eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
680 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 ورود به ماه رمضان با کفر! 📖 در کتاب در دعای شب آخر و شب اول این عبارت هست: «اللهم ما کان فی قلبی من شک و ریبة أو جحود أو قنوط أو فرح أو بذخ أو بطر أو خیلاء أو ریاء أو سمعة أو شقاق أو نفاق أو کفر...» امام علیه‌السلام دعایی برای ما آورده که آخر ماه شعبان بخوانیم که خدایا هرچه در ما از است! این‌ها را خواهش می‌کنم برطرف کنی، مرا کنی. پس ما، ما، ما، ما، از بالا تا پایین، ، ، همه یک جور کفری درونش هست!. کفر به الاهی. به این معنا که مثلاً چاقو را بر می‌داریم هلو را پاره می‌کنیم، ولی هنری که این‌جا به خرج رفته اصلاً یادمان نیست. مثل این‌که این یک خشتی است افتاده روی زمین، برداشتیم می‌خواهیم استفاده کنیم!. باباجون این یک لقمه‌ی عجیبی است!. است. هنری که سال‌ها و قرن‌ها بشر باید در این ها بکند ولی نمی‌کند. پس است. پس اجتماعات و کفرانه است به نعمت‌های الاهی. «اللهم ماکان فی قلبی من شک... أو فسوق أو عصیان أو عظمة أو شئ لا تحب فأسئلک أن تبدلنی مکانه ایمانا بوعدک و وفاء بعهدک...» خدایا این‌ها را برای من عوض کن. من را جاروب کن. مهمان کثیفی هستم. اگر یک کارگر فاضلاب یادش رفته باشد که امشب است، با فاضلابی بیاید، یک‌مرتبه درب خانه، چه می‌گوید؟ می‌گوید حمام کجاست؟ صاحب‌خانه! من را هدایت کن به حمام. اول بروم آن‌جا. یک دست لباس هم به من امروز عاریه بده که من بتوانم سر سفره حاضر شوم. ما باید در ماه این‌جوری عرض کنیم پیش خدا. خدایا ما را عوض کن به جای این‌ها: «ایماناً بوعدک و وفاءً بعهدک و رضاً بقضائک و زهداً فی الدنیا»؛ اصلا به غیر خودت در ما نماند. کثافت است. با کثافت داریم سر سفره احسان تو می‌نشینیم. ما را پاک کن. اول برویم حمام، پاک بشویم، بعد بیاییم سر سفره‌ی تو. «و رغبةً فیما عندک و أثرةً و طمأنینةً و توبةً نصوحاً.» این هم دعای شب آخر این ماه است، هم دعای شب اول ماه است، هم برنامه‌ی ما تا آخر عمر است. که وقتی می‌میریم این دعا در حق ما مستجاب شده باشد. با کفر نمی‌ریم. ۸۸.۵.۲۷ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 به مناسبت سال‌روز شهادت مرحوم آيةاللَّه شيخ فضل اللَّه نوری؛ (۱۱ ۱۲۸۸ ش) 🔹 بسیار کرد تا یک فرد نفهمِ جاهل و آدم‌کشی را سر کار آورد به نام شاهنشاه ! آن‌وقت چون مردم این پیام‌ها را نداشتند، قبول کردند! وگرنه پشت سر مرحوم قیام می‌شد، پشت سر آن بزرگواری که معصومانه بر دار رفت [مرحوم آيةاللَّه شيخ فضل اللَّه ] قیام می‌شد. چرا نشد؟! چرا خون‌ها ریخته نشد در خیابان‌ها؟ برای این‌که این پیام نرسیده‌ بود. مردم مسلمان پیام روز را به جِدّ باور نکرده‌ بودند، درک نکرده‌ بودند. می‌کردند، تکیه داشتند، داشتند، داشتند، مردم پای پیاده و با هر وسیله و داشتند؛ اما پیام به آن‌ها نرسیده‌ بود!. پیام این است که: ای دنیا! این برای شما و شما برای این دنیا نیستید. این را باور کنید. این را بفهمید!. خُب، فهم این مطلب می‌خواهد، می‌خواهد، می‌خواهد، می‌خواهد، می‌خواهد. ولذا فرزند بزرگوار و نگهدار شریعت اسلام جعفر بن محمد علیه‌السلام در همین هم هست که می‌فرماید: «وای بر مسلمانی که اش صرف امور اش نشود.» ۸۸٫۱۰٫۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی؛ (۵ الحرام ۱۳۶۱ق=۲۳ ۱۳۲۱ ش) 🔹 به تعبیر مرحوم علامه در المیزان¹ از ثمرات پاک "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" می‌باشد. بعضی طلبه‌ها بوده‌اند که از زمان ورودشان به ، هر آن‌چه داشته‌اند؛ باغ یا ملک یا کارخانه‌ی پدری که به این‌ها رسیده بوده، در راه تعظیم ، ، ساختن، ساختن، طلبه قبول کردن، کردن صرف کرده‌اند و آخرش می‌بینی که ورشکسته شده‌اند! و هر چه داشته‌اند خرج کرده‌اند، اما از شوق‌شان کاسته نشده. شنیدم در شرح حال مرحوم علامه شیخ ، صاحب شرح بر - و این‌که به ایشان می‌گویند ، لابدّ پدرشان از تجار معتبر بوده و درآمد خوبی داشته- ایشان وقتی وارد اشرف می‌شود به قدری سرشار از امور بوده که یک روز در کوچه‌های نجف، تسبیح قیمتی‌ای که دست‌شان بوده پاره می‌شود و می‌ریزد و ایشان که داشته درس می‌رفته، زورش می‌آید که بنشیند و این‌ها را جمع کند!، حالا زمین گل‌آلود بوده یا هرچه. خدا قسمت کند بروید نجف، این سبزی‌فروش‌های نجف که ما هم دیده‌ایم، یک مشت سبزی و کاهوی پس مانده را می‌گذارند بیرون که هر که خواست ببرد. ایشان چند سال بعد که این سرمایه‌ها تمام خرج می‌شود، می‌آمده از این‌ها استفاده می‌کرده! و بعد یک‌بار در بین راه این‌ها از دستش ریخته و مشغول جمع شدن می‌شود!. یک کسی به ایشان می‌رسد و می‌گوید: جناب آیت الله! بگذارید من جمع کنم. ایشان می‌گوید: من حالا داشتم می‌خندیدم، چون یادم افتاد وقتی آمدم نجف و تسبیح‌ام در کوچه پاره شد، زورم می‌آمد این‌ها را جمع کنم، اما الآن این کاهوهای غیر قابل فروش را که ریخته، دلم نمی‌آید بگذرم و می‌خواهم جمع کنم. این همان "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" در راه آن است. اگر فطرت انسان سالم باشد، حالا خواه ، خواه ، خواه ، خواه ، خواه ؛ خودش خدا می‌شود و فعال می‌گردد و قهرمان خدمت به می‌شود. چرا؟ چون در درونش، فطرت سالم مانده. پس این‌که ما در گیر کرده‌ایم که معمولاً با هر کسی روبرو شویم، می‌بینیم درد او را گرفته، باید بفهمیم که فطرت‌های سالم را های ناسالم ، دست‌خورده و کرده است؛ ولذا این باید درک این موضوع درش بشود که ما روبرو هستیم با یک بیماری عمومی و آن این است که فطرت‌ها تغییر کرده!. این‌که دردهای ظاهریِ ما آمده مسلّط شده بر ما و دردهای ما را تحت‌الشعاع قرار داده؛ به خاطر همین است که این فطرت ناسالم است و باید یک مخصوص احیای فطرت اسلامی ما داشته باشیم که دانشمندانی بنشینند و سرچشمه‌های این بیماری‌ها را پیدا کنند و داروهایش را بیابند و در تمام اوضاع و احوال این مسائل را بگنجانند که هر در هر جا اجرا می‌شود در ضمن، احیای فطرت اسلامی هم درونش باشد. مخصوصاً در وزارت . ۸۱٫۷٫۱۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _ ۱) [ ج ۱ ص ۴۵] ۲) [ ] @seyedololama
🏴 أَلسَّلامُ عَلى عَلِىّ الْکَبیرِ؛ سلام بر على اکبر 🔺 پیام به ما این است: ای دنیا، این برای شما و شما برای این دنیا نیستید. این را کنید. این را بفهمید!. خُب، فهم این مطلب می‌خواهد، می‌خواهد، می‌خواهد، می‌خواهد، فرهنگی می‌خواهد. 💠 اساس و اساسی باید بیاید روی این مسائل نه روی گفتار و نوشتار و ، لذا در بین راه که کاروان حضرت رو به می‌آمدند، حضرت روی همان مرکب سواری، چشم مبارکش روی هم رفت. بعد باز شد و فرمود: «إنّا لله و إنّا الیه راجعون». ( :۱۵۶) سه مرتبه گویا این آیه را خواند!. خُب، نزدیکش کی بود؟؛ . عرض کرد: بابا چه خبر شده؟ فرمود: چشمم روی هم رفت؛ سواری گفت: این کاروان دارد رو به می‌رود!. خُب، این جوان چی گفت؟!؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ( :۱۰۱) عرض کرد: بابا! مگر ما رو به نمی‌رویم؟ ما بر اساس حق حرکت نکرده‌ایم؟ کاروان ما کاروان حق نیست؟ فرمود: چرا. عرض کرد: پس چه باکی است؟!. «خلق الموت و الحیاة لیبلوکم أیکم أحسن عملا»؛ ( :۲) این‌جا جان حضرت هیجان پیدا کرد از این حرف. مثل وقتی که از پاسخ فرزندش؛ «یا أبت إفعل ما تؤمر ستجدنی إن‌شاءالله من الصابرین» خوشحال شد، یک چنین بشارتی روح حضرت را شادمان کرد؛ کرد، فرزندم خدا جزایی به تو بدهد، بهترین جزایی از طرف پدری که به پسری داده می‌شود. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی؛ (۵ الحرام ۱۳۶۱ق=۲۳ ۱۳۲۱ ش) 🔹 به تعبیر مرحوم علامه در المیزان¹ از ثمرات پاک "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" می‌باشد. بعضی طلبه‌ها بوده‌اند که از زمان ورودشان به ، هر آن‌چه داشته‌اند؛ باغ یا ملک یا کارخانه‌ی پدری که به این‌ها رسیده بوده، در راه تعظیم ، ، ساختن، ساختن، طلبه قبول کردن، کردن صرف کرده‌اند و آخرش می‌بینی که ورشکسته شده‌اند! و هر چه داشته‌اند خرج کرده‌اند، اما از شوق‌شان کاسته نشده. شنیدم در شرح حال مرحوم علامه شیخ ، صاحب شرح بر - و این‌که به ایشان می‌گویند ، لابدّ پدرشان از تجار معتبر بوده و درآمد خوبی داشته- ایشان وقتی وارد اشرف می‌شود به قدری سرشار از امور بوده که یک روز در کوچه‌های نجف، تسبیح قیمتی‌ای که دست‌شان بوده پاره می‌شود و می‌ریزد و ایشان که داشته درس می‌رفته، زورش می‌آید که بنشیند و این‌ها را جمع کند!، حالا زمین گل‌آلود بوده یا هرچه. خدا قسمت کند بروید نجف، این سبزی‌فروش‌های نجف که ما هم دیده‌ایم، یک مشت سبزی و کاهوی پس مانده را می‌گذارند بیرون که هر که خواست ببرد. ایشان چند سال بعد که این سرمایه‌ها تمام خرج می‌شود، می‌آمده از این‌ها استفاده می‌کرده! و بعد یک‌بار در بین راه این‌ها از دستش ریخته و مشغول جمع شدن می‌شود!. یک کسی به ایشان می‌رسد و می‌گوید: جناب آیت الله! بگذارید من جمع کنم. ایشان می‌گوید: من حالا داشتم می‌خندیدم، چون یادم افتاد وقتی آمدم نجف و تسبیح‌ام در کوچه پاره شد، زورم می‌آمد این‌ها را جمع کنم، اما الآن این کاهوهای غیر قابل فروش را که ریخته، دلم نمی‌آید بگذرم و می‌خواهم جمع کنم. این همان "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" در راه آن است. اگر فطرت انسان سالم باشد، حالا خواه ، خواه ، خواه ، خواه ، خواه ؛ خودش خدا می‌شود و فعال می‌گردد و قهرمان خدمت به می‌شود. چرا؟ چون در درونش، فطرت سالم مانده. پس این‌که ما در گیر کرده‌ایم که معمولاً با هر کسی روبرو شویم، می‌بینیم درد او را گرفته، باید بفهمیم که فطرت‌های سالم را های ناسالم ، دست‌خورده و کرده است؛ ولذا این باید درک این موضوع درش بشود که ما روبرو هستیم با یک بیماری عمومی و آن این است که فطرت‌ها تغییر کرده!. این‌که دردهای ظاهریِ ما آمده مسلّط شده بر ما و دردهای ما را تحت‌الشعاع قرار داده؛ به خاطر همین است که این فطرت ناسالم است و باید یک مخصوص احیای فطرت اسلامی ما داشته باشیم که دانشمندانی بنشینند و سرچشمه‌های این بیماری‌ها را پیدا کنند و داروهایش را بیابند و در تمام اوضاع و احوال این مسائل را بگنجانند که هر در هر جا اجرا می‌شود در ضمن، احیای فطرت اسلامی هم درونش باشد. مخصوصاً در وزارت . ۸۱٫۷٫۱۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _ ۱) [ ج ۱ ص ۴۵] ۲) [ ] @seyedololama
🔺 بقای اسلام بر اثر مجاهدت‌های حضرت زهرا سلام الله علیها 🔹 «یا ایّها النَّبی اِنّا اَرسَلنَاکَ شَاهِداً ومُبَشِراً ونَذِیراً ودَاعِیاً الی اللهِ بِإذنِهِ وسِرَاجَاً مُنیرا»؛ ( : ۴۵-۴۶) وقتی از کودکی به و نیرومندی می‌رسد چیزی‌که در او نمی‌آید این است که فقط بدنش از کودکی بیرون آمده نه و او! و این مسئله اولین دل‌سوزان بشر به اوست و چیزی است که در حوزه‌های نمونه‌ای ندارد و کسی‌که این چنین رشد پیدا نکرده است. پس این سؤال پیش می‌آید که چه کسی از کودکی در آمده؟ در جواب باید گفت: همه کودک‌اند. می‌روی میان کودکان هستی، می‌شوی، کودک تو را تدریس می‌کند. برای این‌که هر کسی در آن که خدا برای او قرار داده نکند در آن جهت کودک است. ⏪ طبق این آیات مذکوره بشر در کودکی به سر می‌برد و با فرقی ندارد چون‌که نه چراغ روشن‌کننده‌ی راه را دارد و نه بزرگتری دارد و نه درستی دارد. خدای مهربان را برای فریادرسی او قرار داده و به وسیله‌ی چراغ یعنی اکرم‌ (صلی الله‌علیه وآله) و بعد از ایشان بر حق‌شان حضرت (علیه‌السلام) به هدایت‌گری بشر پرداخته است و در این راه علی (علیه‌السلام) دردها را به دلش ریخت و تحمل کرد و حضرت (سلام الله علیها) با اجازه‌ی همسرشان برای این‌که این مطلب را در اسلام ثبت کند؛ دست بچه‌هایش را گرفت و در بیرون شهر به پرداخت. پس اگر حضرت زهرا (سلام الله علیها) نبود الآن دیگر از چیزی باقی نمانده بود چون‌که حضرت علی(علیه‌السلام) در آن شرائط نمی‌توانست کاری از پیش ببرد برای این‌که زیر بارش نرفتند. بنابراین، این علمیه و قرآن و و که ما الآن داریم، همه‌ی این‌ها به برکت دو سه ماه فعالیت حضرت زهرا (سلام الله علیها) می‌باشد که در این ماه‌ها ما باید شاهدِ تاریخی آن وقایع باشیم. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 ضرورت عالمانه با درک الهی؛ ( :۱۲) 🔹 برکات مرحوم ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 موانع ظهور امام زمان علیه‌السلام 🔹 شايد به این دلیل (عجل الله تعالی فرجه الشريف) نمی‌كنند که ما هنوز عقب افتاده‌ايم و نرسيده‌ايم و نشده‌ايم!. شما شرح حال ابوذر را ببينيد، آن‌وقت می‌بينيد كه چیست و ما چه هستيم و چقدر عقب افتاده‌ايم!؛ چون انسان تا خودش را با اين افراد مقايسه نكند، از خودش جز چيزی نمی‌بيند. جز این‌که بگوید: من الحمدلله نمره‌ام خوب است، درسم هم كه خوب است، خودم را هم كه گرفته‌ام و چند سال است که دارم می‌كنم و...، پس من برای خودم آدمی هستم!، ولی وقتی خودم را با ابوذر مقایسه می‌کنم، آن‌وقت کمی می‌فهمم كه من كجا هستم و يك انسان عقب‌ نيفتاده كجاست!. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 مهم‌ترین وظایف یک انسان مسلمان 🔹 درجه‌ای است که اگر کسی موفق بشود آن را بفهمد، و خود را در آن راه می‌دهد و ما (علیهم‌السلام) از ما این توقع را دارند. حضرت (سلام الله علیه) الآن -از ما که لب گوریم نه، چون از ما دیگر گذشته- از شما این توقع را دارد که کنید، یکی که این مسائلی را که در خاندان آن‌ها برای شما گذاشته شده، را بفهمید. این‌که شما در یک شرکت کنید، در یک شرکت کنید ولی روز به روز بر اطلاعات شما افزوده نشود؛ این هیئتی که مورد است، نیست و باید درستش کرد، باید دل‌سوزی درباره‌ی او کرد، باید به آن و به آن گردانندگان‌شان حالی کرد که شما خودت و جوان‌ها و نوجوان‌ها ارزش بالایی دارید. نگذارید با این حرف‌های ظاهری، وقت و عمرتان بگذرد. اول وظیفه‌ی هر هیئتی و هر مسجدی این است که این کتاب‌های و را برای آن‌ها تهیه کنند -که یک کتاب ارزان و خوب است به نام [ تألیف مرحوم آیت الله ]- و این را در هیئت‌ها کنند چون همه نمی‌توانند از آن استفاده کنند؛ اصطلاحات شرعی در مورد واجب و حرام دارد. باید یک کسی را دعوت کنند که برای جوان‌ها و نوجوان‌ها این‌ها را درس بگوید، در عرض سه ماه این رساله تمام می‌شود. این بچه‌ها و این و این آشنای با وظایف خودشان می‌شوند که حلال چیست و حرام چطور است؟ حرف زدن چطور است؟ یاد اشخاص کردن چطور است؟ به بعضی‌ها است. اشاره کردن به بعضی‌ها گناه است. کردن یک پیرزن یا یک پیرمرد حرام و گناه است. این‌ها را نمی‌دانند این بچه‌ها و و‌قتی نمی‌دانند، همه‌اش سینه می‌زنند. خب سینه زدن به‌شرطها و شروطها قبول است. باید واجبات این‌ها دانسته شود، محرّمات این‌ها دانسته بشود. ایشان به چه باید بیفتد و به چه نباید بیفتد. ایشان به چه باید بیفتد و به چه نباید بیفتد. در چه مجلسی حضور پیدا بکنند و چه در مجلسی حضور پیدا نکنند. این بایدها و نبایدها امانات ائمه است! کتاب علیه‌السلام است که دست به دست گشته و الآن به دست علمای ماست. علمای ما از آن‌چه که ائمه‌ی معصومین برای این ملّت خواسته جمع‌آوری می‌کنند، می‌شود رساله به زبان ساده و آن را کوچک می‌کنند، می‌شود این کتابی که معرفی کردیم. خب این را می‌شود در عرض دو ماه یا سه ماه تمامش را یاد گرفت و بعد در خانه برد و به هم یاد داد و به خود هم یاد بدهد. به هم یاد بدهد. این‌طور رونق پیدا می‌کند. البته اسلام صحیح و راستین. اما اسلام خارجی‌ها و این است که ظواهرتان را انجام بدهید، اما به این مسائل کاری نداشته باشید، که بشود این‌ها را از راه منحرف کرد، به سود آن‌هاست!. دینی را به‌وسیله‌ی وقتی خاموش کردند، آن‌وقت هر کاری دل‌شان بخواهد می‌کنند. حالا هر چه فریاد هم بزنند، کسی نیست که پاسخ به آن‌ها بدهد!. ۸۵٫۷٫۱۶ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 ورود به ماه رمضان با کفر! 🔹 در کتاب در دعای شب آخر و شب اول این عبارت هست: «اللهم ما کان فی قلبی من شک و ریبة أو جحود أو قنوط أو فرح أو بذخ أو بطر أو خیلاء أو ریاء أو سمعة أو شقاق أو نفاق أو کفر...» امام علیه‌السلام دعایی برای ما آورده که آخر ماه شعبان بخوانیم که خدایا هرچه در ما از است! این‌ها را خواهش می‌کنم برطرف کنی، مرا کنی. پس ما، ما، ما، ما، از بالا تا پایین، ، ، همه یک‌جور کفری درونش هست!؛ کفر به الاهی. به این معنا که مثلاً چاقو را بر می‌داریم، هلو را پاره می‌کنیم، ولی هنری که این‌جا به خرج رفته، اصلاً یادمان نیست. مثل این‌که این یک خشتی است افتاده روی زمین، برداشتیم، می‌خواهیم استفاده کنیم!. باباجون این یک لقمه‌ی عجیبی است!. است. هنری که سال‌ها و قرن‌ها بشر باید در این ها بکند ولی نمی‌کند. پس است. پس اجتماعات و ها کفرانه است به نعمت‌های الاهی. «اللهم ماکان فی قلبی من شک... أو فسوق أو عصیان أو عظمة أو شئ لا تحب فأسئلک أن تبدلنی مکانه ایمانا بوعدک و وفاء بعهدک...» خدایا این‌ها را برای من عوض کن. من را جاروب کن. مهمان کثیفی هستم. اگر یک کارگر فاضلاب یادش رفته باشد که امشب است، با فاضلابی بیاید، یک‌مرتبه درب خانه، چه می‌گوید؟ می‌گوید حمام کجاست؟ صاحب‌خانه! من را کن به حمام. اول بروم آن‌جا. یک دست لباس هم به من امروز عاریه بده که من بتوانم سر سفره حاضر شوم. ما باید در ماه این‌جوری عرض کنیم پیش خدا. خدایا ما را عوض کن به جای این‌ها: «ایماناً بوعدک و وفاءً بعهدک و رضاً بقضائک و زهداً فی الدنیا»؛ اصلاً علاقه‌ی به غیر خودت در ما نماند که کثافت است. با کثافت داریم سر سفره‌ی احسان تو می‌نشینیم. ما را پاک کن. اول برویم حمام، پاک بشویم، بعد بیاییم سر سفره‌ی تو. «و رغبةً فیما عندک و أثرةً و طمأنینةً و توبةً نصوحاً.» این هم دعای شب آخر این ماه است، هم دعای شب اول ماه است، هم برنامه‌ی ما تا آخر عمر است. که وقتی می‌میریم این دعا در حق ما مستجاب شده باشد. با کفر نمیریم. ۸۸٫۵٫۲۷ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 به مناسبت سال‌روز شهادت مرحوم آيةاللَّه شيخ فضل اللَّه نوری؛ (۱۱ #مرداد ۱۲۸۸ ش) 🔹 #استعمار بسیار #سرمایه_گذاری کرد تا یک فرد نفهمِ جاهل و آدم‌کشی را سر کار آورد به نام شاهنشاه #پهلوی! آن‌وقت چون مردم #شیعه این پیام‌ها را نداشتند، قبول کردند! وگرنه پشت سر مرحوم #مدرس قیام می‌شد، پشت سر آن بزرگواری که معصومانه بر دار رفت [مرحوم آيةاللَّه شيخ فضل اللَّه #نوری ] قیام می‌شد. چرا نشد؟! چرا خون‌ها ریخته نشد در خیابان‌ها؟ برای این‌که این پیام نرسیده‌ بود. مردم مسلمان #ایران پیام روز #عاشورا را به جِدّ باور نکرده‌ بودند، درک نکرده‌ بودند. #عزاداری می‌کردند، تکیه داشتند، #سینه_زنی داشتند، #زنجیرزنی داشتند، مردم #عراق پای پیاده و با هر وسیله #اربعین و #عاشورا داشتند؛ اما پیام به آن‌ها نرسیده‌ بود!. پیام این است که: ای #مردم دنیا! این #دنیا برای شما و شما برای این دنیا نیستید. این را باور کنید. این را بفهمید!. خُب، فهم این مطلب #علم می‌خواهد، #تدریس می‌خواهد، #استاد می‌خواهد، #کلاس می‌خواهد، #هیئت_فرهنگی می‌خواهد. ولذا فرزند بزرگوار #پیامبر و نگهدار شریعت اسلام جعفر بن محمد #الصادق علیه‌السلام در همین #مفاتیح_الجنان هم هست که می‌فرماید: «وای بر مسلمانی که #جمعه اش صرف امور #دینی اش نشود.» ۸۸٫۱۰٫۵ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی؛ (۵ الحرام ۱۳۶۱ق=۲۳ ۱۳۲۱ ش) 🔹 به تعبیر مرحوم علامه در المیزان¹ از ثمرات پاک "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" می‌باشد. بعضی طلبه‌ها بوده‌اند که از زمان ورودشان به ، هر آن‌چه داشته‌اند؛ باغ یا ملک یا کارخانه‌ی پدری که به این‌ها رسیده بوده، در راه تعظیم ، ، ساختن، ساختن، طلبه قبول کردن، کردن صرف کرده‌اند و آخرش می‌بینی که ورشکسته شده‌اند! و هر چه داشته‌اند خرج کرده‌اند، اما از شوق‌شان کاسته نشده. شنیدم در شرح حال مرحوم علامه شیخ ، صاحب شرح بر - و این‌که به ایشان می‌گویند ، لابدّ پدرشان از تجار معتبر بوده و درآمد خوبی داشته- ایشان وقتی وارد اشرف می‌شود به قدری سرشار از امور بوده که یک روز در کوچه‌های نجف، تسبیح قیمتی‌ای که دست‌شان بوده پاره می‌شود و می‌ریزد و ایشان که داشته درس می‌رفته، زورش می‌آید که بنشیند و این‌ها را جمع کند!، حالا زمین گل‌آلود بوده یا هرچه. خدا قسمت کند بروید نجف، این سبزی‌فروش‌های نجف که ما هم دیده‌ایم، یک مشت سبزی و کاهوی پس مانده را می‌گذارند بیرون که هر که خواست ببرد. ایشان چند سال بعد که این سرمایه‌ها تمام خرج می‌شود، می‌آمده از این‌ها استفاده می‌کرده! و بعد یک‌بار در بین راه این‌ها از دستش ریخته و مشغول جمع شدن می‌شود!. یک کسی به ایشان می‌رسد و می‌گوید: جناب آیت الله! بگذارید من جمع کنم. ایشان می‌گوید: من حالا داشتم می‌خندیدم، چون یادم افتاد وقتی آمدم نجف و تسبیح‌ام در کوچه پاره شد، زورم می‌آمد این‌ها را جمع کنم، اما الآن این کاهوهای غیر قابل فروش را که ریخته، دلم نمی‌آید بگذرم و می‌خواهم جمع کنم. این همان "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" در راه آن است. اگر فطرت انسان سالم باشد، حالا خواه ، خواه ، خواه ، خواه ، خواه ؛ خودش خدا می‌شود و فعال می‌گردد و قهرمان خدمت به می‌شود. چرا؟ چون در درونش، فطرت سالم مانده. پس این‌که ما در گیر کرده‌ایم که معمولاً با هر کسی روبرو شویم، می‌بینیم درد او را گرفته، باید بفهمیم که فطرت‌های سالم را های ناسالم ، دست‌خورده و کرده است؛ ولذا این باید درک این موضوع درش بشود که ما روبرو هستیم با یک بیماری عمومی و آن این است که فطرت‌ها تغییر کرده!. این‌که دردهای ظاهریِ ما آمده مسلّط شده بر ما و دردهای ما را تحت‌الشعاع قرار داده؛ به خاطر همین است که این فطرت ناسالم است و باید یک مخصوص احیای فطرت اسلامی ما داشته باشیم که دانشمندانی بنشینند و سرچشمه‌های این بیماری‌ها را پیدا کنند و داروهایش را بیابند و در تمام اوضاع و احوال این مسائل را بگنجانند که هر در هر جا اجرا می‌شود در ضمن، احیای فطرت اسلامی هم درونش باشد. مخصوصاً در وزارت . ۸۱٫۷٫۱۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _____ ۱) [ ج ۱ ص ۴۵] ۲) [ ] @seyedololama
🏴 أَلسَّلامُ عَلى عَلِىّ الْکَبیرِ؛ سلام بر على اکبر 🔺 پیام به ما این است: ای دنیا، این برای شما و شما برای این دنیا نیستید. این را کنید. این را بفهمید!. خُب، فهم این مطلب می‌خواهد، می‌خواهد، می‌خواهد، می‌خواهد، فرهنگی می‌خواهد. اساس و اساسی باید بیاید روی این مسائل نه روی گفتار و نوشتار و ، لذا در بین راه که کاروان حضرت رو به می‌آمدند، حضرت روی همان مرکب سواری، چشم مبارکش روی هم رفت. بعد باز شد و فرمود: «إنّا لله و إنّا الیه راجعون»¹. سه مرتبه گویا این آیه را خواند!. خُب، نزدیکش کی بود؟؛ . عرض کرد: بابا چه خبر شده؟ فرمود: چشمم روی هم رفت؛ سواری گفت: این کاروان دارد رو به می‌رود!. خُب، این جوان چی گفت؟!؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»²؛ عرض کرد: بابا! مگر ما رو به نمی‌رویم؟ ما بر اساس حق حرکت نکرده‌ایم؟ کاروان ما کاروان حق نیست؟ فرمود: چرا. عرض کرد: پس چه باکی است؟!. «خلق الموت و الحیاة لیبلوکم أیکم أحسن عملا»³؛ این‌جا جان حضرت هیجان پیدا کرد از این حرف. مثل وقتی‌که از پاسخ فرزندش؛ «یا أبت إفعل ما تؤمر ستجدنی إن‌شاءالله من الصابرین» خوشحال شد، یک چنین بشارتی روح حضرت را شادمان کرد؛ کرد، فرزندم خدا جزایی به تو بدهد، بهترین جزایی از طرف پدری که به پسری داده می‌شود. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __________ ۱) [ :۱۵۶] ۲) [ :۱۰۱] ۳) [ :۲] @seyedololama
🏴 أَلسَّلامُ عَلى عَلِىّ الْکَبیرِ؛ سلام بر على اکبر 🔺 پیام به ما این است: ای دنیا، این برای شما و شما برای این دنیا نیستید. این را کنید. این را بفهمید!. خُب، فهم این مطلب می‌خواهد، می‌خواهد، می‌خواهد، می‌خواهد، فرهنگی می‌خواهد. اساس و اساسی باید بیاید روی این مسائل نه روی گفتار و نوشتار و ، لذا در بین راه که کاروان حضرت رو به می‌آمدند، حضرت روی همان مرکب سواری، چشم مبارکش روی هم رفت. بعد باز شد و فرمود: «إنّا لله و إنّا الیه راجعون»¹. سه مرتبه گویا این آیه را خواند!. خُب، نزدیکش کی بود؟؛ . عرض کرد: بابا چه خبر شده؟ فرمود: چشمم روی هم رفت؛ سواری گفت: این کاروان دارد رو به می‌رود!. خُب، این جوان چی گفت؟!؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»²؛ عرض کرد: بابا! مگر ما رو به نمی‌رویم؟ ما بر اساس حق حرکت نکرده‌ایم؟ کاروان ما کاروان حق نیست؟ فرمود: چرا. عرض کرد: پس چه باکی است؟!. «خلق الموت و الحیاة لیبلوکم أیکم أحسن عملا»³؛ این‌جا جان حضرت هیجان پیدا کرد از این حرف. مثل وقتی‌که از پاسخ فرزندش؛ «یا أبت إفعل ما تؤمر ستجدنی إن‌شاءالله من الصابرین» خوشحال شد، یک چنین بشارتی روح حضرت را شادمان کرد؛ کرد، فرزندم خدا جزایی به تو بدهد، بهترین جزایی از طرف پدری که به پسری داده می‌شود. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __________ ۱) [ :۱۵۶] ۲) [ :۱۰۱] ۳) [ :۲] @seyedololama
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی؛ (۵ الحرام ۱۳۶۱ق=۲۳ ۱۳۲۱ ش) 🔹 به تعبیر مرحوم علامه در المیزان¹ از ثمرات پاک "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" می‌باشد. بعضی طلبه‌ها بوده‌اند که از زمان ورودشان به ، هر آن‌چه داشته‌اند؛ باغ یا ملک یا کارخانه‌ی پدری که به این‌ها رسیده بوده، در راه تعظیم ، ، ساختن، ساختن، طلبه قبول کردن، کردن صرف کرده‌اند و آخرش می‌بینی که ورشکسته شده‌اند! و هر چه داشته‌اند خرج کرده‌اند، اما از شوق‌شان کاسته نشده. شنیدم در شرح حال مرحوم علامه شیخ ، صاحب شرح بر ² - و این‌که به ایشان می‌گویند ، لابدّ پدرشان از تجار معتبر بوده و درآمد خوبی داشته- ایشان وقتی وارد اشرف می‌شود به قدری سرشار از امور بوده که یک روز در کوچه‌های نجف، تسبیح قیمتی‌ای که دست‌شان بوده پاره می‌شود و می‌ریزد و ایشان که داشته درس می‌رفته، زورش می‌آید که بنشیند و این‌ها را جمع کند!، حالا زمین گل‌آلود بوده یا هرچه. خدا قسمت کند بروید نجف، این سبزی‌فروش‌های نجف که ما هم دیده‌ایم، یک مشت سبزی و کاهوی پس مانده را می‌گذارند بیرون که هر که خواست ببرد. ایشان چند سال بعد که این سرمایه‌ها تمام خرج می‌شود، می‌آمده از این‌ها استفاده می‌کرده! و بعد یک‌بار در بین راه این‌ها از دستش ریخته و مشغول جمع شدن می‌شود!. یک کسی به ایشان می‌رسد و می‌گوید: جناب آیت الله! بگذارید من جمع کنم. ایشان می‌گوید: من حالا داشتم می‌خندیدم، چون یادم افتاد وقتی آمدم نجف و تسبیح‌ام در کوچه پاره شد، زورم می‌آمد این‌ها را جمع کنم، اما الآن این کاهوهای غیر قابل فروش را که ریخته، دلم نمی‌آید بگذرم و می‌خواهم جمع کنم. این همان "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" در راه آن است. اگر فطرت انسان سالم باشد، حالا خواه ، خواه ، خواه ، خواه ، خواه ؛ خودش خدا می‌شود و فعال می‌گردد و قهرمان خدمت به می‌شود. چرا؟ چون در درونش، فطرت سالم مانده. پس این‌که ما در گیر کرده‌ایم که معمولاً با هر کسی روبرو شویم، می‌بینیم درد او را گرفته، باید بفهمیم که فطرت‌های سالم را های ناسالم ، دست‌خورده و کرده است؛ ولذا این باید درک این موضوع درش بشود که ما روبرو هستیم با یک بیماری عمومی و آن این است که فطرت‌ها تغییر کرده!. این‌که دردهای ظاهریِ ما آمده مسلّط شده بر ما و دردهای ما را تحت‌الشعاع قرار داده؛ به خاطر همین است که این فطرت ناسالم است و باید یک مخصوص احیای فطرت اسلامی ما داشته باشیم که دانشمندانی بنشینند و سرچشمه‌های این بیماری‌ها را پیدا کنند و داروهایش را بیابند و در تمام اوضاع و احوال این مسائل را بگنجانند که هر در هر جا اجرا می‌شود در ضمن، احیای فطرت اسلامی هم درونش باشد. مخصوصاً در وزارت . ۸۱٫۷٫۱۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _ ۱) [ ج ۱ ص ۴۵] ۲) [ ] @seyedololama
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی؛ (۵ الحرام ۱۳۶۱ق=۲۳ ۱۳۲۱ ش) 🔹 به تعبیر مرحوم علامه در المیزان¹ از ثمرات پاک "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" می‌باشد. بعضی طلبه‌ها بوده‌اند که از زمان ورودشان به ، هر آن‌چه داشته‌اند؛ باغ یا ملک یا کارخانه‌ی پدری که به این‌ها رسیده بوده، در راه تعظیم ، ، ساختن، ساختن، طلبه قبول کردن، کردن صرف کرده‌اند و آخرش می‌بینی که ورشکسته شده‌اند! و هر چه داشته‌اند خرج کرده‌اند، اما از شوق‌شان کاسته نشده. شنیدم در شرح حال مرحوم علامه شیخ ، صاحب شرح بر ² - و این‌که به ایشان می‌گویند ، لابدّ پدرشان از تجار معتبر بوده و درآمد خوبی داشته- ایشان وقتی وارد اشرف می‌شود به قدری سرشار از امور بوده که یک روز در کوچه‌های نجف، تسبیح قیمتی‌ای که دست‌شان بوده پاره می‌شود و می‌ریزد و ایشان که داشته درس می‌رفته، زورش می‌آید که بنشیند و این‌ها را جمع کند!، حالا زمین گل‌آلود بوده یا هرچه. خدا قسمت کند بروید نجف، این سبزی‌فروش‌های نجف که ما هم دیده‌ایم، یک مشت سبزی و کاهوی پس مانده را می‌گذارند بیرون که هر که خواست ببرد. ایشان چند سال بعد که این سرمایه‌ها تمام خرج می‌شود، می‌آمده از این‌ها استفاده می‌کرده! و بعد یک‌بار در بین راه این‌ها از دستش ریخته و مشغول جمع شدن می‌شود!. یک کسی به ایشان می‌رسد و می‌گوید: جناب آیت الله! بگذارید من جمع کنم. ایشان می‌گوید: من حالا داشتم می‌خندیدم، چون یادم افتاد وقتی آمدم نجف و تسبیح‌ام در کوچه پاره شد، زورم می‌آمد این‌ها را جمع کنم، اما الآن این کاهوهای غیر قابل فروش را که ریخته، دلم نمی‌آید بگذرم و می‌خواهم جمع کنم. این همان "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" در راه آن است. اگر فطرت انسان سالم باشد، حالا خواه ، خواه ، خواه ، خواه ، خواه ؛ خودش خدا می‌شود و فعال می‌گردد و قهرمان خدمت به می‌شود. چرا؟ چون در درونش، فطرت سالم مانده. پس این‌که ما در گیر کرده‌ایم که معمولاً با هر کسی روبرو شویم، می‌بینیم درد او را گرفته، باید بفهمیم که فطرت‌های سالم را های ناسالم ، دست‌خورده و کرده است؛ ولذا این باید درک این موضوع درش بشود که ما روبرو هستیم با یک بیماری عمومی و آن این است که فطرت‌ها تغییر کرده!. این‌که دردهای ظاهریِ ما آمده مسلّط شده بر ما و دردهای ما را تحت‌الشعاع قرار داده؛ به خاطر همین است که این فطرت ناسالم است و باید یک مخصوص احیای فطرت اسلامی ما داشته باشیم که دانشمندانی بنشینند و سرچشمه‌های این بیماری‌ها را پیدا کنند و داروهایش را بیابند و در تمام اوضاع و احوال این مسائل را بگنجانند که هر در هر جا اجرا می‌شود در ضمن، احیای فطرت اسلامی هم درونش باشد. مخصوصاً در وزارت . ۸۱٫۷٫۱۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _ ۱) [ ج ۱ ص ۴۵] ۲) [ ] @seyedololama
🏴 أَلسَّلامُ عَلى عَلِىّ الْکَبیرِ؛ سلام بر على اکبر 🔺 پیام به ما این است: ای دنیا، این برای شما و شما برای این دنیا نیستید. این را کنید. این را بفهمید!. خُب، فهم این مطلب می‌خواهد، می‌خواهد، می‌خواهد، می‌خواهد، فرهنگی می‌خواهد. 💠 اساس و اساسی باید بیاید روی این مسائل نه روی گفتار و نوشتار و ، لذا در بین راه که کاروان حضرت رو به می‌آمدند، حضرت روی همان مرکب سواری، چشم مبارکش روی هم رفت. بعد باز شد و فرمود: «إنّا لله و إنّا الیه راجعون». ( :۱۵۶) سه مرتبه گویا این آیه را خواند!. خُب، نزدیکش کی بود؟؛ . عرض کرد: بابا چه خبر شده؟ فرمود: چشمم روی هم رفت؛ سواری گفت: این کاروان دارد رو به می‌رود!. خُب، این جوان چی گفت؟!؛ «فبشَّرناه بغلام حلیم»؛ ( :۱۰۱) عرض کرد: بابا! مگر ما رو به نمی‌رویم؟ ما بر اساس حق حرکت نکرده‌ایم؟ کاروان ما کاروان حق نیست؟ فرمود: چرا. عرض کرد: پس چه باکی است؟!. «خلق الموت و الحیاة لیبلوکم أیکم أحسن عملا»؛ ( :۲) این‌جا جان حضرت هیجان پیدا کرد از این حرف. مثل وقتی که از پاسخ فرزندش؛ «یا أبت إفعل ما تؤمر ستجدنی إن‌شاءالله من الصابرین» خوشحال شد، یک چنین بشارتی روح حضرت را شادمان کرد؛ کرد، فرزندم خدا جزایی به تو بدهد، بهترین جزایی از طرف پدری که به پسری داده می‌شود. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی؛ (۵ الحرام ۱۳۶۱ق=۲۳ ۱۳۲۱ ش) 🔹 به تعبیر مرحوم علامه در المیزان¹ از ثمرات پاک "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" می‌باشد. بعضی طلبه‌ها بوده‌اند که از زمان ورودشان به ، هر آن‌چه داشته‌اند؛ باغ یا ملک یا کارخانه‌ی پدری که به این‌ها رسیده بوده، در راه تعظیم ، ، ساختن، ساختن، طلبه قبول کردن، کردن صرف کرده‌اند و آخرش می‌بینی که ورشکسته شده‌اند! و هر چه داشته‌اند خرج کرده‌اند، اما از شوق‌شان کاسته نشده. شنیدم در شرح حال مرحوم علامه شیخ ، صاحب شرح بر ² - و این‌که به ایشان می‌گویند ، لابدّ پدرشان از تجار معتبر بوده و درآمد خوبی داشته- ایشان وقتی وارد اشرف می‌شود به قدری سرشار از امور بوده که یک روز در کوچه‌های نجف، تسبیح قیمتی‌ای که دست‌شان بوده پاره می‌شود و می‌ریزد و ایشان که داشته درس می‌رفته، زورش می‌آید که بنشیند و این‌ها را جمع کند!، حالا زمین گل‌آلود بوده یا هرچه. خدا قسمت کند بروید نجف، این سبزی‌فروش‌های نجف که ما هم دیده‌ایم، یک مشت سبزی و کاهوی پس مانده را می‌گذارند بیرون که هر که خواست ببرد. ایشان چند سال بعد که این سرمایه‌ها تمام خرج می‌شود، می‌آمده از این‌ها استفاده می‌کرده! و بعد یک‌بار در بین راه این‌ها از دستش ریخته و مشغول جمع شدن می‌شود!. یک کسی به ایشان می‌رسد و می‌گوید: جناب آیت الله! بگذارید من جمع کنم. ایشان می‌گوید: من حالا داشتم می‌خندیدم، چون یادم افتاد وقتی آمدم نجف و تسبیح‌ام در کوچه پاره شد، زورم می‌آمد این‌ها را جمع کنم، اما الآن این کاهوهای غیر قابل فروش را که ریخته، دلم نمی‌آید بگذرم و می‌خواهم جمع کنم. این همان "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" در راه آن است. اگر فطرت انسان سالم باشد، حالا خواه ، خواه ، خواه ، خواه ، خواه ؛ خودش خدا می‌شود و فعال می‌گردد و قهرمان خدمت به می‌شود. چرا؟ چون در درونش، فطرت سالم مانده. پس این‌که ما در گیر کرده‌ایم که معمولاً با هر کسی روبرو شویم، می‌بینیم درد او را گرفته، باید بفهمیم که فطرت‌های سالم را های ناسالم ، دست‌خورده و کرده است؛ ولذا این باید درک این موضوع درش بشود که ما روبرو هستیم با یک بیماری عمومی و آن این است که فطرت‌ها تغییر کرده!. این‌که دردهای ظاهریِ ما آمده مسلّط شده بر ما و دردهای ما را تحت‌الشعاع قرار داده؛ به خاطر همین است که این فطرت ناسالم است و باید یک مخصوص احیای فطرت اسلامی ما داشته باشیم که دانشمندانی بنشینند و سرچشمه‌های این بیماری‌ها را پیدا کنند و داروهایش را بیابند و در تمام اوضاع و احوال این مسائل را بگنجانند که هر در هر جا اجرا می‌شود در ضمن، احیای فطرت اسلامی هم درونش باشد. مخصوصاً در وزارت . ۸۱٫۷٫۱۵ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _ ۱) [ ج ۱ ص ۴۵] ۲) [ ] @seyedololama