eitaa logo
ققنوس
1.3هزار دنبال‌کننده
185 عکس
59 ویدیو
4 فایل
گاه‌نوشته‌های رحیم حسین‌آبفروش... نقدها و‌ نظرات‌تان به‌روی چشم: @qqoqnoos
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 اندیش‌گردون جهادی حرف با همکاری مرکز گفتمان‌سازی قرارگاه خاتم‌الاوصیاء(ع) برگزار می‌کند: 🎙سلسله‌نشست‌های گفتِ‌مان با موضوع فناوری‌ گفتمان‌سازی 🔸🔹ارائه ششم: فناوری‌های گفتمان‌سازی (تجربه جامعه ایمانی مشعر) ❇️ ارائه رحیم آبفروش 🏢 مکان: چهارراه ولیعصر(عج)، خانه اندیشه‌ورزان جوان، کارگاه جنوبی ⏰ زمان: ۴شنبه، ۲۴ آبان‌ماه، ساعت ۱۶ تا اذان مغرب در پایان، امکان پرسش و پاسخ فراهم است. برای شرکت در برنامه به شماره‌ زیر در پیام‌رسان بله پیام دهید: ۰۹۱۹۷۲۲۵۱۲۸ همراه با پخش زنده: https://www.aparat.com/goftvaman/live 🆔 https://ble.ir/ajharf
هدایت شده از کال گراف
دلنوشته ای در پاسداشت گروه قلم برای اساتید و دوستان هنرمندم که ناملایت‌ها خاطرشان را آزرده
هدایت شده از کال گراف
هدایت شده از کال گراف
هدایت شده از کال گراف
هدایت شده از کال گراف
هدایت شده از کال گراف
بازنشر نوشته برادر هنرمند هیأتی
هدایت شده از جامعه ایمانی مشعر
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بستر اصلی تربیت میدانی، هیأت است 🎙 برادر 🔹 اگر می‌خواهیم تربیت فراگیر شود و جامعه تربیت شود، نزدیک‌ترین بستر به تحقق چنین هدفی است. 🔹 ما اگر از ظرفیت‌های تربیتی هیأت غفلت بکنیم، صحنه را باختیم. ❇️ هجدهمین همایش مدیران هیأت‌های محوری‌و‌برگزیده کشور 🗓|آبان‌ماه۱۴۰۲| 📌|تهران|مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب‌اسلامی(سرچشمه)| 💠 جامعه‌ایمانی‌مشعر ✅ @www1542org
هدایت شده از هیات شهدای گمنام
🔰 قرار هفتگی هیات شهدای گمنام یادبود مرحوم استاد محسن حسین‌آبفروش 🔹جلسه قرآن: برادر اصغری‌ها 🔹 به بیان برادر رحیم آبفروش 🔹مناجات‌خوانی کربلایی علیرضا شالی ▫️پنجشنبه، ۲ آذرماه ۱۴۰۲ ▫️مسجدالنبی(ص)، از ساعت ۲۰ 🌹ثواب این برنامه هدیه می‌شود به شهید سعيد سامانلو 🚩 @Heyat1342
«بیا یک فنجان بزن! شاید آرام شدی...» (۱ از ۲) کار که شروع شد، قاعدتاً ابتدا باید می‌رفتیم سراغ و بعد هم و بعد هم احتمالاً و به همین ترتیب... و احتمالاً خیلی زود متهم می‌شدیم به موازی‌کاری و بعد هم نفس‌مان به تنگی می‌افتاد و همان روزها باید زمین‌گیر می‌شدیم... اما این اتفاق نیفتاد، نه این‌که نشستیم و مطالعه کردیم و راهبرد نوشتیم و آگاهانه تصمیم دیگری گرفتیم... نه! اما ناخواسته به سوی دیگری روان شدیم که اتفاقاً خلاف‌ فضای حاکم بود... این روزها که مرور می‌کنم، دست هدایت تحمیلی الهی! را بیش‌تر حس می‌کنم... ماجرا با هیأت آغاز شد و پیش رفت... قصه‌ای که باید در جای خودش روایت گردد و‌ کامل شود... 💠💠💠 چندسالی گذشت و فرازوفرودهایی طی شد تا به صرافت افتادیم در حوزه هم ورودی کنیم... هرچند از ابتدا برای این رکن هیأت، محتواهای ویژه‌ای را تدارک دیده بودیم و بسته‌ها و بسترهایی را فراهم کرده بودیم، اما ورود عملیاتی و مستقیم نکرده‌بودیم، اِبا داشتیم کار موازی صورت بگیرد، مبادا وضعیت موجود را از این‌که هست آشفته‌تر کنیم... ساحت متولی و مدعی زیاد دارد، از ها و و... تا و و و کلبه و هتل و...، اما هنوز هم این طفل یتیم، شب‌ها بی‌سرپناه در گوشه‌ای از خیابان به خواب می‌رود و‌ گاه گرفتار اراذل و اوباش می‌شود... خیلی تلاش کردیم جای خودمان را پیدا کنیم، ببینیم کدام گوشه کار بر زمین مانده، کدام مخاطب مغفول واقع شده و... از یک‌سو بزرگ‌ترهای این عرصه تا حدی جای خود را پیدا کرده بودند، شناخته شده بودند، ارتباطاتی اجتماعی و فرهنگی‌شان شکل گرفته بود، منشأ اثر بودند و... همایش‌ها و نشست‌های مختلفی برای‌شان تدبیر شده بود و... اما نسل بعد و مداحان جوانی که می‌آمدند تا آماده میدان‌داری آینده هیأت باشند، جای درخوری در این برنامه‌ها نداشتند... از سوی دیگر عمده نگاه‌ها، پایتخت‌زده بود و بسیاری از استعدادهای در شهرستان‌ها از تیررس این نگاه به دور بودند... 💠💠💠 شکل گرفت... نشست‌های صمیمانه‌ای برای هم‌دلی و هم‌راهی جوان آستان اهل‌بیت(ع)... جمع زبده و گزیده‌ای از سراسرکشور که فصل‌به‌فصل کنار هم جمع شدند... متخلق و مؤدب به ادب اسلامی، دارای اندیشه و نظام فکری، صاحب تحلیل در مسائل روز، اهل فضل و سواد و‌ مطالعه، تعداد قابل توجهی مشغول تحصیلات عالی دانشگاهی بودند و یا فارغ‌التحصیل شده بودند... جمعی از نخبگان جوان عرصه ستایش‌گری که روزبه‌روز بیش‌تر مورد توجه جامعه هیأتی قرار می‌گرفتند... اهل معنویت و بصیرت، اهل جهاد و مأنوس با شهداء، جماعتی که علاوه بر ستایش‌گری در حوزه‌های دیگر هیأت هم مشغول و صاحب‌نظر بودند، خودشان هیأت‌دار بودند و گرم‌وسردچشیده هیأت... هرکدام منشأ اثر و دارای نفوذ اجتماعی و گاه با هزاران‌هزار مخاطب... و البته این هسته، زمینه‌ای بود برای پیوستن جمع گسترده‌تری که این حلقه چهل‌پنجاه‌نفره را تا چهارصدپانصدنفر افزایش دهد... حلقه اول گام به گام تا ایستگاه دوازدهم رفته و حلقه دوم هم تا سومین همایش... امروز که در پایان یک روز سخت، در برگشت از تهران، این کلمات را پشت هم قطار می‌کنم، چندماهی هست که بچه‌ها شبانه‌روز، در تدارک نشست سیزدهم هستند... ادامه دارد... ✍ @qoqnoos2