#یادداشت_شماره_چهارده
۱۰ ربیع الآخر ۱۴۴۴
🔴 نکاتی کاربردی در زمینه فقه نفی سبیل
۴- چرا ایران باید بتواند از خاک خودش، خاک آمریکا را بزند؟
🔻 امام خمینی (ره) در پیام پذیرش قطعنامه ۵٩٨، پیامی طولانی که بخش اعظم آن دارد راه آینده انقلابیون را مشخص می کند، گفتند که از نهضت های اسلامی و مسلمانان در سراسر دنیا حمایت خواهند کرد تا پرچم لا اله الا الله را روی قله کره زمین به احتزاز در آورند. رهبری نیز همین خط را نه فقط در منطقه که در دنیا پی گرفتند که وجود موسسات متعدد اسلامی در اروپا و آمریکای شمالی و نامه نگاری به جوانان آن مناطق، گویای این سیاست است. نتیجه این شده است که اسلام در غرب، رو به رشد است تا جایی که مسلمانان آمریکا به عنوان یک اقلیت مطرح هستند و لذا جو بایدن ملعون، در گرماگرم تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری، وعده حمایت از مسلمانان آمریکا را می داد. بله، در احادیث هست که سلاح امام زمان علیه السلام در فتح غرب، بیشتر از جنس فرهنگی است. خطی که امام و رهبری هم به جد پیگیر آن هستند. این درست و مورد تأیید.
دیگر اینکه جمهوری اسلامی، برای اینکه بتواند بازدارندگی نظامی ایجاد کند، بدش نمی آید که در آمریکای جنوبی، این حیات خلوت آمریکا، جایگاه و پایگاهی داشته باشد. این هم درست و مورد تأیید.
اما می خواهم بگویم، آمریکایی ها همان مستکبرین وقیحی هستند که در هیروشیما و ناکازاکی بمب اتم انداختند و تا همین الآن هم یک عذرخواهی خشک و خالی نکردند و باراک اوبامای دموکراتش، ایران را تهدید به حمله اتمی کرده بود. بنابراین آنچه مانع از حمله اتمی به ایران می شود، نه شرم آمریکا، بلکه وجود اسرائیل و پایگاه های آمریکا در منطقه است. در حقیقت وجود آمریکا و اسرائیل در منطقه و در تیررس موشک های ایران و جبهه مقاومت، یک عامل بازدارنده تعیین کننده است. این درحالی است که جمهوری اسلامی، به جد دنبال محو اسرائیل و اخراج آمریکا از منطقه است. سیاستی که اگر اجرا شود و آمریکا و اسرائیلی در منطقه نباشد، آنگاه عامل بازدارنده ای هم نخواهد بود. پس به طور همزمان باید به فکر یک عامل بازدارنده جایگزین بود و انصافاً نمی توان به کشورهای آمریکای لاتین و مسلمان شدن غربی ها بسنده و دل خوش کرد. بنابراین طبق فقه نفی سبیل ضمن تأکید بر تقویت این دو عامل، ایران باید بتواند از خاک خودش، موشک بلند کند و خاک آمریکا را بزند. این آن عامل بازدارنده بعد از محو اسرائیل و خروج آمریکا از منطقه خواهد بود.
@mountazer
#یادداشت_شماره_پانزده
۱۲ ربیع الآخر ۱۴۴۴
🔴 چند سال برای ساختن تمدن اسلامی، وقت صرف کنیم، منطقی است؟
🔻 معروف شده است که: «ساختن یک تمدن که به این زودی ها امکان ندارد. غرب را ببینید. از زمانی که تفکرات عصر به اصطلاح روشنگری ترویج شد تا پیاده سازی این تفکرات، چند قرن طول کشید. تمدن اسلامی قبل را ببینید، چند قرن بعد از بعثت، شکوفا شد.»
لذا نتیجه می گیرند که حالا حالاها وقت داریم، ۴۰ سال و ۵۰ سال که چیزی نیست.
🔻 می گویم مگر قرار است ما تمدن غرب را که اساساً بر پایه تکثرگرایی نسبی انگارانه بنا شده و درزگیری می شود، ملاک قرار دهیم. غربی که به دلیل نسبی انگاری، همه حرف های متفکرینش روی هواست و به دلیل تکثر گرایی، روی هوا معرکة الآراء است. یا مگر قرار است تمدن به اصطلاح اسلامی که دوران بنی عباس شکوفا شد، الگوی ما باشد. تمدنی که ملهم از غرب باستان بود. چه اینکه منصور دوانیقی علیه العنة، خلیفه عباسی هم عصر با امام صادق علیه السلام، وقتی با نهضت علمی امام باقر و امام صادق علیهما السلام مواجه شد، دستور ترجمه کتب یونانی را به عربی داد. راهبردی که توسط دیگر خلفای غاصب عباسی ادامه یافت و نه فقط فلسفه که حتی ریاضیات و ... را هم از یونان وارد کرده و با قدرت استبدادی خود و محدود کردن و قتل ائمه و شیعیانشان، آموزه های ترجمه ای غرب باستان را با مضامین اسلامی قاطی کرده و تمدنی را شکل دادند. مگر قرار است از اینها الگو بگیریم؟ مگر قرآن کریم «تفصیل کل شیء» (آیه ۱۱۱ یوسف) و «تبیاناً لکل شیء» (آیه ۸۹ نحل) نیست؟ پس چرا از قرآن نپرسیم که چند سال برای تمدن سازی اسلامی وقت داریم؟
🔻 شنیده ایم که دزدی داشت از دیواری بالا می رفت که ناگهان صدای این آیه قرآن که «اَلَم یَأن للذین امنوا أن تَخشَعَ قلوبُهم لِذکرِ الله - آیا زمان آن نرسیده است که قلب مومنان در برابر ذکر الهی خاشع شود» به گوشش رسید که مردی در دل شب، در حیاط خانه داشت آن را تلاوت می کرد. دزد با شنیدن این عبارت، متحول شد و از دزدی توبه کرد و آدم خوبی شد. ما این داستان را شنیده ایم ولی شاید خیلی از ماها بیش از این برداشت سکولاریستی، استفاده بیشتری از این عبارت تقطیع شده که بخشی از آیه ۱۶ سوره حدید است، نکرده باشیم. کل آیه این است: «اَلَم یَأن للذین امنوا أن تَخشَعَ قلوبُهم لِذکرِ الله و ما نَزَل مِن الحَق وَ لا یَکونوا کَالَّذین اوتوا الکتابَ مِن قَبل فَطالَ علیهم الأَمدُ فَقَسَت قُلوبُهم وَ کثیرٌ مِنهُم فاسِقون»
خداوند در اینجا از مومنان می خواهد که در برابر آنچه خدا نازل کرده است، یعنی معارف اسلامی، خاشعُ القلب باشند. بعد این خشوع قلب را در برابر قساوت قلب قرار می دهد. می گوید شما مومنان مثل کسانی نباشید که قبلاً به آنها کتاب داده شد ولی آنها به دلیل اینکه «طالَ عَلیهمُ الأَمَد» تعلل کردند و رسیدن به چشم اندازی که مدنظر بود را طول دادند، لذا قلب آنها دچار قساوت شد. چراکه بسیاری از آنها فاسق (ترجیح دهنده جاذبه های دنیا در برابر جهاد در راه خدا طبق آیه ۲۴ سوره توبه) بودند.
حال من سوال می پرسم، خدا در چه شرایطی دارد به مومنین نسبت به تعلل کردن در زمینه تحقق اسلام هشدار می دهد؟ در سوره حدید. سوره ای که چندین سوره قبل از سوره فتح نازل شد و می دانیم که سوره فتح در سال ششم هجری، نازل شده است. یعنی تازه ۵، ۶ سال از ایجاد جامعه نوپای اسلامی در مدینه نگذشته است که خدا طلبکارانه و با این لحن می گوید آیا زمان آن نرسیده است که مثل قبلی ها که طول دادند و قسی القلب شدند، نباشید؟
🔻 بله، وقتی حرف اسلام، مانند حرف غرب و گزاره های دانشگاهی، نسبی انگارانه و متکثر نیست، بلکه حقایق ثابتی است، پس با مراجعه به قرآن و چهارده معصوم علیهم السلام، می توان نسخه های اسلامی را به دست آورد که می بینیم مجموعه های که برای حل همه مسائل و ابعاد جامعه و در همه سوالاتشان، نخواستند جز بر در خانه قرآن و چهارده معصوم علیهم السلام زانو بزنند، صدها راهکار کاربردی از دین استخراج کرده اند که نظریات ناکارآمد دانشگاهی را دعوت به گفتگو روی میز کارآمدی می کند. لذا برای انقلابیون، همین الآن هم تشکیل تمدن نوین اسلامی دیر شده است. چون دارند تعلل می کنند و از روی راحت طلبی یا کمبود توکل، دارند شرح صدر برای دانشگاه و عدم خشوع برای نظریات کارآمد اسلامی را با این حرف که «۵۰ سال که برای تمدن سازی چیزی نیست»، توجیه می کنند. این خود جزئی از موانع انقلاب است. موانعی که اگر نمی بود....
رهبر انقلاب در ۱۴ اردیبهشت ۸۷ درباره مدت تحقق اهداف انقلاب اسلامی ابتدا در ایران و سپس کل جهان، گفتند: «اين هدف را انقلاب اسلامى داشت ... يقيناً ا گر مزاحمهائى كه حالا ميشمارم، وجود نداشت، رسيدن به اين هدف، زمان زيادى نميخواست. شايد در طول پنج سال، ده سال يك گروه متشكل قوى ميتوانستند اين اهداف را برآورده كنند؛ منتها در سر راه انسان موانع وجود دارد.»
@mountazer
#یادداشت_شماره_شانزده
۲۶ ربیع الآخر ۱۴۴۴
🔴 ایوان مدائن را «آیینه عبرت» بدانیم یا «آیینه عزت»؟ (قسمت اول)
در #تاریخ و #ادبیات ما، همچنین در #دین و #فرهنگ_عمومی ما، همواره آثار به جا مانده از سردمداران گذشته، مایه عبرت آیندگان بوده است.
مثلاً خاقانی این شاعر ایرانی وقتی که حدود ۹ قرن پیش داشت از کنار ایوان مدائن که هفتصد سال، محل حکمرانی پادشاهان ساسانی بود، می گذشت، اینگونه سروده است:
هان! ای دل عبرتبین! از دیده عبر کن! هان!
ایوان مدائن را «آیینهٔ عبرت» دان!
یا مثلاً خیام نیشابوری درباره تخت جمشید اینگونه سروده است:
آن قصر که جمشید در او جام گرفت
آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت
بهرام که گور می گرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت
متأثر از چنین دیدگاه هایی در تاریخ ما و در نظر بزرگان ادبیات فارسی که تخت جمشید را یک عبرتکده می دانستند، تخت جمشید رها شده بود. با این تفاوت که اگر در دوره خیام، آنجا آهو بچه می کرد و روبه آرام می گرفت، در دوره پهلوی اما در قرق مار و عقرب بود که دست اندرکاران برگزاری جشن های ۲۵۰۰ ساله که محمدرضا پهلوی در مهرماه سال ۱۳۵۰ برگزارش کرد، گفتند، برای برگزاری آن جشن، مدتی طول کشید تا آن مار و عقرب ها را تا شعاع قابل قبولی قتل عام کنند تا یک وقت، به میهمانان جشن، نیش نزنند.
دین اسلام اما نخواسته که این #عبرتکده ها، رها شوند بلکه حداقل در ۹ آیه از قرآن مردم را تشویق کرده است که به غرض نظر کردن و دقت کردن در عاقبت گذشتگان در زمین سیر کنند و از این اماکن تاریخی عبرت بگیرند. مثلا در آیه ۴۲ سوره روم می فرماید: «قُل سیروا فِی الارضِ فَانظُروا کَیفَ کانَ عاقِبةُ الذّینَ مِن قَبل کانَ اَکثرُهُم مشرکین»
علاوه بر تاریخ، ادبیات و دین، در فرهنگ عمومی ما نیز، تلقی عموم مردم از مطالعه تاریخ گذشتگان این است که از تجربیات، پیروزی ها و شکست های آنها برای امروز خود استفاده کنند. حال سوال این است که چه شده است که با وجود تأکید همیشگی در تاریخ و ادبیات و دین و فرهنگ عمومی ما بر عبرت گیری از میراث فرهنگی، مردم اما اکنون به جای بهره بردن از ایوان مدائن ها و تخت جمشیدها، عمدتاً به عنوان آیینه عزت و افتخار به آنها نگاه کرده و یا برای سرگرمی به این عبرتکده ها سفر می کنند؟ از چه زمانی این رویکرد همیشگی و همه جانبه ما مورد خدشه قرار گرفت؟
پاسخ این است که همانگونه که قدم نحس انگلیس و غرب زده ها با پوشش چکمه رضاخان ملعون، روی گردن بسیاری از داشته های تمدنی ما قرار گرفت و یک مدرنیزاسیون تحمیلی را دیکتاتور مآبانه و با حذف قهرآمیز نظامات سنتی ما از حجاب و مجالس عزای امام حسین علیه السلام گرفته تا طب و نحوه ساختمان سازی و مدیریت شهری و نظام قضایی و نحوه اداره جامعه و و و و رقم زد، این یکی را هم از ما گرفتند.
اما دقیقاً چه آشی برای ما پختند؟ در پست بعد بخوانید 👇
@mountazer
🔴 ایوان مدائن را «آیینه عبرت» بدانیم یا «آیینه عزت»؟ (قسمت دوم)
اما دقیقاً چه آشی را برای ما پختند؟
غرب فهمید که برای تسلط بر کشورهای دنیا باید آنها را ملت ملت و جدا جدا کند و با ابزارهایی مثل المپیک و نحوه روایت میراث فرهنگی و ... یک هویت ملی به آنها داده و از هم جدایشان کنند، آنگاه خود با ساختن سازمان ملل، همه این ملت ها و کشورهای کوچک تنها مانده را به نحوی که می خواهند، مدیریت کنند. برنامه آنها برای ایران اما، علاوه بر ملی گرایی، یک چیز اضافه هم داشت و آن این بود که دیدند اسلام ایرانی ها، مانع بزرگی در برابر استعمار و استثمار ایران است، لذا راهبردشان این بود که تاریخ ایران را در برابر اسلام قرار دهند و اینگونه ایران را از اسلام که سپری در برابر غرب بوده و هست، بی بهره کنند.
لذا تاریخ نگاری ایران را نه آنگونه که در قرآن آمده و برای مردم مفید است، براساس درگیری حق و باطل، بلکه براساس ناسیونالیسم شویینیستی (ملی گرایی برتری طلبانه) نوشتند. یعنی نه ملی گرایی صرف، بلکه یک ملی گرایی برتری طلبانه ای که نژاد آریایی را برتر می داند، همچنان که می خواهند عربیت را در نظر اعراب، معیار برتری قلمداد کنند. برای اجرای پروژه ناسیونالیسم شویینیستی در ایران، سر جان ملکم که یک فراماسون شناخته شده بود به همراه دو نفر، «جیمز فریرز» و «سر هارفورد جونز» به ایران آمدند. از جمله کارهایی که اینها کردند این بود که باید برای ناسیونالیسم شویینیستی، یک مقری مانند حرم ائمه قرار می دادند و لذا پاسارگاد را به دروغ و با اینکه استخوان های که در آنجا کاوش شده بود، متعلق به دو زن بود، قبر کوروش نامیدند. خود سرهارفورد جونز انگلیسی، در خاطراتش که به فارسی هم ترجمه شده است، اعتراف کرده که ما گشتیم تا یک جا را پیدا کنیم که بگوییم قبر کوروش است و در نهایت به پاسارگاد رسیدیم. تفصیل اینچنین مباحث إن شاء الله در نشست تخصصی روایت عبرتکده پاسارگاد، ارائه خواهد شد.
بعد در این فضا بود که رضاخان دستور داد تا تاریخ ایران را بنویسند که حسن پیرنیا، تقی زاده و عباس اقبال آشتیانی، به ترتیب تاریخ ایران باستان تا قبل از اسلام، از اسلام تا حمله مغول و در نهایت از حمله مغول به بعد را نوشتند و ساختار تاریخ نویسی ایران را که تا کنون ادامه دارد، بر اساس ناسیونالیسم شویینیستی بنا نهادند.
خب حالا سوال این است که همه مردم ما که تاریخ نمی خوانند که متأثر از محتوای تاریخ نگاری نوشته شده براساس ملی گرایی برتری طلبانه قرار بگیرند، پس چطور رویکرد ایرانی ها در مواجهه با عبرتکده ها، از عبرت گیری به عزت فروشی و یا سرگرمی تغییر کرده است؟
پاسخ این است که سازمان ملل، در ذیل خود یک سازمان یونسکو را تعریف کرد و یونسکو هم یک موسسه آیکوموس را تأسیس کرد. این آیکوموس متولی روایت میراث فرهنگی و اماکن تاریخی است. حال یونسکو آمده برای روایت میراث فرهنگی ۵۰ نوع روایت پیشنهاد داده و با این نحو روایت گری و کارهای دیگر، آن تلقی تاریخی و ادبی و فرهنگی و دینی ایرانیان را در این خصوص که این اماکن عبرتکده هستند، از بین برده و در جهت ناسیونالیسم شویینیستی قرار داده است.
اینجاست که نیاز به یک الگوی فقهی برای روایت میراث فرهنگی حس می شود. شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی، این الگو را ارائه داده است (👇اینجا👇).
@mountazer
یادداشت_شماره_هفده
۱۳ جمادی الاول ۱۴۴۴
🔴 مقایسه تهران و کاردیکلا براساس نظریات شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی (قسمت ۱)
مقدمه:
یکی از سنگین ترین دعواهای کارشناسی بین نظام سازهای قم و تکنوکرات های بی ریش و با ریش تهران، در زمینه نحوه ساخت مسکن، هم اکنون در جریان است.
#اهل_قم می گویند اگر به همه حدود ۲۴ میلیون خانواری که در کشور داریم، ۱۰۰۰ متر زمین برای ساخت خانه حیاط دار (دار واسعه) یا به اصطلاح رکیک، خانه ویلایی، بدهیم، با لحاظ کردن تمام محیط های آموزشی و عمومی و تفریحی، ۲ درصد زمین کشور مورد نیاز است و با ضریب زیست پذیری ۵۰ درصد، ۴ درصد زمین کشور کفایت می کند. به تمام بهانه ها درباره هزینه ساخت خانه، جاده کشی، تأمین آب و انرژی و ... هم جواب دادند. ضمن اینکه دار واسعه، حداقل ۱۰ برتری نسبت به آپارتمان های قوطی کبریتی دارد که حفظ حریم خصوصی، بازی کودکان، کمک اقتصادی به خانواده تنها بخشی از آن برتری هاست که مطالعه آن را به مکتوبات شورای راهبردی الگوی پیشرفت، ارجاع می دهم. حالا دولت سیزدهم قبول کرده که زمین های ۲۵۰ یا ۳۵۰ متری به مردم بدهد تا خانه بسازند. مثلاً وزیر مسکن گفته است زمین مورد نیاز برای ۴۰ هزار واحد در یزد، تأمین شده است. فارغ از اینکه این متراژ کم است اما ...
نحوه ساخت خانه، درهم تنیدگی بالایی با مدیریت شهری دارد و مدیریت شهری، اگر بخواهد اتفاق بیفتد، حدود ۱۰۰ مولفه باید رعایت شود. وگرنه مردم از این طرح یا یک سود حداقلی می برند و یا در ادامه حتی متضرر شده و قید خانه های حیاط دار را می زنند.
لذا همواره در پیشبرد انقلاب اسلامی و تحقق نظامات اسلامی، باید سر کار حاضر بود و همین یک کلمه دولت که خانه حیاط دار با یک متراژ حداقلی می سازم، نباید سبب شود انقلابیون کار را رها کنند. مبادا تجربه تلخ ما در دوران مشروطه تکرار شود که علما تحصنش را برای تأسیس عدالتخانه کردند ولی کار را رها کردند و تبدیل شد به پارلمانی که عده ای فراماسون رفتند آنجا و بروکراسی ناکارآمد را در قامت وزارت خانه ها و دولت مدرن، به ایران تحمیل کردند که هنوز مردم دارند زجرش را می کشند.
رهبر انقلاب اسلامی در ۱۴ خرداد ۱۳۹۹ درباره الزامات ایجاد تحول (انقلاب) گفتند: «اشکال این تجدّدی که حکومت های دستنشانده به ما دادند این بود که یک دست هدایتگری نداشت؛ یکی از اشکالاتش این بود. بایستی در این تحوّلی که تدریجاً بنا است انجام بگیرد، یک دست هدایتگرِ مورد اطمینانی بالاسر این تحوّل وجود داشته باشد و بایستی دستهای مطمئن و قابل اعتماد هدایت کنند این حرکت های تحوّلی را؛ وَالّا اگر هدایت نکردند، مثل آن وضعی می شود که آن روزها وجود داشت. این هم یک نکته.»
لذا بر آن شدم که در حد بضاعت خود، براساس نظریات یکی از مجموعه های نظام ساز قم با مدیریت حجت الاسلام کشوری، شهر تهران را که هشت سال است در آن زندگی میکنم، به عنوان غربی ترین شهر ایران از نظر مدیریت شهری، با یکی از روستاهای شهر بابل (روستای کاردیکلای غربی، واقع در ۲۵ کیلومتری جنوب بابل که زادگاهم هست)، از نظر میزان پیشرفته بودن مقایسه کنم تا در بستر این مقایسه، مردم ببینند که اسلام، فقط نمی خواهد خانه حیاط دار بسازد بلکه می خواهد محله ای نمونه بسازد که ده ها خدمت را به مردم عرضه کند.
@mountazer
#یادداشت_شماره_هجده
۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۴
🔴 مقایسه تهران و کاردیکلا براساس نظریات شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی (قسمت ۲)
بحث مدیریت شهری که یک قسمت آن نحوه ساخت مسکن هست، یک مسئله بخشی نیست، بلکه مسئله ای فرابخشی و بلکه به دلیل اینکه محله، محل تحقق نظامات اجتماعی اسلام است، مهم ترین مسئله فرابخشی در تمدن سازی است. بنابراین ما برای سخن گفتن از مدیریت شهری، از روشی که برای حل مسائل فرابخشی ارائه شد و جزوه آن در همین کانال آمد، مدد می گیریم. طبق آن جزوه، برای ارزیابی وضع موجود و سپس ارائه وضع مطلوب و در نهایت، تدوین جدولی از پیشنهادات راه گشا و همه جانبه اسلامی برای حل یک مسئله فرا بخشی، از نظریات موجود در ۴ جدول «تنظیم»، «تسخیر»، «تسبیح» و «غریب» که به ترتیب عهده دار بهینه کردن رابطه انسان با «دیگر انسان ها»، «طبیعت»، «خدا» و «ماوراء الطبیعة» هستند، استفاده می کنیم.
گفتنی است که ارزیابی وضع موجود، براساس نظریات موجود در جداول چهارگانه فوق، یک ارزیابی یا تنقیح ریشه ای است که شورای راهبردی الگوی پیشرفت، از آن به عنوان تنقیح زیرساختی یاد می کند. همچنین تنقیح یا ارزیابی یک مسئله شامل سه بخشِ تنقیح بیانی، زیرساختی و شاکله ای است که این سه بخشِ تنقیح، خود یکی از قواعد درونی دومین قاعده از نه قاعده فقه البیان است. و نه قاعده فقه البیان در حقیقت آن علم اصول یا به عبارتی ابزار استنباط از دین است که شورای راهبردی الگوی پیشرفت از آن استفاده می کند. پس ما در این مجموعه یادداشت، قبل از ارائه وضع مطلوب و پیشنهادات عملی، می خواهیم مدیریت شهری تهران و کاردیکلا را در فضای مقایسه، ارزیابی ریشه ای (تنقیح زیرساختی) کنیم. این را از این جهت ذکر کردم که خواننده گرامی، به این روش توجه کند و خودش بتواند آن را برای تنقیح زیرساختی موضوعات دیگر هم به کار ببرد. آنگاه بعد از ارزیابی یا تنقیح وضع موجود است که وضع مطلوب و پیشنهاداتی که برای تحقق وضع مطلوب مورد نیاز است، با استفاده از دیگر قواعد فقه البیان، استخراج و ارائه می شود.
در ادامه از نظریات جدول تنظیم کار را شروع می کنیم.
جدول تنظیم، در بردارنده ۹ فقه نظام است که هر یک از این ۹ فقه، محتوی تعدادی از نظریات اسلامی است.
اولین فقه، فقه الامام است. تعدادی از نظریات این فقه عبارتند از: نظریه نظام ولایت (عهده دار توصیف ساختار امامت یا نحوه تقسیم قدرت و حکومت)، جامعه شناسی، نظریه امنیتی سلم، نظریه هسته های توازن، الگوی جدید زیارت، نظریه پیشگیری ساختاری از بیماری، نظریه تعرف، الگوی مواجهه با آسیب های اجتماعی و غیره. ما در اینجا فقط براساس نظریه نظام ولایت، مدیریت شهری را ارزیابی می کنیم.
از نظر نظریه نظام ولایت، قدرت به نحو غیر متمرکز و محله ای در دست امام جماعت است و او بدون گرفتن هیچ حقوقی (لا اسئلکم علیه من اجر - آیات متعدد سوره شعراء) ولی امر مردمانی هست که بر طبق مقبولیتی که به دلیل علم و عدالتشان دارد، از بین خود آن مردم (اولی الامر منهم - آیه ۸۳ نساء) منصوب شده و نظامات کارآمد اسلامی را در حول خود، محقق کرده و مردم را به سعادت دنیوی و اخروی رهنمون می شود. لایه های قدرت در اسلام از خانواده شروع شده و به قبیله (محله) و بعد شهر می رسد و در نهایت به کل دنیا بسط می یابد. لذا ما مسجد قبیله (محله) و مسجد جامع داریم که مسجد محله ذیل مسجد جامع و امام جماعت ذیل امام جمعه تعریف می شود (امام علی علیه السلام فرمودند نماز در بیت المقدس، ۱۰۰۰ نماز، در مسجد جامع، ۱۰۰ نماز، در مسجد قبیله، ۲۵ نماز، در مسجد بازار، ۱۲ نماز و نماز مرد در خانه اش، ۱ نماز است). ائمه جماعات هر محله در مسجد قبیله یا مسجد محله، محله خود را به نحو اقناعی و بدون دیکتاتوری به این نحو مدیریت می کنند که:
اولاً حقوقی دریافت نمی کنند که این سبب اعتماد مردم و استفاده از پتانسیل های مردمی و نیز کمک به حفظ طهارت امام جماعت می شود.
ثانیاً امام جماعت، مسلط به علم خطا ناپذیر، نافع و کارآمد وحی برای اداره تمام شئونات و سوالات مردم از طب و تغذیه و قضاوت گرفته تا ازدواج و تربیت فرزند و آفت کشی و خانه سازی و اقتصاد و مشاغل و معاملات و غیره است. و این به او یک مرجعیت علمی می دهد.
ثالثاً امام جماعت، جامع معنویت و محبت است، به طوریکه مردم او را دوست دارند و پشت سر او نماز می خوانند. تا جاییکه در حدیث آمده است که مردمی که به امامی اقتدا می کنند، اگر او را دوست نداشته باشند نماز آن امام به لحاظ شرعی صحیح است اما قبول درگاه خدا نمی شود.
@mountazer
👇ادامه در متن بعد👇
👆ادامه متن بالا👆
بنابراین او که به دلیل علمش مرجعیت دارد، به علاوه چون حقوقی نمی گیرد و جامع معنویت و محبت است، با اقناع می تواند مردم را هدایت کند و نظامات کارآمد اسلامی را محقق کند. بر خلاف نظام قدرت دولت مدرن که باید با دیکتاتوری برآمده از قانون بشری و بروکراسی خسته کننده کارش را جلو ببرد. اساساً علت اینکه نام نظام تقسیم قدرت در اسلام را نظام ولایت گذاشته ایم، همین است. چون ولایتِ دو چیز، در لغت به معنای در همتنیدگی آن دو چیز است. به طوریکه در زبان عرب، به در هم تنیدگی دو رشته ای که به هم می تنند تا یک طناب مستحکم به وجود آید، می گویند ولایت.
رابعاً امام جماعت که نفوذ کلمه و مرجعیت علمی دارد، مرجع حل اختلاف و دعوا و مرافعه هست («وَ هل اَتاکَ نَبأُ الخَصمِ إِذ تَسَوَّروا المحرابَ. إِذ دَخلوا عَلی داوود» آیا خبر آن دادخواهان، آن زمان که از محراب بالا رفته و بر داوود داخل شدند، به تو رسیده است - آیه ۲۱ و ۲۲ سوره ص). همچنین این قضات چون از بین خود آن مردم منصوب می شود، لذا به شرایط آن محل آشناست و در کوتاه ترین زمان ممکن، رأی های عادلانه می دهد. برخلاف بروکراسی قضایی که قاضی دادگاه چون در آن محله زندگی نمی کند، نمی تواند به سرعت حکم دهد و لذا اولا موجب اطاله دادرسی می شود و ثانیا باید کارشناس بفرستد که این خود به فسادها دامن می زند. همچنین قاضی امام جماعت آن محله نیست که اگر حکم غلطی داد، آبرویش نزد مردم محله برود. لذا این ناکارآمدی های بروکراسی قضایی را می بینید که با گذشت ۴۳ سال از سقوط پهلوی هنوز هم وجود دارد و همین محله ای نبودن حل اختلافات، سبب شده دلال هایی این وسط به وجود بیایند، که بعضاً اگر بخواهید حق خود را در این نظام قضایی بروکراتیک متمرکز بگیرید باید رشوه بدهید. چه اینکه در دوران رضاخان، نظام حل اختلافات که در دست علمای مساجد بود، از آنها گرفته شد و به بروکراسی قضایی که توسط علی اکبر داور به ایران وارد شد، سپرده شد. همچنین وجود شورای حل اختلاف در روستاها که مانند شورای شهر، با رأی گیری انتخاب می شوند، به دلیل اینکه معمولاً از افرادی تشکیل شده است که آن مقام معنوی را ندارند و به اصطلاح مردم پشت سرشان نماز نمی خوانند، لذا شرط عدالت را تقویت نمی کند. درنتیجه مردم معمولا رأی های صادره از شوراهای حل اختلاف را جانب دارانه تلقی می کنند. شوراهایی که نه از ناحیه انتصاب به دلیل مقبولیت ناشی از علم و عدالت، بلکه از طریق رأی گیری بر سر کار می آیند و معمولا اگر کسی از افراد روستا به یک کاندیدای خاص رأی ندهد، کینه ها و نزاع هایی شکل گرفته و می گیرد، درست مثل به اصطلاح انتخابات های دولت مدرن در همه کشورها. چنین نظام تقسیم قدرتی چگونه می تواند کارآمد باشد و زمین را که از نظر خالق و مالک زمین، ارثیه صالحان (شایستگان) است تحت حکومتشان در آورد و درنتیجه سعادت را به بشر هدیه دهد؟
خامساً امام جماعت در ذیل مرکز مدیریت محله که مسجد است، آن علم نافعی که در اختیار دارد را به مردم تعلیم می دهد و یک مدرسه می سازد. طبعا در تهران و کاردیکلا و نه در هیچ جای ایران، چنین مدارسی وجود ندارد و هر چه هست آموزش و پرورش بیکنی است که ظن تجربه گرایانه عمدتاً بی خاصیت و بعضاً مضر را آموزش می دهد، نه نظریات کاربردی و نافع برآمده از دین را.
سادساً از یک طرف حول مسجد، بازارهای موقت و وقفی وجود دارد و از طرف دیگر امام جماعت محل تجمیع سرمایه و هدایت نقدینگی از محل موقوفات و دریافت خمس و زکات است. مساجد تهران و کاردیکلا و تقریباً تمام مساجدی که ساخته می شوند، فاقد این امکانات هستند. اگرچه هستند هنوز مساجدی قدیمی که ده ها یا صدها باب مغازه موقوفه ای را به کمترین قیمت، مثلا سالی یک میلیون تومان (قیمت ۴ کیلوگرم گوشت)، به مردم اجاره می دهند اما این مساجد، غالب نیستند.
بنابراین براساس نظریه نظام ولایت، تهران و کاردیکلا، نمره قبولی نمی گیرند. چون در زمینه مدیریت شهری، امام کاردیکلا، عمدتاً دهیاری و شورای محله و امام تهران، عمدتاً شهرداری و شورای شهر است و اساساً ما در ایران نظام ولایت نداریم، جز اینکه ولی فقیه را بر بالای نظام دولت-ملت بروکراتیک قرار داده ایم. و می دانیم که در تقابل بین #یک_مسئله درست (ولایت فقیه) و نظامی از مسائل غلط، این #نظام_مسائل غلط است که آن تک مسئله را در خود هضم می کند. لذا برخلاف تبلیغاتی که می شود می بینیم که همه دولت های جمهوری اسلامی در عمل کار خودشان را انجام می دهند. البته بسط دیکتاتوری قانون بشری و بروکراسی، در کاردیکلا کمتر از تهران بوده و وزن اقناع سازی مردم و آزادی عمل مردم، بالاتر از تهران است. اگر چه با تأسیس دهیاری ها در دولت آقای احمدی نژاد و بسط بروکراسی به روستاها، دیگر مردم آن آزادی عمل سابق را ندارند و مسئولین بیش از علم و اقناع، به صدور مجوزها و بروکراسی متوسل هستند.
@mountazer
#یادداشت_شماره_نوزده
۲۶ جمادی الاول ۱۴۴۴
🔴 مقایسه تهران و کاردیکلا براساس نظریات شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی (قسمت ۳، براساس الگوی فقهی ساختمان)
دومین فقه از ۹ فقه نظام موجود در جدول تنظیم روابط انسانی، فقه التزکیه است. تعدادی از نظریات این فقه عبارتند از: نظریه مدیریت شهری محله محور، الگوی طراحی ساختمان، نظریه آموزش و پرورش آینده، الگوی فقهی تحلیل بیماری (پاتولوژی فقهی) و غیره.
ما در اینجا فقط براساس دو نظریه، «الگوی فقهی طراحی ساختمان» و «مدیریت شهری محله محور»، تهران و کاردیکلا را در فضای مقایسه، ارزیابی می کنیم.
الگوی فقهی طراحی ساختمان:
در ادامه فقط ۹ شاخص برآمده از الگوی فقهی ساختمان که جزوه اش در پایین یادداشت آمده است را بررسی می کنیم.
1️⃣ حیات وسیع:
می دانیم که دارا بودن حیاط وسیع، هم از نظر اقتصادی و هم از نظر بازی کودکان و هم فرزندآوری و سلامت و حفظ حریم خصوصی، مهم است. خانه های کاردیکلا عمدتاً حیات دار است و در آن حیاط ها، بخشی به پارکینگ، بخشی به نگهداری طیور و بعضاً گوسفند و گاو، بخشی به درختان میوه از جمله پرتغال و نارنگی و انار و گردو و سیب و گلابی و ...، بخشی هم به کاشتن سبزی جات در پاییز و زمستان و صیفی جات در تابستان، اختصاص دارد. این درحالی است که خانه های تهران عمدتاً آپارتمانی و قوطی کبریتی است و لذا مانعی برای فرزندآوری و بازی کودکان هم هست. تا جاییکه طبقه پایینی می خواهد بخوابد، فرزند ساکن در طبقه بالایی دارد روی سقف همسایه طبقه پایین رژه می رود. لذا یک بخش خاص در نیروهای انتظامی به دعواهای آپارتمانی اختصاص داده شده است. همینجا گفتنی است که با این زمین های ۲۵۰ و ۳۵۰ متری که گفتند دولت می خواهد بدهد، نمی توان آن کاربری های بالا را از حیاط گرفت. لذا ما در روایات داریم که شرف خانه به حیاط #وسیع آن است.
2️⃣ نگهداری حیوانات خانگی مفید:
علاوه بر اثرات اقتصادی نگهداری دام و طیور در دار واسعه، در روایات ما تأکید ویژه ای بر نگهداری کبوتر، خروس، گربه و غیره در خانه های حیات دار شده است. چون برخی از این حیوانات اثرات ماورائی زیادی دارند. در کاردیکلا مردم معمولا در خانه های خود خروس دارند و بعضاً گربه موجود است اما به ندرت کبوتر نگه می دارند. تهرانی ها اما به دلیل زندگی آپارتمانی از این حیوانات بی بهره اند. البته به دلیل اینکه از یک طرف، شهرهایی مثل تهران به علت توسعه یافتگی، عقب مانده شدند و در نتیجه یکی از وجوه این عقب ماندگی، افزایش فردگرایی (ایندویژوالیسم) است، و از طرف دیگر سگ، حیوان با وفا و مأنوسی هست، لذا برخی تهرانی ها سگ را در درون خانه خود و نه برای نگهبانی از خانه یا گله، نگه می دارند که طبعاً خیری در آن نیست. بلکه به دلیل اینکه سرپوش و مُسکّنی روی فردگرایی آن عزیزان است، موجب شر و تعمیق فردگرایی آنان هم هست. می دانیم که فردگرایی انسان لیبرال، خود بسترساز انواع آسیب های اجتماعی و تحمیل هزینه های متنوع و متعدد به فرد و جامعه است که در این مجال نمی گنجد.
3️⃣ جانمایی حمام، دستشویی و آشپزخانه در بیرون خانه:
به دلیل جلوگیری از اثرات منفی ماورایی، حمام و دستشویی در بیرون خانه جانمایی شده و برای جلوگیری از ریزه خوری، آشپزخانه نیز در بیرون از خانه جانمایی می شود. در گذشته در خانه های کاردیکلا، این امور رعایت می شد. اما الآن در کاردیکلا عمدتا و در تهران تماماً حمام، دستشویی و آشپزخانه در درون خانه جانمایی می شود. اما در روستاهای جنگلی بابل، بعضاً هنوز هم این معیار اسلامی رعایت می شود.
4️⃣ عدم خرید و فروش خانه و زمین:
روایت داریم که خداوند برای اینکه قیمت زمین و خانه را کنترل کند، برکت را از شغل بساز بفروشی و خرید و فروش زمین برداشت. این در حالی است که در تهران خانه بیشتر از کاردیکلا و در کاردیکلا، زمین بیشتر از تهران خرید و فروش می شود که همین امر سبب پرواز همیشگی قیمت زمین و خانه و سختی معیشت مردم شده و می شود. راه حل این معضل در الگوی فقهی مدیریت انفال است که از نظریات فقه المکاسب است و در اینجا که بحث از یکی از نظریات فقه التزکیه است، نمی گنجد.
5️⃣ ارتفاع خانه:
در روایت داریم که ارتفاع خانه را بیش از ۴ متر نسازید و در روایت دیگر داریم که محل زندگی اجنه از ۴ متری سطح زمین به بالا شروع می شود. لذا می بینیم که تحقیقات نشان داده است، جرم و جنایت در ساختمان های بیش از سه طبقه، ۳۸ درصد بیشتر از خانه های با ارتفاع کمتر است و نیز بیماری های روانی به گونه ای گسترش یافته که در آمریکا ۳۳ درصد بستری شده ها، نه در بیمارستان که در تیمارستان، بستری می شوند. بی شک یکی از علل این مشکلات، اثرات منفی ماورایی است.
@mountazer
👇ادامه در متن بعد👇
👆ادامه از متن بالا👆
(ما إن شاء الله در یک سلسله یادداشتی، این ظن تجربه گرایانه ای که در دانشگاه به غلط به عنوان علم، به خورد مردم می دهند را با خاک یکسان می کنیم. روش ما، روش ائمه علیهم السلام است. به این صورت که علیل بودن ظن تجربه گرایانه را از خود تجربیات بشری و حداقل در ۴ لایه جلوی چشم همه می گذاریم و بعد دستان پر وحی را در این لایه هایی که تجربیات بشری علیل است، باز می کنیم تا کسی علم نافع وحی را خرافات و ظن ناکارآمد خود را علم معرفی نکند.)
اگرچه در کاردیکلا اخیراً خانه های آپارتمانی ساخته می شود اما هنوز عمده خانه ها یک طبقه است. در تهران هم که خانه ها، عمدتاً آپارتمان های ۴ طبقه یا بیشتر است.
6️⃣ حفظ حریم خصوصی:
در کاردیکلا اخیراً با ساخت آپارتمان ها، در حیاط برخی خانه ها، حریم خصوصی همسایه ها رعایت نمی شود. در تهران هم که باید بر روی پنجره خانه پرده انداخت تا این قوطی کبریت تبدیل به زندان شود. چه می کشند زنان خانه دار تهرانی.
7️⃣ نمای خانه:
خوب است نمای بیرونی خانه ها ساده و شبیه به هم باشد. این درحالی است که در تهران و کاردیکلا و بیشتر در بالاشهر تهران، برخی در نمای بیرونی خانه خود یا حتی در دیوار و دروازه خانه، تبرّج جاهلی به خرج می دهند.
8️⃣ کاهش تولید زباله:
به دلیل وجود حیوانات خانگی در عمده خانه های کاردیکلا، بخشی از زباله های تر، توسط این حیوانات مصرف می شوند. همچنین بخشی از زباله های فلزی و پلاستیکی در برخی خانه ها جمع آوری شده و به افرادی که به صورت دوره ای با یک وانت در محله گردش می کنند و در زبان محلی به آنها «پیت خَرین» گفته می شود، فروخته می شود و پولش خیلی شرافت مندانه به جیب خود تولیدکنندگان زباله می رود. در تهران اما هم سرانه تولید زباله های خشک و هم تر بیشتر از کاردیکلا است و تهرانی ها همه اش را در سطل زباله می ریزند. در تهران پیت خرین به خانه های مردم نمی آید، بلکه آن پیت خرین ها، شبکه ای از زباله گردها از طبقه مستضعف اقتصادی و بعضاً عزیزان افغانی را به کار می گیرند. من از یکی از این زباله گردها که پسر جوانی بود و برای حمل کیسه سنگینی که در دست داشت، چند دقیقه ای کمکش کردم پرسیدم. گفت زباله های خشک را به قیمت کیلویی ۱۵۰۰ تومان به پیت خرین های تهرانی می فروشند. تجارت پر سودی است و لذا شهرداری تهران در تلاشی مذبوحانه، در به در به دنبال گرفتن زباله گردها و انهدام شبکه آنان است. الله اکبر به این همه مردم داری، محرومیت زدایی و شکوه مدیریت شهری با الگوهای غربی.
اما کاردیکلا. در تحقیقی میدانی که برای اصلاح مدیریت پسماند روستایی بابل با راهنمایی دکتر روزبه شفقت در سال ۱۳۹۱ انجام داده بودم، معلوم شد، نیمی از زباله های تولیدی در خانه های کاردیکلا، تر است و نیمی دیگر خشک. زباله های تر را می توان با دادن بشکه های تولید کمپوست به مردم، به کمپوست تبدیل کرد که علاوه بر صرفه جویی در هزینه حمل زباله ها توسط دهیاری، از طریق تولید کود طبیعی، به مردم کمک می شود. آنگاه زباله های خشک را به راحتی می توان به مناطق بازیافت برد. حال آنکه چنین طرحی اجرا نشده و زباله های تر و خشک را به دل جنگل های بابل (روستای انجیل سی) می برند که این امر روستانشینان آن اطراف را به حق و به شدت آزار می دهد و مشغول شکایت هستند. البته الآن سال هاست که دارند چند واحدِ زباله سوزی تأسیس می کنند تا زباله های مازندران را سوزانده و هوایش را آلوده کنند. در روستای کاردیکلا البته برای مدت ها، زباله های خانگی حتی به انجیل سی هم منتقل نمی شد و مردم آن را عمدتاً در کنار بُزرود، رودی که از وسط محله می گذرد، رها می کردند. این عامل و نیز رهاسازی فاضلاب برخی خانه ها در بُزرود سبب شده است که در رودی که تا ۳۰ سال قبل، از آب آن برای شست و شوی ظروف و لباس استفاده می شد، الآن حتی نمی توان شنا کرد. البته اگر دو روستا بالاتر و درون جنگل بروید، آب بزرود هنوز تمیز است. این نشان می دهد، تصرف عنصر پایه در طبیعت و درنتیجه تولید زباله ها و فاضلاب های سنتزی، چقدر مضر است که با عبور از دو روستا، آب تمیز یک رود تبدیل به فاضلاب می شود. در حالی که این آب صدها سال با عبور از همین روستاها تمیز مانده بود. و این فقط یکی از ناکارآمدی های بسط مدرنیته است.
@mountazer
👇ادامه در متن بعد👇
👆ادامه از متن بالا👆
9️⃣ شش معیار برای ارزیابی مصالح ساختمانی:
گفتنی است الگوی فقهی ساختمان در مقایسه و به جای مقررات ملی ساختمان تدوین شده است. همه شاخص های ارزیابی این یادداشت و بسیاری دیگر از شاخص هایی که در الگوی فقهی ساختمان آمده و ما اینجا به آن اشاره نکردیم، در مقررات ملی ساختمان مغفول مانده است. اما پرداختن به مصالح ساختمانی، در هر دو الگوی فقهی و فعلی پرداخته شده است.
عیب بزرگ شبه علم مدرن که در دانشگاه ها تدریس می شود این است که از مصالح ارزان و در دسترس برای ساخت خانه استفاده نمی کند. علاوه بر این از مصالح (بتن و فولاد) و روش هایی برای ساخت خانه استفاده می کند که موجب می شود زمان زیادی برای ساخت خانه نیاز باشد. البته اخیراً در روستای شاهزاده رضای بابل، خانه ای معروف به ویلای سوییسی در مدت حدود دو هفته ساخته شده است. اما در این خانه نیز از مصالح بومی که سازگار با افراد آن منطقه و ارزان است، استفاده نشده است. لذا قیمت ساخت چنین ویلاهایی همچنان بالاست. این در حالی است که در حدود ۵۰ سال قبل، مردم کاردیکلا، ظرف کمتر از یک هفته با چوب، کاه گل و آب، برای خود خانه می ساختند. هم در زمان اندک و هم ارزان و هم با مصالح بومی، مصالحی که جزئی از طبیعت و زیست تخریب پذیر بودند و مانند مصالح فعلی، معضل نخاله های ساختمانی را به وجود نمی آوردد. شاید عده ای شبهه کنند که آن خانه ها استحکام نداشت. در جواب می گویم در همین بابل، ۳۰۰ سال قبل، محمدحسن خان قاجار، پلی را به اسم خودش بر روی بابل رود بنا نهاد که بعدها در دوره جمهوری اسلامی یک پل بتنی هم کنار آن ساخته شد. حال وقتی خواستند یک محموله سنگین را از روی بابل رود عبور دهند، همین مهندسین شبه علم مدرن محاسبه کردند و دیدند که استحکام پل ۳۰۰ ساله محمدحسن خان از پل تازه ساخت بیشتر است. بله، ما چنین بناهای محکمی می ساختیم. اما یکی از نظاماتی که رضاخان ملعون با چکمه خود، به نحو دیکتاتورمآبانه ما را از آن بی بهره کرد، همین بحث معماری بود. به گونه ای که ساختن هر خانه ای را منوط به گرفتن پروانه ساختمان کرد و دادن پروانه ساختمان را هم داد دست این مهندسینی که در دانشگاه سکولار درس می خواندند و اینگونه داشته های تمدنی ما را در زمینه معماری و شهرسازی حذف کرد، همچنان که در بسیاری دیگر از نظامات دیگر به دستور انگلیس و غرب زده ها، همین خیانت را انجام داد و یک مرگ تمدنی را رقم زد.
بنابراین خوب است مهندسین عمران خود را از این دگماتیسم بتن و فولاد رها کنند و سری به قم بزنند تا با مصالحی که در آیات و روایات ما بحث شده است، آشنا شوند و نیز در داشته های معماری ما سیر کنند و در آزمایشگاه های خود، آنها را به بوته تجربه بگذارند.
به هر حال امروز در تهران و کاردیکلا، از مصالحی استفاده می شود که اولاً گران، ثانیاً غیر بومی، ثالثاً آلوده کننده محیط زیست از طریق نخاله های ساختمانی زیست تخریب ناپذیر، رابعاً عمدتاً ناسازگار با سلامت جسمی و روحی افراد، خامساً با استحکام نامناسب و سادساً با ماندگاری کم هستند که در نظریات جدول تسخیر، به نحو تفصیلی باید در این زمینه بحث شود.
بگذارید دامنه بحث را برچینم. با توجه به این یادداشت در می یابیم اگرچه طبق شاخص های الگوی فقهی ساختمان، کاردیکلا، بسی پیشرفته تر از تهران است اما با این حال این روستا نیز به میزانی که به نظامات غربی آلوده شده است، طعم تلخ عقب افتادگی را از جمله در زمینه زباله، آلودگی آب، عدم حفظ حریم خانه ها، ساخت خانه با مصالح نامناسب و غیره چشیده و می چشد. به همین صورت اگر از کاردیکلا به سمت روستاهای جنگلی بابل برویم که کمتر به مدرنیته آلوده اند، می بینیم که کمتر دچار عقب افتادگی شده اند.
به طور کل به عنوان یک قاعده می گوییم «هر چه غربی تر یا مدرن تر، عقب افتاده تر و ناکارآمدتر» اگر هنوز این جمله برایتان سنگین است، با ادامه ارزیابی ریشه ای (تنقیح زیرساختی) مدیریت شهری تهران و کاردیکلا با ما همراه باشید.
@mountazer
#یادداشت_شماره_بیست
۲۸ جمادی الاول ۱۴۴۴
🔴 مقایسه تهران و کاردیکلا (قسمت ۴، براساس مدیریت فضای سبز عمومی)
🔻 گفتیم دومین فقه یا دومین رشته علمی از ۹ فقه نظام موجود در جدول تنظیم روابط انسانی، فقه التزکیه است. یکی از چیزهایی که در تزکیه افراد موثر است، عبارت است از نحوه مدیریت فضای سبز. چه اینکه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند «الطّیبُ یَشُدُّ القلب - بوی خوش قلب را تقویت می کند» و نیز در روایات داریم که کاشت برخی گیاهان و خوردن برخی میوه ها، به کنترل شهوت کمک می کند. لذا در مجموع ما مدیریت فضای سبز را در بحث تزکیه جانمایی می کنیم، اگرچه پیاده کردن «طرح عطر» که در مورد مدیریت فضای سبز عمومی است، فواید اقتصادی وافری هم دارد.
👈 مثلاً تجربه کوبا. به این صورت که پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۳۷۰ شمسی، کشور کوبا که نیمی از کود، سم و تجهیزات کشاورزی خود را از شوروی وارد می کرد و از نظر جغرافیایی در حیاط خلوت آمریکا (۲۰۰ کیلومتری جنوب ایالت فلوریدا) قرار داشت، مورد تحریم آمریکای جهان خوار قرار گرفت. درنتیجه ظرف ۵ سال، مصرف پروتئین در کوبا، ۴۰ درصد کاهش یافت. کوبا برای حل این مشکل، «سیستم باغ شهری ارگانیک» یا Organoponicos را راه انداخت. به گونه ای که پارکینگ ها و زمین های خالی تبدیل به باغ شهری شدند و حتی مردم در ظروف، سبزی می کاشتند و درنتیجه کوبا از این بحران تحمیلی سربلند بیرون آمد.
👈 یا مثلاً تجربه جنگ جهانی. به این صورت که در جنگ جهانی اول و دوم، کشورهای آمریکا، انگلیس، کانادا و آلمان، جنبش «باغ پیروزی» را راه انداختند. به گونه ای که در پارک های عمومی و فضای سبز، سبزی و درختان میوه کشت کردند. در نتیجه حدود ۴۰ درصد از محصولات آمریکا در طول جنگ از همین باغ های پیروزی (Victory gardens) تولید شد.
🤔 اما غربی ها، کاشت گیاهان مثمر در فضاهای عمومی شهر را از مسلمین یاد گرفتند. به گونه ای که در مقالاتی که برای کاشت درختان مثمر می نوشتند، از مثمر کاری ها به عنوان باغ ایرانی (persian garden) نام بردند. اما از وقتی درختان تزیینی غیر بومی را به ایران وارد کردند، درختان مثمر را از فضای سبز ما کنار زدند. درحالی که درختان مثمر را هم می توان برای تزیین استفاده کرد و هم از میوه اش بهره برد.
کاری به این نداریم که بسیاری از این گونه های غیربومی و چمن ها، هم آب زیاد مصرف می کنند، هم بعضاً خاک را از حاصلخیزی می اندازند و هم مشکلات عدیده دیگری به وجود می آورند که این قصه مفصل در این یادداشت نمی گنجد.
به هر حال ما را از این داشته تمدنی مان هم تهی کردند. درحالی که در روایات ما بی ثمر بودن درخت، به صورت پیش فرض یک عامل منفی در نظر گرفته شده است. تا جایی که حضرت امیرالمومنین علیه السلام وقتی می خواهند بگویند علم بدون عمل، چقدر قبیح است، می فرمایند «علمٌ بِلا عَملٍ، کَشَجرٍ بِلا ثَمرٍ - علم بدون عمل، مانند درخت بدون میوه است.»
✍️ در تهران، اگرچه کوچه باغ های قدیمی اندکی بعضاً وجود دارد و برخی درختان توت هم مشاهده می شود، ولی عمده درختان، بی ثمر است. در کاردیکلا اما عمده درختان، مثمر است. به طوریکه مردم در حیاط خانه خود، انواع درختان میوه و سبزی جات را کشت می کنند. یا مردمی که زمین کشاورزی آنها، مشرف به بُزرود است که از وسط روستا می گذرد، در حاشیه بزرود، یا درختان مثمر مثل نارنج و گردو کشت می کنند و یا درختان صنوبر که اگرچه غیرمثمر است، اما برای فروختن چوبش، آن را می کارند. همچنین در یکی از کوچه های کاردیکلا در فضای عمومی درخت نارنج کشت شده است و مردم از آن بهره می برند. البته این طور نیست که جنبشی راه افتاده باشد تا از فضای عمومی محله، برای مثمر کاری استفاده شود. بلکه در روز درختکاری سال ۱۴۰۰، از درختان غیرمثمر برای فضای عمومی استفاده شد.
🔻 مرحوم سیده نرجس خاتون مجتهد نجفی در کتاب «اقتصاد مقاوم تر، محیط سالم تر با کاشت درختان با ثمر» به نحو تفصیلی روایات مربوط به مثمرکاری و ملحق به آن، پرورش دام و طیور و نحوه کود دهی و آفت کشی را بحث کرده است.
@mountazer
به زودی ...
📢📢 نامه ای خطاب به مسئولین هیئت های دانشجویی و دبیران اتحادیه های دانشجویی انقلابی (دفتر تحکیم، مستقل، جنبش عدالتخواه، جامعه اسلامی و مجمع اسلامی)، به زودی منتشر خواهد شد إن شاء الله.
خطاب به هیئت های دانشجویی و دبیران اتحادیه های دانشجویی جامعه اسلامی، مستقل، دفتر تحکیم، جنبش عدالتخواه و مجمع اسلامی
سلام علیکم
قال الرضا(ع): «رَحِمَ اللّهُ عَبْدا اَحْیا أمْرَنا،» فَقُلْتُ لَهُ: «فَکَیْفَ یُحْیِی أمْرَکُمْ؟» قالَ: «یَتَعَلَّمُ عُلُومَنا و یُعَلِّمُها النّاسَ، فَإِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا - خداوند رحمت کند بنده ای را که امر ما را زنده کند». گفتم: چگونه امر شما را زنده کند؟ فرمود: «علوم ما را فراگیرد و به مردم بیاموزد، که اگر مردمْ محاسن گفتار ما را می دانستند، از ما پیروی می کردند»
ضمن تحسین بیانیه پرشور بسیج دانشجویی در پاسخ به تحریم این تشکل با برکت توسط اتحادیه اروپا عرض می کنم:
✍️ شاید از گذشته نیز اینگونه بوده است که بسیج دانشجویی را تثبیت کننده؛ و دیگر تشکل های انقلابی را فتح کننده سنگرها و نیروها می دانستند. به همین دلیل هم تشکل هایی مثل انجمن، جامعه و جنبش، بیشتر جذب نخبگانی داشته و آوانگارد بوده اند، اما اکنون که اتحادیه اروپا بسیج دانشجویی را تحریم کرده است و درنتیجه تعدادی از دانشجویان در سال های پیش رو، به دلیل به درد سر نیفتادن در صورت اپلای احتمالی، از بسیج دانشجویی فاصله خواهند گرفت، خوب است تشکل های شما طراحی متناسب و پیش دستانه ای داشته باشند. سوال این طراحی واضح و آن این است:
🔻چگونه باید دانشجویان را جذب کرد؟
این سوالی است که ۷ سال قبل زمانی که می خواستیم انجمن علم و صنعت را تحویل دهیم، ذهن ما را مشغول کرده بود. ما به دنبال «فکر» و «حرفی» بودیم که هم بتواند در رقابت با ۸ تشکل انقلابی دانشگاه، برای انجمن جذب نیرو کند و هم نیروهای جذب شده را از به اصطلاح «چپ کردن» حفظ کند.
👌 ما برای پاسخ به این سوال حرف امام (ره) را که در پیام پذیرش قطعنامه فرمودند: «در مسير ارزشها و معنويات از وجود روحانيت و علماي متعهد اسلام استفاده كنيد، و هيچگاه و تحت هيچ شرايطي خود را بي نياز از هدايت و همكاري آنان ندانيد.» شنیدیم و نیز مطالبات مکرر سال های گذشته رهبری مبنی بر استفاده از فضلای جوان حوزه علمیه قم را شنیدیم. لذا به فضلای جوانی که داشتند و دارند حرف نو و کارآمد اسلامی را برای اداره تمام شئونات جامعه استخراج می کنند مراجعه کردیم.
اکنون ماحصل تجربه این هفت سال این شده است:
❌ ما افرادی را که بخشی از حرف خود را از اسلام و بخشی دیگر را از دیگران اخذ می کنند و به اصطلاح «به غرب بسم الله می چسبانند» کنار گذاشتیم تا التقاطی نشویم و به نام اسلام ناکارآمدی های غرب را به جان نخریم.
❌ ما افرادی که حرف خود را فقط از اسلام می گیرند اما حرف عملیاتی نمی زنند بلکه کلی گویی می کنند کنار گذاشتیم تا وقت خودمان و مردم را نگیریم و اسلام را متهم به عدم پاسخگویی به همه احتیاجات بشر نکنیم.
❌ ما حتی به افرادی که برای حل مسائل جامعه حرف عملیاتی و اسلامی می زنند اما فقط دو سه مسئله را جواب می دهند بسنده نکرده ایم. چراکه نظامات اجتماعی در هم تنیده اند و با چهار تا نظریه نمی توان تمدن سازی کرد بلکه اگر هم آن چهار ساحت اسلامی شود، به تدریج در نظامات دیگر هضم خواهد شد.
👌 در نهایت ما به مجموعه ای از فضلای نظام ساز که حرف های عملیاتی اسلامی در تمام زمینه ها فقط از تراث شیعه استخراج می کنند مراجعه کرده ایم.
شما در هر زمینه ای از الگوی روایت میراث فرهنگی گرفته تا مدیریت آب، از ساختمان سازی و مدیریت شهری گرفته تا آموزش و پرورش، از پزشکی گرفته تا نحوه آفت کشی، از الگوی ارزیابی غذا و استانداردهای مربوطه گرفته تا اصلاح صنایع و و و اگر بخواهید حرف کارآمد اسلامی را بشنوید، اکنون دستان پری در حوزه علمیه قم وجود دارد. اگر چه پیشنهاد اول و اولا به دلیل شرایط فعلی، زدن حرف اسلام در زمینه اقتصاد است. در همین زمینه ۱۵ نظریه اقتصادی تدوین شده است که ۶ نظریه اول به نحو اولیه مورد بحث قرار گرفته و کتاب هایی از آن تولید شده است. بیایید شیرینی اسلام را به مردم بچشانیم.
اما هیئت های دانشجویی که مهم ترین و موثرترین تشکل هستند علاوه بر جهاد تبیین در راستای نظریات بالا، می توانند در راستای الگوی تعمیم کارکردهای اربعین در زندگی روزمره نیز فعالیت نمایند إن شاء الله.
برادران و خواهران
👌 همه نظریات روی میز کارآمدی زده می شود و برادر کوچک شما در مواردی دیده است که با بیان درست، حتی ضد انقلاب هم با شنیدن این حرف ها قانع و جذب شده اند. چرا که این روش، یعنی ارائه محاسن یا کارآمدی های علم اهل البیت علیهم السلام، برای احیای امر و پیشبرد انقلاب اسلامی ما توسط امام رضا علیه السلام تجویز شده است.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
جعفر شفقت
طلبه مدرسه تمدنی هدایت
کارشناس الگوی پیشرفت اسلامی
@jafarshafaghat
#یادداشت_شماره_بیست_و_یک
۲ ذی الحجه ۱۴۴۴
🔴 مقایسه تهران و کاردیکلا (قسمت ۵، براساس معیار #تعارف و #محیط_همسایگیِ_طایفه_ای)
در یادداشت قبل (یادداشت شماره بیست)، نحوه «مدیریت فضای سبز عمومی» را معیار ارزیابی قرار دادیم. در اینجا دو تا دیگر از معیارهایی که در نظریه مدیریت شهری محله محور وجود دارد، یعنی «وجود تعارف» یا شناخت بینابینی گسترده بین اهالی محله و نیز «هم طایفه بودن» اهالی محله مختصراً بحث می شود.
اینجا به جای درایه در آیات و روایات متعدد، این دو معیار را از آیه ۱۳ سوره حجرات تبیین می کنیم: «یا ایها الانسان إنّا خَلَقناکم مِن ذَکَرٍ و أُنثیٰ و جَعَلناکُم شُعوباً و قَبائِلَ لِتَعارَفوا، إنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللهِ أَتقاکُم» معنای آیه: این حرف را برای همه انسان ها می زنیم، چون همه انسان ها می توانند این را بفهمند که ما آن ها را در شعبه ها و قبیله های مختلف قرار دادیم به این دلیل که همدیگر را بشناسند. وگرنه همه شما از یک نر و ماده آفریده شده اید. لذا این طایفه بازی ها، ملاک برتری و کرامت شما نزد خالقتان نیست، بلکه هر کدامتان که با تقوا تر باشد، نزد خدا با کرامت تر است.
جَعَلناکُم شُعوباً و قَبائِلَ لِتَعارَفوا، شما را قبیله قبیله کردیم، لِتَعارَفوا یعنی برای اینکه بین شما تعارف به وجود بیاید. تعارف، بر وزن تفاعل، به معنای شناخت بینابینی هست. یعنی هر دو طرفِ این فعل، هم فاعل هستند و هم مفعول. مانند کلمه تقابل که یعنی با یکدیگر درگیر شدن.
خداوند می گوید برای اینکه در محله گمنامی به وجود نیاید بلکه شما یکدیگر را بشناسید، ما شما را قبیله قبیله کردیم. این در حالی است که در شهرهای مدرن کنونی از جمله به دلیل وجود تراکم بالا، فامیل نبودن همسایه ها و تغییر محل سکونت خانواده ها، معمولاً گمنامی حاکم است تا جایی که بعضاً همسایه ها همدیگر را نمی شناسند. همین وجود گمنامی و تراکم بالا که ماحصل تئوری های مدیریت شهری نوشهرگرایی و ... است، ناکارآمدی های متعددی را به مردم تحمیل کرده است از جمله در زمینه های:
1️⃣ آلودگی هوا
در تهران هوا بسیار آلوده هست و سالانه هزاران نفر را می کشد، مدارس و ادارات را تعطیل و بسیاری را بیمار می کند، اما هوای روستای کاردیکلا کاملاً پاک است.
2️⃣ ترافیک و اتلاف وقت و انرژی
در تهران با وجود این همه مترو و اتوبان و ...، بسیاری از وقت، انرژی و اعصاب مردم در ترافیک تلف می شود. اما در کاردیکلا، ترافیک نیست و آرامش حکمفرماست.
3️⃣ واسطه گری برای ازدواج
در تهران به دلیل گمنامی، واسطه گری برای ازدواج نه به اندازه و نه به عمق کاردیکلا رواج ندارد. یعنی در کاردیکلا و روستاهای اطراف، چون مردم خانواده های همدیگر را تا چند نسل می شناسند با گستردگی و شناخت دقیق تری می توانند برای ازدواج واسطه گری کنند. اگرچه در کاردیکلا نیز چون در فضای مدرنیته قرار گرفته است، طیفی از ازدواج ها با افراد غریبه انجام می شود.
4️⃣ وجود باندهای تکدی گری
به دلیل گمنامی وقتی در تهران کسی گدایی می کند، شما نمی دانید آیا با کمک به او به باندهای تکدی گری کمک کردید یا با کمک نکردن به او، به نیازمندی که از شما درخواست کوچکی داشت، بی اعتنایی کرده اید؟ این در حالی است که در کاردیکلا ما تعدادی فقیر داریم که هر چند وقت یکبار خودشان به خانه های مردم می آیند، در می زنند و حدود یک پیمانه برنج یا مقداری پول تحویل می گیرند. این فقرا شناخته شده اند و گذشته و وضع حال آنها بر مردم مکشوف است. لذا شما وقتی در روستاهای بابل قدم می زنید کسی گدایی نمی کند. این حالت به دلیل وجود تعارف است و به محرومیت زدایی اسلامی که به نحو غیرمتمرکز و با رعایت کرامت انسانی است، نزدیک تر است. در شهر بابل اما موارد محدودی گدا مشاهده می شود.
5️⃣ امنیت
تراکم و گمنامی سبب کاهش سطح امنیت می شود. سبب خفت گیری ها شرخری هایی در روز روشن می شود که در کاردیکلا به دلیل تعارف بیت مردم چنین چیزی نیست. علاوه بر این در کاردیکلا نه که دزدی های موردی نشود اما قابل مقایسه با تهران نیست. مثلاً اهالی روستا در پشت خانه های خود غاز و اردک و مرغ تا بعضاً گوسفند و گاو نگهداری می کنند. این اهالی طیور را در مرغداری بدون قفل و فقط از چنگ شغال حفظ می کنند و این طیور با اینکه به راحتی می تواند دزدی شود اما حفظ می شود. در تهران اما شما باید به اتومبیل خود قفل فرمان هم بزنید و صندوق را خالی کنید تا بتوانید ماشین را در خیابان رها کنید.
6️⃣ فساد
به دلیل وجود تعارف در کاردیکلا نمی توان مثل تهران هر کسی را به خانه خود آورد. این در حالی است که در تهران به دلیل گمنامی در بسیاری از خانه ها، به راحتی کارهای خاک بر سری می شود.
@mountazer
👇ادامه در پست بعد👇
👇ادامه از پست قبل👇
7️⃣ وجود حمام چهار مزاجی
می دانیم که حمام، مناسک دارد و حمام چهار مزاجی خودش یک بیمارستان بوده و برای تعدیل مزاج لازم است. در کاردیکلا و روستاهای اطراف حمام عمومی وجود داشت، اما با توسعه حمام های خانگی این حمام ها مخروبه با متروکه شد. اگرچه این حمام ها، خدمات لازم را ارائه نمی داد اما هم بهتر از حمام های خانگی بود و هم مردم حس خوبی به آن داشته و دارند. به طوریکه الآن که در روستای تهمتن کلا یک حمام عمومی وجود دارد مردم از روستاهای دور به آن حمام می روند. در تهران هم که به جز گرمابه های محدودی که برای مسافران یا ... است، حمام ها همه خانگی است.
8️⃣ وجود دسشویی عمومی با سقف بلند
می دانیم مردم در هر زمان باید به دسشویی دسترسی داشته باشند. مثلاً می فرماید هیچ کاری را بر دفع ادرار مقدم نکنید. این امر هم برای سلامت و هم برای تزکیه مهم است. تأکید به میزانی است که حتی برخی قُدما گفته اند اگر روی شتر بودید و ادرار رسید، به اندازه پیاده شدن از شتر هم معطل نکنید و از همان بالا ادرار کنید. لذا در شهرها باید دسشویی های عمومی وجود داشته باشد، با سقف بلند که هوا در آن جریان داشته باشد. در مسجد کاردیکلا یک دسشویی عمومی قرار دارد، البته روستا هم کوچک است و خانه های مردم نزدیک. در تهران هم دسشویی های عمومی وجود دارد ولی باید بیشتر شده و تهویه مناسب هم داشته باشد.
9️⃣ تأمین نیازهای هفتگانه در درون محله
تا اینجا مضرات متعدد تراکم و گمنامی را دیدیم. اما آنچه که سبب ایجاد تعارف می شود این است که نیازهای مردم درون محله تأمین شود تا مردم هم دیگر را بشناسند. در اینجا فقط به ۷ مورد از اینها اشاره می شود.
🔻اولاً سنت های شهری. مثلاً برای مراسم محرم در کاردیکلا و روستاهای اطراف همه مردم فقط به مسجد روستای خودشان می روند. اما در تهران همه اینگونه نیستند. خود این گردهمایی های محله ای سبب تعارف می شود.
🔻ثانیاً شغل. عمده مردم در کاردیکلا کشاورزی و دامداری دارند و لذا در زمین های اطراف روستا مشغول کارند. یعنی در جریان کار هم این درهمتنیدگی و تعارف بیشتر به وجود می آید. در تهران اما این طور نیست که مشاغل افراد در همان محله تأمین شود.
🔻ثالثاً تفریح. تفریح عمدتاً باید در دار واسعه تعریف شود. خانه ای حیاط دار و مناسب برای بازی کودکان، نگهداری حیوانات خانگی، کشت سبزی و صیفی و تعدادی درخت. در کاردیکلا دیده می شود که بچه های روستا بعضاً خانه یکدیگر می روند برای بازی یا در کوچه و خیابان یا زمین فوتبال محله بازی می کنند. این هم خود سبب در همتنیدکی و تعارف می شود. تأمین محیط تفریح در تهران اما عمدتاً در بوستان ها است که انصافاً تعارف چندانی به وجود نمی آورد. البته مردم در تهران و کاردیکلا برای تفریح مفصل به خارج از تهران یا کاردیکلا می روند. یعنی آن ساختار دهگانه تفریح اسلامی در محله تأمین نمی شود.
🔻رابعاً خرید. خرید اگر در محله انجام شود سبب می شود که تعارف بیشتر شود. در تهران و کاردیکلا خرید روزمره از محله و خریدهای دیگر در بیرون محله تأمین می شود.
🔻خامساً مدرسه. در کاردیکلا مدرسه در درون روستا یا روستای همسایه هست و لذا تعارف به وجود می آید در تهران عمدتا بچه ها به مدرسه محله خود می روند ولی به دلیل تراکم بالای شهر، تعارف مورد نیاز به وجود نمی آید.
🔻سادساً هم طایفه بودن. در کاردیکلا چندین خانواده بزرگ وجود دارد که با هم نسبت سببی و نسبی دارند. همین امر سبب ایجاد صله رحم در محله، شرکت افراد محله در مراسم عزا و عروسی شده و هر چه بیشتر سبب در همتنیدگی افراد روستا می شود. اما در تهران کمتر پیش می آید که افراد یک منطقه یا محله با یکدیگر فامیل باشند.
🔻سابعاً مدیریت محله ای.
مدیریت کاردیکلا به صورت محله ای و توسط دهیاری و شورای روستا و کمابیش با کمک بسیج است. همین مدیریت محله ای خود سبب تعارف بیشتر می شود. مثلا برای تعیین میراب، مردم دور هم و عمدتا در مسجد جمع می شوند و برای انتخاب شورای روستا در مسجد انتخابات برگزار می شود. حال این مسئولین کارهای مختلف چون در خود محله زندگی می کنند همین سبب تعارف می شود. در تهران اما مدیریت عمدتاً با شهرداری منطقه است و تعارف به وجود نمی آید.
پس نکته ای مهم در ایجاد خانه های حیاط دار کنونی وجود دارد و آن اینکه آنچه سبب ایجاد محله ای برخوردار از تعارف و هم طایفه بودن افراد می شود، حداقل هفت مورد بالاست. لذا نباید دولت عده ای غریبه را ببرد در دار واسعه و بعد بگوید داریم محله اسلامی می سازیم. لذا لزوم وجود یک مسجد در محله که دارای امام محله ای باشد که بتواند در محله تعارف ایجاد کند، از الزامات حتمی دار واسعه هایی است که دولت باید بسازد.
@mountazer
19.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حمله کانال ماهواره ای «سعودی اینترنشنال» به برخی از تصمیمات مدیریتی پیشنهاد شده در نظریات فقه المکاسب.
آنها می دانند که اگر این حوزویان انقلابی نظام ساز با #ایمان به جامعیت اسلام، از دین حرف های کارآمدی برای حل مشکلات مردم ارائه دهند و این حرف ها جای حرف های ناکارآمد دانشگاهی را بگیرد، دیگر نمی توانند مردم را از جمهوری اسلامی نا #امید کنند.
آیا به اندازه ضد انقلاب خارج نشین، نظریات فقه المکاسب را که 3 سال قبل طی یک دوره اولیه 10جلسه ای پیشنهادات کاربردی و کارآمدی برای حل انواع معضلات اقتصادی ارائه داده است مطالعه کرده اید؟
اکنون فهرست 40 جلسه ای این نظریات آماده ارائه در هر یک از #دانشکده های اقتصاد دانشگاه ها یا هر یک از #اندیشکده های تصمیم ساز و یا هر یک از #وزارت_خانه های اقتصادی است.
بیایید شیرینی اسلام را به مردم نجیب ایران بچشانیم.
#ایمان به اسلام و #امید به آینده
#توسعه_محرومیت_زا_است
#فقه_نظام
#نظریات_فقه_المکاسب
#یادداشت_بیست_و_دو
۳ صفر ۱۴۴۵
🔴 تبیین قاعده «بیان مبتنی بر تقویم»
(ترسیم نمودار تقویم یا نمودار پایداری؟)
1️⃣ مقدمه:
بعد از آنکه حجت الاسلام کشوری در یکی از این جلسات پژوهشی فقه المکاسب، از لزوم رعایت اصل ترتُّب یا توالی در اجرا و اقامه نظریات مدرسه هدایت سخن گفته بود، بنده فی البداهه گمان کردم این ترتب در اجرا باید یکی از قواعد درونی بیان مبتنی بر تأمل باشد. به این دلیل که ما برای تحقق نظریات اسلامی در یک مکان و شرایط زمانی خاص، ابتدا باید از نظریه ای آغاز کنیم که مردم با آن ارتباط بگیرند و مشکل اساسی مردم را حل کرده و از این رهگذر آنها را درگیر کند و به عبارتی در ایشان تأمل و همراهی ایجاد کند. اما به نظر می رسد ترتب در اجرا را نمی توان فقط به قاعده بیان مبتنی بر تأمل محدود کرد. بلکه بعد از تفکر در این قاعده و به دلیل اهمیت فراوان آن که در قسمت تصویر، ضرورت یا مزایای این قاعده در همین نوشته بیان می شود، این قاعده از سه بعد دارای اهمیت غیر قابل اغماض است و لذا پیشنهاد این است که این را به عنوان یک قاعده جدا تحت عنوان بیان مبتنی بر تقویم به حساب آورد و در انتهای هر کتابی جدول تصمیم اضافه می شود، در انتهای هر کتاب که موضوع آن یکی از نظریات فقهی است، نمودار تقویم هم به گونه ای که در انتها با یک مثال تشریح می شود، ترسیم شود. اکنون پس از این مقدمه با استفاده از دو قاعده از قواعد فقه البیان، یعنی بیان مبتنی بر مقایسه و بیان مبتنی بر مکث (تقسیم بندی گزاره های توصیفی براساس پاسخ به سه سوال چرایی، چیستی و چگونگی یک پدیده)، «بیان مبتنی بر تقویم» به صورت زیر تشریح می شود.
2️⃣ #تعریف «بیان مبتنی بر تقویم»:
ابتدائاً ببینیم که بیان مبتنی بر مقایسه چیست؟ امام علی علیه السلام در خطبه ۱۴۷ نهج البلاغه می فرمایند: «واعلموا انکم لن تعرفوا الرشد حتی تعرفوا الذی ترکه» یعنی شما رشد را نخواهید شناخت مگر آنکه آن فردی که به آن عمل نکرده است را بشناسید. در فهم عمومی هم این امری پذیرفته شده است مثلاً ضرب المثل «گر همه شب شب قدر بودی، شب قدر بی قدر بودی» و یا اینکه می گویند اگر بدی و تاریکی نباشد، خوبی خوبان و روشنایی درک نمی شود و قدرش دانسته نمی شود، شاهدی بر همین فهم عمومی است. اینها تعبیر دیگری از همین سخن است که تُعرَف الاشیاءُ بِاَضدادِها. و لذاست که خداوند در قرآن کریم مدام خوبان را با بدان و بهشت را با جهنم کنار هم می آورد تا مردم بتوانند به فهم بالاتری برسند و حرف حق را بپذیرند. لذا در اینجا برای توضیح دادن «بیان مبتنی بر تقویم»، این قاعده را با مفهوم پایداری در توسعه پایدار مقایسه می کنیم. آنگاه از رهگذر اثبات ناکارآمد بودن و فریبنده بودن مفهوم پایداری در توسعه غربی، برتری و اهمیت این قاعده را نشان می دهیم. البته توجه به این نکته داریم که می توان تعاریف دیگری از این قاعده هم از آیات و روایات به دست آورد. ولی ما در اینجا فقط براساس یکی از مزایا و تصاویر این قاعده، تعریفی را ارائه می کنیم. اما به طور کل با عمق دادن هر یک از تصاویر در معارف دینی می توان وجهی از وجوه این قاعده و یا جزئی از اجزای آن را تبیین نمود یا به عبارتی آن را تعریف کرد. چه اینکه تصویر ریشه در تعریف داشته و امتداد تعریف بوده و اساسا متعلق به تعریف است.
بعد از امواج سه گانه انقلاب صنعتی تا دهه ۱۹۹۰ میلادی، تأکید فقط بر روی توسعه یا Development اقتصادی بوده است اما از این دهه با ایجاد مشکلات عدیده زیست محیطی و توجه به اینکه محیط زیست از یک طرف به فرهنگ و از طرف دیگر به سیاست دولت ها در توسعه اقتصادی وابسته است، لذا گفتند ۴ حوزه فرهنگ، سیاست، محیط زیست و اقتصاد دارای در هم تنیدگی هستند، بنابراین سازمان ملل، مفهومی تحت عنوان توسعه پایدار یا Sustainable Development را مطرح کرد تا بتواند توسعه را در همه بخش ها به نحو متوازن رقم بزند. آنگاه #نمودار_پایداری توسط سازمان ملل ارائه شد تا توسعه پایدار را با شاخص هایی که در چهار حوزه فرهنگ، سیاست، محیط زیست و اقتصاد پیشنهاد می دهد برای هر شهر و کشور ارزیابی کرده و رقم بزند. اکنون با گذشت بیش از ۳۰ سال از توجه به لزوم پایداری در توسعه واضح است که مشکلات زیست محیطی نه تنها حل نشده که بدتر شده است. چه اینکه اساسا تا وقتی که توسعه اقتصادی با بهره کشی روز افزون از طبیعت از طریق سرازیر کردن منابع طبیعی در هاضمه صنایع سنتزی همراه است، نمی توان آب و هوا و خاک و سلامتی موجودات را از شر فضولاتی که از هاضمه این صنایع سنتز پایه به بشریت تحمیل می شود نجات داد. بلکه توافق های اقلیمی و آب هوایی در حوزه سیاسی و برگزاری دوره های مختلف زیست محیطی برای صنایع توسط یونسکو در حوزه فرهنگی و فشار سازمان محیط زیست کشورها بر صنایع نتوانسته است محیط زیست را از دست انسان مدرن رها کند.
بماند که این توسعه اقتصادی موجب بهره کشی سرمایه دارها از انسان ها شده و جنبش ۹۹ درصدی و جلیقه زردها و شورش های حاشیه لندن، ده ها سال بعد از مطرح شدن توسعه پایدار و متوازن، آن هم در کشورهای غارتگر غربی رقم خورده است. یعنی فرهنگ و سیاست در این مدت هم در خدمت کنترل ناموفق آسیب های تحمیل شده از صنایع سنتز پایه به محیط زیست بوده است تا اقتصاد سرمایه دارها تأمین شود. این است نتیجه عملی توسعه پایدار. و ما نخواستیم بحث روش تحقیقی بکنیم و بگوییم که اساسا انسانی که نتوانست فقط یک حوزه اقتصاد را تا دهه ۱۹۹۰ در جهت رفاه بشر و حفظ محیط زیست مدیریت کند، حال چگونه می خواهد تمام حوزه ها را با لحاظ کردن روابط بین آنها مدیریت کند؟
اما همین مفهوم پایداری که سازمان ملل، این عمله سرمایه سالاران صهیونیست فقط ادعایش را کرده است، تحت مفهوم قوام، در قرآن هم مطرح شده است: «إنّ هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم» قرآن به پایدارترین راه ها هدایت می کند و به مومنانی که همه اعمال صالح را انجام دهند اجر کبیر را بشارت می دهد. لذا ما برای هر نظریه یا هر یک از ساحت های اداره جامعه، یک نمودار تقویم در مقابل نمودار پایداری سازمان ملل، این نمودار ناکارآمد و فریبنده خواهیم داشت. همچنین برای مجموعه نظریات موجود در هر یک از فقه های نهگانه، یک نمودار تقویم کلی وجود دارد که نحوه تحقق نظریات کارآمد در هر زمان و مکان را ارزیابی (تنقیح) و مدیریت می کند. و بالاتر از آن یک نمودار تقویم کلی تر هم برای همه نظریات وجود دارد.
3️⃣ #تصویر «بیان مبتنی بر تقویم»:
اینکه ما به هر نظریه به نحو منفصل نگاه نکنیم بلکه اثرات، ارتباطات هر نظریه را لحاظ کنیم. از جمله اینکه در مقام تحقق باید ابتدا کدام یک را اجرا کرده و نقشه راه اجرای نظریات باید چگونه باشد سه فایده دارد:
فایده و ضرورت اول: وقتی برای هر نظریه، نمودار تقویم ترسیم شد و ارتباطات آن با دیگر نظریات در طبقات سه گانه ای که در بخش تصمیم در همین نوشته بیان می شود معین شد، آنگاه این نمودار به مرور تکمیل شده و این موجب می شود که در مقایسه با نمودار ناکارآمد و فریبنده به اصطلاح پایداری، ما یک نمودار داشته باشیم و این را به مدیران ارائه دهیم. بنابراین نسخه ای برای رهایی از سازمان ملل که عمله سرمایه داران است پیشنهاد می شود.
فایده و ضرورت دوم: جلوگیری از تحقق ناقص و یا تحریف شده نظریات که موجب هضم شدگی تحولات اسلامی می شود. چون نظامات اجتماعی در همتنیده هستند، یعنی به تعبیر آیت الله میرباقری مثل نخود و لوبیا نیستند که بگویی فقط نخود را می خواهم و لوبیا را از آن جدا می کنم. بلکه مثل شربت هست که حتی اگر یک قطره از آن را هم بگیری، در آن هم آب هست، هم شکر، هم گلاب و هم تمام اجزای حل شده در شربت. لذا با ترسیم نمودار تقویم هر نظریه، همه توجه می کنند که با یک گُل نمی توانند بهار را محقق کنند بلکه سبب پژمرده شدن گل و آبروریزی برای اسلام می شوند. چون اگر حرکتی ناقص یا تحریف شده اجرا شود هضم می شود و این هضم شدن یک حرکت تحولی اسلامی سبب سرخوردگی انقلابیون شده و نیز تف سر بالا و مایه آبروریزی است. مثلا نمی توانیم تازه خوری توصیه شده در طب اسلامی را با شهرهای متراکم مصرفی محقق کنیم. پس اگر طب اسلامی ها تا ابد بخواهند بر تازه خوری تأکید کنند ولی برای شهرهای متراکم مصرفی فکری نکنند، راه به جایی نخواهند برد.
فایده و ضرورت سوم: تشکیل جبهه و جلوگیری از کارهای جزیره ای. می دانیم برخی جریان های تمدنی اگرچه اسلامی هستند و مانند برخی دیگر به غرب بسم الله نمی چسبانند و همچنین کلی گویی نکرده بلکه حرف اسلامی کاربردی می زنند، اما فقط در دو زمینه حرف می زنند. به طوریکه بسیاری به نحو جزیره ای مشغول ساختن یک بخش از تمدن است. حال ترسیم نمودار تقویم برای هر نظریه علاوه بر فایده بالا، موجب می شود که برای هم افزایی و جبهه سازی بین جریان های تمدنی بستر سازی شده و به تدریج یک چتر گفتمانی بر سر تمام این جریانات گسترانده شود. ضمن اینکه وقتی امام علیه السلام نقل به مضمون می فرمایند: «هر حرفی که من می زنم به ۷۰ مفهوم دیگر مرتبط است و هر کس که این ارتباطات را نفهمد فقیه نیست» یعنی نمی توان ادعای تعلیم علوماهل بیت علیهم السلام را داشت و به این ارتباطات نظریات و مفاهیم توجه عمیق نکرد. درحالیکه اساسا وجه تمایز یک عالم نظام ساز با یک عالم مسئله گو در ترسیم هر چه کامل تر نمودار تقویم هر نظریه و دیدن این ارتباطات است. حال سوال این است که ارتباطات موجود در نمودار تقویم چند دسته است؟
4️⃣ #تصمیم «بیان مبتنی بر تقویم»:
هر نظریه حداکثر در سه دسته یا طبقه دارای ارتباط است. طبقه پیشنیازها، طبقه هم نیازها و طبقه پس نیازها. پیش نیاز یعنی قبل از اینکه یک نظریه اجرا شود چه نظریاتی باید به عنوان پیشنیاز و زمینه ساز، اجرا گردد تا راه باز شود؟ هم نیاز یعنی هر نظریه باید به طور همزمان با چه نظریات دیگری اجرا شود؟ و پس نیاز یعنی هر نظریه خودش پیشنیاز اجرای کدام یک از نظریات بعدی است؟
یادآور می شود بدیهی است که نمودار تقویم برای نظریه هاست یعنی برای کتاب هایی که جزء فهرست فقهی هستند. مثلا هر یک از ۱۵ نظریه موجود در فقه المکاسب دارای نمودار تقویم هستند و کل فقه المکاسب هم دارای یک نمودار تقویم کلی هست و تمام چهارصد نظریه هم دارای یک نمودار تقویم کلی تر هستند. اما دیگر کتاب های «مقابله با سلطه دلار» یا «تحلیل و مهار تورم» یا «ارائه نظر در خصوص بورس» که جزء فهرست فقهی نظریات نیستند بلکه اظهار نظری در مورد مسائل روز برای تحقق همان نظریات فقهی هستند، طبعا ترسیم نمودار تقویم برای اینها منطقی نیست. به خصوص که تمدن غربی، این تمدن تکثر گرا، هر روز توهمات جورواجور را مطرح می کند.
5️⃣ ترسیم نمودار تقویم برای نظریه طبقه بندی فقهی مشاغل:
اکنون به عنوان مثال طبقات سه گانه نمودار تقویم را برای نظریه طبقه بندی فقهی مشاغل به صورت زیر ترسیم می کنیم:
طبقه پیشنیاز ها: نظریه مدیریت شهری محله محور به انضمام الگوی احیای اراضی موات، لازمه و پیشنیاز تحقق طبقه بندی فقهی مشاغل هستند. چه اینکه در اسلام مشاغل برتر عبارتند از فلاحت، باغداری، دامداری، خیاطی، تجارت همگانی. و می دانیم که مشاغل فلاحت، باغداری و دامداری اگر می خواهد شغل اکثر مردم شود با این شهرنشینی متراکم مصرفی و نیز تسلط اداره منابع طبیعی بر اراضی ممکن نیست.
طبقه هم نیازها: دو نظریه تولید غیرمتمرکز یا مردمی و توزیع غیر متمرکز یا مردمی، باید به موازات این نظریه اجرایی شوند. به این معنی که ما نمی خواهیم شغل مردم کشاورزی و دامداری باشد اما صورت بندی فئودالیستی یا اربابی. همچنانکه قبل از انقلاب صنعتی و صنعتی شدن کشورها، اینگونه بود. همچنین باید توجه داشت که الگوی توزیع مردمی هم باید به موازات طبقه بندی مشاغل اصلاح شود. چیزی که الآن حتی کشاورزان فعلی هم از آن بی بهره اند و چون فقط تولید کننده بوده و تاجر محصول خود نیستند لذا دلال است که سود اصلی را می برد. بنابراین باید توانمندسازی مردم در تجارت را نیز به موازات در دستور کار قرار داد.
طبقه پس نیازها: اولاً اجرای طبقه بندی مشاغل و الگوی تولید و توزیع مردمی که سبب کوچکشدن عمده معاملات می شود راه را برای هر چه بیشتر اجرا شدن ابزار مبادله یا پول اسلامی که همان طلا و نقره است باز می کند. ثانیاً اجرای طبقه بندی فقهی مشاغل بعد از تحقق مدیریت شهری محله محور می تواند تازه خوری در طب اسلامی را به نحو حداکثری محقق کند. ثالثاً اجرای طبقه بندی فقهی مشاغل، بستری برای تولید اشیای مورد نیاز برای برآورده کردن نیازهای واقعی مردم به وجود می آورد. یادم می آید وقتی داشتم به یکی از دانشجویان می گفتم: «نیازهای خود را باید توسط اشیا برطرف کنیم، مثلا نیاز به شست و شوی سر و بدن را می توانیم با سدر برطرف کنیم» او گفت: «آیا این اشیا امکان mass product دارند؟» یعنی آیا می شود این اشیا را تولید انبوه کرد به گونه ای که نیاز ۸۰ میلیون ایرانی را به سدر و دیگر اشیا برآورده کند؟ گفتم برادر قبل از این باید طبقه بندی مشاغل را درست کرد تا مردم در این شهرهای متراکم مصرفی که ۳۰ تا ناکارآمدی را به ما تحمیل کرده است زجر نکشند و آنوقت که رفتند در محله های غیر متراکم تولیدی، با تولید اشیای مختلف، mass product را محقق می کنند.
همچنان که می بینید نظریه طبقه بندی فقهی مشاغل با وجود اینکه یکی از نظریات فقه المکاسب است اما با جدول تسخیر که یکی از نظریات فقه الخلق هست ارتباط دارد. یعنی ما در لایه ای که داریم نمودار تقویم را برای یک نظریه تنها می نویسیم، ارتباطات آن را با تمامی نظریات موجود بررسی می کنیم.
@mountazer
#یادداشت_بیست_و_سه
۱۰ ربیع الاول ۱۴۴۵
🔴 نقدی اقتصادی بر دولت مدرنِ بنر کَن (قسمت اول: فتحباب)
دولت مدرن، بنری را که حرف رهبر انقلاب اسلامی در آن بود از میدان ولیعصر کَند.
اولاً امروز هیچیک از سه قوه دست غربگراها نیست و شهردار تهران هم زاکانی است.
ثانیاً امروز همه هم می دانند که بانک ها غلط می کنند که بنگاه داری می کنند.
ثالثاً اما همین امروز این حرف غلط کردن بانک ها را با وجود اینکه رهبر انقلاب اسلامی گفته است، از روی دیوار نگار میدان ولیعصر بر می دارند.
اینکه وقتی برخی انقلابیون برای پیشبرد انقلاب سرخوش از تصدی مناصب هستند، چنین سیلی محکمی نواخته می شود، باید ما را از خواب غفلت بیدار کند که انقلاب اسلامی، با صرف تصاحب مناصب دولت مدرن توسط انقلابیون، پیش نمی رود. بلکه باید دولت اسلامی را ساخت. نه با دعوا، بلکه با جهاد تبیین و جدال احسن.
دولت اسلامی، اقتصادش هم اسلامی است.
@mountazer
🔴 آیا صرفا با تعویض مدیران، اسلام پیاده می شود؟
✍️ آقای سلاح ورزی از ریاست اتاق بازرگانی برکنار شد، اما تا زمانی که انحصار طلبی و غیرمردمی بودن اتاق بازرگانی در توزیع و تجارت برقرار هست، تا زمانی که زالوصفت هایی ذیل این اتاق، جایی که خودش قدرت قانون گزاری دارد، با برگزاری نشست ها و مانع تراشی ها، از خودکفایی کشور حتی در تولید غذای مردم هم ممانعت می کنند تا خودشان با واردات سود کنند، این رفتن سلاح ورزی ها، اتفاق مثبتی نیست، پیروزی مهمی نیست. جز دست به دست شدن صندلی بین قبایل سیاسی.
✍️ اتاق بازرگانی، یکی از نهادهای ناکارآمد و مضر دولت مدرن جهت تحقق نظام سرمایه داری و تشدید روزافزون تضاد طبقاتی است.
✍️ حداقل تغییر در اتاق بازرگانی این است که راه را برای دریافت کارت بازرگانی توسط همه متقاضیان حقیقی و به خصوص مرزنشینان کاملا باز کند.
👌 الگوی فقهی توزیع، به عنوان سومین نظریه از نظریات فقه المکاسب (اقتصاد اسلامی)، تدوین شده است.
#اتاق_زالوصفت_پرور
#دولت_مدرن_ناکارآمد
#نظریات_فقه_المکاسب
#شیرینی_اسلام را به مردم بچشانیم
هدایت شده از الگوی پیشرفت اسلامی
⚡️معرفی برخی از کتب کتابخانه الگوی پیشرفت
👌برخی از کتاب های کتابخانه الگوی پیشرفت اسلامی را در ادامه دریافت نمایید. این کتاب ها محصول تدوین ۱۲۲ جلسه تخصصی در قالب حدود ۸۰۰۰ صفحه بحث است:
۱-چگونگی مواجهه با سلطه دلار بر کسب و کار مردم - ۲۶۱ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/5483
۲- الگوی فقهی تحلیل و مهار تورم -۳۵۵ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/5453
۳- طبیب مشاور قلب و عروق - ۳۵۲ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/4200
۴-مروری بر اشکالات فقهی بورس - ۱۷۹ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/2459
۵-طرح تمدنی محله امام رضا علیه السلام -۱۲۹ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/3978
۶-الگوی جدید مدیریت روستا - ۱۰۷ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/3731
۷-الگوی فقهی روایت میراث فرهنگی -۱۷۰ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/4522
۸- فقه البیان -۲۲۴ صفحه
https://eitaa.com/ketab_olgou/46
۹-پروتکل های فقهی مدیریت کرونا -۱۷۲ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/3391
۱۰-تعریف جدید واکسن -۷۷ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/3646
۱۱-الگوی فقهی ارزیابی غذا - ۷۵ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/2914
۱۲-مقررات فقهی ساختمان - ۳۱ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/3356
۱۳-طبیب مشاور نیروهای مسلح - ۹۷ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/4073
۱۴-الگوی فقهی تحلیل و تجویز دواء -۳۹۷ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/5472
۱۵-برنامه جمعیتی الگوی پیشرفت - ۱۱۴ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/5051
۱۶-تعریف جدید پول - ۶۵ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/3258
۱۷-پروتکل های فقهی مدیریت انواع آبله -۱۰۴ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/4416
۱۸- نظریه فقهی انفاق -۲۵۳ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/4595
۱۹- نظریه فقهی آموزش و پرورش آینده - ۳۱۹ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/2149
۲۰-سیاست خارجی قبل از ظهور -۷۹ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/3639
۲۱- بررسی اشکالات محصولات تراریخته - ۴۸ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/297
۲۲- الگوی فقهی تحلیل بیماری - ۵۷ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/3022
۲۳- جعبه فقهی شخصیت - ۱۶۸ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/3919
۲۴- الگوی راهبری باغ های علم و فن آوری - ۸۵ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/4061
۲۵- اجتهاد برای کودکان - ۸۸ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/5468
۲۶-الگوی تفصیل ( روش های تقویت قوه دریافت انسان) -۳۶ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/4660
۲۷- جدول فقهی تسخیر - ۱۸۳ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/4488
۲۸-الگوی مواجهه با اسناد بین المللی - ۵۴ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/313
۲۹- فقه العلم - ۶۳۶ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/1438
۳۰-فقه المکاسب - ۶۴۸ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/3282
۳۱- برنامه ملی محرومیت زدایی - ۴۸ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/4582
۳۲-نظریه فقهی هسته های توازن - ۸۶۳ صفحه
https://m-hedayat.blog.ir/1402/07/29
۳۳-نقشه جامع تمدن اسلامی -۱۰۱ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/4276
۳۴-الگوی ساخت - ۳۶ صفحه
https://eitaa.com/olgou4/2952
۳۵- طبیب مشاور مغز و اعصاب
https://eitaa.com/olgou4/5457
۳۶-اولویت های تمدنی ۱۲ گانه
https://eitaa.com/olgou4/2990
۳۷-ساختار جدید خدمات در دستگاههای اجرایی
https://eitaa.com/olgou4/5245
۳۸-طبیب مشاور عروق
https://eitaa.com/olgou4/4354
۳۹-جدول فقهی زینت
https://eitaa.com/olgou4/5581
۴۰-مس جن
https://eitaa.com/olgou4/5397
۴۱- مسجد و اداره جامعه
https://eitaa.com/olgou4/5414
#مدیریت_مکتوبات
#چرخه_چهار_بخشی_تحریک_فکر
https://eitaa.com/olgou4
#یادداشت_بیست_و_چهار
🔴 سوخت برتر کدام است؟
❌ امروز برای گرمایش از سوخت فسیلی استفاده می شود. این سوخت حداقل سه عیب دارد. اولاً محیط زیست را آلوده می کند. ثانیاً گران تمام می شود. ثالثاً از نظر پدافند غیر عامل مردود است.
👌 این در حالی است که در آیات و روایات ما چوب به عنوان سوخت برتر معرفی شده است. چوب، شیئی که:
اولاً مواد آلاینده ای چون ترکیبات گوگرد دار، آروماتیک ها، فلزات سنگین و غیره ندارد.
ثانیاً برای مردم رایگان بوده از طریق بقایای درختان و عمدتاً درخت انگور (همچنان که الآن در بخش های از افغانستان مرسوم بوده و در تورات هم ذکر شده است) استفاده می شود. همچنین نیازی به لوله کشی و احداث ایستگاه های پمپاژ و تقویت فشار در سرتاسر کشور توسط دولت نخواهد بود.
ثالثاً نیازی نیست مانند گاز طبیعی در لوله های بزرگی از عسلویه در سراسر کشور منتشر شده و یک هدف آسان برای دشمن باشد و با یک بمباران، سوخت کشور دچار مشکل شود.
👌 لذا از جمله بنا به دلایل بالا در آیات و روایات ما یکی از کارکردهای چوب، سوخت معرفی شده است. از جمله اینکه آتش افروزی توسط چوب در سوره واقعه به صورت پیش فرض در نظر گرفته شده است:
«أ فرأیتم نار التی تورون (۷۱) أ أنتم أنشأتم شجرتها أم نحن المنشئون (۷۲) - آیا به #آتشی که می افروزید نگاه کرده اید؟! آیا شما #درخت آن را به وجود آورده آید یا ما به وجود آورندگان هستیم؟!»
👌 تجربه کنونی برخی کشورهای آسیایی و اروپایی حاکی از عملیاتی بودن این ایده است.
از هزاران سال قبل تا حدود ۵۰ سال گذشته که سوخت عمده شمال کشور چوب بود، جنگل ها محفوظ بود اما بعد از به اصطلاح ملی کردن جنگل ضربات جدی به جنگل های شمال وارد شده است.
#فقه_الخلق
#جدول_تسخیر
#سوخت_برتر
@mountazer
هدایت شده از بسلام آمنين
#یادداشت_۱۴٠
۱۳ آذر ۱۴٠۲/سال سوم
قم یا هاروارد؟ از دانشگاه های آمریکا در منطقه تا نمایشگاه الگوی پیشرفت
#پرده_اول: مهمترین پایگاه های آمریکا در منطقه، دانشگاه هایی هستند که با هیچ منطقی خلع سلاح نمیشوند! مراکزی که وظیفه تربیت نیرو برای #امامت_آمریکایی_عالم را برعهده دارند: دانشگاه آمریکایی بغازیچی استانبول تاسیس۱۸۶۳/ دانشگاه آمریکایی بیروت لبنان ت ۱۸۸۶/ د.آ قاهره مصر ت۱۹۱۹/ د.آ ایروان ارمنستان ت۱۹۹۱/ د.آ دبی امارات ت ۱۹۹۵/ د.آ شارجه امارات ت ۱۹۹۷/ د.آ کویت ت۲۰۰۴/ د.آ کابل افغانستان ت۲۰۰۶(پنج سال پس از اشغال)/ د.آ سلیمانیه کردستان عراق ت۲۰۰۷(چهار سال پس از اشغال)/ و در نهایت دانشگاه آمریکایی بغداد عراق تاسیس ۲۰۲۱. تدریس در همه دانشگاه ها به زبان انگلیسی و اعطای مدرک معتبر بین المللی است و دانشجویانی که بیشترشان به پستهای حساس و کلیدی کشورهای جهان اسلام دست پیدا میکنند . البته واضح است که این ساده ترین و ماندگارترین نوع اشغال واقعی یک کشور بوسیله آمریکا است.
#پرده_دوم: جمهوری اسلامی برای مواجهه با شبیخون نرم، همه جانبه، بنیادین و ماندگار این دانشگاه های ذاتا مسموم و غیر توحیدی، در وهله نخست، نیاز به یک طبقه بندی جدید از علوم بر مبنای قرآن دارد و آنگاه پاسخگویی تمامی نیازهای بشری بر اساس آن. تلاشی که اولین نسخه آن در نمایشگاه الگوی پیشرفت اسلامی تبلور یافته. در واقع این نمایشگاه، نقشه درگیری حداکثری و تفصیلی اسلام و مدرنیته است که تاکنون بالغ بر دویست جلد آن منتشر شده است.
مطالعه درباره نمایشگاه الگوی پیشرفت: اینجا و اینجا
@besalamen_amenin
🔴 سوال انتخاباتی: دعوا بر سر افراد یا دعوا بر سر راهکارهای حل مشکلات مردم؟
❌ معمولاً در ایام انتخابات دعواها حول محور نحوه لیست بستن و ائتلاف، افرادی که از هر یک از قبایل سیاسی باید وارد انتخابات شوند و غیره دور می زند.
👌 ما اما از بین ۲۴۳ سوال موثر در زندگی مردم، ۱۲ سوال را از همه کاندیداها می پرسیم. پاسخ به این سوالات تأثیر اساسی در زندگی همه مردم دارد. از کاندیداها می خواهیم پاسخ خودشان را به این سوالات مشخص کنند.
این ۱۲ سوال را از کاندیداها می پرسیم.
@mountazer
#یادداشت_بیست_و_پنج
۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۵
🔴 دوازده سوال انتخاباتی از کاندیداهای محترم انتخابات مجلس شورای اسلامی (قسمت ۱: پیشگیری از بیماری)
سوال اول: برنامه شما برای حفظ و ارتقای سلامت مردم چیست؟
🤔 با وجود تمام تلاش های دستگاه محترم پزشکی کشور اما به دلیل #علیل_بودن_معادلات طب سلولی حداقل در پنج حوزه «روش تحقیق پزشکی»، «پاتولوژی یا تشخیص بیماری»، «فارماکولوژی یا داروشناسی»، «آناتومی یا عضو شناسی» و «ایمنولوژی یا تقویت ایمنی بدن» (رجوع شود به کتب نمایشگاه الگوی پیشرفت اسلامی) و #تقلید وزارت محترم بهداشت از #سازمان_صهیونیستی WHO، وضعیت سلامت مردم رفته رفته بدتر می شود.
😔 به طوریکه طبق آمارهای دستگاه پزشکی کشور، سالانه ۵۰۰ هزار نفر به سکته مغزی، سکته ای که منجر به فلج شدن انسان ها می شود مبتلا می شوند. حدود ۱۰۰ هزار نفر سالانه یعنی بیش از مرگ و میر منتسب به کرونا در اثر فشار خون از دنیا می روند. یک سوم کل مرگ و میرهای کشور مربوط به بیماری های قلبی و عروقی است. و و و
😔 بر تنوع و آمار عددی بیماری های مادرزادی افزوده می شود. به عنوان فقط یک نمونه، از هر ۱۰۰ نوزاد متولد شده ۱ نفر مبتلا به اوتیسم است. معتقدیم #سازمان_صهیونیستی_بهداشت_جهانی، #جنایتی_بدتر_از_غزه را دارد در ایران رقم می زند. اما چون پشت حجاب و سپر #معادلات_دانشگاهی طب سلولی سنگر گرفته اند، هیچ کسی اعتراض نمی کند. این درحالی است که طب سلولی نه تنها عاجز از درمان اوتیسم است بلکه حتی علت آن را که منشأ ماورایی دارد نمی تواند تشخیص دهد.
😔 آیا آمار تأمل آفرین زوجهایی که اصلاً نمی توانند فرزند دار شوند و زوجهایی که بیشتر از یک فرزند نمی توانند متولد کنند به شما رسیده است؟
📌 اکنون سوال این است: برنامه شما برای پیشگیری از بیماری های مادر زادی و نیز حفظ جان مردم چیست؟ تعامل شما در صورت نماینده مجلس شدن با وزیران بهداشت مقلد WHO که به جای #پیشگیری بر روی اضافه کردن تخت بیمارستانی و فربه نمودن هر چه بیشتر #صنعت_درمان تمرکز دارند چگونه خواهد بود؟
👌 شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی، نظریه پیشگیری ساختاری از بیماری را در ۵۰ بخش در پاسخ به تمام این سوالات تدوین نموده و بارها به وزارت بهداشت اعلام کرده است اولاً 👈 حاضر به ارائه کمک فکری به دستگاه علیل پزشکی فعلی است و ثانیاً 👈 تقاضا دارد در ۵ شهر تدابیر اسلامی #پیشگیری_ساختاری از بیماری اجرا شود تا مردم ببینند که چگونه بیماری های غیرواگیر که وزارت بهداشت پاسخی کارآمد برای آن ندارد طی مدت کوتاهی بسیار کاهش پیدا خواهد کرد.
#مقابله_با_سند_توسعه_پایدار_۲۰۳۰
#از_امام_علیه_السلام_بپرس
#نمایشگاه_الگوی_پیشرفت_اسلامی
@mountazer
#یادداشت_بیست_و_شش
۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۵
🔴 ایدئولوژیک و تمدن ساز، مثل خانواده هال
📌 این روزها که توفیق اجباری شد برگردم کتب شیمی دبیرستان را مرور کنم به فرآیند هال برخوردم. به بهانه فرآیند هال برای تولید آلومینیوم، این یادداشت را می نویسم.
📌 برای تولید آلومینیوم باید سنگ معدن آن را که حاوی آلومینا (Al2O3) هست در حضور کربن (مثلاً زغال سنگ) تا دمای ۲۰۷۲ درجه سلسیوس حرارت می دادند. تأمین چنین دمایی آنقدر هزینه بر بود که موجب می شد قیمت آلومینیوم حتی از طلا هم بیشتر باشد. اما در سال ۱۸۸۶، چارلز مارتین هال در سن #۲۳ سالگی پیشنهاد داد از کریولیت (Na3AlF6) به عنوان کمک ذوب استفاده کنند. این موجب می شد به جای دمای ۲۰۷۲ درجه سلسیوس، این فرآیند در حدود ۹۶۰ درجه انجام شود. همین امر سبب افت شدید قیمت آلومینیوم شد که داریم می بینیم.
⁉️ اما چارلز مارتین هال، این شیمیدان آمریکایی اهل ایالت اوهایو چطور در چنین سن پایینی، یعنی ۲۳ سالگی چنین فرآیندی را پیشنهاد داد؟
📌 باید با خانواده هال آشنا شویم. پدر چارلز مارتین کسی بود که بعد از اینکه تحصیلات خودش را در دانشگاه اوبرلین اوهایو به اتمام رساند به مدت سه سال برای تحصیل به مدرسه علوم دینی اوبرلین رفت. مادر چارلز مارتین هم در همان مدرسه علوم دینی بود. آنجا بود که پدر و مادرش، این دو فرد ایدئولوژیک مسیحی، با هم آشنا شدند و یک سال بعد از ازدواج در سال ۱۸۴۹، با همدیگر به عنوان میسیونر به جامائیکا رفتند.
👈 (کلیسای کاتولیک از گذشته از میان افراد غیرکشیش، آن دسته از افراد مذهبی که برای تبلیغ مسیحیت داوطلب هستند را آموزش داده و برای تبلیغ اعزام می کند. به این مبلغین داوطلب غیرکشیش می گویند میسیونر)
📌 شک نکنید که پدر و مادر هال، دو فرد معتقد و تمدن ساز بودند که اوهایو را رها کردند و ۱۰ سال برای تبلیغ مسیحیت به جامائیکا رفتند و برنگشتند مگر به دلیل شروع شدن جنگ داخلی آمریکا.
❌ نتیجه کار این میسیونرها را «جومو کنیاتا» اولین رئیس جمهور کنیا پس از استقلال اینگونه بیان می کند: «وقتی مبلغین مذهب به سرزمین ما آمدند در دستشان کتاب مقدس داشتند و ما زمینهایمان را داشتیم. پنج سال بعد، ما در دستمان کتاب مقدس داشتیم و آنها زمینهایمان را»
📌 هال قبل از مدرسه توسط مادرش باسواد شده بود به طوریکه در ۶ سالگی کتب شیمی دانشگاه پدرش را می خواند. در ۸ سالگی به مدرسه و بعد دانشگاه رفت و در ۲۳ سالگی فرآیند هال را اختراع کرد.
❓ قصه هال به سر رسید. قصه ما را چگونه روایت خواهند کرد؟
👌 روزی در دست یکی از پژوهشگران مدرسه تمدنی هدایت، یک نمودار درختی بلند بالا دیدم. انواع سنگ ها و مواد معدنی و به طور کل اشیای مرتبط با خاک را که هفتمین گروه اشیای جدول فقهی تسخیر هستند دسته بندی کرده بود.
👌 مثلاً یک دسته از آن اشیاء، سنگ های حرز پایه بود که از جمله شامل برخی انگشترها هم می شود. یک دسته شامل مصالح ساختمانی و و و
🤔 اما ما فقط نمودار درختی اش را رفتیم از روایات استخراج کرده ایم و داریم. درحالیکه تمدن شیطانی و خسارت آفرین غرب، حرف خودش را اقامه کرده است. فقط به عنوان یک نمونه گسترش زاید الوصف آهن و آلیاژهای آن است که در روایات ما از آن نهی شده است.
📌 اقامه حرف تمدن غرب انجام نشد مگر توسط «چارلز مارتین هال» ها که این حرف ها را تا صنعت و جای جای زندگی مردم امتداد دادند.
❓ چه کسی «چارلز مارتین هال» های انقلاب اسلامی را تربیت خواهد کرد؟ نقش دانشگاهیان جمهوری اسلامی در این زمینه چیست؟
#فقه_الخلق
#مطالعات_شیء_پایه
#جدول_فقهی_تسخیر
@mountazer
#یادداشت_بیست_و_هفت
۱۱ جمادی الآخر ۱۴۴۵
🔴 دوازده سوال انتخاباتی از کاندیداهای محترم انتخابات مجلس شورای اسلامی (قسمت ۲: مدیریت شهری)
سوال دوم: قوانین مدیریت شهرها را چگونه اصلاح می کنید؟ «مدیریت محله محور شهرهای کوچک تولید کننده» یا «مدیریت منطقه محور شهرهای متراکم مصرفی»؟
🤔 اگرچه مردم ۸ کلان شهر ایران که تراکم جمعیتی بالا دارند آلودگی هوا را در فصل سرد سال با همه وجود لمس می کنند، اما این فقط یکی از ۳۰ ناکارآمدی شهرهای متراکم مصرفی است. شهرهای متراکمی که بعد از انقلاب صنعتی، رفته رفته و با تبدیل مشاغل کشاورزی و دامداری و صنایع دستی به مشاغل کارمندی و کارگری در کارخانجات و ادارات متمرکز به شکل امروزی به وجود آمدند. در واقع به دلیل اینکه در این کلان شهرها بین مردم، تعارف (شناخت بینابینی گسترده) وجود ندارد، لذا واسطه گری برای ازدواج کم شده، باندهای تکدی گری رونق گرفته، سطح فساد اخلاقی بالا رفته، سطح امنیت پایین و میزان خفت گیری ها افزایش می یابد. مقدار زیادی از وقت + اعصاب مردم در ترافیک و ازدحام به هدر می رود، زندگی ماشینی مردم را مضطرب می کند. با تضعیف روستاها بسیاری از روستانشین ها به شهرها آمده و حاشیه نشین (زاغه نشین) می شوند. و و و
❌ واقعیت میدانی نشان می دهد که در زمینه حل معضل های ۳۰ گانه شهرهای متراکم مصرفی نیز سازمان ملل و معادلات دانشگاهی ایده های علیلی داشته و دارند. از جمله الگوهای TOD و شهر هوشمند که در صدد کم کردن حمل و نقل درون شهر هستند.
👌 اما وقتی به روایات اسلامی در زمینه خصوصیات محیط همسایگی و مدیریت شهری نگاه می کنیم می بینیم شهرها نه متراکم و کلان شهر هستند و نه مصرفی. بلکه مدیریت شهری به صورت محله ای است و در اطراف محله ها هم زمین های مربوط به مشاغل برتر قرار دارد. مشاغل برتر در اسلام هم کشاورزی، دامداری، باغداری، خیاطی و تجارت عمومی است. درنتیجه فربه شدن این مشاغل نیاز کشور ایران به غذا و لباس (این دو نیاز تعیین کننده تمدنی) تأمین خواهد شد. نه اینکه مثل الآن ۶۰ درصد غذای مردم خودمان را وارد کنیم. درحالیکه قبل از تحقق دولت مدرن و مشخصاً قبل از طرح آمریکایی اصلاحات اراضی در ایران، اقتصاد ایران یک اقتصاد کشاورزی بود و صادرات ایران اقلام کشاورزی بود. اما کار به جایی رسید که در انتهای رژیم پهلوی، برای ۳۳ روز می توانستم غذای خود را تأمین کنیم. بعد از پهلوی هم اگرچه به دلیل تأکیدات امام و رهبری بر خودکفایی، تولیدات کشاورزی بالا رفت اما روستا نشینی کاهش و زاغه نشینی در حاشیه شهرها افزایش یافت. به طوریکه جمعیت روستانشین ایران از ۷۷ درصد در ابتدای جمهوری اسلامی، به کمتر از ۲۷ رسیده است. این حرکات زیگزاگی به دلیل ضعف کارشناسی و مقلد بودن مدیران ماست.
👌 اقامه نمودن نظریه اسلامیِ «مدیریت شهری محله محور» با پیشنهادات مدیریتی مفصل، این روند را برعکس کرده و مدیریت شهری را از کلان شهرهایی به مرکزیت کارخانه و سرکردگی سرمایه داران تبدیل می کند به محله هایی به مرکزیت مساجد و به رهبری امام جماعت. امام جماعتی که با علم و عدالت نظامات اسلامی را حول مسجد شکل می دهد (رجوع شود به کتب نمایشگاه الگوی پیشرفت اسلامی).
❓❓ شما کاندیداهای محترم چه برنامه ای برای مدیریت شهری دارید؟
#مقابله_با_سند_توسعه_پایدار_۲۰۳۰
#از_امام_علیه_السلام_بپرس
#نمایشگاه_الگوی_پیشرفت_اسلامی
@mountazer