eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
274 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
788 ویدیو
3 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (برادر خانم حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
. اگــــــر طـــردم کنى از آستانت میروم امــا مـــرا مولا تو از کــــوى خودت دیگر فَلا تَنهَر نگاهى کن اگر چه با همان قهر و خم ابرو کــه مـن هـرگـــز نمیگویم فَلاتَقهَر، فَلا تَنهَر علیرضا پناهیان🖌 عکس از: سامر العذاری📸 . . . 🚩 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
✦ أین جامع الکلمة علی التقوی ؟ 🌟 تاریخ آمدنت، سالروز بعثت اندیشه‌هاست! آن زمان که انسان اعتراف میکند؛ کلید بهشت گمشده‌اش، فقط همین یک احساس بود؛ نکند کاری کنم دل امامم بلرزد... (عج) @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
حسین کتفش از فتنه ۸۸ آسیب دیده بود دیگر خیلی اذیت می‌شد. همه‌اش می گفتیم آنجا چه کار می کنی؟ می گفت مامان شاید باورتان نشود، من سوار هواپیما که می شوم وارد فرودگاه می شوم، درد کتفم می افتد؛ دوباره می آیم ایران. گفتم الکی می گویی! گفت نه به خدا، نمی دانم چرا می روم آنجا درد کتفم می افتد. چون کتفش خیلی اذیتش می کرد. هنوز ام آر آی او هست، چون دکتر می گفت آن ضربه ای که خورده، شدید بوده. با یک چوب خیلی ضخیم، میدان هفت تیر ضربه زدند پشت حسین، کتفش شکسته بود دیگر. حسین اول به ما نمی گفت، می گفت دستم درد می کند، استخوان آمده بود روی هم و جوش خورده بود. دیگر عصب را درگیر کرده بود، اول به ما گفتند عمل می شود، بعد که کمیسیون گذاشتند گفتند نه، اگر عمل کنیم احتمال دارد عصب‌های کتف و دستش آسیب ببیند و بعد خونریزی کند، بهتر است با این مدارا کند، چیزهای سنگین برندارد. حسین هم که می گفت اصلا اسم این قضیه را نیاورید به کسی هم نگویید که کتف من ناراحت است. ✨🍃✨🍃✨🍃✨ خط قرمز حسین آقا، ولایت بود، خیلی نسبت به این قضیه حساس بودند، در وصیت‌نامه‌اش هم گفته در بدترین شرایط اقتصادی و اجتماعی پیرو ولایت باشید. خیلی حساس بودند به این مسئله، و اینکه نگذارید خون شهدا پایمال شود. 📲 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
نگاهتان؛ وجودمان را از عشـق لبریز می‌کـند؛ ما عاشق نگاه یـاران هستیم ... ۲۰ اسفندماه ۱۴۰۰، روز بزرگداشت شهدا @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
💠 | (آخر) ساعتی تا اذان مانده و ما همچنان در جاده به کربلا با پای پیاده پیش می رفتیم و نه این که برویم که یقینا آسمانی ما را از آن سوی به سمت خودش می کشید که طول را حس نمی کردیم و با عشقی که هر لحظه بیشتر در جانمان می جوشید، به سمت کربلا قدم می زدیم. سطح مسیر از بود و گاهی به حدی می شد که حتی بین خودمان هم فاصله می افتاد و به به همدیگر می رسیدیم. نیروهای امنیتی از ارتشی و مردمی، به طور گسترده در سرتاسر مسیر حضور داشتند و زرهی ارتش مرتب تردد می کردند تا حتى خيال حرکتی هم به ذهن تروریست های نرسد و با چشم خودم میدیدم با همه فتنه انگیزی های در عراق، مسیر نجف تا کربلا به حرمت اولیای الهی و به همت نیروهای نظامی، از چه بالایی برخوردار است. مسیر ، منطقه ای نسبتا وصحرایی بود که و درخت هایی به صورت پراکنده روئیده و کمی دورتر از ، نخلستان های محدودی قد کشیده بودند که زیبایی را دو میکرد. دو طرف جاده پوشیده از موکب هایی بود که پرچم های و سبزو سیاه و در میان نوای نوحه و مداحی، برای خدمت به میهمانان امام حسین (ع) از جان خود هزینه می کردند؛ از مادرانی که کودکان را در حاشیه جاده گمارده بودند تا به زائران آب مرحمت کرده با دستمال کاغذی به دستشان بدهند تا پیرمردانی که قهوه عراقی را در کوچک به زائران تعارف می کردند و جوانانی که بدن خسته مردان را مشت و مال میدادند و حتی نیروهای نظامی و امنیتی که خم شده و قدم های زائران را نوازش می دادند و چه می کردند این عراقی در اکرام عزاداران اربعین که گویی به امام حسین ته مست شده و در آیینه چشمان خمارشان جز صورت سید الشهدا چیزی نمی دیدند که هریک به هر بضاعتی میکردند و هر کدام به زبانی اعلام می کردند که خدمت به پسر پیامبر دنیا و آخرتشان خواهد بود. آسید احمد گاهی را رها می کرد و همراه و دخترش می شد تا من و مجید کمی در خلوت در این جاده قدم بزنیم و ما دیگر چشم مان جز عظمت این میهمانی پربرکت چیزی نمی دید. نمی توانستم بفهمم (ع) با دل اینها چه کرده که اینچنین برایش می کنند و می خواهند به هر وسیله ای از میهمانانش پذیرایی کنند که آهسته با نجوا کردم: «مجید! اینا چرا این همه به خودشون میدن تا از ما پذیرایی کنن؟» مجید را کمی جابجا کرد و همچنان که محو فوق تصور این جاده رؤیایی شده بود، سه پاسخ داد: «اینا به خودشون زحمت نمیدن! اینا دارن کيف دنیا رو میکنن! ببین دارن چه می برن که پای یه رو مشت و مال میدن! اینا الان دارن با امام حسین(ع) حال میکنن! آسید احمد میگفت بعضیهاشون انقدر که پول پذیرایی از زوار رو ندارن، برای همین یه پس انداز میکنن و اربعین که می رسه، همه پس اندازشون رو خرج از مردم میکنن! یعنی در طول سال فقط کار میکنن و میکنن به عشق اربعین!» ادامه دارد... ✍️نویسنده: @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
. دیوانگے ما در این میخانه، لطف است بخشیده زهرا این جنون بیڪران را محمد‌جواد‌شیرازی🖌 . . . 🚩 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
مقام معظم رهبری: آقای خیلی خیلی بزرگ بود و این مردم هنوزم که هنوز است، به نظر من آقای بهشتی را نشناخته اند. بهشتی در شناخته خواهد شد... 📝مصاحبه در ۱۳۶۰/۱۱/۰۴ 🌹 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊