بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
یا امیر المومنین علیه السلام
موضوع : #امانت
در #اسلام یکی از چیزهایی که خیلی روی آن #تاکید شده است #امانت داری و ادای امانت است
همانطور که #پیامبر به محمد #امین صلی الله علیه و آله و سلم معروف بودند
اگر کسی شما را امین دانست #وظیفه #شرعی و #عقلی و #عرفی و #قانونی شماست که امانت را به او برگردانید
چه آدم خوبی باشد
و چه آدم بدی باشد
امانت :
۱- گاهی عبارت است از :
#مال و پولی که مالک و صاحبش نزد شمای امین سپرده است تا بعداً بگیرد
۲ - گاهی عبارت است از :
کاری که شما آن #کار را قبول کردهاید که به نحو #احسن انجام بدهید
و متصدی کاری شدهاید
یعنی :
#شخصی کاری را به شما واگذار کرده است و شما هم قبول و تقبل کردهاید
الحمدلله رب العالمین
#سخنرانی
#نشر_خوبی_ها
#خسروانی
#طلاب
https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan
۱۴۰۲/۷
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
یا امیر المومنین علیه السلام
موضوع : #امانت
در #اسلام یکی از چیزهایی که خیلی روی آن #تاکید شده است #امانت داری و ادای امانت است
همانطور که #پیامبر به محمد #امین صلی الله علیه و آله و سلم معروف بودند
مثلاً :
۱- اگر شما #طبیب و دکتر هستی و #مریض به شما مراجعه کرده است مریض شمای دکتر را امین دانسته است که به شما مراجعه کرده است و شما باید امانت داری کنید
۲- اگر شما #آشپز هستید و کسی از شما غذا خریده است تا بخورد
شما را حتماً امین دانسته است که از بین این همه آشپز به شما مراجعه کرده است
پس شما باید امانتداری کنید
۳- اگر شما #بایع وکاسب کار هستید و کسی از شما چیزی خریده است شما را امین دانسته است که به شما مراجعه کرده است
پس باید امانت داری کنید و خیانت نکنید
چه مراجعه کننده :
آدم خوبی باشد
و چه آدم بدی باشد
چون که بدی و خوبی دیگران با #الله تعالی است
#وظیفه همه ما این است که :
در #جامعه امانت داری کنیم
و همه باید به وظیفه خود مان #عمل کنیم
و کوتاهی نکنیم
الحمدلله رب العالمین
#سخنرانی
#نشر_خوبی_ها
#خسروانی
#طلاب
https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan
۱۴۰۲/۷
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
یا امیر المومنین علیه السلام
امور در #جامعه
از روزی که بشر به وجود آمده است تا امروز در جهات گوناگون اختلافاتی هم در بین بشر بوده است
اگر انسان واقعاً بخواهد #نجات پیدا کند
باید دنبال اموری باشد که مورد اتفاق و #وحدت و #اتحاد است
مثل :
صداقت
و راستگویی
و ادای #امانت
و #ایمان
و صحت #عمل
که اینها مورد #اتفاق همه هستند مثلاً در #طب :
هم مورد #اختلاف وجود دارد
و هم مورد اتفاق وجود دارد
ولی متاسفانه دنبال مورد اختلاف میروند
مثلاً یک #طبیب می گوید که :
گوشت سرخ کرده مضر است
طبیب دیگر میگوید که :
مضر نیست
یا یکی می گوید که :
نوشابه یا چایی مضر است
دیگری می گوید که :
مضر نیست
الحمدلله رب العالمین
#سخنرانی
#نشر_خوبی_ها
#خسروانی
#طلاب
https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan
۱۴۰۲/۷
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
یا امیر المومنین علیه السلام
امور در #جامعه
۱- هم از لحاظ #دین و مذهب
۲- هم از لحاظ دیگر
دو دسته هستند :
۱- بعضی از امور مورد #اتفاق هست
۲- بعضی از امور مورد #اختلاف هست
۱- امورمورد اختلاف :
اگر در جامعه مردم دنبال امور اختلافی باشند
و همیشه از امور اختلافی صحبت کنند
باید بدانند که در دام #شیطان افتاده اند و شیطان آنها را از #صراط و راه #مستقیم و درست و صحیح #زندگی بیرون برده است
چرا ؟
چون که امور اختلافی تمام شدنی نیست
از روزی که بشر به وجود آمده است تا امروز در جهات گوناگون اختلافاتی هم در بین بشر بوده است
اگر انسان واقعاً بخواهد #نجات پیدا کند
باید دنبال اموری باشد که مورد اتفاق و #وحدت و #اتحاد است
مثل :
صداقت
و راستگویی
و ادای #امانت
و #ایمان
و صحت #عمل
که اینها مورد اتفاق همه هستند مثلاً در #طب :
هم مورد اختلاف وجود دارد
و هم مورد اتفاق وجود دارد
ولی متاسفانه دنبال مورد اختلاف میروند
مثلاً یک طبیب می گوید که :
گوشت سرخ کرده مضر است
طبیب دیگر میگوید که :
مضر نیست
یا یکی می گوید که :
نوشابه یا چایی مضر است
دیگری می گوید که :
مضر نیست
ولی بالاخره بعضی از مسائل هم مورد اتفاق است
مثل اینکه :
#آبی که انسان مینوشد باید سالم باشد
#هوایی که انسان #استنشاق میکند باید سالم باشد
#غذایی که انسان میخورد باید سالم باشد
سر و صداهای زیاد
و صداها گوش خراش
و گفتگوهای زیاد اعصاب مردم را خراب میکند
#شراب مضر است
#قمار هم از لحاظ روحی و هم از لحاظ مادی مضر است
این ها اموری هستند که مورد اتفاق هستند و باید اینها هم گفته شود
اگر فقط در موارد اختلافات صحبت کنیم عمرم مان را تباه کردهایم
الحمدلله رب العالمین
#سخنرانی
#نشر_خوبی_ها
#خسروانی
#طلاب
https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan
۱۴۰۲/۷
بسماللهالرحمنالرحیم
سلام علیکم
السلام علیک یاامیرالمومنین و یا زهراء علیهما السلام
مادرش :
زن سرشناس عرب ، #خديجه كبرى بود.
خديجه كبرى ، از خاندانى بود كه اغلب اعضايش متفكر و صاحب مقامات علمى بودند.
خديجه از قبيله قريش ، صاحب مال و ثورت بسيار، داراى #صفات عالى و در خور نام زكيه ، پناه زنان و دختران بى پناه بود.
به گونه اى كه بدين خاطر ام الاء يتامش ؛ مادر يتيمان مى خواندند.
او به #علت ثروت و شهرت و پاكدامنى و طهارت ، خواستگارانى بسيار داشت ولى به همه آنها پاسخ منفى مى داد، اما چون #محمد عليه السلام را فردى #امين و راستگو يافته بود و آثار عظيمى از نجابت و #عزت در او سراغ داشت ، خود به وسيله پيام رسانى به او پيشنهاد #ازدواج داد و تقاضاى همسرى با او را كرد.
خديجه به او گفت :
اى پسر عم !
به خاطر خويشاوندى و نزديكى تو با من و داشتن شرافت ، #امانت دارى ، #اخلاق خوش و صدق در سخن ، به تو رغبت دارم و خواستار ازداوج با تو شده ام .
او با مال و ثروت خود از دين محمد حمايت كرد و به جايى رسيد كه خداوند به وسيله #جبرئيل براى او سلام مى رساند.
پيامبر عليه السلام او را بسيار عزيز مى داشت و درباره اش مى فرمود: خديجه دختر خويلد از جمله چهار زنى است كه به كمال رسيده اند.
الحمدللهربالعالمین
کانالنشرخوبیها🌹
https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan
#فاطمیه علیه السلام
#نشر_خوبیها_محمدمهدی
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
#خواب_ديدن امام كاظم (ع )
#يزيد_بن_سليط، هنگامى كه از امام كاظم (ع ) در مورد جانشينش سؤ ال كرد، #امام_كاظم (ع ) فرمود:
رسول خدا(ص ) را در عالم #خواب ديدم ،
پيامبر(ص ) #امامت جانشين مرا به من معرفى كرد، و خود او و افراد هم عصرش را به من نشان داد...
من در عالم خواب ديدم كه در حضور #پيامبر(ص ) هستم ،
در نزد آن حضرت ، انگشتر، شمشير، عصا، كتاب و #عمامه وجود داشت ، عرض كردم :
(اى رسول خدا! اينها چيست ؟)
رسول خدا(ص ) فرمود:
(عمامه ، رمز #سلطنت خداوند است ،
شمشير رمز #عزت خداوند است ، #كتاب رمز نور الهى است ،
#عصا ،رمز نيروى خدا است ،
و #انگشتر، #رمز در برگيرنده همه اين امور است )
سپس به من فرمود:
امر امامت از تو بيرون رفته و به ديگرى رسيده است
(نزديك است اين كار تحقق يابد).
به رسول خدا(ص ) عرض كردم :
(اى رسول خدا! به من نشان بده كه او (جانشين من ) كيست ؟)
فرمود:
من هيچكدام از امامان را نديدم كه در مورد امامت ، اين گونه آشفته و بى تاب باشد،
اگر مقام امامت ، از روى #محبت و دوستى مى بود، برادرت #اسماعيل ، در نزد پدرت (امام صادق ) از تو محبوبتر بود، ولى شخص امام از طرف خداوند #تعيين مى گردد.
آنگاه امام كاظم (ع ) فرمود:
من همه فرزندانم را، چه آنها كه از دنيا رفته اند و چه آنها كه زنده اند به نظر آوردم ،
آنگاه #امير_المؤ منين على (ع ) به پسرم على (بن موسى الرضا) اشاره كرد و فرمود:
(هذا سيدهم
فهو منى و انا منه
و الله مع المحسنين
اين ، سرور آنها است ، او از من است و من از او هستم ، خداوند با نيكوكاران مى باشد).
#يزيد بن سليط مى گويد:
در اين هنگام امام كاظم (ع ) به من فرمود:
(اين مطلب در نزد تو مانند امامت ، محفوظ باشد،
آن را جز به آدم عاقل يا بنده خدائى كه او را راستگو تشخيص داده اى نگو، و اگر از تو گواهى خواست ، گواهى بده ، اين است سخن خدا، آنجا كه
(در آيه 59 نساء) مى فرمايد:
(ان الله يامركم ان تودوا الامانات الى اهلها:
خداوند به شما فرمان مى دهد كه #امانت ها را به صاحبانش بپردازيد).
و نيز خداوند به ما فرموده است :
(و من اظلم ممن كتم شهادة عنده من الله
كيست ستمگرتر از آنكه گواهى خدا را نزد خود مخفى كند). (بقره - 150)
آنگاه امام كاظم (ع ) افزود:
من (در عالم خواب ) به رسول خدا(ص ) عرض كردم (شما يكجا همه فرزندانم را ذكر كرديد،
بفرمائيد كداميك از آنها #امام است ؟).
فرمود:
آنكه با نور خدا ببيند،
و با #فهم خود بشنود،
و بر اساس #حكمت خود، سخن بگويد،
از اين رو، راه درست مى رود، و اشتباه نمى كند و در راه علم #حركت مى كند نه در راه جهل ،
سپس دست پسرم على (حضرت رضا عليه السلام ) را گرفت و فرمود:
(او، همين است ).
آنگاه به من فرمود:
چقدر اندك ، همراه او (حضرت رضا) هستى ،
وقتى كه از سفر (مكه ) بازگشتى ، كارهايت را سامان بده ، و آماده باش كه از فرزندانت جدا مى شوى و همسايه ديگران مى شوى ...
يزيدبن سليط مى گويد:
سپس امام كاظم (ع ) به من فرمود:
مرا امسال دستگير مى كنند،
و امر امامت پسرم على (ع ) است كه همنام دو على (از امامان ) است :
1 - على بن ابيطالب (ع )
2 - على بن الحسين (ع )،
خداوند به او فهم و خويشتن دارى و نصرت و دين و محنت على اول (ع )، و محنت و صبر در برابر ناگواريها و استقامت على دوم (ع ) را داده است ، و تا چهار سال بعد از مرگ #هارون ، در بيان حقايق آزاد نيست .
سپس به من فرمود:
(با او در همين جا ملاقات خواهى كرد، به او مژده بده كه خداوند پسرى امين ، مورد اعتماد و مبارك به تو خواهد داد، و او به تو خبر دهد كه تو بامن در همين جا ملاقات نموده اى ...)،
همانگونه كه امام كاظم (ع ) خبر داده بود، تحقق يافت .
کافی باب الاشارة و النص على ابى الحسن موسى (ع )،
قسمت آخر، حديث 14
(با تلخيص ) ص 315 - ج 1
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسماللهالرحمنالرحیم
﷽🕊♥️ 🕊﷽
السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام
سلام علیکم
#امام_رضا(ع ) ناشناس در كنار جنازه پدر
خدمتكار خانه امام كاظم (ع ) به نام ( #مسافر ) مى گويد:
هنگامى كه #امام_كاظم (ع ) را (به فرمان #هارون_الرشيد از مدينه به سوى بغداد) مى بردند، آنحضرت به فرزندش امام رضا(ع ) فرمود:
(هميشه تا وقتى كه زنده ام ، در خانه من بخواب تا هنگامى كه خبر (وفات من ) به تو برسد)
ما هر شب بستر حضرت رضا(ع ) را در دالان خانه مى انداختيم و آن حضرت بعد از شام مى آمد و در آنجا مى خوابيد، و صبح به خانه خود مى رفت ،
اين روش تا چهار سال ادامه يافت ، در اين هنگام در شبى از شبها بستر حضرت رضا(ع ) را طبق معمول انداختند، ولى او دير كرد و تا صبح نيامد،
اهل خانه نگران و هراسان شدند،
و مانيز از نيامدن آن حضرت ، سخت پريشان شديم ،
فرداى آن شب ديدم ، آن حضرت آمد و به #ام_احمد (كنيز برگزيده و محترم را از امام كاظم عليه السلام ) رو كرد و فرمود:
(آنچه پدرم به تو سپرده نزد من بياور).
#ام احمد (از اين سخن دريافت كه امام كاظم (ع ) وفات كرده است ) فرياد كشيد و سيلى به صورتش زد و گريبانش را چاك كرد و گفت :
(به خدا مولايم وفات كرد).
حضرت رضا(ع ) جلو او را گرفت و به او فرمود:
(آرام باش ، سخن خود را آشكار نكن و به كسى نگو تا به حاكم مدينه خبر برسد).
آنگاه ام احمد زنبيلى را با دو هزار دينار (يا چهار هزار دينار) نزد امام رضا(ع ) آورد و همه را به آن حضرت تحويل داد، به به ديگران .
ام احمد، ماجراى فوق را چنين بيان نمود:
(روزى امام كاظم (ع ) محرمانه آن پول را به من داد و فرمود:
اين #امانت را نزد خود حفظ كن ،
و به كسى اطلاع نده ، تا من بميرم وقتى كه از دنيا رفتم ، هر كس از فرزندانم ، آن را از تو مطالبه كرد به او تحويل بده و همين نشانه آن است كه من وفات كرده ام ،
سوگند به خدا اكنون آن نشانه كه آقايم فرمود، آشكار شد).
امام رضا(ع ) #امامت را تحويل گرفت و به همه بستگان و خدمتكاران دستور داد، جريان وفات امام كاظم (ع ) را پنهان كنند و به كسى نگويند، تا زمانى كه (از بغداد به مدينه ) خبر رسد.
سپس حضرت رضا(ع ) به خانه خود رفت ، و شب بعد، ديگر به خانه امام كاظم (ع ) نيامد،
پس از چند روز به وسيله نامه اى خبر وفات امام كاظم (ع ) رسيد،
ما روزها را شمرديم
معلوم شد همان وقتى كه امام رضا(ع ) براى خوابيدن نيامد، امام كاظم (ع ) وفات نموده است
( پس امام هشتم (ع ) با #طى_الارض از مدينه به بغداد رفته و در بالين امام كاظم (ع ) هنگام وفات (يا در كنار جنازه آن حضرت ) به طور ناشناس حاضر شده و در غسل دادن و كفن كردن و نماز و دفن جنازه پدر، حاضر بوده و سپس بى درنگ به مدينه بازگشته است )
کافی باب فى ان الامام يعلم ان الامرقد صار اليه ،
حديث 6، ص 381 - 382 - ج 1
الحمدللهربالعالمین🌹
@nashrekhobyhakashan
گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه
https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b