eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
159 دنبال‌کننده
484 عکس
288 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️حمله تند روزنامه جمهوری اسلامی به سیدحسن خمینی: کاری نکنید انگیزه حمایت شما از اتباع افغانستانی را به اطلاع عموم برسانیم! روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: 🔹کسي که براي اتباع افغانستانی در حرم امام جلسه می گذارد به اين سؤال اساسي جواب بدهد که چگونه به خود اجازه مي‌دهيد نفوذي های طالبان را با فاطميون که همه ما قدردان آنها هستيم مقايسه کنید؟ 🔹شما يا از افکار عمومی مردم ايران که يکپارچه خواستار اخراج اتباع غيرمجاز افغانستانی هستند بي‌خبر هستيد که در اينصورت حق اظهارنظر در اين زمينه را نداريد و يا اطلاع داريد و اينگونه برخلاف اراده مردم ايران از تهديدکنندگان امنيت کشور حمايت می کنيد. 🔹چنين فردي چگونه به خود حق مي‌دهد سخن حق هشداردهندگان درباره تهديدهاي اتباع غيرمجاز افغانستانی را دروغ بداند و در عين حال از انتساب خود به امام خمينی سخن بگويد؟ 🔹خواص، از انگيزه شما براي حمايت از جماعت موردنظرتان جهت گرم کردن بازارتان اطلاع دارند، کاری نکنيد که جزئيات آن را به اطلاع عموم برسانند. پرونده تشريفاتی ساختن حرم امام ساده‌زيست، جهت درس گرفتن از روزگار براي شما کافي نيست؟! ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌تهدید یا تشدید؟! برخی از رفتارها و گفتارهای آیة‌الله در سال جاری (مثل تشرف به معلیٰ، ارسال به و اظهار برخی ) اگرچه قدری غیرمنتظره بودند ولیکن نشان داد که اگر ایشان بخواهند مسیر درست جدشان؛ را پیشه کنند، کاربلد هستند ولیکن این‌همه چرخش ناگهانی، قدری هم چندان باورپذیر نبود! فلذا بنده در آن، تشکیک کردم! 👈این‌جا👉 بازگشت آ.سیدحسن به آغوش و به مفهوم زاویه گرفتن وی با فرقه‌ای بود که آن‌را می‌نامیم. به همین علت، و واهی مذکور به آ.سیدحسن هم، قابل تردید است! زیرا این تهدید سخیف یا نوعی انتقام‌جویی از ایشان است (که چرا از اردوگاه دارد فاصله می‌گیرد؟!) و یا تشدید و تحکیم هماهنگی برای باورپذیر جلوه دادن نقشه ایشان در است! ⁉️ آیا آ.سیدحسن همچنان در تحول ولایی خودش، استوار می‌ماند و بالاتر می‌آید و از این تهدیدها نمی‌ترسد؟ و یا اینکه مجدداً به و باند مفسد و خائن و غرب‌گدای مدعیان بر می‌گردد؟! برای فهم چنین نتیجه‌ای باید به انتظار آینده نشست و گفتار و رفتار ایشان را رصد نمود! بنده به عنوان کسی که سال‌ها توفیق حضور در حلقات درسی ارزشمند (فقه و اصول و تفسیری) ایشان در مرقد امام را داشته‌ام، خیلی امیدوارم که از لحاظ نیز همچون ، به رشد قابل قبولی برسند ان‌شاءالله. ولیکن اگر نتواند خود و خانواده خود را از چنبره و سلطه نفوذ منحرفینی از قبیل؛ و خاتمی‌ها (محمدومحمدرضا و..) رها سازد کماکان در ، متأسفانه خواهد لنگید! چنانکه پسرشان (سید احمد) از روی بچگی و ساده‌لوحی، دل و فکر خود را به این و حتی رسوائی مثل ، سپرده است و آشکارا خود را در قرار داده است!! گویا که هرگز نخواسته یا نتوانسته «نهضت+نظام» و خمینی‌ره را فهم نماید و حداقل در آن تأملی نماید! تا لااقل قدری در موضعگیری خود، احتیاطی بورزد! بنظر می‌رسد که سیداحمد همچون پدر مجتهدش (سیدحسن)، بیش از حد با بدان‌ی (مثل مجید و محمدرضا) بنشسته‌اند که متأسفانه خاندان ولایت‌شان را گم کرده‌اند! از این که این دو معمم با این مواضع سیاسی‌شان، فرزند و نوه مرحوم باشند، شگفت‌انگیز است تا چه رسد به اینکه از نوادگان باشند! در حالی‌که امام خمینی، تمام گرفتاری‌های را از می‌دانست و آنرا می‌نامید، برسیم به اینجا که ظریف را در آغوش خود بفشارند و به او دل ببندند که حاضر نیست حتی یکبار شعار مرگ بر آمریکای ملت را همراهی نماید! طلبه‌ای مثل که با مرامی از جنس خمینی خود را به آغوش از نوع می‌سپارد کجا؟! و طلبه‌ای مثل احمد خمینی که صرفاً عنوانی از آن امام را یدک می‌کشد و بلکه در مقابل آرمان‌های آن‌حضرت عمل می‌کند و خود را به آغوش فتنه‌جویان حقیری مثل ظریف می‌افکند کجا؟! این عجمیان است که اهلیت فرزند سببی حضرت روح‌الله را دارد نه احمد خمینی که عاری از اهلیت حتی نَسَبی با آن أَبرمرد دوران است. آن‌همه درایت و بصیرت و هوش و غیرت سیاسی امام راحلمان کجا؟! و اینهمه کج‌فهمی این نوادگان در عرصه سیاست و سیاسیون کجا؟! خدای تبارک و تعالی همه ما را به راه راست خودش هدایت فرماید 🤲 الهی آمین 🤲 سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۸/۲۷ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 باطن حیوانی انسان‌ها! باطن انسان‌ها اگرچه افکار و اعمال آن‌هاست ولیکن نه تنها در عُقبیٰ بلکه در دنیا هم قابل تجسم است! و یکی از مظاهر بارز و باطن انسان‌ها (متناسب با صفات حیوانی)، در قالب است. فلذا اگر کسی بتواند با (نهان‌بینی) به مجامع انسان‌ها (حیوانات ناطق) بنگرد، چیزی بجز نخواهد دید که در لابه‌لای آن‌ها تعدادی هم می‌تواند پیدا کند! یکی از اصحاب (ع) بنام (که نابینا بوده و در امام به شتافته) با شنیدن صدای حجاج می‌گوید: «ما اکثر الحجیج و اعظم الضجیج» (چه بسیارند حاجی‌ها و چه بلند است همهمه آن‌ها!) امام فرمودند: «ما أقل الحجیج و أکثر الضجیج»! (چه اندک هستند حجاج و چه بسیار است صدایشان!) (ع)، بصیرت موقتی به صحابی خود، عنایت می‌کند و او اکثریت انسان‌های حاضر در صحنه را به شکل حیوانات می‌بیند و وحشت می‌کند! (مشابه این روایت از (ع) هم نقل شده است!) بخشی از این حیوانات، بسیار و هستند، چنانکه خودشان هم بدان اذعان دارند! چنانکه اسراعیلی‌ها معترف هستند که در هستند! نباید گمان شود که و مختص و محدود به و و هستند، بلکه این اوضاع قریب باتفاق مناطق بوده و هست و خواهد بود. هم خالی از نیست. حتی در قالب دولت‌ها که ملت‌ها بوده و هستند و خواهند بود! سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۸/۲۹ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 باطن حیوانی انسان‌ها! متن بدون #👇 باطن انسان‌ها اگرچه افکار و اعمال آن‌هاست ولیکن نه تنها در عُقبیٰ بلکه در دنیا هم قابل تجسم است! و یکی از مظاهر بارز تجسم اعمال و باطن انسان‌ها (متناسب با صفات حیوانی)، در قالب وحوش است. فلذا اگر کسی بتواند با بصیرت ملکوتی (نهان‌بینی) به مجامع انسان‌ها (حیوانات ناطق) بنگرد، چیزی بجز باغ وحش نخواهد دید که در لابه‌لای آن‌ها تعدادی انسان واقعی هم می‌تواند پیدا کند! یکی از اصحاب امام باقر(ع) بنام ابوبصیر (که نابینا بوده و در معیت امام به حج شتافته) با شنیدن صدای حجاج می‌گوید: «ما اکثر الحجیج و اعظم الضجیج» (چه بسیارند حاجی‌ها و چه بلند است همهمه آن‌ها!) امام فرمودند: «ما أقل الحجیج و أکثر الضجیج»! (چه اندک هستند حجاج و چه بسیار است صدایشان!) امام(ع)، بصیرت موقتی به صحابی خود، عنایت می‌کند و او اکثریت انسان‌های حاضر در صحنه را به شکل حیوانات می‌بیند و وحشت می‌کند! (مشابه این روایت از امام سجاد(ع) هم نقل شده است!) بخشی از این حیوانات، بسیار وحشی و درنده هستند، چنانکه خودشان هم بدان اذعان دارند! چنانکه اسراعیلی‌ها معترف هستند که سگ هار آمریکا در منطقه مقدسه غرب آسیا هستند! نباید گمان شود که حیوانیت و توحش مختص و محدود به صهاینه خبیث و دواعش وحشی و فواحش پلید هستند، بلکه این اوضاع قریب باتفاق مناطق زمین بوده و هست و خواهد بود. ایران هم خالی از حیوانات وحشی نیست. حتی در قالب دولت‌ها که درندگان ملت‌ها بوده و هستند و خواهند بود! سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۸/۲۹ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏 👈متن با 👉
20.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دغدغه بانوی سیستانی در دیدار با رئیس‌جمهور مهین ریگی، فرزند شهید و عضو هیئت علمی پژوهشگاه دانشگاه زابل، عصر امروز پنجشنبه، یکم آذرماه به عنوان بانوی نخبه و فرهیخته سیستان و بلوچستان در دیدار با رئیس‌جمهور از مشکلات به ویژه منطقه سیستان گفت ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌نظارت مفید؛ حلقه مفقوده مدیریت کشور این بانوی فرهیخته سیستانی، هم خوب حرف زد و هم حرف‌های خوبی زد. (اگرچه در گزارش ، سانسور شد!) بنده در سال‌های ۵-۱۳۷۲ باتفاق خانواده در زابل بودم (مأموریت ۳ ساله فرهنگی-دینی از طرف مرحوم آیة‌الله غیوری) و از فرزند فعال امام جمعه وقت سیستان شنیدم که بودجه پرداختی به استان نسبت به سایر استان‌ها رتبه اول کشوری را دارد. ولیکن بودجه‌های پرداختی معمولاً در این استان، هزینه نمی‌شود و صرف پروژه‌های دیگری در سایر استانها بویژه خراسان و تهران و حتی امارات عربی می‌گردد! مثلاً برای برج‌سازی، تولید نوشابه، شرکت‌های حمل و نقل و...! زیرا نمی‌شود یا اینکه ناظرین ذی‌ربط هم رشوه می‌گیرند و بی‌خیال پی‌گیری‌های لازم می‌شوند. بودجه‌های هنگفتی از به نام محرومین استان س‌وب اما به کام متنفذین استان! ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۱ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
20.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دغدغه بانوی سیستانی در دیدار با رئیس‌جمهور مهین ریگی، فرزند شهید و عضو هیئت علمی پژوهشگاه دانشگاه زابل، عصر امروز پنجشنبه، یکم آذرماه به عنوان بانوی نخبه و فرهیخته سیستان و بلوچستان در دیدار با رئیس‌جمهور از مشکلات به ویژه منطقه سیستان گفت ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌نظارت مفید؛ حلقه مفقوده مدیریت کشور این بانوی فرهیخته سیستانی، هم خوب حرف زد و هم حرف‌های خوبی زد. (اگرچه در گزارش ، سانسور شد!) بنده در سال‌های ۵-۱۳۷۲ باتفاق خانواده در زابل بودم (مأموریت ۳ ساله فرهنگی-دینی از طرف مرحوم آیة‌الله غیوری) و از فرزند فعال امام جمعه وقت سیستان شنیدم که بودجه پرداختی به استان نسبت به سایر استان‌ها رتبه اول کشوری را دارد. ولیکن بودجه‌های پرداختی معمولاً در این استان، هزینه نمی‌شود و صرف پروژه‌های دیگری در سایر استانها بویژه خراسان و تهران و حتی امارات عربی می‌گردد! مثلاً برای برج‌سازی، تولید نوشابه، شرکت‌های حمل و نقل و...! زیرا نمی‌شود یا اینکه ناظرین ذی‌ربط هم رشوه می‌گیرند و بی‌خیال پی‌گیری‌های لازم می‌شوند. بودجه‌های هنگفتی از به نام محرومین استان س‌وب اما به کام متنفذین استان! ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۱ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 🔺پزشکیان: حق نداریم برنامه بدهیم وقتی برنامۀ توسعه داریم. 🔺جهت و چشم‌انداز را باید مشخص کنیم و وقتی مدیر عوض شد در واقع راننده عوض شده‌. 🔺باید به‌سمت چشم‌اندازی که رهبری مشخص کرده برویم. 🖌 آقای پزشکیان مدیریت شما در اداره کشور کمر ملت را شکسته اقتصاد فلاکت‌باری که شما در این مدت کوتاه رقم زدید چیزی نیست که رهبری آن را ترسیم کرده باشند حتماً هم در آینده خواهید گفت ما آنچه را که رهبری ترسیم کرده بودند اجرا کردیم. مقصر اصلی خود شما هستید. ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌پز عالی، جیب خالی! حرف‌های ، انصافاً عالیه ولیکن در عمل‌ست که بسیار سافله! امیرالمؤمنین فرمودند: «یستدل علی إدبار الدول اربعة؛ تضییع الاصول و تمسک بالفروع و تأخیر الافاضل و تقدیم الاراذل» یعنی چهار مسئله (دو دو تا چهار تا!)، موجب فروپاشی دولت‌هاست: ۱) رها کردن ریشه‌ها و اصول ۲) چسبیدن به شاخه‌ها و فروع ۳) پس زدن برترین‌ها و بهترین‌ها ۴) پیش انداختن بی‌مایه‌ها و کم‌مایه‌ها یعنی مدیریتی که در نرم‌افزار‌ها و نیز نیروی انسانی متخذه، گرفتار و شود، سرانجامی جز اضمحلال و انحلال ندارد. در عمل است که جناب ، مرتکب خبط و خطاهای وحشتناکی شده و می‌شود (حتی اگر آن‌ها را در لفافه که آن‌هم چیزی بجز نیست، بپوشاند) و لذا دولتش، فرجامی بجز ندارد! ولیکن در این میان، و است که باید برای تعدیل انتخاب و عملکرد خود، هزینه گزافی بپردازند! حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 یاد ایامی (بخش ۲) 👈بخش قبلی👉 قصه نخستین مرکز فرهنگی هنری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران (قسمت اول): به محض اسلامی در ۱۳۵۷/۱۱/۲۲ بنده همانند هزاران نفر انقلابی دیگر در اندیشه ایران به جهان بودم تا اینکه در تاریخ ۱۳۵۸/۵/۵ (اقامه اولین تهران به امامت آیة‌الله ) بمناسبتی که در پیام قبلی اشاره کردم، تصمیم خود را گرفتم که از طریق تولید فیلم‌های سینمایی به این مبادرت بورزم. ولیکن قبل از آنکه موفق بشوم، رخ داد و لذا را رها کرده و داوطلبانه عازم جبهه‌های شدم. بنده قبل از رفتن به سراغ ، در صدد تشکیل یک نهاد خصوصی بودم که با مشارکت - که بعداً تهیه‌کنندگی فیلم‌های زرد را دنبال کرد - و با همکاری وزارت و رهنمود شهیدان و ، «مرکز سینمایی فجر» را تأسیس کردم اما نامبرده عضو گروهک چپگرای در آمد و ناسازگاری نمود! البته وی هم اگرچه کارگردان اولین فیلم سینمایی پس از بود (با عنوان از داستانهای که به نظر هم رسیده بود) اما همانند بنده، نوجوانی ناپخته بود و لذا تحت تأثیر عموهای معلوم‌الحال خود! تهیه‌کننده بسوی ساحل، (قبل از فیلم بلمی بسوی ساحل)، سپاه پاسداران بود که حدود ۳۰۰٫۰۰۰ تومان هزینه کرده بود و فرمانده آن (برادر سلیمانی) به همین علت که «کل بودجه سال سپاه ری» را صرف آن فیلم نه چندان هنری کرده بود، توبیخ شده بود!) آشنائی بنده با ع.ع. بعد از درج مصاحبه با وی بود که باعث شد بروم سراغ شهر ری و نشانی خانه‌اش را از گرفتم و اولش گمان می‌کردم او یک سپاهی است! اما آشنایی او با من، با مطالعه «سناریوی نبرد تا آزادی» بنده با آن بود و او (که سینماآموخته پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود) پنداشت که بنده سینما را در سطح عالی‌تر و حرفه‌ای‌تری آموخته‌ام! (و حال آنکه بنده را از کتاب‌های خودآموز، یاد گرفتم!) تأثیرپذیری وی از حرفه‌ای بودن سناریوی بنده، باعث شد که با هم برویم دنبال سرمایه‌گذار و سراغ انواع اسپانسرها هم رفتیم و نهایتاً به این نتیجه رسیدیم که خودمان مؤسسه بزنیم که آنرا «مرکز سینمایی فجر» نامیدیم و... پدرش را خاطرم نیست چکاره بود اما او بیشتر گرفتار آفت عموهای خود و... بود. وی سه تا عمو داشت که بزرگ آن‌ها از اعضای بود و وسطی آن‌ها علیرغم آنکه اخراجی و نیز اخراجی مجله بود، با لباس سپاه مشغول سوءاستفاده‌های خود بود و کوچک آن‌ها نسبتاً انقلابی و سالم بود که با من همکاری داشت از پشت‌پرده‌های عبداله! همکاری من و ع.ع. (به دلیل بودن بنده و لااُبالی بودن او) به جایی نرسید و بعد از یکسال، به شکست انجامید! اما بهانه اصلی دعوای ما به ماجرای عجیب دیگری هم برمی‌گشت که بد نیست آنرا هم در اینجا بگویم! در نخستین انقلاب اسلامی ایران، « و » همچنان در پی تغییر و تحولات ساختاری و عنوانی خود بود! و الآن خاطرم نیست که «وزارت ارشاد ملی» در آن مقطع به «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» تغییر عنوان داده بود یا نه؟ ولیکن برپائی جشن نخستین سالگرد پیروزی ، موضوعیت یافته بود. اسلامی و بالتبع هم هنوز تشکیل نشده بود! و چنانکه در یادداشتی با عنوان 👈حرف‌های پزشکیان؛ نماد گیج‌فرهنگی ایرانیان👉 اشاره کردم، ما برای تأمین مخارج مرکز سینمایی فجر، سالن اصلی تهران را اجاره کرده بودیم و فیلم سینمایی را پخش می‌کردیم! در خلأ فعالیتی و بلکه در خلاء وجودی «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» و نیز «سازمان تبلیغات اسلامی» و «حوزه اندیشه و هنر اسلامی» و بالتبع سرگردانی و فقر انبوه هنرمندان و هنرپیشگانی که به خارج از کشور متواری یا در گوشه‌ای پنهان نشده بودند، «مرکز سینمایی فجر» (بعنوان نخستین NGO فرهنگی هنری) ما چراغ تابانی بود که توجه آن‌ها و بالتبع خواص را به خودش جلب کرده بود! البته دیگری هم در زمینه و فعال شده بودند که یکی از آن‌ها (بنیاد هنر در اسلام) بود که عمدتاً در عرصه واردات فیلم‌های سینمایی و دوبله آن‌ها فعالیت داشت. بنظرم اولین فیلمی که بنیاد مذکور وارد کرد و در سینماها به نمایش گذاشت، فیلم بود. بعد‌ها فیلم سینمایی صهیونیستی؛ (به کارگردانی و بازیگری در نقش ) هم توسط همان بنیاد صورت گرفت که تقریباً هر سال از رسانه ملی هم پخش شده و می‌شود! ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۱ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 یاد ایامی (بخش ۳) 👈بخش قبلی👉 قصه نخستین مرکز فرهنگی هنری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران (قسمت دوم): در مقطعی که دنبال اسپانسر برای سناریوی بنده بودیم، طی نشستی باتفاق ع.ع. با آقای محمدزاده (مدیرعامل ) هم صحبت مفصلی داشتیم که وی از نوع نگرش هنری-سیاسی و صحبت‌های فرهنگی-انقلابی بنده خیلی خوشش آمد (بلحاظ إشرافیتی که به افکار و عقاید یافته بودم و...) و تقاضا کرد که بعنوان نماینده آن بنیاد به اعزام بشوم تا به پسر او در گزینش فیلم‌های سینمایی مورد نیاز جامعه ، مشاوره بدهم! تا او خودش ماهی یکبار بیاید فرانسه و قرارداد ببندد. ولیکن بمحض مطرح کردن پیشنهاد او برای پدرم با مخالفت خانواده‌ام مواجه شدم! همه اعضای خانواده معتقد بودند که رفتن یک پسربچه تازه بالغ به فرانسه و‌ دیدن انواع فیلم‌های سینمایی غربی (ولو جهت گزینش برخی از آنها که متناسب برای باشد)، اصلاً صحیح نیست! در حالیکه من نوجوانی بودم که می‌توانستم گلیم خود را از آب بکشم! ولیکن نهایتاً تسلیم مخالفت شدید خانواده‌ام شدم که متفقاً زیر بار نرفتند و به صلاح من ندانستند و لذا من هم نرفتم! حرف حسابشان هم این بود که چه معنی دارد؛ پسر مجرد تازه بالغ یک در ۱۷ سالگی خود برود در و فساد و فساق، آن‌هم نه برای تحصیلات بلکه برای این که بنشیند صبح تا شب، انواع فیلم‌های سینمایی فاسد و مفسد غربی و هالیودی را تماشا بکند تا تعدادی را مثلاً گلچین کند که فرضاً مناسب حال و هوای مردم انقلابی سینمارو ایران باشد؟! غرض این که؛ در آن دوره، از اینگونه جلسات هم برای هم‌افزایی در پیشبرد اهداف‌مان داشتیم. تا اینکه یک روزی، عموی کوچک ع.ع. به من خبر داد که قرار شده ، برای برپائی مراسم جشن گرامیداشت اولین سالگرد در ایران (یا فقط در تهران؟)، مبلغ ۴٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان به مرکز سینمایی فجر پرداخت نماید! که بعنوان بزرگترین تشکل فعال هنری شناخته شده است! اما عبداله و دو برادر من (همان رهبر ارکستر و اخراجی ) سه‌تایی تصمیم گرفته‌اند که با این پول به فرار کنند! بنده هم با شنیدن این خبر تلخ، یک‌راست رفتم سراغ در آموزش و پرورش (حاج‌آقا موسوی و کارپرداز او آقای حاج‌سیدجوادی) و گفتم؛ اگر این خبر صحیح باشد، بهتر است که شما هم که اینهمه امکانات در اختیار ما گذاشته‌اید، در این امر بزرگ، و حتی دخالت داشته باشید. زیرا من به علیخانی‌ها اعتمادی ندارم و نگرانم که آن پول هنگفت ، حیف و میل شود! ولیکن حاج‌سیدجوادی، ترجیح داد که همان روز هر دو ساختمانی را که در اختیار ما گذاشته بود، پلمپ کند! وقتی من به او معترض شدم که بجای درست کردن ابرو چرا داری چشم ما را کور می‌کنی؟! عبداله متوجه شد که قضیه آن‌ها لو رفته طلبکار شد و لذا با چاقوکشی انتقام‌جویانه در صدد کشتن من برآمد که چرا خبرچینی کرده‌ای و...؟! و من با کمک عموی کوچک او از مهلکه گریختم! بدینگونه شد که مرکز سینمایی ما (فرهنگسرای بزرگی با عضویت صدها هنرپیشه در خیابان سمنان و روبروی ی فعلی) به فروپاشی رسید! بعد از آن بنده، فیلمنامه خود (نبرد تا آزادی) را بردم برای که بنظرم بهار ۱۳۵۹ بود. با توجه به قدوقواره نوجوانی‌ام اول مرا فرستادند به «واحد کودک و نوجوان»! در آن‌جا تشخیص دادند که فیلمنامه بنده فراتر از مفاهیم کودک و نوجوان است و لذا مرا فرستادند به «واحد جوانان» که مجری خوش‌تیپی هم داشت بنام ناصر عنصری اگه اشتباه نکنم! در آنجا هم فیلمنامه مرا که مطالعه کردند، گفتند برای «واحد فیلم و سریال»، مناسب‌تر است و لذا مرا درگیر واحدی نمودند که مراجعین آن‌جا همه بزرگسال و بعضاً پیرمردها و پیرزن‌ها بودند و من در لابلای آن‌ها بنظر می‌رسید که بچه آن‌ها باشم!😂🥴 ولیکن در این واحد هم بعد از چندین ماه رفت و آمد، صریحاً و خیلی جدی به بنده اعلام کردند که خمیرمایه فکری شما که بودن است در اثر شما مشهود و لذا مردود است! و تأکید بنده بر این نکته که تشکیلات بنده (با عنوان انجمن توحیدی مستضعفین بازار) در از بنی‌صدر، حمایت کرده است، به خرج آن‌ها نرفت! به صراحت می‌گفتند: اگرچه حامی بنی‌صدر بوده‌اید اما بنیاد فکری و تربیتی و اعتقادی شما کاملاً مکتبی است و از پلن به پلان فیلمنامه شما مشهود و ملموس است! البته بنظرم آن حرف‌ها نوعی بهانه‌جویی هم بود! زیرا در آن مقطع (۱۳۵۸ و قبل از هجوم به ایران)، بنده نوجوانی ۱۷ ساله بودم و حضورم در جلسات دست‌اندرکاران و مراجعین به واحد مذکور، چندان به چشم نمی‌آمد و لذا پی بردم که آن واحد، عمدتاً تحت تأثیر کسانی قرار گرفته که در صدد... ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۱ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏