eitaa logo
قران پویان
464 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
695 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5856969557784139594.mp3
2.06M
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏ 📖 🎙آقای بازرگان 🆔@quranpuyan
🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ و ، شيوه‌ی كار 💠قالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ وَ لَتَعْلَمُنَّ أَيُّنا أَشَدُّ عَذاباً وَ أَبْقی‌ (۷۱) 🌱‏(فرعون كه تمام نقشه‌های خود را بر آب ديد به ساحران) گفت: آيا قبل از آنكه به شما اجازه دهم، به او ايمان آورديد؟! بی‌گمان او بزرگ شماست كه به شما سحر آموخته است. پس قطعاً دست‌ها وپاهای شما را بر خلاف (يكديگر، يعنی دست راست وپای چپ يا به عكس) قطع خواهم كرد و شما را بر شاخه‌های درخت خرما به دار خواهم آويخت و به زودی خواهيد دانست كه شكنجه و مجازات كدام يك از ما سخت‌تر و پايدارتر است. کلمه (کبیر) در اینجا به معناى رئیس است، و بریدن دستها و پاها از خلاف به این معنا است که دست راست و پاى چپ را ببرند، و کلمه (اصلب ) از تصلیب به معناى بسیار دار زدن و به سختى دار زدن است، مانند کلمه (تقطیع ) که به معناى بسیار بریدن و به سختى بریدن است، و کلمه (جذوع ) جمع (جذع ) است، که به معناى تنه درخت خرما است. 🔷جمله (آمنتم له قبل ان آذن لکم ) تهدیدى است از فرعون به ساحران که چرا بدون اجازه من به موسى ایمان آوردید و در حقیقت جمله مزبور استفهامیه است ولى حرف استفهامش حذف شده و استفهام آن انکارى و یا خبرى به منظور تقریر جرم است. 🔷و اینکه گفت : (انه لکبیرکم الذى علمکم السحر) تهمتى است که فرعون به ایشان زده که شما یک توطئه سیاسى علیه مجتمع قبطى در سرزمین مصر کرده اید و قبلا با رئیس خود، موسى قرار گذاشته اید که او ادعاى نبوت کرده و اهل مصر را به سوى خدا دعوت نماید، سپس به منظور اثبات و استقرار دعوتش سحرى بیاورد و مردم مصر مجبور شوند از سحر شما ساحران کمک بگیرند، آنگاه همین که در برابر او اجتماع کردید که سحر او را باطل کنید سحر او سحر شما را باطل کند و شما مغلوب شوید و ایمان بیاورید، تا به دنبال شما عوام مردم هم ایمان آورده، طریقه مثلاى خود را رها کنند، آن وقت هر کس که ایمان نیاورد از مصر بیرونش کنید. 🔷خداى تعالى در همین باره در جاى دیگر فرموده : (ان هذا لمکر مکرتموه فى المدینه لتخرجوا منها اهلها) و منظور او از این تهمت این بوده که عموم مردم را علیه ساحران بشوراند، همانطور که در روز اول علیه موسى شورانید. 🔷و جمله (فلاقطعن ایدیکم و ارجلکم من خلاف...) خط و نشانى است که فرعون براى آنان کشیده که به عذاب سختى شکنجه شان خواهد کرد، ولى قرآن کریم دیگر بیان نکرده که وى این خط و نشان را عملى هم کرد یا نه ؟. 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️نشانه‌ی ، آمادگی برای فدا كردن تمام هستی در راه دفاع از ارزشهای الهی است. 💠قالُوا لَنْ نُؤْثِرَكَ عَلی‌ ما جاءَنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الَّذِي فَطَرَنا فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ إِنَّما تَقْضِي هذِهِ الْحَياةَ الدُّنْيا (۷۲) إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنا لِيَغْفِرَ لَنا خَطايانا وَ ما أَكْرَهْتَنا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ وَ اللَّهُ خَيْرٌ وَ أَبْقی‌ (۷۳/طه) 🌱‏(ساحرانی كه ايمان آورده بودند به فرعون) گفتند: ما هرگز تو را بر كسی كه ما را آفريده وبر آن معجزاتی‌كه برای ما آمده، ترجيح‌نخواهيم داد. پس تو هر حكم وقضاوتی كه می‌خواهی بكن، تو فقط در اين زندگانی دنيا حكم می‌كنی. ‏همانا ما به پروردگارمان ايمان آورده‌ايم تا خطاهای ما و آنچه را از سحر كه بر آن وادارمان كردی بر ما ببخشد، و خداوند بهتر و پاينده‌تر است. 🔹انسان‌ها در عقيده و ايمان، آزاد و انتخابگرند و با تهديد و تطميع نمی‌توان باورهای آنان را عوض كرد. فَلَأُقَطِّعَنَ‌ لاصلبن ... لَنْ نُؤْثِرَكَ‌ 🔹دشمنان را از خود مأيوس كنيد. «لَنْ نُؤْثِرَكَ» 🔹ايمان، به انسان قدرت و جرأت می‌بخشد. آنان پس از ايمان آوردن گفتند: ‏«لَنْ نُؤْثِرَكَ» 🔹ايمان، زمانی ارزش دارد كه بر اساس منطق و بصيرت باشد. «لَنْ نُؤْثِرَكَ عَلی‌ ما جاءَنا مِنَ الْبَيِّناتِ» 🔹ابرقدرت‌ها در ديد مؤمنين واقعی، حقير و بی‌ارزشند. «لَنْ نُؤْثِرَكَ» 🔹نشانه‌ی ايمان واقعی، آمادگی برای فدا كردن تمام هستی در راه دفاع از ارزشهای الهی است. ما جاءَنا مِنَ الْبَيِّناتِ‌ ... فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ‌ 🔹كسی كه ايمان ندارد، جذب هديه طاغوت می‌شود، «أَ إِنَّ لَنا لَأَجْراً» ولی مؤمن، همه چيز غير از خدا را كوچك و بی‌ارزش می‌داند. «إِنَّما تَقْضِي هذِهِ الْحَياةَ الدُّنْيا» 🔹اوّلين گام در عفو و بخشش الهی، ايمان به اوست. «آمَنَّا بِرَبِّنا لِيَغْفِرَ لَنا» ‏ 🔹سحر، گناه است و بايد از آن توبه كرد. لِيَغْفِرَ لَنا خَطايانا ... مِنَ السِّحْرِ 🔹طاغوت‌ها از تخصّص مردم سوء استفاده می‌كنند. «ما أَكْرَهْتَنا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ» 🔹با دشمنان مقابله به مثل كنيد. فرعون گفت: «لَتَعْلَمُنَّ أَيُّنا أَشَدُّ عَذاباً وَ أَبْقی‌»، ساحرانی كه ايمان آورده بودند گفتند: «وَ اللَّهُ خَيْرٌ وَ أَبْقی‌» ‏📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 0⃣1⃣1⃣ تدبر در سوره 🔹نکات تفسیری آیات انتهای سوره هود خطاب به پیامبر ✅ به ستمکران تکیه نکنید لاترکنوا الی الذین ظلموا ركون به اين معنا است كه در امر دين و يا حيات دينى طورى به ستمكاران نزديك شود كه نزديكيش تواءم با نوعى اعتماد و اتكاء باشد، و دين و خدا و يا حيات دينى را از استقلال در تأثير انداخته ، و از آن پاكى و خلوص اصليش ساقط كند و معلوم است كه نتيجه اين عمل اين است كه راه حق از طريق باطل سلوك شود، و يا حق با احياى باطل احياء گشته و بالاخرة به خاطر احيائش كشته شود. دليل ما بر اين معنايى كه كرديم اين است كه خداى تعالى در خطابى كه در اين آيه دارد، كه خود تتمه خطاب در آيه قبلى است جمع كرده ميان رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) و مومنين از امتش ، و شئون ى كه هم مربوط به آن جناب و هم به امّت اوست ، همان معارف دينى و اخلاق و سنت هاى اسلامى است از جهت تبليغ و حفظ و اجراء و تطبيق حيات اجتماعى بر آن ، و همچنين عبارت است از ولايت امور مجتمع اسلامى ، و شناخته شدن افراد به عنوان يك فرد مسلمان ، در صورتى كه به آن سنت ها عمل كند. بنابراين ، نه پيغمبر مى تواند در اين امور به ستمكاران ركون كند و نه امّت او. چه مواردى مشمول نهى آيه شريفه نمى باشد؟ ۱ - اينكه متعلق نهى در آيه شريفه ركون به اهل ظلم است در امر دين و يا حيات دينى ، از قبيل سكوت كردن در بيان حقايق دينى و امورى كه موجب ضرر جامعه دينى مى شود و ترك هر عمل ديگرى كه خوش آيند ظالمان نيست ، و يا مثل اينكه ظالم كارهايى كند كه براى جامعه دينى ضرر دارد، و مسلمانها آن را ببينند و سكوت كنند و حقايق دينى را برايش بازگو نكنند، و يا امورى را ترك كند كه با تركش لطمه به اجتماع مسلمين بزند. و مسلمين سكوت كنند، او زمام جامعه دينى را در دست بگيرد و عهده دار مصالح عمومى جامعه بشود و با نداشتن صلاحيت ، امور دينى را اجراء كند و ايشان سكوت كنند و نظير اينها. بنابراين ، ركون و اعتماد بر ستمگران در معاشرت و معامله و خريد و فروش و همچنين وثوق داشتن به ايشان و در برخى از امور امين شمردن آنان ، مشمول نهى آيه شريفه نيست ، زيرا ركون در اينگونه امور، ركون در دين و يا حيات دينى نيست ، خود رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) را مى بينيم كه در شب هجرت وقتى از مكه به سوى غار ثور حركت كرد يكى از مردم قريش را امين شمرد و از او براى سفر به مدينه مركبى را اجاره كرد، و نيز او را امين دانست و مورد وثوق قرار داد كه بعد از سه روز، راحله را تا درب غار خواهد آورد، آرى او رفتارش چنين بود و خود مسلمانان هم در پيش روى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) با كفّار و مشركين همين معامله را داشتند تفسیر المیزان https://zaya.io/ldpig کانالِ قرآن‌پویان تدبر در  قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
شماره 115 سوره صفحه_54 🤲 و نکاتی از درخواست 🔶هُنالِكَ دَعا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ "38/آل‌عمران" در اين هنگام زكريّا (كه اين همه كرامت و مائده آسمانى را ديد) پروردگارش را خواند و گفت: پروردگارا! از جانب خود نسلى پاك و پسنديده به من عطا كن كه همانا تو شنونده دعائى. 🔶فَنادَتْهُ الْمَلائِكَةُ وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى‌ "39/آل‌عمران" 🌱پس درحالى كه زكريّا در محراب به نماز ايستاده بود، فرشتگان او را ندا دادند كه خداوند تو را به (فرزندى به نام) يحيى بشارت مى‌دهد 🌱نکته ها⤵️⤵️ 💫چنانكه قبلًا ذكر شد، مادر مريم با همسر زكريّا خواهر بودند و هر دو عقيم و نازا. مادر مريم با ديدن صحنه‌ى غذا دادن پرنده به جوجه‌هايش منقلب شد و به درگاه خدا دعا كرد، خداوند نيز به او مريم را عطا كرد. در اينجا هم وقتى حضرت زكريّا مقام ومرتبه‌ى مريم را ديد، از خداوند طلب فرزند كرد. 💬پیامها🔻 ↩️حالات انسان وساعات ، در استجابت آن مؤثّر است. «هُنالِكَ دَعا زَكَرِيَّا» غبطه خوردن كمال، ولى حسد ورزيدن نقص است. زكريّا عليه السلام با ديدن مقام مريم عليها السلام شيفته شد و غبطه خورد و دست به دعا برداشت. «هُنالِكَ دَعا» ↩️درخواست فرزند ونسل پاك، سنّت و روش انبياست. «هَبْ لِي ... ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً» 💫 ارزش و ، به آنهاست. «ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً» 💫 در دعا بايد از خداوند تجليل كرد. «إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ» 🤲 از قلب پاك مستجاب مى‌شود. «دَعا زَكَرِيَّا ... فَنادَتْهُ الْمَلائِكَةُ» ↩️مِحراب و جايگاه عبادت، از قداست خاصّى برخوردار است. محل نزول مائده آسمانى؛ «وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً» استجابت دعا. «فَنادَتْهُ الْمَلائِكَةُ ... فِي الْمِحْرابِ» ⬅️ نماز، زمينه‌ى نزول فرشتگان است. «فَنادَتْهُ الْمَلائِكَةُ وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرابِ» ⬅️ بر هر چيزى غلبه دارد. پيرىِ و ناتوانى پدر و عقيمىِ و نازايى مادر، مانع فرزنددار شدن نيست. «أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى‌» 📚تفسیر نور ┄═❁🍃 قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و 🛑قسمت هشتم: تعصب، جمود و تصلب بر آراي مشهور مانع تفقه در دين انتقاد شهيد مطهري از فقه‌زدگي و عوام‌زدگي حوزه‌ها ✅لوازم تفقه تفقه کردن و به عمق معنا دست یافتن، لوازمی دارد، از جمله: حریت فکری و . کسانی که تنها در چارچوب روایات و می‌اندیشند و پاره‌ای از گفته‌ها را بتهای ذهنی خود کرده‌اند و بر آنها دارند، نمی‌توانند به معنای واقعی تفقه نمایند. تا حدودی از این آفت به دورند، زیرا خرد و تعقل در فهم آنها راه دارد. واضح‌تر بگوییم: فهم آیات‌الاحکام در کنار فهم آیات‌الکلام و آیات‌الاخلاق و آیات‌العداله صورت نگرفته و کتاب‌های کلامی موجود، غالبا کار فقیهان نبوده و کتاب‌های فقهی نیز در کنار کار متکلمان نبوده است و 👈👈شاکله فقه ربطی منطقی و معرفتی با آیات دیگر قرآن ندارد. مجتهدی که می‌خواهد احکام را اجتهاد نماید، باید اجتهادش مبتنی بر شناخت کلامی و مسائل اخلاقی باشد. 🔻🔻مرحوم شهید مطهری می‌پرسد: «چرا به صورت درآمده؟ چرا علما و فضلای ما همین که معروف و مشهور شدند، اگر معلومات دیگری غیر از فقه و اصول دارند، روی آنها را می‌پوشانند و منکر آنها می‌شوند؟.. چرا برنامه تعلیمات طلاب و محصلین علوم دینی مطابق احتیاجات روز تنظیم نمی‌شود؟ چرا روحانیون ما به جای آنکه پیشرو و پیشتاز و ‌هادی قافله اجتماع باشند، همیشه از دنبال قافله حرکت می‌کنند؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟» (بحثی درباره مرجعیت و روحانیت، ص۱۸۸)‏ فقیه یا متفقه، یعنی کسی که فهمش را گرفتار هیچ پیش‌داوری و یا تعصبات بی‌دلیل نمی‌کند. او گفته‌های گذشتگان را شاید مؤید بگیرد، اما به عنوان حجت تلقی نمی‌کند، بلکه آنها را بر استدلال و براهین محکم عقلی و نقلی می‌آزماید. 🔻 ابن‌سینا در کتاب اشارات می‌گوید: ‏«‎من تعود أن یصدق بغیر دلیل فقد انخلع من کسوه الانسانیه»؛ «کسی که هر حرفی را بدون و دلیل بپذیرد، از لباس آدمی بیرون رفته است!» انسان ژرف‌نگر باید ذهن خود را از هر تعصب و جزم و جمودی خالی کند تا حقیقت را دریابد. مرحوم شهید مطهری آنجا که می‌خواهد ذهن فقیهان را نقد کند، از پرده‌هایی که برای ذهن آنان برمی‌شمارد، « » است. تعبیر ایشان چنین است: 🔻🔻«روحانیت ما بر اثر آفت عوام‌زدگی نمی‌تواند پیشرو باشد و از جلو قافله حرکت کند و به معنی صحیح کلمه‌ هادی قافله باشد، مجبور است همیشه در عقب قافله حرکت کند. خاصیت این است که همیشه با و آنچه به آن خو گرفته، پیمان بسته است و حق و باطل تمییز نمی‌دهد. عوام هر تازه‌ای را یا هوا و هوس می‌خواند… ما چاره‌ای ندارد از این که هر وقت یک مسئله اجتماعی می‌خواهد عنوان کند، به دنبال مسائل سطحی و غیر اصولی برود و از مسائل اصولی صرف‌نظر کند… افسوس که این آفت عظیم دست و پاها را بسته است. وگرنه معلوم می‌شد که اسلام در هر عصر و زمانی تازه است.» (مرتضی مطهری، بحثی در باره مرجعیت و روحانیت، ص۱۸۶، نشر سهامی انتشار). ⭕در تاریخ فقه شیعه دوره‌ای داریم که به «دوره » معروف است؛ یعنی از زمان شیخ طوسی تا نواده دختری او ابن ادریس حلی. ابن ادریس جزمیاتی را که بر ذهن برخی فقیهان به خاطر تأثیر شخصیت‌ها حاکم گشته بود، شکست و تا حدودی برخی را که مستمسک فقیهان بود، از اعتبار انداخت و دامنه عقل را در فقه وسیعتر کرد و منقول و معقول را درهم آمیخت. با اینکه برای شیخ طوسی که جد مادری‌اش بود، عظمت قائل بود، ولی بر این باور که عظمت فکری و فقهی شیخ نباید سبب شود که مقلد گفته‌های او باشیم. ⭕شهید مطهری می‌گوید: 👈 «بدون شک ما از نظر فقه و اجتهاد در عصرى شبیه به عصر شیخ طوسى زندگى مى‌کنیم؛ دچار نوعى و اعراض از مواجهه با مسائل مورد نیاز عصر خود هستیم. ما نمى خواهیم زحمت گام‌بردارى در راههاى رفته را برویم و جاده‌هاى هموار و کوبیده را بپیماییم. ما ترجیح مى‌دهیم راه هفتصدساله حل شبهه ابن‌قبه را طى کنیم و حال اینکه امروز صدها شبهه از شبهه ابن‌قبه مهمتر و اساسى‌تر به زندگى عملى خود داریم. شیخ‌الطایفه‌هایى براى قرن چهاردهم ضرورى است که‎: اولا، با ضمیرى روشن نیازهاى عصر خویش را درک کنند؛ ‎ثانیا، با شجاعت عقلى و ادبى از نوع شجاعت شیخ‌الطائفه دست به کار شوند؛ ‎ثالثا، از چارچوب کتاب و سنت خارج نگردند. فقیه یعنی کسی که مستقل‎ ‌‏ و آزاد بیندیشد و فکر خود را از هر آزاد کند. او استقلال فکری خود را در مقدمه کتاب سرائر نشان داد. هرچند برخی فقیهان مانند محقق کرکی تا برخی اخباریون با او از در مخالفت درآمدند.‏ (📚تکامل اجتماعی، مرتضی مطهری، ص۱۸۹.) 🖊حجت الاسلام فاضل ميبدي ادامه دارد قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤲 رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَ اغْفِرْ لَنا رَبَّنا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ الممتحنه/۵ پروردگارا! ما را وسیله آزمایش [و هدف آزار، چیرگی و سلطه] برای کافران قرار مده، و پروردگارا! ما را بیامرز که همانا تو توانای شکست ناپذیر و حکیم @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیات 77 تا 87 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
4_5859537346931727318.mp3
1.84M
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏ 📖 🎙آقای بازرگان 🆔@quranpuyan
🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️تنها 💠يا بَنِي إِسْرائِيلَ قَدْ أَنْجَيْناكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ وَ واعَدْناكُمْ جانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَنَ وَ نَزَّلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى‏ 🌱ای بنی‌اسرائیل، به‌راستی که شما را از چنگال دشمنتان نجات دادیم و سمت راست کوه (طور) با شما قرار گذاشتیم و «منّ» (که نوعی خوراکی شیرین بود) و «سلوی» را (که نوعی پرنده بود) بر شما فرو فرستادیم. طه -۸۰ 🔹در اینجا روى سخن را به بنى اسرائیل بطور کلى و در هر عصر و زمان کرده، و نعمتهاى بزرگى را که خداوند به آنان بخشیده است یاد آور مى‏شود، و راه نجات را به آنان نشان مى‏دهد. 🔹نخست مى‏گوید: «اى بنى اسرائیل! ما شما را از چنگال دشمنانتان رهایى بخشیدیم» (یا بَنِی إِسْرائِیلَ قَدْ أَنْجَیْناکُمْ مِنْ عَدُوِّکُمْ). 🔹سپس به یکى از نعمتهاى مهم معنوى اشاره کرده، مى‏گوید: «ما شما را به میعادگاه مقدسى دعوت کردیم، در طرف راست طور» آن مرکز وحى الهى (وَ واعَدْناکُمْ جانِبَ الطُّورِ الْأَیْمَنَ). 👈این اشاره به جریان رفتن موسى (ع) به اتفاق جمعى از بنى اسرائیل به میعادگاه طور است، در همین میعادگاه بود که خداوند الواح تورات را بر موسى نازل کرد و با او سخن گفت و جلوه خاص پروردگار را همگان مشاهده کردند. و سر انجام به یک نعمت مهم مادى که از الطاف خاص خداوند نسبت به بنى اسرائیل سر چشمه مى‏گرفت اشاره کرده، مى‏فرماید: «ما من و سلوى را بر شما نازل کردیم» (وَ نَزَّلْنا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى‏). 🔹در آن بیابانى که سرگردان بودید، و غذاى مناسبى نداشتید، لطف خدا به یاریتان شتافت و از غذاى لذیذ و خوشمزه‏اى به مقدارى که به آن احتیاج داشتید در اختیارتان قرار داد و از آن استفاده مى‏کردید. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️بزرگ‌ترين ضربه‌ها را می‌زنند. 💠‏قالُوا ما أَخْلَفْنا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنا وَ لكِنَّا حُمِّلْنا أَوْزاراً مِنْ زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْناها فَكَذلِكَ أَلْقَی السَّامِرِيُّ (۸۷/طه) 🌱‏(مردم به موسی) گفتند: ما به ميل و اراده‌ی خود خلاف وعده نكرديم، وليكن از زيور آلات قومِ (فرعون، چيزها و) بارهايی بر ما نهاده شد، پس ما آنها را (در آتش) افكنديم پس اينگونه سامری (بر ما) القا كرد. ‏🔹گناهكاران برای فرار از مجازات، به بهانه‌هايی چون اجبار و اكراه و فشار خارجی پناه می‌برند. «ما أَخْلَفْنا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنا» ‏🔹مال حرام، خرج كار حرام می‌شود. «مِنْ زِينَةِ الْقَوْمِ» (زيور آلاتی كه فرعونيان از راه ظلم بدست آورده بودند و به ارث به بنی‌اسرائيل رسيده بود، سرانجام خرج ساخت بت وگوساله شد.)۱ ‏🔹چه بسا جلوه‌ها، زيورها واموال دنيا كه برای انسان وزر ووبال است. «أَوْزاراً» ‏🔹منحرفان از سرمايه‌ی خود مردم برای گمراه كردن آنان و رسيدن به اهداف شوم خويش استفاده می‌كنند. «مِنْ زِينَةِ الْقَوْمِ» ‏🔹جامعه‌ی سست ايمان و سلطه‌پذير، با يك ترفند هنرمندانه همه چيز خود را می‌بازد. «فَكَذلِكَ أَلْقَی السَّامِرِيُّ» ‏🔹تلقين منحرفان وهنرنمايی آنان در جامعه بی‌اثر نيست. «أَلْقَی السَّامِرِيُّ» ‏🔹شخص مجرم می‌كوشد تا گناه را به گردن ديگران بيندازد. «أَلْقَی السَّامِرِيُّ» ‏🔹بزرگ‌ترين ضربه‌ها را عوامل خودی منحرف می‌زنند. «السَّامِرِيُّ» ‏📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 1⃣1⃣1⃣ تدبر در سوره 🔹نکات تفسیری آیات انتهای سوره هود خطاب به پیامبر فاستقم کما امرت یعنی چه؟ اقامه كردن نفس در هر امرى به معناى استقامت آن در آن امر است ، يعنى خواستن از نفس است به اينكه آن امر را اقامه كند - دقت بفرماييد. معناى جمله مورد بحث ، يعنى آيه ((فاستقم كما امرت )) اين مى شود: بر دين ثابت باش و حق آن را طبق دستورى كه گرفته اى ايفاء كن . و آن دستور همان است كه آيه ((و ان اقم وجهك للدين حنيفا و لا تكونن من المشركين )) و آيه ((فاقم وجهك للدين حنيفا فطره الله التى فطر الناس عليها لا تبديل لخلق اللّه ذلك الدين القيم و لكن اكثر الناس لا يعلمون )) مشتمل بر آن مى باشند. توفیق از خداست یعنی چه؟ چرا خدا باید توفیق انجام کارها را بدهد؟ كتاب معانى الاخبار به سند خود از عبد اللّه بن فضل هاشمى از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه گفت : به آن حضرت عرضه داشتم : (با در نظر داشتن اينكه علل و اسباب در كار ما مؤثرند) معناى اينكه خداى تعالى در يكجا (از قول شعيب حكايت كرده كه گفت :)، ((و ما توفيقى الا باللّه )) و در جايى ديگر خودش فرموده : ((ان ينصركم اللّه فلا غالب لكم و ان يخذلكم فمن ذا الذى ينصركم من بعده چيست ؟ امام (عليه السلام ) در جواب فرمود: وقتى بنده خدا آنچه كه خدا به وى امر كرده اطاعت كند عملش موافق امر خداى است و بدين جهت آن عبد را موفق مى نامد (چون گفتيم كارش موافق امر خداى عز و جل است ) و هر گاه بنده خدا بخواهد داخل پاره اى از گناهان شود و خداى تعالى بين او و آن گناه حايل گردد و در نتيجه بنده آن گناه را مرتكب نشود ترك گناهش به توفيق خداى تعالى صورت گرفته و هر زمان كه او را به حال خود بگذارد و بين او و معصيت حايل نشود و در نتيجه مرتكب گناه گردد در آن صورت خدا او را يارى نكرده و موفق ننموده است ، (چون كارش موافق دستور خدا انجام نشده ). تفسیر المیزان https://zaya.io/ldpig کانالِ قرآن‌پویان تدبر در  قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
. شماره 116 سوره صفحه_56 مافوق علل واسباب مادی 🔶 قالَتْ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ قالَ كَذلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ ما يَشاءُ إِذا قَضى‌ أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ‌ «47 ال عمران » (مريم) گفت: پروردگارا! چگونه براى من فرزندى باشد، در حالى كه هيچ انسانى با من تماس نداشته است؟ خداوند فرمود: چنين است (كار) پروردگار، او هر چه را بخواهد مى‌آفريند. هرگاه اراده كارى كند، فقط به آن مى‌گويد: باش! پس (همان لحظه) موجود مى‌شود. سبب پيدايش وآفرينش موجودات است و مى‌تواند بدون اسباب و وسيله‌ى مادّى نيز بيافريند. او و سبب‌سوز است، گاهى تأثير چيزى را از آن مى‌گيرد و گاهى به چيزى اثر مى‌بخشد. پيدايش وبقا و آثار همه چيز بسته به اراده و خواست اوست. 👈مى دانیم این جهان، جهان اسباب است، و خداوند آفرینش را چنان قرار داده که هر موجودى به دنبال یک سلسله عوامل و اسباب، پا به دائره وجود مى گذارد، مثلاً براى تولد یک فرزند، آمیزش جنسى و ازدواج و ترکیب اسپرم و اوول لازم است، بنابراین، جاى تعجب نیست که مریم با شنیدن این بشارت که به زودى صاحب فرزندى خواهد شد در شگفتى فرو رود. 👌ولى خداوند به این شگفتى پایان داده، فرمود: این گونه خدا هر چه را بخواهد مى آفریند (قالَ کَذلِکِ اللّهُ یَخْلُقُ ما یَشاءُ). ↩️نظام عالم طبیعت مخلوق خدا و محکوم فرمان او است، و هر گاه بخواهد مى تواند این نظام را دگرگون سازد و به وسیله اسباب و عوامل غیر عادى موجوداتى را بیافریند. ↩️سپس براى تکمیل این سخن، مى فرماید: هنگامى که چیزى را کند (و فرمان وجود آن را صادر نماید) تنها به آن مى گوید: موجود باش! آن نیز فوراً موجود مى شود (إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ). 👈بدیهى است تعبیر به کُنْ (باش!) در حقیقت بیان است، و گر نه نیازى به سخنى نیست، یعنى به مجرد این که اراده او بر چیزى تعلق گرفت و فرمان آفرینش صادر شد، فوراً لباس هستى بر آن پوشانده مى شود. 📚تفسیر نور و نمونه قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و 🛑قسمت نهم : دور شدن از فقه قرآنی و مقاصد دین، از عوارض عدم تفقه در دین است. فقه قرآنی جامعه پاک طلب می‌کند؛ نه‌تنها ادای مناسک و فرائض. ✅در موجود، به طور غالب، از اهداف دین سخنی در میان نیست و از به دور است. فهم و اجتهادی که در احکام دین به کار برده می‌شود، غالبا غافل از است. تفقهی که قرآن کریم به آن دعوت می‌کند، مقصد یا مقاصد تفقه را نیز بیان می‌دارد؛ یعنی انذار و تحذیر در میان مسلمین. «انذار و تحذیر» یعنی جامعه مسلمین از هر ناپاکی و ناراستی به دور باشد. فقهی که تأثیر انذار و تحذیر در پی نداشته باشد، عقیم خواهد بود. 📗فقه قرآنی جامعه پاک طلب می‌کند؛ نه‌تنها ادای و فرائض. در کتاب‌های صوم و صلوه و حج و سایر کتب فقهی، از اهداف این عبادات بحث نمی‌شود. تنها سخن از صحت و بطلان و حلال و حرام و طهارت و نجاست است. نماز صحیح آن است که صورت فقهی‌اش درست باشد و مطابق با فتوای فقیه عمل شود؛ همچنین روزه و سایر اعمال عبادی. ⭕️شاید علت این که جوامع اسلامی از اهداف دین دورند و کژی و نادرستی و ناراستی در آن زیاد به چشم می‌خورد، این باشد که اهداف دین در باور مردم ننشسته است. کسانی که در نوشته‌های خود مقاصد شریعت را پیش کشیدند و فقه خود را، با اصطلاح مقاصدی کردند، توجهشان معطوف به اهداف دین بود. از جمله شاطبی (م ۷۹۰ق) که از فقیهان مالکی و اهل اندلس و از پیشتازان بود و کتاب «الموافقات» را در همین راستا نگاشت. 👈او نخستین شرط اجتهاد را فهم کامل مقاصد شریعت می‌دانست. این بحث که غایت احکام فقهی چیست و باید آن را فهمید و پاس داشت، از همان قرون اولیة ظهور اسلام مطرح بوده و ابراهیم نخعی که از تابعان بوده، واضع آن است (مهریزی، ۱۳۷۷:۱۸)؛ ↩️ اما از قرون بعد بررسی تطبیقی نظریة مقاصد شریعت توسط افرادی مانند جویینی، غزالی و شاطبی شفاف شد. جویینی مقاصد شریعت را به پنج قسم تقسیم کرد: ⬅️حفظ دین، ⬅️حفظ نفس، ⬅️حفظ عقل، ⬅️حفظ نسل و ⬅️حفظ مال. از نگاه فقه مقاصدی، هر آنچه‎ ‎این پنج‎ ‎عامل را خدشه ‎دار کند، ‎ ‎است و شارع مقدس به‎ ‎هیچ وجه‎ ‎راضی به این امرنیست. احکام در فقه مقاصدی باید در سلامت جان، مال، نسل و عقل اثر داشته باشد؛ زیرا در فقه مقاصدی اصل و منشأ دین و شریعت، آسمانی است؛ اما اهداف آن زمینی و برای مصالح آدمیان است. این که قرآن می‌فرماید: ارسال رسل و انزال کتب برای قوام در جامعه است و اقامه‌کنندگان باید خود مردم باشند (لیقوم الناس بالقسط. حدیدر ۲۵)، این هدف به طور کامل و در بین مردم باید صورت گیرد و زمینی است؛ یعنی دین و شریعت باید در میان مردم معنا پیدا کند. ⭕⭕ جامعه ناپاک و نامطلوب جامعه دینی نیست. مرحوم شهید مطهری می‌گوید: 🔻«اسلام مگر نمی‌خواهد که جامعه اسلامی باقی بماند؟ البته واضح است که می‌خواهد. حالا که می‌خواهد باقی بماند، مگر ممکن است که جامعه‌ای بدون اینکه بر محور بچرخد و در آن جامعه محفوظ باشد، باقی بماند؟ مگر پیغمبر بزرگوار ما خودش نفرمود: «الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم»؟ یعنی اگر یک جامعه عادل و متعادل باشد، قابل بقاست، هرچند مردمش کافر باشند، اگر و اجحاف در نتیجه تفاوت‌ها و پست و بلندی‌ها و ناهمواری‌ها در جامعه‌ای پیدا شد، آن جامعه باقی نمی‌ماند، هرچند مردمش به حسب عقیده مسلمان باشند.» 📚 (شهید مطهری، بیست گفتار، ۷۷). 👈پر واضح است که از اهداف مهم و مقاصد دین و شریعت، در میان آدمیان است. از مفاهیم کثیرالاستعمال قرآن، دو مفهوم عدل و ظلم است. به طور غالب عدل و ظلم در عرف روزگار تعریف می‌شود. فقیهان برای این دو مفهوم بابی در فقه باز نکرده‌اند. از آیاتی مانند: «قل امر ربی بالقسط» (اعراف، ۲۹)، «اُمرت لاعدل بینکم» (شوری، ۱۵)، «انّ الله یأمر بالعدل و الاحسان» (نحل، ۹) و امثال آن در فقه موجود قاعده‌ای ندارد. از باب مثال: در فقه موجود زن نصف دیه مرد است. این فتوا در روزگاری به عدالت نزدیک بود؛ ولی آیا در این روزگار چنین فتوایی مقرون به عدالت است؟ مرحوم آیت‌الله صانعی چنین فتوایی را در این زمان به دور از عدالت قرآنی می‌دانست (یوسف صانعی، کتاب القصاص، ۱۶۶ و۲۰۳). 👌👌گله‌ای که مرحوم شهید مطهری از دستگاه فقه موجود داشت، همین بود که چرا فقیهان از قاعده‌ای نساختند؟ در هر صورت از اهداف مهم شریعت، تطبیق احکام به عدالت و زدودن ظلم در جامعه است. انذار و تحذیر جامعه، که نتیجه تفقه است، نمی‌شود با عدالت همراه نباشد. اگر روح عدالت در احکام فقهی نباشد و عرف جامعه آن را ظلم تلقی کند، پذیرفتنی نیست 🖋استاد فاضل میبدی قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛