eitaa logo
« پُرسانــــــــــــــ پُرسانــــــــــــــ » «...ن‌...»
28 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
995 ویدیو
20 فایل
بسم‌الله الرحمن‌الرحیم انا اعطیناک #الکوثر فصل لربک #وانحر ان شانئک هو #الابتر قرآن،حدیث،دعا،احکام،متن،شعر،و... (جهان، انقلاب اسلامی، ولایت فقیه) پُرسان‌پُرسان تا آسمان
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام الله منتخب خاطرات سپهبد از متن پیش رو بخش‌هایی از سخنرانی شهید سپهبد صیاد شیرازی ۱۲۵ روز قبل از شهادت ایشان و در تاریخ۱۳۷۵/۹/۱۵ است که در جلسه شب خاطره مسجد جامع قلهک تهران ایراد شده است ساعت ۸:۳۰ شب از ستاد کل به من زنگ زدند و گفتند که دشمن از و با سرعت جلو می‌آید، من گفتم خدایا کدام دشمن از یک محور سرش را انداخته پایین میاید! این چه جور دشمنی است؟! گفت: ما نمی‌دانیم، گفت رسیده‌اند به کِرند و آنجا را هم گرفتند بعد هم حرکت کرده به سمت، ، بعد هم و همین طور دارد جلو می‌آید این چه دشمنی است؟ ما همچنین دشمنی ندیده بودیم که اینطور از یک جاده سرش را بیندازد پایین و بیاید جلو! گفتند به هر صورت ما نمی‌رسیم گفتم: خب حالا شما چه می‌خواهید؟ گفتند: شما بیایید برویم منطقه حواسمان پرت شده بود که این دشمن چیست؟ گفتم: فقط به هواپیما بگویید آماده باشد که با هواپیما برویم به طرف کرمانشاه هواپیما را آماده کردند ساعت ۱۰:۳۰ دقیقه به کرمانشاه رسیدیم در کرمانشاه حالت فوق العاده‌ای بود، مردم از شدت وحشت بیرون از شهر ریخته بودند! جاده کرمانشاه- تاق بستان که تقریباً حالت بلوار دارد، پر از جمعیت بود ساعت ۱:۳۰ شب پاسدارها آمدند وگفتند که ما در اسلام آباد بودیم که دیدیم منافقین آمدند تازه فهمیدم که اینها هستند که کرند و اسلام آباد غرب را گرفتند یک پادگانی در اسلام آباد بود که ارتشی‌ها آنجا نبودند منافقین آمده بودند و پادگان ارتش را گرفتند فرمانده پادگان که سرهنگ بود، مقاومت کرده بود، همانجا اعدامش کرده بودند منافقین می‌خواستند به طرف کرمانشاه بیایند اما مردم از اسلام آباد تا کرما‌نشاه با هروسیله‌ای که داشتند از تراکتور و ماشین آمده بودند در جاده و راه را بند آورده بودند اولین کسی که جلوی اینها را گرفت، خود مردم بودند خلبان‌ها فکر کردند منافقین خودی‌اند آقای شمخانی آن موقع معاون عملیات ستاد کل بود و من وقتی به کرمانشاه رسیدم، آقای شمخانی آنجا بود اول کار به من گفت: ما که کسی را نداریم که روی زمین دفاع کنیم، نیروهایمان همه توی جبهه‌های جنوب هستند اینجا کسی را نداریم به هوانیروز که پایگاهش همین نزدیکی است، زنگ بزن بگو ساعت ۵ صبح آماده باشند که من بروم توجیهشان ‌کنم ساعت ۵ صبح رفتیم همه خلبان‌ها در پناهگاه آماده بودند توجیه‌شان کردم که اوضاع در چه مرحله‌ای هست دو تا هلیکوپتر کبری و یک هلیکوپتر۲۱۴ آماده شدند که با من برای شناسایی برویم و بعد بقیه بیایند این دو تا کبری را داشتیم؛ خودمان توی هلیکوپتر ۲۱۴ جلو نشستیم گفتم: همین جور سر پایین برو جلو ببینیم، این منافقین کجایند همین طور از روی جاده می‌رفتیم نگاه می‌کردیم، مردم سرگردان را می‌دیدیم ۲۵ کیلومتر که گذشتیم، رسیدیم به گردنه که الان، اسمش را گذاشته‌اند من یک دفعه دیدم، وضعیت غیرعادی است، با خاک ریز جاده را بستند یک عده پشتش دارند با تفنگ دفاع می‌کنند ملائکه و فرشتگان بودند! از کجا آمده بودند؟ کی به آنها مأموریت داده بود؟! معلوم نبود هلیکوپتر داشت می‌رفت یک دفعه نگاه کردم، مقابل آن طرف خاک ریز، پشت سر هم تانک، خودرو و نفربر همین جور چسبیده و همه معلوم بود مربوط به منافقین است و فشار می‌آورند تا از این خاک ریز رد بشوند به خلبان‌ها گفتم: دور بزنید وگرنه ما را می‌زنند به اینها گفتم: بروید از توی دشت یعنی از بغل برویم؛ رفتیم از توی دشت از بغل، معلوم شد که حدود ۳ تا ۴ کیلومتر طول این ستون است من کلاه گوشی داشتم می‌توانستم صحبت کنم، به خلبان گفتم: اینها را می‌بینید؟ اینها دشمنند بروید شروع کنید به زدن تا بقیه هم برسند خلبان‌های دو تا کبری‌ها رفتند به طرف ستون، دیدم هر دویشان برگشتند من یک دفعه داد و بیدادم بلند شد، گفتم: چرا برگشتید؟ گفت: بابا! ما رفتیم جلو، دیدیم اینها هم خودی‌اند چی چی بزنیم اینهارا؟! خوب اینها ایرانی بودند، دیگه مشخص بود که ظاهراً مثل خودی‌ها بودند و من هر چه سعی داشتم به آنها بفهمانم که بابا! اینها منافقند گفتند: نه بابا! خودی را بزنیم! برای ما مسئله دارد؛ فردا دادگاه انقلاب، فلان... آخر عصبانی شدم، گفتم بنشین زمین او هم نشست زمین دیدیم حدوداً ۵۰۰ متری ستون زرهی نشسته‌ایم و ما هم پیاده شدیم و من هم به خاطر این‌که درجه‌هایم مشخص نشود، از این بادگیرها پوشیده بودم، کلاهم را هم انداخته بودم توی هلیکوپتر عصبانی بودم، ناراحت که چه جوری به اینها بفهمونم که این دشمن است؟! گفتم: بابا! من با این درجه‌ام مسئولم آمدم که تو راحت بزنی؛ مسئولیت با منه گفت: به خدا من می‌ترسم؛ من اگربزنم، اینها خودی‌اند، ما را می‌برند دادگاه انقلاب ص ۱ از ۲ ص 👇🏻ادامه
حالا کار خدا را ببینید منافقین ناشی بودند منافقین مثل این‌که متوجه بودند که ما داریم بحث می‌کنیم راجع به این‌که می‌خواهیم آنها را بزنیم، سرلوله توپ را به طرف ما نشانه گرفتند من خودم توپچی بودم اگر من می‌خواستم بزنم با اولین گلوله، مغز هلی کوپتر را می‌زدم چون با توپ خیلی راحت می‌شود زد فاصله با برد ۲۰ کیلومتر می‌زنیم، حالا که فاصله ۵۰۰ متری، خیلی راحت می‌شود زد اینها مثل این‌که وارد هم نبودند، زدند گلوله، ۵۰ متری ما که به زمین خورد، من خوشحال شدم، چون دلیلی آمد که اینها خودی نیستند گفتم: دیدی خودی‌ها را؟ اینها بچه کرمانشاه بودند، با لهجه کرمانشاهی گفتند: به علی قسم الآن حسابش را می‌رسیم سوار هلی کوپتر شدند و رفتند اولین راکتی که زد، کار خدا بود، اولین راکت خورد به ماشین مهمات شان خود ماشین منفجر شد بعدهم این گلوله‌ها که داخل بود، مثل آتشفشان می‌رفت بالا بعد هم اینها را هر چه می‌زدند، از این طرف، جایشان سبز می‌شدند، باز می‌آمدند من دیگه به هلی کوپتر کبری گفتم: بچه ها! شماها بزنید؛ ما بریم به دنبال راه دیگه چون فقط کافی نبود که از هوا بزنیم، باید کسی را از زمین گیر می‌آوردیم ما دیگه رفتیم شناسایی کردیم؛ یک عده در سه راهی روانسر، یک عده در بیستون و فلاکپ، هرچه گردان بود، اینها را با هلی کوپتر سوار می‌کردیم، دور اینها می‌چیدیم مثل کسی که با چکش می‌خواهد روی سندان بزند اول آزمایش می‌کند بعد می‌زند که درست بخورد ما دیگر با خیال راحت دور آنها را گرفتیم محاصره درست کردیم؛ نیروهای سپاه هم از خوزستان بعد از ۲۴ ساعت رسید نیروهای ارتش هم از محور ایلام آمد حال باید حساب کنید از گردنه چهار زبر تا ، پنج کیلومتر طولش است همه اینها محاصره شدند ولی هر چه زده بودیم، باز جایش سبز شده بود بعد از ۲۴ ساعت با لطف خداوند، اینان چه عذابی دیدند... بعضی از آنها فراری می‌شدند توی این شیارهای ارتفاعات، که شیارها بسته بود، راه نداشت، هرچه انتظار می‌کشیدیم، نمی‌آمدند می‌رفتیم دنبال آنها، می‌دیدیم مرده‌اند اینها همه سیانور خوردند، خودشان را کشتند توی اینها، دخترها مثلاً فرماندهی می‌کردند از بیسیم‌ها شنیده می‌شد: زری، زری! من بگوشم التماس، درخواست چه بکنند؟ اوضاع برای آنها خراب بود ما دیدیم اینها هم منهدم شدند... به هرحال خداوند متعال در آخرین روز جنگ یا عملیات به آن آیه شریفه، عمل کرد؛ که خداوند در آیه شریفه می‌فرماید: با اینها بجنگید، من اینها را به دست شما عذاب می‌کنم و دل‌های مؤمن را شفا می‌دهم و به شما پیروزی می‌دهم - ۱۴ و نقطه آخر جنگ با پیروزی تمام شد که کثیف ترین و خبیث ترین دشمنان ما در اینجا به درک واصل شدند و پیروزی نهایی ما، یک پیروزی عظیمی بود ص ۲ از ۲ ص
🍃🌺🍃🌺🍃 🌺🍃🌺🍃 🍃🌺🍃 🌺🍃 🍃 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ اللَّھمَّ‌صَـلِّ عَلَی عَلِی‌بْنِ‌مُوسَی‌ الرِّضَا الْمُرْتَضَی الْـإِمَامِ التَّقِی النَّقِی وَ حُجَّتِک عَلَی مَـنْ فَـوْقَ الْـأَرْضِ وَ مَـنْ تَحـتَ الثَّرَی الصِّـدِّيقِ الشَّھيدِ صَلـاَةً کثِيرَةً تَامَّـةً زَاکيَةً مُتَوَاصِـلَةً مُتَـوَاتِرَةً مُتَرَادِفَـةً کأَفْضَـلِ مَـا صَلَّيْتَ عَلَی أَحَـدٍ مِـنْ أَوْلِيَائِک 🍃꧁༏🌼 🌸 🌼༏꧂🍃
به نام الله انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروه ها و لیبرال ها می‌خوریم، آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول، که چرا گفتید! چرا کردید! چرا نسبت به وضد انقلابیون حکم خدا را جاری میکنید؟ چرا شعار و داده‌اید؟ چرا را اشغال کرده ایم و صدها چرای دیگر و نکته مهم در این رابطه این که نباید تحت تاثیر ترحم‌های بیجا و بی‌مورد نسبت به دشمنان خدا و مخالفین و متخلفین نظام، به گونه ای تبلیغ کنیم که احکام خدا و حدود الهی زیر سوال بروند (ره) - جلد ۲۱ صفحه ۹۶
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ‌ی ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَىٰ مُوسَىٰ وَهَارُونَ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺍستی ﻣﺎ ﺑﺮ ﻣﻮسی ﻭ ﻫﺎﺭﻭﻥ ﻣﻨّﺖ ﻧﻬﺎﺩﻳﻢ وَنَجَّيْنَاهُمَا وَقَوْمَهُمَا مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ﻭ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻭ ﻗﻮﻣﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺑﺰﺭﮒ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩﻳﻢ وَنَصَرْنَاهُمْ فَكَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻳﺎﺭﻱ ﻛﺮﺩﻳﻢ، ﭘﺲ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﭘﻴﺮﻭﺯ ﺷﺪﻧﺪ وَآتَيْنَاهُمَا الْكِتَابَ الْمُسْتَبِينَ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ، ﻛﺘﺎﺏ ﺭﻭﺷﻨﮕﺮ ﺩﺍﺩﻳﻢ وَهَدَيْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ ﻭ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻳﻢ کریم آیات - ۱۱۴ الی ۱۱۸
هدایت شده از 📃دیوار احادیث📃
عليه السلام ما بَقِىَ فِى الدُّنْيا بَقِيَّةٌ غَيْرَ هَذَا القُرآنِ فَاتَّخـِذُوهُ إماما يَدُلُّكُمْ عـَلى هُداكُمْ، وَإنَّ أَحَقَ النّاسِ بِالقُرآنِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَإنْ لَمْ يَحْفَظْهُ وَأَبْعَدَهُمْ مِنْهُ مَنْ لَمْ يَعْمَلْ بِهِ وَإنْ كانَ يَقْرَأُهُ تنها چيزى كه در اين دنياى فانى، باقى مى‌ماند است پس قرآن را پيشوا و خود قرار دهيد، تا به راه راست و مستقيم شويد همانا نزديک‌ترين مردم به قرآن كسانى هستند كه بدان كند؛ گرچه به ظاهر (آيات) آن را حفظ نكرده باشند و دورترين افراد از قرآن كسانى هستند كه به دستورات آن عمل نكنند؛ گرچه و خواننده آن باشند - صفحه ۱۰۲ 🍂🍂🍂
مدظله العالی اگر در جایی احساس کردید که مسئولیت شما موجب این است که کارها راکد بشود، حتما مسئولیت را واگذار کنید... آقایی است که اشتغالات خیلی زیادی دارد... این، به کارها نمی‌رسد و همین‌طور در آنجا مانده است این شغل را به یک نفر دیگر واگذار کند که بیاید، سریع این کارها را انجام بدهد؛ یعنی این‌طور نباشد که برای ما، مسئله اول باشد [ مسئله اول، است‌ ] ۴ تیر ۱۳۶۹
به نام الله شیخ بهاءالدین عاملی در یکی از کتاب‌ های خود می نویسد: روزی زنی نزد قاضی شکایت کرد که پانصد مثقال طلا از شوهرم طلب دارم و او به من نمی دهد قاضی شوهر را احضار کرد سپس از زن پرسید: آیا شاهدی داری؟ زن گفت: آری، آن دو مرد شاهدند قاضی از گواهان پرسید: گواهی دهید که این زن پانصد مثقال از شوهرش طلب دارد گواهان گفتند: سزاست این زن نقاب صورت خود را عقب بزند تا ما وی را درست بشناسیم که او همان زن است چون زن این سخن را شنید، بر خود لرزید! شوهرش فریاد برآورد شما چه گفتید؟ برای پانصد مثقال طلا، همسر من چهره ‌اش را به شما نشان دهد؟! هرگز! هرگز! من پانصد مثقال را خواهم داد و رضایت نمی‌دهم که چهره‌ همسرم درحضور دو مرد بیگانه نمایان شود چون زن آن جوانمردی و را از شوهر خود مشاهده کرد از شکایت خود چشم پوشید و آن مبلغ را به شوهرش بخشید ، اینگونه است ✨✨✨
🚩 🚩 🚩 به نام اللَّهِ اول صبح بگویید حسین جان رُخصت تا که از کرم سفره ارباب رسد اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ نجات اهل عالم با حسین است (ع) 🏴 🏴 🏴 🏴 🏴
به نام الله آنچه امروز دستگاه‌هاى سیاسى غرب ترویج میکنند، همان جاهلیتى است که بعثت پیغمبر براى زدودن آن - از محیط زندگى بشر - به‌وجود آمد نشانه‌هاى همان جاهلیت، امروز در دنیا، در این تمدن رایج فاسد غربى، مشاهده میشود؛ همان بى‌عدالتى، همان تبعیض، همان نادیده گرفتن کرامت انسان، همان عمده کردن مسائل جنسى و نیازهاى جنسى کریم خطاب به همسران مکرم پیغمبر میفرماید: وَ قَرنَ فى بُیوتِکُنَ وَ لاتَبَرَجنَ تَبَرُجَ الجَهِلِیَةِ الاُولَى‌ یکى از نشانه‌هاى جاهلیت اُولى، تبرج زنانه است امروز یکى از عمده‌ترین مظاهر تمدن غربى، همین است؛ این همان جاهلیت است، منتها جاهلیتى که توانسته است خود را با سلاح تبلیغات مدرن مجهز بکند، حقایق را از چشم مردم بپوشاند؛ اینها را باید ما مسلمان‌ها بفهمیم، اینها را باید بدانیم ۱۳۹۳/۰۳/۰۶
به نام الله دل‌که شد از آن ‌من صاعقه‌اش می‌کنم شعله‌ی جان‌سوزِ بی سابقه‌اش می‌کنم هر که شود زائرم وقت خدا حافظی تا سر قبر حسین[ع] بدرقه‌اش می‌کنم غلامرضا سازگار
•🌔• ❀ 🏴 ❀ •🌖• بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍی خوب مهربان اَلسَّلاَمُ عَلَي الْحُسَيْنِ وَ عَلَي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَي أَوْلاَدِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَي أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ عَلَيْه اَلسَّلاَم سلام بر حسين و بر علی بن الحسين و فرزندان حسين، و ياران حسين(ع) •🌔• ❀ 🏴 ❀ •🌖•
Javad Moghadam - Ghafele salar Dare Miad (128).mp3
6.25M
داره‌میاد خدا کنه برگرده عمه‌ی‌سادات داره‌میاد خدا کنه برگرده قبله‌ی‌حاجات داره‌میاد خدا کنه برگرده ... ... میگن علمــدار داره‌میاد خدا کنه برگرده عمه‌ی‌ســـادات ... قبله‌ی‌حاجــات ... خدا کنه که رقیه‌اش نباشه خدا کنه کسی تشنه‌اش نباشه خدا کنه که رقیه‌اش نباشه خدا کنه کسی تشنه‌اش نباشه خدا کنه که برگرده رباب کاشکی باشه مَشکـــا پُـــرِ آب ، حسین‌وای، ... ، حسین‌وای، ... صدایِ‌شمشیر داره‌میاد خدا کنه برگردن بویِ غل‌وُ زنجیر داره‌میاد خدا کنه برگردن صدایِ‌شمشیر ... بویِ‌ غل‌وُ زنجیر ... آه؛ حرمله‌با‌تیر داره‌میاد خدا کنه برگردن خولی‌باشمشیر داره‌میاد خدا کنه برگردن آه خدا کنه با خودش زن نیاره [ بمیـــرم برات آقا ] خدا کنه چند تا پیرهن بیاره خدا کنه چند تا پیرهن بیاره خدا کنه چند تا مِعجر بیارن خدا کنه چادر بیشتر بیارن خدا کنه چادر بیشتر بیارن ، حسین‌وای، ... ، حسین‌وای، ... سنانِ بد مست داره‌میاد خدا کنه برگردن سنانِ بد مست داره‌میاد خدا کنه برگردن با نیزه توُ دست داره‌میاد خدا کنه برگردن با نیزه توُ دست ... از همه بدتر داره‌میاد خدا کنه برگردن شمر باخنجر داره‌میاد خدا کنه برگردن خدا کنه آخرش جنگ نباشه خدا کنه رو زمین سنگ نباشه خدا کنه آسمون یاری کنه خدا کنه که عمو کاری کنه خدا کنه که عمو کاری کنه وای، حسین وای، ... حسین وای، ... ... مداح: کربلایی جواد مقدم
✾✾🕊✾✾﷽✾✾🕊✾✾ ╰━═━🍃﷽🍃━═━╯ خلق‌الله میگن؛ 🏴 دعوت‌است، قسمت‌نیست! ؛ باشد یا ... خودت معنی را میدانی... یاالله، یاالله، یاالله... 🏴 🏴 ╭━═━⊰🍃🕊🍃⊱━═━╮ ╰━ 🍃✾ ✾ 🕊 ✾ ✾🍃 ━╯
🕊 بسم الله خیرات برای رفتگان، مثل نسیم خنکی‌ست که در هوای‌داغ به‌صورت انسانی می‌وزد شهدا و اموات را فراموش نکنیم آنها عزیزمان بودند ‌و دیدارشان دیگر میسر نمی‌شود حداقل با یک صلوات؛ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🕯 🌷 🕯 🌷 🕯
🚩 السلام‌علیک یااباعبدالله‌الحسین(ع) أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَکَتْهُ مَلائِکَةُ السَّمآءِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ ذُرِّیَّتُهُ الاَْزْکِیآء ُ... سلام بر ساکنِ کربلاء، سلام بر آن کسى که فرشتگانِ آسمان بر او گریستند، سلام بر آن کسى که خاندانش پاك و مطهرند ... 🚩 🚩 🚩 ╱◥█◣╱◥█◣╱◥█◣
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ‌ی ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَىٰ حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَىٰ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺮﺩم، کسی ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺍ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ میﭘﺮﺳﺘﺪ، [ ﻭ ﺑﺎ ﺣﺎﺩﺛﻪ‌ﺍی ﻛﻮﭼﮏ میﻟﻐﺰﺩ، ] ﭘﺲ ﺍﮔﺮ ﺧﻴﺮی ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺳﺪ، ﺑﺪﺍﻥ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻳﺎﺑﺪ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﺼﻴﺒﺖ ﻭ ﺁﺯﻣﺎیشی ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺳﺪ، ﺩﮔﺮﮔﻮﻥ ﻣﻰ‌ﺷﻮﺩ [ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮی ﻛﻔﺮ ﻣﻰ‌ﺭﻭﺩ، ﭼﻨﻴﻦ کسی ] ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﺁﺧﺮﺕ ﺯﻳﺎﻧﻜﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺯﻳﺎﻥ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﺍﺳﺖ يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُ وَمَا لَا يَنفَعُهُ ذَٰلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ ﺍﻭ ﺟﺰ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻴﺰی ﺭﺍ میﺧﻮﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﻧﻪ ﺯﻳﺎنی ﺑﻪ ﺍﻭ میﺭﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﻧﻪ ﺳﻮﺩی ﺍﻳﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﮔﻤﺮﺍﻫﻰ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺩﺭﺍﺯ ﺍﺳﺖ يَدْعُو لَمَن ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِن نَّفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلَىٰ وَلَبِئْسَ الْعَشِيرُ ﺑﻠﻜﻪ کسی ﺭﺍ میﺧﻮﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺯﻳﺎﻧﺶ ﺍﺯ ﺳﻮﺩﺵ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﭼﻪ ﻣﻮﻟﺎ ﻭ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﺑﺪی! ﻭ ﭼﻪ ﻫﻤﺪم ﺯشتی! کریم آیات ۱۱ الی ۱۳
🚩 بسم الله روبِه شش‌گوشه‌ترین قبله‌ی‌عالم هر صبح بردن نام (ع) می‌چسبد اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ سلام ‌تان با خیری که هدیه خدای خوب و مهربان است همراه باد 🏴 🏴 🏴
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ   ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍی خوب مهربان اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَي الأَْرْوَاحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِكَ سلام بر تو اي ابا عبد الله، و بر جانهايي كه به درگاهت فرود آمدند عَلَيْكَ مِنِّي سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ از جانب من سلام خدا بر تو باد هميشه تا هستم و تا شب و روز باقی است وَ لاَ جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ (لِزِيَارَتِكَ) و خدا زيارت شما آخرين زيارت از سوی من قرار ندهد اَلسَّلاَمُ عَلَي الْحُسَيْنِ وَ عَلَي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَي أَوْلاَدِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَي أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ سلام بر حسين و بر علی بن الحسين و فرزندان حسين، و ياران حسين(ع) اَللَّهُمَّ ارْزُقْنِي شَفَاعَهَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ خدايا شفاعت حسين را در روز ورود[به قيامت] نصيبم كن وَ ثَبِّتْ لِي قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ الَّذِينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ عَلَيه السَّلام و ثابت بدار قدم صدق مرا نزد خود به همراه حسين و ياران حسين، آنان كه جانشان را در دفاع از حسين (درود بر او) بخشيدند 🚩 🚩 🚩
به نام الله اصل گرایش به زیبایی و زیباسازی و زیبادوستی، یک امر فطری است البته این شاید با مقوله نوگرایی مقداری تفاوت کند نوگرایی امر عام‌تری است این مسأله آرایش و لباس... مقوله خاصی است که انسان - بخصوص جوان - از زیبایی و زیباسازی خوشش می‌آید و دلش میخواهد که خودش هم زیبا باشد این عیبی هم ندارد؛ یک امر طبیعی و قهری است؛ در اسلام هم منع نشده است آن چیزی که منع شده؛ این زیبایی و زیباسازی، بایستی موجب این نشود که در جامعه انحطاط و فساد به وجود آید یعنی ابتذال اخلاقی نباید به وجود آید چگونه؟ راه‌هایش مشخّص است اگر ارتباط بی‌قید و شرط و بی‌بندوباری در روابط زن و مرد وجود داشته باشد، این موجب فساد خواهد شد اگر به صورت افراطی به شکل مُدپرستی درآید، این به فساد خواهد انجامید اگر این مقوله زیباسازی و رسیدن به سر و وضع و لباس و امثال اینها، مشغله اصلی زندگی شود، انحراف و انحطاط است... اما فی‌نفسه، رسیدن به سر و وضع و لباس،‌ بدون این‌که در آن خودنمایی و باشد، عیبی ندارد ۱۳۷۷/۰۲/۰۷
🌿 به نام الله ... بعضی‌ها در بین راه گفتند ، فرمود: الله اكبر؛ اما چرا تكبیر گفتید؟ عرض كردند مثل اینكه باغ خرمایی از دور دیده می ‌شود و درخت‌‌های خرمایی است فرمود اینها درخت‌‌های خرما نیست، خوب نگاه كنید می‌‌بینید اینها نیزه‌‌ها و تیرهای گروهی است كه به سمت ما دارند حركت می‌كنند، چون زحف‌اند و انبوه‌‌اند، به صورت یك باغ نخل به چشم می‌خورند حضرت راهش را به سمت یك برجستگی كه حفاظ باشد، متوجه كرد ، ... حضرت دستور داد تشنه‌های این گروه هزار نفری را سیراب كردند و همچنین اسب ‌های اینها را هم سیراب كردند _بن‌‌_طَعّان مُحاربی جزء سپاه حُر بود، او می‌‌گوید من دیرتر از سایر سربازها رسیدم و خیلی تشنه بودم، حضرت فرمود: اَنِخِ الرّاوِیَه، من متوجه نشدم، بعد فرمود: اَنْخِ الْجَمَل؛ یعنی اگر خواستی آب بنوشی، آن شتر مخصوص را بخوابان، روی دوش آن شتر است و استفاده كن من آن شتر را خواباندم ولی نتوانستم از مشك كاملاً استفاده كنم، خود سلام الله علیهما آمد دهنه آن مَشك را باز كرد و كاملاً من را كرد (( این منظره را این مردم از حسین‌ بن‌ علی علیهما السلام دیدند )) در روز به أبی‌عبدالله علیه السلام می‌گفتند؛ حتی تموت عطشا اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَینِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَینِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَینِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَین آیت‌الله‌العظمی - ۹۷/۱/۲۱
به نام الله چهار اشتباه رایج در روایت وقایع : اشتباه اول: اوج عزاداری (ع) ده روز اول ماه الحرام است بین سخنرانان و مداحان، مشهور است که هر شب را به یکی از شهدای اختصاص دهند؛ مثلاً شب سوم برای حضرت رقیه و شب هفتم را برای حضرت علی اصغر(ع) سوگواری می‌کنند و را نیز به حضرت عباس(ع) اختصاص می‌دهند همین قرار داد بین مداحان و منبری‌ها باعث شده است که عده‌ای گمان کنند، حضرت رقیه روز سوم محرم به شهادت رسیده است و از همه بدتر اینکه گمان می‌کنند (ع) در روز تاسوعا به رسیده است 🚩اما که تمام شهدای کربلا در روز به شهادت رسیده‌اند و حضرات اباالفضل، علی اکبر و علی اصغر همه قبل از (ع) و در روز عاشورا در پیکار با سپاه عمر سعد کشته شده‌اند (س) نیز پس از شهادت پدرش در از دنیا رفته است اشتباه دوم: باور عمومی این است که حضرت (ع) و و اصحابش سه شبانه روز آب ننوشیدند و سپس تشنه کام به مقابله با دشمن رفته اند؛ اما که عمر سعد سه روز قبل از عاشورا عمرو بن حجاج را با پانصد سوار فرستاد تا کنار شریعه فرود آیند و میان یاران حسین و آب فاصله اندازند اما این به این معنی نیست که هیچ ذخیره آبی در خیمه ها نبوده است در کتاب نوشته (ره) آمده است: در (سلام الله علیها)... دست بر گریبان برده... و بیهوش بر زمین افتاد حسین(ع) برخاسته آب بر روی خواهر پاشید و... این نشان می‌دهد که تا هنوز آب در خیمه‌ها بوده و اصل تشنه کامی به ، گرمی هوا و شدت مبارزه مربوط است (ره) در می گوید: شب عاشورا امام حسین(ع)؛ حضرت علی اکبر(ع) را با سی سوار و بیست پیاده فرستاد که چند مشک آب آورند و اهل بیت و اصحاب خود را فرمود که از این آب بیاشامید، آخر توشه شماست و بسازید و کنید اشتباه سوم: یکی از معروف‌ترین ماجرای ، مادر (ع) است وچه روضه‌ها که در این زمینه خوانده نمی‌شود؛ در روضه‌ها ذکر می‌شود که حضرت علی اکبر قبل از رفتن به میدان با مادرش چه نجواهایی می‌کرد یا اینکه حضرت لیلی در خیمه ها رفته و در آنجا دعا کرده که خداوند حضرت علی اکبر را سالم برگرداند که متأسفانه این موضوع محور بعضی نیز شده است اما که اصلاً لیلایی در کربلا نبوده است؛ البته لیلی مادر حضرت علی اکبر(ع) هست؛ اما حتی یک مورخ هم به حضور آن حضرت در کربلا و روز عاشورا گواهی نمی‌دهد اشتباه چهارم: مطلب بعدی مربوط به حضرت علی اکبر(ع) این است که آن حضرت قبل از رفتن به معرکه جنگ از پدر رخصت خواست و آن حضرت اذن میدان نداده اند و مثلاً فرموده‌اند که تو هنوز جوانی و حیف است که از دست بروی و چه اشعار و تعزیه‌ها که پیرامون آن نساخته‌ایم؛ اما که تمام مورخین نوشته‌اند، هر کس از امام حسین(ع) اذن میدان می‌خواست، اگر می‌شد حضرت برایشان عذری می‌آورد ولی در مورد جناب گفته‌اند: ، تا اجازه خواست گفت برو بر گرفته از - جلد ۱