همه #لباس مخصوص #جبهه پوشیده بودند به جز او
به سختی در میان جمعیت پیداش کردم.
گفتم: « علیرضا چرا لباس #نپوشیدی ؟! مگه نمیخوای بری جبهه؟!»
گفت: « من به خاطر #خدا به جبهه میرم.
دوست ندارم کسی منو در این لباس ببینه و بگه پسر فلانی هم #رزمنده ست؛
نمیخوام کارم برای #دیگران باشه،
میخوام فقط برای خدا به جبهه برم ...»
#شهید_علیرضا_نکونام 🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#عبرت_های_عاشورایی 🏴 #عبرت_سوم👇👇 🔰خواص و عوام در عاشورا هر كدام وضعى پيدا كردند. #خواصى كه گمراه
#عبرت_های_عاشورایی🏴
#عبرت_چهارم👇👇
👈وقتیکه رعايت ارزشهای اسلامی نشود، جامعه ازلحاظ ارزشها #پوك میشود. انسان اين تحوّلات اجتماعى را #دير میفهمد؛ باید مراقب بود. #تقوا یعنی این
✔️ #تقوا یعنی آن کسانی که حوزه حاکمیتشان شخص خودشان است، مواظب #خودشان باشند.
آن کسانی هم که حوزه حاکمیتشان از شخص خودشان وسیعتر است، هم مواظب خودشان باشند، هم مواظب #دیگران باشند.
❌کسانی که در رأسند، هم مواظب خودشان باشند، هم مواظب کل جامعه باشند که به سمت دنیاطلبی، به سمت دل بستن به زخارف دنیا و به سمت خودخواهی نروند.
⭕️این معنایش آباد نکردن جامعه نیست؛ جامعه را #آباد کنند و #ثروتهای_فراوان به وجود آورند؛ اما برای شخص خودشان نخواهند؛ این #بد است. هر کس بتواند جامعه اسلامی را ثروتمند کند و کارهای بزرگی انجام دهد، #ثواب بزرگی کرده است...
🚫 #دنیاطلبی آن است که کسی برای خود بخواهد؛ برای خود حرکت کند؛ از #بیتالمال یا غیر بیتالمال، به فکر جمع کردن برای خود بیفتد؛ این بد است. باید #مراقب باشیم.
🎙مقام معظم رهبری
1377/2/18
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📞 کمیل کمیل هادی! #هادی جان به گوشی برادر⁉️ ♦️هادی جان مدت هاست بی تاب #کمیل ات شده ام! ♦️هادی جان
#ابراهیم طوری برخورد میکرد که گویی ازتمام رفاهیات دنیایی برخوردار است. گذران زندگی برای او که #یتیم بزرگ شده سخت بود⚡️اما با کار در بازار،درآمدلازم💰را برای خودش کسب کرد.
اوپول خودش راهم برای #دیگران هزینه میکرد. ✘نه موقعیتهای ویژه او را ذوق زده میکردو✘ نه از دست دادن موقعیتها او راناراحت میکرد.
#شهیدابراهیم_هادی
📚سلام برابراهیم2
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#پرواز بال و پر نمیخواهد #عشق میخواد عشقی که از درون وجود شعله کشیده باشد عشقی که از #پروانگی آغاز ش
1⃣7⃣7⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
#سه_روایت_از_تسبیح📿
🌷روایت اول↯↯
🔰اکثرا دوست داشت #تسبیح دستش باشد و از بازی کردن با آن لذت می برد... معمولا هم تسبیح های خوب را از #دیگران می گرفت، فقط سه بار از کلکسیون اتاق من تسبیح برداشت.😅
برای #آخرین_تولدش هم به محمدرضا تسبیح هدیه دادم🎁...
🔰معمولا سوئیچ موتورش🏍 را به تسبیح📿 وصل می کرد؛ سوئیچ که روی موتور بود، #تسبیح هم دور دستش.می گفت: به خاطر اینکه وقتی #پلیس سوئیچ رو در میاره نتونه ببردش😅
🌷روایت دوم↯↯
🔰شبی که #محمدرضا و #مسعود و #احمد و #سیدمصطفی شهید شدند🌷، وقتی رفتیم بالا سر محمدرضا بعد از اینکه پیکرهای مطهرشان⚰ را به ماشین منتقل کردیم؛ قرار شد برگردیم عقب و یک جابجایی انجام بدهیم که #کنسل شد.
🔰یکی از بچه ها #سوئیچ موتورش را از روی زمین برداشت، می خواستیم ببینیم موتورش 🏍کدام است⁉️همه گیج بودیم، متوجه نمی شدیم چی به چی است.
🔰با اینکه سوئیچ به موتور نمی خورد⭕️ اما میدانستیم این سوئیچ موتور #محمدرضاست ، چون یک تسبیح سبز رنگ به آن آویزان بود.یکی از بچه ها سوئیچ و تسبیح📿 آویزان به آن را برد بالا؛ شب بود🌚 ولی دیدیم...😢
🌷روایت سوم↯↯
🔰فردای آن اتفاق به #مقرمان برگشتیم. یکی از دوستانی که رفته بود بیمارستان🚑 برای کارهای خودش، تعریف می کرد:به بیمارستان که رسیدم و متوجه شدند از رزمنده های یگان #فاتحین هستم، اطلاع دادند که دو نفر از بچه هایمان #شهید شدند🕊 و برای شناسایی به محلی بروم که پیکر آن دو شهید🌷 بزرگوار بود. #مسعودعسکری و #احمداعطایی را شناسایی کردم...
🔰چون دو ساعت⌚️ قبل از #عملیات آنها یک عملیات دیگری هم داشتیم، در جریان نبودم؛ گفتم: "کی این اتفاق افتاده⁉️.."حالم بدتر شده بود و داشتم برمی گشتم که مجددا گفتند: "صبر کن #دوشهید دیگر هم هست..."خیلی منقلب شدم، گفتم: "مگه چه خبر شده؟! #چهارشهید⁉️
🔰وقتی برای شناسایی رفتم، یک #سوئیچ نشانم دادند که به یک #تسبیح_سبز رنگ آویزان بود؛ همان جا گفتم: "این #محمدرضا دهقان امیریه😔"آخر هم عامل شناسایی اش شد همان سوئیچ همراه با #تسبیحش📿...
#نقل_از_دوست_و_همرزم #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری🌷🕊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#حجــابــ🌸🍃
✍حاج آقا قرائتی زیبا گفتند:
💥تیر #سه_شعبه یعنی چه⁉️
💔 #تیرسه_شعبه یعنی همین کارهایی است
که ما در کوچه و خیابان انجام میدهیم!😔
👈همین #بدحجابی و رعایت نکردن ها است
سه شعبه دارد!
🔹یک شعبه اش این است که #خودمان
گناه🚷 کرده ایم.
🔹یک شعبه اش این است که #دیگران را
به گناه انداختیم.
🔹یک شعبه هم قلب #امام_زمان (عج)💔 است که نشانه گرفتیم💘
وااااای بر ما😭
#بانـــو❣
این #چادر تا برسد به دست تو
⇜هم از کوچه های #مدینه گذشته
⇜هم از کربلا
⇜هم از بازار شام!
#چادرت را در آغوش بگیر و بگو برایت روضه بخواند😔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
درآسمان #چشم_تو دریا چه میکند⁉️ در وسعت نگاه تو دنیـ🌎ـا چه میکند؟ ما #غرق ازدحام نفسگیر م
1⃣4⃣9⃣ #خاطرات_شهدا🌷
❣احمد بسیار تو دل برو💞 و دوست داشتنی بود. #باوقار رفتار می کرد. در رابطه من و احمد
⇜ #اخلاص
⇜دوست داشتن و مهربانی😍
⇜احترام،محبت و #صداقت موج می زد.
❣رابطه صمیمی و تنگاتنگی💞 با احمد داشتیم. #احمد نه تنها فرزند، که سنگ صبور و همه وجودم بود. احمد اهل بگو بخند با نا محرم نبود🚫 و حدود را به درستی رعایت می کرد👌 و امکان نداشت با #نامحرم صمیمی شود.
❣احمد این حدیث #امام_علی(علیه السلام) را همیشه برای من می خواند: 👈“برای دنیـ🌍ـای خودت چنان عمل کن که گویا #تا_ابد در دنیا زندگی می کنی و برای آخرت خودت چنان عمل کن که گویا همین فردا #می_میری.” معتقد بود این حدیث باعث جلوگیری از افراط و تفریط در میان #مسلمین می شود. او مبنای زندگی خودش را بر همین اساس گذاشته بود.
❣اهل تفریح و خوش گذرانی #به_جا بود، با دوستانش👥 بیرون می رفت، از ماشینش🚘 استفاده می کرد؛ ولی حد همه چیز را نگه می داشت و همه چیزش به جا بود. اهل #اسراف و زیاده روی نبود❌ تلاش می کرد تا #دیگران را شاد کند تا همه از زندگی لذت ببرند.
راوی: مادر شهید
#شهید_احمد_مشلب
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢24 ساعت قبل از شهادت مداح اهلبیت #شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
6⃣9⃣9⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠من همه چیز را می بینم و میدانم
🔰بعد از #شهادت_سید خیلی اذیت شدیم😔 ولی من تمام سختیها را با جان و دلمـ💔 خریدم. دخترمان هم خیلی ناراحت میشد. من خودم پدر نداشتم و هنوز یک بچه #با_پدر میبینم ناراحت میشوم. بچه من هم همینطور است.
🔰چند وقت پیش کسالت داشتم و نتوانستم سر خاک شهید بروم که خواب #شهید را دیدم. خواب دیدم در راه #مشهد هستم🚎 و ایشان با چهرهای زیبا آمد😍 و گفت: #خانم نیامدی؟ #دلم_برایت تنگ شده است.
🔰گفتم: تو که میدانی مریض شدم🤒 و حال نداشتم. گفت: آره! از بیماریات #ناراحت_شدم. گفتم: تو که میدانی چرا شفای منو نمیگیری⁉️ گفت: اینها همه آزمایش توست و انشاءالله #روسفید از این آزمایش بیرون میآیی و خوب میشوی☺️
🔰گفتم: کی؟ گفت: الان نیست❌ و برای بعداً هست. من از کارهای خوب و بد #دیگران گفتم که ایشان گفت: همه چیز را #میدانم و از همه چیز اطلاع کامل دارم. گفت: حواسم به تو و زهرا هست و #امکان_ندارد یک لحظه از تو و زهرا غافل شوم⭕️
راوی:همسر شهید
#شهیدسیدمجتبی_علمدار
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💠مقابله با ظلم
💢عملی ترین ایدئولوژی که در رفتار احمد دیده میشد #مقابله_باظلم بود.
اجازه نمی داد❌ به کسی تعدی شود یا کسی مورد #ظلم قرار گیرد.
از ظالم متنفر😠 بود.
💢در بین ظالمان و غاصبانِ عالم👹 #اسرائیل را در رأس می دانست و به عنوان رژیم جعلی که به خاک کشورش #تجاوز کرده بود از اسرائیل متنفر و بیزار و عاشق مبارزه با #صهیونیسم بود.
💢نسبت به تضییع حقوق خود و دیگران #حساس بود👌 و اجازه نمی داد کسی حقش را ضایع کند. مقابل کسانی که به #حق او و سایرین اهمیت نمی دادند، می ایستاد. در هیچ موضوعی در برابر ظلم به #مظلومین سکوت نمی کرد🚫
💢 #احمد پایبند به حفظ کرامت انسانی بود✅ و این کرامت را هم برای خود و هم برای #دیگران رعایت می کرد.
📚ملاقات در ملکوت
#شهید_احمد_مشلب🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#دلتنگـــی_خواهران_شهـــدا🌷
🌾برادر که داشته باشی
⇜برایت مهم نیست که #دیگران کنارت هستند یا نه❗️ #تو کسی را داری که جایِ خالیِ #تمامِ_آدمهایِ_دنیا را برایت پر می کند، کسی که مانندِ کوهی محکم💪 و استوار، پشتِ بی پناهی ات می ایستد و به #جایِ_تو با نگرانی و ترس هایِ تو می جنگد
⇜در نا امیدی ات #امید می شود و با تمامِ عشــ💖ـق و توانش در هر شرایطی دنبالِ شادی و #لبخندِ_تو می گردد .
🌾برادر که داشته باشی
⇜یکی را داری که به سمتِ پیروزی✌️ و #موفقیت روانه ات کند و موفق که شدی؛ بِایستد وبا کمالِ #افتخار، تشویقت کند👏.
⇜کسی که برایِ #خوشبختیِ_تو زمین و زمانه را به هم بدوزد😍 و تحتِ هر شرایطی هم که باشد👌 پایِ تمامِ حرف و #قرارهایش بایستد✔️
🌾برادر که داشته باشی
↫هم رفیق داری👥
↫هم عشــ❤️ــق
↫هم امید و
↫هم #تکیه_گاه
♨️ #برادر_را_باید_داشت♨️
که اگر #نباشد
جایِ خالی اش🛋
با تمامِ #آدمهایِ خوبِ جهان هم پر نخواهد شد❌
جایت خیلی خالیست #برادر_شهــیدم😔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚 برشی از #دلتنگ_نباش 🌷فکر مهران خیلی مشغول بود. نمیدانست کدام راه را انتخاب کند. میخواست با #روح_ا
🔸روحالله تو مرام و معرفت یک بود👌جوری خودش رو برای #دیگران خرج میکرد که انگار خودی وجود ندارد❌ و #تمام_خودش برای دیگران است!
🔹چنین آدمی میتواند شیرینترین و #باارزشترین سرمایهاش که جـ❣ـانش است، برای نجات انسانها فدا کند. یک بار سر موضوعی با #برادرم حرف میزدیم. به او گفتم:
🔸من میدونم همه اطرافیانم👤 اگر منافعشون تهدید بشه، #من رو کنار میزارن و حاضر نیستند🚫 به خاطر من خودشون رو هزینه کنند. به جز دو نفر👥 که واقعا با مرام هستند: «مادرم» و #روحالله
به نقل از: یکی از رفقای شهید
#شهید_روح_الله_قربانی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌟🍃🌟🍃🌟 🌷 #کرامات_شهدا 🔹همیشه «یا زهرا» میگفت و البته عنایاتی هم نصیب ما میشد. مثلاً دو سه بار ا
💠من همه چیز را می بینم و میدانم
🔰بعد از #شهادت_سید خیلی اذیت شدیم😔 ولی من تمام سختیها را با جان و دلمـ💔 خریدم. دخترمان هم خیلی ناراحت میشد. من خودم پدر نداشتم و هنوز یک بچه #با_پدر میبینم ناراحت میشوم. بچه من هم همینطور است.
🔰چند وقت پیش کسالت داشتم و نتوانستم سر خاک شهید بروم که خواب #شهید را دیدم. خواب دیدم در راه #مشهد هستم🚎 و ایشان با چهرهای زیبا آمد😍 و گفت: #خانم نیامدی؟ #دلم_برایت تنگ شده است.
🔰گفتم: تو که میدانی مریض شدم🤒 و حال نداشتم. گفت: آره! از بیماریات #ناراحت_شدم. گفتم: تو که میدانی چرا شفای منو نمیگیری⁉️ گفت: اینها همه آزمایش توست و انشاءالله #روسفید از این آزمایش بیرون میآیی و خوب میشوی☺️
🔰گفتم: کی؟ گفت: الان نیست❌ و برای بعداً هست. من از کارهای خوب و بد #دیگران گفتم که ایشان گفت: همه چیز را #میدانم و از همه چیز اطلاع کامل دارم. گفت: حواسم به تو و زهرا هست و #امکان_ندارد یک لحظه از تو و زهرا غافل شوم⭕️
راوی:همسر شهید
#شهیدسیدمجتبی_علمدار
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
🌷با لالہ شهیدِ عشق را این سخن اسٺ
اے لالہ طراوٺ از خون من اسٺ
🌴سر دادن و جان به #دیگران بخشیدن
این شیوه #عاشقان❤️ گلگون ڪفن اسٺ
#شهید_رضا_رضاییان_شریف_ابادی
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🍂شهید مدافع حرم #فاطمیون " #محمد_بخشی "/ نوجوان اما مرد شهادت…
🥀فرزند #سوم خانواده بود. سنش به بیست نمیرسید اما آنقدر بزرگمنشانه رفتار میکرد که همه حسابش را از هم سن و سالانش جدا میدانستند.
🍂اهل کمک به #دیگران بود. کمک کردن را نه از روی اجبار بلکه با لذت و #علاقه انجام میداد.
#شهید_محمد_بخشی🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
3⃣6⃣#قسمت_شصت_وسه
💢سر به #آسمان🌫 بلند مى کند و مى گوید:_خدایا پناه بر تو از شر دشمنان اهل بیت ، گواه باشد که من از #دشمنان آل محمد #بیزارى مى جویم.سپس صورت اشکبارش را بر پاهاى امام مى گذارد و مى پرسد:_آیا راهى براى توبه و بازگشت هست ؟امام مى فرماید:
آرى ، خداوند توبه پذیر است.
پیرمرد که انگار از یک کابوس وحشتناك #بیدار شده است و جان و جوانى اش را دوباره پیدا کرده ،
🖤#عصایش را به زمین مى اندازد و همچون جنون زده ها مى دود و فریاد مى کشد:_مردم ! ما فریب خوردیم. اینها #دشمنان #خدا نیستند. اینها #اهلبیت پیامبرند، #قاتلین اینها؛ دشمنان خدایند، #یزید دشمن خداست. آن پیامبرى که در اذانها شهادت، به رسالتش مى دهید، پدر اینهاست. توبه کنید! جبران کنید! برگردید! #مامورى که از لحظاتى پیش ، کمر به قتل پیرمرد بسته و به #تعقیب او پرداخته ، اکنون به پیرمرد مى رسد و با #ضربه شمشیرى میان سر و بدن او فاصله مى اندازد،...
💢آنچنانکه پیرمرد چند گامى را هم بى سر مى دود و سپس بر زمین مى افتد....
مردم، مردمى که شاهد این صحنه بوده اند، بیش از آنکه #هشیار و متنبه شوند، مرعوب و #وحشتزده مى شوند.بیش از این ، نگاه داشتن کاروان مصلحتنیست... کاروان را در زیر بار سنگین #نگاهها به سمت قصر یزید، حرکت مى دهند
#یزید، همه اعیان و #اشراف_شام و بزرگان #یهود و #نصارى و #سران_بنى_امیه و #سفرا را براى شرکت در این جشن بزرگ دعوت کرده است...
🖤#قصر را به انواع زینتها #آراسته و #شرابهاى گوناگون تدارك دیده است . پیداست که یزید به #بزرگترین_پیروزى زندگى خود، دست یافته است....
یزید به هنگام شنیدن خبر ورود کاروان سرها و اسرا، در حین مستى وسرخوشى، ناگهان ناله شوم کلاغها را مى شنود و با خود آنچنان که دیگران بشنوند، زمزمه مى کند: _در این هنگام که محمل شتران رسید و آن خورشیدها بر تل جیران# درخشید، ✨کلاغ 🦅ناله کرد و من گفتم :
💢 چه ناله کنى ، چه نکنى ، من طلبم را وصول کردم و به آنچه مى خواستم رسیدم.هم اکنون نیز، با #غرور و تبختر بر تخت تکیه زده است و ورود کاروان شما را #نظاره مى کند.... او که #همه_تلاش خود را براى #تحقیر این کاروان و #تعظیم دم و دستگاه خود به کار گرفته است،... اکنون به تماشاى #شکوه و #عزت خود و #خفت و خوارى #کاروان نشسته است.
همه اهل کاروان را از بزرگ و کوچک ، با #طناب به یکدیگر بسته اند.
🖤یک سر طناب را برگردن سجاد افکنده اند و سر دیگر را به بازوى تو بسته اند.... طناب دیگر از بازوى تو به دستهاى سکینه... و طناب دیگر و دست دیگر و بازوى دیگر... و #همه اهل کاروان به گونه اى به هم #وصل شده اند....
که اگر کسى #کندتر و یا #تندتر برود، #دیگران را با خود #به_زمین_بیفکند و اسباب #خنده و #مضحکه شود....
#به_محض_ورود به مجلس، #امام رو مى کند و به یزید و با لحنى آمیخته از #شکوه و #اعتراض و #توبیخ مى گوید:
_✨اى یزید! گمان مى کنى که اگر رسول خدا ما را در این حال ببیند، چه مى کند⁉️
💢با همین #اولین_کلام امام ، حال مجلس #دگرگون مى شود.... یزید فرمان مى دهد... که بند از دست و پاى شما و غل و زنجیر از دست و پا و گردن امام ، باز کنند.... یزید در دو سوى خود امرا و بزرگان را نشانده است....براى شما جایى درست مقابل خویش ، تدارك دیده است.... و سرها را در طبقهایى پیش روى خود چیده است.... #دختران و #زنان تا مى توانند #به_هم #پناه مى برند...
و به درون هم مى خزند...
#ادامه_دارد....
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
↫سیل میاد بچه #بسیجی!
↫زلزله میشه بچه #بسیجی!
↫جنگ میشه بچه #بسیجی!
↫لب مرز درگیری، بچه بسیجی!
↫تیر و ترکش بچه #بسیجی!
↫داعـش میاد بچه #بسیجی!
↫فحش خور بچه #بسیجی!
💥اما حقوق، مزایا، ژن خوب، سفر خارج کشور، اختلاس واسه #دیگران!
هرجای دنیا اگر چنین نیروی پایه کاری داشت که #بی_منت کار کنن حلوا حلواشون میکردن نه مثل ما با طعنه و کنایه تخریبشون کنن❌
#هفته_بسیج_گرامی_باد
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh