eitaa logo
قران پویان
477 دنبال‌کننده
6هزار عکس
699 ویدیو
623 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6048335626703471906.mp3
8M
جلسه71:حجت الاسلام سروش محلاتی ۳۳_ولایت_فقیه_منتخب نظریه ایه الله سیستانی اتکا به در میان فقهای ما در طول تاریخ بسیار معدود است. ✅یکی از فقهای معاصر ، حتی در انتخاب میان دو فقیه جامع الشرایط هم رای مردم را معتبر نمی‌داند و را ترجیح می‌دهد. 😔 @quranpuyan
❓ايا در زمينه مسايل مثل انتخابات هم بايد از و فقها كرد؟ ايا شركت در انتخابات، است؟ 👈 دیدگاه‌های فقهی طرح شده در این باره را در سه دسته ميتوان جای داد: 1⃣-نخست دیدگاهی که شرکت در انتخابات و رأی دادن را به مثابه تکلیفی شرعی می‌نگرد و حق شهروندان را تنها به انتخاب افراد آن هم با شرایط خاص محدود می‌کند. 2⃣-دوم دیدگاهی که رأی دادن را از حقوق شهروندان می‌داند، ولی شرکت در انتخابات را تکلیفی اجتماعی و شرعی نیز می‌داند. 3⃣-در نهایت، دیدگاهی که رأی دادن را حق هر شهروند می‌داند و تشخیص لزوم یا عدم لزوم شرکت در انتخابات را به وی واگذار می-کند. 🛑قسمت دوم: 2⃣_ رأی دادن در میانه و 🔶این دیدگاه از سوی طرفداران «نظریة انتخاب» طرح شده است که مشروعیت نظام اسلامی را با در نظر گرفتن شرایطی بر استوار می‌دانند. آیت‌الله منتظری از برجسته‌ترین فقیهانی است که با نقد و رد دلایل نظریه «نصب» و با نگاهی قراردادگرایانه به مقوله ولایت، نظریه «نَخب» را طرح می‌کند و رأی دادن را در اصل، حقی می‌داند که همه شهروندان از آن برخوردارند. 👈از نظر ایشان ولایت سیاسی عقد و قراردادی از سنخ وکالتِ لازم است که بین حاکم و اتباع بسته می‌شود، ازاین‌رو خواست و رضایت مردم در آن دخالت دارد. از نظر وی «اساس و زیربنای اداره و سیاست کشور مردم است که در نمایندگان آنان متبلور می‎شود، و در این حق، همه افراد کشور مساوی می‎باشند» (https://b2n.ir/r68794). او نظارت استصوابی را نیز به این دلیل نادرست می‌داند که «در تشخیص صلاحیت کاندیداها که حق مردم است دخالت می‎کند» (https://b2n.ir/u40920) 👈 با وجود این آیت‌الله منتظری شرکت در انتخابات را وظیفه و تکلیف و حتی از این فراتر در مواردی اجبار بر آن را نیز جایز می‌داند. او با طرح این پرسش که «اگر اکثریت مردم از شرکت در انتخابات خودداری کنند تکلیف چیست؟» می‌نویسد: «ممکن است جواب داده شود: بعد از این‌که معلوم شد تشکیل حکومت ضروری و از مهم‌ترین وظایف است، اگر حاکم منصوصی در بین نبود، بر هرکس که خود را واجد شرایط می‌داند واجب است خود را نامزد کند، و بر دیگر مسلمانان نیز واجب است فردی را از میان آنان انتخاب کنند و بنابراین، شانه خالی کردن از این تکلیف گناهی بزرگ است و رهبر منتخب پیشین می‌تواند آنان را بر شرکت در انتخابات مجبور کند. چنان‌که در زمان ما در بعضی از کشورها متعارف است» (منتظری، 1396، 248). 👈هرچند تجربه جمهوری اسلامی تعدیل دیدگاه وی در این زمینه را در پی داشت و وجوه مردم‌سالارانه اندیشه او را تقویت کرد. در بیانیه‌های اخیر ایشان تأکید بیشتری بر این‌که رأی دادن حق شهروندی است صورت گرفته است، ولی هم‌چنان بر مسئولیت شهروندان نسبت به شرکت در انتخابات نیز تأکید شده است. ✅ ايشان در خصوص تقليدي نبودن انتخابات نيز براين نظر بود كه:"شركت كردن يا نكردن در انتخابات، نيست و هر كسي با مشورت با اهل خبره و بررسي همه جوانب، وظيفه خود را تشخيص ميدهد." 🔶بنابراین در مجموع می‌توان دیدگاه ایشان را به نظریه تکلیف مدنی بودن شرکت در انتخابات نزدیک‌تر دانست. 💫ادامه دارد http://yun.ir/1ys4ib @quranpuyan
⁉ در اين 44 سال، چقدر به و نزديك شديم؟ از و ، چقدر فاصله گرفتيم؟ 🛑قسمت دوازدهم: در 🔰"ما فرض مى ‏کنیم که یک ملتى تمامشان رأى دادند که یک نفرى باشد؛ بسیار خوب، اینها از باب اینکه بر خودشان هستند و به سرنوشت خودشان هستند، رأى آنها براى آنها قابل عمل است. لکن اگر یک ملتى رأى دادند- و لو تمامشان- به اینکه اعقاب این سلطان هم سلطان باشد، این به چه حقى [است؟] ⭕👈👈ملتِ پنجاه سال پیش از این، سرنوشت ملتِ بعد را معین مى‏ کند؟ سرنوشت هر ملتى به دست خودش است. آن اجداد ما که رأى دادند براى سلطنت قاجاریه، به رأى دادند که زمان ما احمد شاه سلطان باشد؟ ⭕ هر ملت دست خودش است. ❇اگر سلطنت رضا شاه فرض بکنیم که قانونى بوده، چه حقى آنها داشتند که براى ما سرنوشت معین کند؟ هر کسى سرنوشتش با خودش است. مگر آن اشخاصى که در صد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، مى‏ توانند سرنوشت ملتى را که بعدها وجود پیدا مى‏ کنند آنها تعیین بکنند؟ ✳ یک نفر آدمى که نه ملت قبولش دارد، نه هیچ یک از طبقات ملت از هر جا بگویید قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند که مى ‏آورند توى‏ خیابانها! از خودشان هست این اشرار، فریاد هم مى‏ کنند، از این حرفها هم مى ‏زنند. لکن این است، این ملت است. 🔰 آیا ملتى که فریاد مى ‏کند که ما این دولتمان، این شاهمان، این مجلسمان بر خلاف قوانین است، و و حق قانونى و حق بشرى ما این است که دست خودمان باشد، 👈👈👈آیا حق این ملت این است که یک براى ما درست بکنند در تهران، یک قبرستان هم در جاهاى دیگر؟😔" 📜بخشهايي از سخنراني امام خميني ره در - 12 بهمن 1357 با توجه به اين اظهارات صريح بنيانگذار نظام در حق هر نسلي براي تعيين سرنوشت خود و تعيين رهبران، چرا حاكمان فعلي از مراجعه به و وحشت دارند؟ و معترضان خواستار رفراندوم را با عناوين و روشهاي مختلف، سركوب و ساكت ميكنند؟ اگر مدعي هستند كه از حمايت مردم برخوردارند، كه نبايد نگران باشند بلكه نتايج همه پرسي ازاد و سالم، به تقويت وجهه بين المللي آنها و كاهش نزاعهاي داخلي كمك ميكند. اگر هم كه در بين مردم از محبوبيت و وجاهت لازم برخوردار نيستند، چرا خود را تحميل ميكنند و بزور ميخواهند بر مردم و كشور، حكمراني خود را ادامه دهند؟ !!! ايكاش دوباره سخنان و وعده هاي بنيانگذار در 44 سال قبل را بخوانند. @quranpuyan
⁉ در اين 45 سال، از و ، چقدر فاصله گرفتيم؟ 🛑 در 🔰"ما فرض مى ‏کنیم که یک ملتى تمامشان رأى دادند که یک نفرى باشد؛ بسیار خوب، اینها از باب اینکه بر خودشان هستند و به سرنوشت خودشان هستند، رأى آنها براى آنها قابل عمل است. لکن اگر یک ملتى رأى دادند- و لو تمامشان- به اینکه اعقاب این سلطان هم سلطان باشد، این به چه حقى [است؟] ⭕👈👈ملتِ پنجاه سال پیش از این، سرنوشت ملتِ بعد را معین مى‏ کند؟ سرنوشت هر ملتى به دست خودش است. آن اجداد ما که رأى دادند براى سلطنت قاجاریه، به رأى دادند که زمان ما احمد شاه سلطان باشد؟ ⭕ هر ملت دست خودش است. ❇اگر سلطنت رضا شاه فرض بکنیم که قانونى بوده، چه حقى آنها داشتند که براى ما سرنوشت معین کند؟ هر کسى سرنوشتش با خودش است. مگر آن اشخاصى که در صد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، مى‏ توانند سرنوشت ملتى را که بعدها وجود پیدا مى‏ کنند آنها تعیین بکنند؟ ✳ یک نفر آدمى که نه ملت قبولش دارد، نه هیچ یک از طبقات ملت از هر جا بگویید قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند که مى ‏آورند توى‏ خیابانها! از خودشان هست این اشرار، فریاد هم مى‏ کنند، از این حرفها هم مى ‏زنند. لکن این است، این ملت است. 🔰 آیا ملتى که فریاد مى ‏کند که ما این دولتمان، این شاهمان، این مجلسمان بر خلاف قوانین است، و و حق قانونى و حق بشرى ما این است که دست خودمان باشد، 👈👈👈آیا حق این ملت این است که یک براى ما درست بکنند در تهران، یک قبرستان هم در جاهاى دیگر؟😔" 📜بخشهايي از سخنراني امام خميني ره در - 12 بهمن 1357 با توجه به اين اظهارات صريح بنيانگذار نظام در حق هر نسلي براي تعيين سرنوشت خود و تعيين رهبران، چرا حاكمان فعلي از مراجعه به و وحشت دارند؟ و معترضان خواستار رفراندوم را با عناوين و روشهاي مختلف، سركوب و ساكت ميكنند؟ اگر مدعي هستند كه از حمايت مردم برخوردارند، كه نبايد نگران باشند بلكه نتايج همه پرسي ازاد و سالم، به تقويت وجهه بين المللي آنها و كاهش نزاعهاي داخلي كمك ميكند. اگر هم كه در بين مردم از محبوبيت و وجاهت لازم برخوردار نيستند، چرا خود را تحميل ميكنند و بزور ميخواهند بر مردم و كشور، حكمراني خود را ادامه دهند؟ !!! ♦️ايكاش دوباره سخنان و هاي بنيانگذار در 44 سال قبل را بخوانند. @quranpuyan
❓ايا در هم بايد از و فقها كرد؟ ايا شركت در انتخابات، است؟ 👈 دیدگاه‌های فقهی طرح شده در این باره را در سه دسته ميتوان جای داد: 1⃣-نخست دیدگاهی که شرکت در انتخابات و رأی دادن را به مثابه تکلیفی می‌نگرد و حق شهروندان را تنها به انتخاب افراد آن هم با شرایط خاص محدود می‌کند. 2⃣-دوم دیدگاهی که رأی دادن را از حقوق شهروندان می‌داند، ولی شرکت در انتخابات را و شرعی نیز می‌داند. 3⃣-در نهایت، دیدگاهی که رأی دادن را می‌داند و تشخیص لزوم یا عدم لزوم شرکت در انتخابات را به وی واگذار میکند. 🛑قسمت دوم: 2⃣_ رأی دادن در میانه و 🔶این دیدگاه از سوی طرفداران «نظریة انتخاب» طرح شده است که مشروعیت نظام اسلامی را با در نظر گرفتن شرایطی بر استوار می‌دانند. آیت‌الله از برجسته‌ترین فقیهانی است که با نقد و رد دلایل نظریه «نصب» و با نگاهی قراردادگرایانه به مقوله ولایت، نظریه «نَخب» را طرح می‌کند و رأی دادن را در اصل، حقی می‌داند که همه شهروندان از آن برخوردارند. 👈از نظر ایشان ولایت سیاسی عقد و قراردادی از سنخ لازم است که بین حاکم و اتباع بسته می‌شود، ازاین‌رو خواست و رضایت مردم در آن دخالت دارد. از نظر وی «اساس و زیربنای اداره و سیاست کشور مردم است که در نمایندگان آنان متبلور می‎شود، و در این حق، همه افراد کشور مساوی می‎باشند». او را نیز به این دلیل نادرست می‌داند که «در تشخیص صلاحیت کاندیداها که حق مردم است دخالت می‎کند» 👈 با وجود این آیت‌الله منتظری شرکت در انتخابات را وظیفه و تکلیف و حتی از این فراتر در مواردی بر آن را نیز جایز می‌داند.! ❓ او با طرح این پرسش که «اگر اکثریت مردم از شرکت در انتخابات خودداری کنند تکلیف چیست؟» می‌نویسد: «ممکن است جواب داده شود: بعد از این‌که معلوم شد تشکیل حکومت ضروری و از مهم‌ترین وظایف است، اگر حاکم منصوصی در بین نبود، بر هرکس که خود را واجد شرایط می‌داند واجب است خود را نامزد کند، و بر دیگر مسلمانان نیز واجب است فردی را از میان آنان انتخاب کنند و بنابراین، شانه خالی کردن از این تکلیف گناهی بزرگ است و رهبر منتخب پیشین می‌تواند آنان را بر شرکت در انتخابات مجبور کند. چنان‌که در زمان ما در بعضی از کشورها متعارف است» (منتظری، 1396، 248). 👈هرچند تجربه جمهوری اسلامی تعدیل دیدگاه وی در این زمینه را در پی داشت و وجوه مردم‌سالارانه اندیشه او را تقویت کرد. در بیانیه‌های اخیر ایشان تأکید بیشتری بر این‌که رأی دادن حق شهروندی است صورت گرفته است، ولی هم‌چنان بر مسئولیت شهروندان نسبت به شرکت در انتخابات نیز تأکید شده است. ✅ ايشان در خصوص تقليدي نبودن انتخابات نيز براين نظر بود كه:"شركت كردن يا نكردن در انتخابات، نيست و هر كسي با مشورت با اهل خبره و بررسي همه جوانب، وظيفه خود را تشخيص ميدهد." بنابراین در مجموع می‌توان دیدگاه ایشان را به نظریه بودن شرکت در انتخابات نزدیک‌تر دانست. 3⃣-. به مثابه حق شهروندی 👈این دیدگاه بر پایه برداشتی مدنی از حکومت و دولت طرح شده و با نگاهی حق‌مدارانه به شرکت در انتخابات و رأی دادن می‌نگرد. ایدة دولت مدنی، که ریشه در سنت فقهی مشروطه‌خواهی دارد و در تمایز با دولت اسلامی طرح شده است، حکومت را امری عقلایی و قلمداد کرده و ساختار آن را براساس تجربه و دریافت‌های عقلایی از حکمرانی و شرایط دگرگونی‌پذیر اجتماعی و سیاسی در حال تحول می‌بیند. 💫آیت‌الله در بیانیه‌اش درباره پارلمانی عراق در سال 2018 بر اساس این دیدگاه اظهار نظر کرده است: 🔶«شرکت در انتخابات حق هر شهروند عراقی است و چیزی او را ملزم به احقاق این حق نمی‌کند مگر این‌که شخصاً متقاعد شود که منافع عالی ملت و کشورش ایجاب می‌کند که در شرکت داشته باشد. بلی شایسته است که متوجه باشد که چشم‌پوشی او از حق انتخابش فرصتی بیشتر در اختیار دیگران قرار می‌دهد تا افراد مورد نظرشان، که از آرمان‌های این شخص برای مردم و کشورش فاصله دارند، به کرسی‌های پارلمان دست یابند؛ ولی در نهایت تصمیم یا در خصوص انتخابات تنها بر عهده اوست و شخصاً مسئول هرگونه ارزیابی در این خصوص است. بنابراین شایسته است بر اساس آگاهی و اشتیاق به تحقق منافع کشور و آینده فرزندان آن تصمیم بگیرد». 💮💢در این بیانیه به روشنی از حق شهروندی سخن گفته شده است و تصمیم به مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات برعهده خود فرد نهاده شده است. 🖌برگرفته از مقاله مشارکت در انتخابات ؛حق شهروندی یا تکلیف مدنی، دكتر سيد علي ميرموسوي 💫ادامه دارد http://B2n.ir/u01340 @quranpuyan
🟢🟠 حکومتی که را ندارد، نیست؛ این حکم خداست. پاسخ به مغالطه تقابل مردمي و الهي، ✅"چون یک مغالطه ای در سخنان و گفته ها مطرح می شود، بنده توضیح می دهم. وقتی گفته می شود دخالت در مشروعیت نظام اسلامی دارد بلافاصله به ذهن انسان می آید که مشروعیت را داده و این سخن نوعی شرک است و نباید مردم را در کنار خدا نشاند. 📌هر حکمی در مسئله قرار می گیرد تا احراز موضوع نشود نمی توان حکم را جاری کرد. مثلا همان طور که در احکام اسلام بیان شده برادر از برادر ارث می برد پس ابتدا برادری فرد باید احراز شود تا بعد بتواند ارث ببرد.به قول خودمان تا برادری طرف اثبات نشود نمی تواند ارث ببرد. اگر کسی گفت باید به فلانی ارث بدهید، شما می گویید آخر هنوز برادریش ثابت نشده است. اگر او بگوید برادر بودن مهم است یا خدا؟ بلافاصله می گویید چه ربطی دارد؟ همان خدایی که گفته این ارث را به برادرت بده، گفته اول باید برادریش را اثبات کند تا بتوانید به او ارث دهید. مثال دیگر پدر بر فرزند ولایت دارد. حالا اگر من بگویم شما باید به حرف پدرت گوش کنی و دیگری به شما بگوید مبادا گوش کنی و باید فقط را گوش کنی. در حالی که خدا گفته است باید به حرف پدر گوش کرد و در اینجا پدر در عرض خدا نیست. این جور نیست که بگوییم ولایت از دو ناحیه می آید؛ پدر و خدا. 🔹🔹اگر کسی بگوید مردم دخیل در هستند در حقیقت می گوید برای موضوعی قرار داده شده که عبارت است از اینکه عالم به احکام دین باشد(که به آن «فقاهت» می گوییم)، «مخالفا لهواء» باشد یعنی عدالت داشته باشد و سوم اینکه مردم او را قبول داشته باشند. آیا و در عرض خداست که کسی رگ گردنش بیرون بزند و بگوید فقط خدا و فقاهت و عدالت نه؟ مشروعیت ناشی از فقاهت یعنی فقاهت داخل در موضوع اخذ شده و قید موضوع است. عدالت قید موضوع است و همین طور پذیرش مردم نیز قید موضوع است. 🔻 اینکه گفته می شود که را ندارد نیست، حکم خداست. 👈لذا اگر کسی می گوید خروج جامعه از حیثیت تأثیرگذاری، مخالفت با مشروعیت است؛ این بدان معناست که او دارد قیدی از قیود را از موضوعیت خارج می کند. ما در طول تاریخ خود بسیار حاکمانی داشته ایم که فقیه نبودند و فاسق بوده اند و می گفتیم حکومتشان حکومت جور است؛ چرا؟! به این دلیل که قید موضوع را نداشته اند. 👈وقتی می گوییم و نظر جمهور که بر مبنای ، همان نظر است، شرط مشروعیت نظام است و مشروعیت ساز است ♦از این جهت است که اقبال عمومی در منظر امام، جزو موضوع است. 👌👌 همان خدایی که گفته اگر فقیه و عادل و آگاه به زمان نیستی، ولایت نداری، قید پذیرش مردم را نیز قرار داده است." 🎙حجت الاسلام سيدحسن خميني نقل از ارشيو سايت جماران کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
پيامبر اسلام، شخصيت استثنايي در رحمت و مديريت ⭕️مجموعه اقداماتی که ما می توانیم (ص) را در آن مجموعه قرار دهیم، « » نام می گیرد و لذا آنچه اقتضا می کرد پیامبر انجام می دادند. ⭕️در ابتدا باید فضای آرامی وجود داشته باشد تا مسلمانانی پیدا شوند و ایمان بیاورند. در یک مراحلی باید پیامبر به عنوان مبلغ حکمت، و ظاهر شوند به نحوی که حتی بعد از ۱۴۰۰ و اندی سال، انسان به سختی می تواند باور کند که فردی هرروز روی سر پیامبر خاکروبه بریزد و بعد از اینکه پیامبر از وضعیت بیماری او مطلع می شود به عیادتش می رود. این در اوج بودن قله اخلاق و رافت و رحمت عادی نیست و نباید عادی تلقی شود. ♻ در قرآن کریم، به قلم یاد شده است؛ «والقلم و مایسطرون». این کافی است که تاثیر عظیمی را از پیامبر اکرم (ص) نشان دهیم. بدین معنا که حضرت، عظمت تحقیق و پژوهش را نهادینه می کنند. ⭕تشکیل از دیگر تدابیر پیامبر اکرم (ص) است از اقدامات و تدابیر دیگر رسول خداست. پیامبر (ص) نهاد را می سازند و برای آن کارکرد تعریف می کنند. رسول خدا، نهاد « » را بنیان می گذارند. ما به جماعت به عنوان خواندن نماز و بردن ثواب نگاه می کنیم درحالیکه به جماعت باید نگاه نهادی هم داشت که اگر درست اداره شود تاثیر خود را می گذارد و در زمان پیامبر (ص) به خوبی اداره می شد. ⭕ پیامبر(ص) باید نبوت خود را به شکل استمرار دهند و لذا در جای جای حرکات خود به شخصیت و ولایت (ع) اشاره می کنند. اینجاست که من نه به عنوان یک مسلمان و معتقد به پیامبر اکرم (ص)، حضرت را یک در جهان انسان می دانم. 👈پیامبر را باید فارغ از نبوت و وحی تحلیل کنیم که درجنگ و جنگ یک استثناست، در و رحمت یک استثناست. وقتی ارزش را می خواهند نهادینه کنند، مال و نسب را ارزش نمی دانند، ، صلاح و سداد را به عنوان ارزش مطرح می کنند و لذا پیامبر را می توان نابغه مدیریت دانست. ⭕«خواست» و « » ویژگی حکمرانی توحیدی در این نظام حکمرانی هیچ وجود ندارد؛ «لِیَقومُ الناس بالقسط» است نه «لِیُقَوِّمَ الناسَ بالقسط». در این نظام هیچ ابهامی وجود ندارد و همه چیز است. این شعار پیامبر(ص) که فرمودند «لیس الاکبرهو الافضل بل الافضل هو الاکبر»؛ در این شعار، ما را می بینیم. 👈در جوامع اسلامي امروز ، نماز، جماعت، قرآن وجود دارد اما با خیلی از محورها هم فاصله دارد؛😔 اگر است، اگر فکری است، اگر از نظر و فرهنگی مشکل داریم، اینها جامعه مطلوب نبوی نیست. راه رسیدن به آن جامعه مطلوب، سخت نیست. 🎙ايت الله ابوالقاسم علیدوست در گفت وگو با شفقنا کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
💫حکومت اسلامی منهای جمهوریت محقق نمی شود. نوع حکومت و شخص رهبری باید مورد پذیرش مردم باشد 💢جنابعالی را می پسندید یا را ؟ چرا؟ نقطه اصطکاک این دو کجاست؟ پاسخ: اگر حساس نشده بودند، این دو کلمه هیچ فرقی با هم نداشتند. چون وقتی صحبت از حکومت اسلامی می شود، حکومت باید باشد یا وقتی می گوییم جمهوری اسلامی، نتیجه آن همان حکومت اسلامی می شود. در قانون اساسی «جمهوری اسلامی» آمده است. البته مواردی هم درباره حکومت اسلامی و دولت اسلامی آمده است. باید مشخص شود که حکومت اسلامی از چه عناصری تشکیل می شود؟ 🔻🔻 اولین عنصر این نوع حکومت، هستند. چون تا زمانی که مردم از لحاظ عقیده مسلمان نشوند، جزو امت حکومت اسلامی نمی شوند. پس طرفداران حکومت اسلامی مردمی هستند که عقاید اسلامی دارند. البته نه همه مردم، بلکه اکثریتی که جامعه را تشکیل می دهد. وقتی پذیرفتند، باید کسی بیاید بر این مردم حکومت کند. اگر نپذیرند که نمی تواند کند. خود پیامبر (ص) را مثال می زنم. از (ص) که برای حکومت مشروع تر پیدا نمی شود. وقتی مردم گوش به حرف پیامبر (ص) نمی کردند، حکومتی نداشت. هیچ پیامبر دیگری هم حکومت نداشت. به تاریخ حضرت موسی، حضرت عیسی و دیگر پیامبران نگاه کنید. اگر مردم نمی پذیرفتند، به مردم را به سوی قانون و خود نمی آوردند. اول مردم می پذیرفتند و بعد از پذیرش، قوانین آن دین واجب الاتباع می شد و می بایست از مقررات آن دین اطاعت می کردند. مقررات اسلام هم مشخص است. این معنای واقعی جمهوری است. آن موقع مثل امروز رأی گیری نبود. بیعت های کلی بود که رؤسای قبایل با کسی بیعت می کردند و الان فردی است و همه مردم باید بدهند. پس مردم باید حکومت را بپذیرند. حتی هم باید مورد قبول و پذیرش مردم باشد. درست است که در شیعه اصولی داریم که جامع الشرایط در زمان غیبت به جای امام زمان (عج) می نشیند. این هم یک فرد نیست. ممکن است تعداد زیادی باشند. بنابراین، اگر یکی از آنها بخواهد حکومت کند، باید را داشته باشد. البته گاهی مردم مرید فقیهی می شوند و به حرف هایش گوش می کنند که از گذشته موارد زیادی را سراغ داریم. صحبت ما این است که می خواهد حکومت کند و فرمان بدهد، ارتش و سپاه درست کند و کارهای دیگری انجام دهد. در این فرض باید مردم به آن فرد رأی بدهند. ما در جمهوری اسلامی همین کار را در دو مرحله انجام دادیم. یعنی اول مردم، خبرگان را و در مرحله بعد خبرگان، رهبر را انتخاب می کنند. البته در زمان امام (ره) خود مردم ایشان را به صورت طبیعی به عنوان رهبر انتخاب کرده بودند. بنابراین، جمهوری اسلامی از لحاظ ماهیت هیچ فرقی با حکومت اسلامی ندارد. 💢ولی با توجه به مباحثی که در جامعه مطرح شد، بعضی ها می خواهند حکومت اسلامی را منهای جمهوریت قبول کنند. من می گویم این نمی شود. چون اگر در عالم واقع، فقیهی مشروعیت حکومت داشته باشد، تا مردم با آن فقیه بیعت و همکاری نکنند و رأی ندهند، به هیچ وجه نمی تواند تشکیل حکومت بدهد. اصلاً عملی نیست. 👈بنابراین، باید در نوع حکومت اسلامی باشد. در قانون اساسی ما آمده و از اول هم جزو شعارهای انقلاب بوده است. من ترجیح می دهم همین جمهوری اسلامی باشد. 🎙 از مصاحبه مرحوم هاشمی رفسنجانی، منتشر شده در سایت جماران کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛