eitaa logo
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
793 دنبال‌کننده
157 عکس
0 ویدیو
15 فایل
فعالیت در حوزه نواندیشی دینی، اخبار مجمع و ...
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸گفتارهایی درباره  اسلام رحمانی- عقلانی 🎤دکتر 📍جلسه چهل و ششم: تشیع رایج و بحران دلیل امامت ⏱زمان برگزاری: شنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۸ 🏛مکان:صفائیه، کوچه ۳۹، پلاک ۳۹، مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم 🆔@majmaqomh 🆔@soleimanisaa
🔸 فهم قرآن در وراء زبان متغیر و جهان‌شناسی متغیر [نقدی بر وحی‌شناسی استاد مجتهد شبستری (۸)] 📍از سلسله جلسات دینداری قرآنی-برهانی و مخالفان آن با ارائه دکتر (جلسه ۶۴) ⏱زمان: یک‌شنبه‌ ۲۰ خرداد، ساعت ۱۸ 🏛مکان: قم، صفائیه کوچه ۳۹، پلاک ۳۹ مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم 🆔@majmaqomh 🆔@soleimanisaa
انتخابات در شرایط ساختار ناکارآمد   محمدرضا يوسفي 🔹 با وجود اینکه امروزه در بسیاری از کشورها انتخابات برگزار می شود، اما کارکرد انتخابات در همه جهان یکسان نیست. صرف نظر از انتخابات مضحک کره شمالی و عراق دوره صدام، انتخابات در کشورهای در حال توسعه مانند ایران با مشکلات جدی مواجه است. 🔹 در واقع انتخابات به شکل امروزین آن، از دستاوردهای دنیای جدید است. از این رو نمادی از پذیرش قواعد تجربه شده جهانی و کسب اعتبار جهانی محسوب می شود. به عبارت دیگر، گرچه انتخابات به نمادی از حکومت مبتنی بر آراء مردم تبدیل شده است، اما کارکردها متفاوت است. در کشورهای توسعه یافته کنونی، هدف محدود کردن و نظارت پذیر کردن قدرت با مکانیزم های قانونی و نهادهای مدنی است. بر این اساس، احزاب به عنوان تشکل های سیاسی که به طور نسبی افکار سیاسی جامعه را نمایندگی می کنند و با توجه به توان تخصصی، مدیریت جامعه را بر عهده می گیرند و به هنگام شکست در انتخابات، دولت سایه جهت نظارت بر عملکرد دولت تشکیل خواهند داد. 🔹 نهادهای مدنی و صنفی نیز عامل دیگری است که موجب قاعده مند شدن و نظارت پذیر شدن سیاست می شود. عنصر بسیار مهم دیگر، رسانه های آزاد و رقابتی است که مقامات را زیر ذره بین قرار داده، شفافیت را به جامعه تقدیم می کند و همچنین با تحلیل های خود، به ارتقاء آگاهی های عمومی کمک می کند. پس از احزاب مستقل و قوی که برآیندی از رویکردهای سیاسی جامعه بوده، نهادهای مدنی و صنفی و در نهایت رسانه های آزاد، نوبت به انتخابات رقابتی می رسد. انتخاباتی که شرایط کاندیداها اندک، قابل سنجش و به دور از شرایط کیفی کشدار بوده تا امکان هر گونه اعمال سلیقه ای از آن زدوده شود. بنابر این دیدگاه، انتخابات یک حلقه از فرایند مردمسالاری خواهد بود و تنها در این شرایط است که امکان تحدید قدرت و به دنبال آن کارآمدی نظام وجود دارد. 🔹 از این روست که انتخابات در گروهی از کشورها از حالت نماد مردمسالاری فاصله می گیرد. در کشوری که احزاب مستقل با انواع محدودیت ها روبرو هستند و پیوستن به آنها برای آحاد مردم، محرومیت زاست، هرگونه فعالیت مدنی و صنفی با نگاه امنیتی رصد می شود و همچنین صدا و سیما به عنوان بزرگترین رسانه در انحصار حلقه ای بسته قرار دارد و از همه مهمتر، به لحاظ ساختاری دوگانه با نهادهای انتصابی و انتخابی مواجه بوده که موجب فرصت سوزی های فراوان برای کشور و تحمیل هزینه های بسیار شده و می شود و در نهایت اینکه فیلترهای انتخاباتی نیز برای کاندیداها عمل می کنند، گاه بنابر مصلحتی به مانند دو انتخابات پیشین، سخت گیرانه و گاه بنابر مصلحتی کمتر سخت گیرانه می شوند. از این روست که انتخابات نتوانسته است کارکرد مناسب خود را داشته باشد. 🔹 نتیجه چنین فرایندی، پیدایش دولتهای فاقد برنامه و با درجه ای بالا از پوپولیسم بوده است. در انتخاباتی که منجر به دولت سیزدهم شد، وعده داده شد که نرخ تورم در سال اول نصف شده و به 18 درصد برسد، در سال 1403 نرخ تورم تک رقمی شود، سالی یک میلیون مسکن ساخته شود، به جای گشت ارشاد در خیابانها، گشت ارشاد مدیران راه بیفتد، با وجود تحریم ها، زندگی مردم بهبود یابد. ادعای پشتوانه مستندات هفت هزار صفحه ای شد که تاکنون به رویت نرسیده است. کسانی در دولت سیزدهم قرار داده شدند که قول داده بودند با سرمایه اندک اشتغال زایی کنند، در دو روز بورس را سامان دهند، نرخ ارز را با چند صد میلیون دلار کاهش دهند و... اما هیچکدام نه تنها رخ نداد که بورس وضعیت اسفناکی پیدا کرده، نرخ ارز بیش از 160 درصد افزایش یافته، بخش حقیقی اقتصاد منهای نفت رشد بسیار محدودی داشته، فضای مجازی محدودتر از گذشته شد، نارضایتی ها افزایش یافت و حتی دستاورد خالص سازی نیز دچار چالش شد.  🔹 اینها نشان می دهد که انتخابات به واقع بدون پشتوانه های یادشده، نمی تواند کارآمد بوده و به شایسته سالاری،  کارآمدی و سلامت نظام بینجامد. 🔹 اکنون که زمان ثبت نام کاندیداها پایان یافته و در این مدت کوتاه نیز انتظار اصلاح فرایندها نمی رود؛ سه پیشنهاد به شورای نگهبانی که دو تجربه انتخابات پیشین را در پیش چشم دارد، شاید مفید و موثر باشد: اول اینکه برای افزایش نرخ مشارکت مردم، از اعمال سلیقه دست برداشته و سوگیرانه عمل نکند تا رقابتی صورت گیرد. دوم اینکه، شفافیت داشته و دلایل رد صلاحیت هر کاندیدایی رسما به وی اعلام شود. سوم، کاندیداهایی که تایید می شوند، باید منابع مالی خویش را شفاف بیان کرده و امکان راستی آزمایی برای نهادهای قانونی وجود داشته باشد و سپس به اطلاع عموم رسانده شود. بهره گیری از منابع عمومی مصداقی از فساد محسوب شده و کسی که از امکانات عمومی موفق به کسب بیشترین آراء شود نمی تواند داعیه دار مبارزه با فساد سیستماتیک حاکم بر کشور باشد. @majmaqomh
⚡️جامعه زمانی قدرت پیدا می‌کند که مردم آن حاکمیت را قبول داشته و برخاسته از اراده آنان باشد. 🔷مسئولیت حاکمیت در بستر سازی نظام انتخابات واقعی چیست وچه زمینه‌های می‌تواند انتخابات را نماد مشارکت واقعی مردم قرار دهد؟ 📍 : یکی از نکات اساسی در نظامی که اسلام در دیدگاه و اندیشه سیاسی خود دارد (نظام مردم‌سالار) نظامی است که برخاسته از اراده مردم باشد و مردم در آن، نقشی تعیین‌کننده دارند. درواقع، انتخاب با مردم است. طبیعتا کسانی که مسئولیت اداره جامعه را به دست می‌گیرند (حاکمان) موظفند که مردم را در جریان مسائل قرار دهند و مردم نیز در تصمیم‌گیری‌ها نقش داشته و مؤثر باشند. مسلماً  جامعه زمانی قدرت پیدا می‌کند که مردم آن حاکمیت را قبول داشته و برخاسته از اراده آنان باشد. 🔸یکی از منابع ما در آموزه‌های دینی در زمینه سیاست، نامه معروف امیرالمومنین(ع) به مالک اشتر است. ایشان در بخشی از این نامه می‌فرماید: «و لْیَکُن أحَبَّ الاُمورِ إلَیکَ أوسَطُها فی الحَقِّ، و أعَمُّها فی العَدِل، و أجمَعُها لرِضا العّامّۀ»؛ حضرت پس از این‌که حق، حقیقت و عدالت را توصیه می‌فرمایند، مطلب سومشان این است که بهترین کارها، کاری است که رضایت عمومی را در پی داشته باشد. دلیلی که امام(ع)اقامه می‌فرمایند، این است که اگر به دنبال رضایت خاصه بودید و خواستید گروه اقلیت را راضی نگاه دارید، خشم عمومی آن را از بین می‌برد؛ یعنی تاثیر خشم عمومی، بسیار بالاتر از رضایت یک عده خاص است. بنابر این اگر یک جمع و گروه خاص، رضایت داشته باشند اما اکثریت جامعه، رضایت نداشته باشند، رضایت خاصه به درد نمی‌خورد؛ چون عدم رضایت عامه آن را از بین می‌برد، اما اگر رضایت عامه را داشته باشید، ناخشنودی آن گروه خاص نمی‌تواند هیچ تاثیری در شکست و ناتوانی حاکمیت داشته باشد. ایشان در استدلال خود می‌فرماید: «فإنَّ سُخطَ العامَّهِ یُجحِفُ برِضا الخاصَّهِ، و إنَّ سُخطَ الخاصَّهِ یُغتَفَرُ مَع رِضا العامَّهَ»؛ به نظر ایشان ناخشنودی خاصه، با رضایت عامه برطرف و پوشیده می‌شود. 📍امام(ع) در تعبیر دیگری در همین نامه می‌فرمایند که ما باید نظر به عموم مردم داشته باشیم: «العامَّهُ مِنَ الاُمَّهِ فلیَکُن صَغْوُکَ لَهُم و مَیلُکَ مَعَهُم»؛ یعنی تو باید نگاهت به عموم باشد. این عموم مردم هستند که نقش اساسی دارند.این‌دست تعابیر را در سخنان پیامبر؟ص؟ به امیرالمومنین(ع) نیز می‌یابیم. با این‌که از جانب خداوند، مسؤولیت اداره امور پس از پیامبر(ص) به امیرالمومنین(ع) سپرده و به پیامبر(ص) نیز ابلاع شده بود، امیرالمومنین(ع) را به عنوان جانشین خویش معرفی کنند، اما با این حال، پیامبر؟ص؟ این نکته را به امیرالمومنین(ع) فرمودند: «فان ولوک فی عافیه واجمعوا علیک بالرضا فقم بأمرهم»؛ اگر مردم تو را پذیرفتند و بر تو اجماع کردند؛ یعنی اکثریت جامعه، تو را پذیرفتند و به تو رضایت دادند، به انجام کارهای مردم و به دست گرفتن امور، اقدام نما «وإن إختلفوا علیک فدعهم وما هم فیه» اما اگر اختلاف کردند، آنها را رها کن؛ یعنی اهمیت ویژه به این مسأله دادند که رضایت مردم حتماً باید باشد و گرنه، حاکم، هرچند از جانب خدا منصوب شده باشد، در سیاست‌های خویش ناموفق است و اساساً دین هم نخواسته تحمیلی بر مردم، صورت گیرد، بلکه مردم همان‌طور که در زندگی‌شان اختیار دارند، در امور سیاسی نیز باید خودشان پذیرا باشند و قبول کنند. 📍پس حاکمانی که بر جامعه، حکومت می‌کنند، باید شرائط را به گونه‌ای فراهم آوردند که اکثریت جامعه بتوانند نظر خود را اعلام دارند و نظراتشان نیز مورد توجه حاکمان قرار گیرد و کاری نکنند که یک عده و جمع خاص، نظراتشان را بر حاکم و حکومت، تحمیل کنند. متن کامل گفتگو را از اینجا در سایت مجمع مدرسین و محققین ببینید @majmaqomh
⚡️بدون انتخاب مردم مسأله عدالت تحقق پیدا نمی کند. ✔️سمینار علمی «عدالت اجتماعی از منظر امام خمینی»🔻 🎙 🔹ما در حوزه عدالت اجتماعی در طول زمان ممکن است مسائلی را داشته باشیم که در طول زمان های مختلف تغییر کرده باشند. مثلا فرض کنید در زمان پیامبر در ماجرای عقبه ثانیه، وقتی آنها خدمت پیامبر رسیدند و از ایشان درخواست کردند تا ایشان به مدینه بروند، پیامبر فرمودند من وقتی می آیم که شما بیعت کنید. 🔹بیعت این بود که آنها دست خود را دراز کرده و رضایت مردم اعم از مسلمان و غیرمسلمان فراهم باشد. اما در آن مقطع تنها روسای قبایل بیعت کردند. امروز دیگر بیعت روسای قبایل نمی تواند به معنای عدالت باشد بلکه آحاد اشخاص می تواند زمینه عدالت را فراهم کنند. به تعبیر امروز، انتخابات و آحاد مردم هستند که این عدالت را برای حاکم تعیین می کنند. 🔹بدون انتخاب مردم مسأله عدالت تحقق پیدا نمی کند، به دلیل اینکه مفهوم عدالت مفهومی است که در طول زمان می تواند تحقق پیدا کند. مرحوم امام در این زمینه یکی در بحث منشور روحانیت این تعبیر را داشتند و همچنین نامه ای هم خطاب به شورای نگهبان دارند. 🔹در آن نامه که مربوط به منشور روحانیت است، می گویند زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهاد است. مسأله ای که در قدیم دارای حکمی بوده است، به ظاهر ممکن است همان مسأله در روابط حاکم بر سیاست، اجتماع و اقتصاد یک نظام، حکمی جدید پیدا کند. یعنی ممکن است مسأله ای در گذشته در زمره عدالت بوده ولی امروز دیگر چنین نباشد. یا مسأله ای که در گذشته عادی بوده، امروز دیگر چنین نباشد. به عنوان مثال امروز می گویند اگر می خواهید انتخابات برگزار کنید، باید انتخابات شفاف و با حضور تمام طرف های ذینفع باشد تا زمینه غیرش به وجود نیاید.   🔸امام می فرمود سیره عقلاء امر اعتبار ذاتی دارد 🔹با شناخت دقیق روابط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی همان موضوع سابق که به ظاهر فرقی نکرده است، موضوع جدیدی شده است. بسیاری از مفاهیم فقهی در فقه ما وجود دارند که دچار تغییر مناسبات شده اند. همچنین بسیاری از مسائل بودند که سابقا در عرف جامعه، خلاف عدالت یا قبیح تلقی نمی شدند. برای نمونه، در سی الی چهل سال گذشته، تنبیه کردن دانش آموز در مدارس امری قبیح نبود و حتی عادی تلقی می شد اما امروز اگر در مدرسه ای این کار تحقق پیدا کند، عقلا آن را تقبیح می کنند و خلاف عدالت می دانند. به این دلیل که شرایط، مفهوم عدالت را به این شکل دگرگون کرده است. 🔹مرحوم آیت الله شیخ محمدحسین اصفهانی در جلد دوم و سوم حاشیه ای بر الکفایه، مسأله ای را درباره «حُسن قبح» مطرح می کنند. اینکه حُسن قبح عقلی، امری اعتباری است. بدین معنا که دایرمدار اعتبار عقلا است و در طول زمان تغییر پیدا می کند. یک چیز ممکن است در گذشته قبیح نبوده و بعد قبیح شده است. یا چیزی که در گذشته حَسن نبوده، اما امروز حَسن شده است. 🔹 ممکن است چیزی در گذشته حَسن بوده و امروز احسن شده باشد. یا چیزی که در گذشته قبیح بوده و امروز حَسن شده باشد. اعتبارات عقلا که بر اساس آراء مشروعه است، در اینجا مهم است. در این جهت مرحوم امام، در بحث انوار الهدایه خودشان در حاشیه بر الکفایه، از این نکته استفاده می کنند که سیره عقلاء امر اعتبار ذاتی دارد. اگر عقلا امروز در جهان می گویند حقوق بشر، این موضوع حجیت دارد و نیازی نیست ببینیم که آیا این مقوله در زمان پیامبر و ائمه بوده است یا خیر.  🔸سمینار علمی «عدالت اجتماعی از منظر امام خمینی(س)» چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۰ پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی @majmaqomh
🔰کاندیدای شایسته 📝 📍بعد از گذشت ۴۶سال از عمر انقلاب و جمهوری اسلامی، مردم درکی قابل قبول از ماهیت نخبگان قدرت سیاسی، در ایران پیدا کرده اند. مساله امروز مردم ایران درباره نخبگان سیاسی، با تجربه کافی که به دست آورده اند، یک چیز بیشتر نیست: "حکمرانانی که فایده آنان از هزینه آنها بیشتر باشد، کدامند؟" ✅-ساده زیست بودن، سخنان دلنشین گفتن، باسواد بودن، مردمی بودن، حتی برنامه داشتن حاکمان، اینها همه خوب و برای انتخاب یک فرد از سوی مردم برای حکمرانی لازمند؛ اما پاسخ مساله پیش گفته نیستند. پاسخ اساسی مساله این است که مردم ایران به حاکمانی با تجربه نیاز دارند که موفقیت در حیطه کاری خود را در عمل به اثبات رسانده اند.  حاکمان موفق کسانی هستند که نسبت به دیگر رقیبان، فایده بیشتری به مردم می رسانند و هزینه کمتری بر ملت تحمیل می کنند. ✅-در انتخابات پیشرو، از میان کاندیداهای نهایی شده،  بهترین کاندیدا، فقط یک معیار دارد. کاندیدای شایسته کسی است که در تجربه عملی گذشته خودش، هر چند در حیطه ای محدود، حکمرانی موفق تر از دیگران را قبلا به نمایش گذاشته باشد. اگر مدعی حکومت، متدین ترین و خوشنام ترین فرد جامعه هم باشد، اما نتواند به وظایف ذاتی خود در میدان سیاست ورزی موفق عمل کند، او شایستگی حکمرانی ندارد. ✅- در حکمرانی قدیم و جدید، اسلامی و غیراسلامی، حاکمان کشور چند وظیفه مشترک اساسی دارند: 📍۱. تامین امنیت همه جانبه (جانی، مالی، حیثیتی، انسانی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، داخلی، خارجی و ...) برای همه (مرد یا زن، مسلمان یا غیر مسلمان، قوی یا ضعیف، انقلابی یا غیر انقلابی، خودی یا غیرخودی و ...). 📍۲. زمینه سازی برای رفاه و توسعه همه جانبه (رشد اقتصادی، عدالت اقتصادی، عدالت قضایی، عدالت سیاسی، حداقل کردن فسادهای مالی، مهار تورم، ایجاد اشتغال، حل معضل بیکاری و ...) 📍۳. تضمین شکوه و عظمت ملی (ارتقاء جایگاه دولت-ملت ایران در نظام بین الملل، افزایش امید در اقشار گوناگون جامعه، گسترش روابط با همه کشورهای جهان که آنان را به رسمیت می شناسیم، حفظ استقلال و عدم وابستگی به یک یا چند کشور خاص و ...) ✅-اگر حاکمان کارویژه های خود را که در بالا بدانها اشاره رفت، انجام دهند، تمدن اسلامی، دینداری، و بسیاری از آرمان های دیگر به عنوان پیامدهای قهری حاصل از موفقیت حاکمان در انجام کارویژه ها، تحقق می یابند. ✅-اما اگر حاکمان به جای انجام موفق کارویژهای اصلی فوق، مستقیم بودجه مملکت را به نام تمدن سازی اسلامی، زمینه سازی ظهور، حفظ ظاهر اسلام در جامعه و غیره، کانالیزه کنند؛ به جیب خودی ها بریزند؛ به جای توجه به اراده ملت و خواست جامعه، به دنبال مهندسی جامعه از بالا برآیند؛ به جای الگو گرفتن از مردم در دینداری، بخواهند خود را الگوی دینداری مردم قرار دهند؛ نه تنها همین اهداف آرمانی تحقق پیدا نمی کنند، بلکه به جای تمدن سازی، تمدن سوزی، به جای اسلامی سازی، اسلام ستیزی، و به جای هر آرمان دیگر، ضد آن آرمان ها اتفاق می افتد. 🔸-سخن پایانی: به تعبیر ادبی، آرمان هایی چون رسیدن به تمدن اسلامی، پیدا شدن زمینه ظهور، یا داشتن جامعه ای علاقمند به حفظ نمادهای اسلامی، اسم مصدر اند؛ اما کارویژه های ذاتی حکومت، مصدر اند. با تحقق بخشیدن به مصدر است که اسم مصدر به خودی خود حاصل می گردد. امروزه، حاکمان ما به جای پرداختن به مصدر، به دنبال اسم مصدر اند؛ غافل از اینکه اسم مصدر، حاصل مصدر است و بدون مصدر نمی توان مستقیم دنبال اسم مصدر رفت. در وضعیت کنونی، کاندیدای شایسته کسی است که به جای غوطه ور شدن در آرمان های اسم مصدری، با سخت کوشی و هنرمندی تمام، به فکر تحقق بخشیدن مصدرها باشد. @majmaqomh
⚡️مبنای جمهوریت این است که مردم حق بر ناحق بودن دارند 🔰گفتگوی دکتر سید صادق حقیقت  با اندیشه ما  به مناسبت انتخابات 📍اندیشه ما: مسئولیت حاکمیت در بسترسازی نظام انتخابات واقعی چیست؟ وچه زمینه هایی می تواند انتخابات را نماد مشارکت واقعی مردم قرار دهد؟ 🔹دکتر حقیقت : تفاوت «جمهوری اسلامی» و «حکومت اسلامی» آن است که در نظام جمهوری واقعی، انتخابات شکل اصیل دارد؛ و مردم می توانند به اشخاص و رویه های مد نظر خود رأی دهند. برعکس، در حکومت اسلامی، انتخابات شکل تزیینی دارد؛ و در واقع، تصمیمات از قبل گرفته شده است. شاید به همین دلیل بود که امام خمینی فرمودند «جمهوری اسلامی»، نه یک کلمه کم، و نه یک کلمه بیش. مبنای جمهوریت این است که مردم حق بر ناحق بودن دارند. به تعبیر استاد مطهری، مردم می توانند اشتباه کنند، تا عقلشان در طول زمان به بلوغ و تکامل برسد. 📍اندیشه ما: شیوه کاندیداتوری و بررسی صلاحیت در جمهوری اسلامی را چگونه ارزیابی می‌کنید و چه کاستی‌هایی دارد؟ 🔹دکتر حقیقت: علیرغم وجود نقاط مثبت، حداقل دو نقص دیده می شود: اولاً هر کسی نباید بتواند در انتخابات شرکت کند. حداقل هایی- همانند سطح سواد و سابقه اجرایی- لازم است. دلیلی ندارد که عده ای کثیر ثبت نام کنند، و بعد معلوم شود شرایط را ندارند. دوم این که فرایند بررسی صلاحیتها توسط شورای نگهبان تقریباً غیرقابل نقد است. به شکل کامل مشخص نیست چه معیاری برای رد صلاحیتها وجود دارد. 📍 اندیشه ما: قبول نظام حزبی وکاندیدای حزبی چه مقدار می تواند کاستی های موجود را بر طرف کند؟ 🔹دکتر حقیقت : حزب چرخ دنده دموکراسی است، و دموکراسی نوین بدون تحزب پا نمی گیرد. در کشور ما، نظام حزبی نهادینه نشده است؛ و جریانهای سیاسی برآمده از رقابت احزاب نیستند. از سویی دیگر، به دلیل سرخوردگی نسبی مردم از مسائل سیاسی، احزاب نیز نماینده خواست جمهور مردم نیستند. اگر دموکراسی را فرایندی طولانی مدت در نظر بگیریم، امید است این گونه افت و خیزهای در طول زمان همراه با نتایج مثبت باشد. @majmaqomh
⚡️سیستم پوپولیستی، سرنوشت انتخابات را به دو هفته آخر گره می‌زند 🟣حزب و نظام انتخابات ✍ 🔰مشکل احزاب و انتخابات در ایران، به فقدان ارتباط ارگانیک بین دو قانون انتخابات و قانون احزاب برمی‌گردد. وظیفه محققین است که این ناسازه را اصلاح کنند. قانون احزاب مصوب سال 95  از جهاتی درست تنظیم شده است اما راه اجرا ندارد و از لحاظ حقوقی جزو قوانین معلق است. از جمله قوانینی است که  معمولا نوشته‌ می شوند تا اصلاً اجرا نشوند. 🔻سیاست‌های کلی انتخابات أبلاغ شده در سال 95 نیز به احزاب تکلیف می‌دهد اما امتیاز نمی‌دهد. ماده 11 یکی از مواد سنگین سیاست‌های کلی است اما هیچ اشاره‌ای به حزب نکرده و حزب غائب بزرگ انتخابات است. حزب دو کار بزرگ می‌کند: یکی اینکه انسان طبیعی را تبدیل به شهروند قاعده‌مند می‌کند و دوم اینکه همانند پلیس که قواعدی در خیابان دارد تا ماشین‌ها تصادف نکنند، قواعدی درست می‌کند که فعالیت‌های سیاسی ایمن باشند. اگر به احزاب تکلیف بدهید اما امتیاز ندهید، کسانی که به دنبال فعالیت سیاسی هستند، از حزب فرار می‌کنند. 🔸یک مشکل ساختاری در نظام سیاسی ما این است که مناصب سیاسی به دو قسمت دموکراتیک و انتصابی تقسیم شده و معمولاً فعالین سیاسی سود خود را در این می‌بینند که به قسمت‌های انتصابی کشیده شوند. خیلی علاقه ندارند که قسمت پرخطر انتخابات را دنبال کنند که ریسکش هم بالا باشد. یعنی  هم در معرض انتخاب مردمی باشند که فردا نظرشان عوض می‌شود و هم اینکه نفس فعالیت در احزاب، در سیستم انتخابات پوپولیستی باعث بدبینی به افراد می‌شود. 🔻سیستم پوپولیستی، سرنوشت انتخابات را به دو هفته آخر گره می‌زند. درحالی‌که در سیستم‌های نهادی، باید یک سال قبل، کاندیداها به تدریج مطرح شوند، ایده‌هایشان روشن شود و شبکه‌های تولید رأی آن‌ها شناسایی شود و بتوانند خود را به افکار عمومی عرضه کنند. در نظام انتخاباتی ما، احزاب با توجه به فیلتر شورای نگهبان نمی‌توانند نیروهایشان را رو کنند چون می‌ترسند حذف شوند. بنابراین باید منتظر ماند تا آدم ناشناخته‌ای بیاید و مردم ظرف 12، 10 روز تصمیم بگیرند به کدام یک از این ناشناخته ها رأی  بدهند. 🔸شورای نگهبان معمولاً جایی رودست می‌خورد که کاندیدا ناشناخته است و کاندیدای ناشناخته مثل هندوانه نبریده است که نه برای حزب و نه برای مردم اعتماد آور  نیست. قانون اساسی و عادی، شورای نگهبان را مکلف نکرده که احزاب را رعایت کند و در انتخابات دخیل نماید. چندین نهاد نظارتی وجود دارد و تأسیس احزاب از این فیلترها عبور می‌کند تا یک شورای مرکزی با تمام تعهداتش شکل بگیرد. وقتی این‌ها به شورای نگهبان کاندیدا معرفی می‌کنند، شورای نگهبان به رغم این نظارت‌ها از احزاب برای تأیید کاندیدها شهود نمی‌گیرد و به سراغ شهود خودش می‌رود. 🔻شورای نگهبان معمولا دنبال کشف خلاف نیست، بلکه دنبال احراز صلاحیت است. به‌جای کنترل سوءپیشینه به سمت احراز صلاحیت رفته است!!! درحالی‌که این کاندیدا است که باید بگوید شما دلایلی بیاورید که من دچار سوءپیشینه هستم. ما حزب داریم اما قانون انتخابات پوپولیستی طراحی شده است. در نظام‌های این‌چنینی احزاب در بهترین شرایط، فقط مجاز می‌شوند اما چرخ و دنده‌شان درگیر دولت نمی‌شود. چرا احزاب ما محفلی می‌شوند؟ چون قانون انتخابات کارکرد نهادی‌شان را از دستشان می‌گیرد. این گونه نظام‌های انتخاباتی، نوعا انتخابات را نمایشی می‌کنند. 🔸یک بیماری در پارلمان ایران مثل اکثر پارلمان های دنیا وجود دارد و آن تورم و تعارض قوانین است. در اکثر کشورهای دنیا، احزاب قوی دفتری دارند که به انطباق طرح‌ها و لوایح جدید با سابقه آن قوانین می‌پردازد. بنابراین وقتی نماینده ای رأی می‌دهد، رزومه قانون در برابر چشمانش است. اینکه قانون فعلی تا کجا آمده و قانون جدید می‌خواهد چه چیزی را اصلاح یا تکمیل کند. کارشناسان حرفه‌ای وجود دارند که به نماینده می‌گویند کدام طرح و لایحه تعارض‌آفرین است و کدام مواد باید با بندهای قانون قبلی منطبق شود. این‌گونه است که شبکه قانون‌گذاری ایجاد می‌شود؛ وگرنه قانون جزیره‌ای به وجود می‌آید و تولید تعارض می کند. 📍قانون‌گذاری یک تکنیک است. ما متخصص تقنین نداریم که به یک نماینده یاد بدهد چگونه اراده‌اش را تبدیل به قانون کند. اگر  مثلا در  سایت کنگره آمریکا یا  ژاپن و آلمان، یک قانون را تصادفی انتخاب کنید تاریخچه‌اش آورده می‌شود؛ یعنی این قانون کی تصویب شده است، عملکرد و بازخوردهای اجتماعی‌اش به چه نحو بوده است و چگونه به شبکه‌های قوانین و نهادهای اجرایی  چنگ انداخته است. بنابراین به نماینده هشدار می‌دهد که اگر قانون «الف» را تغییر بدهد، به دلیل همبستگی باید روی قانون «ب» هم فکر کند. ما در کشورمان این بررسی ها را نداریم. 📌 تهران. پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی / 6 آذر 98 @majmaqomh
⚡️ برداشت غلط از سیره پیامبر رحمت با عنوانِ "تهدید به جنگ برای صلح" 🔰نقدعلمی یک کاندیدای ریاست جمهوری ✍️ 🟠رئیس جمهور درمنظومه نظام سیاسی ایران، ریاست شورای عالی امنیت و شورای انقلاب فرهنگی است که هر کدام از این دو موقعیت در سازمان امنیتی وفکریِ مرتبط با داخل و خارج تاثیراتِ مهمی دارد، و مهم این است که اگر کسی بر کرسی ریاست این دو نهاد مهم امنیتی و فرهنگی با تصورات غلطی از تاریخ اسلام بنشیند، چه تدبیرات امنیتی در حوزه خارجی و تصمیمات فرهنگی در حوزه داخلی خواهد داشت؟! یکی ازکاندیدای پر "پایدار" ریاست جمهوری که مویّد به حمایت های مختلفی است، در پایان نامه خویش که به شکل کتاب منتشر شده مدعی یک تئوری ناصواب بنام "تهدید به جنگ برای رسیدن به صلح" است! و وخیم تر اینکه این تئوری را به رسول الله (ص) نسبت میدهد که پیامبر (ص) برای رسیدن به صلح، دشمن را تهدید به جنگ میکرده! و چنین مینویسد؛ " تهدید به جنگ به عنوان یک تاکتیک ارزنده در جهت استراتژی صلح بکارگرفته میشد و پیامبر(ص) از آن به عنوان وسیله ای مؤثر استفاده مینمودند و از طریق همین تاکتیک بود که توانستند دشمن را به تسلیم و راضی شدن به صلح وادارند." تاسف بار است که اولا؛ محکم بودن پیامبر رحمت(ص) و "هشدار" ایشان در برابر تهدیدات مشرکان را به "تهدید به جنگ برای صلح" تحریف شود و برای پیامبر خدا (ص) "سیره ساختگی" درست شود تا برای ماجراجویی ها نسخه تئوریزه صادر شود! وثانیاً؛ صلحی که باتهدید بدست آید چه ارزشی دارد؟ مگرمیتوان با یک گزاره خارج از اخلاق و حقوق ، مانندتهدید، به یک ارزش بنام "صلح" دست یافت؟! نه خیر! هدف وسیله را توجیه نمیکند. 🔻اجازه فرمایید این موضوع را از نظرقرآن اجمالا بررسی کنیم؛ ✅️ تهدید، درلغت به معنای ترساندن و وعده عقوبت دادن است، بشکلی که برای تهدید شونده ایجاد بیم بر جان، مال یا آبرویش برود. تهدید بر خلاف "هشدار" است که دربرابر خطر اعلام میشود. با این تفسیر، "تهدید" از نظر اخلاقی و حقوقی ؛ عملی پَست و نیز مجرمانه است. روشن است؛ در منطق وحی و قوانین الهی هرگونه عملی که در آن شائبه رذالت و جرم و حق کُشی باشد، جای ندارد. ✅️ تهدید، از آن دسته موضوعاتی است که مانند ارهاب و ترور میتواند از عوامل ناامنی باشد و چنین چیزی در حریم اسلام و مسلمین فاقد وجاهت است. جامعه مورد نظر اسلام ؛ جامعه ای پیشرو ، پر برکت از نظر اقتصادی و آرام و اَمن است ؛ "الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ" ﴿قریش/۴﴾ روشن است جامعه ای که حکمرانانش در پی ماجراجویی و تهدید دیگران باشند نمیتواند اقتصادِپیشرو و امنیت کامل داشته باشد. در آیه ی دیگری قرآن، جامعه عاری از تهدید را جامعه ای معرفی میکند که مشمول نعمت خداست: «تَخافونَ اَن یَتَخَطَّفَکُمُ النّاسُ فَـٔوکُم واَیَّدَکُم بِنَصرِه». (انفال/۲۶) از آن رهگذر که سایه تهدید برای جامعه انسانی میتواند آدمی را از زندگی ساقط کند ، خداوند متعال به تقویت روحیه شهروندان میپردازد ؛ الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ.  اینها کسانی بودند که مردم، به آنان گفتند: «مردم (در مقابل شما) برای حمله به شما اجتماع کرده اند از آنها بترسید! » (آل عمران /۱۷۳) قرآن، استفاده از اهرم تهدید را به مشرکین نسبت میدهد تا معلوم شود که تهدید یک رفتار غیر حقوقی و غیر اخلاقی است ؛"يُخَوّفونَكَ بِالَّذينَ مِن دونِهِ ؛ آيا خداوند براي بنده‌ اش كافي نيست ؟ اما آنها تو را از غير او مي‌ترسانند و تهدید میکنند.." (زمر/۳۶) این موارد نشان دهنده این حقیقت است که تهدید مورد امضاء و تایید دین نیست و تهدید با استحکام رای در برابر دشمن و یا هشدار در برابر خطر متفاوت است. ✅️ سیره پیامبر رحمت (ص) که استوار بر قرآن ومعیارِ"رحمةللعالمين" است. پیامبر؛ انذار، استحکام رای و هشدار دارد، اما "تهدید به جنگ" برای اسلام آوردن و یا برای رسیدن به صلح و مانند آن وجودندارد. یکی از جملات هشدارگونه پیامبر رحمت(ص) وقتی است که مورد تهدید و ارعاب قرار میگیرد و پیام مشرکان درباره جنگ توسط «بشر بن سفیان» میرسد ، پیامبر در یک پاسخ محکم بشکل پیام ارسال میفرماید: "قریش چه تصوری دارد! به خدا قسم در راه دین خدا که به آن مبعوثم نموده  آنقدر میجنگم تا خدا پیروزی نصیب فرماید و یا اینکه جان خود را تقدیم میکنم." این جملات پیامبر(ص) هشدار و اعلام آمادگی است که در زیر مجموعه این آیه است؛  "فان تولوا فقل ءاذنتکم علی سواء وان ادری اقریب ام بعید ما توعدون؛ - من به همۀ شما يكسان اعلام خطر كردم، ونمى‌دانم كه آيا نزديك است آن‌چه وعده داده مى‌شويديادور؟"(انبیاء/۱۰۹) البته اگرآیه درباره قیامت نباشد. ما موظفیم باآشنایی با قرآن، مانع ازانحراف فکری جامعه شویم. @majmaqomh
🔖 ⚡️دین نمی تواند در خدمت قدرت باشد ⚡️روحانیتی که طرفدار تهمت و دروغ باشد چه منزلتی در جامعه خواهد داشت؟ 🔰گفتگوی ایلنا با آیت الله ایازی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در ارتباط با "پیآمدهای تجویز دشنام و بهتان" 📍اشاره ایلنا : در روزهای گذشته یکی از روحانیون در یکی از سخنان خود به نقل از مرحوم آیت‌الله خوشوقت به حدیثی اشاره کردند و گفتند هرکس مخالف ولایت فقیه است می‌توانید به او بهتان بزنید و هر کاری هم که نکرده به او منتسب کنید. تحلیل شما درباره این گفته‌ها چیست و آیا چنین موضوعی وجود دارد ؟ آیت الله ایازی : این سوال شما را با یك جمله طنزی شروع كنم كه می‌گویند یك كسی گفت خسن و خسین دختران مغاویه هستند. گفتند خسن و خسین كه نیستند حسن و حسین بوده و پسر هستند؛ نه دختر و آن هم مغاویه نیست و معاویه است و اینها پسران علی هستند نه پسران معاویه. داستان صحبت‌های این آقایی كه در شبكه‌های مجازی در باره ولایت فقیه و تهمت زدن به مخالفان مطرح شده از چند مقدمه خراب و باطل و غلط تشكیل شده و تمام آن مورد اشكال است. 🔻 اولا این حرف‌هایی كه به آقای خوشبخت نسبت داده شد، خانواده و پسر آقای خوشبخت این حرفها را تكذیب كرده و گفته این حرف از ایشان درست نبوده و حرف پدر من اینگونه نیست. 🔻نكته دوم آنكه آن چیزی كه به عنوان روایت مطرح شده، آن روایت هم در مورد اهل بدعت است نه در مورد كسی كه مخالف ولایت فقیه یا نقدی به ولایت فقیه داشته باشد. چون بسیاری از فقها مبناء ولایت فقیه را قبول ندارد. وانگهی ما در باب نقد ولی‌فقیه، هم از حقوق مردم است. امیرالمؤمنین در اصول کافی بابی و در نهج‌البلاغه در چند جا روایت داریم که یكی از حقوق مردم نصیحت ائمه مسلمین و یكی از وظایف جامعه می‌داند كه اگر انتقادی نسبت به حاكم مسلمین دارد و اختلاف‌نظری دارد بیان کند، این کار را هم آشکار و پنهانی انجام دهد. در زمان امیرالمؤمنین، كسانی در حكومت او حاضر بودند كه با ایشان مخالف بودند، رسما می‌آمدند و در مسجد، اعتراض و نقد خود را مطرح می‌كردند و كسانی كه می‌خواستند در مقابل این افراد بایستند امام علیه السلام می‌گفتند بگذارید که سخنش را بگوید. حتی در خطبه‌ای امام علی از مردم میخواهد که مردم سخنان خودشان را بگویند و بدون تصنع و مجامله هم بگویند و در جائی می‌ فرمایند تا زمانی که مخالفان دست به اسلحه نبردند حرف‌هایشان را بزنند و نقد كنند. من حتی حقوق بیت‌المال‌شان را قطع نمی‌كنم. 🔻 ثالثاً آن روایتی را هم كه در ابتدای مصاحبه آن آقا به استناد آن نقل كرده و گفتم در بحث بدعت است؛ باهتوهم به معنای بهتان زدن نیست، به معنای مبهوت‌ كردن است. یعنی چنان سخن بگوئید و استدلال کنید که دیگر پاسخ نداشته باشند. چنانکه ابراهیم در داستان گفتگوی خود با نمرود از این کلمه در استدلال خود استفاده کرد. 🔸در معنای این روایت از سوی فقهای معاصر و افراد زیادی بحث و بررسی شده و این حدیث را موشكافی كرده¬اند و گفته¬اند كه معنای این روایت را کسانی به اشتباه گرفته‌اند كه به اهل بدعت تهمت بزنید. گفتند باهتوهم مانند آن آیه‌ای است که در سوره بقره: آیه 258: فَبُهِتَ الَّذِی كَفَرَاست، یعنی آنچنان استدلال، دلیل و منطقی بیاورید كه آنها مبهوت و ساکت شوند. 🔻رابعا: برفرض كه كسی بگوید این حدیث مربوط به اهل بدعت است و به معنای بهتان زدن است، و به جز آنكه به بحث ولایت فقیه و نقد حكومت و حاكم کاری ندارد، اگر این مسأله به این معنا باشد باز مشکل آن ناسازگاری با قرآن است. قرآن كریم به صراحت درباره حتی غیرمسلمان‌ها می‌گوید: «وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَیرِ عِلْمٍ» یعنی آنهایی كه غیر خدا را می‌پرستند شما دشنام‌شان ندهید. در نهج‌البلاغه، امیرالمؤمنین وقتی دید لشگریان خود، معاویه را دشنام می‌دادند فرمود: «اِنّی اَکرَهُ لَکُم اَن تَکونوا سَبّابین‌» من خوشم نمی‌آید؛ شما هركاری که او انجام داده است را نقد کنید اما دشنام ندهید. وقتی دشنام دادن حرام باشد، تهمت زدن که مشتمل بر دشنام است نیز حرام است. همچنین تهمت زدن با هیچ اخلاق عقلی و دینی سازگار نیست. این¬كه كسی بخواهد اهل بدعت را، نه كسی كه حكومت را نقد می‌كند، بخواهد به جای اینكه نقد كند به او دروغ و تهمت بزند. چون دروغ و بهتان حرام و قبیح است. برخلاف سیره اهل بیت علیهم السلام است. ادامه👇 🌐 پیوند به متن کامل گفتگو در سایت مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم @majmaqomh
⚡️جامعه پیامبرپسند مبتنی بر آزادی، عقلانیت و عدالت است🔻 ✍ 🔰اگر در جامعه‌ای، عقل‌ها خفته باشد، در آن جامعه رحمت و هدایت وجود ندارد. به همین دلیل روایتی از پیامبر(ص) داریم که می‌فرمایند: «بنیاد دین، عقل است». یعنی اگر بشر عقل خودش را به کار نگیرد، دین هم به کار او نمی‌آید، به همین دلیل تعقل‌ورزیدن، تدبر ورزیدن و تفکر ورزیدن از سفارش‌های موکد قرآن و از تعالیم پیامبر(ص) است. 🔹 اگر در جامعه‌ای عقل سرکوب، استبداد فکری حاکم شود، انسان‌ها از جهت خردورزی و اظهار عقیده و بیان آزاد نباشند، قطعاً چنین جامعه‌ای جامعه پیامبرپسند نیست. متقابلاً اگر در جامعه‌ای داوری با عقل باشد، «رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» بودن نصیب آن جامعه می‌شود. ولی اگر در جامعه داوری با زور و ترس همراه باشد، آن جامعه جامعه پیامبرپسند نیست. در جامعه‌ای عقلانی و اخلاقی، عدالت اجتماعی پیاده می‌شود. 🔹 متأسفانه اکنون می‌بینیم برخی در تلویزیون سخنانی درباره اسلام و دین می‌گویند که جز خرافات چیز دیگری نیست. اگر خرافات را در جامعه و رسانه مطرح کنیم و به پیامبر(ص) نسبت‌های ناروا بدهیم، قطعاً چنین کاری باعث گریز نسل جوان از دین می‌شود که متأسفانه امروز چنین اتفاقی افتاده است. 🔹 من نمی‌دانم چرا برخی بزرگان در قبال برخی از بدعت‌ها ساکت هستند؟ در واقع چرا کسانی که فحشا را فقط بی‌حجابی، به ورزشگاه رفتن و دوچرخه‌سواری بانوان می‌دانند، چرا نسبت به دیگر بدعت‌ها در جامعه ساکت می‌شوند؟ آن هم بدعت‌هایی که باعث می‌شود آبروی اسلام از بین برود. 🔹در جامعه‌ای که به تعبیر قرآن در آن «قول زور» یعنی سخنان بیجا گفته شود و «وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ»، یعنی اموال بیجا خورده شود، رانت‌خواری و سوءاستفاده مالی وجود داشته باشد، آن جامعه پیامبرپسند نیست. 🔹ناامنی فقط به این معنا نیست که داعش وارد کشور شود، این یک مصداق ناامنی است، ولی اگر کسی در اظهار فکر و عقیده خود بترسد و یا اگر کسی نگران آینده خودش باشد، این نگرانی‌ها در روح و روان مردم، نوعی ناامنی ایجاد می‌کند. 🔹به نظر من یکی از دلایل افزایش تعداد آمار مبتلایان به سرطان در جامعه، به این دلیل است که روح مردم، روح شاد و فرحناکی نیست. اگر روح مردم شاد و فرحناک نباشد، سیستم ایمنی بدن ضعیف می‌شود، وقتی ایمنی بدن هم کم شود، بدن مستعد هر نوع ویروس و آسیب خواهد شد. 🔹نمی‌شود به مردم بگوییم نماز بخوانید، ولی نسبت به آسایش و رفاه آن‌ها بی‌توجه باشیم، یا بگوییم جامعه حجاب داشته باشد، ولی رزق آن‌ها‌ آن‌طور که باید و شاید فراهم نباشد، طوری نیست؛ نه این طور حرف زدن درست نیست و مردم چنین چیزی را نمی‌پسندند. اگر معیشت و امنیت جامعه در معرض آسیب قرار گرفت، نباید از آن جامعه انتظار ایمان داشت، بلکه به تعبیر قرآن در آن جامعه کفر ایجاد می‌شود. 🔹امروز باید ببینیم جای کدام یک از پیام‌های پیامبر(ص) در جامعه خالی است. یعنی باید ببینیم آیا «لیقوم الناس بالقسط» مورد نظر خدا و پیامبر که همه مردم باید عادلانه در جامعه زندگی کنند، در جامعه امروز برقرار است یا نه؟ آیا «يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ»، یعنی رزق مردم در همه جا فراهم باشد، است؟ آیا «كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً» یعنی اطمینان نسبت به یکدیگر و آینده وجود دارد؟ اگر همه این‌ها باشد، یعنی ما پیرو پیامبر(ص) هستیم و پیام پیامبر(ص) زنده است، اما اگر این‌ها ‌نباشد، ما غفلت کرده‌ایم. 🔹امروز در کشورهای اسلامی، فقط اسم پیامبر(ص) آن هم موقع گفتن اذان وجود دارد، اما رسم پیامبر(ص) در جامعه امروز برقرار نیست. امروز در جوامع اسلامی همه به‌دنبال جنگ قدرت و یا مسابقه تسلیحاتی هستند. 🔹وجود اسلحه در کشورهای اسلامی هیچ افتخار نیست، بلکه وجود رحمت، عدالت، اعتماد، امنیت و معیشت باعث افتخار است. یعنی اگر در کشورهای اسلامی هزاران انبار سلاح و موشک باشد، ولی بین مردم آن کشورها، امنیت و معیشت وجود نداشته نباشد، به درد نمی‌خورد و ارزشی ندارد. پیامبر اسلام(ص) با اسلحه، پیام خود را پیاده نکرد، بلکه پیام خود را با اخلاق، سعه صدر، گشادگی روح، لطافت در بیان، نرمی در سخن در مکه پیاده و دل‌ها را به خود نزدیک کردند. امروز در کشورهای اسلام هم حاکمان و هم عالمان آن کشورها از پیام و تعالیم پیامبر(ص) فاصله گرفته‌اند. 🔹اگر جامعه اسلامی بخواهد به پیام پیامبر(ص) نزدیک شود، باید از جوامع اسلامی جهل‌زدایی شود، یعنی مردم آگاهی پیدا کرده و تعقل بورزند. امروز اگر در کشورهای اسلامی عامه مردم در آسایش، امنیت، رفاه و عدالت باشد، مهم و باعث افتخار است، در واقع مهم این است که زیربنای جوامع اسلامی یعنی عقل، عدالت و اخلاق محکم و استوار باشد. @majmaqomh
اخلاق رقابت انتخاباتي ✍ 🔰طی چندین یادداشت، به مناسبت ایام انتخابات ریاست جمهوری، به شیوه انتقادی، نکاتی درباره اخلاق رقابت انتخاباتی نادرست تقدیم خواهد شد. در یادداشت اول "شعار پیشگی" به مثابه اخلاق رقابت نادرست  تحلیل شده است. 🔹" افراد گمراه، از شاعران خیال پرداز [که حقایق را هجو می کنند و با مطالب بی اساس به واقعیات می تازند] پیروی می کنند. آیا ندانسته ای که آنان در هر وادی [باطلی خیال پردازانه] حیران و سرگردانند؟ و به راستی که آنان مطالبی می گویند که خود عمل نمی کنند" شعراء/224-226 🔸رابطه ای ناگسستنی بین کم مایگی تخصصی و  شعارگرایی وجود دارد. به اندازه­ اي كه يك كانديدا شايستگي اخلاقي و تخصصي براي رياست جمهوري را نداشته باشد، به همان اندازه از ادبيات شعاري، بيش از حد، بهره خواهد برد. در ادبيات شعاري واقعيت­های پیچیده ای که فهم دقیق و عمیق آنها نیازمند دانایی، تخصص و تجربه است، بازگو نمي­شوند؛ بلكه آرمان­هاي دست نايافتني برجسته مي­گردند. 🔹در اين روش از يك سو شعاردهنده ناداني خود نسبت به پیچیدگی های حکمرانی علمی-عقلانی را مي­ پوشاند و از سوي ديگر، به خاطر جذابيت طبيعي آرمان­ها در ذهن عموم، مردم را براي متمايل كردن به سوي خود، فریب می دهد. شعار پيشگي يكي از راه­ هاي پنهان كردن واقعيت­ ها و نمايش دروغيني از امور غيرواقعي است. 🔸بزرگترین صدمه شعار پیشگی این است که اولویت های مورد نیاز جامعه فراموش می گردد و مردم را به دنیایی خیالی وارد می سازد که در کوتاه مدت لذت بخش است؛ اما در بلند مدت در عقب ماندن جامعه، تاثیری زهراگین دارد. @majmaqomh
‍ 🔖 📚معرفی کتاب پیامبری و قرارداد 📍«پیامبری و قرارداد» عنوان آخرین پروژه مرحوم حجت الاسلام والمسلمین دکتر داود فیرحی است. طرح نامه این پروژه تحت عنوان پیامبری و حکمرانی قراردادی؛ نظریه ای درباره سیره حکمرانی پیامبر اسلام (ص) بر اساس الگوی قرارداد در زمان حیات خود ایشان تهیه شده و کتابت آن نیز کلید خورده بود و قرار بود تا بهار ۱۴۰۰ آماده انتشار شود که دست تقدیر مهلت تکمیل آن را نداد. کتاب حاضر در بردارنده آخرین تأملات و دریافتهای فیرحی در زمینه دولت نبوی است و به اعتقاد محقق کتاب، این اثر خشت پایانی ساخت اندیشه سیاسی اوست. 📍کتاب پیامبری و قرارداد حاصل پیاده سازی تنظیم و تحقیق سه دوره درسگفتار داود فیرحی با عنوان سیره سیاسی پیامبر(ٌص) در دانشگاه تهران و در فاصله سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹ میباشد. از نظر فیرحی تحلیل ماهیت دولت پیامبر (ص) اهمیت زیادی برای نواندیشی دینی، تجدد سیاسی و اصلاح نهاد دولت در ایران و دیگر جوامع اسلامی دارد، اما اکثر دولت‌پژوهی‌ها در جهان اسلام، بی‌آن‌که به سیرهٔ حکمرانی پیامبر اکرم (ص) توجه نمایند، به سنّت خلفای راشدین و یا اندیشه‌های کلامی شیعه ارجاع می‌دهند و ماجرای سقیفه و سنّت سیاسی مبتنی بر این واقعه را مرجع ارزیابی دولت قرار می‌دهند. بدین‌سان، ماهیت دولت پیامبر و سیرهٔ حکمرانی ده‌سالهٔ او مورد «غفلتِ سیستماتیک» قرار گرفته و چندان در معرض پژوهش و ارزیابی قرار نداشته است. فیرحی در این کتاب بر این باور است که مطالعات چند ساله و نیز چند ترم تدریس او در حوزهٔ «سیرهٔ سیاسی پیامبر اسلام» نشان می‌دهد که شیوهٔ حکمرانی پیامبر(ص) به ‌طور بنیادی بر الگوی قرارداد استوار است. 📍قراردادها و پیمان‌های موجود از پیامبر اسلام، چنان تعدد و تواتر دارند که دولت آن حضرت را می‌توان «دولت قراردادی» نامید. در این اثر به کاوش در اسناد و الگوی حکمرانی در سنّت پیامبر پرداخته شده است . اگر چه مطالب ارائه شده در این سه درسگفتار خالی از تکرار نیست، اما به جهت اهتمام فیرحی به طرح مباحث جدید در هر دوره و ارجاع دانشجویان به مطالعه دوره های قبل، متن کامل هر سه درسگفتار مستقل از هم و به صورت یک پیوستار آورده شده که همدیگر را تکمیل میکنند. 📍در این اثر هر درسگفتار، نقش مقدمه را برای درسگفتار بعدی ایفا می کند و به جهت نوآوری ها و مباحث جدیدی که در هر دوره به مباحث پیشین افزوده میشود ، احساس تکراری بودن به خواننده منتقل نکرده و به دریافت عمیق تری از ایده قراردادگرایی دولت پیامبرکمک می کند. در کنارمباحث تخصصی و دقیق کتاب که در ارتباط با پیامبر و نظریه حکمرانی ایشان ارائه شده ، به دلیل طرح کلی و عمومی تر مباحث در بخش نخست کتاب ، امکان استفاده از آن برای مخاطبان عمومی نیز فراهم میباشد. 📌کتاب پیامبری و قرارداد اثر داود فیرحی است که با تنظیم و تحقیق اکبرمحمدی توسط انتشارات نشر نی و با همکاری گروه پژوهشی اندیشه دینی معاصردر 440 صفحه به بازار نشر عرضه شده است. 📔بریده ای از کتاب ( ص 35): پیامبر چه عملکردی داشت که ظرف مدت ده سال، مدینه به قلب شبه‌جزیره عربستان تبدیل شد. مدینه شهر کوچکی بود و قبایل بزرگی مثل هوازن در اطراف آن ساکن بودند که از کل مدینه بزرگ‌تر بودند و اگر مسئله به قدرت نظامی بود، آنها می‌بایست بر مدینه تسلط پیدا می‌کردند. اگر مناسبات قدرت مطرح بود، مدینه خیلی رشد نمی‌کرد. اما همین مدینه کوچک و با قدرت نظامی ضعیف، به‌گونه‌ای از سوی پیامبر اداره شد که میل به جذب و توسعه پیدا کرد و دل‌ها را تصرف کرد. سیاست یعنی همین اداره آزادانه نیروهای متعارض شهر. مدینه سابقه سی سال جنگ داخلی داشت و می‌دانید که آدم‌هایی که سابقه جنگ با هم دارند دلشان برای مدت‌ها از هم چرکین است و باید اتفاقی بیفتد که این‌ها بتوانند کنار هم قرار بگیرند و این یعنی سیاست. 🌐پيوند به متن کامل در سایت مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم @majmaqomh
✔️آيا در انتخابات چهاردهم شاهد پوپولیسم خواهيم بود؟ 🔻 ✍ 🔹 هر گاه مردم از منظر اقتصادي با بيكاري و تورم روبرو باشند و سياست هاي اقتصادي دولت كارآمد نباشد. ساير حوزه هاي زندگي نيز با چالش مواجه شده باشد، مردم از نظم مستقري كه توسط نهادهاي حاكم و بازيگران سياسي ايجاد شده، نااميد گشته و نسبت به حكومت بي اعتماد مي شوند. نتيجه آن در عدم مشارکت فعال شهروندان در انتخابات خود را نشان مي دهد. 🔹 عدم مشاركت معلول انبوه بحرانها و نااميدي از تغيير وضعيت ناشي از مسير انتخابات است. در اين شرايط، فضا براي شعارهاي پوپوليستي فراهم مي گردد. 🔹 پوپوليستها با درك شرايط موجود، تلاش مي كنند تا خود را به عنوان صداي مردم نااميد و بي اعتماد معرفي كرده و دوگانه سازي ما و آنها را ايجاد و يا تشديد كنند. رانتخواري و فساد گسترده برخي مقامات و تساهل نسبت به آنان نيز ابزاري براي پوپوليستها خواهد بود. آنان نظم مستقر ناكارآمد را زير سوال برده و وعده هاي پرطمطراق مي دهند. 🔹 پوپوليستها، مردم را سكوي پرش خود قرار مي دهند تا به اهداف سياسي شان برسند. در واقع آنان عوامفريبي مي كننند. آنان دست بر كمبودها و نارضايتي هاي مردم گذارده، شكاف ها را پررنگ تر كرده، مقصر را دولت يا دولتهاي مستقر مي دانند تا از اين طريق مردم را جذب كنند. 🔹 در دوران پس از انقلاب، اولين بار به طور ملموس اين امر در شعارهاي انتخاباتي سال 84 مشاهده شد. سپس در تمامي انتخابات رياست جمهوري كشور به گونه اي تكرار شد. در حوزه اقتصاد، بياني از نابرابري گسترده تحت عنوان شعار چهار درصدي ها در گفته يك كانديدا و يا در حوزه فرهنگ، جداكردن زن و مرد در خيابانها توسط كانديداي رقيب و ... از نمونه هاي آن بود. آنان با اينگونه شعارها، حس نفرت و ترس را از روي كار آمدن طرف مقابل افزايش داده و شوق به بهبود اوضاع را در صورت روي كارآمدن خود ايجاد مي كنند و در نهايت بر موج احساسات سوار مي شوند. 🔹 با وجود اين، كانديداهاي پوپوليست، به محدوديتهاي حاكم مانند محدوديت هاي قانوني و رايج، محدوديت هاي مالي، محدويت هاي بين المللي و مانند آن توجه ندارند. همچنين راه حل هاي سطحي و مردم پسند مي دهند. هيچ سازوكاري براي تحقق وعده هاي تخيلي و توخالي خود ندارند. آنان هيچ تحليل عميقي از مشكلات كشور ارائه نمي دهند. نتيجه در صورت پيروزي آنها، افزودن مشكلات كشور و تعميق بحرانهاست.  🔹 در شرايط كنوني از سويي زمينه براي حركتهاي پوپوليستي فراهم است. ركود تورمي، زندگي اقتصادي مردم را به شدت تحت تاثير قرار داده است. سياست هاي ناكارآمد دولت سيزدهم، فشار بر زندگي مردم را بيشتر كرد. نرخ ارز در اين سه سال بيش از 160 درصد رشد داشته، طبقه متوسط ريزش بيشتري نسبت به گذشته داشته، طبقات محروم فشار بيشتري را حس مي كنند و انواع ناترازي هاي تجاري، بانكي، بودجه اي نيز به اقتصاد فشار آورده است. از سوي ديگر دولت سيزدهم وعده داد كه گشت ارشاد را تبديل به گشت ارشاد مديران كند. امري كه تحقق نيافت و مردم در حوزه سبك زندگي نيز دچار محدوديت هاي بيشتري شدند. هنر در اين دوران بيشتر از گذشته دچار محدوديت شده، فيلترينگ بيشتر شد و.. از اين رو نااميدي و بي اعتمادي بر فضاي عمومي كاملا مشهود بود كه نتيجه آن در مشاركت مردم در دو انتخابات گذشته قابل مشاهده بود. اين حجم از بي اعتمادي و نااميدي اقتضاي سر بر آوردن يك پوپوليسم ديگر را در كشور دارد. مطالعات تجربي كشورهاي مشابه نيز اين امر را تاييد مي كند 🔹 با وجود اين، دو نكته موجب شده است كه احتمال وقوع پوپوليسم در اين انتخابات كاهش يابد. اول، يك توافق نانوشته بر عدم نقد جدي دولت سيزدهم به ويژه با توجه به حادثه تلخ سقوط هليكوپتر مرحوم رئيسي كه امكان مانور حركتهاي پوپوليستي را محدود مي كند. دوم، سرخوردگي شديد قشر خاكستري كه امروز درصد قابل اعتنايي از مردم را تشكيل مي دهند. آنان پس از اتفاقات تلخ سال 88 ، تجربه چند صندوق انتخابات را داشتند كه مشاركت بالاي انتخابات 92 و 96 را رقم زدند. اما نتايج آن شد كه شد. از اين رو آنان اكنون از صندوق نااميد هستند زيرا درك بيشتري نسبت به گذشته از ساختار سياسي كشور دارند. اين درك موجب شده تا گروههايي از نظام عبور كنند و به ويژه پس از اعتراضات سال 1401 به انفعال روي آورند. 🔹  اما گروهي ديگر از اين قشر، اگر به عرصه انتخابات وارد شوند با درك محدوديت هاي ساختاري آشكار و پنهان و به اميد بهبودي معين و شايد كوچك و متوقف كردن ريلي كه از ديد آنان براي كشور بسيار خطرناك بود، به صندوق هاي راي روي مي آورند. از اين رو فريب شعارهاي پوپوليستي را نمي خورند و واقع گرایانه تر به انتخابات نگاه خواهند کرد. @majmaqomh @yousefimohamadreza
🔸آموزه‌های کوتاه اخلاقی از امام باقر(ع) ✍ ۱) تعاون اجتماعی عَنْ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ: الْخَلْقُ عِيَالُ اللَّهِ فَأَحَبُّهُمْ إِلَيْهِ أَحْسَنُهُمْ صَنِيعاً إِلَى عِيَالِهِ (مستدرك الوسائل، ج‏۱۲، ص۳۸۷) امام باقر(ع) فرمود همه مردم عيال (تحت سرپرستی و نيازمند) خداوند هستند، پس محبوب‌ترين خلق به درگاه خدا کسی است که به عيال خدا (مردم) سودی رساند (جهت تعاون در نیازمندی‌ها و رفع سختی و مشکلات آنان تلاش کند.) ۲) ویژگی‌های شیعیان عَن الباقِر عليه السلام : اِنَّ بَعْضَ اَصَحْابِهِ سَأَلَهُ فَقالَ جُعِلتُ فَدِاكَ اِنَّ الشّيعَهَ عِنْدَنا كثيروُنَ، فَقالَ:هَلْ يَعْطِفُ الغَنِىُّ عَلى الفَقيرَ، فَقالَ: يَتَجاوَزُ المُحْسِنُ عَنْ المُسى ء وَ يَتَواسُونَ؟ قُلْتُ: لا، فقالَ عليه السلام : لَيْسَ هؤُلاءِ الشّيعَةَ، الشَّيعَةُ مَنْ يَفْعَلُ هذا (قضاء حقوق المؤمنين، ص۲۱، ح ۲۲) يكى از ياران امام باقر(ع) به آن حضرت گفت: شيعيان در منطقه ما زيادند. حضرت فرمود: آيـا توانـگر آنان بر فقير مهر مى‌ورزد؟ و نيكوكار از بدكار مى‌گذرد؟ و مواسات و بذل و بخشش مالى دارند؟ گفت: خير. حضرت فرمود: اينان شيعه نيستند. شيعه كسى است كه چنين باشد. (در جفرافیای مکانی و اسمی شیعه هستند؛ ولی تشیع حقییقی نیاز به پیروی آگاهانه و عملگرایانه اخلاق مدار از اسلام، پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) و داشتن رابطه عاطفی با اهل بیت(ع) دارد.) ۳) پرهیز از فرصت‌سوزی و از دست دادن زمان إیّاکَ و التَّفریطَ عِندَ إمکانِ الفُرصَهِ فَإنَّهُ مَیَدانٌ یَجری لأِهلِهِ الخُسران (تحف العقول، ص۲۸۶) امام محمدباقر(ع) فرمود: مبادا فرصت‌های به دست آمده را از دست بدهی که در این میدان آن که وقت را ضایع کند (زمان را از دست بدهد) زیان می‌بیند (و فرصت‌سوزی جز زیان و خسران چیزی نیست. البته توجه داریم که استفاده بهینه از فرصت‌ها که مورد تاکید و مطلوب امام(ع ) است و غیر از فرصت‌طلبی مذموم است.) ۴) شعار دهندگان عدالت ابزار قَالَ الباقر(ع‏) إِنَّ أَشَدَّ النَّاسِ حَسْرَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَبْدٌ وَصَفَ عَدْلًا ثُمَّ خَالَفَهُ إِلَى غَيْرِه (تحف العقول، ص۲۹۸) حسرت زده‏ترين مردم به روز رستاخيز بنده‏اى است كه عدالت و عمل عادلانه‏اى‏ را توصيف كرده و بستاید ولى خود خلاف آن را به كار بسته و عملى ديگر نمايد. ۵)شعار دهندگان عدالت ابزار و سرنگونان جهنمی فى قَوْلِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ فَکُبْکِبُوا فیها هُمْ وَ الْغاوُنَ قالَ هُمْ قَوْمٌ وَصَفُوا عَدْلاً بِأَلْسِنَتِهِمْ ثُمَّ خالَفُوهُ إِلى غَیْرِه (اصول کافی، ج۱، ص۶۰) امام باقر(ع) درباره آیه شریفه «فَکُبْکِبُوا فیها هُمْ وَ الْغاوُنَ»؛ یعنی اینها و گمراهان در دوزخ سرنگون گردند، فرمود: ایشان گروهى باشند که عدالت را به زبان بستایند؛ (و شعار عدالت‌طلبی را ابزار رسیدن به اهداف خود قرار دهند) امّا در عمل با آن مخالفت ورزند. 🆔@majmaqomh
🔖 🔰خدا همچون کنشگری اخلاقی (۱) 📝 📍این مقاله بخش نخست از پژوهشی مفصل درباره‌یِ سرشت کنش‌گری خداوند را گزارش می‌کند. دو ‏پرسش‌ اصلی این پژوهش اینهاست: ‏ ‏(۱)‏ آیا خدا کنش‌گری اخلاقی است؟ ‏(۲)‏ اگر آری، آیا اخلاق الاهی همان اخلاق انسانی است یا اخلاق الاهی کلاً یا بعضاً با اخلاق ‏انسانی تفاوت دارد؟ ‏ 🔖در رابطه با پرسش نخست، نویسنده به بررسی سه نظریه‌یِ رقیب زیر می‌پردازد: «خدا همچون ‏کنش‌گری خودکامه»، «خدا همچون کنش‌گری مصلحت‌اندیش» و «خدا همچون کنش‌گری ‏اخلاقی». در این پژوهش به سود ایده‌یِ خدا همچون کنش‌گری اخلاقی، و علیه دو تلقی دیگر از ‏سرشت کنش‌گریِ خداوند، استدلال خواهد شد. در رابطه با پرسش دوم، نویسنده از این نظریه دفاع ‏می‌کند که اخلاق الاهی و اخلاق انسانی از حیث «محتوای هنجاری» هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند، ‏هرچند از سایر جهات با یکدیگر تفاوت‌های چشم‌گیری دارند. ‏ 🔖بخش نخست این پژوهش که در این مقاله ارائه می‌شود پس از طرح کلیات و مباحث مقدماتی، به ‏نظریه‌یِ «خدا همچون کنش‌گری خودکامه» می‌پردازد و برخی از استدلال‌هایی را بررسی و نقد می‌کند ‏که به سود این تلقی از سرشت خداوند اقامه شده یا می‌توان اقامه کرد. بخش‌های دوم و سوم این ‏پژوهش که در قالب مقالاتی دیگر در شماره‌های آینده‌یِ همین مجله انتشار خواهد یافت به شرح و ‏بسط دو تلقی دیگر از سرشت خداوند می‌پردازد.‏ 🔸📎لینک دریافت مقاله @majmaqomh
🔸گفتارهایی درباره  اسلام رحمانی- عقلانی 🎤دکتر 📍جلسه چهل و هفتم: استفاده شیعی از آیه تطهیر در بوته نقد ⏱زمان برگزاری: شنبه ۲۶ خرداد ساعت ۱۸ 🏛مکان:صفائیه، کوچه ۳۹، پلاک ۳۹، مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم 🆔@majmaqomh 🆔@soleimanisaa
🔖 🟢 بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم و انجمن محققان و مدرسان حوزه علمیه اصفهان در حمایت از دکتر مسعود پزشکیان "بسم الله الرحمن الرحیم" ان الله یامرکم ان تودوا الامانات الی اهلها ( سوره مبارکه نساء، آیه ۵۸) خدا به شما فرمان می دهد تا امانت‌ها را به صاحبانشان بازگردانید. امروز مردم ایران با مشکلات بسیاری مواجه هستند. وضعیت بغرنج اقتصادی، تورم بالا، رشد پایین اقتصادی، بی‌ثباتی اقتصادی و ... موجب گسترده شدن و شدت یافتن فقر در جامعه، ریزش طبقه متوسط و گسترش نابرابری‌ها شده است. همچنین محدودیت‌های شدید در عرصه دانش، فرهنگ و هنر به شکل‌های اخراج اساتید و معلمان، گشت‌های خیابانی، تنگ نظری‌ها در حوزه هنر و مانند آن موجب انزوای فرهیختگان جامعه و مهاجرت آنان شده است. در عرصه بین‌الملل نیز طولانی شدن دوره تحریم، موجب انزوای ایران در جهان به‌ویژه در سطح اقتصادی شده و همین امر منشأ دیگر مشکلات و نارسایی شده است. وقایع سه سال اخیر اعم از دو مدیریت حکومتی انتخابات 1400 و 1402 و اعتراضات مردمی سال 1401 موجب تشدید شکاف دولت-ملت شد و شرایط به گونه‌ای رقم خورد که یأس و ناامیدی را در کنشگران سیاسی، دلسوزان و به طور کلی جامعه تزریق کرد. هرچند رد صلاحیت‌های گسترده کاندیداها، نشانه اعمال نظر شورای نگهبان و مورد انتقاد است؛ اما در این میان حضور آقای دکتر مسعود پزشکیان در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را به فال نیک می‌گیریم و امیدواریم صداقت، پاکدستی و کاردانی ایشان باعث شود تا امور کشور در جهت منافع ملی و حقوق مردم جریان یابد. دکتر پزشکیان در بزنگاه‌های حساس تاریخی، تعهد و مسئولیت‌پذیری خویش را به نمایش گذارده و مدافع حقوق مردم بوده است. به خوبی می‌دانیم کشور در شرایط نامطلوبی به سر می‌برد و آگاهیم که رئیس جمهور با انواع محدودیت‌ها و مسیری پر از سنگلاخ روبروست؛ از این رو سطح انتظارات خود را با واقعیت‌های موجود تنظیم می‌کنیم و توقع داریم: ✔️۱. جناب پزشکیان با توجه به محدودیت‌های موجود، وعده‌هایی واقع‌گرایانه و امکان‌پذیر دهند. ✔️۲. انتظار این است که وزیران و همکارانی دارای تجربه، توانمند و متخصص انتخاب کنند. ✔️۳. با اندیشمندان و صاحب نظران تعامل داشته باشند. ✔️۴. بهبود روابط خارجی ایران و برداشتن تحریم‌های ظالمانه را وجه همت خود قرار دهند. ✔️۵. فرهنگ، هنر، دانشگاه و سینما را که از پایه‌های کلیدی هر نظام اجتماعی است، مورد توجه ویژه قرار دهند و وزارت علوم و ارشاد را به جایگاهی در شأن اسلام و ایران برسانند. ✔️۶. به دو اصل شفافیت و پاسخگویی برای مبارزه با فساد در حکمرانی اهتمام داشته باشند. ✔️۷. شایسته‌سالاری و مبارزه با فساد برای اصلاح و اعتلای کشور (مورد اشاره امیر المومنین در دو خطبه ۱۵ و ۱۶) را در دستور کار خود قرار دهند. ✔️۸. ساز و کاری برگزینند که شکاف دولت-ملت کاهش یابد و در حد مقدورات خویش جامعه و به‌ویژه جوانان و زنان را به آینده امیدوار سازند. ✔️۹. ازآنجاکه دین دولتی و حکومتی جذابیتی نداشته و باعث دین‌گریزی شده است، دخالت دولت در مسائل دینی و اعتقادی مردم را به حداقل برسانند. ✔️۱۰. حقوق مصرح مردم در قانون اساسی از جمله آزادی‌های مدنی، فعالیت احزاب و مطبوعات در چارچوب قانون اساسی را مورد توجه و تاکید عملی قرار دهند. ✔️ ۱۱. به مقابله با برخوردهای امنیتی که به خاطر اظهار فكر و عقیده صورت می‌گیرد، اهتمام داشته باشند. در پایان امیدواریم سازوکاری برای پاسداشت قانون اساسی (که از وظایف رییس جمهور است) اندیشیده شود، هرچند می‌دانیم دایره اختیارات رییس جمهور محدود است. 🔸مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم 🔸انجمن محققان و مدرسان حوزه علمیه اصفهان ۱۴۰۳/۳/۲۶ 🆔@majmaqomh
⚡️دیدار دکتر پزشکیان با اعضای مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم 🔹کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در سفر به قم، در مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم حاضر شد. 🔹در این نشست، چند نفر از اعضای مجمع، نقطه نظرات خود درباره انتخابات را بیان کردند. @majmaqomh
🔰ولایت به مثابه امانت یا قیمومیت! ✍️ 🟢غدیرخم؛ برکه و آبگیری در نزدیکی جحفه، در ۱۸ ذی الحجه سال دهم هجری، رویدادی سرنوشت ساز را شاهد بود، که برنامه و مسیر آینده را مشخص می کرد؛ اعلام ولایت علی(ع). مناقشه بر سر معنای ولایت از همان زمان درگرفت و دست کم دو دیدگاه در این باره طرح شد: نخست معنایی گسترده و فراگیر که جانشینی پیامبر در همه شأن های معنوی، دینی و دنیوی؛ از جمله رهبری سیاسی جامعه را در بر می گرفت. دوم معنایی محدود که بیشتر جنبه معنوی و دینی داشت و بر دوستی و محبتی ویژه دلالت می کرد. با درگذشت پیامبر و بحران جانشینی در ماجرای سقیفه، آثار این اختلاف آشکار شد. 🔹بی تردید علی (ع) خود را برای رهبری سیاسی پس از رسول خدا شایسته تر از دیگران می دانست. هنگامی که او برای بیعت با ابوبکر در فشار قرار گرفت، بر این شایستگی تاکید کرد و در سخنانی خطاب به مهاجران اعلام کرد: « مادام كه در بين ما خواننده كتاب خدا، فقيه در دين او، دانا به سنن پيامبرش، كاردان در امر رعيت، گرداننده بدي‌ها از ايشان و توزيع‌گر برابر ميان ايشان باشد همانا بر اين كار از شما سزاوارتريم. به خداي كه اين امر از ماست پس، از هوا پيروي نكنيد مبادا از راه خدا گمراه شويد و بر دوري خود از حق بيفزاييد.»(ابن قتیبه، الامامه و السیاسه،ص ۱۲) 🔹تاریخ در گزارش جدال و مناقشاتی که میان امام علی (ع) و رقیبانش، بر سر این که وی شایسته ترین  فرد برای جانشینی و رهبری سیاسی پیامبر بوده، چندان سخنی درباره استناد به غدیر ثبت نکرده است. سخنان پیامبر در غدیر نیز مطلق بوده و در آن تصریحی به انتصاب علی(ع) به رهبری سیاسی نشده است. هر چند از ظاهر این سخنان، تعیین و معرفی وی به عنوان شایسته ترین فرد را می توان استفاده کرد. به هر حال نه تنها از نظر شیعه بلکه از دیدگاه برخی از معتزله، درباره این که علی (ع) شایسته ترین فرد برای رهبری سیاسی امت بوده است، تردیدی نیست. اگر چه بر سر انتصابی یا انتخابی بودن آن اختلاف نظر وجود دارد و در این نوشتار مجال پرداختن به آن نیست. 🔹آنچه اهمیت دارد بحث درباره سرشت و چیستی ولایت و پاسخ به این پرسش است که ولایت سیاسی نوعی امانت است یا قیمومیت؟ اين بحث یکی از نقاط عطف در اندیشه سیاسی عصر جدید است، که نقشی با اهمیت در چرخش به سوی دموکراسی داشته است. در اندیشه سیاسی معاصر شیعه دست کم دو تفسیر از این مفهوم ارائه شده است: میرزای نایینی آن را «عبارت از امانت دارى نوع و ولايت بر نظم و حفظ و اقامه ساير وظايف راجعه به نگهبانى»می دانست، از این رو ولایت سیاسی را با ولایت در باب وقف مقایسه می کرد، که متولی وظیفه دارد آن را بر اساس مصلحت موقوف علیهم اداره کند. آیت الله خمینی اما آن را سلطنتی از مقوله قیمومیت می دانست و معتقد بود« قيم ملت با قيم صغار از لحاظ وظيفه و موقعيت هيچ فرقى ندارد.» 🔹با نگاهی به سخنان امام علی (ع) می توان دریافت که از دیدگاه ایشان نیز ولایت از مقوله امانت است. او در نامه ای به اشعث بن قیس والی آذربایجان می نویسد: و همانا شغل تو به منزله طعمه و خوراکی برای تو نيست، بلکه آن امانتی است که بر ذمه و گردن تو نهاده شده و تو از طرف کسی که فوق تو می باشد سرپرستی مردمی را که بر آنان فرمان می رانی، به عهده داری، چنين حقی برای تو نيست که با رعيت و کسانی که امور ايشان به تو سپرده شده، با استبداد و خودکامگی رفتار نمايی»(نهج البلاغه،نامه ۵) 🔹امانت دانستن حکومت یکی از مقدمات لازم برای دموکراتیک کردن آن است، زیرا به گفته نایینی امانت در معرض خیانت و تعدی و تفریط است، از این رو محدود کردن و اعمال نظارت بر آن ضرورت دارد. در اندیشه سیاسی جدید غرب نیز جان لاک از نخستین کسانی بود که با چنین تفسیری از حکومت، در این راستا گام برداشت. بخش پیشگیری از جرایم و عدالت کیفری سازمان ملل نیز در سال ۱۹۹۷ مقامات و مناصب عمومی را امانت دانسته و آن را در چهار اصل تعریف کرده است: ✔️1.منصب عمومی امانت است؛ یعنی مستلزم وظیفه عمل در جهت منافع عمومی است و انجام آن به نهایت وفاداری صاحب منصبان به منافع عمومی کشور در چارچوب مقرر در نهادهای دموکراتیک دولت نیاز دارد. ✔️2. صاحب منصبان در انجام این وظایف و روابط با مردم بی دقیق، منصف و بی طرف باشند هرگز نباید رفتار جانبدارانه و غیر موجه به هیچ فرد و گروهی داشته باشند و یاتبعیضی ناروا علیه فرد یا گروهی مرتکب شوند. ✔️3.  قدرت خود جهت پیشبرد منافع مالی خود و خانواده استفاده نکنند، هرگز نباید وارد هیچ معامله ای شوند یا پستی را قبول کنند یا منفعتی مالی یا تجاری داشته باشند که با منصب عمومی در تعارض باشد. ✔️4.هرگز نباید به صورت مستقیم یا غیر مستقیم هدیه یا هر نوع مساعدتی که ممکن است انجام وظایف شان را تحت تاثیر قرار دهد، دریافت کنند. @majmaqomh
‍ ✔️غدیر و مسئلۀ ما🔻 ✍ 🟢مهم‌ترین و بزرگ‌ترین نزاع در میان مسلمانان، بر سر جانشینی پیامبر اسلام(ص) است. همۀ مسلمانان برای پیامبر(ص) دو منصب می‌شناسند: نبوت و سرپرستی سیاسی مسلمانان در عصر رسالت. اهل سنت، ارتحال پیامبر را پایان هر دو منصب می‌دانند؛ اما شیعیان به ادامۀ هر دو منصب(منهای وحی و رسالت پیامبرانه) در قالب امامت عقیده دارند. درنگ در ریشه‌ها و زمینه‌های اجتماعی و نیز ماهیت دینی این نزاع بزرگ تاریخی و گاه خونین، مجالی دیگر می‌طلبد؛ اکنون به نکته‌ای دیگر اشاره می‌کنم: 🔹نزاع بر سر جانشینی پیامبر، اگرچه مسلمانان را به دو گروه متخاصم تبدیل کرده است، در بیشتر باورها و احکام فقهی و مناسک دینی و زیست‌جهان فردی یا اجتماعی آنان، تفاوتی مهم پدید نیاورده است. آن مقدار اختلافات فقهی و مناسکی و اعتقادی که در میان اهل سنت و شیعیان وجود دارد، چندان نیست که بتوان از تقابل و تفاوتی در حد «دو مذهب» سخن گفت؛ مگر اینکه بگوییم مهم‌ترین اصل در مسلمانی، مسئلۀ جانشینی است، که در این صورت، امامت، هم مبدأ اختلاف خواهد بود و هم مهم‌ترین پیامد آن؛ وگرنه در دیگر اصول و فروع دین، چنان اختلاف و نزاعی نیست که پیدایی دو مذهب را توجیه کند؛ چنانکه اختلافات فقهی و کلامی در میان دانشمندان یک مذهب، منشأ مذهب‌سازی نمی‌شود. من می‌پذیرم که شیوۀ تعیین جانشین برای پیامبر بسیار مهم است، اما مهم‌تر از آن، این است که اختلاف بر سر جانشین، چه تفاوت‌های واقعی و ملموس در مهمات دینی مانند اخلاق و معنویت و یگانه‌‌پرستی و نوع‌دوستی به وجود می‌آورد. 🔹برخی باورها، به گونه‌ای است که اختلاف بر سر آنها به‌حقیقت منشأ دوگانگی است. مثلا کسی که به خدا و معاد عقیده دارد، در شیوۀ زندگی و علایق و جهان‌بینی و شناخت‌ها و ارزش‌ها و... با منکر خدا و معاد متفاوت است. عقیده به خدا مانند آگاهی از گم شدن تیر و کمان شخصی گمنام در روستایی گمنام نیست. 🔹در فلسفۀ اسلامی، اختلاف شدیدی است بر سر اینکه اصالت با وجود است یا ماهیت. اما این اختلاف شدید، تأثیری در رفتار و اخلاق و منش و مرام و معنویت فلیسوفان ندارد. آیا اختلاف تشیع و تسنن، از جنس اختلاف فیلسوفان بر سر اصالت وجود است، یا همچون اختلاف کاتولیک و پروتستانتیسم است که دو الهیات و دو نگاه به انسان و جامعه، و پیامدهایی متفاوت در حد تفاوت آلمان و اسپانیا دارند؟ آیا عقیده به امامت، حوزه‌های مختلف نظری و عملی و مناسکی و عاطفی ما را به‌کل دگرگون می‌کند و از ما انسانی متفاوت می‌سازد؟ آیا عقیدۀ اهل سنت به عدالت صحابه، آنان را در ایمان و عمل صالح، ممتازتر کرده است؟ هیچ تردیدی نیست که اصل امامت، منشأ دوگانگی در جهان اسلام است؛ سخن بر سر این است که معتقدان به امامت و منکران آن، به غیر از اصل امامت، در چه حوزه‌های دیگری اختلاف پیدا می‌کنند و این اختلافات جزئی یا کلی، چه کم و کیفی دارد. پیروان سنت که همۀ اصحاب – حتی معاویه - را انسان‌هایی ممتاز می‌دانند، از این رهگذر به چه مقصودی در عالم نظر و عمل رسیده‌اند که شیعیان نرسیده‌اند؟ 🔹 ولایت چون ولایت است مهم است یا چون تغییری در رفتار و گفتار ما می‌دهد؟ اگر اهمیت آن به نفس آن باشد، باید همچون عدالت، در شمار بدیهیات قرار گیرد که چنین نیست. ولایت اهل بیت، مهم است اگر کسی را از ولایت طاغوت بیرون بیاورد و طاغوت، ظلم و جهالت و قساوت و گناه و بی‌انصافی است. بنابراین اگر کسی از راهی دیگر به همین مقصود برسد، در ولایت طاغوت نیست؛ چه اهل سنت باشد و چه پیرو هر دین دیگری. پیروان اهل بیت(ع) نیز آن مقدار که اخلاقی‌تر و طرفدار صلح و مدارا و هم‌زیستی و حرمت نهادن به جان و مال و آبروی انسان‌ها و کاستن از رنج‌‌ها و شقاق‌ها و منازعات باشند، سهمی و حظی از سعادت دارند. 🔹اعتقاد به مرجعیت اهل بیت(ع)، اگر کسی را مهربان‌تر و منصف‌تر و مؤدب‌تر و معنوی‌تر و نوع‌دوست‌تر و بخشنده‌تر نکند، هیچ سودی ندارد، حتی اگر بر سر آن عقیده جان دهند و همۀ عمر را در عشق آن، به سر برند. آیا سیاست‌زدگی نیست اگر دربارۀ جایگاه سیاسی اهل بیت در تاریخ اسلام غیرت ورزیم اما هیچ امتیازی در اخلاق و معنویت و سلوک اجتماعی بر دیگران نداشته باشیم؟ اسلام اگر دین سیاسی هم باشد، مبلغ سیاست‌زدگی نیست. کسی که با دیدن چند خبر واحد، همۀ انصاف و تاریخ و صراحت‌های قرآنی و صدها روایت دیگر را وامی‌نهد و رسالت خود را در این جهان پیچیده و پر از رنج و عذاب انسان‌ها، لعن و نفرین اصحاب پیامبر تعریف می‌کند، پیرو اهل بیت نیست؛ بندۀ هویتی است که محیط برای او ساخته است. «نزاع برای نزاع»، ابلهانه‌ترین رفتار اجتماعی بشر است. تبدیل عقیدۀ دینی به ماهیت اجتماعی یا هویت فردی، فرایندی خطرناک است که دود آن، نخست به چشم همان عقیده می‌رود. @majmaqomh
🔰ولایت و جباریت! ✍ 🔹ولایت از مفاهیم کلیدی در نظام معنایی اسلام و به ویژه تشیع است که گستره معنایی آن حوزه سیاست را نیز در بر می گیرد. بر این اساس در قرآن از ولایت پیامبر و مومنان و در برابرآن از ولایت طاغوت سخن به میان آمده است. از دیدگاه قرآن ولایت هرگز مطلقه نیست، بلکه حد و مرز و قیودی دارد. یکی از مهم ترین قیود ولایت جباریت است، که پیامبر به روشنی از آن منع شده است(ما انت علیهم بجبار،س50/ آ45). پرسش این است که جباریت چیست و در چه صورتی ولایت به جباریت تبدیل می شود؟  🔹جباریت مفهومی پر طنین و دراز دامن در تاریخ اندیشه سیاسی است که معادل آن در یونانی تیرانی(Tyranny) و در فارسی خودکامگی است. این مفهوم در اصل به معنای تحمیل نفوذ و اراده بر دیگری بدون خواست و رضایت اوست. اما سرشت جباریت چنان که پاسکال به درستی تحلیل کرده است، گرایش به قدرت بر کل جهان و فراتر از حوزه‌ی خاص خویش است. او می نویسد: در اجتماع «دسته ها و گروه های گوناگونی وجود دارند- تنومندان، زیبا رویان، باهوشان، پارسایان و ....- و هر فردی تنها در قلمرو خود، نه در جای دیگر سروری دارد . اما گاهی اوقات این دسته ها با هم تلاقی می‌کنند و تنومند و زیباروی برای سروری بر یکدیگر مبارزه می‌کنند؛ بیهوده، چرا که سروریِ آنها از نوع متفاوتی است. آنها یکدیگر را اشتباه درک می‌کنند و مرتکب این اشتباه می‌شوند که هر کدام به دنبال سلطه همگانی هستند...» 🔹از این دیدگاه هر فردی در حوزه شایستگی و توانایی خود، از نفوذ و اقتدار برخوردار است. از این نظر ولایت نیز به معنای حق نفوذ و اعمال قدرت در حوزه ای است که فرد شایستگی و توانایی آن را دارد. ولی به گفته پاسکال ممکن است افراد با احساس شایستگی در یک حوزه دچار سوء تفاهم شوند و قلمرو نفوذ و توانایی خود را از حوزه خود گسترش دهند و در پی سلطه بر دیگران بر آیند. جباریت به همین وضعیت اشاره دارد و پاسکال آن را چنین توضیح می دهد:  «جباریّت.  عبارات زیر نادرست و جبّارانه هستند: «چون خوش تیپ هستم، پس باید مورد احترام قرار گیرم.»«من قوی هستم، پس مردم باید مرا دوست داشته باشند...» « من .... هستم و غیره». جباریّت این است که فردی بخواهد با وسیله ای چیزی را به دست آورد که فقط با وسیله دیگری می توان به دست آورد. ما در قبال ویژگی‌های مختلف، وظایف متفاوتی داریم: عشق پاسخی مناسب به دلربایی، ترس پاسخی مناسب به توانمندی، و باور پاسخی مناسب به دانایی است.»( Blaise Pascal, The Pensées, trans. J.M. Cohen (Harmondsworth, England, 1961), p. 96 (no. 244).) 🔹بر این اساس می توان ادعا کرد ولایت و جباریت دو مفهوم همِستار و در اصل با یکدیگر ناسازگارند. در واقع ولایت ریشه در نیاز متقابل انسان ها به یکدیگر برای جبران نقص ها و تامین نیازهایشان دارد. هر فردی در حوزه ای مزیت و برتری دارد و به اعتبار این برتری می تواند نیازها و کاستی های دیگران را برطرف کند. اگر او از حوزه ای که در آن برتری دارد، فراتر رود و در پی اعمال سلطه و سروری بر دیگران برآید به جباریت کشانده شده است. 🔹برای مثال ولایت پدر و مادر بر فرزند را در نظر بگیرید. این ولایت به دلیل درک بهتری که آن ها از مصلحت فرزند دارند تنها به همین حوزه محدود می شود و تا زمانی ادامه می یابد که فرزند همچنان از درک این مصلحت ناتوان است. بنابراین هر گونه تصمیم و اقدام که ناظر به مصلحت فرزند نباشد و یا با آن ناسازگار باشد، فراتر رفتن از حوزه شایستگی و نوعی جباریت است. به همین سان فقیه نیز تنها در حوزه خود که فهم احکام دینی است ولایت دارد و اگر از این حوزه فراتر رود به جباریت کشیده شده است. از این رو شیخ انصاری با گسترش دامنه این ولایت به تصرف در اموال و نفوس مخالفت می کند. شیخ محمد حسین غروی نیز تصریح می کند که فقیه به اعتبار فقاهت خویش هیچ مزیتی بر دیگران برای تصدی امور سیاسی ندارد. 🔹محدود شدن ولایت به حوزه خاص خود نه تنها از جباریت جلوگیری می کند، بلکه  همچنان که والزر در نظریه ارزش مندِ« برابری پیچیده» طرح کرده است، می تواند به گسترش برابری در جامعه کمک کند. به طور خلاصه بر اساس این نظریه نابرابری‌ها در یک حوزه خاص (مثلا قدرت) به طور خودکار به نابرابری‌های بیشتر در حوزه‌های دیگر (مثلا ثروت یا تحصیلات) منجر نمی‌شود. در چنین جامعه ای انحصارها و نابرابری‌ها در هر حوزه به طور جداگانه وجود دارند و به هم مرتبط نیستند. از این رو تصدی قدرت سیاسی ثروت دارندگان آن را افزایش نمی دهد. در حالی که در جوامع با نابرابری ساده، نابرابری در یک حوزه ( ثروت) می‌تواند به طور قابل توجهی بر نابرابری در حوزه‌های دیگر (قدرت یا تحصیلات) تاثیر بگذارد. البته بحث در باره نظریه برابری پیچیده مجالی دیگر می طلبد. کوتاه سخن این که با درک تحلیل درست مفهوم ولایت می توان رابطه متضاد ان با جباریت را دریافت. @majmaqomh
▪️پیام تسلیت مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به مناسبت درگذشت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدعلی اصفهانی‌وطن (ره) بسم الله الرحمن الرحیم انا لله وانا الیه راجعون درگذشت عالم مخلص حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدعلی اصفهانی‌وطن، از دوستداران آیت‌الله العظمی منتظری(ره) را به خانواده محترم آن مرحوم و علاقمندان ایشان تسلیت می‌گوئیم. از خداوند باری تعالی برای ایشان رحمت، مغفرت و حشر با صالحین و برای خانواده و همه بازماندگان صبر و اجر خواهانیم. مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم ۱۴۰۳/۴/۶ @majmaqomh
▪️پیام تسلیت مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه به مناسبت درگذشت برادر گرامی جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای عبداللهیان بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون حضرت مستطاب حجت الاسلام و المسلمین حاج محمد عبداللهیان دام عزه خبر درگذشت برادر گرامیتان موجب تأثر گردید. این مصیبت را به حضرتعالی و همه بازماندگان تسلیت می‌گوییم و از خداوند متعال برای آن مرحوم رحمت و مغفرت و برای بازماندگان صبر و اجر مسألت داریم. مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم ۱۴۰۳/۴/۷ @majmaqomh
▪️پیام تسلیت مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به‌مناسبت درگذشت حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سید احمد هاشمی نژاد (ره) بسم الله الرحمن الرحیم انا لله وانا الیه راجعون درگذشت عالم مبارز حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سید احمد هاشمی نژاد از مبارزان دوره پهلوی موجب تأثر و تأسف گردید. این مصیبت را به خانواده، فرزندان و دوستداران آن مرحوم تسلیت می‌گوییم. از خداوند منان برای آن مرحوم رحمت، مغفرت و علو درجات و برای بازماندگان صبر و اجر مسالت داریم. مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم ۱۴۰۳/۴/۶ @majmaqomh