آیا مرجعیت گریزی، واقعا سیره سلف صالح بوده یا اصرار بر آن، ناشی از بی اطلاعی است؟!
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
یکی از فضلای جوان که مدتی است تدریس درس خارج نیز شروع فرموده، در یادداشتی، انتقاد به پدیده #مرجعیت_زودرس را ناشی کم اطلاعی از تاریخ فقه معاصر دانسته و چنین نوشته اند:👇
بی اطلاعی!
اخیرا برخی از کانال های کم اطلاع یا جهت دار اشکال کردهاند که "چرا" برخی از اساتید و فقهای طبقه دوم حوزه با وجود طبقه اول(مراجع موجود) اقدام به پاسخگویی به استفتاءات کرده و تلویحا در صدد مرجعیت هستند...
مراجعه به تاریخ فقه معاصر به روشنی دلالت می کند که منشأ این اشکال بی اطلاعی است چراکه بسیاری از مراجع موجود و محترم فعلی هم با وجود حیات مراجع طبقه قبل خویش اقدام به تأسیس دفتر و پاسخ به استفتاءات کرده و حتی رساله منتشر نموده اند...
بعنوان نمونه پس از ارتحال حضرت امام خمینی بسیاری از مقلدان ایشان به حضرات آیات عظام فاضل لنکرانی ره خامنهای، صانعی و.. مراجعه کرده و این بزرگواران با وجود حیات حضرات آیات عظام خوئی، گلپایگانی و اراکی افتا می کردند و پس از ارتحال حضرت آیت الله العظمی خوئی بسیاری از مقلدان ایشان به حضرات آیات عظام سیستانی و تبریزی و وحید خراسانی مراجعه کرده و این بزرگواران با وجود حیات حضرات آیات عظام گلپایگانی و اراکی افتا می کردند...
نگارنده به خوبی چاپ اول رساله توضیح المسائل آیت الله مکارم شیرازی را به خاطر دارد که در زمان حیات مرحوم آیت الله العظمی اراکی منتشر شده بود... خلاصه بدعتی اتفاق نیفتاده است و سیره مسلمی نقض نشده است !
از نظر ادله شرعی هم که رعایت طبقات الفقهاء دلیل ندارد.
البته که هرکس بخواهد از فقیهی تقلید کند باید بوسیله دلایل معتبر شرعی_که در رساله ها و استفتاءات آمده _صلاحیت او را برای افتا احراز کند و به صرف اعلام مرجعیت توسط عالمی نمی توان از او تقلید کرد... لکن این بحث دیگری است...
98/2/28
🔶حاشیه روزنه
۱)نگارنده محترم مشخص نکرده که مراد از «تاریخ فقه معاصر» دقیقا شامل چه بازه زمانی است و آیا ایشان بزرگانی چون آیات بروجردی، امام خمینی، خوانساری، بهجت، و بسیار دیگر را، در جرگه فقهای معاصر که از پذیرش مرجعیت استنکاف شدید داشته اند قبول دارند؟!
۲)حکمت این سنخ مواجه با مقوله مرجعیت چیست؟؟ آیا مطالبه استمرار این سیره مقدس، که از قضا دقیقا مبتنی بر داده های متقن تاریخی است، باید تخطئه شود یا قابل تقدیر است؟
۳) داده های مندرج در این یادداشت مختصر، به غایت غیردقیق است و این مطلب را به مخاطب منتقل می کند که افراد مذکور العیاذبالله از سیره قطعیه مراجع ماضین مبنی بر #مرجعیت_گریزی، پیروی ننموده اند. طبعا به این سهولت نمی توان چنان نسبتی را بدان بزرگان داد لذا در تحلیل این داده ها، بر فرض صحت و دقت، باید راه دیگری پیمود.
۴) بعد از ارتحال امام خمینی در سال ۶۸، تاریخ سراغ ندارد «بسیاری از مقلدان ایشان در زمان حیات آیت الله گلپایگانی به مقام معظم رهبری مراجعه» و ایشان در مقام مرجعیت و افتا پذیرا شده باشند!
بلکه ارتحال آیتالله خویی در سال ۷۱، آیتالله گلپایگانی در آذر ۷۲ و ارتحال آیتالله اراکی در آذر ۷۳، واقع شد و بعد از آن بود که جامعه مدرسین قم در طی اطلاعیهای اسامی هفت نفر از علمای کشور را به عنوان مراجع جایزالتقلید اعلام کرد؛ اسامی حضرات آیات خامنهای، فاضل لنکرانی، میرزا جواد آقا تبریزی، محمدتقی بهجت، حسین وحید خراسانی، سید موسی شبیری زنجانی و ناصر مکارم شیرازی در لیست مورد نظر این نهاد اصیل حوزوی به چشم میخورد.
بعدتر نام آیات سیستانی و صافی گلپایگانی نیز بدان افزوده شد.
۶) برخورد مقام معظم رهبری با این اتفاق را بار دیگر باید مطالعه کرد؛ تذکر دادن به وجود بزرگان دیگری که معلوم شد آیت الله سیستانی مراد بوده و اعلام رسمی استنکاف از پذیرش امر مرجعیت در داخل ایران. مرجعیت گریزی مقام معظم رهبری و حفظ شأن و منزلت مراجع اسن و اقدم موجب شده که از سال ۷۳ تا کنون از #انتشار_رساله استنکاف ورزند و نشان دهند که در عمل به دقائق اخلاقی در عرصه مرجعیت، واقف و حساس اند.
۵) پیرامون سایر گزاره های یادداشت فوق نیز گفتنی هایی هست که از حوصله این یادداشت خارج است و ای بسا در آتیه، در قالب مطالب مستقل دیگر بدان بپردازیم. انشالله
@rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
آیا مرجعیت گریزی، واقعا سیره سلف صالح بوده یا اصرار بر آن، ناشی از بی اطلاعی است؟!
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
یکی از فضلای جوان که مدتی است تدریس درس خارج نیز شروع فرموده، در یادداشتی، انتقاد به پدیده #مرجعیت_زودرس را ناشی کم اطلاعی از تاریخ فقه معاصر دانسته و چنین نوشته اند:👇
بی اطلاعی!
اخیرا برخی از کانال های کم اطلاع یا جهت دار اشکال کردهاند که "چرا" برخی از اساتید و فقهای طبقه دوم حوزه با وجود طبقه اول(مراجع موجود) اقدام به پاسخگویی به استفتاءات کرده و تلویحا در صدد مرجعیت هستند...
مراجعه به تاریخ فقه معاصر به روشنی دلالت می کند که منشأ این اشکال بی اطلاعی است چراکه بسیاری از مراجع موجود و محترم فعلی هم با وجود حیات مراجع طبقه قبل خویش اقدام به تأسیس دفتر و پاسخ به استفتاءات کرده و حتی رساله منتشر نموده اند...
بعنوان نمونه پس از ارتحال حضرت امام خمینی بسیاری از مقلدان ایشان به حضرات آیات عظام فاضل لنکرانی ره خامنهای، صانعی و.. مراجعه کرده و این بزرگواران با وجود حیات حضرات آیات عظام خوئی، گلپایگانی و اراکی افتا می کردند و پس از ارتحال حضرت آیت الله العظمی خوئی بسیاری از مقلدان ایشان به حضرات آیات عظام سیستانی و تبریزی و وحید خراسانی مراجعه کرده و این بزرگواران با وجود حیات حضرات آیات عظام گلپایگانی و اراکی افتا می کردند...
نگارنده به خوبی چاپ اول رساله توضیح المسائل آیت الله مکارم شیرازی را به خاطر دارد که در زمان حیات مرحوم آیت الله العظمی اراکی منتشر شده بود... خلاصه بدعتی اتفاق نیفتاده است و سیره مسلمی نقض نشده است !
از نظر ادله شرعی هم که رعایت طبقات الفقهاء دلیل ندارد.
البته که هرکس بخواهد از فقیهی تقلید کند باید بوسیله دلایل معتبر شرعی_که در رساله ها و استفتاءات آمده _صلاحیت او را برای افتا احراز کند و به صرف اعلام مرجعیت توسط عالمی نمی توان از او تقلید کرد... لکن این بحث دیگری است...
98/2/28
🔶حاشیه روزنه
۱)نگارنده محترم مشخص نکرده که مراد از «تاریخ فقه معاصر» دقیقا شامل چه بازه زمانی است و آیا ایشان بزرگانی چون آیات بروجردی، امام خمینی، خوانساری، بهجت، و بسیار دیگر را، در جرگه فقهای معاصر که از پذیرش مرجعیت استنکاف شدید داشته اند قبول دارند؟!
۲)حکمت این سنخ مواجه با مقوله مرجعیت چیست؟؟ آیا مطالبه استمرار این سیره مقدس، که از قضا دقیقا مبتنی بر داده های متقن تاریخی است، باید تخطئه شود یا قابل تقدیر است؟
۳) داده های مندرج در این یادداشت مختصر، به غایت غیردقیق است و این مطلب را به مخاطب منتقل می کند که افراد مذکور العیاذبالله از سیره قطعیه مراجع ماضین مبنی بر #مرجعیت_گریزی، پیروی ننموده اند. طبعا به این سهولت نمی توان چنان نسبتی را بدان بزرگان داد لذا در تحلیل این داده ها، بر فرض صحت و دقت، باید راه دیگری پیمود.
۴) بعد از ارتحال امام خمینی در سال ۶۸، تاریخ سراغ ندارد «بسیاری از مقلدان ایشان در زمان حیات آیت الله گلپایگانی به مقام معظم رهبری مراجعه» و ایشان در مقام مرجعیت و افتا پذیرا شده باشند!
بلکه ارتحال آیتالله خویی در سال ۷۱، آیتالله گلپایگانی در آذر ۷۲ و ارتحال آیتالله اراکی در آذر ۷۳، واقع شد و بعد از آن بود که جامعه مدرسین قم در طی اطلاعیهای اسامی هفت نفر از علمای کشور را به عنوان مراجع جایزالتقلید اعلام کرد؛ اسامی حضرات آیات خامنهای، فاضل لنکرانی، میرزا جواد آقا تبریزی، محمدتقی بهجت، حسین وحید خراسانی، سید موسی شبیری زنجانی و ناصر مکارم شیرازی در لیست مورد نظر این نهاد اصیل حوزوی به چشم میخورد.
بعدتر نام آیات سیستانی و صافی گلپایگانی نیز بدان افزوده شد.
۶) برخورد مقام معظم رهبری با این اتفاق را بار دیگر باید مطالعه کرد؛ تذکر دادن به وجود بزرگان دیگری که معلوم شد آیت الله سیستانی مراد بوده و اعلام رسمی استنکاف از پذیرش امر مرجعیت در داخل ایران. مرجعیت گریزی مقام معظم رهبری و حفظ شأن و منزلت مراجع اسن و اقدم موجب شده که از سال ۷۳ تا کنون از #انتشار_رساله استنکاف ورزند و نشان دهند که در عمل به دقائق اخلاقی در عرصه مرجعیت، واقف و حساس اند.
۵) پیرامون سایر گزاره های یادداشت فوق نیز گفتنی هایی هست که از حوصله این یادداشت خارج است و ای بسا در آتیه، در قالب مطالب مستقل دیگر بدان بپردازیم. انشالله
@rozaneebefarda
#حافطه_تاریخی_حوزه/۱
براى مرجعيّت در فتوى و تقليد، ملكهاى بالاتر از ملكه عدالت لازم است!
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔸عرض شد كه مرحوم آية الله آقا سيّد أبو الحسن إصفهانى، اعتراض داشتند به كلام مرحوم آية الله آقا سيّد محمّد كاظم يزدى در «عُروَةُ الوُثقَى» كه فرمودهاند: در مجتهد علاوه بر عدالت، طبق مفاد حديث وارد در «تفسير منسوب به حضرت إمام عسكرىّ عليه السّلام» شرط است كه: أنْ لا يَكونَ مُقْبِلا عَلَى الدُّنْيا وَ طالِبًا لَها، مُكِبًّا عَلَيْها، مُجِدًّا فى تَحْصيلِها.
يعنى بايد شخص فقيه علاوه بر عدالت، اين صفات را هم دارا باشد.
مرحوم آقا سيّد أبو الحسن اعتراض كرده بودند به اينكه: اگر طلب دنيا بر وجه محرّم باشد، خود موجب فسق است و منافات با عدالت دارد. بنابراين، اعتبار عدالت مُغنى است از اعتبار اين صفات؛ و اگر هم بر وجه محرّم نباشد، مانع از جواز تقليد نيست؛ و صفات مذكوره در خبر، عبارةٌ اخراى عدالتند.
و ليكن بايد گفت: در اين كلام مرحوم آقا سيّد أبو الحسن إشكال است؛ زيرا روايت بظاهرها دلالت ميكند بر اينكه: لازم است در مُفتى ملكۀ صالحهاى باشد كه نگذارد بر دنيا إقبال كند؛ و آن ملكه پيوسته او را مطيع أمر مولاى خود قرار بدهد؛ و در باطن داراى يك فكر و انگيزۀ إلهى بوده باشد كه وجهة او را از عالم غرور بگرداند، و بسوى عالم باقى متوجّه كند؛ و قلبش به آنطرف گرايش پيدا نمايد. نه مجرّد ملكهاى كه بواسطۀ آن إنسان فقط از حرام در خارج اجتناب كند، گرچه آن درجه از سلامت باطنيّه در او محقّق نباشد. و بين اين دو مطلبى كه عرض شد بَوْنٌ بَعيدٌ.
عدالت، ملكۀ اجتناب از محرّم است، و بدون وصول به درجۀ تقواى قلبى و صفاى باطنى، براى إنسان مجوّز تقليد نيست.
آن ملكهاى كه حصولش براى مفتى مجوّز تقليد از اوست، آن صفاى باطن و نورانيّت قلب است كه بواسطۀ آن أصلًا توجّه بدنيا ندارد؛ محبّت رياست ندارد؛ در أثر زياد شدن شاگردان و كم شدن آنها براى او هيچ تفاوت حاصل نمىشود؛ رسالة او را چاپ بكنند يا نكنند بهيچ وجه من الوجوه براى او فرقى نمىكند؛ و إلّا اگر ذرّهاى تفاوت داشته باشد- و لو اينكه در ظاهر گناه نمىكند، روزه ميگيرد، دروغ نمىگويد، و از محرّمات اجتناب مىكند و ملكهاش را هم دارد و تصنّعاً هم اين كارها را نمىكند وليكن صفاى ضمير بطورى نيست كه قلبش بدنيا متوجّه نباشد؛ بلكه بعضى از اين كارها را به ميل دنيوى انجام مىدهد- او ميل بدنيا دارد.
دنيائى را كه مىگوئيم، مقصود اقتصار بر جمع مال يا شهوت نيست، بلكه هر چيزى كه غير از خداست، دنياست؛ و أفرادى كه در صراط مرجعيّت باشند، و فى الجمله در قلبشان ميل رياست و حبّ رياست و تدريس و ... باشد، أعمّ از اينكه براى مقدّمات اين كار فعّاليّت بكنند يا نكنند، نفس اين محبّت، محبّت به دنياست؛ و اين مانع از وصول بدرجات عُليا مىشود.
آنوقت كسيكه خودش به درجات عُليا نرسيده- و با وجود اين حالات قلبى هم محال است برسد- چگونه خداوند زمام امور مردم را بدست او ميدهد؟ و او را متحمّل همۀ بارهاى مردم ميكند؟ و اين مسأله خيلى مسأله مهمّى است.
(منبع: ولايت فقيه در حكومت اسلام، ج2، صص ۱۰۵_۱۰۳)
@rozaneebefarda
#حافظه_تاریخی_حوزه/۲
علامه حلی و عاقبت افتا
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
كلام علّامه حلّى: لَوْ لا زِيارَةُ الْحُسَيْنِ وَ تَصْنِيفُ الالْفَيْنِ لَهَلَكَتْنِى الْفَتاوَى
علّامة حِلّى رحمة الله عليه را بعد از فوت، خواب ديدند و از كيفيّت أحوالش استفسار نمودند، جواب گفت:
لَوْ لا زِيارَةُ الْحُسَيْنِ وَ تَصْنِيْفُ الالْفَيْنِ لَهَلَكَتْنِى الْفَتاوَى!
«اگر زيارت إمام حسين عليه السّلام نكرده بودم، و تصنيف «الفَين» كه دو هزار دليل است بر إثبات إمامت بلا فصل مرتضى علىّ عليه السّلام نكرده بودم، هر آينه هلاك مىكرد مرا فتواهائى كه داده بودم.»
أَ وَ لَا يَعْلَمُ الْمُفْتِى أَنَّهُ هُوَ الَّذِى يَدْخُلُ بَيْنَ اللَهِ وَ بَيْنَ عِبَادِهِ وَ هُوَ الْحَآئِلُ بَيْنَ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ؟!
«آيا نمىداند مُفتى كه در وقت فتوى دادن داخل شده است ميان جناب حضرت عزّت خداوندى و بندۀ او كه مُسْتَفتى باشد؛ و حكم خدا را به او مىرساند و كار پيغمبر مىكند؛ و واقف است در ميان بهشت و دوزخ؛ كه اگر آنچه مىگويد و فتوى مىدهد صادق باشد و موافق گفتۀ شارع باشد، پس أهل نجات است و داخل بهشت مىشود؛ و اگر العِياذُ بالله از روى صدق و از روى علم و دانش نباشد هالك است و داخل جهنّم خواهد شد.
(ولايت فقيه در حكومت اسلام؛ ج3، ص 8)
@rozaneebefarda
#حافظه_تاریخی_حوزه/۳
مواجهه میرازی شیرازی با مقوله مرجعیت و ریاست دینی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔸درباره مرحوم ميرزاى بزرگ حاج ميرزا محمّد حسن شيرازى أعلىالله مقامه نقل شده كه ايشان فرموده است: #من_براى_رياست_يكقدم_برنداشتم؛ و اين مطلبى بود كه خود بخود پيش آمد و آستان ما را گرفت در حالتيكه من راضى هم نبودم.
و نقل ميكنند: بعد از مرحوم شيخ أنصارى (ره) بزرگان از شاگردان ايشان كه ظاهراً هفده نفر بودند؛ أمثال آقاى ميرزا حسن طهرانى نجم آبادى، حاج ميرزا حسين، حاج ميرزا خليل و ... كه تمام آنها از بزرگان بودند، مجلسى تشكيل دادند و أعاظم تلامذۀ شيخ را در آن مجلس دعوت كردند؛ غير از آقا سيّدحسين كوه كمرهاى كه وى را به اين مجلس فرا نخواندند، بجهت اينكه او يك مرد مستبدّ به رأى و غير متغيّرى بود، با اينكه علميّتش بسيار بود وليكن چون از جهت رياست امور مسلمين و حتّى مشورت او را نپسنديده بودند، در اين مجلس دعوت ننمودند.
بالاخره اين هفده نفر از شاگردان مرحوم شيخ كه در درجۀ أعلاى از تقوى بودند، با هم جمع شدند و در آن مجلس همه اتّفاق كردند بر اينكه: آقا ميرزا محمّد حسن شيرازى بايستى كه جلو برود و كارها را در دست بگيرد و مرجع امور مسلمين گردد.
أمّا ميرزا محمّد حسن شيرازى در آن مجلس نه تنها خوشحال نشد، بلكه گريه كرد؛ يعنى گريۀ بلند كرد كه چرا عهدۀ اين أمر را بر گردن من مىاندازيد؟! من أهل اينكار نيستم، من وظيفهام اين نيست، من از عهدهام بر نمىآيد، و چنين و چنان!
و بعد به آقا ميرزا حسن طهرانى نجم آبادى كه از شاگردان معروف شيخ بود گفت: من شهادت مىدهم: تو أعلم از من هستى! تو چگونه مرا معيّن ميكنى؟ آقا ميرزا حسن طهرانى گفت: بله من هم خودم را از تو أعلم ميدانم، وليكن من بدرد رياست نمىخورم؛ رياست علاوه بر أعلميّت، يك دماغ و فكر و تحمّل و سعهاى ميخواهد كه اين بار را بر دوش بگيرد و من آنرا ندارم؛ و تو دارى! و لذا تو را به اين سِمَت منصوب مىكنيم؛ و ما هم از أطراف تو را كمك مى كنيم، و رهايت نمىكنيم، و تنهايت نمىگذاريم؛ و خلاصه مرجعيّت را با گريه و عدم رضايت بر گردن آقا ميرزا محمّد حسن شيرازى رضوان الله عليه گذاشتند.
(ولايت فقيه در حكومت اسلام، ج2، ص ۱۰۶_۱۰۵)
@rozaneebefarda
#حافطه_تاریخی_حوزه/۴
رويّه و مرام مرحوم ميرزا محمّد تقىّ شيرازى(میرازی دوم) در مرجعيّت
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔸دربارۀ آية الله ميرزا محمّد تقىّ شيرازى رحمة الله عليه مىگفتند: ايشان به اندازهاى قلبش پاك و صاف و نورانى بود كه أصلًا خيال #رياست نمىكرد؛ أصلًا خيال تفوّق نمىكرد؛ معنى رياست را نمىفهميد.
(آیت الله سيد محمد حسين حسينى تهرانی؛ ولایت فقیه در حکومت اسلام، ج۲، ص ۱۰۶)
@rozaneebefarda
آیا تو چنان که می نمایی هستی؟!
💥پست ویژه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
بعد از شدت گرفتن انتقادهای طلاب و فضلای حوزه نسبت به ایجاد تشکیلات موازی در مقابل جامعه مدرسین، و تلاش عده ای برای #مرجع_سازی، یکی از حربه های جنگ روانی جریان مورد نقد، ترساندن فضلای معترض از عاقبت به شری و جوانمرگ شدن است!
در این مورد گفتنی آنکه، اولا اگر چنین مسالهای اساس داشته باشد که نقد رویه های غلط مسن ترها موجب مرگ یا بدعاقبتی شود، خود این حضرات بیشتر در معرض این عواقبند که اولا در پی بلا اثر کردن و هتک حیثیت وحودی قدیمی ترین و معتبرترین تشکیلات حوزوی برآمدند که عصاره بزرگان حوزه قم بوده و هست و ثانیا در برخی محافل خاص و عام شان از تعابیر زننده و زشتی چون جامعه مندرسین برای این مجموعه محترم استفاده کردند!
از این گذشته، برخورد زننده و هتاکانه با آیت الله مجاهد، محمد یزدی در ماجرای نامه ناصحانه به یکی از مراجع معظم قم، ماهیت این جریان متمسک به ظواهر اخلاقی را برای همگان افشا کرد. کافی ست متن اعلامیه ها و نامه ها را بار دیگر بخوانید و آنوقت به این ژست های شبه اخلاقی شک خواهید کرد.
به راستی اگر این جماعت به گزاره های ادعایی خود اعتقاد دارند، بروز چنین رفتارهایی چه معنایی دارد؟!
🔶پی افزود
برخی از آیات عظام و بلکه قاطبه شان، منتقد این روال نادرست مرجع سازی هستند که سن و سال شان از جوانمرگ شدن گذشته است!
@rozaneebefarda
🔸یک بام و دو هوای نشست دوره ای اساتید
🔻از علوی بروجردی تا مجتبی نورمفیدی ها‼️
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
#بازنشر
1⃣ مجمع عمومی جامعه مدرسین، مجمع طلاب و فضلاء حوزه علمیه، تشکل اساتید ولایی حوزه و بسیج اساتید حوزه از جمله تشکل های فعال حوزوی هستند. اما جای تأمل دارد که چرا نشست دوره ای که تلاش دارد خود را به عنوان یک تشکل حوزوی معرفی کند اینگونه سیل انتقادات را به سمت خود روانه کرده است. تناقضات در شعار و رفتار نشست دوره ای موضوعی است که پاشنه آشیل آنها شده است. هر چه زمان میگذرد مَثَل قدیمی "دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را" بیش از پیش تداعی و ملموس می کند.
2⃣شعار دهان پر کن"حفظ سنتهای حوزوی" حربه ای بود که ارکان نشست برای رسیدن به اهداف میان مدت و بلند مدت خود از آن استفاده کردند اما اعضای اصلی نشست دورهای از آن شعار عبور کرده و حتی دیگر نگران سنن حوزوی نیستند! (در پستهای قبلی شماره 1.2.3 نیز بدان پرداخته شد.)
3⃣آقایان علوی بروجردی، یثربی، میلانی و هادوی برای کسب وجاهت مرجعیت و هموار کردن مسیر آن در نشست دورهای شروع به پرداخت شهریه کردند، بعد از موج انتقادات به این اقدامات محمد رضا نائینی خدشه به سنت های حوزوی را توجیه کرده که اینها عیدی اساتید مذکور به دوستانشان است تا حواشی این موضوع کم رنگ شود. اکنون مدت ها از پرداخت شهریه گذشته و در چند روز اخیر مدعیان حفظ سنن حوزوی سایت خود را با عناوین جدید به روز کرده! و یا رساله های خود را ویرایش میکنند.
4⃣ از ویژگی های مثبت جامعه مدرسین در معرفی مرجع وجاهت شخص منتخب و رأی گیری در شورای عالی جامعه مدرسین است. داشتن وجوهات و پرداخت شهریه جایی در انتخاب و معرفی مجتهد جامع الشرایط ندارد، به خلاف نشست دوره ای اساتید. در نشست دوره ای کسانی داعی مرجعیت دارند که شهریه پرداخت کردند! ساده انگاریست که بگوئیم این پدیده اتفاقی است. تفسیر این استاندارد دوگانه در حفظ سنت های حوزوی به عهده مخاطب است.
5⃣ موضوع فراتر از آقایان علوی بروجردی، یثربی، میلانی، محمد جواد فاضل و هادوی است. مسئله افرادی هستند که در صف مرجعیت منتظر ایستاده اند. اشخاصی که از نظر مالی متمکن اند. با این روند نشست دوره ای عجیب نیست امثال مجتبی نور مفیدی ها و سید محمد هاشمی ها و ... هم بخواهند هوس مرجعیت بکنند. با این روندی که نشست دوره ای در پیش گرفته، تعجب نکنید از روزی که این افراد هم تصمیم بگیرند در نشست دوره ای شهریه بدهند و ردای مرجعیت بر خود بپوشانند.
6⃣ برخی آقایان مرجعیت را به ابتذال کشانده، گویی مسابقه ای برگزار شده و نباید آن را ببازند غافل از آن که سرمایه و سنت های حوزه بازیچه اهداف آنان شده است. برخی از اعضای نشست دوره ای چنان شان مرجعیت را پایین آوردند که این موضوع به مسابقه ای برای آقایان تبدیل شده و در حال سبقت گرفتن از هم هستند! غافل از آنکه سرمایه حوزه را که حاصل فداکاری و گذشت بزرگان اسلام است به بازیچه گرفته و پا بر روی سنتهای حوزه گذاشته و سرمایه حوزه تشیع را قربانی اهداف خود می کنند.
✅ سعید العلماء را آرزوست...
(سید علیرضا موسوی نسب)
ادامه دارد...
#نشست_دوره_ای_اساتید
#مرجع_خودخوانده
#علوی_بروجردی
#مجتبی_نورمفیدی
#محمد_هاشمی
نقل از:
@hawzah_enghelabi
@rozaneebefarda
#حافطه_تاریخی_حوزه/۵
مرجعیت گریزی صاحب جواهر و شیخ انصاری بزرگ
💥پست ویژه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹از جمله قضایایی که بر کمالات معنوی صاحب جواهر، شیخ انصاری و سعید العلماء دلالت دارد، این است : زمانی که صاحب جواهر، مرجع عام تقلید و شیخ انصاری نیز از نظر علمی درجه اول بود و خیلیها قائل به تقدّم شیخ بر صاحب جواهر بودند (و شیخ در علم اصول قطعاً بر صاحب جواهر تقدم داشت)، #شیخ #عرض_اندام_نمیکرد و وقتی برای #تقلید به وی مراجعه میکردند، به دیگری #ارجاع میداد.
🔸شیخ جزء اصحاب و حزب صاحب جواهر نبود و به علمیت صاحب جواهر هم چندان معتنی نبود و از تعبیر شیخ در مکاسب نیز این نکته برداشت میشود، با این اوصاف طبعاً و علی القاعده نباید صاحب جواهر به شیخ معتنی باشد، لذا عربهایی که از اصحاب و حزب و نزدیکان وی بودند، توقع نداشتند که صاحب جواهر برای مرجعیت بعد از خودش کسی غیر از اصحاب را برگزیند، بهویژه که از غیر عرب باشد. ولی صاحب جواهر وظیفه شرعی دید که شیخ انصاری را معرفی کند. لذا قُبیل وفاتش گفت: به ملّا مرتضی بگویید بیاید. اصحاب که میخواستند مرجع پس از وی عرب باشد، شیخ مرتضی عرب را آوردند. صاحب جواهر گفت: نه، ملّا مرتضی شوشتری – یا دزفولی – را بگویید بیاید. وقتی شیخ کنار صاحب جواهر نشست، صاحب جواهر در حالی که به شیخ اشاره میکرد، فرمود: من أراد النجاه فلیتمسّک بهذا الشیخ»! سپس به شیخ رو کرد و گفت: شیخ، قدری از احتیاطات کم کن که حکم شرعی سهل است.
🔸با ارجاع صاحب جواهر، همه شرایط برای مرجعیت شیخ آماده شد. هم مرجع عام او را معرفی کرده و هم در تقوا و ملّایی مورد قبول همگان است ولی #شیخ_از_رساله_نوشتن_ابا_کرد.
🔹 وقتی فشارهای اطرافیان زیاد شد، شیخ گفت: سعید العلماء بر من مقدم است و تا او هست، من رساله نمینویسم. در آن وقت سعید العلماء در بابل مازندران بود. در آن زمان یعنی سال ۱۲۶۶ق تا قاصد از نجف به بابل برود، مدتی طول میکشید.
وقتی خبر به سعید العلماء رسید، او گفت: بله، من در درس شریف العلماء بر شیخ مقدم بودم ولی الآن وضع فرق کرده است. از وقتی که من به بابل آمدهام، از نظر علمی روزبهروز تنزّل کردهام و سعید العلمای قبل نیستم و شیخ هم در حوزه علمیه با بزرگان علم سروکار داشته و روزبهروز ترقّی کرده است و او نیز شیخ انصاری سابق نیست و اکنون او بر من تقدم دارد. لذا باید از او تقلید کنید. وقتی قاصد خبر ارجاع سعید العلماء به شیخ را به نجف آورد، شیخ شروع کرد به تحشیه رساله کلباسی.
🔸نقلی از آیتالله شبیری زنجانی🔸
@rozaneebefarda
#حافظه_تاریخی_حوزه/۶
سرگذشت های کوتاه از بزرگانی که مرجعیت را به یکدیگر تعارف می کردند
💥پست ویژه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹یکی از سنت های بسیار نیکو و سراسر اخلاق و تواضع در حوزه های علمیه، تعارف مرجعیت ازسوی علما به یکدیگر است.
🔹حوزه علمیه شیعه برای بیان، تبیین و توسعه معارف اسلامی بنیان گذاشته شد و در این مسیر، به تربیت و تعلیم طلاب میپردازد. طلابی که از آنان توقع میرود عامل به اخلاق الهی بوده و با عملشان، الگویی باشند برای همگان؛ همچنان که امام صادق همواره به شاگردانشان میفرمودند: امام صادق علیه السلام بارها به طلبههایشان سفارش میكردند: «كونوا دعاة الی الله بغیر السنتكم» و «كونوا لنا زینا ولا تكونوا علینا شینا»؛ یعنی مردم را با عمل و نه صرفاً با زبان به سوی خدا دعوت کرده و زینت دین و اهل بیت باشد.
🔸مراجع تقلید شیعه نیز همواره تلاش داشتند که عامل به سنت هاو معارف الهی بوده و بدین ترتیب مردم را به پیروی و تبعیت از اخلاق، دستورات و احکام اسلام رهنون شوند. در این میان یکی از مصادیق عینی در تعبد علمای دین که همواره نیز تکرار شده و اثری شگرف در جان و روح و ذهن آدمیان داشته، تواضع و اخلاص است؛ آنچنان که بشر با مشاهده این روحیه، مجذوب آنان شده و خود را مقید به بهره گیری از منویات آنان میداند.
🔹شرح اوصاف اخلاقی مراجع معظم تقلید و علما خارج از فرصت و حوصله این مجال است اما در این میان یکی از صفات آن عالمان ربانی، احترام بسیاری است که برای یکدیگر قایل بوده اند که از دید و بازدیدهای دوره ای گرفته تا ذکر لفظ "استادنا" و یا "حضرت استادنا" در بیان اوصاف استادشان است. واقعیتی که در برخی مراکز علمی خاصه در رابطه میان دانشجو و استاد در دانشگاه، کمتر مشاهده میشود. اما آنچه در این بحر ژرف و وسیع، جلوه گری میکند تعارف مقام مرجعیت و اعلمیت از سوی مراجع و مجتهدین است. در این جستار گوشه هایی از این صفت حسنه اخلاقی بازگو میشود.
متن کامل یادداشت را در لینک ذیل بخوانید؛👇
https://vareth.ir/news/26802
🔶حاشیه
در این یادداشت بخشی از سیره قطعیه سلف صالح ما در مواجهه با مقوله مرجعیت را خواهید خواند که به هر دلیل در این روزها برخی از بازخوانی اش ناراضی اند!
نیاز به توضیح اضافی نیست که استنکاف علمای طراز شیعه از تصدی رئاست دینیه، هرگز از قبیل تعارفات معمول عوامانه نبوده بلکه منشأ واقعی داشته و اغلب آن بزرگواران به واسطه عدم ورود در مرجعیت، ناشناخته و گمنام مانده اند.
@rozaneebefarda
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺حوزه نجف 100 گام از حوزه قم عقب است./حوزه نجف فقط در نجف است، حتی تا بصره نتوانسته نفوذ کند!/ آیت الله سیستانی بارها به حوزویان نهیب زده که چرا وارد مسائل حکومتی نمی شوید!
▪️"حجت الاسلام و المسلمین #احمدرهدار" مدیر مؤسسه فتوح اندیشه
🎥مشاهده فیلم کامل مصاحبه:
aparat.com/v/h5sYA
@rozaneebefarda
کانال نخبگانی #روزنه
جایی برای بحث آزاد پیرامون آخرین تحولات حوزوی.
اتفاقات مربوط به حوزه انقلابی را در روزنه پیگیری کنید
اگر مطالب کانال را مفید تشخیص می دهید، فرهیختگان را به اینجا دعوت فرمایید👇
@rozaneebefarda
💥قابل تأمل/فوری
دیدار جمعی از روحانیون با حسن روحانی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
امشب جمعی از چهره های حوزوی متمایل به دولت میهمان آقای حسن روحانی بودند.
آقایان نواب، غروی، غرویان، دعایی، انصاری، مدنی، یونسی، زارع فومنی و برخی دیگر در این دیدار حضور داشتند.
هنوز محتوای مطالب این جلسه انتشار نیافته اما به احتمال زیاد مطالب بسیار مهمی رد و بدل شده است که در روزهای آتی باید به تحلیل متن و حواشی آن پرداخت.
تصاویر مربوطه را در لینک ذیل بنگرید؛👇
http://www.president.ir/fa/109696
🔶حاشیه
شرکت جمعی معمم در ضیافت رییس جمهوری که در عمل به منویات رهبری معظم و مراجع معزز، قصور و تقصیرش عیان است(سازشکاری با دشمنان اسلام، اینترنت ملی، اف ای تی اف، سند منحوس ۲۰۳۰ و...)، موجب وجهه تراشی بی وجه و نا امیدی مردم از روحانیون خواهد شد.
باید معلوم شود که این دیدارها مقبول عموم طلاب و روحانیون مردم مدار و انقلابی نیست.
@rozaneebefarda
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🖇 #اخبار_کشور
🔹 به نام امام(ره) به کام دشمنان امام!
🔸 تارنمای جماران وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار امام خمینی(ره) که قرار است پایگاهی برای ترویج و انتشار افکار و آراء امام راحل باشد به حمایت از تشکیلات فردی ضد انقلاب و هتاک به ساحت امام راحل(ره) پرداخت.
پس از آنکه انتقادها به فعالیتهای مشکوک جمعیت شارمین میمندینژاد در مناطق سیل زده بالا گرفت و اقدامات این تشکیلات در ترویج خرافات، سیاهنمایی علیه انقلاب، هتک حرمت شهدا و امام(ره)، تحریف تاریخ اسلام، بدعت گذاری در مناسک دینی و نشر افکار التقاطی که با الگوگیری از جریان استعماری میسیونری انجام میشود، مورد اعتراض شدید مردم قرار گرفت. تارنمای جماران بدون توجه به سوابق سوء این جریان ضمن انتشار بیانیه جمعیت شارمین به حمایت از این تشکیلات پرداخت.
تارنمای وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار امام خمینی(ره) در حالی به دفاع از تشکیلات شارمین میمندینژاد پرداخته که این فرد نه تنها انقلاب اسلامی ایران را «جرياني بيرون زده از عقده و كج فهمي و خرافه که فقط خون میخواهد» توصیف میکند بلکه همسو با مقاله موهن «استعمار سیاه و سرخ» که در 19 دی 1356 به امضای احمد رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات منتشر شد؛ رهبر کبیر انقلاب را «هندی زاده» خطاب و به ساحت آن پیر سفر کرده توهین میکند. البته این تنها یکی از توهینهای خانواده شارمین میمندینژاد به مظاهر دینی و مذهبی است. پیش از انقلاب پدرش علمای مبارز و استعمارستیزی نظیر امام خمینی(ره) را عامل انگلستان معرفی میکرد، امام زمان را انکار کرده، واقعه غدیر را زیر سؤال میبرد و دعای ندبه را نیز مهملات میخواند. حتی امروز نیز برادرش با توهین به قرآن مجید مدعی الهامات و مکاشفات میشود. همچنانکه شخص شارمین نیز خود را جلوهای از مولا علی(ع) در عصر حاضر میداند و مدعی حلول روح آن حضرت در کالبدش میشود و نام تشکیلات خود را نیز بر همین اساس انتخاب کرده است. الفاظ رکیک و هتاکانه شارمین در بیان تاریخ اسلام و مظاهر و مناسک مذهبی آنقدر زننده است که قلم از بیان آن شرم دارد.
این تشکیلات با حمایت ویژه رسانههای بیگانه و ارتباط با برخی مجامع جهانی نفوذ خود را افزایش داده و متأسفانه در داخل کشور نیز ارائه خدمات رایگان نهادهای دولتی و عمومی مثل سازمان صدا و سیما؛ شورای شهر، شهرداری تهران؛ وزارت علوم و فناوری و... به این تشکیلات موجبات گسترش دامنه فعالیتهای آن را در اقصی نقاط کشور فراهم کرده است. در این میان نهادهای نظارتی با چشم بستن بر همه تخلفات و انحرافات این تشکیلات، منفعلانه به تماشا نشستهاند که چگونه دانشجویان و جوانان کشور در دام شارمین میمندینژاد افتاده و اسیر خرافات و افکار ضاله او شده و در قالب گروههای امدادی چون سربازان بیجیره و مواجب به نشر این خرافات در طبقات مستضعف مشغولند و به یارگیری از میان آنان میپردازند.
http://kayhan.ir/fa/news/158067
🔻نشانی ما در پیامرسانهای سروش، آیگپ، ایتا، گپ و بله
@kayhannewspaper
مروری بر اسامی و سوابق میهمانان حوزوی آقای #حسن_روحانی
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
در ضیافت افطاری حسن روحانی، طیفی از چهرههای سیاسی معمم نزدیک به وی حضور داشتند که مرور اسامی و سوابق اجمالی آنان خالی از لطف نیست.
آقایان سید محمود دعایی(از اعضای مجمع روحانیون و سمپات رسمی سازمان مجاهدین در دوران حضور در نجف، از چهره های نزدیک به سران اصلاحات و فعلا فعال در روزنامه اطلاعات)، منتجب نیا(معاون حزب مهدی کروبی و از فعالان فتنه ۸۸)، هادی غفاری(اصلاح طلب رادیکال فعال در فتنه ۸۸)، عسکری(چهره نزدیک به هاشمی، نماینده اسبق مشهد و معاون اسبق آستان قدس)، سید ابوالحسن نواب(ریاست دانشگاه ادیان، رییس سابق مرکز خدمات، از حامیان مالی ستاد میرحسین در سال۸۸)، سیدمحمد غروی(عضو شورای عالی که در مواردی علنا با برخی مواضع آقایان هاشمی و روحانی از جمله در ماجرای #برجام همگرایی بروز داده اند)، محمدرضا حسینی، مجید انصاری(دبیر اجرایی تشکل غیرقانونی مجمع روحانیون مبارز، معاون پارلمانی سابق و معاون حقوقی سابق روحانی و از حامیان سران فتنه۸۸)، هادی سروش(برادر کوچکتر #سروش_محلاتی) موسوی لاری(وزیر کشور اصلاحات)، یونسی(وزیر اطلاعات اصلاحات)، بطحائی(عضو خبرگان از لیست هاشمی)، محسن غرویان(دانش آموخته مؤسسه امام و شاگرد علامه مصباح که به دلیل تفکرات متمایل به اصلاحات از آنجا جدا شد، از حامیان دوآتشه هاشمی رفسنجانی که بدون هیچ سابقه اجرایی در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرده بود)، سید محمود علوی وزیر اطلاعات فعلی، علی جنتی وزیر ارشاد مستعفی که رفتنش حواشی زیادی به دنبال داشته(!!)، احمد مبلغی(استاد نواندیش بروجردی فعال در فضای فقه مقارن که در برخی زیرمجموعه های دفتر تبلیغات قم مسئولیت داشته)، حمیدرضا شهریاری (مسؤول مرکز نرم افزاری نور)، حسن نمازی(مشاور روحانی و کاندیدای رد صلاحیت شده انتخابات دوره اخیر مجلس خبرگان)، سیدمجتبی #نورمفیدی(فرزند امام جمعه گرگان، از اعضای ارشد #نشست_دورهای_اساتید) و برخی دیگر.
در این میان حضور افرادی چون
سید رضا تقوی(عضو روحانیت مبارز و رئیس سابق ستاد ائمه جمعه)، مصباحیمقدم(عضو روحانیت مبارز و نماینده سابق مجلس)، دکتر عباسی(رئیس جامعة المصطفی و عضو ارشد تشکل اساتید) و برخی دیگر از چهره های نزدیک به اصولگرایان، #سؤال_برانگیز و قابل پیجویی جدی است.
چنانچه این حضور با پشتوانه #ارتباط_ارگانیک صورت پذیرفته باشد، قابل #تسامح نیست و جریان انقلابی باید در تنظیم مناسبات با این حضرات دقت بیشتری به خرج دهد.
در این دیدار رییس جمهوری در سخنانی عجیب، از ضرورت اعطای #اختیارات_ویژه به خود سخن به میان آورد که یادآور #زیاده_خواهیهای_سیاسی #بنی_صدر بود و البته قبلا، با مطرح شدن طرح #مادام_العمری_ریاست_جمهوری در پایان دولت #هاشمی_رفسنجانی و با طرح #لوایح_دوقلو در پایان عصر اصلاحات، و زمزمه تغییر قانون اساسی در سال پایانی دولت #احمدی_نژاد نیز این موضوع با ادبیات مشابهی تکرار شده بود.
محتوای کامل این دیدار تا کنون انتشار نیافته تا مشخص شود حضار به چه محورهایی پرداخته اند اما حتما در آینده متن و حواشی این دیدار، موضوع بحث و گفتگوی فراوان خواهد شد.
تحولات حوزوی را از روزنه پی بگیرید
👇
@rozaneebefarda
رهبر انقلاب جنگ روانی برجامیان را برملا کرد!
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
پاسخ رهبر انقلاب به دانشجویی که #تصویب_برجام را به رهبری نسبت داد چه بود؟
🔻 رهبر انقلاب در دیدار رمضانی دانشجویان و نمایندگان تشکلهای دانشجویی:
🔹️ در صحبتها بود که تصویب #برجام را به رهبری نسبت دادهاند؛ خب شما چشم و گوش دارید و همهچیز را میبینید.
📩 نامهای که دربارهی برجام نوشته شد و شرایطی که ذکر شده که در این صورت تصویب میشود را ببینید. منتها اگر این شرایط اجرا نشده، وظیفهی رهبری این نیست که وارد بشود.
👈 نظر ما این است که #رهبری وارد #کار_اجرایی نشود، مگر جایی که به حرکت کل انقلاب ضربه میزند.
🔺️ اما آنطور که برجام عمل شد، من خیلی اعتقادی نداشتم و بارها هم به #رئیس_جمهور و #وزیر_خارجه گفتیم و تذکر دادیم. ۹۸/۳/۱
@rozaneebefarda
#ناو_های_طلسم_شده آمریکایی ها در خلیج فارس
محمد کفاش
💥 اختــــصاصــــــــــے
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔰از دوران آیزنهاور ریس جمهور آمریکا طمع و دست اندازی این کشور به منبع انرژی جهان یعنی خلیج فارس وجود داشته است و آنان برای ازدست ندادن این موقعیت پایگاه های نظامی در بحرین ، کویت ، امارات و.. ایجاد کرده و برای کنترل این منطقه فرستادن ناوهای هواپیمابر مختلف از جمله ناو u.s.s در دستور کار دارند ، اما گویی در مورد ایران این ناوها راهی به جایی ندارد !
1⃣در اواخر سال ۱۹۷۸ هنگامی که مشخص شد شاه در وضعیت نابسامانی قرار دارد، رئیس جمهور کارتر؛ دستور داد یک ناوگان دریایی از سمت اقیانوس اطلس به سمت اقیانوس آرام حرکت کند. این دستور به سرعت فاش شد و جهانیان تصور کردند مشکل #شاه ایران به حدی بحرانی شده است که نیروهای نظامی آمریکا برای کمک به او وارد ماجرا شده اند!!. این دستور تنها در مشکلات شاه اغراق می کرد.. بدین ترتیب این #ناو طلسم شده نتیجه ای که برای آمریکایی ها نداشت هیچ ؛؛ وضع را برای آنها بدتر کرد »
2⃣،در ماجرای تسخیر #سفارت آمریکا در ایران استیفانلید ترنر ریس وقت سازمان سیا پیشنهاد کرد ناوگان دریایی u.s.s میدوی در سواحل ایران مستقر شود تا در صورت نیاز آمادگی حمله ی نظامی بر ضد آن باشد. ،، کارتر نظر ترنر را رد کرد و به تجربه بی نتیجه ماندن ناو در خلیج فارس در زمان شاه اشاره کرد ! و طبق تجربه ، اجازه نداد ناو به خلیج فارس اعزام شود
3⃣ اما حکایت به ریس جمهور فعلی آمریکا میرسد که در نظر داشت با فرستادن ناو آبراهام به خلیج فارس بر افکار و سیاست های ایران سوار شد و هشداری نظامی به آنها دهد اما با این حرکت به اصطلاح سیاسی با شیطنت روزنامه های نیوورک تایمز و واشنگتن پست و البته یک جمله رهبر ایران در مورد روی ندادن جنگ نظامی ، #ترامپ را گیج و وادار به حرف های لنگه به لنگه کرد ! ترامپ روزی از قدرت آمریکا و در صورت لزوم اعزام نیرو به خلیج فارس سخن میگفت و روز دگر عدم علاقه به جنگ با ایران ! تک ترامپ پاتکی شد برای خودش ،، تا آنجا که دیروز وزیر دفاع #انگلستان برای شکسته نشدن هیمنه ی غرب در خلیج فارس بخاطر این مساله مضحک ،گفت اگر تنش ها در خلیجـ فارس ادامه پیدا کند ما از آمریکا حمایت میکنیم ...
ظاهرا روند ناو های طلسم شده آمریکا ادامه دارد!
@rozaneebefarda
طرح آمریکایی ها برای نفوذ در حوزه نجف.pdf
4.06M
💥پست ویژه
طرح #آمریکایی ها برای #نفوذ در #حوزه_نجف
منبع: کانال رحا
🔶حاشیه
با توجه به برنامهریزی پیچیده آمریکایی ها، دقت و نظارت ویژه ای برای حضور طلاب عزیز در حوزه مقدسه نجف اشرف لازم است.
طبعا تذکر خطرات آتی احتمالی، هرگز به معنای نفی کلی زحمات نهادهای خدوم صیانتی و نظارتی و بخش بینالملل حوزه علمیه قم نبوده و نیست.
@rozaneebefarda
💥پیش نوشت
سرنوشت سمپاتهای سازمان مجاهدین در قم
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
تعدادشان زیاد نیست، اما کم شان هم زیاد است.
ردیابی شان وجهی نداشت اگر در خط تقابل با انقلاب اسلامی قرار نمی گرفتند
اما انگار حالا که از جبهه سازی علیه انقلاب اسلامی در دل حوزه دست برنمی دارند، چاره ای جز مرور تاریخ نیست
این ضرورت را باید پی گرفت؛ ولو بلغ ما بلغ...
@rozaneebefarda
روزنه
مروری بر اسامی و سوابق میهمانان حوزوی آقای #حسن_روحانی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 در ضیافت افطا
روزنه:
#بازتاب/۱
🔹rasoul gh:
سلام
با دعای قبولی طاعات و عبادات
به نظر حقیر، این مطلب تان، درباره دیدار جمعی از روحانیون با رئیس جمهور، متن یادداشت بیش از حد تند است
این گزاره که هر دیداری به منزله تایید و ترویج دیدار شونده است، هیچ گاه کلیت نداشته و لذا نمی تواند صحیح باشد، چون ممکن است انگیزه های دیگری مانند نصیحت، اتمام حجت، رساندن پیام جامعه به سردمداران و غیره داشته باشد
دقت در عکس ها هم نشان میدهد، دیدار به صورت محفلی نبوده و مختص به گروه خاصی از روحانیون نیستند، لذا آقایانی مانند مصباحی مقدم و سید رضا تقوی که قطعا از روحانیون منتسب به جناح مخالف اعتدال و اصلاحات هستند، نیز حضور داشتند، البته روحانیون جناح اعتدلال (غروی، نواب و ...) و جناح اصلاحات بیشتر حضور داشته اند
وفقکم الله لمرضاته
@rozaneebefarda
💥پست ویژه
آیا میرزای شیرازی مخالف ورود روحانیت به سیاست بود؟
⚡️نقدی بر اظهارات آیت الله گرامی پیرامون دیدگاه سیاسی میرزای شیرازی
[صفحه ۱ از ۲]
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔸اخیرا بخش گزینش شده ای از مصاحبه سایت #مباحثات با #آیت_الله_گرامی با عنوان «فراز و فرود پایگاه مردمی روحانیت»(http://mobahesat.ir/15449)
(مربوط به تاریخ 21 آذر ماه 1396 که در همان زمان در سایت جماران بازنشر گردید؛https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-811605 ) در تاریخ 14 اردیبهشت98 در کانال تلگرامی #مصطفی_تاجزاده بازنشر گردید.
🔸این متن شامل خلاصه ای از بخش ابتدایی مصاحبه آقای گرامی و با تمرکز بر «عدم ورود روحانیون و علما در سیاست» و در پی اثبات این مدعاست که برکنارماندن از حکومت، روحانیت را در موضع انتقادی قرار می دهد و به نفع دین تمام می شود ولی ورود روحانیت به سیاست و تشکیل حکومت، به تضعیف آن می انجامد؛
ادعایی که مع الاسف با استناد به نقل قولی از #میرزای_شیرازی صاحب فتوای #تحریم_تنباکو بیان شده است. آقای گرامی در این گفتگو چنین می گوید؛
🔻🔺«مرحوم آقای آشیخ محمدتقی آملی در تهران از قول آشیخ عبدالنبی نوری نقل کرده بودند که هنگامی که میخواست به مکه برود، از طریق استانبول رفته بود. آقای آشیخ محمدتقی آملی به ایشان میگوید که اگر شما میخواهید به مکه بروید، خوب است از طریق استانبول که میروید ملاقاتی هم با سید جمال الدین اسدآبادی داشته باشید. ایشان این کار را انجام میدهند. سید جمال الدین هم به ایشان میگوید شما میخواهید به مکه بروید؛ بههرحال به سامرا هم میروید؛ نزد میرزای شیرازی بروید و ایشان را وادار کنید با ناصرالدین شاه مبارزه کند؛ این فرد ظالم و ستمگر است. ایشان میگویند که اگر من هم بگویم میرزا ترتیب اثری نمیدهد؛ اما من میگویم.
هنگامی که به سامرا و نزد میرزا میرود به ایشان هم مطالب را میگوید، میرزا میگوید تو که خودت این حرف را قبول نداری؛ اگر قبول داشتی تو را پیش خودم راه نمیدادم. سپس میرزا میگوید بالاخره ناصرالدین شاه هر خرابیای هم دارد سلطان شیعه است. بعد میگوید سه نفر هستند که اصرار دارند حکومت را خود من بگیرم؛ یکی خود ناصرالدین شاه که هوسش به قدری غالب است که از جمع بین اختین در ازدواج نگذشت؛ یعنی دو خواهر را با هم عقد کرده بود؛ چنین کسی چطور حکومت را به من میدهد؟ بنابراین او میخواهد آبروی ما را ببرد. دوم میرزا ملکمخان، متولد جلفا و متمایل به انگلستان است. او نیز اصرار دارد که من حکومت را بگیرم؛ او هم به این علت است که میخواهد آبروی من برود. سوم هم سید جمالالدین اسدآبادی است که او هم دوست دارد من حکومت را بگیرم که این هم از سادگی ایشان است. ادارهی حکومت به این راحتی نیست. اکنون ما در بین مردم وجهه و آبرو داریم. اگر بخواهیم حکومت کنیم کجا اینهمه گروه متدین داریم که کل مملکت را در اختیار بگیریم؟ اینها میروند و کارهای نادرستی انجام میدهند که به نام ما نوشته میشود.»
🔵بررسی تاریخی محتوای مصاحبه🔴
🔸با توجه به بازنشر هدفدار و شیطنت آمیز این مصاحبه توسط برخی از فعالان #فتنه۸۸، نوشته حاضر فارغ از دیگر اظهارات موجود در مصاحبه، به بررسی سندی و محتوایی نقل قول آیت الله گرامی از میرزای بزرگ خواهد پرداخت تا بطلان تالی فاسدهای سیاسی مترتب بر آن نیز آشکار گردد.
🔸در بررسی نقلی و سندی این مدعا باید گفت:
🔻۱) بر طبق اظهارات آیت الله گرامی ایشان این نقل قول را در تهران از شیخ محمد تقی آملی و ایشان هم از شیخ عبدالنبی نوری شنیده اند و اینطور بیان می دارند که شیخ محمد تقی آملی به شیخ نوری توصیه ملاقات با سید جمال را کرده اند.
با اندک بررسی تاریخی روشن می شود که این بیان به هیچ وجه با تاریخ سازگار نیست! چرا که شیخ محمد تقی آملی متولد سال 1304 قمری است و در زمان رحلت میرزای شیرازی در شعبان 1312 قمری کمتر از 8 سال سن داشته اند و با توجه به اینکه سفر شیخ عبدالنبی نوری در زمان حیات میرزای شیرازی بوده و تا زمان بازگشت ایشان میرزا در قید حیات بوده اند، حداکثر سن ایشان باید در زمان توصیه به شیخ نوری برای ملاقات با سیدجمال 7 سال باشد، درحالی که چنین توصیه ای از یک کودک 7 ساله به یک روحانی تقریبا 50 ساله بسیار بعید و غیرقابل باور است و در نتیجه به کلی این نقل قول را زیر سوال می برد.
عجیب تر آنکه آیت الله گرامی در پایگاه اطلاع رسانی خود در گفتگویی به تاریخ 26 اردیبهشت 1396درباره فتوای تحریم تنباکو (http://www.ayat-gerami.ir/data.asp?L=1&id=3672 ) با نقل این ماجرا فقط به نقل قول شیخ آملی از شیخ نوری اشاره می کند و سخنی از توصیه شیخ محمدتقی آملی به میان نمی آورد و جالب آنکه ایشان در ادامه ضمن نقل ماجرا، اظهاراتی متفاوت با محتوای مصاحبه متأخرشان بیان می دارند.
ادامه یادداشت👇
https://eitaa.com/rozaneebefarda/1291
@rozaneebefarda
نقدی بر اظهارات آیت الله گرامی پیرامون دیدگاه سیاسی میرزای شیرازی
[صفحه۲از۲]
لینک صفحه نخست:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/1290
🔻۲): علاوه بر اشکال پیشین، مصاحبه و نقل قولی از آیت الله سید رضی شیرازی در همین موضوع وجود دارد که با نقل قول آیت الله گرامی در تضاد است؛( http://jh.isca.ac.ir/article_3478.html )
آیت الله سید رضی شیرازی در آن مصاحبه به نقل از شیخ بهاء الدین نوری فرزند شیخ عبدالنبی نوری، ضمن بیان سفر مکه ایشان و ملاقات با سیدجمال در استانبول این طور بیان می دارند که سید جمال در این دیدار از شیخ نوری می خواهند که هنگام بازگشت، از میرزای شیرازی درخواست تکفیر و عزل ناصرالدین شاه را داشته باشند و نیز در جواب سوال شیخ نوری برای شخص جایگزین شاه، خودش را پیشنهاد داده و پشتوانه خود را سلطان عبدالحمید عثمانی معرفی می کند؛ در این نقل پس از رساندن پیغام سید جمال برای میرزای شیرازی توسط شیخ عبدالنبی نوری، میرزا بیان می کنند که:
«می دانى این پیشنهاد چه مفسده اى دارد؟ معنایش این است که تنها کشور مستقل شیعه استقلال خودش را از دست بدهد و تبعه دولت عثمانى گردد؛ این به مصلحت نیست. اگر ما ناصرالدین شاه را عزل نمى کنیم به خاطر حفظ این ظاهر است.»
🔸به روشنی مشخص است که در نقل آیت الله سیدرضی شیرازی، سیدجمال خود را برای تصدی حکومت پیشنهاد می دهد ولی در نقل آیت الله گرامی سیدجمال به میرزای شیرازی توصیه تصدی حکومت می نمایند، توصیه ای که در این مصاحبه، محور اصلی #اظهارات_منسوب_به_میرزای_شیرازی قرار گرفته است.
🔹در مقایسه این دو نقل قول باید گفت که ضمن وجود اضطراب در نقل آیت الله گرامی که فی نفسه اعتبار آن را #کاهش و مورد #چالش قرار داده، شاهدی در نقل قول آیت الله گرامی دال بر اصالت و صحت نقل آیت الله سید رضی شیرازی، وجود دارد و آن اینکه در نقل سایت شخصی آیت الله گرامی از قول میرزای شیرازی بیان می شود که:
«آیا مصلحت است که این کار را کنیم و برویم به دولت عثمانی پناه ببریم و خواه ناخواه سربازان عثمانی را داخل مملکت بیاوریم؟»
با توجه به این نقل که سیدجمال به میرزا پیشنهاد تصدی حکومت را می دهد بیان این عبارت از میرزا که به سمت عثمانی پناه ببریم و سربازانشان را در مملکت راه دهیم، بی معنا است چرا که در صورت تصدی حکومت توسط میرزای شیرازی، وابستگی به دولت عثمانی منتفی خواهد بود و این عبارت دلیلی بر اصالت نقل آیت الله سیدرضی شیرازی است و این گمان را قوت می بخشد که آیت الله گرامی هم همان نقل را شنیده اند ولی ظاهرا بخاطر عدم ضبط دقیق اینگونه بیان کرده اند؛ البته اگر عدم ضبط دقیق را هم نپذیریم، وجود این عبارت باز دلیلی دیگر بر اضطراب در نقل می باشد.
🔸در جمع بندی این بخش، می توان این طور نتیجه گرفت که در خوشبینانه ترین حالت، آیت الله گرامی با مسامحه در بیان، به نقل ماجرایی تاریخی پرداخته و در آخر فضای فکری ذهن خود را سهوا به نقل از میرزای شیرازی بیان نموده اند وگرنه با توجه به نقل آیت الله سیدرضی شیرازی، در بیان میرزای شیرازی درباره عدم ورود روحانیت به سیاست سخنی بیان نشده است.
با مقایسه متن این دو گفتگوی آقای گرامی در موضوع واحد که به فاصله هفت ماه از یکدیگر انجام شده، #اضطراب_در_نقل به خوبی بر خواننده نمایان می شود و با مقایسه مصاحبه ایشان با خاطرات آیتالله رضی شیرازی، شواهد سازگاری این نقل با واقعیتهای تاریخی، به شدت مخدوش می شود که البته مع الاسف از آسیبهای معمول در خاطرات شفاهی است.
تولید سرسام آور و بازنشر بی رویه خاطرات شفاهی توسط رسانههای کم اطلاع در دانش تاریخ، گاه به تحریف حقائق قطعی تاریخی منجر شده است. حتی اگر سهم انگیزههای سیاسی را نیز در بازنشر جهت دار گزارههای تاریخی تحریف شده نادیده بگیریم، صرف نقل مطالب مضطرب تاریخی، تحریف آفرین خواهد بود.
گذشته از اشکالات سندی و محتوایی اجمالی، که طریق نقل و انتساب سخن به میرزای بزرگ را مخدوش ساخت، در یادداشتهای آتی به ناهمخوانی محتوا و مضمون ادعایی راوی ارجمند با اندیشههای مترقی و متعالی آیتالله العظمی میرازی شیرازی خواهیم پرداخت تا از برداشت های ناروا از اندیشه و سیره الهی/سیاسی آن مجتهد مجاهد، پیشگیری گردد.
احمد هاشمی_۹۸/۲/۲
🔸روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر
👇
@rozaneebefarda