eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
تفسیر سلیقه‌ای از سکولاریسم حوزوی! درنگی در تفسیر بحث‌برانگیز آقای محسن الویری از پدیده @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه 1 از 3] جناب آقای حجت‌الاسلام محسن الویری در برنامه «فصل؛ فصل روح‌الله» به تاریخ 15خرداد1402 با استفاده از فرصت مکفی و مغتنم صدا و سیما، یکی از مهم‌تریم تریبون‌های رسمی جمهوری اسلامی، ادعاهایی را در تفسیر مطرح کرد که از جهات متعدد قابل تأمل است اما در این میان، ۲ موضوع بسیار تعجب‌آور بود: 1. جهت‌دهی و تحریف کلام امام در منشور روحانیت 2. تطهیر خرده‌جریان موسوم به سکولاریسم حوزوی در ادامه به طرح نکاتی پیرامون سخنان آقای الویری می‌پردازیم. 1. تحریف کلام امام در منشور روحانیت امام خمینی در به افشاگری در مورد جریان «متحجر» پرداخته‌اند. برخی شاخصه‌های جریان متحجر از نگاه امام عبارت است از: «فعالیت علیه »، «فعالیت علیه »، «تیشه زدن به ریشه و انقلاب اسلامی»، «ترویج »، «طرفداری از شعار »، «افترا زدن به »، «طرفداری از شعار »، «برخورد تحریمی با همه چیز»، «فشار آوردن به قشر انقلابی» و... آقای محسن الویری علی‌رغم آن‌که در ابتدا به برخی از این عناوین اشاره می‌کند اما در ادامه با کنار گذاشتن بخش عمده‌ای از این شاخصه‌ها، یک شاخصه ناقص را به‌صورت سلیقه‌ای و مبهم گزیش کرد و نگاه امام نسبت به قشر متحجر و امتداد این قشر در جامعه امروز را بر اساس آن تفسیر کرد و گفت: «یکی از بحث‌های حضرت امام این است که [متحجرین حوزوی این‌گونه بودند که] اگر کسی مطابق خودشان فکر نمی‌کرد نمی‌گذاشتند سخن بگوید مانع حرف زدن می‌شدند هر کاری را حرام می‌شمردند اگر این را به‌عنوان یک آفت در درون حوزه‌های علمیه از نظر حضرت امام ببینیم اگر این آفت استمرار داشته باشد و کسانی بر این باور باشند که تنها آنگونه که ما می‌اندیشیم باید بیندیشند و تنها آن‌گونه که ما سخن می‌گوییم باید سخن بگویند و هیچ سخنی گفته نشود این به اعتقاد بنده استمرار آن تحجرگرایی است.» مطابق کلام آقای محسن الویری قشر متحجر گروهی بودند که تفکری داشتند ولی سعه صدر و تحمل لازم را برای شنیدن صدای مخالف نداشتند و لابد امام هم شخصی بود که اعتقاد داشت همه مخالفین باید صحبت خودشان را بزنند و کسی نباید مانع شود. شکی نیست که این نوع تعریف، سطحی و تحلیل‌زده است. مسئله امام با قشر متحجر این نبود که «ما باید به مخالف اجازه صحبت بدهیم ومتحجرین اجازه صحبت به مخالفین نمی‌دهند.» معیار امام برای تقسیم جریانات حوزوی «اجازه حرف زدن» یا «اجازه ندادن برای حرف» نبود بلکه ملاک محکم امام برای دسته‌بندی حوزویان به «روحانی اصیل/روحانی وابسته» یا «روحانی انقلابی/روحانی متحجر» پایبندی تامّ و تمام به اسلام ناب محمدی یا «مخالفت/موافقت با مبانی انقلاب اسلامی» بود. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
تفسیر سلیقه‌ای از سکولاریسم حوزوی! درنگی در تفسیر بحث‌برانگیز آقای محسن الویری از پدیده [صفحه 2 از 3] اشکال دوم به این فقره از کلام آقای الویری؛ مبهم‌گویی اوست. آقای الویری با ادبیاتی قریب به ادبیات لیبرالیستی تصویری را به‌نحو مبهم القاء می‌کند که گویی امام اعتقاد داشت هر مخالفی اجازه سخن دارد و هرکس مانع ترویج سخن مخالف شود، ولو مخالفِ مبانی اسلام ناب محمدی، متحجر است که این برداشت با بخش اول از منشور روحانیت که مقابله با انحرافات و کج‌روی‌ها را از کارویژه‌های روحانیت برمی‌شمرد و مورد خوانش آقای الویری نیز قرار گرفت در تعارض است. در هر صورت باید دانست امام خمینی قدس سره الشریف کسی نبود که مخالفین مبانی دینی و اسلامی و انقلابی را در ترویج انحرافات آزاد بگذارد و ایشان شخصا در مقابل جریانات انحرافی درون‌حوزوی ایستادگی می‌کرد و اجازه عرض اندام و ترویج کلمات انحرافی به ایشان نمی‌داد. در این زمینه شاهد و قرینه بسیار است؛ از آن جمله می‌توان به کتاب اشاره کرد که مشتمل بر جوابیه‌ آتشین و استدلالی و قاطع امام به یک آخوند غرب‌زده و وهابی‌مسلک به نام حکمی‌زاده است. مواضع صریح امام نسبت به اباطیل (آخوندی که سر از انحراف و الحاد درآورد) در بیانیه قیام لله(سال ۱۳۲۳) نیز نمونه دیگر است. نمونه سوم مواضع روشن و صریح امام در درس‌های ولایت‌فقیه است که تکلیف آخوندهای درباری وابسته را مشخص کرده‌اند.(ولایت‌فقیه، ص148) تمجید امام از اقدام پیرامون اعلان عدم صلاحیت آقای برای تصدی مرجعیت و صدور متن تاریخی در واکنش به مواضع انحرافی آقای علیه ، نمونه‌های دیگری از محکمات تاریخی در اندیشه و سیره امام هستند که در دیدگاه آقای الویری توجهی بدان نشده است! البته آقای الویری در ادامه کلام خود ادعا می‌کند که مراد وی از اجازه‌ سخن به جریانات مختلف این است که این جریانات « در چارچوب ارزش‌های انقلاب و جامعه و روحانیت اظهار نظرهایشان را داشته باشند.» اما نکته ظریف آن‌که وی پیش از این کلمات گفته بود که باید به بازتعریف انقلابی‌گری بپردازیم البته او در این زمینه با نعل وارونه زدن دیگران را متهم به استحاله کردن معنای انقلابی‌گری می‌کند که این اتهام بی‌مستند طبیعتا مسموع نیست. به‌علاوه تغییر مفاهیم و بلکه از محتوا تهی کردن آن‌ها، یکی از روش‌های پیچیده خرده‌جریان اعتدال برای منحرف کردن افکار عمومی است. به‌طور مثال این جریان ادعا می‌کند که طرفدار «عقلانیت» است و آن‌گاه که به تعریف عقلانیت می‌پردازد چیزی جز «محدود شدن به محاسبات مادی و شبه‌مادی» حاصل نمی‌شود. یا این جریان شعار «اعتدال» را برای خود برمی‌گزیند و در تعریف «اعتدال» ماهیتی با ظاهرِ اسلامی و باطنِ لیبرالیستی ارائه می‌کند. با همین رویکرد، انقلابی‌گری از نگاه اتباع خرده‌جریان اعتدال دارای ماهیتی است که با «تساهل و تسامح با جریانات انحرافی»، «سازش‌کاری» «تخطئه غیرت دینی»، «تضعیف ولایت فقیه»،و... سازگار است. طبیعی است که چنین برداشتی از انقلابی‌گری مطلوب این طیف باشد و تلاش کند اظهارات مخالفان را در این چارچوب ترویج کند! آیا جناب الویری چنین مرادی از «چارچوب انقلابی» دارد؟! 2. تطهیر جریان سکولار حوزوی مظلوم‌نمایی یکی از حربه‌های دائمی جریان سکولار حوزوی بوده و هست. این طیف علی‌رغم بهره‌مندی از تریبون‌های رسمی، مراکز دولتی و شبه‌دولتی، رسانه‌های ملی و فراملی و... ادعا می‌کنند که در جمهوری اسلامی هیچ جا و نقش و اثری ندارند و هیچ‌کس به آن‌ها اجازه سخن نمی‌دهد. آقای محسن الویری، که به دلایل نامعلومی در برنامه صدا و سیما دقایقی را در مقام وکیل مدافع جریان سکولار ظاهر شد، گفت: «برخی عزیزان در مورد سکولاریسم حوزه سخن می‌گویند که در حوزه‌های علمیه سکولاریسم وجود دارد و اعتقاد به جدایی دین از سیاست دارد رونق میگیرد این را من قبول دارم یک جریان کاملا جدی در بین شاید بخش قابل توجهی از فضلای باسواد حوزه این تمایل را دارند که فقط به درس و بحث بپردازند و خود را آلوده به پاره‌ای از مسائل سیاسی نکنند. علتش این است که عده‌ای ایستادند همه را رصد می‌کنند کسی مطابق نظر خودشان سخن نگوید با روش‌های مختلف یا منکوب می‌کنند یا میخواهند از صحنه به در کنند. سکولاریسم موجود در حوزه و تحمیلی است.» 🔻در این چند خط نیز چند برداشت ناصحیح وجود دارد: 1. سکولاریسم حوزوی با مقابله علمی فضلا و اندیشمندان حوزوی رو به افول است و جریان سکولار در حوزه علمیه به‌دلیل فقدان پاسخ در برابر انتقادات فنی در انزوا به‌سر می‌برد. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
تفسیر سلیقه‌ای از سکولاریسم حوزوی! درنگی در تفسیر بحث‌برانگیز آقای محسن الویری از پدیده [صفحه 3 از 3] 2. برخلاف برخی انگاره‌ها ‌و القائات نادرست، بدنه و بزرگان حوزه علمیه مبرا از این مسیر انحرافی هستند و نوعا از فضل حوزوی برخوردار نیستند و آورده علمی قابل توجهی نیز ندارند و اگر نوشتجات و منشوراتی داشته باشند بارها و بارها مورد نقد علمی فضلای حوزه علمیه قرار گرفته و پاسخ فنی نیز در برابر این انتقادات نداشته‌اند. لذا این ادعا که بخش قابل توجهی از فضلای باسواد حوزه علمیه از ترس سکوت کرده‌اند و به وادی سکولاریسم عملی افتاده‌اند، اولا مصداق است و ثانیا توهینی آشکار به عموم حوزویانی است که فهم مبانی دینی را بدون تأثیرپذیری از جبر محیطی دنبال می‌کنند و با زندگی بی‌آلایش و عدم وابستگی به مظاهر دنیوی، حرف حق را آنچنان که باید و شاید بیان می‌کنند. 3. جریان سکولار حوزوی علی‌رغم ضعف در ناحیه نیروی انسانی، از تریبون‌دارترین جریانات حوزوی است و مؤسسات شبه‌علمی متعددی به‌عنوان و این جریان در قم و تهران تعریف‌شده و با منابع مالی مجهول، و بعضا حای با استفاده از منابع مالی حاکمیتی و دولتی، مشغول به کار هستند که نمونه بارز آن، رپرتاژ دائمی رسانه‌های پرهزینه وابسته مالی به بودجه عمومی نظیر و ، یا وابسته به مراکز وجوهات شرعی مانند و... در موارد مختلفی در نقش تریبون این جریان فعال بوده و هست و در مواردی در سایه غفلت مدیران اتباع این جریان از تریبون صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز متنعم شده‌‌اند. با این وجود معلوم نیست چرا آقای الویری با مظلوم‌نماییِ غیرواقعی، سخن از به‌میان می‌آورد. 4. «آگاهیِ به‌روز» یکی از ویژگی‌های ممتاز جریان انقلابی است که آقای الویری علاقه دارد از آن به‌عنوان «رصد کردن» تعبیر کند. البته نزاع لفظی دور از ساحت این یادداشت است اما معلوم نیست چرا جناب الویری و هم‌قطاران ایشان از این یا همان ، رنجیده خاطر شده‌اند. آیا ایشان دوست دارند سکولارهای حوزوی تولیدات و القائات باطل خود را به‌صورت یک‌طرفه ارائه کند و جریان انقلابی نیز در خواب غفلت به‌سر ببرد یا در بیان دیدگاه‌های انتقادی خود نسبت یا به خرج دهد؟! 5. جریان انقلابی در سال‌های اخیر ابزاری جز «بیان» و «تبیین» نداشته است و البته بررسی کارنامه و تکالیف نهادهای نظارتی در برخورد حقوقی با جریانات سکولار حامی و ، که در اغتشاشات مختلف به‌عنوان پشتیبان نظری بغاة عمل کرده‌اند، ساحتی دیگر دارد که خارج از حوصله این نوشتار است. بنابرین معلوم نیست جناب الویری از کدام «منکوب کردن» و «از صحنه به در کردن» سخن می‌گوید؟! اگر جریان سکولار حوزوی به‌علت و ؛ توان پاسخ به اشکالات علمی جریان انقلابی را ندارد و به همین علت به حاشیه رفته، تقصیر جریان انقلابی است؟؟! 6. آقای الویری پس از صغری-کبری‌های پیشین، قاعده‌ای را بیان کرد که نتیجه آن تطهیر کلی جریان سکولار حوزوی است. او در خلال این برنامه گفت: «سکولاریسم موجود در حوزه سکولاریسم اجباری و تحمیلی است.» توضیح کوتاه آن‌که در ادبیات حوزوی، فرد مجبور یا مُکره یا مضطرّ معذور است و وقتی کسی سکولارهای حوزوی را مجبور یا مکره یا مضطر فرض کند، آن‌ها را از گناه سیاسی‌شان تبرئه کرده است. پیش از این آقای نیز بغاة و شورش‌گران علیه جمهوری اسلامی را «باغی مضطر» نامیده بود و از این طریق شورش و شورش‌طلبی را تطهیر کرده بود امروز نیز آقای با ادبیاتی مشابه سکولارهای حوزوی را تطهیر می‌کند و تعبیر را جعل می‌کند! آیا این در اتاق فکری واحد شکل می‌گیرد یا قطعات پراکنده‌ای از یک پازل بزرگ، به نحو نادانسته توسط این افراد در حال تکمیل است؟! خاتمه: تجربه سال‌های گذشته نشان داده شبکه چهار در موارد متعددی به برای رواج برخی دیدگاه‌های غیراصولی بدل شده است. جایگاه این شبکه به‌عنوان سکوی رسانه‌ای نخبگانی اقتضای آن دارد که مدیران و برنامه‌سازان محترم این شبکه دقت بیش‌تری در انتخاب کارشناسان داشته باشند یا موضوعات حساس را در قالب پیگیری نمایند؛ چه آن‌که بی‌دقتی در این امر و استفاده از افرادی که کارنامه علمی روشنی در مباحث و موضوعات، به‌ویژه موضوع حساسی نظیر شرح کلمات امام خمینی ندارند یا بیانات ایشان را در جارچوبی خاص معنا می‌کنند، عملا به ترویج برخی انگاره‌های نادرست در سطح نخبگانی منجر خواهد شد و تبعات و خسارت‌های جبران‌ناپذیر این امر بر کسی پوشیده نیست. پ.ن: ۱. مجری محترم برنامه مذکور، فردی انقلابی و امین است. ۲. برگزاری با حضور چهره‌ها در فهم متن منشور، راهگشا خواهد بود. @rozaneebefarda
هدایت شده از MESBAHYAZDI.IR
1402.03.25 - همايش بين المللي علوم انساني اسلامي درانديشه علامه مصباح - افتتاحيه . آيت ا...رجبي - صبح.mp3
15.02M
🎙 بشنوید | صوت سخنرانی حضرت آیت الله محمود رجبی در همایش بین اللملی علوم انسانی اسلامی در اندیشه علامه محمدتقی مصباح یزدی(ره) 🗓 پنج‌شنبه ۱۴۰۲/۰۳/۲۵ 🌐 @mesbahyazdi_ir
هدایت شده از MESBAHYAZDI.IR
1402.03.25 - همايش بين المللي علوم انساني اسلامي درانديشه علامه مصباح - افتتاحيه .آيت ا...اراکي - صبح.mp3
12.49M
🎙 بشنوید | صوت سخنرانی حضرت آیت الله محسن اراکی در همایش بین اللملی علوم انسانی اسلامی در اندیشه علامه محمدتقی مصباح یزدی(ره) 🗓 پنج‌شنبه ۱۴۰۲/۰۳/۲۵ 🌐 @mesbahyazdi_ir
هدایت شده از MESBAHYAZDI.IR
1402.03.25 - همايش بين المللي علوم انساني اسلامي درانديشه علامه مصباح - افتتاحيه . دکترمصباح - صبح.mp3
9.35M
🎙 بشنوید | صوت سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر علی مصباح در همایش بین اللملی علوم انسانی اسلامی در اندیشه علامه محمدتقی مصباح یزدی(ره) 🗓 پنج‌شنبه ۱۴۰۲/۰۳/۲۵ 🌐 @mesbahyazdi_ir
هدایت شده از MESBAHYAZDI.IR
آیت الله رجبی: در فتنه های گذشته، کسانی که در راس فتنه بودند، دانش آموختگان علوم انسانی غربی بودند و این اقدامات حاصل همان رویکرد علوم انسانی غربی در مواجهه با علوم و دین و اسلام است. 🔺️آیت الله محمود رجبی، رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(قدس سره) در افتتاحیه همایش بین المللی علوم انسانی اسلامی در اندیشه علامه مصباح یزدی(قدس سره): 🔸️از مخرب ترین عناصرِ نسبت به ارزش های اسلامی، علوم انسانی سکولار است. علوم انسانی اسلامی مهمترین راه مقابله با علوم انسانی سکولار است. حوزه های علمیه که دفاع از ارزش های اسلام را وظیفه خود می دانند، [می بایست در این عرصه ورود کنند.] 🔸️در سایه علوم انسانی غربی، افرادی تربیت می شوند که می توانند جوامع را به سقوط بکشانند. در فتنه های گذشته، کسانی که در راس فتنه بودند، دانش آموختگان علوم انسانی غربی بودند و این اقدامات حاصل همان رویکرد علوم انسانی غربی در مواجهه با علوم و دین و اسلام است. 🔸️ بعضی از مسئولین سابق که دانش آموخته علوم انسانی غربی بودند به حوزویان می گفتند: «شما چرا در علوم انسانی وارد می شوید؟ علوم انسانی که اسلامی و غیر اسلامی ندارد.» وقتی چنین دیدگاهی در مسئولین عالی رتبه باشد، آسیب هایی دارد که در نهایت به پذیرش اسناد غربی [مخالف آرمان اسلامی] مانند سند ۲۰۳۰ و مانند آن می انجامد. 🌐 @mesbahyazdi_ir
کتاب اول اصلاحات اقتصادی؛ مجموعه مقالات علی‌اکبر داور (از کارگزاران منفور و غرب‌زده پهلوی اول)در اسفند١۴٠٠ چاپ شد. همین کتاب چندی قبل و در دولت فعلی جایزه گرفت! یک بند از کتاب: «ملت ایران با نصیحت آدم نمی‌شود!تنبل و پرچانه و بی‌اطلاع، فقط به یک وسیله ممکن است در جاده صحیحش انداخت و بس: زور!»(اول اصلاحات اقتصادی، ص٢١٠) @rozaneebefarda
واکنش مقام معظم رهبری به آثار تحریف‌آمیز حسین دهباشی کدام حوزویان در این مجموعه همکاری داشتند؟! نامه منتسب به دفتر رهبری(منتشر شده توسط دهباشی حسین دهباشی چندی به مصاحبه با رجال عصر پهلوی پرداخته بود و در پروژه ای به نام « تاریخ شفاهی و تصویری ایران معاصر(دوره پهلوی دوم)» در لا به لای مطالبش تحریفات بسیاری در عرصه تاریخ پهلوی تولید کرده است. تحقیق، واکاوی موشکافانه و نقد ریزبینانه محتواهای تولید شده زیر نظر وی، تکلیف و وظیفه‌ای مهم و فوری است که باید هر چه سریعتر توسط متخصصین و تاریخ‌نگاران دلسوز و دقیق عرصه تاریخ معاصر و تاریخ انقلاب اسلامی انجام گیرد. اخیراً نامه‌ای در صفحه شخصی نامبرده منتشر شده است که محتوای آن گزارشی است از موضع‌گیری صریح مقام معظم رهبری درباره این اثر که انعکاسی از دیدگاههای غالبا غلط و مغایر با واقعیت تاریخ است. متنی که به نقل از رهبر معظم انقلاب اسلامی در آن نامه آورده شده است بدین شرح است: وزارت ارشاد و کتابخانه ملی باید بخاطر این مؤاخذه شوند و آن را جبران کنند. بعد از انتشار نامه مزبور توسط دهباشی، تا به حال تکذیبیه و ردیه‌ای از سوی دفتر رهبری منتشر نشده است. از جمله تحریفات دهباشی در این مجموعه ۷ جلدی، میتوان به تحریف صریح دیدگاه امام خمینی(ره) درباره حکومت طاغوت، روایت جهت‌دار و غلط پیرامون جبهه ملی، تطهیر چهره‌هایی همچون امیر انتظام، عدم تصریح به تحریفات آشکار حسین نصر در خاطراتش و... اشاره کرد. در یادداشت دهباشی و دوستان از بحث شده است. تحریف‌ستیزی آقا ستودنی‌ست. @bahaneee @rozaneebefarda
یک نشانه از ارتباطات نزدیک و ! چند سال قبل در نمایشگاه مطبوعات. حسین دهباشی در کانال تلگرام تاریخ آنلاین نوشته است: در نمایشگاه مطبوعات جایی ندارد اما دوستان لطف کرده و حاشیه غرفه‌شان را با ما تقسیم کرده‌اند. اکنون که ماهیت واقعی حسین دهباشی کاملا روشن شده است و دامنه انتقاد به آثار مخدوش او به شخص مقام معظم رهبری رسیده است(حسب نامه منتشر شده توسط خود دهباشی) بایسته است نخبگان و بزرگان حوزه نسبت به محدوده و آثار همکاری و روابط نزدیک برخی همچون نجمی با حسین دهباشی حساسیت داشته باشند. عجیب آنکه حتی بعد از افشای تحریفات تاریخی گسترده آثار دهباشی، سایت مباحثات هنوز نسبت به نقد آن اقدام نکرده است! اقدام تیم مباحثات نسبت به افشای تحریفات دهباشی، کمترین نشانه‌ای است که اثبات می‌کند نسبت به همکاری با دهباشی تغییر رویه صورت رفته است. نقل از کانال بهانه: @bahaneee @rozaneebefarda
52.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 تیزر تبلیغاتی پروژه «تاریخ شفاهی و تصویری ایران معاصر» و رونمایی از همکاران حوزوی دهباشی در این کوتاه‌نما همکاران پروژه تاریخ شفاهی معرفی شده اند. در بین همکاران دهباشی در پروژه پر تحریف «تاریخ شفاهی و تصویری ایران معاصر» ، نام مدیر سایت نیز به چشم می‌خورد که ارتباطات گسترده‌ای در برخی مراکز حوزوی دارد. دهباشی نام نجمی را به عنوان مدیر تحقیقات تکمیلی این مجموعه معرفی نموده است. این بدان معناست که مطالب تحریف‌آمیز آثار دهباشی با تایید نجمی و زیرنظر او انتشار یافته و مسئولیت محتوای مخدوش این آثار متوجه اوست. بایسته است و نسبت به محتوای تحریف‌آمیز آثار دهباشی و همچنین کنش‌گری حساسیت داشته باشند. لازم به ذکر است که: ۱. محتوای مخدوش آثار منتشر شده دهباشی همچنان بدون نقد و بررسی باقیمانده است! ۲. فعالیت‌های رسانه‌ای و غیر رسانه‌ای همکاران حوزوی دهباشی همچنان برقرار است و مشخص نیست نتیجه بلندمدت آن، به تولید چه آثاری می انجامد. ۳.پیش از نامه رهبری، این آثار بطور گسترده توزیع شده است! ۴.هنوز اقدام خاصی برای تبیین تحریفات مندرج در آثار مخدوش دهباشی صورت نگرفته است. از آنجا بخشی از این آثار مصداق و و نیز (خصوصا چهره‌هایی همچون ) است، لذا امید است بزرگان و نخبگان حوزه مقدسه قم نسبت به آن اقدام فرمایند. 📎متن نامه منسوب به دفتر رهبری: https://eitaa.com/rozaneebefarda/12939 نقل از کانال بهانه: @bahaneee @rozaneebefarda
عرضه آثار تحریف‌آمیز دهباشی در برخی درگاه‌های مجازی داخلی فروش کتاب دهباشی همزمان با انتشار تصویر نامه منسوب به دفتر مقام معظم رهبری، گفته بود که انتشار کتابهای پروژه پر تحریف مربوط به پروژه «تاریخ شفاهی و تصویری ایران معاصر» توقیف شده است. حال پرسش اینجاست که چگونه و چرا این کتاب‌ها هنوز هم عرضه می‌شود؟ از نهادهای ذی‌ربط، خصوصا دولت مردمی انتظار داریم این موضوعِ مهم و حیاتی که مربوط به مقوله با اهمیت جامعه است را پیگیری کنند و نتیجه آن را نمایند. با گذشت چند سال از نامه رهبری معظم انقلاب اسلامی پیرامون آثار مخدوش دهباشی(منتشر شده توسط دهباشی)، همچنان خبری مبنی بر نقد این آثار یا توبیخ منتشر کنندگان آن شنیده نشده است. این اتفاقات اصلا خوشایند نیست. نکته دیگر مربوط به است که بعد از آن پروژه که این نتایج تلخ را به دنبال داشت و مورد اعتراض شخص مقام معظم رهبری قرار گرفت، آیا هنوز هم در عرصه خطیر فعالیت دارند؟ کدام نهادهای حاکمیتی و دولتی و حوزوی با این تیم همکاری دارند؟ انتظار می‌رود بزرگان و نخبگان حوزوی نسبت به این وقایع حساسیت لازم را به خرج دهند. تکلیف به عنوان معتبرترین نهاد حوزوی و همچنین مرکز مدیریت به عنوان متولی اداره حوزه، در این امور از همه نهادها سنگین‌تر است. از حضرات آقایان و انتظار داریم نسبت به تبعات آثار مخدوش دهباشی که دامنه آن به دل حوزه نیز کشیده شده است، حساسیت و عنایت ویژه‌ای داشته باشند. نقل از کانال بهانه: @bahaneee @rozaneebefarda
روایت ذلیلانه زُهری‌های اصلاحات؛ نقدی بر مواضع اخیر سیدضیا مرتضوی [صفحه ۱ از ۲] حجت‌الاسلام سعید صلح‌میرزائی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 استادی داشتم که می‌گفت: اگر چشم عبرت‌بین داشته باشی از ابلیس هم می‌توانی درس بیاموزی. خطابم در این نوشتار، برادران و خواهران طلبه و دانشجویی است که دغدغه‌ی انقلاب اسلامی دارند اگرچه که عامل برانگیزاننده برای نگارش این سطور، یادداشت سید ضیاء مرتضوی با عنوان «این «عزت» نیست؛ صدقه التماسی است!» می‌باشد که به انتقاد از سیاستهای موفّق دولت محترم پرداخته است. ۱- با آنکه اولویت آن است که محتوای کلام گویندگان، نقد شود و به گوینده نگاه نشود امّا برای دوستان جوان لازم است که گویندگان را نیز بشناسد تا در چاله‌ی «کلمه حق با نیت باطل» نیفتند. اگرچه که به عقیده‌ی نگارنده، آقای مرتضوی در این یادداشت نام‌برده به خطا رفته است و بدون دلیل آشکار، ادّعاهایی را مطرح کرده است. ۲- سید ضیاء مرتضوی از شاگردان آیت الله منتظری و از سالهای دور از مادحان جریانهای بظاهر متضاد کارگزاران، اصلاحات و اعتدال بوده است. هم ابراز محبّت به منتظری دارد هم از حضرت امام به بزرگی یاد می‌کند. او از شیفتگان هاشمی رفسنجانی نیز هست. فربهی مادی و اعتباری‌اش را از عواید مؤسّسات منتسب به ولیّ فقیه یا حضرت امام به دست آورده است امّا به تئوریزه کردن نظرات مخالفان ایشان پرداخته است. در فتنه‌ی ۸۸ و ۹۸ و ۱۴۰۱ یادداشتها و سخنرانی‌هایی به نفع فتنه‌گران در تضادّ با حرکت مردم انقلابی ما و تضعیف روحیه مردم داشت. ۳- جالب است که قلم و زبان سید ضیاء مرتضوی نسبت به دولتها و نهادهای انقلابی و مورد تأیید جریان انقلابی، روان و بی‌لکنت شده و شمشیر بر آنها کشیده و نسبت به دولتها و مجالس متمایل به غرب و زاویه‌دار با اهداف مردم انقلابی، سکوت کرده است. عجیب آنکه روزنامه جمهوری اسلامی که فرزند ناخلف جریان انقلابی حزب جمهوری شده است و روزنامه اطلاعات، علاقمند به نشر یادداشتهای ژورنالیستی او هستند. ۴- مرتضوی در یادداشت اخیرش، در حالی تحرّکات مجاهدانه‌ی دولت سیزدهم در عرصه‌ی دیپلماسی را به سخره کشیده و عنوان «صدقه التماسی» را به آن داده است که هدف دولت، ایجاد گشایش در زندگی مردم با پس گرفتن پولهای صادرات ایران از دیگر کشورهایی است که تابع تحریمهای آمریکا هستند. ۵- مرتضوی در زمانی که وزیر خارجه دولت قبل، در مقابل امیر کشوری عربی، در حالت زانو زدن صحبت می‌کرد ساکت بود، زمانی که رئیس جمهور قبل در دیدار زن مکشفه که با ظاهری نامناسب پا بر پا انداخته بود یا زیر سم مجسمه اسب قهرمان آن کشور غربی، عکس یادگاری می‌گرفت یادی از عزِّت نکرد. در آن زمان که شبیه امروز امّا با خفّت، پولهای صادرات به عراق، بصورت دینار به زائران اربعین داده شد دغدغه عزّت نداشت و حالا قلمش، فعّال شده است. @rozaneebefarda
روایت ذلیلانه زُهری‌های اصلاحات؛ نقدی بر مواضع اخیر سیدضیا مرتضوی [صفحه ۲ از ۲] حجت‌الاسلام سعید صلح‌میرزائی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ۶- دولت مردمی در راستای راهبردهای سیاست خارجی، با اولویت تقویت دیپلماسی همسایه‌محور و با در نظر گرفتن داشتن نقش مؤثر در نظم نوین جهانی با محوریت آسیا و همچنین توسعه ارتباط با کشورهای مستقل از نظام سلطه، توانست دیپلماسی التماسی دولت قبل را تبدیل به دیپلماسی اقتداری کند. بهره‌گیری از دیپلماسی برای تأمین واکسن و داروهای کرونا و همچنین سوآپ کاری برای گذران زمستان سرد بدون قطعی گاز، تقویت صنعت هسته‌ای در کنار دفاع دیپلماتیک از حق استفاده صلح آمیز از آن، بهره‌گیری از دیپلماسی سلامت، از سرگیری ارتباط با عربستان، سفرهای رئیس جمهور به سوریه، چین، عمان، ازبکستان، قزاقستان و سفر مقتدرانه و پربار ایشان به آمریکای جنوبی، سخنرانیهای مقتدرانه در سازمان ملل، متوقف کردن زیاده خواهی های آژانس انرژی هسته‌ای، حذف تدریجی دلار از تبادلات مالی با انعقاد پیمانهای دوجانبه، پیگیری سوآپ انرژی، تلاش برای ایفای نقش در حمل و نقل بین المللی دریایی و ریلی، کسب کرسیهای مهم در مجمع عمومی سازمان ملل و کمیسیون‌های مهم آن (آن هم پس از حماقت‌های دولتهای غربی در طراحی و پشتیبانی جنگ ترکیبی پاییز ۱۴۰۱) افزایش فروش نفت و فرآورده‌های پتروشیمی بدون برجام و پیوستن به اف.ای.تی.اف، پیروزیهای جبهه مقاومت در سوریه و فلسطین و یمن، برخورد حکیمانه نسبت به طالبان و مطالبه جدی حقابه هیرمند، تذکر جدی به عراق برای خلع سلاح ضد انقلاب در شمال عراق و کوبیدن مقتدرانه کوموله در اقلیم کردستان، حضور فعال در ائتلاف‌های اثرگذار همچون «سیکا»، «بریکس» و «شانگهای»، آزاد کردن اتباع و دیپلمات‌های ایرانی گرفتار در کشورهای غربی و شرقی، سفر ۱۴ تن از سران کشورهای جهان در بیست و دو ماه گذشته و دهها مورد مانند اینها نشان از تلاش دلسوزانه و مجاهدت مردان عرصه دیپلماسی دارد که فهمیده‌اند میدان در کنار دیپلماسی و رشد اقتصادی و صادرات در کنار رشد علمی است که به شکوفایی ایران اسلامی می‌انجامد. و عجیب نیست که در زمانهایی که کشور به پیروزیهایی دست یابد، ماشینهای تولید ناامیدی بیشتر حمله کنند و عزت جمهوری اسلامی را تحریف کنند. ۷- اصول سیاست خارجه جمهوری اسلامی همانطور که او در ابتدای یادداشتش با پوزخند از آن یاد کرده است همان «حکمت، عزّت و مصلحت»ی است که توسّط محبوبان او در دولتهای سازندگی و اصلاحات و اعتدال، کمتر رعایت شد و یقیناً اگر دولت مردمی سیزدهم نیز ذره‌ای از این سه اصل، کوتاه بیاید مورد مؤاخذه جریان انقلابی قرار خواهد گرفت امّا نکته آن است که «زُهری»های جریانات متمایل به غرب، نباید به خود اجازه دهند که با نیش و کنایه‌های خود، و بدون اطّلاع از مجاهدتهای سربازان گمنام انقلاب و فعالیتهای عزتمندانه و البته همراه با تقیه‌ی مسئولان دیپلماسی، زحمات آنها را خفیف کرده و مردم را ناامید کنند. ۸- ماه محرم سال قبل، وقتی که سید ضیاء به کانون به اصطلاح توحید دعوت شد، علاقمند بود که نامه امام سجاد (علیه السلام) در نقد «زهری» را شرح دهد و هر جای سخنرانی‌اش که فرصت یافت، نیش و طعنه‌ای به نظام و عالمان مؤیّد و کمک‌کار آن در حوزه‌ها زد و به گونه‌ای ایشان را با زهری مقایسه کرد اما اگر دقیقتر می‌نگریست او خود همان زهری بود که با ماسک مستقل از حکومت بودن، جاده‌صاف‌کن جریان متمایل به غرب و بالمآل گردنش را پل عبور دشمنان انقلاب و اسلام کرده بود. (قبلاً عرض شد که زندگی او از حقوق مجموعه‌های منتسب به ولایت فقیه تأمین می‌شود.) ۹- در ابتدای این یادداشت عرض شد که انسان باید کار خوب را حتی از ابلیس نیز یاد بگیرد. درسی که می‌توان از این رفتارهای متناقض سید ضیاء و جریانهایی که او در مقام بزک و تئوریزه کردن آنها است دریافت آن است که در مسیر باطل خود بخوبی با تقسیم کار، بصورت جبهه‌ای عمل می‌کنند. از آخوند و پژوهشگر گرفته تا سلبریتی و شهره‌های مجازی از سیاست‌پیشگان تا دراویش، از عبدالحمید تا عبدالکریم و … همه به کار خویش مشغولند و آنجا که هستند را مرکز دنیا می‌دانند. البتّه مومنان حقیقی دل به آیه قرآن داده‌اند که می‌گوید: «می‌پنداری آنها متحدند اما قلبهای ایشان متفرق است.» (سوره حشر، آیه ۱۴) @rozaneebefarda
درنگی در اغلاط تاریخی کتاب شرح اسم نوشته آقای هدایت‌الله بهبودی برخی از معدود حامیان حوزوی آقای بهبودی بر این مسئله اصرار دارند و در برخی گروه‌های نخبگانی حوزوی بدین مسئله تصریح نموده‌اند که روش تاریخ‌نگاری آقای بهبودی قابل دفاع و مضمون نوشتجات او عاری از غلط و تحریف است! اینان کارشان تا بدانجا پیش رفته که اغلاط کتاب شرح اسم را یکسره انکار می‌کنند و تذکار مکتوب دفتر نشر آثار مقام معظم رهبری در مورد شرح اسم را به مسائل غیرعلمی تفسیر می‌کنند!(پناه بر خدا) برای روشن شدن ابعاد ماجرا، به پیوست تصاویری منتشر شد که شامل موارد ذیل است: ۱. توضیحات دفتر نشر مبنی بر وجود اغلاط متعدد تاریخی(۲۴۰ مورد) و پرهیز دفتر از تذکر همه اغلاط و واسپاری بررسی نقد و بررسی سایر اغلاط کتاب به "جامعه علمی و تحقیقی کشور". ۲.توضیحات مکتوب آقای بهبودی پیرامون اغلاط و اشکالات ابلاغ شده و اذعان به وجود موارد متعددی از اغلاط در متن، شامل: _اشتباه در اسامی و نسبت‌های خانوادگی _سرایت اشتباه منابع به مؤلف! _اشتباه در تاریخ حوادث _اغلاط مربوط به اسناد با این وجود مشخص نیست چرا یک حلقه خاص سیاسی تلاش دارد برای آقای نوعی اثبات نماید! کاسه داغ‌تر از آش یعنی همین! در پیشگفتار خبر از انتشار کتاب داده شده است. ای کاش نویسنده و ناشر الف‌لام، همان مسیر معقول پذیرش اشکالات و تلاش برای اصلاح آن (که در شرح اسم انجام شد) را اینجا هم طی می‌کردند. اصرار بی‌وجه بر نادیده‌انگاری تذکرات و نقدهای مستند وارد بر الف‌لام‌خمینی، محل سؤال، اشکال و گلایه جدی است! @rozaneebefarda
سخنی با تئوریسین‌های سکولاریسم! تلاش برای دخالت نکردن دیگران در سیاست خودش یک کار سیاسی تمام عیار است تو در نهایت می‌توانی هیچ نگویی و ننویسی خوب هیچ نگو و ننویس تا دخالتی در سیاست نداشته باشی @rozaneebefarda
نشست علمی: ظرفیت‌های تمدنی جریان های فکری سیاسی معاصر 👤 با ارائه حجت الاسلام دکتر مهدی ابوطالبی 🗓 پنجشنبه 27 خرداد 1402 ⏰ 17 🏢 قم، بلوار جمهوری، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، سالن اندیشه 🔗 ثبت نام👇 🌐 https://m-ofogh.ir @rozaneebefarda
هبه التماسی اعتدالی‌ها و مسئله عزت ملی حجت‌الاسلام دکتر مهدوی‌زادگان @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ظاهراً برخی از حامیان حوزوی دولت پیشین که بانی اصلی وضع نا بسامان موجود است، از اقدامات موفقیت آمیز دولت انقلابی در باز ستاندن بخشی از اموال بلوکه شده ملت توسط دولت آمریکا نا خشنودند که دست به قلم شده تا این اقدام عزت مندانه را بی ارزش و ذلت آور جلوه دهند. به زعم آنان اینگونه پس گرفتن اموال مردم از استکبار " صدقه التماسی " است. فرضاً این گمان معوج ایشان درست است. اما کدام اقدام عزت مندانه است؛ هبه التماسی یا صدقه التماسی؟ دولت پیشین با شعار باید دم کدخدا را دید شروع به کار کرد و در برجام ملتمسانه حقوق هسته ای ملت را به امید واهی هبه کرد. اما این هبه التماسی نتیجه که نداد بلکه طمع غربی ها را در زیاده خواهی های نامشروع ( توقف پیشرفت های موشکی و عدم مداخله در منطقه و عمل به پروتکلهای فرهنگی مانند سند 2030 و غیره ) بیشتر کرد. حقیقت آن است که عزتی که در صدقه التماسی ( به زعم ایشان ) است، در هبه التماسی اصلا نیست. دولت انقلابی دارایی های بلوکه شده ای که با التماس به استکبار هبه شده بود، بی هیچ التماسی پس گرفت. شرط گذاشتن آمریکایی ها برای پرداخت بدهی ها هم قابل درک است. به هر حال آنها باید هیمنه جهانی نا مشروع شان را در ظاهر حفظ کنند. حال آنکه آنها مجبور به جواز پرداخت دارایی های ایران شده اند. اکنون موفقیت دولت سیزدهم را مقایسه کنید با هبه التماسی دولت تدبیر. حق مسلم هسته ای ملت با برجام به تاراج رفت. و هیچ ذلتی بالاتر از این نیست که برای راضی کردن کدخدای مستکبر حقی از حقوق ملی را هبه کنیم. اما عجیب اینجاست که چرا این روحانی مدافع عزت ملی ( ! ) برابر هبه التماسی دولت پیشین سکوت کرد و هیچ اعتراضی در این اندازه به عمل نیاورد. در حالی که ضرورت چنین اعتراضی بر همگان آشکار و عیان است. عجیب تر آنکه ایشان انتقادش را بر گفته های دولتمردان آمریکا استوار کرده است و مبتنی بر حدس گمان ( گویا و لابد ) تهمت زنی می کند. چرا ایشان در این مساله جویای نظر دولت سیزدهم نشده است؟ و باز عجیب تر این است که ایشان از بازگشت عزتمندانه اموال مردم به دلایل واهی ابراز ناخشنودی می کند. چرا ایشان از استرداد سه میلیارد دلار سرمایه ملت ناخرسند شود! اگر بر فرض محال، چنین کاری را دولت قبل کرده بود، باز ایشان ابراز ناخرسندی می کرد؟! سوال این است که اگر امروز امام خمینی ره می بود چه برخوردی با اینگونه حوزویان عافیت اندیش می فرمودند؟ منشور روحانیت به ما می گوید که نهیب امام خمینی ره به این جماعت عافیت طلب چگونه است. به راستی، قبله این آقایان کدام است و به کدام سو می روند؛ «اَينَ تَذْهَبون»؟ @rozaneebefarda