هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی
الا بر آن که دارد با #دلبری وصالی
دانی کدام دولت در وصف مینیاید
چشمی که باز باشد هر لحظه بر جمالی
خرم تنی که محبوب از در فرازش آید
چون رزق نیکبختان بی محنت سؤالی
همچون دو مغز بادام اندر یکی خزینه
با هم گرفته انسی وز دیگران ملالی
دانی کدام جاهل بر حال ما بخندد
کاو را نبوده باشد در عمر #خویش حالی
بعد از حبیب بر من نگذشت جز خیالش
وز پیکر ضعیفم نگذاشت جز خیالی
اول که گوی بردی من بودمی به دانش
گر سودمند بودی بی دولت احتیالی
سال وصال با او یک روز بود گویی
و اکنون در انتظارش روزی به قدر سالی
ایام را به ماهی یک شب هلال باشد
وآن ماه #دلستان را هر ابرویی هلالی
صوفی نظر نبازد جز با چنین حریفی
#سعدی غزل نگوید جز بر چنین غزالی
#هرگز_حسد_نبردم_بر_منصبی_و_مالی #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/94
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
مرا تو جان عزیزی و یار محترمی
به هر چه حکم کنی بر وجود من حکمی
غمت مباد و گزندت مباد و درد مباد
که مونس #دل و آرام جان و دفع غمی
هزار تندی و سختی بکن که سهل بود
جفای مثل تو بردن که سابق کرمی
ندانم از سر و پایت کدام #خوبتر است
چه جای فرق که #زیبا ز فرق تا قدمی
اگر هزار الم دارم از تو بر #دل ریش
هنوز مرهم ریشی و داروی المی
چنین که میگذری کافر و مسلمان را
نگه به توست که هم قبلهای و هم صنمی
چنین جمال نشاید که هر نظر بیند
مگر که #نام خدا گرد #خویشتن بدمی
نگویمت که #گلی بر فراز سرو روان
که آفتاب جهانتاب بر سر علمی
تو مشکبوی سیه چشم را که دریابد
که همچو آهوی مشکین از آدمی برمی
کمند #سعدی اگر شیر #شرزه صید کند
تو در کمند نیایی که آهوی حرمی
#مرا_تو_جان_عزیزی_و_یار_محترمی #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/93
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
صوفی نشود #صافی تا درنکشد جامی
گر پیر مناجات است ور رند خراباتی
هر کس قلمی رفتهست بر وی به سرانجامی
فردا که خلایق را دیوان جزا باشد
هر کس عملی دارد من گوش به انعامی
ای #بلبل اگر #نالی من با تو هم آوازم
تو #عشق #گلی داری من #عشق #گل اندامی
سروی به لب جویی گویند چه #خوش باشد
آنان که ندیدستند سروی به لب بامی
روزی تن من بینی قربان سر کویش
وین عید نمیباشد الا به هر ایامی
ای در #دل ریش من مهرت چو روان در تن
آخر ز دعاگویی یاد آر به دشنامی
باشد که تو #خود روزی از ما خبری پرسی
ور نه که برد هیهات از ما به تو پیغامی
گر چه شب مشتاقان تاریک بود اما
نومید نباید بود از روشنی بامی
#سعدی به لب دریا دردانه کجا یابی
در کام نهنگان رو گر میطلبی کامی
#بسیار_سفر_باید_تا_پخته_شود_خامی #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/92
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
تو کدامی و چه #نامی که چنین #خوب خرامی
خون عشاق حلال است زهی شوخ حرامی
بیم آن است دمادم که چو پروانه بسوزم
از تغابن که تو چون #شمع چرا شاهد عامی
فتنه انگیزی و #خون ریزی و خلقی نگرانت
که چه #شیرین حرکاتی و چه مطبوع کلامی
مگر از هیئت #شیرین تو میرفت حدیثی
نیشکر گفت کمر بستهام اینک به #غلامی
کافر ار قامت همچون بت سنگین تو بیند
بار دیگر نکند سجده بتهای رخامی
بنشین یک #نفس ای فتنه که برخاست قیامت
فتنه #نادر بنشیند چو تو در حال قیامی
بلعجب باشد از این خلق که رویت چو مه نو
مینمایند به انگشت و تو #خود بدر تمامی
کس نیارد که کند جور در اقبال اتابک
تو چنین سرکش و بیچاره کش از خیل کدامی
آفت مجلس و میدان و هلاک زن و مردی
فتنه خانه و بازار و بلای در و بامی
در سر کار تو کردم #دل و دین با همه دانش
مرغ #زیرک به حقیقت منم امروز و تو دامی
طاقتم نیست ز هر بیخبری سنگ ملامت
که تو در سینه #سعدی چو چراغ از پس جامی
#تو_کدامی_و_چه_نامی_که_چنین_خوب_خرامی #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/91
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
چون تنگ نباشد #دل مسکین حمامی
کهش یار هم آواز بگیرند به دامی
دیشب همه شب دست در آغوش سلامت
و امروز همه روز تمنای سلامی
آن بوی #گل و سنبل و #نالیدن #بلبل
خوش بود دریغا که نکردند دوامی
از من مطلب صبر جدایی که ندارم
سنگیست فراق و #دل محنت زده جامی
در هیچ مقامی #دل مسکین نشکیبد
خو کرده صحبت که برافتد ز مقامی
بی دوست حرام است جهان دیدن مشتاق
قندیل بکش تا بنشینم به ظلامی
چندان بنشینم که برآید #نفس #صبح
کان وقت به #دل میرسد از دوست پیامی
آنجا که تویی رفتن ما سود ندارد
الا به کرم پیش نهد لطف تو گامی
زان عین که دیدی اثری بیش نماندهست
جانی به دهان آمده در حسرت کامی
#سعدی سخن یار نگوید بر اغیار
هرگز نبرد سوختهای قصه به خامی
#چون_تنگ_نباشد_دل_مسکین_حمامی #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/90
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
پیش ما رسم شکستن نبود عهد وفا را
الله الله تو فراموش مکن صحبت ما را
قیمت #عشق نداند قدم صدق ندارد
سستعهدی که تحمل نکند بار جفا را
گر مخیر بکنندم به قیامت که چه #خواهی
دوست ما را و همه نعمت فردوس #شما را
گر سرم میرود از عهد تو سر بازنپیچم
تا بگویند پس از من که به سر برد وفا را
خنک آن درد که یارم به عیادت به سر آید
دردمندان به چنین درد نخواهند دوا را
باور از مات نباشد تو در آیینه نگه کن
تا بدانی که چه بودست گرفتار بلا را
از سر زلف عروسان چمن دست بدارد
به سر زلف تو گر دست رسد باد صبا را
سر انگشت تحیر بگزد عقل به دندان
چون تأمل کند این صورت انگشتنما را
آرزو میکندم #شمع صفت پیش وجودت
که سراپای بسوزند من بی سر و پا را
چشم کوتهنظران بر ورق صورت #خوبان
خط همیبیند و عارف قلم صنع خدا را
همه را دیده به رویت نگرانست ولیکن
خودپرستان ز حقیقت نشناسند هوا را
مهربانی ز من آموز و گرم عمر نماند
به سر تربت #سعدی بطلب مهرگیا را
هیچ هشیار ملامت نکند مستی ما را
قُل لِصاحٍ تَرَکَ النّاسَ مِن الوَجْد سُکاریٰ
#پیش_ما_رسم_شکستن_نبود_عهد_وفا_را #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/85
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
صاحب نظر نباشد در بند نیک #نامی
خاصان خبر ندارند از گفت و گوی عامی
ای نقطه سیاهی بالای خط سبزش
خوش دانهای ولیکن بس بر کنار دامی
حور از بهشت بیرون #ناید تو از کجایی
مه بر زمین نباشد تو ماه رخ کدامی
دیگر کسش نبیند در بوستان خرامان
گر سرو بوستانت بیند که میخرامی
بدر تمام روزی در آفتاب رویت
گر بنگرد بیارد اقرار #ناتمامی
طوطی شکر شکستن دیگر روا ندارد
گر پستهات ببیند وقتی که در کلامی
در حسن بینظیری در لطف بی نهایت
در مهر بی ثباتی در عهد بی دوامی
لایقتر از امیری در خدمتت اسیری
خوشتر ز پادشاهی در حضرتت #غلامی
ترک عمل بگفتم ایمن شدم ز عزلت
بی چیز را نباشد اندیشه از حرامی
فردا به داغ دوزخ #ناپختهای بسوزد
کامروز آتش #عشق از وی نبرد خامی
هر لحظه سر به جایی بر میکند خیالم
تا #خود چه بر من آید #زین منقطع لگامی
#سعدی چو ترک هستی گفتی ز خلق رستی
از سنگ غم نباشد بعد از شکسته جامی
#صاحب_نظر_نباشد_در_بند_نیک_نامی #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/87
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
اگر تو میل محبت کنی و گر نکنی
من از تو روی نپیچم که مستحب منی
چو سرو در چمنی راست در تصور من
چه جای سرو که مانند روح در بدنی
به صید عالمیانت کمند حاجت نیست
همین بس است که برقع ز روی برفکنی
بیاض ساعد سیمین مپوش در صف جنگ
که بی تکلف #شمشیر لشکری بزنی
مبارزان جهان قلب دشمنان شکنند
تو را چه شد که همه قلب دوستان شکنی
عجب در آن نه که آفاق در تو حیرانند
تو هم در آینه حیران حسن #خویشتنی
تو را که در نظر آمد جمال طلعت #خویش
حقیقت است که دیگر نظر به ما نکنی
کسی در آینه شخصی بدین صفت بیند
کند هر آینه جور و جفا و کبر و منی
در آن دهن که تو داری سخن نمیگنجد
من آدمی نشنیدم بدین شکردهنی
شنیدهای که مقالات #سعدی از #شیراز
همیبرند به عالم چو #نافه ختنی
مگر که #نام #خوشت بر دهان من بگذشت
برفت #نام من اندر جهان به #خوش سخنی
#اگر_تو_میل_محبت_کنی_و_گر_نکنی #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/84
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
شب فراق که داند که تا سحر چند است
مگر کسی که به زندان #عشق در بند است
گرفتم از غم #دل راه بوستان گیرم
کدام سرو به بالای دوست مانند است؟
پیام من که رساند به یار مهرگسل
که برشکستی و ما را هنوز پیوند است
قسم به جان تو گفتن طریق عزت نیست
به خاک پای تو وان هم عظیم سوگند است
که با شکستن پیمان و برگرفتن #دل
هنوز دیده به دیدارت آرزومند است
بیا که بر سر کویت بساط چهرهٔ ماست
به جای خاک که در #زیر پایت افکندهست
خیال روی تو بیخ امید بنشاندهست
بلای #عشق تو بنیاد صبر برکندهست
عجب در آن که تو مجموع و گر قیاس کنی
به #زیر هر خم مویت #دلی پراکند است
اگر برهنه نباشی که شخص بنمایی
گمان برند که پیراهنت #گلآکند است
ز دست رفته نه تنها منم در این سودا
چه دستها که ز دست تو بر خداوند است
فراق یار که پیش تو کاه برگی نیست
بیا و بر #دل من بین که کوه الوند است
ز ضعف طاقت آهم نماند و ترسم خلق
گمان برند که #سعدی ز دوست خرسند است
#شب_فراق_که_داند_که_تا_سحر_چند_است #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/88
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
زنده بی دوست خفته در وطنی
مثل مردهایست در کفنی
عیش را بی تو عیش نتوان گفت
چه بود بی وجود روح تنی
تا صبا میرود به بستانها
چون تو سروی نیافت در چمنی
و آفتابی خلاف امکان است
که برآید ز جیب پیرهنی
وآن شکن برشکن قبائل زلف
که بلاییست #زیر هر شکنی
بر سر کوی #عشق بازاریست
که نیارد هزار جان ثمنی
جای آن است اگر ببخشایی
که نبینی فقیرتر ز منی
هفت کشور نمیکنند امروز
بی مقالات #سعدی انجمنی
از دو بیرون نه یا #دلت سنگیست
یا به گوشت نمیرسد سخنی
#زنده_بی_دوست_خفته_در_وطنی #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/83
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
سروقدی میان انجمنی
به که هفتاد سرو در چمنی
جهل باشد فراق صحبت دوست
به تماشای #لاله و سمنی
ای که هرگز ندیدهای به جمال
جز در آیینه مثل #خویشتنی
تو که همتای #خویشتن بینی
لاجرم ننگری به مثل منی
در دهانت سخن نمیگویم
که نگنجد در آن دهن سخنی
بدنت در میان پیرهنت
همچو روحیست رفته در بدنی
وآن که بیند برهنه اندامت
گوید این پرگل است پیرهنی
با وجودت خطا بود که نظر
به ختایی کنند یا ختنی
باد اگر بر من اوفتد ببرد
که نماندهست #زیر جامه تنی
چاره بیچارگی بود #سعدی
چون ندانند چارهای و فنی
#سروقدی_میان_انجمنی #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/82
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
آسوده خاطرم که تو در خاطر منی
گر تاج میفرستی و گر تیغ میزنی
ای چشم عقل خیره در اوصاف روی تو
چون مرغ شب که هیچ نبیند به روشنی
شهری به تیغ غمزه #خونخوار و لعل لب
مجروح میکنی و نمک میپراکنی
ما #خوشه چین خرمن اصحاب دولتیم
باری نگه کن ای که خداوند خرمنی
گیرم که برکنی #دل سنگین ز مهر من
مهر از #دلم چگونه توانی که برکنی
حکم آن توست اگر بکشی بیگنه ولیک
عهد وفای دوست نشاید که بشکنی
این #عشق را زوال نباشد به حکم آنک
ما پاک دیدهایم و تو پاکیزه دامنی
از من گمان مبر که بیاید خلاف دوست
ور متفق شوند جهانی به دشمنی
خواهی که #دل به کس ندهی دیدهها بدوز
پیکان چرخ را سپری باشد آهنی
با مدعی بگوی که ما #خود شکستهایم
محتاج نیست پنجه که با ما درافکنی
#سعدی چو سروری نتوان کرد #لازم است
با سخت بازوان به ضرورت فروتنی
#آسوده_خاطرم_که_تو_در_خاطر_منی #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/85
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈