✍ حق
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
✅ «حق» واژه عجیبی است که در عین سادگی و کوتاهی گاهی بسیار پیچیده است و شاید دست نیافتنی به نظر برسد. همه گمان می کنیم به اندازه کافی اطلاع داریم که #حق چیست و چه زوایا و ابعادی دارد ولی در بسیاری مواقع از تشخیص درست آن ناتوانیم. گاهی مصلحت، گاهی ترس، گاهی خویشتن دوستی و فامیل گرایی و در برخی موارد #منافع_فردی و قبیله ای جای آن را می گیرد و بسیاری از مناسبات بشری را تحت تأثیر قرار می دهد. «خداوند جای حق نشسته» و خلقت آدمی به گونه ای است که وظیفه دارد در مسیر آن حرکت کند و تمام توان و اراده خود را در جهت احقاق حق به کار گیرد.
✅ اما چه فایده که آدمی در بسیاری از موارد غفلت می کند و خواسته یا ناخواسته از مسیر حق خارج می شود. فرمایشی منسوب به پیامبر اعظم(ص) است که می فرماید: «حق را بگویید هر چند به ضرر شما باشد». #خداوند_متعال به کلام حق برکت داده و ماهیت آن به گونه ای است که اگر جایی سخن حق با منطق و آرایش لازم خودش به میان آید هیچ سخن دیگری در مقابل آن تاب مقاومت کردن نخواهد داشت. البته تشخیص این که در شرایط زمانی و مکانی مختلف چه چیزی «حق» محسوب می شود همیشه کار ساده ای نیست. به عنوان مثال فرض کنیم راست گفتن در جایی سبب ایجاد فتنه ای گردد.
✅ در چنین موقعیتی راست گفتن دیگر حق محسوب نمی شود. انسان به طور طبیعی و فطری حق خواه است و گرایش به حق دارد، زیرا #کمال_گرایی و نقص گریزی در انسان امری ذاتی است. اما وفاداری به حق و حمایت از حق گویان همواره کار ساده ای نیست. زیرا جهان آمیزه ای از حق و باطل است و باطل به سبب فربیکاری و نیرنگ بازی همواره خود را حق مطلق و محض نشان می دهد و در این دغل کاری شناخت سره از ناسره برای مردم سخت می شود و در حیرت می مانند.
✅ در فراز و فرود #زندگی و پیچیدگی هایی که اتفاقات اجتماعی ایجاد می کند و همچنین با وجود محدودیت امکانات و منافع، حس رقابت و #حسادت و سایر مواردی دیگر از این دست همه سبب می شود افراد در ارتباط با حق همواره نتوانند اقدامات لازم را انجام دهند و سخنان شایسته ای به زبان آورند. از این رو در مرور زمان چهره حق مخدوش می گردد و در غربت قرار می گیرد و باطل به جای آن می نشیند و بدین گونه آدمی در معرض مسائلی قرار می گیرد که از زندگی خویش لذت نمی برد و احساس بی عدالتی می کند.
✅ امروزه که در کارکردها و سامانه های بشری #اخلاق حلقه مفقوده است بسیاری از افراد سودجو و منفعت طلب شده اند و برای رسیدن به مطامع و اهداف خود دست به هر کاری می زنند و حق را کتمان و یا پایمال می کنند. اتفاق تأسف بار و غلطی که در #جامعه به وفور دیده می شود و به مجموعه های مختلف اجتماعی همچون خانواده ها، سازمان ها، ادارات و ... آسیب های فراوانی رسانده است. همه گروه ها و افراد به منظور دفاع از ادعا و عملکردهایشان به مفاهیم حق و عدل متوسل می شوند.
✅ این مقوله ارزشمند بر همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی #انسان سایه افکنده است. هر کس خود را بر حق می داند و برای موجه جلوه دادن خود موضع خویش را حق و موضع طرف مقابل را باطل معرفی می کند. یکی از مهم ترین موانع تحقق حق در جامعه جو زدگی ها و همرنگ جماعت شدن هاست. عده ای با خاموش ماندن حق را دفن می کنند از جایگزین شدن باطل ابایی ندارند و این گونه انسان در توسعه #بی_عدالتی نقش آفرین و زیان کار است که باید روزی در برابر خداوند متعال پاسخگو باشد.
🔺منبع: #هفته_نامه_نخست،
🔻سه شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۲، شماره ۹۷۹
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ با همان تنهایان
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
🔴 کر و کورهایی که لال نیستند
✅ در یک خانه با هم زندگی می کنند، سر یک سفره می نشینند، در یک مجموعه مسکونی قرار دارند، شاید بسیاری از روزها یک مسیر را با نیز هم طی کنند اما هر یک دنیایی مستقل برای خودشان دارند که دیگری از آن بی خبر است و یا به آن راهی ندارد. این شاید به گونه ای همان «تشنه مردن در کنار ساحل دریا» باشد. حکایت انسان هایی که فقط در کنار هم یک جمع جبری هستند و هیچ گاه یک #اجتماع دلسوز، همگرا، متحد و یاور نیستند.
✅ گویی مردمان کر و کور که مشکلات هم را نمی بینند و دردها و ناله های یکدیگر را نمی شنوند. اما همین جماعت کر و کور «لال» نیستند و هر از چند گاهی یکدیگر را با زبان برنده بسان شمشیر تکه و پاره می کنند و نمک بر زخم هم می پاشند. این گونه است که زندگی سخت تر و تنگ تر می شود و عرصه و مجالی برای همدلی، #مهربانی و همزبانی باقی نمی ماند.
✅ به راستی دنیا به کدام سمت می رود وقتی فردی نتواند از پدر، مادر، خواهر، برادر، فامیل، دوست و یا #همسایه کمک بگیرد و مشکلاتش را با آن ها در میان گذارد؟ مگر می شود کنار هم زندگی کنیم ولی روح ما از هم جدا باشد و از حال و روز هم بی خبر باشیم؟ گاهی یک تماس عادی و ساده می تواند غمی را از دل عزیزی بر دارد، امیدش را افزایش دهد و حالش را بهتر کند.
🔴 بذر محبت میوه مهربانی
✅ #آدمی یکباره به خودش می آید و می بیند در میان کوه مشکل ها و سیل غم ها تنها و غریب است. نه یاوری، نه همراهی، نه همدلی و نه کسی که حتی بتواند با او همزبانی کند. نه از کسی خبر دارد و نه کسی از او خبر دارد. تخت گاز در جاده زندگی می تازد و شاید خیلی هم نمی داند یا فراموش کرده است مقصد کجاست و برای چه هدفی تلاش می کند و چه مسئولیت هایی نسبت به اطرافیان و وابستگانش دارد.
✅ این جا است که باید از خود بپرسیم ما چه «بذر محبتی» را کاشته ایم که امروز بتوانیم «میوه مهربانی» آن را بچینیم. سهم ما در بهتر کردن #زندگی و دنیای امروز چیست و چقدر است؟ من برای این که دنیا قشنگ تر و بهتر شود چه تکلیف ها و مسئولیت هایی بر عهده دارم؟ باور کنید در برخی از موارد اشکال از خود ما است!
✅ شاید آن جا که من وظیفه ای نسبت به دیگران داشته ام در انجام آن کوتاهی یا کاهلی کرده ام که امروز اطراف و اکناف من خالی از مهربانی و آدم هایی است که قلبشان برای من می تپد. هر کدام از ما مسئولیت داریم کمک کنیم تا دنیا جایی بهتر برای زندگی باشد پس بیایید سهم خود را از این مسئولیت برداریم و اثری ماندگار از خود به جای گذاریم. این امر یک ذهن و روان سالم و رفتاری هنرمندانه و #آگاهانه که به امور پیرامون خود حساس است را مطالبه می کند.
🔴 دست خدا بر سر جماعت است
تنهایی سرنوشت محتوم انسان امروزی نیست یعنی نباید که باشد. ما جمعی متولد شدیم و خیر و شر ما به هم گره خورده است. باید از پیله های شخصی خود خارج شویم، دور یکدیگر را بگیریم، رسم مهربانی را به جا آوریم و شریک و همراه مسائل، مشکلات، چالش ها، شادی ها و غم های زندگی یکدیگر باشیم. «دست خدا بر سر جماعت است» در حدیثی از #پیامبر_اعظم(ص) نقل است که می فرمایند:
✅ «دست خدا بر سر جماعت است؛ هرگاه فردى از جماعت جدا شود شيطان او را مى ربايد، همچنان كه گرگ گوسفند جدا مانده از گله را» پس بدانید و آگاه باشید و بر یاری رساندن به یگدیگر در خوبی ها از هم سبقت بگیرید که هیچ چیز در دنیا بالاتر از «مهربانی به یکدیگر» خلق نشده است. این ها شاید به ظاهر مفاهیمی ساده و در دسترس باشند ولی در واقعیت #جامعه امروزی مقولاتی پیچیده و قابل تأمل هستند که شاید تحقق آن ها به این سادگی نباشد.
✅ شب را با #آرامش و شکم سیر بخوابیم ولی همسایه ما گرسنه باشد، چندین واحد و منزل خالی داشته باشیم ولی خواهر یا برادر ما در بدر اجاره نشینی یا اسیر هزینه های سنگین آن باشد و... رسم آدمیت تشکیل جماعتی همدل و همراه است که در غم و شادی شریک هم هستند، به یکدیگر محبت می کنند و به هم یاری می رسانند.
🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻دوشنبه ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۲، شماره ۴۰۳۷
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ دخالت ها و قضاوت ها
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
✅ «همه موهای سرت که سفید شده، چقدر پیر شدی، چرا این قدر چاق شدی، ورزش نمی کنی، موهای سرت ریخته است، رنگ بندی لباس هایت اصلاً مناسب نیست، این رشته تحصیلی که در #دانشگاه می خوانی آینده ی مناسبی ندارد، بعد از چند سال زندگی هنوز بچه نداری، این چه ماشینی است که سوار می شوی، در این مملکت نمی شود زندگی کرد و...»
✅ مجموعه این جمله ها یا شبه جمله ها مواردی هستند که کمابیش در هر هفته بارها و بارها از سوی برخی از افراد شنیده می شود. این افراد معمولاً شخصیت هایی هستند که نیمه خالی لیوان را می بینند و بسیار مصمم هستند که این بدبینی و ناامیدی را به دیگران نیز منتقل کنند و به تعبیری #انرژی طرف مقابل را نیز به شدت کاهش دهند.
✅ شاید حرف هایی که می زنند درست هم باشد. یعنی اتفاقاً در بیشتر موارد آن چه می گویند اشتباه نیست ولی همواره همزمان توأم با بدبینی، بزرگ نمایی، #سیاه_نمایی و به رخ کشیدن کمی ها، کاستی ها و مشکلاتی است که بیان آن ها ضرورتی ندارد یا مشکلی را حل نمی کند جز این که به فرد مخاطب حس نامطلوبی را انتقال می دهد. این دسته از افراد بهسختی میتوانند هیجان مثبت، رضایت مندی، شور و شوق و مهربانی را تجربه کنند، چرا که مدام غر میزنند، شاکی هستند و تصور میکنند تمام دنیا بر ضد آن هاست.
✅ معمولاً از آبوهوای بد، رئیس بداخلاق، بخت و اقبالِ نداشته، وضعیت اقتصادی و تربیت خانوادگی خود شاکی هستند. آنها بهندرت به سایر عوامل هم نگاه میکنند تا مثلا فقدان انرژی، #خلاقیت و کمهمتی خود را مقصر بدانند و بدین گونه هم خودشان حال مساعدی ندارند و هم خودخواسته یا ناخواسته این حس و حال را به دیگران نیز منتقل می کنند.
✅ «قضاوت ها و دخالت ها»ی این گونه افراد حال آدم را خراب می کند، انگیزه ها را کاهش می دهد و حس خوب زندگی را می گیرد. لذا باید در معاشرت ها و مراوده های روزانه خود توانایی «تجزیه و تحلیل رفتار متقابل» را داشته باشیم تا در این حالت اگر فرد مقابل ما نمی تواند از خود رفتار مناسبی ارائه دهد و با دخالت ها و قضاوت ها و در ادامه سیاه نمایی ها و بدبینی ها حس و حال ما را خراب می کند او را به گونه ای مناسب و با کمترین حاشیه کنار بگذاریم و از تداوم #ارتباط با او پرهیز نماییم.
✅ اهمیتی ندارد او کیست و چه نقشی در زندگی شما دارد. این فرد کسی است که همیشه غر میزند و می گویند این کار فایدهای ندارد و نتیجه نمیگیریم یا میگوید ایدههایی که مطرح میکنید میتوانند بهتر از این هم باشند. وقتی شما درباره مسئلهای #احساس خوبی دارید، چیزی که به هیچ وجه به آن نیازی ندارید بودن کنار یک فرد منفی اندیش است.
✅ مهم نیست چقدر #حس_مثبت داشته باشید، همنشینی با فردی منفی اندیش حتی برای چند دقیقه میتواند موقعیتی شاد را تبدیل به شرایطی همراه با استرس، خشم و نارضایتی کند. بهترین روش برای جواب دادن به چنین فردی این است که در تله طرز فکر آنها گرفتار نشوم و از آن ها فاصله بگیریم.
✅ #گفتگو را به سرعت تمام کنید و بروید جایی که دستش به شما نرسد یا نتواند مجدداً با شما ارتباط بر قرار کند. اینگونه میتوانید به آتش منفیبافی او دامن نزنید. وقتی حرفهایش تمام شد به سادگی سر خود را به نشانه تایید تکان دهید و با یک خداحافظی بگویید وقت رفتن است. انجام این اقدامات بسیار اهمیت دارد، زیرا آنها منتظر دیدن نشانهای برای ادامه دادن بحث هستند. پس اگر بهانه دستشان ندهید، سریعتر میتوانید آنجا را ترک کنید.
🔺منبع: #هفته_نامه_نخست،
🔻پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۲، شماره ۹۸۰
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ وقتی دلم خنک می شود
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
🔴 اسم خود را بنویسید
✅ «خوب است که انسان اسم خود را در هر کار خیری بنویسد و خود را شریک گرداند؛ زیرا فردای قیامت معلوم نیست کدام قبول و کدام رد می شود.» این جمله تأمل برانگیز و زیبا منسوب به مرحوم آیت الله #بهجت است که مردم و شاگردانش را بدان راهنمایی و سفارش می کند. گاهی آدمی در فراز و نشیب زندگی آن چنان درگیر خویشتنِ خویش، مصالح، منافع و مطامع دنیوی می شود که آرام آرام فراموش می کند هدفش از حضور در دنیا چیست و برای چه چیزی خلق شده است؟ بر این اساس در روندی غلط هر اقدام و عملی تنها در ترازوی منفعت مادی سنجیده و ارزیابی می شود و آن چیزی که از آن با عنوان «آدمیت، اخلاق و احسان» تعبیر و تفسیر می شود در مرور زمان به فراموشی سپرده می شود.
✅ این در حالی است که همه ی ما نسبت به همه ی افرادی که در #زندگی ما قرار دارند و همه ی آن چه در اطراف و محیط ما می گذرد وظیفه داریم و باید در قبال آن احساس مسئولیت کنیم. شاید این حرف ها برای برخی کلیشه، تکراری یا شاید هم شعار و تبلیغ به نظر برسد ولی واقعیت این که تمامی موارد ذکر شده تکلیف جدی انسان است که باید روزی برای چگونگی انجام آن در برابر خداوند مهربان به خاطر تمامی نعماتی که به آدمی بخشیده است پاسخگو باشد.
🔴 کاری نکنید دلتان خنک شود!
✅ هیچ گاه در زندگی حرفی نزنید و کاری نکنید که به اصطلاح عامیانه ی آن «دلتان خنک شود!» معمولاً حرف ها و رفتارهایی که هدف آن خنک شدن دل #انسان است نیت خوبی با خود به همراه ندارد و نتیجه ی آن اخلاقی، انسانی و مورد رضای خدا نیست. کل کل های عادی و معاشرت های عمومی زندگی گاهی به مجادلاتی می رسد که آدم را از دایره منطق و حسن نیت خارج می کند و ممکن است سخنانی به زبان جاری سازد که فحوای آن نه تنها بوی محبت و احترام نمی دهد بلکه صرفاً برای منکوب کردن و یا ضربه زدن به طرف مقابل مورد استفاده قرار می گیرد. «وقتی دلم خنک می شود» لزوماً یک اتفاق خوب نیست.
✅ مثلاً دلم خنک شد چون فلانی «ورشکست شد، کارش را از دست داد، در آزمون قبول نشد، مجلس ازدواجش به خوبی برگزار نشد، موبایلش را دزدیدند و ...» معمولاً از مجموع این جملات حس و حال خوبی به مشام نمی رسد و گویی انسان در کمین ناکامی های دیگران نشسته است. البته در بیشتر مواقع افراد برای این رفتار خود توجیهاتی هم دارند؛ مثلاً دلم خنک شد چون طرف؛ «خیلی مغرور بود، خیلی پز می داد، فخر فروشی می کرد، خودش را گرفته بود و...» که همه ی این ها در واقع عذر بدتر از گناه است که چرخه رفتار ناسالم و به دور از #اخلاق را تداوم می بخشد.
🔴 مزرعه آخرت
✅ عبارت «دنیا مزرعه آخرت است» آیه یا روایت نیست؛ اما از قرآن برداشت شده است. در قرآن آمده: «کسی که زراعت آخرت را بخواهد به او برکت داده و بر محصولش می افزاییم و آن که فقط کشت دنیا را می طلبد کمی از آن را به او می دهیم و در آخرت هیچ بهره و نصیبی نخواهد داشت» در این تشبیه دنیا کشتزاری است که آمده کاشتن بذر است و بذر آن اعمال انسان هاست. پس چه خوب است در این وانفسای دنیایی که انسان گرفتار مسائل و جاذبه های کذایی آخرالزمان است راه خود را از دنیا طلبان جدا کند. بدین معنا که علاوه بر #کوشش در مسیر داشتن زندگی مناسب، مرفه و زیبا در دنیا مسائل معنوی را نیز در نظر داشته باشد و اخلاق نیکو و خیر رساندن به دیگران را نیز مورد توجه خویش قرار دهد.
✅ هر چقدر در فضای مجازی و رسانه های زرد بر طبل بی هویتی و بی اخلاقی بکوبند فرقی در فلسفه خلقت و اثر وضعی آن ندارد. زندگی در گذر است و هر آدمی مختار است که چگونگی حیات خویش را ترسیم کند اما در واقع آن هایی که حق مردم را ضایع می کنند، #عدالت را زیر پا می گذارند، آخرت خویش را به دنیای دیگران می فروشند و از لطف و مهربانی غافل می شوند همانا زیان کاران در دنیا و آخرت خواهند بود. پس تا می توانید به خانواده، مردم و حتی حیوانات و طبیعت احسان کنید که خود خدا بهترین خریدار نیکی های انسان است.
🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻دوشنبه ۳ مهرماه ۱۴۰۲، شماره ۴۰۴۱
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ هیچ کس خبر ندارد
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
✅ «هیچ کس خبر ندارد» اتفاق هایی که در زندگی انسان ها جاری و ساری است چه #حکمت یا حقیقتی دارد. حتی در بسیاری از موارد خود آدمی نیز از روال و روندی که در امور زندگی اش به وجود می آید و دلایل بروز و ظهور آن بی خبر است. در واقع ما نمی دانیم کسی که از نعمت، ثروت، جایگاه، شهرت، علم و دانش ویژه ای بهره مند است این برای عذاب اوست یا رفاه و لذت؛ خداوند از روی رحمت به او بخشیده یا برای آزمایش و امتحان است، او را عاقبت بخیر می کند یا سبب زیان کاری در دنیا و آخرت برایش می گردد. عکس این ماجرا هم هست.
✅ آدم هایی که در زندگی خود مکرر دچار مشکل، شکست، بیماری و یا در اصطلاح عامیانه بدبیاری پشت بدبیاری می شوند نباید با قاطعیت گفت مورد عذاب الهی هستند. شاید خداوند آن ها را بدین گونه آزمایش می کند، شاید همین مشکلات نعمتی است که سبب تعالی روح انسان و عاقبت بخیری او می گردد، یا همان مَثَل معروف است که می گوید: «هر که در این بزم مقرب تر است/ جام بلا بیشترش می دهند» و یا هزاران دلیل یا حکمت دیگری دارد که ما از آن خبر نداریم و در برخی موارد آن قدر پیچیده و در سطح بالا رخ می دهد که #ذهن و فکر آدمی در آن سطح و اندازه نه قدرت تشخیص دارد و نه بدان جا راه پیدا می کند.
✅ فراز و فرود زندگی دائمی است. حتی آن هایی که در ظاهر همواره در اوج قرار دارند گاهی روزگار را بسیار به سختی و در مشقت می گذارند. این که کِی و کجا و با چه کیفیتی زندگی می کنیم به مسائل مختلفی مربوط است که برخی از آن ها در حیطه «امر الناس» است و برخی دیگر در حیطه «امر الله». آدمی وظیفه دارد قبل هر اقدام و سخنی خلوص نیت داشته باشد، تقوا و حدود الهی را رعایت کند، اندیشه و تعقل را در بالاترین سطح به استخدام در آورد، تمام تلاش و #استعداد خودش را در مسیر تحقق اهدافش به کار گیرد و با انرژی حداکثری به سمت پیشرفت حرکت نماید.
✅ البته در این راه باید مراقبت کند اولاً حق کسی را تضییع و تخریب نکند و ثانیاً پیشرفت و زندگی مطلوب را برای دیگران نیز بخواهد و تا می تواند به آن ها در این مسیر یاری نماید. از اینجا به بعد دیگر با خداست. پس باید امور را به دست او سپرد که بهترین حامی و یاور انسان است. بدین گونه معنای توکل در عمل تحقق می یابد. این که نتیجه فعالیت انسان چه باشد، چقدر روزی برایش مقدر شده است، در این مسیر با چه مشکلات و مسائلی روبرو می گردد و سایر عوامل محیطی که در اختیار انسان نیست در حیطه امر الله است که همواره برای #اشرف_مخلوقات خویش بهترین نعمت ها را می خواهد حتی آن جایی که ظاهرش از نظر آدمی سختی و عذاب باشد.
✅ هیچ برگی از درختی بدون #اذن_الهی نمی افتد پس با تمام وجود خالصانه تلاش و نتیجه امور خود را به خداوند متعال تفویض نمایید و هرگز در مورد زندگی دیگران قضاوت نکنید. خداوند گاهی نعمت هایی را از روی «رحمت» به آدمی می بخشد و گاهی از روی «حکمت » آن چه انسان مطالبه می کند را به او نمی دهد که در هر دو مورد بشر مشمول عنایت و رحمت خداوند مهربان است و هرگز او را رها نمی کند. پس در رفتار و گفتار از خود مراقبت کنید که به راستی دنیا و ظواهرش نمی توانند اسباب مناسبی برای نظر دادن در مورد زندگی دیگران باشد.
🔺منبع: #هفته_نامه_نخست،
🔻پنجشنبه ۶ مهر ۱۴۰۲، شماره ۹۸۱
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ باری به هر جهت
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
✅ عده ای از مدیران که متأسفانه تعدادشان هم کم نیست در خیال خام خود تصور می کنند چون #مسئولیت یا جایگاه مدیریتی مهمی به آن ها سپرده شده است مالک تمامی امکانات انسانی، مادی و غیرمادی آن جا هستند. بدین ترتیب هنوز به صورت کامل در مقام خود مستقر نشده و جایشان در کرسی مسئولیت گرم نشده است بلافاصله «روابط» را جایگزین «ضوابط» می کنند و «سلایق» را جایگزین «اصول».
✅ صرفاً بر مبنای دوستی ها و علاقه مندی های خودشان اِعمال مدیریت کرده و فراموش می کنند آن چه در اختیار آن هاست طعمه ای برای تأمین مطامع و خواسته هایشان نیست بلکه فرصتی برای خدمت به جامعه و خلق خداست. بدین گونه خیلی زود دفتر مدیریت شان محله برو و بیا و گعده ی رفقایشان می شود و سیستم «مدیریت محفلی» و اصطلاحاً «باری به هر جهت» جایگزین نظام های دانشی و #سازمانی می شود.
✅ چون خودشان از اصالت و صلاحیت لازم برخوردار نیستند خیلی زود افراد نالایق را بر مناصب کلیدی منصوب می کنند و کارهای بزرگ را به افراد کوچک واگذار می کنند و فرومایگان را مقدم می نمایند و بدین ترتیب آن جایگاه مدیریتی به شدت دچار افول و نزول می شود و سرمایه ها انسانی و مادی آن هدر می رود. اکنون با توجه به این که «نظام شایسته سالاری» آسیب های فراوانی دیده و در خوشبینانه ترین حالت «آشناگزینی» جانشین «شایسته گزینی» گردیده است بسیاری از مجموعه های #مدیریتی از کارکردهای استاندارد و مطلوب خود فاصله گرفته اند.
✅ البته این موضوع عوامل مختلفی دارد که بخشی از آن ناشی از خلأهای قانونی است. بدین معنا که علیرغم تبلیغات و ادعاهایی که در طراحی مدل های شایسته گزینی و شایسته پروری و کانون های ارزیابی مدیران می شود در عمل اتفاقات دیگری می افتد و بسیاری از تصمیمات و انتصابات بجای آن که به صورت رسمی و شفاف و بر مبنای اصول دقیق علمی و قانونی رخ دهد در «پستوهای سازمان» اتفاق می افتد و تقریباً هیچ مدیری خود را در برابر احدی برای انتصابات پاسخگو نمی داند.
✅ این رخداد تلخ سبب می شود آرام آرام فساد در #نظام_اداری رخنه کند و کارآمدی و انگیزه سرمایه های انسانی سازمان به حداقل ممکن کاهش یابد. این که برخی افراد در جایگاه های مهم سازمانی کارهایشان را سرسری و بی اشتیاق انجام می دهند و هدف مشخصی در روند مدیریت آن ها وجود نداشته باشد به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست. مگر بیت المال و مصالح و منافع جامعه اسلامی شوخی بردار است که عده ای آن را ملک طلق خود می پندارند و حقوق عمومی را تضییع می کنند.
✅ این واقعیت تلخ را بپذیریم که شاید ریشه بسیاری از مهاجرت ها و نارضایتی های گروهی از جوانان که اتفاقاً صاحب #مهارت و اندیشه هستند به دلیل عدم امکان پیشرفت در کشور به خاطر وجود این گونه افرادی است که صاحب برنامه و تصمیم بوده و اصول را تضییع می کنند. خدا را خوش نمی آید به خاطر بی کفایتی و زیاده خواهی و نگاه «باری به هر جهت» کوتوله های مدیریتی امید جوانان و مردم کمرنگ شود و عطای خدمت به کشور را به لقایش ببخشند یا انگیزه های آن ها به شدت کاهش یابد.
✅ موضوع «امید» در جامعه امروز یکی از چالش های مهم در کشور است که در فرمایشات رهبر انقلاب نیز بارها مورد تأکید قرار گرفته است و به تعبیر ایشان هر فردی در هر جایگاه و مقامی سبب تضعیف و آسیب این مهم در کشور شود مرتکب گناهی بزرگ و نابخشودنی شده است. البته بخشی از این امر هم متوجه خود مردم است که در زمان #انتخابات در گزینش و انتخاب افراد با دقت و وسواس بیشتری اقدام نمایند تا این چنین افراد بی تعهد و ناتوانی صاحب مسئولیت ها و جایگاه های مهم تصمیم گیری و مدیریتی نشوند.
🔺منبع: #هفته_نامه_نخست،
🔻پنجشنبه ۱۳ مهرماه ۱۴۰۲، شماره ۹۸۲
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ از شما چه پنهان
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
🔴 مدارس دیروز
✅ اگر بخواهم صریح و بدون رودربایستی صحبت کنم، باید بگویم زمانی که ما مدرسه می رفتیم، ماه مهر برای بچه ها چندان هم جالب نبود. نه اینکه فکر کنید بنده به درس و مشق خیلی علاقه نداشتم، نه! به خوبی در خاطر دارم که همان شاگرداول های کلاس هم #مهرماه را دوست نداشتند. یادش به خیر! وقتی که تلویزیون هم اصرار داشت با پخش ترانه های مختلف نشاط و اشتیاق مدرسه رفتن را به بچه ها تلقین کند، معمولا ناموفق بود. به صورتی که تا این آهنگ ها پخش می شد، بلافاصله بچه ها کانال تلویزیون را عوض و زیر لب غرولند می کردند: «باز دوباره مدرسه شروع شد، باید سخت گیری های مدیر و ناظم و اخم وتَخم معلم را تحمل کنیم!
✅ بازهم تنبیه! بازهم درس و تکلیف و جریمه! حیف، چقدر زود سه ماه تعطیلی گذشت. کاش اصلا مدرسه نمی رفتیم و... .» در واقع اول مهر همه چیز دست به دست هم می داد تا روحیه ای کسل کننده برای بچه ها ایجاد شود؛ برگ ریزان درختان، هوای گرفته پاییز، پایان تعطیلات و انتهای بازی های کودکانه در کوچه و خیابان. این عوامل کافی بود تا در میان هم سالان ما کسی پاییز را دوست نداشته باشد. تازه مدرسه که شروع می شد، اول دل شوره و سختی بود. توصیه های #والدین هم که کار را بدتر می کرد: «در مدرسه مواظب رفتارت باش، با بچه ها دعوا نکن، اگر نمره پایین بیاوری، وای به حالت، بچه های نامنظم تنبیه می شوند و... .»
🔴 مدارس امروز
✅ امروز نظام آموزش و پرورش بسیار متفاوت شده است. کتاب ها قشنگ تر، سبک تر و جذاب تر شده اند و دیگر خبری از چوب و فلک و تنبیه بدنی در مدارس نیست و نباید هم باشد. نمره محوری کم رنگ شده است، به ابزارهای #آموزشی، ورزش و بازی، گروه های دوستی دانش آموزان و فعالیت های پرورشی آن ها بیشتر بها می دهند. معلمان امروز مثل آموزگاران قدیمی دل سوز بچه ها هستند، اما کمی خنده روتر و خوش اخلاق تر. دوباره سال تحصیلی جدید فرارسیده است؛ روزهایی که برای هرکدام از ما حال وهوایی خاص دارد. شاید بیش از هرکس این روزها پدرومادرها دل شوره دارند؛
✅ دل شوره آمادگی فرزندانشان برای رفتن به مدرسه، نگرانی از #سلامت و تغذیه بچه ها در طول روز، دل شوره منطبق نشدن فرزندانشان با فضای جدید، مقطع تحصیلی بالاتر و هزار دغدغه ریزودرشت دیگر. پاییز برای همه بوی مدرسه می دهد؛ هم برای کودکانی که این روزها هیجان زده و پرشور هستند تا خودشان را برای شروع سال تحصیلی مجهز کنند، هم برای بنده و شما که رژه بچه مدرسه ای ها با لباس های فرم را تماشا می کنیم و هم برای پیرمردهایی که در پارک ها دفترچه خاطرات دوران مدرسه را در ذهن ورق می زنند.
🔴 از شما چه پنهان
✅ از شما چه پنهان، با وجود همه پیشرفت هایی که در آموزش وپرورش به وقوع پیوسته است، ما همچنان تا رسیدن به نقطه استاندارد و عالی در #نظام_آموزشی فاصله زیادی داریم. از مسائل «سخت افزاری» مثل فقر فضای فیزیکی، تجهیزات کارگاهی، آزمایشگاهی و ورزشی بگیرید تا مسائل و موارد «نرم افزاری» مانند سرفصل ها و کتاب های آموزشی، پرورش روحیه مسئولیت پذیری، خانواده گرایی، مهارت آموزی و... که هر یک در جای خودش اهمیت فراوانی دارد. باید باور کنیم نقطه آغاز پیشرفت و توسعه یک کشور مدارس هستند. اگر تصمیم گیران کلان کشور به همان جمله معروف «مدارس را دریابید که دانشگاه دیر است» توجه می کردند، شاید اوضاع واحوال کشور بسیار مطلوب تر از وضعیت فعلی می بود.
✅ نباید فراموش کنیم که در دنیای مدرن شیوه ها و ابزارهای قدیمی دیگر پاسخگوی نیازهای آینده سازان کشور نیست. گاهی برخی افراد تلاش می کنند آموزش و تربیت فرزندان را مجرد از «فناوری و رسانه» تعریف کنند یا حتی آن ها را نادیده بگیرند که این امر سبب عقب ماندگی و درنظر نگرفتن اقتضائات زمانی است. شاید در گذشته این امکان وجود داشت که با «نگاه سلبی» و محروم کردن فرزندان از دسترسی به داده های نامطلوب، آن ها را در مسیر مناسب هدایت کرد، اما به مرور زمان ضرورت «افزایش آگاهی» دانش آموزان در ارتباط با مسائل اهمیت پیدا کرد و امروز چالش جدی، «ایجاد آمادگی» برای فرزندان است. بدین معنا که ضمن ارائه آموزش های لازم در زمینه های مختلف، ذهن و ضمیر آن ها آماده و آگاه شود و با تمرین های مناسب #آمادگی آن ها برای مقابله با چالش ها و موقعیت های مختلف محیطی افزایش یابد.
🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻دوشنبه ۱۷ مهرماه ۱۴۰۲، شماره ۴۰۵۲
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ دروغ نگویید
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
✅ «هیچ بنده ای طعم ایمان را نمی چشد، مگر این که #دروغ را چه شوخی و چه جدی ترک کند.» این فرمایش منسوب به حضرت علی علیه السلام است. دروغ مادر همه بدی ها و ریشه تمامی انحرافات است. زمانی که پای دروغ به میان می آید «شفافیت و اعتماد» از میان جمع رخت بر می بندد و ارتباطات اجتماعی دچار آسیب و اختلال های شدید می شود. برای همین ضرورت دارد بنا به فرموده امام سجاد علیه السلام «از دروغ كوچك و بزرگش، جدّى و شوخيش بپرهيزيد، زيرا انسان هرگاه در چيز كوچك دروغ بگويد، به گفتن دروغ بزرگ نيز جرئت پيدا مى كند.» اگر این مهم رعایت نشود آرام آرام قبح این گناه ریخته و #عدم_صداقت به عادتی فراگیر تبدیل می شود. دروغ گفتن یکی از محرمات و آفت های خطرناک زبان است که از #گناهان_کبیره به شمار می رود. در قرآن و احادیث، دروغ کلید بدی ها و مایه تباهی ایمان محسوب شمرده شده است. این گناه بزرگ انسان را در دنیا و آخرت از رحمت الهی محروم می سازد و اعتماد مردم را نسبت به فرد از بین می برد.
✅ با دروغگویی جامعه دچار نفاق می شود و ایمان مردم زایل خواهد شد. متأسفانه با وجود این که زشتی این عمل بر همگان آشکار است در جامعه ما این قباحت رفتاری به فراوانی دیده می شود. خصوصاً آن جا که فردی در جایگاه #مدیریت و مسئولیتی قرار دارد و در برابر مردم، زیردستان و رسانه ها مطالب نادرستی را ارائه می کند علاوه بر این که به جایگاه خود لطمه وارد می سازد سبب نارضایتی مردم و بروز بی اعتمادی نیز می شود. قطعاً پیامدهای این گناه عظیم و نابخشودنی است و سبب بروز اختلاف میان آحاد جامعه می شود. یکی از زیان های اجتماعی دروغ، «رسوایی» است. رسوایی و بی آبرویی همواره در انتظار دروغگوست؛ زیرا هیچ دروغی پنهان نمی ماند و قطعاً روزی آشکار می شود. دروغگو، هر چند زیرک باشد و تمامی حواشی و اطراف و جوانب دروغش را بسنجد، غیر ممکن است که دروغش کشف نشود و سبب ایجاد رسوایی های مختلف نگردد. بی ارزش شدن و بی اعتباری کلام دروغگو پیش مردم یکی دیگر از زیان های اجتماعی بی صداقتی است. به بیان دیگر یکی از معیارهای #سنجش ارج و بهای آدمی، میزان ارزش گذاری مردم به سخنان اوست.
✅ بدین ترتیب، هرچه سخن کم ارزش تر باشد، گوینده بی بهاتر است. دروغ گفتن ممکن است یک #رابطه_دوستی را خراب کند، شغلی را از بین ببرد یا حتی یک زندگی را از هم بپاشد، پس برای اینکه درگیر دروغ گقتن و دروغگویی نشویم باید بسیار احتیاط نماییم و با عواقب دروغ آشنا شویم. این مسأله زمانی بدتر می شود که خاستگاه مسائل خلاف واقع فراتر از افراد باشد. یعنی زمانی که رسانه ها در جامعه ای مسائل را گزیده و سانسور شده یا به شکلی که خودشان می پسندند ارائه دهند اثرات نامطلوب این امر بسیار بیشتر خواهد بود. در بسیاری موارد دروغ به این دلیل در جامعه گسترده می شود که عده ای خودشان را فراتر و آگاه تر از مردم و در مقام تشخیص و تعیین مصالح عمومی می پندارند و احساس می کنند به دلایلی که صرفاً برای خودشان ارزشمند است باید گزینش شده و جهت دار با مردم سخن بگویند. این اتفاق تلخ اثرات بسیاری بدی در #جامعه ایجاد کرده است و باعث بسیاری از بی اعتمادی ها و واگرایی های اجتماعی شده است. پس اگر غرض و مرضی وجود ندارد باید شفافیت و صداقت در رفتار و گفتار ما نهادینه شود تا ضمن پایداری و سالم سازی مناسبات اجتماعی اعتماد عمومی رواج یابد و مردم نسبت به هم همگرایی و حسن نیت بیشتری داشته باشند.
🔺منبع: #هفته_نامه_نخست،
🔻پنجشنبه ۲۰ مهرماه ۱۴۰۲، شماره ۹۸۳
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ ما و دغدغه های دیگران
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
🔴 حکایت راننده لجباز
✅ خیلی عجله داشتم. باید به یک #جلسه مهم کاری می رفتم. کمی دیر شده بود و با تأخیر رسیدن اصلاً صورت خوشی نداشت. سعی می کردم با رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی با سرعت بیشتری حرکت کنم. از دور چشمم به چراغ افتاد که سبز است و هر لحظه مکن است زرد یا قرمز شود. ماشینی جلوتر از من بود چند بار چراغ دادم توجه نکرد و به اصطلاح راه نداد. بوق هم که زدم مسیر را باز نکرد. حتی عامدانه به یکباره سرعتش را به گونه ای کم کرد و مسیر مرا بست تا دو نفری پشت چراغ قرمز بمانیم. خیلی ناراحت شدم ولی خودم را به شدت کنترل کردم. کنار ماشینش که قرار گرفتم شیشه را پایین داد و گفت: چه خبر است؟ سر می بری؟
✅ چرا اینقدر بوق می زنی و خلاصه با تشر و ناراحتی کلی حرف بارم کرد. من که کاملاً بر خودم مسلط شده بودم به آرامی و با لبخندی گفتم باور کن هیچ خبری نیست، اصلاً قصد سبقت گرفتن یا جا گذاشتن شما را نداشتم فقط کمی عجله دارم همین. خیلی غیر طبیعی است که یک نفر عجله داشته باشد؟ برای خودت پیش نمی آید؟ کاش امروز که من عجله داشتم شما راه را باز می کردی و به من کمک می کردی که زودتر به مقصد برسم تا فردا روزی که به هر دلیلی شما عجله داشتی دیگران #مراعات_حال شما را بکنند. از شما چه پنهان گویی حرف هایم در او اثر کرد. سرش را پایین انداخت و در حالی که چراغ سبز شده بود چند تا بوق به نشان احترام زد و گفت حق با شماست عذرخواهی می کنم.
🔴 دغدغه های دیگران
✅ در ادامه مسیر گویی از جلسه و تأخیر احتمالی رسیدن به مقصد فراموش کرده باشم صرفاً فکرم به این اتفاق و رفتار راننده لجباز بود. با خودم گفتم چرا نباید در زندگی اجتماعی و خانوادگی خود ملاحظه دیگران را هم بکنیم، به احساسات و نیازهای هم نوعان خود احترام بگذاریم و دغدغه های آن ها برای ما هم مهم باشد. یکی استرس دارد، دیگری فرزندش بیمار است، مسلمانی بدهکار است، فرد دیگری افسرده یا حالش گرفته است و خلاصه زیر آسمان این شهر مردمان بیشماری هستند که ممکن است به دلایل مختلف حال خوبی نداشته باشند. اگر آن روز زمان خوبی، خوشی و آرامش ما بود چه اشکالی دارد این #حس_خوب و مطلوبیت را به آن ها هم انتقال دهیم.
✅ اگر هر یک از ما در این شرایط برای همان آدم های معدود و محدودی که با ما در ارتباط هستند این اصل را رعایت کنیم اثرات بسیار خوبی بر افزایش رضایت مندی عمومی و بهبود نظام اجتماعی خواهد داشت. ما همه به هم ربط داریم، بخواهیم یا نخواهیم در عرصه #اجتماعی و جامعه ی بزرگی که در آن زندگی می کنیم حس و حال ما روی دیگران اثر می گذارد و از آن ها نیز تأثیر می پذیریم. پس چرا نباید احساس تکلیف کنیم و لااقل اگر به آن ها کمک نمی کنیم مراعات دیگران را بکنیم، هوایشان را داشته باشیم و مسیر حرکت شان را تسهیل نماییم.
🔴 مراعات یکدیگر
✅ «شناخت وظیفه،» پایه و پیش نیاز «انجام وظیفه» است. انسان ها در جامعه نسبت به یکدیگر «حقوق و وظایف متقابل» دارند. شناخت این #حقوق و انجام آنها و مراعات دو جانبه، ضامن تصحیح روابط و سالم سازی معاشرت ها و زدودن کدورت ها و کاهش اختلاف ها و گله مندی هاست. فراموش نکنیم «آدمی را آدمیت لازم است»؛ پس در جامعه انسانی و زندگی اجتماعی، جز با «مراعات» دیگران و حقوقشان، وضع رفتاری عمومی سامان نمی یابد و جامعه اصلاح نمی شود.
✅ به عنوان مثال والدین نسبت به #فرزندان و فرزندان نسبت به پدر و مادر وظایفی دارند. زن در برابر شوهر و شوهر در برابر زن، تعهداتی دارد. فرمانده و سرباز، نسبت به هم حقوق و وظایفی دارند. دو شریک با یکدیگر، کارگر و کارفرما، رئیس و مرئوس، معلم و شاگرد، همسایه با همسایه، مشاور و مُراجع، خویشاوندان و ارحام ، برادران و خواهران نسبت به هم و ... نمونه های دیگری از ارتباط های اجتماعی است که هر کدام نسبت به هم محدوده و مجموعه ای از تکالیف را دارند که باید اول آن ها را بشناسیم، دوم به آن ها عمل کنیم و سوم رویه و روندی متقابل و دوجانبه برای آن در نظر داشته باشیم.
🔺منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻سه شنبه ۲۵ مهرماه ۱۴۰۲، شماره ۴۰۵۹
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ نه برای این که حق با توست
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
✅ عذرخواهی می کنم، کوتاه می آیم، نادیده می گیرم، از خودم گذر می کنم، همه چیز را به تو می بخشم و حرف تو را به کرسی می نشانم، نه برای این که حق با توست، یا تقصیر من است، یا کم کاری کرده ام، نه! نه! هرگز این گونه نیست! من می گذارم و می گذرم، می فهمم و به رویت نمی آورم، می بینم و نادیده می گیرم و حق را در حالی که با من است به تو می بخشم و تمام توانم را به کار می گیرم که دل تو را شاد کنم و آرامش را به تو ببخشم و هدیه کنم چرا که این برای من ارزشمندتر است. برای من #ارزش_عشق، محبت، مهربانی، فداکاری و انسانیت بیشتر از غرور شخصی و منیت است. من به رابطه های سالم و معاشرت های صحیح اعتقاد دارم، احترام می گذارم و برای حفظ آن تلاش می کنم و خوب می دانم همه چیز تنها خلاصه به امروز نیست، فردایی هم وجود دارد،
✅ من اعتقاد دارم انسان ها با وجود بلند پروازی ها و ادعاهای فراوان در حقیقت هیچ کاره اند و خدا هست، می بیند، یاری می رساند و جواب خوبی و گذشت را بدون پاسخ نمی گذارد و چندین برابر جبران می کند. اجازه ندهید خشم و کینه، بدبینی و بددلی، #تعصب_افراطی و سوظن نابجا سال ها دوستی و ارتباط شما با عزیزانتان را تباه سازد یا به آن آسیب برساند. در پی جبران و تلافی نباشید، جواب بدی را با بدی ندهید، صبور باشید، گذشت کنید و از کسانی که به شما بدی کرده اند انتقام نگیرید که همانا خداوند مهربان خود بهترین پشتیبان نیکوکاران است. عده ای هر کاری دلشان خواست می کنند و به وضع و حال دیگران و نگرانی هایشان هرگز توجهی ندارند. همچون اتوموبیلی که با سرعت از روی آب باران حرکت می کند و از همه چه به دنبال حرکت او به روی عابران می پاشد فراموش می کند.
✅ پس در #جاده_زندگی تخت گاز نروید تا غبار مرکب شما بر سر و چشم مردم نشیند و رفتار شما حال دیگران را خراب نکند. آن عابری که شما لباسش را کثیف کرده اید شاید هیچگاه دستش به شما نرسد و کاری از او ساخته نباشد اما بدون شک روزی و در جایی این حس و حال بدی که به او تحمیل کرده اید مستقیم یا غیر مستقیم اثرش را در زندگی شما خواهد گذاشت. غفلت جایز نیست! خصوصاً آن جا که پای انسان دیگری در میان باشد. از پخش یک موسیقی با صدای بلند در خانه شخصی خودتان بگیرید که صدایش سبب آزار همسایگان می شود تا مسائل مهم روحی و روانی که می تواند حال اطرافیان شما را خراب کند. نگویید چهار دیواری اختیاری است، یا زندگی خودم هست به کسی ربطی ندارد، یا من کار خودم را می کنم و حال و روز دیگران برایم اهمیتی ندارد.
✅ حتی اگر کاری که می خواهید بکنید و کاملاً حق هم با شماست هرگز اثرات آن را بر دیگران نادیده نگیرید و اطرافیان خود را فراموش نکنید. خصوصاً جوان هایی که در زندگی تخت گاز می روند و #رضایت_والدین و دغدغه ها، خواسته ها و احساسات آن ها را فراموش می کنند قطعاً مرتکب گناهی نابخشودنی می شوند. چهار روز عمر دنیا هرگز آن قدر ارزش ندارد که بخاطر مطامع و مصالحش قلبی بلرزد، دلی بشکند، حالی گرفته شود، اشکی بریزد و انسانی به خاطر ما دلگیر و دلشکسته گردد. همه ی آن چه ما می خواهیم و دوست داریم قابل انجام نیست. خیلی وقت ها باید از خواسته های خود عبور کنیم تا به ارزش های بالاتری دست پیدا نماییم. باور کنید خدا هست، می بیند و قطعاً به بهترین شکل جبران می کند.
🔺منبع: #هفته_نامه_نخست،
🔻پنجشنبه ۲۷ مهرماه ۱۴۰۲، شماره ۹۸۴
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ یک سلام ساده
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
🔴 یک سلام ساده
✅ آرام و باوقار قدم بر می دارد، سرش پایین است، چند قدمی که عصا زنان حرکت می کند سرش را بالا می آورد نگاهی به جلو و مسیر پیش رو می اندازد و دوباره سرش را پایین می اندازد و به راهش ادامه می دهد. زیر لب زمزمه می کند؛ گاهی شعر، گاهی ذکر، گاهی هم دعا برای عزیزانش. با وجود وزن و وقاری که دارد اما تمام وجودش گویی لرزشی آرام دارد که قدرت تند راه رفتن و تعادل بدون عصا را از او می گیرد اما باکی ندارد چون به خوبی می داند این سرنوشت محتوم همه ی انسان هاست. انگار خسته شده است.
✅ به اولین نیمکتی که می رسد دستش را می گیرد و به آرامی روی آن می نشیند. ابتدا گوشی تلفن همراهش را در می آورد. فکر نمی کنم به جز اعلان #ساعت روی گوشی دنبال چیز دیگری باشد. آن را داخل جیبش می گذارد، عینکش را عوض می کند و روزنامه اش را باز می کند و می خواند. تقریباً هر روز صبح اول وقت داخل پارک می آید، قدم می زند و روزنامه می خواند. تمیزی، وقار، کلاس و صفای این پیرمرد را خیلی دوست دارم. خودم را به او رساندم و سلام کردم. گفت: به به دوست سحر خیز من! خدا خیرت بدهد که هوای ما را داری، عاقبت بخیر شوی جوان، روزگار وفق مراد تو باشد و ... خدای من! این پیرمرد برای یک سلام ساده چه محبتی به من می کند!
🔴 انگشت عصا
✅ آری دقیقاً همین گونه است. کهنسالان و بزرگوارانی که در روزها و سال های پایانی عمر خویش قرار دارند و کماکان منشأ برکت و رحمت هستند. آن ها دیگر «آرد خود را ریختن و الک خود را آویختن» و دیگر جز «سلامتی، آرامش و آبرو» هیچ چیز دنیا برایشان اهمیت ندارد. حال دیگر نوبت فرزندان شان است که همه ی آن چه از زندگی به خاطر «حمایت و برکت» والدین و بزرگ ترهای خود به دست آورده اند را قدر بدانند و نسبت به آن ها #قدرشناسی، تواضع و توجه نشان دهند. و به راستی چه زیباست نعمت قدردانی و قدرشناسی.
✅ #بیدل_دهلوی به زیبایی این گونه می سراید: «به انگشت عصا هر دم اشارت می کند پیری / که مرگ اینجاست یا اینجاست یا اینجاست یا اینجاست» اما چه سود که گذران سریع زمان را از یاد می بریم و همواره غفلت و فراموش می کنیم در برابر بزرگ ترها و والدین خویش چه وظایفی بر عهده داریم. خصوصاً اکنون که وضعیت پنجره جمعیتی کشور به گونه ای که به سرعت رو به سوی پیری حرکت می کنیم شاید نیازمند آن باشیم بیش از هر زمان دیگری نسبت به این موضوع آگاه و حساس باشیم و در مسیر حمایت، توجه، محبت و امیدبخشی به موسپیدان و سالمندان جامعه خصوصاً آن هایی که به ما نزدیک ترند و بر گردن ما حق دارند تلاش کنیم.
🔴 موی سپید
✅ باور کنید بالاتر از سیاهی هم رنگ دیگری هست و آن «موی سفید» پدران و مادرانی است که همه ی عمر خویش را در راه قد کشیدن، #تربیت و رفاه فرزندانشان صرف کرده اند و اکنون بعد از چند دهه زندگی سخت، آبرومندانه و عزت مندانه تنها و تنها دلخوشی شان محبت، توجه و حمایت کسانی است که بی محابا برایشان فداکاری کرده اند. پس اکنون نوبت شماست که به سراغ آن ها بروید در برابرشان متواضعانه بنشینید و در دل به خود تذکر بدهید و این گونه سخن بگویید: پدرم، مادرم! بر دستانت بوسه می زنم اکنون که جبر روزگار بر چهره ات چین و چروک نشانده و گرد پیری بر صورتت پاشیده است.
✅ دست تو را می بوسم اکنون که در سن #بازنشستگی قرار دارید ولی همچون جوانی باانگیزه تلاش می کنید. مرا ببخشد اگر دغدغه های شما را نمی شناسم. مرا حلال کنید اگر دغدغه های شما را می شناسم ولی کاری از دستم برنمی آید. می دانم برای شما که سال ها گره های زیادی را در زندگی مردم گشوده اید سخت است تنهایی و نشستن بر نیمکت های بیکاری پارک ها و نگریستن به دور دست ها و بعد تا می توانید دور سرشان بچرخید، به آن ها کمک کنید، باری از روی دوششان بردارید و فراموش نکنید خدمتگزاری به والدین بالاترین جایگاه و مقام دنیاست؛ «موی سپید خندد بر آن کسی که گوید / بالاتر از سیاهی رنگ دگر نباشد»
🔺 منبع: #روزنامه_شهرآرا،
🔻سه شنبه ۲ آبان ۱۴۰۲، شماره ۴۰۶۵
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ وقت چای
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
✅ وقتی چند ساعت به صورت فشرده و مستمر کار می کنی، یا زمانی که کلی حرف زدی و به اصطلاح دهانت خشک شده است، به هنگامه ی خستگی، سردرد، بی حوصلگی، بی حالی و ... یک فنجان #چای_داغ می تواند کلی حال آدم را خوب کند و به او آرامش ببخشد. این جمله را اهل فن متوجه می شوند و حس و حالش را درک می کنند. اگر در میان یک روز بسیار سخت و پرکار بعد از یکی دو ساعت تلاش فراوان چند دقیقه ای برای استراحت و به اصطلاح «وقت چای» اختصاص دهید در ادامه ی ساعت های پیش روی روزانه می توانید با حس و حال بهتر و انرژی بسیار بیشتر که حتماً ذهنیت و کیفیت عملکرد بسیار بالاتری را نیز به همراه خواهد داشت زمان را سپری کنید.
✅ اصولاً انسان با ماشین فرق دارد؛ در فرایند یک مسیر طولانی و تلاش بی وقفه خسته می شود، تمرکزش کاهش می یابد، اشتباهاتش بیشتر می شود و اگر از خودش مراقبت نکند و به اصطلاح وقت بازسازی فکر و انرژی را به خودش ندهد قطعاً از کیفیت و مطلوبیت زندگی او کاسته می شود. تازه این رسم شده است که می گویند انسان که ماشین نیست اگر بخواهید دقیق تر به این موضوع ورود کند حتی #ماشین هم نمی تواند مستمر و بدون نگهداری، تعمیر، کالیبراسیون، روغن کاری و ... تمام وقت کار کند چه رسد به آدم و توان محدود او. البته آن چه ذکر شد تنها مثالی برای فعالیت در یک روز کاری است.
✅ اگر کمی دقیق تر و جامع تر به انسان و توانایی ها و صلاحیت های او نگاه کنید به خوبی در خواهید یافت که کل زندگی نیز برای ما همین قاعده را دنبال می کند. همواره باید در هیاهوی زندگی و بحبوحه فعالیت ها و فرایندهای جاری و مستمر در فصول مختلف زندگی به خود وقت استراحت، #بازسازی، تفکر و بررسی نتایج و اقدامات عملکرد خود را بدهیم. در غیر این صورت ممکن است از سر غفلت در یک مسیر اشتباه قرار بگیریم و تخت گاز از هدف ها و موفقیت های خود دور شویم. اگر بخواهیم مصادیق اصطلاح «وقت چای» را برای زندگی در نظر بگیریم باید به مواردی همچون؛ ورزش، عبادت، تفریح با خانواده و دوستان، صله رحم، در نظر گرفتن زمان های فراغت و تفکر و ... اشاره کنیم.
✅ هر یک از این موارد حال ما را بهتر می کند، در مسیر سالم سازی جسم و ذهن ما را یاری می رساند و سبب ارتقا سطح عملکرد و مطلوبیت زندگی می شود. اگر بخواهیم به این امر نگاه علمی نیز داشته باشیم باید از کلید واژه «توازن کار و زندگی» کمک بگیریم. توازن میان کار و زندگی مفهومی است که توصیف کننده تقسیم بندی زمان و انرژی برای انجام مسئولیت های کاری و رسیدگی به امور روزمره می باشد. دستیابی به توازن میان کار و زندگی یکی از چالش های بزرگ در زندگی این روز های افراد و بازار کار است. چرا در عصر جدید مشغله افراد بسیار بیشتر شده است و باید بتوانند در کنار انجام #مسئولیت های کاری وقتی را هم برای خانواده، دوستان، تقویت روح، رشد شخصیتی، خود مراقبتی و دیگر فعالیت های شخصی هم بگذارند.
✅ ایجاد توازن در کل زندگی مقوله ای پسندیده و محترم است که می تواند رضایت مندی انسان و اطرافیانش از زندگی متعادل و سالم را به همراه داشته باشد. گاهی انسان چنان غرق جریان های کاری می شود که به کلی فراموش می کند به دنبال چه هدفی می دود و از زندگی چه چیزی می خواهد. ممکن است بعد از گذشت سال های به یکباره متوجه شود که چه ظلمی به خویشتن و خانواده اش کرده است. باید آگاهانه و #هوشمندانه زندگی کنیم و هر چیزی را در جای خودش و به میزان متعادل مد نظر داشته باشیم در غیر این صورت در سنین بالا جز حسرت و ناکامی چیزی نصیب ما نمی شود.
🔺 منبع: #هفته_نامه_نخست،
🔻 پنجشنبه ۴ آبان ۱۴۰۲، شماره ۹۸۵
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar