فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽ببینید
✨ وقتی امام خمینی(ره) به درس #تفسیر شهید مطهری(ره) گوش می دهند!
✨ لحظاتی از پرسش های #فلسفی عروس امام از ایشان(سلب تحصیلی در قاعده تساوی ماهیت!)
#پیشنهاد_مشاهده
@taef110
📚متن فرمایش استاد شهید مربوط به کتاب آشنایی با قرآن است 👇👇
🔺 مطابق بعضى از نقلها متواليا در هر روز يكى از اينها آمد. وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ اين ابرار، اين «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً» ها، اين شاكرها اطعام طعام مىكنند به مسكين و به يتيم و به اسير، بعد هم إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ.
🔺 ظاهرا از حضرت صادق حديث است كه اين چيزى نبوده كه به زبان بياورند. خدا دل اينها را هم دارد آشكار مىكند، يعنى زبان حالشان اين است كه خيال نكنيد حالا كه ما به شما غذا مىدهيم از شما توقع حتى يك «متشكرم» داريم. جز رضاى خدا محركى براى مانيست.
🔺 حالا ببينيد وقتى كه انسان به آن مرحله امّا شاكِرا مىرسد چه مىشود! إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ فقط براى ذات خدا، براى روى خدا. ما روى خدا را مىخواهيم، وصل او را مىخواهيم، ما او را مىخواهيم. لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكورا نه مىخواهيم كه يك روزى اگر شما چيزدار شديد بياييد پاداش اين احسان ما را به ما بدهيد، و نه حتى از شما انتظار يك تشكر داريم: وَ لا شُكُوراً يعنى و نه انتظار اينكه يك دعا به ما بكنيد يا انتظار اينكه يك متشكرم، ممنونم بگوييد.
🔺 اين، نه جملهاى بوده كه به آن مسكين و يتيم و اسير مىگفتهاند، بلكه همان زبان حالشان است، يعنى روح و قلب آنها چنين روح و قلبى بود. ما خواهان حق هستيم و خواهان روى حق و وصال او.
🔸مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آشنايى با قرآن(10 - 14))، ج28، ص: 199
#شهید_مطهری
#آشنایی_با_قرآن
#انسان_در_قرآن
@taef110
💢 پس از روشن شدن پاسخ "چرا انسان؟" اکنون به صورت خلاصه پاسخی از متن این مجموعه گرانسنگ برای "انسان چیست؟" ارائه می شود که در ادامه می توانید مشاهده کنید.
💢پاسخ اجمالی زیر در متن کتب استاد شهید مطهری تفصیل داده شده است؛ ایشان با استفاده از این نگاه موضوعات کلانی را در برابر جهان غرب طرح، حل و نقد کرده است؛ افسوس که ما با داشتن این سرمایه هنوز گرفتار رخوت و جمود هستیم.
#شهید_مطهری
#انسان_شناسی
#علوم_انسانی
@taef110
طائف|سجاد انتظار
💢 پس از روشن شدن پاسخ "چرا انسان؟" اکنون به صورت خلاصه پاسخی از متن این مجموعه گرانسنگ برای "انسان چ
♻️ انسان به افق اندیشه مطهر
🔰 همان گونه که گفتیم استاد شهید مطهری در این مجموعه اثر کم نظیر، سخنان خود را بر محور #انسان گردآورده است. ایشان در ابتدا تلاش خود را معطوف به توصیف انسان #فردی و این #دنیایی می کند و سپس از ساحت انسان فردی گذر کرده و #جامعه انسانی را مورد تحلیل قرار می دهد؛ آنگاه قواعد حاکم بر #تاریخ او را بررسی می کند و در نهایت به زندگی #ابدی او می پردازد.
🔰 اما آن چه در پله نخست بیانات ایشان مهم است و باید بر آن تمرکز ویژه ای کرد #مراتب و درجات شناخت "از" انسان است. اندیشه ی حاکم بر ذهن یک متفکر و اندیشمند افق دید او را نسبت به این موضوع تعیین خواهد کرد و هر متفکری بر اساس عمق و انسجام اندیشه خود، انسان را تحلیل خواهد کرد.
🔰 آن چه در بیان استاد مطهری در ارتباط با توصیف انسان وجود دارد حکایت از یک سیر صعودی می کند که بر اساس آن، توصیف انسان از یک اندیشه ی سطحی آغاز می شود و در نقطه ای متعالی و مبتنی بر افق #وحی پایان می پذیرد. بر همین اساس اگر چند کتاب ابتدائی را مد نظر قرار دهیم خواهیم دید که چهار سطح از توصیف انسان در این کتاب ها وجود دارد که به صورت خلاصه به بیان آن ها می پردازیم؛ االبته قبل از آن باید این نکته را متذکر شویم که این تفاوت تدریجی و اشتدادی به معنای صیرورت #اندیشه_بشری است و نباید آن را به حساب نقص نگارنده گذاشت. در حقیقت هر کدام از این چهار سطح، مقدمه ای برای دیگری هستند که ناچار باید بیان و #تعقل شوند.
1️⃣ پله نخست، توصیف انسان بر اساس منطق و فلسفه مشائی-سینوی است. ابتدائی ترین روش معقول و البته در عین حال صحیح و #مطابق با #واقع برای توصیف و تعریف اشیاء، مقایسه آن ها با امور مقارن و هم عرض است. در این روش برای شئ مورد نظر در ضمن مقایسه با اشیاء دیگر دو دسته خاصیت و اثر گردآوری می شود. آثار نخست #آثار_مشترک اند یعنی اموری هستند که این شئ همانند سایر اشیاء پیرامونی واجد آن ها است و آثار دیگر #آثار_مختص اند یعنی آثار اختصاصی این شئ اند که با بودن آن هستند و با نبود او نیستند. این مقایسه در حقیقت همان چیزی است که رهآورد آن در اصطلاح منطق "جنس" و "فصل" است.
قدما از گذشته بر اساس روش فوق در توصیف انسان از دو عنوان "حیوان" به منزله جنس و "ناطق" به منزله فصل استفاده کرده اند. آن ها انسان را در ابتدا موجودی دارای وجه اشتراک با سایر جانداران می دانند و سپس او را با قوه نطق که نماینده ای از #عاقله ی او است تعریف می کنند؛آن ها از این جهت عاقله را ملاک میز انسان و سایر جاندارن می دانند که انسان به وسیله آن توان ادراک #کلیات و در نتیجه اقامه #استدلال و #استنتاج دارد؛ چیزی که سایر جانداران از آن بی بهره اند
استاد مطهری در پله نخست از همین شیوه استفاده می کند اما به نتیجه ای که قدما گرفته اند اکتفا نمی کند و در همین پله، #ارتقائی ویژه به مطلب می دهد. به حسب اعتقاد ایشان اکتفا به بعد #بینشی و نظری انسان موجب توصیف ناقص و تک بعدی انسان و هم چنین سایر جانداران است. همه جانداران علاوه بر بُعد بینشی از بُعد #گرایشی و #عاطفی نیز برخوردار اند اما تفاوت انسان و سایرین در این بعد نیز به همان ملاک تفاوت در ادراکات (محدود نبودن و...) است؛ در نتیجه از نگاه ایشان هویت اساسی انسان را باید در «علم و ایمان» جست.
@taef110
ادامه👇👇👇
طائف|سجاد انتظار
♻️ انسان به افق اندیشه مطهر 🔰 همان گونه که گفتیم استاد شهید مطهری در این مجموعه اثر کم نظیر، سخنان
ادامه 👆👆👆
2️⃣پله دوم، توصیف انسان به عنوان موجودی بر مدار #تغییر و سیلان است. نگاه نخست به انسان گرچه صحیح است و با تکمیلی از جانب استاد مطهری ارتقاء یافته است اما انسان را به عنوان موجودی #ایستا و ساکن جلوه می دهد و این از خواص متدی است که در پله نخست استفاده شده است. در این متد اشیاء پیرامونی در #حصار ها و حدود مشخصی مندرج می شوند و آنگاه مورد مقایسه قرار می گیرند اما این مساله موجب می شود که بخش مهمی از واقعیت انسان مغفول بماند. به تعبیر فنی تر نگاه نخست بر اساس ماهیت انسان نهاده شده است و این زاویه دید، کیفیت #هستی او را از ما می رباید و در نتیجه ما را با پرسش هایی لاینحل مواجه می سازد.
حقیقت آن است که انسان موجودی است که تحقق او عاری از ایستایی است. تحقق انسان دفعی و به صورت متواطی نیست بلکه نقطه ای در #آغاز دارد، #مسیری در پیش و #هدفی در مقابل؛ انسان در تحقق خود موجودی شیئی #مادی است که تکامل پذیری او باعث رشد و ورود او دایره جانداران و سپس در جرگه انسانیت می شود؛ آنگاه #سیر او در این جرگه بر مدار علم و ایمان به صورت مستمر ادامه می یابد؛ حکمای معتقد به حکمت متعالیه این خاصیت را "جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء" بودن انسان می دانند که بر اساس معتقدات آن ها در باب #حرکت در #جوهر قابل توضیح است.
این زاویه دید به انسان، سرمایه ای در دست استاد شهید است که با استفاده از آن پرسش های اساسی که در نگاه نخست غیر قابل توضیح اند را پاسخ می دهد. مطابق این نگاه جنبه #اصیل و #زیربنائی انسان از جنبه #روبنائی و #طفیلی او تفکیک می شود و دانسته می شود که آن چه اصل و اساس انسان-این موجود دو بعدی- است همان بعد انسانی او است که بر مدار علم و ایمان شکل می گیرد و بعد حیوانی او تنها زمینی است حاصل خیز و #مستعد برای قعلیت یافتن بذر انسانیت در آن؛ (این بیان ترجمه قاعده ای است که بر اساس آن، حکما معتقدند #فعلیت به جمیع انحاء تقدم، بر #قوه مقدم است.)
هم چنین در ادامه ایشان با این سرمایه به نقد دو نسخه ماتریالیستی و ایده آلیستی برای وصول انسان به هدف خود می پردازند و همین نگاه را در مورد جوامع بشری نیز تطبیق می دهند که البته تطبیق این قاعده بر بعد اجتماعی انسان نیازمند #بررسی بیشتری است.
@taef110
ادامه👇👇👇
طائف|سجاد انتظار
ادامه 👆👆👆 2️⃣پله دوم، توصیف انسان به عنوان موجودی بر مدار #تغییر و سیلان است. نگاه نخست به انسان گر
ادامه👆👆👆
3️⃣پله سوم توصیفی #رقیق تر از حقیقت انسان است. همانطور که توصیف دوم نسبت به توصیف نخست روایای بیشتری از هستی انسان را پدیدار کرد و حقیقت انسان را از جمود نگاه نخست به در آورد، نگاه سوم بعد ظریف تری از انسان را به نمایش می گذارد و حقیقت #استقلالی و منحاذ را از او می گیرد.
مطابق این نگاه، انسان موجودی مستقل و متکی به خود نیست بلکه او حقیقتی است #تعلقی که قوامی از خود ندارد. موجودی که در همه شئون خود وابسته به غیر است قوامش نیز به او است و او در حکم اجزاء تشکیل دهنده این موجود قرار می گیرد به گونه ای که می توان او را از خود شئ به شئ نزدیک تر دانست.
استاد مطهری با این زاویه دید، رابطه انسان با خداوند را توضیح می دهد و به تبیین خلوص جهان بینی #توحیدی در اسلام می پردازد و نصوص دینی مربوط به حقیقت انسان را در شکلی به غایت باور پذیر تفسیر می کند: "نحن اقرب الیه من حبل الورید"؛ "فاینما تولوا فثم وجه الله" و...
اما ایشان در این پله نیز نوآوری بسیار لطیفی که حاصل افاده حکیم کل و مفسر بی نظیر جهان اسلام علامه طباطبایی(ره) است را به صورت مستقل و در فصلی مجزا تحت عنوان "جهان بینی واقع گرا" ارئه می دهد تا جهان بینی توحیدی مطابق با قرآن کریم را ارائه کرده باشد؛ چیزی که قرن ها حیرانی عقول را در پی داشته است "أ فی الله شکّ فاطر السماوات و الارض"
4️⃣ پله چهارم که تمام کننده ابعاد حقیقت انسان است حاصل جمع نگاه دوم و سوم است. از آ نجا که انسان حقیقتی بیگانه از خالق خود ندارد و از سوی دیگری موجودی است که #دائم در حال #تکاپو و شدن است باید نقطه #آغاز و سپس #هدف صیرورت او نیز روشن شود. به تعبیر دیگر روشن شدن حقیقت یک چیز منوط به تصویر #مبدا_فاعلی و #مبدا_غایی او است و تا این دو روشن نشوند انسان در نگاه ما موجودی #بریده از ابتدا و انتها خواهد بود چیزی که از حقیقت تعلقی او اجنبی است. به تعبیر سوم و فنی تر انسان در دو مدار #قوس_نزول و #قوس_صعود، به صورت کامل تصویر می شود و از آن جا که خود او از خودش قوامی ندارد و سایر اشیاء نیز همانند او و بلکه ضعیف تر از او هستند، پس هر چه هست چه در مبدا فاعلی و چه در مبدا غایی و چه متن حقیقت و قوام او، خود خالق او است و انسان در برابر خالق خود حیزی نیست تا نگاهی بریده از مبدا و مقصد و یا مستقل و یا دارای جمود به او روا باشد.
تکیه استاد شهید بر حقیقت "از اویی و به سوی اویی" انسان مبتنی بر آیه "انا لله و انا الیه راجعون" حاصل جمع این مراتب معرفت نسبت به انسان است که در سراسر عبارات ایشان به وفور یافت می شود و از بینات و محکمات عبارات ایشان به شمار می رود.
🔰بسیار مشتاقم در این رابطه نظرات شما خوبان را بدانم؛ آماده دریافت آراء شما هستم؛👈@entezarsajjad👉
#شهید_مطهری
#انسان_شناسی
#علوم_انسانی
@taef110
طائف|سجاد انتظار
✅پرونده ای برای انتخابات؛ شیوه صحیح سیاست ورزی ♨️تحزب؛ عاملی برای حفظ وحدت و ضرور
💠 انتخابات سال 92 که منجر به روی کار آمدن دولت #غرب_پرست حسن روحانی شد این باور عمومی را در میان دوستداران انقلاب ایجاد کرد که غیبت در عرصه های سیاسی-فرهنگی-خدماتی کشور با حضور انتخاباتی موفق در هر چهار سال یکبار سازگار نیست.
💠 همین باور در انتخابات دوم اسفند امسال نیز برای برخی دیگر از چهره های سیاسی درون گفتمان انقلاب اسلامی به وجود آمد با این تفاوت که در این انتخابات، علیرغم پیروزی جریان انقلابی، این چهره ها قربانی ساختار غلط در تصمیم گیری درون جبهه ای شدند.
💠 واکنش چهره های سیاسی در برابر #شکست گذشته و #پیروزی اخیر، اقدام به برقراری تشکیلات #موضعی و #محدود به پیرامون خود بوده است گرچه فاصله زمانی حدودا هفت ساله، خود نقطه ای قابل توجه به شمار می رود؛ این در حالی است که ما انتخابات بسیار مهم و اساسی دیگری را در یک سال و نیم آینده خواهیم داشت.
💠 این تصمیم به تغییر توسط نخبگان سیاسی گرچه امر مبارکی است اما یک اشکال #حتمی و #قطعی در همه این سلایق وجود دارد و آن نقیصه عبارت است از ضعف در پیوند سیستمی و مویرگی در سطح کشور بر مبنای خدمات ایدئولوژیک، فرهنگی، سیاسی و خدماتی؛
💠 این پیوند شبکه ای بین نخبگان سیاسی-دینی و آحاد مردم که شکل اجرائی آن در قالب #حزب_گرایی و #تحزب خواهد بود امری است که نخستین بار توسط پیشروان انقلاب و خود اعضای شورای عالی انقلاب اجرائی و عملیاتی شد. #حزب_جمهوری _اسلامی نمونه کامل و ایده آل حزب گرایی در نظام اسلامی بود که بنا به دلائل مشخص تعطیل شد و متاسفانه بعد از آن چنین پدیده ای تکرار نشد.
💠 این در حالی است که مطابق اعتقادات بانیان این حزب، وجود احزاب #ضرورتی برای حفظ و تداوم انقلاب اسلامی است! بلکه تحقق و صیانت از #وحدت نیروهای انقلاب اسلامی منوط به تحزب است؛ چیزی که هم اصل آن و هم کیفیت وصول به آن در این انتخابات فریادهای نهفته و فروخورده دوستداران انقلاب را آشکار ساخت.
💠در چند پست آتی به صورت ویژه به تبیین دیدگاه های رهبر انقلاب در رابطه با تحزب خواهیم پرداخت؛ به امید آن که استفاده از تجربیات این مرد بزرگ دین و سیاست الگویی برای نسل سوم و چهارم انقلاب در پیمودن #گام_دوم کمک حال آنان باشد.
#سیاسی
#فرهنگی
#انتخابات
@taef110
طائف|سجاد انتظار
✅پرونده ای برای انتخابات؛ شیوه صحیح سیاست ورزی ♨️تحزب؛ عاملی برای حفظ وحدت و ضرور
💠 يك مسئله ى ديگر هم در ذهنم بود كه مطرح كنم مسئله ى #حزب و #تحزّب گمان ميكنم وقت كم است؛ لذا مختصر عرض ميكنم. در كشورهائى كه ملاحظه ميكنيد انقلاب شده، احزاب وسط ميدانند. اين سؤال پيش مى آيد كه نگاه ما به تحزّب و حزب چيست. الان وقت كم است و من نميتوانم تفصيلًا بگويم؛ انشاءالله يك وقتى در اين باره به تفصيل صحبت ميكنم. به طور اجمال بگويم ما با تحزّب مطلقاً مخالف نيستيم. اين كه خيال كنند ما با حزب و تحزّب مخالفيم، نه، اينطور نيست.
💠 قبل از پيروزى انقلاب، پايه هاى يك حزب بزرگ و فعال را خود ما ريختيم؛ اول انقلاب هم اين حزب را تشكيل داديم، امام هم تأييد كردند، چند سال هم با جديت مشغول بوديم؛ البته بعد به جهاتى تعطيل شد. همان وقت به ما اشكال ميكردند كه #تحزّب با #وحدت عمومى جامعه مخالف است. من آن وقت يك سخنرانى مفصلى كردم، كه بعد هم پياده شد و چاپ شد و پخش شد؛ تحت عنوان «وحدت و تحزّب». تحزّب ميتواند در جامعه انجام بگيرد، در عين حال وحدت هم صدمه اى نبيند؛ اينها با هم منافاتى ندارد. منتها آن حزبى كه مورد نظر ماست، عبارت است از يك #تشكيلاتى كه نقش #راهنمائى و #هدايت آحاد مردم را به سمت يك #آرمان هائى ايفاء ميكند.
💠 ما دوجور حزب داريم: يك حزب عبارت است از #كانال كشى براى #هدايتهاى فكرى؛ حالا چه فكرى به معناى #سياسى، چه فكرى به معناى #دينى و #عقيدتى. اگر چنانچه كسانى اين كار را بكنند، خوب است. قصد عبارت از اين نيست كه #قدرت را در دست بگيرند؛ ميخواهند جامعه را به يك سطحى از #معرفت، به يك سطحى از #دانائى #سياسى و #عقيدتى برسانند؛ اين چيز خوبى است. البته كسانى كه يك چنين توانائى اى داشته باشند، به طور طبيعى در مسابقات قدرت، در انتخابات قدرت هم آنها صاحب #رأى خواهند شد، آنها برنده خواهند شد؛ ليكن اين هدفشان نيست. اين يك جور حزب است؛ اين مورد تأييد است. ميدان باز است؛ هر كس ميخواهد بكند، بكند.
💠 يك جور حزب، #تقليد از #احزاب كنونى #غربى است- حالا من گذشته را كارى ندارم- احزاب كنونى غربى به معناى #باشگاه هائى براى كسب #قدرت است؛ اصلًا حزب يعنى مجموعه اى براى كسب قدرت. يك گروهى با هم همراه ميشوند، از #سرمايه و #پول و #امكانات مالىِ خودشان بهره مند ميشوند، يا از ديگران كسب ميكنند، يا #بندوبست هاى سياسى ميكنند، براى اينكه به قدرت برسند. يك گروه هم #رقيب اينهاست؛ كارهاى مشابه اينها را انجام ميدهد تا آنها را از قدرت پائين بكشد، خودش بشود جايگزين. الان احزاب در دنيا غالباً اينگونه اند. اين دو حزبى كه در آمريكا به نوبت در رأس كار قرار ميگيرند، از همين قبيلند؛ اينها در واقع باشگاه هاى كسب قدرتند. اين نه، هيچ وجهى ندارد. اگر كسانى در داخل كشور ما با اين شيوه دنبال تحزّب ميروند، ما جلويشان را نميگيريم. اگر كسى ادعا كند كه نظام جلوى تشكيل احزاب را گرفته است، يك #دروغ واضحى گفته؛ چنين چيزى نيست؛ اما من اينجور حزبى را تأييد نميكنم.
💠 اينجور حزب سازى، اينجور حزب بازى معنايش عبارت است از #كشمكش_قدرت؛ اين هيچ وجهى ندارد. اما حزب به معناى اول، يعنى يك كانالكشى در درون جامعه، براى گسترش فكر درست- چه فكر عقيدتى و اسلامى، چه فكر سياسى و #تربيت_كادرهاى گوناگون- بسيار خوب است؛ اين چيز نامطلوبى نيست. اجمال قضيه اين است؛ حالا تفاصيلش را انشاءالله در وقت هاى ديگرى عرض ميكنيم.
🔸24/ 07/ 1390
#سیاسی
#فرهنگی
#انتخابات
@taef110
📚 جزوه وحدت و تحزب را از این جا دریافت کنید👇👇👇
Aftab-5.pdf
5.82M
#دریافت_کنید
📒جزوه وحدت و تحزب
📝جزوه حاضر متن سخنرانی رهبر انقلاب در جمع دانشجویان اهواز است که به نام وحدت و تحزب شهرت یافت؛ بخشی از سخنرانی ایشان در حزب جمهوری نیز به این جزوه ضمیمه شده است.
📝ایشان در این سخنرانی ها به بیان فلسفه تحزب و وظایف حزب ها در رابطه با مسائل اجتماعی و نسبت آن ها با انقلاب و وحدت اسلامی میپردازند.
📍طراحان این جزوه، قصد تطبیق این سخنرانی بر مدعای خود را دارند که اینجانب اظهار نظری در این رابطه ندارم.
#سیاسی
#فرهنگی
#انتخابات
@taef110
هدایت شده از افق مبین||سید محمد هاشمی
☀️ معرفی کتاب المراقبات مرحوم ملکی تبریزی اعلی الله مقامه الشریف
🌹 حضرت امام خمینی (ره) خطاب به سید احمد فرزندشان:
«و از علماى معاصر، كتب شيخ جليل القدر، عارف باللَّه، حاج ميرزا جواد تبريزى - قدس سره- را مطالعه كن؛ شايد ان شاء اللَّه از اين تأبّى و تعسّف خارج شوى، و چون نويسنده خالى از همه مقامات معرفت و انسانيت، عمر را به بطالت نگذرانى؛ كه خداى نخواسته اگر با اين حال از اين عالم منتقل شوى، دنبال آنْ حسرتها و پشيمانيهايى است جبران ناپذير، و ظلمتها و كدورتهايى است بىمنتها.» (سر الصلوه ص 40)
☀️بیانات رهبر انقلاب پیرامون مقام معنوی مرحوم ملکی تبریزی(توصیه میکنم این فیلم را ببینید بسیار عالیست):
https://www.aparat.com/v/Cbtem
📚 در ادامه کتاب المراقبات مرحوم ملکی تبریزی که از بهترین آثار در تبیین مکتب عرفانی و معنوی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است معرفی می کنیم، مراقبات ماه رجب این کتاب از بهترین متون در این زمینه است:
#ماه_رجب
#المراقبات
#مرحوم_ملکی_تبریزی
@ofoqemobin
👇👇👇
هدایت شده از المرسلات
#المراقبات
💢من مهمات المراقبات فیه من اوله الی آخره تذکر حدیث الملک الداعی علی ما روی عن النبی (ص): «ان الله تعالی نصب فی السماء السابعه ملكاً یقال له الداعی فاذا دخل شهر #رجب ینادی ذلك الملك كل لیله منه الی الصباح، طوبی للذاكرین، طوبی للطائعین و یقول الله تعالی:
🔅 انا جلیس من جالسنی و مطیع من اطاعنی و غافر من استغفرنی،
🔅الشهر شهری و العبد عبدی و الرحمه رحمتی
🔅فمن دعانی فی هذا الشهر اجبته و من سالنی اعطیته و من استهدانی هدیته
🔅و جعلت هذا الشهر حبلاً بینی و بین عبادی فمن اعتصم به وصل الی»
📚المراقبات، مراقبات ماه رجب
#اخلاق_و_عرفان
#رجب_شعبان_رمضان
#سلسلهی_شاگردان_آخوند_ملاحسینقلی
➖➖➖➖➖➖➖➖
🌐فاطر، حوزه علمیه عصر انقلاب👇
https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
طائف|سجاد انتظار
✅پرونده ای برای انتخابات؛ شیوه صحیح سیاست ورزی ♨️تحزب؛ عاملی برای حفظ وحدت و ضرور
🔷 من نمى دانم شما چقدر با وضع #دمكراسى هاى #غربى و انتخابات آنجا آشنا هستيد. هرچه در اين زمينه اطّلاع پيدا كنيد و معلوماتتان بيشتر شود، به #ناكامى دمكراسى غربى و #تحزّب كه پايه ى آن دمكراسىِ آنچنانى است بيشتر پى خواهيد برد.
🔷 كتابى هست كه بعيد است شما آن را مطالعه كرده باشيد لا بد كمتر وقت مىكنيد بخوانيد اين كتاب از يك رمان نويس معروف امريكايى به نام #هوارد_فاست است ظاهراً هنوز هم زنده است و شايد ده، دوازده جلد كتاب دارد؛ بنده هم بعضى از كتابهايش را دارم و خيلى از آنها را خوانده ام او يك رمان نويس بسيار خوبى است؛ قدرى هم #چپ مىزند؛ البته چپ به اصطلاح آمريكايي ها. مىدانيد در اصطلاح آمريكايي ها، چپ كسى است كه يك ذرّه اسم عدالت و تأمين اجتماعى و امثال اين واژه ها را بر زبان بياورد و يا در كتابى بنويسد.
🔷 او كتابى دارد به نام #امريكايى كه شرح حال شخصى است كه پدر و مادرش از يكى از كشورهاى ظاهراً اروپاى شرقى، با آن زحمات از اقيانوس اطلس عبور كردند و همراه با مهاجران اروپايى، خودشان را به امريكا رساندند و دنبال شغل و كار و نان بخور و نمير بودند. ظاهراً در امريكا اينطور است كه كسى كه در آنجا متولّد شود، امريكايى است؛ يعنى شهروند آنجاست. براى آن شخص هم كه اشاره كردم، شناسنامه ى امريكايى گرفتند؛ بااينكه پدر و مادرش امريكايى نبودند.
🔷 در اين كتاب، مراحل رشد و تربيت و پيشرفت و دوره ى كلاس قضائى ديدن و قاضى شدن و بالاخره وارد مبارزات انتخاباتى شدن اين فرد شرح داده شده است. در مقدّمه ى كتاب هم مترجم مىنويسد كه اين رمان است، اما واقعيت دارد؛ شرح حال فلان كس معروف در فلان ايالت امريكاست. آدم وقتى اين كتاب را مىخواند، واقعاً مىفهمد كه انتخابات يعنى چه! براى انسانى كه مىخواهد در يك جامعه ى داراى منطق زندگى كند، اين #معيارها مطلقاً معنى ندارد. از انتخابات شوراى شهر و شهردارى ها شروع مىشود، تا به انتخابات ايالتى و انتخابات كنگره و انتخابات رياست جمهورى مىرسد.
🔷 كسانى كه در آن انتخابات هيچكاره ى محضند، #مردمند؛ مردمى كه مىآيند رأى مىدهند! همان مردمى كه پاى صندوق حاضر مىشوند و رأى مىدهند، اينها هيچ كاره ى محضند. آن كلوب هايى كه در آنها اشخاص و كانديداها انتخاب مىشوند، كلوب هايى هستند اصلًا به كلّى جداى از مردم و هيچ ربطى به آنها ندارد؛ مثلًا كلوبِ حزب دمكرات شاخه ى ايالت فلان. اين آقا چگونه انتخاب مىشود كه از مرحله ى پايين تا مرحله ى ايالتى بالا مىآيد و بعد در يك مرحله ى ديگر به كنگره راه مى يابد، تا مثلًا يك وقتى رئيس جمهور شود؟ اين جزو چيزهاى عجيب و غريبى است كه انسان مىبيند و با #معيارهاى_انسانى و صحيح هيچ تطبيق نمىكند.
🔷 احزاب در آنجا هم همه كاره اند؛ البته پُررويى، پشت هم اندازى، پولدارى، داشتن پشتوانه هاى #صهيونيستى، خوش قيافه و خوش تيپ و خوش صحبت بودن و احياناً يك همسر فعّال و جذاب داشتن، اينها همه در اين انتخابها و گزينش ها مؤثّر است. حزب در آنجا به اين معناست. اين آقايانى كه من مىبينم الآن براى تحزّب در كشور تلاش مىكنند، بيشتر ذهنشان دنبال اينطور حزبى است؛ من اينگونه حزب را قبول ندارم.
🔸رهبر معظم انقلاب- 04/12/1377
@taef110
📚 کتاب معرفی شده توسط رهبر انقلاب را از این جا دریافت کنید👇👇👇
ebook6159[www.takbook.com].pdf
5.88M
#معرفی_کتاب
📚 "آمریکایی"
✍️ نویسنده: هاوارد فاست
📝 مترجم: فریدون مجلسی
@taef110
طائف|سجاد انتظار
✅پرونده ای برای انتخابات؛ شیوه صحیح سیاست ورزی ♨️تحزب؛ عاملی برای حفظ وحدت و ضرور
🔷 من در يك تقسيم بندى، حزب را به دو نوع تقسيم مىكنم اين اعتقاد من است؛ شما هم آزاديد كه اين را قبول بكنيد يا قبول نكنيد؛ چون نه قانون است و نه من اصرار دارم كه مردم حتماً قبول كنند؛ ليكن اعتقاد خودم اين است
🔷 يك حزب اين است كه مجموعه اى از صاحبان فكر سياسى يا اعتقادى و يا ايمانى مى نشينند و تشكّلى درست مىكنند و ميان خودشان و آحاد مردم كانال كشى مىكنند و مردمى را با خودشان همراه مىكنند، تا #فكر خود را به آنها برسانند. كانون هاى حزبى تشكيل مىشود، هسته هاى حزبى تشكيل مىشود، سلّول هاى حزبى تشكيل مىشود و اينها در اين مركز مىنشينند و افكارى را كه خودشان به آن اعتقاد دارند و پاى آن ايستاده اند چه فكر سياسى، چه فكر غير سياسى، چه فكر دينى، چه فكر غير دينى در اين كانالها مىريزند و اين افكار به تك تك افراد مىرسد و آن مردمى كه اينها را قبول مىكنند، با اينها پيوند پيدا مىكنند. به نظر من، اين سبك تحزّب، منطقى است. «حزب جمهورى اسلامى» بر اين اساس تشكيل شده بود و همينطور بود.
🔷 البته به طور طبيعى اگر حزبى با اين خصوصيات، در مركز خودش توانست آدم هاى بافكرتر و زبده تر و خوشفكرترى داشته باشد، مىتواند تعداد بيشترى را با خودش همفكر كند. نتيجه اين خواهد شد كه وقتى #انتخاباتى پيش آمد، تا از طرف مركزيت اين حزب چيزى گفته شد، آن مردم از روى اعتقاد خودشان برطبق آن عمل مىكنند؛ يا حتّى بدون اينكه آن مركزيت چيزى بگويد، چون معيارهايشان يكى است، با يكديگر #همفكرند. اين شكل درستِ تحزّب است و البته چنين چيزى الآن در كشور ما #نيست. شايد به شكل خيلى ناقصش يكى، دو نمونه در گوشه و كنار پيدا شود؛ اما بعد از «حزب جمهورى اسلامى» كه ما تعطيلش كرديم ديگر چنين چيزى را به اين شكل من سراغ ندارم.
🔷 يك طور حزب هم هست كه همان حزب هاى رايج امروز اروپا و امريكاست؛ مثل حزب جمهورى خواه، حزب دمكرات، حزب كارگر انگليس، حزب محافظه كار انگليس. اين احزاب مبنايشان بر اين پايه اى كه ما گفتيم، نيست. مجموعه اى از خواص، با يك منفعت مشتركى كه بين خودشان تعريف مىكنند و لو در خيلى از مسائل با يكديگر همفكر هم نيستند؛ گاهى خيلى هم باهم مخالفند! مىنشينند با همديگر #قرارداد مىگذارند و يك حزب به وجود مىآورند. اين حزب در ميان مردم معروف است؛ اما عضو #مصلحتى دارد، نه عضو #فكرى. تفاوت اساسيش اينجاست.
🔷 عضو مصلحتى يعنى چه؟ يعنى اينكه فلان سرمايه دار، فلان كاسب، فلان استاد، فلان #فيلسوف، احياناً فلان
#روحانى، از اين حزب حمايت مىكند. مثلًا فلان روحانى مىگويد من به مريدهاى خودم دستور مىدهم كه به كانديداى شما رأى بدهند، اما در مقابلش شما بايد فرضاً به #مسجد يا #كليساى من اين امتياز را بدهيد؛ آنها هم قبول مىكنند! آن مردمى كه رأى مىدهند، نه آن كانديدا را مىشناسند، نه فكر حاكم بر او را مىشناسند، نه مؤسّسان حزب را درست مىشناسند، نه مىدانند آن كانديدا چه كار مىخواهد بكند. به صرف اينكه امام جماعت مسجد گفته مثلًا به «حزب كنگره» در هند رأى بدهيد، اينها هم رأى مىدهند!
🔷 اينكه مىگويم، اتّفاقاً درست همين قضيه در #هند اتفاق افتاد و برخى از مسلمانان به كانديداى «حزب كنگره» رأى دادند! چند ميليون مسلمان به كانديداى «حزب كنگره» رأى مىدهند؛ در حالى كه نه با آنها هم عقيده اند، نه همفكرند، نه ايمانشان يكى است، نه اصلًا مىدانند آنها در مملكت چه كار مىخواهند بكنند؛ اما چون آن آقا گفته مصلحت مسلمانان اين است، اين كار را مىكنند! يا مثلًا فلان سرمايه دار مىگويد من اينقدر پول به شما مىدهم و به حزبتان كمك مىكنم؛ اما مرا در فلانجا سفير كنيد! بحث سفير معيّن كردن، بازرس فلانجا معيّن كردن، فلان شغل سياسى را دادن، جزو شرايط حتمى حزب بازى به شكل غربى است؛ چون كسى از روى #ايمان كار نمىكند؛ از روى #قرارداد كار مىكند!
🔸رهبر معظم انقلاب - 04/12/1377
#سیاسی
#فرهنگی
#انتخابات
@taef110
✨ فلسفه ى اسلامى، پايه و دستگاهى بوده كه انسان را به #دين، #خدا و #معرفت_دينى نزديك مىكرده است. فلسفه براى نزديك شدن به خدا و پيدا كردن يك معرفتِ درست از حقايق عالم وجود است؛ لذا بهترين فلاسفه ى ما- مثل #ابن سينا و ملّا صدرا- #عارف هم بوده اند.
✨ اصلًا آميزش عرفان با فلسفه در فلسفه ى جديد- يعنى فلسفه ى ملّا صدرا- به خاطر اين است كه فلسفه وسيله و نردبانى است كه انسان را به #معرفت الهى و خدا مىرساند؛ پالايش مىكند و در انسان اخلاق به وجود مىآورد. ما نبايد بگذاريم فلسفه به يك سلسله #ذهنيّات_مجرّد از #معنويت و #خدا و #عرفان تبديل شود.
✨ راهش هم تقويت فلسفه ى ملّا صدراست؛ يعنى راهى كه ملّا صدرا آمده، راه #درستى است. آن فلسفه است كه انسان را وادار مىكند هفت سفر #پياده به #حج برود و به همه ى زخارف دنيوى بى اعتنايى كند. البته نمىخواهيم بگوييم هركس در اين دستگاه فلسفى قرار نداشته باشد، اهل دنياست؛ نه، اما اين راه خوبى است.
✨ راه #فلسفه بايد راه #تديّن و افزايش ارتباط و اتّصال انسان به خدا باشد؛ اين را بايد در #آموزش فلسفه، در #تدوين كتاب فلسفى، در #درس فلسفى و در #انجمن فلسفه- همين كه به آن اشاره شد- رعايت كرد. اهل فلسفه اى كه ما قبلًا ديده بوديم، همه همين طور بودند؛ كسانى بودند كه از لحاظ معنوى و الهى و ارتباطات قلبى و روحى با خداوند، از بقيه ى افرادى كه در زمينه هاى علمىِ حوزه كار مىكردند، بهتر و زبده تر و #شفّاف تر بودند.
🔸رهبر معظم انقلاب- 29/10/1382
@taef110
طائف|سجاد انتظار
✨ فلسفه ى اسلامى، پايه و دستگاهى بوده كه انسان را به #دين، #خدا و #معرفت_دينى نزديك مىكرده است. فل
🔰 فلسفه ای برای سعادت
🔅شاید این نوشتار اگر به دست برخی از نواندیشان و طوطی مشرب ها برسد آن ها را آشفته کند اما چاره ای جز بیان نیست؛
🔅ما امروز با عده ای مواجهیم که #نام_فلسفه را یدک می کشند اما تنها چیزی که در ذهن آن ها جولان می دهد #اعتقاد به #نسبیت است؛ اعتقادی که خود #تناقض بزرگی درون خود دارد اما #ارزش های امروزین بر مبنای کف زدن #سمینارها طرح ریزی شده است نه #واقعیت؛
🔅مطابق اعتقاد این عده اگر کسی سال ها مشغول تدریس یا تالیف در زمینه فلسفه باشد و اصول فلسفی را برای تحکیم مبانی #دینی به کار ببرد شایسته عنوان فیلسوف نیست بلکه او را باید #متکلم نامید اما همین که کسی اندک تعرضی به معارف دینی بکند و دم از نسبیت بزند معلوم است بویی از اندیشه (بخوانید #تحیر) به مشامش رسیده است؛ هدف از بیان این نکته، تعریض به این عده نیست؛ تعریض های این چنینی شایسته خود آن ها است که متفکری مانند استاد #شهید مطهری(ره) نیز از گزند زبان آن ها در امان نمانده است؛
🔅هدف، توجه به بُعد غیر اندیشه ای فلسفه است؛ فلسفه علی الخصوص بعد از #صدرالمتالهین (ره) تبدیل به ابزاری برای #رشد و تکامل #معنوی انسان شده است و او را در مسیر #سعادت یاری می رساند؛ و این جنبه در فلسفه #علامه_طباطبایی (ره) به نقطه اوج خود رسیده است؛ عنوان "سعادت" کافی است تا جنود ابلیس، در این راه مستقر شوند و از طی این مسیر جلوگیری کنند!
🔅اما فلسفه چگونه یاور انسان در مسیر #سعادت است؟! و جنود ابلیس چگونه در این مسیر تلاش می کنند؟! این پرسشی است که فلسفه اسلامی و فلسفه غرب در #نخستین مساله خود نسبت به آن موضع می گیرد و پاسخ می دهد؛ رئالیسم هدایت؛ و گمراهی ایده آلیسم!
🔅در یک سو، انسان از نقطه نخست مسائل فلسفی به #اوج_حقیقت پرواز می کند و در سویی دیگر در همان پله نخست در #گرداب_شک فرو می رود؛ آری فلسفه #غرب در حقیقت همان #وسوسه شیطان است..
🔺امید است این قلم، خود از وساوس شیطان نباشد؛به برکت نام مبارک علامه طباطبایی(ره)
@taef110
#فلسفه
#حکمت
🔰بیان عرشی علامه طباطبایی (ره) در توضیح برهان صدیقین و تفسیر برخی از ادله دینی را بشنوید👇👇
علامه طباطبایی __ نامه ها.mp3
8.49M
طائف|سجاد انتظار
🎧علامه طباطبایی(ره) #بشنوید ✅ شرح برهان صدیقین ✅تفسیر فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی ✅نقل مضمون روا
🔺 مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ بَكْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ صَالِحٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدِ بْنِ يَزِيدَ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى
🔺عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: اسْمُ اللَّهِ غَيْرُهُ وَ كُلُّ شَيْءٍ وَقَعَ عَلَيْهِ اسْمُ شَيْءٍ فَهُوَ مَخْلُوقٌ مَا خَلَا اللَّهَ فَأَمَّا مَا عَبَّرَتْهُ الْأَلْسُنُ أَوْ عَمِلَتِ الْأَيْدِي فَهُوَ مَخْلُوقٌ وَ اللَّهُ غَايَةٌ مِنْ غَايَاتِهِ وَ الْمُغَيَّا غَيْرُ الْغَايَةِ وَ الْغَايَةُ مَوْصُوفَةٌ وَ كُلُّ مَوْصُوفٍ مَصْنُوعٌ وَ صَانِعُ الْأَشْيَاءِ غَيْرُ مَوْصُوفٍ بِحَدٍّ مُسَمًّى لَمْ يَتَكَوَّنْ فَيُعْرَفَ كَيْنُونِيَّتُهُ بِصُنْعِ غَيْرِهِ وَ لَمْ يَتَنَاهَ إِلَى غَايَةٍ إِلَّا كَانَتْ غَيْرَهُ لَا يَزِلُّ مَنْ فَهِمَ هَذَا الْحُكْمَ أَبَداً وَ هُوَ التَّوْحِيدُ الْخَالِصُ فَارْعَوْهُ وَ صَدِّقُوهُ وَ تَفَهَّمُوهُ بِإِذْنِ اللَّهِ
🔺مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يَعْرِفُ اللَّهَ بِحِجَابٍ أَوْ بِصُورَةٍ أَوْ بِمِثَالٍ فَهُوَ مُشْرِكٌ لِأَنَّ حِجَابَهُ وَ مِثَالَهُ وَ صُورَتَهُ غَيْرُهُ وَ إِنَّمَا هُوَ وَاحِدٌ مُتَوَحِّدٌ فَكَيْفَ يُوَحِّدُهُ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ عَرَفَهُ بِغَيْرِهِ وَ إِنَّمَا عَرَفَ اللَّهَ مَنْ عَرَفَهُ بِاللَّهِ فَمَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ بِهِ فَلَيْسَ يَعْرِفُهُ إِنَّمَا يَعْرِفُ غَيْرَهُ لَيْسَ بَيْنَ الْخَالِقِ وَ الْمَخْلُوقِ شَيْءٌ وَ اللَّهُ خَالِقُ الْأَشْيَاءِ لَا مِنْ شَيْءٍ كَانَ وَ اللَّهُ يُسَمَّى بِأَسْمَائِهِ وَ هُوَ غَيْرُ أَسْمَائِهِ وَ الْأَسْمَاءُ غَيْرُهُ.
🔸الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص: 114
♻️ روایت فوق از #بحار یافت نشد.
@taef110
♻️ به بهانه کرونا
✳️ تاملی دوباره پیرامون مساله علم و دین
✳️ بازنگری علم دینی بر اساس مساله حجیت
@taef110
طائف|سجاد انتظار
♻️ به بهانه کرونا ✳️ تاملی دوباره پیرامون مساله علم و دین ✳️ بازنگری علم دینی بر اساس مساله حجیت
♻️ مساله حجیت
⏺ یکی از ویژگی های نظام آموزشی #حکمت_اسلامی در قدیم، رعایت مقتضیات #مراتب_علوم بوده است. از آن جا که رابطه ای منطقی بین علوم مختلف وجود دارد که موجب #رتبه بندی آن ها می شود، رعایت این رتبه بندی در دستور کار قدما در آموزش علوم بوده است که گاهی از آن با عنوان "علامه پروری" یاد می کنند و آن را در مقابل "تخصص گرایی" که حاصل تحولات مدرن در غرب است قرار می دهند.
⏺ اعتقاد پیشینیان در رابطه با رتبه بندی علوم در تقسیم #ارسطویی #حکمت به دو شاخه #نظری و #عملی و تقسیم ثانوی آن ها به اقسام خود متبلور است. مطابق این تقسیم حکمت نظری، حداقل به سه شاخه #علم_کلی، علم ریاضی و علم تجربی تقسیم می شود و میان این اقسام ارتباط #طولی وجود دارد به این بیان که علم کلی از قواعد #عمومی حاکم بر موجودات هستی بحث می کند و سپس با انتهاء مسائل آن به #تعین_ریاضی، علوم ریاضی و با انتهاء مسائل به #تخصص_طبیعی، علوم تجربی شکل می گیرند.
⏺ در نظام آموزشی پیشینیان، متعلمی که با این علوم آشنا می شود اولا همه این علوم را #یقینی می داند ثانیا اسلوب و #متد معرفتی در هر علم را به طور مجزا یاد می گیرد و ثالثا #مرز هر کدام از دسته های مسائل علوم را از دیگر مسائل تفکیک می کند؛ نتیجه این #اشراف بر انواع گوناگون مسائل و متد مختص به هر کدام از آن ها، برقراری #عدالت بین این علوم و عدم تعدی متعلم به مرزهای حاکم بر آن ها است یعنی کسی که آشنا به این علوم می شد هرگز به خود اجازه نمی داد که در تحقیق مسائل علم کلی از روش تجربی استفاده کند و یا برای اثبات جزئیات طبیعی برهان فلسفی به کار ببرد و همین اشراف موجب کاهش بسیاری از #مغالطات امروزی در علوم می شد.
⏺ اما در نظم #مدرن آموزشی، هر کدام از رشته های فوق از دیگری جدا شده و برای هر یک زیر شاخه هایی نیز در نظر گرفته می شود و به این ترتیب هر متعلمی در #رشته ای خاص و با #گرایشی خاص مشغول به تحصیل می شود. گذشته از این که این سبک از برنامه ریزی اشکالات خود را بروز داده است و برای رفع آن اشکالات، گرایش های #مشترک و بین رشته ای تعبیه شده است، و با غض نظر از اینکه امروزه در غرب، گرایش جدی به سبک علامه پروری به وجود آمده است؛ اگر فرض بر این باشد که گریزی از تخصص گرایی به شکل متداول نیست با اشکال عمده ی این سبک آموزشی چه باید کرد؟
🔼 اشکال اساسی که از آن سخن می گوییم همان عدم رعایت مرزهای علوم است. وقتی متعلم، تحصیلاتش محدود به یک رشته ی خاص ریاضی و یا تجربی و به گرایشی خاص در آن رشته می شود او ناخودآگاه جهان را با همان رشته و گرایش خویش نظاره می کند و در تحلیل های کلان خود از قواعد حاکم بر رشته درسی خود استفاده می کند. چه بسا اگر بخواهیم خلاصه ای از انتقادات علامه طباطبایی نسبت به مکاتب مادی را بیان کنیم، همین مطلب را باید ارائه بدهیم.
🔼 این اشکال زمانی اساسی تر می شود و جنبه #بحرانی به خود می گیرد که دامنه آن به علوم #اجتماعی و علی الخصوص دستورات #دینی و #فقهی -که غالب مسائل آن اجتماعی است- گسترده شود زیرا از یک سو منجر به اشتباه در تجویز #هنجارهای اجتماعی و #استنباط آن ها از متون دینی می شود و از سویی دیگر تاثیر مستقیمی در #مدیریت جوامع و #ناپایداری هنجار های حاکم بر آن ها دارد. اگر بخواهیم تجسد عینی این درهم آمیختگی معیار ها را در جامعه امروزی معرفی کنیم،باید از #تقابل شبه جریان طب سنتی-اسلامی با پزشکی مدرن نام ببریم.
🔼 نتیجه تقابل یاد شده که حاصل زیرپا گذاشتن معیارهای صحیح در #آموزش و #پژوهش علوم-مطلقا- هم از جانب پایگاه سنتی و یا فقهی و هم از جانب پایگاه مدرن است، تکفیر از یک سو و تهدید و اعمال قدرت از سویی دیگر شده است. این وضعیت ظهور و نمود کاملا عینی در هنجارهای اجتماعی و تصمیمات دولتی دارد که تجویز داروهای مختلف ترکیبی از سوی برخی، توطئه خواندن و بزرگنمایی اصل بیماری از سوی برخی دیگر، معارض خواندن تعلیق مناسک عبادی جمعی با روح دین و تدین، هتک حرمت به اعتاب مقدسه در صورت ضد عفونی کردن یا قرنطینه کردن آن ها و... را می توان در این راستا دانست. همین مقدار کنش و واکنش اجتماعی کافی است تا عده ای شبه روشنفکر که دلداده رنسانس و مدرنیته اند این سخن را بر زبان برانند که هر پله ای که در دوران تجدد در غرب طی شده است عینا باید در جامعه مسلمین طی شود!
@taef110
🔷ادامه در 👇👇
طائف|سجاد انتظار
♻️ مساله حجیت ⏺ یکی از ویژگی های نظام آموزشی #حکمت_اسلامی در قدیم، رعایت مقتضیات #مراتب_علوم بوده ا
🔷ادامه از👆👆
↩️ اکنون چاره چیست؟ از یک سو راه گریزی از تخصص گرایی وجود ندارد و از سوی دیگر تفکیک حیثیات مسائل امری ضروری است و عدم مراعات مرزها مخصوصا با ورود ناقص گرایش های دینی منجر به هرج و مرج در مسائل اجتماعی می شود.
⬅️ چاره کار، ترمیم نظام آموزشی با استفاده از ماده درسی "منطق" برای تمامی رشته های دبیرستان ها است. اگر اکنون به مواد درسی دانش آموزان دبیرستانی نگاهی بیندازیم خواهیم دید که درس منطق تنها در میان رشته های علوم انسانی گنجانده شده است که در همین محدوده هم نهایتا در دو سال پیاپی آموزش داده می شود؛ بگذریم از آن که کیفیت تعلیم و تعلم آن چندان خوشایند نیست و این علم نه برای فهم و به کارگیری که برای گذران پایه تحصیلی حفظ و ازبر می شود.اما همین مقدار در رشته های تجربی و ریاضی که بخش قابل توجهی از دانشجویان را به خود اختصاص می دهد نیز تعبیه نشده است.
⬅️ اما توقع ما از این علم چیست؟ و این علم #چگونه می تواند در دغدغه ما موثر باشد؟ پاسخ آن است که علم منطق همان توانی را به یک دانش آموز در نظم مدرن آموزشی می بخشد که یک متعلم در نظام قدیم آموزشی با اشراف به اقسام حکمت می یافت؛ البته به این شرط که بخش #واجب آن یعنی #صناعات_خمس فدای بخش های دیگر نشود و متعلم به حاق مکانیزم #فکر_صحیح پی ببرد.
⬅️ مطابق قواعد منطقی آن چه در یک استدلال صحیح بیش از قواعد ساختاری اهمیت دارد رعایت قواعد مربوط به #ماده استدلال و #مبادی که به عنوان #محتوای استدلال ها به کار می روند است. منطق دانان به منظور بیان قواعد حاکم بر مواد و مبادی اقیسه، بخش #صناعات_خمس را به این علم اضافه کرده اند. ما در این جا قصد بیان تفصیلی این قواعد را نداریم اما لازم است برای روشن شدن مدعا، خلاصه ای از محتوای این بحث را مطرح کنیم.
⬅️ آن چه یک منطق آموز در بخش صناعات خمس یاد میگیرد این است که اولا باید بین گزاره های #یقینی و #مشهور تفکیک کند(از مباحث مربوط به مغالطه، شعر و خطابه صرف نظر می شود) و سپس تفاوت بین مشهورات و سایر گزاره های #اعتباری که در #حصص مختلف وجود دارد را بیاموزد. با این دو تفکیک اولا می آموزد که گزاره های یقینی #انعکاسی از آن چه در #واقعیت وجود دارد هستند و به همین جهت از دسترس #تصرف هر کسی خارج اند و محمول های #ارزشی در ارتباط با آن ها کاملا بی معنا است بر خلاف مشهورات و سایر گزاره های اعتباری که تابع محیط غیر واقعی و #اعتباری خود هستند ثانیا در میان گزاره های اعتباری تفاوت روشنی از جهت #حاکم و #معتبر آن ها وجود دارد و به همین جهت، ارزش هر یک از این گزاره ها بسته به ارزش معتبر و جاعل آن ها است.
⬅️ همین مقدار تفکیک بین #سنخ گزاره کافی است تا هر کسی در هر رشته ای متوجه به این نکته باشد که نباید مرز های این سنخ گزاره ها را در هم بریزد اما از آن جا که علم منطق که عنوان #خادم_العلوم را یدک می کشد مورد غفلت قرار گرفته است هر متعلمی، هر موضوعی را با رشته خود تحلیل می کند. در این شرایط است که فیزیکدانان و سپس اصحاب علوم تجربی خود را در مفاهیم #تجریدی و #الهیات صاحب نظر می دانند در حالی که محدوده رشته های آن ها ناظر به مفاهیم #نیمه_تجریدی و #طبیعی است؛ و از این بدتر عده ای با تخصص #فقهی و متد #نقلی و ناشی از #حجیت_اعطائی، به نفی قواعد تجربی یا دخل و تصرف در آن ها می پردازند که به همان اندازه غلط است که اظهار نظر فیزیکدانان و طبیعیون در الهیات.
⬅️ اکنون که بحث به این نقطه رسیده است اگر بخواهیم یک #جمع_بندی نهایی ارائه بدهیم باید چنین بگوییم که مدار مسائل علوم و نقطه رئیسی حاکم بر آن ها #مساله_حجیت است. حجیت معنایی کلی است که در هر #حصه ای وصف مختص به خود دارد؛ در مسائلی که بر اساس #حجیت_عقلی و #ذاتی باید مورد قضاوت قرار بگیرند جای هیچ گونه حجیت #اعطائی و #قرار_دادی نیست چه آن جاعل #شارع باشد و چه غیر از او؛ و در میان مسائلی که حجیت حاکم بر آن ها حجیت عقلی است، باید مرز بین مفاهیم #تجریدی، #نیمه_تجریدی و #طبیعی کاملا محفظ باشد.
⬅️ با توجه به توضیحات فوق(گرچه نیازمند تفصیل بیشتری است) نتایج ذیل را می توان بر شمرد:
✅ 1- تحصیل علم منطق به عنوان پیش زمینه #عمومی برای تمام رشته ها امری ضروری است.
✅2- تحفظ بر #مرز های همه علوم الهی، ریاضی، طبیعی و سایر علوم مبتنی بر نقل ضروری است.
✅3- در مسائلی که حجیت #عقلی بر آن ها حاکم است، اتصاف آن ها به #ارزش و #ضد_ارزش کاملا بی اساس است؛ بنابراین طب، صنعت و تکنولوژی همانند ریاضی یا شیمی و ... قابل ارزیابی با مفاهیمی مانند "دینی" یا "اسلامی" یا "الهی" و... نیستند.
@taef110
🔷ادامه در👇👇