eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
158 دنبال‌کننده
492 عکس
300 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
۵۷ پیام انقلابی جهت گرامیداشت برای (پیام ۰۲): 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷 خامنه‌ای: «آن‌روز که جهان میان شرق و غرب مادی تقسیم شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمی‌برد، ، با قدرت و شکوه پا به نهاد؛ چهارچوب‌ها را شکست؛ کهنگی کلیشه‌ها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود.» (بیانیه انقلاب ۱۳۹۷) 🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 گروه «چلچراغ معارف و احکام» در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe کانال «چلچراغ معارف و احکام حم» در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff گروه «چلچراغ معارف و احکام» در روبیکا: https://rubika.ir/joing/DDBHJACA0QARVBJZNAEWUAVDHIBEZOEF
✍️ تحریری ؛ پیروزی ایران در اوکراین از نان شب واجب‌تر است! (قسمت اول): ⁉️ شکست روسیه و غرب غرب و پیروزی روسیه ⁉️ ⁉️ فردای کدامیک به نفع/ضرر ایران است؟ بدون شک، هر دو حالت به است. ولیکن منظور ما این نیست که ایران در این ، نسبت به و بلکه جهان، بی‌تفاوت بماند، بلکه برعکس؛ بسیار پویاتر از همیشه تاریخ، باید وارد این فن‌آورانه گردد و سنگ تمام هم بگذارد وگرنه سخت پشیمان خواهد گشت. جنگ و را باید سرنوشت‌سازترین واقعه قرن و بلکه قرون، تلقی کرد و در حال حاضر مسئله‌ای مهمتر از این در دنیا نداریم. لذا امروز ۹۹٪ توان و زمان ایران (با حمایت ۱۰۰٪ی ملت ایران و امت اسلام) باید روی این مسئله فوق‌العاده خطیر و حیاتی، متمرکز شود که فردا خیلی دیر است. لازمست این مطلب را از زوایای مختلف آن، مورد توجه قرار بدهیم: (برای پی بردن به این ضرورت (اهمیتی و اولویتی) لطفا اجازه بدهید آن‌را با نگاه به آینده روسیه و بلکه جهان و قبل از آن، با نگاهی به گذشته روسیه دنبال کنیم) تسخیر روسیه در قرون ماضیه، (توسط در حملات سنگین فرانسوی و آلمانی) عمدتا بدان علت به شکست انجامید که ارتش‌های اروپائی، طاقت سرمای روسیه را نداشتند! و اینک روسیه برای همیشگی خود، در جنگ سنگین غرب علیه روسیه (موسوم به جنگ‌ با اوکراین!)، منتظر «سرمای اروپای بدون انرژی روسیه» (و «گرسنگی اروپای بدون غذای اوکراین» و روسیه) است! و حال آنکه باید در این فرصت کم‌نظیر، پای خود را فراتر از این آرزوهای ای‌بسا ناکارآمد گذاشته و حتی لحظه‌ای در حد یک ثانیه، از تلاش برای انهدام هرچه زودتر ماشین جنگی غفلت نورزد وگرنه شاهد بی‌نظیری در تاریخ بشریت خواهیم بود. در نیمه اول قرن سیزدهم هجری شمسی، که بمنظور مطلق بر شوروی، با سه بزرگ نظامی (ناتو، سنتو و سیتو) شوروی را به محاصره همه‌جانبه خود در غرب، جنوب و شرق آن آورده بود، با وقوع ملت ایران و خروج ایران از (شکست حلقه وسط زنجیره‌ای طولانی‌تر از جاده ابریشم!)، تا حدودی ناکام گشت و جای داشت قدردان ایران و بلکه علیه شود ولیکن از آنجا که شوروی غرق توهم شکستن محاصره مذکور از طریق (و احتمالا حمایت از تشکیل کشور جدیدی بنام بلوچستان آزاد! که البته در مذاکره‌ای که بنده با یکی از مقامات سفارت روسیه در ایران داشتم، منکر این سیاست مزورانه خود شدند!) بود نه تنها از این فرصت عظیم (حمایت از ایران جهت تسریع در اتمام جنگ) غفلت کرد بلکه در پازل غرب علیه ایران به کمک صدام شتافته و با ، (حداقل در نیمه اول جنگ بزرگ هشت ساله شیطانی) مشارکت ورزید! متقابلاً ایران هم در صدد شوروی برآمد و تاکنون هم در این امر ضروری، الحمدلله کاملاً موفقیت‌آمیز پیش رفته است که سرآغاز آن، نامه تاریخی و شگفت‌انگیز امام خمینی‌ره به گورباچوفی بود که بسیار احمقانه، شوروی را دو دستی تقدیم کرد! اما موفق شد که نه تنها فرصت افغانستان (و بلوچستان جدا شده از ایران، افغانستان و پاکستان) را از شوروی بگیرد، بلکه را هم با قدرت دنبال کرد و سال به سال محاصره گسترده شوروی را بسوی و تنگ‌تر کردن آن، سوق داد تا اینکه کارد به استخوان روسیه رسید و لذا بر روسیه تحمیل شد. تاب‌آوری روسیه (که از ، جان سالم به در برده) در برابر در این جنگ فرسایشی، تا این ساعت به نوبه خود، پدیده نسبتاً عجیبی است. اگرچه هنوز نتوانسته (و یا نخواسته!) از ظرفیت‌های مؤثر خود در عرصه و علیه ، استفاده اکملی به عمل آورد! حال همه جهان، منتظر یک‌طرفه شدن وضعیت این جنگ بظاهر کوچک ولیکن سرحلقه بزرگترین نبرد تاریخ بشر، است. حال نوبت بررسی احتمالات متصوره است. ... ادامه دارد👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/7 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۱ جهت گفتگوهای دینی و سیاسی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام لطفا به ما بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe ❤️
بسمه تعالی از و نقش روستای ما در ! (قسمت ۰۰۲): بررسی نقش تاریخی «روستای امامزاده علاءالدین» در باخت‌های پی‌درپی «تیم‌های ملی در جام جهانی» (عمدتاً ورزش‌های جمعی)!!! اگر قرار است که بعد از صرف تومان و دلار و یورو از بیت‌المال برای ، اعطای معافیت‌های گوناگون مالیاتی، خدماتی، سربازی و امثالهم به عده‌ای که ادعای قهرمانی دارند، تخصیص هزاران ساعت از لحظات گران‌بهای (میلی!؟) به سل‌بریدی‌های دوزاری، تخصیص انواع امکانات و تسهیلات و خدمات ملی به عده‌ای پرمدعا ووو... نتیجه‌اش باخت ۶ بر ۲ در جام جهانی باشد، اکیداً پیشنهاد می‌کنم، اهالی روستای ما را به مصاف تیم‌های جهانی بفرستید. البته نه جوان‌های امروزی (روغن‌نباتی؟!) بلکه همان جوانان قدیمی را که همچون آهو در کوهها به هر سوی در پی گله خود می‌جهیدند و همچون ببر، درندگان را فراری می‌دادند و اینک البته پیرسال شده‌اند. اگر قرار به شکسته، ما هم بلدیم شکست بخوریم! فوقش بجای ۶ گل ۶۰ تا گل می‌خوریم! عوضش اینهمه در اوضاع ناهنجار اقتصادی ملت و بلکه ، صرفه‌جویی می‌شد و آبروی مثلاً اسطوره‌های هم بر باد نمی‌رفت. اگر قرار به باشد، هزاران روستا را می‌توان به صف کرد. چه لزومی دارد، اراذلی را بفرستیم که بجای تمرکز بر ، دنبال تقلید از اداواصول مشتی و متمرکز باشند؟! و با وطن‌فروشی آشکار به ولی‌نعمتان خود، دهن‌کجی، اهانت و کنند و به ، لگد بزنند؟!! جوانان قدیمی و حتی جدید روستای ما (امامزاده علاءالدین) و هزاران روستای دیگر اگر در میدان، غیرتی‌تر از بی‌صفت‌های نمک‌بحرامی که نای خواندن را ندارند، نجنگند و حتی ۶۰ بر ۶ شکست بخورند نهایتاً همه دنیا می‌فهمند که فرضا فلان روستای نامتمدن و بی‌فرهنگ شکست خورد نه ! اینک این دلقک‌های اعزامی اگر در بازی با ولز و ، باخت مسخره خود به را جبران نکنند، نه تنها از بازگشت آن‌ها به ایران‌زمین باید ممانعت شود بلکه نه تنها وزیر ورزش که کلیه وزارتخانه ورزش و نیز باید استیضاح شوند و قطع و امکانات و... البته با همه این احوال؛ بنده صرفاً این تیم‌های اعزامی متخصص در شکست‌های جهانی را نمی‌دانم بلکه ریشه این ناکامی‌ها را باید در بخش «» این ملت، جستجو کرد که بدون این آسیب‌شناسی خطیر، هرگز قادر به قله‌های افتخار در سطح جهانی نخواهیم شد. واقعیت‌های دردناک ملی را باید بصورت عمیق و دقیق شناخت و آنگاه در صدد پیچیدن نسخه علاج برآمد. آری! سخن از کشف «درد ملی نهادینه» شده است که در طی هزاران سال در تمامی موی‌رگ‌های ملت ما رسوب کرده است و لازمه آنژیوگرافی و آنژیوپلاستی موفق این آترواسکلروزیس کهن، مشاهده و معاینه رسوبات در اخلاق و و تفکرات این است. خوشبختانه بسیار عالی و کارآمدی هم داریم ولیکن، و مدیرانی نداریم که بتوانند بین «درد و درمان» موجود پی به انطباق اصولی و عقلانی ببرند. بدیهی است که وقتی را نمی‌شناسند، راه را هم نمی‌یابند. درمانی هم که پیشه می‌کنند، درد اصلی را معالجه نمی‌کند و این کهنه‌درد کماکان فغان‌انگیز است و راه درمان هم کماکان معطل می‌ماند! که حیرت‌انگیزتر از هر چیز همین است! یعنی همان حکایت همیشگی؛ «آب در کوزه و ما تشنه‌لبان می‌چرخیم / یار در خانه و ما گرد جهان می‌گردیم»! از آب و یار همراه خود کرده و از تشنگی و بی‌کسی رنجوریم و البته که حکایت غریبی است! آری! درمان درد ما در «بازگشت به خویشتن خویش» است و بس. اما چگونه؟ و چگونه؟! و چگونه؟!! راه حل پیشنهادی شما چیست؟ لطفا با ما همراه باشید. ... ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) آذر ۱۴۰۱ «چلچراغ معارف و احکام» https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
✍️ تحریری «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام» و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!! (بخش ۰۲): ... غرض از ذکر تموجات شخصی مذکور، اشاره به اینست که اشغال که در همان مقطع انجام گرفت، برای بنده، نگاه مطلوبی را رقم زد و تا حدودی در ابعاد نظری مرا از آن (پارادوکسیکال بودن نهضت و نظام) رهائی بخشید. بدین‌صورت که؛ وقتی که در (بویژه در حوالی بازار تهران و نیز) بصورت شهادت‌طلبانه، در بودم، دائماً این دغدغه را داشتم که آیا ما هم مثل همه انقلاب‌ها (طبق تحلیل جامعه‌شناسانه دکتر شریعتی) روزی تبدیل به خود خواهد شد؟! آیا انقلاب ما هم روزی فرزندان خود را خواهد خورد؟! زیرا گویا که از است که هر انقلابی بعد از روی کار آمدن انقلابیون و ، تدریجاً و بلکه تسریعاً تبدیل به می‌گردد!!! این تشویش بعد از ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ که ایران به نظام جمهوری اسلامی ایران، رأی مثبت دادند، جدی‌ترین بنده بود که وقتی امام خمینی‌ره فتح را «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» تعبیر کردند، فروکش کرد. آری! می‌شود که ضمن (بعنوان شرعی)، ماند و آنرا قربانی نکرد و چنین اعتدالی، نیست ولو اینکه قضیه؛ بسیار پیچیده و ظریف است و هر کسی هم بسادگی قادر به تشخیص ظرافت آن نیست. کجا باید گاز داد و کجا باید ترمز کشید؟! مهارتی حیاتی است. گاز بی‌جا همان‌قدر خطرناک است که ترمز بی‌جا! چنین دعوائی در سال‌های اخیر تبدیل گردید به تقابل ظاهری و ! در بخش ۰۱ ( https://eitaa.com/chelcheraaqHM/433 ) به بودن ابوی اشاره کردم ولیکن آن‌مرحوم به علت آنکه قبل از ، مدتی طلبه او بودند، دارای گشته و لذا در اجتماعات، معمولا علیه موضع‌گیری علنی هم داشت و به همین علت هم مورد یکی از بود که به خدمت (ساواک) در آمده بود. ولیکن ابوی و اخوی در بودن، قدری متفاوت بودند. ابوی به ، نه تنها خوش‌بین نبودند بلکه او را از مصادیق ضد دین و حداقل تلقی می‌کردند! فلذا شبانه آن‌دو معمولا به کشیده می‌شد! البته بنده در «مشاجرات مذهبی-سیاسی اخوی و ابوی»، عمدتاً بودم. مضافاً که در آن مقطع، چیزی در چنته نداشتم! استنادات ابوی، آیات و روایاتی بودند که بر آن‌ها تسلط داشت و استنادات اخوی هم مقالات و مطالبی بود که از جزوه‌ها و نوارهای شریعتی به سلطه خود در آورده بود. آن‌ها از سال ۱۳۵۵ تقریبا هر روز (از ساعت ۸ شب که از کار به منزل برمی‌گشتند لغایت ۱۲ نیمه‌شب که خاموشی مادرانه بود!) مباحثات متنوع و فراوانی عمدتاً در مسائل تاریخی، دینی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حکومتی داشتند و متأسفانه هیچکدام هم از گفته‌های متعصبانه خود کوتاه نمی‌آمدند! تعصبات شدید آنها مرا بلاتکلیف ساخته بود! روایت متفاوت آنها از مطالب شریعتی بنظر می‌رسیدند و رفع تنش و تناقض مذکور تدریجا مرا واداشت که رأساً مکتوبات دکتر را مستقیما مطالعه و ارزیابی نمایم! آنهم در سن نوجوانی و جالب‌تر آنکه شروع به نقادی آثار دکتر نمودم (که شاید روزی تحت عنوان منتشر سازم)! ناگفته نماند که یکی از مهمترین شعارهای اولیه ما «استقلال، آزادی، اسلامی» بود که بعدا با تأکید و تصریح بر «جمهوری» تبدیل به مطالبه «استقلال، آزادی، اسلامی» گردید. تغییر عنوان حکومت به جمهوری برای بنده به مفهوم آن بود که؛ در حکومتی که در قفای خمینی بدنبال آنست، ، نقش بازری خواهد داشت و همین حکومت می‌تواند مایه امیدواری باشد که ما قربانی ما نخواهد گشت. (علت حساسیت بنده به کلمات و بار معنائی و حقوقی آنها به مقطع پنج سالگی‌م بر می‌گشت که وقتی ابوی، روخوانی و روان‌خوانی قرآن را کلمه به کلمه به بنده می‌آموخت، عمیقا متوجه شدم که باید بصورت دقیق، مراقب چینش حروف و صداهای آنها در کلمه باشم که با کمترین تغییری، غلط می‌شوند یا معنای آنها تغییر می‌کنند! فلذا طبیعی بود که در مقطع ۱۵ سالگی خود عمیقا به این مطلب بیاندیشم که بین حکومت و جمهوریت چه تفاوتی برقرار است؟!) ولیکن تحول ادبیاتی و شعاری حکومت به جمهوری، برای پیشگیری از تبدیل نهضت به نظام، بنظرم کافی نبود و لذا دغدغه مذکور کماکان به قوت خود باقی بود. ... ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار۱۳۹۸ چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
اظهارات وزیر سابق امور خارجه جمهوری اسلامی ایران؛ ظریف: چرا گفتم «خودمان انتخاب کردیم»؟ سلام چند سال پیش در برابر پرسشی سخت، پاسخ دادم: «خودمان انتخاب کردیم». بسیاری از آن سخن رنجیدند. با پوزش از اینکه شاید پاسخگویی با بیان روشن‌تر به رنجش افزون‌تر بیانجامد:مرحوم پروفسور روح الله رمضانی، متخصص برجسته سیاست خارجی ایران در آمریکا، سیاست خارجی پانصد سال گذشته ایران را چنین آسیب‌شناسی می‌کند: «ایران در پی به دست آوردن دوباره قلمروی بود که زمانی در تصرف داشت و اغلب نمی‌توانست فاصله‌ی میان این اهداف و امکانات در دسترس برای تحقق آن‌ها را درک کند». ما در طول تاریخ اهدافمان را بر اساس آرزوهایمان چیده‌ایم و به توانایی‌هایمان توجهی نکرده‌ایم. گرایش تاریخی ما برای رسیدن به آرزوها بدون در نظرگرفتن امکانات، نه تنها در سیاست خارجی نمایان است، بلکه در شکل‌گیری خطوط متراکم خودرو پشت هر تونل کم عرض نیز دیدنی است. در ۷۵ سال برنامه‌ریزی توسعه ما، منابع ملی نابود شده و توسعه نیز حاصل نشده، چون بیشتر برنامه‌ها به جای ترسیم مسیر جبران عقب‌ماندگی‌ها متناسب با امکانات و فرصت‌ها، حدیث آرزومندی رهبران کشور بوده‌اند. آگاهانه یا ناخودآگاه ما مردم انتخاب کرده‌ایم‌ آنان را که به دنبال آرزوهایمان بوده‌اند بستاییم‌، هر چند برای خود و کشور خسارات فراوان به بار آورده باشند؛ و آنان را که در حد امکانات کوشیده‌اند تا از گستره خسارات ناشی از حرکات آرزومندانه بکاهند، «سازشکار» و حتی «خائن» بنامیم. راستی نه تنها ما مردم بلکه نخبگان ما کدامیک را بیشتر نکوهش می‌کنند: آنها که با آرزوی بازپس‌گرفتن سرزمین از دست رفته در قرارداد گلستان، بخش‌های بیشتری از سرزمین و حتی استقلال ایران را به باد دادند، یا آنها که با قرارداد ترکمانچای دست‌کم قسمتی از سرزمین تازه از دست رفته را بازپس گرفتند‌؟ برای پیشگیری از ترکمانچای‌ها باید «انتخاب کنیم» که آرزوهایمان را در چارچوب امکانات دنبال کنیم. ولی حتی در واژه‌هایمان هم توجه به امکانات را ناشایست می‌دانیم. چرا «سازش‌کار» منفی‌، و «سازش‌ناپذیر» مثبت است؟ مگر سازش جز به معنی دستیابی به نقطه‌ی اشتراک و توازن برای حرکت به سوی آرمانهاست؟ مگر می‌توان از روش دیگری به آرمانها رسید؟ داشتن آرزو به زندگی جهت می‌دهد، اما توجه به توانایی‌ها حرکت به سمت آرمان‌ها را ممکن می‌سازد. نیاز امروز ما درک درست و «انتخاب» هوشمندانه است‌. «کنشگریِ مرزی». چشم به آرمان‌ها و استوار بر توانایی‌ها. (گزارش ایلنا از یادداشت اینستاگرامی محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین ایران که یکی از دوستان در گروه هم‌اندیشی خود بارگذاری کرده و خواستار نظرات اعضای گروه در باره آن شد) ☝️پیام وارده☝️ نقدونظر نقصان دیدگاهی تمام فرمایش ایشان کاملا صحیح است بجز یک ناقصه! فرمایشات ایشان از این جهت قابل تنقیص است که «مرجع تشخیص عدم تعادل بین تمنیات و تصمیمات» را مشخص نمی‌کند که قاعدتا باز ماندن این منو عواقب سوئی را می‌تواند به دنبال داشته باشد. ما معتقدیم که میان آرزوها (و آرمان‌ها) و امکانات (و توانائی‌ها) در زمان معصوم(ع) منحصراً بر عهده و است نه هر ننه قمری که چند واژه از زبان بیگانه را حفظ کرده یا چند صباحی در و به سر کرده است و احیاناً به داشتن ورق‌پاره‌ای از می‌نازد! مضافاً که و نائبان او حفظ بین و هم است. فلذا بنظر می‌رسد جناب ظریف‌الممالک حتی یک واحد هم پاس نکرده است وگرنه اینهمه پای خود را بیش از گلیم خود دراز نمی‌کرد! در این راستا توجه به بیانات مرحوم در این خصوص، خالی از لطف نیست که دیروز به اشتراک گذاشتم. فعلیکم بالرجوع 👇 🎲 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/880 🎲 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/881 🎲 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/882 🎲 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار 1402 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۰۲): «ماتریس (به فرانسوی: Matrice) و (به انگلیسی: Matrix) به آرایشی مستطیلی شکل از اعداد یا عبارات ریاضی که به صورت سطر و ستون شکل‌یافته گفته می‌شود. به طوری که می‌توان گفت هر ستون یا هر سطر یک ماتریس، یک بردار را تشکیل می‌دهد. هر یک از عناصر ماتریس دِرایه خوانده می‌شود.» این مطلب ☝️ را بدان جهت آوردم که در قسمت قبلی این مبحث، نوشته بودم، نحوه طرح مطالبی در موضوع «چالش‌های امام در تشکیل نظام» در این‌جا، تابع الگوی نیست بلکه از الگوی پیوندهای شبکه‌ای (متناسب با امکانات پیام‌رسان ایتا در فضای مجازی) استفاده می‌کنیم که همان لینک‌های ماتریسی/ماتریکسی است (که باید توضیحی داده می‌شد) و اما بعد؛ جغرافیای طرح مبحث؛ ۱) رویداد ۲) سالگرد ۳) و بنابر ملاحظات مذکور، چالش «نهضت+نظام» را در اولویت تبیین خود قرار دادیم که برخی از مقدمات آنرا قبلاً هم تحریر و به اشتراک گذاشته بودیم (تحت عنوان «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!!» در قالب ۵ مقاله مسلسل) و حال می‌خواهیم به این مطلب، بپردازیم که، آیا انتخابات، کارکردی صرفاً برای دارد یا از رویکردی به هم برخوردار است؟ هرگونه جواب مثبت یا منفی به این سوال در ، می‌تواند در موفقیت و کارآمدی مذکور، مؤثر و بلکه تعیین‌کننده باشد. نهضت و نظام، اگر باشند از همدیگر تفکیک‌ناپذیرند و حذف هر کدام، موجب مرگ و اضمحلال دیگری است. «نظام انقلابی» یعنی نهضت قرین نظام و نظام قرین نهضت و این آمیختگی (تقارن مبارک) بشرطی قابل تحقق و تجلی است که هر دو کفه آن، اسلامی باشد وگرنه قابل تضمین نخواهد بود. (به همین جهت هم بنده اصرار دارم که در سخنرانی‌ها و مقالاتم از عبارت استفاده کنم که از «نظام انقلابی» هم، خالص‌تر و رساتر است.) جمهوری اسلامی، ترازوی متعادلی است که اگر وزن هر کدام از این دو کفه نهضت یا نظام، کم و زیاد شود، تعادلی در میان نخواهد بود و قطعاً مضرّ و بلکه مهلک خواهد گشت. قاعدتاً مسائل و امور ملی و فراملی ما از جمله انتخابات را هم باید متناظر با نهضت+نظام، مورد ارزیابی قرار داد. وقتی که «نهضت بدون نظام»، مظهر حماقت و «نظام بدون نهضت»، مظهر وقاحت باشد، بالتبع «انتخابات بدون نهضت» و «انتخابات بدون نظام» هم عین حماقت و وقاحت است. بنابراین باید دید، «نهضت‌گرائی انتخابات» و «نظام‌گرائی انتخابات» چیست؟ و کدامست؟ و چه معیارهایی دارد؟ شاید باور عمومی این باشد که انتخابات از جنس نظام است و با نهضت میانه‌ای ندارد و حال آنکه چنین پندار غلطی، آغاز سقوط انتخابات و بالتبع سقوط نظام است. تنها راه بعنوان و پیش‌گیری از و دفاع از ، از در تراز ایضاً أوجب واجبات است که بدون اعتقاد، ایمان، باور و وفاداری مطلق به اسلامیت، قابل دست‌یازی نیست. همچنانکه در تحقق خود، رهین جمهوریت است، هم در بقای خود، محتاج اسلامیت است و هم والدینی بجز جمهوریت و اسلامیت ندارد. گرامی‌داشت ، بمعنای التزام عملی به پیوند ناگسستنی نهضت از نظام است ولیکن چنین شور و شوقی باید از صندوق‌های آرای انتخاباتی عبور نماید تا هدفمند و هوشمند، تلقی شود. بدون (رأی‌نویسی غیرعلنی و نهان از دیگران)، حرکتی کور و نامعقول و حتی نامشروع است. همچنانکه انتخابات فارغ از ، مرتعی و بیش نخواهد بود. یکی از بزرگترین چالش‌های «امامین نهضت+نظام اسلامی»، همین تقارن در «پیش‌برد متعادل» أمرَین و فریضَتین نهضت و نظام است که عالی‌ترین مزیّت بی‌نظیر نهضت+نظام ما ایرانیان بر نهضت‌ها و نظامات جهانیان است. آیا حفظ چنین تعادلی، اساساً امکانپذیر است؟! ، «بیمه کردن از میل آن به و و انواع » را در مردمی‌سازی حکومت دیدند. از طرفی در صحنه بودن مردم هم رهین انقلابی‌گری آنان است و بس. بنابراین؛ اولاً مردم باید همیشه و همیشه، انقلابی باشند در حد (که است) و ثانیاً پیوسته باید در صحنه و میدان باشند. وقتی که نهضت، مردمی باشد، آنگاه می‌توان امیدوار شد که نظام هم مردمی و انقلابی و ولایی باشد وگرنه نظام، خواهد یافت به اینکه ویلایی بشود برای نااهلان و نامحرمان که عرضه خود خود خواهند برد و زحمت ملت خواهند داشت. انتخابات رقم خواهد زد که ، ولایی باشد یا ویلایی! ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ صفحات مجازی حسینی منتظر: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۲۴): ‼️«جمهوری اسلامی ایران»؛ منشوری از تزاحمات بی‌پایان! سخن از تضاد و پارادوکس بین مفاهیم و در بیان و تحلیل جامعه‌شناسانه غربی دکتر شریعتی بود که دامنه آن به تناقض و پارادوکس بین مفاهیم و در بیان و تحلیل فلسفی غربی دکتر حائری کشید. این دو فارغ‌التحصیل ، اگر زنده می‌ماندند در جمهوری اسلامی ایران، بنظرم شدیداً در مقابل یک‌دیگر، جبهه‌گیری و حتی لشگرکشی آشتی‌ناپذیری برپا می‌کردند! پارادوکس مذکور سایه‌افکن بخش قابل توجهی از سران نهضت+نظام و ایران گردید که بزرگترین خسارات معنوی را بر وارد ساخت و متاسفانه کمتر کسی به آسیب‌شناسی این مسئله پرداخته است! از آن‌جا که معضل مذکور یکی از «چالش‌های امام در تشکیل نظام» بود و در آستانه انتخابات مجالس ۱۴۰۲ هستیم، این مطلب را بنده در اولویت بررسی‌های موشکافانه خود قرار دادم. زیرا این مبحث، خودبخود پای و نیز را هم به میان می‌کشد و اگر چنین پارادوکسی، حل‌وفصل نشود، به همه این مفاهیم ارزشمند و حیاتی، لطمه و ضربه مهلکی وارد می‌سازد. چنانکه دامنه این مسئله و مباحث ذی‌ربط آن، سایر ارکان و امور ملی و فراملی را فرا گرفت. تا آنجا که اگر شیخ اکبر رفسنجانی، با تمسک به گفتمان ، نظام را تخطئه می‌کند یا شیخ حسن سمنانی، با گفتمان به جنگ انقلابی‌گری برخاسته و چرخش را (در تقابل با چرخ زندگی ملت!) تخطئه می‌کند و یا هواداران شعار احمقانه «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران»! سر می‌دهند و از را تخطئه می‌کند و بالاخره امروز دکتر ، پرچمدار چنین انحرافات خطرناک فکری/سیاسی می‌گردد و دم از عدم حمایت ملت از و ترجیح بر می‌زند تماماً ریشه در همین قضایای حل ناشده و ظاهراً پارادوکسیکالی دارد که در صدد ترسیم ابعاد و اعماق مسئله هستیم تا برسیم به ترسیم راه‌های برون‌رفت واقعی قصه. اگر دعوایی بین آیة‌الله بهشتی و آیة‌الله مصباح در موضوع و و جای‌گاه مطرح بود و اگر آیة‌الله خامنه‌ای، تئوری را مطرح و در بیانیه ، مفهوم را برجسته می‌کنند، تماماً به همین ریشه برمی‌گردد. اگر شاهد صف‌آرائی امثال ظریف در تقابل امثال و هستیم، به همین ریشه برمی‌گردد. بنابراین با فراگیری مواجه هستیم که بصورت همه‌جانبه همه امور ملت و حکومت را در بر گرفته است و خواهد گرفت. بنده در سرآغاز این مبحث، را قدر مشترک و نظام مطرح کردم و اینکه می‌تواند حلاّل همه این مشکلات فکری و گرایشی باشد ولیکن متعاقباً بررسی خواهیم کرد که جا افکندن این ایده هم چندان سهل و آسان نیست! دکتر شریعتی در تحلیل جامعه‌شناسانه خود از دو اسلام نام می‌برد؛ و ! یعنی ما با دو تا اسلام مواجهیم! از طرفی می‌بینیم؛ هم از دو اسلام نام می‌برند؛ و محمدی(ص) بنده هم وجه دیگری از دو اسلام را در مقاله‌ای به تصویر کشیدم! بنابراین ارجاع حل همه پارادوکس‌های مانحن‌فیه به اسلامیت، گام پایانی نیست. زیرا که در آن‌جا هم با این سؤال بنیادی مواجه هستیم که؛ کدام اسلام؟! تا برسیم به مقام «لکم دینکم و لی دین»! برگردیم سراغ اصل مطلب! گفتیم که امام در مقطع مهر۱۳۵۷ (که نشانه‌های پیروزی انقلاب آشکار شد) عنوان «جمهوری اسلامی» را بر «حکومت اسلامی»، ترجیح دادند. اگر ادعا کنیم که امام از نظریه ده‌ها ساله خود کردند، باید جوابگوی مسائلی باشیم و اگر بگوییم که عدولی در کار نبوده و بلکه فرمودند، باز هم باید مطالبی را به اثبات برسانیم. اجازه بدهید این مسئله را در جواب این سؤال دنبال کنیم که؛ اگر امام خمینی از همان زمانی که نظریه ناب و نسبتاً بدیع «حکومت اسلامی تحت امر ولایت فقیه» را مطرح می‌فرمودند، جوهره و خلاصه آن همین «جمهوری اسلامی» بود که در جای‌گاه خودش از آن رونمایی کردند، چرا بدان تصریح نکردند و به تعویق افکندند؟! چرا قبلاً آن‌را در کتمان داشتند و حتی بعضاً آنرا در ردیف حکومت‌های سلطنتی و فاشیستی و غربی قرار می‌دادند و تخطئه می‌کردند؟! بنظرم این مسئله، یک نکته ظریف و عجیب تاریخی دارد که نباید نادیده گرفت! این قضیه برمی‌گردد به ماجرای که ابتدائاً در صدد تبدیل رژیم سلطنتی قاجار به نظام برآمد ولیکن با مخالفت شدید روحانیون و حتی مراجع مواجه شد! ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۳۰بهمن۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212فصل انتخابات ملی هوشمندانه و حربه‌ای منسوخ شده و ناکارآمد بنام ❌ صالح مقبول بجای اصلح بی‌رأی! با توجه به مفتضح شدن جریان منحوسی بنام اصلاح‌طلبی در نزد اکثریت ، نوبت پس زدن جریان نحسی بنام اصولگرایی دروغین فرا رسیده است. زمانی شاهد رقابت و همترازی مدعیان اصلاح‌طلبی و مدعیان اصول‌گرایی بودیم و برای استفراغ چپ‌گراهای خودباخته در مقابل ، ضرورت داشت که اصولگراها (اعم از واقعی و پوشالی) در و ، متحد باشند! فلذا گفتمان «صالح مقبول بجای اصلح بی‌رأی» وجاهتی داشت که آنهم عمدتاً در قالب لیستی با پدرخوانده‌های معلوم‌الحالی به تحمیل می‌شد، ولیکن در حال حاضر چنین وجاهتی و حتی ضرورت لیست‌گرایی، تقریباً رنگ باخته و مندرس گشته است. در واقع باید گفت؛ لولوخورخوره رو لولو برده!!! زیرا تشبیه و تبدیل لیست‌های مشکوکی (که فرضاً به مدعیان اصلاح‌طلبی، منسوب هستند!) به و همزمان رقبای جدی خود را پاجوش نامیدن، جهت جا انداختن ، حربه نخ‌نما شده و منسوخی بیش نیست. لطفاً ملت را از لولوخورخوره‌هایی که اتفاقاً پیوندهایی هم باهم دارید و شماها بارها بیرون زده است، نترسانید! فلذا وقت بازگشت به است ولیکن این امر هم نیازمند ملاحظاتی است که نباید مورد اغماض قرار بگیرند. در حال حاضر، مرز مدعیان اصولگرایی و اصولگراهای نسبتاً واقعی، در قالب دو لیست تقریباً مستقل تهرانی، جلوه‌گری می‌کند: الف) لیست چنار!!! (لیست فرمایشی قالیباف+پایداری با پدرخواندگی ) ب) لیست‌های پاجوش‌‌ها!!! (لیست‌های انقلابی با محوریت و و و...) ولیکن ذکر چند نکته، قابل اغماض نیست: ۱) لیست مذبذبی هم داریم که بینابین چپ و راست مطرح شده و بعضی‌ها معتقدند که اگر لیست چنار برنده نشود، این لیست (مورد طمع مدعیان اصلاح‌طلبی به سرلیستی مطهری) برنده خواهد شد نه انقلابی‌ها! (که البته بنده بعید می‌دانم) ۲) ادعا می‌شود که قالیباف در سایت خودش، کسی را تخریب نکرده و حال آنکه رقبای وی گویا بر محوریت تخریب وی شکل گرفته‌اند! و حال آنکه نامیدن رقبای مثلث برمودای «حداد+قالیباف+پایداری» توسط پدرخوانده مدعیان اصول‌گرایی، آیا تخریب قابل اغماضی است؟! (بد نیست در باره خاطره‌ای را بازگویی بکنم؛ در مقطع قهر ۱۱ روزه ، در جلسه‌ای به حداد گفتم؛ مشانژاد را شما بالا آوردید و حالا که علیه ولایت، دارد شلتاق می‌کند، چرا هیچ‌نوع موضع‌گیری نمی‌کنید؟! گفت: اتفاقاً من به همه دوستان گفتم اصلاً دخالت نکنید! چونکه خود آقا، به بهترین شکل ممکن، این معضل را مدیریت خواهند کرد! عمق استراتژیک چنار و امثال وی در همین حدود است که حاضر نیستند خود را برای ، ذره‌ای هزینه بکنند!) ۳) گیریم که با تخریب چناری مثل نوچه‌های حداد (قالیباف+پایداری)، پاجوشی بنام لیست مطهری، بالا بیاید که گاهی ممکنست به مدعیان اصلاح‌طلبی هم باج بدهند، بنظر بنده برای نظریه امام راحل‌مان (نهضت+نظام) چندان تفاوتی ندارند چه در نوع و میزان خدمت و چه در نوع میزان خیانت! ۴) بنده نه کاندیدا شدم و نه با کاندیداها صنمی و حتی رابطه‌ای دارم ولیکن بعنوان کسی که دغدغه حفظ (نهضت+نظام) جهت و ، دارد، معتقدم که پاجوش‌های پابرهنه مفیدتر از چنارهایی هستند که برای بقای پرستیژ خود به هر معامله‌ای، تن می‌دهند. ۵) ما باید اول اشخاص را گزینش بکنیم و آنگاه با مراجعه به لیست‌های موجود، اقدام به تکمیل لیست خود بکنیم. روشی که امام خامنه‌ای هم همین را توصیه فرمودند. یعنی بنا را بر این بگذاریم که کلیه این ۱۵/۰۰۰ نفری که توسط ، شده‌اند، انسان‌های و مقبولی هستند ولیکن بعضی از آنها آدم‌های و مطلوبی هستند. اما مراجعه به لیست‌ها باید دو منظوره باشد، از بعضی از آنها بکنیم و از برخی از آنها بکنیم! ۶) بعضی مجازی‌ها ادعا دارند که افشاگری‌های شب انتخاباتی «رائفی‌پور+سعیدمحمد» علیه قالیباف، غرض‌ورزی نابهنگامی است! تا جایی که بنده رصد می‌کنم، این افشاگری‌ها مسبوق به سابقه است ولیکن متکبرین، پاسخگو نبودند! وانگهی چنانچه قبلاً به چشم می‌آمد، آیا معترض نمی‌شدید که الآن چه وقت افشاگریه؟! قطعاً بهانه می‌آوردید که؛ به هر حال برگزیده ملت هستند و باید حمایت شوند و به احترام موکلین، نباید کارشکنی کرد! بنابراین مقطع پایان مأموریت قبلی و آمادگی برای تصاحب مجدد ، مناسب‌ترین زمان برای افشاگری متخلفین (با خبط و خطاهایی در حد خیانت!) است. خصوصاً اگر قرار باشد طرف در رأس یکی از قوای اصلی نظام، تعبیه شود! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) دبیرکل جبهه حامیان ولایت ۱۰ اسفند ۱۴۰۲ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🌹
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 بی‌ثُباتی اقتصادی و نقش سُبات یهودی! «سُبات» از مادّه «سَبْت»، و بر وزن (ثَبْت) به معنی قطع و بريدن گرفته شده؛ و روز شنبه را از اين جهت در لغت عربى «يَوْمُ السَّبْتِ» مى‌‌نامند كه روز تعطيل کردن كار به منظور استراحت بوده، و به نظر مى‌‌رسد كه اين نامگذارى متأثّر از برنامه‌‌هاى يهود است كه شنبه را روز تعطيلى مى‌‌دانند. (منبع) به علل مختلفی، بلاتردید گرفتار بی‌ثباتی زیان‌بار چند وجهی برای و بوده و هست و خواهد بود. و عدم کنترل (= !) توسط دولت‌ها و شاید هم ناتوانی آنها، نماد آشکار آن تلقی می‌شود و لذا سالهاست که مقام معظم رهبری هم، با نامگذاری‌های مبتکرانه و خاصی، عناوین آن‌ها را اقتصادیزه فرموده‌اند. ولیکن عده‌ای از تصمیم‌سازان (و اخیراً تصمیم‌گیران مجلسی متأثر از اهل ) اقتصاد ایران، و و و و و... و علاج بی‌ثباتی را متکبرانه در تعطیلی می‌جویند! پلیدی‌ها و پلشتی‌های و حتی در ناکارآمدی و بلکه خیانت‌های قریب باتفاق دولت‌های قبل و بعد ، به چنان تواتر و بلکه تکرار فزاینده‌ای رسیده است که کسی نمی‌تواند منکر با محوریت در ارکان مختلف باشد! تعطیلی () همزمان با کم‌نظیر تنها دنیا و داغ کردن آن، مابعد عملیات (خارق‌العاده‌ترین نظامی به و آن)، بسیار بعید است که صرفاً یک حرکت سفیهانه و تقنینی یا یک نابخردی و تفننی باشد، بلکه آنرا باید انتقامجوئی از با ، تلقی کرد. در حالی‌که همه جهان، غرق‌گشتن سریع تایتانیک‌واره را به نظاره نشسته است، ارسال سیگنال دریوزگی اقتصاد ورشکسته غربی از طرف مجلس سهمگین با یعنی ، چه معنا و مفهومی دارد؟! ، بی‌مهابا به آمده است همچون که بی‌محابا در می‌تازد و‌ و می‌کند! گویا که هم در ایران، افسار پاره کرده است! البته از همان زمانی که مدال‌ها و عناوین استحماری UCLG بسوی روانه شد، می‌شد طرح چنین طرح‌هایی را در مدیریت‌های مشکوک وی که بوی همسویی با دارند، آنهم با پوشش !، حدس زد!! در هر حال، امیدواریم ، با ملاحظه لااقل مسئله مطلب، دست رد قاطعی به این (علیه ) و حداقل بدسلیقگی مجلسی به ریاست قالیباف در حال بزند. ان‌شاءالله ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 و در (بخش ۶): 👈(بخش۱)👉💠💠💠💠👈(بخش۵)👉 فساد عالِم = فساد عالَم «إذا فَُسِدَ العالِم فَسَدَ العالَم» هر دو آن‌ند اما این کجا و آن کجا؟! «چشم کور» و «قلب نابینا» برای آدمی هر دو نقصان‌ند اما این کجا و آن کجا! قمپز دینداری و سر دادن‌اندر راه دین هر دو برهان‌ند اما این کجا و آن کجا گر رسد بر دین زیانی یا به دنیا زحمتی هر دو خسران‌ند اما این کجا و آن کجا مهربانی با یتیمان یا به اطفال حسین هر دو احسان‌ند اما این کجا و آن کجا آب نوح و اشک‌چشمِ زینبِ خونین‌جگر هر دو طوفان‌ند اما این کجا و آن کجا! «دانه فلفل» سیاه و «خال مه‌رویان» سیاه هر دو جان‌سوزند اما این کجا و آن کجا؟!! و تشییع پیکرهای گلچینی از شخصیت‌های برجسته ملی و تدفین ۳/۳/۳ آن‌ها در تبریز و تهران و مشهد و...؛ گویا چیزی نیست بجز یک برای نشان دادن سه نماد معنی‌دار به جهان که در بخش قبلی به دو مورد (معطوف به و ) از آن‌ها اشاره کردیم. ولیکن بهتره این آینه را منحصر به ۴ روحانی نکنیم و ۲ وزیر را هم در آن بنگریم! یعنی مقایسه دو وزیر امورخارجه؛ و اما این کجا و آن کجا؟! در این‌جا بر آن نیستیم که مقایسه همه‌جانبه‌ای بعمل آوریم ولیکن در این مقایسه، مطلب یا مسئله در عرصه‌های و ، در صدر توجهات است که نگاهی به همین قضیه، کفایت می‌کند. کدام‌یک در تراز بودند؟! ...ادامه دارد. ✍️ حسینی(منتظر) ۳/۳/۳ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ معارف 🙏