eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
27.7هزار عکس
6.1هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem زیارت نیابتی @Shahid_nazarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
میدانی آقاجان❗️ مانده ایم ازهمان روز اول همان روز در همان موقع کنار در خانه 🏡میدانی اگر خواب نبودیم😭 ●◄کار به نمیرسید ●◄به خار در نمیرسید ●◄به جگرِ سوخته مجتبی ●◄به ظهر 😭 ●◄به زندان ●◄به زهر ●◄به غربت یتیمی نمیرسید😭 اگرخواب نبودیم❗️ کار به شما نمیرسید... این مداد دست من✍ است و پاک کن دست خط خطی کردن📝 کارمن است و کردن کار شما اگر شما نبودی آبرویم آب میشد😓 بازهم مراببخش 😭 سربه زیر میکنم 🍃🌸 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4⃣7⃣4⃣ 🌷 ✍مادر شهید 🌷یکبار ابوالفضل بود و صف هم شلوغ. خیلی معطل شدم؛ یک دفعه دیدم کسی زد روی شانه ام و را کشید. 🌷سرم را خیلی زود برگردانم عقب. دیدم ابوالفضل است با ابروهای گره خورده. اشاره کرد که بیایم . وقتی از آمدم بیرون، با ناراحتی گفت: «مگه من مُردم که شما اومدین صف نونوایی؟ اون هم جلوی این همه !» بابت خدا را شکر کردم ... 🌷ابوالفضل همیشه به ما سفارش می کرد، می گفت:«اگه می خواید قیامت جلوی حضرت زهرا علیه السلام باشین نباید گوش به حرف دیگران بدید و روی مد رفتار کنین. 🌷نباید بگید جامعه فلان حرف رو می گه یا فلان چیز رو می خواد. باید نگاه کنین به آیات و زندگی علیه السلام ببینی اونها چی می گن، همون کار رو بکنین...» 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
📚 ✨بسم الله النور✨ ⚜مَن کانَ یُریِدُ العِزَّهَ فَللّهِ العِزَّهُ جَمیعا 💢سربلند، داستان است که می خواست سری در میان سر ها درآورد؛ هر چند که باشد😔. 💢سربلند، داستان است. جابری که به زیارت ارباب بی سرش رفت👥اما با 💢سربلند، داستان است که میخواست حسین باشد؛ تاثیرگذار باشد👌. 💢سربلند، به معنای واقعی کلمه یعنی یعنی سر را بریدن و درنهایت بی سر شدن 💢سربلند، یعنی شدن. یعنی آنقدر والا شدن که از دست راهبر انقلاب، لقب گرفتن. 💢سربلند، یعنی از هزاران منبر و سخنرانی درباره ارزش بالاتر بودن، یعنی جریان ساز شدن✊؛ یعنی نماینده هزاران گل گلگون کفن مدافع حرم🌷 شدن. 💢سربلند، یعنی تلاش های بی وقفه، یعنی شب نخوابیدن های طولانی، یعنی های قضا نشده🚫. 💢سربلند، یعنی ، البته صد رحمت به مارکوپولو! 💢سربلند، یعنی پاسدار کتاب و کتابخوانی📚 بودن، یعنی شدن، یعنی باذوق😃 و تمیز کار کردن، آتش به اختیار فرهنگی بودن. 💢سربلند، یعنی چک برگشتی که یعنی ، یعنی آن که بردن اش، و همه می دانیم که رفتن کجا، بردن کجا😞. 💢سربلند، یعنی با جلوی دوربین🎥 ایستادن، یعنی ، یعنی فرمانده دبابه بودن. 💢سربلند، یعنی زندگی به سبک . و در نهایت 💢سربلند، یعنی روضه مجسم و غریب گیر آمدن بین وحوش درنده😈. 📚مطالعه این کتاب( ) اکیدا به همه دوستان توصیه می شود✅. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
6⃣9⃣9⃣ 🌷 💠من همه چیز را می بینم و میدانم 🔰بعد از خیلی اذیت شدیم😔 ولی من تمام سختی‌ها را با جان و دلمـ💔 خریدم. دخترمان هم خیلی ناراحت می‌شد. من خودم پدر نداشتم و هنوز یک بچه می‌بینم ناراحت می‌شوم. بچه من هم همینطور است. 🔰چند وقت پیش کسالت داشتم و نتوانستم سر خاک شهید بروم که خواب را دیدم. خواب دیدم در راه هستم🚎 و ایشان با چهره‌ای زیبا آمد😍 و گفت: نیامدی؟ تنگ شده است. 🔰گفتم: تو که می‌دانی مریض شدم🤒 و حال نداشتم. گفت: آره! از بیماری‌ات . گفتم: تو که می‌دانی چرا شفای منو نمی‌گیری⁉️ گفت: این‌ها همه آزمایش توست و ان‌شاءالله از این آزمایش بیرون می‌آیی و خوب می‌شوی☺️ 🔰گفتم: کی؟ گفت: الان نیست❌ و برای بعداً هست. من از کار‌های خوب و بد گفتم که ایشان گفت: همه چیز را و از همه چیز اطلاع کامل دارم. گفت: حواسم به تو و زهرا هست و یک لحظه از تو و زهرا غافل شوم⭕️ راوی:همسر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♨️آخرین ملاقات شهید احمد کاظمی با معظم انقلاب: 🔰دو هفته پیش(قبل از شهادتشان🌷) پیش من آمد و گفت از شما دو دارم: ☝️یکى این‌که دعا کنید من بشوم، ✌️دوم این‌که دعا کنید من بشوم. 🔰گفتم شماها واقعاً حیف است ؛ شماها که این روزگارهاى مهم را گذراندید✅ نباید بمیرید📛شماها همه‌تان باید شوید؛ ولیکن حالا است و هنوز کشور و نظام به شما احتیاج دارد☺️ 🔰بعد گفتم آن روزى که خبر را به من دادند، من گفتم صیاد، شایسته‌ى شهادت🌷 بود؛ حقش بود؛ بود صیاد بمیرد. وقتى این جمله را گفتم، چشم‌هاى شهید کاظمى پُرِ اشک شد😢 گفت: ان‌شاءاللَّه را هم به‌تان بدهند! 🔰فاصله‌‌ى بین مرگ و زندگى، فاصله‌ى بسیار است؛ یک لحظه⚡️ است. ما سرگرم زندگى هستیم و از حرکتى که همه به سمت لقاءالله💫 دارند. خدا را ملاقات مى‌کنند؛ هر کسى یک طور؛ بعضى‌ها روسفید✨ خدا را ملاقات مى‌کنند، که و این برادران👥 حتماً از این قبیل بودند؛ اینها زحمت کشیده بودند. 🔰ما باید سعى‌مان این باشد که خدا را ملاقات کنیم؛ چون از حالا تا یک لحظه‌ى دیگر، اصلاً نمى‌دانیم🗯 که ما از این مرز عبور خواهیم کرد یا نه⁉️ احتمال دارد همین یک ساعت⏰ دیگر یا یک روز دیگر برسد که از این مرز عبور کنیم. 🔰از خدا بخواهیم که مرگ ما مرگى باشد که خود آن هم ان‌شاءالله مایه‌ى روسفیدى👌 ما باشد. ان‌شاءالله خدا شماها را . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
6⃣8⃣0⃣1⃣ 🌷 📚برشی از کتاب 📝به هوای دورهمی و اردو و به موسسه آمدیم. گروه بندی👥 شدیم و عدل شد سرگروهمان. با خوش اخلاقی و خنده رویی☺️ من را شیفته خودش کرد. با کتاب📘 دیدم که جانم می‌رود نگاهم را درباره عوض کرد. 📝خودش کتاب هنر را دوست می‌داشت. با عشق❤️ از آن حرف می‌زد. دستگیری اهل بیت از وسط جنگ و جبهه را تعریف می‌کرد. در گوشمان می‌خواند که انتخاب کنید. 📝می‌گفت: برو تو گلستان شهدا🌷 یکی‌شون بهت چشمک می‌زنه😉 همون . خودش هم با طرح رفاقت بسته بود. جمله‌هایش را روی تابلو می‌نوشت✍ از میانشان این در ذهنم حک شد: ! با تمام وجود درک کردم که تویی💖 و تنها راه رسیدن به این عشق است👌 📝در اردوی 💫 به رسیدیم. تا از اتوبوس🚎 پیاده شدیم کفش هایش رو در آورد. صحبتی از را برایمان نقل کرد: ما اینجا داریم قدم می‌ذاریم رو . وقتی جنازه ای پیدا میشه فقط چند تیکه استخونه😔 گوشتش کجاست؟ کجاست؟ چشمش کجاست⁉️ همه اینها تو این . 📝از ته دل آرزو می‌کرد که ای کاش بتواند با جریان‌ساز باشد. در آخرین پیامش📲 برایم نوشت: سلام داداش خوبی بدی دیدی ان‌شاءالله امروز عازمم دعاکن بشم. بهش زنگ زدم📞 پرسیدم: کی برمی‌گردی؟ خیلی جدی گفت: ان‌شاءالله دیگه . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💠من همه چیز را می بینم و میدانم 🔰بعد از خیلی اذیت شدیم😔 ولی من تمام سختی‌ها را با جان و دلمـ💔 خریدم. دخترمان هم خیلی ناراحت می‌شد. من خودم پدر نداشتم و هنوز یک بچه می‌بینم ناراحت می‌شوم. بچه من هم همینطور است. 🔰چند وقت پیش کسالت داشتم و نتوانستم سر خاک شهید بروم که خواب را دیدم. خواب دیدم در راه هستم🚎 و ایشان با چهره‌ای زیبا آمد😍 و گفت: نیامدی؟ تنگ شده است. 🔰گفتم: تو که می‌دانی مریض شدم🤒 و حال نداشتم. گفت: آره! از بیماری‌ات . گفتم: تو که می‌دانی چرا شفای منو نمی‌گیری⁉️ گفت: این‌ها همه آزمایش توست و ان‌شاءالله از این آزمایش بیرون می‌آیی و خوب می‌شوی☺️ 🔰گفتم: کی؟ گفت: الان نیست❌ و برای بعداً هست. من از کار‌های خوب و بد گفتم که ایشان گفت: همه چیز را و از همه چیز اطلاع کامل دارم. گفت: حواسم به تو و زهرا هست و یک لحظه از تو و زهرا غافل شوم⭕️ راوی:همسر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh