eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حقيقت «وجدان» چيست و از چه راه هایی می توان آن را شناخت؟ 🔹ترديدى نيست كه هر كس را در درون خود احساس مى كند كه بر تمام اعمال، گفتار و حتّى بر افکار و انديشه های او نظارت دارد. گرچه مردم در اين احساس با هم تفاوت بسيار دارند، ولى كمتر كسى را مى توان پيدا كرد كه اصل وجود آن را انكار كند، مگر افراد استثنايى و احياناً بيمار! هرگز اين راحت نمى نشيند و هميشه احساس مى كنيم كه با خود، ما را به تشويق مى كند و از باز مى دارد. 🔹مثلاً به ما مى گويد: پيمان شكنى مكنيد، ظلم و ستم روا مداريد، نسبت به يكديگر مهربان باشيد، ناتوانان را دستگيرى و حمايت كنيد، در برابر كسانى كه بر شما حقِّ تعليم و تربيت دارند خضوع نماييد، حقّ شناس، پاكدامن و راستگو باشيد و... اگر تصميم بر انجام عمل خلافى بگيريم، ما به جنگ با ما بر مى خيزد و در درونِ وجود ما، طوفان و انقلابى بر پا مى سازد. آری اين به صورت رنگ پريدگى، عصبانيت، پراكندگى حواس و بى خوابى در وجود ما ظهور مى كند، آيا هرگز چنين حالتى را در هنگام تصميم بر انجام يك كار مثبت در خود مشاهده مى كنيم؟ 🔹البته كه خير؛ زيرا در آن حال، ما با آن هماهنگ است و در محيطِ روحِ ما، آرامشِ كامل حكم فرماست. اگر ، سودمند نيفتاد و عملِ خلاف انجام گرفت، شروع به سرزنش و ملامت مى كند، سيل اعتراض خود را متوجّه فكر انسان كرده و او را ناراحت و متأثّر مى نمايد، او را در محكوم و مجازات مى كند، شلّاق بر او مى زند و او را وادار به مى سازد. 🔹بسيار اتفاق افتاده است كه افراد جنايتكار، پس از انجام عمل خود نه تنها به شدّت مى شوند، بلكه در وجود خود شعله هاى سوزانى را احساس مى كنند كه به جان آنها افتاده و آنها را مى دهد. [۱] درست مانند اين است كه دستگاه مخصوصى از جنايت هولناكِ آنها فيلم بردارى كرده و به تكرار نمايش آن در مقابل چشم آدم ها مى پردازد. (مانند: ناله هاى جانخراشِ مظلومِ بى گناهى كه در لحظات آخر با لحن تضرّع آميزى به آنها التماس مى كرد) اين حالت باعث مى شود كه او با تازيانه وجدان، مورد شكنجه سختى قرار بگيرد! 🔹به همين دليل بسيار ديده شده كه براى رهايى از شكنجه دردناكِ ، خود را به دادگاه هاى بشرى معرفى مى كنند و گردن خود را زير شمشيرِ قانون مى گذارند، تا شايد آسوده شوند. داستان افسرى كه در جنگ دوم جهانى بر روى شهر هيروشيما بمب اتمى انداخت و در چند لحظه، شهر آبادى را به تلّ خاكستر تبديل نمود و ده ها هزار نفر از افراد بى گناه (كودكانِ شيرخوار، بيمارانِ بيمارستان ها و حيوانات بى زبان) را نابود كرد و بر اثر فشار و ، ديوانه شد، نمونه اى از مجازات وجدان است. 🔹اين افسر جنايتكار را ـ كه مجرى فرمان جنايتكاران ديگرى بود ـ چه چيزى ديوانه كرد؟ آرى، تنها و تنها فشار و شكنجه وجدان! اما هنگامى كه انسان تصميم به كار نيكى مى گيرد، او را تشويق مى كند، پس از انجام عمل، از وی تقدير و تحسين مى نمايد و تا آخر عمر هرگاه خاطره آن عمل را به ياد مى آورد، مورد نوازشِ وجدان قرار مى گيرد؛ به همين جهت احساس يك نوع خوشحالى، انبساط، غرور و سربلندى در خود مى كند. 🔹در همان لحظاتى كه انسان مشغول انجام يك عمل يا است، آرام نمی نشيند و با كمال قدرت مى كوشد تا در صورت اوّل، انسان را و در صورت دوّم، نمايد، شجاعتى را كه انسان در هنگام انجام كارهاى خوب، و تزلزل، سرافكندگى، لكنتِ زبان، رنگ پريدگى و لرزش دستى را كه در هنگام انجام كارهاى بد در خود احساس مى كند، بر اثر فعّاليّت وجدان است. 🔹شايد ما نتوانيم براى تعريف جامعى ـ جز از راه همين آثار ـ پيدا كنيم، زيرا «وجدان» هم مانند ساير نيروهاى درونى ما (مانند روح، حقيقت مرموزى دارد كه تنها آن را از راه آثارش مى توان شناخت). ممكن است كه ـ كه جزء سرشت آدمى است ـ جلوه اى از عشق به كمال و فرار از نقصان باشد، اما آنچه كه مسلّم است اين است كه چنين نيرويى با چنان در نهاد آدمى وجود دارد. پی نوشت؛ [۱] يك دانشمند روانشناس مى گويد: «بايد عدم ارضاى وجدان اخلاقى و شكنجه هاى ناشى از آن را در نظر گرفت: پشيمانى، خشم، هيجان در تبرئه خود و كينه، همه از شكنجه هاى وجدان اخلاقى هستند. اين شكنجه وجدان ممكن است بيمارى هاى روحى را به وجود آورد». (بيمارى هاى روحى و عصبى، با‌روک‌، ها‌نری، مترجم: اردوبا‌دی، احمد، معرفت‌، چاپ دوم، ص ۷۰). 📕رهبران بزرگ، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابيطالب(ع)، چ اول‏، ص ۶۱ الی ۶۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️اسلام، دین قیام و دین هدایت‌ 🔹دین های بزرگ پیامبران سابق و دین بسیار بزرگ در عین حالی که یک دستشان به و برای هدایت مردم، دست دیگر به اسلحه‌ها بود. - سلام الله علیه - با یک دست صحف را داشت و با دست دیگر تبر برای سرکوبی بتها. 🔹 - سلام الله علیه - با یک دست تورات را داشت و با دست دیگر عصا، عصایی که فرعونیان را به خاک مذلت نشاند، عصایی که اژدها بود، عصایی که خیانتکاران را می‌بلعید. با یک دست را داشت و با دست دیگر شمشیر، شمشیر برای سرکوبی خیانتکاران و قرآن برای هدایت. آنها که قابل هدایت بودند، راهنمای آنها بود، آنهایی که هدایت نمی‌شدند و توطئه‌گر بودند، شمشیر بر سر آنها. 🔹...[ما] هراسی از نداریم. دین خون است برای فجّار؛ و دین هدایت است برای مردم دیگر. اولیای ما بی‌هراس خون دادند و بی‌هراس در جنگ‌های خونین وارد بودند. - سلام الله علیه - آن موجود یگانه، در عین حالی که برای هدایت داشت، شمشیر برای آنهایی که توطئه‌گر بودند. 🔹ما خونها دادیم و دادیم. خون داد و شهدا داد. ما فرق‌ های شکافته دادیم، مثل علی بن ابیطالب، علی بن الحسین و سرهای بر نیزه رفته دادیم، مثل سیدالشهدا و اصحاب و اعوان او. در تمام اعصار، با خون و با شمشیر و با اسلحه پیش برد و نمایش پیدا کرد. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۶/۰۲ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا «رحمان» و «رحیم» به یک معنا می باشند یا متفاوت اند؟ 🔸 و ؛ اين دو واژه از ماده گرفته شده، و معروف اين است كه كسى است كه رحمت اش عام است، و همگان را شامل مى شود، در حالى كه به كسى گفته مى شود كه رحمت اش خاص است؛ بنابراين سبب شده است كه فيض نعمت اش دوست و دشمن و مؤمن و كافر را شامل شود؛ ولى ايجاب مى كند كه را مشمول مواهب خاصّى در دنيا و آخرت قرار دهد كه دور افتادگان از خدا و بى خبران از آن محروم اند. 💠شاهد اين تفاوت امور زير است: 1⃣ صيغه مبالغه است و صفت مشبهه؛ و صيغه مبالغه تأكيد بيشترى را مى رساند، و دليل بر گستردگى اين نوع رحمت است. ولى بعضى هر دو را صفت مشبهه و يا هر دو را صيغه مبالغه دانسته اند، امّا با اين حال تصريح كرده اند كه مبالغه بيشترى را مى رساند. [۱] 2⃣بعضى نيز گفته اند: چون صفت مشبهه است و دلالت بر ثبات و استمرار دارد مخصوص است، ولى كه صيغه مبالغه است چنين دلالتى ندارد. 3⃣ نام مخصوص خدا است و به غير او اطلاق نمى شود؛ در حالى كه هم به او گفته مى شود و هم به غير او؛ و اين دليل بر آن است كه مفهوم رحمت گسترده ترى است. 4⃣اين قاعده در ادبيات عرب معروف است كه «زيادةُ المبانى تَدُلُّ عَلى زِيادَةِ المَعانِى». (يعنى واژه اى كه حروف اش بيشتر است مفهوم آن نيز بيشتر است) و چون پنج حرفى، و چهار حرفى است؛ بنابراين مفهوم «رحمان» وسعت بيشترى دارد. [۲] 5⃣اين تفاوت را بعضى افراد، از نيز استفاده كرده اند. زيرا در قرآن غالباً به صورت مطلق آمده، در حالى كه در بسيارى از موارد مقيّد است. مانند: «إِنَّ اللهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ». [سوره بقره، آیه ۱۴۳] (زيرا خداوند نسبت به ، رئوف و است). «وَ كَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً». [سوره احزاب، آیه ۴۳] (او نسبت به همواره مهربان بوده است). «إِنَّ اللهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيماً». [سوره نساء، آیه ۲۹] (خداوند نسبت به شما است). در حالى كه بدون اين قيود ذكر شده و دليل بر او است. 6⃣بعضى از روايات نيز شاهد اين تفاوت است. در حديث پر معنايى از (عليه السلام) مى خوانيم: «الرَّحمنُ اِسْمٌ خاصٌ بِصِفَة عامَّة، وَالرَّحيمُ اسمٌ عامٌ بِصِفَة خاصَّة». [۳] ( اسم خاص است [مخصوص خداوند] امّا با وصفى عام ـ مفهوم رحمت اش دوست و دشمن را در بر مى گيرد ـ ولى اسم عام است به صفت خاص [اين اسم هم بر خداوند و هم غير او اطلاق مى شود، ولى مفهوم اش رحمتى است مخصوص مؤمنان]). 💠امّا با تمام اينها نمى توان انكار كرد كه گاهى اين دو واژه به يك معنا به كار مى رود؛ مانند آنچه در از امام حسين (عليه السلام) نقل شده است: «يا رحمنَ الدُّنيا وَالآخِرةَ وَ رَحِيْمَهُما». [۴] (اى خدايى كه رحمان دنيا و آخرت و رحيم هر دويى) ولى اين ممكن است يك استثنا بوده باشد؛ بنابراين منافاتى با تفاوت فوق ندارد. 📕پیام قرآن، ناصر، مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چ ۹، ۱۳۸۶ش، ج ۱، ص ۳۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله:  🔸«نِعمَتانِ مَكفُورَتانِ: الأمنُ والعافِيَةُ». 🔹دو نعمت است كه شكر آنها گزارده نمى شود: و . 📕الخصال، ص ۳۴ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار و پیامدهای اجتماعی «اسراف» 🔸در این نوشتار به بررسی آثار سوء در جامعه می‌پردازیم. 💠«سقوط اخلاقی جامعه» 🔹 و ، انسان را از مسیر صحیح بیرون آورده و به ورطه هولناک و تباهی میکشاند. برای به گردش درآوردن چرخ های اسراف‌کاری و ولخرجی خود، گاه به مرحله‌ای می‌رسد که به هر پستی تن می‌دهد، رشوه می‌گیرد، دروغ میگوید، ربا می‌خورد، به عناوین مختلف عفت و شخصیت خود را از دست می‌دهد و سرانجام با اعمال خلاف خود چهره زیبای جامعه اسلامی را تیره و تار کرده، همگان را نسبت به آنها بدبین می‌کند. 💠«اختلاف طبقاتی» 🔹یکی از علل اساسی ایجاد در را می‌توان ناهماهنگی در نام برد؛ زیرا وقتی گروهی به در مصرف بپردازند و هر روز با امکانات بیشتر و بهتر مشغول زندگی شوند، خود طبقه آفرین شده، روز به روز بر می‌افزایند. عده‌ای در ناز و نعمت و عده ای در رنج و زحمت اند. 💠«وابستگی» 🔹جامعه ای که در خرج کردن ثروت ملی از حد تجاوز کرد و با و های بی اندازه، باعث کاهش تولید و در نتیجه عدم توازن بین و گردید، کم کم مجبور به خارج کردن ارز از کشور و وارد کردن اجناس مورد نیاز از کشورهای بیگانه خواهد شد و بدینگونه وابسته به واردات از کشورهای بیگانه می‌شود. 💠«ضایع ساختن حقوق» 🔹یکی از آثار «تضییع حقوق دیگران» است؛ چون باعث می‌شود و در نتیجه دیگران از کالای اسراف شده محروم می‌گردند. مثلًا اگر فرض کنیم منطقه ای با کمبود آب - این ماده حیاتی - مواجه شود، به گونه ای که جایگزین کردن مقداری که می‌شود، ممکن نباشد، در چنین منطقه ای اسراف در آب موجب ضایع شدن حقوق دیگران و محرومیت ایشان از آب است و در نتیجه چنانکه گذشت مضاعف میشود، به خصوص اگر به حد ضرر زدن به دیگران برسد. 💠«تباهی دولت ها» 🔹 اگر به دچار شوند، فسادشان بدیهی است؛ چون بودجه را بر اساس مصارفی که سنگینشان کرده است، تنظیم می‌کنند. از این رو در صدد بر می‌آیند به هر صورت، راهی برای تأمین این بودجه بیابند و این از مهم‌ترین انگیزه های فساد و تباهی است. 💠«فساد» 🔹می‌دانیم همان از حد قانون آفرینش و قانون تشریع است. این نیز روشن است که در یک نظام صحیح، هر گونه تجاوز از حد، موجب و از هم گسیختگی می‌شود و به تعبیر دیگر ، اسراف است. البته باید توجه داشت که معنای گسترده‌ای دارد. گاه در مسائل و است [اعراف، ۳۱] و گاه در [اسراء، ۳۳] و گاه در که منتهی به شک و تردید میشود [غافر، ۳۴] و گاه به معنای [زمر، ۵۳] می آید. [۱] 💠با توجه به آنچه گذشت رابطه و به خوبی آشکار می‌شود. مرحوم علامه طباطبایی در المیزان می‌فرماید: «عالم هستی یک پارچه نظم است و برای هر یک از اجزای خود خط سیری تعیین می‌کند، حال اگر یکی از این اجزاء از مدار خود خارج شود و راه فساد را پیش گیرد، آثار آن در دیگر اجزاء جهان نمود پیدا می‌کند. انسان که یکی از اجزای این عالم است از این قانون عمومی مستثنی نیست. 🔹اگر بر اساس بر مدار خود حرکت کند و هماهنگ با نظام هستی باشد، به خود می‌رسد؛ اما اگر از حد خود کند و قدم در جاده بگذارد در کل جهان آثار نامطلوبی از خود به جای می‌گذارد. [۲] می‌فرماید: «وَ لَا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ - الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَ لَا يُصْلِحُونَ»؛ [شعراء، ۱۵۱ و ۱۵۲] (و فرمان را اطاعت نکنید - همانها که در زمین می‌کنند و اصلاح نمیکنند). پی نوشت ها: [۱] تفسیر نمونه، ج ۱۵، ص ۳۰۸ [۲] المیزان، ج ۱۵، ص ۳۳۳ منبع: وبسایت راسخون به نقل از حوزه نت @tabyinchannel
⭕️خوبان در خطر هستند! 🔹خوبان در خطرند؛ آیا ما فریب نمی‌ خوریم؟! آیا نباید از خطر به خدا پناه ببریم؟! 📕در محضر بهجت، ج٣، ص۲۰۲ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه می توان بصیرت مهدوی خود را افزایش داد و به معرفت «امام زمان» (عجل الله تعالی فرجه الشریف) رسید؟ 🔹وظیفه هر فرد با ایمانی به عنوان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) این است که مانند یک «منتظر واقعی» زندگی کند. وقتی انسان حقیقتا کسی باشد، تمام رفتار و نشان از منتظر بودن او دارد. به عنوان مثال اگر منتظر میهمان باشد حتما خانه را تمیز و مرتب میکند، وسایل پذیرایی را آماده میکند و با لباس مرتب و چهره ای شاداب در انتظار میماند. چنین کسی میتواند ادعا کند که منتظر میهمان بوده است. 🔹اما کسی که نه خانه را مرتب کرده است و نه وسایل پذیرایی را آماده نموده است و نه لباس مرتب و تمیزی پوشیده است و نه اصلاً به فکر میهمان است، اگر ادعا کند که در میهمان بوده همه او را ریشخند خواهند کرد و بر گزافه گویی او خواهند خندید. بنابراین باید قبل از آنکه از ادعای انسان فهمیده می شود از و او فهمیده شود. بنابراین یک اهل و به دنیا نیست، چرا که چنین کسی نمیتواند از وابستگیها و دلبستگیها و آلودگیها دست بردارد و آماده به خدمت در جهت اهداف مقدس (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد. 💠با توجه به نکات ذکر شده میتوان برخی وظایف منتظر «امام زمان» را چنین ذکر کرد: 🔹اولین شرط انتظار، است. تا انسان خود را نشناسد و از خصوصیات خوب او مطلع نباشد، او نخواهد شد. در مورد انتظار (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هم چنین است، و طبیعی است که هر مقدار انسان نسبت به بیشتر باشد، انسان ارزش او را بیشتر درک خواهد کرد و به عظمت او بیشتر پی خواهد برد و بیشتر تشنه وجود آن حضرت خواهد شد. در حالی که و ناآگاه به ارزش ، هرگز احساس تشنگی و عطش نسبت به وجود مقدس آن حضرت نخواهند داشت، و بدین جهت از زمره او بیرون هستند. 🔹ریشه محبّت و دلدادگى به امام در معرفت ایشان نهفته است، هرچه و عمیق‌تر باشد محبّت حاصله نیز شدیدتر و قوى‌تر خواهد بود. دومین شرط انتظار، ایجاد با (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. وضعیت روحی و فکری و عملی خود را به گونه ای سامان میدهند که با امام داشته باشند. آیا میتوان منتظر قدوم کسی بود و با او و سنخیت نداشت؟ آیا می توان کسی را داشت، اما با او هیچ سنخیت و مشابهتی نداشت؟ 🔹ایجاد سنخیت با (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از طریق و و و درجات معنوی حاصل میشود، و تنها در این صورت است که میتوان ادعای محبت به را داشت. در صورتی که انسان رفتارش مطابق میل (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد، شعله محبت او در دلش زبانه خواهد کشید و عشق آن حضرت، او را به فریاد خواهد آورد و دوری اش را بر او سخت و ناگوار خواهد ساخت. طبیعی است که هرچه قدر این بیشتر باشد، محبت آن حضرت به انسان بیشتر خواهد شد و محبت انسان نیز به آن حضرت افزون تر خواهد گشت. 🔹البته شناخت و هم سنخ شدن با (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، متوقف بر عمل به دستورات دین و پیشه کردن ، یعنی انجام و ترک و عمل برای رضای خداست. اگر در این مسیر بورزید، خداوند از درون، شما را خواهد کرد و موانع را برطرف میکند، و روی توفیق، شامل حالتان خواهد شد و روز به روز بر ظرفیت وجودی شما افزوده خواهد شد. میفرماید: «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا...» [۱] (کسانی که در راه ما کنند راههای را به آنان می نماییم...). 🔹و نیز میفرماید: «إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ...» [۲] (کسانی که گفتند ما است و در این راه ورزیدند، بر آنان نازل خواهد شد...). و در کلمات (علیهم السلام) آمده: «من اخلص لله اربعین یوما انبت الله الحکمة فی قلبه و یجری من قلبه علی لسانه و جوارحه» (کسی که تمام کارهایش فقط و فقط برای باشد، خداوند نور و بینایی را بر دلش میفشاند و حکمت از دلش بر زبانش و اعضا و جوارحش جاری میشود (یعنی همه رفتارش حکیمانه میشود)). بنابراین با در مسیر و عبودیت محض خداوند، ظرفیت وجودی انسان بسط پیدا میکند و و سعادت هموار میشود. پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره عنکبوت، آيه ۶۹ [۲] همان، سوره فصلت، آيه ۳۰ منبع: وبسایت سراج نت @tabyinchannel
⭕️«جاهلیّت» فقط به معنای فقدان علم نیست 🔹 فقط به معنای فقدان علم نیست؛ در تعبیرات اسلامی و در ادبیات اسلامی، معنای بسیار وسیع‌تری دارد؛ بخشی از جاهلیّت، فقدان علم و نداشتن علم است، امّا به معنای وسیع عبارت است از و حاکمیّت نیروی و انسانی بر محیط زندگی. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۱۳۹۴/۰۲/۲۶ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel