eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.4هزار عکس
6.6هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
مقدمة خوب شدن سپردن دستت به دست خوبان است👌. و چه خوبی بهتر از #شهید! 🔹بیا همچون شهیدان🌷بیكران باش 🔸به فكر دردهای #دیگران باش! 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
همه #لباس مخصوص #جبهه پوشیده بودند به‌ جز او به ‌سختی در میان جمعیت پیداش کردم. گفتم: « علیرضا چرا لباس #نپوشیدی ؟! مگه نمیخوای بری جبهه؟!» گفت: « من به خاطر #خدا به جبهه می‌رم. دوست ندارم کسی منو در این لباس ببینه و بگه پسر فلانی هم #رزمنده ست؛ نمی‌خوام کارم برای #دیگران باشه، میخوام فقط برای خدا به جبهه برم ...» #شهید_علیرضا_نکونام 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🏴 👇👇 👈وقتی‌که رعايت ارزشهای اسلامی نشود، جامعه ازلحاظ ارزشها میشود. انسان اين تحوّلات اجتماعى را میفهمد؛ باید مراقب بود. یعنی این ✔️ یعنی آن کسانی که حوزه حاکمیتشان شخص خودشان است، مواظب باشند. آن کسانی هم که حوزه حاکمیتشان از شخص خودشان وسیعتر است، هم مواظب خودشان باشند، هم مواظب باشند. ❌کسانی که در رأسند، هم مواظب خودشان باشند، هم مواظب کل جامعه باشند که به سمت دنیاطلبی، به سمت دل بستن به زخارف دنیا و به سمت خودخواهی نروند. ⭕️این معنایش آباد نکردن جامعه نیست؛ جامعه را کنند و به وجود آورند؛ اما برای شخص خودشان نخواهند؛ این است. هر کس بتواند جامعه اسلامی را ثروتمند کند و کارهای بزرگی انجام دهد، بزرگی کرده است... 🚫 آن است که کسی برای خود بخواهد؛ برای خود حرکت کند؛ از یا غیر بیت‌المال، به فکر جمع کردن برای خود بیفتد؛ این بد است. باید باشیم. 🎙مقام معظم رهبری 1377/2/18 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#ابراهیم طوری برخورد میکرد که گویی ازتمام رفاهیات دنیایی برخوردار است. گذران زندگی برای او که #یتیم بزرگ شده سخت بود⚡️اما با کار در بازار،درآمدلازم💰را برای خودش کسب کرد. اوپول خودش راهم برای #دیگران هزینه میکرد. ✘نه موقعیتهای ویژه او را ذوق زده میکردو✘ نه از دست دادن موقعیتها او راناراحت میکرد. #شهیدابراهیم_هادی 📚سلام برابراهیم2 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1⃣7⃣7⃣ 🌷 📿 🌷روایت اول↯↯ 🔰اکثرا دوست داشت دستش باشد و از بازی کردن با آن لذت می برد... معمولا هم تسبیح های خوب را از می گرفت، فقط سه بار از کلکسیون اتاق من تسبیح برداشت.😅 برای هم به محمدرضا تسبیح هدیه دادم🎁... 🔰معمولا سوئیچ موتورش🏍 را به تسبیح📿 وصل می کرد؛ سوئیچ که روی موتور بود، هم دور دستش.می گفت: به خاطر اینکه وقتی سوئیچ رو در میاره نتونه ببردش😅 🌷‌روایت دوم↯↯ 🔰شبی که و و و شهید شدند🌷، وقتی رفتیم بالا سر محمدرضا بعد از اینکه پیکرهای مطهرشان⚰ را به ماشین منتقل کردیم؛ قرار شد برگردیم عقب و یک جابجایی انجام بدهیم که شد. 🔰یکی از بچه ها موتورش را از روی زمین برداشت، می خواستیم ببینیم موتورش 🏍کدام است⁉️همه گیج بودیم، متوجه نمی شدیم چی به چی است. 🔰با اینکه سوئیچ به موتور نمی خورد⭕️ اما میدانستیم این سوئیچ موتور ، چون یک تسبیح سبز رنگ به آن آویزان بود.یکی از بچه ها سوئیچ و تسبیح📿 آویزان به آن را برد بالا؛ شب بود🌚 ولی دیدیم...😢 🌷روایت سوم↯↯ 🔰فردای آن اتفاق به برگشتیم. یکی از دوستانی که رفته بود بیمارستان🚑 برای کارهای خودش، تعریف می کرد:به بیمارستان که رسیدم و متوجه شدند از رزمنده های یگان هستم، اطلاع دادند که دو نفر از بچه هایمان شدند🕊 و برای شناسایی به محلی بروم که پیکر آن دو شهید🌷 بزرگوار بود. و را شناسایی کردم... 🔰چون دو ساعت⌚️ قبل از آنها یک عملیات دیگری هم داشتیم، در جریان نبودم؛ گفتم: "کی این اتفاق افتاده⁉️.."حالم بدتر شده بود و داشتم برمی گشتم که مجددا گفتند: "صبر کن دیگر هم هست..."خیلی منقلب شدم، گفتم: "مگه چه خبر شده؟! ⁉️ 🔰وقتی برای شناسایی رفتم، یک نشانم دادند که به یک رنگ آویزان بود؛ همان جا گفتم: "این دهقان امیریه😔"آخر هم عامل شناسایی اش شد همان سوئیچ همراه با 📿... 🌷🕊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌸🍃 ✍حاج آقا قرائتی زیبا گفتند: 💥تیر یعنی چه⁉️ 💔 یعنی همین کارهایی است که ما در کوچه و خیابان انجام میدهیم!😔 👈همین و رعایت نکردن ها است سه شعبه دارد! 🔹یک شعبه اش این است که گناه🚷 کرده ایم. 🔹یک شعبه اش این است که را به گناه انداختیم. 🔹یک شعبه هم قلب (عج)💔 است که نشانه گرفتیم💘 وااااای بر ما😭 ❣ این تا برسد به دست تو ⇜هم از کوچه های گذشته ⇜هم از کربلا ⇜هم از بازار شام! را در آغوش بگیر و بگو برایت روضه بخواند😔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1⃣4⃣9⃣ 🌷 ❣احمد بسیار تو دل برو💞 و دوست داشتنی بود. رفتار می کرد. در رابطه من و احمد ⇜ ⇜دوست داشتن و مهربانی😍 ⇜احترام،محبت و موج می زد. ❣رابطه صمیمی و تنگاتنگی💞 با احمد داشتیم. نه تنها فرزند، که سنگ صبور و همه وجودم بود. احمد اهل بگو بخند با نا محرم نبود🚫 و حدود را به درستی رعایت می کرد👌 و امکان نداشت با صمیمی شود. ❣احمد این حدیث (علیه السلام) را همیشه برای من می خواند: 👈“برای دنیـ🌍ـای خودت چنان عمل کن که گویا در دنیا زندگی می کنی و برای آخرت خودت چنان عمل کن که گویا همین فردا .” معتقد بود این حدیث باعث جلوگیری از افراط و تفریط در میان می شود. او مبنای زندگی خودش را بر همین اساس گذاشته بود. ❣اهل تفریح و خوش گذرانی بود، با دوستانش👥 بیرون می رفت، از ماشینش🚘 استفاده می کرد؛ ولی حد همه چیز را نگه می داشت و همه چیزش به جا بود. اهل و زیاده روی نبود❌ تلاش می کرد تا را شاد کند تا همه از زندگی لذت ببرند. راوی: مادر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
6⃣9⃣9⃣ 🌷 💠من همه چیز را می بینم و میدانم 🔰بعد از خیلی اذیت شدیم😔 ولی من تمام سختی‌ها را با جان و دلمـ💔 خریدم. دخترمان هم خیلی ناراحت می‌شد. من خودم پدر نداشتم و هنوز یک بچه می‌بینم ناراحت می‌شوم. بچه من هم همینطور است. 🔰چند وقت پیش کسالت داشتم و نتوانستم سر خاک شهید بروم که خواب را دیدم. خواب دیدم در راه هستم🚎 و ایشان با چهره‌ای زیبا آمد😍 و گفت: نیامدی؟ تنگ شده است. 🔰گفتم: تو که می‌دانی مریض شدم🤒 و حال نداشتم. گفت: آره! از بیماری‌ات . گفتم: تو که می‌دانی چرا شفای منو نمی‌گیری⁉️ گفت: این‌ها همه آزمایش توست و ان‌شاءالله از این آزمایش بیرون می‌آیی و خوب می‌شوی☺️ 🔰گفتم: کی؟ گفت: الان نیست❌ و برای بعداً هست. من از کار‌های خوب و بد گفتم که ایشان گفت: همه چیز را و از همه چیز اطلاع کامل دارم. گفت: حواسم به تو و زهرا هست و یک لحظه از تو و زهرا غافل شوم⭕️ راوی:همسر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ 💠مقابله با ظلم 💢عملی ترین ایدئولوژی که در رفتار احمد دیده میشد بود. اجازه نمی داد❌ به کسی تعدی شود یا کسی مورد قرار گیرد. از ظالم متنفر😠 بود. 💢در بین ظالمان و غاصبانِ عالم👹 را در رأس می دانست و به عنوان رژیم جعلی که به خاک کشورش کرده بود از اسرائیل متنفر و بیزار و عاشق مبارزه با بود. 💢نسبت به تضییع حقوق خود و دیگران بود👌 و اجازه نمی داد کسی حقش را ضایع کند. مقابل کسانی که به او و سایرین اهمیت نمی دادند، می ایستاد. در هیچ موضوعی در برابر ظلم به سکوت نمی کرد🚫 💢 پایبند به حفظ کرامت انسانی بود✅ و این کرامت را هم برای خود و هم برای رعایت می کرد. 📚ملاقات در ملکوت 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#دلتنگـــی_خواهران_شهـــدا🌷 🌾برادر که داشته باشی ⇜برایت مهم نیست که #دیگران کنارت هستند یا نه❗️ #تو کسی را داری که جایِ خالیِ #تمامِ_آدمهایِ_دنیا را برایت پر می کند، کسی که مانندِ کوهی محکم💪 و استوار، پشتِ بی پناهی ات می ایستد و به #جایِ_تو با نگرانی و ترس هایِ تو می جنگد ⇜در نا امیدی ات #امید می شود و با تمامِ عشــ💖ـق و توانش در هر شرایطی دنبالِ شادی و #لبخندِ_تو می گردد . 🌾برادر که داشته باشی ⇜یکی را داری که به سمتِ پیروزی✌️ و #موفقیت روانه ات کند و موفق که شدی؛ بِایستد وبا کمالِ #افتخار، تشویقت کند👏. ⇜کسی که برایِ #خوشبختیِ_تو زمین و زمانه را به هم بدوزد😍 و تحتِ هر شرایطی هم که باشد👌 پایِ تمامِ حرف و #قرارهایش بایستد✔️ 🌾برادر که داشته باشی ↫هم رفیق داری👥 ↫هم عشــ❤️ــق ↫هم امید و ↫هم #تکیه_گاه ♨️ #برادر_را_باید_داشت♨️ که اگر #نباشد جایِ خالی اش🛋 با تمامِ #آدمهایِ خوبِ جهان هم پر نخواهد شد❌ جایت خیلی خالیست #برادر_شهــیدم😔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔸روح‌الله تو مرام و معرفت یک بود👌جوری خودش رو برای #دیگران خرج می‌کرد که انگار خودی وجود ندارد❌ و #تمام_خودش برای دیگران است! 🔹چنین آدمی می‌تواند شیرین‌ترین و #باارزش‌ترین سرمایه‌اش که جـ❣ـانش است، برای نجات انسان‌ها فدا کند. یک بار سر موضوعی با #برادرم حرف می‌زدیم. به او گفتم: 🔸من میدونم همه اطرافیانم👤 اگر منافعشون تهدید بشه، #من رو کنار می‌زارن و حاضر نیستند🚫 به خاطر من خودشون رو هزینه کنند. به جز دو نفر👥 که واقعا با مرام هستند: «مادرم» و #روح‌الله به نقل از: یکی از رفقای شهید #شهید_روح_الله_قربانی #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💠من همه چیز را می بینم و میدانم 🔰بعد از خیلی اذیت شدیم😔 ولی من تمام سختی‌ها را با جان و دلمـ💔 خریدم. دخترمان هم خیلی ناراحت می‌شد. من خودم پدر نداشتم و هنوز یک بچه می‌بینم ناراحت می‌شوم. بچه من هم همینطور است. 🔰چند وقت پیش کسالت داشتم و نتوانستم سر خاک شهید بروم که خواب را دیدم. خواب دیدم در راه هستم🚎 و ایشان با چهره‌ای زیبا آمد😍 و گفت: نیامدی؟ تنگ شده است. 🔰گفتم: تو که می‌دانی مریض شدم🤒 و حال نداشتم. گفت: آره! از بیماری‌ات . گفتم: تو که می‌دانی چرا شفای منو نمی‌گیری⁉️ گفت: این‌ها همه آزمایش توست و ان‌شاءالله از این آزمایش بیرون می‌آیی و خوب می‌شوی☺️ 🔰گفتم: کی؟ گفت: الان نیست❌ و برای بعداً هست. من از کار‌های خوب و بد گفتم که ایشان گفت: همه چیز را و از همه چیز اطلاع کامل دارم. گفت: حواسم به تو و زهرا هست و یک لحظه از تو و زهرا غافل شوم⭕️ راوی:همسر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🌷با لالہ شهیدِ عشق را این سخن اسٺ اے لالہ طراوٺ از خون من اسٺ 🌴سر دادن و جان به بخشیدن این شیوه ❤️ گلگون ڪفن اسٺ 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🍂شهید مدافع حرم " "/ نوجوان اما مرد شهادت… 🥀فرزند خانواده بود. سنش به بیست نمی‌رسید اما آنقدر بزرگ‌منشانه رفتار می‌کرد که همه حسابش را از هم سن و سالانش جدا می‌دانستند. 🍂اهل کمک به بود. کمک کردن را نه از روی اجبار بلکه با لذت و انجام می‌داد. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
📚 ⛅️ 3⃣6⃣ 💢سر به 🌫 بلند مى کند و مى گوید:_خدایا پناه بر تو از شر دشمنان اهل بیت ، گواه باشد که من از آل محمد مى جویم.سپس صورت اشکبارش را بر پاهاى امام مى گذارد و مى پرسد:_آیا راهى براى توبه و بازگشت هست ؟امام مى فرماید: آرى ، خداوند توبه پذیر است. پیرمرد که انگار از یک کابوس وحشتناك شده است و جان و جوانى اش را دوباره پیدا کرده ، 🖤 را به زمین مى اندازد و همچون جنون زده ها مى دود و فریاد مى کشد:_مردم ! ما فریب خوردیم. اینها نیستند. اینها پیامبرند، اینها؛ دشمنان خدایند، دشمن خداست. آن پیامبرى که در اذانها شهادت، به رسالتش مى دهید، پدر اینهاست. توبه کنید! جبران کنید! برگردید! که از لحظاتى پیش ، کمر به قتل پیرمرد بسته و به او پرداخته ، اکنون به پیرمرد مى رسد و با شمشیرى میان سر و بدن او فاصله مى اندازد،... 💢آنچنانکه پیرمرد چند گامى را هم بى سر مى دود و سپس بر زمین مى افتد.... مردم، مردمى که شاهد این صحنه بوده اند، بیش از آنکه و متنبه شوند، مرعوب و مى شوند.بیش از این ، نگاه داشتن کاروان مصلحتنیست... کاروان را در زیر بار سنگین به سمت قصر یزید، حرکت مى دهند ، همه اعیان و و بزرگان و و و را براى شرکت در این جشن بزرگ دعوت کرده است... 🖤 را به انواع زینتها و گوناگون تدارك دیده است . پیداست که یزید به زندگى خود، دست یافته است.... یزید به هنگام شنیدن خبر ورود کاروان سرها و اسرا، در حین مستى وسرخوشى، ناگهان ناله شوم کلاغها را مى شنود و با خود آنچنان که دیگران بشنوند، زمزمه مى کند: _در این هنگام که محمل شتران رسید و آن خورشیدها بر تل جیران# درخشید، ✨کلاغ 🦅ناله کرد و من گفتم : 💢 چه ناله کنى ، چه نکنى ، من طلبم را وصول کردم و به آنچه مى خواستم رسیدم.هم اکنون نیز، با و تبختر بر تخت تکیه زده است و ورود کاروان شما را مى کند.... او که خود را براى این کاروان و دم و دستگاه خود به کار گرفته است،... اکنون به تماشاى و خود و و خوارى نشسته است. همه اهل کاروان را از بزرگ و کوچک ، با به یکدیگر بسته اند. 🖤یک سر طناب را برگردن سجاد افکنده اند و سر دیگر را به بازوى تو بسته اند.... طناب دیگر از بازوى تو به دستهاى سکینه... و طناب دیگر و دست دیگر و بازوى دیگر... و اهل کاروان به گونه اى به هم شده اند.... که اگر کسى و یا برود، را با خود و اسباب و شود.... به مجلس، رو مى کند و به یزید و با لحنى آمیخته از و و مى گوید: _✨اى یزید! گمان مى کنى که اگر رسول خدا ما را در این حال ببیند، چه مى کند⁉️ 💢با همین امام ، حال مجلس مى شود.... یزید فرمان مى دهد... که بند از دست و پاى شما و غل و زنجیر از دست و پا و گردن امام ، باز کنند.... یزید در دو سوى خود امرا و بزرگان را نشانده است....براى شما جایى درست مقابل خویش ، تدارك دیده است.... و سرها را در طبقهایى پیش روى خود چیده است.... و تا مى توانند مى برند... و به درون هم مى خزند... .... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
↫سیل میاد بچه ! ↫زلزله میشه بچه ! ↫جنگ‌ میشه بچه ! ↫لب مرز درگیری، بچه بسیجی! ↫تیر و ترکش بچه ! ↫داعـش میاد بچه ! ↫فحش خور بچه ! 💥اما حقوق، مزایا، ژن خوب، سفر خارج کشور، اختلاس واسه ! هرجای دنیا اگر چنین نیروی پایه کاری داشت که کار کنن حلوا حلواشون میکردن نه مثل ما با طعنه و کنایه تخریبشون کنن❌ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh