eitaa logo
Modiryar | مدیریار
229 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
843 ویدیو
3 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
Modiryar | مدیریار
✍ مراحل سازماندهی #سازماندهی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مراحل سازماندهی سازماندهی چه مراحلی دارد. فرایند سازمان‌دهی عملکرد اصلی‌ای است که کلیه‌ی فعالیت‌ها و منابع را در یک توالی منظم و منطقی به هم پیوند می‌دهد. این فرایند شامل چند مرحله است که برای دستیابی به اهداف سازمانی دنبال می‌شوند. 1⃣ شناسایی و تقسیم کار: فرایند سازمان‌دهی با شناسایی کارها و تقسیم آن‌ها طبق برنامه شروع می‌شود. اساسا، برای جلوگیری از اضافه کاری، کارها به فعالیت‌های مختلف قابل‌ طبقه‌بندی می‌شوند و افراد به انجام کار تشویق می‌شوند؛ 2⃣ بخش‌بندی: پس از کار در فعالیت‌های مختلف، فعالیت‌هایی که ماهیت مشابه دارند، با هم گروه‌بندی می‌شوند. این فرایند بخش‌بندی نامیده می‌شود که تخصصی‌سازی را تسهیل می‌کند و پایه‌ای را برای ایجاد بخش‌ها به وجود می‌آورد؛ 3⃣ تعیین تکلیف: پس از تشکیل دپارتمان‌ها، کارمندان در بخش‌های مختلف تحت‌نظر یک مدیر قرار می‌گیرند، که مدیر بخش یا مدیر دپارتمان گفته می‌شود؛ پس از آن، کارمندان بر اساس مهارت‌ها، صلاحیت‌ها و شایستگی‌هایشان وظایف را دریافت می‌کنند. مدیر برای اثربخشی عملکرد باید مطمئن شود که بین شغل و کارمند تطابق درستی وجود دارد؛ یعنی فرد مناسب باید در مناسب قرار گرفته‌باشد؛ 4⃣ ایجاد سلسله‌مراتب سازمانی: استقرار افراد و تعیین وظایف پایان روند کاری نیست؛ لازم است از این‌که چه کسی باید گزارش دهد و چه کسی می‌تواند به آن‌ها دستور دهد، آگاه باشند؛ از این رو، روابط کاری باید به‌وضوح برقرار شوند، که به ایجاد ساختار سلسله‌مراتبی و سازماندهی سازمان کمک می‌کند؛ 5⃣ تأمین منابع برای اعضا: یعنی ترتیب و استقرار منابعی مانند پول، مواد و لوازم و ماشین‌آلات، که برای انجام عملیات روزمره‌ی مهم هستند؛ 6⃣ هماهنگی تلاش‌ها و برنامه‌ریزی فعالیت‌ها: آخرین مورد از مراحل سازماندهی هماهنگی تلاش‌ها و برنامه‌ریزی فعالیت‌ها به روشی منطقی و است تا اهداف مشترک بتوانند به طور مؤثر محقق شوند. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
حکایت زندگی کارمندی و آب باریکۀ معروف ✍ ✅ هر روز صبح زود رأس ساعتی مقرر وارد اداره یا سازمان می‌شوند و یکی یکی در صف می‌ایستند تا در دستگاه‌های مخصوصِ حضور و غیاب لحظۀ ورود خود را ثبت کنند. شاید این قشر جامعه نسبت به بسیاری از گروه‌های اجتماعی دیگر سحر‌خیزتر باشند چون با توجه به زمان مقرر در قانون آن‌ها نمی‌توانند برای ورود به محل کار تأخیر داشته باشند؛ در غیر این صورت پایان ماه تاوانش را در خود پس خواهند داد. رعایت وقت، اتفاقی است که در پایان وقت اداری هم به نوعی دیگر تکرار می‌شود. کارمند وارد دفتر کار خود می‌شود. پشت میز می‌نشیند و هنوز در جای خود آرام نگرفته است که صدای تلفن، ورود ارباب رجوع یا احضار رئیس و ... خبر از شروع کار روزانه می‌دهد. بعضی روزها حجم کار بسیار زیاد است به‌طوری‌که حتی زمانی برای نوشیدن چای یا لحظه‌ای استراحت پشت میز را هم ندارند. ✅ رفت‌و‌آمدهای مکرر مردم و درخواست‌های پی‌در‌پی؛ اینکه یکی قانون را نمی‌داند و باید برایش تشریح کرد، دیگری از روال اداری خبر ندارد و راهنمایی می‌خواهد، فرد دیگری از اینکه چند روزی کارش به تعویق افتاده عصبانی است و با صدای بلند اعتراض می‌کند و چندین ماجرای این‌چنینی در هر روز اداری تکرار می‌شود و کارمند موظف است با آرامش، احترام، صبر و متانت کار مردم و سازمان را حل‌و‌فصل کند. در کنار این اتفاقات روزانه، در برخی سازمان‌ها مسائلی وجود دارد که را سخت‌تر می‌کند به‌عنوان مثال؛ رئیسی بهانه‌گیر و غیر‌منطقی که زیاد غرولند می‌کند، موازی‌کاری و شفافت نبودن در قوانین و مقررات، بوروکراسی و بی‌نظمی‌های برخی ادارات که منجر به نارضایتی ارباب رجوع می‌شود و دودش به چشم کارمندان می‌رود، تبعیض در پرداخت‌ها یا تقسیم کار نامناسب در محیط کار به‌طوری‌که عده‌ای زیر فشار کار شدید قرار دارند و عده‌ای بیکار هستند یا کار کمتری دارند، ✅ تجهیزات و فضای کاری غیر‌استاندارد، کم‌تحرک بودن در محیط کار و آسیب‌های فیزیکی ناشی از آن و... همه و همه می‌توانند فشاری بیشتر از حد استاندارد بر گروه کارمندان وارد کند. به این موارد، مسئلۀ نابرابری (یا همان آب باریکۀ معروف) با نرخ تورم را نیز اضافه کنید؛ مقوله‌ای که آن‌قدر همه درباره‌اش حرف می‌زنند که دیگر کلیشه شده است. روزهای کارمندی به‌سرعت سپری می‌شود و کارمندان خیلی زودتر از آنچه فکر می‌کنند به مرز سی سال خدمت صادقانه می‌رسند. اکنون زمان بازنشستگی است. تصور بفرمایید جوانی وارد سازمانی می‌شود، سی سال از عمر خود را وقف خدمت به آن سازمان می‌کند و در اوج پختگی و تجربه باید کار را تحویل نیروی تازه نفسی بدهد. درست است که پاداش آخر کار می‌تواند تا حدودی مرهمی بر زخم‌های اقتصادی خانوادۀ کارمند بازنشسته باشد اما حقوق او تا حد قابل توجهی کاهش می‌یابد در‌حالی‌که با بزرگ‌شدن فرزندان و مسائلی از قبیل هزینه‌های دانشگاه، ازدواج و... مخارجش چندین برابر می‌شود. اما چه باک..! ✅ هر کاری سختی‌ها و محدودیت‌های خاص خود را دارد. بنابراین علی‌رغم بسیاری از مشکلات اقتصادی و اداری کماکان با عزت نفس جریان زندگی را مدیریت کرده و خدا را شکر می‌کنند. شاید من و شما در مواجهه با سازمان‌های مختلف با کارمندانی هم روبه‌رو شده‌ایم که وقت‌کشی می‌کنند، تعهد کاری ندارند و مسئولیت‌پذیر نیستند، کار امروز را به فردا می‌اندازند، اهل پارتی‌بازی و سوءاستفاده از موقعیت کاری خویش هستند، به تکریم ارباب رجوع اعتقادی ندارند و خلاصه به‌گونه‌ای احساس کرده‌ایم به جای حل مشکلات مردم صرفاً به فکر منافع شخصی خود هستند اما باید پذیرفت تعداد افرادی که اصالت و شرافت دارند، صادقانه کار می‌کنند، مردم را دوست داشته و آن‌ها را تکریم می‌کنند، زمان زیادی از وقت خانواده و فرزندان خود را صرف خدمت به سازمان و مراجعان آن می‌کنند و خلاصه یک عمر با مناعت طبع و عزت نفس موی خود را در خدمت‌رسانی به خلق خدا سپید می‌کنند بسیار بیشتر از گروه اول است. 🔺منبع: ، 🔻پنجشنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۱، شماره ۹۳۳ www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ ویژگی های مدیر بد ▪️یکی از مهم‌ترین دارایی‌های هر #سازمان، کارکنان آن سازمان هستند و با ارزشی که
🔴 ویژگی های مدیر بد 1⃣ کنترل‌گر: داشتن و نظم در مدیریت یک اخلاق پسندیده برای مدیرانه، ولی هرکسی زمانی که فضا برای تمرکز و خلاقیت داشته باشه قطعا می‌تونه عملکرد موفقیت‌آمیزتری ارائه بده و کنترل شدن تک تک فعالیت‌های کارمندها نتیجه‌ای جز استرس و خستگی براشون نداره. یک مدیر کنترل‌گر به هیچکس اعتماد نداره، تمام حرکات پرسنل رو زیر سؤال می‌بره و کارمندها برای انجام هر کار کوچیکی به تأییدش نیاز دارن. 2⃣ بلاتکلیفی: بلاتکلیفی و نداشتن قدرت‌ نه تنها یک ضعف بزرگ در مدیریته بلکه باعث سردرگمی و تلف شدن وقت کارمندان و سازمان می‌شه و کم‌کم کارمندها رو بی‌انگیزه و از توانایی‌های مدیر ناامید می‌کنه. 3⃣ تبعیض: مدیری که بین کارمندهاش فرق بذاره و تبعیض قائل بشه قطعا یک مدیر بد محسوب می‌شه. نادیده گرفتن شایستگی‌های یک فرد و بها دادن به عدم شایستگی‌های یک فرد دیگه باعث نابودی اعتماد به نفس و سرخوردگی کارمندان خوب و پرورش کارمندانی بی‌کفایت می‌شه. این دسته مدیران بیشتر عاشق کارمندان و خبرچین هستن و برای بی‌کفایتی این جمع کوچیک در انجام وظایفشون بهانه‌تراشی می‌کنن تا اونهارو در کنار خودشون حفظ کنن. 4⃣ نداشتن آینده‌نگری: سازمانی موفقه که به جز هدف‌های کوتاه‌مدت روی هدف‌های بلندمدت هم تمرکز داشته باشه، وقتی مدیری نگرش محدودی داره، کارمنداش در مسیر درستی قرار نمی‌گیرن و هم پیشرفت چشمگیری نداره و نتیجه این درجا زدن، خستگی و بی انگیزگی اعضای تیمه. 5⃣ سرزنش کننده: اغلب موفقیت‌های کارمندانشون رو نادیده می‌گیرن و از موفقیت و دستاوردهای کارمندها به نفع خودشون سؤاستفاده می‌کنن ولی زمانی که مشکلی پیش بیاد یا همه چیز مطابق میلشون پیش نره کارمندها رو مقصر می‌دونن و بهشون حمله می‌کنن. اونها کارمندا رو فدای اشتباهات خودشون می‌کن و مسئولیت خطاهاشون رو نمی‌پذیرن. 6⃣ بدخلق: اگر شیوه‌ی شما‌ به این شکله که از ترساندن و بدخلقی برای حرکت رو به جلوی تیم و انجام وظایف کارمندان استفاده می‌کنید، باید بدونید این مسیر کاملا غلطی در شیوه مدیریت محسوب می‌شه و شما را به هیچ جایی نمی‌رسونه. احترام به اجبار و از روی ترس کارمندها هیچ نفعی برای شما نخواهد داشت. دوستی، صمیمیت، همدلی و پشتیبانی شماس که می‌تونه تیمی قوی و یکپارچه بسازه. 7⃣ مقاومت در برابر تغییر: بیاین قبول کنیم هر انسانی می‌تونه اشتباه کنه یا اطلاعات ناکافی در مورد موضوعی داشته باشه، حتی مدیر یک سازمان. بد، بازخوردها و پیشنهادهایی که می‌تونن برای پیشرفت کار سازنده و مفید باشن رو گوش نمی‌کنن و نمی‌پذیرن. اونها نمی‌‌تونن مخالفت کارمندانشون رو تحمل کنن و با اینکه خوب می‌دونن کار درست کدومه، شهامت قبول کردنش رو ندارن. بعضی‌وقتها گوش دادن و کمک گرفتن از کارمندها برای پیشرفت سازمان می‌تونه بسیار مفید و تأثیرگذار باشه. 8⃣ عدم قدردانی: یکی از دلایلی که مدیر خودشون رو مدیر بدی می‌دونن، قدرنشناسیه. این مدیران معتقدند که تصدیق دستاوردها نشانه ضعفه. مدیرانی با این طرز تفکر، که چون دستمزد پرداخت می‌کنن پس نیازی به تشکر و پاداش نیست، برای کارمندانشون چیزی جز بی‌انگیزگی و تضعیف روحیه ندارن. یک تشکر ساده می‌تونه برای سازمان صمیمیت، موفقیت‌های چشمگیر و رقابت‌های سازنده در پی داشته باشه. 9⃣ عدم مسئولیت‌پذیری: مدیرانی که وقت و حوصله برای مشارکت کردن در کار با کارمندانشون رو ندارن، باید شغل مدیریت رو کنار بذارن. قطعاً این افراد نمی‌تونن مدیران موفق و شایسته‌ای باشن. زمانی که به حضور آن‌ها برای انجام کارهای مختلف نیازه، در دسترس نیستن. حضور اونها در کنار تنها ماهیت فیزیکی داره و احساس نمی شه. این مدیران از زیر بار هر مسئولیتی شونه خالی می‌کنن و نمی‌خوان درباره مشکلات چیزی بشنون و از چالش‌ها فرار می‌کنن. 🔟 انتظارات غیرمنطقی: یک می‌تونه بین انتظارات مطلوب و واقعی و انتظارات غیرواقعی تفاوت قائل بشه، برای هرکاری زمانبندی و تقسیم وظایف منطقی در نظر بگیره. انتظارات غیرواقعی و دست نیافتنی تنها باعث تلف شدن وقت و خستگی سازمان و کارکنان می‌شه و هیچ سودی برای سازمان نداره. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ ویژگی های یک مدیر خوب ▪️#مدیریت اساسی‌ترین و مهم‌ترین رکن موفقیت یک سازمان است. تفاوت مدیران موفق
ویژگی‌های یک مدیر خوب 1⃣ مثبت‌اندیشی ▪️یک می‌دونه که به هرچیزی که فکر کنه ناخوآگاه اتفاق می‌افته و اثراتش رو در روحیه خودش و اطرافیانش به جا می‌ذاره. ▪️ خوش‌بینانه نه تنها حال مدیر، بلکه حال تمامی کارمندان رو خوب می‌کنه و باعث می‌شه از کاری که انجام می‌دن لذت ببرن. ▪️ به‌ سلامت عبور کردن از روزهای سخته پس یک مدیر نباید دائما از مشکلات شکایت کنه. ▪️ درعوض می‌تونه با و گفتارش به اطرافیان انگیزه و انرژی بده و اونهارو ترغیب به عملکرد بهتر بکنه. 2⃣ صداقت ▪️ مدیری رو موفق می‌دونن که به صداقتش ایمان داشته باشن. درصورتی که یک مدیر با کارمندانش روراست و صادق باشه، کارمندا می‌تونن تصور روشنی از اهداف، آینده و جایگاه خودشون در مجموعه داشته باشن. ▪️رعایت اصول صداقت و تساوی در بین کارمندا، اونها را بیشتر نسبت به شما و کسب و کارتون وفادار خواهد کرد. فقط یک می‌تونه در مقابل عملکرد خودش از کارمندان انتظار صداقت داشته باشه. 3⃣ ارتباطات ▪️یک تنها، قطعا مدیر خوبی نیست. یک مدیر خوب باید بتونه بصورت مؤثری با اعضای تیمش ارتباط برقرار کنه، مطمئن بشین که این توانایی هست و بخشی از تلاش‌هاتون رو صرف برقراری ارتباط با دیگران در محیط کار می‌کنید. ▪️ شما می‌تونید با برقراری ارتباط‌های صمیمانه فضای سنگین کاری رو از میون بردارین. باید بدونید چطور با کارمندان و مافوقتون رو مدیریت کنید و گسترش بدین. ▪️مدیر خوب می‌دونه چطور حد روابط و سلسله مراتب رو حفظ و هماهنگ کنه. یکی از مهم‌ترین مهارت‌های ارتباطی، گوش دادنه. به صحبت‌ها، شکایت‌ها و نظرات کارمندان، مافوق و مشتریان خود گوش بدین و نظراتشون رو بررسی کنید و برای کسب‌و‌کارتون به کار بگیرین. 4⃣ قدردانی ▪️ همیشه عملکرد مجموعه رو ارزیابی می‌کنن و مدام افراد پرتلاش رو قدردانی و تشویق می‌کنند و به همین شیوه بقیه کارمندها رو ترغیب به عملکرد بهتر می‌کنن. ▪️مدیران خوب هیچ‌گاه نسبت به افراد با عملکرد بالا بی‌توجه نیستن و دادن به اونهارو فراموش نمی‌کنن. مدیری که برای عملکرد خوب کارکنانش ارزش قائل نیست، خیلی زود با بی‌انگیزگی نیروی کار، سقوط و نابودی کسب و کارش مواجه می‌شه. 5⃣ تشویق به پیشرفت ▪️مدیران موفق استعدادهای خودش رو کشف کرده و برای پیشرفت این استعدادها برنامه‌ریزی می کنن. اونها در افزایش توانمندی‌های همکاران متخصص هستند و می‌‌دونن در هر شرایطی چگونه از توانایی‌های منحصربه‌فرد هر کارمند به خوبی بهره ببرن تا پروژه‌ها با موفقیت بیشتری پیش برن. ▪️یک مدیر خوب همیشه خواهان بهبود و پیشرفت شغلی مستمر کارکنانشه و از اونجا که می‌دونه پیشرفت کارمندها مساوی با پیشرفت سازمانه برای آموزش و اونها وقت و هزینه صرف می‌کنه. ▪️بیشتر کارمندها توانایی بالایی برای یادگیری و گسترش دانش خود دارن و می‌تونن به شرکت کمک‌های چشمگیری کنن. اهمیت دادن مدیر به رشد کارمندها، تلاش، رقابت و بیشتر برای کل سازمان رو در پی داره. 6⃣ دانش صنعت ▪️چقدر درباره صنعتی که در اون می کنید، اطلاعات دارین؟ مدیریت، مسئولیتی دشوار و پیچیده‌اس و تنها دانش کامل درباره زمینه فعالیت سازمان می‌تونه باعث بشه شما از پس این پست مهم بربیاین. ▪️ شما با نداشتن کافی درباره جزئیات صنعت، خودتون و کارمندان رو ناخودآگاه در زمینه حل مشکلات و جلو بردن فعالیت‌های سازمان دچار سردرگمی می‌کنین. ▪️البته این نکته هم مهمه که یک مدیر خوب تنها به دانش خودش نباید اکتفا کنه، همیشه باید در زمینه صنعت فعالیتش داشته باشه و اطلاعاتش رو به روز کنه تا بتونه پاسخ‌گوی مشتریان و کارمندان باشه. 7⃣ مسئولیت‌پذیری ▪️ خودش رو عضوی از سازمان می‌بینه و با هم‌قدم شدن با بقیه کارمندا سعی می‌کنه سازمان رو در مسیر موفقیت به جلو ببره، از کار کردن با بقیه لذت می‌بره و به پذیرش مسئولیت‌های بزرگ علاقه‌منده و اون رو بخشی از فعالیت‌های لازم برای رسیدن به هدف مشترک می‌دونه و در قبال وظایفش و سازمان احساس مسئولیت می‌کنه. ▪️خطاها و اشتباه‌های خودش رو بر دوش کس دیگه‌ای نمی‌ذاره و مدیریتش صرفا به حضور فیزیکی خلاصه نمی‌شه. این شیوه مدیریته که باعث دلگرمی و آرامش خاطر سازمان می‌شه. 8⃣ اتخاذ تصمیمات: ▪️ تصمیم ‌گیرندگانی حرفه‌ای هستن. تمام جزئیات و مسائل رو بررسی و تجزیه و تحلیل می‌کنن و بهترین تصمیم رو در سریعترین زمان ممکن می‌گیرن. ▪️به جای اینکه روزها و ماه‌ها برای یافتن بهترین گزینه ممکن فکر کنند با قاطعیت تصمیم می‌گیرن و همین تصمیمات قاطعانه و سریع یک مدیر خوب هستش که سازمان رو در مسیر درست قرار می‌ده و از اتلاف وقت و انرژی جلوگیری می‌کنه. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ پنج مرحله برنامه مدیریتی شرایط بحرانی #پایگاه_جامع_مدیریار #مدیریت_منابع_انسانی www.modiryar.co
پنج مرحله برنامه مدیریتی شرایط بحرانی 🔴 پنج مرحله پلن مدیریتی شرایط بحرانی شامل موارد زیر است: 🔺مرحله اول: 🔻وضعیت فعلی سازمان خود را ارزیابی کنید. برای ارزیابی وضعیت فعلی کسب‌وکارتان، باید روز مشخصی را برای این کار در نظر بگیرید. هنگامی‌که شما روز مشخصی را به این کار اختصاص می‌دهید، می‌توانید بهتر شرایط سازمان خود را درگذشته و حال بررسی کنید. این‌گونه می‌توانید با وضوح بیشتری درباره برنامه‌های آتی سازمانتان کنید. این ارزیابی مخصوصاً در شرایط بحرانی منجر به داشتن چشم‌اندازی منطقی و مناسب برای مدیریت بهتر برنامه‌های سازمانی می‌شود. 🔺مرحله دوم: 🔻نیازهای کارکنان و افراد خود را بشناسید. درواقع، شما به‌عنوان یک مدیر هر روز از خود می‌خواهید به‌اندازه شما از تجارت و کسب‌وکارتان مراقبت کنند. به همین خاطر، کارمندان و کارکنان وظیفه‌شناس و مراقب می‌توانند به بهبود وضعیت سازمان شما کمک زیادی کنند. در مواقع بحرانی و چالش‌زا تأثیرگذاری این مراقبت بیشتر قابل‌لمس و مشاهده است. شما می‌توانید از طریق پاسخگویی به سؤالات نیازهای کارکنانتان را شناسایی کرده و سریع‌تر از شرایط بحرانی عبور کنید. 🔺مرحله سوم: 🔻نیازهای خریداران و مشتریان خود را کشف کنید. مدیریت و رهبری یک نیازمند استفاده از استراتژی‎‌های کاربردی و کارآمد است. شما به‌عنوان فردی که مسئولیت مدیریت و رهبری سازمانی را برعهده گرفته است، باید بتوانید از استراتژی‎‌های مناسب در شرایط بحرانی و استرس‌‎زا بهره ببرید. از استراتژی‎‌های مناسب می‎‌توان به ارتباط صادقانه با مشتریان و خریداران، ایجاد حس اطمینان، ثبات و وحدت در آنها اشاره کرد. خلق این احساسات مخصوصاً در شرایط سخت و طاقت‌‎فرسایی همچون بحران‎‌ها از اهمیت زیادی برخوردار است. 🔺مرحله چهارم: 🔻شرایط ایده‌‎آلی برای بیزینس خود پس از بحرا‎‎ن‎‌ها و چالش‎‌ها تصور کنید. در حال حاضر، بسیاری از کسب‎‌و‎کارهای کوچک و بزرگ به واسطه همه‎‌گیری ویروس کرونا در شرایط بحرانی هستند و بیزینس‎‌های زیادی با وضعیت سخت و استرس‌‎آوری همچون کاهش نیروی کار، کاهش و غیره مواجه هستند. اما، در این شرایط برخی از تجارت‎‌ها میزان فروش خود را افزایش داده‌‎اند، این در حالی است که گروه‎‌های بزرگ دچار ورشکستگی و یا تعدیل نیرو شده‌‎اند. شاید بتوان تفاوت این دو گروه را در پلن مدیریتی اجرا شده، توسط آنها دانست. 🔺مرحله پنجم: 🔻برای آینده کوتاه‌‎مدت خود استراتژی داشته باشید. در تجارت‎ و کسب‎‌وکار می‎‌تواند به افزایش احساسات منفی همچون عدم‎‌اطمینان، شک و … منجر شود. البته علاوه‌بر این، تصمیماتی همچون تعدیل نیرو، ورشکستی و غیره هم می‎‌توانند به تقویت احساسات منفی کمک کنند. شما به‌عنوان یک مدیر از طریق خلق استراتژی‎ و پلن مدیریتی کوتاه‎‌مدت می‎‌توانید این شرایط نامطلوب را تا حدی کنترل کنید. برای این کار حتما افق‎‎‌دید بلندمدتی برای بیزینس‎تان (مورد چهار) تصور کنید و متناسب با آن تصمیمات کوتاه‎‌مدت بگیرید. شما از طریق شناسایی موانع می‎‌توانید به نتایج مثبت حتی در شرایط بحرانی دست پیدا کنید. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
دغدغه های کارمندی ✅ تحقق بسیاری از وعده های دولت منوط به ایجاد زیرساخت ها و رعایت پیش نیازهای اساسی در نظام اداری کشور است. یکی از این پیش نیازها تیم اجرایی دولت یعنی کارمندان هستند. باید نظام اداری به گونه ای بازسازی شود که بازوان اجرایی دولت بیشترین میزان رضایت را داشته و به مشکلات قابل حلشان توجه گردد. مهترین مشکلات و دغدغه های کارمندی عبارتند از؛ 1⃣ افزایش تورم و کاهش قدرت خرید: و افزایش هزینه های عادی زندگی عرصه را بر حقوق بگیران تنگ نموده و این امر برنحوه خدمت رسانی تاثیر منفی گذاشته است. کارمندان و برخی دیگر از اقشار مثل کارگران حقوق و مزایای ثابتی دریافت می کنند. لذا زمانی که درصدی اندک به حقوقشان افزوده می شود تاثیر چندانی روی قدرت خرید آنها نمی گذارد. 2⃣ عدم توانایی در پس انداز: شاید یکی از مهم ترین دغدغه های حقوق بگیر حساب وکتاب ماهانه و تنظیم دخل و خرج باشد. در برخی موارد با وجود افزایش قیمت ها و عدم تناسب آن با حقوق چیزی به نام پس انداز کردن برای کارمندان خنده دار جلوه می کند! 3⃣ عدم عدالت مالیاتی: انتظار و اقتصادی کشور این است که در توزیع بار توسعه و تحمل تنگناهای اقتصادی کشور عدالت لحاظ شود؛ این گونه نباشد که قبل از همه کارمندان باشند که مالیات بپردازند و اقشار دیگر زحمات کمتری را متحمل شوند و خیلی از مرفهین با شیوه های خاص از پرداخت مالیات فرار کنند. 4⃣ پایین بودن فرصت خلاقیت و پیشرفت: یک کاسب برای و افزایش مشتریان می تواند دکوراسیون مغازه و یا قیمت اجناس خود را تغییر دهد تا با جلب رضایت مشتری بتواند سود بیشتری به جیب بزند اما یک کارمند حتی در تغییر دکوراسیون اتاقش با محدودیت مواجه می شود. قدرت ابتکار و خلاقیت در مورد یک کارمند اندک و جای پیشرفت وی نیز محدود است. 5⃣ عدم استقلال کاری: کارمندها پایینی دارند و نمی توانند ساعت های کاری را برای خودشان مشخص کنند و اگر یک روز بیمار شوند نمی توانند کار را رها و اندکی استراحت کنند. ساعت های کاری کارمندان مشخص است و نمی توانند برای بودن در کنار خانواده از آن عدول کنند. لذا پیش بینی مسائل رفاهی با اقتضای شرایط کارمندان به صورت عادلانه و با حداقل هزینه ضروری است. 6⃣ فقدان سیستم های ارزیابی دقیق: در بسیاری از سازمان ها مناسب و یا شاخصی برای سنجش شایستگی ها وجود ندارد. علی رغم تلاش های بسیاری که در عرصه مدیریت کشور صورت گرفته است اما هنوز غاطبه ی کارمندان از شیوه سنجش دقیق عملکرد و به تبع آن عدم شایسته سالاری گلایه مندند. 7⃣ حساسیت و فشار کاری بالا: چون همواره باید به مقامات مافوق پاسخگو باشند و بر این اساس مورد مواخذه قرار می گیرند فشار کاری بیشتری را تحمل می کنند. ضمن اینکه نگرانی درباره تضییع حقوق بیت المال حساسیت کار آن ها را نیز افزایش می دهد. 8⃣ عدم ثبات و امنیت شغلی: چون بیشتر سازمان ها جذب رسمی و قراردادهای استخدامی محکمی ندارند کارمندان از نظر ثبات و همواره با مشکل مواجه اند چرا که تضمینی وجود ندارد که سازمان قرارداد سال بعدشان را تمدید کند. این در حالی است که امنیت شغلی در صدر خواسته های کارمندان از دولت قرار دارد. ✅ کارمندان عموماً انسان های شریفی هستند که با وجود بسیاری از مشکلات اقتصادی و اداری کماکان با عزت نفس جریان زندگی را مدیریت می نمایند. هدف از طرح مشکلات کارمندان توجه به این نکته است که اگر به مطالبات و نیازهای صنفی و منزلتی آنها توجه شود به همان نسب بهره وری کشور افزایش می یابد. دولت باید به گونه ای عمل کند که؛ ▪️اولاً؛ احساس احترام و توجه نمایند و ▪️ثانیاً؛ برای نیل به حداکثر بهره وری در سازمان ها مشکلات آن ها رسیدگی و حتی المقدور مرتفع گردد. 🔺منبع: ، 🔻پنجشنبه ۶ بهمن ۱۴۰۱، شماره ۹۵۲ www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ چارچوب APO در مدیریت دانش 🔺#حامد_کوچک_پور 🔻کارشناس ارشد مدیریت دانش #مدیریت_دانش #پایگاه_جامع_م
چارچوب APO در مدیریت دانش 🔺 🔻کارشناس ارشد مدیریت دانش در عصر کنونی مزیت اصلی و رقابتی در سرمایه دانشی نهفته است و به همین دلیل به عصر اطلاعات و دانش مرسوم شده است. امروزه بزرگترین شرکت‌های دنیا، برتری خود را نه از دارایی‌های انباشته ناشی از کارخانجات و حتی بازارهای بزرگ، بلکه از دانش مستتر در جریان فرآیندهای خود کسب کرده‌اند. 🔴 معیارهای ارزیابی بلوغ مدیریت دانش در مدل APO چیست؟ 1⃣ رهبری مدیریت دانش: این معیار، توانایی را در پاسخگویی به چالش‌های دانش‌محور مورد ارزیابی قرار می‌دهد. رهبری مدیریت دانش در قالب خط‌مشی‌ها و استراتژی‌های مدیریت دانش ارزیابی می‌شود که نتیجه تدوین و پیاده‌سازی دستیابی به رفتارهای دانشی در میان دانشکاران سازمان می‌باشد. 2⃣ فرآیندها: معیار فرآیندها چگونگی استفاده از در مدیریت، اجرا و بهبود فرآیندهای کلیدی سازمان را بیان می‌کند. هم‌چنین این معیار میزان محدوده و گستره‌ای که بانک به‌صورت مستمر مورد ارزیابی قرار داده و فرآیندهای کاری خود را برای دستیابی به عملکرد بالاتر و ایجاد ارزش برای مشتریان، بهبود داده را مورد سنجش قرار می‌دهد. 3⃣ کارمندان: معیار ، توانایی سازمان را در خلق و حفظ یک مجموعه دانش‌محور و با فرهنگ یادگیری مورد ارزیابی قرار می‌دهد. در این معیار تلاش‌های سازمان در جهت تشویق کارمندان برای مشارکت در اجرای فرآیندهای مدیریت دانش مانند به اشتراک‌گذاری دانش و هم‌چنین توسعه دانش‌محور کارمندان مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. 4⃣ فناوری: معیار میزان توانایی سازمان را در توسعه و به‌کارگیری راهکارهای دانش‌محور مبتنی بر فناوری مانند ابزارهای مشارکتی و سیستم‌های مدیریت دانش مورد ارزیابی قرار می‌دهد. در این معیار میزان دسترسی به ابزارها و محتوای آن‌ها مورد پرسش قرار می‌گیرد. 5⃣ فرآیندهای دانش: در این معیار، فرآیند شکل‌گیری و توانایی سازمان در شناسایی، خلق، ثبت و ضبط، اشتراک‌گذاری و به‌کارگیری دانش مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. هم‌چنین در این معیار به اشتراک‌گذاری بهترین تجربیات و دانش حاصل از پروژه‌ها برای کاهش و حداقل نمودن اختراع مجدد چرخ و دوباره‌کاری‌ها مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. 6⃣ یادگیری و نوآوری: این معیار، در تشویق، پشتیبانی و تقویت یادگیری و نوآوری از طریق ایجاد فرآیندهای سیستماتیک دانش را مورد ارزیابی قرار می‌دهد. هم‌چنین در این معیار تلاش‌های مدیریتی در ایجاد ارزش‌های یادگیری و نوآوری و تأمین زیرساخت‌ها و محرک‌های لازم برای به اشتراک‌گذاری دانش مورد سنجش قرار می‌گیرد. 7⃣ دستاوردهای مدیریت دانش: در این معیار توانایی سازمان در ایجاد ارزش‌های مشتری‌‌مداری از طریق بهبود محصولات و خدمات مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. توانایی بانک در ، کیفیت و سودآوری و رشد پایدار و به‌کارگیری مؤثر منابع به‌ عنوان نتایج یادگیری و نوآوری مورد پرسش قرار می‌دهد. برای این ارزیابی، ۴۲ سؤال برای هفت معیار تهیه‌شده است که با حداکثر امتیاز ۲۱۰، سازمان را مورد ارزیابی قرار می‌دهد. هر سؤال می‌تواند امتیاز ۱ (اقدام ضعیف) تا ۵ (اقدام بسیار خوب) را به خود اختصاص دهد تا هر معیار با حداکثر امتیاز ۳۰ سنجیده شود. امتیازهای هر معیار، نشانگر میزان موفقیت بانک در هریک از معیارها و حوزه‌های قابل‌بهبود است. 🔴 سطوح بلوغ مدیریت دانش بر اساس مدل بهره‌وری آسیایی (APO) ▪️: عدم اطلاع از مدیریت دانش و نقش آن در افزایش بهره‌وری و ایجاد مزیت سازمانی؛ ▪️: شروع احساس نیاز به مدیریت دانش؛ ▪️: استقرار رسمی مدیریت دانش به‌صورت استاندارد؛ ▪️: ارزیابی مستمر مدیریت دانش استقرار یافته در سازمان؛ ▪️: تبدیل به سازمان دانش‌محور و نهادینه شدن مدیریت دانش. www.modiryar.com @modiryar
فرسودگی شغلی (کارزدگی) یک مسئله شخصی نیست؛ برعکس یک مسئله سازمانی است که می‌تواند روی هر کدام از بخش‌های کسب‌وکار شما تاثیر بگذارد. کاهش بهره‌وری و کارمندانِ خوبی که شرکت را ترک می‌کنند، هزینه‌های زیادی روی دست مدیران خواهد گذاشت. ✅ البته صاحبان مشاغل تنها افرادی نیستند که بهای این را می‌پردازند. مطالعات نشان می‌دهد، این پدیده می‌تواند منجر به بروز بیماری‌های قلبی، مشکلات گوارشی و حتی مرگ در کارمندان شود. پیش از آنکه فرسودگی شغلی گریبان کارمندان شما را بگیرد و کسب‌وکارتان را تحت تاثیر قرار دهد، با آنها صحبت کنید. ✅ مطالعاتی که در انجام شده که نشان می‌دهدف شرکت‌هایی که کارمندانشان به فرسودگی شغلی دچار می‌شوند، سه وجه مشترک دارند: ▪اول آنکه مشارکت و همکاری از نوع افراطی میان وجود دارد (ایمیل، تماس‌های تلفنی فراوان و جلسات کاری متعدد). ▪دوم آنکه دستورالعمل‌های ضعیفی در مورد وجود دارد؛ ▪سوم اینکه تمایل دارند تا مسئولیت‌های بیشتری را بر دوشِ افراد توانمند بگذارند. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
🐒 نظریه مدیریت میمون ها #Monkey_Management_Theory #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @m
🐒 نظریه مدیریت میمون ها ✅ آیا تا به حال به شرکتی وارد شده‌اید که در حال دوندگی برای انجام وظایف باشد در حالی که کارمند بیکار است؟! شاید به نظر عجیب برسد اما مجموعه‌های زیادی با این سیستم در حال فعالیت هستند که مدیر چندین برابر کارمندان کار می‌کند! ✅ مشکلاتی که این دسته از مدیران با آن دست به گریبان‌اند، مانند میمون‌های بازیگوش از سر و کول آن‌ها بالا می‌روند. در چنین سازمان‌هایی در پایان روز که همه به خانه می‌روند، مدیر همچنان در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات میمون‌ صفت است! 🐒منظور از نظریه مدیریت میمون چیست؟ ✅ تصور کنید که شما به عنوان یک مدیر پشت میز خود نشسته‌اید و به اتاق شما مراجعه می‌کند. دلیل مراجعه او، بیان مشکلی که در روند انجام وظایف برایش پیش آمده، است. مدیرانی که به داشتن میمون‌های زیاد علاقمندند، حل مشکل کارمند را به عهده گرفته و بدین ترتیب مشکل از شانه کارمند به مدیر منتقل می‌شود. ✅ حال تصور کنید که این اتفاق چندین بار در روز برای یک رخ دهد! بدون شک در پایان روز مدیر می‌ماند و حجم زیادی از کارهای انجام نشده کارمندانش که برای انجام آن‌ها داوطلب شده است! مدیری که مشکلات کارمندانش را به عهده می‌گیرد، نه تنها به مرور زمان زیر بار فشار کاری له می‌شود، بلکه به صورت ناخواسته جلوی پیشرفت کارکنان خود را نیز می‌گیرد. ✅ از آنجایی که این کار مدیران در جهت رسیدن به اهدافش نیست، خیلی زود به دلیل عدم توانایی در انجام وظایف به عنوان مدیر نالایق و غیر حرفه‌ای شناخته شده و از کار برکنار خواهد شد! 🐒 تاریخچه نظریه مدیریت میمون ✅ برای اولین بار در سال ۱۹۷۴ و در بود که نظریه مدیریت میمون مطرح شد. در آن زمان و ، مقاله‌ای با عنوان (چه کسی میمون دارد؟) را به رشته تحریر درآوردند. آن‌ها در این مقاله از سازمانی صحبت کردند که پرسنلش کارها و مشکلاتشان را مانند میمون به دوش مدیر می‌اندازند. آن‌ها در نوشته خود به راهکارهایی اشاره کردند که مدیر بتواند خود را از شر میمون‌ها خلاص کند. ✅ (درمدت زمانی که به تو کمک می‌کنم، مشکل تو مشکل من نیست. اگر مشکل تو ازآن من شود، آن‌گاه تو مشکلی نخواهی داشت. بنابراین من نمی‌توانم به کسی که مشکل ندارد کمک کنم! تو این امکان را داری که در زمان‌های مشخص درمورد مشکل خود با من گفتگو کنی. سپس با یکدیگر قدم بعدی را مشخص کرده و مسئولیت آن را تعیین خواهیم کرد.) ✅ در عبارتی که در بالا آوردیم، به خوبی شرح داده شده است. درواقع در این عبارات قصد دارد بیان کند که مدیر خوب کسی است که بتواند به کارمندانش کمک کند تا خودشان مسائلشان را حل کنند، نه اینکه بار مشکلات آن‌ها را به دوش بکشند! www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ سندروم دیکتاتوری مدیران #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
سندروم دیکتاتوری مدیران اغلب بر مدیران جوانی تأثیر می گذارد که تازه شروع به کار کرده اند و به دنبال اثبات ارزش خود هستند. نگرش سمی آن ها می تواند بر روحیه تیم تأثیر منفی بگذارد، بین آن ها درگیری ایجاد کند و افراد را به سمت ترک سازمان سوق دهد. این هیتلرهای کوچک چه کسانی هستند و چرا اینگونه رفتار می کنند؟ هر رئیس دیکتاتور، ویژگی ها و روش های خاص خود را دارد که تیم آن ها را عصبانی می کند: ✅ آن ها مستبد هستند و وسواس زیادی برای کنترل امور دارند ▪یک مدیر جوان نیاز به اعتماد اطرافیان دارد، که پس از آن اغلب می تواند مدیریت کارهای خود را بر عهده بگیرد. آن ها باید به جلسه های کاری مربوطه دعوت شوند و همه تصمیمات آن ها تأیید شود اما نمی دانند که به مرور زمان تبدیل به یک مانع و خار در چشم تیم خود می شوند. ✅ آن ها اشتباهات یا انتقادات را نمی پذیرند ▪هر اشتباه و هر خطایی از جانب ، هرچقدر هم کوچک باشد، برای این مدیران به عنوان یک شکست تلقی می شود. علاوه بر این، هرگونه بازخورد از طرف همکاران به آن ها مانند حمله مستقیم و زیر سوال بردن مهارت های آن ها به نظر می رسد. ✅ مدیرانی که به شیوه دیکتاتوری عمل می کنند گوش شنوا ندارند ▪آن ها از ترس اینکه پاسخ سوالات اعضای تیم خود را ندانند، نظرات خودشان را اعلام می کنند و جایی برای نظرات اعضای تیم خود نمی گذارند. این امر باعث می شود آن ها بدون بررسی سایر گزینه های پیشنهادی تصمیمات یک جانبه بگیرند. ✅ آن ها نوآوری و ابتکارات را رد می کنند ▪در همه حال، پاسخ آن ها “نه” یا “بیایید دربار آن فکر کنیم” است. این مدیران در انجام کارهایی که همیشه توسط آن ها و طبق اصول آن ها انجام میشده ، احساس راحتی می کنند. 🔴 چرا افراد تبدیل به مدیران دیکتاتور می شوند و چگونه می توانید از آن ها دوری کنید؟ دیکتاتور اساساً افراد وحشتناکی نیستند که تنها هدفشان در زندگی سرکوب کردن همکارانشان باشد. مشکل اصلی اغلب ترکیبی از بی تجربگی، استرس، خودخواهی و سایر نواقص است که انسان را بسیار پیچیده می کند. در اینجا سه ​​راه حل وجود دارد که می توان از آن ها استفاده کرد و زورگویی را به حداقل رساند: 1⃣ مدیران نباید رسالت اصلی خود را فراموش کنند شدن یک انتقالی ساده از آخرین موقعیتی که داشتید نیست. بهترین بودن در موقعیت کارمندی می تواند این توهم را ایجاد کند که در موقعیت جدید نیز بهترین خواهید بود، اما همیشه اینطورنیست. ▪مدیر شدن به این معنی است که باید مهارت های جدیدی را کسب کنید و دوره های آموزشی برای توسعه مهارت و نحوه نظارت بر تیم را بگذرانید. 2⃣ مدیران نباید بیش از حد تحت فشارعملکرد اعضای تیم قرار بگیرند نیاز به اثبات ارزش خود و ارائه نتایج را احساس می کنند که این می تواند ناامید کننده باشد زیرا آن ها نه تنها بر اساس عملکرد خود بلکه در مورد عملکرد تیم نیز مورد قضاوت قرار می گیرند. راه حل اصلی در اینجا یادگیری نحوه مدیریت استرس است. ▪این بسیار شخصی است و بستگی به سازمان و سلسله_مراتب آن دارد. وقتی مقامات مافوق فشار زیادی وارد می کنند، باید با آن ها صحبت کنید و آزادی بیشتری بخواهید تا باری که بر دوش شما و تیم شما تحمیل می شود را از بین ببرید. در چنین شرایطی علم بیزینس کوچینگ به کمک شما می آید که بتوانید مشکلات اصلی را جستجو و درمان کنید. 3⃣ مدیران باید بپذیرند که هرکس به شیوه ی منحصر به فرد خود عمل می کند ▪سال ها طول می کشد تا برخی بفهمند که همکاران آن ها احمق نیستند، بلکه آن ها به سادگی متفاوت فکر می کنند و عملکردشان متفاوت است. هر فرد منابع الهام بخش و اهداف خود را دارد که واکنش ها و روش های مختلف کار یا تعامل را ایجاد می کند. ▪طبیعی ترین راه حل این است که به کمک یک حرفه ای به دنبال نحوه عملکرد هر فرد باشید و سپس بهترین سازش را بین نحوه عملکرد همه ی اعضا پیدا کنید. رفتار دیکتاتوری یک مدیر مستبد و زورگو باید تا زمانی که به اعضای سازمان آسیب نرسیده، جدی گرفته شود، زیرا آن ها می توانند تأثیر زیادی بر روحیه و خروجی تیم داشته باشند. www.modiryar.com @modiryar
فرهنگ سازمانی چیزی فراتر از حال و هوا و جو حاکم بر دفتر کار شماست. فرهنگ سازمانی بر تمام وجوه مختلف مجموعه اثر می‌گذارد. به‌طور کلی، افراد در سازمان‌های هم‌فکر و حمایت‌کننده بیشتر دوام می‌آورند و بازدهی بالاتری دارند. در مقابل، وقتی کارمندان نظرات و اهدافی ناسازگار با فرهنگ سازمانی دارند، عملکرد ضعیف‌تری از خود نشان می‌دهند و به دنبال فرصتی مناسب برای ترک محل کارشان هستند. 🔴 بیایید چند آمار جهانی بخوانیم: ✅ %۶۶ از کارجویان می‌گویند مهم‌ترین عامل تعیین‌کننده برای پذیرش یا رد یک ، فرهنگ سازمانی آن شرکت است. بنابراین اگر می‌خواهید تیمی از استعدادهای برجسته داشته باشید، باید اهمیت بیشتری به فرهنگ سازمانی شرکت‌تان بدهید. ✅ تنها ۲۸% به فرهنگ سازمانی شرکت خود و اهمیت آن واقف هستند! (این آمار در ایران حتی بسیار کم‌تر هم هست) در حالی‌که این مسئله، برای اغلب کارمندان اهمیت زیادی دارد. ✅ شرکت‌هایی که به فرهنگ سازمانی خود اهمیت می‌دهند نسبت به سایر سازمان‌ها تا ۴۰% بیشتری را گزارش می‌کنند. ✅ سازمان‌هایی که فرهنگ سازمانی نیرومندی دارند، نسبت به شرکت‌هایی با فرهنگ ضعیف، ۷۲% مشارکت بیشتری بین همکاران را گزارش کرده‌اند. فرهنگ سازمانی قوی، منجر به برقراری ارتباط موثر و کارآمد بین می‌شود. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ چالش صف آرایی سازمان #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
چالش صف‌آرایی سازمان ✅ یکی از دوستان صمیمی‌ام مدیر یک رستوران لوکس بود. ما هم زیاد به این رستوران سر می‌زدیم. یک روز که داشتیم شام می‌خوردیم، یکی از پیشخدمت‌ها با یک اختلاف پیدا کرد. مشتری با عصبانیت دادوفریاد کرد و پیشخدمت هم صبر و حوصله به خرج نداد. رستوران به هم ریخت. بدتر از همه این که آن شب صاحب رستوران هم آنجا بود. ✅ دوستم به سرعت پیشخدمت را از مشتری دور کرد. پیشخدمت با دادوفریاد گفت «این آقا به من توهین کرده، این شرایط غیرقابل‌تحمل است. یکی او را بیندازد بیرون.» مشتری که هنوز عصبانی بود فریاد کشید «ما مشتری رستوران هستیم، دزدی که نیامده‌ایم.» ✅ صاحب رستوران به دوستم گفت «مشتری را به بیرون رستوران هدایت کن و به سرعت پیشخدمت را اخراج کن. حواست باشد. این اتفاق دیگر نباید تکرار شود.» این مشکل یکی از چالش‌های اصلی و مداوم است: وقتی که منافع مشتری‌ها، و سهام‌داران در مقابل هم قرار می‌گیرد. ✅ در آن لحظه خودم را به جای دوستم گذاشتم. باید طرف چه کسی را می‌گرفتم؟ مشتری، کارمند یا صاحب رستوران؟ به خصوص که نمی‌خواستم و کارمندهای دیگر هم درگیر ماجرا شوند. ✅ این مشکل یکی از چالش‌های اصلی و مداوم مدیران است. وقتی که منافع مشتری‌ها، کارمندان و سهام‌داران در مقابل هم قرار می‌گیرد و طرفداری از هر کدام می‌تواند تمام سیستم را به شکل آبشاری پایین بکشد: ✅ اخراج یک باعث می‌شود که احساس ناامنی به دیگر اعضای سازمان سرایت کند. به نظر شما انتخاب درست حمایت از کدام راس مثلث است؟ سازمان یک سیستم باز است که به سختی می‌شود حدود آن را تعیین کرد. www.modiryar.com @modiryar