونه توانی که برکنی حکم آن توست اگر بکشی بی‌گنه ولیک عهد وفای دوست نشاید که بشکنی این را زوال نباشد به حکم آنک ما پاک دیده‌ایم و تو پاکیزه دامنی از من گمان مبر که بیاید خلاف دوست ور متفق شوند جهانی به دشمنی خواهی که به کس ندهی دیده‌ها بدوز پیکان چرخ را سپری باشد آهنی با مدعی بگوی که ما شکسته‌ایم محتاج نیست پنجه که با ما درافکنی چو سروری نتوان کرد است با سخت بازوان به ضرورت فروتنی ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/85 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
ای که از سرو روان قد تو چالاکترست دل به روی تو ز روی تو طربناکترست دگر از حربه‌ی اجل نندیشم که نه از غمزه‌ی تو چست بودست مرا کسوت معنی همه وقت باز بر قامت تو چالاکترست نظر پاک مرا دشمن اگر طعنه زند دامن دوست بحمدالله از آن پاکترست تا روی تو در باغ لطافت بشکفت پردهٔ صبر من از دامن چاکترست پای بر دیده‌ی نه اگر بخرامی که به صد منزلت از خاک درت خاکترست ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/39 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هر سلطنت که می‌کن که در دست دولت بود اسیری جان باختن به کویت در آرزوی رویت دانسته‌ام ولیکن ملک آن توست و فرمان مملوک را چه درمان گر بی‌گنه بسوزی ور بی خطا بگیری گر من سخن نگویم در وصف روی و مویت آیینه‌ات بگوید پنهان که بی‌نظیری آن کاو ندیده باشد در میان بستان شاید که خیره ماند در ارغوان و خیری گفتم مگر ز رفتن غایب شوی ز چشمم آن نیستی که رفتی آنی که در ضمیری ای باد بستان پیغام وصل جانان می‌رو که نسیمی می‌دم که عبیری او را نمی‌توان دید از منتهای ما نمی‌نماییم از غایت حقیری گر یار با جوانان نشست و رندان ما نیز توبه کردیم از زاهدی و پیری نظر بپوشان یا خرقه در میان نه رندی روا نباشد در جامه فقیری ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/116 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈