eitaa logo
سلطان نصیر
2.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
421 ویدیو
243 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
@soltannasir {حنوکا عید گشایش معبد و نور یا افتتاح دروازه های عالم زیرین و افزایش ظلمت 13} {سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 54} ادامه...👇 در تفسیر روایی البرهان در ذیل آیات سوره نازعات حدیث خاصی که اشاره به دحو الارض داشته باشد نقل نشده، اما با اینحال در ذیل تفسیر آیه 30 سورهٔ انبیا 👈 «أوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ﴿۳۰﴾=آيا كسانى كه كفر ورزيدند ندانستند كه آسمانها و زمين هر دو به هم پيوسته بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختيم و هر چيز زنده اى را از 👈آب پديد آورديم آيا [باز هم] ايمان نمى آورند (۳۰) » به نقل از تفسیر قمی در باب دحو الارض آمده : 👇 { 7503/3) علی بن ابراهیم با سند خود از ابوبکر حضرمی روایت کرده است، که گفت : هشام بن عبدالملک به همراه ابرش کلبی به حج رفته بود و هر دو، امام صادق(ع) را در مسجد الحرام ملاقات کردند، هشام به ابرش گفت: این شخص را می شناسی ? ابرش پاسخ داد : نه او را نمی شناسم. هشام گفت : این همان شخصی است که شیعه به خاطر دانش بسیارش، او را همچون پیامبر می پندارند، ابرش گفت: البته از او مسأله ای را می پرسم که پاسخ آن را کسی نداند مگر آن که پیامبر و یا وصی پیامبر باشد. هشام به ابرش گفت : دوست دارم این کار را انجام دهی. پس ابرش نزد امام صادق(ع) آمد و به حضرت گفت : ای اباعبداللّه ! برای من در رابطه با فرمایش خدای عزّ و جلّ بیان کن که مقصود از این فرمایش : «أوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا =آیا کسانی که کافر شده اند نمی دانند که آسمان ها و زمین بسته بودند? و ما آن ها را گشودیم» چیست ? و بسته بودن آن ها چگونه بوده ? و گشودن آن ها به چه شیوه ای انجام گرفته است? امام صادق فرمود : ای ابرش ! این امر همچنانی است که خداوند خود را توصیف نموده و ستوده است: خداوند عرش خود را بر آب قرار داد و آب بر هوا بود و برای هوا محدوده و مرزی وجود نداشت و در آن زمان غیر از آن دو (آب و هوا چیز دیگری) موجود نبود و آب در آن زمان، شیرین و گوارا بود، هنگامی که خداوند اراده نمود تا زمین را بیافریند، بادها را فرمان داد و بر آب وزیدند و امواج ایجاد گشت و در اثر امواج، کف ها به وجود آمد و کف ها به هم پیوستند و در نتیجه یکی شدند ، سپس آن را در مکان 👈خانه (کعبه) گرد آورد و 👈کوهی از کف ایجاد نمود و بعد از آن زمین را از زیر آن، گسترش داد؛ و این همان فرمایش خداوند تبارک و تعالی می باشد که فرمود : «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا= به راستی اول خانه ای که برای مردم نهاده شد، همان خانه ای است که در مکه بنا گردید و با برکت می باشد. سوره آل عمران آیه 96» سپس پروردگار تبارک و تعالی مدتی را که می خواست، درنگ کرد و هنگامی که خواست آسمان را بیافریند، به بادها فرمان داد تا بر دریا وزیدند و (از امواج آن ها) کف ایجاد گشت و از میان (شدّت) آن امواج و کف ها، دودی برخاست_اما بدون وجود آتش_ که ( خداوند متعال) از آن ، آسمان را آفرید و سپس در آن افلاک، ستاره ها و منازل خورشید و ماه را ایجاد نمود و آن ها را بر چرخش افلاک جاری گردانید. آسمان (در آن زمان ) به رنگ سبز، سبز رنگ بود و همچنین زمین هم به رنگ آب، سبز بود و هر دو (آسمان و زمین) بسته بودند و برای هیچکدام دری وجود نداشت، بنابراین زمین بسته بود و دری که از آن گیاه بروید نداشت و آسمان هم بر آن نمی بارید تا گیاه بروید، اما خداوند آسمان را به وسیلهٔ بارش باران و زمین را به وسیلهٔ روئیدن گیاه گشود؛ و این است معنا و مقصود از فرمایش خداوند متعال که فرموده است : «أوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا= آیا کسانی که کافر گشته اند نمی دانند که آسمان ها و زمین بسته بودند و ما آن ها را گشودیم. » ابرش گفت: به خدا هیچ کسی چنین حدیث و بیانی را برای من هرگز نگفته و مطرح نکرده است، آن را دوباره برایم بازگو نما و حضرت برایش همانند اول بازگو نمود و ابرشی که مُلحد و مُشرک بود ، سه بار گفت : من گواهی می دهم که تو فرزند پیغمبر می باشی. } نکته بسیار مهمی اینجا وجود دارد و آن این است که در روایت امام ناطق جعفر صادق (ع) ، حضرتش می فرماید که حق تبارک تعالی در افلاک منازل شمس و قمر را مشخص نمود. نمی گوید که شمس و قمر را خلق نمود ! یعنی شمس و قمر و ستارگان وجود داشتند. اما منازل آنان مشخص نبود ! و در نهج البلاغه نیز حضرت امیرالمونین علی (ع) در خطبهٔ آفرینش همین مطلب را می فرماید. و این روایت با اساطیر ملل نیز کم و بیش همسانی دارد. اما با روایت سفر پیدایش تورات اندکی تفاوت دارد. ادامه دارد... @soltannasir 🌞
@soltannasir { حنوکا عید گشایش معبد و نور یا افتتاح دروازه های عالم زیرین و افزایش ظلمت 14} { سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 55} ادامه...👇 روایت حضرت امیرالمومنین(ع) در خلقت عالم در خطبه اول نهج البلاغه : 👇 { ...خلق العالم أَنْشَأَ الْخَلْقَ إِنْشَاءً وَ ابْتَدَأَهُ ابْتِدَاءً بِلَا رَوِيَّةٍ أَجَالَهَا وَ لَا تَجْرِبَةٍ اسْتَفَادَهَا وَ لَا حَرَكَةٍ أَحْدَثَهَا وَ لَا هَمَامَةِ نَفْسٍ اضْطَرَبَ فِيهَا أَحَالَ الْأَشْيَاءَ لِأَوْقَاتِهَا وَ لَأَمَ بَيْنَ مُخْتَلِفَاتِهَا وَ غَرَّزَ غَرَائِزَهَا وَ أَلْزَمَهَا أَشْبَاحَهَا عَالِماً بِهَا قَبْلَ ابْتِدَائِهَا مُحِيطاً بِحُدُودِهَا وَ انْتِهَائِهَا عَارِفاً بِقَرَائِنِهَا وَ أَحْنَائِهَا ثُمَّ أَنْشَأَ سُبْحَانَهُ فَتْقَ الْأَجْوَاءِ وَ شَقَّ الْأَرْجَاءِ وَ سَكَائِكَ الْهَوَاءِ فَأَجْرَى فِيهَا مَاءً مُتَلَاطِماً تَيَّارُهُ مُتَرَاكِماً زَخَّارُهُ حَمَلَهُ عَلَى مَتْنِ الرِّيحِ الْعَاصِفَةِ وَ الزَّعْزَعِ الْقَاصِفَةِ فَأَمَرَهَا بِرَدِّهِ وَ سَلَّطَهَا عَلَى شَدِّهِ وَ قَرَنَهَا إِلَى حَدِّهِ الْهَوَاءُ مِنْ تَحْتِهَا فَتِيقٌ وَ الْمَاءُ مِنْ فَوْقِهَا دَفِيقٌ ثُمَّ أَنْشَأَ سُبْحَانَهُ رِيحاً اعْتَقَمَ مَهَبَّهَا وَ أَدَامَ مُرَبَّهَا وَ أَعْصَفَ مَجْرَاهَا وَ أَبْعَدَ مَنْشَأَهَا فَأَمَرَهَا بِتَصْفِيقِ الْمَاءِ الزَّخَّارِ وَ إِثَارَةِ مَوْجِ الْبِحَارِ فَمَخَضَتْهُ مَخْضَ السِّقَاءِ وَ عَصَفَتْ بِهِ عَصْفَهَا بِالْفَضَاءِ تَرُدُّ أَوَّلَهُ إِلَى آخِرِهِ وَ سَاجِيَهُ إِلَى مَائِرِهِ حَتَّى عَبَّ عُبَابُهُ وَ رَمَى بِالزَّبَدِ رُكَامُهُ فَرَفَعَهُ فِي هَوَاءٍ مُنْفَتِقٍ وَ جَوٍّ مُنْفَهِقٍ فَسَوَّى مِنْهُ سَبْعَ سَمَوَاتٍ جَعَلَ سُفْلَاهُنَّ مَوْجاً مَكْفُوفاً وَ عُلْيَاهُنَّ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ سَمْكاً مَرْفُوعاً بِغَيْرِ عَمَدٍ يَدْعَمُهَا وَ لَا دِسَارٍ يَنْظِمُهَا ثُمَّ زَيَّنَهَا بِزِينَةِ الْكَوَاكِبِ وَ ضِيَاءِ الثَّوَاقِبِ وَ أَجْرَى فِيهَا سِرَاجاً مُسْتَطِيراً وَ قَمَراً مُنِيراً فِي فَلَكٍ دَائِرٍ وَ سَقْفٍ سَائِرٍ وَ رَقِيمٍ مَائِرٍ. راه هاى خدا شناسى اوّل-  آفرينش جهان 👈خلقت را آغاز كرد، و 👈موجودات را بيافريد، بدون نياز به فكر و انديشه اى، يا استفاده از تجربه اى، بى آن كه حركتى ايجاد كند، و يا تصميمى مضطرب در او راه داشته باشد. براى پديد آمدن موجودات، وقت مناسبى قرار داد، و 👈موجودات گوناگون را هماهنگ كرد، و در هر كدام، 👈غريزه خاصّ خودش را قرار داد، و غرائز را همراه آنان گردانيد. خدا پيش از آن كه موجودات را بيافريند، از تمام جزئيّات و جوانب آنها آگاهى داشت، و حدود و پايان آنها را مى دانست، و از اسرار درون و بيرون پديده ها، آشنا بود. 👈سپس خداى سبحان طبقات فضا را شكافت، و اطراف آن را باز كرد، و هواى به آسمان و زمين راه يافته را آفريد ، و در آن آبى روان ساخت، آبى كه امواج متلاطم آن شكننده بود، كه يكى بر ديگرى مى نشست، آب را بر بادى طوفانى و شكننده نهاد، و باد را به باز گرداندن آن فرمان داد، و به نگهدارى آب مسلّط ساخت، و حد و مرز آن را به خوبى تعيين فرمود. فضا را در زير تند باد و آب را بر بالاى آن در حركت بود. سپس خداى سبحان طوفانى  بر انگيخت كه آب را متلاطم ساخت  و امواج آب را پى در پى در هم كوبيد. طوفان به شدّت وزيد، و از نقطه اى دور دوباره آغاز شد. سپس به طوفان امر كرد تا امواج درياها را به هر سو روان كند و بر هم كوبد و با همان شدّت كه در فضا وزيدن داشت، بر امواج آب ها حمله ور گردد از اوّل آن بر مى داشت و به آخرش مى ريخت،  و آب هاى ساكن را به امواج سركش بر گرداند. تا آنجا كه آب ها روى هم قرار گرفتند، و چون قلّه هاى بلند كوه ها بالا آمدند. امواج تند 👈كف هاى بر آمده از آب ها را در هواى باز، و فضاى گسترده بالا برد، كه از آن هفت آسمان را پديد آورد . آسمان پايين را چون موج مهار شده، و👈 آسمان هاى بالا را مانند 👈سقفى استوار و بلند قرار داد، بى آن كه نيازمند به ستونى باشد يا ميخ هايى كه آنها را استوار كند. آنگاه 👈فضاى آسمان پايين را به وسيله 👈نور ستارگان درخشنده زينت بخشيد و در آن چراغى روشنايى بخش (خورشيد)،و ماهى درخشان، به حركت در آورد كه همواره در مدار فلكى گردنده و بر قرار، و 👈سقفى متحرّك، و 👈صفحه اى بى قرار، به گردش خود ادامه دهند } ملاحظه می نمایید در خطبهٔ حضرت امیرالمومنین نیز آمده که شمس و قمر در فلک به حرکت درآمدند. بنابراین خورشید و ماه وجود داشتند و تنها در مسیر خویش به حرکت در آمدند . البته اینجا سوالی بسیار مهم وجود دارد و آن این است که اگر قمر و شمس در حال حرکت نمودن نبودند. چگونه دحوالارض در تاریخ 25 ذیقعده انجام شده است ? زیرا این تاریخ قمری بر اساس گردش ماه می باشد !!! ادامه دارد... @soltannasir 🌞
@soltannasir {حنوکا عید گشایش معبد و نور یا افتتاح دروازه های عالم زیرین و افزایش ظلمت 15} { سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 56} ادامه ...👇 اما روایت تورات از خلقت آسمانها و زمین : 👇 { در ابتدا، خدا آسمانها و زمین را آفرید. و زمین تهی و بایر بود و تاریکی بر لجه وروح خدا سطح آبها را فرو گرفت . و خدا گفت : « روشنایی بشود. » و روشنایی شد. و خدا روشنایی را دید که نیکوست و خدا روشنایی را از تاریکی جدا ساخت و خدا روشنایی را روز نامید و تاریکی را شب نامید. و شام بود و صبح بود ، روزی اول . (یکشنبه = روز شمس) و خدا گفت : «فلکی باشد در میان آبها و آبها را از آبها جدا کُند. » و خدا فلک را بساخت و آبهای زیر فلک را از آبهای بالای فلک جدا کرد. و چنین شد. و خدا فلک را آسمان نامید. و شام بود و صبح بود، روزی دوم . (دوشنبه = روز قمر) و خدا گفت 👈 : «آبهای زیر آسمان در یکجا جمع شود و خشکی ظاهر گردد. » و چنین شد. و خدا خشکی را زمین نامید و اجتماع آبها را دریا نامید. و خدا دید که نیکوست . و خدا گفت : «زمین نباتات برویاند، علفی که تخم بیاورد و درخت میوه ای که موافق جنس خود میوه آورد که تخمش در آن باشد، بر روی زمین » و چنین شد . و زمین نباتات را رویانید ، علفی که موافق جنس خود تخم آورد و درخت میوه داری که تخمش در آن ، موافق جنس خود باشد. و خدا دید که نیکوست . و شام بود و صبح بود، روز سوم (سه شنبه =مریخ ) و خدا گفت: «نیرها در فلک آسمان باشند تا روز را از شب جدا کنند و برای آیات و زمانها و روزها و سالها باشند. تا بر زمین روشنایی دهند. » و چنین شد. و خدا دو نیر بزرگ ساخت، نیز اعظم را برای سلطنت روز و نیر اصغر را برای سلطنت شب ، و ستارگان را . و خدا آنها را در فلک آسمان گذاشت تا بر زمین روشنایی دهند، و تا سلطنت نمایند بر روز و بر شب ، و روشنایی را از تاریکی جدا کنند. و خدا دید که نیکوست. و شام بود و صبح بود، روزی چهارم. (چهارشنبه = روز عطارد ) و خدا گفت : «آبها به انبوه جانوران پر شود و پرندگان بالای زمین بر روی فلک آسمان پرواز کنند. » پس خدا نهنگان بزرگ آفرید و همهٔ جانداران خزنده را ، که آبها از آنها موافق اجناس آنها پر شد، و همهٔ پرندگان بالدار را به اجناس آنها. و خدا نیکوست . و خدا آنها را برکت داده، گفت : «بارور و کثیر شوید و آبهای دریا را پر سازید، و پرندگان در زمین کثیر بشوند. » و شام بود و صبح بود روز پنجم ( پنج شنبه = مشتری ) و خدا گفت : « زمین، جانوران را موافق اجناس آنها بیرون آورد، بهایم و حشرات و حیوانات زمین به اجناس آنها. »و چنین شد. پس خدا حیوانات زمین را به اجناس آنها بساخت و بهایم را به اجناس آنها و همهٔ حشرات زمین را به اجناس آنها . و خدا دید که نیکوست و خدا گفت : « آدم را به صورت ما و موافق شبیه ما بسازیم تا بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و بهایم و بر تمامی زمین و همهٔ حشراتی که بر زمین می خزند، حکومت نماید. » پس خدا آدم را به صورت خود آفرید . او را بصورت خدا آفرید ایشان را نر و ماده آفرید . و خدا ایشان را برکت داد و خدا بدیشان گفت : «بارور و کثیر شوید و زمین را پر سازید و در آن تسلط نمایید، و بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و همهٔ حیواناتی که بر زمین می خزند، حکومت کنید . » و خدا گفت : « همانا همهٔ علف های تخم داری که بر روی تمام زمین است و همهٔ درختهایی که در آنها میوهٔ درخت تخم دار است، به شما دادم تا برای شما خوراک باشد. و به همهٔ حیوانات زمین و به همهٔ پرندگان آسمان، و به همهٔ حشرات زمین که در آنها حیات است ، هر علف سبز را برای خوراک دادم . » و چنین شد . و خدا هر چه ساخته بود ، دید و همانا بسیار نیکو بود . و شام بود و صبح بود ، روز ششم ( جمعه= زهره) و آسمانها و زمین و همهٔ لشکر آنها تمام شد . در روز هفتم، خدا از همهٔ کار خود که ساخته بود ، فارغ شد. و در روز هفتم از همهٔ کار خود که ساخته بود، آرامی گرفت. پس خدا روز هفتم را مبارک خواند و آن را تقدیس نمود، زیرا که در آن آرام گرفت، از همهٔ کار خود که خدا آفرید و ساخت . ( روز هفتم شنبه = زحل) . } نکته 1: همانگونه که ملاحظه می نمایید در روایت خلقت از منظر تورات خورشید و ماه در روز چهارم خلق شدند . و این خود سوال برانگیز است که اگر در روز چهارم خلق شدند. چگونه در روز سوم نباتات بدون نور خورشید خلق شده اند ?! با مقایسه بین روایت خلقت از منظر تورات و روایات امامان شیعه، می توان اشتباه نویسندگان تورات را در داستان خلقت درک نمود. ( سفر پیدایش دارای تحریفات بسیار و کتابی مشرکانه است و اختلافات بسیاری با چهار سفر دیگر تورات دارد ) نکته 2: شاید یکی از عللی که کوکب عطارد و ایزدان آن با دانش نجوم و علوم گوناگون مرتبط است این باشد که نظم ستارگان و مسیر آنان در چهارشنبه روز عطارد انجام شد. ادامه دارد... @soltannasir 🌞
@soltannasir {حنوکا عید گشایش معبد و نور یا افتتاح دروازه های عالم زیرین و افزایش ظلمت 16} { سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 57} ادامه...👇 اما حال به ماجرای دحوالارض در روز 25 ذیقعده که تولد حضرت عیسی بن مریم (ع) نیز در همین روز است باز می گردیم و پیوند آن را با خورشید بررسی می نماییم . گفته شد که بنا بر حدیث هنگامی که دحوالارض انجام شده ، شمس و قمر وجود داشته اند و تنها مسیرشان در آسمان مشخص نشده بود . بنابراین هنگامی که انجام می شود و آبهای سطح زمین رفته رفته کنار می روند . اولین نقطه ای از زمین که بدان 👈خورشید عالمتاب می تابد. خاک کعبه است . و عجیب آنکه هزاران هزار سال بعد ، در سیزدهم ماه رجب ، شمس المشارق و المغارب اسدالله الغالب امام العوالم علی بن ابی طالب (ع) در همان نقطه ای که اولین بار خورشید بر آن می تابد یعنی خانه کعبه بدنیا می آید . نکته : اینکه شمس و قمر هنگام دحوالارض وجود داشته اند و تنها مسیرشان در افلاک مشخص شده با توجه به حدیث (ع) و خطبه نهج البلاغه بوده است . وگرنه همانگونه که پیشتر گفته شد . اینکه دحوالارض در حدیث (ع) در 25 ذیقعده اتفاق افتاده است . خود نشان دهنده این نکته است که قمر در منازل خود در حال گردش بوده است .و خورشید نیز در مسیر فلکی خویش حرکت می نموده است. در رساله رتق و فتق قائل به این هستند که زمین ادوار مختلف خلقت را گذرانده است . و در انتهای هر دور آبها سطح زمین را فرا گرفتند. و سپس با کنار رفتن آبها دور جدیدی از خلقت آغاز شده است . اگر بگوییم به هنگام آفرینش اولیه زمین از زیر کعبه گسترش یافت. و پس از گذشت چندین دوره از خلقت ، در دورهٔ جدیدی که ما هم اکنون در آن به سر می بریم. بار دیگر زمین از زیر گسترش یافت . شاید بتوان بین دو روایت جمع نمود. گفته شد که پس از کنار رفتن آبهای سطح زمین اولین نقطه ای که خورشید عالمتاب بر آن تابید؛ 👈کعبه بوده است . بنابراین دحوالارض را با 👈شمس ارتباطی معنادار است . زیرا آن روز پیوند بین و زمین است . و خاک سرد و خشک و منسوب به زحل است. و حضرت امیرالمومنین (ع) هم شمس الله است و هم کوکبش در روایات می باشد. و هم ابوتراب است . نگاهی به اعمال دحوالارض نیز نشان دهندهٔ پیوند خورشید با این روز است . در کتاب حاج شیخ عباس قمی روایت شده که در روز 25 ذیقعده (دحوالارض) در وقت چاشت دو رکعت نماز خوانده شود . و در هر رکعت پس از سوره حمد ، پنج مرتبه سوره 👈شمس خوانده شود . و عجیب آنکه در آیهٔ 6 سوره مبارکهٔ شمس نیز به حقیقت دحوالارض اشاره شده است. به بخشی از آیات این سوره توجه نمایید : 👇 { وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿۱﴾وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿۲}وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿۳﴾وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا ﴿۴﴾وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿۵}👈وَالْأَرْضِ وَمَا 👈طَحَاهَا ﴿۶﴾= سوگند به خورشيد و تابندگى اش (۱)سوگند به ماه چون پى [خورشيد] رود (۲)سوگند به روز چون [زمين را] روشن گرداند (۳)سوگند به شب چو پرده بر آن پوشد (۴)سوگند به آسمان و آن كس كه آن را برافراشت (۵)سوگند به 👈زمين و آن كس كه آن را 👈گسترد (۶) } همچنین زیارت (ع) نیز در این روز توصیه شده و جزء افضل اعمال مستحبه از آن یاد شده است . اگر همه ائمه ما شمس هستند و ولایتشان شمسی است . امام رضا(ع) 👈شمس الشموس است . و این خود ارتباط دیگری بین روز دحوالارض و شمس است . همان روزی که زمین از زیر کعبه گسترش یافت و خورشید بر آن نقطه تابید و حضرت ابراهیم (ع) و عیسی بن مریم (ع) در این روز متولد شدند . ادامه دارد... @soltannasir 🌞
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مستند زیارتگاه استرا خاتون یا سارا بت آشتر از مکان های بسیار مقدس و مورد توجه جامعه کلیمیان ایران در بخش پیربکران شهرستان فلاورجان استان اصفهان قسمت اول @soltannasir @learnhebrew313
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مستند زیارتگاه استرا خاتون یا سارا بت آشتر از مکان های بسیار مقدس و مورد توجه جامعه کلیمیان ایران در بخش پیربکران شهرستان فلاورجان استان اصفهان قسمت دوم @soltannasir @learnhebrew313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش زبان فارسی در ارتش رژیم اشغالگر قدس برای نفوذ در کشور ایران و خروجی این آموزش با سرودخوانی به زبان فارسی @learnhebrew313 ✡🔯
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صبحت های خاخام یهودی مبنی بر ماهیت رژیم صهیونیستی اسرائیل و مخالفت هایی که عده ای از علمای یهودی بر اساس کتب تنخ با تشکیل این رژیم غاصب داشته اند. @Soltannasir @learnhebrew313 🌿🌿🌿🌿🌿🌿
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برنامه خشت خام، مصاحبه حسین دهباشی با خاخام دکتر یونس حمامی لاله زار، رهبر دینی جامعه کلیمیان ایران قسمت اول @soltannasir @learnhebrew313
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برنامه خشت خام، مصاحبه حسین دهباشی با خاخام دکتر یونس حمامی لاله زار، رهبر دینی جامعه کلیمیان ایران قسمت دوم @soltannasir @learnhebrew313
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برنامه خشت خام، مصاحبه حسین دهباشی با خاخام دکتر یونس حمامی لاله زار، رهبر دینی جامعه کلیمیان ایران قسمت سوم @soltannasir @learnhebrew313
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برنامه خشت خام، مصاحبه حسین دهباشی با خاخام دکتر یونس حمامی لاله زار، رهبر دینی جامعه کلیمیان ایران قسمت چهارم @soltannasir @learnhebrew313
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مسابقه ای در اسرائیل برای یاد دادن فارسی به مردم قسمت اول @learnhebrew313 🌹🌟🌹🌟🌹🌟🌹
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مسابقه ای در اسرائیل برای یاد دادن فارسی به مردم قسمت دوم @learnhebrew313 🌹🌟🌹🌟🌹🌟🌹
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپی در بارهٔ شهر صفد در فلسطین اشغالی (اسرائیل) پایتخت معنوی قبالیست ها می باشد. که معماری سنگی آن شباهت بسیاری به مهرکده های ایرانی دارد. پنهان کاری جهودان در این فیلم کاملا مشخص است. قسمت اول @soltannasir @learnhebrew313
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
[ File : video_2018-05-10_14-14-06(000000.000-000405.000).mp4 ] کلیپی در بارهٔ شهر صفد در فلسطین اشغالی (اسرائیل) پایتخت معنوی قبالیست ها می باشد. که معماری سنگی آن شباهت بسیاری به مهرکده های ایرانی دارد. پنهان کاری جهودان در این فیلم کاملا مشخص است. قسمت ذوم @soltannasir @learnhebrew313
@soltannasir { پیوند اسطوره و دین 58} { شباهت و تفاوت روایت خلقت و دحوالارض در روایات اسلامی با اساطیر مصری 1} از پیوند شمس و خورشید با ماجرای سخن گفته شد. نکته جالب ماجرا اینجاست که ما مسلمانان به دور نقطه ای در زمین طواف می نماییم که اولین نقطه ای از زمین است که سر از زیر آب بیرون آورده و خورشید عالمتاب بر آن تابیده است که از آن با عنوان پیوند خورشید و خاک و زحل یاد نمودیم. و گفتیم که حضرت شمس المشارق المغارب اسدالله الغالب امام العوالم علی بن ابی طالب(ع) هزاران هزار سال بعد در همان نقطه بدنیا آمدند و حضرتش هم شمس الله هستند و هم کوکبشان زحل و هم می باشند. یعنی هر سه ویژگی پیوند معنوی با ماجرای دحوالارض را دارند. از حضرت مولانا زین الدین نقل داریم . که می فرمودند : مسلمین چه قبول کنند و چه قبول ننمایند. روزی پنج بار به سمت محل تجلی حقیقت ولایت کلیه الهیه که از مجرای اسم علی بر عوالم حکمفرمایی می نماید. سجده می نمایند. زیرا که کامل ترین مظهر این ولایت کلیه الهیه حضرت امام علی بن ابی طالب در آن نقطه متولد شدند. و اینجاست که عرفای شیعه شعری دارند با مضمون اینکه : 👇 اسدالله در وجود آمد در پس پرده هر چه بود آمد اینجا نکات ظریفی است که در این مختصر نمی گنجد و باید در دروس تصوف و عرفان و ولایت شناسی عرفانی بدان پرداخته شود. اما حال به اساطیر مصر می رویم و روایت خلقت را در اساطیر مصری با هم بررسی می نماییم : 👇 { مصریان باستان می پنداشتند نخست جهان از 👈اقیانوس آغازین پُر و این «نون =Nun» نام داشت. با آن که چنین برداشتی بی شک از طغیان های پدید آمد اما را آغاز و انجامی نبود. از این دیدگاه نون همه جا گیر و همانند تخم کیهانی بود، راکد و بی جنبش. طغیان های سالانه نیل هر سال تالاب های بسیاری پدید می آورد که پس از مدتی کوتاه زادگاه و مولد جانداران است و شاید چنان برداشتی ریشه در این ویژگی داشت؛ برای ما اما چنین برداشتی قطع نیست. دقیقاً نمی دانیم مصریان باستان چگونه به چنین برداشتی دست یافتند. اگر مصریان باستان می پنداشتند آفرینش از «نون» آغاز شد چرا نون را ازلی می دانستند ? آیا می پنداشتند آفرینش در لحظه ئی خاص از زمان ازلی به وقوع پیوست ? در همه ٔکیهان شناخت های مصر نخست 👈 تپهٔ آغازین از دل اقیانوس سر بر می آورد. کاهنان چهار مرکز بزرگ کیش هر یک مدعی بودند که 👈معبد آنان بر این 👈 تپه آغازین بنا شده بود. شاید نخستین معبدی که کاهنانش این ادعا را مطرح کرد همانا هلیوپولیس و دیگر معابد نیز برای حفظ اعتبار خویش از هلیوپولیس تقلید کردند. نخستین هرم بی شک هرمی نمادین و نماد نخستین پشته ئی بود که از دل اقیانوس نون سر برآورد؛ و نیز به پلکان کناره های نیل ماننده بود پلکانی که برای اندازه گیری طغیان سالیانهٔ نیل غرق می شد و دیگر بار پس از نشستن طغیان پدیدار می شد این تصور پیش آمد که زمین 👈بر آمده از اقیانوس آغازین نیز روزی 👈 به زیر طغیان اقیانوس نون فرو خواهد رفت. مصریان بر این اعتقاد بودند که 👈 توالی آفرینش تدریجی و تکامل زمین به تدریج و نه در یک آن به وقوع پیوسته است. برای مصریان «زمان آغازین» زمانی بود که خدایان در زمین می زیستند و قلمرو فرمانروائی آنان سرزمین عدالت و عصر آنان عصر طلائی بود. فرعون از این دید از اعقاب خدایان و هم او بود که به یاری «ماعت=Mayet» می کوشید عدالت را بر زمین جاری و عصر خویش را با عصر طلائی پیوند دهد و چنین بود که نظام معابد خداشناسی را دامن زد تا از این طریق حامی فرعون باشد و مصریان را وادار به ابقای قدرت فرعون و تلاش در پیوند با عصر طلائی سازد. باورهای دینی کاهنان هلیوپولیس کاملاً برای ما روشن نیست. مهم ترین اسناد دینی بازمانده از هلیوپولیس، هرم نوشته های سلسله پنجم، اشاره ئی گذرا به آفرینش دارد و دانش ما هم از این نوشته ها است. بدین روایت در فرآیند آفرینش نخست آتوم خدای هلیوپولیس از آب های آشفتهٔ اقیانوس نون سر بر آورد. اتوم خواست باشد و خود را آفرید یا که او خود فرزند 👈 نون بود . اتوم جایی برای ایستادن نیافت و در مکانی که خود را آفرید تپه ئی پدید آورد، تپه ئی که بعدها بر فراز آن معبد هلیوپولیس بنا شد. به روایت دیگر و تفسیری کهن تر اتوم که به معنی «یگانهٔ کامل» است خود تپه و خاستگاه آفرینش شد. پس اتوم تپه راهستی بخشید و آب های نیل را پس کشید. در بخشی دیگر از هرم کتیبه ها اتوم همانا خورشید خدا رع و ظهور او بر تپهٔ آغازین پیدایی نور در تاریکی آشفته و پراکندهٔ اقیانوس نون است. «رع_اتوم» «Ra_Atum» در این نقش دارای نقشی نمادین و به هیأت پرنده ئی «بنو=Benu» نام، ققنوس، شبگیر برتک ستون هرمی شکل (اُبلیسک ) پدیدار و پرتوی از خورشید است. } ادامه دارد ... @soltannasir 🌞
@soltannasir { پیوند اسطوره و دین 59} { شباهت و تفاوت روایت خلقت و دحوالارض در روایات اسلامی با اساطیر مصری2} ادامه...👇 { «رع_اتوم» در نقشی دیگر در نماد سرگین غلتانی پدیدار می شود که تخم خود را پیشاپیش می گرداند و با این کار چرخهٔ آفرینش به حرکت می آید. «رع_آتوم» در این نقش خپر، آنکه هستی می یابد ، و در کتیبه های دیگر نماد برخاستن خورشید است. اتوم «آنکه خود را آفرید » پس از آفریدن خود دیگر خدایان را آفرید . اتوم در جهان تنها بود و به ناچار برای داشتن فرزند با سایهٔ خود جفت شد یا که به استمنا پرداخت و این کاری است که در آثار مصری غریب نیست . در بسیاری از کتیبه ها و متون مختلف اتوم خدائی دو جنسی است و گاه حسی بزرگ نامیده شده است . پسر خود شو را با پرتاب کردن تُف و دختر خود را با استفراغ خود آفرید و نقش در خدای هوا بودن شاید از اسطورهٔ زاده شدن وی شکل گرفته است. تفنوت در تفسیر کاهنان نقشی چون نقش ماعت برخوردار و او را نظام بخش جهان و شورا نظام بخش زندگی دانسته اند. بدین سان شو و تفنوت زوجی هستند که چرخهٔ آفرینش از آنان و نظم اجتماعی را بدانان نسبت می دهند و چگونگی این آفرینش و جایگاه آن روشن نیست . در متون کهن شو و تفنوت بر تپهٔ آغازین هستی یافتند و در روایتی دیگر اتوم در آب های نون باقی ماند و هم در آن جا بود که پسر و دختر خود را آفرید و با چشم خود به پاسداری آنان پرداخت . } ( کتاب اساطیر مصر صفحات 35 الی 43} همانگونه که ملاظه می نمایید در روایت معصومین (ع) نخستین نقطه ای که از دریای اولیه بیرون آمد خاک کعبه بود . که قبله ما مسلمانان است . و نخستین مکانی است که آفتاب عالم تاب بر خاک آن تابیده است . و در نظر مصریان تپهٔ نخستین ، اولین نقطه ای است که از زیر اقیانوس اولیه «نون» بیرون آمده است . که این تپه نخستین، شکل هرم ، بوده است . بنابراین علت ساختن هرم های متعدد در سرتاسر تمدن شرک آمیز مصر این است که هرم در نزد مصریان نمادی از تپهٔ اولیه است که سر از اقیانوس اولیه «نون» بیرون آورده است . در این دیدگاه تپه نخستین و هرم در مقابل کعبه ما مسلمانان قرار دارد ! نکته : در روایت امام صادق (ع) آمده بود خداوند کوهی از کف در مکان کعبه ایجاد نمود و سپس زمین را از زیر کعبه گسترش داد . این کوهی از کف تا حدودی یادآور تپه نخستین در دیدگاه مصریان می باشد . ایجا نکته جالب دیگری نیز وجود دارد و آن این است که در روایت خلقت از منظر اساطیر مصر ، ایزد فرومایه «آتوم رع» بر تپهٔ نخستین قرار می گیرد. و با استمنا نمودن و تُف کردن و عطسه زدن خلقت را آغاز می نماید . ستون اُبلیسک نماد تابش نور خورشید (آتوم رع) بر تپهٔ نخستین هرمی شکل به صورت عمودی است . و ما مسلمانان در مراسم حج خویش در هنگام رمی جمرات سابقاً به این ستون اُبلیسک به عنوان نمادی از ابلیس سنگ می زدیم . که با تدبیر انجمن های مخفی و دولت آل سعود (جهود) دور این اُبلیسک ها دیوار کشیده شد . تا دیگر بدان سنگ زده نشود . عزیزان به شباهت های روایت آفرینش در احادیث اسلامی با اساطیر مصری و اختلاف و تقابلشان با یکدیگر توجه نمایید . همانگونه که بین دین و اسطوره پیوند وجود دارد . اختلاف نیز وجود دارد . اکنون شما به زاویه دید جدیدی نسبت به ماجرای حج و رمی جمرات دست یافته اید . ادامه دارد... @soltannasir 🌞
@soltannasir { پیوند اسطوره و دین 60} { شباهت و تفاوت روایت خلقت و دحوالارض در روایات اسلامی با اساطیر مصری 3} ادامه...👇 برای ادعای مصریان در باب بیرون آمدن تپهٔ نخستین از دل اقیانوس اولیه (نون) چندین فرض را می توان در نظر گرفت. فرض اول این است که اولین نقطه ای که از دریای اولیه بیرون آمده بوده است. ولی این خدایان شیطانی شروع به تحریف حقیقت برای پیروانشان نمودند. و ادعا کردند که اولین نقطه تپهٔ اولیه در مصر بوده نه کعبه در مکه ! فرض دوم این است که بگوییم در دوری از خلقت که ما اکنون در آن به سر می بریم. کعبه از زیر دریای اولیه بیرون آمده است. و در دور پیشین خلقت تپه اولیه که شکلی هرمی داشته ! وجود چنین فرضی را بیشتر می توان در داستان قاره گمشده آتلانتیس جستجو نمود. که در آن سرزمین هرم مقدس بوده است. قاره ای که توسط حق تبارک تعالی منهدم شده است و افلاطون این نابودی را به خدای فرومایه زئوس نسبت می دهد. فرض سوم این است که اولین محلی که از اقیانوس اولیه بیرون آمد بنا به فرموده معصومین (ع) کعبه بوده است. اما در 👈 خاک اولین نقطه ای که از این اقیانوس اولیه بیرون آمد تپه ٔنخستین مورد اعتقاد مصریان بوده است. و ایزد فرومایه «اتوم_رع» تجلی تابش خورشید بر روی این تپه اولیه در مصر بوده است. نکته 1 : در قسمت قبل گفته شد که ستون نمادی از تابیدن خورشید به صورت مستقیم بر روی تپه نخستین است. همچنین گفتیم که این تابش مستقیم بر تپهٔ اولیه در مصر ایزد فرومایه اتوم رع است. بنابراین یک نظریه در باب احضار و فراخوانی ایزد فرومایهٔ خورشیدی نظیر «اتوم_رع» در نظر دشمنان ما (انجمن های مخفی) می تواند اینگونه باشد. که هنگامی که آفتاب به صورت مستقیم بر تپهٔ اولیه (در نظر مصریان) می تابد. بهترین زمان برای ارتباط با این ایزد فرومایه است! و احتمالا معابد خورشیدی در مصر باستان در نقاطی بنا شده که دروازه ای برای ورود این خدایان فرومایه داشته است. نکته2: اینکه در بعضی روایات ستون اُبلیسک را آلت جنسی اوزیریس می دانند اشتباه است. به فرض اینکه ستون اُبلیسک به آلت نرینگی شباهت داشته باشد. در این فرض می تواند نمادی از استمناء ایزد «آتوم_رع» بر تپهٔ نخستین باشد. و علت اینکه در محل پرستشگاه های کیش اوزیریس ستون اُبلیسک گذاشته شده است این است که مصریان اعتقاد بر این داشتند که باید نام شخص بر روی این ستون نوشته شود تا شخص سهمی از دنیای مردگان داشته باشد و اوزیریس ایزدی است که شهریار دنیای مردگان است. نکته 3: گفته شد که در نظر مصریان روزی که تپهٔ نخستین از دل اقیانوس اولیه «نون» بیرون آمد آفتاب به صورت مستقیم و عمود بر تپهٔ نخستین تابید. اما حال در مکه مکرمه آفتاب در کدام روز مستقیم می تابد ? در دو روز از سال یکی در برج جوزا و دیگری در برج سرطان . در رساله 👈 «رتق و فتق» ، در نتیجه دهم از بحث میل کلی می آورد : 👇 { 10_ نتیجه دهم توجّه به تناقص میل کلی در تحصیل خط سمت قبله از طریق وصول به سمت رأس مکه است. بیانش این که درهر سال شمسی، خورشید در اولّ ظهر حقیقی مکه مکرمه، دوبار به سمت رأس مکّه می رسد که در آن دو وقت شاخص و اشخاص را در مکه سایه نیست. هر یک از آن دو وقت زمانی است که میل شمالی شمس از معدل النهار به قدر عرض مکه است. در این دو وقت هر کس روبروی آفتاب بایستد، مواجه قبله و به سمت آن خواهد بود؛ و یا اگر شاخصی در مستوی نصب کنند خط منتصف امتداد ظلّ شاخص، خط سمت قبله است . جناب در فصل دوازدهم باب سوم تذکره در هیئت، آن دو بار وصول شمس به سمت رأس مکه را یکی 👈هشتم جوزاء که هشتم خرداد است معرّفی فرمود، و دیگری را 👈 بیست و سوم سرطان که بیست و سوم تیر است. اکنون غرض ما از نتیجه این است که چون عرض بلد ثابت است و میل کلّی رو به انتقاص است_و علاوه این که نقطه اعتدال را اقبال و ادبار است_ مدار هشتم جوزاء و بیست و سه سرطان که از مدارات یومیه اند همیشه بر سر مکّه نمی گذرند، مثلاً روزی فرا رسد که مدار رأس السرطان به سمت رأس افق مکه گذرد و آن گاهی است که میل کلی مساوی با عرض مکه گردد. پس بنا بر انتقاص میل کلی ، هر سال جزئی از برج جوزا که بر سمت رأس افق مکه می گذرد بعد از جزء سال قبل آن خواهد بود. لاجرم محاسب باید انتقاص میل و حرکت اقبال و ادبار را در هر سال حساب کند تا زمان وصول شمس به سمت رأس مکه به درستی معلوم گردد. } ادامه دارد ... @soltannasir 🌞
@soltannasir عزیزان با توجه به فیلتر شدن احتمالی تلگرام تا ساعاتی دیگر و یا شاید روزهای آینده . احتمالاً به پیام رسان سروش نقل مکان کنیم . اما این تنها یک احتمال است . و در صورتی که تصمیم گرفته شود که به پیام رسان دیگری منتقل شویم از طریق آدرس جیمیل و وبلاگ سلطان نصیر ، اطلاع رسانی می شود . تا هنگامی که تلگرام فیلتر نشود در همین محیط به کار خویش ادامه خواهیم داد . آدرس جیمیل ما : 👇 Soltan313nasir@gmail.com @soltannasir
ضمن عرض تبریک بابت فرا رسیدن سال نو میلادی ۲۰۱۸ به همه هموطنان مسیحی (ارامنه و آشوری ها) با توجه فیلترینگ تلگرام و قطعی های مکرر اینترنت و کمی سرعت آن . فقیر دیروز و امروز در حال بررسی بودم که در صورت ادامه دار شدن این مسئله چه کار انجام دهم . پیام رسان سروش را امتحان نمودم ولی این نرم افزار علاوه بر ضعف های امنیتی زیاد . از نظر امکانات نیز قابل مقایسه با تلگرام نیست . و این دو نکته دلیل عدم استقبال اکثر مخاطبین ایرانی از این پیام رسان است . بنابراین انتقال به سروش از نظر فقیر منتفی است . ممکن است کانال را در این نرم افزار توسط یکی از ادمین ها برپا نماییم . اما سروش قابلیت حضور دائمی را به عنوان یک پیام رسان از نظر فقیر ندارد. بنابراین سروش را فقیر به عنوان پایگاه اصلی کانال سلطان نصیر نمی توانم در نظر بگیرم . بالشخصه فکر می نمایم که ان شاالله با اتمام اعتراضات مردمی در روزهای آتی مشکل فیلترینگ حل شود . اما در صورت ادامه دار شدن مشکل فیلترینگ تلگرام و کمی سرعت اینترنت ، مقالات از طریق وبلاگ در صورت لزوم ارسال می شود . البته اگر دسترسی به تلگرام هم با فیلتر شکن داشتیم مثل اکنون که سرعت هم بهتر شده است . مقالات در کانال نیز ارسال خواهد شد . بنابراین از طریق کانال تلگرامی و وبلاگ ما را دنبال نمایید . @soltannasir
@soltannasir { پیوند اسطوره با دین 61} { شباهت و تفاوت روایت خلقت و دحوالارض در روایات اسلامی با اساطیر ایرانی } ادامه ...👇 همانگونه که به نقل از خواجه نصیرالدین طوسی فرمودند. در دو روز از سال آفتاب بر فراز کعبه مستقیم می تابد. که یکی در برج جوزا است و دیگری در برج سرطان می باشد. اینکه شروع دحوالارض در یکی از این دو برج (جوزا و سرطان) بوده را نمی دانیم. ممکن است که در برج دیگری به غیر از این دو برج اتفاق افتاده باشد . اگر زمان دحوالارض را بر اساس تابش عمودی خورشید بر فراز کعبه در نظر بگیریم یکی از دو برج جوزا و سرطان کاندیدای زمان دحوالارض به حساب سال شمسی می باشند. و این دو تاریخ به نقطه انقلاب تابستانی نزدیک می باشند. و با توجه به نقص میل کلی ممکن است در گذشته در نقطه ای نزدیک تر به زمان انقلاب تابستانی خورشید عمود بر روی کعبه تابیده باشد و دحوالارض انجام شده باشد. علامه حسن زاده آملی در رسالهٔ رتق و فتق در نتیجه یازدهم نکته ای می فرمایند که مهم است و بخش کوچکی از آن نیاز به تصحیح دارد : 👇 { 11_نتیجه یازدهم این حدیث (علیهما السلام ) که روز پیش از شب آفریده شده است، چنانکه آن را امین الاسلام طبرسی در مجمع البیان در تفسیر کریمه و لا لیل سابق النهار از سوره مبارکه یس روایت فرموده است که امام (علیه السلام) فرمود 👈 طالع دنیا سرطان بوده است و کواکب هر یک در موضع شرفش «ان طالع الدنیا السرطان، و الکواکب فی مواضع شرفها ...» تا این که امام فرمود : « فالنهار خلق قبل اللیل » ، مراد از 👈دنیا زمان ظهور قبّه زمین از زیر آب به «دحوالارض » است که در روز بوده است؛ یعنی بسط زمین بعد از انطباق مذکور و پس از فرونشستگی آب و تمهید آن برای زیست بنی آدم این دوره ما در روز بوده است، و بدین معنی «فالنهار خلق قبل اللیل » فتدبّر . } مراد علامه حسن زاده آملی از روایت امام علی بن موسی الرضا (ع) این روایت است که در ذیل تفسیر آیه 40 سوره مبارکه یس 👈 «لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿۴۰﴾ =نه خورشيد را سزد كه به ماه رسد و نه شب بر روز پيشى جويد و هر كدام در سپهرى شناورند (۴۰) » آمده است : 👇 { 2/9393) ابوعلی طبرسی گفته است : عیاشی در تفسیر خود با سند از اشعب بن حاتم روایت کرده است، که گفت : در خراسان بودم ، در همان جایی که امام رضا(ع) با فضل بن سهل و مأمون (عباسی) در ایوان (حیری، و در شهر) مرو اجتماع کرده بودند، پس سفرهٔ غذا گستردند و امام رضا (ع) فرمود : مردی از بنی اسرائیل در مدینه (منوّره) از من سؤال کرد : روز جلوتر خلق شده یا شب ? و نظر شما در این باره چیست ? (راوی) گفت : سخن را (با یک دیگر ) ردّ و بدل کردند و دور زدند ولی جوابی نداشتند و فضل بن سهل به امام رضا (ع) گفت : خداوند امور شما را اصلاح نماید! خودتان ما را آگاه فرمایید . حضرت فرمود: بسیار خوب ، آیا از قرآن جواب آن را بگویم یا از روی محاسبات؟فضل گفت : از روی محاسبات بفرما . فرمود: ای فضل تو خوب می دانی که طالع دنیا «سرطان» است در حالی که دیگر ستاره ها هر کدام در جایگاه شرافت خود بودند، پس ستاره زُحل در میزان، مشتری در سرطان، خورشید در حمل و ماه در ثور واقع شده بودند و این دلالت دارد که خورشید در حمل بوده و در دهمین درجه طالع که در وسط آسمان باشد، واقع شده است، بنابراین روز جلوتر از شب خلق شده است. و اما در قرآن خداوند متعال فرموده : "لَا الشَّمْسُ یَنبَغِی لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ=نه خورشید را سزاوار است که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشی جوید (یعنی روز پیش از شب بوده است.) } (تفسیر البرهان ) نکته 1: از مضمون روایت امام رضا(ع) اینگونه مشخص می شود که در نزد منجمین زمان ایشان این اعتقاد که طالع دنیا برج سرطان است و کواکب در شرف خویش بوده اند وجود داشته است . نکته 2: در روایت امام رضا (ع) هر چند اشاره شده که همه کواکب در شرف خویش بوده اند. اما به عطارد و مریخ و زهره اشاره ای نشده است ! نکته 3: علامه حسن زاده آملی مراد از طالع دنیا را در روایت امام رضا (ع) ظهور قبه زمین از زیر آب (دحوالارض) در نظر گرفتند. مغان ایران باستان که خود منجم بوده اند نیز در متون خویش روایتی در باب آفرینش دارند که به روایت امام علی بن موسی الرضا (ع) بسیار نزدیک است و تنها در بعضی جزئیات اختلاف دارد. برای اینکه دریابیم که پیشینیان چه نظری داشته اند. قسمت هایی از روایت پهلوی از آفرینش را از کتاب نقل می نماییم : 👇 ادامه دارد... @soltannasir 🌞
@soltannasir { پیوند اسطوره با دین 62} { شباهت و تفاوت روایت خلقت و دحوالارض در روایت اسلامی با اساطیر ایرانی 2} ادامه...👇 { «بخش هفتم» «دربارهٔ زیج گیهان که چگونه (اتفاق) افتاد. » در دین گوید که ماه فروردین، روز هرمزد (اول فروردین)، (به) نیمروز، (نیمه های روز) که 👈روز و شب برابر بود، اهریمن (جوهره تاریکی و نیروی نابودگر با ابلیس در ادیان ابراهیمی اشتباه نشود) درتاخت. (از) جانان (خانه اول زایچه) (که) خرچنگ است، 👈نوزده درجه گذشته (بود، که برابر) خُردهٔ ازرگ است.(خرده در زبان پهلوی به معنای درجه است. و ازرگ نهمین منزل از منازل ماه معادل طرف در خرچنگ است.) ستاره تیشتر در (آسمان)، و از اباختران هرمزد (مشتری) در (جانان) بود. (خانه اول زایچه در برج سرطان) خواستگان شیر است. (یعنی خانه دوم زایچه یا بیت المال اسد است.) برادران خوشه. (خانه سوم یا برداران خوشه یا سنبله است) پدشتان را (که) ترازو است. درجسته (بود). (یعنی خانه چهارم که بیت الآبا است در این زایچه معادل میزان بود و زحل در این خانه قرار گرفته بود) فرزندان است. (خانه پنجم یا بیت الولد در این زایچه عقرب است) گشتگان را که نیمسب است، دُنب گوزهر در جسته (بود). (خانه ششم زایچه بیت المرض که در این زایچه معادل قوس یا نیم اسب بود. ذنب یا دم اژدها یا در آن قرار گرفته بود.) بیوگان را (که) بُز است، در (جسته بود). (خانه هفتم بیت النسا که در این زایچه جُدی بود. در آن قرار گرفته بود. ) مرگان دلو است. (خانه هشتم بیت الموت در این زایچه دلو بود. ) کارداگان را (که) ماهی است، و (عطارد) در جسته (بود). (خانه نهم که بیت النصر است در این زایچه حوت بود و و در این خانه قرار داشتند. ) (خدایان، یا) میان آسمان، را (که) بره (حمل) است، در خُرده (پدیسپر) در (جسته بود). (خانه دهم یا بیت السلطان در این زایچه حمل بود و شمس در آن قرار داشت. خُرده درجه است. و پدیسیر اولین خانه از خانه های 27 گانه ماه در نجوم ایرانی است و در نجوم هندی به آن as^vayyg می گویند. ) فرُخان را (که) گاو است، ماه در (جسته بود). ( خانه یازدهم یا بیت الاصدقاء در این زایچه ثور بود که قمر در آن قرار داشت. ) دُشفرگان را (که) دو پیکر است، سر گوزهر در جسته بود. ( خانه دوازدهم یا بیت الاعداء در این زایچه جوزا بود که رأس یا سر اژدها راهو در این خانه قرار داشت. } (ترجمه بندهش صفحه 57) نکته 1: همانگونه که ملاحظه می نمایید در زایچه کیهان در کتاب بندهش همه کواکب به غیر از عطارد در بیوت شرف خویش هستند. و این بسیار به حدیثی که از امام رضا (ع) نقل شده؛ نزدیک است. چنین اعتقادی نزد منجمین از دیرباز وجود داشته است. نکته 2 : در این زایچه عطارد در حوت یا خانه هبوط خویش قرار دارد. زیرا شرفش در سنبله است. نکته 3: در روایت بُندهش هم اشاره به شروع آفرینش در 👈روز اول فروردین شده است. و امام علی بن موسی الرضا (ع) نیز در روایت به همین نکته اشاره و استدلال برای اثبات اولیت روز نسبت به شب می نمایند. اما حال به بخشی دیگری از کتاب بُندهش در خلقت توجه نمایید : 👇 { ...او (هرمزد) این شش آفرینش را به شش گاه گاهنبار بیافرید، به سالی که سیصد و شصت و پنج روز به شمار است، و دوازده ماه ، هر ماهی سی روز و یک ماه سی و پنج روز. بر هر روزی نام امشاسپندی نهاده شد. چگونگی آن را گویم : نخست آسمان را آفرید به چهل روز که از روز هرمزد، ماه فروردین (اول فروردین ) تا روز آبان، ماه اردیبهشت ( روز دهم اردیبهشت) است. پنج روز درنگ کرد. تا روز دی_به مهر. ( روز پانزدهم) آن پنج روز گاهنبار و آن را نام مدیوزرم (میانه بهار ) است. آن را گزارش این که زیستگاه مهر و ماه و سبزی به پیدائی آمد. دیگر آب را آفرید به پنجاه و پنج روز که از روز مهر، ماه اردیبهشت (شانزدهم اردیبهشت) است تا روز آبان، ماه تیر، (روز دهم تیر) پنج روز درنگ کرد تا روز دی به مهر. (پانزدهم تیر) آن پنج روز گاهنبار و آن را نام مدیوشم، که آن را گزارش این که او آب را روشن بکرد، زیرا نخست تیره بود. سدیگر، 👈 زمین را به هفتاد روز آفرید که از روز مهر، ماه تیر (شانزدهم تیر) تا روز ارد، ماه شهریور (بیست و پنجم شهریور) است. آن پنج روز را درنگ کرد تا روز انغران (روز سی ام شهریور). آن پنج روز گاهنبار و او را نام پدیشهه است. } (کتاب بُندهش بخش دوم صفحه 41 ) نکته 4: همانگونه که ملاحظه می نمایید در روایت پهلوی از آفرینش روز اول فروردین، روز شروع خلقت بود. که طالع آن 19 درجه برج سرطان بود. سپس آفرینش آب انجام می شود . و در روز شانزدهم تیرماه (برج سرطان) زمین خلق می شود. بنابراین در روایت پهلوی بین شروع خلقت با خلقت زمین (دحوالارض) تفاوت وجود دارد . ادامه دارد... @soltannasir 🌞
@soltannasir { پیوند اسطوره با دین 63} { شباهت و تفاوت روایت خلقت و دحوالارض در روایت اسلامی با اساطیر ایرانی 3} ادامه...👇 ملاحظه نمودید که در روایت پهلوی که از کتاب بُندهش نقل شد. خلقت زمین در شانزدهمین روز () انجام شده بود . اگر این روایت را بپذیریم باید به این نکته اشاره نمود که تاریخ یادشده بسیار به تاریخ تابش عمودی خورشید بر خانه کعبه یعنی 23 تیرماه نزدیک است. همچنین با فرض درست بودن این روایت آنگاه دحوالارض با انقلاب تابستانی و برج سرطان در ارتباط خواهد بود. نه با انقلاب زمستانی ! نکته : گفته شد که بنا به حدیث امام علی بن موسی الرضا (ع) حضرت عیسی (ع) در شب و یا روز یعنی 25 ذیقعده بدنیا آمده است . و گفته شد که اگر روایت مغان ایران باستان را بپذیریم آنگاه دحوالارض بیشتر با انقلاب تابستانی بیشتر در ارتباط است تا انقلاب زمستانی ! اما با توجه به اینکه ماه های قمری در حال تغییر در فصول می باشند . ممکن است که تولد عیسی (ع) در زمان انقلاب زمستانی یا زمانی نزدیک بدان اتفاق افتاده باشد .در این باره در ادامه بیشتر سخن خواهیم گفت . نکته 2: در روایت پهلوی سخن از خلقت آسمان پیش از کنار رفتن آبهای سطح زمین (دحوالارض)شده است ! پیشتر گفته شد که علامه حسن زاده آملی در رساله رتق و فتق قائل به این مسئله هستند که با توجه به انتقاص میل کلی «هرگاه دائره شمسیه در سطح دایره استوای سماوی قرار گرفته است و با او متّحد شده است آب همه جای کره را فرا می گیرد و روزگار این دوره آدمیان به سر می آید و پایان می یابد. و دوباره دایره شمسیه از دایره سماویه انفتاح می یابد . » و دور جدیدی از خلقت آغاز می شود. که این انفتاح دایره شمسیه از سماویه را می توان به خلقت آسمانها تعبیر نمود . بنابراین باید بین خلقت اولیه زمین و دحوالارض که در انتهای این دوره اتفاق افتاده تمایز قائل بود. همچنین خلقت آسمانها بدین معنی (دور خلقتی که در آن بسر می بریم ) می تواند در روز اول فروردین انجام شده باشد. از سویی دیگر وقوع دحوالارض در برج سرطان بسیار معنا دار جلوه می نماید . زیرا سرطان برجی است آبی که کوکب حاکم بر آن قمر است. و قمر خود کوکبی است آبی که جزر و مد آب را کنترل می نماید . همچنین سرطان یا خرچنگ موجودی است که با آب ارتباط دارد و بسیاری از انواع آن آبزی هستند و بعضی از انواع آن هم در آب و هم در خشکی زندگی می نمایند و با موج های دریا از آب بیرون می آیند . بنابراین همان گونه که خرچنگ از آب بیرون می آید. زمین نیز در برج سرطان از زیر آب بیرون می آید . همچنین این نکته را باید در نظر داشت که صورت فلکی سرطان همان صورتی است که شرف مشتری در آن اتفاق می افتد. و مشتری کوکبی بادی است . و پیشتر گفته شد که باد همان روح است . و مشتری با قلب در ارتباط است و قلب صفت مشتری دارد . و به این معنی کعبه همانگونه که پیشتر در دروس مسبحات گفته شد قلب عالم است . نکته3 : همانگونه که در دوران جنینی در حدود هفته ششم شروع به تپیدن می نماید و بر این عرش الرحمن جسم استیلا پیدا می نماید. و قلب با تپیدن خویش به خلقت اندام های مختلف مبادرت می ورزد. در زمین ما نیز به مثابه قلب است . و سایر سرزمین ها با 👈دخالت این نقطه خلق می شوند . در آینده از رساله « مسند داران و رشته داران طریق» نقل خواهیم نمود که چگونه بسیاری از عوالم اثیری روی زمین رشتهٔ اثیری و ارتباط آنها در نهایت به کعبه متصل می شود . همانگونه که در بدن همه رگ ها به رگ های اصلی متصل می شوند و این رگ ها به قلب متصل می باشند. در زمین نیز بسیاری از عوالم اینگونه اند و با محل کعبه و به طور کلی سرزمین حجاز در ارتباطند. همچنین پیشتر در دروس حج از این مسئله سخن گفتیم که چگونه انوار حج با چرخش به دور خانه کعبه ، در سرتاسر زمین پخش می شود . که این عمل نیز تا حدودی به عمل قلب شبیه است. بنابراین کعبه قلب زمین مادی ما است و ما در عالم جسمانی به سوی این قلب نماز می خوانیم و در مراسم حج آن را طواف می نماییم. @soltannasir 🌞