بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 526
1* در راه تبلیغ دین، تهمتها بسیار است، ولى خداوند دفاع مىكند. «ما ضلّ صاحبكم و ما غوى»
2* فرمان و سخن پیامبر، حجّت و لازم الاجراست. «و ما ینطق عن الهوى»
3* خداوند مكان ندارد و منظور از افق اعلى (ناحیه برتر)، مكان خاصّى نیست، بلكه مراد اوج بلند مرتبگى و كنایه از احاطه و تسلّط همه جانبه خداوند است.
4* علم پیامبر از جانب خداوند است. «علّمه شدید القوى»
5* برنامههاى الهى براى بشر، بسیار محكم و كامل است. «علّمه شدید القوى ذو مرّة...»
6* تقرّب به خدا، مرحله به مرحله و گام به گام است. «دنا فتدلّى»
7* در سخن، از واژگان و ادبیات مخاطب استفاده كنیم و به لسان قوم سخن بگوییم. «قاب قوسین» (در فرهنگ عرب، نزدیكى دو كمان، نشانه نزدیكى صاحبان آنها بود.)
8* افراد بى ایمان، تحمّل باور كردن مكاشفات و دریافتهاى اولیاى خدا را ندارند و با بدبینى و تردید با آنها به جدال مىپردازند. «أفتمارونه»
9* بالاتر از بهشت نیز وجود دارد. «عند سدرة المنتهى عندها جنة المأوى» سدرة المنتهى به قدرى مهم است كه بهشت با آن عظمتش در كنار اوست.
10* حقّ چشم، آن است كه نه انحراف بیند و نه تجاوز كند. «ما زاغ البصر و ما طغى»
11* مبلّغ باید از عوامل انحراف و وسایل آن آگاه باشد. «اللات والعزّى و مناة...»
12* در اصلاح، ابتدا باید سراغ سرچشمهها رفت. در بت شكنى نیز باید ابتدا سراغ بتهاى بزرگ رفت. (نظیر آیه «فقاتلوا ائمّة الكفر»(توبه، 12)) «اللات و العزّى و مناة...»
13* هرچه را براى خود نمىپسندید، براى دیگران نپسندید. «ألكم الذكر وله الانثى» (مشركان كه دختر را ننگ مىدانستند، فرشتگان را دختران خدا مىخواندند.)
14* در ارشاد، مىتوان از شیوه طرح سؤال استفاده نمود. «ألكم الذكر و له الانثى»
15* تبعیض میان دختر و پسر، نوعى بىعدالتى است. «ألكم الذكر و له الانثى . تلك اذاً قسمة ضیزى»
16* نیاكان، فرهنگسازان نسل بعد از خود هستند. «سمّیتموها أنتم و آباءكم»
17* تقلید كوركورانه، گرچه از نیاكان و پدران باشد، ممنوع است. «أنتم و آباءكم»
18* عقاید، باید بر اساس برهان باشد و حدس و گمان و تقلید، كافى نیست. «ما أنزل اللّه بها من سلطان ان یتّبعون الاّ الظن»
19* نه هر موجودى حق شفاعت دارد، نه هر خلاف كارى شفاعت مىشود. بلكه شفاعت براى كسى است كه خدا بخواهد و شكى نیست كه خواست خداوند نیز حكیمانه و طبق اصول و ضوابط است. «...لمن یشاء»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_526
#تهمت
#سخن_پیامبر
#علم_پیامبر
#برنامه_های_الهی
#تقرب_به_خدا
#سخن
#بالاتر_از_بهشت
#حق_چشم
#اصلاح
#ارشاد
#تبعیض
#تقلید
#عقاید
#شفاعت
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
29* در روایات مىخوانیم كه انسان پس از مرگ از كارهاى نیك فرزند صالح خود یا كتاب و موقوفاتى كه از او به یادگار مانده، كامیاب مىشود.(خصال، ص 151.) و یا در بهشت، نسل صالح انسان به او ملحق مىشود.(طور، 21.) یا از كار خیرى كه سفارش و وصیت كرده، بهرهمند مىشود.(كافى، ج 4، ص 315.)
در تمام این موارد گرچه انسان مستقیماً سعى و تلاشى نكرده، ولى غیر مستقیم از طریق تربیت فرزند صالح، وقف، وصیت یا كتاب خوبى كه به یادگار گذاشته، نقش داشته است.
30* به اتكاى دیگران، خود را گرفتار خلاف نكنید كه آنان بار شما را به دوش نخواهند كشید. «لاتزر وازرة وزر اُخرى»
31* ما مكلّف به انجام وظیفهایم، نه حصول نتیجه. سعى و تلاش وظیفه ماست. «الاّ ما سعى»
32* هیچ عملى در هستى محو نمىشود. «سعیه سوف یرى»
33* دنیا، ظرفیّت جزاى كامل را ندارد و باید قیامتى باشد تا حق مطلب ادا شود. «ثم یجزاه الجزاء الاوفى»
34* خنده و گریه، هر دو لازم است و نباید در حالات عاطفى و احساسى، مانع خنده و گریه شد. «أضحك و أبكى»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_527
#علم
#اعتقادی
#معرفت
#نشانه_انحراف
#فرمان_خدا
#ارزش_هر_انسان
#گناه
#بدترین_گناه
#مربی
#رحمت_الهی
#گناه_کبیره
#تظاهر_به_تقوا
#انفاق
#مکلف
#وظیفه
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 527
1* هر كس علم ندارد، ساكت باشد. «لیسمّون الملائكة... ما لهم به من علم»
2* هر كجا علم نبود، حدس و گمان جولان دارد. «ما لهم به من علم ان یتّبعون الاّ الظن»
3* در امور اعتقادى، گمان كافى نیست. «انّ الظنّ لایغنى من الحق شیئاً»
4* از كسانى كه به دین خدا پشت مىكنند و حاضر به شنیدن نام خدا و دستورات او نیستند، اعراض كنید. (در اسلام، بایكوت مخالفان و دشمنان جایز است.) «فاعرض عن من تولّى عن ذكرنا»
5* دنیاگرایى و اعراض از یاد خدا، ملازم یكدیگرند. «تولّى عن ذكرنا و لم یُرد الاّ الحیاة الدنیا»
6* خداگریزى و دنیامحورى، بارزترین نشانه انحراف است. «تولّى عن ذكرنا و لم یُرد الاّ الحیاة الدنیا... اعلم بمن ضلّ»
7* پاداش الهى، برتر از عمل نیك انسان است ولى كیفر، بیش از عملِ بد نیست. «الّذین اساءوا بما عملوا... الّذین أحسنوا بالحسنى»
8* امام باقرعلیه السلام به مناسبت جمله «فلاتزكّوا انفسكم» فرمودند: به نماز و زكات و روزه و عبادات خود افتخار نكنید كه خداوند اهل تقوا را بهتر مىشناسد.( تفسیر كنز الدقائق)
9* مخالفت فرمان خداوند هر چه باشد، بزرگ است، ولى با این حال همه گناهان در یك سطح نیستند، برخى گناهان همچون دروغ و غیبت، زشتى بیشترى دارند و از كیفر سختترى برخوردارند. علاوه بر آنكه زمان گناه، مكان گناه، قصد گناهكار، علم و جهل او نسبت به گناه، اصرار و عدم اصرار بر گناه نیز در آن اثر مىگذارد.
10* ارزش هر انسانى به مقدارى است كه در برابر گناه مقاومت مىكند. اگر براى یك مثقال طلا گناه كردیم، ارزش ما یك مثقال است و اگر براى صد مثقال، ارزش ما صد مثقال است. امام علىعلیه السلام فرمود: به خدا سوگند اگر كره زمین (اقالیم سبعه) را به من دهند تا براى گرفتن پوست جوى از دهان مورچهاى مرتكب گناه شوم، این كار را نخواهم كرد.(نهجالبلاغه، خطبه 224)
11* امام علىعلیه السلام فرمودند: بدترین گناه، گناهى است كه انسان آن را سبك یا كوچك بشمارد. «اشدّ الذنوب ما استخف به صاحبه»(نهج البلاغه، حكمت 477)
12* حساب تزكیه نفس و خودستایى، از حساب بیان نعمتهاى الهى جداست. خداوند در این آیه مىفرماید: خودتان را ستایش نكنید، «فلاتزكّوا أنفسكم» ولى در جاى دیگر مىفرماید: «و امّا بنعمة ربّك فحدّث»(ضحى، 11) نعمتها و الطاف خدا را بیان كن.
13* انجام كارهاى خوب، زمانى ارزشمند است كه همراه با تقوا و دورى از گناه باشد. «أحسنوا... یجتنبون الكبائر»
14* نزدیك شدن به گناه، انسان را به گناه مىكشاند. (لذا قرآن، واژه اجتناب و دورى از گناه را به كار برده است.) «یجتنبون كبائر»
15* در زمین به سراغ فرشته نگردید، انسان، جایزالخطا است و حتّى نیكوكاران در معرض لغزش و خطا هستند. «الّذین أحسنوا... الّذین یجتنبون... الاّ اللّمم»
16* مربّى باید خطاپوش باشد و از یك سرى لغزشها، گذشت كند. «الاّ اللّمم»
17* انگیزه در عمل، اثر دارد. گناهانى كه با انگیزه سرپیچى و نافرمانى صورت نمىگیرد، مورد عفو است. «الاّ اللّمم»
18* حتّى مرتكبین گناه كبیره، نباید از رحمت الهى مأیوس شوند. «انّ ربّك واسع المغفرة»
19* كسانى كه از گناه دورى مىكنند، گرفتار خودستایى نشوند. «یجتنبون الكبائر... فلاتزكّوا أنفسكم»
20* توجّه به ناچیزى و ضعف و ذلت سابق، انسان را از خودستایى باز مىدارد. «اذ أنتم اجنّة فى بطون أمّهاتكم فلاتزكّوا أنفسكم»
21* اصلاح رفتار مردم باید از طریق اصلاح عقاید باشد. عقیده به علم و نظارت الهى انسان را از خودستایى باز مىدارد. «هو أعلم... فلاتزكّوا انفسكم»
22* با تظاهر به تقوا، انسان متّقى نمىشود. «هو أعلم بمن اتّقى»
23* هر یك از عروج یا سقوط انسان، مراحلى دارد كه مرحله اول اعتقادى است، سپس عملى. «تولّى... اعطى قلیلاً»
24* كسى كه نادار است و مقدار كمانفاق مىكند، قابل ستایش است، «لایجدون الا جهدهم»(توبه، 79) ولى اگر فرد دارا و متمكّن به مقدار قابلى كمك نكند، شایسته توبیخ است. «اعطى قلیلاً»
25* ادیان آسمانى، اصول مشتركى دارند. «أم لم ینبّأ بما فى صحف موسى و ابراهیم»
26* وفادارى در راه حق، از بزرگترین كمالات است. «وفّى»
27* خداوند توسط كارهاى نیك، بدىها را محو مىكند و یا با توبه و استغفار مىبخشد و یا بدىها را به خوبى تبدیل مىكند، امّا بارگناه كسى را به ناحق به دوش دیگرى قرار نمىدهد.
28* هنگامى كه خلیفه دوم دستور داد زن حاملهاى را كه مرتكب زنا شده بود، سنگسار كنند، حضرت علىعلیه السلام فرمود: فرزندى كه در شكم دارد چه گناهى كرده است و با تكیه به این آیه «و لاتزر وازرة وزر اخرى» فرمود: صبر كنید تا پس از زایمان حكم اجرا شود.( بحار، ج 76، ص 49)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 528
1* خدایى كه از قطرهاى آب، موجودى جاندار مىسازد، مىتواند از ذرات مرده خاك، آنها را دوباره زنده كند. «من نطفة اذا تمنى و انّ علیه النشّأة الاخرى»
2* بى نیازى را از او بخواهیم نه از دیگران. «هو اغنى»
3* اكنون كه نیاز و بىنیازى به دست اوست، بخل و غرور و نیازخواهى از غیر او چرا؟ «هو أغنى و اقنى»
4* مجازاتها منحصر به قیامت نیست، خداوند برخى اقوام را در دنیا هلاك مىكند. «أهلك عاداً الاولى»
5* در مطالعه تاریخ و حوادث و تحوّلات آن، به علت و فلسفهى آنها باید توجّه كرد. «كانوا هم أظلم و أطغى»
6* قیامت را دور نپنداریم. «ازفتِ الآزفة»
7* همه اسباب و وسایل، ذرّهاى از گرفتارىهاى قیامت را نمىكاهد. «لیس لها من دون اللّه كاشفة»
8* گاهى خنده، نشانه تكبّر و سرمستى است. «تضحكون... و أنتم سامدون»
9* راه درمان غرور و سرمستى، سجده و عبادت است. «فاسجدوا... و اعبدوا»
10* قیامت نزدیك و حتمى الوقوع است و از عمر دنیا چیزى باقى نمانده است. پس براى آخرت زاد و توشه برداریم و غافل نباشیم. «اقتربت السّاعة»
11* شقّ القمر از معجزات ویژه پیامبرصلى الله علیه وآله و نشانهى نزدیكى امّت اسلام با قیامت است. «اقتربت الساعة وانشق القمر»
12* «پایان شب سیه سفید است». بالاخره حق، مستقرّ حقانیت معاد ثابت خواهد شد. «كلّ امر مستقر»
13* مصلحان و مبلّغان، باید از تاریخ گذشتگان و حوادث مهم آگاه باشند. «جاءهم من الانباء»
14* آشنایى با تاریخ مىتواند وسیلهى هوشیارى و بیدارى و بازدارندهى انسان از گناه باشد. «من الانباء ما فیه مُزدَجر»
15* اخبار قیامت در قرآن، مىتواند وسیله بازداشتن انسان از كفر و گناه باشد. «اقتربت الساعة... الانباء ما فیه مزدجر»
16* اگر هوا و هوسها بر انسان حاكم باشد، نه تبلیغ مستقیم پیامبر مؤثر است و نه تبلیغ غیرمستقیم او. «اتّبعوا اهوائهم... جائهم من الانباء مافیه مزدجر... فماتغن النذر»
17* مربّى حكیم، هشدارهاى خود را در لابلاى داستانهاى صحیح بیان مىكند. «انباء، حكمة، النذر»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_528
#بی_نیازی
#قیامت
#مطالعه_تاریخ
#تکبر
#درمان_غرور
#شق_القمر
#مربی
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 529
1* حالات روحى وروانى انسان در جسم و ظاهر او أثر مىگذارد. «خشّعاً ابصارهم»
2* از شیوههاى تربیت، استفاده از مثال و تمثیل است. «كانهم جراد منتشر» بهترینِ مثالها، ملموسترین آنهاست
3* كافران با انواع سختىها در قیامت مواجهاند، از جمله:
سختى ناتوانى
سختى طولانى بودن مدّت
سختى تشنگى و گرسنگى
سختى هم جواران نااهل
سختى رسوایى
سختى حسرتها
سختى حساب و كتاب
سختى تحقیرها
سختى نداشتن شفیع
سختى جدا شدن از خوبان
سختى نداشتن زاد و توشه
سختى شكایات دیگران
در حالى كه بر اهل ایمان، در آن روز نه خوف و ترسى از گذشته است و نه حزن و هراسى بر آینده. «لا خوف علیهم ولا هم یحزنون»
4* انبیا در اوج گرفتارى به لطف الهى امیدوارند. «فدعا ربّه»
5* دعا و قطع امید از مردم، زمینه رهایى و استجابت دعا است. «انى مغلوب... ففتحنا أبواب السّماء»
6* مسیر كارهاى الهى از طریق ابزارهاى مادى و تلاشهاى انسانى است. «حملناه على ذات الواح و دسر» تخته و میخ زیاد است، لیكن اراده خداست كه این تختهها و میخها را وسیله نجات پیامبر خود و مؤمنان قرار مىدهد.
7* حفظ آثار باستانى كه یادآور عوامل پیشرفت یا سقوط ملتهاست، لازم است. «تركناها آیة»
8* قرآن از ابعاد گوناگونى آسان است، از جهتِ لفظ كه تلاوت آن را آسان و در عین حال زیبا كرده است؛ محتوى كه شامل داستان و مثالهاى بسیارى است و همچنین مطابقت با فطرت بشرى كه پذیرش مطالب آن را آسان مىكند.
با اینكه قرآن آسان است، «یسّرنا القرآن» ولى مشابه آن را نمىتوان آورد، گرچه همه آفرینش دست به دست هم دهند. «لئن اجتمعت الانس والجن...»(اسراء، 88)
9* وظیفه هدایتگران، آسان گوئى است. «یسّرنا»
10* هر كسى لیاقت بهرهگیرى از قرآن را ندارد، بهره گرفتن مخصوص اهل ذكر است نه اهل غفلت. «فهل من مُدّكر»
11* در تاریخ و سرنوشت ملتها تفكّر كنید. «فكیف كان...»
12* بشر، هركه باشد، در برابر قهر الهى خار و خسى بیش نیست. «تنزع الناس كانّهم اعجاز نخل...»
13* در تربیت، تكرار برخى مطالب ضرورى است. جملهى «فكیف كان عذابى و نذر» تكرار شده است.
14* مبلّغان دینى باید آمادگى شنیدن تندترین تهمتها را داشته باشند. «بل هو كذّاب اشر»
15* رهبران دینى باید صبور باشند. «و اصطبر»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_529
#جسم
#تربیت
#مثال
#لطف_الهی
#قطع_امید_از_مردم
#آثار_باستانی
#قرآن
#تاریخ
#تفکر
#مبلغان_دینی
#رهبران_دینی
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 530
1* افراد نااهل اگر خود نتوانند كارى انجام دهند، از كسانى كه جرأت فساد دارند دعوت مىكنند. «فنادَوا صاحبهم»
2* اگر از نعمتى كه فرستاده شد قدردانى نكنیم، «مرسلوا الناقة» عذاب، فرستاده مىشود. «ارسلنا علیهم صیحةً»
3* با ارادهى خداوند یك امت با یك صیحه محو مىشوند. «صیحة واحدة»
4* قهر الهى، افراد تنومند و غول پیكر را همچون گیاه خرد شده مىكند. «كهشیم المحتظر»
5* قرآن، بهترین و صحیحترین تاریخها و عبرتها را به راحتى در اختیار همگان قرار مىدهد. «و لقد یسّرنا»
6* تكذیب یك پیامبر، به منزلهى تكذیب همهى انبیا است. «كذّبت... بالنذر»
7* به هنگام نزول عذاب، تر و خشك با هم نمىسوزد. «أرسلنا علیهم حاصبا الا آللوط نجّیناهم بسحر»
8* خداوند اول اتمام حجّت و سپس عذاب مىكند. «و لقد انذرهم بطشتنا»
9* ایجاد تردید در حق و حقیقت، به منزله تكذیب آن است. «كذبت قوم لوط... فتماروا بالنذر»
10* یكى از روشهاى تربیتى قرآن، نقل داستانهاى پندآموز است. «و لقد یسّرنا القرآن»
11* خواندن قرآن كافى نیست، باید پند گرفت. «فهل من مدّكر»
12* عوامل غرور چند چیز است:
الف) انسان احساس كند كمال یا ارزشى ویژه دارد و از دیگران بهتر است.«اكفّار كم خیر»
ب) خیال كند از خدا امان نامه دارد و از عذاب مصون است. «ام لكم برائة»
ج) به یاران و هم فكران خود توكل داشته باشد. «ام یقولون نحن جمیع منتصر»
13* با كسانى چون فرعون كه اظهار اقتدار مىكنند، باید مقتدرانه برخورد كرد. «اخذ عزیز مقتدر»
14* همهى قدرتها رو به زوال و شكست است، تنها قدرت نفوذناپذیر، قدرت اوست. «عزیز مقتدر»
15* در شیوهى تبلیغ، به نحوى استدلال كنید كه تمام راهها و فرضیههاى دشمن را از دست او بگیرید. «اكفّار كم خیر... ام لكم برائة... ام یقولون نحن جمیع منتصر»
16* ابّهت دشمن را بشكنید، كفّار تنها ملاكهاى مادى را به حساب مىآورند و از قدرتهاى غیبى و الهى غافلند. «نحن جمیع منتصر... سیهزم الجمع»
17* با دشمن مغرور، قاطعانه برخورد كنید. «سیهزم الجمع و یولّون الدّبر»
18* سختترین مصیبتهاى دنیوى، نسبت به مصیبتها و تلخىهاى آخرت چیزى نیست. «والساعة ادهى و امّر»
19* مغروران دنیا، خوارشدگان قیامت هستند. «نحن جمیع منتصر... یسحبون فى النّار على وجوههم»
20* هستى داراى هدف و حساب و كتاب دقیق است. «كلّ شىء خلقناه بقدر»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_530
#فساد
#قهر_الهی
#قرآن
#عذاب
#ایجاد_تردید
#داستان
#پند
#عوامل_غرور
#مقتدرانه
#تبلیغ
#ابهت_دشمن_را_بشکنید
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 531
1* كارهاى الهى هم حساب شده و حكیمانه است و هم با سرعت انجام مىگیرد. «بقدر... كلمحٍ بالبصر»
2* متّقین، هم از نظر مادى كامیاب خواهند شد، «فى جنّات و نهر» و هم از نظر معنوى. «فى مقعد صدق عند ملیك مقتدر»
3* خداوند، هم در قهر مقتدر است، «اخذ عزیز مقتدر» هم در مهر.
«فى مقعد صدق عند ملیك مقتدر»
4* خداوند، اولین معلّم قرآن است. «الرّحمن علّم القرآن»
5* معلّمى، شأن خداوند است. «الرّحمن علّم القرآن»
6* كار تعلیم و تعلّم، باید بر اساس محبّت و رحمت باشد. «الرّحمن علّم القرآن»
7* قرآن، بر انسان، شرافت و تقدم دارد. (فكر و معرفت، بر جسم و طبیعت مادى مقدّم است.) «علم القرآن، خلق الانسان»
8* قرآن، سرآمد تمام كتابها و انسان، سرآمد تمام مخلوقات است. «علّم القرآن، خلق الانسان»
9* قدرت بیان و سخن گفتن، هدیه الهى به انسان است و قرآن براى شیوه بیان دستوراتى داده است، از جمله:
مستدل و محكم باشد. «قولاً سدیداً»(نساء، آیه 9)
پسندیده و به اندازه باشد. «قولاً معروفاً»(بقره، آیه 235)
نرم و مهربانانه باشد. «قولاً لیّناً»(طه، آیه 44)
شیوا و رسا و واضح باشد. «قولاً بلیغاً»(نساء، 63)
كریمانه و بزرگوارانه باشد. «قولاً كریماً»(اسراء، 23)
زیبا، نیكو و مطلوب باشد. «قولوا للنّاس حسناً»(بقره، 83)
بهترینها گفته شود. «یقولوا الّتى هى احسن»(اسراء، 53)
حتّى مجادلات و گفتگوهاى انتقادى، به بهترین وجه باشد. «جادلهم بالّتى هى احسن»(نحل، 125)
10* علم، برترین كمالى است كه خداوند به انسان عطا كرده است. «علّم... علّمه» (علم و تعلیم قبل و پس از خلقت انسان تكرار شده است)
11* «حُسبان» بر وزن «غُفران»، مصدر به معناى «حساب» است. خورشید و ماه حساب دارند. حجم آنها، وزن و جرم آنها، حركات گوناگون، مدار حركت، فاصله آنها نسبت به یكدیگر و نسبت به دیگر كرات، مقدار حركت و مقدار تأثیر آنها برروى یكدیگر، همه و همه حساب دارد و حساب آنها به قدرى دقیق است كه دانشمندان، زمان دقیق ماه گرفتگى، خورشید گرفتگى و تحویل سال نو را از مدّتها پیش اندازهگیرى و پیشبینى مىكنند.
12* عدالت مثل نماز است و باید آن را در جامعه به پاداشت. «و اقیموا الوزن»
13* جامعه براى رسیدن به رستگارى دو بال مىخواهد: علم و عدالت. (در دنیاى امروز علم هست ولى عدالت نیست.) «علّم القرآن... ألاّ تطغوا فى المیزان»
14* در كارها، نه افراط «ألاّ تطغوا» و نه تفریط. «لاتخسروا»
15* در حدیث مىخوانیم: كسىكه سوره مباركه الرّحمن را مىخواند، هر بار كه به آیه «فباىّ آلاءِ ربّكما تكذّبان» مىرسد، بگوید: «لابشىءٍ من آلائك ربّ اُكذّب»( بحار، ج 92، ص 306) یعنى اى پروردگار من! هیچ یك از نعمتهاى تو را تكذیب نمىكنم.
16* تمام هستى یك مدبّر دارد، نه آن گونه كه بعضى مشركان براى هر یك از آسمان و زمین یك مدبّر خاص مىپنداشتند. «السّماء رفعها... و الارض وضعها»
17* بوى خوشِ گیاهان، یكى از نعمتهاى الهى است. «و الریحان»
18* جنّ، موجودى ناپیدا است و در قرآن، برخى ویژگىهاى آن بیان شده است، از جمله اینكه
مبدأ آفرینش او، باد و آتش است، «خلق الجانّ من مارج من نار» در حالى كه مبدأ آفرینش انسان آب و خاك است. «خلق الانسان من صلصال كالفخّار»
خلقت او پیش از خلقت انسان بوده است، «و الجانّ خلقناه من قبل»( حجر، 27.) و همچون انسان؛ مؤمن و كافر، مذكّر و مؤنث، توالد و تناسل، علم و شعور و قدرت تشخیص حق از باطل را دارند و قادر به انجام كارهایى هستند كه از عهده بشر خارج است و همچنین مرگ و رستاخیز و كیفر و پاداش دارند.
19* جنّ، موجودى واقعى است، نه خرافى، گرچه ما به آن دسترسى نداشته باشیم. «خلق الجانّ من مارج من نار»
20* تكذیبِ نعمت، سبب سرزنش است، از هر كه باشد. «فباىّ آلاء ربّكما تكذّبان
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_531
#کارهای_الهی
#متقین
#مقتدر
#معلم
#تعلیم_و_تربیت
#قرآن
#سخن_گفتن
#شیوه_بیان
#علم
#حساب
#عدالت
#رستگاری
#گیاهان
#جن
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)