eitaa logo
تأملات اجتماعی
172 دنبال‌کننده
267 عکس
86 ویدیو
7 فایل
محمدرضا کرباسچی دانش آموخته ی حوزه ی علمیه ی قم کارشناس ارشد فلسفه ی علوم اجتماعی @mrkarbs
مشاهده در ایتا
دانلود
📌رشته ای از آثار استاد شهید که در کشف نظریه ی انسان شناسی ایشان موثر است: ۱. فطرت ۲.فطرت در قرآن ۳. فطرت و تربیت ۴.آزادی معنوی ۵. انسان در قرآن ۶. انسان کامل ۷.انسان و ایمان و...... @taamollat
📌 «ایران، جامعه ی کوتاه مدت» 🔹این، عنوان کتابیست در حوزه ی جامعه شناسی و اقتصاد سیاسی ایران، از یکی از اساتید نامدار این حوزه. اما در این نوشتار، با آن کتاب و محتوایش کاری نیست و صرفا عنوان آن کتاب را وصف حال این روزهای جامعه ی ایران دیده ام. چه بخواهیم و چه نخواهیم، از بعد روانشناسی اجتماعی، ما ایرانیان کوتاه مدت هستیم و به آینده جز مقدار اندکی توجه نداریم. در نتیجه تدبیر بلند مدت نمی کنیم و زود می خواهیم به نتیجه برسیم و هنگامی که -طبیعتا- زود به نتیجه نمی رسیم نا امید می شویم و وقتی به خود آمدیم دوباره در همان بستر فکر کوتاه مدت، تدبیری کوتاه می کنیم و دوباره.... . این است که از دوران مشروطه به این سو که قدری خودآگاه شدیم، مدام بلند می شویم و زمین می خوریم و بار دیگر -بدون عبرت گرفتن از تجربیات گذشته- همان تجربیات قبلی را تکرار می کنیم. و در همه حال نیز دنبال آن هستیم که بالفور به نتیجه برسیم. در قضیه ی حجاب نیز بجای آنکه عمیق فکر شود و اقدامات گذشته آسیب شناسی شود، ناگهان بر اساس همان نگاه کوتاه مدت، رفتارهای احساسی و رادیکال جای کنش عقلانی و منطقی و تدبیر بلند مدت را می گیرد و پس از مدتی، به همان نقطه ی ابتدایی، بلکه چند نقطه هم عقب تر باز می گردیم. 📌مرور یک تجربه تاریخی 🔹بنده به عنوان کسی که از دوران نوجوانی و حتی کودکی سر در کتاب و روزنامه داشته ام، اقدامات جریان اصلاحات در حوزه ی تغییر اجتماعی را -علی رغم آنکه آن را جریان بی هویت و ناسالمی می دانم- یکی از بهترین و تمیزترین نمونه های عملیات تغییر اجتماعی در ایران قلمداد می کنم. جریان اصلاحات -که در سودای هویتی دیگر برای ایران است- در طول سالهای پس از انقلاب، پس از یک دوره کار فکری فشرده و گسترده و تربیت طبقه ای از نخبگان فکری (حلقه ی کیان و...) ، در سال ۷۶ به عرصه سیاست ورود و از آن پس تلاش کرد تا از طریق ابزار سیاست و اقتصاد و فرهنگ، اندیشه ی خود را در زمین اجتماع اشراب کند. در همین راستا ابتدا به دانشگاه ها و پس از یک دهه، وارد طبقات پایینتر اجتماع گردید. وضعیت اجتماعی امروز جامعه ی ایران، نه محصول یک شب و یک هفته، که ماحصل حدود سه دهه کار تشکیلاتی منظم و هدفمند در حوزه های مختلف اجتماعی است. (برای نمونه بنگرید به: مقاله ی مکتب نیاوران) هر چند جریان چپ سالهای اول انقلاب و جریان اصلاحات دهه های بعد، همواره در جایگاه اعتراض و انتقاد بوده، اما نیک روشن است که این فضای اجتماعی و فکری اشفته، نسخه ایرانی همان پست مدرنیسم ی است که غربگرایان ایرانی به دنبالش هستند. البته اقدامات جریان مذکور تنها علت وضعیت امروز نیست، و نقدهای جدی و متعدی به عملکرد جریان انقلاب وجود دارد، از سوی دیگر مداخلات بیرونی نیز در وضعیت موجود اثرگذار بوده، اما غرض از این نوشتار شرح و نقد اقدامات آن جریانات نیست، بلکه غرض نشان دادن یک مدل از «برنامه ریزی بلند مدت برای تغییر هویت جامعه ی ایران» است که اکنون به نقطه ی عطفی رسیده است. 📌جمع بندی: 🔹در این میان بدترین تدبیر ممکن، تصمیم به جمع کردن زودهنگام و آنی غائله ی حجاب و ... است. جریان انقلاب باید متوجه باشد که: اولا مناقشه اصولاً بر سر حجاب نیست و جریان انقلاب، باید نگران چیزهایی مهمتر از حجاب باشد و برای آنها فکر و برنامه ریزی کند. ثانیا این غائله با اقدامات دفعی و ضربتی حل نخواهد شد. جریانات فعال در این حوزه، برای تغییر هویتی جامعه ی ایران، به یک جامعه ی سکولار سه دهه تلاش و برنامه ریزی کرده اند، جریان انقلاب نیز برای بازگرداندن هویت اسلامی و ایرانی باید همین مقدار یا بیشتر، زمان و نیرو صرف کند، و الا انقلاب را دو دستی به آمریکای در حال احتضار تقدیم کرده است. 🔻اینها منافاتی با اقدامات کوتاه مدت ندارد، اما همه ی اقدامات باید در یک طراحی بلند مدت مبتنی‌بر مطالعات علمی و عینی گنجانده شود. ✏️محمدرضا کرباسچی @taamollat
📌روش 🔹پس از هزار و چندصد سال، بحث روش در مطالعات اسلامی هنوز هم مهم و داغ است و بدون داشتن روشی متقن و قابل دفاع، نتایج ناشی از تحقیقات اسلامی، تقریبا فاقد ارزش است. مبانی کلامی، در روش مطالعات اسلامی تأثیر تام دارد و بدون تنقیح آن مبانی، روش هم بجایی نمی رسد. در میان همه ی روش های که در میان جریان امامیه سربراورده، جریان حکمت و اجتهاد را باید پرسابقه ترین و متقن ترین جریان علمی تلقی نمود. هر چند بیشتر فقها و مفسرین و متکلمین و فیلسوفان امامیه در همین ساختار پیش رفته اند، اما این جریان در عصر ما -که آمیخته با پیچیدگیها و دگرگونی های کم سابقه است- قطعا نیازمند بازخوانی و ترمیم است، تا نقاط قوت و ضعف آن شناخته و معرفی و عناصر لازم به آن افزوده شود. در دوران ما مطالعات روشی اجتهاد قدری رونق گرفته، اما بیش از آنچه هست باید جدی گرفته شود. @taamollat
تربیت فطری. چهارم ماه رمضان.mp3
18.29M
🎙سخنرانی حجت‌الاسلام کرباسچی 🔹 فطرت انسانی و نتایج تربیتی آن 📌روزه‌های واجب و حرام 📌تربیت فطرت‌محور و تربیت بر اساس عادت 📌فطرت و سایر قوای وجودی انسان 📌بررسی آیه ۱۴ سوره مومنون ⏰ یکشنبه ۶ فروردین ۱۴۰۲ ۴ رمضان المبارک ۱۴۴۴ 🕌 مسجد المهدی(عج)|بعد از اقامه نماز ظهر و عصر @taamollat
تربیت فطری. روز پنجم.mp3
22.21M
🎙منبر کوتاه حجت‌الاسلام کرباسچی 🔹 فطرت انسانی و نتایج تربیتی آن 📌روزه‌های مکروه و حرام 📌فطرت ما به ما چه می‌گوید؟ 📌بررسی آیات ابتدایی سوره بقره ⏰ دوشنبه ۷ فروردین ۱۴۰۲ ۵ رمضان المبارک ۱۴۴۴ 🕌 مسجد المهدی(عج)|بعد از اقامه نماز ظهر و عصر @taamollat
تربیت فطری۶.mp3
16.37M
🎙منبر کوتاه حجت‌الاسلام کرباسچی 📌مروری بر احکام نیت در روزه 📌هدایت اولیه و هدایت ثانویه 📌مروری بر کلام علامه طباطبایی در باب هدایت فطری (ذیل آیات ابتدایی سوره مبارکه بقره) 📌مقدم بودن تربیت فطری بر تربیت تشریعی ⏰ سه‌شنبه ۸ فروردین ۱۴۰۲ ۶ رمضان المبارک ۱۴۴۴ 🕌 مسجد المهدی(عج)|بعد از اقامه نماز ظهر و عصر @taamollat
📌اینها گوشه های از ی انسان شناسی استاد شهید است که قطعا یکی از مبادی ایشان هم محسوب می شود. جامعه هرچه باشد، بالاخره برآیند اجتماع همین انسانهاست. علاوه بر مسئله ی عاملیت و ساختار که قطعا مهمترین مسئله ی این حوزه -بلکه کل جامعه شناسی - است، نگرش تطبیقی به این دو مسئله و تاثیر و تأثرات آنها بر هم، یکی از زمینه های مطالعاتی جذاب و البته دست نخورده است. در فضای حکمت اسلامی، ظرفیت بالایی برای مطالعه ی این حوزه به چشم می خورد. @taamollat
⚫️ دکتر عماد افروغ، جامعه شناس و یکی از نظریه پردازان تبیین فلسفی انقلاب اسلامی درگذشت ◾️برخی از دیدگاههای ایشان در تبیین فلسفی انقلاب اسلامی: ✅ یقین من این است که انقلاب اسلامی در نگرش صدرایی امام ریشه دارد. ✅ حضرت امام خمینی (ره) یک فیلسوف صدرایی بود و سال‌ها کتاب «اسفار» ملاصدرا را تدریس می‌کرد. ✅ انقلاب اسلامی ایران یک سوال اساسی را مطرح کرد: آیا بین دین و سیاست، اخلاق و سیاست، دنیا و آخرت، فرد و جامعه و نَفس با بدن رابطه‌ای وجود دارد یا خیر؟ تفکر صدرایی با آن نگاه کل‌گرایانه‌اش بیان می‌کند که بین همه این مفاهیم ارتباط وجود دارد. اگر ما این مساله را درک نکنیم از درک انقلاب‌مان نیز عاجز خواهیم بود. ✅ آیا امام تفکر جهانی داشت یا خیر؟ پاسخ این است که بله، تفکر جهانی امام، در تفکر صدرایی ریشه دارد که شامل مدینه فاضله، امت فاضله و آبادانی و عمران ارض، یعنی کل جهان است. نگاه جهانی امام نیز همان گونه است، پس باید در موردقابلیت ها و ظرفیت های خویش در تبیین انقلاب اسلامی، در نگرش صدرایی و بسط این اندیشه با نمود جمهوری اسلامی و با توجه به عنصرجامعه و تحول تاریخی، و نیز فلسفه سیاسی خاص مورد نظر امام،اهتمام خاصی بورزیم. ✅ از شاهکارهای امام این بود که انقلاب را از التقاط و آشفتگی ایدئولوژیک نجات داد و در مسیر صحیح خویش هدایت کرد. پ ن: ضمن عرض تسلیت درگذشت دکتر عماد افروغ، برای شادی روحشان الفاتحه مع الصلوات
📌 مرگ‌آگاهی بیماری سرطان که سراغم آمد، دریچه‌های تازه‌ای به رویم باز شد. یک سالی که درگیر این بیماری هستم، دریچه‌هایی برایم باز شد که در غیر این صورت باز نمی شد. با همه وجودم درک کردم که دنیا چه‌قدر حقیر است. قبلا شنیده بودم اما شهودش نکرده بودم. اکنون به این‌جا رسیده‌ام که دنیا سراسر عشق است و غایت عشق هم رسیدن به ذات اقدس حضرت حق است. من خدا را خیلی دوست دارم و واقعا با هیچ چیز عوضش نمی‌کنم.  باور کنید که شوق به رفتن دارم؛ خیلی دوست دارم هرچه زودتر بروم. به خدا قسم از صمیم قلب می‌گویم. این حرف را به دکترم هم گفتم و او گفت افسرده هم شده‌ای؟ گفتم کسی که با نهج‌البلاغه آشناست و مرگ را از زاویه حضرت امیر دیده و شناخته است افسرده نمی‌شود اما شوق به رفتن پیدا می کند. به تعبیر حضرت امیر(ع): دنیا را باید شنید و آخرت را باید دید. حالا شاید بگویید یعنی با این روحیه درمان را ادامه نمی‌دهی؟ می‌گویم هرچند که این قدر شیمی‌درمانی شده‌ام که دیگر خسته‌ شده‌ام اما من تا کنون دو عمل انجام داده‌ام. عمل اول را که کردم و وارد شیمی‌درمانی شدم گفتند لکه‌هایی سیاه در کبدت پیدا شده است. بعد از دوازده‌بار شیمی‌درمانی گفتند بهتر است بازهم عمل کنی و باز هم عمل کردم. چندبار دیگر شیمی‌درمانی کردم که گفتند سرطان روده رفع شده اما لکه‌هایی روی کبد هنوز هست. می‌گویند احتمالا عمل سوم را هم باید انجام دهی که بعید است زیر بار آن بروم. واقعا سخت است. حالا به هر حال سرطان روده رفع شده اما این لکه‌ها روی کبد هست که باید رفع شوند، اگر هم نشد نشد دیگر. دلم می‌خواهد بگذارند قدری کارم را انجام دهم؛ اکنون می خواهم یک پروژه‌ دلی قرآنی و روایی انجام دهم و باید مطالعه کنم و نیاز به تمرکز دارم. به دکترم گفتم آقای دکتر حداقل یک وقفه یکی‌دوماهه بینداز که قدری پروژه‌ام را پیش ببرم. مصاحبه مرحوم دکتر عماد فروغ چهارم دی ماه ۱۴۰۱
هدایت شده از حمید پارسانیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان آیت‌الله جوادی آملی پیش از اقامه نماز میت بر پیکر مرحوم عماد افروغ بخشی از سخنان آیت‌الله جوادی آملی به شرح زیر است: انسان دو بار مهمان خداست. یکی در سفر مکه و یک بار در ماه مبارک رمضان. خدا اعلام کرد من دو بار از شما دعوت کردم و مهمانی از شما را قبول کردم. من هرجا نمی‌روم. 💠 @parsania_net
📌 شهید مطهری 💢 حوزه‌های علمیه ما اگر از محدودیت‌های مصنوعی که خود برای خود به وجود آورده‌اند خارج گردند و با استفاده از پیشرفت به احیای فرهنگ کهن خود و آراستن و پیراستن آن بپردازند و آن را تکمیل نمایند و به پیش سوق دهند (که آمادگی تکامل و پیشروی دارد) می‌توانند از این انزوای حقارت آمیز علمی خارج شوند. ⭕️ و کالاهای فرهنگی خود را در زمینه‌های مختلف معنوی، فلسفی، اخلاقی، حقوقی، روانی، اجتماعی، تاریخی با کمال افتخار و سربلندی به جهان دانش عرضه نمایند. ⭕️ آینده انقلاب اسلامی، ص۲۰۳ لینک کانال ↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
فطرت و نتایج تربیتی آن.pdf
745.6K
این، گزارش متنی مطالبی است که در طول ماه مبارک امسال در یکی از مساجد تهران ارائه شد، مشتمل بر کلیات نگاه استاد شهید، همراه با اشاراتی از امام و علامه ره. و البته چون برای عموم تقریر شده زبانی عرفی دارد. این بحث را باید گوشه ای از ره تلقی کرد که خود از مبادی ایشان بحساب می آید. چنانکه قبلا هم گفته شده بود برای کشف نظریه ی اجتماعی استاد شهید کارهای بسیاری باقی مانده که دستیابی به نظریه ی انسان شناسی یکی از آنهاست. انشالله از هفته ی آینده که پرونده ی از سر گرفته خواهد شد، به برخی دیگر از مبادی و مبانی موثر در فهم نظریه اجتماعی ایشان اشاره خواهد شد. والله هوالموفق و المعین. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش هفتم) 📌فلسفه ی دین و نظریه ی اجتماعی در نظام اندی
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش هشتم) 🔹درباره ی اصلاح اجتماعی ۱ در عرف عامه و همچنین جامعه شناسان اصلاح (reform) معادل تغییر مثبت و رو به جلو و امری ناشی از اراده ی انسانها و جریان‌ها تلقی شده و در مقابل ثبات یا محافظه کاری قرار دارد. اصلاحگران اجتماعی عمدتا کسانی بوده اند که وضع موجود جامعه را رضایت بخش ندانسته و علیه آن بپاخاسته اند. اقدامات اصلاحی در طول تاریخ، از یک جهت، از دو حال خارج نبوده است: یا اصلاحات روبنایی و معطوف به وضعیت های جزیی و زمانمند و یا اصلاحات زیربنایی و فکری. روشن است که اصلاحات زیربنایی اگر چه زمان بر تر بوده اند اما تاثیر و دوام بیشتری داشته اند. برای اقدامات اصلاحی روبنایی انبوهی از نمونه های تاریخی را می توان عرضه کرد، اما مهمترین اقدامات اصلاحی زیربنایی در تاریخ غرب را می توان رنسانس معرفی کرد که اصلاح را از لایه های زیرین و بطنی اجتماع یعنی ساحت فکر و اندیشه آغاز کرد و سپس دامه ی آن را به سطح زندگی عمومی گسترد. در جهان اسلام نیز بسیاری اقدامات فکری زیربنایی رخ داد که به اعتباری می توان آنها را اصلاح نامید. بزرگترین مصلحان اجتماعی در جهان اسلام، در دسته ی متفکرین قرار داشتند که دچاوانستند با برخی تغییر نگرش ها، عرصه های جدیدی از حیات اجتماعی را عرضه کنند. استاد شهید مرتضی مطهری ره، در کتاب «نهضت های اصلاحی در صد ساله ی اخیر» به برخی از نهضت ها و جریان های اصلاحی جهان اسلام در سده ی اخیر اشاره کرده است. خود استاد شهید را می توان یکی از مصلحان اجتماعی سده ی اخیر تلقی کرد که بر اساس یک تبارشناسی تاریخی از روندهای اصلاحی، و همچنین تکیه بر جریان علمی قدم در راه اصلاحگری اجتماعی گذاشته است. در ادامه برخی از مبانی اصلاح اجتماعی و برخی از فرآیندهای اصلاحی در روش ایشان را مرور خواهیم کرد. نیاز به گفتن نیست که از آنجا که اصلاحگری، کنشی اجتماعی و ناظر به جامعه است، روش اصلاح اجتماعی و مبانی و نتایج آن را باید بخشی از ی استاد شهید تلقی نمود. @taamollat
هدایت شده از تاریخ حوزه طهران
▪️انا لله و انا الیه راجعون ✨آیت‌الله سید رسول موسوی تهرانی از مفاخر حوزه تهران و اساتید معظم حوزه علمیه قم دار فانی را وداع گفت. 🔹قسمتی از مصاحبه با این استاد عالیقدر: «وقتی آقای مجتهدی آمدند تهران، اون موقع شغل بنده زرگر بود. شنیدیم یک آقایی آمدند و جوانها دورشان جمع شدند و درس می‌گویند ابتدا یک مسجد کوچکی بود نزدیک . ما رفتیم اونجا. دو سه هفته‌ای هم بیشتر نشد اونجا بودیم، ایشان منتقل شدند به این مسجد. همین مسجد ملا جعفر که ایشان هم امام جماعت شدند و هم درسشان می‌آمد اونجا. ما هم دیگه اینجا منتقل شدیم. من شب و روز درس می خواندم. صبح، عصر، شب. البته من پیش ایشان اونقدری درس نخواندم. یک مقدار مقدمات، یک مقدار سیوطی، یک مقدار مغنی. بقیه درس ما و بود و بیت آقایان، مثلا بیت آقای بتولی و آقای حاج سید هاشم آقا حسینی و حاج محمد تقی جعفری (علامه جعفری) بود. بیشتر درس ما منزل آقای [حاج شیخ حسین] کنی، بعضی از بزرگان حوزه، بود. ولی چون (آقای مجتهدی) کسی را نداشت، قحط الرجال بود، دو سال نشد که من شدم مدرس رسمی مسجد. البته اون موقع مسجد بود ما هم تو مسجد می خوابیدیم. اصلا اتاقی هیچی نبود. من و با هم در شبستان می‌خوابیدیم. منتها ایشان صبح که می‌شد می‌رفت می‌خوابید. شب بیدار بود. ما تازه اول کارمون بود، روزی چندتا درس من می‌گفتم. این تدریس ادامه داشت تا ۱۵ سال من اونجا درس می گفتم. 📷 تصویر: آیت‌الله سید رسول موسوی در آغاز طلبگی، نشسته در سمت راست آیت‌الله مجتهدی 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش هشتم) 🔹درباره ی اصلاح اجتماعی ۱ در عرف عامه و همچنی
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش نهم) 🔹درباره ی اصلاح اجتماعی ۲ مهمترین مسئله در باب اصلاح اجتماعی تعریف اصلاح است. آیا هر تغییری الزاما اصلاح است و باید آن را تکاملی به حساب آورد؟ نهرو در فصول مربوط به انقلاب فرانسه، در کتاب تاریخی خود (نگاهی به تاریخ جهان) به ابعاد اجتماعی نظریه تکامل انواع داروین پرداخته و در آنجا شرح می دهد که چگونه نگاه تکاملی به تغییرات زیستی، به تغییرات اجتماعی نیز سرایت کرده و هر حرکت و تغییری، تکامل تلقی شد. او در پی نشان دادن آن که چگونه پس از برافتادن نظام شاهنشاهی، جامعه ی فرانسه به امپراتوری ناپلئون تن داد، نظریه ی تکامل داروین را یکی از علل توجیه امپراتوری ناپلئون تلقی می کند که بر اساس آن امپراتوری ناپلئون -اگر چه زورگویانه تر از حکومت لویی شانزدهم- اما چون نمونه ای از تغییر است و هر تغییری هم تکامل است، پس امپراتوری ناپلئون قطعا بخشی از فرایند تکاملی جامعه است و باید آن را پذیرفت! این بود که بفاصله ی کوتاهی از سرنگونی حکومت پادشاهی، لویی هجدهم دوباره به تخت پادشاهی نشست و جامعه ی فرانسه نیز از او استقبال کرد! این یک نمونه برداشت تاریخی اشتباه از تکامل و اصلاح اجتماعی است. اصلاح اجتماعی اگر بدرستی تنقیح نشود، ممکن است حرکت اصلاحی جامعه را قرن ها به عقب بیندازد. از این رو اصلاح اجتماعی باید به ی دقیقی مشتمل بر هستی شناسی، انسان شناسی، جامعه شناسی و تغییرات آن متکی باشد. استاد شهید ره در ترسیم مدل اصلاحی جامعه نیز به مبانی علمی متقن جریان رجوع کرده و بر اساس آن به ترسیم تغییرات اصلاحی و قهقرایی اقدام کرده است. 🔹اصلاح در اندیشه ی اجتماعی استاد شهید .... @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش نهم) 🔹درباره ی اصلاح اجتماعی ۲ مهمترین مسئله در باب
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش دهم) 🔹درباره ی اصلاح اجتماعی ۳ - یکی از پیش فرض های حاکم بر دیدگاه اصلاح اجتماعی شهید مطهری، برخورداری جامعه از هویت مستقل و همچنین راهیابی صلاح و فساد در ذات جامعه است. راهیابی صلاح و فساد در جامعه بدان معناست که چنانکه فرد انسانی به سلامت و بیماری متصف می شود، جامعه ی انسانی نیز. این مطلب خود فرع بر آنست که جامعه دارای حالت نرمال و طبیعی باشد که بقای بر آن همان صحت و گذر از آن فساد جامعه تلقی می شود. اتفاقا ایشان در کتاب «جامعه و تاریخ در قرآن» به برخورداری جامعه از فطرت تصریح می کند. این بدان معناست که جامعه نیز به مانند فرد انسانی گونه ای خاص از خلقت و حرکت را اقتضا دارد که اگر در آن مسیر باقی ماند سالم و اگر از آن خارج شد، بیمار خواهد بود. اصلاح اجتماعی نیز دقیقا در همین فضا صورت پیدا می کند. اصلاح در اندیشه ی استاد شهید بازگرداندن جامعه به همان مسیر فطرت خویش است. از اینرو هر تغییری الزاما تکامل و پیشرفت نیست، بلکه تغییری پیشرفت است که در مسیر «فطرت جامعه» باشد؛ و الا حرکت جامعه قهقرایی خواهد بود. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش دهم) 🔹درباره ی اصلاح اجتماعی ۳ - یکی از پیش فرض های
📌بعد التحریر 🔹فطرت جامعه فطرت داشتن جوامع انسانی بحث پردامنه و بسیار مهمی است. در قدم اول مواجهه با این مسئله با این پرسش ها روبروییم که: ❓فطرت داشتن جامعه به چه معناست؟ ❓آیا فطریات بینشی و گرایشی که درباره ی فرد انسانی گفته می شود، درباره ی جامعه نیز صادق است؟ ❓با وجود فطرت در جوامع انسانی، تکثر فرهنگ ها و نژادها و... چگونه توجیه می شود؟ ❓بر اساس فطرت داشتن جوامع انسانی، آیا همه جوامع رو به یک نقطه ی نهایی دارند؟ ❓آیا «فطرت توحیدی» درباره ی جوامع انسانی نیز صادق است و آنها به سوی منتهای عالم باز خواهند گشت؟ @taamollat
تأملات اجتماعی
📌چرا مطهری هنوز هم مهم است؟ 🔹مطهری همواره برای مخالفانش رقیب قدرتمندی بوده و دوست و دشمن را به فضیلت خود معترف کرده، از اینرو اگر مسایلی که طرح کرده کهنه شود، شخصیت او کهنه نخواهد شد. رحمت الله علیه. از آغاز دوران اسلام، دوگانه های متعددی در درون امت اسلام شکل گرفت که هم جهان اهل سنت و هم تشیع را در بر می گرفت. مطهری عصاره ی جریان اصیل ی است که از همان ابتدا شکل گرفت و در طول زمان پخته و بارور گردید. جریان بر بستر قرآن کریم و سنت و به مدد ی که وحی راهنمای آن بود، از سویی رو به همه ی لایه های عالم داشت و از سوی دیگر به مدد همان عقلانیت، قدم در راه تجویز و کنش‌گری می گذاشت. توجه همزمان و پیوسته به ساحت نظر و عمل، مهمترین ویژگی جریان حکمت و اجتهاد بود. توجه به ، که دربرگیرنده ی همه ی اقسام عقلانیت (ذاتی، ابزاری و انتقادی) آنهم بر بستر رئالیسم و واقع گرایی بود، را باید ویژگی دوم جریان حکمت و اجتهاد تلقی کرد. عقلانیتی که مطهری احیاگر آن است، هم عطش حوزه ی نظر و هم تشنگی حوزه ی عمل را فرو می نشاند. همین عقلانیت است که پایه ی اجتهاد می شود و ابزاری می شود برای همگام سازی دین با تغییرات اجتماعی: اجتهاد اجتهادی که مطهری بر پایه ی عقلانیت تصویر می کند، همان متدی است که در سده های گذشته از رهگذر تولد و تکامل علم اصول جلو آمده بود؛ اما اجتهادی که مطهری تصویر می کند در ساحت های خردتری قدم می گذارد که تا پیش از آن کمتر کسی به سراغش رفته بود. مطهری متد اجتهاد حکمت بنیان را در عرصه ی تعلیم و تربیت، اصلاح اجتماعی، زن و خانواده و... به کار گرفت و نگاه اسلام را در این حوزه ها بخوبی عرضه کرد. قدر و اندازه ی اندیشه استاد شهید در مقایسه با سایر جریان ها آشکار می شود، آنجایی که جریان ها یا ساحت نظر را گرفتند یا عمل و یا از عقل ناب بازماندند و به دام نص گرایی و اخباری گری کور افتادند. استاد شهید علت عمده ی انحطاط جوامع اسلامی را همین گره های فکری و فهم های نادرست از اسلام و روش مطالعه ی آن می داند. مطهری این همه عناصر معرفتی ارزشمند را که زیر بار جریانات التقاطی مدفون شده بود از زیر خاک بیرون کشید و عرضه کرد. اما نسل پس از او همچنان از تکمیل برنامه ی جریان حکمت و اجتهاد، بازمانده است. شکوه ی استاد در پایان مقاله ی «حق عقل در اجتهاد» ناظر به همین عقب افتادگی تاریخی جریان حکمت و اجتهاد است. 🤔آیا جوانمردانی پیدا می شوند که چون او آستین همت بالا بزنند و به مانند مطهری و امام و خامنه ای و علامه و مصباح و بهشتی و.... یک بار دیگر جامعه را با عقلانیت آشتی دهند؟ @taamollat
✨ دولت سیزدهم و خسارات خلاء گفتمانی معمولا دولت ها به گفتمان‌شان شناخته می‌شوند. اما رواج عبارت «دولت سیزدهم» در ارجاعات به دولت در رسانه‌ها، نشان می‌دهد آقای رئیسی نتوانسته خود را پرچم‌دار یک گفتمان به جامعه معرفی کند. یکی از دلایل اینکه این دولت از همان آغاز کار زیر ضرب رفت، همین خلا گفتمانی است. گفتمان، قدرت نرم ایجاد می‌کند. دولت فاقد گفتمان، از قدرت نرم محروم است و لذا در عرصه جنگ نرم، اولا توان حمله ندارد، ثانیا در برابر حملات نرم بی سلاح و سپر است. گفتمان است که در قول و فعل کارگزاران، در رویکرد و عملکرد آنان، انسجام ایجاد می‌کند. گفتمان، عینک آسیب‌شناسانه‌ای است که دولت به چشم می‌زند، مشکلات را از زاویه این گفتمان می‌بیند و از همین زاویه راهکارش را ارائه می‌دهد و اجرا می‌کند. دولت فاقد گفتمان به شهرداری تقلیل پیدا می‌کند و این، یکی از جدی‌ترین خطراتی است که دولت سیزدهم را تهدید می‌کند. دولتی که ناکارآمدی گفتمانش عیان شود، گرفتار رکود می شود، اما دولت فاقد گفتمان، گرفتار روزمرگی می‌شود و خسارت این روزمرگی از رکود بیشتر است؛ چه، رکود با یک موفقیت گفتمانی -ولو کوچک- یا ناکامی گفتمان رقیب، شکسته می‌شود، اما بدون گفتمان از روزمرگی نمی‌توان خلاص شد. گفتمان یک شاخص برای انتخاب و ارزیابی مدیران نیز هست. در خلاء گفتمان، تیم دولت با بازیکنان قرضی از تیم‌های دیگر شکل می‌گیرد و روشن نیست این تیم، به کدام اصول باید متعهد باشد و بر اساس کدام معیارها ارزیابی می‌شود. در خلاء گفتمان، خطای قابل اغماض مدیریتی ممکن است گناه نبخشودنی تلقی شده و منجر به برکناری مدیر شود، اما انحراف رویکردی اساسا به چشم نیاید. دولت حتی وقتی پیامی به کشور خارجی می‌دهید باید محور آن، گفتمان‌ش باشد. باید این خلا گفتمانی برطرف شود. اگر تلقی این است که «مردمی بودن» گفتمان دولت است، این سوال مطرح است که آیا اساسا مردمی بودن می‌تواند گفتمان باشد؟ گفتمان، یک دال مرکزی دارد که در حوزه ها و عرصه های مختلف تجلی و امتداد پیدا می کند. بر مبنای گفتمان می شود یک کلان پروژه تعریف کرد و پیش برد و پیشرفتش را سنجید. بر مبنای این کلان پروژه است که در سطوح میانی، پروژه‌های خردتر تعریف می‌شود. آیا «مردمی بودن» این ظرفیت را دارد که برای مثال در حوزه مالیات، در سیاست خارجی، در آموزش و پرورش، در بهداشت و درمان، در کشاورزی و... تجلی و امتداد پیدا کند؟ آیا می‌توان مسائل این حوزه‌ها را از زاویه «مردمی نبودن» آسیب‌شناسی کرد و از زاویه «مردمی شدن» برایشان راهکار ارائه داد؟ پاسخ بلاتردید خیر است، چون این مفهوم اساسا چنان عمقی ندارد؛ هرچند می‌تواند یکی از اجزاء و امتدادهای یک گفتمان باشد. اما راهکار، تمرکز و تکیه بر روی عدالت به عنوان گفتمان دولت سیزدهم است که هم واجد مشخصات فوق است و هم با شخصیت آقای رئیسی تناسب و همخوانی دارد. گفتمان عدالت نباید به لفظ عدالت محدود شده و تقلیل یابد. با صرف تکرار کلمه عدالت، گفتمان ایجاد نمی شود. مراکز فکری و دانشگاهی کشور و مشخصا مراکز فکری در دولت باید بسیج شوند و درباره عدالت ادبیات تولید کنند. رئیس جمهور درباره هر موضوعی و در هر زمان و مکانی صحبت و سخنرانی دارد، باید بتواند اولا بی‌عدالتی‌های منجر به وضع موجود را بیان کند، ثانیا وضع مطلوب را از منظر عدالت توصیف کند، ثالثا اقدامات عادلانه‌ای که دولت می‌خواهد برای گذار از وضع موجود به وضع مطلوب انجام دهد را شرح دهد. این اقدامات، همان پروژه‌های خُرد هستند که ذیل کلان پروژه عدالت، تعریف می‌شوند و باید نظام رصد و پایش و ارزیابی و گزارش‌دهی برایشان ایجاد شود. هرچقدر ادبیات رئیس جمهور در این سه مرحله، اختصاصی و بدیع و دارای کلیدواژه‌های منحصر بفرد باشد، موفق‌تر خواهد بود؛ و البته بزرگترین تهدید برای گفتمان، این است که به ادبیات‌های وام گرفته شده از منابع دیگر، یا به اقدامات معمول و رایج، بخواهیم رنگ گفتمان خودمان را بزنیم. دولت زمانی توانسته پرچم گفتمان عدالت را بلند کند که مخالفان اقدامات دولت را بتوان مخالفان عدالت توصیف کرد. باید در پایان چهار سال اول دولت، کتاب عدالت آقای رئیسی برگرفته از مجموعه سخنرانی‌های این چهار سال منتشر شود. همچنین دولت در پایان چهار سال باید بتواند گزارش دهد که چگونه با برقراری عدالت مشکلات را برطرف کرده است. آیا با نظر به کارنامه دوساله، چنین چشم‌اندازی می‌توان متصور شد؟ @syjebraily
تأملات اجتماعی
✨ دولت سیزدهم و خسارات خلاء گفتمانی معمولا دولت ها به گفتمان‌شان شناخته می‌شوند. اما رواج عبارت «دو
دقیقا راست می گوید ایشان. مردم دولت روحانی را با عنوان «اعتدال» می شناختند و دولت خاتمی را با عنوان «اصلاحات» و دولت هاشمی را با عنوان «سازندگی» که برگردانی از همان اعتدال بود. تنها چند ماهی از دولت روحانی می گذشت که در کتابخانه ی دانشگاه باقرالعلوم به یک پک چندجلدی برخوردم مشتمل بر انبوهی از مقالات در تشریح مفهوم اعتدال در حوزه های مختلف. مثلاً اعتدال را در حوزه های مختلف مانند فرهنگ و اقتصاد و .... تشریح کرده بود. این را القا می کرد که همه چیز فکر شده است و اکنون به میدان امده. اما مع الاسف ما در دولت سیزدهم بقول آقای جبراییلی با یک «خلا گفتمانی» روبرو هستیم که زمینه را برای سردرگمی فکری هم در خود دولت و هم در جامعه ایجاد می کند. دولت مردمی عنوان زیباییست اما دقیقا یعنی چه؟ دولتی که برای و در خدمت مردم است؟ دولتی که توسط مردم اداره می شود و قرار است مردم را پای کار بیاورد؟ یا....؟ وقتی گفتمان روشن نبود دولت به هر طرف ممکن است کشیده شود و مردم هم دقیقا نمی دانند دولت از کجا شروع کرد و به کجا می خواست برود و ایا رسید یا خیر. البته این انتظار از خود دولت نیست که بنشیند و گفتمانش را هم تشریح کند. دولت ها همیشه مستظهر به حمایت جریان های عمومی و خواصی هستند که پس از قدرت یافتن باید به گونه های مختلف او را پشتیبانی کنند، اما مع الاسف در دولت های انقلابی ما این اتفاق نمی افتد و خصوصا طبقه ی نخبگانی که برای روی کارامدنش تلاش بسیار کردند، بجای آنکه به حمایت فکری خود ادامه دهند، در جایگاه اپوزیسیون و طلبکار می نشینند و می گویند «لنگش کن». دولت هم قدری کشش و طاقت دارد و وقتی از عقب پشتیبانی نشود کم می آورد و.... انتقاد اصلی این نوشتار به خود ما حوزویان است که بعنوان تئوری پردازان اصلی حکومت اسلامی، بجای نظریه پردازی و مباحثات علمی و گفتمان سای برای دولت انقلابی همنوا با عموم مردم زبان به نقد و ایراد گشوده ایم که مبادا از جامعه عقب بیفتیم. بخش مهمی از ایرادات فضای حکمرانی به خود ما وارد است و حکمرانی در دوران انقلاب هنوز به دوران نوجوانی اش هم نرسیده، چه برسد به پختگی و کمال، و این مهم کار متراکم و مطالعه ی انبوه و آزمون و خطای بسیار لازم دارد. باید... @taamollat