eitaa logo
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
2.7هزار ویدیو
174 فایل
🌸اگر کسی فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام را نقل کند خداوند گناهان زبان او را می بخشد🌸 💠تعجیل در فرج قطب عالم امکان صلوات💠 خادم : @Alisafaei72 🌷درمحضراستادشجاعی @jalasate_ostad
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 🔰صادق‌ترین انسان‌ها! ✔️«وَ الَّذِي جٰاءَ بِالصِّدْقِ‌ وَ صَدَّقَ‌ بِهِ‌ أُولٰئِكَ‌ هُمُ‌ الْمُتَّقُونَ‌ » - امّا گروه دوم،كه در نقطۀ مقابل گروه اوّل هستند،يعنى كسانى كه آورندۀ صدق و راستى هستند و كسانى كه اينان را در پيامشان تصديق مى‌نمايند،اين‌ها پرهيزكارترين افراد هستند. 🔘هرچند واژه«أتقى»در اينجا به كار نرفته است، ولى به دو دليل مى‌توان ادّعا كرد كه اين دو گروه افراد هستند: 🍀يكى به قرينۀ مقابله؛ بدين معنى كه وقتى تكذيب‌كنندگان خدا و رسول ظالم‌ترين افراد باشند، حتماً تصديق‌كنندگان خدا و رسول پرهيزكارترين افراد مى‌باشند. 🍀ديگر اين كه جملۀ «هُمُ‌ الْمُتَّقُونَ‌ » جملۀ حصر است و معناى آن اين است كه فقط‍‌ اين‌ها اهل $تقوا هستند، متّقيان واقعى اين افراد مى‌باشند. 🔰بنابراين،آثار و بركات تقوا و پاداش‌ها و وعده‌هايى كه در قرآن مجيد براى متّقين ذكر شده، اختصاص به چنين انسان‌هايى دارد. 🔘افرادى كه در اين آيۀ شريفه به آن‌ها اشاره شده، علاوه بر آنچه كه به عموم متّقين داده مى‌شود، پاداش‌هاى ويژه‌اى نيز دارند كه در آيۀ بعد شرح آن آمده است: ✳️« لَهُمْ‌ مٰا يَشٰاؤُنَ‌ عِنْدَ رَبِّهِمْ‌ ذٰلِكَ‌ جَزٰاءُ الْمُحْسِنِينَ‌ » 🍃-درجات و مقامات پرهيزكارترين انسان‌ها به قدرى بالاست كه بطور نامحدود نعمت‌هايى در اختيارشان نهاده مى‌شود و هرچه بخواهند در اختيارشان مى‌گذارند و اين پاداش نيكوكاران است. 📣پاداشى كه بالاتر از آن قابل تصوّر نيست. 👇 @mola_amiralmomenin_as
🔰 ✔️وَ السّابِقُونَ‌ الْأَوَّلُونَ‌ مِنَ‌ الْمُهاجِرِينَ‌ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِينَ‌ اتَّبَعُوهُمْ‌ بِإِحْسانٍ‌ رَضِيَ‌ اللّهُ‌ عَنْهُمْ‌ وَ رَضُوا عَنْهُ‌ وَ أَعَدَّ لَهُمْ‌ جَنّاتٍ‌ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ‌ فِيها أَبَداً ذلِكَ‌ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ‌ ✔️پيشگامان نخستين از مهاجرين و انصار،و كسانى كه به نيكى از آن‌ها پيروى كردند،خداوند از آن‌ها خشنود گشت،و آن‌ها (نيز) از او خشنود شدند؛و باغ‌هايى از بهشت براى آن‌ها فراهم ساخته،كه نهرها از زير درختانش جارى است؛ جاودانه در آن خواهندماند؛و اين است پيروزى بزرگ! «سورۀ توبه،آيۀ ١٠٠» 🔘دورنماى بحث هرچند اين آيۀ شريفه از سه گروه سخن مى‌گويد، و به پيشگامان هر سه گروه بشارت‌هاى والايى مى‌دهد، ولى در بين پيشگامان نيز پيشگامى وجود دارد كه در صف اوّل است و نخستين فرد از پيشگامان است.طبق روايات فراوانى كه آمده است،آن فردِ نخست و طلايه‌دارِ تمام پيشگامان،شخصى جز علىّ‌ بن أبي طالب عليه السلام نيست! 👇 @mola_amiralmomenin_as
🔰 ✔️نخستين مرد مسلمان ⁉️از آيۀ ١٠٠ سورۀ توبه استفاده شد كه پيشگامان سه گروه بودند، امّا اكنون اين سؤال مطرح مى‌شود كه پيشگام‌ترين پيشگامان كيست‌؟ ⁉️اوّلين شخصى كه از بين مردان مسلمان دعوت پيامبر اسلام را لبّيك گفت،چه كسى بود؟ ✔️روايات فراوانى در ذيل همين آيه وارد شده كه اوّلين مسلمان را معرّفى مى‌كند، طبق اين روايات اوّلين نفر از مردان كه به اسلام گرويد، حضرت علىّ‌ بن أبي طالب عليه السلام، و اوّلين زن حضرت خديجه عليها السلام بوده است. ✔️اين مطلب در ميان تمام دانشمندان اسلامى از شيعه و سنّى از واضحات محسوب مى‌شود. چندين نفر از علماى اهل سنّت نسبت به مطلب فوق ادّعاى اجماع كرده‌اند. ⁉️آيا جملۀ «اوّلين مسلمان» عبارت ديگر «اوّلين مؤمن» است،يا معناى متفاوتى دارد؟ ✔️«ايمان» مربوط‍‌ به اعتقادات درونى انسان است و «اسلام» ابراز و اعلام آن اعتقادات به زبان است. بنابراين،حضرت على عليه السلام هم اوّلين كسى بود كه قلباً به حضرت رسول ايمان آورد و هم نخستين شخصى محسوب مى‌شود كه ايمان قلبى خويش را ابراز و اعلام كرد. @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
#آيات_فضائل_امیرالمومنین_عليه_السلام 🔰#آيۀ_پيشگامان_نخستين ✔️وَ السّابِقُونَ‌ الْأَوَّلُونَ‌ مِنَ
🔰 ✔️ 🔘شناخت فضايل، مقدّمه‌اى براى عمل! در بحث پيرامون فضايل حضرت على عليه السلام يا ساير اهل البيت عليهم السلام،نبايد به صرف گفتن و شنيدن آن قناعت كرد، بلكه بايد پس از شناخت آن فضايل،آن را همچون چراغى تابناك فراسوى مسير زندگى قرار داد و با عمل به آن در گفتار و كردار،شيعه راستين آن حضرات شد. بنابراين،اگر در اين آيات حضرت امير به خاطر اين كه هم «صادق» است و هم سخن «صدق»را تصديق مى‌كند، مورد ستايش قرار گرفته است، شيعيان او نيز بايد چنين باشند و در تأييد حرف حقّ‌ و كلام صدق،سلايق و علايق خود را دخالت ندهند. جالب است كه اگر حتّى شيطان هم حرف حق بگويد بايد گوش داد و تصديق نمود، همان گونه كه خداوند عزّ و جلّ‌ حضرت نوح را مكلّف مى‌كند به سخنان خوب شيطان گوش فرادهد، هرچند شيطان است. 🔘 ١-قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله و سلم: (اگر خواستيد مردم را امتحان كنيد) به نماز زياد و روزۀ فراوان و انجام حج‌هاى پى‌درپى و كمك‌هاى مستمر به نيازمندان و راز و نيازهاى شبانۀ افراد قناعت نكنيد (و فقط‍‌ اين امور را معيار و ملاك قرار ندهيد) بلكه آن‌ها را به در گفتار و امين بودن در اداء امانت امتحان كنيد. ✔️خلاصه اين كه،طبق اين حديث نبوى، ملاك سنجش افراد و اداء امانت است. ٢-قال على عليه السلام: (يكى از نشانه‌هاى) ايمان آن است كه انسان و راستى را،هرچند به ضررش باشد،بر دروغگويى و كذب،هرچند به نفعش باشد، ترجيح دهد. ✔️طبق اين حديث مقتضاى ايمان،صداقت و راستى است و شخص مؤمن نمى‌تواند دروغگو باشد. ✅از خداوند بزرگ مى‌خواهيم ما را در پيروى از تمام فضايل امير مؤمنان، على عليه السلام، مخصوصاً صدق و راستى و تصديق حقّ‌ و حقيقت موفّق بدارد. @mola_amiralmomenin_as
✔️ابن عباس مي‏گويد پيامبر اکرم(ص) فرمود: اگر انبوه درختان (و باغها) قلم، و دريا مرکب، و تمام جنّيان حسابگر، و تمام انسان‏ها نويسنده باشند قادر به شمارش فضائل علي بن ابي طالب نخواهند بود. 📝منبع حدیث: المناقب، الموفق بن احمد الخوارزمي، قم، جامعه مدرسين، چاپ چهارم، ص 32، ابن شاذان، مأة منقبه، قم مدرسةالامام المهدي(ع)، ص 177، حديث 99، @mola_amiralmomenin_as
مصرع ناقص من کاش که کامل می شد شعر در وصف تو از سوی تو نازل می شد شعر در شأن تو شرمنده به همراهم نیست واژه در دست من آنگونه که می خواهم نیست من که حیران تو حیران توام می دانم نه فقط من که در این دایره سرگردانم همه ی عالم و آدم به تو می اندیشد شک ندارم که خدا هم به تو می اندیشد کعبه از راز جهان راز خدا آگاه است راز ایجاز خدا نقطه ی بسم الله است کعبه افتاده به پایت سر راهت سرمست «پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست» کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دید خود زلیخا شد و خود پیرهن صبر درید کعبه بر سینه ی خود نام تو ای مرد نوشت قلم خواجه ی شیراز کم آورد، نوشت: «ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه» راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ست روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید «ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید می رسد دست شکوه تو به سقف ملکوت ای که فتح ملکوت است برای تو هبوط نه فقط دست زمین از تو تو را می خواهد سالیانی ست که معراج خدا می خواهد زیر پای تو به زانوی ادب بنشیند لحظه ای جای یتیمان عرب بنشیند دم به دم عمر تو تلمیح خدا بود علی رقص شمشیر تو تفریح خدا بود علی وای اگر تیغ دو دم را به کمر می بستی وای اگر پارچه ی زرد به سر می بستی در هوا تیغ دو دم  نعره ی هو هو می زد نعره ی حیدریه «أینَ تَفرو» می زد بار دیگر سپر و تیغ و علم را بردار پا در این دایره بگذار عدم را بردار بعد از آن روز که در کعبه پدیدار شدی یازده مرتبه در آینه تکرار شدی راز خلقت همه پنهان شده در عین علی است کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی است روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید «ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید. ✔️شعر از حمیدرضا برقعی @mola_amiralmomenin_as
الكافى -با سندش به نقل از مفضّل بن عمر-:امام صادق عليه السلام فرمود: «آنچه را على عليه السلام آورده،مى‌گيرم و از آنچه باز داشته،دست مى‌كشم. او فضيلتى به سان فضيلت محمّد صلى الله عليه و آله دارد و [البتّه] محمّد صلى الله عليه و آله بر همۀ آفريدگان خداى عز و جل برترى دارد. پيگير حكمى از احكام على عليه السلام،مانند پيجوى خدا و پيامبرش است و رد كنندۀ على،در كار كوچك يا بزرگ،در حدّ شرك به خداست. امير مؤمنان،دروازۀ خداست كه جز از آن به نزد خدا نمى‌روند و راه اوست كه هر كس غير از آن را بپويد،هلاك مى‌شود و اين براى امامان هدايت،يكى پس از ديگرى جارى است. خداوند،آنان را ستون‌هاى زمين قرار داده تا اهل خود را نلرزاند و حجّت رساى او بر هر كس است كه روى زمين و يا زير آن باشد». 📓كمال الدين:ص 201 ح 1 (با سند معتبر)، 📓علل الشرائع:ص 198 ح 16، 📓بحار الأنوار:ج 23 ص 21 ح 20. @mola_amiralmomenin_as
🔰نعمت نهان و هدايت پنهان الكافى -با سندش به نقل از ابو اسحاق سبيعى،از برخى از ياران مورد اعتماد امير مؤمنان عليه السلام-: ♻️امير مؤمنان عليه السلام اين سخنرانى را بر منبر كوفه انجام داد و نوشت شد: «بار خدايا! تو را ناگزير،حجّت‌هايى در زمينت بايد؛حجّتى از پىِ‌ حجّتى بر خلقت،كه آنان را به دين تو رهبرى كنند و دانشِ‌ تو را به آنان بياموزند تا پيروانِ‌ دوستانت پراكنده نشوند؛خواه اين حجّت،آشكار باشد و نافرمان‌روا،و خواه پنهان و در انتظار. اگر چه جسمش،در حال آتش‌بس مردم [با دشمن]،از آنان پنهان باشد،امّا دانش ديرين و منتشر آنان،از مردم،نهان نيست و آدابشان،در دل‌هاى مؤمنان،پا برجاست و به آنها عمل مى‌كنند». ♻️ ايشان در جاى ديگر اين سخنرانى مى‌فرمايد: «اينان چه اندك اند! به همين جهت است كه بساط‍‌ دانش جمع مى‌شود،وقتى حاملانى نباشند كه آن را نگه دارند،و آن گونه كه از علما شنيده‌اند،روايتش كنند و دانش آنان را تصديق كنند. بار خدايا! من مى‌دانم كه بساط‍‌ علم،يك‌پارچه برچيده نمى‌شود و مايه‌هاى آن،از ميان نمى‌رود و تو زمينت را از حجّتى براى خودت بر خلقت،خالى نمى‌گذارى-چه حجّتى آشكار، امّا نافرمان‌روا و چه ترسان و گم‌نام-تا حجّت تو از بين نرود و دوستانت-پس از آن كه هدايتشان نفرمودى-گم‌راه نشوند؛امّا اينان كجايند؟و چندند؟آنان به شماره،كمترين اند و [ليكن] پُرارج‌ترين كسان نزد خدايند». 📗.الكافى:ج 1 ص 339 ح 13، 📗الغيبة،نعمانى:ص 136 ح 2، 📗بحار الأنوار:ج 23 ص 54 ح 116. @mola_amiralmomenin_as
♻️امیرالمؤمنین على(ع)و مال امام على عليه السّلام به عثمان بن حنيف فرماندار بصره نامه‌اى نوشته و در خلال آن فرموده است: فَوَ اللّٰهِ‌ مَا كَنَزْتُ‌ مِنْ‌ دُنْيَاكُمْ‌ تِبْراً، وَلَا ادَّخَرْتُ‌ مِنْ‌ غَنَائِمِهَا وَفْراً، وَلَا أَعْدَدْتُ‌ لِبَالِي ثَوْبِي طِمْراً، (نامه 45) قسم به خدا كه از دنياى شما طلا و نقره‌اى نيندوختم و از غنايم آن مالى ذخيره نكردم و با كهنه جامه‌اى كه دربر دارم جامۀ كهنۀ ديگرى آماده نساختم. @mola_amiralmomenin_as
♻️امیرالمؤمنین على(ع)و مقام موقعى كه على عليه السّلام با سپاهيان خود به طرف بصره مى‌رفت،عبد اللّه بن عباس در ذى‌قار به حضورش شرفياب شد، ديد آن حضرت كفش خود را مى‌دوزد. فرمود: عبد اللّه،قيمت اين نعل چقدر است‌؟ پاسخ داد: قيمتى ندارد. فرمود: و اللّه لهى احبّ‌ الىّ‌ من امرتكم الاّ ان اقيم حقّا او ادفع باطلا. به خدا قسم اين كفش بى‌ارزش نزد من محبوب‌تر از رياست و فرمانروايى بر شماست،مگر آنكه بتوانم در پرتو اين مقام اقامۀ حقى كنم يا باطلى را دفع نمايم. (نهج البلاغه : خطبه 33) @mola_amiralmomenin_as
♻️امیرالمؤمنین على(ع)و اقبال و ادبار مردم عقيل بن ابى طالب نامه‌اى به برادرش نوشت و از رأى آن حضرت دربارۀ جنگ با گروهى كه بر ضدّ حكومت اسلام قيام كرده بودند، پرسش نمود. امام در پاسخ فرمود: و امّا ما سألت عنه من رأيى فى القتال فانّ‌ رأيى قتال المحلّين حتّى القى اللّه لا يزيدنى كثرة النّاس حولى عزّة،و لا تفرّقهم عنّى وحشة. (.نهج البلاغه،نامۀ 36.) اما آنچه از رأى من دربارۀ قتال پرسش نموده‌اى،به نظر من با اين گروه كه جنگ را روا و حلال مى‌دانند،بايد تا پاى مرگ جنگيد.(ضمنا به برادر خاطرنشان ساخت كه)نه فزونى مردم در اطراف من باعث ازدياد عزّتم مى‌شود و نه پراكندگى آنان از گردم، مرا نگران مى‌سازد. @mola_amiralmomenin_as
♻️امیرالمؤمنین على(ع)و تملّق‌گويان مردى به حضور امير المؤمنين على عليه السّلام شرفياب شد و زبان به تملّق گشود و در مدح و ثنايش افراط‍‌ نمود. 🍃حضرت به او فرمود: ☘انا دون ما تقول و فوق ما فى نفسك. (نهج البلاغه،حكمت 80.) ☘من از اين همه مدح و تمجيدى كه به زبان آورده‌اى فروترم و از آنچه مرا پيش خود تصوّر كرده‌اى برتر و فراتر. @mola_amiralmomenin_as
♻️امیرالمؤمنین على(ع)و عرصۀ پيكار روحيۀ آن حضرت آن‌قدر در جنگ قوى و شكست‌ناپذير بود كه با قيد قسم فرموده است: و اللّه لو تظاهرت العرب على قتالى لما ولّيت عنها. قسم به خدا اگر تمام عربها پشت به پشت هم بدهند و در جنگ با من متحد شوند،خود را نمى‌بازم و از پيكارشان روى برنمى‌گردانم. 📗.نهج البلاغه،نامۀ 45. @mola_amiralmomenin_as
🔰 ✔️إنَّ‌ الَّذِينَ‌ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّٰالِحٰاتِ‌ سَيَجْعَلُ‌ لَهُمُ‌ الرَّحْمٰنُ‌ وُدًّا ✔️مسلّماً كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند،خداوند رحمان محبّتى براى آنان در دل‌ها قرار مى‌دهد. «سورۀ مبارکه مریم،آيۀ 96» 🔘دورنماى بحث اين آيۀ شريفه،به شهادت كتاب‌هاى فراوانى از اهل سنّت،در مورد حضرت على عليه السلام است و آن حضرت از مصاديق أكمل و أتمّ‌ اين آيۀ شريفه مى‌باشد. مباحث مختلفى پيرامون اين آيه مطرح مى‌باشد،از جمله،ارتباط‍‌ ايمان و عمل صالح با محبّت در دل‌ها،نظريّات دانشمندان اهل سنّت پيرامون شأن نزول آيۀ فوق،و مطالبى ديگر از اين قبيل،كه در مباحث آينده بطور مشروح به آن مى‌پردازيم. ✔️پیام آیه شریفه ♻️شيعه چراغى پرفروغ همان گونه كه بارها گفته‌ايم شيعيانِ‌ مولا على عليه السلام هرچند در شناخت فضايل و كمالات آن حضرت و اهل البيتِ‌ پاكش بايد سعى و تلاش وافر داشته باشند،ولى بدون شك نبايد به اين مقدار قناعت كنند،بلكه بايد پس از شناخت اين فضايل در پرتو آن حركت كرده و راه نجات و فلاح و رستگارى را بيابند و به ديگران نيز نشان دهند. شيعيان على(ع) بايد هم در بُعد ايمان و هم در بُعد عمل صالح،همچون چراغى پرفروغ در جامعۀ خود نور افشانى كنند.تا ديگران در سايۀ نور ايمان آن‌ها هدايت شوند و اين امر باعث آن‌ها در قلب ديگران شود و در نتيجه موجب زينت و خرسندى ائمّۀ بزرگوار شوند،نه اين كه خداى ناكرده به گونه‌اى عمل كنند كه باعث سرافكندگى و شرمسارى رهبران آسمانى و الهى خويش گردند! 🔘همان گونه كه در روايات متعدّدى اين مطلب آمده است؛از جمله امام صادق عليه السلام در حديثى فرمودند:«كُونُوا لَنٰا زَيْناً وَ لاٰ تَكُونُوا عَلَيْنٰا شَيْناً»(بحار الأنوار،جلد 68،صفحۀ 286).شبيه اين روايت از امام رضا عليه السلام (بحار الأنوار،جلد 75،صفحۀ 348) و از امام حسن عسكرى عليه السلام (بحار الأنوار،جلد 75،صفحۀ 372) نيز نقل شده است. 👇 @mola_amiralmomenin_as
✔️نفوذ در دل‌ها،مهم‌ترين سرمايۀ رهبران مهم‌ترين سرمايۀ رهبران جوامع مختلف، محبوبيّت در دل‌هاست. نفوذ در دل‌ها سرمايۀ بزرگى است،به گونه‌اى كه كارهاى مهمّ‌ اجتماعى بدون وجود اين سرمايه و حضور مردم در صحنه‌هاى اجتماعى،امكان‌پذير نمى‌باشد. بدين جهت مشاركت مردم در امور اجتماعى، سياسى،فرهنگى و حتّى نظامى،لازم و ضرورى است. و براى جلب مشاركت مردم،نفوذ در دل‌ها و محبوبيّت اجتماعى مورد نياز مى‌باشد. 🔰اگر مى‌بينيم پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم دين نجاتبخش اسلام را در مدّت زمانى كوتاه در شرق و غرب عالم منتشر مى‌سازد،و قلب‌هاى مسلمانان را به هم پيوند مى‌زند،و از انسان‌هاى پركينه و عنود،سپاهى يكپارچه و متّحد و يكدست تهيّه مى‌كند و به كمك آن‌ها،دين حق را در سراسر كرۀ زمين تبليغ مى‌نمايد؛قرآن سرّ آن را خوش پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و نفوذ عجيب آن حضرت در قلب و دل مسلمانان و غير مسلمانان معرّفى مى‌نمايد. ✳️قرآن مجيد در اين زمينه مى‌فرمايد: 🍃«فَبِمٰا رَحْمَةٍ‌ مِنَ‌ اللّٰهِ‌ لِنْتَ‌ لَهُمْ‌ وَ لَوْ كُنْتَ‌ فَظًّا غَلِيظَ‍‌ الْقَلْبِ‌ لاَنْفَضُّوا مِنْ‌ حَوْلِكَ‌» (آل عمران: 159)‌ 🍃«به (بركت) رحمت الهى،در برابر آنان [مردم] نرم (و مهربان) شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى،از اطراف تو،پراكنده مى‌شدند.» 🔰حضرت ابراهيم عليه السلام هنگامى كه همسر و فرزند شيرخوارش،حضرت اسماعيل، را به دستور خداوند به سرزمين خشك و سوزان مكّه مى‌آورد،و آن‌ها را بدون زاد و توشۀ كافى در كنار خانۀ خدا،كعبۀ مقدّس، مى‌گذارد،دست به دعا برمى‌دارد و براى آن‌ها چنين دعا مى‌كند: 🍃«رَبَّنٰا إِنِّي أَسْكَنْتُ‌ مِنْ‌ ذُرِّيَّتِي بِوٰادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ‌ عِنْدَ بَيْتِكَ‌ الْمُحَرَّمِ‌ رَبَّنٰا لِيُقِيمُوا الصَّلاٰةَ‌ فَاجْعَلْ‌ أَفْئِدَةً‌ مِنَ‌ النّٰاسِ‌ تَهْوِي إِلَيْهِمْ‌ وَ ارْزُقْهُمْ‌ مِنَ‌ الثَّمَرٰاتِ‌ لَعَلَّهُمْ‌ يَشْكُرُونَ‌«؛ (ابراهیم : 37) 🍃«پروردگارا ! من بعضى از فرزندانم را در سرزمين بى‌آب و علفى،در كنار خانه‌اى كه حرم توست، ساكن ساختم تا نماز را برپادارند؛ (پروردگارا) تو دل‌هاى گروهى از مردم را متوجّه آن‌ها ساز؛و از ثمرات به آن‌ها روزى ده؛شايد آن‌ها شكر تو را به جاى آورند!» ✅ابراهيم عليه السلام چون مى‌داند نفوذ در دل‌ها مهم‌ترين سرمايه است،لهذا از خداوند مى‌خواهد كه $محبّت خانواده‌اش را در دل مردم قرار دهد. 🔰 امام خمينى رحمه الله تا آخرين روزهاى انقلاب سلاح نظامى مهمّى در اختيار نداشت، امّا سلاحى برّنده‌تر و كارآمدتر،كه بر تمام سلاح‌هاى پيشرفته طاغوت غلبه كرد،در اختيار داشت و آن همان نفوذ در دل‌ها و محبوبيّت عمومى بود. ❇️خلاصه اين كه،نفوذ در دل‌ها،مهم‌ترين سرمايۀ رهبران جوامع مختلف است. @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
#آيات_فضائل_امیرالمومنین_عليه_السلام 🔰#آيۀ_محبّت ✔️إنَّ‌ الَّذِينَ‌ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّٰالِحٰ
🔰شأن نزول آيۀ محبّت هرچند آيۀ شريفه مفهوم عامّ‌ و گسترده‌اى دارد و شامل هر مؤمن صالح العملى كه ايمان و عمل صالح او باعث محبوبيّتش گشته،مى‌شود؛ ولى بى‌شك مصداق أكمل و أتمّ‌ اين آيۀ شريفه حضرت على عليه السلام است، همان گونه كه در كتاب‌هاى مختلفى از اهل سنّت به اين مطلب تصريح شده است؛هرچند بعضى تلاش كرده‌اند كه منكر اين مطلب واضح و روشن شوند! ✔️ هفده كتاب اهل سنّت در روايات مربوط‍‌ به حضرت على عليه السلام؛ شأن نزول آيۀ فوق را مربوط‍‌ به حضرت على عليه السلام نقل مى‌كنند، كه اتّفاقاً در بين آن‌ها شش كتاب تفسيرى وجود دارد: ١- تفسير ثعلبى ٢- تفسير كشّاف ،نوشتۀ مفسّر معروف اهل سنّت آقاى زمخشرى ٣- تفسير علّامۀ نيشابورى ،كه در حاشيۀ تفسير طبرى چاپ شده است. 4_سيوطى در الدّرّ المنثور ٥-علاّمه شوكانى در تفسيرش ٦-آلوسى دانشمند معروف در روح المعانى ✅نمونه ای از روایات👇 ✔️-در روح المعانى آمده است كه براء بن عازب،از اصحاب معروف و مشهور پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مى‌گويد: 🔻پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به على عليه السلام فرمود:(از خداوند دو چيز مسئلت كن،نخست) «بگو: پروردگارا براى من نزد خود عهد و پيمانى قرار ده و (ديگر اين كه) مرا در قلب‌هاى مؤمنين قرار بده» سپس آيۀ« إِنَّ‌ الَّذِينَ‌ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ‌... » نازل شد. 🍃محمّد بن حنفيّه همواره مى‌گفت:هيچ مؤمنى وجود ندارد،مگر اين كه على و اهل بيتش را دوست دارد. ⁉️سؤال: منظور از عهد و پيمانى كه در اين روايت بدان اشاره شده چيست‌؟ : احتمال دارد كه اين عهد،به آنچه در چند آيه قبل از آيۀ مورد بحث آمده، يعنى آيۀ ٨٧ سوره مريم، اشاره داشته باشد؛در آن آيه مى‌خوانيم: لا يَمْلِكُونَ‌ الشَّفاعَةَ‌ إِلاّ مَنِ‌ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ‌ عَهْداً آنان هرگز مالك شفاعت نيستند؛مگر كسى كه نزد خداوند رحمان،عهد و پيمانى دارد. بنابراين مراد از عهد،شفاعت است؛پيامبر به على مى‌گويد: از خدا طلب كن كه مقام شفاعت را نصيبت گرداند و علاقه و محبّت تو را در قلوب مؤمنان قرار دهد. عشق و محبّتى كه از زمان ابراهيم خليل و با دعاى آن حضرت شروع شد و تا زمان پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم ادامه پيدا كرد.پس از آن هم تا قيامت ماندگار خواهد بود. 👇 @mola_amiralmomenin_as
🔰 ✅نفوذ در دل همگان ظاهر آيۀ شريفه اين است كه ايمان و عمل صالح نه تنها موجب نفوذ محبّت شخص مؤمن در دل مؤمنان مى‌گردد؛بلكه شعلۀ اين محبّت،قلب غير مؤمنان را نيز تسخير مى‌كند. 🔻به‌همين‌جهت حتّى دشمنان على عليه السلام نيز او را دوست مى‌داشتند،هرچند هواى نفس به آن‌ها اجازۀ ابراز دائمى آن را نمى‌داد،ولى گاه به ناچار آن را ابراز مى‌كردند. 🔘معاويه بطور مكرّر از ياران حضرت على عليه السلام،به هنگامى كه با آن‌ها ملاقات داشت،مى‌خواست كه حالات على را برايش بازگو كنند و او پس از شنيدن آن‌ها را تأييد مى‌كرد. 🔘عمرو عاص،آن مكّار حيله‌باز،كه تمام توطئه‌ها و خرابكارى‌هاى دوران معاويه از او نشأت مى‌گرفت و در حقيقت او فرد اوّل جنايات معاويه به شمار مى‌رفت و معاويه نقش دوم را داشت، در قصيدۀ معروفى به نام جلجليّه ٢به جنايات دوران معاويه و فضايل على عليه السلام به شكل زيبايى اعتراف مى‌كند،اشعار زير گزيده‌اى از قصيدۀ اوست: ♦️ترجمه: اى معاويه! اكنون خودت را به نادانى مزن و از مسير حقّ‌ و عدالت منحرف نشو (اگر خدمات مرا فراموش كرده‌اى برايت بازگو مى‌كنم): من بودم كه در جنگ صفّين،آن زمان كه لشكريان على تا نزديك خيمه تو رسيده بودند، حيلۀ قرآن بر فراز نيزه‌ها را مطرح كردم،و بدين‌وسيله تو را از سقوط‍‌ حتمى نجات دادم (آيا فراموش كرده‌اى‌؟!) اى معاويه! آيا داستان حكميّت،كه در منطقۀ دومة الجندل رخ داد،را فراموش كرده‌اى!؟ آنجا كه با حيله‌اى شگرف على را از خلافت خلع كردم،همان گونه كه كفش‌ها را از پا درمى‌آورند! و سپس لباس خلافت را بر قامت تو پوشانيدم،همان گونه كه انگشترى را بر انگشتان مى‌كنند! (معاويه! تمام اين خدمات نه به خاطر استحقاق تو براى خلافت بود،بلكه به خاطر آن بود كه هواى نفس بر ما غالب بود. وگرنه شكّى نيست كه على عليه السلام خليفۀ حقيقى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم است،چرا كه:) از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بارها و بارها سفارش‌هاى فراوانى در مورد على عليه السلام شنيديم،همان گونه كه روز غدير خم را فراموش نكرده‌ايم،كه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم در آن روز بر فراز منبر بالا رفت و فرمان خدا را،در حالى كه مسلمان‌ها اجتماع كرده بودند،به مردم ابلاغ كرد.آن روز دست على در دست پيامبر بود و به صورت آشكار و با صداى بلند فرمان خداوند را بيان كرد. حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم در آن حال فرمودند:« هركس من مولاى او هستم،اين على نيز مولاى اوست».معاويه! (بايد حقيقتى تلخ را اقرار كنم و آن اين كه:) من و تو و افعال و كردار ما (و كسانى كه با ما همراه بوده‌اند) در جهان آخرت در قعر آتش جهنّم خواهيم سوخت و در درك اسفل جاى خواهيم گرفت! 📖آیات ولایت در قرآن، نوشته آیت الله مکارم شیرازی، صفحه 382 👇 @mola_amiralmomenin_as
ارتفع لتری؛ لالتری اوج بگیر که ببینی، نه اینکه دیده بشی مولا علی علیه السلام @mola_amiralmomenin_as
🔰 ✔️ يُؤْتِي الْحِكْمَةَ‌ مَنْ‌ يَشٰاءُ وَ مَنْ‌ يُؤْتَ‌ الْحِكْمَةَ‌ فَقَدْ أُوتِيَ‌ خَيْراً كَثِيراً وَ مٰا يَذَّكَّرُ إِلاّٰ أُولُوا الْأَلْبٰابِ‌ ✔️(خدا) دانش و حكمت را به هركس بخواهد (و شايسته بداند) مى‌دهد؛و به هركس دانش داده شود،خير فراوانى داده شده،و جز خردمندان (اين حقايق را درك نمى‌كنند،و) متذكّر نمى‌گردند «سورۀ بقره،آيۀ 269» 🔘دورنماى بحث بدون شك سهم اسلام از تمام اديان الهى در ترويج و تشويق مردم به علم و دانش بيشتر است؛ بدين جهت، اگر اسلام را دين «علم و دانش» بناميم، سخن به گزاف نگفته‌ايم. آيۀ مورد بحث از جمله آياتى است كه از «حكمت و دانش» به «خير كثير» تعبير مى‌كند. ⁉️اين كه چگونه اين آيۀ شريفه مربوط‍‌ به فضايل حضرت على عليه السلام مى‌باشد؟ در مباحث آينده روشن خواهد شد. ✔️ از خداوند مى‌خواهيم كه ما را در زمرۀ خردمندانى قرار دهد كه اين حقايق را درك مى‌كنند.آمين يا ربّ‌ العالمين.🤲 ✔️شرح و تفسیر آیه شریفه ♻️حكمت،خيرى كثير! «يُؤْتِي الْحِكْمَةَ‌ مَنْ‌ يَشٰاءُ ؛خداوند دانش را به هركس كه بخواهد و شايسته باشد مى‌دهد.» 🍃براى«حكمت»معانى زيادى،از قبيل: «معرفت و شناخت اسرار جهان هستى»؛ «آگاهى از حقايق قرآن»؛ «رسيدن به حق از نظر گفتار و عمل» و«معرفت و شناسايى خدا» ذكر شده است كه همۀ آن‌ها در يك معنى وسيع جمع است. و از آنجا كه در آيۀ قبل (آيۀ 268 سورۀ بقره) سخن از اين است كه خداوند در برابر إنفاق وعدۀ آمرزش و بركت مى‌دهد و شيطان وسوسۀ ترس از فقر را در دل انسان به وجود مى‌آورد، در اين آيه اشاره به اين حقيقت مى‌شود كه تنها «» است كه مى‌تواند بين اين دو كشش «الهى» و «شيطانى» فرق بگذارد و از وسوسه‌هاى گمراه‌كننده نجات بخشد. ضمناً منظور از جملۀ« مَنْ‌ يَشٰاءُ »اين نيست كه حكمت و دانش بدون جهت به اين و آن داده مى‌شود،بلكه مشيّت و ارادۀ خدا همه جا آميخته با حكمت است. يعنى آن را به هركس شايسته ببيند مى‌بخشد،و آن‌كس را كه لياقت داشته باشد از اين سرچشمۀ زلال زندگى‌بخش،سيراب مى‌كند. «وَ مَنْ‌ يُؤْتَ‌ الْحِكْمَةَ‌ فَقَدْ أُوتِيَ‌ خَيْراً كَثِيراً» -با اين كه بخشندۀ حكمت خداوند است،در عين حال در اين جمله نامى از او به ميان نيامده است، بلكه تنها مى‌فرمايد: «به هركس حكمت داده شود،خير فراوانى داده شده است». 🍃اين تعبير گويا اشاره به اين است كه دانش و حكمت ذاتاً خوب است؛ از هرجا و از هر ناحيه كه باشد،تفاوتى در نيكى آن نيست. 🔰قابل توجّه اين كه در اين جمله مى‌فرمايد: به هركس دانش و حكمت داده شود«خير و بركت فراوان» داده شده است، نه «خير مطلق»؛ زيرا خير و سعادت مطلق تنها در دانش نيست،بلكه دانش تنها يكى از عوامل مهمّ‌ آن است. « وَ مٰا يَذَّكَّرُ إِلاّٰ أُولُوا الْأَلْبٰابِ‌ » -«تذكّر»به معنى«يادآورى»و«نگاهدارى علوم و دانش‌ها»در درون روح است و«الباب»جمع«لُب»به معنى«مغز»است و از آنجا كه مغز هر چيز بهترين و اساسى‌ترين قسمت آن است، به«عقل و خرد»«لب»گفته مى‌شود. اين جمله مى‌گويد:تنها صاحبان عقل و خرد اين حقايق را حفظ‍‌ مى‌كنند و به ياد مى‌آورند و از آن بهره‌مند مى‌شوند.اگرچه همۀ افراد (جز مجانين و ديوانگان) صاحب عقلند،امّا اولو الالباب به همۀ آنها گفته نمى‌شود،بلكه منظور كسانى هستند كه عقل و خرد خود را به كار مى‌گيرند و در پرتو اين چراغ پرفروغ، راه زندگى را مى‌يابند. 👇 @mola_amiralmomenin_as
🔰 ✔️ يؤْتِي الْحِكْمَةَ‌ مَنْ‌ يَشٰاءُ وَ مَنْ‌ يُؤْتَ‌ الْحِكْمَةَ‌ فَقَدْ أُوتِيَ‌ خَيْراً كَثِيراً وَ مٰا يَذَّكَّرُ إِلاّٰ أُولُوا الْأَلْبٰابِ‌ ✔️(خدا) دانش و حكمت را به هركس بخواهد (و شايسته بداند) مى‌دهد؛و به هركس دانش داده شود،خير فراوانى داده شده،و جز خردمندان (اين حقايق را درك نمى‌كنند،و) متذكّر نمى‌گردند «سورۀ بقره،آيۀ 269» 🔘امیرالمؤمنین على عليه السلام صاحب حكمت! دلالت مى‌كند بر اين كه: «هركسى كه به او حكمت داده شده،خير فراوانى نصيبش شده است» ⁉️امّا در مورد اين كه به چه كسى حكمت داده شده‌؟ از آيۀ شريفه چيزى استفاده نمى‌شود. ولى روايات مختلفى از شيعه و اهل سنّت نقل شده كه علىّ‌ ابن أبي طالب عليه السلام را واجد چنان حكمتى معرّفى مى‌كند.به برخى از روايات مذكور توجّه كنيد: 🔻1-«حاكم حسكانى»،دانشمند معروف اهل سنّت،از«ربيع بن خيثم»نقل مى‌كند كه:نام على عليه السلام را نزد من بردند، گفتم: لَمْ‌ ارَهُمْ‌ يَجِدُونَ‌ عَلَيْهِ‌ فِي حُكْمِهِ‌ وَ اللّٰهُ‌ تَعالى يَقُولُ‌« وَ مَنْ‌ يُؤْتَ‌ الْحِكْمَةَ‌ فَقَدْ أُوتِيَ‌ خَيْراً كَثِيراً » نديدم كسى از مردم بتواند ايرادى بر حكم و داورى آن حضرت بگيرد (سپس به آيۀ حكمت استدلال مى‌كند). 🔻 2- ابن عبّاس مى‌گويد:پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: كسى كه مى‌خواهد به ابراهيم عليه السلام در حلمش، و به نوح عليه السلام در حكمتش، و به يوسف عليه السلام در مردم‌دارى‌اش بنگرد،به علىّ‌ ابن أبي طالب عليه السلام نگاه كند. 🔻 همين روايت به شكل ديگرى از«ابن الحمراء»نقل شده است،وى مى‌گويد: ما نزد پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم بوديم كه على عليه السلام به‌سوى ما آمد.رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: كسى كه خوشنود مى‌شود به آدم عليه السلام در علمش نگاه كند،و به نوح عليه السلام در فهمش،و به ابراهيم عليه السلام در مقام خليل‌اللّهى‌اش،پس به علىّ‌ بن أبي طالب عليهما السلام (كه همۀ اين صفات در او جمع است) نگاه كند. 🔻3-در روايت ديگرى از ابن عبّاس مى‌خوانيم كه مى‌گويد: نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بودم،دربارۀ على عليه السلام از او سؤال شد،فرمود: دانش و حكمت به ده قسمت تقسيم شده است،نُه قسم آن به على عليه السلام داده شده و (تنها) يك قسم آن به همۀ مردم (يعنى علم و دانش على عليه السلام نُه برابر دانش تمام جهانيان است!). ♦️اين تعبيرات بخوبى نشان مى‌دهد كه در امّت اسلامى بعد از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم كسى در علم و دانش و حكمت،به پاى امیرالمومنین على عليه السلام نمى‌رسد و از آنجا كه مهم‌ترين ركن امامت، علم و حكمت است،لايق‌ترين فرد براى امامت و خلافت بعد از پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و سلم او بوده است. 👇 @mola_amiralmomenin_as
🔰 ✔️گسترۀ علم و دانش حضرت على عليه السلام دامنۀ دانش و علوم حضرت على عليه السلام آن‌قدر وسيع، و شعاع نور علم آن حضرت آن‌قدر بلند و روشن است،كه حتّى مخالفانش آن را انكار نمى‌كنند.بلكه در عمل آن حضرت را به عنوان مرجع علمى پذيرفته‌اند و در طول خلافت خلفاى سه‌گانه و دوران طولانى سكوت تلخ، در بن‌بست‌هاى علمى به آن حضرت مراجعه مى‌كردند.سخن در اين زمينه فراوان است؛به ارائه چند نمونه قناعت مى‌كنيم: 🔰1.مرجعيّت علمى امیرالمومنین على عليه السلام انس بن مالك،خادم مخصوص پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم نقل مى‌كند كه آن حضرت خطاب به حضرت على عليه السلام فرمود: 🔻 اَنْتَ‌ تَبينُ‌ لِأُمَّتي مٰا اخْتَلَفُوا فيهِ‌ بَعْدٖى تو بعد از من تبيين‌كننده و حل‌كنندۀ اختلافات امّت من خواهى بود! ♦️يكى از وظايف مهمّ‌ و ، پاسدارى از قرآن و خزائن علوم پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و انتقال صحيح آن به علماء و دانشمندان و تبيين اختلافاتى است كه در ميان امّت اسلامى پديد مى‌آيد.. 🔻اهمّيّت اين وظيفه آن‌گاه روشن مى‌شود كه بدانيم چه بسيار از كشورگشايانى كه در ميدان‌هاى جنگ بر كشورهاى بزرگ پيروز شدند،امّا در برابر فرهنگ آنان شكست خوردند و ناچار خود به ترويج فرهنگ ملل مغلوب پرداختند! 🔻همان‌طور كه مغول‌ها با اين كه بر مسلمانان غالب شدند، امّا در برابر قرآن و اسلام آن‌چنان مغلوب شدند كه نه تنها خود مسلمان شدند،بلكه مروّج اسلام گشتند. 🔻امام على عليه السلام بعد از رحلت پيامبر عالى‌قدر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم،به اين امر مهم (فرهنگ اسلام) پرداخت. 🔻آن حضرت ابتدا به جمع‌آورى قرآن پرداخت و سوگند خورد تا قرآن را ننويسد،رِدا بر دوش نيندازد و از خانه خارج نشود،مگر براى خواندن نماز. 🔻سپس براساس آنچه را كه از ناسخ و منسوخ، محكم و متشابه و ظاهر و باطن قرآن از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم آموخته بود به تعليم و تفسير آن پرداخت و شاگردان بزرگى چون امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام و ابن عبّاس و ابن مسعود و مانند آن‌ها تربيت كرد،تا پاسخگوى تهاجمات فرهنگى و اشكالات اعتقادى دانشمندان كشورهاى فتح شده باشند،و نيازهاى فقهى و حقوقى حقوقدانان را برآورند،و اصول اعتقادى و مسائل فقهى و ديگر مسائل فرهنگى اسلام را به بهترين وجه به ملل تازه مسلمان تعليم دهند. 👇 @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
#آيات_فضائل_امیرالمومنین_عليه_السلام 🔰#آيۀ_حکمت ✔️گسترۀ علم و دانش حضرت على عليه السلام دامنۀ دا
🔰 ✔️گسترۀ علم و دانش حضرت على عليه السلام ✅2.امیرالمؤمنین على عليه السلام دروازۀ شهر علم پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در صحيح ترمذى آمده است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: اَنَا دٰارُ الْحِكْمَةِ‌ وَ عَلِىٌّ‌ بٰابُهٰا من خانۀ دانشم و على در آن خانه است. (صحيح ترمذى،جلد 5،صفحۀ 637) مسلّم است كه هركس بخواهد وارد خانه‌اى شود بايد از در وارد گردد، همان گونه كه قرآن مجيد در آيۀ 189 سورۀ بقره نيز دستور داده است: «وَ أْتُوا الْبُيُوتَ‌ مِنْ‌ أَبْوٰابِهٰا» . بنابراين، هركس مى‌خواهد به خزائن علم و دانش پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم راه يابد،بايد از على عليه السلام آغاز كند،و كليد اين گنجينه را از او بطلبد. ✅ 3.امیرالمؤمنین على عليه السلام و علم تفسير با مراجعه به تفاسير،معلوم مى‌شود كه امام على عليه السلام پيشواى مفسّرين است، چنان كه سيوطى مى‌نويسد: «در ميان خلفا از همه بيشتر از علىّ‌ بن أبي طالب روايت شده است.» (اتقان،نوع 80،طبقات المفسّرين.) و ابن عبّاس كه آن‌همه احاديث تفسيرى دارد از شاگردان امام على عليه السلام بوده است. هنگامى كه به او گفته شد:علم تو نسبت به علم پسرعمويت، چه مقدار است‌؟ گفت: مانند نسبت قطرۀ بارانى در برابر اقيانوس! (شرح نهج البلاغۀ ابن أبي الحديد،جلد 1،صفحۀ 18 و 19.) شاگردان تفسيرى امام على عليه السلام هركدام در مكّه و مدينه و كوفه صاحب مكتب تفسيرى شدند. ✅4.امیرالمؤمنین على عليه السلام واضع علم نحو حضرت على عليه السلام براى صيانت زبان قرآن از انحراف و اعوجاج،أبو الأسود دؤلى را مأمور ساخت تا زير نظر آن حضرت علم نحو را وضع كند و بعدها أبو الأسود با استفاده از همين علم نحو،قرآن را اعراب‌گذارى كرد. (طبقات النّحويين،جلد 7،صفحۀ 14.) ✅5.امیرالمؤمنین على عليه السلام و علم كلام ابن أبي الحديد در مقدّمۀ شرح نهج البلاغه مى‌نويسد: «علم كلام و اعتقادات،كه اشرف علوم است،از كلام امام على عليه السلام اقتباس شده است.» (شرح نهج البلاغۀ ابن أبي الحديد،جلد اوّل،صفحۀ 17.) اربلى در كشف الغمّه مى‌نويسد: «پيشوايان مكتب‌هاى كلامى؛يعنى اشاعره، معتزله، شيعه و خوارج،همه خود را منسوب به آن حضرت مى‌دانند.» (كشف الغمّه،جلد 1،صفحۀ 21.) ✅6.امیرالمؤمنین على عليه السلام و علم فقه گذشته از فقهاى اماميّه،كه فقه خود را از امام على عليه السلام دارند،احمد حنبل فقه را از شافعى،و شافعى از محمّد بن حسن و مالك آموخت. و محمّد بن حسن فقه را از ابو حنيفه،و مالك و ابو حنيفه فقه را از امام صادق عليه السلام آموخته‌اند و فقه امام صادق عليه السلام به جدّش علىّ‌ بن أبي طالب عليه السلام منتهى مى‌شود. (شرح نهج البلاغۀ ابن أبي الحديد،جلد 11،صفحۀ 18.) 👇 @mola_amiralmomenin_as
🔰 ✔️گسترۀ علم و دانش حضرت على عليه السلام ✅7.امام على عليه السلام و علم حقيقت (علم باطن) دكتر أبو الوفاء غنيمى تفتازانى،استاد دانشگاه قاهره و شيخ طريقت،در مقدّمۀ خود بر كتاب «وسائل الشّيعه» مى‌نويسد: «مشايخ و اصحاب طريقت؛مانند رفاعى، بدوى، دسوقى و گيلانى از اجلّۀ علماى اهل سنّت، در اسناد طريقت خود به ائمّۀ اهل بيت و از طريق آن‌ها به امام على عليه السلام و از او به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم استناد مى‌كنند. زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: «انا مدينة العلم و علىّ‌ بابها» و اين نزد عرفا خصوصيّتى در علم حقيقت، علم مكاشفه و علم باطن است كه بجز امام على عليه السلام كسى واجد اين خصوصيّت نيست. در اكثر كتب اهل سنّت،شواهد فراوانى براى خصوصيّت امام على عليه السلام در اين علم وجود دارد؛ به عنوان نمونه،👇 عُمَر به هنگام استلام حجر اظهار داشت: «مى‌دانم تو سنگى و سود و زيانى ندارى،اگر نديده بودم كه پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم تو را مى‌بوسيد،نمى‌بوسيدمت!» على عليه السلام خطاب به عمر فرمود: «او هم سود مى‌رساند و هم زيان،خداوند پيمان «عالم ذر» را در اين سنگ به وديعت نهاد و اين سنگ در قيامت به سود كسانى كه وفاى به عهد كردند گواهى مى‌دهد!» عمر چون اين بشنيد گفت: «خدا مرا در سرزمينى كه تو آنجا نباشى زنده نگذارد، اى أبا الحسن!» 📗الجامع الاصول لاحاديث الرّسول،جلد 2، صفحۀ 149. 👇 @mola_amiralmomenin_as
🔰 ✔️گسترۀ علم و دانش حضرت على عليه السلام ✅8.امیرالمؤمنین على عليه السلام و جانشينى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بحث‌هاى گذشته خود به خود خوانندگان گرامى را به اين نتيجه‌گيرى سوق مى‌دهد كه: «شخصيّتى كه به اعتراف همگان (موافقان و مخالفانش،دوستان و دشمنانش) عالم‌ترين، آگاه‌ترين و فاضل‌ترين شخص بعد از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله است، وى شايستگى خلافت و جانشينى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم را دارد؛نه غير او» بدين جهت پيامبر گرامى اسلام اين دو مطلب (مرجعيّت علمى و خلافت) را در قسمتى از خطبۀ غرّاء و پرمحتواى كنار هم نهاده و فرموده است:◀️ () ♻️مَعٰاشِرَ النّٰاسِ‌! هٰذٰا اخي وَ وَصِيِّى وَ وٰاعي عِلْمى وَ خَليفَتٖى ♻️اى توده‌هاى مردم! اين (على بن أبي طالب) برادر،وصى،نگهدارندۀ تمام علوم من و جانشين من است! ♦️تأمّل و تفكّر در ويژگى‌هاى چهارگانۀ فوق حقايق فراوانى را براى طالبان حقيقت روشن مى‌كند: 1 - «أخٖى»: اگر شخصى نسبت به بزرگتر از خويش قصد ابراز احترام داشته باشد از او تعبير به«پدر»مى‌كند،و هرگاه قصد ابراز عاطفه نسبت به كوچكتر از خويش كند از تعبير«فرزندم»استفاده مى‌كند،و نسبت به شخصى كه او را هم‌طراز خويش مى‌داند جملۀ«برادرم»را به كار مى‌برد؛زيرا اخوّت و برادرى معنوى به معنى نزديكترين ارتباط‍‌ ميان دو شخص براساس مساوات است؛ 🔻بنابراين،تعبير به«برادرم»حاوى حقيقت بزرگى است و آن اين كه على عليه السلام هم‌طراز پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم،يا شخصيّت او نزديك به شخصيّت رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم است؛و به تعبير ديگر، جملۀ «أخى»بيانگر همان چيزى است كه در آيۀ مباهله« أَنْفُسَنٰا وَ أَنْفُسَكُمْ‌... »آمده است. 🔻2- «وصيّى»: طبق عقيدۀ اهل سنّت پيامبران چيزى از خويش به ارث نمى‌گذاشتند؛ بنابراين، حضرت على عليه السلام وصىّ‌ پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در مورد اموال آن حضرت نبود، و مى‌دانيم كه پيامبر اسلام به هنگام وفات فرزندى غير از بانوى بزرگ اسلام، حضرت فاطمه زهراء عليها السلام،نداشت تا على عليه السلام وصىّ‌ فرزندان پيامبر باشد؛ 🔻بنابراين، على عليه السلام وصىّ‌ پيامبر در مورد مسائل مربوط‍‌ به دين بود. آرى،پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم براى تكميل كارهاى نبوّت و ادامۀ راهش،حضرت على را وصىّ‌ خود قرار داد. 🔻3- «واعى علمى»: «وعى»بر وزن «سعى»، آن‌گونه كه اهل لغت گفته‌اند، به معنى نگهدارى چيزى در قلب است. يعنى بر روى چيزى انديشه كند و در دل جاى دهد و آن را چراغ راه زندگى خويش قرار دهد. 🔻بنابراين،على عليه السلام تمام علوم پيامبر را با تمام وجود و دقّت فراگرفته و آن را در اختيار داشته و چراغ راه زندگى تمام مسلمانان قرار داده است. آيا با وجود چنين شخصيّت ممتازى،ديگران صلاحيّت خلافت را خواهند داشت‌؟! 🔻٤ - «و خليفتى علىّ‌ من آمن بى»: پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم با اين جمله،كه در حقيقت نتيجۀ منطقى جملات سه‌گانۀ پيشين است، بهانه را از همۀ بهانه‌جويان سلب مى‌كند و با صريح‌ترين عبارات، خلافت و جانشينى حضرت على عليه السلام را به تمام جهانيان اعلام مى‌دارد. 🔻حضرت به جملۀ «خليفتى» اكتفا نمى‌كند، تا انسان‌هاى اسير هوى و هوس نگويند: «منظور پيامبر سرپرستى خانواده و همسرانش بوده، نه خلافت بر تمام مسلمانان» بلكه با بهترين و روشن‌ترين عبارت‌ها،امامت و خلافت على و فرزندانش را بر تمام مسلمانان تا دامنۀ قيامت اعلان مى‌كند. ✔️نتيجه اين كه،هرچند تأكيد بر مرجعيّت علمى اهل البيت عليهم السلام و در رأس آن‌ها امام على عليه السلام لازم و ضرورى است،ولى جدا كردن آن از مسئله و ، اشتباه بزرگ و خطرناكى است و توابع بسيار بدى دارد،كه هيچ كسى به آن ملتزم نمى‌شود. @mola_amiralmomenin_as
علی جان، پنجره دلم را به روی صحن وجود آسمانی ات می گشایم و خویش را اسیر کمند شوق آفرین عشقت می کنم، ای هم زبانِ بهترین دقایق حیات، با تو سخن آغاز می کنم که پیاله حیاتم را، ساقی بزم شورانگیز خیال تو لبریز ساخته، و خاکستر وجودم را آتش عشق تو بر باد داده است. علی جان، درخشش طلیعه با شکوه وجود تو از پشت کوهسار چشمان همیشه مشتاق ما، شکوفایی گل های آفرینش را برایمان به ارمغان می آورد، آن گاه که نم نم باران لطیف مهر تو بر صفحه دلمان جاری می شود. نسیم مهرورزی با تو، در آسمان قلبمان وزشی آرام از سر می گیرد و عطر دل انگیز کوچه باغ های آرام اندیشه مطهّرت را به ما هدیه می کند. علی جان، در کلاس مهر تو، گل های سرخ باغ دل بستگی شکوفا می شود و عطر بنفش سادگی و خلوصت، هم دم نفس های زندگی، به روح پرتلاطم انسانی ات آرامش می بخشد. @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام🇵🇸
#آيات_فضائل_اهل_البيت_عليهم_السلام #آيۀ_مباهله 🍃فَمَنْ‌ حَاجَّكَ‌ فِيهِ‌ مِنْ‌ بَعْدِ مٰا جٰاءَك
🍃 قُلْ‌ لا أَسْئَلُكُمْ‌ عَلَيْهِ‌ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ‌ فِي الْقُرْبى‌ وَ مَنْ‌ يَقْتَرِفْ‌ حَسَنَةً‌ نَزِدْ لَهُ‌ فِيها حُسْناً إِنَّ‌ اللّهَ‌ غَفُورٌ شَكُورٌ 🍃(اى پيامبر ما!) بگو:«من هيچ پاداشى از شما بر رسالتم در خواست نمى‌كنم،جز دوست داشتن نزديكانم (\اهل بيتم)»و هركس كار نيكى انجام دهد،بر نيكى‌اش مى‌افزاييم؛چرا كه خداوند آمرزنده و سپاسگزار است. 📎«سورۀ شورى،آيۀ ٢٣» ✅دورنماى بحث 🔰دانشمندان عامّه در تفسير اين آيه نيز گرفتار پيش‌داوريها و تفسير به رأى شده‌اند و لهذا نظرات بسيار عجيبى ارائه داده‌اند؛امّا دانشمندان شيعه در سايۀ مكتب اهل البيت تفسير روشن و خوبى ارائه كرده‌اند. ♻️مودّت اهل بيت،پاداش رسالت ✔️« قُلْ‌ لا أَسْئَلُكُمْ‌ عَلَيْهِ‌ أَجْراً » -بدون شك پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله در راه ابلاغ رسالت خويش و انجام مأموريّتهاى الهى، رنجهاى فراوان و زحمتهاى زيادى متحمّل شد؛ولى هرگز در مقابل اين كارهاى با ارزش از كسى طلب اجر و پاداش نكرد و در مقابل برخى از مسلمانان كه به خدمت آن حضرت رسيدند و عرض كردند: «اگر مشكلات مالى پيدا شد اموال ما بدون هيچ‌گونه قيد و شرطى در اختيار تو مى‌باشد» آيۀ فوق نازل شد كه پيامبر از هيچ‌كس در مقابل رسالت مزدى نمى‌طلبد. ✔️« إِلاَّ الْمَوَدَّةَ‌ فِي الْقُرْبى‌ » -پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله تنها يك چيز از مسلمانان، به عنوان اجر و مزد رسالت طلب كرد و آن«دوستى نزديكانش»بود. 🔘نتيجه اين كه،پيامبر اسلام در مقابل زحمات بيست و سه ساله‌اى كه براى اسلام و مسلمانان كشيد يك چيز درخواست كرد و آن «مودّت قُربى»بود. 📗کتاب *آیات ولایت در قرآن*، نوشته آیت الله مکارم شیرازی، @mola_amiralmomenin_as
🍃پيام آيۀ مودّت ⁉️مودّتى كه در آيۀ شريفه به عنوان اجر و مزد رسالت مطرح شده يعنى چه‌؟ ⁉️مفهوم دوست داشتن على عليه السلام و ائمّۀ هدى عليهم السلام چيست‌؟ ✔️در پاسخ اين سؤال بايد گفت كه و دو رقم است: ١-دوستى كاذب و دروغين ٢-دوستى راستين و حقيقى ⁉️براى روشن‌تر شدن اين مسئله بايد ببينيم كه انگيزۀ مودّت و محبّت چيست‌؟ ⁉️امیرالمومنین على (ص) را براى چه دوست داريم‌؟ به خاطر مالش‌؟ به خاطر كمالاتش‌؟ به خاطر علمش‌؟ بخاطر شجاعتش‌؟ بخاطر سخاوت و پارسائى‌اش‌؟ بخاطر ايثار و فداكارى‌اش‌؟ بخاطر جهاد و حمايتش از اسلام و پيامبر صلى الله عليه و آله ؟ يا به خاطر امور ديگر؟ ⁉️اگر على(ع) را به خاطر ارزشهايى كه او معتقد بود دوست داريم،آيا پرتوى از آن ارزشها در ما نيز وجود دارد؟ ❗️اگر وجود ندارد،چنين محبّت و مودّتى كاذب و دروغين است و اگر وجود دارد مودّت واقعى و حقيقى است! ✔️بايد با اين معيار و ملاك،خود را بسنجيم و نوع محبّت و مودّت خود را نسبت به آن بزرگواران تشخيص دهيم،تا اگر خدايى نكرده از نوع اوّل است،آن را تغيير دهيم و اگر ان‌شاءاللّه از نوع دوم است،آن را تكميل نموده و پرورش دهيم. 🔘يكى از ارزشهائى كه اميرالمؤمنين عليه السلام سخت بدان پايبند بود،تقدّم ضابطه بر رابطه مى‌باشد،كه نمونۀ آن داستان آهن تفتيده است؛ گرچه اين داستان را بارها شنيده‌ايد،ولى يك‌بار ديگر به آن توجّه كنيد: 👇 🔘امیرالمومنین على عليه السلام كه پس از مظلوميّت، پس از ساليانى سكوت و خانه‌نشينى به حكومت ظاهرى رسيده،اكنون زمامدار پرقدرت مسلمانان است. برادرش عقيل-كه فردى عائله‌مند و فقير است از مدينه به‌سوى مركز حكومت،كوفه،حركت مى‌كند تا سهم بيشترى از بيت المال نصيبش گردد، حضرت براثر گرماى شهر كوفه سفرۀ شام را بر روى پشت بام مى‌اندازد؛امّا اين سفره مانند ساير سفره‌هاست و هيچ شباهتى با سفره‌هاى رنگين پادشاهان و اميران ندارد! ✔️بدين جهت،عقيل غذائى نمى‌خورد و به برادر خود مى‌گويد: «اين غذاها با معدۀ من سازگار نيست! مشكل مرا حل كن تا به مدينه برگردم.» 🔘حضرت على عليه السلام فرمود: «برادر! بازار كوفه از اينجا پيداست.درون مغازه‌ها اشياى ارزشمند و قيمتى فراوانى وجود دارد. بيا هر دو به بازار برويم و مغازه‌اى را سرقت كنيم و شما هر چقدر مى‌خواهى بردار!» عقيل گفت:«برادر جان! مگر ما دزد و سارق هستيم،كه دست به چنين كارى بزنيم‌؟!» ✔️على عليه السلام فرمود: «مگر پرداختن وجه اضافى به تو،از بيت المال دزدى نيست‌؟!» على عليه السلام به برادرش پيشنهاد ديگرى مى‌دهد و مى‌فرمايد: «شنيدم قافله‌اى به‌سوى كوفه مى‌آيد.هر دو با شمشيرهاى برهنه در كمين كاروان مى‌مانيم و ناگهان بر آنان يورش مى‌بريم؛تو آنچه نياز دارى از كاروان بردار!» عقيل گفت:«برادر جان! مگر ما راهزن هستيم،كه دست به چنين كارى بزنيم!؟» ✔️على عليه السلام فرمود: «پرداخت سهم بيشتر از بيت المال نيز نوعى دزدى و سرقت است،چرا مرا به آن مى‌خوانى‌؟!» 🔘سپس على عليه السلام آهن گداخته‌اى را نزديك دست برادر برد.عقيل كه ديد اين فرمانرواى آزاده حاضر نيست حتّى براى لحظه‌اى از خطّ‍‌ خارج شود، برخاست و رفت. 🔴در طول تاريخ عالم بشريّت كجا سراغ داريد كه برادرى قدرتمند و اختياردار خزانۀ كشور،براى حفظ‍‌ اين گونه با برادرش رفتار كند! ✔️🔴خدايا! به مسئولين ما توفيق ده كه همانند امير آزادگان،آزاده باشند و همواره «ضوابط‍‌»را بر«روابط‍‌»مقدّم بدارند.🤲 📗کتاب *آیات ولایت در قرآن*، نوشته آیت الله مکارم شیرازی، @mola_amiralmomenin_as